مقاومت اسلامی

پژوهش در موضوع «مکتب سلیمانی» عجله برنمی‌تابد

پژوهش در موضوع «مکتب سلیمانی» عجله برنمی‌تابد



پژوهش در موضوع «مکتب سلیمانی» عجله برنمی‌تابد

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پس از شهادت سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی رهبر معظم انقلاب طی سخنانی، فرمودند: «به شهید حاج قاسم سلیمانی به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به چشم یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درس‌آموز نگاه کنیم.» این کلام در اصل نقشه راهی است که رهبری برای پژوهشگران و نویسندگان و فعالان عرصه تاریخ شفاهی ترسیم کردند تا اگر قصد دارند پژوهشی را درباره سردار به سرانجام برساند، آن را نصب العین قرار دهند.

تبیین و ترسیم مکتب سلیمانی نیازمند پژوهش‌های جدی است. زندگی و فعالیت‌های مبارزاتی سردار به دوره‌های مختلفی تقسیم می‌شود: از دوران حضور در قیام انقلابی مردم ایران علیه رژیم مرتجع پهلوی گرفته تا سال‌های دفاع مقدس و دوران فرماندهی سپاه قدس و دفع اشراری که مزاحم مسلمانان منطقه شده بودند. چنین زندگی درخشان و حیات طیبه‌ای که ناشی از منظومه فکری سردار بود، کار و پژوهش عجله‌ای را نمی‌پذیرد. نوشتن و پژوهش درباره سردار راه رفتن روی لبه تیغ است. ممکن است غفلت از ظرافت‌های پژوهشی، هدف مقدس معرفی سردار را به بی‌راهه بکشاند.

پس از شهادت سردار سلیمانی، کتاب‌های بسیاری درباره زندگینامه و طریق سیر و سلوک و منظومه فکری این مجاهد کبیر منتشر شد. (مشخصات و فایل pdf صفحات نخستین آن دسته از مکتوبات درباره سردار که مرحله اعلام وصول پس از انتشار را نیز پشت سر گذاشته‌اند، در بانک اطلاعاتی مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران ثبت است.) تعدادی از این عناوین از نظر رویکرد پژوهشی و رجوع به منابع دست اول و متقن و همچنین از نظر کیفیت چاپ، از جمله آثار درجه یک به شمار می‌آیند، اما به نظر می‌رسد که برای انتشار برخی از آنها نیز عجله به خرج داده شده است.

«در مکتب حاج قاسم» یکی از کتاب‌هایی که تابستان امسال (۱۳۹۹) با گردآوری و تدوین علی گرجی توسط انتشارات سدرةالمنتهی (ناشر فعال در شهرکرد) با شمارگان دو هزار نسخه و بهای ۳۵ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت. کتاب چهار بخش به ترتیب با این عناوین دارد: «مقاومت در مکتب امام و ولایت»، «بررسی مکتب شهید سلیمانی»، «منشور مکتب و بیانات شهید سلیمانی» و «خاطرات».

دغدغه ارزشمند ضرورتاً به کتابی قابل قبول نمی‌انجامد

دغدغه انتشار کتاب «در مکتب حاج قاسم» ارزشمند است. هدف ناشر نیز قاعدتاً معرفی سردار به مردم استان چهار محال بختیاری بوده است، اما به نظر می‌رسد که دست اندرکاران انتشارات سدرةالمنتهی برای انتشار آن عجله به خرج داده‌اند. هرچند نام یک نفر ویراستار در شناسه درج شده اما کتاب اشکالات ویرایشی زیادی دارد و حتی نام انتشارات در شناسه نیز با غلط تایپی درج شده است.

زندگی درخشان و حیات طیبه‌ای که ناشی از منظومه فکری سردار بود، کار و پژوهش عجله‌ای را نمی‌پذیرد ساختار کتاب مغشوش است و تدوین آن از هیچ رویکردی پیروی نمی‌کند. به نظر می‌رسد حجم عمده‌ای از مطالب کتاب کپی پیست از مطالب خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری باشد و اشتباهات آن متن‌ها نیز گویا به کتاب راه پیدا کرده است. کتاب هرچند عنوان «مکتب حاج قاسم» را یدک می‌کشد اما همه منابع آن صرفاً مطالب درج شده در رسانه‌هاست.

فی‌المثل در صفحه ۸۲ کتاب سخنی که معلوم نیست از سردار است یا از شخصیت دیگری درباره روابط اقتصادی با عراق درج شده است. در این بخش آمده که: «فکر نکنید که ما خرج عراق می‌کنیم نه! ما الان قریب ۱۲ میلیارد ریال با عراق تجارت داریم و این قابلیت رسیدن به ۳۰ میلیارد دلار را دارد.» معلوم نیست مبلغ روابط تجاری به ریال درست است یا به دلار.

بهره نبردن از موهبت ویراستار باعث شده تا مطالب اخذ شده از رسانه‌ها بدون هدفی کنار هم بیایند. در بخش سوم کتاب که عنوان «منشور مکتب و بیانات شهید سلیمانی» را با خود دارد، لابه‌لای درج صحبت‌های حاج قاسم درباره شهدا و فرهنگ مقاومت به ناگاه مطالبی درج شده با عنوان «شهید عماد مقنیه نماد مقاومت در کلام حاج قاسم» که با این جملات شروع می‌شود: «همین که روی صندلی نشست گفت: بیست سال است که گفت‌وگوی مطبوعاتی انجام نداده است. با یک محاسبه سرانگشتی می‌شود فهمید از زمانی که فرماندهی سپاه قدس به او واگذار شده است… این بار اما موضوع گفت‌وگو سبب شد تا حاج قاسم به درخواست ما پاسخ مثبت بدهد: جنگ ۳۳ روزه.» این مصاحبه از خبرگزاری ایسنا کپی و در کتاب درج شده است. گردآورنده بدون هیچگونه توضیحی به ناگاه این مصاحبه را در لابه‌لای متن درج کرده است.

ضرورت ویرایش دوباره کتاب «در مکتب حاج قاسم»

در همین بخش ناگفته‌های جنگ ۳۳ روزه بدون ذکر مأخذ درج شده و پس از آن بدون دلیل و بدون نظم و ترتیب خاصی توصیه‌های سردار درباره رفتار با فرزندان شهدا درج شده است. گردآورنده می‌توانست همه این مطالب را با نظمی مناسب در کتاب منتشر کند.

کتاب «در مکتب حاج قاسم» در وضعیت فعلی خود تبیین کننده «مکتب سلیمانی» نیست و خوراک مطالعاتی خوبی برای مخاطبان به شمار نمی‌رود بخش چهارم کتاب خاطرات سردار سلیمانی است. این بخش نیز فاقد هرگونه نظم و ترتیب و یا دسته بندی خاطرات در جهت تبیین مکتب سردار سلیمانی است. در همین بخش پس از درج روایتی با عنوان «حاج قاسم و آزادی خرمشهر» مطلبی درج شده با عنوان «مالک به عهدش وفا کرد» که معلوم نیست گوینده این سخن کیست و اصولاً چرا باید لابه‌لای خاطرات حاج قاسم چنین روایتی درج شود؟

همچنین در همین بخش خاطرات صص ۱۶۳ و ۱۶۴ مطلبی درج شده با این تیتر «اما پیام‌های سیلی اول ایران به آمریکا» که کپی پیستی است از گزارشی از سرویس بین‌الملل خبرگزاری حوزه. بازهم هیچگونه توضیحی در کتاب ارائه نشده که چرا در لابه‌لای خاطرات باید چنین مطلبی درج شود؟

کتاب اشکالات دیگری نیز دارد. همانطور که اشاره شد دغدغه انتشار چنین آثاری ارزشمند است، اما ضرورت رساندن کتاب بدون اشکال به دست مخاطب ارجحیت بیشتری دارد. اگر ناشر و تدوینگر محترم اندکی تأمل کرده و زمان بیشتری را به پژوهش درباره سردار اختصاص می‌دادند و به منابع بیشتر و بهتری رجوع می‌کردند قطعاً کتاب پاکیزه و منقحی که روایت اندیشه‌های سردار باشد و تبیین کننده «مکتب سلیمانی» به دست مخاطبان و مردم عزیز استان چهار محال بختیاری می‌رسید. کتاب در وضعیت فعلی خود تبیین کننده «مکتب سلیمانی» نیست و خوراک مطالعاتی خوبی برای مخاطبان به شمار نمی‌رود. امید است که ناشر محترم برای چاپ دوم کتاب، فرمت بهتری از آن را ارائه دهد.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پس از شهادت سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی رهبر معظم انقلاب طی سخنانی، فرمودند: «به شهید حاج قاسم سلیمانی به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به چشم یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درس‌آموز نگاه کنیم.» این کلام در اصل نقشه راهی است که رهبری برای پژوهشگران و نویسندگان و فعالان عرصه تاریخ شفاهی ترسیم کردند تا اگر قصد دارند پژوهشی را درباره سردار به سرانجام برساند، آن را نصب العین قرار دهند.

تبیین و ترسیم مکتب سلیمانی نیازمند پژوهش‌های جدی است. زندگی و فعالیت‌های مبارزاتی سردار به دوره‌های مختلفی تقسیم می‌شود: از دوران حضور در قیام انقلابی مردم ایران علیه رژیم مرتجع پهلوی گرفته تا سال‌های دفاع مقدس و دوران فرماندهی سپاه قدس و دفع اشراری که مزاحم مسلمانان منطقه شده بودند. چنین زندگی درخشان و حیات طیبه‌ای که ناشی از منظومه فکری سردار بود، کار و پژوهش عجله‌ای را نمی‌پذیرد. نوشتن و پژوهش درباره سردار راه رفتن روی لبه تیغ است. ممکن است غفلت از ظرافت‌های پژوهشی، هدف مقدس معرفی سردار را به بی‌راهه بکشاند.

پس از شهادت سردار سلیمانی، کتاب‌های بسیاری درباره زندگینامه و طریق سیر و سلوک و منظومه فکری این مجاهد کبیر منتشر شد. (مشخصات و فایل pdf صفحات نخستین آن دسته از مکتوبات درباره سردار که مرحله اعلام وصول پس از انتشار را نیز پشت سر گذاشته‌اند، در بانک اطلاعاتی مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران ثبت است.) تعدادی از این عناوین از نظر رویکرد پژوهشی و رجوع به منابع دست اول و متقن و همچنین از نظر کیفیت چاپ، از جمله آثار درجه یک به شمار می‌آیند، اما به نظر می‌رسد که برای انتشار برخی از آنها نیز عجله به خرج داده شده است.

«در مکتب حاج قاسم» یکی از کتاب‌هایی که تابستان امسال (۱۳۹۹) با گردآوری و تدوین علی گرجی توسط انتشارات سدرةالمنتهی (ناشر فعال در شهرکرد) با شمارگان دو هزار نسخه و بهای ۳۵ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت. کتاب چهار بخش به ترتیب با این عناوین دارد: «مقاومت در مکتب امام و ولایت»، «بررسی مکتب شهید سلیمانی»، «منشور مکتب و بیانات شهید سلیمانی» و «خاطرات».

دغدغه ارزشمند ضرورتاً به کتابی قابل قبول نمی‌انجامد

دغدغه انتشار کتاب «در مکتب حاج قاسم» ارزشمند است. هدف ناشر نیز قاعدتاً معرفی سردار به مردم استان چهار محال بختیاری بوده است، اما به نظر می‌رسد که دست اندرکاران انتشارات سدرةالمنتهی برای انتشار آن عجله به خرج داده‌اند. هرچند نام یک نفر ویراستار در شناسه درج شده اما کتاب اشکالات ویرایشی زیادی دارد و حتی نام انتشارات در شناسه نیز با غلط تایپی درج شده است.

زندگی درخشان و حیات طیبه‌ای که ناشی از منظومه فکری سردار بود، کار و پژوهش عجله‌ای را نمی‌پذیرد ساختار کتاب مغشوش است و تدوین آن از هیچ رویکردی پیروی نمی‌کند. به نظر می‌رسد حجم عمده‌ای از مطالب کتاب کپی پیست از مطالب خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری باشد و اشتباهات آن متن‌ها نیز گویا به کتاب راه پیدا کرده است. کتاب هرچند عنوان «مکتب حاج قاسم» را یدک می‌کشد اما همه منابع آن صرفاً مطالب درج شده در رسانه‌هاست.

فی‌المثل در صفحه ۸۲ کتاب سخنی که معلوم نیست از سردار است یا از شخصیت دیگری درباره روابط اقتصادی با عراق درج شده است. در این بخش آمده که: «فکر نکنید که ما خرج عراق می‌کنیم نه! ما الان قریب ۱۲ میلیارد ریال با عراق تجارت داریم و این قابلیت رسیدن به ۳۰ میلیارد دلار را دارد.» معلوم نیست مبلغ روابط تجاری به ریال درست است یا به دلار.

بهره نبردن از موهبت ویراستار باعث شده تا مطالب اخذ شده از رسانه‌ها بدون هدفی کنار هم بیایند. در بخش سوم کتاب که عنوان «منشور مکتب و بیانات شهید سلیمانی» را با خود دارد، لابه‌لای درج صحبت‌های حاج قاسم درباره شهدا و فرهنگ مقاومت به ناگاه مطالبی درج شده با عنوان «شهید عماد مقنیه نماد مقاومت در کلام حاج قاسم» که با این جملات شروع می‌شود: «همین که روی صندلی نشست گفت: بیست سال است که گفت‌وگوی مطبوعاتی انجام نداده است. با یک محاسبه سرانگشتی می‌شود فهمید از زمانی که فرماندهی سپاه قدس به او واگذار شده است… این بار اما موضوع گفت‌وگو سبب شد تا حاج قاسم به درخواست ما پاسخ مثبت بدهد: جنگ ۳۳ روزه.» این مصاحبه از خبرگزاری ایسنا کپی و در کتاب درج شده است. گردآورنده بدون هیچگونه توضیحی به ناگاه این مصاحبه را در لابه‌لای متن درج کرده است.

ضرورت ویرایش دوباره کتاب «در مکتب حاج قاسم»

در همین بخش ناگفته‌های جنگ ۳۳ روزه بدون ذکر مأخذ درج شده و پس از آن بدون دلیل و بدون نظم و ترتیب خاصی توصیه‌های سردار درباره رفتار با فرزندان شهدا درج شده است. گردآورنده می‌توانست همه این مطالب را با نظمی مناسب در کتاب منتشر کند.

کتاب «در مکتب حاج قاسم» در وضعیت فعلی خود تبیین کننده «مکتب سلیمانی» نیست و خوراک مطالعاتی خوبی برای مخاطبان به شمار نمی‌رود بخش چهارم کتاب خاطرات سردار سلیمانی است. این بخش نیز فاقد هرگونه نظم و ترتیب و یا دسته بندی خاطرات در جهت تبیین مکتب سردار سلیمانی است. در همین بخش پس از درج روایتی با عنوان «حاج قاسم و آزادی خرمشهر» مطلبی درج شده با عنوان «مالک به عهدش وفا کرد» که معلوم نیست گوینده این سخن کیست و اصولاً چرا باید لابه‌لای خاطرات حاج قاسم چنین روایتی درج شود؟

همچنین در همین بخش خاطرات صص ۱۶۳ و ۱۶۴ مطلبی درج شده با این تیتر «اما پیام‌های سیلی اول ایران به آمریکا» که کپی پیستی است از گزارشی از سرویس بین‌الملل خبرگزاری حوزه. بازهم هیچگونه توضیحی در کتاب ارائه نشده که چرا در لابه‌لای خاطرات باید چنین مطلبی درج شود؟

کتاب اشکالات دیگری نیز دارد. همانطور که اشاره شد دغدغه انتشار چنین آثاری ارزشمند است، اما ضرورت رساندن کتاب بدون اشکال به دست مخاطب ارجحیت بیشتری دارد. اگر ناشر و تدوینگر محترم اندکی تأمل کرده و زمان بیشتری را به پژوهش درباره سردار اختصاص می‌دادند و به منابع بیشتر و بهتری رجوع می‌کردند قطعاً کتاب پاکیزه و منقحی که روایت اندیشه‌های سردار باشد و تبیین کننده «مکتب سلیمانی» به دست مخاطبان و مردم عزیز استان چهار محال بختیاری می‌رسید. کتاب در وضعیت فعلی خود تبیین کننده «مکتب سلیمانی» نیست و خوراک مطالعاتی خوبی برای مخاطبان به شمار نمی‌رود. امید است که ناشر محترم برای چاپ دوم کتاب، فرمت بهتری از آن را ارائه دهد.



منبع خبر

پژوهش در موضوع «مکتب سلیمانی» عجله برنمی‌تابد بیشتر بخوانید »

حزب الله: آیت الله یزدی همیشه حامی مقاومت بود

حزب الله: آیت الله یزدی همیشه حامی مقاومت بود



حزب‌الله: ایران دست جنایتکاران را قطع می‌کند/ با قدرت در کنار ایران هستیم

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حزب الله لبنان  پنجشنبه شب، ارتحال آیت الله «محمد یزدی» (رضوان الله تعالی علیه)، عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را  تسلیت گفت.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از پایگاه خبری المنار، در بیانیه حزب الله به این مناسبت آمده است: «خبر رحلت عالم جلیل‌القدر و مجاهد بزرگ، آیت الله محمد یزدی، جهان اسلام و حوزه‌های دینی را شوکه کرد. او از جمله نخستین علمایی بود که در راه حق و مبارزه با باطل و استبداد و در برهه های مختلف  انقلاب اسلامی ایران و ایجاد نظام جمهوری اسلامی فداکاری‌های زیادی نشان داد.»

حزب الله با اشاره به اینکه آیت الله یزدی در طول سال‌های انقلاب در مناصب مهم و کلیدی نظام منشاء خدمات و برکات بسیاری بوده اند، گفت: ایشان در مسیر خود، رویکرد صداقت و ولایت مداری را تا پایان عمر شریفشان حفظ کردند.

در ادامه این بیانیه، حزب الله ضایعه ارتحال آیت الله یزدی را خسرانی بزرگ برای مقاومت اسلامی در لبنان توصیف کرد و گفـت: «ایشان همواره حامی و مدافع مقاومت لبنان و مجاهدان آن بودند.»

در پایان این بیانیه آمده است: «ما مصیبت بزرگ رحلت این عالم بزرگ را به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر ارواحنا فداه، امام خامنه‌ای، حوزه‌های علمیه، علماء و فضلای حوزه علمیه قم و راهیان راه علم و جهاد تسلیت می‌گوییم و از درگاه خداوند متعال برای ایشان علو درجات و همجواری با حضرت رسول (ص) و ائمه اطهار را مسئلت داریم.»



منبع خبر

حزب الله: آیت الله یزدی همیشه حامی مقاومت بود بیشتر بخوانید »

اهمیت و نقش تصمیمات حکیمانه امام خمینی (ره) در صیانت از انقلاب اسلامی


اهمیت و نقش تصمیمات حکیمانه امام خمینی (ره) در صیانت از انقلاب اسلامیگروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ رسول سنایی‌راد؛ اهمیت و نقش خطیر تصمیم‌گیری در مدیریت بدان پایه است که گاه تصمیم‌گیری و مدیریت را دو واژه هم‌معنا و مترادف می‌گیرند و کیفیت مدیریت را تابع کیفیت تصمیم‌گیری مدیر تلقی می‌کنند. منطق این برداشت و تلقی هم تا حدودی پذیرفتنی است؛ چراکه گرچه مدیریت و رهبری وظایف و جنبه‌های حساس دیگری، چون برنامه‌ریزی، ارتباطات، هماهنگی، تنظیم و هدایت نیز دارد، اما در فرایند مدیریت و رهبری، آنچه به کارآمدی و اثربخشی این وظایف کمک می‌کند، تصمیم‌گیری صحیح و به‌موقع است و از این رو نتایج اقدامات مدیریت و رهبری تابع تصمیمات بجایی است که اتخاذ می‌کند.

این اهمیت و نقش برای رهبری، چون حضرت امام خمینی (ره) که هدایت یک نهضت انقلابی تا پیروزی و تأسیس و تثبیت یک نظام سیاسی نوپا را با دشمنی‌های پیچیده و سرسخت عهده‌دار بوده، به مراتب بیشتر و ارزشمندتر است، چون تصمیمات خطیر ایشان نه در شرایط عادی و معمولی و در موقعیت‌های پیش‌بینی‌پذیر، بلکه معمولاً در موقعیت‌های بحرانی، آشوب و در عین حال سرنوشت‌ساز صورت می‌گرفته است؛ تصمیماتی، چون رفتن به پاریس پس از فشار صدام در عراق، بازگشت به کشور ایران از فرانسه در حالی که هنوز رژیم طاغوت فرونپاشیده و مستقر بود، دستور ماندن مردم در کف خیابان‌ها در روز ۲۱ بهمن که به پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن منجر شد، صدور حکم ارتداد سلمان رشدی و عزل آقای منتظری که به اجرا درآمد و نتایج آن روشن شد. همچنین می‌توان به این نمونه اشاره کرد که امام در مقابل ورود آمریکایی‌ها به خلیج‌فارس خطاب به مسئولان و فرماندهان وقت فرمودند: «من جای شما بودم، آن‌ها را می‌زدم». این سخن گرچه اجرایی نشد، اما بعد‌ها معلوم شد که چنانچه به آن عمل می‌شد، کشور را از بسیاری از هزینه‌ها، چون همراهی آمریکایی‌ها با متجاوزان عراقی و فرسایش بخشی از توان نظامی ما به نفع متجاوزان تا زدن هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی معاف می‌کرد.

یا تأکید معظم له به اینکه اگر از صدام بگذریم، از آل‌سعود نخواهیم گذشت، گرچه به حاشیه رفت و در بازی‌های سیاسی برخی دولتمردان و سیاستمداران رنگ باخت، اما واقعیت بعدی صحت چنین نگاه و تصمیمی را نشان داد و غفلت از اجرایی کردن آن سبب شد تا بعد‌ها آل‌سعود نه‌تن‌ها موج بیداری اسلامی را در منطقه به انحراف ببرد؛ بلکه در آتش‌افروزی جنگ نیابتی علیه مقاومت اسلامی و فرسایش ظرفیت‌های تمدن‌ساز جهان اسلام به نفع جهان کفر و استکبار عمل کرده و تروریسم وحشی و خشن تکفیری را به نفع راهبرد اسلام‌هراسی نظام سلطه ایجاد و پشتیبانی کند.

برای فهم چگونگی اتخاذ این تصمیمات از سوی حضرت امام خمینی (ره) باید به عناصر اصلی یا متغیر‌های ورودی در تصمیم‌گیری در نزد معظم‌له توجه داشت که عبارتند از: ۱ـ اصول و مبانی اعتقادی، ۲ـ شناخت ایشان از موضوعات، ۳ـ نگاه به موقعیت و شرایط تصمیم‌گیری.

واقعیت این است که حضرت امام (ره) سیاستمداری بود که پایه سیاست او اسلام و شریعت بود و در حالی که فقه و اصول می‌دانست، فیلسوف و عارف نیز بود و در عین حال مؤلفه‌هایی، چون نظم حاکم بر روابط بین‌الملل و نقش بازیگرانی، چون حکومت‌ها، ملت‌ها، نخبگان و گروه‌های اجتماعی را نیز در نظر گرفته و در عین آرمان‌گرایی به واقعیت‌ها نیز توجه داشت.

معظم‌له در حالی که انقلابی و تکلیف‌گرا بودند، اما همزمان به مصالح نیز نظر داشته و لذا به تصمیمات حکیمانه می‌رسیدند.

در مدیریت اسلامی انواع تصمیمات را به مصلحت‌گرایانه، تکلیف‌گرایانه، خردگرایانه و حکیمانه تقسیم‌بندی می‌کنند که تصمیمات مهم و مشهور حضرت امام (ره) در زمره تصمیمات حکیمانه قرار می‌گیرد که مبتنی بر آرمان‌گرایی واقعیت‌نگر بوده و لذا در حالی که به واقعیت‌ها توجه داشته‌اند، از آرمان‌ها کوتاه نیامده و محافظه‌کاری در اتخاذ تصمیم را برنتافته‌اند.

بر اساس این، معظم‌له در فرایند تصمیمات متغیر‌های اساسی را در نظر داشته و در چند گام آن را تنظیم می‌فرموده‌اند که عبارتند از: ۱ـ شناخت موضوع، ۲ـ نگاه به اصول و مبانی مرتبط با موضوع، ۳ـ تصمیم‌سازی، ۴ـ تصمیم‌گیری، ۵ـ ایجاد عزم و آمادگی برای اجرا، ۶ـ تحقق تصمیم و اجرا. افزون بر این، ایشان به آثار تصمیمات پس از اجرا نیز عنایت داشته و به عبارتی قائل به بازخوردگیری و اصلاح نیز بوده‌اند.

اما اینکه برخی از تصمیمات معظم‌له به اجرا درنیامده است، به دلیل همراهی نکردن برخی مسئولان و پدید آمدن تغییر در شرایط بوده است. برای نمونه، تصمیم ایشان برای ادامه جنگ و ضربه به فتنه‌گری صدام با دیوار عقلانیت ابزاری مسئولان محافظه‌کار مواجه شد، اما معظم‌له با تصمیم به پذیرش قطعنامه و نوشیدن جام زهر، جولان جریان عافیت‌طلب به بهانه آبرو گذاشتن برای مردم را از آن سلب کردند، یا اینکه گرچه تصمیم حضرت امام (ره) برای پخش نامه ششم فروردین ۱۳۶۸ به آقای منتظری با مقاومت و مصلحت‌گرایی برخی از مسئولان، چون آقای هاشمی رفسنجانی به سرانجام نرسید، اما وقایع بعدی و رفتار آقای منتظری پس از ارتحال حضرت امام (ره) صحت تصمیم امام و حکیمانه بودن آن را نشان داد.

این مدل تصمیم‌گیری بود که دشمنان انقلاب و نظام را منفعل و تدابیر و تصمیمات امام (ره) را موجه و در نوع حکمت‌آمیز قرار می‌داد که خلف صالح او امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) نیز بر اساس آن عمل می‌نمایند.

در پایان باید گفت همین اهمیت تصمیم گیری است که دشمنان را متقاعد کرده است که با نفوذ به مراکز تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر نظام، اهداف پلیدشان را دنبال کنند و باز همان جریان عافیت‌طلب دیروز با پوشش عقلانیت و توجیه ضرورت برجام‌های ۲ و ۳، زمینه‌ساز نفوذ دشمن هستند.

منبع: هفته‌نامه صبح صادق

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

اهمیت و نقش تصمیمات حکیمانه امام خمینی (ره) در صیانت از انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »

پشت سر ولی فقیه حرکت کنیم


پشت سر امام خمینی (ره) متوقف نشوید!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «حمید داودآبادی» نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس در صفحه مجازی خود با اشاره به خاطره‌ای از سفرش به جنوب لبنان در خرداد سال ۱۳۷۵، نوشت:

«همراه چند تن از بچه‌های مقاومت اسلامی، روستا به روستا و شهر به شهر، جنوب لبنان را زیر پا می‌گذاشتیم. می‌رفتم تا از نزدیک، سنگر‌ها و مواضع مقابله با تجاوزگری صهیونیست‌ها را ببینم و تصویر و گزارش تهیه کنم.

هنگام عبور از شهرک‌های مسیر، آن‌چه توجهم را بسیار جلب کرد، تصاویر بزرگی بود که در ورودی و خروجی هر شهر به‌چشم می‌خورد. تابلو‌های فلزی بزرگ با طول حداقل چهار متر که بر روی آن‌ها تصاویری نقاشی شده بود. با یک حساب سرانگشتی، فهمیدم از حدود ۱۰۰ تابلو، ۳۰ عدد متعلق به رئیس جمهوری و رئیس مجلس لبنان استژ و از هفتادتای بقیه، حدود ۲۰ تابلو متعلق به حضرت امام خمینی (ره) ۱۰ تابلو متعلق به سید حسن نصرالله دبیر کل حزب‌الله و ۴۰ تابلو اختصاص به تصاویر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) دارد.

وقتی به حاج حسّان تعجبم را از این ترکیب گفتم، و این‌که چرا تعداد تصاویر امام خمینی (ره) کم‌تر از تصاویر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) است، با تبسمی زیبا گفت: «مگر بین امام و سید قائد تفاوتی هست؟»، گفتم: «نه خب، ولی هرچه باشد او امام خمینی (ره) [بنیانگذار انقلاب اسلامی]است». بازخندید و گفت: «اشتباه نکنید. الان (سال ۱۳۷۵) هفت سال از رحلت امام خمینی (ره) می‌گذرد و ایشان به ملکوت اعلا سفر کرده است، ولی آن‌که امروز حیّ و حاضر است و به‌درستی همان شیوه و مرام امام خمینی (ره) را ادامه می‌دهد، سید قائد است. حواست باشد، خیلی‌ها بعد از فوت پیامبر اسلام (ص)، پشت سر پیغمبر گیر کردند و مدام از ایشان دم زدند. انگاری امروز هم که ایشان نیست، باید به جسم پیامبر (ص) اقتدا کنند. همان شد که از امام زمان خویش یعنی مولا علی (ع) وا ماندند. تاریخ همواره تکرار می‌شود؛ آن‌هایی که پشت سر امام خمینی (ره) گیر کردند، همان‌جا خواهند ماند. امروز نیاز است که پشت سر، ولی فقیه حاضر و حیّ خویش حرکت کنیم. اگر قرار باشد ما هم پشت امام (ره) بمانیم که باید در همان روز وفات ایشان، دیگر قدم از قدم بر نداریم و فقط توی سر خود بزنیم و گریه کنیم. ما امروز با اقتدا به، ولی زمان خویش است که این‌گونه جلوی صهیونیست‌ها قد علم می‌کنیم و به‌لطف خدا پیروز هم خواهیم شد».

«حسّان اللّقیس» از فرماندهان حزب‌الله لبنان، نیمه‌شب سه‌شنبه ۱۲ آذر سال ۱۳۹۲، توسط تیم تروریستی صهیونیست‌ها، در برابر منزلش در جنوب بیروت هدف گلوله قرار گرفت و شهید شد».

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

پشت سر ولی فقیه حرکت کنیم بیشتر بخوانید »