مشرق نیوز

عاقبت تویوتای صفر«فاطمیون» در حوالی حلب + عکس

عاقبت تویوتای صفر«فاطمیون» در حوالی حلب + عکس



شهید علیرضا توسلی - ابوحامد - فاطمیون - کراپ‌شده

گروه جهاد و مقاومت مشرق اگر چه زحمت برادر حاج حمید بناء از نویسندگان و پژوهشگران دفاع مقدس، برای تنظیم قرار دیدار و گفتگو با برادر دانیال فاطمی،‌ چند هفته طول کشید اما دو ساعتی که پای صحبت‌هایش نشستیم، به اندازه دو دقیقه برایمان گذشت. لحن گیرا و کلام گرم و متین این رزمنده فاطمیون، بیشتر از این که از خودش بگوید، بر روی تشریح واقعیت‌های نبرد در سوریه و سیره و سلوک شهدا متمرکز بود.

قسمت‌های قبلی این گفتگو را بخوانید:

جهش‌های اعجاب‌برانگیز جانباز دوپا قطع +‌ عکس

پشیمانیِ مادری که مقر مخفی فاطمیون را پیدا کرد!

چرا فرمانده لشکر خودش رانندگی می‌کند؟! + عکس

قسمت چهارم و پایانی این گفتگو را نیز امروز بخوانید. قول یک گفتگوی دیگر با برادر دانیال فاطمی برای صحبت درباره شهدای فاطمیون و سیره‌شان را گرفته‌ایم…

**: شما در این ده روز و در پادگان صدای انفجارات را می‌شنیدید؟

دانیال فاطمی: نه؛ این پادگان در نقطه‌ای بود که چند ارتفاع اطرافش قرارداشت و حتی صدای انفجارات هم به آنجا نمی‌رسید. ما حتی دوست داشتیم رزمندگان یا مجروجان را ببینیم که شرایط صحنه نبرد را از آن‌ها بپرسیم؛ اما انگار ما را در یک قرنطینه گذاشته بودند برای این که روحیه‌هامان تضعیف نشود. به جز نیروهای مربی آموزش، فرد دیگری را آنجا ندیدیم. آن زمان رزمنده پیاده‌نظام مثل فاطمیون خیلی زیاد نبود. خیلی اوضاع خراب بود.

عاقبت تویوتای صفر«فاطمیون» در حوالی حلب + عکس
رزمنده فاطمیون، دانیال فاطمی در سمت راست تصویر

این یک هفته تا ده روز که گذشت، گفتند باید بروید خط و آماده شدیم. آنجا بود که گروه اصلی‌مان را به سه دسته با تعداد مختلف تقسیم کردند. من دیگر سرگروه نبودم. چند نفری سوار تویوتا لندکروز شدیم و رفتیم به منطقه لَیرَمون و تحویل داده ‌شدیم به کسانی که قبل از ما آنجا بودند. من هم به عنوان یک نیروی ساده تحویل داده شدم به دسته‌ای از نیروهای قدیمی که آنجا بودند و شروع کردیم به پست دادن. یک جنگ شهری در جریان بود که این سوی خیابان ما بودیم و آن سوی خیابان،‌ یک ردیف از خانه‌ها خالی بود و ردیف پشتش دست دشمن بود. جاده‌اش هم روستایی بود…

**: جنگ شهری داستان مفصلی دارد؛ در آموزش‌ها درباره جنگ شهری چیزی گفته شد؟

فاطمی: من قبل از رفتن به سوریه، در ذهن خودم فتح‌المبین و خاکریز و تانک و هواپیما را تصور می‌کردم. اما وقتی آنجا را دیدم، متوجه شدم فضا کاملا فرق می کند و به شدت هم سخت‌تر است. حتی کسانی که از افغانستان آمده بودند هم، چنین جنگی را ندیده بودند؛ آنجا هم بیشتر کوهستان بود و ارتفاع.

حتی وقتی در دمشق، خانه‌های خراب شده را می دیدیم که پودر شده بودند، می فهمیدیم که موشکی به آن ساختمان‌ها زده اند و آن تخریب‌ها، کار سلاح‌های سبک نبود. این‌ها را ما می دیدیم و چشممان عادت کرده بود. بینی‌مان هم به بوی باروت عادت کرده بود. گوشمان هم از صدای انفجارات پر شده بود. برخی‌ها هم که کمی زخمی می شدند برایشان عادی بود. شکر خدا خیلی زود با روحیات و فضای آنجا اخت گرفتیم. تا این که به لَیرمون رسیدیم. شب‌ها بزن بزن بود و داشت برای ما اظهر من الشمس می‌شد که کار، جدی است. آنها می زدند و ما هم می زدیم. مثلا اگر از پنجره دفاع می کردیم، تیر می آمد تو و قشنگ،‌ محلاستقرار ما را می زدند.

عاقبت تویوتای صفر«فاطمیون» در حوالی حلب + عکس
دانیال فاطمی در سوریه

**: کار شما پیشروی به خیابان‌های بعدی هم بود؟

فاطمی: نه،‌ آنجا کارمان فقط تثبیت بود. در تایمی که آنجا بودیم می شد فهمید که اگر آنجا سقوط می کرد،‌ عملا دیگر حلب وجود نداشت. ما هم زیاد نبودیم. برایم عجیب بود با تعداد کمی که بودیم، مقاومت می کردیم. بعدها که ابوحامد به من ماشین داد، ‌توانستم به مناطق دیگر بروم و به بقیه همرزمانم هم سر بزنم.

ما حدود ده روز در تثبیت بودیم. تثبیتش هم واقعا سخت بود. مثلا من در کیسه‌خواب زیاد نخوابیده بودم اما آنجا شب‌ها اگر می شد در کیسه خواب بخوابیم، خیلی هم عالی بود.

عاقبت تویوتای صفر«فاطمیون» در حوالی حلب + عکس
شهید مصطفی صدرزاده

من برای اولین بار،‌ شهید مصطفی صدرزاده را آن زمان دیدم. البته چهار ساختمان آن‌ورتر بود. شهید سید حکیم را هم برای اولین بار آنجا دیدم که فرمانده میدان بود. تقریبا بعد از ده روز، سه نفر از بچه‌هایمان شهید شدند. ما هم شهادتشان را نمی دیدیم و فقط خبرش به ما می رسید. مثلا سه خانه آن‌ورتر، ‌سید علی حسینی در پشت خانه و در بالکن، ‌در کیسه‌خواب خوابیده بود که دشمن، خمپاره‌ای زد و یک تکه ترکش به سرش خورد و شهید شد. بعد از حدود ۱۰ روز گفتند که ابوحامد آمده و می خواهد با شما صحبت کند. در هر سنگری سه نفر بمانند و مابقی بیایند به موقعیت عقب‌تر که امن‌تر است.

خانه‌ای بود و سالن پذیرایی بزرگی داشت. آنجا جمع شدیم. قدیمی‌ها که آنجا بودند در سنگر ماندند و ما رفتیم. نشستیم و ابوحامد شروع کرد به صحبت. باز هم همان حرف‌های ناز و قشنگ «انسان‌بودن» را آنجا مطرح کرد. حرف‌هایش که تمام شد،‌پرسید: ‌چه کسی اینجا رانندگی بلد است؟

هفت هشت نفری دستشان را بالا بردند. بعدش پرسید از این تعداد کدامتان گواهینامه دارند؟… من دستم را بالا بردم.

عاقبت تویوتای صفر«فاطمیون» در حوالی حلب + عکس

**: شما توانسته بودید گواهینامه بگیرید؟

فاطمی: بله، ‌با پاسپورتم، ‌گواهینامه گرفته بودم. روندش پیچیده بود اما امکان داشت. به من گفت: شما بایست،من کارَت دارم. حرف‌هایش که تمام شد همه رفتند. گفت: گواهینامه‌ات کو؟ گفتن: نیاورده ام که! گفت:‌ از کجا معلوم داری؟ گفتم: دروغی که ندارم!

من فقط با پراید رانندگی کرده بودم و حالا می‌خواستند تویوتا لندکروز تحویلم بدهند. گفت: یک لندکروز هست که باکش خشک است و تازه تحویلش گرفته‌ایم. هر گروه ۱۵ نفره را باید هفته‌ای یک بار سوار کنی و به عقبه ببری تا در آنجا دوش بگیرند و به ایران زنگ بزنند. بعد از این کارها هم آن‌ها را دوباره به خط بیاوری… من هم از خداخواسته، گفتم:‌ چشم… فرصت خوبی بود که فضا را ببینم و در سنگر محبوس نشوم.

گفت: سیدمحمد هم چند روزی کمک توست و با تو می‌آید چون راه را بلد است. چند روز دیگر می خواهد برود مرخصی… تأکید کرد راننده تویی و سیدمحمد کمکی‌ات است. من فکر می کردم وقتی خسته بشوم،‌ سیدمحمد کمکم می کند. سیدمحمد هم از قدیمی‌ها بود و عین فضای ایرانی‌ها، کسی که تازه آمده باشد را آشخور می گویند و قدیمی‌ها به او زور می گویند! البته من احترامش را داشتم چون می دانستم قدیمی است. مسیرها را سید محمد به من یاد داد و این که کجا برویم و کجا توقف کنیم را یادم داد. مقرها را هم یکی یکی به من معرفی می‌کرد.

پشیمانیِ مادری که مقر مخفی فاطمیون را پیدا کرد!
دانیال فاطمی (نفر سوم از سمت چپ) در کنار تعدادی از شهدای فاطمیون / شهید حکیم،‌ نفر سوم از راست

دو سه روزی که گذشت، ‌گفت ماشین را بده من که پشت فرمان بنشینم. در این دو سه روز اصلا چیزی نگفته بود. من هم چون تازه آمده بودم و خودم را تثبیت کرده بودم و می خواستم اظهار خستگی نکرده باشم به همین خاطر تمام روز، خودم رانندگی می کردم. بعد از دو روز گفت ماشین را بده من بنشینم. من هم گفتم بیا. سوئیچ را دادم و آمد نشست پشت فرمان. داخل کوچه بودیم. دنده عقب گرفت. نوع ترمزش کمی مشکوک بود. حس کردم خیلی رانندگی بلد نیست! به خودم گفتم: فردا ابوحامد نگوید چرا ماشین را به سیدمحمد داده‌ای؟… بعدش خودم را دلداری دادم که خودش گفت «سیدمحمد کمک‌ت باشد.» ناگهان برای شروع حرکت،‌ زد دنده سه! ماشین ریپ زد و خاموش شد. گفتم: سید محمد! زدی دنده سه؟! گفت:‌ عه، راست می‌گویی‌ها…

بالاخره زد دنده یک و حرکت کرد. پیچ اول را رد کردیم. پیچ دوم،‌ تعدادی لاستیک گذاشته بودند تا حرکت ماشین‌ها را کنترل کنند و به هم نخورند. یک آن، دیدم سرعتش زیاد است. تا گفتم سیدمحمد چه کار می کنی؟!… ماشین را محکم کوباند به یک تیر چراغ برق! جلوی تویوتا لندکروز خشک که رنگش خاکی بود، جمع شد. من با سر رفتم توی شیشه. عینکم شکست و دیدم خون از سرم جاری شد و ریخت روی چشمهام. سرم را چرخاندم و دیدم سیدمحمد رفته توی فرمان و حالت خفگی بهش دست داده. شوکه شده بود. سینه‌اش را گرفتم و آوردم عقب. وقتی شروع کرد به نفس کشیدن خیالم راحت شد که زنده است. بی‌سیم هم دست سید محمد بود. بی‌سیم را از جیبش درآوردم و پیج کردم که: ما در پیچ اولیم، یکی بیاید و کمک‌مان کند. دوستمان بهنام ما را دیده بود که خوردیم به تیر چراغ برق. آمد و ما را پیاده کرد و برد به بیمارستان برای پانسمان و مداوا.

عاقبت تویوتای صفر«فاطمیون» در حوالی حلب + عکس
شهید علیرضا توسلی، معروف به ابوحامد، فرمانده لشکر فاطمیون

ابوحامد آمد بیمارستان. آنقدر ازش شرمنده بودم که نگو و نپرس. ما کلا دو ماشین در حلب داشتیم؛ ‌یکی این لندکروز و دیگری یک چیپ که عقبش چهار نفر می‌نشستند. یک شب قبل از این که تصادف کنیم، آن ماشین هم چپ کرده بود! یعنی کلا دو تا ماشین داشتیم و هر دوتایش قابل استفاده نبود. این‌ها را ابوحامد تعریف کرد و گفت خدا را شکر که خودتان زنده هستید اما می‌خواهم بگویم، ما الان ماشین نداریم برایمان غذا بیاورد و بچه ها را ببرد به عقبه برای تماس با منزل و حمام…

ماشین لندکروز کاملا از کار افتاده و رادیاتورش داغون شده بود. به تعمیرات اساسی نیاز داشت. آن ماشین را هم شنیدم که سه چهار معلق زده بود. آن حادثه هم تلفات جانی نداشت اما ماشین داغون شده بود. معضل اصلی، نبودن ماشین بود. من پنج شش روزی بیمارستان بودم. سید محمد هم ضربه کمی خورده بود که ترخیص شد و رفت مرخصی. گفتند من باید برگردم ایران اما گفتم: من حالم خوب است و نمی روم.

عاقبت تویوتای صفر«فاطمیون» در حوالی حلب + عکس
مونه‌ای از تویوتا لندکروزی که تحویل برادر فاطمی شد

**: مگر شکستگی سرتان زیاد بود؟

فاطمی: نه، فکر کنم پنج شش بخیه خورد ولی حالم خوب بود. سرم را پانسمان کرده و بسته بودند. در همین یک هفته‌ای که در بیمارستان بودم، ‌ماشین را هم برده بودند به تعمیرگاه و سرپا شده بود. بعدش آمدیم به مدرسه‌ای که در عقبه بود. ابوعباس نامی از بچه‌های خودمان آمد آنجا. آن شب، ابوحامد را آنجا دیدم. چون گفته بودند برو خانه و من گفته بودم نمی روم،‌ فرصت خوبی بود. چون مقرها و اتاق‌ها را می شناختم، ‌شروع کردم و چرخی زدم و پیش رفقا رفتم. مثلا پیش شهید سید ابراهیم رفتم. تازه بانداژ سرم را باز کرده بودند. سید ابراهیم هم تیری به پایش خورده بود و آمده بود آنجا تا به ایران برگردد. شهید حکیم را آنجا دیدم. فضای خوبی بود برای آشنایی با قدیمی‌ها.

آن شب به ابوحامد گفتم:‌ من کارتان دارم. من دفترچه‌ای دارم و از همان اول که آمدیم، نقاط قوت و ضعف را داخلش نوشته‌ام… تا من این را گفتم خیلی خوشش آمد. گفت: فردا صبح ساعت ۶ بیا دفتر من تا صحبت کنیم. دفترش در زیرزمین مدرسه بود.

پشیمانیِ مادری که مقر مخفی فاطمیون را پیدا کرد!
دانیال فاطمی (نفر سوم از سمت چپ) در کنار تعدادی از شهدای فاطمیون

 بچه‌های خودمان با هلی‌کوپتر از بالا بشکه‌های انفجاری را در منطقه مسلحین پرتاب می کردند. ما نمی دیدیم اما همین که به زمین می خورد،‌ صدای مهیبی می داد. یعنی به ما خیلی نزدیک بودند.

بعد از نماز خوابیدم و ۶ صبح به دفتر ابوحامد رفتم. دفتر کوچکی بود تقریبا ۹ متری و یک میز و دو تا صندلی داشت. نشستیم روبروی همدیگر و تقریبا ۴۵ دقیقه صحبت کردیم. ۱۰ دقیقه ایشان حرف زد و بیشتر از نیم ساعت من حرف زدم و همه حرف‌ها را گفتم. ایشان هم خیلی دوست داشت اوضاع را بداند و اطلاعاتش به روز بشود. نکاتی را هم نوشت و آنجا ارتباطمان بیشتر شد. شماره ایران من را گرفت و من هم تلفنشان را گرفتم و ارتباطمان بیشتر شد. به من هم گفت اگر رفتی سعی کن زودتر برگردی که کارمان زیاد است. آن شد دیدار اولی که من ابوحامد را شناختم. در دیدار اول، ما ایشان را نمی‌شناختیم و وقتی آمد تا صحبت کند، اصلا چهره‌شان به فرمانده نمی‌خورد.

**: این شد اولین دیدار رسمی و تشکیلاتی…

فاطمی: این اولین همکلام شدن ما بود. یک سری توصیه‌ها هم کردند و گفتند و از آنجا، عملا پیِ تفکر فاطمیون افغانستانی مرتبط و متصل به فضای ظهور امام زمانی را در ذهن من چیدند. من خودم به خوبی حس می کردم و بعدها هم مدام مرور می شد که حاجی چرا آن حرف را زد و دلیل‌ها را پیدا می کردم.

من آدم پررویی بودم و مدام سئوال می کردم. بعد از آن چون ایشان افغانستانی بود ابایی نداشتم که بخواهم نقاط ضعف را بگویم. من کسی بودم که ایرانی و افغانستانی برایم مهم نبود و به هدف اصلی فکر می کردم و می‌خواستم حالا که این جریان دارد شکل می گیرد این عیوب را دارد و باید حل بشود و این فرصت‌خیلی برایم ناب بود. بیشتر اوقات سر ابوحامد شلو غ بود اما آن ۶ صبح و آن ۴۰ دقیقه، فرصت غنیمتی بود.

**: دفتر خاطره‌ای که داشتید را تا آخر نوشتید؟

فاطمی: وقتی مشغول نبرد شدم، کمتر شد. دوره اول را کمی نوشتم اما دوره بعدی که گوشی همراهم بود، کم‌تر شد که بنویسم و بیشتر عکس می گرفتم. اوایل سال ۹۵ خدا توفیق داد با کمک یکی از فرماندهان ایرانی‌مان، حفظ آثار را در سوریه و در فاطمیون پایه‌گذاری کردیم. اطلاعات زیادی جمع‌آوری شد که هست اما هنوز استفاده مشخصی از آن نشده. الان مثلا اگر رسانه فاطمیون را ببینید، ‌مقدار زیادی از آنها منتشر شده اما رسانه هم عمر چندانی ندارد و باید اطلاعات شهدا و آثار قبل از آن را در قالب‌های ماندگارتری ثبت کرد.

پشیمانیِ مادری که مقر مخفی فاطمیون را پیدا کرد!
دانیال فاطمی در سوریه

اخیرا حدود دو سال است که رسانه فاطمیون راه افتاده و باید به اطلاعات قبل از آن هم پرداخته بشود تا از ذهن‌ها پاک نشود.

**: ممنونم از زمانی که برای این گفتگو گذاشتید. هنوز مباحث مهمی مانده که ان شا الله در یک گفتگوی دیگر با حضور شما پی‌می‌گیریم.

فاطمی: ان شا الله…

*میثم رشیدی مهرآبادی

پایان

عاقبت تویوتای صفر«فاطمیون» در حوالی حلب + عکس
رزمنده فاطمیون، دانیال فاطمی در سمت راست تصویر



منبع خبر

عاقبت تویوتای صفر«فاطمیون» در حوالی حلب + عکس بیشتر بخوانید »

مویه‌های خاتمی در غم فراق روحانی/ جهانگیری اصلاح‌طلبِ غیر جامعه‌محور است؛ فقط تاجزاده!

مویه‌های خاتمی در غم فراق روحانی/ جهانگیری اصلاح‌طلبِ غیر جامعه‌محور است؛ فقط تاجزاده!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

مرعشی: محدودیت‌های بی‌خود و بی‌جایی برای اصلاح‌طلبان وجود دارد!

حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ گفته است:

“اصلاح‌طلبان محدودیت‌هایی دارند ولی اگر از ناحیه شورای نگهبان و نهادهای حاکمیتی از آنها بخواهند، می‌توانند و شخصیت‌هایی دارند که در این انتخابات چهره شوند. چون درون تشکیلات اصلاحات افراد موثری داریم که تجربه و اطلاعات کافی دارند، خوشنام هستند، پاکدست و پاکدامن هستند. شخصیت‌هایی داریم که می‌توانند این گونه عمل کنند. اما متاسفانه محدودیت‌های بی‌خود و بی‌جایی برای اصلاح‌طلبان وجود دارد. بالاخره اگر نهادهایی مثل شورای نگهبان با سعه‌صدر با اصلاح‌طلبان برخورد نکنند، اصلاح‌طلبان هم مجبورند با حداقل‌ها در انتخابات شرکت کنند.”[۱]

*دقت شود که این اظهارات مرعشی در حالی است که اصلاح‌طلبان از دهه ۷۰ به این سو در ۳ دولت حضور مستقیم داشته‌اند و فقط یک دولت را از دست داده‌اند!

پس نظام اسلامی با اصلاح‌طلبان و تفکر اصلاح‌طلبی به معنای سیاسی ابراز شده آن هیچ مشکلی ندارد.

در عین حال اما اصلاح‌طلبان خاصّه طی ۱۲ سال اخیر رفتارهایی را در عرصه‌های سیاسی کشور مثل فتنه ۸۸، دیماه ۹۶، آبان ۹۸ و در برخی قضایای دولت آقای روحانی از خود بروز داده‌اند که موجب تیرگی روابط آنها با نظام اسلامی و سابقه‌دار شدن عمده رجال آنها شده است.

ما در اشاره به اظهارات مرعشی مبنی بر بی‌جا بودن برخی محدودیت‌ها؛ این قضاوت را به عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم که آیا رفتارهایی مثل فتنه‌گری، دوقطبی‌سازی از میدان و دیپلماسی، تأکید بر اغتشاش میلیونی علیه نظام در یک مرکز دولتی،  تصمیم خلق‌الساعه گرانی بنزین در آبان۹۸، تأکید بر امضای توافقات ننگینی مثل FATF و ابراز بی‌تفاوتی یا طعنه نسبت به “محور مقاومت” شایسته محدودیت است یا تقدیر؟!

***

جهانگیری اصلاح‌طلبِ غیر جامعه‌محور است؛ فقط تاجزاده!

مویه‌های خاتمی در غم فراق روحانی/ جهانگیری اصلاح‌طلبِ غیر جامعه‌محور است؛ فقط تاجزاده!

عبدا… ناصری، فعال چپ و عضو شورای مشورتی لیدر اصلاح‌طلبان در بخشی از یک مصاحبه با شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در پاسخ به این سؤال که “ نگاه شما به کاندیداتوری چهره‌ه‌هایی مثل آقایان جهانگیری، تاجزاده، محسن هاشمی و پزشکیان چگونه است؛ از دید شما می‌توانند برای اصلاح‌طلبان موفقیتی رقم بزنند؟” گفته است:

” در مورد این چهار بزرگواری که نام بردید من با عرض معذرت و صراحتا نکاتی را عرض می‌کنم. آقای پزشکیان فردی غیر اصلاح‌طلب، مستقل، شجاع و ‌پاکدست است. آقای جهانگیری اصلاح‌طلب غیر جامعه محور، قوی ولی با سابقه در دولت تدبیر و امید جایگاه رأی در میان مردم مثل گذشته شاید ندارد. آقای هاشمی یک اصلاح‌طلب کارگزارانی صادق است و حتما عملکردش در شورای شهر خیلی بهتر از عملکرد دیگران در دولت بوده است ولی باید بپذیریم با همه نگرش‌های خوب و مقبول فائزه خانم و آوانگاردی او ، خانواده هاشمی در فقدان پدر نتوانستند خود را درون جامعه مورد توجه قرار دهند. تاجزاده یک اصلاح‌طلب تحولخواه تمام عیار است که جوانان، زنان، دانشجویان، روشنفکران او را و صداقتش را پذیرفته‌اند و تنها کسی است که در صورت نرفتن به پاستور هم فصل جدیدی برای کنشگران در تاریخ معاصر ایران می‌گشاید.”

او در بخش دیگری از اظهارات خود همچنین تأکید می‌کند: انتخابات ۱۴۰۰ یک وقت طلایی برای اصلاح‌طلبان است. در پیروزی آنها در این انتخابات تردید دارم اما بهترین فرصت‌ برای بازسازی اجتماعی است. جبهه اصلاحات ایران باید یک نامزد خالص مردم محور را زودتر معرفی کند. نامزد معرفی شده ترکیب دولت خود را با تمرکز بر چهار اصل: تخصص، جوانی، زنان و اقلیت‌های دینی معرفی کند. اگر نامزد مذکور رد شد با یک بیانیه خطاب به ملت عدم مشارکت خود را اعلام کند.[۲]

*اینکه اصلاح‌طلبان اساسا برخی چهره‌ها مثل پزشکیان و عارف را اصلاح‌طلب نمی‌دانند یک بحث تاریخی و قابل تأمل است. مع‌الوصف اما کنایه‌های ناصری به امثال جهانگیری و هاشمی و تأکید او بر کاندیداتوری رجل بی‌صلاحیتی مثل تاجزاده صرفا ناشی از نگاه معارضانه اصلاح‌طلبان به انتخابات ۱۴۰۰ است…

انتخاباتی که چپ‌ها در آن از یکسو با کارنامه به شدت بد دولت خودشان یعنی دولت اعتدال مواجه‌اند، از سوی دیگر بوی فتنه اقتصادی را استشمام کرده‌اند و به دنبال یک آتش‌زنه می‌گردند و از وجهی دیگر به دلیل سوء سابقه عمده رجال سطح یک اصلاحات، امیدی به تأیید صلاحیت نامزدهای اصلی خود در انتخابات ندارند.

از همین روست که چپ‌ها از مدت‌ها قبل تئوری “تحریم خاموش انتخابات” (تحریم حضور رسمی به دلیل نداشتن نامزد!) را در دستور کار خود گذاشته‌اند.

خوانش بخش دوم اظهارات ناصری که طی آن صراحتا به ضرورت اعلام عدم مشارکت اصلاح‌طلبان در انتخابات پس از رد صلاحیت “نامزد غیر ممکن” تأکید می‌کند؛ به نحو ملموس‌تری تحلیل‌های مربوط به تحریم خاموش انتخابات و کنایه‌های ناصری به برخی از نامزدهای اصلاح‌طلب را مشخص می‌کند.

***

خاتمی: هیچ رئیس‌جمهوری در تاریخ ما به اندازه روحانی ناسزا نشنید

مویه‌های خاتمی در غم فراق روحانی

مویه‌های خاتمی در غم فراق روحانی/ جهانگیری اصلاح‌طلبِ غیر جامعه‌محور است؛ فقط تاجزاده!

محمدرضا خاتمی، فعال اصلاح‌طلب و کسی که در ایام انتخابات قبلی گفته بود: ما (اصلاح‌طلبان) تضمین روحانی هستیم، در قسمتی از یک مصاحبه با شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه شرق گفته است: دولت آقای روحانی همه سیاستش را بر روابط خارجی و برجام گذاشت. مجلس دهم هم نتوانست آن‌طور که باید عمل کند؛ درحالی‌که در مجلس قبلی تعادلی بین نیروهای اصولگرا، تند و اصلاح‌طلب وجود داشت. آنجا می‌شد بنای گفت‌وگوی سازنده را گذاشت که مسائلمان را حل کنیم. بنابراین فرصتی که این دو دولت و مجلس قبلی داشتند و می‌توانستند پایگاه آشتی ملی باشند از دست رفت. حالا نتوانستند یا نخواستند.

او همچنین می‌افزاید: در دور دوم –دولت آقای روحانی- دو اتفاق افتاد؛ از همان ابتدا نیروهای مخالف دولت در داخل عزمشان را جزم کردند که این دولت را زمین بزنند. خب مجلس دستشان نبود، از امکانات دیگری که در اختیار داشتند استفاده کردند. بین نیروهای فراکسیون امید و دولت شکرآب بود. در عرصه خارجی، آمدن ترامپ که همه موازنه‌ها را به هم زد و کشور را در سراشیبی انداخت. در حقیقت بعد از اینکه دولت ترامپ روی کار آمد، دو تیغه بسیار بلند علیه دولت به کار افتادند که با هم کار می‌کردند؛ ترامپ و مخالفان داخلی دولت روحانی. هر کاری می‌توانستند سر این دولت آوردند، از ‌جمله مجلس فعلی که این گرفتاری‌ها و مشکلات را پیش آورد.

خاتمی تصریح می‌کند: معتقدم هیچ رئیس‌جمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی به اندازه آقای روحانی ناسزا نشنیده و تحت فشار نبوده است. اما این به آن معنا نیست که انتقاد نداشته باشیم. ما هم به دولت انتقاد داریم.[۳]

*در این اظهارات جای برخی مفاهیم عوض شده است به نحوی که شاید بهتر است بگوییم در تاریخ جمهوری اسلامی بیشترین ناسزا و فشار علیه منتقدان معقول در دولت آقای روحانی بود که اتفاق افتاد.

ضمن اینکه باید گفت اگرچه آقای احمدی‌نژاد به دلیل اشتباهات محرزش دیگر جایی در سیاست ایران ندارد ولی ما از آقای خاتمی می‌پرسیم که آیا ناسزا و دشنامی بود که دوستان ایشان به رئیس‌جمهور سابق نداده باشند؟!

از طرفی بایستی به این مسئله هم توجه داشت که هیچ رئیس‌جمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی نبود که به اندازه آقای روحانی بر پیشبرد پروژه‌های خود و به کرسی نشاندن حرف خود که عمده آنها مثل برجام صراحتا اشتباه بودند؛ اصرار نداشته باشد و البته در اشتباه خود موفق هم بشود!

از این روایتگری تحریف‌گونه و ناواقعی از تاریخ که بگذریم؛ البته حمایت خاتمی از آقای روحانی و کارنامه به شدت ضعیف او کاملا قابل درک است.

زیرا کسی که گفته بود “ما تضمین روحانی هستیم”[۴] و اهل عذرخواهی هم نیست؛ امروز باید برای برون‌رفت از این اشتباه تاریخی؛ توجیهات مختلفی را فراهم کند.

بیان این نکته ضروریست که عذرخواهی نکردن رجال سیاسی از اشتباهات خود و نیز بیان تحریف‌گونه تاریخ؛ می‌تواند منجر به تکرار اشتباهات تاریخی مردم و رجال سیاسی شود.

***

1_ https://etemadonline.com/content/484637

2_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/313741

3_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/282068

4_ https://www.isna.ir/news/96021206977/



منبع خبر

مویه‌های خاتمی در غم فراق روحانی/ جهانگیری اصلاح‌طلبِ غیر جامعه‌محور است؛ فقط تاجزاده! بیشتر بخوانید »

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

به شرط تأیید صلاحیت در انتخابات شرکت می‌کنیم!

سیدحسین موسوی تبریزی، دبیر تشکل اصلاح‌طلب موسوم به “مجمع محققین و مدرسین حوزه” اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که سایت صبح ما آنرا منتشر کرد، پیرامون رویکـرد مجمع مدرسین حوزه علمیه قم درباره انتخابات ریاست‌جمهوری گفته است:

“تصمیم ما در مجمع مدرسین این بوده که اگر گزینه ما تأیید ‌صلاحیت شود برای حفظ منافع ملی و مردم با تمام وجود در انتخابات شرکت می‌کنیم و مردم را نیز به حضور در انتخابات دعوت می‌کنیم. این اتفاق در شرایطی رخ خواهد داد که گزینه مورد نظر مجمع مدرسین حوزه علمیه قم تایید ‌صلاحیت شود و بتواند در رقابت‌های انتخاباتی حضور داشته باشد.“[۱]

*این جز از مظلومیت نظام اسلامی نیست که یک کنشگر سیاسی در امربری از هسته سخت اصلاحات بر گزینه “تحریم خاموش انتخابات” تأکید و اظهار می‌کند که شرکت ما در انتخابات منوط به تأیید صلاحیت گزینه ماست!

اظهارات موسوی تبریزی در حالی است که انتخابات ناموس سیاست است و عبور از آن خیانتی است که به هیچ دلیلی توجیه نمی‌شود.

ضمن اینکه این رجال جریان چپ هستند که باید پاسخ بدهند چرا با فتنه ۸۸ اجازه ندادند سابقه نامزدهای بالقوه آنها پاکیزه بماند!؟

لازم به اشاره است بر فرض محال که اصلاح‌طلبان هیچ نامزد حائز صلاحیتی در انتخابات نداشته باشند (که خواهند داشت)؛ یک جریان سیاسی در هنگامی که هیچ نامزد حائز صلاحیتی ندارد؛ ‌ مکلّف به ائتلاف با یک نامزد نزدیک به خود است. نظیر رفتاری که چپ‌ها در انتخابات سال ۹۲ انجام دادند. اما اکنون به دلیل استشمام بوی “فتنه اقتصادی” دیگر حاضر به تکرار آن نیستند و به جای تن دادن به قواعد دموکراسی؛ به افتادن جرقه بر هیمه اعتراضات و تکرار آبان ۹۸ دل بسته‌اند.

***

این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟

شاهکار شهرداری تهران در ارائه یک تندیس ضعیف از شهید سلیمانی

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟شهرداری اصلاح‌طلبان تهران اخیراً اقدام به رونمایی از یک تندیس از شهید حاج‌قاسم سلیمانی کرده است که یک کار به شدت ضعیف ارزیابی می‌شود.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از فارس، این تندیس که در ابتدای بزرگراه سپهبد شهید سلیمانی، مسیر غرب به شرق نصب شد از جنس فایبرگلاس است و ۳ متر و ۴۰ سانت ارتفاع دارد.[۲]

در ادامه تصویری از این تندیس ضعیف را مشاهده می‌کنید:

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟

*اگرچه مسئله انطباق کامل در هنر مجسمه و تندیس‌سازی مطرح نیست اما در فقره این تندیس شهرداری تهران شاهد ارائه یک کار به شدت ضعیف هستیم. به نحوی که حاج قاسم تجسم شده در این تندیس فرسنگ‌ها با تصویر ذهنی مردم از شهید سلیمانی و زندگانی سملبیک او تفاوت دارد.

ما در ادامه و برای تقریب ذهنی بیشتر پیرامون انتقادی که به تندیس ضعیف رونمایی شده از سوی سازمان عریض و طویل شهرداری تهران داریم؛ تصاویری از تندیس رونمایی شده از شهید سلیمانی در کشور لبنان و نیز تندیسی از این شهید عزیز که به سفارش بنیاد شهید سلیمانی ساخته شده است را نیز منتشر می‌کنیم و قضاوت پیرامون کیفیت و شباهت تندیس تولید شده در شهرداری تهران و دو تندیس دیگر را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم…

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟

***

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم!

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟

حزب اصلاح‌طلب اتحاد ملت اخیراً از برنامه انتخاباتی خود رونمایی کرده است.

این برنامه که قرار است در اختیار نامزدهای نزدیک به حزب اتحاد قرار گیرد حاوی عبارت‌ها و سرفصل‌های عجیبی است که در ادامه بخش‌هایی از آنرا به روایت روزنامه شرق می‌خوانید:

_ حذف نظارت استصوابی

_ اجرای کامل برجام در پرونده هسته‌ای و الگوسازی از آن برای تعاملات سازنده بین‌المللی

_ تنش‌زدایی و اتخاذ رویکرد تعاملی در سطح منطقه از طریق بازسازی چهره مقتدر و صلح‌طلب کشور، پرهیز از ماجراجویی در سیاست خارجی، بهبود روابط با تمامی همسایگان با استفاده از تجارب دولت‌های هاشمی و خاتمی

_ تنش‌زدایی در سطح بین‌الملل به‌طور عام و با آمریکا به‌طور خاص از طریق اصلاح چهره کشور و نشان‌دادن وجهه صلح‌طلبی و آرامش‌خواهی جمهوری اسلامی ایران، مدیریت سطح خصومت‌ها، ساماندهی روابط با آمریکا و عدم توقف در مناسبات و وقایع گذشته فی‌مابین

_ رفع تحریم‌های آمریکا در رأس برنامه‌های اقتصادی دولت آینده! [۳]

*ما پیش از این و در تحلیل برنامه انتخاباتی عباس آخوندی نیز تأکید کردیم که برخی، برنامه انتخاباتی را با لجبازی‌های کودکانه اشتباه گرفته‌اند و با تأکید بر آزمودن آزموده! بیشتر به دنبال حک کردن چند جای پا در یک گفتمان سیاسی درمانده هستند نه اینکه عزمی جدی برای رئیس جمهور شدن داشته باشند. [۴]

رئوس اشاره شده از برنامه حزب اتحاد نیز که منطقا موجب سرشکستگی معتقدان آن خواهد بود در چارچوب همین پازل قابل تحلیل است و قضاوت مخاطبان محترم درباره مفادّ اشاره شده؛ خاصّه پس از طی شدن قریب به ۸ سال از دولت آقای روحانی با همین شعارها، خواندنی خواهد بود…

***

1_http://sobhema.news/?p=13093

2_https://www.farsnews.ir/photo/14000217000624

3_https://sharghdaily.com/fa/main/detail/281968

4_mshrgh.ir/1214090



منبع خبر

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟ بیشتر بخوانید »

تقلا برای ریکاوری انتخاباتی ظریف پس از "خطای بزرگ"/ تدبیر انتخاباتی رهبر انقلاب برای "برنامه‌های بی‌کارنامه"

تقلا برای ریکاوری انتخاباتی ظریف پس از "خطای بزرگ"/ تدبیر انتخاباتی رهبر انقلاب برای "برنامه‌های بی‌کارنامه"


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

عضو شورای نگهبان بر سنجش برنامه نامزدها بوسیله کارنامه آنها تأکید کرد

تدبیر انتخاباتی رهبر انقلاب برای “برنامه‌های بی‌کارنامه”

دکتر هادی طحان‌نظیف، عضو شورای نگهبان پس از بیانات اخیر رهبر انقلاب در یک توییت نوشته است:

“رهبر انقلاب امروز تاکید کردند برنامه باید واقعی و به دور از شعارهای فریبنده باشد. شورای نگهبان نیز در مصوبه شفاف‌سازی تعاریف، معیارها و شرایط نامزدهای ریاست جمهوری، ارائه برنامه‌ها و خط‌مشی‌های اجرایی توسط کاندیداها را ضروری برشمرده است.

البته برنامه با کارنامه سنجیده می‌شود.

*این تأکید مهم دکتر طحان‌نظیف بر “اهمیت کارنامه” در اقتفای بیانات اخیر رهبر انقلاب صورت گرفت که طی آن بر “اهمیت ارائه کار به مردم از سوی نامزدهای انتخاباتی” از سوی معظم‌له تأکید شد.

حضرت آیت‌ا… خامنه‌ای در این بخش از بیانات خود با اشاره به انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌ِرو فرمودند:‌ انتخابات را با حرفهای بیهوده و وعده‌های فریبنده و بدون پشتوانه نباید خراب کرد. به معنای واقعی کلمه کسانی که مایلند در این کارزار انتخاباتی وارد بشوند، فکر کنند، به معنای حقیقی کلمه کار ارائه بدهند به مردم.

معظم‌له همچنین تصریح کردند:

“مسئله‌ی بعد این است که بعضی از کسانی که وارد میدان انتخابات میشوند اظهاراتی میکنند که این اظهارات، اظهارات خوبی نیست، حرفهای فریبنده است، حرفهایی است که هیچ پشتوانه‌ی فکری و پشتوانه‌ی برنامه‌ای ندارد؛ همین ‌طوری یک چیزی ادّعا میکنند، یک چیزی میگویند، بدون اینکه امکانات کشور را در نظر بگیرند یا حتّی بدانند. خیلی از برادران که در این میدان وارد میشوند، از بسیاری از ظرفیّتهای کشور شاید خیلی مطّلع هم نباشند؛ بدون اینکه حالا محاسبه‌ی درستی شده باشد، یک چیزی میگویند، یک حرفی میزنند، یک وعده‌ای میدهند. اینها خوب نیست، بایستی برنامه ارائه بشود به معنی واقعی کلمه؛ بایستی جوری باشد که کارشناسان وقتی نگاه میکنند به حرف زدن کسی که داوطلب است و حرف میزند با مردم، در دلشان تصدیق کنند که این حرف، حرف متقن و خوبی است. “[۱]

تفسیر عقلانی این بیانات حاکی از آنست که “برنامه” بدون کارنامه و “شعار بدون کار” هرگز قابل پذیرش نیست و همانطور که در مطلب دکتر طحان‌نظیف هم دیده می‌شود در صلاحیت افراد بدون کارنامه تأملاتی جدی وجود دارد.

پر واضح است که عرصه نامزدی برای انتخابات ریاست‌جمهوری بایستی عرصه حضور “نخبگان اجرایی” باشد نه عرصه حضور کسانی که صرفا اهل حرف و شعار هستند.

ضمن اینکه داشتن کارنامه از سوی نامزدها و بررسی این کارنامه از سوی مردم یک گام مهم در بحث “رأی خوب” است و به راحتی گزینه اصلح را به مردم می‌نمایاند.

گفتنیست، فلسفه و اهمیت بررسی کارنامه از سوی شورای نگهبان برای رجال داوطلب ریاست‌جمهوری هم‌تراز و همرده اخذ امتحان فقهی این شورا از داوطلبان عضویت در “مجلس خبرگان رهبری” است.

***

پررنگ شدن احتمال حمایت اصلاح‌طلبان از نامزد نیابتی

تقلا برای ریکاوری انتخاباتی ظریف پس از "خطای بزرگ"/ تدبیر انتخاباتی رهبر انقلاب برای "برنامه‌های بی‌کارنامه"

محمدرضا خبّاز، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و از مقامات سابق دولت آقای روحانی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا درباره انتخابات ۱۴۰۰ به معرفی محمدرضا عارف و مسعود پزشکیان از سوی «جبهه اصلاح طلبان ایران» برای داوطلبی انتخابات ریاست جمهوری اشاره و تصریح کرد: اسحاق جهانگیری تاکنون چیزی نگفته ولی طبیعتا از کسانی است که در محافل سیاسی از احتمال نامزدی‌اش سخن گفته می‌شود و غیر از این سه نفر، تعداد دیگری از اصلاح‌طلبان یا اعلام آمادگی کرده اند یا قصد اعلام داوطلبی دارند.

وی همچنین درباره احتمال معرفی داوطلب نیابتی از سوی اصلاح‌طلبان، گفته:

“هر امکانی محتمل است و این موضوع محال نیست ولی عزم اصلاح طلبان جزم است که یک داوطلب اصلاح‌طلب معرفی کنند و اگر نشد تصمیم خواهند گرفت.“[۲]

*”حمایت از نامزد نیابتی” تبدیل به یکی از اصلی‌ترین چالش‌های اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ شده است.

آنها از یک سو این شعار را داده‌اند که دیگر قصد چنین کاری را ندارند و می‌خواهند یک فرد کاملا اصلاح‌طلب را معرفی کنند!

این قضیه اما با توجه به اینکه احتمال تأیید صلاحیت افراد بدسابقه اما کاملا اصلاح‌طلبی مثل تاجزاده ضعیف است؛ در زیر پوست حرف‌های انتخاباتی خود قصد دیگری دارد که تحلیلگران معتقدند “تحریم خاموش انتخابات” و تکرار رفتار شریرانه چپ‌ها در انتخابات مجلس یازدهم است که منجر به کاهش مشارکت کسانی از مردم شد.

در سمت دیگر ماجرا نیز قلیلی از اصلاح‌طلبان که در رأس آنها می‌توان به کارگزارانی‌ها اشاره کرد، قرار دارند که با نگاهی واقعی‌تر به صحنه نگاه می‌کنند و در تحریم خاموش انتخابات مجلس یازدهم نیز مشارکت نکردند.

آنها با علم به اینکه به دلیل رخدادهایی مثل کارنامه روحانی، رسوایی فایل صوتی ظریف، فتنه ۸۸ و… رجل نامی اجماع‌پذیر و صلاحیت‌داری در اردوگاه اصلاحات نمانده و تحریم انتخابات هم کاری عقلانی نیست؛ به احتمال جدی حمایت از یک نامزد نزدیک به خود می‌اندیشند.

در واقع این تنها راه آنها در شرایط “قحط‌الرجال” و شرایطی است که رجال این طیف از جریان چپ نمی‌خواهند هسته سخت اصلاحات را در فرایند تحریم انتخابات و “خروج از دموکراسی” همراهی نکنند.

گفتنیست، رجالی مثل عارف مورد تأیید قاطبه اصلاح‌طلبان نیستند و اشارات خبّاز به اینکه “تعداد دیگری از اصلاح‌طلبان هم اعلام آمادگی کرده‌اند” نیز به لحاظ سیاسی از وزانت چندانی برخوردار نیست زیرا انتخابات عرصه فعالیت “رجال نامی و معاریف” است.

***

ظریف از راه ناگزیر “تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا” استقبال می‌کند!؟

تقلا برای ریکاوری انتخاباتی ظریف پس از “خطای بزرگ”

تقلا برای ریکاوری انتخاباتی ظریف پس از "خطای بزرگ"/ تدبیر انتخاباتی رهبر انقلاب برای "برنامه‌های بی‌کارنامه"

در حالی که صحبت‌های محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت آقای روحانی در فایل صوتی افشا شده با انتقادات مهمی از جانب رهبر معظم انقلاب نیز مواجه شده است؛ برخی رجال و رسانه‌های اصلاح‌طلب با طرح مواضعی عجیب گویا در حال اجرای پروژه “بازتوانی ظریف” هستند.

در همین راستا، سایت جماران با انتشار یادداشتی تحت عنوان “سرمایه افکار عمومی” که در آن تصویری عجیب از استقبال چند فرد از محمدجواد ظریف وجود دارد، نوشت: یک هفته ای می شود که کشور تحت تأثیر فایل صوتی محرمانه ای است که به طرزی مشکوک  لو رفته است. در طیف های مختلف اجتماعی واکنش های متعددی به اصل واقعه و محتوای ایراد شده در آن نشان داده شده است و این روند روز گذشته پس از بیانات رهبر انقلاب به اوج خود رسید.

این یادداشت می‌افزاید: فعلا وارد محتوای هر کدام از جوانب بحث نمی شویم چرا که مجالی آرام و فرصت کافی می طلبد تا در پرتو بهره گیری از مبانی تخصصی و نظر کارشناسان و مسئولان امر، در مورد آنها «گفت و گو» و تبادل نظر کرد. اما نکته ای به ذهنم می رسد که در آشفته بازار کنونی و در آستانه انتخابات برای نظام، باید بسیار مورد توجه و دقت سیاسیون و نخبگان باشد و آن واکنش جامعه به این اتفاقات است. وقتی گرایش های مختلف جامعه با خاستگاه های مختلف نسبت به این اتفاق خشمگین می‌شوند، بدان معناست که این جامعه زنده و گویاست و برخلاف برخی تصورات، خدای ناخواسته تبدیل به مُرداب نشده تا گذر دوران در وضعیت آن تغییری ایجاد نکنند.

در بخش پایانی این یادداشت نیز می‌خوانیم:

“ارکان نظام باید سرمایه افکارعمومی را قدر بدانند و به جای حیثیتی کردن مباحث اجازه دهند تا سوالات و ابهامات و دغدغه‌ها در فضایی منطقی جراحی شده و درمان شود”! [۳]

محمود صادقی، از نمایندگان پرحاشیه مجلس دهم و از حامیان رئیس‌جمهور روحانی هم به تازگی در یک توییت نوشته است:

“از مقایسه بیانات رهبر انقلاب با مصاحبه‌ی منتشرشده از ظریف، به نظر می‌رسد احتمالا رهبری فایل صوتی سه ساعته را مستقیم و کامل گوش نکرده اند؛ زیرا سخنان ظریف هیچ تغایری با سیاست خارجی نظام ندارد. آنچه او بر آن تأکید کرده، ضرورت تعامل دیپلماسی و میدان است، که مورد تأکید رهبری هم هست.

*اظهارات آقای ظریف در فایل صوتی افشا شده جای هیچگونه دفاعی ندارد و خاصّه پس از انتقادات تعیین کننده مقام معظم رهبری نیز آقای ظریف صرفا باید به “کسوت اعتذار جستن” درآید و ضمن عذرخواهی از مردم، به فرایند قرآنی “تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا” دست یازد.

نه اینکه شاهد باشیم اعوان و انصار رسانه‌ای و سیاسی آقای ظریف به خط شده و در سکوت رضایت‌آمیز او مشغول نیش و کنایه زدن به منتقدان سخنان فاقد تدبیر و غلط ظریف باشند.

در همین حال باید دانست که هزینه برخی اشتباهات نیز برای برخی افراد هزینه زیادیست و در وادی سیاست نیز نمی‌توان از پرداخت این هزینه‌ها در صورت وقوع، اجتناب کرد. فلذاست که “تئوری بازتوانی ظریف” هم یک تئوری اشتباه است و راه به جایی نمی‌برد.

از آقای ظریف بعنوان وزیر خارجه این انتظار بود که از ماجرای انتقاد جدی رهبر انقلاب از اظهارات مرحوم هاشمی در قضیه “دنیای گفتمان و دنیای موشک‌ها” درس بگیرند که البته نگرفتند و اکنون نیز وقت اعتذار جستن است نه ریکاوری به فضای ناممکن انتخاباتی…

تقلا برای ریکاوری انتخاباتی ظریف پس از "خطای بزرگ"/ تدبیر انتخاباتی رهبر انقلاب برای "برنامه‌های بی‌کارنامه"

عکسی از ظریف که سایت جماران در یادداشت حمایت‌آمیز خود از وزیر خارجه، آنرا منتشر کرده است!

***

1_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47776

2_ www.irna.ir/news/84315500/

3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1508104



منبع خبر

تقلا برای ریکاوری انتخاباتی ظریف پس از "خطای بزرگ"/ تدبیر انتخاباتی رهبر انقلاب برای "برنامه‌های بی‌کارنامه" بیشتر بخوانید »

مرعشی: ظریف محبوب شد، نظام ضرر کرد! / نکاتی عجیب پیرامون دستور روحانی برای پیگیری یک فایل صوتی

مرعشی: ظریف محبوب شد، نظام ضرر کرد! / نکاتی عجیب پیرامون دستور روحانی برای پیگیری یک فایل صوتی


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

نکاتی عجیب پیرامون دستور روحانی برای پیگیری یک فایل صوتی

علی ربیعی، فعال اصلاح‌طلب و سخنگوی دولت رئیس‌جمهور روحانی طی اظهاراتی پیرامون فایل صوتی ظریف با اعلام اینکه این فایل به سرقت رفته است، گفت: رئیس جمهور به وزارت اطلاعات دستور داده‌اند که ربایندگان فایل صوتی را شناسایی کنند!

 گزیده سخنان علی ربیعی سخنگوی دولت در نشست خبری روز سه‌شنبه گذشته را در ادامه می‌خوانید:

_رییس جمهوری به وزارت اطلاعات دستور دادند عوامل انتشار فایل صوتی گفت و گوی وزیر امور خارجه را شناسایی کند.

_فایل صوتی سخنان دکتر ظریف که توسط تلویزیون کینه توز که با دلارهای نفتی اداره می شود و از روز تاسیس طرفدار سرسخت رنج و تهدید مردم ایران بوده است منتشر شد، این امر نشانگر توطئه آمیز بودن ربایش و پخش گزینشی این مصاحبه است.

_ رییس جمهور به وزارت اطلاعات دستور دادند عوامل توطئه را شناسایی کنند، این ربایش اسناد توطئه ای علیه دولت، نظام، انسجام داخلی، نهادهای کارآمد و سرافراز ما در میدان ها و همچنین توطئه ای علیه منافع ملی ماست.

_ البته ما منتظر خواهیم بود ظریف به ایران بازگردد حتما توضیحات لازم در خصوص سوء برداشت ها را ارائه می کند در واقع برش های گزینشی از یک گفت وگویی بسیار طولانی با جهت‌گیری های شیطنت آمیز مختلف منتشر شد.

_ این گفت‌وگو بخشی از برنامه آنسوی دولت با موضوع گزارش و روایت خدمات و اقدامات و چالش های و دستاوردهای دولت های یازدهم و دوازدهم بود که زیر نظر مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری مصاحبه هایی را با وزیران و معاونان رییس جمهور در چهارچوب تاریخ شفاهی دولت های یازدهم و دوازدهم انجام گرفته است.[۱]

*****

*واکنش دولت به فایل صوتی آقای ظریف در حالی است که این اظهارات از سوی ظریف و در قالب یک پروژه مستندسازی در ستاد دولت بیان شده‌اند. فلذا به نظر می‌رسد که مسئله آقایان این نیست که چرا این حرف‌های مغلوط بیان شده‌اند بلکه مسئله‌شان اینست که چرا این حرف‌ها در مقطع فعلی که ما هنوز مسئول هستیم و باید پاسخگو باشیم منتشر شده‌اند!

در وهله بعد، اکنون که رئیس‌جمهور از وزارت اطلاعات خواسته چنین رخداد مشکوکی را در ستاد دولت پیگیری کند؛ به نظر می‌رسد بایستی منتظر افشای یکسری ابهامات دیگر نیز بود…

ابهاماتی از قبیل اینکه چه کسی دستور غلط “گرانی یک‌شبه بنزین در آبان۹۸” را در دامن دولت آقای روحانی گذاشت؟ چه کسانی از این کار حمایت کردند و چه کسانی اجازه ندادند حتی شخص آقای روحانی هم از این تصمیم مهم و پر خطر باخبر باشد!؟ (بر اساس ادعای آقای روحانی)

و یا همینطور اظهارات وندی شرمن، مقام مذاکره کننده وقت آمریکایی در دولت اول اعتدال که با اشاره به تصاویر رقت‌بار صف‌های دریافت سبد کالا ادعا کرده بود “روحانی قول داد که این پول صرف اهداف دیگر نشود”! [۲]

در این رابطه همچنین می‌توان به ماجرای تئوریزاسیون اغتشاش میلیونی مردم علیه نظام در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری نیز اشاره کرد. [۳]

البته ابهامات دیگری هم در ادامه این ابهامات هست که اگر شاهد عزم وزارت اطلاعات برای پیگیری دستور آقای روحانی باشیم، می‌توان آنها را نیز مطرح کرد.

زیرا این تردید وجود دارد که دستور اخیر رئیس‌جمهور روحانی برای پیگیری افشاکننده فایل صوتی ظریف؛ به سرنوشت دستورات هر ماهه آقای روحانی برای مبارزه با گرانی دچار شود…

***

مرعشی: ظریف محبوب شد، نظام ضرر کرد!

مرعشی: ظریف محبوب شد، نظام ضرر کرد! / نکاتی عجیب پیرامون دستور روحانی برای پیگیری یک فایل صوتی

حسین مرعشی، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد درباره فایل صوتی ظریف گفته است: برای اینکه مشخص شود منتفعان این کار چه کسانی یا گروهی هستند هنوز خیلی زود است و باید اجازه داد شوک بروزیافته فروکش کند اما مسلما نظام جمهوری اسلامی از این اقدام ضرر کرده و ضرر اصلی متوجه نظام است و سایه منفی‌ای از پس این ناگفته‌ها، مذاکرات وین را تحت‌تأثیر قرار خواهد داد.

او سپس تأکید می‌کند: معتقدم ظریف به‌لحاظ شخصی محبوب‌تر از گذشته شده است. هنوز چیزی مشخص نیست.[۴]

*ما قضاوت درباره این اظهارات مرعشی را بر عهده مخاطبان محترم واگذار می‌کنیم…

خاصّه اینکه برخی معتقدند اگرچه اظهارات ظریف واجد تأثیرگذاری سیاسی خاصی نیست اما برای ضربه زدن به نظام اسلامی مطرح شده است.

***

حجت‌الاسلام رفیعی:

“امر به معروف” کمرنگ و برای خطاکاران حاشیه امن ایجاد شده است

مرعشی: ظریف محبوب شد، نظام ضرر کرد! / نکاتی عجیب پیرامون دستور روحانی برای پیگیری یک فایل صوتی

حجت‌الاسلام ناصر رفیعی، از کارشناسان مذهبی طی سخنانی در حرم حضرت معصومه(س) گفته است: وقتی در جامعه‌ای منکر صورت بگیرد باعث عذاب همگانی خواهد شد و این منکر یک دایره گسترده دارد و شامل محرمات خواهد شد و راضی بودن به گناه و سکوت در برابر گناه، به نفسه خودش گناه است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری رسا، او تأکید می‌کند:

“متأسفانه در جامعه امر به‌ معروف و نهی از منکر کمرنگ شده و یک حریم و حاشیه امنی برای متخلفان و خطاکاران ایجاد شده است.

حجت‌الاسلام رفیعی می‌افزاید: برای حفظ دین و اسلام جوانان زیادی شهید شدند و کسانیکه در جامعه منکرات را انجام می‌دهند باید مورد تذکر واقع شوند.

این استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد: نظارت اجتماعی باید در عین اقتدار با احترام همراه باشد و امر به‌ معروف و نهی از منکر فقط تذکر به بانوان بی‌حجاب نیست بلکه باید حتی به مسئولان هم تذکر داد که صداقت داشته باشند و بازاریان –هم- کم‌فروشی و گران‌فروشی و احتکار انجام ندهند.[۵]

*کمرنگ شدن مقوله فریضتین در جامعه ایران به هیچ وجه پذیرفته نیست و مسئولان امر حتما بایستی توجهات لازم را به فریضتین واجب امر به معروف و نهی از منکر داشته باشند.

در این باره البته حمایت‌های انتظامی و قضایی جایگاه ویژه‌ای در قوام یافتن فریضتین و انگیزه یافتن آمران به معروف و ناهیان از منکر دارد.

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1507251

2_ mshrgh.ir/283247

3_ mshrgh.ir/836280

4_ https://etemadonline.com/content/480514

5_ rasanews.ir/002qgP



منبع خبر

مرعشی: ظریف محبوب شد، نظام ضرر کرد! / نکاتی عجیب پیرامون دستور روحانی برای پیگیری یک فایل صوتی بیشتر بخوانید »