فیلم/ حال و هوای اهالی فرهنگ در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
فیلم/ حال و هوای اهالی فرهنگ در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، مستقر در محل برگزاری سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران؛ کتاب «بخور نخور» با موضوع مدافعان بیتالمال در سالن یاس سی و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران رونمایی شد.
در ابتدا، مهدی محمدخانی، مدیر انتشارات روایت فتح، ضمن تقدیر از برگزارکنندگان این نشست گفت: انتشارات روایت فتح، کتابهای مدافعان حرم را هم به جمع کتابهای انتشارات اضافه کرده است.
مدیر انتشارات روایت فتح ضمن اشاره به کتاب «بخور نخور» اظهار کرد: سال ۹۷ صحبتهایی در نشر درباره موضوع بیتالمال مطرح بود و توجه ویژهای به آن داشتیم. در همان ایام محمد حسنزاده، نویسنده کتاب، طرح کتابی با این موضوع و سوژه به ما ارائه داد که مورد تایید انتشارات قرار گرفت.
وی با اشاره به اینکه برای تقویت کتاب پیشنهاد شد وصیتنامه شهدا به کتاب اضافه شود، اظهار کرد: از آنجا که اضافه کردن وصیت شهدا منجر به افزایش حجم کتاب میشد، از قابلیت QR – که در یکی دو سال گذشته به منظور استفاده از فناوری جدید و صرفهجویی در مصرف کاغذ به کتابهای انتشارات روایت فتح اضافه شده- برای کتاب «بخور نخور» هم استفاده شد. وصیتنامه شهدا با کد QR به خاطرهها اضافه شده است.
محمدخانی در پایان بیان کرد: در کتاب «بخور نخور» ۱۶۱ خاطره از ۴۶ راوی که شامل ۱۱۴ خاطره از شهداست، ذکر و ارائه شده و وصیتنامه ۶۹ نفر از شهدا هم به خاطرات آنها الحاق شده است.
محمد حسنزاده، نویسنده کتاب «بخور نخور» هم درباره ماجرای شکلگیری ایده نگارش این کتاب عنوان کرد: ماجرای شکلگیری این کتاب از داستانی شروع شد که در مقدمه کتاب اشاره و ذکر شده است. در جزیره کیش مجموعهای اقامتی و تفریحی به نام فدک است که در زمان طاغوت کاخ اسدالله علم بوده و برای تفریح آنجا میرفته که بعد از انقلاب و تقریبا از زمان ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی که جزیره کیش رویکرد توریستی پیدا کرد، این کاخ برای استفاده مسئولین باقی ماند؛ فقط اسم آن را به فدک تغییر دادند و تبدیل به یک حیاط خلوت برای مسئولان شد.
وی در توصیف این مجموعه تفریحی اضافه کرد: فدک یک مجموعه تقریبا بزرگ در بهترین منطقه از ساحل کیش است. مثل اینکه زمان شاه مهندسان آمریکایی تشخیص داده بودند این نقطه به دلیل وجود ساحل مرجانی و آب شفاف، شبیهترین به منطقه هاوایی آمریکا است؛ بنابراین مردم بومی ساکن این منطقه بیرون را میکنند و به منطقه دیگری میفرستند که امروزه به منطقه عربها یا صفین در کیش شناخته میشود. این منطقه هم مختص تفریح شاه و دربار میشود که همچنان برقرار است و مسئولین استفاده از آن استفاده میکنند. حتی زمانی که حکم دولتی مبنی بر آزادسازی سواحل صادر شد، همه جا غیر از اینجا آزاد شد و اینجا هنوز ساحل اختصاصی و در تصرف مسئولین است و به دروغ اعلام شد که اینجا آزاد شده است.
نویسنده کتاب «بخور نخور» ادامه داد: یک بار که بنده از کنار این منطقه رد میشدم و حواسم نبود اشتباها وارد این منطقه شدم. حدود ۱۰۰ یا ۲۰۰ متر که پیش رفتم، پیرمرد نگهبان مجموعه به سراغم آمد و گفت که اینجا منطقه ممنوعه است و نباید اینجا میآمدید. من هم ضمن اعلام بیخبری گفتم مگر اینجا چه خبر است؟ در همین حین یکی از مسئولان را در حال تفریح دیدم؛ ناخودآگاه گفتم این همه شهید دادیم، چه شد که به اینجا رسیدیم که مسئولی را که قبلا فقط در راهپیماییها و صفوف نماز جمعه دیده بودیم و دم از مبارزه با استکبار و غرب میزد، ولی اساسیترین شعار و آرمان انقلاب یعنی عدالت را زیر پا میگذارد.
حسنزاده با تاکید بر اینکه آنچه در عدالت بیشتر نمود دارد و مردم از آن توقع دارند، حفظ بیتالمال است، تصریح کرد: از اول انقلاب هم مورد تاکید حضرت امام (ره)، مقام معظم رهبری و شهدا بوده و هست. نگاه من در برخورد با آن منطقه و مسئولین این بود که اگر ما تفاوتی بین حکومت طاغوت و جمهوری اسلامی احساس نکنیم، چه چیزی از انقلاب باقی میماند.
وی افزود: طبق آمار در کشور بیش از دوهزار پست مدیریتی میانه به بالا داریم که صاحبان این پستها مدیران تاثیرگذار در مملکت محسوب میشوند و به ازای هر صندلی ۷۲ شهید در کشور داریم. یعنی ۷۲ جوان خون دادهاند که این آقایان بر این صندلیها بنشینند و حکومت کنند و وقتی آدم این اتفاقات را کنار هم قرار میدهد، دلش میگیرد و حقیقتا دردآور است.
نویسنده کتاب «بخور نخور» درباره مخاطبان این کتاب هم اظهار کرد: کتاب در درجه اول برای مسئولین و کسانی که با بیتالمال سروکار دارند، مفید است. برای مردم هم دو فایده دارد. اول اینکه قطعا خواندن این کتاب مردم را ناراحت میکند. دوم اینکه حداقل میدانند چه کسانی در همین زمان معاصر خودمان بر این مملکت حکومت کردند و زمامدار بودند و چگونه از بیتالمال استفاده نکردند.
در پایان نویسنده کتاب «بخور و نخور» افزود: این کتاب برای مدیران عذاب آور است، چون حد و مرز بیتالمال مشخص میشود.
سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «آینده خواندنی است» ۲۰ تا ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در مصلی امام خمینی (ره) تهران و همزمان بهصورت مجازی در ketab.ir در حال برگزاری است.
انتهای پیام/ 121
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
مسئولین مخاطب درجه یک «بخور و نخور»/ این کتاب حد و مرز بیتالمال را مشخص میکند بیشتر بخوانید »
سومین روز سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با حضور پررنگ کودکان و برنامههای متنوع برای این قشر به کام آیندهسازان رقم خورد.
دریافت
9 MB
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
فیلم/ کودکانههای نمایشگاه کتاب بیشتر بخوانید »
گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس امیرعباس صادقی فعال رسانهای و معاون فرهنگ و رسانه فرهنگ سرای رسانه در یادداشتی درباره اهمیت کتاب به عنوان رسانهای مهم و اساسی نوشت:
نمایشگاه کتاب تهران در حالی از چند روز دیگر آغاز میشود که برگزاری این رویداد مهم فرهنگی همواره در جهت ارتقای مقوله کتابخوانی و تشویق جامعه به دوستی بیشتر با «یار مهربان» نامگذاری شده است. بدون شک ایجاد فضایی برای بهتر دیده شدن کتابها، گردهم آمدن نویسندگان و اهالی قلم و کنار هم نشستن کتابخوانها امری بسیار مبارک است که جای تقدیر دارد؛ با این حال، نباید از تفکر برای ارتقای روز به روز آن، تعالیبخشی آن و جلوگیری از تکراریشدن این نمایشگاه همانند هر رویداد دیگری تدبیر کرد.
در این نوشتار فارغ از کم و کیف برگزاری چنین رویدادی میخواهیم درباره خود کتاب و ماهیت آن نکاتی را بیان کنیم. با نگاهی متفاوت به این پدیده مهم فرهنگی میتوان به واقعیتی کمتر گفته شده اذعان کرد؛ کتاب رسانهای مانا و عمیق است که نه تنها در گذر زمان دچار اضمحلال نمیشود، بلکه گذشت قرون و اعصار همانند یک جلابخش، ذات و درون طلاییگونه آن را به جلوه میکشاند.
با مروری بر تعریف کلاسیک رسانه میتوان به دو عنصر اساسی اشاره کرد؛ اول آنکه رسانه آن چیزی است که آگاهی بخشی و اطلاعرسانی میکند و دوم آنکه افکار را تحت تاثیر میدهد؛ با این نگاه، کتاب در تعریف رسانه میگنجد و به جرأت میتوان گفت: «کتاب، رسانه است.» چرا که آگاهیبخشی و جهت دهی به افکار در سطر به سطر یک کتاب دیده میشود.
اما سؤال اساسی اینجاست که چرا کتاب، رسانهای مهم و به مراتب جدیتر از دیگر رسانههای متداول امروز به ویژه فضای مجازی است؟ پاسخ به این سوال و تشریح آن در لایههای مختلف جامعه، هم میتواند اهمیت آن را یادآور شده و هم جامعه را به سمت دوستی با کتاب و توجه جدیتر به آن سوق بدهد.
3 دلیل برای این مدعا قابل احصا است:
اول؛ کتاب، رسانهای ماندگار است
در دنیای امروز رسانهها، سرعت جای صحت را گرفته و هر رسانهای که زودتر خبری را به دست مخاطب کمحوصلهاش برساند، برنده است؛ درست است که این فرآیند در کتاب، به شیوهای برعکس رخ میدهد، اما با نگاهی عمیقتر به همین مفهوم به درستی میتوان فهمید که این امر نقطه قوتی اساسی برای کتاب به شمار میرود.
باید این واقعیت را بپذیریم که محتوای تولیدشده در فضای مجازی و رسانههای مبتنی بر اینترنت دارای تاریخ انقضا هستند؛ چه بسا خبرنگار و نگارنده خبر نیز از این موضوع مطلع است و میداند شاید تنها چند دقیقه بعدتر از انتشار خبر او، خبرنگاری دیگر، با پیدا کردن اطلاعاتی جدید، محتوای تازهای را به خروجی میفرستد. بنابراین عمر خبر او تنها چند دقیقه و یا چند ساعت است.
این اتفاق در رسانهای با نام «کتاب» دقیقا برعکس است؛ نویسنده کتاب میداند که عمر مطالبی که در این مجلد مینویسد، باید چندین دهه و حتی چند صد سال باشد تا مخاطبانی که بعد از سالها سراغ آن میآیند، بوی تازگی را همچنان استشمام کنند، وگرنه خیلی راحت آن کتاب را پس زده و سراغ کتابی دیگر میروند. پس نویسنده به درستی میداند که باید با بهره جستن از منابع و تحقیق و پژوهش فراوان، اطلاعاتی را برگزیند که از گزند تاریخ و زمان در امان بماند. این ویژگی جزئی لاینفک از کتاب است که نمیتوان آن را از ماهیتش جدا کرد.
بنابراین میتوان اذعان کرد که کتاب رسانه مانا و ماندگار روزگار ماست. هر زمان که بخواهیم درباره چیزی اطلاعات کسی کنیم، کافیست سراغش برویم تا او ما را به بهترین نحو راهنمایی کند.
دوم؛ کتاب رسانهای که عمیق است
فرض کنید اتفاقی مهم در دنیا رخ داده و همه رسانهها به دنبال مخابره آن هستند؛ هر کس از منظر خود به روایت این حادثه میپردازد و چون دوست ندارد از مسابقه زمان عقب بماند، بلافاصله و با پیدا کردن کوچکترین اطلاعات، دست به تولید خبر زده و بدون توجه به زیر و بم ماجرا و لایههای دیده نشده، وارد میدان رسانه میشود.
به دلیل آنکه مخاطب هر روز، در معرض سرریز اطلاعات و بمباران خبری قرار دارد، نمیتواند تمرکز دقیقی بر محتوایی که به دست او میرسد، داشته باشد و چه بسا بسیاری از اطلاعاتی که دریافت میکند را نخوانده و بدون هیچ فکری رها میکند. این اتفاق دقیقا در کتاب برعکس است؛ کمتر کتابی را دیدهاید که همزمان چند موضوع را هدف قرار داده و همه را با هم به پیش ببرد، بلکه کتابها بر یک موضوع خاص متمرکز شده و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی قرار میدهد. همین اتفاق فرصتی را برای نویسنده کتاب فراهم میآورد تا هر چیزی را عمیقتر مورد بررسی قرار بدهد.
دقیقا به همین دلیل است که نوشتن یک کتاب ماهها و شاید سالها زمان ببرد اما تولید محتوا در فضای مجازی و اینترنت نهایتا چند دقیقه یا چند ساعت زمان میبرد، با این تفاوت که یکی عمیق است و دیگری سطحی!
صادقی فرهنگسرا رسانه: سوم؛ کتاب رسانهای نخبگانی است
جنگ بر سر آنکه کدام رسانه مخاطب بیشتری دارد، همیشه بالاست اما کمتر کسی میپرسد که چرا به جای «کمیت» به «کیفیت» مخاطبان فکر نمیکنیم؟ به راستی هر رسانه چه مخاطبی دارد و آنها چگونه مطالبی را میپسندند؟
همانطور که در بالا اشاره شد، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نمیتوانند سراغ مطالب عمیق بروند و عمده محتوایی که در آنها منتشر میشود، سطحی است اما کتاب در نقطه مقابل آنها قرار دارد.
به همین منوال، میتوان دریافت که کتاب ما را در برابر رسانهای نخبگانی قرار میدهد که در آن خبری از مطالب سطحی و کم عمق نیست.
در روزگاری که بنابر دلایل مختلف کتاب در مهجوریت قرار گرفته و رسانههای مجازی گوی رقابت را از یکدیگر میربایند، کتابها همچنان آرام و بی سر و صدا به مسیر خود ادامه میدهند؛ همان قدر عمیق و مانا و جایی برای تأمل نخبگان. به دور از هیاهوها، هشتگها و اینفلوئنسرها! شاید بد نباشد بگوییم: «کتابها نباید سراغ ما بیایند، ما باید سراغشان برویم!»
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
کتابها همچنان آرام و بی سر و صدا بیشتر بخوانید »