مشرق نیوز

کدام شبکه تلویزیونی رتبه اول هواداران را دارد؟

کدام شبکه تلویزیونی رتبه اول هواداران را دارد؟



برنامه تلویزیونی جاذبه - کراپ‌شده

گروه فرهنگ و هنر مشرق برنامه جاذبه از جمله برنامه های جذاب شبکه تلویزیونی افق بود که چندی پیش از این شبکه پخش شد. این برنامه سعی داشت با دعوت از مهمان‌های مختلف و رنگارنگ، پای قصه‌های جذاب زندگی آن‌ها بنشیند و روایتگر آن باشد. در جریان ضبط این برنامه، خبرنگار ما به استودیوی شماره سه شبکه افق رفت و پای صحبت امیرحسین رحیمیان، سردبیر این برنامه نشست.

*: درباره برنامه جاذبه برایمان بگویید و آن چیزی که دوست دارید در رسانه مطرح بشود.

**: برنامه جاذبه با هدف تعریف کردن قصه آدم‌هایی که کمتر شناخته شده اند یا کمتر دیده شده اند شکل گرفت.

*: در چه حیطه‌ای؟ خیلی از آدم‌ها کمتر دیده می شوند…

**: ثقل اصلی ما قصه بود و دنبال قصه می گشتیم. داستان‌های کمتر شنیده شده برای ما مهم بود. وقتی دنبال سوژه ها می‌گشتیم، ‌عمدتا سوال ما این بود که آن قصه‌ای که تا حالا کسی نشنیده و شما برای اولین بار شنیده اید و چشمانتان برق زده چه بوده؟ صحبت همیشگی‌مان هم با کسانی که دعوت کرده‌ایم؛ همین بوده.

ولی قصه و داستان موضوعی بود که شاید برنامه های مشابه درباره‌اش ساخته شده بود. خواسته ما در قدم اول این بود که بتوانیم کیفیت خوبی از استانداردی که برای این مسئله مطرح شده را تأمین کنیم. یعنی هر کسی که می‌خواهد در تلویزیون و صدا و سیما کاری قصه محور بسازد و این کار با گونه مستند یا سینمایی یا دیگر گونه‌های درام تفاوت دارد و در برنامه های تلویریونی تعریف می شود اولین قدمش این است که آن استانداردی که از قبل تعریف شده را یک بار تأمین کند که این شد قدم اول ما.

*: استاندارد فرمی یا محتوایی؟

**: هر دوی آن. قبل از ما کارهای ارزشمندی شده بود که قصه محوربود اما ما گفتیم که بتوانیم در قدم اول آن کیفیت را تأمین کنیم. هدف فصل اول ما کیفیت برنامه بود.

فصل اول جاذبه در بیست و شش قسمت ساخته شد و تا انتهای ماه صفر پخش شد.

*: به این استانداردها رسیدید؟

**: تلاشمان این بود که برسیم. بعد که وارد کار شدیم، دیدیم قصه‌هایی که دارد شکل می گیرد،  استطاعت این را دارد که یک گام هم فراتر بگذاریم. این بود که سعی کردیم گروهی جمع کنیم که تمام عناصر لازم برای یک برنامه با کیفیت را تأمین کند. سعی کردیم نور و دکور متفاوت داشته باشیم و در خدمت میزبان و قصه‌های متفاوت باشیم.

*: لزوما این قصه ها مذهبی بودند یا نه؟

**: ما دسته‌بندی دیگری داریم. از نظر ما در هر قصه و زندگی، ‌یک نورانیت و معنویتی می تواند وجود داشته باشد. دنبال کردیم چیزهایی را که بتواند آن معنویت را بهتر به ما نشان بدهد. به خاطر همین طبیعتا در هر قصه‌ای رگه‌هایی از معنویت می بینید.

تمام ۲۶ قسمت ما را بررسی کنید و شاید نتوانید پیدا کنید قصه‌ای را که وجه معنویت در آن نباشد. ما سعی کردیم کار بومی بسازیم و جغرافیایمان ایران است و مردم یک فرهنگ رایج دارند و ما سعی می کنیم فرهنگ رایج مردم را بهتر بازتاب بدهیم. در فرهنگ مردم، ‌مسائل مذهبی یکی از اولویت هاست و توسل یکی از نیازهای روزانه ماست.  طبیعاتا این موارد در قصه‌های ما هم پررنگ بوده.

*: افرادی که به برنامه شما می آمدند لزوما ساکن تهران بودند؟

**: ما گستره ایران را داشتیم.

*: برنامه پاسخگوی هزینه ها و مشکلات کرونا بود؟

**: ما خیلی مشکل داشتم و ترجیح دادیم خیلی از سوژه‌ها نیایند و سخت بود اما تیم خوب تولید ما این مشکل را پشت سر گذاشت. شبکه افق برای هزینه هم سنگ تمام گذاشت و سازمان تبلیغات هم کمک های زیادی کرد و اگر کمک های آن ها نبود نمی توانسیتم گستره مان را وسیع کنیم.

*: در مورد ساختار برنامه هم بگویید که احتمالا همه اش گفتگو نیست… احیانا زندگی آن سوژه ها را در آیتم هایی می بینیم یا نه؟

**: یک کاری که کردیم این بود که سعی کردیم هر چیزی که حواس مخاطب را از قصه اصلی پرت می کند در بیاوریم. روزهای اول آیتم هایی را ترتیب داده بودیم اما به این نتیجه رسیدم که حواس‌پرت‌کن است که درآوردیم. دیدیم اگر خود گفتگو جذاب باشد کاملا می تواند بیش از یک ساعت مخاطب را همراه کند. ما محدودیت زمانی داشتیم و ۵۷ دقیقه زمان کمی بود. بیشتر برنامه‌های ما در بیش از دو ساعت انجام شد اما مجبور بودیم قسمت‌هایی را کوتاه کنیم و به تایم برنامه برسیم. ولی نهایتا وقتی کار به میز تدوین رسید و خودمان به عنوان مخاطب کار را دیدیم، متوجه شدیم لزومی ندارد به سمت آیتم های حواس‌پرت‌کن برویم. وقتی خود روایت را درست تعریف کنیم، ‌جذاب است.

*: برای اجرا چطور به آقای صابر خراسانی رسیدید؟

**: آقای خراسانی به عنوان کسی که در کار خودش سرآمد است، گزینه ما بودند. ایشان خوب شعر می خواند و اجراهایی بر مبنای شعر و قصه داشته است. صابر خراسانی پتانسیل‌های یک اجرای خوب را داشت. صدای خوبی داشت. حرکت و پرفورمنس و اجرای بدن را می شناخت و تجربه کرده بود. بیان مناسبی داشت و احساس کردیم چهره خوبی است و ارزش سرمایه‌گذاری دارد. خودش هم علاقه‌مند بود و رفتیم تا به یک فرم جدید برسیم. قرار بود ایشان تمام آورده هایش را حفظ کند و ما هم چیزی به آن اضافه کنیم.

*: این اولین اجرای ایشان در این فرم است؟

**: بله، ‌با این شکل اولین بار است اگر چه اجراهایی داشته اند.

*: در مورد دکور ایده تان از کجا شکل گرفت؟

**: دوره‌های برنامه های مختلفی را دیدیم. چیزی که بیشتر از هر چیزی در ذهنمان آمد این بود که دکور خوب این است که کمتر خودش را در چشم مخاطب کند. بنا بر این فرم ما سادگی شد اما دنبال این بودیم که برای این فرم ساده یک مفهوم عمیق پیدا کنیم. ما بنای تصویررا روی نور گذاشتیم. نورپردازی این کار سینمایی است و تیم کاملا حرفه ای سینمایی آمدند و اجرا کردند. نورهای موضعی سایه‌روشن‌دار خلوت و کمی هم کم نور. دوریین‌هایمان را هم تغییر دادیم و دوربین هایی که رنگ را با غلظت بالا نشان می‌دادند، ‌استفاده نکردیم و دقیقا مثل سینما با قضیه برخورد کردیم و وجه غالب دکور ما شد نور.
رفتیم دنبال المان‌هایی که نور را بهتر به ما نشان بدهد. رسیدیم به این فرم ساده که خوب هم پذیرفته شد.

*: این فرم را می شد در استودیوی کوچکتری هم اجرا کرد…

**: البته ما امکان این را داشتیم که از یک فضای بزرگ استفاده کنیم و این حُسن شبکه بود. ما سعی کردیم حالا که فضای بزرگی داریم، شکوه را هم به کار اضافه کنیم. بنا براین فضای بزرگ داریم که با نورهای مرتب و دقیق، اندازه‌گیری شده چیده شده و شلوغ کاری و اضافات ندارد و سعی می کند همه چیز در خدمت یک گفتگوی خوب باشد.

از بسیاری از مهمانان این را شنیده‌ام که وقتی گفتگو را شروع می‌کنیم دیگر چیزی را نمی‌فهمیم. مهمان دیگر پشت صحنه را نمی بیند و کاملا با مجری ارتباط می گیرد و این کمک زیادی می‌کند برای شکل گیری یک گفتگوی عالی.

*: و اما قدری هم از فعالیت‌های خودتان بگویید…

**: من با برنامه تاریخی دوران شروع کردم و ده انقلاب بزرگ جهان توسط چند هنرجوی جوان بررسی شد. بعد از ‌آن هم دو سری قبلی جاذبه را سردبیری کردم که آقای شکیبا اجرا می کردند ودر آن برنامه فوکوس ما روی اربعین بود و در فصل فعلی جاذبه رسیدیم به این فرم و محتوای جدید.

*: وظیفه سردبیر در برنامه‌های تلویزیونی چیست؟

**: در تلویزیون سردبیر در برنامه غیر از تهیه کننده که صاحب کار است به شکل حرفه‌ای کسی است که باید به همه موارد احاطه داشته باشد.

*: البته خیلی از برنامه ها سردبیر ندارند.

**: سردبیری کاری است که دارد کم‌کم جا می‌افتد و هنوز خیلی از تهیه کننده ها به لزومش پی نبرده اند. معمولا تهیه‌کننده‌ها سعی می کنند با نویسنده یا یکی دو نفر در زمینه محتوا موضوع را حل کنند.

*: چطور بازخورد گرفتید؟

**: شبکه افق از نظر تعداد مخاطبان هوادار، شبکه اول سازمان است. مخاطب هوادار یعنی کسی که برای ما وفادار است. هم نقد می کند و هم تعریف می کند ولی مشخصا شما را پیگیری می کند. یعنی ما کوچکترین رفتارهایمان بازخورد جدی دارد. تلفن های روابط عمومی به صدا در می آید و مثلا می گویند بند کفش مهمان تان باز است!

یا به ما عتاب و خطاب می کنند که چرا دعای ندبه را دیر پخش کردید؛ چرا فلان برنامه از کنداکتور در آمد؟ با لحنی صحبت می کنند که ما می فهمیم دوستمان دارند. این را می‌گویند مخاطب هوادار. حالا که ما تعداد مخاطب هوادارمان زیاد است، پس تولید محتوایی که انجام می‌دهیم در درجه اول برای او است. بنا بر این هر اکشنی از طرف ما یک ری‌اکشنی از طرف مخاطب دارد. از اولین قسمت های برنامه بازخوردها شروع شد در صورتی که شبکه افق معمولا  راه زیادتری باید طی کند تا بتواند بازخورد مخاطب را بگیرد اما ما از همان قسمت اول فهمیدیم که چه چیزهای خوب و بدی داریم. به همین خاطر،‌ برنامه قسمت به قسمت بهتر شد و ما چون روزپخش بودیم، ‌سعی می کردیم این ها را اصلاح کنیم. نهایتا بازخوردها هم خیلی برایمان راهگشا بود.

*: چرا برنامه‌ای که هر روزه است را زنده پخش نکردید؟ این نمی توانست برنامه شما را جذاب تر کند؟

**: از یک جهت حُسن بود و از یک جهت هم می توانست به این کیفیت لطمه بزند؛ چون آن‌وقت برخی از مهمان ها و قصه ها را نمی توانستیم داشته باشیم. ما در آن صورت باید از یک سری مسائلمان می‌گذشتیم. فعلا در فصل اول گفتیم این کار را نکنیم. ممکن است در آینده فصل های بعدی به پخش زنده هم برسیم.

*: اگر برنامه جاذبه با برنامه قبلی‌اش فرق دارد، چرا نامش را تغییر ندادید؟

**: یک دلیلش این بود که اسم بهتری پیدا نکردیم. البته مشترک بودن تیم دلیل این ماجرا نبود. اسامی زیادی را بررسی کردیم اما دنبال چیزی بودیم که هم حمل‌کننده محتوای ما باشد و هم این که جذابیت داشته باشد.

*گفتگو:‌ میثم رشیدی مهرآبادی



منبع خبر

کدام شبکه تلویزیونی رتبه اول هواداران را دارد؟ بیشتر بخوانید »

۷۲ روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر به چاپ سی‌ودوم رسید

۷۲ روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر به چاپ سی‌ودوم رسید



چرا شهدای گمنام از گلزار‌های شهدا به شهر‌ها آمدند؟

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سی‌ودومین چاپ کتاب «شهید گمنام: ۷۲ روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر» توسط انتشارات شهید ابراهیم هادی منتشر شد.

انتشارات شهید ابراهیم هادی چاپ دوم خود از کتاب «شهید گمنام: ۷۲ روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر» با گردآوری گروه فرهنگی شهید هادی را با شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه در ۱۴۴ صفحه و با بهای ۱۴ هزار تومان منتشر کرد. با این نوبت کتاب «شهید گمنام» به سی‌ودومین چاپ خود رسید.

انتشارات امینان چاپ نخست تا سی‌ام این کتاب را در دسترس مخاطبان قرار داده بود. انتشارات شهید ابراهیم هادی چاپ نخست خود از این کتاب را سال ۹۸ با شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و بهای ۱۴ هزار تومان منتشر کرده بود. این کتاب ۷۲ روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر را با زبانی داستانی روایت می‌کند.

«شهید راه ولایت»، «احد»، «حکایت کفن‌پوشان»، «خورشید دوکوهه»، «ابوجعفر»، «مرا شناسایی کن»، «سلام بر ابراهیم»، «سلوک سرخ»، «چهارراه خندق»، «خاک‌های نرم کوشک»، «گمشده مجنون»، «پرواز در قلاویزان»، «حر انقلاب»، «عاشق صادق»، «شهدای غریب»، «بیشتر تلاش کن»، «اردوگاه مفقودین»، «برادر عبدالله»، «مهمان خدا» و… عناوین برخی از روایت‌های درج شده در این کتاب است.



منبع خبر

۷۲ روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر به چاپ سی‌ودوم رسید بیشتر بخوانید »

«گلستان یازدهم» برای سی‌وسومین‌بار گل داد!

«گلستان یازدهم» برای سی‌وسومین‌بار گل داد!



«گلستان یازدهم» به چاپ سی‌وسوم رسید

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کتاب «گلستان یازدهم» نوشته بهناز ضرابی‌زاده شامل خاطرات همسر شهید چیت‌سازیان، به‌تازگی توسط انتشارات سوره مهر به چاپ سی‌وسوم رسیده است.

این کتاب دربرگیرنده خاطرات زمان آشنایی زهرا پناهی‌روا با شهید چیت‌سازیان، عقد، ازدواج و شهادت این شهید است. زندگی شهید چیت‌سازیان با همسرش یکی از موضوعات جذاب از دفاع مقدس است، زیرا این کتاب دربردارنده خاطرات دوران هشت ماه زندگی مشترک زهرا پناهی روا با سردار شهید چیت‌سازیان است که به زندگی همسر شهید بعد از شهادت همسر نیز پرداخته و جلوه دیگر این کتاب تولد فرزند شهید در ۳۷ روز پس از شهادت وی است که نامش را علی گذاشتند.

خاطرات این کتاب درباره کیست؟

اسم کتاب پیش‌رو هم شخصیت سردار شهید چیت‌سازیان را معرفی می‌کند و هم با محتوای کتاب در ارتباط است. راوی کتاب برای زندگی کوتاهش با شهید چیت‌سازیان، به دزفول می‌رود و آنجا در کنار همسرش زندگی می‌کند که از نظر نویسنده کتاب، این زندگی یک گلستان بوده که می‌گوید: «این دو در دزفول در کوچه‌ای زندگی می‌کردند که اسم آن کوچه گلستان یازدهم بوده و در نهایت اسم این کتاب گلستان یازدهم انتخاب شده است.»

چاپ سی‌وسوم این کتاب با ۳۱۶ صفحه، شمارگان ۲ هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۰ هزار تومان عرضه شده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کتاب «گلستان یازدهم» نوشته بهناز ضرابی‌زاده شامل خاطرات همسر شهید چیت‌سازیان، به‌تازگی توسط انتشارات سوره مهر به چاپ سی‌وسوم رسیده است.

این کتاب دربرگیرنده خاطرات زمان آشنایی زهرا پناهی‌روا با شهید چیت‌سازیان، عقد، ازدواج و شهادت این شهید است. زندگی شهید چیت‌سازیان با همسرش یکی از موضوعات جذاب از دفاع مقدس است، زیرا این کتاب دربردارنده خاطرات دوران هشت ماه زندگی مشترک زهرا پناهی روا با سردار شهید چیت‌سازیان است که به زندگی همسر شهید بعد از شهادت همسر نیز پرداخته و جلوه دیگر این کتاب تولد فرزند شهید در ۳۷ روز پس از شهادت وی است که نامش را علی گذاشتند.

خاطرات این کتاب درباره کیست؟

اسم کتاب پیش‌رو هم شخصیت سردار شهید چیت‌سازیان را معرفی می‌کند و هم با محتوای کتاب در ارتباط است. راوی کتاب برای زندگی کوتاهش با شهید چیت‌سازیان، به دزفول می‌رود و آنجا در کنار همسرش زندگی می‌کند که از نظر نویسنده کتاب، این زندگی یک گلستان بوده که می‌گوید: «این دو در دزفول در کوچه‌ای زندگی می‌کردند که اسم آن کوچه گلستان یازدهم بوده و در نهایت اسم این کتاب گلستان یازدهم انتخاب شده است.»

چاپ سی‌وسوم این کتاب با ۳۱۶ صفحه، شمارگان ۲ هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۰ هزار تومان عرضه شده است.



منبع خبر

«گلستان یازدهم» برای سی‌وسومین‌بار گل داد! بیشتر بخوانید »

شدت درگیری رژیم بعث با ایران در دومین سال جنگ

شدت درگیری رژیم بعث با ایران در دومین سال جنگ



شدت درگیری رژیم بعث عراق با ایران در دومین سال جنگ تحمیلی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «آزادسازی سرزمین‌های ایران گام دوم: بستان» با عنوان فرعی «اوج‌گیری ترورهای کور؛ تشکیل دولت پس از بحران» شانزدهمین جلد از مجموعه روزشمار جنگ ایران و عراق است که وقایع روزهای ۱۵ مهر تا ۳۰ آذر ۱۳۶۰ را دربرمی‌گیرد.

این کتاب به قلم «علیرضا لطف‌الله زادگان» در ۱۲۰۸ صفحه مصور تدوین شده و توسط «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» منتشر شده است.

مطالعه روزهای جنگ تحمیلی به خصوص برای پژوهشگران و هنرمندانی که قصد ورود به این حوزه را دارند بسیار ضروری است و می‌تواند در خلق آثاری عاری از تحریف به آنها کمک کند.

 بخش پانزدهم این کتاب را در ادامه می‌خوانید:

جنگ‌های هوایی

«امروز (۳ آبان ۱۳۶۰) جنگ هوایی میان ایران و عراق نسبت به درگیری‌های زمینی میان دو کشور، شدت بیشتری داشت. درحالی‌که گزارش تحرکات زمینی میان نیروهای ایران و عراق درباره گلوله‌باران توپخانه‌ها، به‌ویژه در شهر آبادان و انهدام یک نفربر عراقی در جبهه اهواز بود، سایر گزارش‌ها، حکایت از درگیری‌های هوایی در جنوب و غرب کشور داشت.

به دنبال حمله روز گذشته هواپیماهای عراق به کاروان کشتی‌های تجاری در بندر ماهشهر، در اولین ساعات بامداد امروز، هواپیماهای ایرانی به اسکله‌های البکر و الامیه که بالگردهای عراقی از آن به‌عنوان یک پایگاه هوایی تاکتیکی استفاده می‌کنند، حمله کردند و در یک جنگ هوایی موفق شدند یک فروند بالگرد را در نزدیکی سکوی نفتی البکر و یک فروند میگ عراقی را در منطقه آبادان هدف قرار داده، سرنگون کنند.

ناوچه‌های نیروی دریایی نیز یک ناوچه موشک‌انداز عراقی «اوزا» را هدف قرار دادند و آن را غرق کردند. در همین حال، ۳ فروند هواپیمای عراقی در ساعت ۱۱:۵۰ از ارتفاع زیاد به شهر آبادان حمله و پشت هتل آبادان، اطراف فرودگاه، باند فرودگاه و بخشی از منطقه بریم را بمباران کردند. توپخانه‌های عراقی نیز شهر آبادان را گلوله‌باران کردند که از خسارت‌های واردشده این دو اقدام گزارشی نرسیده است.

در این روز همچنین یک جنگنده میگ عراقی، یک بالگرد کبرا را در باختران هدف قرار داد که این بالگرد در آسمان آتش گرفت و سقوط کرد و دو خلبان آن نیز به شهادت رسیدند. یک فروند بالگرد جت رنجر نیز که به همراه بالگرد کبرا پرواز می‌کرد، براثر سرایت آتش از بالگرد کبرا، دچار آتش‌سوزی شد که خلبان آن توانست بالگرد را تا نزدیکی زمین هدایت کند، ولی در آخرین لحظات، به زمین اصابت کرد و منهدم شد، ولی خلبان آن زنده ماند.

در جبهه‌های زمینی و در مناطق جنوب نیز یک خودرو نفربر شناسایی عراقی هنگام عبور از جاده «سیدعبود» در شمال غربی اهواز، به مین ضدتانکی که نیروهای اطلاعات سپاه خوزستان کار گذاشته بودند، برخورد کرد و ۱۱ تن از سرنشینان آن به هلاکت رسیدند. سرنشینان این نفربر یک سرگرد، یک ستوان یکم، یک درجه‌دار و هشت سرباز بودند.

از اولین ساعات بامداد امروز، نیروهای هیز بیان و هیز پیشوای حزب دمکرات کردستان ایران در عملیاتی غافلگیرانه به پایگاه ارتش در روستای «بیک آقا» در ۲۷ کیلومتری شمال بوکان که روی تپه «حسین مامه» در محور بوکان – میاندوآب قرار داشت، حمله کردند.

در ساعات اولیه این عملیات که نیروهای خودی غافلگیر شده بودند، ۱۸ تن از سربازان پایگاه شهید، هفت تن زخمی و هفت تن نیز به گروگان گرفته شدند. نیروهای مهاجم تعدادی اسلحه انفرادی را نیز به غنیمت بردند. در این عملیات، ۵ تن از مهاجمان کشته و تعدادی نیز زخمی شدند.

رادیو صدای کردستان درباره این عملیات و نتایج آن اعلام کرد: «شب چهارم آبان ماه، در یک عملیات هماهنگ، نیروهای هیز بیان و هیز پیشوا، پایگاه نظامی ارتش در ارتفاعات حسین مامه در مسیر بوکان – میاندوآب را مورد حمله قرار دادند و تا نزدیک‌ترین سنگرهای دشمن پیش رفتند. در این حمله شجاعانه که از ساعت ۱۲ شب تا ۱:۳۰ بامداد ادامه داشت، زاغه مهمات دشمن براثر آتش شدید پیش‌مرگان منفجر و پایگاه مذکور به‌کلی ویران شد و به تصرف جانبازان حزب دمکرات کردستان درآمد.

همچنین چهار قبضه آر.پی.جی، یک قبضه تفنگ ۱۰۶، یک قبضه خمپاره‌انداز ۸۱ میلی‌متری و یک دستگاه خودرو زیل ارتشی به‌کلی منهدم شد. در این حمله شجاعانه، ۲۴ تن از نیروهای دشمن کشته و هشت تن دیگر به اسارت پیش‌مرگان قهرمان درآمدند که دو تن از آنها براثر شدت جراحات واردشده از پای درآمدند.

براساس این گزارش، در میان کشته‌شدگان، فرمانده پایگاه به نام ستوان دوم «عادی صفا» نیز به چشم می‌خورد. ضمناً پیش‌مرگان ۱۲ قبضه تفنگ ژ۳، دو قبضه تفنگ کلاشینکف، یک قبضه تیربار ژ۳ و یک قبضه سلاح کمری نیز به غنیمت گرفتند. در این حمله شجاعانه باکمال تأسف سه تن از پیش‌مرگان هیز بیان و دو تن از پیش‌مرگان هیز پیشوا به شهادت رسیدند.

امروز در مناطق غرب و شمال غرب کشور عناصر مسلح غیرقانونی دست به اقداماتی علیه مردم و نیروهای دولتی زدند که اجرای کمین، مین‌گذاری، حمله به منزل یک پیش‌مرگ کرد، غارت یک مغازه و به نمایش درآوردن اسیران شهربانی دریکی از روستاهای پیرانشهر از مهم‌ترین آنها بود.

نیروهای مسلح غیرقانونی در منطقه «جینان» (در ۳۰ کیلومتری شرق سقز در محور دیواندره به سقز) عملیات کمینی بر سر راه نیروهای سپاه که درحال بازگشت از عملیات گشت و شناسایی به شهر سقز بودند، اجرا کردند که با هشیاری نیروهای سپاه و رسیدن به‌موقع نیروهای ژاندارمری، ۱۶ تن از مهاجمان کشته یا زخمی شدند که جنازه پنج تن از آنان در منطقه باقی مانده است.

در این درگیری، شش قبضه انواع اسلحه نیز به دست نیروهای خودی افتاد. در پایان این درگیری که از ساعت ۱۵ تا ۱۸:۳۰ طول کشید، شش تن از افراد سپاه و سه تن از افراد ژاندارمری نیز زخمی شدند که حال عمومی آنها رضایت‌بخش اعلام شده است.

در جاده کامیاران ـ شاهینی، یک مینی‌بوس سپاه به مینی که نیروهای حزب دمکرات کار گذاشته بودند، برخورد کرد و منهدم شد. در این حادثه سه تن شهید و پنج تن زخمی شدند. نیروهای مسلح غیرقانونی در سنندج با حمله به منزل یکی از پیش‌مرگان کُرد مسلمان که با جمهوری اسلامی همکاری داشت، او و همسرش را مجروح کردند.

همچنین ۵۰ تن از افراد حزب دمکرات به روستای «حسن‌آباد» سنندج حمله کردند و تمام کالاهای موجود در یکی از مغازه‌های روستا را به غارت بردند. امروز نیروهای حزب دمکرات کردستان ایران، ۱۰ تن از کارکنان و رئیس شهربانی ارومیه را که چند روز پیش گروگان گرفته بودند، با هدف نمایش دادن به مردم در روستای «میرآباد ملاخلیل» پیرانشهر گرداندند.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از ستاد مشترک ارتش، اخیراً مقامات عراقی به مسئولان حزب دمکرات کردستان ایران دستور داده‌اند تا به‌سرعت فهرست کامل اسرای ایرانی در اختیار آن حزب را به‌طور تفکیک‌شده به آنها تحویل دهند.



منبع خبر

شدت درگیری رژیم بعث با ایران در دومین سال جنگ بیشتر بخوانید »

یک نویسنده و وقف هزار متر زمین برای شهدای خان‌طومان

یک نویسنده و وقف هزار متر زمین برای شهدای خان‌طومان



سنگربه‌سنگر با کربلایی‌های «خان‌طومان» / حاج قاسم گفت

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مصیب معصومیان یار دیرینه و همرزم شهدای خان‌طومان، ۱۰۰۰ متر از ملک شخصی خود را به یاد رفقای شهیدش(شهدای خان‌طومان) وقف کرد. مصیب معصومیان که خود از یادگاران دفاع مقدس و برادر شهید نیز هست، یکی از مدافعان حرم در دفاع از حریم اهل‌بیت ؟عهم؟ در سوریه بود که می‌گوید از قافله شهدا جامانده است اما شاید حکمتش این باشد که دست به قلم بگیرد و بنویسد هر آنچه را با چشم خود به نظاره ایستاده است.

معصومیان قبل از اینکه اسمش در لیست مدافعان حرم قرار بگیرد، هشت اثر مکتوب از خاطرات شهدای جنگ تحمیلی را به رشته تحریر در آورده است اما بعد از اینکه توفیق سربازی در جمع مدافعان حرم را پیدا کرد، دست از نوشتن برنداشت و همه تلاش خود را به کار بست که خاطرات این شهدای مظلوم را هم به کتاب تبدیل کند. اولین کتابش را از خاطرات همرزمان شهید خودش از جمله محمد شالیکار، سیدرضا طاهر، محمود رادمهر، حسن رجایی‌فر شروع کرد که همه از شهدای خان‌طومان در حلب سوریه هستند تا سند افتخار حماسه‌آفرینی این سربازان مکتب اهل‌بیت؟عهم؟ در تاریخ بماند و به دست فراموشی سپره نشود.

حالا پس از سال‌ها چشم‌انتظاری در این روزها که پیکر تعدادی از شهدا را از خان‌طومان بازآوردند، سعادتی نصیب این همرزم و رفیق شهیدان شد تا پیکر مقدس گل سرسبد آنها که شهید مدافع حرم حسن رجایی‌فر بود را به نیابت از شهدای خان‌طومان برای تبرک و وداع به باغ شخصی «مصیب معصومیان» واقع در روستای بیشه بیاورند. نورانیت و افتخار این تشرف آنقدر زیاد بود که معصومیان نیت کرده و به یمن قدوم مبارک شهید رجایی‌فر هزار متر از این زمین را با ارزش مادی بالا، وقف شهدای خان‌طومان کرد و درآمد حاصل از آن را صرف این راه و شهدایش گردانید. ان‌شاء‌الله ثواب این عمل خیر، باعث شادی روح آن فقید و مادر مرحومه و برادر شهید ایشان شود.

تعدای از آثار مصیب معصومیان که به رشته تحریر درآورده است، از این قرار هستند:

 «از ام‌الرصاص تا خان‌طومان»؛ روایتی مستند و متقن از خاطرات سوریه که با خاطرات جنگ به رشته تحریر درآمده است؛ کتابی که در سال ۱۳۹۸ در میان ۴۰۰ اثر با محوریت 

مدافعان حرم، لوح زرین و دیپلم افتخار بهترین اثر را در جشنواره شهید همدانی در حوزه هنری تهران به خود اختصاص داد.

«طاهر خان‌طومان» خاطرات شهید سیدرضا طاهر هریکندی است که در خان‌طومان سوریه به شهادت رسیده.

کتاب «شهید عزیز» و «دیده‌بان ۲۵» خاطرات فرمانده دلاور لشکر ۲۵ کربلا، شهید مدافع حرم محمود رادمهر است که به تازگی پیکرش به میهن اسلامیر بازگشته.

 کتاب «هفت روز دیگر» خاطرات شهید مدافع حرم محمد تقی سالخورده است.

کتاب «تعزیه دریا» خاطرات شهید مدافع حرم سید جواد اسدی است.

کتاب «حبیب لشکر» خاطرات شهید مدافع حرم سید جلال حبیب‌الله‌پور است.

کتاب «تخریبچی ۲۵» خاطرات شهید کریم رجب‌پور از شهدای دفاع مقدس بابل است که در شلمچه به شهادت رسیده.

کتاب «عهد کمیل» خاطرات همسر شهید مصطفی (کمیل) صفری‌تبار اهل بابل است که در سال ۱۳۹۰ توسط گروهک پژاک در منطقه سردشت به شهادت رسیده.

کتاب «حواله‌ عاشقی» خاطرات شهید مدافع حرم / حسن رجایی‌فر از شهدای خان‌طومان است که به تازگی پیکرش به میهن اسلامی بازگشته.

 کتاب «شکار مرغابی‌ها» خاطرات سردار شهید غلامعلی (جواد) نژاداکبر، فرمانده گردان صاحب‌الزمان در جنگ تحمیلی است.

گفتنی است که تمامی آثار معصومیان با محوریت مدافعان حرم توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و در اختیار علاقه‌مندان به فرهنگ ایثار و شهادت قرار داده شده است.

*روزنامه صبح نو



منبع خبر

یک نویسنده و وقف هزار متر زمین برای شهدای خان‌طومان بیشتر بخوانید »