به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از دیلی میل، مدرسه‌ای در منطقه «استوک نیواینگتون» شهر لندن در پی تهدید به بمب‌گذاری، تخلیه شد.
به گفته پلیس، مسئولین مدرسه در ساعت ۱۱:۵۵ دقیقه به وقت محلی این تهدید را گزارش کرده‌اند و مامورین هم بلافاصله به محل اعزام شده اند.
تحقیق در این زمینه ادامه دارد.
تخلیه مدرسه‌ای در لندن در پی تهدید به بمب‌گذاری بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ۲۰ آذر ۱۳۹۹ هجری شمسی برابر با ۲۴ ربیع الثانی ۱۴۴۲ هجری قمری و ۱۰ دسامبر ۲۰۲۰ میلادی است. مروری می کنیم بر حوادت مهم دفاع مقدس در این روز.
رویدادهای مهم این روز در تقویم شمسی (۲۰ آذر)
• ولادت شهید مهدی شرع‌پسند (استان البرز، شهرستان کرج) (۱۳۳۳ ه.ش)
• ولادت شهید بیژن گلشن (استان اصفهان، شهرستان کاشان) (۱۳۳۷ ه.ش)
• ولادت شهید حمید مهدوی ظفرقندی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۳۹ ه.ش)
• ولادت شهید محمدعلی اعتدال‌پور (استان چهارمحال و بختیاری، شهرستان شهرکرد) (۱۳۴۰ ه.ش)
• ولادت شهید عبدالمجید ایزدی (استان بوشهر، شهرستان گناوه) (۱۳۴۱ ه.ش)
• ولادت شهید علی چیت‌سازیان (استان همدان، شهرستان همدان) (۱۳۴۱ ه.ش)
• ولادت شهید علی‌اکبر آجودانی (استان سمنان، شهرستان شاهرود، روستای چهار طاق) (۱۳۴۶ ه.ش)
• ولادت شهید سیدجواد حسینی (استان گیلان) (۱۳۴۷ ه.ش)
• ولادت شهید محسن عربیان آرانی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۴۸ ه.ش)
• راهپیمایی میلیونی و باشکوه عاشورای حسینی علیه رژیم محمدرضا شاه پهلوی (۱۳۵۷ ه.ش)
• ولادت شهید مدافع حرم حجت الاسلام محمد کیهانی (استان خوزستان، شهرستان اندیمشک) (۱۳۵۷ ه.ش)
• شهادت شهید وحید جاهد (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۵۹ ه.ش)
• شهادت شهید سلمان باباکشی (استان آذربایجان غربی، شهرستان ارومیه) (۱۳۵۹ ه.ش)
• آغاز عملیات مطلع‌الفجر در منطقه گیلان غرب و سرپل ذهاب (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت «آیت الله دستغیب» سومین شهید محراب به دست منافقین (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید غلامعلی پیچک (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید سیدمحمد موسوی‌نژاد (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید رمضان یحیی‌زاده جلودار (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید محمد اسماعیل یاسینی (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید زمان زاهد پاشا (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید رمضان ولی‌اللهی بیشه سری (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید مهدی واحدیان (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید سیدکاظم موسوی کانی (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید علی گرامی دوغی کلا (استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید مجید علی پور کاسگری (استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید جعفر علی پور کاسگر (استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید نظرعلی صفری (استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید حمزه علی شیخ تبار عزیزی (استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید سیدعلی اکبر سید حسین پور عزیزی (استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید حجت الله بابازاده شاره (استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید شمس الله تیموریان عزیزی (استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید رضا خیری بلوکآباد (استان آذربایجان شرقی، شهرستان مراغه، روستای بلوکآباد) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید سیدجعفر قاسمیان (استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۱ ه.ش)
• شهادت شهید علی اصغر نیک‌صفت (استان مازندران، شهرستان تنکابن) (۱۳۶۲ ه.ش)
• شهادت شهید محمد کره‌بندی (استان بوشهر، روستای کره‌بند) (۱۳۶۲ ه.ش)
• شهادت شهید محمود جلیلی (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۲ ه.ش)
• شهادت شهید محمد مهدی سیاسی (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۲ ه.ش)
• شهادت شهید محمود سلطانی مزینانی (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۲ ه.ش)
• شهادت شهید محمد تدین (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۲ ه.ش)
• شهادت شهید ماشاءالله صفاری (استان کرمان، شهرستان سیرجان) (۱۳۶۴ ه.ش)
• ولادت شهید مدافع حرم محمدحسن خلیلی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش)
• شهادت شهید علی برهمه (استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۶ ه.ش)
• شهادت شهید غلامرضا بداغ‌آبادی (استان خراسان رضوی، شهرستان سبزوار) (۱۳۶۷ ه.ش)
• شهادت شهید حسن فروتن (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۷ ه.ش)
• شهادت شهید محمد شهسواری (استان کرمان، شهرستان کهنوج، قریه شیخ آباد) (۱۳۷۵ ه.ش)
• شهادت شهید امر به معروف و نهی از منکر هادی محبی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۷۸ ه.ش)
• درگذشت نادر دریابان خبرنگار دوران دفاع مقدس (۱۳۹۱ ه.ش)
• شهادت شهید مدافع حرم حسن اکبری (۱۳۹۵ ه.ش)
• شهادت شهید امین افشاری پور (استان کرمان، شهرستان بم) (۱۳۹۷ ه.ش)
روزی که هادی محبی وسط تهران شهید شد + عکس بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، بعد از شیوع کرونا در تهران میزان استفاده شهروندان از سیستم حمل و نقل عمومی کاهش یافت، اما با وجود کاهش مسافر باز هم فاصله‌گذاری اجتماعی در سیستم حمل و نقل عمومی به دلیل کمبود واگن و اتوبوس امکان‌پذیر نبود.
دو هفته محدودیت‌های شدید در تهران اعمال شد. کاهش مسافر در مترو و اتوبوس را شاهد بودیم، اما بعد از رفع محدودیت‌ها دوباره شاهد افزایش ۴۰ درصدی مسافر در مترو بودیم.
بیشتر بخوانید:
“ترک فعل” دولت در پرداخت مطالبات شهرداری تهران/ کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ورود می‌کند؟
برخی از شهروندان می گویند که برای سوار شدن در مترو در شرایط کرونا باید همدیگر را هُل دهیم و کنار هم بایستیم و امکان فاصله‌گذاری وجود ندارد.
یکی از شهروندان در ادامه می افزاید: روز به روز شرایط مترو بدتر شده و ترجیح می‌دهم که کمتر از مترو استفاده کرده و با تاکسی تردد کنم.
افزایش ۴۰ درصدی مسافر در مترو/امکان افزایش ظرفیت در مترو نیست
مدیران شهری در خصوص افزایش ۴۰ درصدی مسافر در مترو می‌گویند که حدود ۲۴۰ هزار مسافر در چند روز گذشته به ناوگان اضافه شده است، در حالی که در هفته‌های قبل به دلیل اعمال محدودیت‌های مربوط به کرونا آمار مسافر کمتر شده بود.
فرنوش نوبخت مدیرعامل شرکت بهره‌برداری متروی تهران می‌گوید: شرکت مترو با شرایط مشابه به مسافران خدمت‌رسانی می‌کند. ما امکان افزایش ظرفیت نداریم، چون تعداد قطار، تجهیزات و قطعات یدکی محدود است. رعایت فاصله اجتماعی هم با آمار مسافران ارتباط خطی دارد. هر چقدر که تعداد مسافر بیشتر شود امکان فاصله‌گذاری کمتر می‌شود، چرا که ظرفیت ما ثابت است.
اعضای شورای شهر بارها در خصوص توسعه مترو هشدارهایی داده‌اند و حتی محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران اعلام کرد که در تهران یک کیلومتر مترو هم در سه سال گذشته ساخته نشده است. هر چند که مدیران شهری این موضوع را تأیید نکردند و معتقد بودند که ساخت و ساز داشته‌اند.
بعد از تغییر معاون حمل و نقل ترافیک شهرداری تهران، قرار شد که اتفاقات جدیدی در این معاونت رخ دهد. طی رایزنی‌های صورت گرفته، اوراق مشارکت سال ۹۸ در دقایق پایانی مهلت قانونی منتشر شد، اما به دلیل تأمین وثیقه‌های لازم از سوی شهرداری، هنوز این پول نزد بانک عامل بلوکه شده و فقط ۲۰۰ میلیارد تومان آن آزاد شده است.
در حال رفع مشکل هستیم/وثایق باید از سوی شهرداری گذاشته شود
سیدمناف هاشمی معاون حمل و نقل ترافیک شهرداری تهران می‌گوید: مشکل شهرداری در حوزه تأمین منابع مالی همچنان به قوت خود باقی است و در حال تلاش برای نقد کردن اوراق مشارکت سال ۹۸ هستیم و در حال حاضر ۲۰۰ میلیارد تومان آن نقد شده است.
به گفته معاون حمل و نقل ترافیک شهرداری تهران، مشکلی که در بحث اوراق مشارکت وجود دارد این است که کارشناسان شهرداری، املاک این سازمان هنگامی که برای وثیقه کارشناسی و قیمت‌گذاری می‌کنند، با نظر بانک تغییر می‌کند، اما در حال تلاش هستیم تا مشکلات برطرف و پول به حساب شهرداری واریز شود.
عمده‌ترین دلیل عدم نقد شدن پول این است که وثیقه‌های شهرداری دارای مشکلاتی بوده است. برخی املاکی که قرار بود به بانک برای این کار سپرده شود یا پایان کار نداشت و یا مشکلات دیگری داشتند.
محمدزاده رئیس سازمان املاک شهرداری تهران در خصوص آخرین وضعیت وثیقه‌های برای آزاد شدن اوراق مشارکت سال ۹۸ به خبرنگار ما گفت: تاکنون حدود ۲۰۰ میلیارد تومان از وجه اوراق آزاد شده است و در تلاش هستیم که الباقی نیز پرداخت شود.
در تلاش هستیم که مشکل کل وثایق اوراق مشارکت تا پایان دی‌ماه حل شود
وی ادامه داد: تاکنون حدود ۸۰۰ میلیارد تومان از وثایق را پذیرفته‌اند و به نظر میرسد تا پایان ماه جاری حدود ۳۰۰ میلیارد تومان دیگر از پول اوراق آزاد شود. ما در تلاش هستیم که مشکل کل وثایق اوراق مشارکت تا پایان دی‌ماه حل شود.
احتمالا پارکینگ بیهقی در رهن بانک می رود
وی در خصوص املاکی که در رهن بانک می‌رود، گفت: یکی از املاک معرفی شده پارکینگ بیقهی است که احتمالاً آن را می‌پذیرند. اگر این ملک در رهن بانک رود تقریبا کل مشکلات برطرف می‌شود.
به گفته محمدزاده ۴۰۰ میلیارد تومان از وثایق ترهین شده (یعنی در دفترخانه ثبت شده) و به زودی ۴۰۰ میلیارد دیگر آن هم ترهین می‌شود و بدین ترتیب ما می‌توانیم بخشی از پول را دریافت کنیم.
مدیران شهری وعده دادند که تا پایان سال جاری ۱۲ ایستگاه مترو افتتاح و آماده بهره‌برداری می‌شود و اما برخی دیگر از مدیران هم اعلام کردند در صورتی که منابع تأمین نشود، این احتمال وجود دارد که افتتاح‌ها با تأخیر صورت گیرد.
اگر پول نرسد، نمی‌توانیم به وعده‌های خود به درستی عمل کنیم
علی امام مدیرعامل شرکت متروی تهران و حومه می‌گوید: هنوز پول اوراق مشارکت به طور کامل وصول نشده است. ما در تلاشیم تا این کار را انجام دهیم، اما اگر پول نرسد، نمی‌توانیم به وعده‌های خود به درستی عمل کنیم.
براساس قانون، دولت وظایفی در خصوص کمک به سیستم حمل و نقل عمومی دارد و باید هزینه ۵۰ درصد توسعه مترو را پرداخت کند، این در حالی است که به گفته مدیران شهری، دولت به وظایف خود به درستی عمل نکرده است.
دولت مقصر گسترش کرونا در سیستم حمل و نقل عمومی است
سید ابراهیم امینی عضو شورای شهر تهران می‌گوید که دولت مقصر گسترش کرونا در سیستم حمل و نقل عمومی است.
وی ادامه داد: تجربه تلخ عدم پرداخت سهم دولت از محل ساخت مترو و حمل و نقل درون شهری که اتفاقا منحصر به دولت خاصی نبوده و فارغ از جناح‌بندی دولت‌های مختلف، شاهد این بی‌مهری‌ها بوده‌ایم و همچنین عدم پرداخت مطالبات شهرداری تهزان از محل اوراق مشارکت را شاهد هستیم و پرداخت نامناسب سهم شهرداری‌های از محل جرائم رانندگی تنها تعداد معدودی از مصادیقی است که منابع مالی شهر توسط دولت پرداخت نمی‌شود.
وی ادامه داد: نتیجه عدم پرداخت مطالبات شهرداری علاوه بر نقش مخربی که در عدم توسعه متوازن شهرها و زندگی روزمره مردم ایفا می‌کند، در بزنگاه‌هایی نظیر پاندومی کرونا خود را نشان می‌دهد. این روزها همه شاهدیم که سرویس حمل و نقل عمومی از جمله مترو و اتوبوس از جمله مراکز اصلی انتقال و شیوع ویروس کروناست. همه می‌دانیم که بخش مهمی از وضعیت نه چندان مناسب مترو و اتوبوس حاصل سالها عدم پرداخت سهم دولت‌ها از ساخت ایستگاه‌های مترو و خرید ناوگان مسافربری مترویی و اتوبوسی و به نتیجه نرسیدن فریاد شوراها در بیست سال گذشته است.
به گفته امینی، عدم تمایل دولت به پرداخت سهم شهرداری‌ها به شکلی است که حتی در ماه‌های اخیر و با گسترش کرونا به ویژه در پایتخت شاهدیم که باز هم دولت و بانک‌های دولتی تغییری در رویه خود ندادند.
امینی اضافه کرد: دولت پس از اتمام محدودیت‌های کرونایی دوهفته‌ای، تقریبا تمامی مراکز تعطیل و میزان دورکاری کارکنان را به حالت قبل برگرداند که ترافیک سنگین این روزهای شهر و افزایش سفر در ناوگان حمل و نقل عمومی ماحصل آن است. از تصمیم‌گیرندگان می‌خواهیم تا آمار مبتلایان و مرگ و میر این ویروس منحوس نسبت به نرم جهانی کاهش پیدا نکند، محدودیت‌ها استمرار پیدا کند.
براساس این گزارش، شهرداری تهران هم به درستی بودجه‌های لازم را به مترو تزریق نکرده است، چرا که به دلیل شیوع کرونا درآمدها کم شده و هنوز بودجه سال جاری کامل محقق نشده است. از سوی دیگر هنوز بخش عمده‌ای از اوراق مشارکت سال ۹۸ آزاد نشده است. قرار بود ۱۲ ایستگاه مترو افتتاح شود که مدیران می‌گویند به دلیل عدم تأمین منابع شاید کار با تأخیر انجام دهد. امید است هر چه سریع‌تر شهرداری وثایق لازم را فراهم کرده تا این پول وارد سیستم حمل و نقل عمومی شود؛ شاید با این پول قدری از مشکلات برطرف شود.
پارکینگ بیهقی در رهن بانک می رود؟ /واریز ۳۰۰ میلیارد اوراق مشارکت به حساب شهرداری بیشتر بخوانید »
قاضی در این حکم، اقدام متهمان را برخلاف ادب و مهمان نوازی اسلامی و سبب جریحه دار شدن اعتماد عمومی دانست و با اشاره به اینکه دین و فرهنگ جمهوری اسلامی ایران همواره مهمان نوازی را از صفات نیک و پسندیده دانست و اقدام چند جوان ناپخته سبب تضییع آن نمی‌شود در خصوص جنبه عمومی جرم هر ۶ متهم این پرونده را علاوه بر
حبس و شلاق تعزیری به دو مورد حکم سبز نیز محکوم کرد.
حکم جالب قاضی مازندرانی برای ضاربان گردشگر آلمانی +حکم دادگاه بیشتر بخوانید »
گروه جهاد و مقاومت مشرق – کتاب «متولد مارس»، جستاری در خاطرات دوستان و همرزمان شهید حاج قاسم سلیمانی است. این کتاب به اهتمام علی اکبری مزدآبادی و با مقدمه ای به قلم محمدعلی صمدی روانه بازار نشر شده است.
متولد مارس را انتشارات یازهرا در ۲۰۰ صفحه با قیمت ۲۵۰۰۰ تومان عرضه کرده است.
آنچه در ادامه می خوانیم، بخشی از این کتاب است:
خرداد سال ۹۲ قرار بود با هفت تُن بار ممنوعه به سمت دمشق پرواز کنیم. علاوه بر بار، تقریباً ۲۰۰ مسافر هم داشتیم که حاج قاسم یکی‌شان بود. حاجی مرا از نزدیک و به اسم می‌شناخت.
طبق معمول وارد هواپیما که شد اول سراغ گرفت خلبان پرواز کیه؟ گفتند اسداللهی. صدای حاج قاسم را که گفت: امیر. شنیدم و پشت بندش دَرِ کابین خلبان باز شد و خودش در چارچوب در جاگرفت.
بیشتر بخوانیم:
«قاسم» هنوز زنده است… /۱
بگردم دور «اسمت» حاج قاسم
«قاسم» هنوز زنده است… /۲
آیا «حاج قاسم» موافق «برجام» بود؟
«قاسم» هنوز زنده است… / ۳
ترس حاج قاسم از آدم‌های دولت!
مثل همه پروازهای قبلی آمد داخل کابین و کنارم نشست. زمان پرواز تا دمشق تقریباً دو ساعت و نیم بود. این زمان هر چند کوتاه بود، ولی برای من فرصت مغتنمی بود که همراه و هم صحبتش باشم. تقریباً ۷۰، ۸۰ مایل مانده به خاک عراق قبل از اینکه وارد آسمان عراق شویم باید از برج مراقبت فرودگاه بغداد اجازه عبور می‌گرفتیم. اگر اجازه می‌داد اوج می‌گرفتیم؛ و بعد از گذشتن از آسمان عراق بدون مشکل وارد سوریه می‌شدیم.
گاهی هم که اجازه نمی‌دادند ناگزیر باید در فرودگاه بغداد فرود می‌آمدیم و بار هواپیما چک می‌شد و دوباره بلند می‌شدیم. اگر هم بارمان مثل همین دفعه ممنوع بود اجازه عبور نمی‌گرفتیم از همان مسیربه تهران بر می‌گشتیم. آن روز طبق روال اجازه عبور خواستم، برج مراقبت به ما مجوز داد و گفت: به ارتفاع ۳۵ هزار پا اوج گیری کنم. با توجه به بار همراهمان نفس راحتی کشیدم و اوج گرفتم. نزدیک بغداد که رسیدیم، برج مراقبت دوباره پیام داد. عجیب بود! از من می‌خواست هواپیما را در فرودگاه بغداد بنشانم.
با توجه به اینکه قبلا اجازه عبور داده بودند شرایط به نظرم غیر عادی آمد. مخصوصاً اینکه کنترل فرودگاه دست نیروهای آمریکایی بود. گفتم:” با توجه به حجم بارم امکان فرود ندارم. هنگام فرود چرخ‌های هواپیما تحمل این بار را ندارد. مسیرم را به سمت تهران تغییر می‌دهم. ” به نظرم دلیل کاملاً منطقی و البته قانونی بود، اما در کمال تعجب مسئول مراقبت برج خیلی خونسرد پاسخ داد: نه اجازه بازگشت ندارید در غیر اینصورت هواپیما را می‌زنیم!
من جدای از هفت تُن بار، حجم بنزین هواپیما را که تا دمشق در نظر گرفته شده بود محاسبه کرده بودم تا به دمشق برسیم بنزین می‌سوخت و بار هواپیما سبک‌تر می‌شد. تقریباً یک ربع با برج مراقبت کلنجار رفتم، اما فایده نداشت. بی توجه به شرایط من فقط حرف خودش را می‌زد. آخرش گفت: آنقدر در آسمان بغداد دور بزن تا حجم باک بنزین هواپیما سبک شود. حاج قاسم آرام کنار من نشسته بود و شاهد این دعوای لفظی بود. گفتم: حاج آقا الان من میتونم دو تا کار بکنم، یا بی توجه به این‌ها برگردم که با توجه به تهدید شان ممکنه ما رو بزنن، یا اینکه به خواسته شان عمل کنم.
حاج قاسم گفت: کار دیگه‌ای نمیتونی بکنی؟ گفتم: نه. گفت: پس بشین! آقای رحیمی مهندس پروازمان بین مسافرها بود، صدایش کردم. داخل کابین گفتم؛ لباس هات رو در بیار. به حاج قاسم هم گفتم: حاج آقا لطفاً شما هم لباس هاتون رو در بیارید. حاج قاسم بی، چون و چرا کاری که خواستم انجام داد. او لباس‌های مهندس فنی را پوشید و رحیمی لباس‌های حاج قاسم را. یک کلاه و یک عینک هم به حاجی دادم.
از زمین تا آسمان تغییر کرد؛ و حالا به هر کسی شبیه بود الا حاج قاسم. رحیمی را فرستادم بین مسافرها بنشیند و بعد هم به مسافرها اعلام کردم: برای مدت کوتاهی جهت برخی هماهنگی‌های محلی در فرودگاه بغداد توقف خواهیم کرد. روی باند فرودگاه بغداد به زمین نشستیم. ما را بردند به سمت جت وی که خرطومی را به هواپیما می‌چسبانند. نیم ساعت منتظر بودیم، ولی خبری نشد. اصلاً سراغ ما نیامدند. هر چه هم تماس می‌گرفتم می‌گفتند صبر کنید…
بالاخره خودشان خرطومی را جدا کردند و گفتند استارت بزن و برو عقب و موتورها را روشن کن و دنبال ماشین مخصوص حرکت کن. هرکاری گفتند انجام دادم. کم کم از محوطه عادی فرودگاه خارج شدیم، ما را بردند انتهای باند فرودگاه جایی که تا به حال نرفته بودم و از نزدیک ندیده بودم. موتورها را که خاموش کردم، پله را چسباندند. کمی که شرایط را بالا و پایین کردم به این نتیجه رسیدم که در پِیِ حاج قاسم آمده اند. به حاجی هم گفتم، رفتارش خیلی عادی و طبیعی بود.
نگاهم کرد و گفت: تا ببینیم چه میشه. به امیر حسین وزیری که کمک خلبان پرواز بود گفتم: امیرحسین! حاجی مهندس پرواز و سر جاش نشسته! تو هم کمک خلبانی و منم خلبان پرواز. من که رفتم، دَرِ کابین رو از پشت قفل کن. بعد هم با تاکید بیشتر بهش گفتم: این “در” تحت هیچ شرایطی باز نمی‌شه، مگه اینکه خودم با تو تماس بگیرم.
از کابین بیرون آمدم. نگاهم روی باند چرخید. سه دستگاه ماشین شورلت ون، به سمت ما می‌آمدند. دو تایشان، آرم سازمان اف بی آی آمریکا را داشتند و یکی شان آرم استخبارات عراق را. شانزده، هفده آمریکایی و عراقی از ماشین‌ها پیاده شدند و پله‌ها رابالا آمدند و توی پاگرد ایستادند. برایشان آب میوه ریختم و سر حرف را باز کردم. به زبان انگلیسی کلی تملق شان را گفتم و شوخی کردم و خنداندمشان تا فقط حواسشان را از سمت کابین پرت کنم.
سه چهار نفرشان که دوربین‌های بزرگ فیلمبرداری داشتند وارد هواپیما شدند. توی هر راهرو هواپیما دو تا دوربین مستقر کردند. بعد هم یکی یکی لنز دوربین را روی صورت مسافرها زوم می‌کردند. رفتارشان عادی نبود. به نظرم داشتند چهره‌ی مسافران پرواز را اسکن می‌کردند و با چهره‌ای که از حاج قاسم داشتند تطبیق می‌دادند. این کارها یک ربع، بیست دقیقه‌ای طول کشید و خواست خدا بود که فکرشان به کابین خلبان نرسید.
آمریکایی‌ها دست از پا درازتر رفتند و عراقی‌ها ماندند. تا اینکه گفتند: زود در “کارگو” را باز کن تا بار رو چک کنیم. نفسم بند آمد. خیالم از حاج قاسم تا حدودی راحت شده بود، اما با این بار ممنوعه چه کار باید می‌کردم؟! این را که دیگر نمی‌شد قایم یا استتارکرد. مانده بودم چطور رحیمی را بفرستم کارگو را باز کند؟ این جزو وظایف مهندس فنی پرواز بود، اما رحیمی که لباس شخصی تنش بود هم مثل بید می‌لرزید، منم بلد نبودم.
دیدم چاره‌ای برایم نمانده، خودم همراهشان رفتم. از پله‌ها بالا رفتم و از روی دستورالعملی که روی در کارگو نوشته بود در را با زحمت و دلهره باز کردم. یکی شان با من آمد یک جعبه را نشان داد و گفت: این جعبه رو باز کن… سعی کردم اصلا نگاش نکنم. قلبم خیلی واضح توی شقیقه هایم می‌زد. حس می‌کردم رنگ به رویم نمانده. دست بردم به سمت جیب شلوارم، کیف پولم را بیرون کشیدم و درش را باز کردم و دلارهای داخلش را مقابل چشمش گرفتم. لبخند محوی روی لبش آمد و چشمکی حواله ام کرد. نمی‌دانم چند تا اسکناس بود همه را کف دستش گذاشتم، او هم چند عکس گرفت و گفت: بریم…
روی باند فرودگاه دمشق که نشستیم، هوا گرگ و میش بود. حاجی رو به من گفت: امیر پیاده شو. پیاده شدم و همراهش سوار ماشینی که دنبالش آمده بود شدیم. رفتیم مقرشان توی فرودگاه. وقت نماز بود. نمازمان را که خواندیم گفت: کاری که بامن کردی کی یادت داده؟ گفتم: حاج آقا من ۶۰ ماه توی جنگ بوده ام این جورکارها رو خودم از برم…
قد من کمی از حاجی بلندتر بود،گفت: سرت رو بیار پایین. پیشانی ام را بوسید و گفت:اگرمن رئیس جمهور بودم مدل افتخار گردنت می‌انداختم. گفتم:حاج آقا اگه با اون لباس میگرفتنتون قبل از اینکه بیان سراغ شما،اول حساب من رو می‌رسیدند، اما من آرزو کردم پیشمرگ شما باشم…
لبخند ملیحی زد و اشک از گوشه‌ی گونه‌هاش پایین افتاد.
چرا «حاج قاسم» لباس مهندسان پرواز را پوشید؟ بیشتر بخوانید »
