مشرق

منظومه «سلیمانی» را با اشک چشم سرودم

منظومه «سلیمانی» را با اشک چشم سرودم



افشین علاء

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «منظومه قاسم سلیمانی» مجموعه شعری در توصیف سردار شهید قاسم سلیمانی است که توسط افشین علا شاعر برجسته کشور سروده شده است. این منظومه مورد توجه رهبر انقلاب نیز قرار گرفت و ایشان بر این کتاب تقریظ نوشتند.

افشین علا خالق «منظومه قاسم سلیمانی» درباره روند شکل‌گیری این منظومه تسنیم گفت: مدت‌ها بود که می‌خواستم چنین کاری انجام دهم، با این حال موضوعی که تاکنون گفته نشده این است که طرح این کار را در ابتدا آقای وحید حقانیان که از دوستان سردار سلیمانی بودند، به من پیشنهاد دادند. ایشان پیشنهاد تمثیلی را دادند و آن هم تمثیل آرش کمانگیر و قاسم سلیمانی بود. با خودم فکر می‌کردم که چقدر زیباست و چرا به ذهن خودم نرسیده بود؟

وی ادامه داد: برای آغاز این منظومه، سفری به کرمان داشتم و مزار سردار را زیارت کردم و پس از آن بود که سرودن اشعار را آغاز کردم. این شاعر برجسته کشورمان با اشاره به مضمون ابیات این منظومه شعری گفت: اینکه بدانیم چهره آرش در ادبیات حماسی ایران چه شکلی است و چگونه می‌توان از این ظرفیت بهره برد؟ به نظرم هیچ مصداق عینی به جز شهید سیلمانی برای آرش کمانگیر پیدا نمی‌شود. آرش یکی از اسطوره‌های شعر فارسی است، اما حاج قاسم سلیمانی این اسطوره را به عینیت رساند و به عبارت دیگر، تجسم آن اسطوره در واقعیت شد. آرش کمانگیر جان خود را در تیری قرار داد که آن تیر، اقتدار و گستردگی مرزهای ایران را به تصویر کشید و همین موضوع سبب جاودانگی او شد. شهید سلیمانی هم جان خود را در سخت‌ترین شرایط در کف گذاشت و حوزه اقتدار ما را از مرزهایمان تا مدیترانه و تا قلب رژیم صهونیستی فراتر برد و در این راه جانش را نیز فدا کرد. از این منظر، کار ایشان شبیه همان در چله گذاشتن تیری است که آرش انجام داد. شهید سلیمانی جانش را فدا، اما امنیت و اقتدار ما را تضمین کرد. این تمثیل بسیار زیباست.

وی با اشاره به اینکه از تابستان امسال سرودن این اشعار را آغاز کرده است، گفت: وسواس زیادی روی این منظومه داشتم و به قول شاعر با عرق‌ریزی روح و آب چشم این کار را انجام دادم.

علا خاطرنشان کرد: این منظومه ۲۰۰ بیت دارد، در ابتدا از حماسه آرش کمانگیر شروع شده و پس از آن با گذر از قرن‌ها وارد مقطع انقلاب اسلامی می‌شویم.
*
جوان آنلاین

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «منظومه قاسم سلیمانی» مجموعه شعری در توصیف سردار شهید قاسم سلیمانی است که توسط افشین علا شاعر برجسته کشور سروده شده است. این منظومه مورد توجه رهبر انقلاب نیز قرار گرفت و ایشان بر این کتاب تقریظ نوشتند.

افشین علا خالق «منظومه قاسم سلیمانی» درباره روند شکل‌گیری این منظومه تسنیم گفت: مدت‌ها بود که می‌خواستم چنین کاری انجام دهم، با این حال موضوعی که تاکنون گفته نشده این است که طرح این کار را در ابتدا آقای وحید حقانیان که از دوستان سردار سلیمانی بودند، به من پیشنهاد دادند. ایشان پیشنهاد تمثیلی را دادند و آن هم تمثیل آرش کمانگیر و قاسم سلیمانی بود. با خودم فکر می‌کردم که چقدر زیباست و چرا به ذهن خودم نرسیده بود؟

وی ادامه داد: برای آغاز این منظومه، سفری به کرمان داشتم و مزار سردار را زیارت کردم و پس از آن بود که سرودن اشعار را آغاز کردم. این شاعر برجسته کشورمان با اشاره به مضمون ابیات این منظومه شعری گفت: اینکه بدانیم چهره آرش در ادبیات حماسی ایران چه شکلی است و چگونه می‌توان از این ظرفیت بهره برد؟ به نظرم هیچ مصداق عینی به جز شهید سیلمانی برای آرش کمانگیر پیدا نمی‌شود. آرش یکی از اسطوره‌های شعر فارسی است، اما حاج قاسم سلیمانی این اسطوره را به عینیت رساند و به عبارت دیگر، تجسم آن اسطوره در واقعیت شد. آرش کمانگیر جان خود را در تیری قرار داد که آن تیر، اقتدار و گستردگی مرزهای ایران را به تصویر کشید و همین موضوع سبب جاودانگی او شد. شهید سلیمانی هم جان خود را در سخت‌ترین شرایط در کف گذاشت و حوزه اقتدار ما را از مرزهایمان تا مدیترانه و تا قلب رژیم صهونیستی فراتر برد و در این راه جانش را نیز فدا کرد. از این منظر، کار ایشان شبیه همان در چله گذاشتن تیری است که آرش انجام داد. شهید سلیمانی جانش را فدا، اما امنیت و اقتدار ما را تضمین کرد. این تمثیل بسیار زیباست.

وی با اشاره به اینکه از تابستان امسال سرودن این اشعار را آغاز کرده است، گفت: وسواس زیادی روی این منظومه داشتم و به قول شاعر با عرق‌ریزی روح و آب چشم این کار را انجام دادم.

علا خاطرنشان کرد: این منظومه ۲۰۰ بیت دارد، در ابتدا از حماسه آرش کمانگیر شروع شده و پس از آن با گذر از قرن‌ها وارد مقطع انقلاب اسلامی می‌شویم.
*
جوان آنلاین



منبع خبر

منظومه «سلیمانی» را با اشک چشم سرودم بیشتر بخوانید »

می‌خواهم دوباره نمایش «شهید ابراهیم هادی» را اجرا کنم

می‌خواهم دوباره نمایش «شهید ابراهیم هادی» را اجرا کنم



کسی که می‌گوید تئاتر فقط تا ساعت ۱۸ اجرا شود شناختی از این حوزه ندارد

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، لیلی عاج کارگردان تئاتر درباره وضعیت اجراهای نیمه کاره تئاتر در زمان شیوع کرونا توضیح داد: من مانند بقیه دوستانی که اجراهای آن ها نیمه کاره رها می‌شود، فقط حس بلاتکلیفی دارم. مثل این است که در کلافی گم شده ای و رشته از دست آدم دربرود.

وی با ابراز تاسف از وضعیت پیش آمده و نبود برنامه ای مدون، توضیح داد: به دلیل آنکه اجرای نمایش «کجایی ابراهیم» نیمه کاره رها شده و مجبور به جمع دکور نمایش شدم و درحال حاضر هفته ها از اجرا می‌گذرد و اگر دوباره اجرا بروم، انگار یک بازتولید دوباره انجام داده ام و بخش بزرگی از هزینه ها به من بازمی‌گردد. حتی زمانی که بازیگران برای مطلع شدن از شرایط با من تماس می‌گیرند، فقط به آن ها می‌گویم که هیچی نمی دانم. این شرایط  واقعا بلاتکلیفی بزرگی است.

وی درباره علت اقدام نکردن برای گرفتن وامی که دولت برای هنرمندان تئاتردر نظر گرفته بود، عنوان کرد: من مدرک کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی دارم، مشغول تدریس، نوشتن و تئاتر در دانشگاه و آموزشگاه هستم و مستمر کار می‌کنم اما بارها به همکاران تئاتر گفتم من چون عضو هیچ کدام از کانون ها و انجمن های خانه تئاتر نیستم، هیچ وامی نیز دریافت نکردم و در جریان جزییات حمایت ها از سوی دولت نیستم.

به گفته وی، تنها بخشی کمک هزینه از انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس دریافت کرده است.

این کارگردان درباره حمایت دولت در وضعیت شیوع کرونا از هنرمندان تئاتر گفت: واقعیت این است که باید ببینیم خواسته های ما چیست و آن‌ها به چه تعداد از خواسته‌های ما عمل می‌کنند. من فعالیت صنفی ندارم اما نظرم بر این است که باید خواسته‌ها دقیق مطرح شوند برای مثال همکاران تئاتر خواسته‌های خود را در ۴۰ بند مشخص و اعلام کنند و بعدا بگویند دولت تنها به ۱۰ بند مطالبات عمل کرده است در نتیجه عملکرد آن ضعیف بوده است، اما آنچه درحال حاضر وجود دارد گفته‌های پراکنده است و به این علت نمی توانم اظهارنظر دقیقی کنم.

خیلی ها واهمه داشتند و به تماشای تئاتر نمی‌آمدند

این مدرس و محقق تئاتر اضافه کرد: اکنون در نگاه و نظر هنرمندان تئاتر دودستگی وجود دارد مثلا افرادی گفتند در این شرایط چرا می‌خواهی کار کنی؟ به اهالی تئاتر رحم کن و برعکس بعضی‌ها نیز می‌گویند کار کنم. من زمانی که «کجایی ابراهیم» را اجرا می کردم، وقتی در این وضعیت به خیلی از دوستان تئاتری که همیشه کارها را رصد می کردند، می گفتم برای دیدن نمایش بیایند، واهمه داشتند و نمی‌آمدند.

عاج با اشاره به اینکه برخی از اهالی تئاتر نبود توجیه اقتصادی در این شرایط را مهم می دانند، بیان کرد: بعضی از همکاران می گویند چون ظرفیت سالن‌ها ایده‌آل نیست و بازگشت گیشه نداریم، نمی‌توانیم کار کنیم و دولت باید حمایت مطلق داشته باشد. آن دسته دیگر بر این اعتقادند که کار کنند و در کنار فعالیت، دولت از آن ها حمایت کند تا چراغ تئاتر را روشن نگه دارند. من به هر دو دسته حق می‌دهم اما آنچه در گفتگوها و یادداشت‌هایی که در صفحه های مجازی رصد می کنم، حاکی از آن است که دولت رسیدگی‌ای را که باید انجام دهد نداده است، زیرا میزان نارضایتی‌ها بسیار بالا است.

همه چیز در اوج بی نظمی است

وی افزود: مهم‌ترین مساله‌ای که با آن مواجه شدم باز بودن مراکز هنری از ۲۰ آبان تا ساعت ۱۸ است. یعنی واقعا هیچکس بین تصمیم گیران اطلاع نداشته که باید چه ساعتی ما باید اجرا برویم که ساعت ۱۸ تمام شود! انگار تئاتر در این بیانیه جایی نداشته است. نمی دانم در این وضعیت چه کاری باید انجام دهم. مدام می گویند ببینیم چه می‌شود و تصمیم ها را به هفته‌های بعد موکول می‌کنند و ما هم دلمان را به این صحبت‌ها خوش کرده ایم. آن چیزی که در مرحله اول در آموزش تئاتر باید یاد بگیریم، نظم است که الان همه چی در نهایت بی‌نظمی است.

عاج درباره رعایت پروتکل های بهداشتی در زمان تمرین اجرای نمایش «کجایی ابراهیم» بیان کرد: پلاتوها از لحاظ ابعاد کوچک بودند و برای گروهی که ۱۵نفره بود و ۸ بازیگر روی صحنه داشت، ریسک را بالا می‌برد ولی ما خوشبختانه تمام مدت در خود تماشاخانه تمرین کردیم و مسئولان تماشاخانه سرو به طور مرتب و تا جایی که در توان داشتند، ضدعفونی می‌کردند و حتی در طول تمرین ها تا حد امکان با رعایت فاصله تمرین می‌کردیم و چون تمرین در ماه شهریور انجام شد در پشتی سالن و اتاق گریم را بازمی‌کردیم و ۲ عدد فن و پکیج بزرگ در جای مناسبی قرار داشت و همه چیز به طور درست محیا شده بود و همچنین گروه در میانه روز پذیرایی می‌شدند که حتی در آن زمان نیز پروتکل های بهداشتی را رعایت کردیم. این شرایط نتیجه مجموعه همدلی دوستان سالن و خود بچه ها بود. به هر حال یکی برای همه، همه برای یکی بود، زیرا اگر خدایی نکرده یکی از همکاران مبتلا می‌شد، زحمت همه به هدر می‌رفت و جابه جایی کسی به دلیل بیماری، روند کار را متوقف می‌کرد. به طور کلی  شرایط خیلی خوب بود و مشکلی پیش نیامد.

عاج درباره استقبال مخاطبان از نمایش «کجایی ابراهیم» در همان زمان که روی صحنه رفت، عنوان کرد : نمایش از ۱ مهر روی صحنه رفت و تقریبا ۱۲ اجرا داشتیم و سپس به علت تعطیلی متوقف شد. روزهای اول با چند چالش مواجه شدم؛ یکی اینکه مکان تماشاخانه سرو برای خیلی ها غریب بود و باید کلی توضیح می دادم که این تماشاخانه در کجا قرار دارد ولی دو تا سه شب آخر استقبال خیلی خوب بود.

وی افزود: ابراهیم هادی دوستداران زیادی داشت و زمانی که تماشاچی می آمد، می گفتیم امروز عاشقان شهید ابراهیم هادی سالن را پر کردند و برای آن ها جذاب بود که ببینند، چطوری از شهید ابراهیم هادی نمایش تولید کردیم و بسیاری آن ها می‌گفتند، چقدر حضور بازیگری که نقش شهید ابراهیم را بازی می کرد کم بود و مدام منتظر بودند بازیگر روی صحنه بیاید و او را ببینند زیرا به لحاظ ظاهری شباهت زیادی با شهید ابراهیم داشت. بخش زیادی از استقبال مخاطبان را مدیون دوستداران شهید ابراهیم هادی هستیم.

استقبال می‌کنم دوباره نمایش «کجایی ابراهیم» را روی صحنه ببرم

عاج درباره دوباره به صحنه بردن نمایش «کجایی ابراهیم» که نیمه رها شده است، گفت: من استقبال می‌کنم دوباره نمایش «کجایی ابراهیم» را روی صحنه ببرم، زیرا برای این نمایش زحمت کشیده شده است و اثر تازه داشت دیده می‌شد و همچنین از نمایش نیمه کاره استقبال نمی‌کنم زیرا باید از صفر شروع کنم، کارهای تبلیغ و دکور را انجام دهم و تمرین را از سر بگیریم که همه این ها هزینه هایی را به همراه دارد اما ترجیحم دیده شدن نمایش است و امیدوارم  به بخش صحنه جشنواره تئاتر مقاومت راه پیدا کند.

کارگردان «قند خون» درباره کارهای جدید خود نیز گفت: قبل از اتفاقات کرونا روی نمایشنامه «معده طبقه متوسط» کار می‌کردم و با این فرصت پیش آمده آن را بازنویسی می‌کنم، زیرا برای نوشتن یک نمایشنامه خوب به ۸ ماه زمان نیاز داریم. این تنها متنی است که در این زمان به طور جدی روی آن کار کرده ام که موضوع آن مانند دیگر کارهای من درباره زندگی یک خانواده کارگر و چالش های موجود در آن است.

نویسنده نمایشنامه «سالی که دوبار پاییز شد» در پایان گفت: من با دوستانی که در خانه تئاتر فعالیت های صنفی دارند، خیلی ارتباطی ندارم و نمی دانم چه تلاشی برای همکاران و دوستداران تئاتر شده است. به هرحال این شرایط پر استرس و روزهای تلخ کرونا، تعدادی از آدم ها را از تئاتر محروم می‌کند و. نمی دانم چه کار جدی ای برای همین تعداد انجام شده است. امیدوارم اتفاق خوبی برای بچه های تئاتر رخ بدهد و حداقل باید برنامه‌ریزی شود که از این وضعیت دربیایند. /صبا

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، لیلی عاج کارگردان تئاتر درباره وضعیت اجراهای نیمه کاره تئاتر در زمان شیوع کرونا توضیح داد: من مانند بقیه دوستانی که اجراهای آن ها نیمه کاره رها می‌شود، فقط حس بلاتکلیفی دارم. مثل این است که در کلافی گم شده ای و رشته از دست آدم دربرود.

وی با ابراز تاسف از وضعیت پیش آمده و نبود برنامه ای مدون، توضیح داد: به دلیل آنکه اجرای نمایش «کجایی ابراهیم» نیمه کاره رها شده و مجبور به جمع دکور نمایش شدم و درحال حاضر هفته ها از اجرا می‌گذرد و اگر دوباره اجرا بروم، انگار یک بازتولید دوباره انجام داده ام و بخش بزرگی از هزینه ها به من بازمی‌گردد. حتی زمانی که بازیگران برای مطلع شدن از شرایط با من تماس می‌گیرند، فقط به آن ها می‌گویم که هیچی نمی دانم. این شرایط  واقعا بلاتکلیفی بزرگی است.

وی درباره علت اقدام نکردن برای گرفتن وامی که دولت برای هنرمندان تئاتردر نظر گرفته بود، عنوان کرد: من مدرک کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی دارم، مشغول تدریس، نوشتن و تئاتر در دانشگاه و آموزشگاه هستم و مستمر کار می‌کنم اما بارها به همکاران تئاتر گفتم من چون عضو هیچ کدام از کانون ها و انجمن های خانه تئاتر نیستم، هیچ وامی نیز دریافت نکردم و در جریان جزییات حمایت ها از سوی دولت نیستم.

به گفته وی، تنها بخشی کمک هزینه از انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس دریافت کرده است.

این کارگردان درباره حمایت دولت در وضعیت شیوع کرونا از هنرمندان تئاتر گفت: واقعیت این است که باید ببینیم خواسته های ما چیست و آن‌ها به چه تعداد از خواسته‌های ما عمل می‌کنند. من فعالیت صنفی ندارم اما نظرم بر این است که باید خواسته‌ها دقیق مطرح شوند برای مثال همکاران تئاتر خواسته‌های خود را در ۴۰ بند مشخص و اعلام کنند و بعدا بگویند دولت تنها به ۱۰ بند مطالبات عمل کرده است در نتیجه عملکرد آن ضعیف بوده است، اما آنچه درحال حاضر وجود دارد گفته‌های پراکنده است و به این علت نمی توانم اظهارنظر دقیقی کنم.

خیلی ها واهمه داشتند و به تماشای تئاتر نمی‌آمدند

این مدرس و محقق تئاتر اضافه کرد: اکنون در نگاه و نظر هنرمندان تئاتر دودستگی وجود دارد مثلا افرادی گفتند در این شرایط چرا می‌خواهی کار کنی؟ به اهالی تئاتر رحم کن و برعکس بعضی‌ها نیز می‌گویند کار کنم. من زمانی که «کجایی ابراهیم» را اجرا می کردم، وقتی در این وضعیت به خیلی از دوستان تئاتری که همیشه کارها را رصد می کردند، می گفتم برای دیدن نمایش بیایند، واهمه داشتند و نمی‌آمدند.

عاج با اشاره به اینکه برخی از اهالی تئاتر نبود توجیه اقتصادی در این شرایط را مهم می دانند، بیان کرد: بعضی از همکاران می گویند چون ظرفیت سالن‌ها ایده‌آل نیست و بازگشت گیشه نداریم، نمی‌توانیم کار کنیم و دولت باید حمایت مطلق داشته باشد. آن دسته دیگر بر این اعتقادند که کار کنند و در کنار فعالیت، دولت از آن ها حمایت کند تا چراغ تئاتر را روشن نگه دارند. من به هر دو دسته حق می‌دهم اما آنچه در گفتگوها و یادداشت‌هایی که در صفحه های مجازی رصد می کنم، حاکی از آن است که دولت رسیدگی‌ای را که باید انجام دهد نداده است، زیرا میزان نارضایتی‌ها بسیار بالا است.

همه چیز در اوج بی نظمی است

وی افزود: مهم‌ترین مساله‌ای که با آن مواجه شدم باز بودن مراکز هنری از ۲۰ آبان تا ساعت ۱۸ است. یعنی واقعا هیچکس بین تصمیم گیران اطلاع نداشته که باید چه ساعتی ما باید اجرا برویم که ساعت ۱۸ تمام شود! انگار تئاتر در این بیانیه جایی نداشته است. نمی دانم در این وضعیت چه کاری باید انجام دهم. مدام می گویند ببینیم چه می‌شود و تصمیم ها را به هفته‌های بعد موکول می‌کنند و ما هم دلمان را به این صحبت‌ها خوش کرده ایم. آن چیزی که در مرحله اول در آموزش تئاتر باید یاد بگیریم، نظم است که الان همه چی در نهایت بی‌نظمی است.

عاج درباره رعایت پروتکل های بهداشتی در زمان تمرین اجرای نمایش «کجایی ابراهیم» بیان کرد: پلاتوها از لحاظ ابعاد کوچک بودند و برای گروهی که ۱۵نفره بود و ۸ بازیگر روی صحنه داشت، ریسک را بالا می‌برد ولی ما خوشبختانه تمام مدت در خود تماشاخانه تمرین کردیم و مسئولان تماشاخانه سرو به طور مرتب و تا جایی که در توان داشتند، ضدعفونی می‌کردند و حتی در طول تمرین ها تا حد امکان با رعایت فاصله تمرین می‌کردیم و چون تمرین در ماه شهریور انجام شد در پشتی سالن و اتاق گریم را بازمی‌کردیم و ۲ عدد فن و پکیج بزرگ در جای مناسبی قرار داشت و همه چیز به طور درست محیا شده بود و همچنین گروه در میانه روز پذیرایی می‌شدند که حتی در آن زمان نیز پروتکل های بهداشتی را رعایت کردیم. این شرایط نتیجه مجموعه همدلی دوستان سالن و خود بچه ها بود. به هر حال یکی برای همه، همه برای یکی بود، زیرا اگر خدایی نکرده یکی از همکاران مبتلا می‌شد، زحمت همه به هدر می‌رفت و جابه جایی کسی به دلیل بیماری، روند کار را متوقف می‌کرد. به طور کلی  شرایط خیلی خوب بود و مشکلی پیش نیامد.

عاج درباره استقبال مخاطبان از نمایش «کجایی ابراهیم» در همان زمان که روی صحنه رفت، عنوان کرد : نمایش از ۱ مهر روی صحنه رفت و تقریبا ۱۲ اجرا داشتیم و سپس به علت تعطیلی متوقف شد. روزهای اول با چند چالش مواجه شدم؛ یکی اینکه مکان تماشاخانه سرو برای خیلی ها غریب بود و باید کلی توضیح می دادم که این تماشاخانه در کجا قرار دارد ولی دو تا سه شب آخر استقبال خیلی خوب بود.

وی افزود: ابراهیم هادی دوستداران زیادی داشت و زمانی که تماشاچی می آمد، می گفتیم امروز عاشقان شهید ابراهیم هادی سالن را پر کردند و برای آن ها جذاب بود که ببینند، چطوری از شهید ابراهیم هادی نمایش تولید کردیم و بسیاری آن ها می‌گفتند، چقدر حضور بازیگری که نقش شهید ابراهیم را بازی می کرد کم بود و مدام منتظر بودند بازیگر روی صحنه بیاید و او را ببینند زیرا به لحاظ ظاهری شباهت زیادی با شهید ابراهیم داشت. بخش زیادی از استقبال مخاطبان را مدیون دوستداران شهید ابراهیم هادی هستیم.

استقبال می‌کنم دوباره نمایش «کجایی ابراهیم» را روی صحنه ببرم

عاج درباره دوباره به صحنه بردن نمایش «کجایی ابراهیم» که نیمه رها شده است، گفت: من استقبال می‌کنم دوباره نمایش «کجایی ابراهیم» را روی صحنه ببرم، زیرا برای این نمایش زحمت کشیده شده است و اثر تازه داشت دیده می‌شد و همچنین از نمایش نیمه کاره استقبال نمی‌کنم زیرا باید از صفر شروع کنم، کارهای تبلیغ و دکور را انجام دهم و تمرین را از سر بگیریم که همه این ها هزینه هایی را به همراه دارد اما ترجیحم دیده شدن نمایش است و امیدوارم  به بخش صحنه جشنواره تئاتر مقاومت راه پیدا کند.

کارگردان «قند خون» درباره کارهای جدید خود نیز گفت: قبل از اتفاقات کرونا روی نمایشنامه «معده طبقه متوسط» کار می‌کردم و با این فرصت پیش آمده آن را بازنویسی می‌کنم، زیرا برای نوشتن یک نمایشنامه خوب به ۸ ماه زمان نیاز داریم. این تنها متنی است که در این زمان به طور جدی روی آن کار کرده ام که موضوع آن مانند دیگر کارهای من درباره زندگی یک خانواده کارگر و چالش های موجود در آن است.

نویسنده نمایشنامه «سالی که دوبار پاییز شد» در پایان گفت: من با دوستانی که در خانه تئاتر فعالیت های صنفی دارند، خیلی ارتباطی ندارم و نمی دانم چه تلاشی برای همکاران و دوستداران تئاتر شده است. به هرحال این شرایط پر استرس و روزهای تلخ کرونا، تعدادی از آدم ها را از تئاتر محروم می‌کند و. نمی دانم چه کار جدی ای برای همین تعداد انجام شده است. امیدوارم اتفاق خوبی برای بچه های تئاتر رخ بدهد و حداقل باید برنامه‌ریزی شود که از این وضعیت دربیایند. /صبا



منبع خبر

می‌خواهم دوباره نمایش «شهید ابراهیم هادی» را اجرا کنم بیشتر بخوانید »

بسته پیشنهادی کتاب و کتاب‌خوانی

بسته پیشنهادی کتاب و کتاب‌خوانی



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، همواره دغدغه‌مندان فرهنگ و فعالان رسانه‌ها و اصحاب علم در حوزه و دانشگاه و… عموم مخاطبان را به خواندن کتاب دعوت و تشویق می‌کنند. همچنین، هرساله مجموعه‌ها و سازمان‌ها و اداره‌های مختلف مسابقات گوناگونی در زمینه کتاب و کتاب‌خوانی برگزار و به برندگان جوایزی اهدا می‌کنند. برنامه‌های متنوعی هم در رسانه‌های صوتی‌تصویری برای ترویج کتاب و کتاب‌خوانی اجرا می‌شود.

آشکار است که همه این اقدامات با هدف گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی بین مخاطبان گوناگون صورت می‌گیرد. این اقدامات بیشتر جنبه آگاهی‌بخشی و تشویقی دارد و طبیعی است برای به‌ثمرنشستن این تلاش‌ها باید بسترهای لازم برای تحقق آن‌ها فراهم آید.

تولید کتاب‌های گوناگون برای سلیقه‌ها و نیازهای مخاطبان متفاوت، کیفیت مطلوب کتاب‌ها از جنبه‌های گوناگون انتخاب موضوع و طراحی جلد و صفحه‌آرایی و پردازش متن، قیمت مناسب کتاب، پخش مناسب کتاب در سراسر کشور، راهنمایی مناسب برای خرید کتاب و… برخی از زمینه‌های لازم برای تحقق هدف ترویج کتاب‌خوانی هستند. در اینجا می‌کوشیم یکی از این بسترها را تا حدی فراهم آوریم و کتاب‌هایی را معرفی کنیم که می‌توانند عموم مخاطبان را برای انتخاب کتاب‌هایی که به آن علاقه و نیاز دارند، به‌خوبی راهنمایی کنند تا با انتخاب درست کتاب این روند را ادامه دهند و کم‌کم به مخاطبان ثابت کتاب تبدیل شوند.

راهنمای مشاوره خوانندگان برای کتاب‌های غیرداستانی
نیل وایت
ترجمان علوم انسانی
یکی از مشکلاتی که بسیاری از مخاطبان علاقه‌مند به کتاب با آن مواجه‌اند، نداشتن راهنمایی مناسب برای انتخاب کتاب است. اگر کتاب‌های داستانی را که دنیایی متفاوت هستند، کنار بگذاریم، کتاب‌های غیرداستانی هم گستره گسترده‌ای را در برمی‌گیرند؛ از کتاب‌های آشپزی تا سفرنامه‌ها و آثار تاریخی و حتی آثاری که تلفیقی از داستان و ماجراهای جنایی‌واقعی هستند. طبیعی است که عموم مخاطبان به‌راحتی نمی‌توانند در این عرصه گسترده دست به انتخاب‌های درستی بزنند و به راهنمایی در این زمینه نیازمندند. متأسفانه، کتابداران و کتاب‌فروشان نیز که بیشترین ارتباط را با علاقه‌مندان به کتاب دارند، راهکار روشن و کارآمدی برای مشاوره‌دادن به خوانندگان برای انتخاب کتاب مدنظرشان ندارند.

نیل وایت با درک درست و دقیق این نیاز طیف گسترده‌ای از مخاطبان، مفاهیم اصلیِ خدمت مشاوره خوانندگان در حیطه کتاب‌های غیرداستانی را توضیح می‌دهد. افزون بر این، با کاوش موضوعی در این آثار، عوامل کشش هر موضوع را برمی‌شمرد و انواع کتاب‌های رایج در هر موضوع، نویسندگان مهم و نمونه‌هایی از نوشته‌های معیار آن را نام می‌برد. همچنین، راهبردهایی تدوین می‌کند تا خوانندگان بتوانند کتاب دلخواه خود را از میان انبوه آثار غیرداستانی برگزینند. نویسنده در فصل‌های یک و دو روش‌ها و پیشنهادهایی برای کار در حوزه غیرداستانی مطرح می‌کند. در فصل‌های سه تا یازده نیز حوزه‌های موضوعی غیرداستانی را بر اساس این مفاهیم وامی‌کاود.

کتابِ کتاب: رهیافتی به منظومه فکری رهبر معظم انقلاب درباره کتاب
مجید تقی‌زاده رحمت‌آبادی
کتاب فردا
بی‌گمان، رهبر معظم انقلاب اسلامی یکی از دغدغه‌داران عرصه فرهنگ در ایران امروز هستند و همواره به‌فراخور زمان و موقعیت، دغدغه‌های فرهنگی به‌روز و حیاتی‌شان را با اهل فن و عموم مردم در میان می‌گذارند. یکی از دغدغه‌های ایشان در سالیان متمادی، مسئله کم‌توجهی به کتاب و ضعف کتاب‌خوانی در کشور است و همواره بر رفع این مسئله فرهنگی مهم پافشاری کرده‌اند و مسئولان فرهنگی در دوره‌ها و برهه‌های گوناگون را برای برنامه‌ریزی و انجام‌دادن اقدامات کارساز و گره‌گشا فراخوانده‌اند. دانستن مجموعه این مسئله‌شناسی‌ها و راهکارهای عالی‌ترین مقام فکری و فرهنگی ایران اسلامی امروز می‌تواند راهنمای بسیار مناسبی باشد برای دغدغه‌داران این عرصه و کسانی که واقعاً در پی انجام‌دادن اقداماتی مثبت در این زمینه‌اند. «کتابِ کتاب» تا حد زیادی به این هدف جامه عمل پوشانده است.

فصل اول، نگاهی تاریخی‌تمدنی به کتاب است و فصل دوم به سیر برنامه‌ریزی راهبردی در حوزه کتاب اختصاص دارد و در پایان این فصل، اصلی‌ترین تکالیف در حوزه کتاب از دیدگاه رهبر معظم انقلاب به چشم می‌خورد: تولید کتاب، ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی و نقد کتاب. فصل سوم دربردارنده مطالبی خواندنی برای تولیدکنندگان کتاب است؛ مانند شرح چهار گام اساسی در تولید کتاب. فصل چهارم، به مهم‌ترین بازیگر کتاب، یعنی نویسنده اختصاص دارد. مخاطبان فصل‌های پنجم و ششم فعالان حوزه توزیع و ترویج کتاب هستند و فصل پنجم دربردارنده بررسی دقیق و تخصصی اهمیت و اصول توزیع کتاب و مراکز اصلی آن است. در فصل ششم مباحثی درباره آسیب‌شناسی وضعیت کتاب‌خوانی در کشور و راهکارهای عمومی و وظایف اختصاصی در ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی به چشم می‌خورد و بخش پایانی آن دربردارنده کتاب‌های پیشنهادی حضرت آقاست. مهم‌ترین موضوعات فصل هفتم هم عبارت‌اند از: نقد کتاب و اقتصاد کتاب و نیز نظارت و ممیزی کتابی.

کتابخانه تربیتی مربی: کتاب‌های مناسب برای نیازمندی‌های تربیتی مربیان
جمعی از نویسندگان
شفق
بسیاری از رفتارهای انسان در جوانی و بزرگسالی ادامه و امتداد الگوهای رفتاری در کودکی است. در بسیاری از زمینه‌های زندگی این اصل حاکم است و کتاب‌خوانی نیز از این قاعده مستثنا نیست. بسیاری از کسانی که در جوانی و بزرگسالی کتاب‌خوان هستند، این رفتار یا شاید عادت را از دوران کودکی خود به همراه دارند. همین نکته اهمیت و جایگاه و ضرورت آموزش کتاب‌خوانی در کودکی را آشکار می‌سازد. طبیعی است در این موقعیت، پدر و مادر و آموزگاران بیشترین نقش را ایفا می‌کنند و بیشترین مسئولیت را بر عهده دارند؛ اما همه آموزگاران و پدر و مادرها آمادگی لازم را برای قبول این مسئولیت ندارند و باید کسانی به‌خوبی آن‌ها را آموزش دهند. نویسندگان این مجموعه با درک درست و دقیق این نیاز بسیار حیاتی و البته فراگیر دست به کار نگارش کتاب «کتابخانه تربیتی مربی: کتاب‌های مناسب برای نیازمندی‌های تربیتی مربیان» شده‌اند.

مجموعه «تربیت با کتاب»، دستاورد طرحی پژوهشی با همین هدف است و «کتابخانه تربیتی مربی»، جلد اول از این مجموعه. در این کتاب 100 عنوان از کتاب‌های مناسب برای نیازمندی‌های تربیتی مربیان به چشم می‌خورد. ساختار این کتاب نیز به این شرح است: بخش اول، فلسفه تربیت اسلامی؛ بخش دوم، اهداف میانی تربیت‌بخش؛ بخش سوم، روش‌های تربیت‌بخش؛ بخش چهارم، مخاطب‌شناسی؛ بخش پنجم، برنامه تربیتی؛ بخش ششم، مهارت‌های موردنیاز مربی؛ بخش هفتم، عوامل تربیت (غیر از مربی)؛ بخش هشتم، موانع تربیت.

چگونه کتاب بخوانیم
مارتیمر جی. آدلر و چارلز لینکلن ون دورن
به‌نشر
یکی از مهارت‌های بسیار مهم اساسی که هرکس برای ورود به دنیای کتاب و کتاب‌خوانی باید به‌خوبی به آن مسلط باشد، خواندن درست و دقیق متن است. هر کتابی موضوع و نویسنده و متن و فضای خاصی دارد و خواننده باید با درک درست و دقیق این ویژگی‌های کتاب، روش درستی را برای خواندن آن برگزیند. البته هدف خواننده از خواندن کتاب هم در گزینش روش درست خواندن بسیار مهم و تعیین‌کننده است. در فقدان آموزش‌های دقیق و تخصصی در این زمینه در ایران، کتاب «چگونه کتاب بخوانیم» اثری بسیار ارزشمند و کاربردی به حساب می‌آید؛ البته این کتاب جایگاهی جهانی دارد و بسیاری از منتقدان ادبی جهان، آن را یکی از «کلاسیک‌های زنده جهان» لقب داده‌اند و انجمن جهانی مدیریت اطلاعات نیز کتاب آدلر را در فهرست آثاری قرار داده است که هر مدیری باید بخواند.

این کتاب دربردارنده تکنیک‌های بسیار مفیدی برای رده‌بندی موضوعی کتاب‌ها، خوانش هوشمندانه متن و ارتباط سازنده خواننده با نویسنده است و میان چهار سطح خوانش ابتدایی، اجمالی، تحلیلی و منطقی و نیز ادراک و تفکر و یادگیری تمایز قائل می‌شود. البته مخاطبان این کتاب علاقه‌مندان به کتاب و کتاب‌خوانی‌اند که در پی ارتقا و بهبود مهارت‌های خود در خواندن کتاب هستند.

لذت خواندن در عصر حواس‌پرتی
آلن جیکوبز
ترجمان علوم انسانی
باور عمومی این است که در دنیای امروز، به‌دلایل گوناگونی، مانند رواج بسیار زیاد تکنولوژی‌های ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های تصویری بسیار گوناگون و جذاب و البته زمان کاری زیاد و مشغله‌های متعدد، کتاب جایگاه گذشته‌اش را از دست داده است و مردم دیگر به‌اندازه قبل کتاب نمی‌خوانند. آلن جیکوبز، پژوهشگر و استاد و منتقد ادبی آمریکایی، بر اساس نتایج پژوهش‌هایی که روی خوانندگان و دانشجویانش انجام داده است و همچنین، با مرور مقایسه‌ای کتاب‌هایی که تاکنون برای راهنمای خواندن نوشته شده‌اند، می‌کوشد با قدرت، این پرسش را به نقد بکشد که آیا حقیقتاً تعداد خوانندگان کتاب کم شده است؟

آنچه او در کتاب «لذت خواندن در عصر حواس‌پرتی» با مخاطب در میان می‌گذارد، از جنس راهکارهای فرمایشی با پیشنهاد فهرست‌های کتاب یا راهکارهای سریع برای کتاب‌خوان‌شدن نیست. برعکس، «لذت خواندن در عصر حواس‌پرتی» کتابی است درباره خواندن بر اساس میل درونی و گرایش‌های شخصی. آلن جیکوبز، با تکیه بر تجربه کتاب‌خوانی خود، مخاطبان را دعوت می‌کند تا تمام راهنماهای کتاب‌خوانی و فهرست‌های «باید/نباید بخوانید» را دور بریزند و با آغازکردن از هوس، لذتشان از کتاب‌ها را بکاوند و راهنمای کتاب‌خوانی قرار دهند. به نظر می‌رسد این رویکرد بهتر و بیشتر می‌تواند مخاطبانی را که چندان با کتاب سر آشتی ندارند، با کتاب آشتی دهد و کتاب‌خوان کند.

راهنمای نوشتن درباره کتاب‌ها
روح‌الله چاوشی
آن‌سو
متأسفانه، در ایران اساساً مهارت نوشتن و همه مهارت‌های نزدیک و مرتبط با آن، مانند درست‌نوشتن و زیبانوشتن و خلاق‌نوشتن، چندان مهم قلمداد نمی‌شوند. فقدان هرگونه آموزش درست و اصولی و کامل و کارآمد در مدارس و دانشگاه‌های کشور، به‌خوبی این ادعا را به اثبات می‌رساند و پیامدهای آن را به‌روشنی می‌توان در دوره دانشجویی و به‌وسیله بررسی دستاوردهای پژوهشی، مثل مقاله و پایان‌نامه مشاهده کرد. یکی از قالب‌های نوشتن که به‌تبع دیگر قالب‌ها در ایران توجه چندانی به آن نمی‌شود، مرورنویسی کتاب است. مرورنویسی در کشورهای پیشرفته سنتی دیرین دارد و مرورنویسان نقش پررنگی در عرصه نشر این کشورها ایفا می‌کنند.

خوشبختانه، با وجود همه بی‌توجهی‌ها به این قالب نوشتاری در ایران، راهنمای نوشتن درباره کتاب‌ها خودآموزی است که تا حدی می‌تواند علاقه‌مندان این عرصه را راهنمایی کند و مهارت آموزد. تربیت نویسندگانی که بتوانند به‌خوبی درباره کتاب‌های گوناگون به ‌شکل‌های جذاب و خواندنی مرور بنویسند، بدون شک، می‌تواند به ترویج هرچه بیشتر کتاب و کتاب‌خوانی در ایران کمک کند و بسیاری از کتاب‌های جذاب و خواندنی را به طیف گسترده‌ای از مخاطبان معرفی کند و بسیاری از مخاطبان کتاب‌خوان را هم در یافتن کتاب‌های مناسب یاری رساند.

راهکارهای خلاقانه ترویج کتاب‌خوانی
افضل‌السادات حسینی و زهرا کیان‌راد
مهاجر
یکی از ویژگی‌های جوامعی که آسیب‌های فرهنگی در عرصه‌های فردی و جمعی می‌بینند، میزان پایین سطح مطالعه است. به گفته اندیشمندان، اقوام و مللی که با مطالعه مأنوس بوده و کتاب و کتاب‌خوانی در میانشان رواج بیشتری داشته است، توانسته‌اند فرهنگی ماندگارتر و پویاتر از خود به‌جا بگذارند.

کتاب «راهکارهای خلاقانه ترویج کتاب‌خوانی» برای برطرف‌کردن همین دغدغه نوشته شده است تا والدین و متولیان بتوانند با به‌کارگیری این راهکارها کودکان و نوجوانان را به خواندن کتاب ترغیب کنند. افضل‌السادات حسینی و زهرا کیان‌راد نویسندگان این کتاب هستند و انتشارات مهاجر آن را چاپ کرده است. کتاب سه فصل دارد. نویسندگان در فصل اول به تاریخچه‌ای از کتابخانه‌های قدیمی مشهور در جهان می‌پردازند و به روایت تاریخ کتابخانه‌هایی از ایران اشاره می‌کنند. جایگاه کتاب و کتاب‌خوانی در فرهنگ دینی و ملی ایرانیان، نسبتِ بین کتاب‌خوانی با فرهنگ و رسانه، فواید کتاب‌خوانی در کودکان و نوجوانان و نقش عوامل مختلف در کتاب‌خوانی ایشان، مطالب بعدی است که در این فصل به آن پرداخته شده است. در ادامه نیز به چند نمونه موفق از پروژه‌های کتاب‌خوانی در سطح جهان اشاره می‌شود. در فصل دوم به موضوع خلاقیت در کتابخانه‌ها و نقش آن در ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی پرداخته می‌شود. تکنیک‌های خلاقانه برای جذب کودکان به کتاب‌خوانی موضوع فصل سوم است.

کتاب‌خواندن؛ درمان روح و روان
مرجان آقبلاغی
خانه کتاب

کتاب دریچه‌ای است به دنیای علم و دانش و کتاب‌خوانی راهی است برای پرورش استعدادهای انسان که با نهادینه‌شدن آن در خانواده، جامعه به سمت پیشرفت و تکامل سوق داده می‌شود. پایین بودن میزان سطح مطالعه در کشورمان، به‌دلیل بی‌توجهی به فرهنگ مطالعه در نونهالان و کودکان است. خانواده‌ها از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار در ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی و مطالعه فرزندان محسوب می‌شوند و نقش بسزایی در تربیت اخلاقی و روانی و رشد اجتماعی کودکان ایفا می‌کنند. کتاب «کتاب‌خواندن؛ درمان روح و روان» در صدد پاسخگویی و ارائه راهکارهای مختلف برای این نیاز خانواده‌ها است.

کتاب دربرگیرنده 43 مقاله از متخصصان و کتابشناسان کودک و نوجوان است؛ افرادی که هر یک از زاویه‌ای تأمل‌برانگیز و درخور به اهمیت مطالعه و آشنایی کودکان و نوجوانان با کتاب پرداخته‌اند. با مطالعه مقاله‌های این کتاب درمی‌یابیم که اگر قرار باشد برای فرزندانمان در آینده سرمایه‌ای کنار بگذاریم، بهتر است پیش از مال‌اندوزی انس و آشنایی با کتاب را به او یاد دهیم. مهم‌ترین کاری که می‌توانیم برای بچه‌هایمان انجام دهیم، علاقه‌مند کردن آن‌ها به مطالعه و کتاب است.

هریک از 43 مقاله این کتاب که از میان 150 مقاله دست‌چین شده، دریچه‌ای است به‌سوی دنیای شگفت‌انگیز کتاب و مطالعه برای کودکان و نوجوانان.

راهنمای کتاب: دستینه انتخاب کتاب، خرید و لذت‌بردن از مطالعه
حسام‌الدین مطهری
آرما
مخاطبان کتاب گروه‌های بسیار گوناگونی را در بر می‌گیرند و آن‌ها را می‌توان به‌شیوه‌های مختلف و بر اساس شاخص‌های متنوعی دسته‌بندی کرد. یکی از این‌ها دسته‌بندی‌ بر اساس مدت‌زمان آشنایی با کتاب و کتاب‌خوانی است. برخی تازه می‌خواهند به جرگه کتاب‌خوان‌ها بپیوندند و برخی چند کتاب دست گرفته‌اند و لذت آن را چشیده‌اند و می‌خواهند بیشتر لذت ببرند و برخی کتاب‌خوان شده‌اند و دوست دارند در این عرصه حرفه‌ای شوند و… . جالب اینکه «راهنمای کتاب: دستینه انتخاب کتاب، خرید و لذت‌بردن از مطالعه» برای همه این مخاطبان با همه تفاوت‌هایی که با هم دارند، به‌ شکل‌های مختلفی جذاب و خواندنی و به‌دردبخور است. این ادعا را تا حدی با نگاهی هرچند گذرا به هشت فصل این کتاب می‌توان به اثبات رساند: «آنچه باید پیش از شروع بدانیم»، «چطور و چرا کتاب بخوانیم؟»، «آداب کتاب‌خوانی»، «مرحله مهم انتخاب کتاب»، «در کجا، چطور بخریم؟»، «کمی درباره نشر»، «توصیه‌هایی برای حین و پس از مطالعه» و «چند توصیه هشدارگون».

یکی از ویژگی‌های این کتاب این است که می‌توان آن را اثری بومی و ایرانی در زمینه کتاب و کتاب‌خوانی توصیف کرد؛ چون حسام مطهری تجربه‌ها و دانسته‌هایش را کاملاً ملموس و کاربردی و صمیمی با مخاطب ایرانی در میان می‌گذارد و به‌خوبی مخاطب را برای فعالیت جدی‌تر در این عرصه تشویق می‌کند.

چگونه درباره کتاب‌هایی که نخوانده‌ایم حرف بزنیم
پی‌یر بایار
ترجمان علوم انسانی
پی‌یر بایار، فیلسوف فرانسوی، با نگاهی نو و از موضعی پست‌مدرن به موضوع کتاب‌خوانی می‌پردازد. آشکار است که هدف کتاب، ستایش کتاب‌نخواندن یا آموزش راهکارهای تظاهر به مطالعه نیست؛ هرچند در عمل ممکن است به این کار نیز بیاید. پی‌یر بایار بر این باور است که تعریف کتاب‌خوانی به‌عنوان «مطالعه کامل و دقیق اثر و فهم منظور نویسنده» در بسیاری از موقعیت‌ها نه‌تنها مفید نیست، بلکه ممکن هم نیست.

کتاب‌هایی که نگاه گذرایی به آن‌ها انداخته‌ایم یا درباره آن‌ها شنیده‌ایم یا حتی فراموش کرده‌ایم نیز می‌توانند بر زندگی و فهم ما از دنیا اثر بگذارند. متون ادبی یا تاریخی یا علمیِ دوران‌ساز و همچنین، برخی متن‌های اصلی دینی نمونه‌هایی از این آثار هستند.

بر اساس تحلیل بایار، رابطه کتاب‌ها با نظام‌های فرهنگی دیگر سنجیده می‌شود که جایگاه نهایی محتوای اثر را در ضمیر شخصی و جمعی مردم تعیین می‌کنند: شایعاتی که پیرامون کتاب شکل می‌گیرند، ایده‌هایی که در میان مردم پراکنده می‌شوند و تعارض‌هایی که اثر برای خوانندگان گوناگون شکل می‌دهد. او بر این باور است که روابط بین ایده‌ها گاهی مهم‌تر از اصل ایده‌ها می‌شوند؛ تا جایی که فهم جایگاه یک ایده در منظومه ایده‌های موجود، حتی بدون مطالعه کامل آن، می‌تواند تا حدی متناظر با مطالعه آن محسوب شود.



منبع خبر

بسته پیشنهادی کتاب و کتاب‌خوانی بیشتر بخوانید »

شیرین‌ترین خاطره «آهنگران» از «حاج قاسم»

«راه بی‌پایان»ی که سلیمانی‌ها آغاز کردند و دانشگرها ادامه دادند



شیرین‌ترین خاطره «آهنگران» از شهید قاسم سلیمانی/ حال متفاوت سردار دل‌ها در كنار ضریح حضرت رقیه (س)

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از
مشرق، مسابقه بزرگ کتابخوانی «راه بی‌پایان» ایده درخشانی است که در این روزهای کشور، می‌تواند زمینه‌ساز آشنایی بیشتر مردم با شهدا و قهرمانان واقعی کشورشان باشد. این مسابقه امسال به دو کتاب «آخرین نماز در حلب» با موضوع زندگینامه شهید مدافع حرم عباس دانشگر و کتاب «این مرد پایان ندارد» با موضوع زندگی جهادی سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی می‌پردازد. محسن امیرعبدالهیان، دبیر این جشنواره، در گفتگو با «جوان» اطلاعات کامل تری از جشنواره می‌دهد که در ادامه می‌خوانید.

ایده مسابقه بزرگ کتابخوانی راه بی‌پایان از کجا آمد؟


با آمدن ویروس منحوس کرونا برخی فعالیت‌های فرهنگی در سطح جامعه کمرنگ شد و به همین خاطر ما و دوستان‌مان در قرارگاه فرهنگی سپاه قائم آل‌محمد (عج) استان سمنان به این فکر افتادیم تا در راستای ترویج فرهنگ والای ایثار و شهادت و همچنین ترویج فرهنگ کتابخوانی مسابقه‌ای را برگزار کنیم تا بتوانیم در این مسیر قدمی هرچند کوچک برداریم. برای برگزاری هر مسابقه کتاب، محتوا بسیار مهم است، اما محتوای مسابقه ما باید محتوای جذابی باشد که مخاطب را جذب کند. به همین خاطر برای شرکت در این مسابقه چندین کتاب را مطالعه کردیم تا به دو کتاب ارزشمند «آخرین نماز در حلب» زندگینامه و خاطرات جوان مؤمن انقلابی شهید عباس دانشگر و همچنین کتاب «این مرد پایان ندارد» زندگی جهادی سرباز اسلام سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی رسیدیم و سؤالات ما از این دو کتاب به صورت مشترک است.

مهلت شرکت در این مسابقه تا ۱۳ دی‌ماه است که با اولین سالگرد شهادت سردار رشید اسلام سردار حاج‌قاسم سلیمانی همزمان می‌شود.

دلیل انتخاب این دو کتاب چه بود؟

ما کتاب‌های مختلفی را مطالعه کردیم که در زمینه شهدا و خاطرات آن‌ها بودند، اما دیدیم این دو کتاب از دو نسل متفاوت از هم هستند. شهدایی که از نسل قدیم تا دهه هفتادی‌ها راهشان یکی بود.

حاج‌قاسم سلیمانی کسی بود که از اول انقلاب تا امروز خودش را وقف نظام و انقلاب اسلامی کرده بود. عباس دانشگر یک شهید نوجوان دهه هفتادی، بسیار خلاق و بااخلاق و دارای شخصیت فوق‌العاده زیبا بود که این یکی از دلایلی بود که این کتاب‌ها انتخاب شدند. البته نباید فراموش کنیم نبرد سوریه و جبهه مقاومت اهمیت ویژه‌ای برای ما دارد. از نکات ارزشمند این دو کتاب می‌توانیم به نویسندگان بسیار خوب آن‌ها اشاره کنیم. نویسنده کتاب «این مرد پایان ندارد» رزمنده دوران دفاع مقدس جناب آقای سیدعلی بنی‌لوحی است. این کتاب را انتشارات راه بهشت چاپ کرده که فکر می‌کنم به نوبت پانزدهم چاپ رسیده و تا به حال استقبال مردمی از این کتاب بسیار عالی بوده. این کتاب دارای ۲۵۶ صفحه است که نزدیک به ۱۰۰ صفحه از آن تصاویر رنگی از شهید سلیمانی و دیگر یاران ایشان است. این کتاب شامل زندگی جهادی ایشان است و به این پرداخته که سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی از ابتدای زندگی جهادی تا شهادت چه فعالیت‌هایی را در نظام انقلاب اسلامی انجام داده است.

یکی از نکات خیلی جالب برای من، قسمتی از کتاب است که به سخنرانی شهید سلیمانی در یکی از یادواره‌ها می‌پردازد و در این بخش جمله معروف سردار شهید سلیمانی که گفته بودند «آقای ترامپ قمارباز من به شما می‌گویم بدان در آنجایی که فکر نمی‌کنی ما در نزدیک شما هستیم» آمده است.

کتاب «آخرین نماز در حلب» چه ویژگی خاصی دارد؟

کتاب «آخرین نماز در حلب» زندگینامه و خاطرات شهید مدافع حرم عباس دانشگر شهید شاخص استان سمنان در سال ۹۹ است. این کتاب توسط جناب آقای مؤمن دانشگر پدر شهید عباس دانشگر نگارش شده و انتشارات شهید کاظمی آن را چاپ کرده است. شهید دانشگر متولد ۱۳۷۲ در شهرستان سمنان بود. از بسیجی‌های پایگاه بسیج محله‌شان و از افراد مؤثر در مسجد محل زندگی‌شان بود.

در سال ۱۳۹۰ به عضویت سپاه درآمد و در بیستم خرداد ۱۳۹۵ در حومه جنوبی شهر حلب در سوریه به شهادت رسید. نکات بسیار زیبا و خوبی را می‌شود از زندگینامه این شهید برداشت کرد. یکی از نکاتی را که می‌توانم اینجا ذکر کنم این که شهید دانشگر زمانی که در شهر سمنان زندگی می‌کرد و نوجوان بود یک دوست شهید انتخاب می‌کند.

در خاطرات ایشان هست که با یک شهید دوست شده و از آن شهید یاری می‌گرفته و درد دل‌های خودش را به این شهید می‌گفته. اما یک نکته از وصیتنامه این شهید که در این کتاب آمده این است که «حرکت جوهره اصلی انسان است و گناه زنجیر، من سکون را دوست ندارم.

عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است، سکونم مرا بیچاره کرده.» همچنین باید گفت علت انتخاب نام راه بی‌پایان برای این مسابقه این بوده که راه انقلاب همان راهی است که قاسم سلیمانی‌ها آغاز کردند و این راه پایانی ندارد و توسط عباس‌های دانشگر و دیگر جوانان مؤمن انقلابی ادامه خواهد داشت و این راه بی پایان است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از
مشرق، مسابقه بزرگ کتابخوانی «راه بی‌پایان» ایده درخشانی است که در این روزهای کشور، می‌تواند زمینه‌ساز آشنایی بیشتر مردم با شهدا و قهرمانان واقعی کشورشان باشد. این مسابقه امسال به دو کتاب «آخرین نماز در حلب» با موضوع زندگینامه شهید مدافع حرم عباس دانشگر و کتاب «این مرد پایان ندارد» با موضوع زندگی جهادی سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی می‌پردازد. محسن امیرعبدالهیان، دبیر این جشنواره، در گفتگو با «جوان» اطلاعات کامل تری از جشنواره می‌دهد که در ادامه می‌خوانید.

ایده مسابقه بزرگ کتابخوانی راه بی‌پایان از کجا آمد؟


با آمدن ویروس منحوس کرونا برخی فعالیت‌های فرهنگی در سطح جامعه کمرنگ شد و به همین خاطر ما و دوستان‌مان در قرارگاه فرهنگی سپاه قائم آل‌محمد (عج) استان سمنان به این فکر افتادیم تا در راستای ترویج فرهنگ والای ایثار و شهادت و همچنین ترویج فرهنگ کتابخوانی مسابقه‌ای را برگزار کنیم تا بتوانیم در این مسیر قدمی هرچند کوچک برداریم. برای برگزاری هر مسابقه کتاب، محتوا بسیار مهم است، اما محتوای مسابقه ما باید محتوای جذابی باشد که مخاطب را جذب کند. به همین خاطر برای شرکت در این مسابقه چندین کتاب را مطالعه کردیم تا به دو کتاب ارزشمند «آخرین نماز در حلب» زندگینامه و خاطرات جوان مؤمن انقلابی شهید عباس دانشگر و همچنین کتاب «این مرد پایان ندارد» زندگی جهادی سرباز اسلام سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی رسیدیم و سؤالات ما از این دو کتاب به صورت مشترک است.

مهلت شرکت در این مسابقه تا ۱۳ دی‌ماه است که با اولین سالگرد شهادت سردار رشید اسلام سردار حاج‌قاسم سلیمانی همزمان می‌شود.

دلیل انتخاب این دو کتاب چه بود؟

ما کتاب‌های مختلفی را مطالعه کردیم که در زمینه شهدا و خاطرات آن‌ها بودند، اما دیدیم این دو کتاب از دو نسل متفاوت از هم هستند. شهدایی که از نسل قدیم تا دهه هفتادی‌ها راهشان یکی بود.

حاج‌قاسم سلیمانی کسی بود که از اول انقلاب تا امروز خودش را وقف نظام و انقلاب اسلامی کرده بود. عباس دانشگر یک شهید نوجوان دهه هفتادی، بسیار خلاق و بااخلاق و دارای شخصیت فوق‌العاده زیبا بود که این یکی از دلایلی بود که این کتاب‌ها انتخاب شدند. البته نباید فراموش کنیم نبرد سوریه و جبهه مقاومت اهمیت ویژه‌ای برای ما دارد. از نکات ارزشمند این دو کتاب می‌توانیم به نویسندگان بسیار خوب آن‌ها اشاره کنیم. نویسنده کتاب «این مرد پایان ندارد» رزمنده دوران دفاع مقدس جناب آقای سیدعلی بنی‌لوحی است. این کتاب را انتشارات راه بهشت چاپ کرده که فکر می‌کنم به نوبت پانزدهم چاپ رسیده و تا به حال استقبال مردمی از این کتاب بسیار عالی بوده. این کتاب دارای ۲۵۶ صفحه است که نزدیک به ۱۰۰ صفحه از آن تصاویر رنگی از شهید سلیمانی و دیگر یاران ایشان است. این کتاب شامل زندگی جهادی ایشان است و به این پرداخته که سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی از ابتدای زندگی جهادی تا شهادت چه فعالیت‌هایی را در نظام انقلاب اسلامی انجام داده است.

یکی از نکات خیلی جالب برای من، قسمتی از کتاب است که به سخنرانی شهید سلیمانی در یکی از یادواره‌ها می‌پردازد و در این بخش جمله معروف سردار شهید سلیمانی که گفته بودند «آقای ترامپ قمارباز من به شما می‌گویم بدان در آنجایی که فکر نمی‌کنی ما در نزدیک شما هستیم» آمده است.

کتاب «آخرین نماز در حلب» چه ویژگی خاصی دارد؟

کتاب «آخرین نماز در حلب» زندگینامه و خاطرات شهید مدافع حرم عباس دانشگر شهید شاخص استان سمنان در سال ۹۹ است. این کتاب توسط جناب آقای مؤمن دانشگر پدر شهید عباس دانشگر نگارش شده و انتشارات شهید کاظمی آن را چاپ کرده است. شهید دانشگر متولد ۱۳۷۲ در شهرستان سمنان بود. از بسیجی‌های پایگاه بسیج محله‌شان و از افراد مؤثر در مسجد محل زندگی‌شان بود.

در سال ۱۳۹۰ به عضویت سپاه درآمد و در بیستم خرداد ۱۳۹۵ در حومه جنوبی شهر حلب در سوریه به شهادت رسید. نکات بسیار زیبا و خوبی را می‌شود از زندگینامه این شهید برداشت کرد. یکی از نکاتی را که می‌توانم اینجا ذکر کنم این که شهید دانشگر زمانی که در شهر سمنان زندگی می‌کرد و نوجوان بود یک دوست شهید انتخاب می‌کند.

در خاطرات ایشان هست که با یک شهید دوست شده و از آن شهید یاری می‌گرفته و درد دل‌های خودش را به این شهید می‌گفته. اما یک نکته از وصیتنامه این شهید که در این کتاب آمده این است که «حرکت جوهره اصلی انسان است و گناه زنجیر، من سکون را دوست ندارم.

عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است، سکونم مرا بیچاره کرده.» همچنین باید گفت علت انتخاب نام راه بی‌پایان برای این مسابقه این بوده که راه انقلاب همان راهی است که قاسم سلیمانی‌ها آغاز کردند و این راه پایانی ندارد و توسط عباس‌های دانشگر و دیگر جوانان مؤمن انقلابی ادامه خواهد داشت و این راه بی پایان است.



منبع خبر

«راه بی‌پایان»ی که سلیمانی‌ها آغاز کردند و دانشگرها ادامه دادند بیشتر بخوانید »

اصرار شهید خزائی برای اعزام به سوریه

اصرار شهید خزائی برای اعزام به سوریه



اصرار شهید خزائی برای اعزام به سوریه

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، به مناسبت سالروز شهادت شهید محسن خزائی خبرنگار صدا و سیما که در ۲۲ آبان ماه سال ۱۳۹۵ در منطقه حلب سوریه به شهادت رسید، سید مهرداد سیدمهدی رئیس خبرگزاری صدا و سیما توئیتی را در صفحه شخصی خود منتشر کرد.

در ادامه متن و توئیت منتشر شده توسط رئیس خبرگزاری صدا و سیما را مشاهده می‌کنید:

“آخرین باری که آمد دل پرخونی از جفاهایی که به او شده بود، داشت. اصرار داشت برود سوریه. می‌گفت بگذارید بروم روسفیدتان می‌کنم و چه دیدید شاید توفیق شهادت پیدا کردم و همین هم شد و در ۲۲ آبان سال ۹۵ در حلب سوریه به شهادت رسید. طوبی له و ویل لنا.”

اصرار شهید خزائی برای اعزام به سوریه

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، به مناسبت سالروز شهادت شهید محسن خزائی خبرنگار صدا و سیما که در ۲۲ آبان ماه سال ۱۳۹۵ در منطقه حلب سوریه به شهادت رسید، سید مهرداد سیدمهدی رئیس خبرگزاری صدا و سیما توئیتی را در صفحه شخصی خود منتشر کرد.

در ادامه متن و توئیت منتشر شده توسط رئیس خبرگزاری صدا و سیما را مشاهده می‌کنید:

“آخرین باری که آمد دل پرخونی از جفاهایی که به او شده بود، داشت. اصرار داشت برود سوریه. می‌گفت بگذارید بروم روسفیدتان می‌کنم و چه دیدید شاید توفیق شهادت پیدا کردم و همین هم شد و در ۲۲ آبان سال ۹۵ در حلب سوریه به شهادت رسید. طوبی له و ویل لنا.”

اصرار شهید خزائی برای اعزام به سوریه



منبع خبر

اصرار شهید خزائی برای اعزام به سوریه بیشتر بخوانید »