مشرق

عربستان و آمریکا رزمایش مشترک برگزار کردند

عربستان و آمریکا رزمایش مشترک برگزار کردند



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از روزنامه عکاظ عربستان، رزمایش مشترک نیروهای زمینی عربستان و آمریکا در منطقه شمال غربی این کشور آغاز شده است.

 بر اساس اعلام وزارت دفاع عربستان، این رزمایش در راستای تمرین‌های مشترک میان نیروهای زمینی دو کشور و با هدف افزایش هماهنگی و همکاری نظامی مشترک، تبادل تجربیات و بالا بردن آمادگی رزمی برای مقابله با چالش‌های منطقه‌ای است.

وزارت دفاع عربستان جزئیات بیشتری درباره این رزمایش اعلام نکرده است.

عربستان و آمریکا توافق‌های نظامی متعددی با یکدیگر دارند و همه ساله رزمایش‌های مشترک زمینی، هوایی و دریایی برگزار می‌کنند.

منبع: ایرنا



منبع خبر

عربستان و آمریکا رزمایش مشترک برگزار کردند بیشتر بخوانید »

تساوی الریان و العربی در شب بازگشت محمدی

تساوی الریان و العربی در شب بازگشت محمدی



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، امشب (سه‌شنبه) در چارچوب هفته هشتم لیگ ستارگان قطر دیدار تیم‌های الریان و العربی با نتیجه تساوی یک – یک به پایان رسید. عبدالعزیز حاتم در دقیقه ۱۹ برای الریان گل زد و گل تساوی العربی هم در دقیقه ۳۵ توسط عبدالعزیز الانصاری حاصل شد.

شجاع خلیل‌زاده غایب فهرست بازیکنان تیم الریان بود. مهرداد محمدی پس از پایان دوره آسیب‌دیدگی‌اش در دقیقه ۷۷ بازی با الریان در ترکیب العربی قرار گرفت.

در جدول رده‌بندی ۱۲ تیمی لیگ ستارگان قطر تیم الریان با ۱۲ امتیاز چهارم است و العربی ۶ امتیازی رتبه نهم را در اختیار دارد.



منبع خبر

تساوی الریان و العربی در شب بازگشت محمدی بیشتر بخوانید »

تجمع فرانسوی‌ها در اعتراض به حضور «عبدالفتاح السیسی» در پاریس

تجمع فرانسوی‌ها در اعتراض به حضور «عبدالفتاح السیسی» در پاریس


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، تعداد زیادی از فعالان حقوق بشری از نهادهای مختلف امروز سه شنبه با برگزاری تظاهراتی در پاریس مقابل مجمع ملی فرانسه تجمع کرده و حضور عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر در کشور خود را محکوم کردند.

فعالان حقوق بشریِ و معترضان در این تجمع گسترده تاکید کردند که السیسی «مسئول نقض حقوق بشر و سرکوب وحشیانه مخالفان» است.

خبرگزاری اسپوتنیک هم اکنون به صورت زنده در حال پخش تصاویری از این تجمع اعتراضی است.

«باسام رادی» ( Bassam Rady) سخنگوی رئیس جمهور مصر پیشتر اعلام کرده بود: عبدالفتاح السیسی به دعوت امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه برای یک سفر رسمی ۳ روزه به این کشور سفر می‌کند.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از اسپوتنیک، پیش بینی می‌شود السیسی و ماکرون در مورد همکاری اقتصادی و بحران‌های منطقه‌ای در شرق مدیترانه و غرب آسیا گفتگو کنند.

منبع: مهر



منبع خبر

تجمع فرانسوی‌ها در اعتراض به حضور «عبدالفتاح السیسی» در پاریس بیشتر بخوانید »

راه شهید فخری‌زاده را ادامه می‌دهیم/ دشمن منتظر واکنش ایران باشد

راه شهید فخری‌زاده را ادامه می‌دهیم/ دشمن منتظر واکنش ایران باشد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه امروز در حاشیه مراسم گرامیداشت دانشمند شهید، محسن فخری‌زاده که در ستاد فرماندهی کل سپاه برگزار شد، با بیان اینکه بزرگترین لطف الهی که شهادت است، شامل حال محسن فخری‌زاده عزیز و فخر ایران شد، گفت: دشمنان قسم‌خورده ایران اسلامی باید بدانند که شهادت چراغ راه ماست. ما راه این شهید عزیز را ادامه خواهیم داد و راهی که شهدا باز می‌کنند، هیچ‌گاه توقف نخواهد داشت.

بیشتر بخوانید:

هشدار سردار سلامی به عاملان و حامیان ترور شهید فخری‌زاده

وی افزود: هر نقطه‌ای که دشمن روی آن متمرکز می‌شود، به منزله نقطه قوت ما و هراس دشمنان است و متوسل شدن به اقدامات جنایتکارانه‌ای مانند ترور به معنای آن است که ما باید امثال شهید فخری‌زاده را تربیت کنیم.

فرمانده کل سپاه با تأکید بر اینکه راه این عزیز با عزم و اراده بیشتر توسط شاگردانش ادامه خواهد داشت، تصریح کرد: دشمنان باید منتظر واکنش‌های جمهوری اسلامی ایران با کیفیت و وضعیتی که خودمان تعیین می‌کنیم، باشند.

ببینید:

فیلم/ سرلشکر سلامی: زمان و مکان پاسخ را ما تعیین می‌کنیم

سردار سلامی با بیان اینکه ترور و اقدامات کوردلانه دشمنان جز افزوده شدن بر شتاب انقلاب اسلامیِ ما دستاورد دیگری نخواهد داشت، خاطرنشان کرد: ما با شهادت رشد کرده‌ایم و دشمن قدرت درک این حقیقت را ندارد. آن‌ها فکر می‌کنند که مردان بزرگ ما تنها هویت فیزیکی دارند، از این رو به دنبال حذف آن‌ها هستند، اما شهادت آنان، اراده ما را در رسیدن به اهداف عالیه نظام قوی‌تر می‌کند.

وی تأکید کرد: به ملت عزیز ایران اطمینان می‌دهیم که واکنش قاطعی نسبت به ترور دانشمند هسته‌ای خود خواهیم داشت.

فرمانده کل سپاه گفت: شهادت برای ما افتخار است و همان‌طور که شاهد بودیم، حاج قاسم با شهادتش موجب ذلت استکبار شد، قطعاً شهادت محسن فخری‌زاده نیز موجب ذلت دشمنان می‌شود و سرعت ما را در مسیری که انتخاب کرده‌ایم، بیشتر می‌کند.

منبع: مهر



منبع خبر

راه شهید فخری‌زاده را ادامه می‌دهیم/ دشمن منتظر واکنش ایران باشد بیشتر بخوانید »

ضدانقلاب حتی از پیکر «کاک جلال» می‌ترسید!

ضدانقلاب حتی از پیکر «کاک جلال» می‌ترسید!



شهید جلال بارنامه

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، در تداوم معرفی سرداران محلی و اغلب گمنام خطه کردستان، این‌بار به سراغ شهید کاک‌جلال بارنامه رفتیم. کاک‌جلال در میان رزمندگان و سرداران گمنام کردستان، از نام و نشان شناخته‌شده‌تری برخوردار است. وی که از انقلابیون کُرد به شمار می‌رفت، پس از پیروزی انقلاب در زمره اولین نفرات به همکاری با نیروهای پاسدار پرداخت و دوستی دیرینه‌ای با حاج‌احمد متوسلیان برقرار کرد. کاک‌جلال تا پایان عمرش منش بسیجی خود را حفظ کرد و هرچند بازنشسته شده بود، به صورت داوطلبانه با کاروان‌های راهیان نور همکاری می‌کرد. عاقبت پس از عمری مجاهدت، روز ۱۶ خرداد در حالی که از مزرعه خود بازمی‌گشت، ناجوانمردانه مورد حمله ضدانقلاب- که از او کینه دیرینه‌ای داشت- قرار گرفت و به شهادت رسید. متن زیر ماحصل گفت‌وگوی ما با بختیار بارنامه فرزند شهید است که پیش رو دارید.

خط جهاد در زندگی شهید بارنامه از چه زمانی آغاز شد؟

پدرم از مبارزان انقلابی بود. هرچند در ژاندارمری کار می‌کرد، اما حضور در آنجا را فرصتی برای ضربه زدن به رژیم می‌دانست و به‌رغم خطراتی که داشت، در لباس نظامی با طاغوت مقابله می‌کرد. بعد از پیروزی انقلاب، کاک‌جلال در ژاندارمری ماند. چون منطقه از همان اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب آلوده به وجود ضدانقلاب بود و بابا که ماهیت آن‌ها را شناخته بود، می‌دانست باید با ضدانقلاب با جدیت مقابله کند. به‌رغم خطراتی که ایشان و خانواده را تهدید می‌کرد، پدرم هیچ‌گاه تسلیم ضدانقلاب نشد. این در حالی بود که برخی همکارانش در ژاندارمری از تهدید ضدانقلاب می‌ترسیدند و گاه همراه با اسلحه و تجهیزات تسلیم دشمن می‌شدند. یا پاسگاه‌ها را خراب می‌کردند، اما ایشان استوار و با شجاعت کامل به همراه تعداد اندکی از همرزمانش به مبارزۀ مسلحانه با ضدانقلاب پرداختند و در برابر آن‌ها ایستادگی کردند.

کاک جلال بارنامه، دومین نفر از سمت راست

گویا پدر شما از اولین نفراتی بود که به فرماندهی شهید بروجردی سازمان پیشمرگان کُرد مسلمان را تشکیل دادند؟

اوایل انقلاب هنوز نظام اسلامی به خوبی تثبیت نشده بود و زمان نیاز داشت تا بچه‌های انقلاب خودشان را پیدا کنند. به همین خاطر پدرم مجبور شد مدتی به روستاهای اطراف شهرستان مریوان و کوه‌های اطراف برود تا از شر گروهک‌ها در امان بماند، اما هیچ‌وقت اسلحه‌اش را به دست ضدانقلاب نداد. حتی منطقه را برای آن‌ها ناامن کرده بود. سال ۱۳۵۸ پدرم به همراه تعدادی از دوستان انقلابی‌اش به استان کرمانشاه مهاجرت کردند. البته مهاجرت‌شان مخفیانه بود و از طریق کورراه‌ها صورت گرفت. هنگامی که به کرمانشاه رسیدند به عنوان مهاجر در آن‌جا ماندند و کمی بعد به فرماندهی سردار شهید محمد بروجردی سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد را تشکیل دادند.

اولین اقدامی که شهید بارنامه و همرزمانش در قالب سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد برای مقابله با ضدانقلاب انجام دادند چه بود؟

پدرم و همرزمانش با پشتیبانی سپاه پاسداران به صورت سازمان‌یافته جنگ‌های چریکی را علیه ضدانقلاب در کردستان آغاز کردند. در اولین قدم آن‌ها موفق شدند شهرستان کامیاران را از دست گروهک‌ها آزاد کنند. پس از آن با همکاری نیروهای سپاه و ارتش به شهرستان سنندج آمدند و در باشگاه افسران شهرستان سنندج مستقر شدند. سنندج مرکز استان بود و ضدانقلاب می‌خواستند هرطور شده آنجا را به تصرف درآورند. همان طور که می‌دانید در باشگاه افسران جنگ شدیدی بین مدافعان و ضدانقلاب مهاجم درگرفت. پس از جنگی طولانی که حدود یک ماه به طول انجامید محاصره شکسته شد و شهر سنندج از وجود ضدانقلاب پاکسازی شد. شهید جلال بارنامه در آن عملیات نقش بسیار ارزنده‌ای داشت. ایشان به همراه حدود ۶۰ نفر از بستگانش از جمله دو برادرش که آن‌ها نیز به دست ضدانقلاب به شهادت رسیدند در تمام عملیات اثرگذار علیه ضدانقلاب حضور فعال داشت.

اگر اشتباه نکنم حماسه باشگاه افسران به اردیبهشت سال ۵۹ برمی‌گردد، یعنی قبل از شروع رسمی جنگ تحمیلی، پدرتان در مواجهه با ارتش بعث عراق چه فعالیت‌هایی انجام داد؟

قبلش این را عرض کنم که بعد از قضیه باشگاه افسران و شکسته شدن محاصره سنندج، پدرم و همرزمانش در خرداد ۵۹ به وسیله بالگرد به شهرستان مریوان هلی‌برن شدند و آنجا را که در محاصره کامل ضدانقلاب قرار داشت آزاد کردند. آنجا پیشمرگان مسلمان کرد ۶۰ نفر می‌شدند. ۱۴ نفر از برادران سپاهی و بسیجی هم آن‌ها را همراهی می‌کردند. در این عملیات پدرم مسئولیت نیروهای پیشمرگ را برعهده داشت. عملیات مریوان تقریباً آخرین عملیات مهم آن‌ها پیش از شروع جنگ بود. با آغاز حمله رژیم بعث عراق به کشورمان، خیلی از نقاط حساس و روستاهای مرزی شهرستان مریوان به تصرف نیروهای بعثی درآمد. اینجا جنگ از نو احیا می‌شود. یعنی از قبل که درگیری با ضدانقلاب با شدت ادامه داشت و حالا با حمله بعثی‌ها، اوضاع وخیم‌تر می‌شود. اولین اقدام پدرم و همرزمانش دفاع از مرزها و تلاش برای بازپس‌گیری نقاط اشغال شده توسط رژیم بعث عراق بود. موفقیت‌های را هم کسب کردند. مثلاً ارتفاعات قوچ سلطان را که مشرف به تمام منطقه مریوان بود آزاد کردند. به‌رغم پیوستگی نبرد با ضدانقلاب و جنگ با بعثی‌ها، شهید بارنامه حتی یک لحظه هم در این راه خستگی به خودش راه نداد و همچنان تا پاکسازی کامل منطقه و تصرف تمام پایگاه‌های ضدانقلاب مبارزه خودش را ادامه داد.

محل شهادت کاک جلال​​​

پس جدیت شهید بارنامه در مقابله با ضدانقلاب هم باعث شده بود که آن‌ها کینه شهید را حتی سال‌ها پس از اتمام دفاع مقدس با خود داشته باشند؟

بله همین طور است. می‌توانم بگویم ضدانقلاب از شهامت و شجاعت کاک‌جلال به ستوه آمده بود. پدرم تعریف می‌کرد در چند ماه اول پیروزی انقلاب و قبل از اینکه به کرمانشاه مهاجرت کند، گروهک‌ها بارها و بارها برایش کمین می‌گذارند و به محل اقامتش حمله می‌کنند. حتی یک‌بار تعداد مهاجمانی که می‌خواستند کاک‌جلال را از بین ببرند به حدود ۱۲۰ نفر می‌رسید ولی هر بار با شهامت و شجاعت شهید روبه‌رو می‌شدند و پس از تحمل خساراتی مجبور به فرار می‌شدند. کینه ضدانقلاب به حدی بود که اگر به خودش دسترسی پیدا نمی‌کردند، به اموالش خسارت می‌زدند. مثلاً به تخریب زمین‌های کشاورزی ایشان می‌پرداختند.

از شهید بارنامه به عنوان سردار شهید هم یاد می‌شود، ایشان در جبهه‌های دفاع مقدس چه مسئولیتی برعهده داشتند؟

شهید فرماندهی گردان محمد رسول‌الله (ص) را برعهده داشت. تصرف پایگاه‌های ضدانقلاب در منطقه در زمان تصدی مسئولیت سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد توسط ایشان انجام گرفت. پدرم سه بار در طول مبارزاتش به مقام جانبازی نائل آمد. ترکش تیرِ ضدانقلاب در بدنش باقی مانده بود و همچنان با تیر و ترکش باقی مانده در بدنش تشنه راه شهیدان بود.

گفته می‌شود کاک‌جلال بارنامه با شهدای نامداری، چون شهید چمران و جاویدالاثر احمد متوسلیان همرزم بود.

بله، شهید با هر دوی این بزرگوارها در مقاطعی همرزم بود. خصوصاً در بحث جنگ در مریوان یک مقطعی با شهید چمران همرزم بود و بعدها که حاج‌احمد متوسلیان به مریوان آمد، دوستی و الفت خاصی بین بابا و ایشان برقرار شد. دوستی آن‌ها تا زمان رفتن حاج‌احمد به جبهه‌های جنوب ادامه داشت. وقتی هم که قوای محمد به فرماندهی حاج‌احمد متوسلیان به سوریه رفت، پدرم دوست داشت همراهش برود، اما امکان سفر برای ایشان میسر نبود. با شنیدن خبر ربایش حاج‌احمد، بابا خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. اما جنگ تحمیلی در کشورمان ادامه داشت و ایشان سعی کرد توانش را روی مبارزه با دشمن بگذارد. شهید بارنامه در جذب جوانان در بسیج تلاش زیادی انجام داد. در همه روستاهای شهرستان مریوان با همکاری واحد بسیج، پایگاه‌های مقاومت ایجاد کرد و به تسلیح مردم در قالب بسیج پرداخت.

بعد از اتمام جنگ تحمیلی شهید بارنامه چه فعالیت‌هایی انجام می‌داد؟

بعد از دفاع مقدس ایشان از سپاه بازنشسته شد. ولی همچنان در بسیج فعالیت می‌کرد. در جذب مردم و جوان‌ترها به بسیج خیلی فعال بود. به عنوان فرمانده گردان ۱۰۱ عاشورا خدمتش را در بسیج ادامه داد و همان طور که عرض کردم، چون ضدانقلاب از ایشان کینه به دل داشتند، همواره در مظان تهدید، تهمت، اذیت و آزار روحی و روانی آن‌ها قرار داشت. کاک‌جلال با اینکه از لحاظ اقتصادی و مالی وضعیت مناسبی نداشت و دارای ۱۳ نفر عائله بود، هیچ‌گاه تسلیم فشارهای مادی و دنیوی نشد و خالص و بدون هیاهو خدمتش را در بسیج تا زمان شهادتش ادامه داد.

شهادت‌شان چطور رقم خورد؟

بابا اواخر عمرش با کاروان راهیان نور همکاری می‌کرد. به این کار علاقه زیادی داشت. در کنارش کشاورزی هم می‌کرد و، چون حقوق بازنشستگی کفاف نمی‌داد، در فرصت‌های پیش آمده به مزرعه‌اش سر می‌زد و کار می‌کرد. راستش شغل اصلی ایشان کشاورزی بود. کار در سپاه و بسیج را به چشم خدمت نگاه می‌کرد نه یک شغل برای امرار معاش. به هر حال ایشان توانسته بود یک مزرعه و باغ در روستای بلکر تهیه کند و خرج خانواده‌اش را با کار روی این مزرعه و باغ تأمین کند. روز ۱۶ خرداد ۱۳۸۳ هم بابا برای کار به مزرعه‌اش رفته بود، اما وقتی قصد بازگشت داشت، ساعت ۱۸:۳۰ غروب در جاده گاران مورد حمله عناصر ضدانقلاب قرار گرفت و به شهادت رسید. موقع شهادت فقط ۵۴ سال داشت، اما عمری مجاهدت و ایثار در کارنامه‌اش به ثبت رسانده بود. جالب است که ضدانقلاب حتی از جنازه او هم ترسیده بودند و بعد از شهادت جرئت نکرده بودند سر جنازه‌اش بروند و با فاصله ایشان را ترور کرده و سریع از صحنه گریخته بودند.

شهادت کاک‌جلال بارنامه چه بازتابی در بین مردم داشت؟

تشییع جنازه باشکوهی برای کاک‌جلال برگزار شد. این را نه به عنوان پسرش که به عنوان یک شاهد عینی عرض می‌کنم. مردم از هر دسته و طرز فکری در تشییع پیکر شهید بارنامه شرکت کرده بودند. پارچه‌نوشته‌های تبریک و تسلیت شهادت بابا در همه جای شهر دیده می‌شد. خود مردم این کار را کرده بودند نه اینکه یک اقدام ارگانی از طرف سپاه یا بسیج باشد. حضور مردم در تشییع پیکر شهید بارنامه نشان داد که تبلیغات دشمن علیه ایشان به جایی نرسیده است. مردم نشان دادند که فرق بین حق و باطل را می‌فهمند و قدردان رزمنده‌ها و افرادی هستند که سال‌ها برای تأمین امنیت آن‌ها جنگیده و خون داده‌اند.

منبع: روزنامه جوان / علیرضا محمدی

کاک جلال بارنامه، دومین نفر از سمت راست



منبع خبر

ضدانقلاب حتی از پیکر «کاک جلال» می‌ترسید! بیشتر بخوانید »