مشرق

آمریکا یک کاروان نظامی را از عراق وارد سوریه کرد

آمریکا یک کاروان نظامی را از عراق وارد سوریه کرد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از سانا، منابع سوری از ورود یک کاروان حامل تجهیزات نظامی آمریکا از عراق به خاک سوریه خبر دادند.

بر اساس این گزارش، نظامیان آمریکایی یک کاروان حامل تجهیزات نظامی و تسلیحات را از طریق گذرگاه «الولید» در مرز عراق وارد خاک سوریه کردند.

منابع محلی در روستای السویدیه اعلام کردند که کاروانی متشکل از ۳۰ کامیون متعلق به نظامیان آمریکا حامل تسلیحات و تجهیزات لجستیکی از خاک عراق وارد سوریه شد که هدف از این اقدام تقویت نیروهای آمریکایی در پایگاه‌های غیر قانونی در حومه حسکه است.

به گفته این منابع، خودروهای نظامی هامر و بالگردهای نظامی آمریکا این کاروان را همراهی می‌کردند.

این کاروان از مرزهای سوریه به سمت منطقه الرمیلان و از آنجا با حرکت در مسیر القحطانیه -القامشلی به سمت شهر القامشلی حرکت کرد.

منبع: مهر



منبع خبر

آمریکا یک کاروان نظامی را از عراق وارد سوریه کرد بیشتر بخوانید »

بازگشت پیکر شهید حسن رجایی‌فر در روز تولد پسرش/ پدر به خانه جدید ما هم می‌آید

بازگشت پیکر شهید حسن رجایی‌فر در روز تولد پسرش/ پدر به خانه جدید ما هم می‌آید


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حماسه‌سازان خان‌طومان حلب در فروردین و اردیبهشت ۹۵، در نبردی کم‌نظیر بر دشمنان اهل بیت (ع) تاختند تا بار دیگر عاشورا به‌نفع آنان رقم نخورد.

شهیدان جانفشانی‌ها کردند تا ما مصباح‌الهدی را با دقت ببینیم، در نبرد یک ماهه مدافعان حرم وحریم اهل بیت (ع) در جبهه خان طومان ۹۵، بیشترین تلفات و خسارات به دشمنان وارد شد تا بار دیگر بر علیه اسلام ناب محمدی (ص) رجزخوانی نکنند. 

حال پس از چهار سال فراق و دوری از پیکرهای به‌جا مانده در کربلای خان طومان، ابدان مطهر شهیدان؛ حسن رجایی‌فر فرمانده مهندسی رزمی، محمد بلباسی، معاون و مسؤول پشتیبانی گردان حمزه، علی عابدینی، فرمانده غیور گروهان تکاوری، رضا حاجی‌زاده، شیرمرد، تک تیرانداز و فرمانده دسته تکاوری گردان یاسر، حجت الاسلام مجید سلمانیان مسوول فرهنگی یگان درخان طومان رجعت کردند تا دل‌های ما را صفا و جلا دهند. 

 فرمانده دیگر خان‌طومانی ما آقا رحیم، جامانده تا همچنان در انتظار آنان باشیم، پیکر شهید محمود رادمهر هم کمی بعد از تفحص پیکر یارانش شناسایی شد، همه ما مدیون شهدا و خانواده معزز شهیدان بوده و هستیم.

پس از انتشار خبر بازگشت پیکر این پنج شهید مازندرانی، در خبرگزاری فارس بر آن شدیم تا مصاحبه‌ای با خانواده این شهدا ترتیب داده و بتوانیم دلگویه‌هایشان را به گوش مردمی که جانشان را مدیون خون شهدا می‌دانند برسانیم.

 شهید مدافع حرم حسن رجایی‌فر در چهارم تیر ماه ۱۳۵۴ در یکی از روستاهای خوش آب و هوای کامی‌کلا از توابع بندپی‌غربی، شهر خشرودپی از شهرستان بابل متولد شد.

دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌اش را در همان روستا و منطقه تا سطح دیپلم به پایان رساند و از آنجایی که به کارهای الکتریکی و برق علاقه داشت، مهارت خاصی در این زمینه کسب کرد.

رجایی فر در امتداد خدمت مقدس سربازی، به سربازی دائمی نظام در آمد و در سال ۱۳۸۷ به عضویت پاسداری در سپاه درآمد، برای ارشد ثبت‌نام و در سال‌های ۹۲ تا ۹۳ در رشته مدیریت استراتژیک این رشته را به پایان رساند.

 هر زمان و مکان مأموریتی بود با جان و دل می‌پذیرفت و کارش را فقط برای رضای خدا انجام می داد و در دی ماه ۱۳۹۴ بود که برای اولین بار به ماموریت رزمی حقیقی یعنی پیکار با دشمنان زبون و کافران حربی، دشمنان اسلام و به‌خصوص شیعه در کشور سوریه رفت. 

پس از ۲۰ روز مبارزه از ناحیه کتف مجروح شد و برای معالجه و درمان به ایران بازگشت، ۱۴ فروردین ۱۳۹۵ موعد دوم ماموریتش بود، پس از رزم سنگین ۲۲ روزه در مناطق عملیاتی حلب، خان‌طومان و دیگر مناطق عملیاتی سوریه مشغول رزم بود که در روز پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت در عملیات ناجوانمردانه دشمن کافر، به همراه ۱۴ لاله خونین بال استان همیشه لاله خیز مازندران در منطقه خان طومان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

حال که بیش از چهار سال از خداحافظی این شهید با سه فرزندش می‌گذرد، خبر پیدا شدن پیکرش آخرین خبر از پدر است که به دست‌شان رسید.

مهدیه رجایی‌فر تنها دختر این شهید مدافع حرم، در گفت‌وگو با فارس از حس و حال مادرش می‌گوید؛ مادرم حال و روز خوبی ندارد، می‌توان گفت در شوک فرورفته، حال عجیبی دارد، شاید می‌توان گفت این دیدار پایان چشم انتظاری است ولی…  

وی ادامه می‌دهد؛ ۱۳ سال داشتم که پدرم از جلوی درب خانه به مقصد سوریه حرکت کرد، امید به بازگشتش تمام وجود مرا که دختر بابا بودم فرا گرفته بود، تا اینکه خبر شهادتش را شنیدیم، با خودم گفتم بابای مهربونم روزی برگرد که من جرات روبرو شدن با پیکر بی‌جانت را داشته باشم..

رجایی‌فر با بغض، بیان می‌کند؛ برادر کوچکم امیر سجاد ۶ ماهش بود، در آغوش مادرم بود که پدر با ما خداحافظی کرد، بعد از اینکه به سخن آمد بارها سراغ بابا را گرفت، به او گفتیم بابا رفته پیش خدا! گاهی با خدا قهر می‌کند می‌گوید چرا بابای مرا بردی پیش خودت!

دختر این  شهید مدافع حرم، عنوان می‌کند؛ خبر بازگشت پیکر پدرمان را به امیرسجاد ندادیم، ولی جالب است بدانید که بابای امیر سجاد در روز تولد پسرش برمی‌گردد….

وی می‌گوید؛ آقا محمد ۲۱ ساله خوشحال است از اینکه پدر از سفر برمی‌گردد، همه خوشحالیم از اینکه کل مردم از چشم انتظاری پیکر شهدا خلاص می‌شوند، فقط نمی‌دانیم پیکر بابا را ببینیم دلتنگی بیشتر خواهد شد یا کمتر! آن هم در این شرایط… 

رجایی‌فر به خوشحالی مادر اشاره کرده و ادامه می‌دهد؛ مادرم به‌خاطر امیر سجاد خوشحال است و می‌گوید در این مدت به خانه جدید آمدیم جای خالی پدرتان حس می‌شود، حال به خانه جدید می‌آید … باید به استقبالش برویم.

دختر شهید رجایی فر، یادآور می‌شود؛ در این حس و حال بیشترین چیزی را در ذهنم تداعی کرده و خودم را برایش آماده می‌کنم این است که چطور با پیکر پدر روبرو می‌شوم، رقیه سه ساله سر بریده پدرش را دید ولی من احساس می‌کنم نمی‌توانم رقیه زمانه باشم، از خدا می‌خواهم صبرم را بیشتر کند.

وی می‌گوید؛ راستش دلم نمی‌خواست خبر تفحص پیکر بابا صحت داشته باشد، دلتنگ‌تر شدم، ولی امیدوارم شهدا کمک کنند  شافی ما باشند دست ما را در این دنیایی که عدالتی در آن نمی‌بینیم بگیرند تا به کج نرویم.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق؛ ﭘﯿﮑﺮ ﻣﻄﻬﺮ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﻭﺍﻻﻣﻘﺎﻡ ﺻﺒﺢ ﻓﺮﺩﺍ ‏( ﺩﻭﺷﻨﺒﻪ ‏) ﺑﺮﺍﯼ ﻃﻮﺍﻑ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺣﺮﻡ ﻣﻄﻬﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ‏( ﻉ ‏) ﻋﺎﺯﻡ ﻣﺸﻬﺪ ﻣﻘﺪﺱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻃﻮﺍﻑ ﺑﺮ ﺿﺮﯾﺢ ﻣﻘﺪﺱ ﺍﻣﺎﻡ ﻫﺸﺘﻢ ﺗﻮﺳﻂ ﺧﺎﺩﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺁﺳﺘﺎﻥ ﻣﻘﺪﺱ،ﺣﺠﺖ‌ﺍﻻﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﻟﻤﺴﻠﻤﯿﻦ ﻣﺮﻭﯼ ﺗﻮﻟﯿﺖ ﺁﺳﺘﺎﻥ ﻗﺪﺱ ﺭﺿﻮﯼ ﺑﺮ ﭘﯿﮑﺮﻫﺎﯼ ﻣﻄﻬﺮ ﺷﻬﺪﺍ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺧﻮﺍﻧﺪ.



منبع خبر

بازگشت پیکر شهید حسن رجایی‌فر در روز تولد پسرش/ پدر به خانه جدید ما هم می‌آید بیشتر بخوانید »

افزایش اقتدار در مرزهای آبی کشور

افزایش اقتدار در مرزهای آبی کشور



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار علیرضا تنگسیری امروز در حاشیه مراسم آغاز سال تحصیلی دانشجویان پاسدار دانشگاه علوم و فنون دریایی امام خامنه ایی در زیباکنار رشت با بیان اینکه اقتدار دریایی ایران بیشتر پیش خواهد شد، اظهار کرد : ۵۲۰ ناوگروه بسیجی، برای بهره گیری از امکانات دریا و افزایش اقتدار در مرزهای آبی کشور تشکیل شده است. 

وی با اشاره به اهداف تشکیل ناوگروه‌های بسیجی افزود: ناوگروه های بسیجی با هدف آشنایی هرچه بیشتر مردم با مسائل دریا و بهره گیری از ظرفیت‌های اقتصادی آن و همچنین افزایش اقتدار مرزهای آبی و دریایی در شمال و جنوب کشور تشکیل شده‌اند. 

فرمانده نیروی دریایی سپاه بر ضرورت تلاش مجدانه برای افزایش علم و تخصص در بستر ارتقای بصیرت معنوی پاسداران تاکید کرد و گفت: تخصص و تعهد، اساس موفقیت در کسوت مقدس پاسداری است و این مهم با بهره گیری از دروس نظری، تمرینات عملی و تقویت روحیه ولایتمداری و خودباوری یکایک پاسداران میسر می‌شود. 

فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران همچنین مرور عملکرد و استفاده ی بهینه از تجربیات گذشته و حال این نیرو را ، مانع از تحریف واقعیات تاریخ درس‌آموز، در عرصه‌های سرنوشت‌سازی چون دفاع مقدس دانست و تصریح کرد: نخستین رویارویی نظامی ایران با استکبار جهانی، با نقش‌آفرینی کم‌نظیر یکی از شناورهای نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس رقم خورد که حماسه‌سازی‌های شهیدان بزرگی چون نادر مهدوی و هم رزمانش، هیمنه آمریکای جهان‌خوار را در منطقه شکست و قدرت ایمان و روحیه ی شجاعت فرزندان رشید خمینی کبیر را به جهانیان نشان داد.

منبع: فارس



منبع خبر

افزایش اقتدار در مرزهای آبی کشور بیشتر بخوانید »

ناکامی قاچاقچیان در انتقال ۳۰کیلو شیشه با پژو۴۰۵

ناکامی قاچاقچیان در انتقال ۳۰کیلو شیشه با پژو۴۰۵



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، عباس قاسمی اظهار کرد: در راستای مبارزه با مواد مخدر و مقابله با سوداگران مرگ، مأموران پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان جاسک با انجام اقدامات اطلاعاتی از انتقال مقادیری مواد مخدر توسط قاچاقچیان در شهرستان مطلع و بررسی آن را در دستور کار خود قرار دادند.  

وی افزود: مأموران با انجام اقدامات اطلاعاتی و شیوه های خاص پلیسی حین کنترل محورهای مواصلاتی به یک دستگاه خودرو پژو ۴۰۵ مشکوک و دستور ایست را صادر کردند.  

فرمانده انتظامی هرمزگان ادامه داد: راننده خودرو بدون توجه به دستور ایست پلیس و علائم هشدار دهنده اقدام به فرار کرده که پس از طی مسافتی تعقیب و گریز عرصه را بر خود تنگ دیده و خودرو را رها و با استفاده از ناهمواری های طبیعی از محل متواری شد.  

این مسئول انتظامی با بیان اینکه از خودرو توقیفی ۳۰ کیلو و ۵۰۰ گرم مواد مخدر شیشه کشف شد، تصریح کرد:دستگیری متهمان این پرونده در دستور کار پلیس قرار دارد.

منبع: فارس



منبع خبر

ناکامی قاچاقچیان در انتقال ۳۰کیلو شیشه با پژو۴۰۵ بیشتر بخوانید »

مرد ٢٥٠ کیلویی روی پاهایش می‌ایستد؟

مرد ٢٥٠ کیلویی روی پاهایش می‌ایستد؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه شهروند نوشت: «امیر آسمانی متولد زمستان است و دی ماه امسال چهل‌وپنج ساله می‌شود. دوستانش امیرخان صدایش می‌کنند. بچه‌هیأتی و پای ثابت تمام مراسم عمومی و مذهبی روستایش، «کوچ حصار قدیم» روستایی در نزدیکی‌های شهرری. همان جا که به قول خودش مرام و معرفت اهالی‌اش به همه چیز دنیا می‌ارزد. قصه زندگی امیرخان مثل همه آدم‌های دیگر تا هفت سال پیش معمولی بود تا این که در حادثه‌ای دچار نقص عضو می‌شود. عقربه‌های ترازو این روزها وزن او را بیش از ٢٥٠ کیلو نشان می‌دهد. امیر روزها را می‌شمارد تا امکانی برای عمل جراحی‌اش فراهم شود و بتواند زندگی عادی را در پیش بگیرد.

درست است که این روزها حال و روز خوشی ندارد، اما نه توکل بر خدا را یادش می‌رود، نه شکر به درگاهش را. می‌گوید: «هفت سال پیش پیک موتوری یک رستوران بودم، بچه‌های هیأت برای مناسبات نیمه‌شعبان برنامه‌ای داشتند. من هم برای این که زودتر به جمع دوستان برسم، برای تحویل آخرین سفارش راهی آدرس شدم، اما در جاده «کلحصار» به سمت اسماعیل‌آباد، نزدیکی‌های پمپ بنزین تصادف و همان لحظه، درد زیادی در پاهایم احساس‌کردم. من به بیمارستان منتقل شدم، اما در معاینات اولیه که حدود سه روز کامل طول کشید، اعلام شد هیچ مشکلی وجود ندارد و فقط دچار کوفتگی شده‌ام.»

آن روز امیر بیمارستان را به سمت منزل ترک می‌کند، اما درد او را تا سه ماه رها نمی‌کند؛ به طوری که از شدت درد مجبور می‌شود روی پهلوی سمت چپ رو به دیوار بخوابد و با قراردادن آینه مقابل صورتش با افراد پشت سر ارتباط بگیرد: «وضع خیلی بدی بود. اطرافیان فکر می‌کردند دروغ می‌گویم، اما درد لحظه‌ای رهایم نمی‌کرد. تا این که دوباره به بیمارستان رفتیم و در مراجعه بعدی پزشک اعلام کرد که در همان تصادف لگن سمت راست من دچار شکستگی شده است، اما دیگر کار از کار گذشته بود.»

شکستگی لگن و جوش‌خوردن خودش دیگر رمقی برای راه‌رفتن عادی امیر نگذاشت؛ هرچند او تلاش کرد با تکیه بر عصاهایش به زندگی روزمره ادامه دهد؛ البته بدون هیچ شغل و پشتوانه مالی. امیر می‌گوید: «ادامه شغل پیک موتوری با توجه به عصاها امکان‌پذیر نبود. مجبور بودم با تشکیل پرونده ازکارافتادگی برای تأمین معاش خانواده از نهادهای حمایتی کمک بگیرم که این کار هم با هزارویک مشکل به سرانجام رسید؛ به طوری که مجموع درآمد من در ماه با احتساب مستمری کمیته امداد، یارانه و کمک هزینه معیشتی رقمی معادل ٥٤٠‌هزار تومان است و این مبلغ در کنار هزینه‌های سنگین درمان، دو فرزند، همسر و پدر ازکارافتاده در یک خانه قدیمی هیچ است.»

امیر در حالی برای ما درد و دل می‌کند که این روزها حجم شمکش به بزرگ‌ترین حد ممکن رسیده و هفته‌هاست برای انجام عمل جراحی و خلاصی از این وضع در بیمارستان نورافشار بستری است. او ادامه می‌دهد: «مهرماه سال گذشته با تپش قلب و علایم دیگر که راه نفس‌کشیدن را بر من سخت کرده بود، به بیمارستان مراجعه کردم. پزشکان سکته قلبی تشخیص دادند و گفتند باید آنژیوگرافی شوم.»

خنده تلخی می‌کند و می‌گوید: «با هزار درد سر هزینه ٧-٦‌میلیون تومانی آنژیو را با ٣‌میلیون و ٥٠٠‌هزار تومان انجام دادیم، به امید این که بخش عمده این هزینه را از نهادهای حمایتی خواهیم گرفتیم. این در حالی است که متاسفانه فقط ٣٠٠‌هزار تومان از ما حمایت کردند، مبلغی که پول داروهای مرا هم شامل نمی‌شد.»

تکرار سکته قلبی به فاصله کمتر از یک ماه مشکلات امیر را دوچندان می‌کند؛ به طوری که آنژیو دوباره و دغدغه هزینه‌های سنگین درمان او را نگران‌تر از قبل می‌کند: «بعد از سکته قلبی دوم، وضع سلامتی‌ام وارد فاز جدیدی شد. توده‌ای سفت زیر شکمم احساس کردم. اول جدی نگرفتم، اما وقتی دیدم هر روز شکمم بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود، به بیمارستان مراجعه کردم. حتی سونوگرافی و تکه‌برداری هم انجام شد، اما تشخیص پزشکان آب‌آوردن شکم بود و تجویزشان بستری برای تخلیه این آب. چاره‌ای جز بستری‌شدن نداشتم، اما درست در شرایطی که کرونا شیوع پیدا کرده بود و به توصیه پزشکان با توجه به حجم بالای بیماران کرونایی در بیمارستان فیروزگر و بهارلو، تا اردیبهشت این کار را به تعویق انداختم. بماند که زندگی با این شکم و مشکلاتش چه مصائبی را پیش روی من قرار داده بود. از گیرکردن در دستشویی قدیمی خانه گرفته تا زمین خوردن میان حیاط و کمک همه همسایه‌ها برای انتقالم به داخل خانه. بعد از اردیبهشت به واسطه یکی از همسایه‌ها سونوگرافی را به یکی از پزشکان حاذق به نام دکتر فروغی نشان دادیم و ایشان تشخیص‌دادند ورم شکم به علت آب آوردن نیست، بلکه ریزش چربی‌های بدن بعد از سکته دوم علت این امر است و باید هر چه سریع‌تر حتی با وجود ریسک مرگ، تن به عمل جراحی دهم.»

کمپینی برای کمک به امیرخان

امیر خودش را برای جراحی آماده می‌کند، اما این تازه شروع ماجراست؛ چراکه با توجه به بیماری قلبی باید قبل از جراحی بالن می‌زد و در مرحله بعد، پزشکی که قبول می‌کرد او را جراحی کند، دغدغه بعدی‌اش بود: «با چندین پزشک و بیمارستان صحبت کردیم تا این که سرانجام دکتر سلیمی پذیرفت بدون نیاز به بالن زدن در بیمارستان نورافشار مرا جراحی کند. همین یک قدم کافی بود تا مشکلات بعدی هم یکی‌یکی حل شود. از ورود خیرینی مثل کمیل نظافتی گرفته تا برداشتن موانع بعدی جراحی.»

حجت‌الاسلام والمسلمین کمیل نظافتی که امیر در هر کلامش از او تقدیر و برایش دعای خیر می‌کند، خیلی اتفاقی با او آشنا شده است: «آن روز که با امیر خان آشنا شدم برای پیگیری پرونده پیوند کلیه بنده خدایی به بیمارستان بقیه‌الله رفته بودم. از آنجا برای سرکشی به وضع بانوی سرپرست خانواری به کرج رفتم. یکی از دوستان روحانی‌ام عکس امیرخان را نشانم داد و گفت این بنده خدا به کمک نیاز دارد. بلافاصله از کرج به شهرری رفتم و وقتی وضع او را دیدم، قول دادم برای سلامتی‌اش هر کاری که از دستم برمی‌آید انجام دهم.»

نظافتی وقتی وضع امیر را می‌بیند، از دوستان دیگرش دعوت می‌کند تا پای کار بیایند و کمپینی را تشکیل می‌دهد تا با جمع‌آوری ٣٠‌میلیون تومان هزینه‌های مورد نیاز برای جراحی امیر را تأمین کنند.

ماجرای تخت ٦٥میلیونی!

در سایه لطف خدا و حمایت خیرین، امیر در بیمارستان نورافشار بستری می‌شود، اما ٢٤ ساعت بعد از بستری اعلام می‌شود برای جراحی او تختی نیاز است که بتواند وزنش را تحمل کند. تأمین این تخت که بتواند حداکثر ٣٠٠ کیلو وزن را تحمل کند به ٦٥‌میلیون تومان نیاز داشت که آن هم توسط خیرین در صحنه تأمین شد و امیر از خانه به اتاق عمل رفت: «آن روز به اتاق عمل رفتم، اما پزشک وقتی وضع شکمم را دید، ترجیح داد با تأخیر انداختن روز عمل فرصت دوباره‌ای به کوچک‌ترشدن حجم شکمم دهد تا جراحی با ریسک کمتری دنبال شود.»

حالا بعد از چند روز شکم امیر خان کوچک‌تر شده است و او بعد از دو سال می‌تواند دوباره با کمک عصا روی پاهایش بایستد. سهم دوستان امیر خان در این وضع را نمی‌شود نادیده گرفت. نام داود از سرزبانش نمی‌افتد و می‌گوید مانند دو برادر هستیم، یک روح در دو قالب. داود دستی بر شانه‌اش می‌زند و می‌گوید: «از همان روز نخست تصادف کنار امیر خان بودم، همه بچه‌های هیأت و روستا دست‌به‌دست هم دادند تا روند درمان امیر با کمترین مشکلی دنبال شود، گلریزان و امیر را راهی بیمارستان کردیم. امیدواریم بعد از تحمل همه این سختی‌ها جراحی روز یکشنبه با موفقیت انجام شود و دوباره بتوانیم او را روی پاهای خود ببینیم.»

عمل جراحی امیر امروز بیستم مهرماه در بیمارستان نورافشار انجام می‌شود.



منبع خبر

مرد ٢٥٠ کیلویی روی پاهایش می‌ایستد؟ بیشتر بخوانید »