مشرق

«فروغ ابدیت»؛ بازنمایی شیعی از شخصیت پیامبر اسلام (ص)

«فروغ ابدیت»؛ بازنمایی شیعی از شخصیت پیامبر اسلام (ص)



سعید طاووسی مسرور، پژوهشگر تاریخ اسلام بر اهمیت استفاده از اسناد معتبر در تحلیل‌های تاریخی اشاره کرد و شناسایی و بهره‌گیری از اسناد قابل اطمینان را از ضروریات هر پژوهش تاریخی عنوان کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کتاب «فروغ ابدیت» نوشته جعفر سبحانی، با نگاهی نو به سیره نبوی، به عنوان بیستمین اثر از مجموعه «صد کتاب ماندگار قرن» در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران معرفی و بررسی شد. این کتاب که به‌عنوان منبعی معتبر در تحلیل سیره پیامبر (ص) و پاسخ به شبهات دینی شناخته می‌شود، در نشستی با حضور سعید طاووسی مسرور، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، و حجت‌الاسلام والمسلمین احسان بهرام‌لو، پژوهشگر تاریخ اسلام، و مجتبی سلطانی احمدی، دبیر نشست و تاریخ‌پژوه برگزار شد.

در ابتدای نشست، مجتبی سلطانی احمدی بر تأثیر عمیق کتاب «فروغ ابدیت» بر علاقه‌مندان به سیره نبوی تأکید کرد و گفت: این کتاب به عنوان منبع مطالعاتی از دوران دانش‌آموزی تا دانشگاه معرفی شده و با قلم روان و مستندات تاریخی خود، به پاسخ‌گویی به شبهات می‌پردازد.

وی همچنین به تأکید نویسنده بر تفاوت بین وقایع‌نگاری و تاریخ تحلیلی اشاره کرد و لازمه ورود به به حوزه تاریخ اسلام را تسلط بر کلام، فقه، تفسیر و حدیث دانست.

کتاب «فروغ ابدیت» نوعی وقایع‌نمایی و بازنمایی تاریخ است/ بهره‌گیری از اسناد معتبر

این کتاب نگاهی جامع به سیره پیامبر از منظر شیعه دارد

در ادامه نشست، سعید طاووسی مسرور، ضمن تبریک به مناسبت میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام صادق (ع)، به چالش‌های مرتبط با تاریخ انتشار کتاب‌ها و اهمیت آن در پژوهش‌های علمی اشاره کرد. وی توضیح داد: شناخت دقیق زمان انتشار آثار علمی و فرهنگی به ما این امکان را می‌دهد که تأثیرات آن‌ها بر جریان‌های فکری و فرهنگی معاصر را بهتر درک کنیم.

طاووسی همچنین به تاریخ انتشار اولیه کتاب «فروغ ابدیت» و تجدید چاپ‌های متعدد آن اشاره کرد و گفت: «این کتاب تاکنون ۴۱ بار تجدید چاپ شده است، که نشان‌دهنده جایگاه مهم آن در محافل علمی و فرهنگی است. این امر پژوهشگران را قادر می‌سازد که روند تأثیرات و بازخوردهای این اثر را در طول زمان بررسی کنند و به تحلیل‌های دقیق‌تری از تأثیرات آن بر جامعه دست یابند.

این تاریخ‌پژوه به تأثیر گسترده کتاب «فروغ ابدیت» در سطح جهانی اشاره کرد و ترجمه‌های متعدد این اثر به زبان‌های عربی، اردو، بنگالی، پرتغالی، فرانسوی و انگلیسی را نشان‌دهنده تأثیر آن فراتر از مرزهای زبان فارسی و جامعه شیعی دانست.

وی همچنین به کمبود منابعی که شیعیان در پنج قرن اول هجری درباره پیامبر (ص) تولید کرده‌اند، اشاره کرد و این کمبود را خلائی قابل توجهی در سیره‌نگاری با نگاه شیعی دانست. به عقیده طاووسی، کتاب «فروغ ابدیت» به‌عنوان پاسخی به این نیاز تألیف شده تا نگاهی جامع به سیره پیامبر (ص) از منظر شیعه به جهانیان ارائه دهد.

این پژوهشگر تاریخ اسلام نقدی به کتاب «فروغ ابدیت» وارد کرد و اظهار داشت: تحلیل‌های آیت‌الله سبحانی عمدتاً کلامی و اعتقادی است و ممکن است برخی از مسائل تاریخی در این تحلیل‌ها به دقت بررسی نشده باشد.

وی همچنین بر اهمیت استفاده از اسناد معتبر در تحلیل‌های تاریخی اشاره کرد و شناسایی و بهره‌گیری از اسناد قابل اطمینان را از ضروریات هر پژوهش تاریخی عنوان کرد.

طاووسی در پایان نگارش‌هایی که به سیره پیامبر پرداخته شده است را نوعی وقایع‌نمایی و بازنمایی تاریخ دانست و کتاب «فروغ ابدیت» را نیز نوعی بازنمایی شیعی از شخصیت پیامبر اسلام (ص) عنوان کرد.

کتاب «فروغ ابدیت» نوعی وقایع‌نمایی و بازنمایی تاریخ است/ بهره‌گیری از اسناد معتبر

رویکرد آیت‌الله سبحانی در نگارش تاریخ اسلام، تحلیلی است

در ادامه این نشست، احسان بهرام‌لو، دانش‌آموخته حوزه و دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام، به توصیف استنادی نویسنده کتاب «فروغ ابدیت» پرداخت. وی با اشاره به زندگینامه نویسنده، خاطرنشان کرد که او در سن بیست و هشت سالگی کتاب تهذیب‌الأصول مرحوم امام خمینی (ره) را تقریر کرده است؛ همان کتابی که امام در مقدمه‌اش به ستایش این محقق جوان پرداخت.

بهرام‌لو به نشریه مکتب اسلام که توسط اساتید و بزرگان حوزه برای پاسخ به سوالات دینی تأسیس شد، اشاره کرد و گفت: نویسنده از شماره یک این مجله، بحث تاریخ تحلیلی صدر اسلام را آغاز کرده و در مدت دوازده سال، ۱۲۰ مقاله در این زمینه منتشر کرده است. این مقالات به گونه‌ای تنظیم شده بودند که به وضوح نشان‌دهنده فرایند نگارش کتابی جامع بودند.

این پژوهشگر به تعریف نویسنده از تاریخ و روش‌شناسی او اشاره کرد و بیان داشت: آیت‌الله سبحانی تاریخ را به عنوان نگارش حوادث گذشته بر اساس مدارک معتبر تعریف می‌کند و بر اهمیت تحلیل علل و نتایج تأکید دارد.

بهرام‌لو با اشاره به فضای سیره‌نگاری در دهه ۶۰، گفت: در آن زمان، بیشتر آثار تاریخی با رویکرد روایی نوشته می‌شدند و نویسندگان از جمله مرحوم شیخ عباس قمی و دکتر آیتی نیز از این قاعده مستثنی نبودند. در این شرایط، آیت‌الله سبحانی به‌عنوان یک طلبه جوان به نوشتن تاریخ اسلام با رویکرد تحلیلی پرداخته و به نوعی در این زمینه پیشگام شده است.

این دانش آموخته حوزه و دانشگاه همچنین اضافه کرد: این رویکرد جدید و متفاوت آیت‌الله سبحانی، علاوه بر آنکه یک گام مهم در تاریخ‌نگاری اسلامی محسوب می‌شود، نشان‌دهنده تلاش او برای ارائه تحلیلی جامع و مستند از وقایع تاریخی است که به‌ویژه در حوزه علمیه قابل تحسین است.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به ویژگی‌های کتاب فروغ ابدیت از زبان آیت‌الله سبحانی اشاره کرد و گفت: آیت‌الله سبحانی تأکید دارد که کتاب را به گونه‌ای نوشته برای عموم مردم قابل فهم باشد و از تفصیل‌های غیر ضروری اجتناب کند. همچنین کتاب بر مبنای منابع دست اول و اصیل از قرون درخشان اسلامی نوشته شده و به منابع دست دوم کمتر توجه شده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«فروغ ابدیت»؛ بازنمایی شیعی از شخصیت پیامبر اسلام (ص) بیشتر بخوانید »

یدیعوت: حزب الله بیش از ۸۰۰ هزار اسرائیلی را زیر خط آتش برد

یدیعوت: حزب الله بیش از ۸۰۰ هزار اسرائیلی را زیر خط آتش برد



بیش از ۸۰۰ هزار صهیونیست در شعاع آتش حزب الله و مقاومت قرار گرفته و مجبور به فرار به داخل پناهگاه‌ها شده‌اند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه یدیعوت آحارانوت در گزارشی در این رابطه اعلام کرد، فقط طی یک شب حزب الله و گروه‌های شبه نظامی در عراق باعث شدند بیش از ۸۰۰ هزار شهرک نشین در شعاع آتش قرار گرفته و مجبور به فرار به پناهگاه‌ها بشوند.

در ادامه این گزاش آمده است، اهال شمال (فلسطین اشغالی) از کریات بیالیک گرفته تا ناصره، الجلیل علیا تا عکا، شفاعمر، بریکا، دالیت، کرمل و آسویا و البته بسیاری از شهرک ها، کیبوتس‌ها و روستاهای اطراف این مناطق همگی دیشب را تا صبح در پناهگاه‌ها سپری کردند.

علت فرار هم موشک باران گسترده‌ای بود که حزب الله انجام داد و باعث شد بیش از ۸۰۰ هزار نفر تحت تاثیر آن قرار بگیرند و هر چند دقیقه یکبار صدای آژیرهای خطر حمله هوایی شنیده شود.

امروز صبح هم برای اولین بار حزب الله مجموعه‌ای از موشک‌ها را به سوی کریات بیالیک شلیک کرد و باعث آسیب رساندن به شماری از ساختمان‌ها و خودروها شد که تصاویر منتشر شده نشان دهنده حجم گسترده خرابی‌های این حمله موشکی است.

این رسانه اعتراف کرد شدت حملات حزب الله به حدی شدید بود که ژنرال راوی میلو فرمانده جبهه داخلی ارتش اسرائیل فورا به این محل رفت تا از نزدیک از حجم خسارات وارد شده مطلع شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

یدیعوت: حزب الله بیش از ۸۰۰ هزار اسرائیلی را زیر خط آتش برد بیشتر بخوانید »

چرا آیت‌الله مجتبی خامنه‌ای کلاس درس خارج را تعطیل کرد؟

چرا آیت‌الله مجتبی خامنه‌ای کلاس درس خارج را تعطیل کرد؟



تعطیلی درس آیت الله سیّد مجتبی خامنه‌ای،‌ بسیار مورد توجّه و گفتگو و تحلیل قرار گرفت. امّا آنچه علّت حقیقی تصمیم ایشان می‌تواند باشد اقتدای ایشان به سیره‌ی علمای سلف است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حجت‌الاسلام والمسلمین سعید صلح میرزایی از اساتید حوزه و عضو مجلس خبرگان در یادداشتی با عنوان «استادی اخلاقی و متًقی» نوشت:

۱)‌ بارها استاد مجتهدی تهرانی(ره) از ورع و احتیاط شدید آیت الله سیّد مجتبی خامنه‌ای تمجید می‌کرد. بعدها از کارکنان دفتر قم حضرت آقا نیز این توصیفات را شنیدم. و در جلساتی که خدمت حاج آقا مجتبی رسیدم نیز این ورع را یافتم.

۲) در حوزه‌های علمیه،‌ کرامتهای رفتاری را دیده یا شنیده‌ایم که وقتی برای دیگران تعریف می‌کنیم یا باور نمی‌کنند یا تعجّب می‌کنند. یکی از اساتید بنده دو هفته اول را به حوزه نمی‌آمد تا درسهای دیگر اساتید تشکیل شود. چون دیده بود که سالهای قبل،‌ با تشکیل کلاس ایشان،‌ جذابیت درسشان آنقدر بالا بود که دروس دیگر اساتید را تعطیل می‌کرد.

۳)‌ اخیراً خبری منتشر شد که ۱۶۰۰ نفر از طلاب مقطع خارج حوزه‌های علمیه قم و مشهد و دیگر استانها برای شرکت مجازی در درس آیت الله سید مجتبی خامنه‌ای ثبت نام کرده‌اند اما ایشان در اولین روز درس، تعطیلی موقت این درس را اعلام کرده‌اند.

۴) تعطیلی درس آیت الله سیّد مجتبی خامنه‌ای،‌ بسیار مورد توجّه و گفتگو و تحلیل قرار گرفت. امّا آنچه علّت حقیقی تصمیم ایشان می‌تواند باشد اقتدای ایشان به سیره‌ی علمای سلف است. علمای اخلاقی گاهی که درس خود را پررونق می‌دیدند برای تربیت نفس خود آن درس را تعطیل می‌کردند مگر اینکه حجّتی می‌یافتند تا با آن احتیاط اخلاقی خود، مخالفت کنند.

۵) باخبر شدم برخی از علمای بزرگ و شاگردانشان از ایشان خواسته‌اند درس را برقرار نمایند و امیدوارم این درس پراستفاده تشکیل گردد. آنچه باعث خنده است تحلیلهای پوچ و مادّی ضدّانقلاب و منافقان است که با نگاه دنیوی خود به تحلیل این پدیده‌ها می‌پردازند.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا آیت‌الله مجتبی خامنه‌ای کلاس درس خارج را تعطیل کرد؟ بیشتر بخوانید »

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!



حتی با محافظان حضرت آقا گفت‌وگو کردیم و عموم این افراد کسانی بودند که پیدا کردنشان راحت نبود. ولی اول با لطف خدا و بعد با همکاری خانواده شهدا توانستیم با این افراد ارتباط بگیریم.

گروه جهاد و مقاومت مشرق – در هفته دفاع‌مقدس، نشست بررسی کتاب «راز ‌بی‌بی جان» پربرکت بود. غیرازخانم الناز عباسیان که به‌عنوان نویسنده دعوت ما را پذیرفت، خانم مهدیه زکی‌زاده به نمایندگی از انتشارات روایت فتح و حجت‌الاسلام سیدحمید علم‌الهدی، (برادر شهید) و همسرشان به نمایندگی از خانواده شهید علم‌الهدی در گفتگو حاضرشدند.همه‌مان تلاش کردیم چراغی باشیم برای بهتر دیده‌شدن این کتاب که زوایای پنهانی از زندگی یک شیرزن را نشان‌مان می‌دهد.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

از آغاز کار این کتاب برایمان بگویید.
الناز عباسیان: پیشنهاد این موضوع از طرف انتشارات روایت فتح به من داده شد. خانم زکی‌زاده تماس گرفتند و موضوع را مطرح کردند. آن لحظه من فکر می‌کردم مادر هنوز در قید حیات هستند.۱۷- ۱۸ سالی بود که از شهدا می‌نوشتم و کارم بیشتر در حوزه مادران شهدا بود و به‌راحتی پذیرفتم چون نسبت به کار با مادران شهدا حس خوبی داشتم.فکر نمی‌کردم ایشان ۳۳ سال پیش به رحمت خدا رفته و کسانی که با او ارتباط تنگاتنگی داشتند نیز در قید حیات نیستند. حتی فکر می‌کردم این خانواده در تهران ساکن هستند و نمی‌دانستم باید منابع‌مان را از اهواز پیگیری کنیم.من با خواب‌هایم زندگی می‌کنم. حدودا شش‌ماه پیش از این‌که این کار به من پیشنهاد داده شود، خواب عجیبی دیدم و آن خواب برای من بسیار باارزش بود. می‌دانستم پرونده‌ای از شهید عزیزی به دست من می‌رسد. بعد از مدت‌ها متوجه شدم که شمایل آن مرد در خواب من، چقدر شبیه شهید عزیز سیدحسین ‌علم‌الهدی است.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!
مادر شهید سیدحسین علم‌الهدی در زمان جنگ

درگذشت پری‌خانم
تازه می‌خواستم کار را شروع کنم که با دختر مرحوم ‌بی‌بی خدیجه تماس گرفتم. پری‌خانم گفتند که با شما هماهنگ می‌کنیم چون ایشان مریض‌احوال و به کرونا مبتلا بودند. شنیدم که چند روز بعد ایشان به رحمت خدا رفتند. خانواده تحت‌تاثیر فوت ایشان قرار داشتند. در آن دوره اکثر اعضای خانواده کرونا گرفته بودند و شروع کار ما تا مهرماه سال ۱۳۹۹ به تاخیر افتاد.در اولین دیدار ما با خانواده شهید همه با ماسک و الکل حاضر شدند و درفاصله دوری ازهم نشسته بودیم.این مصاحبه برای من عجیب بود. می‌ترسیدم مشکلی ایجاد کنم، چون از خواهران سن و سالی گذشته بود و خانواده هنوز داغدار بودند.

به یاد دارم پری‌خانم از اول تا آخر آن جلسه گریه می‌کردند. شروع کار ما این‌طور بود و خود من از این بابت ناراحت بودم.نوشتن از بی‌بی‌جان برای من مانند کار در معدن بود که می‌شکافتیم، پیش می‌رفتیم و به طلا دست می‌یافتیم. از ‌بی‌بی‌جان به خانواده‌ای رسیدیم که هرکدام از اعضایش پتانسیلی خاص برای داستانی متفاوت دارند. به دختران و پسران ایشان رسیدیم؛ به اطرافیان و کسانی که در چایخانه اهواز و تهران با ‌بی‌بی‌جان بودند.هر کدام از این مراحل گنجی بود. خصلت‌هایی از ‌بی‌بی جان به دستم می‌آمد که حیران می‌ماندم. ماجراهایی تعریف می‌شد که وقتی برای خانواده تعریف می‌کردم به من می‌گفتند ما نمی‌دانستیم و برای من بسیار جالب بود.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!
الناز عباسیان / نویسنده

گفتند عجله نکنید!
ازطرف روایت فتح به من گفته شد دست شما باز است ووقت دارید وبا حوصله کار کنید، چون نمی‌خواستند بعد از اتمام کار متوجه شوند با یکی از افراد مرتبط مصاحبه نشده یا اثری جا مانده و روایتی مفقود است.فکر کردم می‌توانم کار را زیر یک سال جمع کنم چون دیگر کتاب‌های من نهایتا با ۲۰ تا ۳۰ مصاحبه و رجوع به تعدادی کتاب در عرض یک سال به انتشارات تحویل داده می‌شد، ولی مصاحبه‌های این کتاب خیلی زیاد شد و من هم دلم نمی‌آمد جمعش کنم. حاج حمید هم کمک می‌کرد و مرتبا شماره‌هایی ارسال می‌کرد.

خدمت خیلی از عزیزان رفتیم و بعد به جایی رسیدیم که مصاحبه‌های ما بیشتر از حجم کتاب شده بود. باید ۲۰۰ صفحه تحویل می‌دادیم اما حدود ۵۰۰ صفحه مطلب داشتیم. دوستان در روایت فتح لطف کردند و اجازه بالا بردن حجم کتاب را تا ۳۰۰ صفحه صادر شد. اما باید باز هم بخشی از مصاحبه‌ها حذف می‌شد. قرار بر این بود کتاب دو جلدی باشد.بنا بر لیست در دستم با حدود ۹۰ نفر گفت‌وگو شد که این تعداد لزوما افراد عادی نبودند. برای مثال یکی از آنها آقا مجتبی، پسر شهید مطهری و عروس شهید مطهری بودند. با خانواده شهید رجایی مصاحبه شد.

حتی با محافظان حضرت آقا گفت‌وگو کردیم و عموم این افراد کسانی بودند که پیدا کردنشان راحت نبود. ولی اول با لطف خدا و بعد با همکاری خانواده شهدا توانستیم با این افراد ارتباط بگیریم. آقای آهنگران هم به ما کمک زیادی کرد و در مورد بخش‌هایی از کتاب، ایشان واسطه ارتباط‌ما با خانواده‌هایی در اهواز بود که کار آسانی نبود. باید بگویم ‌بی‌بی جان قلاب را انداخت و مرا به طرف خودش کشید.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

چطور برای تدوین کتاب به این سیستم رسیدیم و زاویه دید دانای کل و سوم شخص را انتخاب کردید؟
حدود ۱۳ تا ۱۴ نفر از مصاحبه شوندگان را از لیست ‌بی‌بی جان حذف کردیم و برای کتاب سید حسین نگه داشتیم چون اختصاصا در مورد ایشان بود. سیر تاریخی کتاب سه برهه مهم تاریخ ایران را در بر می‌گیرد. کسی که این کتاب را می‌خواند تاریخ معاصر را ورق می‌زند.

کنش‌گری نوجوانانه و حتی کودکانه سوژه با موضوع کشف حجاب رضاخان و نوع مبارزه او با موضوع، مخالفت با کاپیتولاسیون درحالی که مسئولیت بچه‌های خود و خواهرش را بر عهده داشت. او نه در سال‌های نزدیک به پیروزی انقلاب، بلکه در سال ۱۳۴۲ فعالیت انقلابی داشت.حیف است از همسر ایشان یاد نکنم. این دو با وجود تفاوت سنی، زندگی عارفانه‌ای با هم داشتند و ‌بی‌بی جان تحت تاثیر ایشان رشد کرد. برای من عجیب است که در آن دوران چطور یک زن کم سن و سال در اهواز خانم‌ها را جمع می‌کند و برای سلامتی آیت‌ا… خمینی مراسم ختم صلوات هفتگی می‌گیرد؟! رساله امام را می‌خوانند، طومار ‌می‌نویسند، امضا می‌کنند و به شاه تلگراف می‌فرستند که این تلگراف در اسناد ساواک موجود است.

هر برهه زندگی این زن الگوست و باید به آن پرداخته شود. حیف است از زندگی چنین الگوهایی فیلم ساخته نشود و آنها به زنان و مادران معرفی نشوند.من توفیق داشتم و در خدمت مادران شهید بودم، ولی بسیاری از این مادران به‌واسطه شهادت پسران‌شان وارد فعالیت و کنشگری شده‌اند، اما ‌بی‌بی جان قبل از شهادت پسرش، فرمانده‌ای در جامعه زنان بود. ‌بی‌بی جان، عمری کوتاه، ولی با برکت داشتند.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

تجدید بیعت با امام
پس از پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ دوران سکوت بسیاری از مادران شهداست، ولی این مادر در آن دوره شخصیتی طلایی بود. زنان را جمع می‌کند و از اهواز با وسایل حمل‌ونقل آن زمان برای تجدید بیعت با امام راهی تهران می‌شوند. یکی از آن زنان به ما گفت ‌بی‌بی جان در تک‌تک ماها را می‌زد و می‌گفت من راهی می‌شوم اگر دوست دارید بیایید و اگر طلایی دارید در راه انقلاب بدهید. این کارها به ذهن چه کسی می‌رسد؟!در سه ماهه اول جنگ بسیاری جان خودشان و فرزندان‌شان را برداشتند و به جایی امن رفتند. این مادر نه‌تنها از شهر نرفت، بلکه به مادران دیگر گفت شهر را خالی نکنند.

عکسی از ‌بی‌بی جان در میان آوارهای بمباران اهواز وجود دارد. این زن در آن زمان خانه خود را خالی کرده و به مامنی برای رزمنده‌ها و پایگاهی برای کمک به جبهه تبدیل کرده است.یکی از پارامترهای سوگ‌درمانی این است که وقتی کسی عزیزی را از دست داده و به آرامش رسیده، دیگر داغداران را تسلی بدهند. ‌بی‌بی جان اوایل جنگ سوگ‌درمانی را درک کرده بود و همراه با مادران شهید به دیگر مادران داغدار دلداری می‌داد.

دوست دارم تا جایی که می‌توانم ‌بی‌بی جان را معرفی کنم. به دوستان و همکارانی که برای ساخت مستند می‌آیند؛ می‌گویم که من تا جایی که بتوانم همکاری می‌کنم تا اتفاقات خوبی‌ بیفتد.

در کار شهدا دنبال پول و نام نیستم
از صمیم قلب می‌گویم که در کار شهدا به‌دنبال دو چیز نبوده و نیستم؛ یکی پول و دیگری اسم است. با وجود این‌که از لطف این عزیزان هر دوی اینها به من می‌رسد، اما من به دنبال‌شان نیستم. حساب و کتاب من با شهدا جداست.همان‌طور که گفته شد، ‌بی‌بی جان برای کارهایش الهی، هیأتی و مردمی جلو می‌رفتند. با خودم گفتم یعنی من نمی‌توانم به‌عنوان ذره‌ای کوچک که خود را به این اسم بزرگوار چسبانده‌ام، این نیت را داشته باشم و در این اثر بحث پول و مادیات نداشته باشم؟! به همین دلیل هیچ‌وقت عواید مادی این اثر را پیگیری نکرده‌ام در حالی‌که در مورد آثار دیگر قراردادهای سنگین‌تری بسته‌ام و حساب آنها جداست.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

حجت‌الاسلام سیدحمید علم‌الهدی (برادر شهید): خانم عباسیان کاری کرد کارستان
برای نوشتن کتابی درباره مادر، چند بار تصمیم گرفته شد، ولی همتی درست و حسابی نبود. کار از این بابت که از مادرمان تعریف کنیم، خوشایند خانواده نبود؛ ولی شخصیت ایشان ابعاد مختلفی داشت و می‌توانست الگو باشد. چنین زندگی با شخصیتی چندجانبه که از ازدواجش تا فرزندآوری او،ایثار وخدمت بود.

ایشان قبل وبعد ازپیروزی انقلاب و دردفاع‌مقدس شخصیتی اجتماعی داشت و حضور ومحوریت‌شان باعث تاثیرگذاری بود.مادر، شخصیت عجیبی داشت و کار شگرفی کرد. دختری ۱۴ساله از خرم‌آباد با مردی ۳۰ساله ازدواج می‌کند و به نجف می‌رود تا پنج فرزند شوهرش را بزرگ کند. فرزند اول فقط یک‌سال از ایشان کوچک‌تر بود. ایشان با وجود چنین مسئولیت سنگینی و سکونت درنجف با همسران مراجع رفت‌وآمد فراوان داشت. ما نمی‌دانیم ایشان چطور عربی یاد گرفته بودند، تا دوره‌ای که منزل ما در زمان جنگ، پایگاه بود.خاطره‌ای برای شما تعریف می‌کنم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

نیمه اول دهه ۷۰ بود، در ایام سالگرد شهید مطهری بودیم. من در نهاد رهبری در دانشگاه مشغول بودم. حاجیه‌خانم مطهری را دعوت کرده بودیم و می‌خواستیم نامه‌ای بفرستیم. به راننده آدرس دادم و از او خواستم نامه را به منزل شهید مطهری ببرد. راننده که آمد گفت حاجیه‌خانم من را ۲۰ دقیقه پشت در نگه داشته و برای من تعریف می‌کرد که مادرتان که بود و چه شخصیتی داشت. ولی وقتی می‌خواستند مصاحبه‌های این کتاب را انجام دهند حاجیه‌خانم مطهری مریض‌احوال بودند و شرایط گفت‌وگو نداشتند.خانم عباسیان را خدا رساند و کاری کارستان انجام دادند. مادر ما عبارتی داشتند وهمیشه می‌گفتند:«کار باید این ویژگی‌ها راداشته باشد؛الهی، هیأتی، مردمی» اگر پیگیری، همت و پشتکار خانم عباسیان نبود این کتاب تهیه نمی‌شد. ما با تمام وجود برای ایشان و دوستان روایت فتح دعا می‌کنیم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

از نگاه عروس خانواده
حاجیه‌خانم شخصیتی مهربان داشتند و نه‌فقط با ما که عروس‌شان بودیم بلکه با هرکسی که برخورد می‌کردند، او حس مهربانی را درک می‌کرد. ما ساکن قم بودیم و حداقل ماهی یک‌بار به اهواز می‌رفتیم و برمی‌گشتیم. پسر بزرگ من روح‌ا… به ایشان وابسته بود و مادربزرگش را خیلی دوست داشت.در قم در خانه خودمان نشسته بودیم. من بودم و دو فرزندم، ‌بی‌بی‌خدیجه و حاجیه‌خانم که کمی ناخوش‌احوال بودند و می‌خواستند بخوابند. من و ‌بی‌بی‌خدیجه، احوال حاجیه‌خانم را خیلی تحویل نگرفتیم. دخترم رضوان حدودا دوساله بود، تازه کمی حرف‌زدن یاد گرفته بود.پیش حاجیه‌خانم رفت و به او گفت ‌بی‌بی‌جان چرا ناراحتی؟ ‌بی‌بی‌جان آن‌قدر از برخورد بچه خوشش آمده بود که به من و ‌بی‌بی‌خدیجه گفت از این بچه یاد بگیرید ببینید چقدر با محبت و مهربان است.قبل از ازدواج من در اهواز، پسرخاله‌ام سال۱۳۵۹ قبل از شهادت سیدحسین، شهید شده بود. خاله من در خانه مستاجری ما بودند. زمان جنگ و موشکباران بود و در زیرزمین زندگی می‌کردیم. در زدند و دیدیم خانم ‌علم‌الهدی است. ما نسبت فامیلی داشتیم و ایشان برای دیدار پیش ما آمده بودند. تا نشستند شروع به دلداری خاله من کردند. این رفتار ایشان برای ما خیلی جالب بود. خودشان شهید نداده بودند ولی درک خوبی از وضعیت مادر شهید داشتند. چند روز بعد، حسین شهید شد.

نسبت انتشارات روایت فتح با این کتاب
مهدیه زکی‌زاده: برنامه کتاب شهید حسین ‌علم‌الهدی و مادر ایشان به سال ۱۴۰۰برمی‌گردد. تصمیم مجموعه بر این بود تا به شهدای مظلوم هویزه که در رابطه با آنها کم کار شده، بپردازیم. پررنگ‌ترین شهید در این حوزه، شهید ‌علم‌الهدی است و دیدیم پای کسی چون نصرت‌ا…محمودزاده در میان است وایشان علاقه زیادی به شهید ‌علم‌الهدی دارند و روی این موضوع بسیار حساس هستند. ایشان یکی از پایه‌های روایت فتح هستند.متوجه شدیم در مورد محمدحسین ‌علم‌الهدی کار شده است، پس چه باید می‌کردیم؟! در وهله اول سه شهید هویزه در نظر گرفته شد تا در مورد آنها کار کنیم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

«به رنگ خاک» از اینجا شروع شد و مجموعه خاطراتی است درباره شهید ‌علم‌الهدی که توسط خانم مهدویان مورد بازنویسی قرار گرفت. با وجود این‌که کتاب مجموعه خاطره است اما استقبال خوبی از آن شد.در این رفت‌وآمدها متوجه مادر شهید ‌علم‌الهدی شدیم که چه زندگی پررنگی دارند و چه سوژه‌ بابرکتی هستند و حیف که این‌قدر دیر به سراغ‌مان آمدند، چون ما اعتقاد داریم خودشان سراغ ما می‌آیند. با وجود این‌که خانواده ‌علم‌الهدی دست به قلم هستند و می‌شود بین نوه‌ها چند نویسنده یافت؛ از این جهت کار نشدن این موضوع عجیب بود و می‌شود گفت توفیق ما بوده است.

وقتی به مادرها رسیدیم تصمیم گرفتیم اثری جدید منتشر کنیم که قبلا کار نشده است. در رفت‌وآمد با خانواده ‌علم‌الهدی در کتاب به رنگ خاک متوجه شده بودیم با خانواده‌ای صاحب‌نظر طرف هستیم و کار چیزی نیست که بتوانیم کمی پا کج بگذاریم.ما به کسی احتیاج داشتیم که در مرحله تحقیق و نویسندگی با خانواده همراهی کامل داشته باشد. نترسد، چون تجربه ما می‌گفت این میزان حساسیت خانواده‌ها، نویسنده‌ها را می‌پراند، طاقت نمی‌آورند و می‌ترسند، چون فکر می‌کنند وقتی حین مصاحبه و نوشتن این همه حساسیت وجود دارد، شاید خانواده بعد از اتمام کار اثر را قبول نکنند.

موارد زیادی داشتیم که خانواده‌ها کتاب را کنار گذاشتند و اثر به انتشار نرسید. از این رو نویسنده‌ای می‌خواستیم که از نظر اخلاقی صبور باشد، همراهی کند و دل بدهد. دل‌دادن برای من بسیار مهم بود. انتخاب نویسنده دو دوتا چهارتا نیست. می‌شود موضوع توفیق را کنار ماجرا گذاشت. این همه نویسنده داریم و خانم عباسیان در انتشارات ما و درمیان این جمع فردی تازه‌کاربه حساب می‌آمد.مدت زیادی از دوستی و همکاری ایشان با ما نمی‌گذشت. از واژه دوستی استفاده می‌کنم، چون اخلاق زیبا و پسندیده ایشان ارتباط را صمیمی‌تر کرد و همکاری ما با خانم عباسیان به دوستی رسید.

ما با بچه‌های خبرنگار خوب جلو می‌رویم. خبرنگارانی که وارد فضای نویسندگی می‌شوند با ما همراه‌تر هستند؛ شاید چون روحیه کنجکاوی در این گروه بالاتر است و ما از بابت تحقیق خیال‌مان آسوده است و می‌دانیم تا به هدفی که می‌خواهند نرسند، ول نمی‌کنند.من خانم عباسیان را برای تالیف این اثر پیشنهاد دادم. قلم ایشان را می‌شناختم و می‌دانستم خبرنگارها خیلی راحت می‌توانند خط کار را بگیرند. این کتاب برای ما بسیار مهم بود، چون حساسیت خانواده را می‌شناختیم، از این رو به خانم عباسیان گفتیم با خیال راحت و فراغ بال کار کنند و باهم کاری به زمان تحویل اثر نداشتیم تا کار درستی ارائه شود.

میثم رشیدی مهرآبادی – قفسه کتاب/ روزنامه جام‌جم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟! بیشتر بخوانید »

حمله لفظی نامزد وزارت جنگ رژیم اسرائیل به «لاپید»

حمله لفظی نامزد وزارت جنگ رژیم اسرائیل به «لاپید»



نامزد احتمالی وزارت جنگ رژیم اسرائیل با حمله به رئیس اپوزیسیون این رژیم گفت که بهتر از او می‌توان وزارت جنگ را اداره کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «گدعون ساعر»، عضو کنست (پارلمان) رژیم اسرائیل به اظهارات اخیر «یائیر لاپید»، رئیس اپوزیسیون این رژیم درباره احتمال تصدی وزارت جنگ از سوی ساعر واکنش نشان داد.

نامزد وزارت جنگ اسرائیل گفت: لاپید می‌گوید من تجربه و سابقه امنیتی برای وزیر دفاع شدن ندارم. ولی او (لاپید) هیچ فرصتی برای رسیدن به موقعیت و تجربه نظامی من را ندارد. خود لاپید قبلا منصب وزارت دفاع و حتی نخست وزیری دوره‌ای را به من پیشنهاد داده بود.

این هفته رسانه‌های رژیم اسرائیل از افزایش احتمال برکناری «یوآو گالانت»، وزیر جنگ رژیم اسرائیل و تعیین ساعر برای جانشینی او خبر دادند که این خبر، منجر به انتقادهای گسترده از نتانیاهو به دلیل این تصمیم شد. با این حال رسانه‌های عبری می‌گویند برکناری گالانت جدی است.

ماه‌هاست که نتانیاهو و گالانت بر سر نحوه مدیریت جنگ و برخی مسائل آن مانند نحوه تعامل با حزب‌الله و ماندن در محور صلاح‌الدین و تبادل اسرا به اختلاف رسیده‌اند و به‌دلیل شرایط جنگی، نتانیاهو این مدت علی‌رغم علنی شدن اختلافات و تهدیدها، او را در سمت خود نگه داشته است.

گالانت در ابتدای جنگ رژیم اسرائیل علیه نوار غزه که حزب الله به کمک مقاومت و مردم فلسطین شتافت، موافق سرسخت حمله پیش دستانه و کوبنده به لبنان و پس راندن حزب الله تا بعد از «رود لیطانی» (حدود چهل کیلومتری تا مرز لبنان) بود ولی الان، او نه تنها رغبتی به این حمله ندارد بلکه مخالف سرسخت هرگونه ماجراجویی فراتر از تنش دایر بین حزب الله و اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه است.

وزیر جنگ فعلی اسرائیل، علاوه بر این مسئله، در مورد خروج ارتش اسرائیل از نوار غزه به ویژه از محور صلاح الدین یا فیلادلفیا (مرز غزه با مصر)، سربازی رفتن یهودی‌های حریدی و توافق تبادل اسرا با حماس، درست در نقطه مقابل نتانیاهو قرار گرفته است و خواهان فیصله دادن به جنگی است که تا کمتر از ۲۰ روز دیگر وارد یک سالگی خود خواهد شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حمله لفظی نامزد وزارت جنگ رژیم اسرائیل به «لاپید» بیشتر بخوانید »