ملائکه

در طول تاریخ چه کسانی «کعبه» را ساخته و تجدید بنا کردند؟

در طول تاریخ چه کسانی «کعبه» را ساخته و تجدید بنا کردند؟


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، سابقه ساخت کعبه بر روی زمین به دوران حضرت آدم علیه السلام می‌رسد. هرچند که بر طبق برخی از روایات، کعبه قبل آدم ابوالبشر هم وجود داشته و حدود دو هزار سال قبل از آفرینش انسان، این مرکز به دستور خدای متعال و توسط ملائکه و جبرئیل علیه السلام ساخته شد تا مرکزی برای عبادت و پرستش ملائکه روی زمین باشد.

سپس با خلقت انسان، کعبه تجدید بنا شد که مشهورترین آن به دوران حضرت آدم علیه السلام و سپس زمان حضرت ابراهیم علیه السلام مربوط است. همین قدمت و سابقه طولانی کعبه است که آن را به عنوان بیت عتیق یا خانه قدیمی مشهور کرده است.

در گفت‌وگویی که با حجت‌الاسلام محمود شهرجدی، استاد حوزه و پژوهشگر اسلامی، انجام داده به بررسی تاریخ «ساخت و تجدید بنا کعبه»، پرداخته‌ایم.

آن طور که این کارشناس دینی بیان کرده است پس از تجدید بنای کعبه توسط حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهماالسلام، این مکان مقدس در طول تاریخ چندین بار دیگر هم مورد تعمیر و بازسازی قرار گرفت. از جمله اینکه پس از سال‌ها یک بار دیگر توسط قبیله «جرهم» که در سرزمین مکه ساکن شده بودند، تعمیر شد.

سال‌ها بعد از آن، دولت عمالقه آن را تعمیر کردند و زمانی که چند سال قبل از میلاد پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله، طوفانی روی داد و مکه دچار سیل شد، کعبه هم آسیب‌هایی دید. در آن زمان جد چهارم نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله که قصی بن کلاب نام داشت، بیت‌الله الحرام را تعمیر کرد.

بار دیگر هم قبل از مبعث رسول خدا صلی‌الله علیه و آله که بین قبیله‌های عرب در خصوص نصب حجر الاسود اختلافی روی داده بود، نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله آن را حل کردند. پس از بعثت پیغمبر اسلام صلوات الله علیه و در دوران حکومت خلیفه دوم و سوم هم در کعبه تعمیراتی صورت گرفت.

همچنین عبدالله بن زبیر هم به این کار اقدام کرد. سپس در زمان حکومت عبدالملک مروان، حجاج بن یوسف به بیت‌الله الحرام حمله کرده بود کعبه را خراب کرده بود که بعد از این واقعه نیز باز هم کعبه تجدید بنا شد.

درنهایت طبق روایت‌ها، در سال ۳۳۹ هجری بود که قرامطه به مکه هجوم بردند و حجرالأسود را ربودند که البته دوباره به کعبه برگشت.

متن این گفت‌وگو به شرح زیر است:

سابقه ساخت کعبه

در برخی از مطالب گفته می‌شود که حضرت ابراهیم علیه السلام کعبه را به امر خداوند بنا کرد و برخی هم نقل می‌کنند که آن حضرت به تجدید بنای کعبه اقدام کرد. در بین این دو روایت، کدام صحیح است؟

در مورد بنای کعبه در تاریخ مطالبی عنوان شده که نشان می‌دهد حضرت ابراهیم علیه السلام اولین کسی نبود که خانه کعبه را بنا کرد. بلکه کعبه اولین بار در دورانی ساخته شد که هنوز انسان خلق نشده بود. یعنی قبل از آفرینش انسان، کعبه به امر خدای متعال و توسط فرشته‌ها و به‌خصوص جبرئیل علیه السلام ساخته شد.

یعنی آن زمان، کعبه در همین محل فعلی ساخته شد؟

بله. آن زمان محل کعبه همین نقطه‌ای است که امروزه قرار دارد.

پس اینکه عنوان می‌شود حضرت آدم علیه السلام، اولین کسی بوده که کعبه را بنا کرده، صحت ندارد؟

در بعضی از روایت‌ها این طور ثبت شده که حضرت آدم علیه السلام اولین کسی بوده که به دستور خدای سبحان اقدام به بنای کعبه کرده است. اما این روایت که بیت‌الله الحرام اولین بار توسط فرشته‌ها بنا شده، درست‌تر به نظر می‌رسد.

شواهد وجود کعبه قبل از تجدید بنا توسط حضرت ابراهیم علیه السلام

در این باره یک شاهد قرآنی هم وجود دارد. آنجا که خدای متعال به ماجرای انتقال حضرت هاجر سلام‌الله علی‌ها و حضرت اسماعیل علیه السلام به سرزمین خشک و بی آب و علف مکه اشاره می‌کند و دعای حضرت ابراهیم علیه السلام را عنوان می‌فرماید که: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکنْتُ مِنْ ذُرِّیتِی بِوادٍ غَیرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیتِک الْمُحَرَّمِ؛ پروردگارا! بعضى از فرزندانم را در این سرزمین خشک و سوزان در کنار خانه تو سکونت دادم.»

این آیه شریفه مشخص می‌کند زمانی که حضرت ابراهیم علیه السلام به همراه همسرش حضرت هاجر سلام الله علی‌ها و فرزند شیرخوار خود یعنی حضرت اسماعیل علیه السلام به سرزمین مکه وارد شد، در آنجا نشانه‌هایی از کعبه وجود داشت.

شاهد دیگر این موضوع آیه ۹۶ از سوره مبارکه آل‌عمران است که می‌فرماید: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً؛ نخستین خانه‏اى که به منظور پرستش خداوند براى مردم ساخته شد در سرزمین مکه بود.» بنا بر آیه شریفه معلوم است که ستایش خدای متعال و ساخت مرکزی برای عبادت از زمان حضرت ابراهیم علیه السلام شروع نشده، بلکه قبل از آن حضرت هم پیامبرانی بوده‌اند و یکتاپرستی رواج داشت.

در عین حال در نهج‌البلاغه هم به نقل از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام نقل شده که در خطبه قاصعه فرمودند: «الا ترون ان اللَّه سبحانه اختبر الاولین من لدن آدم صلوات اللَّه علیه الى الاخرین من هذا العالم باحجار… فجعل‌ها بیته الحرام … ثم امر آدم و ولده یثنوا اعطافهم نحوه» به این معنا که: «آیا نمى‏بینید که خداوند مردم جهان را از زمان آدم تا به امروز به وسیله قطعات سنگى … امتحان کرده است و آن را خانه محترم خود قرار داده. سپس به آدم و فرزندانش دستور داد که به گرد آن طواف کنند.»

تجدید بنای کعبه توسط حضرت خلیل‌الرحمن و حضرت اسماعیل علیهماالسلام

یکی دیگر از کسانی که به عنوان معمار و بناکننده کعبه نام برده شده‌اند، حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهماالسلام هستند. در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که اگر حضرت آدم کعبه را بنا کرده بود، چه لزومی داشته که آن دو بزرگوار نسبت به بنای مجدد کعبه اقدام کنند؟

ظاهراً زمانی که در دوران پیغمبری حضرت نوح علیه السلام، آن طوفان بزرگ و هولناک اتفاق افتاد، بسیاری از آثار باقیمانده بر روی زمین از بین رفت. در این میان کعبه هم دچار صدماتی شد. به همین علت بوده حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهماالسلام به امر خدای متعال اقدام به تعمیر یا تجدید بنای کعبه کردند.

در واقع حضرت ابراهیم به کمک و همیاری فرزندش، حضرت اسماعیل علیه السلام و با راهنمایی و هدایت جبرئیل علیه السلام چیدن دیوار کعبه را آغاز کرد و طبق روایات، این کار آن‌ها حدود ۲۲ روز زمان برد. سپس حجرالأسود را که یکی از سنگ‌های بهشتی است، بر دیوار کعبه نصب کردند.

این ماجرا در قرآن کریم این طور بیان شده است که: «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ؛ و (نیز به یاد آورید) هنگامى را که ابراهیم و اسماعیل، پایه‏‌هاى خانه (کعبه) را بالا می‌‏بردند (و می‌‏گفتند:) پروردگارا! از ما بپذیر که تو شنوا و دانایى.»

با این اوصاف، آیا آخرین تجدید بنا و یا تعمیر کعبه در آن دوران اتفاق افتاد؟

خیر. کعبه در طول تاریخ چندین بار دیگر هم مورد تعمیر و بازسازی قرار گرفت. از جمله اینکه بعد از تجدید بنا توسط حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهماالسلام، بعد از سال‌ها یک بار دیگر توسط قبیله جرهم که در سرزمین مکه ساکن شده بودند، تعمیر شد. سال‌ها بعد از آن، دولت عمالقه آن را تعمیر کردند و زمانی که چند سال قبل از میلاد پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله، طوفانی روی داد و مکه دچار سیل شد، کعبه هم آسیب‌هایی دید. در آن زمان جد چهارم نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله که قصی بن کلاب نام داشت، بیت‌الله الحرام را تعمیر کرد.

یک بار دیگر هم قبل از مبعث رسول خدا صلی‌الله علیه و آله که بین قبیله‌های عرب در خصوص نصب حجر الاسود اختلافی روی داده بود، نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله آن را حل کردند.

بعد از مبعث چطور؟ آیا بعد از بعثت رسول خدا صلی‌الله علیه و آله بار هم کعبه مورد تعمیر یا بازسازی قرار گرفت؟

بعد از بعثت پیغمبر اسلام صلوات الله علیه و در دوران حکومت خلیفه دوم و سوم هم در کعبه تعمیراتی صورت گرفت. همچنین عبدالله بن زبیر هم به این کار اقدام کرد. سپس در زمان حکومت عبدالملک مروان، حجاج بن یوسف به بیت‌الله الحرام حمله کرده بود کعبه را خراب کرده بود که بعد از این واقعه نیز باز هم کعبه تجدید بنا شد.

درنهایت طبق روایت‌ها، در سال ۳۳۹ هجری بود که قرامطه به مکه هجوم بردند و حجرالأسود را ربودند که البته دوباره به کعبه برگشت.

آن طور که اشاره کردید، اولین باری که کعبه بر روی زمین بنا شد و قدمت بنای کعبه شریفه به دوران پیش از آفرینش حضرت آدم علیه السلام مربوط است. اما چرا آن زمان کعبه بر روی زمین بنا شد؟

آن طور که از احادیث مشخص است، به امر خدای تعالی در زیر عرض اعلی و به موازات آن در طبقه چهارم آسمان، خانه‌ای توسط ملائکه بنا شده که بیت‌المعمور نام دارد. از همان زمان، ملائکه دستور داشتند تا بیت‌المعمور را طواف کرده و خدای متعال را عبادت کنند.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

در طول تاریخ چه کسانی «کعبه» را ساخته و تجدید بنا کردند؟ بیشتر بخوانید »

فرمانده آرپی چی زن‌های لشکر 27 رسول الله، همان شهیدی است که مزار عطرآگینش مورد توجه بسیا…


فرمانده آرپی چی زن‌های لشکر 27
رسول الله، همان شهیدی است که مزار عطرآگینش مورد توجه بسیاری از افراد بوده و زیارتگاه مراجعه کنندگان به گلزار شهدای شده است. نام اصلی این شهید بزرگوار «منوچهر پلارک» است که نزد بیشتر افراد به «سید احمد پلارک» شهرت دارد. وی در 7 اردیبهشت 1344 دیده به جهان گشود و اصالتی تبریزی داشت.

سید در زمان جنگ در یکی از پایگاه های شلمچه، به عنوان یک معمولی همیشه مشغول نظافت توالت های آن پایگاه بود، به طوری که بوی بدی بدن او را فرا می گرفت. تا اینکه در سال 66 در یک حمله هوایی هنگامی که او به مانند سایر روزها در حال نظافت بود، موشکی به آنجا برخورد کرده و او شهید و در زیر آوار مدفون می شود. پس از این اتفاق هنگامی که امدادگران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه بوی شدید گلاب از زیر آوار می شوند، پس آوار را کنار زده و با پیکر پاک این شهید که غرق در بوی بود؛ مواجه می شوند.

پیکر پاک شهید پلارک در تهران (قطعه 26، ردیف 32، شماره 22) به خاک سپرده شده است، اما نکته قابل توجه درباره این شهید که آن را از سایر شهدا متمایز می کند، بوی گلابی ست که از مزار مطهرش به مشام می رسد. همچنین سنگ قبر این شهید همواره نمناک بوده، به طوری که اگر سنگ قبر وی را خشک کنیم، از سمت دیگر خیس شده و از گلاب سرشار خواهد شد. به همین دلیل او را «شهید عطریِ قطعه 26» لقب داده اند. می گویند شهید پلارک مثل یکی از سربازان (ص) در صدر اسلام، «غسیل الملائکه» بوده است. «غسیل الملائکه» به کسی می گویند که غسلش داده‌ باشند و به همین علت او همیشه خوشبو و عطرآگین است.

پیج تاریخ شیرین اسلام را دنبال کنید?
@hosein__darabi



منبع

banifatemeh_com@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

فرمانده آرپی چی زن‌های لشکر 27 رسول الله، همان شهیدی است که مزار عطرآگینش مورد توجه بسیا… بیشتر بخوانید »

روحانی‌ای از جنس ملائکه/ نکته عارفانه مرحوم «ابوترابی‌فرد» برای مواجهه با سربازان بعثی


تو از جنس ملائکه‌ای/ عراقی‌ها را دعا کنیدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد سیدالاسرا و رهبر فکری و دینی اسرا در دوران دفاع مقدس بود.

کسی که با رفتار و شخصیت بزرگ خود علاوه بر اسرای ایرانی، نگهبانان بعثی را نیز تحت تاثیر خود قرار داد. او در دوران دفاع مقدس به اسارت نیرو‌های بعثی درآمد و سال‌ها در اردوگاه‌های صدام به انجام فعالیت‌های فرهنگی پرداخت و در میان اسرا به «سید آزادگان» معروف شد.

وی به همراه پدرش در سال ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حضرت علی بن موسی الرضا (ع) بر اثر سانحه رانندگی درگذشت. در ادامه خاطراتی از این آزاده سرافراز را که توسط اسرا بیان شده، می‌خوانید.

ما باید مثل یک خانواده زندگی کنیم

اگر شخصی اشتباه می‌کرد حاج آقا ابوترابی او را به طرف خود می‌کشید و بدون آنکه متوجه شود علاوه بر آنکه روش و رفتار او را اصلاح می‌کرد و به اسرای دیگر هم توصیه می‌کرد با او رابطه داشته باشند تا مبادا به سمت بعثی‌ها و منافقین کشیده شود.

حاج آقا به ما آموخته بود همه باید مثل یک خانواده در کنار هم زندگی کنیم و دنبال پیدان کردن ضعف یا بزرگ کردن اشتباهات اشخاص نباشیم.

آبروی انسان‌ها را نبرید

در مورد حفظ آبروی افراد یک روز حاج آقای ابوترابی در جمع اسرا این موضوع را در قالب سوال از همـگان مطرح کرد و پرسید اگر قرار باشد شما پا روی قرآن بگذارید یا روی آبروی افراد، کدام را انتخاب می‌کنید؟ خیلی از از بچه‌ها جواب دادند: روی آبروی افراد، چون پا روی قرآن گذاشتن گناه دارد.

آقای ابوترابی گفت شما اشتیاه می‌کنید، چرا که قرآن آمده تا انسان ساز باشد و به انسان‌ها آبرو بدهد بنابراین شما وقتی آبروی فردی را می‌برید معنایش از بین بردن قرآن و مخالفت با آیات آن است.

حتی اگر عزاداری حضرت اباعبدالله (ع) باشد

پیام مهم حاج آقا ابوترابی برای اسرا این بود که هر کاری در اسارت موجب صدمه رساندن به بچه‌ها شود، چه از نظر روحی و چه از نظر جسمی، حرام است. حتی اگر عزاداری حضرت اباعبدالله (علیه السلام) باشد.

ایشان معتقد بود تبعیت از عراقی‌ها ضروری است. البته تا جایی که اصول اخلاقی و شرعی پایمال نشود.

عراقی‌ها را دعا کنید

حاج آقا ابوترابی به بعضی از اسرا که به سربازان عراقی دشنام می‌دادند می‌فرمود آن‌ها را دعا کنید، از اعمال آن‌ها انزجار داشته باشید، اما نسبت به خود آن‌ها خیرخواه باشید و آرزوی هدایت آن‌ها در دل شما باشد، همانگونه که علی (علیه السلام) در جنگ صفین یاران خود را از دشنام دادن به اصحاب معاویه نهی فرمودند و آن‌ها را دعوت کردند برای هدایت دشمنان و حفظ خون‌های دو طرف دعا کنند.

تو از جنس ملائکه هستی

یکی از افسران استخبارات عراق به نام سروان حسن به حاج آقا ابوترابی می‌گفت: تو بشر نیستی بلکه از جنس ملائکه‌ای. اگر خمینی هم مثل شما بود، ما دیگر هیچ مشکلی با ایران نداشتیم. حاج آقا می‌فرمود: من شاگرد امام خمینی هم نمی‌شوم.

سرباز دیگری با دیدن رفتار اسلامی و کردار الهی ایشان می‌گفت: اگر تمام آخوند‌های ایران مثل ابوترابی هستند پس ایران گلستان است این جمله را خودم چندین بار از سربازان عراقی شنیدم.

نظر رئیس صلیب سرخ جهانی درباره مرحوم ابوترابی فرد

یک روز «پی یر» رییس صلیب سرخ که فردی کار کشته و با سواد بود، پس از سال‌ها به اردوگاه ما آمد و خواست با بزرگان و فرماندهان اسرا صحبت کند من آقای ابوترابی را به ایشان معرفی کردم. ایشان آن روز حدود یک ساعت و نیم با حاج آقا صحبت کرد، وقتی حرفهایش تمام شد از او پرسیدم: بزرگ ما را چه طور دیدید؟ گفت: اگر ما در دنیا پنج نفر سیاستمدار مثل ایشان داشتیم، دنیا اصلاح می‌شد. ایشان واقعا مرد بزرگی هستند و من نظیرشان را در هیچ اردوگاهی ندیده‌ام.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روحانی‌ای از جنس ملائکه/ نکته عارفانه مرحوم «ابوترابی‌فرد» برای مواجهه با سربازان بعثی بیشتر بخوانید »