مقاومت

نیروهای مسلح از اقتدار و توانمندی بالای دفاعی برخوردارند/ راه مقابله با دشمنان «مقاومت» و «قوی شدن» است


نیروهای مسلح از اقتدار و توانمندی بالای دفاعی برخوردارند/ راه مقابه با دشمنان «مقاومت» و «قوی شدن» استبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام «سیدضیاءالدین آقاجان‌پور» نماینده ولی فقیه و رییس سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح، امروز (چهارشنبه) در مراسم بزرگداشت شهید «محسن فخری‌زاده» دانشمند هسته‌ای و دفاعی کشور که در شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه کشور برگزار شد، با بیان این‌که انقلاب اسلامی ایران مرهون خون شهداست و اگر خون شهدای والامقام نبود، انقلاب اسلامی به پیروزی نمی‌رسید، اظهار داشت: در تاریخ ۲ هزار و ۵۰۰ ساله شاهنشاهی، حاکمان ظالمان و فاسد، ظلم‌ها، ستم‌ها و جفا‌های زیادی را به مردم ایران می‌کردند و خاندان «پهلوی» به‌عنوان نوکر اجانب، از پشتیبانی ابرقدرت‌ها خصوصاً آمریکا برخوردار بود؛ اما مجاهدت‌های مردم، علما و روحانیون به‌رهبری امام خمینی (ره) موجب شد تا بتوانیم حاکمیت دینی و نظامی اسلامی را در ایران مستقر کنیم که این مرهون خون شهداست.

وی با اشاره به ضرورت زنده نگه داشتن یاد و نام شهید «محسن فخری‌زاده»، گفت: این شهید والامقام، زندگی خود را برای کار‌های بزرگ علمی و ماندگار صرف کرد و خداوند هم پاداش «شهادت» را که بالاترین پاداش‌هاست نصب او کرد.

حجت‌الاسلام «آقاجان‌پور» با بیان این‌که من بیش از ۲۰ سال به‌دلیل حضور در وزارت دفاع، از نزدیک با شهید «فخری‌زاده» آشنا بوده شخصیت علمی و تدین او را می‌شناختم، بیان داشت: شخصیت این شهید والامقام در بین مردم گمنام بود؛ چراکه نمی‌خواستیم دشمنان او را شناسایی و ترور کنند.

رییس سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع تصریح کرد: شهید «فخری‌زاده» کار‌های بزرگی را انجام داد و وقتی به اتفاق سرلشکر «محمد باقری» رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح و تعدادی دیگر از مسئولان، در بیت این شهید والامقام حضور پیدا کردیم تا «نشان درجه یک نصر» را از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به خانواده این شهید اهدا کنیم، سرلشکر «باقری» گفت که این شهید سال‌ها افتخارات زیادی را برای کشور رقم زد؛ اما همواره گمنام بود؛ ولی خدا نام او را بلند کرد.

وی شناسایی و ترور شهید «فخری‌زاده» توسط دشمنان را برای ملت ایران مصیبت دانست و گفت: شهید «فخری‌زاده» یک افتخار ملی و افتخار برای کشور‌های اسلامی و خط مقاومت است؛ او محبوب دل‌ها بود و خداوند در قرآن کریم می‌فرمایند که اگر کسی برای خدا کار کند و کار و عمل او از روی اخلاص باشد، خدا نام او را بلند می‌دارد و محبوب دل‌ها می‌کند و شهید «فخری‌زاده» این‌چنین بود.

حجت‌الاسلام «آقاجان‌پور» با اشاره به‌این‌که شهید «فخری‌زاده» نه‌تن‌ها به‌عنوان دانشمند هسته‌ای و دفاعی کشور، بلکه یک انسان مومن، متدین، متعهد، عاشق اهل بیت (ع) و مطیع امر امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) بود، خاطرنشان کرد: من این توفیق را داشتم که چند روز قبل از شهادت این دانشمند، در مجموعه «سپند» خدمت وی برسم. این شهید والامقام در این دیدار گفت که اسلامی بودن در ذات این انقلاب است که موجب شد تا مردم قیام کنند و بعد از ۱۴۰۰ سال اسلام ناب محمدی (ص) را در ایران تشکیل دهند.

وی ادامه داد: شهید «فخری‌زاده» همچنین گفت که وقتی می‌گوییم نظام و انقلاب ما اسلامی است، باید همه‌چیز آن اسلامی باشد و معنا ندارد که بگوییم حاکمیت اسلامی داریم، اما امورات ما اسلامی نباشد؛ بنابراین امروز علمای ما وظیفه تبیین این موضوع را برعهده دارند و اگر کسی ادعا کند که با مطالعه چند کتاب صاحب نظر است، این آغاز «انحراف» است.

رییس سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع تصریح کرد: این شهید بزرگوار در شهر قم، با علما ارتباط داشته و درس حوزوی خوانده است و زمانی که امام خمینی (ره) نهضت اسلامی را آغاز کردند، در پیروزی انقلاب نقش داشته و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز برای حفظ و پاسداری از انقلاب، به سپاه پاسداران رفته است. وی همچنین گفت که برای مقابله با اشرار به کردستان رفته و عضو شورای فرماندهی سپاه بود و در کنار مبارزات رزمی با دشمن در تبلیغات سپاه حضور داشت. 

وی اظهار داشت: با شروع جنگ تحمیلی، شهید «فخری‌زاده» راهی جبهه‌ها شد و شاهد پشتیبانی دشمن از «صدام» بود که چگونه انواع سلاح‌ها را در اختیار او قرار داده بودند و «صدام» چگونه با موشک‌های خود به شهر‌ها حمله کرده و سازمان‌های بین‌المللی خفقان گرفته بودند؛ لذا تصمیم گرفت که باید قوی شد و مقاومت و ایستادگی کرد؛ بنابراین وارد عرصه علم و دانش شد و در مراکز علمی به‌عنوان یک نخبه متمرکز شد که چگونه می‌توانیم قوی شویم و در این مسیر، رشته «فیزیک هسته‌ای» را انتخاب کرد و در وزارت دفاع، در بخش پژوهش و نوآوری دفاعی مشغول به‌کار شد.

نماینده ولی فقیه در وزارت دفاع تأکید کرد: امروز نیرو‌های مسلح ما از اقتدار و توانمندی بالای دفاعی برخوردارند و دشمن جرأت تعرض به ما را ندارد، چون می‌داند که برای او هزینه دارد. اگر اسرائیل یک‌زمانی ما را تهدید کرد و امام خامنه‌ای در پاسخ فرمودند که «تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان می‌کنیم»، این از افتخارات نیرو‌های مسلح و شهید «فخری‌زاده» است.

وی با اشاره به فکر و نگاه شهید «فخری‌زاده»، گفت: من از وی شنیدم که راه پیشرفت و راه عزت ملت ایران در مقاومت و ایستادگی است. یک دوره‌ای برخی می‌گفتند که عصر موشک گذشته و امروز دنیا، دنیای مذاکره است و دیدیم که کسانی می‌گفتند با مذاکره می‌شود مشکلات را حل کرد؛ اما خودشان جنایات آمریکا و اسرائیل را دیدند.

رییس سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع با تأکید بر این‌که جنایات دشمن از بزدلی آن‌هاست، خاطرنشان کرد: پیام شهادت دکتر «فخری‌زاده»، سردار «قاسم سلیمانی» و دیگر دانشمندان هسته‌ای، این است که راه مقابله با دشمنان؛ مقاومت، ایستادگی و قوی شدن است؛ بنابراین باید مواظب باشیم تا با شعار‌ها سر ما را گول نزنند و برخی فکر نکنند که با «برجام» توانسته‌اند سایه تهدید را از سر کشور دور کنند.

وی در خاتمه با بیان این‌که دشمن راه شهید «فخری‌زاده» را نتوانسته متوقف کند، گفت: همه دوستان و همکارن این شهید والامقام اعلام کرده‌اند که مسیر او را ادامه خواهند داد.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

نیروهای مسلح از اقتدار و توانمندی بالای دفاعی برخوردارند/ راه مقابله با دشمنان «مقاومت» و «قوی شدن» است بیشتر بخوانید »

شباهت قاتلان شهید فخری‌زاده و جنایتکاران «اسپایکر»/ قتل‌ عام ۲ هزار جوان نخبه در یک روز +تصاویر دلخراش

شباهت قاتلان شهید فخری‌زاده و جنایتکاران «اسپایکر»/ قتل‌ عام ۲ هزار جوان نخبه در یک روز +تصاویر دلخراش


خبرگزاری فارس ـ گروه حماسه و مقاومت ـ مهدی احمدی: جنایت اسپایکر، فاجعه‌ای است که در آن حدود ۲ هزار جوان دانشجوی نخبه عراقی توسط جنایتکاران داعشی در تکریت به شهادت رسیدند.

گستردگی ابعاد این جنایت به حدی بود که آن زمان همه گمان می‌کردند این فاجعه در تاریخ بشر ثبت و ابعاد آن موضوعاتی مانند هولوکاست را که حتی فاقد سند هستند، تحت‌الشعاع قرار دهد. اما این قتل‌عام و نسل‌کشی خیلی زود فراموش شد و رسانه‌های جبهه مقاومت هم آن را رها کردند. حتی این جنایت دچار تحریف هم شد و عدد شهدای فاجعه اسپایکر توسط برخی رسانه‌ها کمتر از تعداد واقعی اعلام می‌شود.

اسپایکر نام پایگاهی در شمال عراق است که در اختیار نیروی هوایی ارتش عراق قرار دارد و از آن به عنوان دانشگاه علوم و فنون هوایی استفاده و جوانان نخبه این کشور در این دانشگاه افسری ضمن آموختن فنون پرواز و دیگر علوم و فنون هوا و فضا به استخدام نیروی هوایی عراق در‌ می‌آیند.

جنایت اسپایکر در فاصله روز‌های ۱۱ تا ۱۵ ژوئن سال ۲۰۱۴ میلادی برابر با ۲۱ تا ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ به وقوع پیوست و در آن جنایتکاران داعشی با همکاری تعدادی از افراد حزب بعث و قبایل منطقه، دانشجویان و کارکنان این پایگاه را با فریب از اسپایکر خارج و در حالی که کامل غیر مسلح و حتی لباس راحتی برتن داشتند به طرز فجیعی قتل رساندند.

فیلمی از جنایت اسپایکر از لحظه انتقال دانشجو‌ها تا قتل‌عام در تکریت

پرداختن به ابعاد ماجرای جنایت اسپایکر از جمله موضوعاتی بود که در سال‌های اخیر دغدغه پرداختن به آن را داشتیم، اما با توجه به وقوع این جنایت در عراق، خصوصاً منطقه تکریت امکان حضور در صحنه و پرداختن به آن وجود نداشت. تا اینکه در آخرین سفر به عراق و رایزنی با برخی نهاد‌ها امکان حضور در تکریت و تهیه گزارش میدانی و گفت‌وگو با شاهدان این جنایت فراهم شد.

حرکت برای عزیمت به سمت اسپایکر را از بغداد به سمت شمال عراق آغاز کردیم و حوالی بعدازظهر به سامرا رسیدیم. به دلیل ناامن بودن جاده، شب را در سامرا و در جوار مضجع شریف امامین عسکرین (ع) سپری کردیم و صبح به سمت تکریت به راه افتادیم.

شرایط شمال عراق متفاوت از نواحی مرکزی و جنوبی است و در این مناطق هنوز هستند کسانی که به حزب بعث وفادارند و همین وفاداری به بعثی‌ها سبب پیوستن آنها به داعش و دیگر گروه‌های تکفیری و تروریستی شد. اکنون هم باوجود ثبات در منطقه هنوز این مناطق ناامن است و حتی بومیان هم کمتر به تنهایی بین شهرهای شمالی عراق تردد می‌کنند.

به هرحال حرکت ما با همراهی دو خودرو مسلح به سمت تکریت آغاز شد. این شهر در ۱۴۰ کیلومتری شمال غرب بغداد قرار دارد و پس از عبور از سامرا شهر بزرگی در مسیر آن نیست. عبور از این مسیر بیابانی و لم‌یزرع و شنیدن موضوع ناامنی منطقه مقداری اضطراب به دل می‌انداخت اما در حدی نبود که ما را از سفر بازدارد و بالاخره پس از گذر از این مسیر با دیدن چند بنای عظیم که بقایای کاخ‌های صدام بودند، دریافتیم که به تکریت رسیده‌ایم.


محوطه کاخ‌های صدام در تکریت که به خرابه و زباله‌دان تبدیل شده

شهری با قدمت چند هزار ساله با آثاری از دوران پیش از میلاد مسیح و تمدن آشور، مرکز استان صلاح‌الدین عراق و زادگاه صدام حسین دیکتاتور بعثی که در کرانه روز بزرگ دجله واقع شده است.

همه این تعاریف باعث شده بود گمان کنیم شهری آباد و سرسبز در پیش داریم، اما با منطقه‌ای جنگ‌زده و ویران که امکانات اولیه زندگی هم در آن وجود نداشت، مواجه شدیم. البته توصیفی که از شهر شنیده بودیم هم این بود که صدام زادگاهش را بسیار آباد کرده اما وقوع جنگ، از حمله آمریکایی‌ها گرفته تا هجوم تکفیری‌ها خصوصاً داعش و زد و خورد‌های آنها با ارتش و نیروهای بسیج مردمی سبب وارد شدن آسیب‌های جدی به این شهر شده بود.

البته هدف ما از این سفر دیدن آبادی یا ویرانی تکریت نبود. از این رو بلافاصله راهی قتلگاه اسپایکر شدیم. قتلگاهی که زمانی محل کاخ‌های صدام و خوشگذرانی‌اش بود. او پل باعظمتی هم برفراز رود دجله برای دسترسی به کاخ‌هایش ساخته بود. اما این مکان امروز ویرانه‌ای بود که به موزه شهدای اسپایکر تبدیل شده بود.


نمایی از یکی از کاخ‌های صدام

آنچه ملاحظه می‌شد، هشت کاخ با عظمت روی بلندی بود که در کنار رود احداث شده، در این نقطه رود دجله به دو شاخه تقسیم شده و چند کیلومتر پایین‌تر دوباره به هم متصل شده بود. یعنی جزیره‌ای در وسط رود پدید آمده و صدام چنین مکانی را برای احداث کاخ‌هایش انتخاب کرده بود. چند کاخ این سمت رود، چند کاخ آن سمت رود و چند کاخ هم در جزیره وسط رودخانه. چند بنا هم در حال ساخت بوده که با سقوط صدام به حال خود رها شده بود.


جزیره‌ای در رود دجله که کاخ‌های صدام در آنجا و اطرافش واقع شده است

هنگام پیاده شدن از ماشین با بوی تعفنی مواجه شدیم که بسیار عجیب بود. اولین توضیح حاضران هم درباره همین بوی نامطبوع بود. درست حدس زده بودیم. این بوی یکی از گور‌های دسته جمعی بود که پیکر‌های شهدا در آن باقی مانده بود و با گذشت سال‌ها هنوز بوی آن به مشام می‌رسید.

به محض رسیدن، کار بازدید را آغاز کردیم، زیرا مأموران امنیتی گفتند به دلیل ناامنی منطقه زیاد نمی‌توانیم آنجا بمانید و باید قبل از تاریک شدن هوا به سامرا یا بغداد بازگردیم.

همان ابتدا تعدادی بنر و تابلو که تصاویری از این جنایت روی آن بود نظر ما را به خود جلب کرد. به سمت تابلو‌ها رفتیم. مردی عراقی جلو آمد و شروع به توضیح دادن درباره این جنایت کرد. بنر‌ها زیر یک پل نصب شده بود و در منتهی الیه خیابان هم ساختمانی یک طبقه قرار داشت که مقر بسیج مردمی عراق (حشد‌الشعبی) بود. ساختمانی که چند سال قبل داعش با تصرف منطقه، پرچمش را روی آن نصب کرده بود.


محل انتقال گروهی از دانشجویان به کنار دجله برای اعدام

فرد راهنما به اتاقی رفت و تعدادی عکس برای ما آورد و شروع به توضیح دادن کرد: درست همین نقطه‌ای که ایستاده‌اید، دانشجو‌ها را از خودرو‌ پیاده کرده و آنها را به چند دسته تقسیم کردند. عده‌ای را به محوطه جلوی کاخ‌ها بردند و عده‌ای را از کنار همین ساختمان به کنار رودخانه بردند. در حالی که تصاویر را در دست داشتیم به دنبال مسیر حرکت دانشجو‌های مظلوم راه افتادیم و با عبور از کنار ساختمان به نقطه‌ای رسیدیم که با دیدن آن ترس عجیبی به دلمان افتاد.

اینجا درست همان نقطه‌ای بود که در فیلم‌های منتشر شده توسط داعش بارها دیده بودیم. جایی که جوان‌ها را یکی، یکی لب رود می‌آوردند و با زدن گلوله به سرشان آنها را به درون آب پرت می‌کردند.


نقطه‌ای که جوانان بی‌گناه را به ضرب گلوله به شهادت رسانده و آنها را به رودخانه پرتاب می‌کردند

فرد راهنما که گویا مدت زیادی بود کسی را برای ارائه این توضیحات نیافته بود با شور و هیجانی خاص و در حالی که اشک می‌ریخت به شرح این جنایت می‌پرداخت. او هنگام توضیح، عکس‌های مربوط به گفته‌اش را هم به ما نشان می‌داد و برای جوانان وطنش همچنان می‌گریست. هنگامی که به کنار رود رسیدیم از شدت ناراحتی فریاد «یا حسین» سر داد و گفت: نمی‌توانید تصور کنید که این رود با عظمت از خون این جوانان به رنگ سرخ درآمده بود.


آب رود دجله که از خون جوانان مظلوم به رنگ سرخ درآمده بود

خروش رود دجله و غرش آب و عرض وحشتناک آن اضطراب را در ما تشدید می‌کرد. آنجا درست زیر پل باعظمتی بود که روی رود دجله در زمان صدام احداث شده بود. جالب بود وسط پل براثر اصابت راکت هواپیمای جنگنده آمریکایی فروریخته بود، اما پل به قدری استحکام داشت که بومیان با ورق‌های آهنی دوطرف پل را به هم وصل کرده و بدون داشتن پایه زیر آن، از روی پل تردد می‌کردند. تکه کنده شده از پل هم هنوز زیر آن آویزان بود.


پلی روی دجله که هواپیمای آمریکایی آن را هدف قرار داد

از راهنما پرسیدم: اصلاً داعش چگونه توانست این همه جوان را از پایگاه اسپایکر خارج کند و به اینجا بیاورد؟ پاسخ داد: داعشی‌ها می‌دانستند در صورت درگیری با پایگاه اسپایکر یا شکست می‌خورند و یا تلفات سنگینی می‌دهند. از این رو با کمک بعثی‌ها و برخی قبایل منطقه، نقشه‌ای شوم برای خارج کردن دانشجو‌ها و خلع سلاح آنها کشید.

تعدادی از داعشی‌ها با لباس مردم عادی سراسیمه به جلوی پادگان می‌روند و به آنها می‌گویند: داعش با تمام قدرت در حال نزدیک شدن به این منطقه است و اگر به اینجا برسد همه شما را قتل‌عام می‌کند. با ما بیایید تا شما را به مناطق امن ببریم. تعداد این افراد زیاد بوده و برخی از آنها هم چهره موجهی داشتند. ظاهراً فرمانده پایگاه هم به جوانان اطمینان می‌دهد که شما به جای امنی منتقل می‌شوید. به این صورت جوانان حاضر در پایگاه با تعداد زیادی خودرو از سواری گرفته تا کامیون و وانت به تکریت و محدوده کاخ‌های صدام منتقل می‌شوند و آنجا متوجه می‌شوند که در چنگال داعشی‌ها گرفتار شده‌اند.


انتقال به تکریت و سرنوشتی شوم

برخی از این جوانان حتی لباس راحت بر تن داشتند و از ترس جانشان با همان لباسی که در آسایشگاه بودند سوار ماشین‌ها شده بودند. آنها دسته دسته به قتلگاه می‌آمدند و خبر نداشتند چه سرنوشت دردناکی تا لحظاتی دیگر در انتظارشان است.

ابتدا از آنها سؤال می‌شود کدام یک از شماها شیعه هستید. ابتدا همه سکوت می‌کنند، اما در ادامه برخی از دانشجویان شروع به معرفی جوانان شیعه می‌کنند. به این صورت جوانان شیعه جدا شده و آنها را گروه‌گروه به قتلگاه می‌برند. عده‌ای را به کنار رود، گروهی را به کنار گور بزرگ از قبل حفاری شده و برخی را هم به محوطه‌ای در پشت کاخ‌ها برده و همه را قتل‌عام می‌کنند.

راهنما هنوز می‌گریست و با اشک و آه برای ما ابعاد این جنایت را شرح می‌داد. او از جمله اولین کسانی بود که پس از بازپس‌گیری منطقه از داعش به تکریت آمده و با حجم عظیم پیکر‌ها روبرو شده بود.

از او پرسیدم تعداد دقیق شهدا چند نفر هستند؟ گفت: متأسفانه آماری که رسانه‌ها از تعداد شهدا می‌دهند یعنی ۱۷۰۰ شهید، آمار درستی نیست. تا این لحظه ۱۹۳۵ نفر را شناسایی کرده‌ایم و احتمالاً تعداد شهدا بیش از این است که همه از شیعیان هستند. این افراد نخبگانی هستند که در پایگاه اسپایکر مشغول تحصیل بودند و با این جنایت لطمه بزرگی به کشور ما عراق وارد شد، زیرا نخبگان زیادی را از دست دادیم.


۱۹۳۵ شهید شناسایی شده به تفکیک شهرهای محل سکونتشان

به راه افتادیم و به نزدیکی یکی از کاخ‌ها رفتیم که سردر آن نوشته بود «قصر صلاح‌الدین»؛ بنای مستحکمی که راکت جنگنده آمریکایی تنها یک حفره در دیوار آن ایجاد کرده بود. کنجکاوی سبب شد از مأموران حاضر در محوطه بخواهیم اجازه ورود به کاخ را به ما بدهند، آنها هم پذیرفتند و با هم وارد کاخ شدیم. بنای باشکوهی که زمانی محل عیش و نوش دیکتاتور بزرگ عراق یعنی صدام بود اکنون به خرابه‌ای تبدیل شده و آن همه شکوه تنها یک لوستر روی سقف آن باقی‌مانده بود.


نمای داخل کاخ صدام و تنها لوستر باقی‌مانده در آن

از راهنما درباره کاخ‌ها پرسیدیم. او گفت: این کاخ‌ها تا قبل از سقوط صدام بسیار زیبا و باشکوه و همه منطقه هم سرسبز و آباد بود. اما بلافاصله پس از اینکه خبر سقوط صدام منتشر شد، عده‌ای به کاخ‌ها هجوم آورده و هر آنچه در کاخ‌ها بود را غارت کردند. این لوستر هم به دلیل ارتفاع زیاد و دسترسی نداشتن سر جایش ماند که به مرور زمان آن هم تقریباً از بین رفته. آن زمان تقریباً همه کاخ‌ها مورد حمله جنگنده‌های آمریکا قرار گرفت و اینجا کم کم به ویرانه‌ای تبدیل شد.


حفره‌ای که براثر اصابت راکت جنگنده آمریکایی در یکی از کاخ‌ها ایجاد شده بود

با خود فکر می‌کردم صدام برای بنا کردن این کاخ‌ها همه عراق را به فقر کشاند و جنایت‌های زیادی کرد، اما شاید بیش از چند روز در این کاخ‌ها حضور پیدا نکرد، زیرا مقر اصلی‌اش در بغداد بود. راهنما می‌گفت: صدام در مناطق مختلف عراق کاخ‌های این‌چنینی بنا کرد، اما این همه ظلم و غارت مردم ثمری برایش نداشت. او مُرد و این کاخ‌ها هم ویران شدند.

از قصر ویرانه صلاح‌الدین خارج شده و به سمت گوری دسته‌جمعی که در نزدیکی آن بود رفتیم. بوی تعفن از فاصله دور هم به مشام می‌رسید. راهنما می‌گفت: هنوز پیکر شهدای زیادی در این گور باقی‌مانده و روند خارج کردن آنها و آزمایش DNA به کندی انجام می‌شود. در حالی که هنوز خانواده‌های این عزیزان چشم‌انتظار خبری و یا چند تکه استخوان از عزیزشان هستند. البته پیکر‌های زیادی شناسایی و تحویل داده شده، اما هنوز خانواده‌های بی‌شماری چشم‌انتظار خبری از فرزندشان هستند.


نمایی از یک گور دسته‌جمعی که هنوز استخوان‌های شهدا در آن مشاهده می‌شد

لابلای خاک‌های گور دسته‌جمعی هنوز تکه‌هایی از لباس‌ها، کفش، دمپایی و حتی استخوان‌های شهدا مشاهده می‌شد. راهنما می‌گفت: اگر در امتداد رود دجله حرکت کنید، شاید بین نیزار‌ها هنوز آثار استخوان‌های شهدا برجا باشد. ای کاش باقی‌مانده این پیکر‌ها هرچه زودتر جمع‌آوری، شناسایی و تحویل خانواده‌هایشان شود.


آثار به جامانده از شهدا در گور دسته‌جمعی

راه را ادامه دادیم و به محوطه‌ دیگری رسیدیم. یکی از افراد حاضر گفت: اینجا محلی است که جوانان یکی یکی در آن رها شده و سپس آنها را با گلوله به شهادت می‌رساندند. آن قدر این کار را انجام دادند که همه این محوطه چندصد متری لبریز از پیکر‌های شهدا شد. دیدن تصاویر این فاجعه بسیار تلخ و تکان‌دهنده بود و این همه قساوت و سنگدلی باور نکردنی.


نقطه دیگری که قتل‌عام در آن صورت گرفت

به راستی چه می‌شود که یک انسان به جایی می‌رسد که به راحتی هزاران انسان نخبه را بی‌دلیل قتل‌عام کرده آن هم در مکانی که محل عبرت است. جایی که صدام بنا کرد و پس از جنایت‌های فراوان دست آخر نابود شد و امروز تاریخ برای داعشیان جنایتکار تکرار شد و آنها هم سرانجامی جز نابودی نداشتند. 

هوا هر چه تاریک‌تر می‌شد نیروهای امنیتی فشار را برای ترک منطقه بیشتر می‌کردند. اما تلاش ما برای ماندن برای این بود که بتوانیم به ابعاد بیشتری از جنایات تکفیری‌ها پی ببریم. دست آخر در حالی که هوا رو به تاریکی بود به سمت بغداد راهی شدیم.

جاده باریک و خلوت، تاریکی هوا و فکر جوانان نخبه‌ای که بی‌گناه پرپر شدند، لحظات سختی برایمان رقم زد و آنچه بر ما می‌گذشت سکوت بود و سکوت.

جمعه عصر هم همان اندیشه حذف نخبگان و دانشمندان، به روی یکی از بهترین فرزندان سرزمین ما آتش گشود و محسن فخری‌زاده، دانشمند هسته‌ای را به شهادت رساند.

انتهای پیام/





منبع خبر

شباهت قاتلان شهید فخری‌زاده و جنایتکاران «اسپایکر»/ قتل‌ عام ۲ هزار جوان نخبه در یک روز +تصاویر دلخراش بیشتر بخوانید »

: علی‌اکبر قربان شیرودی (زاده ۲۵ دی ۱۳۳۴ در روستای بالاشیرود، شهرستان تنکابن – شهید ۸ اردی…


:
علی‌اکبر قربان شیرودی (زاده ۲۵ دی ۱۳۳۴ در روستای بالاشیرود، شهرستان تنکابن – شهید ۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ در دشت‌ذهاب) سروان خلبان بالگرد جنگنده بل ای‌اچ-۱ کبرا هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که در جنگ ایران و عراق به شهادت رسید.
.
علی‌اکبر قربان شیرودی، در سال ۱۳۵۱ به دورهٔ مقدماتی آموزش خلبانی وارد گردید و پس از مدتی برای گذراندن دورهٔ کامل به پادگان هوانیروز اصفهان منتقل شد. با اتمام دوره خلبانی بالگرد جنگنده بل ای‌اچ-۱ کبرا به استخدام ارتش درآمد. در این ایام با احمد کشوری، که از هم استانی‌هایش نیز بود، آشنا شد. در غائله کردستان و در ۲۴ سالگی به‌عنوان فرمانده خلبانان هوانیروز انتخاب شد. شیرودی در جنگ پاوه نیز نقش تعیین‌کننده‌ای درگرفتن این شهر ایفا کرد. با شروع جنگ ایران و عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹به منطقهٔ کرمانشاه رفت و در روز اول جنگ در طول ۱۲ ساعت پرواز چندین عملیات را راهبری کرد و به همین علت در ۸ مهر ۱۳۵۹ از ستوانیار سوم خلبان به درجهٔسروانی ارتقا یافت
.
.
.



منبع

nahaja.ir@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

: علی‌اکبر قربان شیرودی (زاده ۲۵ دی ۱۳۳۴ در روستای بالاشیرود، شهرستان تنکابن – شهید ۸ اردی… بیشتر بخوانید »

حزب‌الله عراق: آمریکا برای متوقف کردن حملات مقاومت در زمان انتخابات، التماس می‌کرد

حزب‌الله عراق: آمریکا برای متوقف کردن حملات مقاومت در زمان انتخابات، التماس می‌کرد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «محمد محیی» سخنگوی کتائب حزب الله عراق، با شبکه العالم، پیرامون خروج نیرهای آمریکایی از عراق، اتفاقات اخیر منطقه سبز بغداد، تحرکات سفارت آمریکا در عراق و توافق سنجار گفت‌وگو کرد.

در ذیل مشروح این گفتگو آمده است:

آمریکا اعلام کرده که ۵۰۰ سرباز خود را از پایگاه های خود در عراق خارج خواهد کرد، به نظر شما این عقب نشینی کافیست؟ دیدگاه حزب الله نسبت به این عقب نشینی چیست؟

ما به هیچ عنوان به آمریکا و مواضعش اطمینان نداریم به این دلیل که در گذشته بارها اعلام کرد که نیروهایش را خارج خواهد کرد اما پس از مدتی دروغ بودن آن مشخص شد، شمار زیادی از سربازان آمریکایی در عراق مستقر شده و نیروهای جدیدی وارد این کشور شده‌اند، همچنین نیروهای جدید آمریکایی از عراق وارد سوریه شدند. تمام این‌ها نشان دهنده جدی نبودن آمریکا در زمینه پایان دادن به حضور نیروهایش در عراق است و می‌خواهد اینکه در این زمینه وقت کشی کرده و افکار عمومی را فریب دهد اما مردم عراق به خوبی از این موضوع آگاهند، حضور این نیروها باعث ایجاد بحران سیاسی و امنیتی در عراق شده است که به همین دلیل حل آن نیازمند حمایت جدی دولت عراق از مصوبه مجلس نمایندگان در زمینه ضرورت خروج نیروهای آمریکایی از کشور است، حضور نیروهای آمریکایی در خاک عراق پذیرفتنی نیست، چه هزار نفر باشند، چه دو هزار نفر یا حتی یک نفر، لذا امروز در این زمینه توپ در زمین دولت و جناح های سیاسی عراق است.

اما دولت عراق تاکید کرده که روند عقب نشینی آمریکا عملا آغاز شده است؟

روند عقب نشینی مورد نظر دولت عراق، مطابق با روند عقب نشینی مورد نظر مجلس نمایندگان این کشور نیست، چرا که عقب نشینی مورد نظر دولت عراق، عقب نشینی نیروها به اماکن نامشخص است و اصلا مشخص نیست که پس از این عقب نشینی، آیا نیروهای جدیدی جایگزین آنان خواهند شد یا خیر، به همین دلیل، همیشه تعداد زیادی نیرو در عراق هستند که نمی توان اهداف، ماهیت عملیات جنگی آنان یا نوع فعالیت‌هایشان را درک کرد، به عنوان مثال، یک پایگاه بسیار بزرگ در عین الاسد وجود دارد که معقول نیست فکر کنیم فقط هزار یا دو هزار نیرو در آن مستقر هستند. پایگاه الحریر نیز هست و پایگاههای نزدیک مرز سوریه و عراق یا پایگاه التنف در سوریه و حسکه و غرب سوریه، فعالیتهایی نیز از سوی نیروهای آمریکایی در مناطقی از عراق مشاهده شده که تحت کنترل نیست.

تردد نیروهای آمریکایی در عراق به دور از نظارت بغداد است/ نیروهای آمریکایی به طور کامل بر اوضاع امنیتی عراق و حتی آسمان کشور ما سیطره دارند

آیا می خواهید بگویید که دولت عراق از پایگاه ها و تعداد نیروهای آمریکایی در عراق آگاه نیست؟

حتماً اینطور است، تردد نیروهای آمریکایی در عراق به دور از نظارت بغداد است، این به آن معنی است که نیروهای آمریکایی به طور کامل بر اوضاع امنیتی عراق و حتی آسمان کشور ما سیطره دارند، به همین دلیل همواره از دولت‌های عراق از گذشته تا امروز و حتی دولت العبادی خواستیم ماهیت فعالیت نیروهای مزبور در عراق را مشخص و کنترل کنند، حتی وقتی جنگ با داعش جریان داشت، اتهامات و ادله‌ای دال بر حمایت آمریکا از این گروه تروریستی موجود بود. آمریکا ادعا می کرد که نیروهایش فقط مستشار هستند اما واقعیت آن است که ثابت شده این نیروها، نیروهای رزمی هستند، دولت عراق حتی ماهیت این نیروها، نوع استقرار آنان و ماموریتشان را نمی‌داند در حالیکه آمریکا هنوز ادعا می کند که نیروهایش فقط گروهی مستشار و مربی هستند.

به وضوح آمریکا اعلام نکرده که نیروهایش به طور کامل از عراق عقب نشینی خواهند کرد/ دولت عراق باید در موضع گیری‌هایش و درخواستهایش از آمریکا به طور شفاف عمل کند

دولت عراق اعلام کرده که جدول زمانی با آمریکا برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق ترسیم کرده است، چرا شما منتظر اجرای این جدول و خروج تمام نیروهای آمریکایی نمی مانید؟ بعضی می‌گویند گروه های مقاومت اقدام به تنش زایی می‌کنند و منتظر پایان حضور نیروهای آمریکایی در عراق بر اساس جدول موجود میان واشنگتن و بغداد نمی‌مانند؟

 اولا، بازی با کلمات و لفاظی در جلسات تلویزیونی در بغداد میان آمریکا و عراق یا وقتی الکاظمی در واشنگتن بود، کاملا مشخص است، گفت و گوهایی درباره حضور نیروهای آمریکایی در عراق انجام شد، در تمام این جلسات، اصطلاح مطرح شده از سوی آمریکا، عقب نشینی نیروها نبود بلکه استقرار مجدد نیروها بود. این مغالطه کاری، لفاظی و بازی با کلمات، نوعی دور زدن مصوبه مجلس نمایندگان عراق و ایجاد این توهم است که نیروهای آمریکایی می‌خواهند از عراق عقب نشینی کنند اما واقعیت آن است که کاری که انجام دادند، استقرر مجدد نیروها است، مانند انتقال نیروها از عراق به کویت، قطر یا سایر مناطق، اما به وضوح مشاهده نکردیم که آمریکا اعلام کند نیروهایش به طور کامل از عراق عقب نشینی خواهند کرد، دولت عراق نیز به طور صریح و آشکار از آمریکا، عقب نشینی نیروهایش از عراق در راستای مصوبه مجلس نمایندگان عراق و خواست مردم عراق را درخواست نکرده است. به نظر ما، دولت عراق باید در موضع گیری‌هایش و درخواست‌هایش از آمریکا به طور شفاف عمل کند، از سوی دیگر، ما به آمریکا و اهدافش اطمینان نداریم، حتی اگر درباره عقب نشینی سخن بگوید و این عقب نشینی محدود و با تعداد مشخص باشد، باز هم نمی دانیم پس از آن، نیروهایی که باقی می مانند، تا ابد باقی خواهند ماند یا اینکه جدول عقب نشینی دیگری ترسیم خواهد شد. لذا باید جدول عقب نشینی دقیق، صریح و واضح که دارای سقف زمانی مشخصی باشد، ترسیم شود تا مردم عراق اطمینان یابند که همه در زمینه پایان دادن به این پرونده جدی هستند، اما تا زمان حاضر ما جدیتی از سوی دولت فعلی عراق یا آمریکا در این زمینه حس نمی کنیم.

آمریکا به دنبال وقت کشی و فریب افکار عمومی است/ آمریکا برای متوقف کردن حملات مقاومت در زمان انتخابات التماس می‌کرد

هفته گذشته منطقه سبز و سفارت آمریکا هدف واقع شد که به شهادت یک کودک و مجروح شدن دو غیرنظامی انجامید، گردان‌های حزب الله با صدور بیانیه ای اعلام کرد که این عملیات یا نشانه حماقت است یا مزدوری برای ترامپ، آیا این بیانیه، موضع جدید گردان‌های حزب الله نسبت به حمله به سفارت و منطقه سبز است؟

 ما در بسیاری از بیانیه‌هایمان، مواضع خود را به طور واضح اعلام کردیم، ما حامی مقاومت و خروج نیروهای آمریکایی از عراق هستیم، هیات هماهنگی گروه‌های مقاومت نیز با برگزاری جلسه ای، به دولت عراق، ائتلاف و آمریکا برای خروج نیروهای آمریکایی، فرصتی مشروط داد اما این سقف بایستی منوط به رایزنی‌های فنی و نه سیاسی باشد؛ زیرا فرآیند خروج از کشور الزاماتی دارد ولی این عقب‌نشینی به زمان بیشتری نیاز ندارد و زمان برای تکمیل کردن این پرونده، کم نیست. موضوع مربوط به نیات است به این معنی که طرف آمریکایی مطابق با تصمیم پارلمان عراق باید برای عقب‌نشینی مصمم باشد و این نیت را اعلام کند. همچنین تصور می‌شود که موضع دولت عراق درخصوص اجرای این قطعنامه خروج جدی باشد؛ این فرصتی است تحت شرایط مشخص و یک دوره گذار توسط طرف آمریکایی و همچنین طرف عراقی داده شده است.

شرایط و طرف‌هایی به این پرونده ورود کرده‌اند تا هرگونه بهانه از آمریکایی‌ها گرفته شود. متاسفانه، بسیاری از طرف‌های داخلی یا منطقه‌ای آمریکا را تحریک می‌کنند در پاسخ به حملات به نیروهای اشغالگر( آمریکایی) گروه‌های مقاومت و محور مقاومت را هدف قرار دهد. برخی طرف‌های بین‌المللی پیام‌هایی را منتقل کرده‌اند که گفته می‌شود پیام‌های التماس‌آمیز است. آمریکا برای متوقف کردن این حملات حداقل در دوره انتخابات التماس می‌کرد؛ چرا که این دولتی که انتخابات را باخته است، بر پیروزی در این انتخابات حساب باز کرده بود و نمی‌خواست طی این انتخابات خللی یا بحران امنیتی ایجاد شود که به ضرر آن تمام شود.

به آرمان‌های‌مان پایبند هستیم

کدام طرف‌های بین‌المللی که برای آتش‌بس مداخله کردند؟

طرف‌های زیادی نقش‌آفرینی کردند ولی طرف‌های منطقه‌ای و داخلی نقش چشمگیری برای دستیابی به این موضع داشتند. این موضع، موضعی مسئولانه است و به معنای ترس از آمریکا و یا عقب‌نشینی از آرمان‌ها نیست ما به آرمان‌های‌مان پایبند هستیم لذا، این فرصت مشروط داده شد و امروز همه می‌دانیم که این دولت در انتخابات شکست خورد.

شروط تعیین‌شده برای آتش‌بس چیست؟

شرط اصلی اعلام عقب‌نشینی است و اینکه آمریکا عقب‌نشینی از عراق را اعلام کند و دولت عراق نیز به شکل جدی آمریکا را ملزم به عقب‌نشینی از کشور بکند. اگر این شرط محقق شود این آتش‌بس تداوم خواهد یافت تا زمانی‌که این نیروها در سقف زمانی توافق‌شده از عراق خارج شوند. ولی اگر وضعیت، بدون شفافیت و بدون موضع‌گیری و بدون مشخص کردن ماهیت حضور نیروهای آمریکایی در عراق بماند آتش‌بس از بین می‌رود. یا اگر آمریکا بخواهد این فرصت و شروط را دور بزند حق مقاومت و ملت عراق است که به آن پاسخ بدهند.

 برخی می‌گویند این آتش‌بس در سایه دستورات آمریکا برای هدف قرار دادن رهبران مقاومت در عراق و متعاقب آن گرفتن چنین فرصتی از دولت ترامپ که روزهای پایانی‌اش را در کاخ سفید می‌گذراند، حاصل شده است. تا چه حدی این مقوله صحت دارد؟

محیی: آمریکا مدت‌هاست که گروه‌های مقاومت و رهبران‌شان را تهدید می‌کند در اوج این تهدیدها، نیروهای آمریکایی و خطوط امدادی‌شان هدف قرار گرفته شدند و گروه‌های مقاومت و رهبران مقاومت از این تهدیدها هراسی نداشتند. ما به تهدیدهای آمریکا عادت کرده‌ایم این تهدیدها پوچ هستند ولی واقعیت چیز دیگری است. در واقع هدف امریکا از این تهدیدها این است که گروه‌های مقاومت نیروهای اشغالگر آمریکایی و خطوط پشتیبانی‌شان را هدف قرار ندهند تا شانس پیروزی ترامپ در انتخابات کم نشود؛ ولی او انتخابات را باخت. ما دوباره به این مرحله حساس بازگشتیم که باید دقیق و درست مورد بررسی قرار بگیرد تا فرصت را در مقابل شخص احمقی مانند ترامپ از دست ندهیم تا بهانه‌ای برای هدف قرار دادن محور مقاومت و گروه‌های مقاومت ایجاد نشود.

از حالا تا پایان دوره ریاست‌جمهوری ترامپ – یعنی دو ماه دیگر-، تعامل مقاومت در عراق با دولت آمریکا چگونه خواهد بود؟ آیا انگیزه‌هایی برای آتش‌بس وجود دارد؟ آیا انگیزه‌هایی برای تداوم مقاومت و حمله به اهداف آمریکا وجود دارد؟

ما موضع‌مان را مورد تأکید قرار می‌دهیم مبنی بر اینکه اگر آمریکا یکی از رهبران مقاومت یا یکی از مقرهای مقاومت یا نمادهای مقاومت یا الحشد الشعبی را هدف قرار دهد آن زمان است که آتش‌بس تمام می‌شود و این فرصت داده‌شده خاتمه می‌یابد و مقاومت به حضور نیروهای آمریکایی و هرگونه تحرکات آمریکایی پاسخ مناسب خواهد داد. احساس مسئولیت‌مان در قبال ملت و منطقه‌مان و منافع ملی‌مان، ما را ملزم می‌کند که در مقابل این تهدیدها و سیاست کنترل‌نشده آمریکا مقاومت کنیم. آمریکا تلاش می‌کند ملت عراق و گروه‌های مقاومت را تحریک کند ولی سرانجام شکست خواهد خورد. امروز لازم است بدانیم که مقاومت پایدار می‌ماند و ممکن نیست که از اصل مقاومت چشم‌پوشی کنیم و تا زمانی‌که اشغالگران سرزمین مقدس عراق را آلوده کنند و نیروهای بیگانه بدون موافقت ملت، پارلمان و دولت عراق وارد این کشور شوند، مقاومت و معادله مقاومت به قوت خود باقی‌ست.

درباره گلوله باران منطقه سبز و سفارت آمریکا برخی می‌گویند شاید یک طرف سوم قصد به هم زدن اوضاع امنیتی در عراق را دارد تا آمریکا را به طرف هدف قراردادن رهبران مقاومت سوق دهد، این موضوع در بیانیه اخیر گردانهای حزب الله مشاهده شد که اعلام کرد عاملان این حمله مزدور ترامپ هستند، تا چه میزان این سخن با واقعیت مطابقت دارد؟ آیا عملا طرف‌هایی هستند که می خواهند اوضاع امنیتی عراق را به هم بریزند؟ این طرف سوم چه کسی می تواند باشد؟

 پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، رویکرد اوضاع جامعه این کشور به شدت علیه ترامپ شده است، به همین دلیل این امکان هست که ترامپ که به حماقت، بی پروایی و رفتارهای حساب نشده معروف است، برای حمله به جمهوری اسلامی ایران، گروههای مقاومت یا محور مقاومت ضد اسرائیلی اقدامی انجام داده و بکوشد ارتش کشورش را به چنین اقدامی مجبور کند اما به نظر می رسد که چراغ سبزی در این زمینه دریافت نکرده است به ویژه که در شرایط فعلی او بهانه‌ای برای چنین اقدامی ندارد حتی درصورتیکه سفارت آمریکا یا پایگاه‌های آمریکایی هدف واقع شود لذا امکان دارد برخی بکوشند اوضاع را به هم زده و چنین بهانه ای را به آمریکا بدهند. لذا ما کسانی را که بخواهند اوضاع را به هم بزنند، جاهلانی توصیف کردیم که ماهیت اوضاع مهم و حساس فعلی را درک نمی کنند، پس ما باید در موضعگیری هایمان بسیار دقیق باشیم و به آمریکا فرصت ندهیم که بخواهد امنیت ما را دوباره بهم بزند. در این میان، ما منتظر موضعگیری جدی، صریح و شفاف دولت عراق و نهادهای بین المللی و آمریکا هستیم به این دلیل که ائتلاف بین المللی با تصمیم جامعه جهانی و در پوشش این جامعه ایجاد شد اما نیروهای آمریکایی می کوشند از این پوشش به نفع خود استفاده کرده و به جای آنکه در چارچوب ائتلاف بین المللی فعالیت کنند، به شکل تکی و خودسرانه اقدام کنند، پس هر نوع موضعگیری از هر طرف باید جدی و شفاف باشد تا همه بدانند در صورتیکه آتش بس پایان یافته و گروههای مقاومت اقدام به آغاز رویارویی با نیروهای اشغالگر کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد.

برخی شخصیت های عراق و رسانه ها درباره سفر هفته گذشته سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بغداد و دیدارش با رهبران مقاومت عراق و مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق سخن گفتند، درباره جزییات این سفر به ویژه دیدارهای وی با رهبران گروههای مقاومت عراق سخن بگویید به ویژه که این سفر در شرایطی حساس و پس از شکست ترامپ، مطرح شدن موضع آتش بس و گلوله باران منطقه سبز انجام شد؟

دیدارها میان مسئولین ایرانی و عراقی مستمر است، این دیدارها رسمی و علنی بوده، همه از آن مطلع می شوند و به نفع روابط میان دو کشور است، روابط دو طرف در تمام سطوح امنیتی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، بسیار ریشه دار و گسترده است، پس عجیب نیست که چنین دیدارهایی در چنین سطوح بسیار بالایی به طور مستمر انجام شود، اما آمریکا نمی خواهد این رابطه خوب میان دو ملت عراق و ایران استمرار یابد لذا برای بحران آفرینی تلاش می کند تا رابطه دو کشور قطع شود و می کوشد اینگونه وانمود کند که سفر مسئولین ایرانی به عراق به ضرر عراق است، آمریکا در هر نوع از چنین سفرهایی و دیدارهای سیاسی، اقتصادی و تجاری که در چارچوب ارتباط طبیعی میان دو کشور قرار دارد، می کوشد که جنجال رسانه ای ایجاد کند.

به نظر من، این سفر بسیار مهم بود به این دلیل که یک شخصیت بلندپایه امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران به عراق سفر کرد و نتایج امنیتی و نظامی آن نیز بالطبع مهم است، البته موضعگیری‌های ما ثابت است و با سفرها یا موضعگیری‌های دو کشور تغییر نمی‌کند. سیاست ما نسبت به اشغال، ثابت و واحد بوده و مبتنی بر مقاومت است؛ چرا که مقاومت حق مشروع مردم عراق برای مقابله با هر نوع چالش، تهدید یا اشغال کشور است، چنین موضعی نیازمند اجازه گرفتن از دیگران نیست، مانند وقتی که با داعش جنگیدیم، در آن زمان، همه بیانیه آیت الله سید سیستانی (اعلی الله مقامه) را فتوا توصیف کردند، به نظر ما بیانیه ایشان، فتوا نبود بلکه تبیین نقشی بود که هر انسان مومن، معتقد و مسلمانی باید نسبت به تهدیدی که کشورش در معرض آن قرار گرفته است، ایفا کند. لذا ما از چنین دیدارهایی بسیار استقبال می‌کنیم و معتقدیم که جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی در زمینه حمایت از عراق و مبارزه اش با تروریسم و بازسازی تاسیسات زیربنایی عراق و خارج کردن این کشور از بحرانی که در آن به سر می برد، ایفا کرده است.

توافق سنجار منطقی نیست

توافق سنجار میان دولت عراق و منطقه کردستان منعقد شد، اغلب گروه های مقاومت و نیز بخش بزرگی از ملت عراق با این توافق مخالفت کردند، شما این مساله را چگونه تحلیل و تفسیر می کنید و موضع شما درباره این توافق و پیامدهای آن چیست؟

همه می‌دانند که این مناطق راهبردی تابع استان نینوا هستند و جزء منطقه کردستان نیست؛ از این رو طبیعی نیست که توافقی میان دولت منطقه کردستان و دولت عراق در خصوص منطقه ای که بسیار دور از منطقه کردستان است، صورت بگیرد. این منطقه یک منطقه حیاتی و راهبردی است. اهالی منطقه پیش از این شاهد عدم حمایت نیروهای پیشمرگه و نیروهای کرد از آن‌ها بودند. این نیروها پا به فرار گذاشتند و مردم منطقه را تنها رها کردند و همه شاهد سرنوشت رقت بار و فاجعه بار این اهالی بودند. این مساله را تمام مردم عراق و جهان به خاطر می آورند و همه شاهد اوضاع فاجعه بار ایزدی ها بودند.

بنابراین منطقی نیست که که در این شرایط که عراق در یک بحران اقتصادی و بهداشتی و بحران امنیتی با امریکا و حضور غیرمشروع امریکایی ها در عراق بسر می برد، دولت عراق اینک و در چنین شرایطی به سمت بستن توافقنامه با کردها درباره منطقه ای که خارج از حیطه اختیارات کردها است، پیش برود. امروز نیروهای عراقی اعم از ارتش و پلیس فدرال و الحشد الشعبی قادر هستند که تمام مناطق عراق را تامین امنیت کنند و این علاوه بر حمایت های گروههای مقاومت است.

منطقی نیست که امروز این منطقه مهم و راهبردی را به طرف کُردی تحویل دهیم یا درباره آن با کردها تفاهم کنیم. درست است که تمام عراقی ها دردفاع از کشورشان سهیم هستند اما در نهایت این وظیفه باید به عهده ارتش عراق و نیروهای امنیتی عراق باشد؛ زیرا این منطقه اساسا تابع استان نینوا و دولت عراق است و دوم آنکه ساکنان این منطقه نمی پذیرند که نیروهایی غیر از نیروهای دولت عراق در آنجا مسلط باشند و یا نقشی در آن منطقه داشته باشند.



منبع خبر

حزب‌الله عراق: آمریکا برای متوقف کردن حملات مقاومت در زمان انتخابات، التماس می‌کرد بیشتر بخوانید »

. با حضور امیر دریادار سیاری؛ تحولات امنیتی منطقه در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بررسی…


.
با حضور امیر دریادار سیاری؛
️تحولات امنیتی منطقه در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بررسی می شود

قرار است کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس این هفته (روز سه شنبه) طی جلسه ای تحولات امنیتی منطقه را بررسی کند. در این جلسه امیر دریادار سیاری معاون هماهنگ کننده ارتش و تعدادی از معاونان وی نیز حضور دارد.

??رسانه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ??
⚓️ @nedaja_ir



منبع

nedaja_ir@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. با حضور امیر دریادار سیاری؛ تحولات امنیتی منطقه در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بررسی… بیشتر بخوانید »