مصطفی تاجزاده

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!



مشکل اصلی اصلاح طلبان، بی صداقتی این طیف با مردم است. گویا غارتگری از عواطف مردم و ماهیگیری سیاسی برای تأمین منافع شخصی و قبیله ای، به یک روال عادی در رفتار اصلاح طلبان تبدیل شده است.

سرویس سیاست مشرق- حادثه تلخ فروریختن ساختمان متروپل در آبادان، مردم ایران را اندوهگین کرده و این روزها همه ملت ایران شریک غم و اندوه خانواده های جانباختگان و مصدومان این حادثه هستند.

از نخستین لحظات وقوع حادثه تلخ متروپل، نیروهای آتش نشانی، هلال احمر، سپاه، ارتش، بسیج، نیروی انتظامی، اورژانس و سایر گروه های امداد و نجات و انتظامی و نظامی و پزشکی به صورت شبانه روز مشغول تلاش بوده و بی وقفه در حال خدمت رسانی هستند.

همزمان مقامات محلی، استانی و مقامات ارشد دولت در کنار مردم غیور آبادان حضور یافته و در همان محل حادثه، مشغول رسیدگی به امور هستند؛ از امام جمعه تا استاندار و فرمانده سپاه و از وزیر کشور تا معاون اول رئیس جمهور.

اما نکته تأمل برانگیز اینجاست که برخی فعالین و رسانه های اصلاح طلب همصدا با رسانه های معاند و دشمنان ملت ایران، بر زخم مردم نمک پاشیده و مشغول ماهیگیری سیاسی از این حادثه تلخ هستند.

در همین رابطه «محمد خاتمی» که در هشت سال گذشته، نزدیکان و همقطاران وی قوه مجریه را دربست در اختیار داشته، در پیامی اعلام کرد: «آنگاه که حادثه ناشی از قصور و تقصیر افراد و یا نهادها باشد دردآورتر است؛ مردم آبادان در مقاومت حماسی در برابر تجاوزگران علیه ملت ما هزینه‌های سنگینی پرداختند.»

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

«حسام الدین آشنا» مشاور روحانی در دولت تدبیر و امید نیز با نمک پاشی بر زخم مردم داغدار آبادان در توئیتی نوشت: «حتی باید مراقب جنازه ها هم بود که ناغافل به خارج فرار نکنند.»

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

همچنین «عباس عبدی» فعال اصلاح طلب که پیش از آزادی مشروبخواری و آزادی خرید و فروش مواد مخدر را برای جوانان تجویز کرده بود در مطلبی نوشت: «اگر شهاب سنگی بیاید و برخی کشته شوند مسئولیت متوجه حکومت نیست گرچه همدردی و جبران باید کرد. ولی در آوار متروپل مسئولیت مستقیم دارند چون مردم به واسطه نظارت نهادهای حقوق‌بگیر حکومتی در چنین سازه‌ای ساکن شده‌اند. ازاین حیث فراتر از همدردی باید عذرخواهی کرد، سکوت کردن که فاجعه است

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

«عباس آخوندی» وزیر ناکارآمد و پرحاشیه راه شهرسازی در دولت روحانی نیز در توئیتی نوشت: «از سال 88 فساد سیستماتیک در سازمان نظام مهندسی ساختمان آغاز شد. تا جایی که کسی که فاقد دانشنامه مهندسی معتبر بود به ریاست این سازمان منصوب گشت و اینک فاجعه ساختمان متروپل آبادان. تسلیت به خانواده عزیز جانباختگان، آبادان و ملت ایران و همدردی با زخم دیدگان.»

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

«مصطفی تاجزاده» از محکومین فتنه 88 و از حامیان دولت روحانی نیز در مطلبی نوشت: «چگونه توانستید مردمی ترین انقلاب را به جایی برسانید که می گویید مالک متروپل زیر آوار آن مرده است و افکارعمومی نمی پذیرد؟ چرا دروغ ممنوع را جدی نگرفتید تا اعتماد ملی فرونریزد و مشکلات یکجا بر سرتان آوار نشود؟ به ملت بازگردید شاید نجات یابید. تسلیت آبادان.»

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

«محمود صادقی» نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم که بارها اظهارات بدون سند مطرح کرده و سپس به دروغ بودن آن اعتراف کرده بود نیز در توئیتی نوشت: « وقتی می‌خواهید جشن بگیرید نگاهی به تقویم بیاندازید مقارن با شهادت امام جعفر صادق (ع) نباشد، نگاهی هم به گوشه و کنار کشور بیاندازید مردم عزادار عزیزان از دست رفته شان نباشند.»

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

و اما درخصوص فضاسازی جریان اصلاح طلب درباره حادثه ساختمان متروپل در آبادان، گفتنی هایی است که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم:

1- تفاوت جریان اصلاح طلب با جریان انقلابی دقیقا در همین بزنگاه ها مشخص می شود. امام جمعه خوزستان پا به پای نیروهای امداد و نجات در محل حادثه مشغول کار است و وزیر کشور نیز از دوشنبه گذشته تاکنون در محل حادثه حضور دارد و بچه های سپاه و ارتش و بسیج و نیروی انتظامی و هلال احمر و اورژانس و…شبانه روز مشغول تلاش هستند و در اینسو امثال تاجزاده و عبدی و آخوندی و محمود صادقی و رمضان زاده و حسام آشنا و…زیر کولر نشسته و مشغول توئیت زنی هستند.

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

هنوز افکارعمومی ماجرای فراخوان «صادق زیباکلام» در جریان زلزله کرمانشاه و حواشی آن را فراموش نکرده است.

2- پروانه ساختمانی پروژه متروپل در تیرماه 96 و در دولت روحانی صادر شده است. در همان مقطعی که استاندار و فرماندار و دیگر مقامات مسئول همگی منتسب به جریان اصلاح طلب بودند. این در حالی است که این پروانه از نظر قانون نظام مهندسی ساختمان غیرقانونی بوده است.

3- شریعتی استاندار وقت خوزستان در مراسم افتتاحیه‌ی متروپل آبادان: دلهره ایجاد کردن برای سرمایه‌گذاران هیچ نفعی برای استان و منطقه و مردم نخواهد داشت و فرار سرمایه و تنگ دستی مردم را به دنبال دارد.

3- «غلامرضا شریعتی» استاندار پرحاشیه خوزستان در دولت تدبیر و امید! که بعدها در اقدامی تأمل برانگیز از سوی روحانی به عنوان رئیس سازمان استاندارد کشور منصوب شد! در واکنش به مخالفت های فنی و کارشناسی درخصوص ساخت مجتمع متروپل آبادان گفته بود: «ساخت چنین ساختمان‌هایی کمک به بهبود و توسعه آبادان است»!

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

شریعتی در مراسم افتتاحیه‌ متروپل آبادان گفته بود: «دلهره ایجاد کردن برای سرمایه‌گذاران هیچ نفعی برای استان و منطقه و مردم نخواهد داشت و فرار سرمایه و تنگ دستی مردم را به دنبال دارد.»

سوال اینجاست که چرا امثال خاتمی و تاجزاده و عبدی و…درباره قصور و تقصیرهای دولت روحانی و استاندار خوزستان در ماجرای متروپل هیچ موضع گیری ندارند؟

4- در دولت روحانی، استاندار وقت خوزستان-شریعتی- در مسئله تأمین آب شرب روستاها و سیل و موارد متعدد دیگر دچار قصور و تقصیرهای فراوان شد و در همه موارد مذکور، این بچه های سپاه و ارتش و بسیج و نیروهای امداد و نجات بودند که پای کار آمدند. چرا در همان مقطع، فعالین اصلاح طلب به این قصور و تقصیرها اشاره ای نکرده و بر آن سرپوش گذاشتند.

5- چرا وقتی روحانی علیرغم نارضایتی شدید مردم خوزستان، شریعتی را به عنوان رئیس سازمان استاندارد کشور منصوب کرد، صدایی از جریان اصلاح طلب به نشانه اعتراض بلند نشد!؟

6- در دولت روحانی همین آقای آخوندی در بزنگاه ها و مواقعی همچون زلزله و دیگر بلایای طبیعی آنقدر ضعیف عمل می کرد که بیشتر از آنکه به مردم آسیب دیده خدمت شود، بر درد و رنج مردم نمک پاشیده می شد. اکنون معاون اول رئیس جمهور چندین بار به آبادان سفر کرده و از نزدیک در جریان امور قرار گرفته و در دولت روحانی، معاون اول با کفش وارد چادر زلزله زدگان می شد و…

7- مشکل اصلی اصلاح طلبان، بی صداقتی این طیف با مردم است. گویا غارتگری از عواطف مردم و ماهیگیری سیاسی برای تأمین منافع شخصی و قبیله ای، به یک روال عادی در رفتار اصلاح طلبان تبدیل شده است؛ این طیف با زیرپاگذاشتن اخلاق و شرافت و بدون توجه به مسئولیت اخلاقی خود، به هر واقعه دردناک صرفا به عنوان یک «ابزار سیاسی» می نگرد.

برای نمونه در سال ۹۶ – چهارسال پس از روی کارآمدن دولت روحانی- پس از وقوع زلزله کرمانشاه و در شرایطی که هر انسانی سراسیمه به دنبال یافتن راهی جهت کمک رسانی به هموطنان آسیب دیده بود، روزنامه های اصلاح طلب به کاسبی سیاسی از «مسکن مهر» پرداختند.

همچنین در حادثه پلاسکو در شرایطی که مردم لحظه به لحظه اخبار حادثه را دنبال می کردند و تمامی دستگاه ها در تلاش برای نجات حادثه دیدگان بودند، اصلاح طلبان بی توجه به اصل ماجرا به موج سواری سیاسی پرداخته و دستگاه های دولتی را تبرئه و شهردار وقت را که در طیف مقابل آنها بود آماج حمله قرار دادند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر! بیشتر بخوانید »

چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!



در فتنه سال ۸۸ اصلاح‌طلبان گمان می‌کردند که برای بازگشت دوباره به حاکمیت باید به سیم آخر زده و فضا را در دست گرفت! اما بازهم مانند ماجرای تحصن در مجلس ششم در محاسبات آخر دچار اشتباه شدند.

سرویس سیاست مشرق- میانه‌های اسفند سال ۱۳۷۸ محمدرضا خاتمی سرمست از پیروزی در انتخابات مجلس ششم یک کنفرانس خبری برگزار می‌کند. در این نشست یکی از خبرنگاران از دبیر کل مشارکت می‌پرسد، برنامه شما برای چهار سال آینده در پارلمان چیست؟ خاتمی پاسخ می‌دهد که باید زیرساخت‌های سیاسی ایران را تغییر بدهیم، زمان خانه‌تکانی است. برادر رئیس‌جمهور اصلاحات ادامه می‌دهد که ما برای اصلاحات در ایران نیاز به آرامش سیاسی در قدرت داریم.

پس‌ازاین گفتگوی خبری، روزنامه کیهان با استقبال از طرح «فضای آرام سیاسی در کشور» در یادداشتی می‌نویسد که اصلاحات باید بتواند حرف بزند و در حاکمیت مشارکت داشته باشند. این سرمقاله در تاریخ معاصر انقلاب بسیار مهم است، زیرا در آن با لحنی دلسوزانه به دولت اصلاحات در عواقب رادیکالیسم هشدار داده و چپ را بخشی از نظام خوانده بود. تا پیش از انتخابات هواداران دوم خرداد در شهر شایعه کرده بودند که دولت خاتمی مستعجل است و برخی اجازه نمی‌دهند اصلاح‌طلبان سوار دولت شوند!

آن سرمقاله توطئه روانی چپ‌ها را خنثی کرد. البته رقیب اصلاحات (جناح راست) پیش‌ازاین نیز نشان داده بود که انتخابات را بخشی از مؤلفه‌های قدرت در کشور دانسته و حاضر است حتی در صورت شکست نیز به رقیب تبریک گفته و به حیاط خانه خود برود.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

اما تئوری «آرامش سیاسی» از سوی اصلاح‌طلبان عمر زیادی ندارد! یک هفته پس از سخنرانی محمدرضا خاتمی در خیابان سمیه، چند محله بالاتر و در حسینیه ارشاد سعید حجاریان یکی از مشاوران دولت، مغرور از پیروزی در انتخابات مجلس، طی یک سخنرانی تند و عصبی اعلام می‌کند که ورق‌ بازی در حاکمیت در دست جبهه دوم خرداد است.

حجاریان با اشاره به جناح رقیبش گفته بود که برای اصلاحات واقعی در کشور باید مخالفان خاتمی را جارو کرده و برای همیشه از قدرت بیرون کنیم!

ماجرای عجیبی بود؛ درحالی‌که همه کشور خود را آماده کمک به اصلاح‌طلبان برای اداره دولت کرده بود؛ رادیکال‌های محفل خاتمی پنجه به‌ صورت نظام کشیده و با توسل به تاکتیک تولید هر ۹ روز یک بحران به میدان آمده بودند. از هنجارشکنی‌های روزانه روزنامه‌های زنجیره‌ای تا غائله کوی دانشگاه، ماجرای تاج‌زاده در خرم‌آباد، پروژه نوار سازان؛ قتل‌های زنجیره‌ای تا بیانیه یک‌میلیون امضا برای رفراندوم قانون اساسی و تحصن در مجلس برای رویارویی نهایی با حاکمیت بخشی از دست‌پخت اصلاحات در آن سال‌ها بود. بعدها ماشاالله شمس‌الواعظین سردبیر چند روزنامه تندرو اصلاح‌طلب در شرح آن روزها نوشت: ما سوار پیکان بودیم، اما می‌خواستیم مثل بنز حرکت کنیم، برای همین در اولین پیچ دچار انحراف شده و اصلاحات به ته دره رفت.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

تقی رحمانی یکی از مهم‌ترین تئوریسین‌های گروهک ملی و مذهبی نیز دراین‌باره در جزوه جامعه مدنی نوشته است: متأسفم برای خودمان! من و مهندس (عزت‌الله سحابی) سوار اتوبوس شده و ۵۰ شهر را برای تبلیغ خاتمی رفتیم؛ اما آورده اجتماعی اصلاحات درنهایت هیچ بود. عضو سابق گروهک تروریستی موحدین و حامی خاتمی در انتخابات سال ۷۶ در ادامه نوشته است: اصلاح‌طلبان گمان می‌کردند که با تندروی می‌توانند مردم را به سمت خودشان جذب کنند، آن‌ها گمان می‌کردند که پس از استعفا در مجلس و تحصن مردم دسته‌دسته به میدان بهارستان آمده و بهزاد نبوی و محسن آرمین را روی شانه گرفته و در شهر می‌چرخانند، اما زهی خیال باطل حتی یک نفر نیز به استقبال آن‌ها نرفته و دوم خردادی‌ها مجبور شدند عقب‌نشینی سیاسی کنند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

محمدرضا تاجیک رئیس مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری در شرح آن روزها گفت: همواره به این موضوع فکر می‌کنم که چه اتفاقی برای ما افتاده که ما حتی امکان خلق یک مفهوم و نظریه را از دست دادیم و فقط مصادره کردیم و به قول اسمیت، به آپولوژیست تبدیل شدیم! دیگران [مفهوم] خلق می‌کنند و می‌گوییم مال ما بوده است. [۱]

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

آشوب سازی تاج‌زاده در غائله خرم آباد

دوباره برمی‌خیزم!

بعد از انتخابات سال ۸۴ و شکست سخت دو حزب منحله مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب)، ابراهیم یزدی دبیر کل گروهک نهضت آزادی و عزت سحابی رئیس شورای ملی مذهبی‌ها به دعوت دفتر دانشجویان تندرو دفتر تحکیم وحدت(ظیف علامه) به یک جلسه هم‌اندیشی میان اصلاح‌طلبان دعوت می‌شوند تا برای آن‌ها تئوری داده و راه چاره‌ای پیدا کنند. یزدی در آن گفتگوی چالشی و طولانی رو به اعضای حاضر در نشست می‌گوید: اصلاحات دو راه‌حل دارد، یا باید اسلحه به دست گرفته و مبارزه مسلحانه کند؛ یا آنکه خودش را پالایش کرده و دوباره به قدرت بازگردد. یزدی در آن جلسه توصیه‌ای مهم به سران اصلاحات کرده و می‌گوید: همیشه قرار نیست ژنرال‌های اصلاحات در حاکمیت باشند، اجازه بدهید اصلاحات ریشه دوانده و در بروکراسی کشور رشد کند!

عزت‌الله سحابی نیز پس از یزدی پشت تریبون آمده و می‌گوید: در دوره خاتمی فکر می‌کردیم راه اصلاحات کوتاه است و می‌توان خیلی ساده همه‌چیز را روی انگشتمان بچرخانیم، حالا به این نتیجه رسیده‌ام که صبر استراتژیک دشوار و از گلوله خوردن نیز دردآورتر است.

احتمالاً آن روزها و در آن جلسه مهم کسی معنای سخنان یزدی و سحابی را به‌خوبی متوجه نمی‌شود، زیرا ۴ سال پس‌ازآن اصلاح‌طلبان باهدف کسب قدرت قمار بزرگی را شروع کرده و با رمز دروغین تقلب در انتخابات، ۸ ماه جنگ خیابانی را به‌نظام تحمیل می‌کنند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

در فتنه سال ۸۸ اصلاح‌طلبان گمان می‌کردند که برای بازگشت دوباره به حاکمیت باید به سیم آخر زده و فضا را در دست گرفت! اما بازهم مانند ماجرای تحصن در مجلس ششم در محاسبات آخر دچار اشتباه شده و در ۹ دی از مردم سیلی سخت خوردند؛ آن ضربه چنان شدید بود که سال ۹۲ تنها با تمسک به یک رحم اجاره‌ای توانستند در حاشیه حاکمیت برای خود سنگر سازی کنند. درحالی‌که قرار بود چپ‌های ستادی (سوسیال‌دموکرات‌های ایرانی) با تمسک به تئوری‌های ایوان ایلیچ (تئوریسین اتریشی و مبتکر ایده جامعه مدنی و براندازی) و با هدایت گروهک نهضت آزادی دوباره از خاکستر خود برخاسته و حاکمیت را یکدست کنند. اما چنان در چرخ‌دنده‌های کارنامه نئولیبرال های دولت روحانی له شدند که نامزد اختصاصی آن‌ها در انتخابات سال ۹۸ حتی نتوانست ۲ میلیون رأی آورد.

بعدها سرمقاله نویس روزنامه صبح امروز در یادداشتی در یک کانال تلگرامی نوشت که اصلاحات ته‌مانده اعتبار خود را ازدست‌داده و یک‌دهم رأی خود در سال ۷۶ را نیز به دست نیاورد! سعید حجاریان نیز با اعلام خبر مرگ اصلاحات و حمله به حزب کارگزاران اعلام کرد که اصلاحات پای صندوق رأی مرده است.

اصلاحات سخت یا اصلاحات ساختاری؟

اما عبور از صندوق رأی و مشارکت سیاسی در بطن انتخابات چه معنایی داشت؟ ضعف راهبردی و ادراکی از سوی اصلاح‌طلبان باعث شد آن‌ها مسیری جدید بانام «اصلاحات ساختاری» را آزمایش کنند.

مصطفی تاج‌زاده در تعریف اصلاحات ساختاری از توصیفاتی سخن می‌گوید که نشانه‌هایی از همان پروژه نرمالیزاسیون یا برجام ۳ و ۴ دارد! در این مدل سیاسی باید قدرت توسط چپ‌ها پالایش‌شده و قانون اساسی تغییرات محتوای کرده و خطوط قرمزی چون اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه حذف شود.

 تقی رحمانی در شرح اصلاحات ساختاری در جزوه جامعه مدنی می‌نویسد: باید ایران را واتیکانیزه کرد،  مدل ما چیزی است که در آن نظامی‌ها و روحانیت و بازار سنتی باید از صحنه کشور کامل حذف‌شده و یک جمهوری جدید شکل بگیرد.

سعید حجاریان نیز در شرح این مدل از اصلاح‌طلبی در وب‌سایت مشق نو نوشته است که باید برای اصلاحات ساختاری کادر حرفه‌ای ایجاد کرده و خاکستری‌ها را به‌مرور جذب کرد. حجاریان ادامه داده است که خاکستری‌ها توان مقاومت در برابر فشار اصلاحات ساختاری را نداشته و باید چپ ستادی راه چون سپری ضربه‌گیر عمل کرده تا راه برای جذب قشر خاکستری‌ها باز شود. [۲]

تعریف چپ ستادی رادیکال از اصلاحات  بیش از آنکه نمایشی از یک اقدام رفورمیستی باشد نشانه‌هایی از یک مسیر برای تغییرات سخت دارد. شاید لازم باشد دوباره سخنان ابراهیم یزدی در جلسه با دانشجویان تحکیم وحدتی را بازخوانی کنیم، آن روز دبیر کل گروهکی به اصلاح‌طلبان توصیه کرده بود که یا برای صندوق رأی بجنگید، یا آنکه با اسلحه راه منافقین در دهه شصت را بروید!

تجربه می‌گوید تیپولوژی اصلاحات آن‌قدر پتانسیل ندارد که شورش‌های گنگ و کور خیابانی (چون سال ۷۸، ۸۸، ۹۶ و سال ۹۸) را پیش ببرد. چپ رادیکال در آخرین آوردگاه خیابانی در سه روز ماجراجویی داعشی در سال ۹۸ در چند شهر نشان داد تنها می‌تواند روی موج حوادث سُر بخورد؛ اما برای آنکه به تعبیر علوی تبار بتواند اصلاحات را روی دریای خون شناور کند و یا به توصیف سعید حجاریان بتواند بالای شهری‌ها را به پایین‌شهری‌ها وصل کند باید راه طولانی‌تری را طی کند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

به‌طور حتم عباراتی سانتی مانتال چون اصلاحات ساختاری نمی‌تواند بار این حجم از تحولات سیاسی و امنیتی را بکشد. ازاین‌رو باید اصلاحات ساختاری را مقدمه اصلاحات سخت دانست. اصلاحات سخت مجموعه کنش‌هایی پراکتیکی و سیاسی است که در آن جنگ شهری، نافرمانی مدنی، عبور از قانون اساسی و درنهایت انقلاب خونین (مدل روسی) را در خود تعریف می‌کند.

البته اصلاح‌طلبان بدقلق و تندخو برای اجرای اصلاحات سخت با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند؛ برخی چون تاج‌زاده، حجاریان و علوی تبار به رویارویی زودتر با حاکمیت باور داشته و به شیوه چریک‌های فدایی خلق جنگ مستقیم را تنها راه پیش رو می‌دانند.

برخی چون محمدرضا تاجیک اصلاحات تئوریک را در این مسیر پیشنهاد داده و خودسازی را ارجح بر برون سازی می‌دانند (مدلی که باعث رویارویی مصطفی شعاعیان با حمید اشرف در سازمان چریک‌های فدایی در قبل از انقلاب شد) و گروه سوم راه‌حل دبیر کل نهضت آزادی را توصیه کرده که راه سوم قابل‌تأمل است!

بهزاد نبوی چریک پیر اصلاحات در آخرین گفتگوی خود مدلی را برای اصلاحات ترسیم کرده که جای بحث دارد.

بهزاد نبوی می‌گوید که اصلاحات ساختاری همان اصلاحات جامعه‌محور است، اما این اصلاحات به معنای قهر و عبور از صندوق رأی نیست. نبوی توضیح می‌دهد که باید هر طور که شده پایی در قدرت داشت و با کمک خاکستری‌ها مسیر اصلاحات سخت را باز کرد. [۳] برخلاف سعید حجاریان که معتقد به نیروی پیشرو برای باز کردن مسیر اصلاحات سخت داشته و به تعبیری رو بازی می‌کند، نبوی خط نفوذ در قدرت را انتخاب کرده و آن را ترویج می‌کند. همین اختلاف‌نظر باعث شده است که باوجود انتخاب مجدد نبوی به‌عنوان رئیس جبهه اصلاحات برخی چریک پیر را متهم به ترویج کهن‌سالی و خشکیده شدن اصلاحات کنند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

باوجود مخالفت‌های اساسی در رهبری بهزاد نبوی میان اصلاح‌طلبان مسیری که او ترسیم می‌کند؛ همان چیزی است که ابراهیم یزدی به اصلاح‌طلبان توصیه کرده بود. شاید بهتر باشد دوباره به ابتدای این نوشتار بازگشته و سخنان دبیر کل گروهک نهضت آزادی را بازخوانی و ترجمه کنیم. ورود اصلاح‌طلبان به بروکراسی همان نفوذ خاکستری‌ها به قدرت است. نفوذ خاکستری‌ها به درون دولت را حداقل بهزاد نبوی بهتر از همه اصلاح‌طلبان درک می‌کند. کسانی که با سرنوشت کشمیری و کلاهی آشنایی دارند خوب می‌دانند که معنای سخن یزدی و نبوی با فاصله ۱۶ ساله چیست!

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

البته برخی اصلاح‌طلبان می‌گویند که از لیست امید در مجلس دهم عبرت گرفته و حاضر به قمار با خاکستری‌ها نیستند، اما کسانی که بازی‌های سیاسی را در محفل‌های زیرزمینی برای اصلاح‌طلبان جمع‌بندی می‌کنند، خوب می‌دانند که هیاهوی چپ‌های ستادی و هیجانی چون تاج‌زاده و عرب سرخی برای شورای تصمیم سازی جنگ‌های ایذایی پشیزی اعتبار اجرایی ندارد،   این روزها خط نفوذ در داخل در حال بازسازی است!


[۱] https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۴۰۰/۰۲/۰۸/۲۴۹۲۷۳۴

[۲] https://mashghenow.com/?p=۵۱۹۳

[۳] https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-۵۴۲۷۲۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران! بیشتر بخوانید »

برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم! / پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه

برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم! / پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه



جریان اصلاح طلب با تخطئه شروط بسیار مهم ایران، در پی سرهم بندی مجدد برجام و بازگشت بدون هزینه آمریکا به توافق است؛ آن هم بدون لغو تحریم ها!

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم!

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «کوروش احمدی» فعال اصلاح طلب نوشت: «برجام یک ترتیبات داوطلبانه است و تصمیم‌گیری در آن مقید به قوانین سفت و سخت برآمده از عهدنامه‌ای الزام‌آور با آیین کار مکتوب و مشخص نیست

در ادامه این مطلب آمده است: «مقامات ایران باید توجه داشته باشند که فرصت‌ها نه الزاما دوام دارند و نه قابل تکرارند. فرصت‌ها برای تامین منافع ملی همیشه می‌توانند به سرعت از دست بروند. ایران یک‌بار در تیرماه گذشته فرصت توافق را داشت. امروز نیز اگر از هر فرصتی برای نهایی کردن برجام استفاده نشود یا در جهت ایجاد چنین فرصتی تلاش نشود، معلوم نیست فردا خیلی خیلی دیر نباشد.»

برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم! / پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه

همچنین روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «حرف‌های راویان مطمئن از احیای برجام، چندماهی است که بدون تغییر شکل تکرار می‌شود اما هشدارهای مرددها روزبه‌روز بلندتر می‌شود. اکنون به نقطه‌ای رسیده‌ایم که درخطربودن توافق هسته‌ای از همیشه عیان‌تر است. برخی البته از این مسئله راضی‌اند

در ادامه این مطلب آمده است: «آنهایی که از ابتدا با این توافق و بلکه با هرگونه توافق و تعامل مخالف بودند، در یک ‌سو و آنهایی که توهمات دیگری درباره شکل برنامه هسته‌ای ایران دارند، از سوی دیگر خروس‌خوان کبک‌هایشان را به جشن نشسته‌اند. در این میان نه‌تنها اهالی دیپلماسی‌ بلکه اهالی سیاست و اقتصاد هم که عواقب شروع بحرانی بزرگ‌تر از بحران‌های موجود را می‌بینند، نگران می‌نگرند و یک سؤال البته دست‌به‌دست می‌شود: چه باید کرد؟ ».

برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم! / پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه

روزنامه اعتماد در مطلب مذکور صراحتا اذعان کرده که «برجام یک ترتیبات داوطلبانه است و تصمیم‌گیری در آن مقید به قوانین سفت و سخت برآمده از عهدنامه‌ای الزام‌آور با آیین کار مکتوب و مشخص نیست.»؛ حال سوال این است که در شرایطی که برجام صرفا داوطلبانه است و الزام آور نیست و مقید به قوانین سفت و سخت هم نیست، پس این همه عجله از سوی اصلاح طلبان برای احیای این توافق برای چیست!؟

دولت سیزدهم و تیم مذاکره کننده جدید برای رفع نواقص جدی برجام 3 شرط را مطرح کرده اند. یکی لغو همه تحریم ها به صورت دائمی است؛ دیگری ارائه تضمین معتبر و سومین شرط نیز راستی آزمایی اجرای تعهدات آمریکا توسط ایران است.

با اینحال جریان اصلاح طلب با تخطئه این شروط بسیار مهم، در پی سرهم بندی مجدد برجام و بازگشت بدون هزینه آمریکا به توافق است؛ آن هم بدون لغو تحریم ها. رهبر معظم انقلاب- ۹ آذر ۹۵- فرمودند: «مشکلات موجود در مساله توافق هسته‌ای، به خاطر عجله در زودتر به سرانجام رساندن توافق است… در مذاکرات هسته‌ای بحث‌های فراوانی راجع به تحریم‌ها شد اما اکنون در کنگره آمریکا، مسئله تمدید تحریم‌ها را مطرح می‌کنیم. وقتی عجله داریم که کار را زودتر تمام کنیم، از جزییات غفلت می‌کنیم که موجب ایجاد رخنه و نقطه سلبی در آن کار می‌شود.»

چندی پیش «قاسم محبعلی»  فعال اصلاح طلب و از مدیران وزارت خارجه در دولت خاتمی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته بود: «بعید می‌دانم که هیچ طرفی آمادگی داشته باشد که همه تعهدات خود را یک طرفه انجام دهد و منتظر انجام تعهدات طرف مقابل باشد. چنین چیزی نیز غیرعملی است.» این در حالی است که در سال ۹۴ تیم مذاکره کننده به ریاست ظریف در اقدامی عجیب و نامتعارف پذیرفت که ایران به صورت پیش دستانه تعهدات خود را اجرا کند و پس از پایان تعهدات ایران، طرف مقابل از جمله آمریکا اجرای تعهدات خود را آغاز کند!

متاسفانه دولت قبل در اجرای برجام به 28 شرط ابلاغی کم توجهی کرد و قصور و تقصیر دولت روحانی در مسئله برجام، خسارت های بزرگی به کشور تحمیل کرد. حالا حامیان سیاست خارجی دولت قبل و بزک کنندگان برجام، در مسیر احقاق حقوق ملت ایران سنگ اندازی می کنند.

** پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه

«امان ا… قرایی مقدم» جامعه شناس و استاد دانشگاه در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اتفاق مثبتی که در دولت آقای رئیسی رخ‌داده این است که دولت برج عاج نشینی را کنار گذاشته و در صحنه حضور میدانی پیدا می‌کند. در چنین شرایطی دولت می‌تواند از نزدیک با واقعیت‌ها و مشکلات اجتماعی آشنا شود و برای آنها راه‌حل پیدا کند. بسیاری از کارخانه‌ها، کارگاه‌ها و خدمات تولیدی فعالیت‌های خود را افزایش داده‌اند و انگیزه بهتری نسبت به گذشته پیدا کرده‌اند. نتیجه این وضعیت کاهش بیکاری خواهد بود. بیکاری منشأ اغلب آسیب‌ها و مشکلات اجتماعی است و اگر بیکاری کاهش پیدا کند می‌توان نسبت به کاهش چالش‌های اجتماعی در آینده خوشبین بود

وی افزود: «مدیریت درصحنه و حضور میدانی مدیران دولت و بازدید آنها از مشکلات در کمتر دولتی مانند دولت آقای رئیسی بوده است… با حضور میدانی و مداوم راست جمهوری درمیان مردم چه در دوره‌ای که ردای قاضی‌القضات را بر تن داشتند و موجب تغییرات و دگرگونی‌های عمیقی در درون دستگاه قوه قضائیه به عمل درآوردند بسیاری از خلاف‌کاران را محاکمه کردند و روح قانون و قانون مداری را در همه وزارتخانه‌ها و نظام بوروکراسی کشور به‌وجود آوردند و چه اکنون‌که ریاست جمهوری کشور را بر عهده‌ دارند و مسئولیت اجرایی همه نهادهای اصلی و فرعی جامعه رابردوش دارند برج عاج نشینی و از دور دستی بر آتش دراز کردن و بی‌خبری مسئولان نظام از حال و روزگار مردم به پایان رسیده است. این اتفاق مهمی است که در این دولت رخ‌ داده است.»

برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم! / پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه

متاسفانه بخش اعظمی از جریان اصلاح طلب، طیفی بریده از مردم و قائل به سبک زندگی اشرافی است. این طیف در انتخابات ریاست جمهوری 1400 پاسخ قابل تأملی از مردم دریافت کرد. در این انتخابات علیرغم فراخوان های گسترده خاتمی و تاجزاده و کروبی و بهزاد نبوی و علیرغم میتینگ های انتخاباتی تحت عنوان ناسا و با وجود فراخوان تحت عنوان «زدن زیر میز»، نامزد اصلی این جریان در سراسر کشور فقط حدود 2 میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد

بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب معتقد است که مردم رعیت هستند و مقام های کشور حکم ارباب را دارند، پس با این حساب کسر شأن است که مقام مسئول به میان مردم رفته و وقت خود را تلف کند! طیق این فرمول، مقام ارشد باید از داخل خودرو به صورت چشمی نظرسنجی کند. مقام مسئول باید با خودروی لوکس شاسی بلند به میان کارگران رفته و از کارخانه بازدید کند. طبق این فرمول مقام ارشد دولتی باید با کفش وارد چادر زلزله زدگان شود.

و براساس این فرمول، وزیر باید میکروفون خانم خبرنگار را پرت کند، وزیر بهداشت به مراجعه کننده بگوید «خوت بمال» و وزیر کشاورزی به کشاورز و دامدار بگوید «سبوس بخور» و…

هرچند این روزنامه اصلاح طلب به مشی مردمی دولت سیزدهم اذعان کرده ولی واقعیت آن است که جریان اصلاح طلب درخصوص تغییر ریل گذاری در دولت سیزدهم و اثرات آن احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم(مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کرد.

درست مشابه مقایسه عملکرد قالیباف در شهرداری با عملکرد نجفی و افشانی و حناچی در شهرداری تهران. در انتخابات شورای شهر 1400، مردم تهران عملکرد اصلاح طلبان را با عملکرد قالیباف در شهرداری مقایسه کردند و به همین دلیل و علیرغم فراخوان خاتمی، لیست جمهور- تابلوی جدید لیست امید- 21 بر هیچ در تهران باخت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم! / پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه بیشتر بخوانید »

پاسخ خبرگزاری تسنیم به توئیت حمید رسایی

پاسخ خبرگزاری تسنیم به توئیت حمید رسایی



مشابه حمید رسایی در طرف مقابل را می‌توان مصطفی تاج زاده عضو تندروی جبهه اصلاحات دانست؛ دو طیفی که اگرچه به لحاظ ظاهرسیاسی باهم فاصله دارند اما به لحاظ کارکردی تقریباً یک نتیجه را موجب می‌شوند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در هفته گذشته دو موضوع در فضای رسانه‌ای کشور بازتاب گسترده داشت و هرکدام موجی از واکنش‌ها را برانگیخت. اولی انتشار فایل صوتی مکالمه سردار جعفری فرمانده کل سابق سپاه با سردار ذوالقدرنیا معاون اقتصادی وقت این نهاد درباره فساد در مجموعه‌ای به نام هلدینگ یاس بود و دیگری اظهارات نوشین معراجی نویسنده فیلم سینمایی «نمور» در نشست خبری جشنواره فجر که به نحوی از سخنان او انکار عقد شرعی برای محرمیت برداشت می‌شد.

حال روز گذشته حمید رسایی نماینده سابق مردم تهران در مجلس با انتشار توئیتی نوشته است که: “معتقدم علیرغم موضع‌گیری به هنگام وزارت ارشاد و دبیرخانه جشنواره درباره اظهارنظر غلط یکی ازاهالی سینما، پررنگ شدن موضع‌گیری درباره حواشی جشنواره فیلم فجر توسط دلسوزان مذهبی صاحب تریبون، محصول عملیات‌روانی یک اتاق فکر بولتن‌ساز و امنیتی است تا موضوع حواشی فایل صوتی به حاشیه برده شود. “

درباره این نوشته آقای رسایی می‌توان چند نکته را یادآور شد:

۱- اینکه یک دستگاه امنیتی بخواهد عده‌ای را برای یک عملیات روانی- آنهم برای به حاشیه بردن مطالبه به حق دیگر- گسیل بدارد قطعاً مذموم است اما آیا نویسنده توئیت مدرکی دال بر این موضوع دارد؟ آیا این توهم توطئه نیست که یک سخنران مذهبی، که برای اولین بار نسبت به این مسئله شرعی واکنش نشان داد، بدون آنکه بخواهیم کیفیت واکنش او را تحلیل کنیم- و یا ائمه جمعه و اعضای جامعه مدرسین را بدون هیچ استنادی بازی خورده یک نهاد امنیتی بدانیم؟ آیا به روش خود آقای رسایی نمی‌توان همچون بومرنگ همین اتهام را متوجه آقای رسایی کرد؟ آیا نمی‌توان به روش رسایی گفت که وی نیز از طرف یک سری اهالی شبه فرهنگی ولی با ذهنیت امنیتی مامور شده باشد که مسئله فایل صوتی را برای یک سری منفعت‌طلبی‌های سیاسی به گونه‌ای دیگر بازخوانی کند؟

۲- اینکه مردم باید در جریان ماجرای فایل صوتی قرار بگیرند حرف غلطی نیست، اینکه نحوه واکنش به صحبت‌های خانم معراجی را هم بررسی و حتی نقد کنیم نیز در فضای گفتگوی اجتماعی امر مذمومی نیست، امّا غیر از برخی محافظه‌کاری‌ها و عدم ارتباط صحیح با افکارعمومی در توضیح مسائل، یکی دیگر از مشکلات و معضلات که در این امور اختلال ایجاد می‌کند چیست؟ این امر قطعاً چیزی جز رادیکالیسم نیست. رادیکالیسم روی دیگر سکه محافظه‌کاری است و از جهاتی بسیار سمّی‌تر و مذموم‌تر از آن است.

رادیکالیسم به این نحو ظهور می‌کند که به جای پرداخت صحیح به مسئله، از یک سو مسائل را در بستر درستی تحلیل نکنیم و به دلیل ضعف در بینش به نوعی به مسائل ورود کنیم که جای جلّاد و شهید اصلی تغییر کند؛ مثلاً به ماجرای فایل صوتی به نحوی بپردازیم که به جای شفاف‌سازی واقعی و حقیقی مسئله، خواسته یا ناخواسته در سوی تقویت‌کنندگان و مدافعان شنیع‌ترین گروهکها مثل جریان نفاق و دیکتاتورترین رژیم‌ها مثل سعودی قرار بگیریم و به بخشی از پروژه ایران اینترنشنال تبدیل شویم.

و یا آنقدر اسیر احساسات و منفعت‌طلبی‌های شخصی خود در سیاست شویم که برای مطامع کوتاه‌مدت گاف‌های بزرگ راهبردی بدهیم و در جنایت جانیان-ناخواسته و یا خواسته- شریک شویم.

۳- حمید رسایی و مصطفی تاج‌زاده که خود را ظاهراً  متعلق به دو سوی کاملاً متفاوت سیاست در ایران می‌دانند، نمادهای برجسته‌ای از این رادیکالیسم در کشور هستند. این دو -اگرچه از دو نقطه نظر متفاوت- امّا معمولاً امور را به نحوی پیش می‌برند که یک مقابله ملّی میان ایران و دشمنانش، غالباً به یک نزاع و کشمکش بی‌حاصل داخلی تبدیل شود؛ تاج‌زاده بسیار بیشتر و البته رسایی نسبتاً کمتر، به نوعی در موضوعات ورود می‌کنند که طرفی که قسر در می‌رود و نجات می‌یابد همان دشمن یا رسانه‌ی متعلق به اوست که برای او چندان اصلاح‌طلب و اصولگرای واقعی تفاوتی نمی‌کند بلکه او دشمن هر دوی آنهاست.

در همین ماجرای فایل صوتی نیز تاج‌زاده طبق معمول نیروی توزیع‌گر و خدمه‌ی سیاسی رسانه سعودی و آمریکایی بود -که البته از او چندان عجیب نیست-؛ تاج‌زاده‌ای که در نزاع میان داعش و سپاه پاسداران نیز بیشتر به نفع منافع داعش غش می‌کرد و عملکرد نیروی قدس در مقابله با آن گروه تروریستی را نقد می‌کرد، این بار هم ترک عادت نکرد. اما به نظر می‌رسد آقای رسایی به دلیل اختلاف عمیقی که با آقای قالیباف دارد چندان ناشاد نمی‌شود که آن فایل صوتی از زاویه غلطی در کانون مباحث قرار بگیرد؛ حال اگر در این بین، غیرعاقلانه و غیرمنصفانه، افراد بی‌گناه هم مقصر جلوه داده شدند و یا به شبهات ناصحیح دیگر نیز دامن زده شد، احتمالاً مسئله‌ای برای آقای رسایی ایجاد نمی‌کند!

۴- آقای رسایی پیشتر هم در ماجرای نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به حسن روحانی در زمان ریاست جمهوری‌اش نشان داده بود نمی‌تواند در قامت یک سیاستمدار کاملاً معقول و منصف عمل کند. در سال ۹۷ و در جریان یکی از نادر سخنرانی‌های جدی و قاطع آقای روحانی علیه آمریکا  که تهدید کرد ایران می‌تواند تنگه هرمز را ببندد، حاج قاسم سلیمانی که از قضا اختلافات جدی با آقای روحانی داشت، اما از سر درک درست سیاسی، نامه تشکری به روحانی نوشت. امّا حمید رسایی در توئیتی حاج قاسم را تلویحاً کم‌بصیرت دانست و اقدام او را به دست بوسی ابوموسی اشعری متهم کرد! او در این توئیت توهین آمیز نوشت: “به تاریخ که نگاه کنیم امثال اشعث کندی و ابوموسی اشعری یک عمر به امام علی (ع) خون دل دادند، یکی دوبار هم در حرف و نه در عمل، مواضع درست داشتند، اما مالک اشتر برای دستبوسی از آنها دستپاچه نشد. ” در حقیقت عدم درک عمیق سیاست و غلبه احساسات و عواطف بر عقلانیت، مانع از آن می‌شد و در موارد دیگری هم مانع می‌شود که رسایی گام‌های دقیقی در سیاست بردارد.

۵- آنچنانکه تاکید شد، چه در ماجرای فایل صوتی و چه در مورد صحبتهای خانم معراجی و نیز درباره هر پدیده سیاسی اجتماعی دیگری، شفافیت، سخن گفتن درست با مردم و جامعه، عقلانیت و توجه به مصلحت‌های کلان همه مردم، جزو اصول اصلی است. امّا معمولاً آنچه بیش از هرچیز در این زمینه اختلالات جدی  ایجاد می‌کند و مسائل را از مسیر اصلی خود دور می‌کند، رادیکالیسمی است که خود را در قالب عدم عقلانیت و همچنین مقدم دانستن مطامع و منفعت‌های کوتاه مدت سیاسی خود بر مصلحت‌های عمومی و ملّی نشان می‌دهد.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پاسخ خبرگزاری تسنیم به توئیت حمید رسایی بیشتر بخوانید »

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند


شواهد و قرائن حاکی از آن است که جریان اصلاح‌طلب درخصوص سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت احساس خطر کرده است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه های روی میز» می گوید!

روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «متأسفانه دشمن قسم‌خورده انقلاب اسلامی؛ اسرائیل، تعاملات خود برای تخریب فرصت برجام را به حداکثر رسانده و کار به بررسی «نقشه دوم» و «گزینه‌های روی میز» در صورت ناکامی توافق رسیده است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آقای رئیسی به توافق نیاز دارد، چراکه وضعیت اقتصادی و سیاسی و منطقه‌ای ما به سمت بهبودی در شرایط فعلی و تحریم پیش نمی‌رود…همه می‌دانند که (در دولت روحانی) گفت‌وگوهای دوره ششم مذاکرات در وین تا آخرین گام پیش رفته بود… تا جایی که بسیاری گمانه‌زنی می‌کردند که دولت رئیسی بعد از ورود و با برگزاری چند جلسه می‌تواند به‌سادگی گام آخر را بردارد، چالش هسته‌ای و تحریمی را بعد از چندین و چند سال خاتمه دهد و هم بار فشارهای اقتصادی و معیشتی ناشی از آن را از روی دوش مردم بردارد و سایه بزرگ این چالش را سرانجام از سر ایران کم کند و فرصت‌های متعددی را که پشت دیوار آن مانده‌اند، برای خود و ایران دسترسی‌پذیر کند».

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

پالس های طیف تندرو اصلاح طلب و رژیم اسرائیل به یکدیگر، قابل توجه و البته قابل تأمل است. در سال 88 و در مقطعی که افراطیون اصلاح طلب علیه جمهوریت شورش کرده و زیر میز انتخابات و مردم سالاری زدند، سران رژیم اسرائیل به وجد آمده و این جماعت را سرمایه های اسرائیل در ایران و نمایندگان این رژیم در مقابله با جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران نامیدند.

حالا نیز در شرایطی که رژیم اسرائیل در داخل سرزمین های اشغالی و همچنین در منطقه با بحران های مختلف دست به گریبان است و همچون خر در گل مانده است، افراطیون اصلاح طلب ضمن ارسال پالس ضعف، یک کفتار درمانده را شیر غران نمایش می دهند.

رژیم اسرائیل اکنون حتی در مقابل بادبادک های آتش زای جوانان فلسطینی نیز درمانده است، چه برسد به واکنش به موشک های قدرتمند و نقطه زن.

اسرائیل اکنون هماهنگ با آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان در حال تقلا برای ضمیمه کردن توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران به توافق هسته ای است. خیالی خام که هیچگاه رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت.

سوالی که در ذهن ایجاد می شود این است که چرا افراطیون اصلاح طلب همصدا با اسرائیل در پی برجامیزه کردن توان موشکی و قدرت دفاعی و منطقه ای ایران هستند!؟

هیچکس مخالف مذاکره و توافق نیست، اما مذاکره و توافقی که منطبق بر عزت، حکمت و مصلحت باشد. مذاکره و توافقی که بر پایه دیپلماسی مقتدرانه و عزتمندانه پیش برود. هیچ کشور مستقل، قدرتمند و عزتمندی درباره توان دفاعی و قدرت منطقه ای خود مذاکره و معامله نمی کند.

** رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «اما و اگرهای سفرهای استانی» به قلم «شهربانو امانی» فعال اصلاح طلب و عضو شورای شهر پنجم تهران(مشهور به شورای اسم و فامیل) نوشت: «در عصر اینترنت، دنیای مجازی و انفجار دانش و اطلاعات الان دنیا را هم از یک اتاق می‌توان مشاهده کرد. جدای از هزینه‌های سفرهای استانی، شرایط کرونا ایجاب می‌کند که هزینه‌های تصمیم گیری در کف جامعه و در سفر مردم تاثیرش دیده شود. متاسفانه سفرهای استانی مخصوصا چندین سال است که از حیزانتفاع ساقط شده و تاثیرگذاری بسیار کمتری دارد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «الان تیم اجرایی در دولت تعدادشان بالاست، علاوه بر آن سیستم حاکمیتی هم مستقر است. اگر هر شخص و نهادی وظیفه خودش را درست انجام بدهد، نیازی به حضور فیزیکی و سفرهای مستقیم نیست… در طول چهار سال گذشته دیدیم که با دستورهیچ گره‌ای گشوده نمی‌شود و هیچ مشکلی از مشکلات مردم حل نمی‌شود».

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

شواهد و قرائن حاکی از آن است که جریان اصلاح طلب درخصوص سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم(مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کرد.

درست مشابه مقایسه عملکرد قالیباف در شهرداری با عملکرد نجفی و افشانی و حناچی در شهرداری تهران. در انتخابات شورای شهر 1400، مردم تهران عملکرد اصلاح طلبان را با عملکرد قالیباف در شهرداری مقایسه کردند و به همین دلیل و علیرغم فراخوان خاتمی، لیست جمهور- تابلوی جدید لیست امید- 21 بر هیچ در تهران باخت.

خانم امانی در یادداشت مذکور به رئیس جمهور توصیه کرده که بجای سفرهای استانی، از داخل اتاقش همه امور را مدیریت کند. این دقیقا فرمول جریان اشرافی در مواجهه با مردم است. این طیف معتقد است که مردم رعیت هستند و مقام های کشور حکم ارباب را دارند، پس با این حساب کسر شأن است که مقام مسئول به میان مردم رفته و وقت خود را تلف کند!

طیق این فرمول، مقام ارشد باید از داخل خودرو به صورت چشمی نظرسنجی کند. مقام مسئول باید با خودروی لوکس شاسی بلند به میان کارگران رفته و از کارخانه بازدید کند. طبق این فرمول مقام ارشد دولتی باید با کفش وارد چادر زلزله زدگان شود.

براساس این فرمول، وزیر باید میکروفون خانم خبرنگار را پرت کند، وزیر بهداشت به مراجعه کننده بگوید «خوت بمال» و وزیر کشاورزی به کشاورز و دامدار بگوید «سبوس بخور» و…

بخش اعظمی از جریان اصلاح طلب، طیفی بریده از مردم و قائل به سبک زندگی اشرافی است. این طیف در انتخابات ریاست جمهوری 1400 پاسخ قابل تأملی از مردم دریافت کرد.

در این انتخابات علیرغم فراخوان های گسترده خاتمی و تاجزاده و کروبی و بهزاد نبوی و علیرغم میتینگ های انتخاباتی تحت عنوان ناسا و با وجود فراخوان تحت عنوان «زدن زیر میز»، نامزد اصلی این جریان در سراسر کشور فقط حدود 2 میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد.

** دیدگاه اصلاح طلبان درباره محکومان دانه درشت؛ از کارآفرین برتر تا مدیر بدشانس

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «رئیس کل بدشانس» نوشت: «آقای سیف و معاونان او در بحران ارزی شکل گرفته پس از خروج یکجانبه امریکا از برجام، اقدام به تزریق ارز به بازار کردند تا تب و تاب افزایشی قیمت‌ها فروکش کند. آنگونه که در کیفرخواست این مدیران بانکی آمده، آنها متهم به برهم زدن نظم و آرامش بازار ارزی کشور و زمینه‌سازی برای خرید و فروش غیر قانونی ارز به میزان ۱۵۹ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار و ۲۰ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو و همچنین اهمال و سوءمدیریت در دوران مسوولیت خود شده‌اند و به همین دلیل حکم ده ساله حبس تعزیری توسط دادگاه صادر شده است ».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در جریان محاکمه ولی‌الله سیف و معاونانش توسط نماینده دادستان به این موضوع متهم شدند که «چوب حراج به دارایی کشور زدند و بخش قابل توجهی از ذخایر ارزی را وارد بازار کردند». این در حالی است که طی 20 سال گذشته، راهکار دیگری جز همین مکانیسم تزریق ارز به بازار برای کنترل شوک‌های احتمالی وجود نداشته و پیگیری هم نشده است».

روزنامه اعتماد همچنین در شماره امروز در یادداشتی با عنوان «ضرورت اعاده دادرسی» به قلم «عباس عبدی»  فعال سیاسی اصلاح طلب که در دولت اصلاحات به اتهام فروش اطلاعات به بیگانگان به ۸ سال زندان محکوم شد نوشت: «سیاست فروش ارز به بازار نه در دولت روحانی و مدیریت ولی‌الله سیف شروع شد و نه در آن خاتمه خواهد یافت…مساله دفاع از این شخص و آن شخص نیست. هیچ فوریتی برای رسیدگی و مجازات وجود ندارد. اگر بالاترین مقامات سیاستگذار اقتصادی کشور از این حد از حقوق، یعنی حق تجدید نظرخواهی و اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور و رسیدگی علنی و دومرحله‌ای برخوردار نباشند، دیگران چگونه می‌توانند نسبت به حقوق خود و استیفای آن امیدوار باشند؟».

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

اصلاح طلبان و رسانه های منتسب به این طیف به دفاع از محکومان دانه درشت اقتصادی شهره هستند. هر وقت که دستگاه قضا، دانه درشت ها را محاکمه می کند، این طیف فریاد وامصیبتا سر داده و نسبت به این اقدام اعتراض می کنند.

روزنامه اعتماد در شماره امروز به محکومیت مقام ارشد دولت روحانی اعتراض کرده و وی را بدشانس نامیده است. البته از روزنامه ای که مدیر آن با متهم دانه درشت اقتصادی کله پاچه می خورد، بیش از این انتظار نیست.

اردبیهشت ۹۶، تصویری از «الیاس حضرتی» مدیرمسئول روزنامه اعتماد و نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم در کنار شهرام جزایری، محکوم مالی که در دوران اصلاحات بازداشت و به چندین سال زندان محکوم شد آن‌هم در طباخی در حال خوردن یک صبحانه کاری مفصل منتشر شد.

شهرام جزایری با ایجاد رابطه بین مراکز قدرت و برخی مدیران مسئله‌دار در دوران اصلاحات توانست وارد فعالیت‌های اقتصادی شود. او موفق شد قلمرو نفوذ فعالیت‌های فساد آلود اقتصادی‌اش را حتی تا دفتر رئیس مجلس وقت و رئیس جمهور وقت (اصلاحات) گسترش دهد.

مالک سابق کارخانه هفت تپه که حقوق کارگران را تضییع کرد؛ متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان که حقوق معلمان و فرهنگیان را لگدمال کردند؛ در کنار شهرام جزایری، حسین فریدون، مهدی جهانگیری، شبنم نعمت زاده، بابک زنجانی، مه آفرید امیرخسروی، هادی رضوی، مهدی آخوندی، محمد امامی، بهروز ریخته گران و…از جمله محکومان دانه درشت اقتصادی هستند که پیش از این مورد حمایت تام و تمام جریان اصلاح طلب قرار گرفته اند.

رسانه های اصلاح طلب همچنین در مقطعی که ماجرای حقوق های نجومی مطرح شد، به حمایت تمام قد از مدیران ویژه خوار و اشرافی پرداختند و آنها را ذخایر نظام و امانتدار بزرگ نامیدند.

به این نمونه توجه کنید: روزنامه شرق- ۱۲ تیر ۹۸– در گزارشی با عنوان «من متهم اشتباهی ام» به تطهیر  «بهروز ریخته‌گران» بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه پرداخت.

این روزنامه اصلاح طلب در مصاحبه مذکور، ریخته گران را صرفا یک تولیدکننده جا زد و اینگونه القاء کرد که قطع دسترسی این فرد به اموالش، به تولیدملی لطمه زده و موجب بحران کارگری می‌شود!



منبع

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند بیشتر بخوانید »