ملت فلسطین

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: در شرایطی که بیش از ۳۹۰ روز از جنگ غزه می‌گذرد، «محمد علی الحوثی» عضو شورای عالی سیاسی یمن، بامداد سه‌شنبه این هفته در حساب کاربری خود در پیام‌رسان تلگرام نوشت: «باگذشت چندین سال از تجاوز و محاصره، ملت یمن به لطف خداوند توانسته‌اند امتیازات بزرگی به دست آورند.» خبری که به سرعت در تمامی رسانه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بازتاب فراوانی پیدا کرد.

اما بازتاب این خبر زمانی اهمیت و جایگاه خود را بیش از پیش نشان می‌دهد که به این مهم توجه کنیم همزمان با بازتاب گسترده خبر خروج نیروی دریایی آمریکا از دریای سرخ، این موضوع با جنجال‌ها و سر و صدا‌های بسیار زیادی در داخل آمریکا همراه شده هست و شاهد ایجاد موج بزرگ و گسترده‌ای از انتقادات در محافل سیاسی و رسانه‌ای داخلی در آمریکا هستیم.

این درحالی هست که خروج نیروی دریایی آمریکا از دریای سرخ را می‌توان رویدادی کم‌نظیر و بی‌سابقه در تاریخ معاصر ایالات متحده دانست. زیرا تا امروز هیچگاه شاهد نبودیم که نیروی دریایی آمریکا در جریان چند ماه درگیری با نیروی دیگر به این نتیجه برسد که باید منطقه درگیری را ترک کند. موضوعی که قطعا از لحظات اولیه انتشار این خبر و تا روز‌ها و هفته‌های آینده جنجال‌ها و حواشی زیادی را پیرامون نحوه و نوع عملکرد ارتش آمریکا ایجاد کرده و شکل خواهد داد.

البته باید گفت که اخراج نیروی دریایی آمریکا از دریای سرخ با گذشت سال‌های فراوانی از جنگ یمن و ائتلاف کشور‌های عربی و محاصره ظالمانه‌ای که دشمنان مردم و ملت یمن علیه آنها وضع کرده بودند، دستاورد بسیار بزرگ و تاریخی برای ملت یمن هست که امری محال را محقق کرده و نیرو‌های آمریکایی را از آب‌های منطقه‌ای خود بیرون کردند.

در حقیقت باید بگوییم که نیرو‌های مسلح یمن که در دفاع از مردم و ملت فلسطین جنگ تمام عیار را بر علیه رژیم صهیونیستی آغاز کردند به خوبی و با شایستگی تمام توانستند با استفاده از استعداد و توان داخلی خود و همچنین با کمک و یاری خداوند، ضربات سخت و دردناکی را بر پیکره سراسر ظلم و ستم رژیم صهیونیستی وارد کرده و تجارت دریایی این رژیم اشغالگر و نامشروع را در دریای سرخ به صورت کامل متوقف کنند.

نکته جالب توجه در این میان استقامت و پایمردی ملت و ارتش یمن در مسیر دفاع از مردم فلسطین هست، تا آنجایی که بعد از آنکه همپیمانان و متحدان رژیم صهیونیستی ازجمله آمریکا و انگلیس در دفاع از این رژیم حملات گسترده و شدیدی را علیه یمن انجام دادند، بازهم شاهد تداوم عملیات‌ها و حملات ارتش یمن به رژیم اشغالگر قدس بودیم. این اقدامات ارتش و نیرو‌های مردمی یمن تا آنجایی هم ادامه پیدا کرد که نوک پیکان حملات و عملیات‌های ارتش این کشور به سمت کشتی‌های جنگی و ناو‌های آمریکایی متمرکز شد و در این مسیر ضربات سخت و دردناکی را به آنها نیز وارد کرد.

بر اساس آخرین آمار و اطلاعاتی که پیرامون درگیری‌های میان ارتش یمن و نیروی دریایی آمریکا در دریای سرخ منتشر شده هست، ارتش و نیرو‌های مردمی این کشور تا امروز و در ماه‌ها درگیری با قدرتمندترین نیروی دریایی دنیا، چندین مرتبه کشتی‌های نظامی و ناوشکن‌های این کشور را هدف حملات موشکی و پهپادی خودشان قرار بدهند و آسیب‌های فراوانی را هم به آنها وارد کنند.

در پایان باید گفت اخراج نیروی دریایی آمریکا از دریای سرخ توسط یمن، مزد تمامی شجاعت‌ها، ایثار‌ها و فداکاری‌های ملت بزرگ و شجاع یمن در مسیر حمایت و پشتیبانی از فلسطینیان به خصوص مردم مظلوم و بی‌دفاع غزه بود که خداوند با کمک بزرگ و ویژه‌ای که به ارتش و نیرو‌های مردمی این کشور کرد این افتخار را نصیب آنها کرد.

انتهای پیام/ ۱۳۴

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: رژیم صهیونیستی فشار نظامی سنگینی را بر ملت فلسطین و گروه‌های مقاومت به ویژه گروه حماس تحمیل می‌کند و ممکن هست تحت تاثیر این فشار نظامی «اسرائیل»، محور مقاومت در غزه تصمیمی بر تغییر ساز و کار جنگ از چارچوب سیستم‌های کلان جنگی در سطح تیپ، گردان و گروهان به سمت سیستمی خاص از جنگ‌های نامنظم در سطح گروه‌ها، دسته‌ها و عملیات‌های فردی حرکت کند.

البته این تغییرات به معنای فروپاشی یا شکست محور مقاومت نیست، بلکه سیستم فرماندهی همچنان عملیات‌های نظامی را هدایت می‌کند و همچنان پشتیبانی نظامی، رسانه‌ای و اطلاعاتی، فعال هست که همه سازمان‌های نظامی را پشتیبانی می‌کند.

فشارهای نظامی رژیم صهیونیستی نه‌تنها هنوز مشکل اسرای اسرائیلی نزد مقاومت را حل نکرده، بلکه بالعکس به صورت مستقیم باعث کشته شدن بسیاری از آن‌ها نیز شده هست؛ تا جایی که فرماندهان نظامی ارتش رژیم صهیونیستی، به دستگاه سیاسی هشدار دادند گسترش عملیات‌های زمینی در نوار غزه، زندگی اسرای اسرائیلی را در معرض مرگ قرار می‌دهد.

این در حالی هست که در سطح سیاسی هم، حتی پس از ۱۱ ماه جنگ هنوز فشار نظامی جایگزین فشار سیاسی و حکومتی برای جنبش حماس نشده هست؛ بلکه هنوز حماس در نوار غزه به شکلی تحت شرایط امنیتی نظامی سخت و پیچیده در حال فعالیت هست.

از طرف دیگر، طرح رژیم صهیونیستی، در خلال هدف قرار دادن ساختمان‌های غیرنظامی، حیاتی، بهداشتی و غیره که زندگی مردم غزه را به جهنم تبدیل کرده هست، در تهییج و تحریک مردم غزه علیه جنبش حماس آنطور که می‌خواستند، موفق نبوده‌اند و با وجود همه این‌ها هنوز هم ملت فلسطین در غزه بر سر ماندن و ایستادن در سرزمین خود ثابت قدم باقی مانده هست و مردم غزه درک می‌کنند که «اسرائیل» اشغالگر همان رژیمی هست که مسئول این نسل‌کشی اجتماعی هست که ملت فلسطین هرروز در معرض آن قرار دارد.

شکست سیاسی فشار نظامی رژیم صهیونیستی در نبرد غزه، اولا ناشی از اختلافات داخلی این رژیم هست و ثانیا نتیجه مقاومت ملت فلسطین در برابر اشغالگران قدس محسوب می‌شود؛ ملتی که در سایه اشغال سرزمینش سعی می‌کند به استقلال خود دست پیدا کند و چاره‌ای جز مقاومت در برابر صیهونیست‌ها ندارد.

در هفته‌های اخیر و در خلال بیشتر شدن حرف و حدیث‌ها از آتش بس و تبادل اسرا، نتانیاهو حفظ حضور نظامی رژیم صهیونیستی در محور «فیلادلفیا» در مرزهای فلسطین و مصر را با استراتژی فشار نظامی مرتبط دانست، با این بهانه که طبق ادعای نتانیاهو حضور ارتش «اسرائیل» در محور «فیلادلفیا» عملیات فشار نظامی علیه مقاومت را در قطع مسیر قاچاق اسلحه به غزه، تسهیل می‌کند.

واقعیت مهمی که نتانیاهو سعی دارد از آن اجتناب کند – علت آن این هست که این مسئله در دوره حکومت وی حادث شده و او متهم اول این قضیه به شمار میرود – مسئله قدرت مقاومت فلسطین در ساخت سلاح توسط خود و با امکانات بومی خود با کمک و حمایت محور مقاومت هست. نخستین موشکی که شاخه نظامی جهاد اسلامی گردان های قدس در جنگ سال ۲۰۱۲ به سوی تل‌آویو پرتاب کرد از نوع «فجر ایرانی» بود، ولی مهندسان مقاومت فلسطین به سرعت توانستند موشک‌های خود را در بردهای متفاوت بسازند که این مقدمه‌ای برای دستیابی به تفنگ‌های تک تیرانداز دوربرد شد، که این بر سیستم‌های امنیتی رژیم صهیونیستی اثرات فراوانی را گذاشته هست. برجسته‌ترین سلاح مقاومت در طرح‌های نظامی خود برای مواجهه با سلاح‌های زرهی اسرائیلی در غزه، موشک ضدزره و ضد استحکامات یاسین ۱۰۵ بود، که آن، سلاحی صددرصد فلسطینی و کاملا ساخت غزه هست.

برای همین هم دلایل نتانیاهو برای حضور در محور «فیلادلفیا» به منظور اعمال فشار حداکثری نظامی، چیزی جز یک داستانی دروغ و فریبی نیست که فرماندهان اسرائیلی و دستگاه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی نسبت به آن آگاه هستند و همچنین می‌دانند که حضور ارتش «اسرائیل» در این محور، این واقعیتِ استراتژیکِ بازگرداندنِ قدرتِ تسلیحاتی مقاومت فلسطین را نه دراثناء جنگ و نه بعد از آن تغییر نخواهد داد.

موضوع دیگر اینکه، برخی‌ها در رژیم صهیونیستی معتقد هستند که نقشه «اسرائیل» به فرماندهی سه گانه (نتانیاهو – بن گویر – سیموتریچ) اشغال غزه و برقرای حکومت نظامی در آن هست که این موضوع سرسختی نتانیاهو را در عدم موافقت برتخلیه محور «فیلادلفیا» و «نتزاریم» اثبات می‌کند. البته درست هست که حضور ارتش رژیم صهیونیستی در آنجا فشار نظامی بر سرتاسر جغرافیای غزه را تسهیل می‌کند اما واقعیت صحنه جنگ روایتگر این مهم هست که حجم نیروهای موجود در غزه به مقداری نیست که به ارتش «اسرائیل» اجازه اشغال کامل غزه و تسلط بر آن و برقراری حکومت نظامی در آن را بدهد.

بر اساس بعضی از برآوردهای فرماندهان نظامی ارتش اسرائیل، این امر نیازمند حضور پنج لشکر کامل نظامی در غزه بصورت دائمی هست و این در حالی هست که در حال حاضر نیروهای مستقر در غزه حداکثر بیشتر از دو لشکر نیستند. ضمن اینکه، موضوع مهم‌تر این هست که مواجه شدن در جبهه‌های پشتیبانی و مخصوصا جبهه شمالی با حزب‌الله و همچنین انتقال جبهه کرانه باختری از یک جبهه با حالت درگیری به جبهه‌ای کاملا جنگی به حدی هست که حجم نیروهای اسرائیلی درحال حاضر در آنجا از نیروهای موجود در غزه بیشتر هست.

ناگفته نماند که وضعیت فعلی میدان جنگ غزه ضرورت ایجاد یک لشکر نظامی اسرائیلی جدید برای حمایت از مرزهای اردن را لازم و ضروری کرده هست اگر به همه این مسائل، بحران تأمین منابع انسانی را هم اضافه کنیم که جرقه بحران ثبت نام یهودیان حرادیم را برانگیخت، به این نتیجه میرسیم که ارتش رژیم صهیونیستی قدرت لازم برای اشغال کامل غزه را ندارد. همچنین اینکه این فشار نظامی که نتانیاهو از آن حمایت می‌کند، فقط به نفع مصالح شخصی و سیاسی نتانیاهو هست. این حقیقتی هست که اکثریت مردم در خیابان‌های «اسرائیل» به آن رسیده‌اند و برای همین هست که «گیورا آیلند» فرمانده بخش عملیات ارتش «اسرائیل» گفت که نتانیاهو همیشه میگوید فشار نظامی ادامه پیدا خواهد کرد و حماس شکست خواهد خورد و این کلام مرتبط با واقعیت نیست.

انتهای پیام/ ۱۳۴

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: در شرایطی وارد سومین روز حمله نظامی گسترده رژیم صهیونیستی به کرانه باختری شدیم که نتیجه ۱۱ ماه جنگ غزه و ناکامی این رژیم اشغالگر و نامشروع در دستیابی به اهداف و برنامه‌های خود در آن، نشان می‌دهد که تنها سرنوشتی که برای لشکرکشی این رژیم به کرانه باختری می‌توان متصور بود، شکست و ناکامی هست.

حمله گسترده نظامی ارتش اشغالگر و کودک‌کش رژیم صهیونیستی به غزه و ورود به یازدهمین ماه آن، سپس دور جدیدی از حملات و تعرضات صهیونیست‌ها به قدس اشغالی و حالا هم حمله گسترده و تمام‌عیار ارتش این رژیم به کرانه باختری در شرایطی انجام شده هست که مجموع این اقدامات به روشنی نشان می‌دهد که تل‌آویو برای تجاوز و کشتار فلسطینیان نیاز به هیچ دلیل روشنی ندارد.

تحولات یازده ماه اخیر نوار غزه و به دنبال آن تحمیل جنگی نابرابر و خونین به مردم غیرنظامی و بی‌دفاع آن که تا امروز بیش از ۴۱ هزار شهید و بالغ بر ۹۱ هزار مجروح برجای گذاشته هست سند معتبر و مدرکی غیرقابل انکار مبنی بر ماهیت متجاوز و نسل‌کش رژیم صهیونیستی هست.

بر همین اساس، اگر سلسله حملات و تجاوزات رژیم صهیونیستی به فلسطینیان و نقاط مختلف سرزمین فلسطین اشغالی را مورد توجه و بررسی قرار بدهیم درمی‌یابیم که این رژیم اشغالگر و نامشروع، روندی واقعی را مبتنی بر حمایت و پشتیبانی آمریکا برای ترسیم صحنه جدیدی در فلسطین کلید زده و قدم به قدم درحال طراحی، برنامه‌ریزی و دستیابی به آن هست.

این روند واقعی برای ترسیم صحنه‌ای جدید در فلسطین، طرح و برنامه این رژیم برای گسترش دامنه کشتار و جنایات خود علیه شهروندان فلسطینی هست. شاهد ماجرا هم حمله نظامیان صهیونیست به شهر‌ها و اردوگاه‌های فلسطینی‌نشین در شمال کرانه باختری هست. حملاتی که موجب شده تا شاهد تخیب وحشیانه زیرساخت‌های شهری و خدماتی و حتی ورود مسلحانه و خشونت‌آمیز به مراکز درمانی و بیمارستانی، در تداوم نسل‌کشی در نوار غزه هست.

اما کیست که نداد تشدید حملات و تجاوزات نظامی رژیم صهیونیستی به کرانه باختری، آن هم بعد از یازده ماه جنگ غزه از یک طرف، افزایش قابل توجه و چشمگیر اقدامات تحریک‌آمیز در قدس اشغالی توسط برخی از سران و مقامات این رژیم با همراهی شهرک‌نشینان صهیونیست از طرف دیگر به روشنی بیانگر طرح‌ها، برنامه‌ها و اقدامات شوم و متجاوزانه این رژیم برای ملت فلسطین هست.

این در حالی هست که همانگونه که ملت فلسطین و گروه حماس در طول یازده ماه گذشته به خوبی و با شایستگی نشان دادند که تا آخرین قطره خون خود با قدرت هرچه تمام در برابر ماشین جنگی و متجاوز صهیونیستی مقاومت و ایستادگی کردند، در صورت تداوم و گسترش حملات عناصر صهیونیست به کرانه باختری با مقاومت و ایستادگی قوی و مثال‌زدنی مقاومت و مردم فلسطین روبرو می‌شوند.

البته بر تمامی نهاد‌ها و سازمان‌های بین‌المللی و جهانی به خصوص شورای امنیت سازمان ملل متحد واجب هست تا دیر نشده و کرانه باختری به سرنوشت نوار غزه دچار نشده در برابر تجاوزات و لشکرشی‌های رژیم صهیونیستی اقدام عملی و قاطعی را انجام داده و در چارچوب مسئولیت‌های ذاتی و حقیقی خود مانع از کشتار و نسل‌کشی بیشتر مردم فلسطین شوند.

در پایان باید گفت حمله نظامی و لشکرکشی اخیر رژیم صهیونیستی به کرانه باختری از آنجایی ناشی می‌شود که نهاد‌ها و سازمان‌های بین المللی و جهانی بیش از ۱۱ ماه هست در برابر کشتار و نسلکشی مردم غزه سکوت اختیار کرده و هیچ اقدام عملی و قاطعی را علیه این رژیم نژادپرست و کودک‌کش انجام نمی‌دهند. چراکه اگر شاهد اقدام مفید و موثری به سود مردم غزه و علیه رژیم صهیونیستی بودیم، شاید ارتش اشغالگر صهیونیستی امروز جرات نمی‎کرد کرانه باختری را بعد از نوار غزه هدف حملات خود قرار بدهد.

انتهای پیام/ ۱۳۴

به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، جنبش جهاد اسلامی در پی تشدید عملیات اشغالگران در کرانه باختری بیانیه صادر کرد. در بیانیه جنبش جهاد اسلامی فلسطین آمده هست: از همه فلسطینیان ساکن در سرتاسر کرانه باختری درخواست می‌کنیم در مقابله با «طرح کوچ اجباری و نسل کشی ملت فلسطین» در کرانه باختری اشغالی ضد اشغالگران به پا خیزند.

جهاد اسلامی فلسطین شدت بخشیدن صهیونیست‌ها به اقدامات خود در کرانه باختری در پی ترور و به شهادت رساندن ۵ فلسطینی را اعلام جنگ آشکار علیه مردم فلسطین دانست.

در این بیانیه تاکید شده هست: قرائنی وجود دارد که نشان می‌دهد اشغالگران درصدد هستند نقطه ثقل عملیات خود را از غزه به کرانه باختری منتقل کنند.

این جنبش افزود: شدت یافتن اقدامات وحشیانه و جنایت صهیونیست‌ها در کرانه باختری با هدف سرپوش گذاشتن بر شکست در دو میدان نبرد در غزه و جنوب لبنان صورت گرفته هست.

جهاد اسلامی با تسلیت ۵ شهید فلسطینی در اردوگاه نور شمس و بیت لحم تاکید کرد که این جنایت بدون همدستی شرم آور اعراب و تنها گذاشتن مردم فلسطین حادث نمی‌شد.

انتهای پیام/ ۱۳۴

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: سران و مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین در سخنان و اظهارنظر‌های جدید هشدار می‌دهند که بر اساس ارزیابی‌ها و گمانه‌زنی‌های صورت گرفته و با توجه به اسناد و مدارک موجود و همچنین شناخت کلی نسبت به رفتارها، سیاست‌ها و اقدامات رژیم صهیونیستی، احتمال انجام یک حمله بزرگ و گسترده توسط ارتش اشغالگر «اسرائیل» به کرانه باختری به شدت افزایش پیدا کرده هست.

البته از آنجایی احتمال انجام یک حمله بزرگ توسط رژیم صهیونیستی به کرانه باختری در روز‌های اخیر به شدت افزایش پیدا کرده هست که ارتش اشغالگر و نامشروع صهیونیستی در حدود ۱۱ ماه هست درگیر جنگ غزه بوده و بدون اینکه به اهداف و برنامه‌های ازپیش تعیین شده خود دست پیدا کند در باتلاق غزه گیر افتاده هست.

بر همین اساس هم با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی در جنگ غزه هیچ دستاوردی به دست نیاورده و علی‌رغم لشکرکشی به این باریکه، تلفات و خسارات سنگینی را متحمل شده هست با فشار گسترده و خردکننده افکار عمومی در داخل و خارج روبرو شده که به منظور رهایی از این فشار غیرقابل تحمل به دنبال راهی هست تا با منحرف کردن افکار عمومی مردم از بار سنگین شکست‌ها و ناکامی‌های خود در نزد صهیونیست‌های ساکن سرزمین فلسطین اشغالی بکاهد.

از طرف دیگر رژیم صهیونیستی همواره در درگیری‌ها و نبرد‌هایی که تا امروز با ملت و گروه‌های مقاومت فلسطین داشته از تخریب و انهدام اماکن و زیرساخت‌های شهری به عنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن ملت فلسطین و راهی برای کوچاندن اجباری فلسطینیان استفاده کرده هست. حالا نیز این رژیم اشغالگر بعد از گذشت ۱۱ ماه از آغاز جنگ غزه و نابودی کامل این باریکه و از بین بردن بخش اعظمی از اماکن و زیرساخت‌های شهری غزه، به دنبال تحمیل جنگی دیگر به کرانه باختری و از بین بردن این منطقه هست.

البته جبهه‌های دیگری که امکان دارد هدف حملات جدید تل‌آویو قرار بگیرد، جنوب لبنان هست. زیرا بر اساس وضعیت و شرایط حال حاضر در منطقه و اوج گرفتن تنش‌ها و درگیری‌ها میان رژیم صهیونیستی و حزب‌الله لبنان هرلحظه این احتمال وجود دارد که درگیری‌هایی که ۱۱ ماه هست همزمان با آغاز جنگ غزه بین دو طرف آغاز شده وروبه گسترش نیز هست به یکباره به جنگی تمام‌عیار و فراگیر تبدیل شود.

اما نکته امیدبخش و قابل توجه در این میان آمادگی بسیار بالا و خوب مقاومت فلسطین و به وِیژه تشکیلات خودگردان فلسطین برای هرگونه روبرویی با حمله و تجاوز نظامی ارتش اشغالگر و نامشروع صهیونیستی هست. بر همین اساس هم در اخبار و گزارش‌های مختلف می‌بینیم که با ۳ الی ۴ برابر شدن میزان حملات و یورش‌های نظامیان صهیونیست به کرانه باختری به همین میزان نیز بر مقاومت و نبرد مبارزان فلسطینی علیه دشمن صهیونیستی افزوده شده هست.

ولی موضوع مهمی که نباید آن را از یاد برد این هست که رژیم صهیونیستی بر خلاف نوع و نحوه برخورد با نوار غزه و جنگ غزه، خیلی بی سر و صدا و چراغ خاموش در تلاش هست تا کنترل خود بر کرانه باختری را گسترش داده و تسلط خود را در این منقطه مستحکم کند تا به صورت کاملا حساب شده و غیررسمی این منطقه را به خود الحاق کند.

این در حالی هست که مردم فلسطین سال هاست که می‌دانند سران و مقامات رژیم صهیونیستی با اقدامات مختلف پیدا و پنهان خود ازجمله تداوم و گسترش شهرک‌سازی در نقاط مهم و استراتژیک به دنبال الحاق غیررسمی کرانه باختری هستند. ولی مردم و گروه‌های مقاومت فلسطینی با اقدامات مختلف و متنوع خود مانع از تحقق این اقدام شوم رژیم صهیونیستی خواهند شد.

در پایان باید گفت رژیم صهیونیستی از زمان تاسیس تا امروز همواره سیاست اشغالگری خود و تصاحب سرزمین‌های فلسطینی را تا امروز ادامه داده و حتی برای یک لحظه هم از اجرای نیات و اهداف شوم خود برای اشغال سرزمین فلسطین غافل نشده هست. این در حالی هست که ملت فلسطین هم با آگاهی از این موضوع به خوبی در برابر تجاوزات و توسعه‌طلبی‌های این رژیم اشغالگر و نامشروع مقاومت و ایستادگی کردند.

انتهای پیام/ ۱۳۴