مشرق نیوز

واکنش همسر شهید محمد بلباسی به بازگشت پیکر مطهر همسرش

محمدآقا! برگشتید اما دل محبوبه‌خانم خون است



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، فضه‌سادات حسینی،‌گوینده خبر و فعال فرهنگی در واکنش به تفحص ۷ مدافع حرم که در خان‌طومان آسمانی شدند، در مطلبی نوشت:

همین که خبر را شنیدم،وسط همه بدو بدوهای امروز،با ذوق تماس گرفتم

صدای کم رمقش را که شنیدم،خنده بر لبهایم ماسید

درست مثل روزی که خبر برگشت پیکر  داداش مجید را آورده بودند و حال مادرش بود،که هرروز بدتر میشد

خانواده های شهدایی که پیکرهای مطهرشان برنگشته،در یک  خوف و رجا به سر میبرند

هم  دلتنگ عزیزشان هستند و میخواهند جایی داشته باشند برای دلتنگی ها و اشکهای یواشکی و گلایه ها،ولو یک  سنگ مزار

و هم تا برنگشته،امیدوارند که خبر دروغ باشد و بجای پیکر اربا اربا،خود عزیزشان برگردد

ووقتی خبرش را می آورند

یک کوه آرزوست که بر سر هم خراب می‌شود

یک دنیا لبخند است که خشک میشود و…

حالا فکر کنید ۴سال و نیم از عزیزت بی خبر باشی، ۴فرزند را به تنهایی و با تمام سختی ها و نامردی‌ها بزرگ کنی،آن وقت امروز خبر بازگشت هستی ات را با همه مردم، در خبرگزاری ها ببینی و بشنوی

این رسمش نیست

این انصاف نیست که به یک  منتظر، این طور خبر بدهند

یادم هست از همان زمان دفاع مقدس هم میگفتند آرام آرام خبر می‌دهند، اول به صاحب عزا می‌گویند، آماده اش می‌کنند

نه اینکه همه بشنوند، بعد تو…

نه اینکه حتی یک شب  معراج شهدا را هم کنار عزیزت نباشی

نه اینکه او را در  حرم امام رضا(ع)  طواف بدهند و تو نباشی

خدا را شکر که برگشتید محمدآقا

اما دل محبوبه خانم و بچه‌ها خون است

حالشان خوش نیست

مثل همیشه  سکوت کرده اند و آبروداری می‌کنند

ولی بازگشت شما را این طور نمیخواستند

شاید خواست خودتان بوده،شاید هم بی سلیقگی و کج سلیقگی آقایان

اما این شهدا هر کدامشان قابلیت این را داشتند که یک مملکت را برای مدتی زنده کنند،ما به  حیات بخشی های شهدا محتاجیم

حق خانواده هایشان بود که بگویند کی و چطور مراسم بگیرند

حالا یکجا ۷شهید عزیز را با هم بی سروصدا تشییع کنید،تمام شود برود؟!

خب اینها که ۴سال و نیم نبودند،چند وقت  صبر میکردید این  کرونا ی لعنتی تمام میشد،برای یک به یک شان مراسم میگرفتیم،لااقل برای دل خودمان

بلکه به عطر پاک شهدا، دلهای مرده مان بیدار می‌شد

قبول کنید که خوب عمل نکردید

هم دل خانواده شهدا را شکستید

هم ما را از فیض حضور در  تشییع پیکرهای پاک شهدا محروم کردید

آقا محمد بلباسی، سایر برادران شهید،به آغوش میهن عزیزتان خوش آمدید

سرافرازمان کردید شیران خفته در خاک  خان طومان

پ ن:

خواهر جان ببخشید که نتوانستم سکوت کنم، شما خانواده شهیدید، فرق دارد، من اما نمی‌توانستم‌.

البته این را هم بگویم که دلتان نمی‌خواهد برخی آقایان که تا الان معلوم نبود کجا هستند و حالا پیدایشان شده که با شهید عکس یادگاری بگیرند و بروند،در تشییع بیایند!



منبع خبر

محمدآقا! برگشتید اما دل محبوبه‌خانم خون است بیشتر بخوانید »

دلنوشته همسر شهید مدافع حرم بلباسی

دوتا کفن ببری پیش بی‌کفن!



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، شهید محمد بلباسی یکی از هفت شهیدی است که در منطقه خان‌طومان سوریه به شهادت رسید و به تازگی پیکرشان تفخص شده است.

همسر شهید محمد بلباسی در خاطره‌ای از همسر شهیدش می‌گوید:‌

چند بار به آقا محمد گفتم برای خودمون کفن بخریم و ببریم حرم امام حسین برای طواف، ولی ایشون هی طفره می‌رفت. بعد چند بار که اصرار کردم ناراحت شد و گفت؛ دوتا کفن میخوای ببری پیش بی‌کفن؟!



منبع خبر

دوتا کفن ببری پیش بی‌کفن! بیشتر بخوانید »

دیدار رییس بنیاد شهید با جانبازان آسایشگاه شهید بهشتی

دیدار رییس بنیاد شهید با جانبازان آسایشگاه شهید بهشتی



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مهندس سعید اوحدی در دیدار با جانبازان آسایشگاه شهید بهشتی و برخی خانواده‌های حاضر در آسایشگاه، ضمن جویا شدن احوال و شنیدن درد دل‌های آن‌ها، گفت: وجود شما جانبازان عزیز پر از برکت است. شما جانبازان عزیز آنقدر عزت نفس دارید که ما باید سبک زندگی را از شما یاد بگیریم. خانواده‌ها و همسران جانبازان هم که دائم مراقب و پیگیر مسائل این عزیزان هستند، فرشته‌های صبوری هستند که خداوند در کنار جانبازان قرار داده است و ارزش کارشان پیش خدا محفوظ است.

رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در بخش دیگر سخنان خود اظهار کرد: هدف ما از بازدید از آسایشگاه جانبازان شهید بهشتی، علاوه بر دیدار و عرض ادب، شنیدن مشکلات جانبازان عزیز است و این مسائل حداقل‌هایی است که برآورده ساختن آنها از وظایف ما است و موظف به انجام هرچه سریعتر و بهتر آن‌ها هستیم.

معاون رییس جمهور ضمن تأکید بر اینکه رفع مشکلات آسایشگاه و جانبازان وظیفه بنیاد است؛ اضافه کرد: مطمئن باشید به زودی یک بار دیگر از آسایشگاه جانبازان شهید بهشتی بازدید خواهیم داشت تا از نزدیک در جریان پیشبرد امور و حل مشکلات قرار بگیریم و از حل مشکلات جانبازان مطمئن شویم.

رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در ادامه به نحوه مدیریت آسایشگاه‌های بنیاد اشاره کرد و گفت: از اشکالاتی که در این میان است، این است که نظام خاصی برای آسایشگاه‌ نداشتیم و در حال تعریف یک ساختار برای آسایشگاه‌ها، یکپارچه شدن آن‌ها و استانداردهای پزشکی و بهداشتی آنها هستیم و باید با مشورت و هم‌فکری شما جانبازان عزیز که از نزدیک با مشکلات آسایشگاه در ارتباط هستید؛ زمینه رفع هرچه سریع‌تر مشکلات را ایجاد و موجبات آسایش خاطر شما را فراهم کنیم.

اوحدی مسئولیت در بنیاد شهید و امور ایثارگران را توفیقی الهی برای خدمت به خانواده‌های شهدا و جانبازان خواند و گفت: ما با مقام معظم رهبری بیعت کردیم و می‌دانیم که رفتار رهبری نظام با جانباز، فرزند و خانواده شهید چگونه است. ایشان نگاهی به جامعه ایثارگری دارد، که هیچکس دیگر در جامعه ندارد لذا لازم است به تبعیت از ایشان تمام تلاشمان را برای خدمت به جامعه ایثارگری به کار بگیریم؛ چراکه این وظیفه شرعی ما است و اگر ذره‌ای کوتاهی کنیم، خدا از ما نخواهد گذشت.

لازم به ذکر است رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران طی بازدید از آسایشگاه جانبازان شهید بهشتی با دو تن از جانبازان شهرستانی که در آسایشگاه حاضر نبودند نیز به‌صورت تماس تصویری و تلفنی گفت‌وگو کرد و در جریان مسائل این عزیزان قرار گرفت.



منبع خبر

دیدار رییس بنیاد شهید با جانبازان آسایشگاه شهید بهشتی بیشتر بخوانید »

دلنوشته همسر شهید مدافع حرم بلباسی

دلنوشته همسر شهید مدافع حرم بلباسی


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، دلنوشته و گلایه‌ی همسر شهید مدافع حرم بلباسی بعد از خبر تفحص و کشف پیکر مطهر این شهیدعزیز را مشاهده می کنید. 



منبع خبر

دلنوشته همسر شهید مدافع حرم بلباسی بیشتر بخوانید »

احمدوند: دوست‌دارم با لباس بسیجی بمیرم!

احمدوند: دوست‌دارم با لباس بسیجی بمیرم!



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها،‌ شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».

تبرک لحظاتمان با شهید سعادت احمدوند:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود بی‌پایان به محضر مبارک حضرت ولیعصر(عج) و نایب بر حقش حضرت امام و رزمندگان پیروزمند اسلام و خانواده‌های محترم شهدای انقلاب اسلامی.

چند مطلبی به عنوان وصیت خدمت امت اسلام عرضه می‌دارم مخصوصا خطاب به مردم همیشه در صحنه روستایمان به ویژه به پدر و مادر و سایر بستگانم. عزیزان بدانید و آگاه باشید که من این راه را با آگاهی کامل و با عشق و امید انتخاب کرده‌ام درست است که از نظر سنی عمری از بنده نگذشته است که به قول معروف سرد و گرم روزگار را ببینم ولی لطف خداوند چنان شامل حال بنده شده که حرکت خود را مانند آفتاب روشن می‌بینم و می‌دانم که پایانی امیدوارکننده دارد.

مگر علی‌اکبر حسین(ع) چند سال داشت آیا در کشور ما کسانی وجود ندارند که بنده بچه آنها به حساب می‌آیم ولی درک و فهم و تشخیص این راه را ندارند.

 خداوند از لطف و کرامت‌ات بی‌نهایت ممنوم که این گونه تحولی فهم و شناختی عمیق در جهت انتخاب اسلام عزیز به من کرامت فرمودی ای خدای بزرگ حال که تا این موقع این کالای گرانبها را خوب نگهداری کرده‌ام تقاضایم این است که مرا در جوار خودت قرار دهی و لب تشنه مرا با آب حیات‌بخش شهادت سیرابم کنی.

خداوندا! من چقدر لباس بسیجی را دوست دارم آخر این فکری است که همیشه در نظرم بوده همیشه دوست داشتم داخل این لباسم باشم تا بالاخره به آن چه که در آرزویش بودم رسیدم تا اینکه لباس مقدس را به تن کردم که کفن بیشتر شهدای عزیز بوده است اما بعدها فکر کردم با پوشیدن این لباس مسئولیتی بس عظیم به گردن گرفته‌ام و به این فکر فرو رفتم که لباسی پوشیده‌ام که در تن مردان بزرگی بوده است و پیروزی اسلام مرهون جهد و تلاش آنها بوده است و چه زیبا پاسدار حرمت آنها بوده‌اند.

خدایا این قدرت پاسداری را به من عنایت فرما! دوست دارم با لباس بسیجی بمیرم که فردا نزد بسیجی‌ها و امام حسین(ع) در صحرای محشر خجالت نکشم دوست دارم با بدنی قطعه قطعه از دنیا بروم که فردا پیش حسین(ع) شرمنده نباشم، دوست دارم خواهرم مرا بدون سر ببیند که فردا پیش زینب کبری(س) خجالت نکشم، دوست دارم با دست‌های قطع شده از دنیا بروم که فردا نزد ابوالفضل‌العباس(ع) شرمنده نباشم.

خداوندا! می‌دانم که حسین زهرا سلام‌الله علیها را خیلی دوست داری چراکه حسین فرزند برومند علی  مرتضی کسی بود که در جهت پیروی از فرمان تو از تمام هستی خود از زن و فرزند و خواهر و برادر و برادرزاده خود گذشت، ای خدای بزرگ من نیز سربازی کوچک از این تبار هستم می‌خواهم از تمام هستی‌ام بگذرم و به مولایم اقتدا کنم تا شاید رضایت تو را به دست آورم… خداوندا! حاجتم را برآور آمین.

چند وصیت به پدر مهربانم؛ پدرجان! از تو می‌خواهم که در شهادت من بی‌صبری از خود نشان ندهی هر چند می‌دانم که مشکل است ولی بدان که من یاور حسین زهرا هستم انشاءالله به اذن خداوند شفاعتت می‌کنم و اما مادر مهربانم اگر خواستی گریه کنی به خاطر اسیری زینب و پهلوی شکسته مادرمان فاطمه عزیز گریه کن و با حفظ حجاب و شرکت در نماز جماعت و مراسم مذهبی همسنگری برای زهرای عزیز باش.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

گل گفت که من عارض دینی دارم              با آن رسول همنشینی دارم
 رنگم ز محمد است و بویم ز علی             خلق حسنی، خوی حسینی دارم



منبع خبر

احمدوند: دوست‌دارم با لباس بسیجی بمیرم! بیشتر بخوانید »