منصور هادی

غارت بیش از ۴۰ میلیون دلار نفت یمن توسط ائتلاف سعودی

غارت بیش از ۴۰ میلیون دلار نفت یمن توسط ائتلاف سعودی



یک کشتی خارجی وابسته به ائتلاف سعودی پس از اینکه ۴۰۰ هزار بشکه نفت خام یمن را غارت کرد، استان شبوه را ترک کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، یک منبع یمنی از ادامه غارت نفت این کشور توسط ائتلاف متجاوز سعودی-اماراتی خبر داد و گفت که ۴۰۰ هزار بشکه نفت به یغما رفت.

این منبع به خبرگزاری رسمی یمن (سبأ) گفت که یک کشتی خارجی پس از اینکه ۴۰۰ هزار بشکه نفت خام یمن را غارت کرد، امروز بندر «رضوم» در استان شبوه را ترک کرد.

به گفته این منبع، این کشتی چند روز پیش از امارات حرکت کرده و وارد بندر رضوم شده بود. ارزش نفت این کشتی، بالغ بر ۴۳ میلیون و ۶۴۰ هزار دلار است، یعنی ۴۹ میلیارد ریال یمن.

این منبع خاطر نشان کرد، غارت نفت خام یمن در ادامه غارت سازمان یافته منابع این کشور توسط ائتلاف متجاوز است و جامعه بین‌الملل باید در توقف غارت منابع یمن نقش خود را ایفا کند.

این در حالی است که دو هفته پیش نیز یک کشتی از بندرگاه «الشحر» در حضرموت، بیش از دو میلیون بشکه نفت خام یمن را غارت کرد.

در همین ارتباط، «معین عبدالملک» نخست وزیر خود خوانده وابسته به ائتلاف متجاوز سعودی-اماراتی اواخر خرداد گذشته توافقنامه‌ای را تأیید کرد که بر اساس آن، نفت یمن به صورت رسمی غارت شود.بر اساس این توافقنامه، بخش سوخت یمن به عربستان سعودی واگذار  شد. این اقدام، در راستای توطئه سعودی برای چپاول بخشهای مهم و حیاتی جنوب و شرق یمن است.

این در حالی است که عبدالملک اواسط فروردین ماه گذشته با «خالد بن سلمان» معاون وزیر دفاع عربستان سعودی دیدار کرد. بن سلمان در این دیدار مدعی شد که ریاض برای برقراری امنیت و صلح در یمن تمایل دارد.

وی ادعا کرد که ریاض از اعلام آتش‌بس در سراسر یمن و مرزهای مشترک عربستان و یمن استقبال می‌کند و این آتش‌بس با طرح عربستان مربوط به مارس ۲۰۲۱ برای پایان دادن به بحران یمن و دستیابی به راه‌حل سیاسی جامع، همخوانی دارد.

بن سلمان همچنین ابراز امیدواری کرد که این آتش‌بس به تلاش‌های سیاسی برای دستیابی به حل‌وفصل سیاسی از طریق گفت‌وگوهای طرف‌های یمنی که تحت نظارت شورای همکاری خلیج فارس در حال اجراست، کمک کند.

عربستان سعودی به همراه امارات و چند کشور عربی و با حمایت آمریکا از فروردین سال ۱۳۹۴ جنگی را به بهانه بازگرداندن عبد ربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن آغاز کردند که تا کنون هزاران نفر از مردم این کشور را به کام مرگ کشانده است.

با جود این ادعا، ریاض چندی پیش، هادی را کنار گذاشت و نهاد جدیدی به نام شورای ریاستی یمن را تأسیس کرد تا بتواند بهتر و آسانتر یمن را غارت کند. البته دولت نجات ملی یمن بارها تأکید کرده است که این نهاد جعلی را به رسمیت نخواهد شناخت.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

غارت بیش از ۴۰ میلیون دلار نفت یمن توسط ائتلاف سعودی بیشتر بخوانید »

بازداشت خانگی «منصور هادی» در ریاض نتیجه اعتماد بی جا به حاکمان سعودی

بازداشت خانگی «منصور هادی»؛ نتیجه اعتماد به مقام بی‌تجربه سعودی


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: روز گذشته یکشنبه ۱۷ آوریل بود که روزنامه «وال استریت ژورنال» در گزارشی که به نقل از روزنامه عربی «رای الیوم» منتشر کرد به نقل از برخی از منابع صعودی فاش کرد که «منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی و فراری «یمن» در ریاض بازداشت خانگی است. اما چه شد که حاکمان سعودی از حمایت او دست کشیده و اقدام به بازداشت خانگی وی کردند؟ البته کار فقط به همینجا هم ختم نشده و «منصور هادی» قبل از بازداشت خانگی تحت فشار عربستان سعودی از قدرت کناره‌گیری کرده بود.

برای درک بهتر این وقایع و تحلیل درست ماجرای کناره‌گیری «منصور هادی» و سپس بازداشت خانگی او باید به این موضوع توجه کنیم که ماجرا از آنجایی آغاز شد رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن اوایل ماه جاری (آوریل) تحت فشار حاکمان سعودی در نهایت از قدرت کناره‌گیری کرده و اختیارات خود را به شورایی ریاستی متشکل از ۸ نماینده از گروه‌های مختلف یمنی واگذار کرد.

اما این انتقال قدرت به این سادگی‌هایی که در رسانه‌ها و اذهان عمومی بازتاب پیدا کرده نبود. نخستین زمزمه‌های این موضوع از آنجایی آغاز شد که «منصور هادی» در جلسات رایزینی‌های «ریاض» که توسط عربستان سعودی و با دعوت از شورای همکاری خلیج فارس برگزار شد غایب بود. دقیقا از آن روز بود که گمانه‌زنی‌هایی در رسانه‌ها دست به دست شد که «عربستان سعودی» با توجه به شکست‌ها و ناکامی‌هایی که در جبهه‌های نبرد «یمن» پذیرا شده و ضربات سنگین و دردناکی که از «انصارالله» در خاک خود دریافت کرده مجبور شده که به هر شکل ممکن آتش بس موقتی را با گروه‌های مقاومت یمنی امضاء کند.

ولی به دلیل اینکه «منصور هادی» به عنوان رئیس جمهور فراری یمن تا امروز کوچکترین انعطافی در برابر برقراری آتش بس با گروه‌های مبارز یمنی از خود نشان نداده بود «ریاض» را مجبور کرد تا به هر شکلی که شده او را از قدرت کنار زده تا بتوانند آتش بسی هرچند محدود و موقت را برای در امان ماندن از ضربات «انصارالله» امضاء کنند.

نکته دیگر اینکه فشار‌های مقامات سعودی فقط به استعفا و ترک قدرت توسط او محدود نماند و این فشار‌ها آنقدر گستره وسیعی داشت که «منصور هادی» مجبور شد تا «علی محسن الأحمر» معاون خود را از سمتش برکنار کند. در نهایت نیز شاهد بودیم که «رشاد محمد العلیمی» ریاست شورای رهبری ریاست جمهوری را برعهده گرفت.

بر اساس گزارش‌های دریافتی، شورای رهبری ریاست جمهوری هشت عضو دارد که «سلطان علی العراده»، «طارق محمد صالح»، «عبدالرحمن ابو زرعه»، «عبدالله العلیمی باوزیر»، «عثمان مجلی» و «عیدروس الزبیدی» از اعضای این شورا هستند. این شورا وظیفه اداره سیاسی، نظامی و امنیتی دولت مستعفی یمن را برعهده گرفته است.

از طرف دیگر در روز‌های گذشته شاهد بودیم که «شورای رهبری ریاست جمهوری» مسئولیت انجام مذاکرات با جنبش «انصارلله» یمن در خصوص آتش بس را برعهده گرفته بود که برقراری آتش بس در «یمن» را می‌توان حاصل کار و نتیجه این تغییر و تحولات دانست که بدون شک ائتلاف متجاوز عربی و در راس آن عربستان سعودی قرار دارد. در واقع حلا می‌توان کلید آتش بس در «یمن» را در برکناری «منصور هادی» از قدرت یافت.

اما درس بزرگی که رهبران و روئسای جمهوری کشور‌های منطقه که به ظاهر رابطه خوب و گرمی با آمریکا دارند باید از سرنوشت «منصور هادی» و اعتماد بی جای او به آمریکا و عربستان سعودی بگیرند این است که قدرت رهبران و روئسای جمهور هر کشوری به حمایت و پشتوانه مردمی او است و در این بین اگر یک رهبر و رئیس جمهوری از حمایت مردم خود برخوردار نباشد و بخواهد با استفاده از حامیان خارجی قدرت خود را حفظ کند تضمینی همیشگی برای باقی ماندن او در قدرت وجود ندارد.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازداشت خانگی «منصور هادی»؛ نتیجه اعتماد به مقام بی‌تجربه سعودی بیشتر بخوانید »

«انصارالله» یمن یمن قدرت اول و پیروز تحولات یمن است

«انصارالله» یمن یمن قدرت اول و پیروز تحولات یمن است


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: جنبش «انصارالله» یمن، جریانی برگرفته از شیعیان زیدی یمن بوده که متأثر از اندیشه‌های بدرالدین الحوثی، رهبر فکری آن «حسین بدرالدین حوثی» است. به سبب انتساب به «حسین حوثی» به حوثی‌های یمن نیز مشهور هستند.

این جنبش جریانی نیست که به تازگی شکل گرفته باشند بلکه آنها در گذشته در قالب تشکیلاتی با عنوان جوانان مؤمن (تنظیم الشباب المؤمن) فعالیت می‌کردند. در واقع این جریان در زمان رهبری «عبدالملک حوثی» با پذیرش عمومی مردم یمن روبرو و به جنبش فراگیر در «یمن» تبدیل شد.

اینگونه می‌توان گفت که جنبش «انصارالله» یکی از جریان‌های سیاسی بانفوذ این کشور به شمار می‎آید که مقر اصلی فعالیت آنها در شهر «صعده» یمن قرار گرفته است. این جنبش حکومت یمن را حکومتی وابسته به غرب می‌دانند و به هین دلیل هم از سال ۲۰۰۳ میلادی دست به مبارزه با حکومت یمن زدند.

اما در آن سوی میدان ارتش یمن از سال ۲۰۰۳ میلادی بارها برای سرکوب و نابودی این گروه، به «صعده» حمله کرد. به دنبال گسترش موج بیداری اسلامی، جنبش «انصارالله» با همراهی کمیته‌‎های مردمی در سال ۲۰۱۴ میلادی در عملیات‌های نظامی متعدد برخی از مناطق و مراکز نظامی این کشور را به کنترل خود در آوردند.

تغییر و تحولات میدانی یمن اما در سال های اخیر به شدت هرچه تمام ادامه داشت و در این مسیر جنبش «انصارالله» به دنبال استعفای رئیس جمهور یمن و انحلال پارلمان این کشور در سال ۲۰۱۵ میلادی مسئولیت دولت انتقالی را برعهده گرفت. اما به دنبال این ماجرا عربستان سعودی با طرح نامشروع دانستن حاکمیت سیاسی انصارالله، خطر آن برای عربستان و حمایت از بازگشت «منصور هادی» به قدرت، به یمن حمله کرد که ضمن کشته و زخمی کردن هزاران نفر بسیاری از زیرساخت‎های این کشور را از بین برد.

نکته بسیار مهم و اساسی که باید در این میان به آن توجه کنیم این است که جنبش حوثی بر اصل امامت و حکومت اسلامی متکی بر امام به عنوان یکی از اصول اساسی اندیشه‌ اعتقادی و سیاسی‌ زیدیه تأکید دارد و به امامت به عنوان یکی از اصول پنجگانه مذهب زیدی معتقد است، در عین حال بر آن باور است برای برپایی حکومت و نظام مبتنی بر امام، جنگ و ریختن خون‌ روا نیست و تنها از راه مسالمت آمیز ممکن است.

حال این سوال مطرح می‌شود که چه شد کار حوثی‌ها و حکومت یمن به تقابل رسید؟ اگر بخواهیم روابط آنها را از ابتدا مورد بررسی قرار بدهیم باید بدانیم که حکومت یمن و شخص «علی عبدالله صالح» در سال‌های دهه 90 قرن بیستم از «حزب الحق» و هم‌چنین «الشباب المؤمن» حمایت می‌کرد و منابع مالی در اختیارشان قرار می‌داد. بر این اساس هم «حسین الحوثی» از امکانات دولت برای مقابله با وهابیت و احزاب سلفی و وهابی استفاده می‌کرد.

اما روابط حوثی‌ها و حکومت یمن پس از حوادث 11 سپتامبر و به دنبال آن حمله آمریکا به افغانستان و عراق تغییر کرد. گروه حوثی‌ها دولت یمن را دست‌‎نشانده آمریکا می‌دانستند و از بی‌توجهی دولت به مردم و فقر عمومی انتقاد می‌کردند. این ماجرا زمانی وضعیت ناگوارتر و بدتری به خود گرفت که «حسین الحوثی» پس از حمله آمریکا به افغانستان و عراق و هم پیمان شدن دولت «علی عبدالله صالح» با آن و روابط مخفی با اسرائیل، مواضع تندی را علیه آمریکا و اسرائیل اتخاذ کرد.

این مواضع همراه با وجوب سردادن تکبیر و شعارهای علنی علیه آمریکا، اسرائیل و برائت از استکبار در هر نماز توسط حسین الحوثی در سال ۲۰۰۳میلادی حوثی‎ها را وارد قیام گسترده در یمن کرد. این قیام موجب شد تا حکومت یمن با برخورد نظامی علیه حوثی‎ها، دستگیری فعالان و وابستگان به این گروه، اعدام و کشتن تعدادی از آنان، در صدد حذف این تشکیلات برآید.

دولت یمن که پس از حادثه 11 سپتامبر با آمریکا هم‌پیمان شده بود، با طرفداران جریان حوثی به شدت برخورد کرد به طوری که در هر تجمعی که شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل سرداده می‌شد، شمار زیادی بازداشت شده و در زندان‎های حکومت شکنجه می‌‎شدند.

پس از این درگیری‌ها بود که دولت یمن با حمایت غرب و آمریکا علیه حوثی‎ها اعلان جنگ کرد و حتی پای خود را هم از این ماجرا فراتر گذاشت و برای دستگیری حسین حوثی ۵۵ هزار دلار جایزه تعیین کرد. در نهایت نیز در تابستان سال ۲۰۰۴ بود که تهاجم حکومت یمن به «صعده» آغاز شد که در جریان این درگیری‌ها ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر کشته شدند. دست آخر هم اینکه پس از سه ماه درگیری، ارتش یمن توانست با محاصره منطقه و استفاده از انواع سلاح‎‎های سنگین، حسین الحوثی و حدود 700 تن از همراهان او را به شهادت برساند.

در مجموع تا سال 2009 میلادی شش جنگ بین حوثی‌ها و ارتش یمن روی داد که منجر به زخمی و کشته شدن شمار فراوانی از هر دو طرف شد. البته این جنگ‌ها هم هربار با میانجی‌گری کشورهای خارجی چون قطر و یا با پادرمیانی بزگان قبایل یمن به پایان می‌رسید. سنگین‌ترین این جنگ‌ها عملیات زمین سوخته بود. دولت یمن در اوت ۲۰۰۹ این عملیات را علیه حوثی‌ها در صعده آغاز کرد که به جنگ ششم صعده نیز معروف است.

باید به این موضوع اشاره کنیم که با گسترش موج بیداری اسلامی در کشورهای عربی منطقه جوانان یمنی نیز برای سرنگونی حکومت یمن دست به قیام زدند که این قیام‌ها و اعتراض‌ها با حمایت حوثی‌ها و شخص «عبدالملک حوثی» روبرو شد و دامنه اعتراضات دوباره در «صعده» بالا گرفت که نتیجه آن مسلط شدن حوثی‌ها در سال 2011 بر استان «صعده» بود.

به دنبال فراگیر شدن بیداری اسلامی در سال 2011 در یمن شورای همکاری خلیج فارس به رهبری «عربستان سعودی» طرحی را برای گفت‌وگو ملی بین تمامی احزاب و گروه‌های یمنی اجرا کرد که این گفت‌وگوها به دلیل نواقص و اشکالاتی که داشت مورد قبول «جنبش انصارالله» و برخی دیگر از گروه‌های یمنی قرار نگرفت و اینگونه شد که «جنبش انصارالله» به همراه بسیاری از قبایل و بزرگان زیدی انقلاب خود را آغاز کردند.

در پایان باید گفت با تغییر و تحولاتی که به دنبال انقلاب مردمی یمن روی داد «منصور هادی» ابتدا استعفاء داده و سپس به عدن گریخت و همزمان به این اقدام او ائتلافی از کشورهای عربی منطقه به رهبری «عربستان سعودی» در 26 مارس سال 2015 در حمایت از «منصور هادی» به یمن حمله کردند که این نبرد همچنان تا امروز ادامه دارد و با دستاوردها و برتری‌هایی که انصارالله در ماه‌های اخیر به دست آورده در حال شکست دادن ائتلاف متجاوز سعودی و انقلابی مردمی یمن است.

انتهای پیام/ 134

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«انصارالله» یمن یمن قدرت اول و پیروز تحولات یمن است بیشتر بخوانید »

شورای همکاری خلیج فارس به دنبال پایان جنگ یمن در ریاض

شورای همکاری خلیج فارس به دنبال پایان جنگ یمن در ریاض


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس – روزبه قمصری؛ عدم موفقیت و بی‌نتیجه بودن تمامی تلاش‌ها و اقدامات ائتلاف متجاوز سعودی و همپیمانان آن‌ها در هشت سال جنگ نابرابر و ویرانگر در یمن از یک طرف و کسب موفقیت‌ها و پیروزی‌های انصارالله و کمیته‌های مردمی یمن از طرف دیگر سران عربی شورای همکاری خلیج فارس را وادار به برنامه‌ریزی جهت برگزاری نشستی در ریاض پایتخت عربستان کرده است.

بر اساس گزارش برخی از رسانه‌های منطقه و بین‌المللی، برخی از مسئولان عرب شورای همکاری خلیج فارس به دنبال این هستند تا تمامی طرف‌های درگیر در جنگ یمن را در نشستی در عربستان گرد هم بیاورند تا بلکه در سایه تمامی شکست‌هایی که ائتلاف متجاوز سعودی در میدان جنگ یمن متحمل شده و می‌شوند راهی برای صلح و پایان این نبرد چندین ساله پیدا کنند.

رسانه‌ها به نقل از برخی مسئولان عربی و بدون اینکه نامی از آن‌ها ببرند گزارش داده‌اند که قرار است تا در چند روز آینده دعوتنامه‌های حضور در این نشست برای طرف‌های مختلف ارسال شود. البته نکته جالب اینجاست که یکی از این دعوتنامه‌ها هم احتمالا برای گروه نظامی «انصارالله» یمن که یکی از طرف‌های اصلی و مهم جنگ هشت ساله یمن است ارسال خواهد شد.

با توجه به جدول زمان بندی که تا امروز برای برگزاری نشست «ریاض» اعلام شده این نشست قرار است از ۹ تا ۱۸ فروردین ماه در پایتخت کشور عربستان برگزار شود.

نکته دیگر اینکه مسئولان عربی شورای همکاری خلیج فارس شدیدا به دنبال این موضوع هستند تا دو طرف اصلی نبرد یمن شامل «انصارالله» و «منصور هادی» حتما در این نشست حضور داشته باشند و به صورت رودر رو با هم به صحبت و گفتگو بپردازند. زیرا امید دارند اگر آن‌ها را در نشستی روبروی هم قرار بدهند نتایج مثبتی را به دست خواهند آورد. اما با توجه به شرایط موجود امید چندانی از این نشست انتظار نمی‌رود.

بر این اساس شورای همکاری خلیج فارس در قالب این نشست درنظر دارد تا درباره ابعاد نظامی، سیاسی و حتی اقتصادی جنگ یمن با تمامی طرف‌های فعال این این نبرد ویرانگر به صحبت و گفتگو‌های جامع و عمیقی بپردازند. در واقع آن‌ها امید دارند در قالب برگزاری این نشست موفق به نزدیک کردن فضای فکری و ذهنی طرف‌های اصلی این جنگ شامل گروه «انصارالله» و «منصور هادی» است.

موضوع بسیار مهم و اساسی دیگر این است که این اخبار از برگزاری نشست در ریاض در شرایطی اعلام شده است که انصارالله مذاکرات دو جانبه‌ای که در اردن با نظارت «هانس گرودنبرگ» میان احزاب و گروه‌های سیاسی یمنی برگزار شد را تحریم کرده و در آن شرکت نکرده بود.

بیان این نکته از آن جهت لازم و ضروری بود که باید به این موضوع اشاره کنیم از آنجایی که مقامات کشور عربستان در جریان این جنگ بی‌طرف نیستند و از یکی از طرف‌های این جنگ که «منصور هادی» است حمایت می‌کند پس «انصارالله» هم قاعدتا نمی‌تواند به اهداف و ساز و کار نشست «ریاض» اعتماد کرده و در آن حضور پیدا کند.

البته تا امروز یکی از طرف‌های جنگ یمن که «منصور هادی» باشد به دلیل اینکه در ریاض به سر می‌برد با حضور در این نشست موافقت کرده است، اما اگر طرف‌های مقابل او و ائتلاف متجاوز سعودی که «انصارلله» و «کمیته‌های مردمی» یمن هستند در این نشست حضور پیدا نکنند عملا این نشست آن کارکرد و نتیجه‌ای را که باید داشته باشد نخواهد داشت.

نکته دیگر اینکه اگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس دلسوزانه به دنبال برگزاری نشستی سازنده در جهت پایان بخشیدن به جنگ هشت ساله «یمن» بودند بهتر بود و جا داشت تا این نشست را در کشوری بی‌طرف برگزار کنند نه اینکه مقدمات برگزاری آن را در کشوری قرار بدهند که یک طرف درگیری‌های میدان نبرد است.

در پایان باید گفت با توجه به سابقه نه چندان روشن و اطمینان بخش شورای همکاری خلیج فارس در توجه و رسیدگی به جنگ هشت ساله یمن و جانب داری مقامات این کشور‌ها از ائتلاف متجاوز سعودی چشم انداز چندان روشنی را برای فرجام این نشست نمی‌توان تصور کرد.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شورای همکاری خلیج فارس به دنبال پایان جنگ یمن در ریاض بیشتر بخوانید »

ورود جنگ یمن به هشتمین سال خود و رنگ باختن معیارهای دوگانه دنیای غرب

استاندارد دوگانه غربی‌ها در قبال جنگ یمن


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس – روزبه قمصری؛ کشور یمن از سال‌های قبل همواره به‌عنوان حیات خلوت عربستان سعودی محسوب می‌شد، اما به دنبال رویدادهایی که در یمن اتفاق افتاد و «منصور هادی» از این کشور فرار کرد. به همین دلیل بود که عربستان سعودی در راس ائتلافی با هدف بازگرداندن رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن به این کشور حمله کرد.

نبردی که از سال ۲۰۱۵ توسط ائتلاف متجاوز سعودی به فرماندهی عربستان سعودی و با حمایت آمریکا به مردم و ملت مظلوم و رنج کشیده یمن تحمیل شده است تا امروز بیش از ۷ سال از عمر آن می‌گذرد و هزاران کشته و زخمی برجای گذاشته است. در این سال‌ها میدان نبرد که میان نیرو‌های دولت «منصور هادی» و حراک جنوبی به مرکزیت عدن با نیرو‌های انصارالله و نیرو‌های طرفدار «علی عبدالله صالح» رئیس‌جمهور پیشین در جریان هست، دستخوش تغییر و تحولات بسیار فراوانی شده است.

ائتلاف متجاوز سعودی و در راس آن عربستان سعودی در روز‌های آغازین جنگ یمن بر اساس اطلاعات نادرست خود تصور می‌کردند که این نبرد در کمتر از چند ماه به پایان خواهد رسید و آن‌ها به اهداف و برنامه‌های از پیش تعیین شده خود دست پیدا می‌کنند؛ اما مردم و گروه‌های مقاومت یمن با حضور در میدان‌های نبرد با دشمنان ملت یمن و با ایثار و ازخودگذشتگی تاریخی و مثال زدنی تمامی محاسبات آن‌ها را برهم زدند و به آن‌ها نشان دادند این میدان نبرد درس عبرتی برای تمامی متجاوزان به یمن خواهد بود.

عربستان سعودی که به پشتوانه آمریکا و سلاح‌هایی که این کشور در اختیار او قرار داده بود جنگی تجاوزکارانه و ویرانگر را بر مردم بی‌گناه یمن تحمیل کرده بود و به رغم حمایت‌های فراوان دنیای غرب و آمریکا از او در ماه‌های اندک دستاورد‌هایی را به دست آورده بود خیلی زود با تغییر شرایط میدان نبرد علیه خود روبرو شد. شرایطی که به دنبال اتحاد و خودباوری مردم و نیرو‌های مقاومت یمنی حاصل شده بود.

تغییر و تحولات میدانی در میدان نبرد یمن آنقدر سریع و به ضرر ائتلاف متجاوز سعودی و عربستان بود که خیلی زود از موضع تهاجمی به موضع تدافعی تغییر وضعیت دادند. در این میان شکست‎ها و ناکامی‌های آن‌ها در جبهه‌های مختلف میدان نبرد یمن به قدری فراوان شد که شاهد به گوش رسیدن زمزمه‎هایی از مقامات مختلف عربستان سعودی و ائتلاف متجاوز سعودی مبنی بر یافتن راه حل برای صلح بودیم.

اما این پایان کار نبود و ائتلاف متجاوز سعودی زمانی که مشاهده کرد در میدان نبرد نه تنها دستاوردی نداشته بلکه شکست‌های پیاپی را متحمل می‌شود دست به تغییر رویکرد زد و اقدام به انجام حملات وحشیانه به مناطق مسکونی و غیرنظامیان کرد. حتی در روز‌های اخیر هم شاهد هستیم که این حملات وحشیانه به مردم تشدید هم شده است.

در این میان «حسین العزی» معاون وزیر خارجه یمن در صفحه توئیتر خود از برخورد‌های دوگانه برخی از کشور‌های عربی در رابطه با جنگ یمن انتقاد کرده بود و نوشته بود تاریخ این موضوع را فراموش نخواهد کرد که برخی از کشور‌های عربی با لغو ویزا برای اوکراینی‌ها با آن‌ها در این جنگ همدردی کردند، ولی جنگی نابرابری را که خودشان نزدیک به هشت سال است بر ملت مظلوم یمن تحمیل کردند را همچنان ادامه می‌دهند.

استاندارد دوگانه دنیای غرب و در راس آن آمریکا در برخورد و مواجهه با جنگ یمن و اوکراین تا آنجاست که در عین اینکه تمامی کشور‌های غربی در جنگ اوکراین پشت این کشور اروپایی قرار گرفته‌اند، اما این موضوع در جنگ یمن کاملا متفاوت است و تمامی این کشور‌های اروپایی در کنار آمریکا اقدام در طول ۸ سال جنگ یمن همواره اقدام به مسلح کردن و تامین تجهیزات عربستان سعودی می‌کنند.

تمامی این وقایع هفته‌های اخیر و کشتار بی‌رحمانه مردم بی‌گناه و غیرنظامیان در حالی انجام می‌شود که در روز‌های اخیر شاهد برپایی تظاهرات گسترده مردم مظلوم و ستمدیده یمن در شهر‌های مختلف این کشور در اعتراض به هدف قرار دادن مواضع و ساختمان‌ها و بیمارستان‌های یمن هستیم.

در پایان باید گفت چیزی کمتر از یک ماه دیگر وارد هشتمین سال جنگ یمن می‌شویم. جنگی تحمیلی و ویرانگر که حاصل آن تا امروز کشته شدن بیش از ۳۳۷ هزار انسان بی‌گناه است که از این تعداد نزدیک به ۱۰ هزار نفر از آن‌ها را کودکان تشکیل می‌دهند. نبردی که تا امروز موجب آواره شدن میلیون‌ها نفر از مردم یمن شده است. ضمن اینکه بخش قابل توجهی از زیرساخت‌های این کشور به صورت کامل از بین رفته است.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استاندارد دوگانه غربی‌ها در قبال جنگ یمن بیشتر بخوانید »