ملاصدرا

توجه ویژه‌ شهید بهشتی به جنگ و نیازهای جبهه

توجه ویژه‌ شهید بهشتی به جنگ و نیازهای جبهه



آیت‌الله سید محمد بهشتی در جلسات حزب جمهوری اسلامی، توجه ویژه‌ای به مسائل جنگ، نیازهای جبهه، و ارتباط میان سیاست‌گذاران و نیروهای نظامی داشت. از جمله اقدامات او، تشویق نهادهای انقلابی بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، شهید آیت‌الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی از شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران است که فعالیت‌های علمی، فرهنگی و سیاسی گسترده‌ای داشته است. او در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دهه‌های پیش از انقلاب و پس از آن نقش ایفا کرد.

به مناسبت ترور شهید محمد حسینی بهشتی توسط سازمان مجاهدین خلق در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ در این گزارش به بررسی زندگی، تحصیلات، فعالیت‌های فرهنگی، مبارزاتی و سیاسی ایشان به تفصیل می‌پردازیم.

آیت‌الله سید محمد حسینی بهشتی در دوم آبان ۱۳۰۷ شهر اصفهان در خانواده‌ای مذهبی و روحانی دیده به جهان گشود. پدر او، سید فضل‌الله، از روحانیون شناخته‌شده و فعال شهر بود و مادرش، معصومه بیگم خاتون‌آبادی، نیز از خانواده‌ای مذهبی بود که آموزش قرآن را از کودکی برای او آغاز کرد. فضای تربیتی خانه با تأکید بر سادگی، آموزش دینی، و احترام به ارزش‌های اخلاقی همراه بود.

تحصیلات ابتدایی خود را از چهار سالگی در مکتب‌خانه آغاز کرد و به دلیل توانایی در یادگیری، وارد دبستان دولتی ثروت (بعدها پانزده بهمن) شد. در امتحانات ششم ابتدایی، رتبه‌ی دوم شهر اصفهان را کسب کرد و سپس وارد دبیرستان سعدی شد. هم‌زمان با تحولات شهریور ۱۳۲۰، علاقه به علوم دینی افزایش یافت و این امر زمینه‌ساز گرایش وی به حوزه علمیه شد. نزدیکی محل تحصیل به مدارس دینی مانند مدرسه صدر و مدرسه جده، فرصت آشنایی بیشتر با طلاب و فضای علمی مذهبی را برای او فراهم ساخت.

ورود به دانشگاه

آیت‌الله بهشتی در سال ۱۳۲۷ همزمان با تحصیلات حوزوی، به تحصیلات دانشگاهی نیز روی آورد. پس از اخذ دیپلم ادبی، وارد دانشکده معقول و منقول (الهیات) شد. او در سال ۱۳۳۰ موفق به دریافت مدرک لیسانس گردید. باوجود بورس تحصیلی برای ادامه تحصیل در خارج از کشور، آشنایی با کلاس‌های علامه طباطبایی باعث بازگشت او به قم شد. بین سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۵، به مطالعه فلسفه به ویژه آثار ملاصدرا و ابن‌سینا پرداخت و جلسات بحث فلسفی با استاد مطهری و آیت‌الله منتظری برگزار نمود که منجر به نگارش کتاب «روش رئالیسم» شد. همچنین به تدریس زبان انگلیسی در دبیرستان حکیم نظامی قم مشغول بود و با دوستانی در زمینه مسائل فرهنگی و فکری همکاری می‌کرد.

فعالیت‌های مبارزاتی شهید بهشتی از سنین نوجوانی آغاز شد. در ۱۶ سالگی در یکی از روستاها مردم را علیه ظلم کدخدا تحریک کرد که باعث برکناری او شد. او به این نتیجه رسید که ریشه فساد شاه و حامیان خارجی او هستند. در پایان دهه ۱۳۲۰ به مبارزه با منکرات پرداخت و در نهضت ملی شدن نفت حضور فعال داشت. در حوادث ۳۰ تیر ۱۳۳۱، شهید بهشتی یکی از سخنرانان اصلی اعتصاب تلگرافخانه بود.

مبارزات با اندیشه های غیردینی هامبورگ

با توجه به فشارهای رژیم پهلوی بر روحانیون، و پس از دستگیری اعضای هیئت مؤتلفه، در سال ۱۳۴۴ به دعوت مرکز اسلامی هامبورگ، به آلمان سفر کرد. وی در اروپا به فعالیت‌های فرهنگی پرداخت و در برابر نفوذ اندیشه‌های غیر دینی در میان دانشجویان ایرانی مقاومت کرد. تسلط او بر زبان‌های آلمانی، انگلیسی و عربی به او کمک کرد تا در محافل دانشگاهی، کلیساها و نشست‌های بین‌المللی، به تبیین آموزه‌های اسلامی بپردازد. فعالیت‌های او در اروپا موجب حساسیت ساواک شد. با این حال، ارتباط مستمر او با حوزه‌های علمیه ایران و هماهنگی با نیروهای مذهبی مهاجر، زمینه‌ساز نقش‌آفرینی مؤثر او در جریان مبارزات منتهی به انقلاب شد.

بهشتی توجه ویژه‌ای به مسائل جنگ و نیازهای جبهه داشت

ایجاد تشکل سیاسی، رمز اتحاد نیروهای انقلابی

در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی، شهید بهشتی یکی از شخصیت‌های محوری در سازماندهی نیروهای انقلابی مذهبی بود. او با همکاری روحانیونی مانند آیت‌الله مطهری، دکتر باهنر، امامی کاشانی و حجت‌الاسلام ملکی، در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ «جامعه روحانیت مبارز تهران» را پایه‌گذاری کرد. این تشکل در ابتدا به صورت پنهانی با هدف انسجام‌بخشی به فعالیت‌های نهضت امام خمینی (ره) شکل گرفت و بعدها به عنوان یکی از نهادهای رسمی سیاسی-مذهبی اعلام موجودیت کرد.

شهید بهشتی معتقد بود که تنها از طریق یک تشکل سیاسی قدرتمند می‌توان نیروهای انقلابی را متحد کرد. با همین نگاه، در بهمن ۱۳۵۷، «حزب جمهوری اسلامی» را به همراه دکتر باهنر، آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله موسوی اردبیلی تأسیس کرد. او پس از انقلاب، به عنوان دبیرکل این حزب انتخاب شد و در سازماندهی نیروهای انقلاب و تبیین برنامه‌های سیاسی و فرهنگی نظام نوپای جمهوری اسلامی نقش ایفا کرد.

او در جلسات سیاسی، فرهنگی و دینی متعدد، اصول و چارچوب‌های فکری جمهوری اسلامی را تشریح می‌کرد و در تبیین جایگاه قانون اساسی، نقش مردم، و مفهوم جمهوریت در کنار اسلامیت نظام تلاش می‌نمود. با وجود مخالفت‌ها و هجمه‌های سیاسی از سوی برخی جریان‌ها، تلاش داشت میان نیروهای انقلابی وحدت ایجاد کند و اختلافات را از طریق گفت‌وگو حل نماید.

دفاع از کشور، یک مسئولیت ملی

با آغاز جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹، شهید بهشتی بر اهمیت همبستگی ملی، انسجام نیروهای داخلی و حمایت سیاسی و حقوقی از جبهه‌های نبرد تأکید داشت. گرچه مسئولیت مستقیم نظامی نداشت، اما در مقام رئیس دیوان عالی کشور و عضو شورای انقلاب، در ساماندهی پشتیبانی‌های لجستیکی، انسانی و حقوقی از جبهه‌ها نقش ایفا کرد. او معتقد بود که دفاع از کشور تنها وظیفه ارتش یا سپاه نیست، بلکه مسئولیتی ملی است و همه قوا باید در جهت حفظ تمامیت ارضی، یکپارچگی ملی و تقویت روحیه ایثار، همگام باشند. در جلسات حزب جمهوری اسلامی، توجه ویژه‌ای به مسائل جنگ، نیازهای جبهه، و ارتباط میان سیاست‌گذاران و نیروهای نظامی داشت. از جمله اقدامات او، تشویق نهادهای انقلابی به مشارکت سازمان‌یافته در امور جنگ و پشتیبانی مستمر از خانواده‌های رزمندگان بود. شهید بهشتی همواره تأکید داشت که جنگ نباید موجب انحراف از اصول قانونی، عدالت‌خواهی و نظم حقوقی کشور شود. از این‌رو، در کنار مسائل دفاعی، به اصلاح ساختارهای حقوقی و قضایی در شرایط جنگ نیز توجه نشان می‌داد.

مسئولیت‌های فراوان آقای بهشتی فرصتی محدود برای استراحت فراهم می‌کرد. در روزهای آغازین جنگ، ایشان در ساختمان قدیمی مستقر بودند و با حضور فعال خود در میان رزمندگان، به آنان انگیزه می‌دادند. در روزهای پرالتهاب کردستان، بهشتی از منطقه دارخوین بازدید کرد و در یک جلسه دو ساعته با رزمندگان به بررسی دقیق عملیات‌ها و تحلیل نقاط قوت و ضعف پرداخت. ایشان با تأکید بر اهمیت یادگیری مستمر و اصلاح برنامه‌ها، گفت: «ما هر روز می‌آموزیم و با همت، اعتماد و هدایت خداوند، نقاط ضعف را برطرف خواهیم کرد.» در زمان بازدید از جبهه جنوب، فضای ناامیدی به امید بدل شده بود و حضور ایشان انگیزه‌بخش رزمندگان بود.این دیدارها، نمادی از تعهد و همبستگی رهبری با نیروهای جبهه بود که در سخت‌ترین شرایط، روحیه‌ای قوی به آنان می‌بخشید.

بازسازی نظام قضایی

در سال ۱۳۶۰، آیت‌الله بهشتی نقش مهمی در شکل‌دهی قوه قضائیه جمهوری اسلامی داشت و بر استقلال اداری و مالی آن تأکید می‌کرد. او مخالف تشکیل دادگاه ویژه روحانیت بود و معتقد بود مسئولیت قضایی روحانیون باید در دادگاه انقلاب پیگیری شود تا از توطئه‌ها جلوگیری شود. بهشتی با انتقاد از شیوه برگزاری دادگاه‌ها و محاکمات آن زمان، تلاش می‌کرد ساختاری سالم و مستقل برای قوه قضائیه فراهم کند که بتواند انقلاب را در برابر انحرافات محافظت کند. وی همچنین در جلسات شورای انقلاب، دیدگاه‌های خود را درباره اصلاحات قضایی و نیروسازی مطرح می‌کرد و بر جذب نیروهای متعهد و سالم تأکید داشت. به‌رغم مخالفت‌ها، او همواره به حفظ عدالت و قانون‌مداری پایبند بود و معتقد بود انقلاب تنها با قوه قضائیه‌ای قوی و منسجم می‌تواند ادامه یابد.

او معتقد بود قوانین باید هم‌راستا با فقه اسلامی و با در نظر گرفتن اصول عدالت تدوین شوند. بهشتی در جهت تربیت قضات جوان، متعهد و آگاه به مبانی اسلامی، نقش مهمی ایفا کرد و تأکید داشت که معیار انتخاب افراد، صرفاً باید بر اساس شایستگی علمی و اخلاقی باشد. یکی از اقدامات مهم او، تدوین پیش‌نویس قوانین اساسی حقوقی با همکاری مجلس خبرگان بود. او همچنین با همکاری شهید قدوسی و آیت‌الله موسوی اردبیلی، ساختارهای آموزشی نوینی را برای تربیت قضات ایجاد کرد. در جلسات شورای عالی قضایی، توجه او به پرونده‌های مهم، رعایت حقوق متهمان، و جلوگیری از احکام ناعادلانه زبانزد بود.

انفجار در قلب دفتر حزب جمهوری اسلامی

در شامگاه هفتم تیر ۱۳۶۰، در جریان انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در تهران، شهید بهشتی به همراه بیش از ۷۰ نفر از اعضای حزب و مسئولان ارشد کشور، در حادثه‌ای که توسط سازمان مجاهدین خلق طراحی و اجرا شد، جان خود را از دست داد. این رویداد، واکنش‌های گسترده‌ای در داخل و خارج کشور برانگیخت. با وجود فقدان شخصیت‌های کلیدی، رهبری نظام با تأکید بر حفظ آرامش و پیگیری مسیر انقلاب، مانع از گسترش بی‌ثباتی شد این عملیات پیچیده توسط سازمان مجاهدین خلق برنامه‌ریزی شده بود. برخی تلاش داشتند این انفجار را به رقابت‌های داخلی حزب نسبت دهند، اما شواهد و گزارش‌ها نشان می‌داد که این اقدام، عملیاتی سازمان‌یافته و مهندسی‌شده بود.

در گزارش‌های رسمی و روزنامه کیهان نیز مسئولیت این انفجار به سازمان مجاهدین خلق واگذار شد. یکی از شاهدان عینی و منابع اطلاعاتی ارتش، تأیید کردند که انفجار با بمبی زیر تریبون سخنرانی بهشتی انجام شده و اعضای برجسته سازمان مجاهدین خلق در این حمله نقش داشتند. پیش از انفجار، برخی اعضای حزب از محل جلسه خارج شده بودند و برخی دیگر به دلیل خستگی یا عدم حضور، در جلسه شرکت نکردند. این واقعه، تیتر نخست روزنامه‌ها شد و به یکی از مهم‌ترین رویدادهای دوران پس از انقلاب تبدیل گشت که همچنان در تحلیل‌های سیاسی و تاریخی مورد بحث قرار دارد. حضور گسترده نفوذی‌های سازمان مجاهدین در داخل حزب و دستگاه‌های مختلف نیز به آشفتگی اوضاع سیاسی آن روزها دامن زد.

منبع:

کتاب سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های آیت‌الله شهید بهشتی _محمدرضا سرابندی_مرکز اسناد و انقلاب اسلامی

کتاب روایتی از زندگی و زمانه آیت الله سید محمد حسینی بهشتی، جعفر شیرعلی نیا، انتشارات سایان

*مائده مرویان حسینی/ ایبنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توجه ویژه‌ شهید بهشتی به جنگ و نیازهای جبهه

توجه ویژه‌ شهید بهشتی به جنگ و نیازهای جبهه بیشتر بخوانید »

قرائت نادرستی از تئاتر دینی وجود دارد/ ادیان‌الهی از تئاتر برای ترویج دین استفاده می‌کنند

قرائت نادرستی از تئاتر دینی وجود دارد/ ادیان‌الهی از تئاتر برای ترویج دین استفاده می‌کنند


محمود فرهنگ دبیر جشنواره تئاتر صاحبدلان در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، با بیان اینکه دبیرخانه این رویداد از خردادماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرده هست، اظهار داشت: امسال در سیزدهمین دوره توجه جدی جشنواره تئاتر صاحبدلان به چند بخش صحنه‌ای، خیابانی، پژوهش و بین‌الملل داشته‌ایم؛ امسال برخلاف سال‌های گذشته ما «رادیو تئاتر» را اضافه کردیم که از سراسر کشور آثاری را تولید و برای ما ارسال می‌کردند و هیئات انتخاب آثار را می‌دید و برگزیدگان مشخص و اجرا می‌رفتند.

ارتباط دادن تئاتر دینی به استقرار انقلاب اسلامی قرائت نادرستی هست/ ادیان‌الهی از تئاتر برای ترویج دین استفاده می‌کنند

دبیر جشنواره تئاتر صاحبدلان تصریح کرد: امسال قرار شد ما در بخش صحنه‌ای و خیابانی و بین‌الملل جدی‌تر نگاه داشته باشیم لذا امسال در بخش بین‌الملل ۴۵۰ کار به دبیرخانه رسید که بخش‌های مهمی از آثار صحنه‌ای و خیابانی هستند. همچنین در بخش پژوهش هم کار‌هایی را در حوزه تئاتر دینی با موضوعات قرآنی خواهیم داشت که از بخش‌های مهم جشنواره صاحبدلان هست و هرساله این مسابقه برگزار می‌شود و بیشترین جایزه در این بخش اختصاص داده می‌شود. هرسال در این بخش جشنواره سه برگزیده اول، دوم و سوم داریم و تلاش داریم آثار را به چاپ برسانیم. 

۱۰ پرتره مونولوگ از شهدا در تئاتر صاحبدلان

وی از ترجمه شش نمایشنامه دینی به زبان انگلیسی خبر داد و گفت: این آثار چنین قابلیتی را دارند که حتی در کشور‌های غیر شیعه هم اجرا داشته باشند لذا موضوعات این آثار اکثراً موضوعات جهانی هست. ملاصدرا، سلمان فارسی و دیگر آثاری که سال‌های گذشته خیلی مورد وثوق بوده هست مثل نمایش «دلدار» از دکتر حسین نوری و تاریخ اندلوس از جمله آثاری هست که ترجمه شده هست. امسال در بخش صحنه‌ای حدود ۲۸ کار در بخش متن انتخاب شده هست و حدود ۶۱ فیلم هم مورد بازبینی قرار گرفت و آثاری از میان آنها انتخاب شد تا در سالن‌هایی در سراسر کشورمان به اجرا بروند. در این بخش برخی استان‌ها مانند گیلان، کرمانشاه، پیشتاز بودند و اکثرا کسانی هستند که سال‌هاست در حوزه تئاتر دینی تجربه می‌کنند و تبحر لازم را در زمینه نمایش‌نامه‌نویسی و کارگردانی دارند. 

ارتباط دادن تئاتر دینی به استقرار انقلاب اسلامی قرائت نادرستی هست/ ادیان‌الهی از تئاتر برای ترویج دین استفاده می‌کنند

فرهنگ، به بخش خیابانی این جشنواره پرداخت و گفت: در این بخش ۱۷ اثر انتخاب شده هست؛ بخش دیگری که امسال به بخش صحنه‌ای پیوست، بخش پرتره‌نگاری بود که می‌توانست شامل موضوعات مذهبی، دینی، قرآنی و شخصیت‌های تاریخ اسلام و برخی از شهدای دفاع مقدس را شامل شود. این بخش به‌صورت مونولوگ هست یعنی در بخش مونولوگ که با یک بازیگر اجرا می‌شود، امکان اجرای آن وجود دارد که ۱۰ کار در بخش انتخاب شده هست. 

صاحبدلان به دنبال ارتقاء سطح کیفی نمایش‌های دینی هست

دبیر جشنواره تئاتر صاحبدلان ادامه داد: هیئات انتخاب ما امسال از تهران اثری انتخاب نکردند، چون ترافیک اجرا در سالن‌های تئاتر شهر و حافظ و دیگر سالن‌ها زیاد هست و البته نسبت هزینه‌هایی که ما درنظر گرفته‌ایم با بودجه‌ای اجرای این نمایش‌ها تنظیم نیست بخاطرهمین ما یک کار از پرند، یک کار از دماوند و پردیس انتخاب کردیم.

وی عنوان کرد: اگر تمام جشنواره‌های استانی و ملی و بین‌المللی را درنظر بگیریم، همگی رقابت می‌کنند یعنی تلاش هنرمند برای دیده شدن در مقابل هیئات داوران هست درحالی که ما در این رویداد تلاش داریم به هنرمند بگوییم شما برای دیده شدن اثر و مخاطب و مخاطب‌یابی و ارتقاء اطلاعات دینی و تئاتر کار کن؛ جشنواره تئاتر مقاومت هم امسال چنین رویکردی به آثار خود داشت و ابتدا کار‌ها را برای اجرا به مناطق خودشان فرستاد و سپس تجلیل و تقدیر خواهد کرد؛ بنابراین شاید از نظر خیلی از مسوولین در حوزه تئاتر بیشتر توجه به زرق و برق و برگزاری مسابقات و داوری و شور و هیجان اختتامیه باشد درحالی که جشنواره‌های دارای مسابقه مثل برق و باد می‌گذرند و برگزیدگان تجلیل و دیگران رها می‌شوند یعنی ما فقط برای داوری هزینه می‌کنم نه برای مخاطب لذا مخاطب مهم نیست و این روند چهل ساله تئاتر ما نشان داده هست که وقتی یک هنرمند در یک رویداد بین‌المللی حضور پیدا می‌کند پس از تجلیل کاری ندارد، اما ما چنین رویکردی نداریم بلکه گفتگو می‌کنیم و اشکالات را به لحاظ تکنیکی، متن و درام متذکر می‌شویم. 

ارتباط دادن تئاتر دینی به استقرار انقلاب اسلامی قرائت نادرستی هست/ ادیان‌الهی از تئاتر برای ترویج دین استفاده می‌کنند

فرهنگ خاطرنشان کرد: ما در سال‌های گذشته یک تیم داوری را به استان‌ها اعزام می‌کردیم و کارشناس در کنار گروه قرار می‌گرفت تا سطح کار را بالا ببرد و این تاثیرات مثبتی بر هنرمند و تئاتر استان داشت. بلاخره ما باید از نظر علمی هم تاثیر داشته باشیم هرچند جشنواره‌ها فرصت و مجال چنین رویکرد‌هایی را ندارند درحالی که ما به اندازه توان مالی‌مان کار‌هایی را برای اجرا انتخاب می‌کنیم و اگر پول بیشتری داشته باشیم در هر بخش ۳۰ کار را برای اجرای عمومی حمایت می‌کنیم. 

بودجه‌های تئاتر نحیف و ضعیف‌تر می‌شود

دبیر جشنواره تئاتر صاحبدلان با اشاره به این نظریه که «تئاتر از ابتدا دینی بوده هست»، گفت: دین مورد نظر ما الهی هست که خداوند برای انسان‌ها فرستاده هست نه دین‌های دست‌ساز بخاطرهمین ما تلاش می‌کنیم در حوزه‌هایی که پشتوانه تئاتر صاحبدلان هست، پژوهش داشته باشیم. ما در سال‌های ۱۳۸۰ کار‌های مانند «سلمان»، «ملاصدرا»، «یحیی»، «اندلوس» و «حر» و دیگر تولیدات فاخر مانند «خواجه نصیرالدین طوسی» و «بلال حبشی» را انجام دادیم که مورد حمایت صاحبدلان بود، اما رفته رفته بودجه‌های تئاتر نحیف و ضعیف‌تر می‌شود به این جهت ما مجبوریم حمایت از آثار فاخر را کمتر کنیم. 

وی به آثار بخش بین‌الملل جشنواره پرداخت، و با بیان اینکه سال گذشته در بخش بین‌الملل امسال ۶۵ اثر به دست ما رسید، چون اوضاع جهان بهتر از امروز بود، گفت: امسال و در سال ۱۴۰۳ ما در این بخش ۷ کار را مدنظر داشتیم که چند کار از آفریقا بود؛ البته در این بخش محدودیت‌هایی وجود دارد و چند کار از عراق و لبنان و کردستان و قرقزیستان و تونس و ارمنستان وجود دارد. در بخش پشتوانه تئاتر صاحبدلان که سال ۱۳۹۰ با دکتر ناظرزاده کرمانی گفت‌وگویی انجام دادیم که چنین حرکتی صورت گرفته هست، چگونه می‌توانیم از تاریخ و زندگی‌نامه شهدا اقتباس کرد لذا جلسات و گفتگو‌هایی در این زمینه انجام دادیم و دیدگاه‌هایی نسبت به تاریخ و اقتباس صورت گرفت و آقای ناظرزاده هفت سال زمان گذاشتند و یکی از ارزنده‌ترین کار‌هایی که تصور نمی‌شد، را انجام دادند و کتابی را در ۶ هزار صفحه که شامل بررسی آثار دینی در ۷۰ کشور هست را آماده کرده‌اند.

تئاتر دفاع مقدس جزء گونه‌های نمایش ایمان‌گرای دینی

فرهنگ با بیان اینکه برخی فکر می‌کنند، چون حکومت جمهوری اسلامی استقرار دارد لذا تئاتر دینی خلق شده هست، گفت: افزود: استاد ناظرزاده کرمانی بخاطر حضور و تدریس در دانشگاه سوربن و سفر‌هایی که به فرانسه داشته هست در ۶ هزار صفحه به این مسئله می‌پردازد و ساختار نمایشنامه ایمان‌گرا را تعریف کرده هست. امروزه وقتی از یک مدیر فرهنگی درباره تئاتر دینی سوال می‌شود، مسائل کلی را مطرح می‌کنند، اما ناظرزاده کرمانی مطرح می‌کنند که در یک اثر تئاتر ایمان‌گرای دینی چه ویژگی‌ها و عناصری وجود دارد که ما می‌توانیم به آن نمایش دینی اطلاق کنیم و ایشان ۸ گونه از نمایش‌های دینی را مطرح می‌کنند و در اخر تاکید می‌کنند که همین تئاتر دفاع مقدس جزء گونه‌های نمایش ایمان‌گرای دینی هست و اولین عنصری که در حوزه ادبیات نمایشی ایمان‌گرای دینی مطرح می‌کنند، این هست که می‌گویند اولین عنصر نمایش دینی «حاجت» هست و ایشان این عنصر حاجت را در ادبیات خودمان بررسی می‌کنند و در میان فلاسفه و پژوهشگران بررسی می‌کنند و در تعزیه و در مشهد اردهال و رفرنس‌های و قصه‌های قرآنی و دین‌های الهی جست‌وجو می‌کند و سپس می‌گوید این یک عنصری هست که اگر در یک اثر این عنصر باشد، این می‌تواند نمایش دینیِ ایمان‌گرا باشد. 

ارتباط دادن تئاتر دینی به استقرار انقلاب اسلامی قرائت نادرستی هست/ ادیان‌الهی از تئاتر برای ترویج دین استفاده می‌کنند

دبیر جشنواره تئاتر صاحبدلان خاطرنشان کرد: ناظرزاده کرمانی در این کتاب اثبات می‌کند که دین‌های الهی دیگر در جهان از ما در ترویج دین، پیشتر هستند. مسیحیت این کار‌ها را کرده هست. مسیحیت این قدر فداکاری کرده هست و کسبه آن‌ها جمع شده‌اند و هزینه‌های گروه‌های تئاتر را تامین کرده‌اند تا درباره حضرت مسیح و ابعاد شخصیت ایشان صحبت شود. از طرفی دیگر ادیان الهی هم چنین کرده‌اند درحالی که ما متاسفانه در این زمینه کم‌کاری داریم؛ این مسئله در سینمای ایران هم رقم خورده هست. بخاطر همین چاپ این کتاب یکی از آرزو‌های ماست که بعد از هفت سال مجاهدت ناظرزاده کرمانی که با عشق و علاقه پژوهش عمیق انجام دادند، این کتاب که اکنون در سایه قرار دارد و هنوز به چاپ نرسیده هست و یک دایره‌العمارف نمایش ایمان‌گرای دینی هست که ابعاد پژوهشی و دانشگاهی بسیار عمیق دارد و از سطح علمی سطح بسیار بالایی دارد، متاسفانه بخاطر بودجه چاپ نشده هست. این کتاب می‌تواند پشتوانه قرار گیرد که اگر کسی یک کار دینی انجام داد مورد تمسخر قرار نگیرد و این کتاب اثبات می‌کند اتفاقاً این کار اتفاقا در دنیا جایگاه ویژه دارد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
قرائت نادرستی از تئاتر دینی وجود دارد/ ادیان‌الهی از تئاتر برای ترویج دین استفاده می‌کنند

قرائت نادرستی از تئاتر دینی وجود دارد/ ادیان‌الهی از تئاتر برای ترویج دین استفاده می‌کنند بیشتر بخوانید »

چرا اندیشمند جهانی نداریم؟

چرا اندیشمند جهانی نداریم؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، چند وقت پیش، دانشکده الهیات دانشگاه تهران، سلسله وبینارهایی برگزار کرد در آن نادیا مفتونی، عضو هیئت علمی این دانشکده با اساتید مختلف و مطرح جهانی بحث و گفتگو می‌کرد. تا پیش از این نام مفتونی را فقط در جلسات و نشست‌ها و یا روی جلد کتاب‌ها دیده بودم ولی وقتی در این وبینارها نام او را به عنوان گفتگو کننده و پژوهشگر ارشد و برجسته دانشگاه ییل در کنار افرادی چون اسلاوی ژیژک، آنتونی گیدنز، دیوید بوردول و همسرش کریستین تامسون دیدم، کنجکاو شدم بیشتر راجع به او بدانم و طبیعتاً همیشه اولین منبع برای دانسته‌های اینروزهای ما اینترنت و گوگل است. اولین یافته‌هایی که خیلی نظرم را جلب کرد یافته‌های نوشتاری و تصویری مفتونی به همراه همسرش بود و عشقی که به او دارد. در بسیاری از رسانه‌ها از عشق به همسرش گفته بود و اینکه ۳۷ سال پیش او از همسرش خواستگاری کرده و هنوز که هنوز است عاشق اوست.

قصد داشتم راجع به فعالیت‌های علمی اش بیشتر بخوانم اما وقتی متوجه شدم که او علاوه بر فلسفه ورزی و فعالیت‌های علمی، کار هنری هم می‌کند و فارغ التحصیل مدرسه جامع رضوی است و تحصیلات حوزوی دارد این شخصیت برایم جذاب‌تر شد و فهمیدم که با یک شخصیت چند وجهی طرف هستم. فلسفه خوانده ای عاشق، هنرمند، نقاش و البته اندیشه ورز که به قول خودش همه اینها را از برکت عشق به دست آورده است. تعداد تالیفاتش به زبان انگلیسی از تعداد تالیفاتش به زبان فارسی بیشتر است اما از میان تالیفات فارسی او می‌توان به آثاری چون «فارابی: خیال و خلاقیت هنری»، «اخلاق هنر از نگاه فارابی» و «پژوهشی در فلسفه علم دانشمندان مسلمان» اشاره کرد.

وقتی گفتگوهای این بانوی ایرانی با اساتید مطرح خارجی را دنبال کردم و تسلطش به زبان انگلیسی و مباحث فلسفی را دیدم به عنوان یک زن ایرانی هم خیلی حس غرور و افتخار کردم و هم شوق بیشتری برای گفتگو با او پیدا کردم و تصمیم گرفتم هرچه زودتر با او قرار ملاقات بگذارم.

در آخرین گفتگویی که با اسلاوی ژیژک داشت، این فیلسوف اسلوونیایی خطاب به مفتونی گفت: تو از من دور نیستی و تحت رادار من هستی. من شیفته آثارو خوانش رویکرد تو به سنت ایران هستم و وقتی داستان خواستگاری تو ازهمسرت را در اینترنت خواندم گریه کردم. علاوه بر ژیژک بسیاری از اساتید مطرح دنیا نظرات مفتونی، خصوصاً نظرات او درباره فارابی را ستودنی و قابل تأمل دانسته اند و بارها از تلاش‌های او تقدیر کردند.مجموعه همه اینها منجر شد که این ملاقات اتفاق بیفتد.

گفتگویی که در ادامه می‌خوانید، حاصل گپ وگفتی یکساعته در یک ظهر تابستانی در دفتر نادیا مفتونی در دانشکده الهیات دانشگاه تهران است.

* خانم مفتونی، با توجه به اینکه دایره فعالیت‌های شما زیاد است اگر قرار باشد ما شما را از زبان خودتان معرفی کنیم باید چه بگوییم؟

من اگر خودم را بخواهم معرفی کنم، غیر از مطالبی که در اینترنت راجع به من پیدا می‌کنید، خودم را در این لحظه اینگونه معرفی می‌کنم: نادیا مفتونی، یعنی عاشق پیشه، مشخصاً عاشق حسین نوری، و هرچیزی که خداوند به من داده است از برکت این عشق داد و خیلی هم عشق بابرکتی بوده است. بنابراین اگر تفاوت و تمایزی در داشته‌های من با بقیه اساتید می‌بینید از برکت عشقی است که از حسین نوری دارم. ما دقیقاً ۳۷ سال است که زندگی بسیار لذت بخشی در کنار دو فرزند و دو نوه‌مان داریم.

*درگفتگوهایی اخیری که در وبینارهای دانشگاه تهران داشتید، با عنوان پژوهشگر ارشد دانشگاه ییل حضور داشتید، آیا در این دانشگاه هم حضور فیزیکی دارید و تدریس می‌کنید یا از به صورت مجازی مشغول هستید؟

بنده حدود دوسال است که از طریق فعالیت‌های علمی و پژوهشی که در اینترنت داشتم به جایگاه پژوهشگر ارشد یا پیشکسوت دانشگاه دست پیدا کردم، چون تعداد تالیفات انگلیسیم از تعداد تالیفات فارسی بنده بیشتر است ولی در این مدت حضور فیزیکی در دانشگاه ییل نداشتم. این جایگاهی که الان من دارم جایگاه بسیار ویژه ای است که به یکسری افراد خاص اعطا می‌شود.

البته چندین بار برایم دعوتنامه ارسال شده تا حضور پیدا کنم ولی چون من بدون آقای نوری هیچ جا نمی‌روم تا زمانی که ایشان تصمیم به سفر به آمریکا نگیرند بنده هم تصمیمی برای رفتن به آنجا نمی‌گیرم. حتی در گفتگوی اخیرم با آقای ژیژک، ایشان هم گفت: اگر به آمریکا آمدی بیا باهم یک نسکافه بخوریم و بحث کنیم که بنده گفتم اگر امدم حتماً اطلاع می‌دهم.

نادیا مفتونی، یعنی عاشق پیشه، مشخصاً عاشق حسین نوری، و هرچیزی که خداوند به من داده است از برکت این عشق داد و خیلی هم عشق بابرکتی بوده است. بنابراین اگر تفاوت و تمایزی در داشته‌های من با بقیه اساتید می‌بینید از برکت عشقی است که از حسین نوری دارم

*یعنی شما بدون آقای نوری تا حالا سفر نرفتید؟

خیر بنده بدون حضور ایشان هیچ سفری نرفتم و به غیر از چند مورد که در بیمارستان بودم و آن هم مربوط به تولد فرزندانمان بود در هیچ مورد دیگری بدون حاج آقا جایی نبودم چون همه لذت زندگی برای من در همجواری با ایشان است. من کشورهای مختلفی برای کنفرانس و سخنرانی سفر می‌کنم ولی همه را به همراه آقای نوری می‌روم. اخیراً هم فیلم آقای نوری در جشنواره فیلم آنجلیکا جایزه گرفت ولی پسرم حاضر شدند و جایزه را دریافت کردند.

*سرچشمه این عشق از کجاست همه این اتفاقات به ازدواج و آشنایی با آقای نوری برمی گردد یا قبل از این آشنایی هم این عشق و جوشش در وجود شما بود؟

از بس که ایشان دوست داشتنی هستند. من قبل ازدواجم، در دانشگاه صنعتی شریف فیزیک کاربردی می‌خواندم و به این موضوعات ورودی نداشتم. البته شعر، قصه و نمایشنامه در حد یک دختر دبیرستانی می‌نوشتم ولی اصل این عشق از زمانی که ۱۹ سالم بود و یک نوجوان بودم با آقای نوری آشنا شدم اتفاق افتاد و اصل فعالیت‌های هنری و علمی ام به سالهای بعد از ازدواجم مربوط می‌شود.

*ظاهرا ایشان دارای معلولیتی هم هستند؟

بله ایشان در زمان شاه دچار شکنجه شدند و جانباز انقلاب هستند و از هر دودست و هردوپا ناتوان است و با دندان نقاشی می‌کنند البته در حال حاضر حدود هفت سال است با همراهی خانواده یعنی بنده و یکی از پسرانمان که درس سینما خوانده و فیلمساز است در حال ساخت یک فیلم سینمایی هستند.

*با وجود این ناتوانی و با توجه اینکه شما می‌بایست به کارهای ایشان هم رسیدگی می‌کردید چطور فرصت می‌کردید به کارهای علمی تان برسید؟

منزل ما نزدیک دانشکده است و من، هم به بهترین شکل به کارهای پرستاری ایشان می‌رسم به طوریکه در تمام این ۳۷ سال ایشان پرستار غریبه به غیر از من و پسرانم نداشتند و هم با نظم به کلاس‌های درسی و وظایف دانشگاهی و علمی می‌رسم.

*برگردیم به بحثمان راجع به وبینارهای دانشگاه تهران که برگزار می‌شد، کمی راجع به شیوه برگزاری آنها بگویید و اینکه موضوعات این وبینارها را برچه اساسی انتخاب می‌کردید؟

شیوه برگزاری وبینارها خیلی پیچیده نیست و هراستادی با توجه به توانمندی که دارد می‌تواند این کار را انجام دهد. در دانشکده الهیات دانشگاه تهران هم بنده عضو هیئت علمی آنجا هستم، ریاست و معاونت آنجا یعنی دکتر باقری و دکتر بادکوبه نگاه و افق بین المللی دارند و موافق برگزاری چنین وبینارهایی هستند و وقتی بنده پیشنهاد آن را دادم مورد موافقت قرار گرفت و اتفاق افتاد. بنده به آنها اطمینان دادم که سراغ افراد درجه دوم و دانشگاه‌های درجه دو نمی‌روم چون جایگاه دانشگاه تهران با طرف‌های گفتگو سنجیده می‌شود.

در مورد موضوعات هم تلاش من برای انتخاب موضوعات گفتگو این بود که بیشتر به موضوعات بین رشته‌ای مثل فلسفه موسیقی، فلسفه سینما، فلسفه رسانه و امثال اینها بپردازم برای اینکه روزگار فعلی، روزگار علوم بین رشته‌ای است. البته علاوه بر گفتگوهایی که در حوزه فلسفه هنر داشتم، چند گفتگو هم در حوزه فلسفه اقتصاد داشتم. مثلاً با آنتونی گیدنز مدیر مدرسه اقتصاد لندن درباره فلسفه اقتصاد گفتگو کردم.

شیوه من برای انتخاب موضوعات وبینارهای دانشگاه تهران این گونه بود که بیشتر به موضوعات بین رشته‌ای مثل فلسفه موسیقی، فلسفه سینما، فلسفه رسانه و امثال اینها بپردازم برای اینکه روزگار فعلی، روزگار علوم بین رشته‌ای است

*در میان فلاسفه و اندیشمندان ایرانی به کدامیک از اندیشمندان علاقه یا تعلق خاطر بیشتری دارید؟

از تعبیر علاقه نمی‌توانم استفاده کنم ولی بیشترین وقتم را برای فارابی گذاشتم. چون فارابی به فکر جامعه جهانی فاضله است و یک نگاه بین المللی دارد و ادیان مختلف را می بیند. لذا در همایش‌هایی که در خصوص ارتباط ادیان و گفتگوی ادیان برگزار می‌شود من معمولاً دیدگاه فارابی را ارائه می‌کنم و عمدتاً هم مورد توجه قرار می‌گیرد.

علاوه بر این فارابی برای زندگی امروز ما خیلی کارآمد است. ضمن اینکه توانستم از نظریات مختلف فارابی نظریه اقتصادی استخراج کنم و همین جامعیت خیلی ذهن من را به خودش مشغول کرده است. اما در عین حال ابن سینا و ملاصدرا و سهروردی را هم به اقتضای دروس دانشگاهی تدریس می‌کنم. ولی فارابی را به نسبت کارآمدتر یافتم.

*از فلاسفه عصر حاضر و در زمانه خودمان که در قید حیات هستند به چه کسی علاقه دارید؟

اجازه بدید نام کسی را نبرم چون همه شأن محترم هستند و تعداد این افراد انقدر زیاد هست که نگرانم از تعدادی نام ببرم و تعدادی از قلم بیفتند و در حقشان ظلم شود. تعداد افراد زیاد است هم اساتید پیشکسوت و با سابقه و هم اساتید جوان. ولی اگر بخواهم از یک فیلسوف و متفکر نام ببرم که واقعاً فلسفه ورزی می‌کند نام همسرم حسین نوری را می برم.

ایشان به معنای واقعی فیلسوف است و بدون قید و بندهای آئین نامه‌ای و اکادمیک فلسفه ورزی می‌کند و بنده خیلی از افکار و عقاید ایشان استفاده می‌کنم. نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت. به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد. بنده خودم در بند قیود آکادمیک و اسیر این کتاب‌ها هستم و پشت این کتاب‌های دانشگاهی نشستم ولی این توفیق را دارم از تفکر خالص آقای نوری لذت میبرم و با ایشان مصاحبت می‌کنم.

*شما در تحقیقات و پژوهش‌هایتان از اصطلاحی سخن گفتید با عنوان «همه عاشق انگاری» لطفاً کمی در اینباره توضیح دهید؟

مقالات فارسی و انگلیسی بسیاری درباره این اصطلاح نوشتم و این اصطلاح را از دیدگاه‌های ابن سینا گرفتم که براساس این دیدگاه، ابن سینا ثابت می‌کند که عشق در همه موجودات جاری و ساری است. بنده دیدگاه‌های شیخ الرئیس را به صورت یک گزارش تحقیقی درآوردم و منتشر کردم و برای آن، این اصطلاح را وضع کردم.

*اینکه از نظریات فلاسفه اسلامی و قدیمی مان بخواهیم در زندگی امروز استفاده کنیم موافقان و مخالفان خودش را دارد؛ عده‌ای معتقدند چنین کاری شدنی نیست و آن نظریات امروز دیگر کاربردی ندارد ولی عده‌ای هم اعتقاد دارند که امکانپذیر است و استفاده از نظریات آنها در این دوره هم قابل استفاده است. به نظر می‌رسد شما جزو دسته دوم هستید. اخیراً هم که در کتاب جدیدتان با عنوان «اقتصاد فرهنگ و رسانه فاضله فارابی» به کمک نظریات فارابی بسیاری از اصطلاحات رایج غلط در حوزه اقتصاد را تصحیح و اصلاح کردید. چرا فکر می‌کنید نظریات آن دوره در عصر و زمانه فعلی هنوز قابل استفاده است؟

یک محقق هیچوقت یک تاریخ را برای خود تاریخ نمی‌خواند و کار نمی‌کند بلکه تاریخ را بهانه‌ای قرار می‌دهد که مشکلات روزگار خودش را هدف قرار دهد. لذا فارابی که هزارسال پیش زندگی می کرده است، فی النفسه اهمیتی برای یک محقق ندارد مگر اینکه به درد گرفتاری امروز بشر بخورد. حالا این گرفتاری ممکن است فرهنگی باشد یا اقتصادی.

علاوه براین، ما در حال حاضر به نقطه‌ای رسیدیم که آنتونی گیدنز از شنیدن نظریات افرادی مثل فارابی در حوزه اقتصاد شگفت زده می‌شود. به قول یک فیلمساز، شما هیچوقت توسط کسی که بیشتر از خودت کار می‌کند، مورد انتقاد قرار نمی گیری. در واقع ما با تلاش و کارمان قضاوت می‌شویم و من هم هیچوقت وارد بحث‌های جنجالی نشدم و سرم را انداختم پایین و کارم را انجام دادم و خروجی کارم همیشه مورد قضاوت و داوری قرار گرفته است.

البته هدف ما از وبینارها این نبود که کارهای من داوری شود ولی در گفتگو با ژیژک حدود ۵۰ دقیقه از گفتگویمان مربوط به کارهای من شد. جالب اینکه بعد از صحبت‌هایش راجع به کارهای علمی م غافلگیرم کرد و گفت: بهترین آرزوها را برای همسرت دارم. گفتم مگه شما همسر من را می‌شناسی؟ گفت: وقتی داستان خواستگاری تو از همسرت را خواندم گریه کردم.

از فلسفه ورزی تا عاشق‌پیشگی و هنرورزی/چرا اندیشمند جهانی نداریم؟

*یکی از نکات جالب در مورد شما این است که شخصیت علمی شما آنقدری که در آنسوی مرزها شناخته شده در ایران شناخته شده نیست و اساتید و اندیشه ورزان خارجی بسیاری شما را می‌شناسند که در ایران اینگونه نیست بنظرتان چرا اینطور است؟

راستش من کمی بیم این دارم که حرفهایم حمل بر خودستایی شود ولی علاقه‌ای که اندیشمندان خارجی به تحقیقات من دارند بیشتر به توانمندی من در برقراری ارتباط با اندیشمندان و فیلسوفان برمی گردد.

چون دانستن یک زبان انگلیسی به تنهایی کافی نیست، یک استاد علوم انسانی و علوم اجتماعی نیاز دارد زبان انگلیسی‌ای را بلد باشد که صرفاً گرامر نیست بلکه زبان انگلیسی‌ای را بداند که متناسب با بهترین دانشگاه‌های علوم انسانی دنیاست و از آن مهم‌تر اینکه ما اصلاً بدانیم آن دانشگاه‌ها با چه مسائلی درگیر هستند. برای چنین ارتباطی نمی‌توانیم به مترجم متکی باشیم چون هرروز صدها مقاله منتشر می‌شود.

لذا فرد باید خودش مطلع باشد تا حرف برای گفتن داشته باشد. چون مثلاً وقتی بدانی که امروز بحث روز دنیا فلسفه زندگیست می‌توانی حرف فارابی و ابن سینا را درباره فلسفه زندگی بزنی و حتماً برای آنها جذابیت دارد.

مشکل فضلا و متفکران ما این نیست که سواد بالایی ندارند بلکه مشکلشان این است که شیوه ارائه آن را بلد نیستند و نمی‌دانند درست مثل زعفران ما که در تولید قوی هستیم ولی وقتی بسته بندی مناسب نداشته باشد مشتری ندارد حالا وقتی همین زعفران یک بسته بندی مقبول برایش انجام شود خیلی هم عالی فروخته می‌شود. بنابراین موضوع توانمندی زبان انگلیسی کارآمد در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی موضوع بسیار مهمی است.

موارد بسیاری پیش آمده که از من درخواست کردند که برای دعوت یک میهمان خارجی به حضور در یک نشست یا برنامه بنده ایمیل بزنم چون اینکه در نامه چه بنویسی و چگونه ایمیل بزنی خیلی مهم است و نامه نگاری با یک استاد دانشگاه، فرهنگ و اصول خاص خودش را دارد. مثلاً سخن گفتن با استاد دانشگاه هاروارد با سخن گفتن با استادی مثل ژیژک خیلی رک، راحت و بی پرواست فرق دارد.

یک محقق هیچوقت یک تاریخ را برای خود تاریخ نمی‌خواند و کار نمی‌کند بلکه تاریخ را بهانه‌ای قرار می‌دهد که مشکلات روزگار خودش را هدف قرار دهد. لذا فارابی که هزارسال پیش زندگی می کرده است، فی النفسه اهمیتی برای یک محقق ندارد مگر اینکه به درد گرفتاری امروز بشر بخورد

*و شما اینها را چگونه آموختید؟

برای این باید بگویم زحمت کشیدم. حتی در دانشکده الهیات کارگاه‌های بسیاری با عنوان «حضور بین المللی در رشته‌های علوم انسانی، هنر و علوم اجتماعی» برپا کردم؛ ضمن اینکه تجربه زیسته و سفرهای علمی وهنری که ازشرق و غرب از چین و لبنان گرفته تا آلمان و کانادا داشتم هم خیلی کمکم کرد.

*به نظر شما چرا ما در عرصه جهانی اندیشمند مطرح مثل هایدگر یا ژیژک و امثال اینها نداریم؟

به دو دلیل؛ یکی اینکه متفکر ایرانی خودش را به حوزه بین المللی وصل نمی‌کند، می گویم خودش را وصل نمی‌کند چون جز خود فرد هیچکس دیگری مسئول نیست، دوم اینکه رسانه‌های ما در ایران به نسبت رسانه‌های خارجی ضعیف‌تر هستند. درباره دلیل اول اگر بخواهم بیشتر توضیح دهم اینکه ما برای زبان انگلیسی مان به صورت ناکارآمد هزینه کردیم و تصورمان از زبان انگلیسی مخدوش است.

الان به محض اینکه من توانستم دیدگاه‌های فلاسفه مسلمان را معرفی کنم به عنوان پژوهشگر دانشگاه ییل پذیرفته شدم و عضو هئیت تحریریه مجله تاریخ فلسفه دانشگاه ایلینوی هم هستم. دلیل همه اینها زبان انگلیسی کارآمد است. بنابراین متفکر ایرانی اگر بخواهد مطرح شود باید به حوزه بین المللی وصل باشد.

*به عنوان سوال پایانی اینکه با توجه به سوابق علمی و هنری که داشتید و دارید حتماً پیشنهاداتی برای تدریس و زندگی در کشورهای دیگری داشتید، هیچوقت به مهاجرت و زندگی در کشور دیگری فکر کردید؟

به نظر من در زمانه فعلی جایگاه فیزیکی آدم بی معناست و کرونا این موضوع را بی معناتر هم کرد. ما قبلاً برای سفر و تفریح مسافرت می‌رفتیم ولی در این دوسال حتی نمایشگاه‌ها را هم از خانه برگزار می‌کردیم. برای من شخصاً در زندگی تسخیر مخاطب مهم است و وقتی در دانشکده الهیات نشستم و مخاطب را تسخیر می‌کنم نیازی به جابجایی فیزیکی و زندگی در جایی دیگر نمی بینم اما هرطوری که سلامتی و برنامه‌های همسرم اقتضا کند همان کار را می‌کنم. یعنی اگر روزی سلامتی همسرم اقتضا کند که جای دیگری زندگی کنیم حتماً این کار را خواهم کرد و تابع ایشان هستم.

ایشان اهل مشهد هستند ولی از زمان شاه که تحت فشار بودند وبه تربت جام تبعید شدند درآنجا زندگی کردند و من هم با ایشان مدتی در تربت جام زندگی کردم و بعد از مدتی به مشهد رفتیم و بعد هم که به تهران آمدیم. حالا هم هروقت تصمیم بگیرند هرجای دنیا برای زندگی بروند من با ایشان همانجا می‌روم.

منبع: مهر

از فلسفه ورزی تا عاشق‌پیشگی و هنرورزی/چرا اندیشمند جهانی نداریم؟

نادیا مفتونی، اندیشمند و استاد فلسفه دانشگاه تهران، وقتی می‌خواهد خودش را معرفی کند می‌گوید، عاشق حسین نوری و معتقد است هرآنچه دارد از برکت عشقی است که به او دارد.

چرا اندیشمند جهانی نداریم؟

منبع خبر

چرا اندیشمند جهانی نداریم؟ بیشتر بخوانید »

«صدام» روی جلد «عصر اندیشه» رفت

«صدام» روی جلد «عصر اندیشه» رفت



شماره ۲۴ مجله عصر اندیشه منتشر شد

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، عصر اندیشه به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس به سراغ یک سوژه بکر رفته و گفتگوی مفصلی را در لبنان با بشری خلیل وکیل مدافع صدام حسین درباره ناگفته‌های محاکمه و اعدام وی انجام داده است که جزو خواندنی‌ترین مطالب این شماره به نظر می‌رسد.

در همین راستا میزگرد چهل سال روایت دفاع مقدس با حضور محمد درودیان و علی پورجباری نیز نکات جالب توجهی دارد.

عصر اندیشه علاوه بر چندین تک‌نگاری با موضوعات مختلف، در این شماره سه پرونده تفصیلی دارد: پرونده ما و صدرا درباره بهره‌هایی که در زمانه خود می‌توانیم از حکمت متعالیه ملاصدرا ببریم، پرونده گذار به حکمرانی دیجیتال در خصوص تحولات مدیریت جوامع در عصر پساانسان‌گرایی و پرونده سینمااقتصاد با محوریتِ فیلم‌های مشهور سینمای جهان که درونمایه اقتصادی دارند.

در بخش کتابسرای اندیشه نیز مصاحبه با حامد عسکری درباره کتاب پریدخت جالب توجه است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، عصر اندیشه به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس به سراغ یک سوژه بکر رفته و گفتگوی مفصلی را در لبنان با بشری خلیل وکیل مدافع صدام حسین درباره ناگفته‌های محاکمه و اعدام وی انجام داده است که جزو خواندنی‌ترین مطالب این شماره به نظر می‌رسد.

در همین راستا میزگرد چهل سال روایت دفاع مقدس با حضور محمد درودیان و علی پورجباری نیز نکات جالب توجهی دارد.

عصر اندیشه علاوه بر چندین تک‌نگاری با موضوعات مختلف، در این شماره سه پرونده تفصیلی دارد: پرونده ما و صدرا درباره بهره‌هایی که در زمانه خود می‌توانیم از حکمت متعالیه ملاصدرا ببریم، پرونده گذار به حکمرانی دیجیتال در خصوص تحولات مدیریت جوامع در عصر پساانسان‌گرایی و پرونده سینمااقتصاد با محوریتِ فیلم‌های مشهور سینمای جهان که درونمایه اقتصادی دارند.

در بخش کتابسرای اندیشه نیز مصاحبه با حامد عسکری درباره کتاب پریدخت جالب توجه است.

«صدام» روی جلد «عصر اندیشه» رفت

منبع خبر

«صدام» روی جلد «عصر اندیشه» رفت بیشتر بخوانید »