منافقین

به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «حمید نوری» شهروند ایرانی که با توطئه‌چینی گروهک تروریستی منافقین به‌طور ظالمانه‌ای در سوئد دستگیر و با محاکمه‌ای که به اذعان بسیاری از حقوقدانان مغایر با اصول اولیه دادرسی بوده هست، بعد از چهار سال و نیم حضور در سلول انفرادی و تحمل شرایط طاقت‌فرسا و غیرانسانی، آزاد و وارد کشورمان شد.

«حمید نوری» هزار و ۶۸۰ روز در سخت‌ترین شرایط جسمی و روانی در نمایشی حاضر شد که همه شهود و شاکیان آن اعضا و هواداران گروهک تروریستی منافقین بوده‌اند. علاوه بر این‌که مواضع و رفتار‌های دادستانی سوئد که شواهد متعددی برای آن در اختیار هست نیز نشان داد که دستگاه قضایی این کشور رویکردی جانبدارانه و کاملا سیاسی در این پرونده اتخاذ کرده بود. گروهک منافقین هم به موازات این هزار و ۶۸۰ روز با برگزاری تجمعات روزانه در مقابل دادگاه و با فشار بر مقامات قضایی سوئد و حتی حمله و فحاشی علیه خانواده حمید نوری که برای شرکت در برخی جلسات دادگاه به آن‌جا می‌رفتند و همچنین انجام حملات تخریبی و خشونت‌آمیز به چند نمایشگاه که در استکهلم برای اطلاع‌رسانی در خصوص ماهیت تروریستی و خشن این گروهک برگزار شده بود و تهدید مستندسازان و برنامه‌سازان تلویزیونی و مانور تبلیغاتی بی‌سابقه و فراوان بر روی این پرونده، عملا آن را تبدیل به موضوعی حیثیتی برای خودشان کرده بودند.

پس از صدور حکم نهایی و ناعادلانه دادگاه علیه حمید نوری، منافقین این حکم را به مثابه یک پیروزی بزرگ علیه کشورمان قلمداد کردند؛ اما آزادی وی و تصاویر و فیلم‌های ورود او به تهران با یک پرواز اختصاصی و استقبال مقامات کشورمان و خانواده او و حضور گسترده خبرنگاران، و شادی مردم و فعالان رسانه‌ای کشورمان، گروهک منافقین را به‌شدت بهت‌زده و البته خشمگین کرد.

در این خصوص بیان چند نکته لازم به نظر می‌رسد:

نکته اول: هرچند آزادی هموطن ما که ظالمانه دستگیر و در شرایط غیرانسانی در سلول انفرادی نگه‌داری می‌شد خبری مسرت‌بخش برای همه ایرانیان به شمار می‌رود؛ اما در وهله نخست این اتفاق برونداد اقتدار رو به افزایش و نمایش اِعمال قدرت جمهوری اسلامی ایران در عرصه‌های مختلف دیپلماتیک عزتمند و تعاملی با کشور‌های مختلف دنیا در دفاع از حقوق خود و شهروندانش به شمار می‌رود. تصاویر ورود آقای نوری به فرودگاه تهران، قبل از هرچیز نمایش قدرت ایران به جهان بود.

نکته دوم: موفقیت کشورمان در آزادی حمید نوری آن هم زمانی که منافقین و طراحان توطئه دستگیری این شهروند ایرانی، آزادی وی بعد از دریافت محکومیت نهایی را امری ناممکن می‌دانستند، شکستی سهمگین برای تروریست‌ها و پشتیبانان آن‌ها به شمار می‌رود. منافقین در این بیش از چهار سال و نیم انواع و اقسام هزینه‌ها و فشار‌ها را برای پیشبرد پروژه حمید نوری انجام دادند. از منظر منافقین دستگیری و گرفتن محکومیت برای این شهروند ایرانی، صرفا  محکومیت یک شهروند ایرانی نیست؛ بلکه محکومیت و شکست جمهوری اسلامی هست. در نهایت مشخص شد که هم منافقین و هم دستگاه قضایی و سیاسی سوئد در این پرونده به‌طور کامل و فضیحت‌باری شکست خوردند و ایران با صبر فعال خود پیروز نهایی ماجرا بوده هست.

نکته سوم: آزادی حمید نوری یک ضربه مهلک و سهمگین دیگر بر ضرباتی که منافقین در یک سال اخیر متحمل شده بودند، افزود. درست یک سال قبل بود که پلیس آلبانی در اقدامی قابل توجه و غافلگیرکننده برای تروریست‌ها و با حکم دادگاه ضدتروریسم، به مقر آن‌ها در حومه تیرانا حمله برد و تعداد قابل توجهی از تجهیزات این گروه که برای حملات سایبری از آن‌ها استفاده می‌شد ضبط شده و مقررات آمد و شد سختی که تاکنون نیز ادامه دارد، برای اولین‌بار در کمپ منافقین بر آن‌ها تحمیل شد.

این همه‌ی ماجرا نبود. از خرداد سال گذشته، آزادی «اسدالله اسدی» دیپلمات کشورمان که اتفاقا منافقین با تبلیغات فراوان، دستگیری و زندان وی را پیروزی برای خود قلمداد کرده بودند و همین‌طور ایجاد محدودیت شدید و بی‌سابقه در برگزاری تجمع سالانه منافقین در پاریس توسط دولت فرانسه  (که همین محدودیت سال گذشته، منجر به عدم برگزاری امسال آن در پاریس شد) و آغاز دادگاه محاکمه ۱۰۴ تن از اعضا و سرکردگان این گروهک در تهران که برای نخستین‌بار در کشور صورت می‌گیرد، ضربات اساسی بود که از خرداد سال ۱۴۰۲ تا خرداد سال ۱۴۰۳ بر پیکره این گروه تروریستی وارد شد.

نکته چهارم: مواضع و واکنش برخی گروه‌های تروریستی و تجزیه‌طلب و مخالفان جمهوری اسلامی ایران همزمان با آزادی حمید نوری جالب توجه بوده هست؛ آزادی این شهروند، منجر به رسیدن این افراد به یک درک و شناخت جدید ولو مقطعی شده و آن این هست که تکیه و اعتماد به دولت‌های خارجی چنین عواقب و نتایجی را به همراه دارد. این یک واقعیت هست. واقعیت این هست که گروهک‌های تروریستی و قاتلان مردم ایران، تنها با پشتیبانی کشور‌های متخاصم با ملت ایران سرپا هستند و هر زمان که این دولت‌ها به هر دلیلی حمایت خود را قطع کنند، ادامه حیات برای خائنان به مردم سخت و دشوار خواهد شد و قافیه را به ملت و اقتدار جمهوری اسلامی خواهند باخت.

نکته پنجم: دادگاه محاکمه اعضای گروهک تروریستی منافقین با جدیت تمام در تهران در حال برگزاری هست. برای متهمان از سوی اینترپل اعلان صادر شده هست و طی هفته‌ها یا ماه‌های آینده نیز قطعا احکام نهایی متهمان صادر خواهد شد. با صدور احکام قضایی، شرایط برای گروهک منافقین و البته کشور‌های میزبان آن‌ها نیز سخت و دشوار خواهد شد. این عاقبت تروریست‌های خائن به وطن هست. به نظر می‌رسد شرایط برای دیگر گروه‌های تروریستی به خصوص گروه‌های تجزیه‌طلب و تروریستی مثل پژاک، دمکرات و کومله نیز همین‌گونه باشد و مَثَل آسیاب به نوبت، به زودی درباره آنان هم صدق خواهد کرد.

به هر جهت به نظر می‌رسد سریال ناکامی و شکست‌های فضاحت‌بار تروریست‌ها، در سایه اقتدار روزافرون کشورمان و ضعف پشتیبانان تروریست‌ها، سریالی ادامه‌دار هست و عن قریب شاهد رخداد‌های جدید دیگری خواهیم بود.

منبع: هابیلیان

انتهای پیام/ 113

به گزارش مجاهدت از خبرنگار جامعه دفاع‌پرس، سیزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، امروز سه‌شنبه (۸ خرداد) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین «دهقانی» و مستشاران دادگاه «مرتضی تورک» و «امین ناصری» و «وزیری» نماینده دادستان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به صورت علنی آغاز شد.

در این جلسه یکی از اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین خلق با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت؛ هویت و چهره این شخص به دلیل اینکه بارها توسط منافقین به مرگ تهدید شده، محفوظ است.

وی در مورد وحشت آفرینی و ترور در سازمان مجاهدین خلق اظهار داشت: اقدامات خشن سازمان نه منحصر به جمهوری اسلامی است و نه منحصر به یک زمان خاص. من ۲۲ سال عضو سازمان بودم و تجربه زیستن با اعضای آن را دارم. هیچ زمانی مشاهده نکردیم که مریم رجوی به سوال خبرنگاری پاسخ دهد مگر اینکه سوالات از پیش تعیین شده و عضو سازمان باشد.

وی ادامه داد: در اوایل انقلاب مشاهده می‌کردیم که اعضای سازمان مجاهدین با لشکرکشی خیابانی قصد داشتند دیده شوند. مسعود رجوی معتقد بود اگر اعضای سازمان فقط در خیابان‌ها تردد کنند همان لحظه دیده و از ذهن مردم پاک می‌شوند، اما اگر خشونتی رخ دهد و خونی ریخته شود مردم تا چند روز از حضور مجاهدین صحبت می‌کنند و دیرتر فراموش می‌شوند. در برهه‌ای که دیگر این خشونت‌ها راه به جایی نبُرد، مسعود رجوی تئوری ترور سران و سر انگشتان انقلاب را مطرح کرد. مسعود رجوی معتقد بود قدرت را باید به هر طریقی به دست آورد.

این عضو جدا شده از سازمان مجاهدین خلق ادامه داد: تمرین‌های نظامی سازمان در عراق در روستا‌هایی انجام می‌شد که هوادار جمهوری اسلامی بودند و رژیم صدام به مجاهدین گفته بود که اگر می‌خواهید عملیات نظامی واقعی انجام دهید، در این روستا‌ها انجام دهید و جنایات سازمان منحصر به مردم ایران نبود. در عملیات مرصاد مسعود رجوی زمانی که مردم در حال فرار بودند علیه سازمان شعار دادند و اعضای سازمان شروع به تیراندازی به سمت مردم کردند که یک نفر هم کشته شد. همان زمان مردم از ترس شعار خود را تغییر دادند و شعار «درود بر رجوی» را فریاد زدند. بعد از این عملیات مسعود رجوی بار‌ها در سخنرانی‌های خود اعلام کرد که خشونت، قدرت و هوادار به همراه دارد و ما از این قدرت کم استفاده کرده‌ایم.

این عضو جدا شده از سازمان گفت: سازمان نسبت به اعضای خود هم خشونت داشت؛ زمانی که سازمان نسبت به من مشکوک شد، بنده را ۷ ماه زندانی و با روش‌هایی چون کشیدن ناخن و سوراخ کردن دندان با مته مورد شکنجه قرار گرفتم.

وی گفت: در یک برهه زمانی سازمان به اعضا مشکوک شد و آن‌ها را می‌کشت و ادعا می‌کرد که جمهوری اسلامی کشته است. بعد از دستگیری من، سازمان دیگر به من اعتماد نداشت و اجازه حضور در جمع اعضا را نمی‌داد.

این عضو جداشده سازمان بیان کرد: در زمانی که در زندان بودم، بنده را سر و ته آویزان کردند و غذا را روی زمین می‌ریختد و دندانم را سوراخ و سیم داخل آن می‌کردند. در خارج از کشور هم به اعضای جداشده سازمان حمله کردند. زمانی که پلیس فردی که به اعضا حمله کرده بود را دستگیر کرد، اعتراف کرد که برای این کار پول دریافت کرده است.

انتهای پیام/ 241