مشرق

ترامپ از فرضیه زنده بودن «بن لادن» به دنبال چیست؟

ترامپ از فرضیه زنده بودن «بن لادن» به دنبال چیست؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «باراک اوباما»، رییس‌جمهور وقت آمریکا، در کاخ سفید و در شامگاه یکم ماه می ۲۰۱۱ (۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰) اعلام کرد که «اسامه بن‌لادن»، به دست ارتش آمریکا کشته شده است.

اوباما همچنین مدعی شد «کسب اطلاعات در رابطه با بن لادن در ماه آگوست گذشته افزایش یافت و نهایتا هفته گذشته ما اطلاعات کافی را در مورد محل پنهانی اسامه بن لادن به دست آوردیم و نیروهای آمریکایی حمله‌ای را در پاکستان انجام دادند و باعث کشته شدن بن لادن شدند؛ ما الان جسد بن لادن را در اختیار داریم.»

پس از اعلام خبر مرگ «بن‌ لادن»، مردم بعضی از شهرهای آمریکا به شادی پرداختند.

بیشتر بخوانید:

واکنش‌ها به تشکیک ترامپ درباره مرگ بن‌لادن

جسد «بن لادن»، به گفته ارتش آمریکا از یک ناو جنگی این کشور به آب انداخته شد.

همان زمان نیز برخی ادعا کردند که «بن لادن»، کشته نشده است؛ چرا که تصاویری که از او منتشر شد، در تطبیق با تصاویر دیگر او همخوانی نداشت؛ برخی رسانه‌ها این ادعا را مطرح کرده بودند.

بیشتر بخوانید:

از حقیقت حوادث ۱۱ سپتامبر چه می‌دانید؟

اما سرانجام این باور در میان افکار عمومی جهان پدید آمد که «بن لادن»، واقعا کشته شده است.

اکنون «دونالد ترامپ»، رییس جمهور آمریکا، در یک ادعای چالش برانگیز گفته است که «بن لادن»، سرکرده القاعده زنده است!

رییس جمهور آمریکا در توییتی ادعا کرد که «اسامه بن‌لادن»، همچنان در قید حیات است و ارتش آمریکا به جای «بن‌ لادن»، بدل او را کشته است.

بیشتر بخوانید:

بن‌لادن ۱۱ سپتامبر کجا بود؟

توییت ترامپ، جنجال گسترده‌ای در آمریکا به راه انداخت اما پرسش این است که دونالد ترامپ، چرا چنین ادعایی کرده است؟

آیا واقعا «اسامه بن لادن»، سرکرده گروه القاعده زنده است یا این که رییس جمهور آمریکا در کارزار انتخاباتی قصد دارد رقیب خود را تخریب کند؟

ترامپ هچون فردی می‌ماند که به نجات غریق نیاز دارد، اما هیچ نجات غریقی خود را برای نجات او به خطر نمی‌اندازد؛ چرا که می‌داند خود نیز غرق خواهد شد.

ترامپ در ماجرای ادعای خود دو هدف را نشانه رفته است؛ نخست، اینکه نظام سیاسی حاکم بر آمریکا را در ماجرای کشتن «بن لادن»، به چالش کشیده و حاکمیت را دروغگو معرفی کرده است و دوم، «جو بایدن»، که در زمان «باراک اوباما»، رییس جمهور پیشین آمریکا، معاون او بود، تخریب و فریبکار جلوه دهد؛ چرا که او در کابینه دولت اوباما حضور داشت و اکنون که رقابت‌های انتخاباتی در آمریکا به اوج خود رسیده است، با این ادعا گمان می‌کند رقیب را «ناک اوت» خواهد کرد.

اما ترامپ باز هم مرتکب اشتباه بزرگی شده است، اشتباهی که می‌تواند شکست او را در عرصه انتخابات مسجل کند.

ارتش آمریکا با بهره گیری از گروه ویژه خود به نام «دلتا» عملیاتی را علیه یک سرکرده القاعده در خاک پاکستان انجام داد و در پایان عملیات اعلام کرد «بن لادن» در جریان درگیری کشته شده است.

کشتن «بن لادن» برای آمریکا یک «افتخار نظامی» بود و به همین خاطر تبلیغات گسترده‌ای بر سر کشتن سرکرده القاعده به راه انداخت و از آن بهره سیاسی برد؛ چرا که در میان افکار عمومی القا کرد که آمریکا جهان را از شر یک تروریست نجات داده است و از این پس امنیت برقرار خواهد شد.

ترامپ با طرح ادعای خود در واقع ارتش آمریکا را تخریب کرده است، ارتشی که خود را «قدرتمندترین ارتش جهان» می‌داند؛ ترامپ نیز به این ارتش و تسلیحات آن می‌بالد و می‌نازد.

قطعا ترامپ به حمایت پنتاگون در کارزار انتخاباتی نیاز دارد، اما آیا اکنون که او این گونه ارتش آمریکا را ضایع کرده است، می‌تواند روی حمایت پنتاگون حساب کند؟!

ارتش آمریکا و فرمانده عملیات علیه «بن لادن» در خاک پاکستان نسبت به ادعای ترامپ واکنش نشان دادند.

«رابرت اونیل»، از تفنگداران سابق نیروی دریایی آمریکا که سال ۲۰۱۱ اعلام کرد «بن لادن» را با دستور «باراک اوباما» رییس جمهور پیشین آمریکا کشته است، در این باره گفت «مردان بسیار شجاعی با خانواده خود خداحافظی کرده و رفتند تا بن لادن را بکشند؛ ما از باراک اوباما دستور گرفتیم؛ کسی که کشتیم بدل او نبود؛ متشکرم آقای ترامپ. من می‌دانم چه کسی را کشته‌ام رفیق.»

قدر مسلم ادعای دونالد ترامپ، مبنی بر زنده بودن «اسامه بن لادن»، سرکرده گروه القاعده کمکی به او در رقابت‌های انتخاباتی نخواهد کرد حتی بلکه باعث کاهش محبوبیت و ریزش آرا ترامپ خواهد شد؛ ترامپ با رفتارهایی که از او سر می‌زند در حال نابودی خود است.

منبع: میزان



منبع خبر

ترامپ از فرضیه زنده بودن «بن لادن» به دنبال چیست؟ بیشتر بخوانید »

جلد دوم کتاب «خواص انقلاب در لحظه‌های حساس» منتشر شد

جلد دوم کتاب «خواص انقلاب در لحظه‌های حساس» منتشر شد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، در جریان فتنه سال‌های ۷۸ و ۸۸ و بعد از آن، رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها از خواص انقلاب و ضرورت‌ها و بایسته‌های مربوط به آنان سخن گفتند و از مردود شدن بعضی از خواص در جلسه امتحان یعنی رخدادها و وقایع این سالها، خبر دادند. «خواص انقلاب در لحظه‌های حساس» به این مسئله می‌پردازد؛ در این کتاب، چهار تن از شخصیت‌های انقلاب مورد بررسی قرار گرفته و علاوه‌بر زندگینامه آنان، لحظه‌های حساس فراروی هر یک از آنان و موضعگیری و اقدامات آنان در این لحظه‌ها، مطرح و تدوین شده است.

این شخصیت‌ها عبارتند از: سید محمد موسوی خوئینی‌ها، سید محمد خاتمی، آیت‌الله مهدوی کنی، آیت‌الله محمد جنتی. این کتاب علاوه‌بر بازخوانی تاریخ انقلاب و وقایع و رخدادهای حساس آن، به تبیین عملکرد و عاقبت این خواص و شناخت شخصیت‌ها و چرایی مردود شدن یا قبول شدن آنها در جریان مسائل انقلاب می‌پردازد.

در مقدمه کتاب «خواص انقلاب در لحظه‌های حساس» آمده است: «بیشترین بار امانت سبک زندگی ایمانی، اعتقادات و استقامت یک ملت، به‌دوش آگاهان و زبدگان و زمامداران آن ملت است. هرگاه اینان با بصیرت، پاکدست، مؤمن، امانتدار، با استقامت و مدبّر بوده‌اند تحولات آن ملت، به جهت مثبت حرکت کرده و سازنده و پیش‌برنده و عزّت‌بخش خواهد بود و بالعکس، اگر فاقد این خصوصیات باشند، در تنزّل و عقب‌ماندگی و فساد جامعه تأثیرگذار خواهند بود. با توجه به این نقش است که دشمنان نظام دینی جمهوری اسلامی، عمده هدف و آماج توطئه‌های خود را متوجه خواص جامعه می‌کنند تا ذهن و محاسبات آنها را عوض کرده و از این طریق مردم را به سمت خواسته‌های خود سوق دهند.»

 

منبع: کیهان



منبع خبر

جلد دوم کتاب «خواص انقلاب در لحظه‌های حساس» منتشر شد بیشتر بخوانید »

گوش به زنگ در اتاق بیضی

گوش به زنگ در اتاق بیضی



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، محمد صرفی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: رئیس‌جمهور آمریکا صبح یکشنبه در جمع هوادارانش در ایالت فلوریدا بار دیگر از توهمات خود درباره ایران گفت. ترامپ در این سخنرانی انتخاباتی مدعی شد؛ «وقتی ما (انتخابات را) ببریم، نخستین تماسی که من دریافت خواهم کرد، از طرف ایران خواهد بود، چون اقتصاد آنها به دلیل تحریم‌ها سمت جهنم می‌رود و آنها خواهند گفت که بیایید توافق کنیم.» ترامپ پیش از این نیز بارها چنین ادعایی را مطرح کرده است. او هفته پیش هم گفته بود؛ «احتمالاً اولین تماسی که بعد از پیروزی در انتخابات خواهم داشت، از جانب ایران است که برای توافق با من می‌میرند.»

او در مصاحبه با برنامه رادیویی «راش لیمبو» هم گفته بود: «اگر برنده شوم، ظرف یک ماه با ایران توافق فوق‌العاده‌ای خواهم کرد.» اردیبهشت ماه پارسال ترامپ گفته بود: «کاری که آنها باید بکنند این است که با من تماس بگیرند، و با هم بنشینیم. ما می‌توانیم به توافق برسیم… آنها باید تماس بگیرند.» ترامپ چنان در این توهم خود غرق بود که دولتش همان روزها شماره تلفنی را هم در اختیار سوئیس- حافظ منافع آمریکا در ایران- گذاشته بود تا مقامات ایران بتوانند با آنها تماس بگیرند!

لیست اظهارات ترامپ در این خصوص طولانی است. اولین اظهار نظر او در این خصوص به نمایش تلویزیونی خروج از برجام در اردیبهشت سال ۹۷ بازمی‌گردد. او در مراسم امضای خروج رسمی آمریکا از توافق هسته‌ای سخنرانی مفصلی کرد و در انتهای آن گفت: «رهبران ایران طبعاً خواهند گفت که از مذاکره درباره یک توافق جدید خودداری خواهند کرد؛ آنها از این کار خودداری می‌کنند. و ‌اشکالی هم ندارد. احتمالاً اگر من هم جای آنها بودم، همین را می‌گفتم. اما حقیقت این است که آنها خواهان یک توافق تازه و پایدار خواهند بود؛ توافقی که به سود همه ایران و مردم ایران باشد. وقتی آنها این را بخواهند، در آن زمان من آماده، مایل و قادر به انجام آن خواهم بود.» او چند هفته بعد در کنفرانس خبری خود در حاشیه اجلاس ناتو در بروکسل هم گفت: «به شما می‌گویم در یک نقطه مشخص آنها با من تماس می‌گیرند و می‌گویند که بیایید توافق کنیم.»

این موضع پرتکرار رئیس‌جمهور آمریکا که از سوی برخی از دیگر مقامات بلندپایه این کشور نیز بارها تکرار شده را از چند منظر می‌توان تحلیل و بررسی کرد و نکاتی درباره آن گفت؛

۱- تکرار چندباره این مسئله، پیش از هر چیز نشان‌دهنده نیاز ترامپ به مذاکره با ایران است. این موضوع وقتی روشن‌تر می‌شود که هرچه به موعد انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا نزدیک‌تر می‌شویم، فاصله زمانی تکرار این ادعا کاهش چشمگیری یافته و از چند ماه یک‌بار به هفتگی و حتی روزانه رسیده است. در واقع ترامپ می‌خواهد مخاطبان خود را اقناع کند که سیاستش درباره ایران کارآمد بوده و آنها فقط باید بیشتر صبر کنند تا نتیجه آن را ببینند. او قول داده بود توافقی بهتر از برجام برای آمریکا به ارمغان آورد. توافقی که هم مادام‌العمر باشد و هم مسئله موشکی و منطقه‌ای را شامل شود. برای رئیس‌جمهور پرمدعایی که خروج از برجام را یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای سیاست خارجی خود عنوان می‌کند، ناکامی در رسیدن به آنچه خیال می‌کرده و وعده داده، سنگین و غیرقابل هضم است.

برای درک میزان نیاز دولت آمریکا به کشاندن ایران پای میز مذاکره، توجه به این روایت نیویورک تایمز از طرح ابلهانه پمپئو وزیر خارجه و رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی کاخ سفید جالب است. این روزنامه می‌نویسد این دو مقام آمریکایی اسفندماه سال ۹۸ طرحی را ارائه می‌دهند که حمله‌ای محدود به نیروهای نظامی ایران در خلیج ‌فارس انجام شود تا پس از آن ایران مجبور شود پای میز مذاکره با آمریکا برود! طرح با مخالفت جدی مقامات ارتش آمریکا مواجه شده و در نهایت رد می‌شود.

۲- سؤال اساسی و مهمی که باید مطرح کرد و به آن اندیشید این است؛ چه چیزی ترامپ را نسبت به تماس و توافق با ایران امیدوار کرده و همچنان نگه داشته است؟ این سؤال را از جنبه‌های گوناگونی می‌توان مورد بررسی قرار داد. گزارش‌های غیررسمی اما جدی و قابل اتکایی وجود دارد که برخی از اپوزیسیون فراری جمهوری اسلامی ایران خود را به دولت ترامپ نزدیک کرده و در شکل‌دهی به تصورات و محاسبات آنان درباره ایران نقش دارند.

از قضا این وطن‌فروشان جزو معاندترین و البته متوهم‌ترین دشمنان ایران بوده و از هیچ خیانت و حتی جنایتی علیه کشور و مردمی که زمانی در آن و با آنها زیسته‌اند، امتناع ندارند. همکاران ایرانی بنیاد FDD از جمله این جماعت هستند که از خصایص ایرانی بودن تنها زبان فارسی آن را دارند.

البته حقارت و خیانت چنین جماعتی، برای ایرانیان نه جدید است و نه تعجب‌آور، چرا که آنها حدود چهار دهه پیش منافقین را دیدند که چگونه به مزدوری و دریوزگی صدام افتادند و رسماً علیه مردم خود با دشمن بعثی متحد شدند.

وطن‌فروشانی که امروز مستقیماً با دولت آمریکا کار کرده و پول‌های کلانی هم بابت این خیانت به جیب می‌زنند چهار دهه است که می‌گویند امسال سال پایانی جمهوری اسلامی است و دچار توهمی مزمن هستند. وقتی کانال دولت ترامپ برای مواجهه و محاسبه درباره ایران چنین جماعتی باشند، چرا نباید به تماس ایران امیدوار باشد!

اما مهم‌تر از این خائنان، نقش کسانی است که در داخل کشور با اظهارات و مواضع خود -چه آگاهانه و چه ناآگاهانه- به ترامپ امید می‌دهند. برای نمونه چند روز پیش بود که یک چهره سیاسی جریان اصلاح‌طلب در مصاحبه‌ای گفت: «ایران چاره‌ای جز مذاکره با ایالات متحده آمریکا ندارد و شرایط کشور، به خصوص در حوزه سلامت، معیشت و اقتصاد به حدی بحرانی است که در صورت پیروزی مجدد دونالد ترامپ هم باید به فکر مذاکره با آمریکا بود.»

نمونه دیگر آن‌چهره کثیرالکلامی است که اخیراً در سرمقاله یکی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب نوشت: «آقای روحانی اعتقاد دارد باید به یک شکلی حالا چه نرمش قهرمانانه یا صلح امام‌ حسن(ع)، شرایط را تغییر دهیم. چه دونالد ترامپ رئیس‌جمهور شود یا جو بایدن به پیروزی برسد دولت ظاهرا چاره‌ای جز تغییر برخی ایده‌ها را ندارد… در اینکه باید جمهوری ‌اسلامی به‌ سمتی حرکت کند و تغییراتی به‌وجود آورد تا از این مرحله عبور کنیم هیچ ‌تردیدی وجود ندارد. به نظر می‌آید با انتخاب‌شدن رئیس‌جمهور آمریکا احتمال دارد زمینه مذاکراتی هم فراهم شود. اینکه چه زمانی انجام خواهد شد، هنوز مشخص نیست. امکان دارد در دولت آقای حسن روحانی صورت بگیرد یا اینکه احتمالا در دولت آینده ما شاهد تحول و تغییر خواهیم بود. امکان دارد از دی‌ماه به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم مذاکرات جدیدی شروع شود یا اینکه زمان اصلی آن احتمالا بعد از انتخابات ۱۴۰۰ باشد».

این دست اظهارات و نوشته‌ها در فضای رسانه‌ای رسمی و غیررسمی کشور کم نیستند. حتی ارگان یکی از احزاب کشور در تحلیلی درباره رفتار تحقیرآمیز اخیر ترامپ با رئیس‌جمهور صربستان نوشت تحقیر شدن از سوی ترامپ مگر چه ‌اشکالی دارد!

یکی از اصلی‌ترین اجزای فرایند تحریم، پایش مستمر و دقیق فضای سیاسی و اجتماعی کشور تحت تحریم است که به‌طور مستمر توسط آمریکایی‌ها در حال انجام است. وقتی چنین افرادی و جریاناتی وجود دارند که مردم را ناامید و دشمن را امیدوار می‌کنند، انتظار ترامپ برای زنگ خوردن تلفن اتاق بیضی با تماس از تهران چندان هم عجیب نیست.

و اما از آنجا که منظور آمریکا از مذاکره با ایران دیکته کردن نظرات باج‌خواهانه خود به کشورمان است بدیهی است که این مذاکره هرگز صورت نخواهد پذیرفت و ترامپ یا بایدن سرافکندگی دیگری را تجربه خواهند کرد.

۳- سؤال مهم و اساسی دیگر این است؛ چه باید کرد؟ قبل از آن باید به این دو گزاره بنیادین توجه داشت؛ اولاً تا وقتی دولت آمریکا- فارغ از اینکه ترامپ رئیس‌جمهور باشد یا بایدن- به مذاکره و توافقی دیگر با ایران امیدوار باشند، فشار بر ایران را حفظ خواهند کرد. ثانیاً مذاکره فشار آمریکا را کاهش نخواهد داد بلکه ابزارهای ایران را یکی پس از دیگری گرفته و راه را برای افزایش فشار و باج‌خواهی هموارتر خواهد کرد.

در باب اینکه چه باید کرد سخن بسیار و نیاز به نوشتاری مستقل و مبسوط است اما اجمالاً باید گفت در این شرایط پرهیز از حاشیه‌سازی و بگومگوهای بی‌حاصل سیاسی ضرورتی حیاتی دارد و ناامید کردن مردم- به هر طریقی و با هر انگیزه‌ای- سم مهلک است. اگر هر کس در هر جایگاه و مسئولیتی که قرار دارد به‌صورت حداکثری و بی‌وقفه، عمل به وظیفه خود را در دستور کار قرار دهد، گامی مهم و اساسی در مأیوس‌کردن دولت آمریکا در رسیدن به رویای ضدایرانی خود برداشته است.



منبع خبر

گوش به زنگ در اتاق بیضی بیشتر بخوانید »

رشد دو برابری پشتیبانی تجهیزاتی وزارت دفاع از ناجا

رشد دو برابری پشتیبانی تجهیزاتی وزارت دفاع از ناجا



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از روابط عمومی وزارت دفاع، امیر سرتیپ حاتمی‌ در نشست راهبردی وزارت دفاع در بخشی از سخنان خود با تبریک هفته نیروی انتظامی و با تقدیم سلام و درود به ارواح طیبه تمامی شهدای سرافراز انقلاب اسلامی به ویژه شهدای والامقام نیروی انتظامی‌ گفت: با توجه به استمرار مأموریت های خطیر نیروی انتظامی، عملاً شهادت‌ها  در صحنه‌های مختلف مستمراً اتفاق می‌افتد و این باب در نیروی انتظامی همواره باز است و نیروهای مجاهد، سربلند و عزیز نیروی انتظامی همیشه در مقابله با کسانی که شرارت می‌کنند، جانشان را در طبق اخلاص گذاشته که در برخی موارد منجر به شهادت آنان می‌شود، به همین خاطر اظهار ارادت و سلام خود را در این نشست به محضر شهدا، خانواده شهدا و جانبازان نیروهای انتظامی که جانفشانی می‌کنند تقدیم می‌کنیم.  

بیشتر بخوانید:

امیر حاتمی:تحریم‌های تسلیحاتی بطور خودکار لغو شد

وزیر دفاع ضمن گرامیداشت هفته نیروی انتظامی‌ اظهار کرد: امنیت برای همه ملت‌ها، به ویژه ملت بزرگ ایران که با تهدیدهای متعددی از سوی دشمنان خبیث روبه‌روست، بسیار حائز اهمیت است و درک این نکته برای مردم عزیز ما که دفاع مقدس و جنگ تحمیلی، شرارت‌های منافقین و اتفاقات مختلفی را پشت سر گذاشته اند ، ساده است.

وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با ذکر اینکه نیروهای مسلح به‌طور عموم و نیروی انتظامی به طور اخص در ایجاد و دفاع از امنیت نقش برجسته‌ای دارند، گفت: در امنیت داخلی نیروی انتظامی در صدر بوده و زحمات اصلی تأمین و صیانت از امنیت بر عهده کارکنان خدوم و پرتلاش نیروی انتظامی است.  

امیر سرتیپ حاتمی امنیت و احساس امنیت بوجود آمده در جامعه را ارزشمند دانست‌ و ادامه داد: نیل به این مهم به میزان قابل توجهی مرهون زحمات نیروی انتظامی است.  

ببینید:

فیلم/ وزیر دفاع: تهدید اسرائیل را مستقیما پاسخ خواهیم داد

امیر سرتیپ حاتمی این احساس امنیت و آرامش را مدیون چند نکته دانست و یادآور شد: بخش قابل توجهی از این علائم و نشان ها که به نیروی انتظامی باز می‌گردد شامل برخورد مقتدرانه نیروی انتظامی است که این برخورد با حضور به موقع در برخورد با مجرمین،  خلافکاران و بزهکاران، برخورد قاطعانه را در چارچوب مقررات  لحاظ کرده و در کنار آن «پلیس» با مردم و شهروندان قانونمند با احترام، عزت و محبت برخورد می‌کند و باز هم مردم احساس آرامش داشته و این احساس را دارند که بایک پلیس فهیم، مقتدر و شجاع طرف هستند و ما نیز به عنوان یک شهروند چنین حسی داشته و نسبت به زحمات آنان قدردان هستیم.
 
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در ادامه با اذعان به اینکه مأموریت نیروی انتظامی با مأموریت سایر نیروهای مسلح تفاوت هایی دارد، خاطرنشان کرد: نیروهای مسلح در زمان صلح باید آماده باشند تا دیگران بدانند که نیروی مسلح چشمان تیز بین و بیدار و آماده کشور است و نمی‌شود به حریم آنها تعدی کرد، در حالی که نیروی انتظامی وسط میدان بوده و مأموریتش مستمر و هر روز در حال  اجرا  است.

وی پشتیبانی از نیروهای انتظامی را مأموریت همیشگی وزارت دفاع دانست و اظهار کرد: یکی از گزاره‌های مهم طرحی که تقدیم نهاد ریاست جمهوری و فرماندهی محترم کل قوا شده شده است «تجهیز و تأمین نیازهای نیروی انتظامی» بود که بحمدالله در سه سال گذشته با یک روال بسیار خوبی این امر دنبال شده و هر ساله ستاد وزارت دفاع و ستاد نیروی انتظامی یک برنامه خوبی را در چارچوب برنامه چهارساله اصلی آماده کرده و پس از بررسی و تحلیل آن، به مرحله اجرا می‌رسد که امسال سومین نمونه آنان در حال اجرا است.

امیر سرتیپ حاتمی با اعلام به اینکه این برنامه‌ها به خوبی بررسی و اجرا می‌شوند، ادامه داد: حدود ۵ درصد از پشتیبانی در سال‌های ۹۴ تا ۹۶ از بین تمام پشتیبانی‌هایی که انجام می‌دادیم متعلق به نیروی انتظامی بود و این رقم در سال‌های ۹۷ و ۹۸ به ۷ تا ۱۱ درصد پشتیبانی از نیروی انتظامی افزایش یافت که شامل رشد قابل توجهی در زمینه‌های مختلفی می‌شود.   

امیر سرتیپ حاتمی نیروی انتظامی را نیرویی مقتدر.، امین و هوشمند توصیف کرد و ادامه داد: هفته نیروی انتظامی را به تمامی جوانان و نیروهایی که مرزداری می‌کنند و حافظ مرزهای ملی این کشور که مورد طمع دشمنان این مرز و بوم است، تبریک عرض کرده و برای همگی آرزوی موفقیت می‌کنیم.

منبع: تسنیم



منبع خبر

رشد دو برابری پشتیبانی تجهیزاتی وزارت دفاع از ناجا بیشتر بخوانید »

برخورد قوه قضائیه با مفسدان اقتصادی، ترمیم‌کننده اقتدار داخلی

برخورد قوه قضائیه با مفسدان اقتصادی، ترمیم‌کننده اقتدار داخلی



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار «غلامرضا جلالی»، با اشاره به اقتدار دفاعی و امنیتی نظام جمهوری اسلامی ایران، گفت: لازمۀ هر حکومتی برای اداره امورش، اقتدار در عمل هم داخلی و هم خارجی است.

بیشتر بخوانید:

سردار جلالی: تهدید دشمن از نوع رسانه‌ای است

وی افزود: اقتدار داخلی، یعنی اینکه امورات کشور و دولت بر اساس تدابیری که تنظیم شده است، اجرا شود و حصول اطمینان از اجرای دقیق و درست آن‌ها شکل بگیرد تا مردم این اطمینان را پیدا کنند که تصمیمات درست، منطقی و اجرا هم به همین طور شکل خواهد گرفت و اگر کسی در این زمینه کج روی داشت، بتواند آن را اصلاح کند.

بیشتر بخوانید:

سردار جلالی: نیازمند «فرمانده شهری» با اختیارات بالا برای مقابله با حوادث شهری هستیم

رییس سازمان پدافندغیر عامل تصریح کرد: در حوزه اقتدار دفاعی خارجی، قدرت دفاعی و امنیتی ما در منطقه است که می‌تواند این اقتدار را نشان دهد، در واقع امنیت ملی ما را در برابر تهدیدات دشمن حفظ کند.

ایران، جزء امن‌ترین کشورهای منطقه

جلالی تأکید کرد: ما در حوزه اقتدار دفاعی بسیار موفق بودیم، توانستیم جزء امن‌ترین کشورهای منطقه باشیم، به شکلی که دشمنان تلاش کردند، امنیت کشور ما را به عنوان یک هدف قرار دهند، خوشبختانه موفق نبودند.
ایران به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل شده است.

رییس سازمان پدافندغیرعامل ادامه داد: همان که ما به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل شده‌ایم، نشان می‌دهد که در بعد اقتدار خارجی کاملاً موفق بودیم.

جلالی اظهار داشت: در حوزه اقتدار داخلی، ورود قوه قضاییه به برخورد با مفسدان اقتصادی با نگاه فراجناحی می‌تواند به ترمیم اقتدار داخلی بسیار کمک می‌کند، به شکلی که تصمیمات منطقی و درست و براساس عدالت گرفته شود و با خاطیان هم در این زمینه برخورد شود.

منبع: میزان



منبع خبر

برخورد قوه قضائیه با مفسدان اقتصادی، ترمیم‌کننده اقتدار داخلی بیشتر بخوانید »