«رزم نامه ی افتخار»
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
«رزم نامه ی افتخار» بیشتر بخوانید »
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
«رزم نامه ی افتخار» بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از اردبیل؛ کتاب «زیر پوست زخمی جاده ها» نواخاطرات رانندگان رزمنده در هشت سال دفاع مقدس که به نویسندگی «مریم حضرتی» توسط انتشارات «خط هشت» در ۱۰۰۰ نسخه با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل به چاپ رسیده هست.
رانندگان در دوران دفاع مقدس نقش بسیار ویژهای را در بخشهای مختلف جنگ ایفا نمودند. رساندن کمکهای مردمی به جبههها و همچنین انتقال رزمندگان به مناطق جنگی و رساندن تجهیزات نظامی و جنگافزارها به دست رزمندگان آن هم در شرایط سخت و دلهورهآور که دائما خطوط دائم جبهه زیر بمباران شدید نیروهای دشمن قرار داشت کاری بسیار شجاعانه و شهادتطلبانه بود. این کتاب سعی دارد بخشی از خاطرات رانندگانی که در دوران دفاع مقدس در این امر نقش داشتند برای خواننده روایت کنند.
در بخشی از کتاب آمده هست:
برگشتیم اهواز. آن جا اوضاع طوری بود که به همه فرماندهها دستور داده بودند شش ماه از عملیات خبری نیست و بهتر هست در این مدت هر چه رزمنده، بسیج و پاسدار آمد، باید دورههای آموزشی را بگذراند. چرا که بعضی راننده ها، حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند و باید آموزشها را عملی یاد میگرفتند. تقریبا اواخر سال ۱۳۶۴ و اوایل ۱۳۶۵ بود که درس و کلاس آموزشی برای رزمندهها شروع شد. دستور آمده بود رزمندهها به مدت شش ماه سواد خواندن و نوشتن را هم یاد بگیرند، تا بتوانند مسیر را از روی تابلوها بخوانند. از این میترسیدند که خدای ناکرده نیروهای ما وارد خاک عراق شوند و آنها هم فکر کنند ما دیگر توان مقابله را نداریم و به آنها پناهنده شدیم. من هم سوادم در حد ابتدایی بود. در حد سه روز حروف انگلیسی را یادگرفتم. با جان و دل میخواستم این دوره را ادامه دهم. مرا برای ماموریتی به باختران فرستادند. باید میرفتم. همراه یکی از بچهها به نام دده کیشی و به دستور عصمتی، رنجبر و ممقانی که از من خواهش کرده بودند، قبول کردم بروم. درسم نصفه ماند و ما راهی باختران شدیم.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
«زیر پوست زخمی جادی ها» بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از اردبیل؛ کتاب «یول یورغونی» نواها و نجواهای مادران شهدای گمنام آذربایجان هست. این مجموعه، اشعار دفاع مقدس «ملاحت نادری آرپاچایی» هست که به نویسندگی و گردآوری «عمار احمدی» توسط انتشارات «ساوالانایگیدلری» در ۱۰۰۰ نسخه با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل به چاپ رسیده هست.
یول یورغونی نواها و نجواهای مادران شهدای گمنام آذربایجان هست. این مجموعه اشعار دفاع مقدس ملاحت نادری آرپاچایی از شاعران جوان دفاع مقدس استان اردبیل هست که به کوشش عمار احمدی گردآوری و به وسیله میهن کریمی به لاتین ترجمه و به عنوان کتاب سال دفاع مقدس انتخاب شده هست.
در بخشی از کتاب آمده هست:
گؤزلریمده دومان قالیب، هارداسان
آیریلیق بوردا یئر سالیب، هارداسان
سندن سورا گؤز دولوسو داریخماق
کؤنلومون هر یئرین آلیب، هارداسان
چشمان مرا مه دوری تو گرفته، کجایی / جدایی در این جا رخت خودش را پهن کرده، کجایی
بعد از تو دلتنگی را حتی از چشم هایم میتوان خواند / این دلتنگی همه جای وطنم را گرفته، کجایی
در بخش دیگیری نیز آمده هست:
سندن سونرا آغزیم آچیلمیر گولم
نیسگیللریم بیربیر داغیلمیر گولم
بیر گول ایتیرمیشم ریحان عطری وار
منیم گولوم هله تاپیلمیر گولم
بعد از تو زبانم برای خنده باز نمیشود / درد و غم دلم یک به یک نمیروند تا بخندم
گلی گم کرده ام که بوی عطر ریحان دارد / گل ناز من هنوز پیدا نشده که بخندم
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از اردبیل؛ کتاب «زنگ شهادت» خاطراتی در باب شهدای سادات علوی که به نویسندگی «شهاب الدین وطن دوست» که خود نیز از رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس هست توسط انتشارات «ساوالان ایگیدلری» در ۱۰۰۰ نسخه با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل به چاپ رسیده هست.
این مجموعه در واقع خاطرات مولف در مورد زندگی و شهادت ۱۲ تن از دوستان، هم محلیها و هم پایگاههایی اش هست. کسانی که با آنها نفس کشیده و زندگی نموده هست. از دوران کودکی، نوجوانی تا شهادتشان یا مقطع قابل توجهی از زندگی ایشان. نویسنده که خود نیز از رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس هست تلاش کرده تا نکتههایی از خاطرات خود را در مورد شهدا یا پایگاهشان فرو نگذارد و به عهدی که با آنها بسته پایبند بماند و همانطور که شایسته شان هست بنویسد. برای تهیه این کتاب از آرشیو بنیاد شهید استفاده شده و به خانوادهها نیز مراجعه شده لیکن محور خاطرات و مطالب با خود نویسنده بوده هست.
در بخشی از کتاب آمده هست:
شهید آذری که در ۲۷ مهر ماه ۱۳۶۲ به جبهه اعزام شده و در عملیات غرورآفرین والفجر ۴ در محور مریوان (پنجوین عراق) شرکت کرده بر اثر اصابت ترکش به پشت سر و گردن به لقا پروردگارش شتافت.
پیکر پاک او بعد از انتقال به اردبیل در بخش شرقی گلزار شهدای غریبان به خاک سپرده شد. بنا به قول برادران و دوستان شهید بخش عمده توصیه و تاکید او در هنگام اعزام به جبهه، اطاعت از رهبری، دعا به جان امام، پاسداری از خون شهدا و شرکت در مراسمات مذهبی ماه محرم و ماه رمضان و حضور جدی در مجالس شهداست.
او انقلاب اسلامی ایران را الهام گرفته از نهضت عاشورا میدانست و ادامهی راه خونین حسین (ع) را به شیعیان آن حضرت سفارش میکرد. سرهنگ پاسدار بازنشسته احمد طهماسب زاده پسر دایی شهید میگوید: برادرم کرامت با سایر دوستانش همراه با شهید آذری در یک جبهه بودند و من در جبههای دیگر. عملیات که تمام شد و من به مرخصی آمدم. سیزده، چهارده روز از تشییع و تدفین شهید گذشته بود.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از اردبیل، کتاب «شهید شعر» مجموعه اشعار دوران دفاع مقدس که به نویسندگی استاد «جلیل ناصرآزاد» توسط انتشارات «ساوالان ایگیدلری» در هزار نسخه با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل به چاپ رسیده هست.
استاد جلیل ناصرآزاد در سال ۱۳۲۹ در شهر اردبیل چشم به جهان گشود. از هفده سالگی شروع به سرودن شعر کرد و اشعار ارزندهای در مسائل اخلاقی، اجتماعی و مذهبی به ویژه در مدح و منقبت ائمه اطهار (ع) و وقایای عاشورا از خود به یادگار گذاشته هست. اشعار و سرودههای ایشان در دوران دفاع مقدس تحت تاثیر حال و هوای ایثارگری، شهادتطلبی، جانبازی، فداکاری و مقاومت ملت غیور ایران قرار گرفت. استاد ناصر اردبیلی در سن ۶۸ سالگی دار فانی را وداع گفت.
در بخشی از کتاب آمده هست:
شهادت آرزوی راد مردان
شهادت افتخار اهل قرآن
شهادت انقلاب سرخ ما را
کند با فتح و پیروزی درخشان
شهادت معصیتها را کند پاک
ز دلها میزداید زنگ عصبیان
شهادت با صدای فادخلوها
کند داخل شهیدان را به رضوان
شهادت ارث بر ما از حسین هست
حسین سردار و سالار شهیدان
حسین زد پشت پا بر فرق طاغوت
حسین شد از عدالت فخر انسان
همیشه در جبین نهضت ما
درخشد همچو اختر فتح بستان
به ایمان هست این ارتش مجهز
نباشد اسلحه بهتر زایمان
بسیج و ارتش و پاسدار به وحدت
کنند حمله به دشمن مثل شیران
ز حجله میرود هر تازه داماد
به جبهه خرم و مسرور و خندان
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست