مهدویان

حجازی: میان بازیگران حاضر در جشنواره و مردم خط کشی نکنید

حجازی: میان بازیگران حاضر در جشنواره و مردم خط کشی نکنید



نشست خبری فیلم «کت چرمی» با حضوراصحاب رسانه و عوامل این فیلم در سینمای رسانه (پردیس سینمایی ملت) برگزار شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، نشست خبری فیلم سینمایی «کت چرمی» روز یکشنبه ۱۶ بهمن در سانس دوم از پنجمین روز چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر برای اصحاب رسانه و جامعه منتقدان در سینمای رسانه (پردیس سینمایی ملت) با حضور عوامل فیلم برگزار شد.

در نشست خبری فیلم سینمایی «کت چرمی»، حسین میرزامحمدی (کارگردان)، کامران حجازی (تهیه‌کننده)، سارا حاتمی (بازیگر)، مسعود هاشمی نژاد (نویسنده)، آرمان فیاض (مدیر فیلمبرداری) حضور دارند.

کامران حجازی تهیه کننده در ابتدا بیان کرد: ضمن همدردی با مردم عزیز ایران و مردم شریف خوی باید بگویم این تیم به نمایندگی از کل تیم سازنده کت چرمی در اینجا حضور دارند.

حسین میرزامحمدی کارگردان اثر نیز در سخنانی درباره دلیل ساخت این فیلم اظهار کرد: سال ۹۹ من فیلم کوتاهی داشتم که موضوع آن به پسربچه های بدسرپرست و بی سرپرست می پرداخت و در ادامه مستند خارج از محدوده را ساختم رگه های کت چرمی از آنجا شکل گرفت. من با نویسنده سه فیلم کوتاه دیگر هم کار کردیم و ماحصل آنها به این کار بدل شد.

وی اضافه کرد: من در فیلم کوتاه هم که کار می کردم روایتگری و قصه گویی برایم مهم بود و تلاش داشتم تصویر را در درام مورد نظرم شکل دهم. نمی شود گفت ما به ازا ندارد و همه تحقیقات ما را در برمی گیرد.

وی درباره انتخاب جواد عزتی و اینکه چقدر نقش او از فیلم خورشید مجیدی گرفته شده است توضیح داد: زمانی که ما به چنین فیلمی پرداختیم یعنی سال ۹۹ فیلم خورشید ساخته نشده بود و جواد عزتی گزینه اول ما بود.

هاشمی نژاد نویسنده در توضیحاتی از فیلم بیان کرد: تصمیم داشتیم قصه ای اجتماعی را برپایه عکس العمل ها بسازیم. عقیده من این است که فیلم درباره اندوه عیسی و مسائل اجتماعی است. باند مواد مخدر در فیلم بال هایی است که فیلم ما را کامل می کند وگرنه فیلم بیشتر درباره اندوه عیسی برای از دست دادن دخترش است. او قهرمان بزن بهادری نیست مثل خیلی از کلیشه ها بلکه قهرمانی مثل خیلی از افراد جامعه است که عمل قهرمانانه انجام می دهد.

سارا حاتمی بازیگر نیز درباره همکاری با این فیلم عنوان کرد: اولین تجربه بازیگری من سریال زخم کاری بود و این دومین تجربه کاری من است.

وی درباره رسیدن به نقش گفت: ما در پیش تولید تمرین های مختلفی داشتیم تا باورپذیر نقش شکل بگیرد. به کمپ های ترک اعتیاد می رفتیم. پرس و جو کردیم و تحقیقات مختلفی داشتیم.

کارگردان درباره انتخاب بازیگران تصریح کرد: ما جلسات مختلفی با تهیه کننده و نویسنده برای بازیگران داشتیم. وقتی مشغول نگارش فیلمنامه بودیم ناخودآگاه برخی بازیگران را تصور کردیم و اکثر نقش ها را با همان انتخاب اول سراغشان رفتیم. جواد عزتی هم برای من فراتر از یک بازیگر است و مثل برادر کنار من بود خیلی در این مسیر کمک کرد.

هاشمی نژاد درباره الگوی سفر قهرمان در این فیلم اظهار کرد: قهرمان نوآر قهرمانی است که یا به دنبال عدالت است یا انتقام و در مسیر او موانعی هم وجود دارد که جزو ویژگی های ژانری چنین فیلم هایی است بنابراین داستان های فرعی فیلم هم جزو قواعد ژانر بود.

تهیه کننده در پاسخ به سوالی درباره شباهت جواد عزتی در این فیلم با کاراکتر مرد بازنده گفت: به نظرم هیچ شباهتی ندارند و متفاوت هستند. شاید فضای قصه شبیه باشد ولی آقای عزتی بسیار متفاوت است آنجا نقش مرد ۶۰ ساله را دارد و اینجا ۴۵ ساله است.

وی درباره اینکه این فیلم رپورتاژی برای بهزیستی شده بود گفت: دغدغه ما آسیب های اجتماعی و مردم است. ما از بهزیستی کمک نخواستیم و آنها هم کمک نکردند ولی هر موضوعی درباره جایی یا نهادی ساخته می شود دلیل نیست که آنها کمک کرده باشند.

حاتمی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره نقش خود گفت: آقای عزتی برای رسیدن به نقش خیلی به من کمک کرد.

حجازی در ادامه درباره نقش مبارز در فیلم عنوان کرد: من در پروژه مرد بازنده هم تلاش کردم در فیلمم چشم بیداری وجود داشته باشد که درنهایت ماجرا حل شود. من به فساد سیستماتیک اعتقاد ندارم. ما قصه را مطرح کردیم قهرمان مسأله را حل کرده و به سمت روشنی رفته است.

کارگردان درباره شباهت قهرمان فیلم با قهرمان های مسعود کیمیایی توضیح داد: کیمیایی بسیار استاد محترم است ولی من وامداری از او نداشتم فیلم های ایشان را دیدم ولی قهرمان ما با قهرمان هایی که آقای کیمیایی می سازند فاصله دارد.

کارگردان درباره شباهت اثر با مرد بازنده گفت: ایده این فیلم قبل از ساخت مرد بازنده شکل گرفت و من قبل از مرد بازنده با آقای حجازی گفتگو می کردم.

آرمان فیاض درباره همکاری با فیلم عنوان کرد: فیلمنامه را مطالعه کردم و به تدریج با کارگردان و کارهای او آشنا شدم. برای من چالش جالبی بودم چون تا به حال فیلمی به این اندازه روایتگر کار نکرده بودم. تمرکز فیلم در روایت بود و سخت است هم روایت کنید هم زیبا باشید و هم صاحب لحن بصری.

کارگردان در پاسخ به حضور مهدویان در فیلم عنوان کرد: روحیه ای در پروژه ما وجود دارد که هرکسی که به تیم ما اضافه شد برای ما آورده ای داشت. مهدویان شاید زبان روایتگری و تصویری اش با فیلم من متفاوت باشد اما به شدت نکته های درستی را در زمان فیلمبرداری و در مرحله تدوین به ما گفت. او سینما را می شناسد و من حتما می خواستم از کمکش استفاده کنم و در پست پروداکشن ایده های خوبی داد.

نویسنده درباره محافظه کاری فیلم و شباهت با کارهای مهدویان گفت: اینکه شباهتی با فیلم و آثار مهدویان دیده شود برای ما مسرت بخش است او ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز یک و دو را ساخته است که در تاریخ سینما ماندگار است. با این حال به نظرم از حیث شباهت، کار ما با کارهای او متفاوت است. در مرد بازنده درام سیاسی است و اینجا سفر درونی و درون مایه اجتماعی است.

نویسنده درباره استفاده از برخی از کلیشه ها گفت: ما پرهیز کردیم که روی برخی نکات مانور دهیم. هدف ما از برخی اتفاقات برانگیختن احساسات نبود و این حتی می تواند به نوعی ضدکلیشه هم باشد.

تهیه کننده درباره اینکه چالشی برای دریافت پروانه ساخت داشته است یا خیر گفت: پروسه پروانه ساخت ما طولانی شد چون موضوعات این چنینی دستخوش تغییرات می شود و شاید در چنین مواردی فیلمنامه اولیه را نتوان ساخت. پروسه ای که طی کردیم اما اینگونه نبود که از چیزی که می خواستیم صرف نظر کنیم. یک تعامل دو طرفه بین ما و شورای پروانه ساخت وجود داشت. اینکه بگوییم فیلمی برای دریافت پروانه ساخت چالش ندارد شاید درست نباشد اما مهم تعاملی است که بین گروه ما و شورا شکل گرفت و در نهایت فیلم ساخته شد.

تهیه کننده فیلم در پایان در پاسخ به سوالی برای بیان علت عدم حضور همه بازیگران در نشست خبری گفت: ما به دموکراسی معتقدیم و برخی بازیگران به دلایلی در این مکان حاضر نشدند اما این دلیل بر خط کشی میان آن‌ها و مردم نیست و همه بازیگرانی که در این دوره جشنواره حضور دارند به سینما کمک کرده‌اند.

پایان پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حجازی: میان بازیگران حاضر در جشنواره و مردم خط کشی نکنید بیشتر بخوانید »

آیا سانسور سکانس غیراخلاقی «زخم کاری» ضروری بود؟

آیا سانسور سکانس غیراخلاقی «زخم کاری» ضروری بود؟


سرویس فرهنگ و هنر مشرق پس از حواشی اخیر سازمان سینمایی و برخی اصلاحیه‌های وارده ساترا به سریال «زخم‌کاری» (محمدحسین مهدویان) کارگردان سریال متن اعتراضی تفصیلی را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده که هر سطر از آن بشدت قابل تحلیل است و متاسفانه رسانه‌های بسیاری بدون بررسی محتوا و تماشای آخرین ساخته مهدویان اقدام به انتشار گسترده آن کرده‌اند.

در بخشی از این بیانیه  می‌خوانیم:

نمی‌دانم چه داوری‌ای خواهید داشت و متن پیش رو را چه‌گونه تحلیل خواهید کرد. اما من دل‌سوزانه و در نهایت مسوولیت‌پذیری نسبت به مخاطبان پرشمار سریال زخم کاری و تمامی محصولات فرهنگی و هنری اعلام می‌کنم در هفته‌های گذشته با رویکردی سازنده و مبتنی بر تعامل به سانسورهای عموما غیرمنطقی و غیرعرفی ساز و کار سانسور صدا و سیما و زیر مجموعه‌ی آن یعنی ساترا تن دادم تا اختلالی در روند پخش سریال پیش نیاید و انتظار هفته‌گی شما را برای تماشای قسمت‌های جدید ارج نهاده باشم. تعاملی که من و همه هم‌حرفه‌ای‌هایم همیشه از سر جبر و ناچاری و نه از سر رضایت به آن تن داده‌ایم تا بتوانیم آثارمان را در مملکت عزیزمان و برای مردم نازنین خودمان به نمایش درآوریم. ولی این‌بار سطح سخت‌گیری‌ها به جایی رسیده که از حد طاقت و تحمل من خارج شده است.

وزارت ارشاد بر اساس یک اشتباه تاکتیکی به کتاب «بیست زخم‌کاری» محمود حسینی‌زاد مجوز اعطا کرد و پس از اعطای مجوز از تائید این کتاب پشیمان شد. لذا دستور به عدم چاپ مجدد کتاب داد.   سازندگان زخم‌کاری نتوانستند مجوز ساخت این سریال را از سازمان سینمایی  تغییر مناسبتی نظارت، از وزارت ارشاد به ساترا مجوز ساخت این سریال را از ساترا دریافت کردند.

بیشتر بخوانید:

انتقام از دهه‌ ۶۰ به سبک «چریک» های کافه‌نشین

حالا ساترا همان مرجعی که پروانه ساخت اعطا کرده، به سریال اصلاحیه نمایشی می‌دهد.   با علم به این موضوع عبارت‌ “سانسورهای عموما غیرمنطقی و غیرعرفی”   از سوی مهدویان معنا پیدا نمی‌کند. وزارت ارشاد به فیلم «شیشلیک» اصلاحیه‌های فراوانی وارد دانست و نسخه مثله شده آن در جشنواره به نمایش درآمد، آیا مهدویان آنقدر جسارت داشت که در رابطه با آن فیلم بیانیه بنویسید؟ به هر حال حساسیت فعلی ساترا در ارائه پروانه نمایش به سریال زخم‌کاری، علی الخصوص  قسمت ششم قابل تقدیر است و حمله مهدویان به ساترا، به بهانه ممیزی‌ سریال پذیرفتنی نیست. با توجه به آنچه در شمال کشور حین فیلمبرداری یک اثر ایشان رخ داد و مجوزهای لازم ارائه نشده بود، مهدویان در گلستانی که برایش ساخته‌اند، تصور تافته جدابافته بودن را باور کرده است.

در ادامه مهدویان اشاره می‌کند:

در قسمت ششم سریال زخم کاری به نقطه‌ای رسیده‌ام که می‌بینم تن دادن به سانسورهای غیرعقلانی، غیرحرفه‌ای و دور از واقع‌بینی اجتماعی به وضوح موجب تاثیرات مخرب بر داستان و تضییع حقوق ما به عنوان سازنده و شما به عنوان مخاطب شده است. پس اجازه بدهید در قسمت‌های پیش رو در صورت ادامه‌ی این رفتار، میان حق مسلم شما برای تماشای سروقت قسمت جدید و احقاق حق‌ دیگرتان که تماشای نسخه‌ای در شان‌ شماست، دومی را انتخاب کنم. قطعا می‌پذیرید که مسوولیت تضییع حق اول‌تان نه بر عهده‌ی ما که بر گرده‌ی آن‌هاست که از دایره‌ی منطق و عقل خارج شده‌اند و مسیر زور پیش گرفته‌اند. شاید به زودی سیاهه‌ی این سانسورها را برای داوری درست مردم و مدیران خردمند باقی‌مانده بر مسند منتشر کنم تا خودتان قضاوت کنید و تصویری واقعی از میزان رفتارهای تنگ‌نظرانه و سلیقه‌ای پیش روی‌تان داشته‌باشید.

نکته جالب اینجاست که در قسمت ششم زخم کاری مالک شخصی اصلی سریال به کیش می‌رود. مالک (با داشتن همسر و دو فرزند)   قبل از ازدواج با همسرش، سمیرا، عاشق منصوره ریزآبادی(هانیه توسلی) دختر نعمت ریزآبادی بوده است.

ریزآبادی پدرخوانده یک هولدینگ اقتصادی بزرگ، معشوقه‌ جوان خودش، سمیرا را به عقد مالک درمی‌آورد تا مالک از ازدواج با منصوره (دخترش) چشم پوشی کند. پس از قتل ریزآبادی توسط مالک و تصاحب اموال او، در قسمت ششم ریزآبادی برای احیای خاطرات گذشته‌اش، با معشوقه سابقش یعنی منصوره به کیش می‌رود. شب را با هم شام می‌خورند و سکانس پایانی کات می‌خورد به منصوره که خدمه هتل در حال پذیرایی از او هستند و قسمت ششم به پایان می‌رسد.

بیشتر بخوانید:

استفاده از ادبیات ۱۸+ در «زخم‌کاری» فیلیمو

ما در پایان سریال منصوره را تنها در تراس هتل می‌بینیم و مالک در آن حضور ندارد. “ارتش مجازی تطهیر کننده سریال‌های شبکه نمایش خانگی (مدائن) تصویر حضور مالک همراه با سمیرا را در تراس منتشر می‌کنند که از سریال حذف شده است و مالک در همان میزانسن تراس با پوشیدن حوله حمام روبروی منصور نشسته است. انتشار این عکس معنای قسمت‌های سانسور شده را به مخاطب تفهیم می‌کند و جالب اینجاست یکی از نخستین رسانه‌هایی که این عکس را منتشر می‌کند، کانال تلگرامی شبکه من و تو است.

 آیا سانسور سکانس غیراخلاقی «زخم کاری» ضروری بود؟
مانور شبکه من و تو روی تصویری از سکانس حذف شده‌ای که بر رابطه نامشروع کاراکتر مالکی و منصور صحه می‌گذارد

مهدویان در برش دیگری از انتقادات یکسویه‌اش در صفحه اینستاگرام خود نوشت:

رفتاری که جراحت‌هایی سنگین و زخم‌هایی کاری بر پیکر فرهنگ و هنر این سرزمین وارد آورده است. با سیطره‌ی این نگاه سخت‌گیرانه مطمئن باشید بسیاری از سریال‌های سال‌های دور همین تلویزیون مثل در پناه تو و یا میوه‌ی ممنوعه دیگر قابلیت تولید و پخش نخواهند داشت. روی سخنم نه با صاحبان این نگاه که با مردم و مدیران فرهنگی دل‌سوزی‌است که هنوز روح مسوولیت در وجودشان زنده مانده است و به خردورزی و تدبیر باور دارند. عزیزان، آگاه باشید. دردمندانه و با نگرانی بسیار عرض می‌کنم. ما گرفتار مدیرانی شده‌ایم که چنان از درک واقعیات حاکم بر جامعه عاجزند که گویی بر چشم‌ها و گوش‌های‌شان مهر زده‌اند و نمی‌بینند آن‌چه ما می‌بینیم. به راستی شما در کدام جامعه زندگی می‌کنید و برای کدام مردم نسخه‌ می‌پیچید؟ اصلا جامعه و مردم را کنار بگذارید. آیا فرزندان خود را هم نمی‌بینید؟ بی‌چاره ما که مدیریت فرهنگ و هنرمان در سیطره‌ی بی‌تدبیری شماست.

با تدبیری صحیح همباشی اروتیک منصوره و مالک در سریال کمرنگ می‌شود. آیا کارگردان سکانس قبل از حضور در تراس را هم فیلمبرداری کرده‌ که چنین لب به چنین اعتراضی حماسی گشوده است؟

آیا با نمایش تصاویری از بودن مالک و منصوره پس از صرف شام  و حضور در هتل مشکل جراحت سنگین و زخم‌های کاری بر پیکر فرهنگ و هنر این سرزمین را حل خواهد شد؟ یعنی مشکل پیکره فرهنگی این سرزمین نمایش سکسوالیته رسمی و علنی است؟ برای مسئولی که اقدام به حذف این سکانس کرده باید مراسم بزرگداشت  برگزار کرد، چون نمایش آنچه مقصود مهدویان است، یعنی پایان اخلاق در صنعت نمایشی ایران.

مهدویان در این متن اشاره می‌کند که ما گرفتار مدیرانی شده‌ایم که از درک واقعیت حاکم بر جامعه عاجزند. پرسشی که با این کارگردان مطرح باید کرد این است واقعیت جامعه همین سکانسی است که رابطه جنسی مالکی و منصوره را در ناخودآگاه مخاطب تشدید می‌کند.

تائید بر عدم حذف چنین صحنه‌هایی ناخواسته یادآور برنامه‌ای با محتوای  «وان نایت استندOne night stand »  همباشی یک شبه است که در سایت آپارات ساخته و تولید شد و این بار این میزان سخت‌گیری مدیران ناظر بر این محتوا مصداق تدبیر برای حفظ اخلاق است.

بیشتر بخوانید:

ترویج «همخوابگی یک شبه» در یک سایت ایرانی+ فیلم

با این تفاسیر محتوای نمایشی تولید شده در فیلیمو و آپارات از مجموعه هولدینگ صباایده هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارد.

مهدویان در بخش دیگری از متن اینستاگرامی خود می‌نویسد:

نمی‌دانم خبر دارید یا مثل همیشه در خواب خوش بی‌خبری سیر می‌کنید. شنیده‌اید که چند پلتفرم بزرگ بین‌المللی از جمله نت‌فلیکس برای سرمایه‌گذاری روی طرح‌ها و ایده‌های فیلم‌سازان ایرانی ابراز تمایل کرده‌اند؟ تردید نکنید که به زودی زود پلتفرم‌های خارجی، مقصد هنرمندان خلاق ایرانی خواهند شد و نخبه‌های فرهنگی ما هم مثل نخبه‌های علمی و اقتصادی عرصه را خالی خواهند کرد. و چه تقارن آشنایی است که درست در روزگاری که با درخشش آثاری چون هم‌گناه، آقازاده، قورباغه، می‌خواهم زنده بمانم و ده‌ها محصول هنری دیگر، پلتفرم‌های نمایش خانگی وطنی پا می‌گیرند، ناگهان سر و کله‌ی مشتری‌های خارجی پیدا می‌شود و با پاسِ گلِ طلایی مدیران اشتباهی که بذر ناامیدی می‌کارند، نیروهای خلاق و هوشمند بخت خود را در بیرون مرزهای سرزمین اجدادی‌شان جستجو خواهند کرد.
به راستی چرا چنین می‌کنید؟ چرا با حق‌کشی، نخبگانی را که دل در گرو این آب و خاک پرگوهر و فرهنگ‌نواز دارند، چنین می‌تارانید؟ چرا با تنگ‌نظری و فشار آثار خلاق هنرمندان نجیب ایرانی را به پیکره‌هایی زخم‌خورده‌ و محتضر بدل می‌کنید که عقیم و بی‌اثر باشند تا بازارشان از سکه بیفتد؟ چه‌کسی از این رویه سود می‌برد؟ آثار هنرمندان دل‌سوز ایرانی را با انگ تلخ‌نگری و ولنگاری و تحلیل‌های اشتباه و نیت‌خوانی‌های ناصواب زمین‌گیر می‌کنید و به جای‌اش در صدا و سیمای‌تان سریال خانه‌ی پوشالی و فرار از زندان پخش می‌کنید. خوش‌به‌حال هنرمندان خارجی که حتا در تلویزیون ملی ما هم دست‌شان از هنرمندان داخلی بازتر است. آن‌ها برای نمایش زوال و تاریکی و ضد قهرمان‌های جذاب آزادند و ما دربند. فریاد که این مدیریت مستشارپسند و عاشق واردات در همه‌ی عرصه‌ها امان ما را بریده است. به خدا که شما نه از ما مسلمان‌تر هستید و نه برای مردم و جامعه‌مان دل‌سوزتر. نمی‌دانم به چه معتقدید اما به همان چیز قسم‌تان می‌دهم که لااقل برای مدت کوتاهی دست‌تان را بردارید و بگذارید کمی نفس بکشیم. شاید بتوانیم در این روزگار دشوار، به اندازه یک سریال، یک فیلم یا یک موسیقی زیبا برای دقایقی هم که شده مردم‌مان را به خوشی در آغوش بگیریم و شعله‌ی امید را در دل جوانان این خاک زنده نگه داریم.
 

 مهدویان دست به یک تهدید می‌زند که نخبه‌های فرهنگی مثل نخبه‌های علمی و اقتصادی عرصه را خالی خواهند کرد و به زودی با پلت‌فرم‌های خارجی همکاری خواهند کرد. استفاده از گل ‌واژه نخبه در میان اهالی سینما و آثار نمایشی شکل کاربردی نخواهد داشت. پرفروشترین سریال‌های شبکه نمایش خانگی با الگوبرداری از سریال‌های ترکی و کلمبیایی مبتنی بر روابط مثلثی و ذوزنقه‌ای ساخته می‌شود و سازندگان این آثار در گذشته راننده تاکسی، آرایشگر سلمانی و دارنده یک بوتیک بوده‌اند، محمد حسین مهدویان دقیقا به کدام دسته از نخبگان اشاره دارد؟

اگر اشاره محمد حسین مهدویان از نخبگی، ساختن سریال با ضریب اروتیک است، غیروطنی‌های از این حیث دارنده طبقه نخبگان بیشتری هستند و به آرایشگر سابق، راننده تاکسی و دارنده بوتیک نیازی ندارند.

او در این بیانیه اشاره به پخش خانه پوشالی و فراز از زندان از شبکه‌های سیما  دارد و می‌نویسد خوش به حال هنرمندان خارجی. در سریال فرار از زندان روابط مثلثی و همباشی یک شبه نمی‌توان یافت. قهرمان این سریال در یک سیستم ظالم و جائر قربانی است و نبرد خیر و شر به زیبایی به تصویر کشیده شده و این زیبایی چنان عمق دارد که صدا و سیما نیاز از نمایش آن نمی‌تواند چشم‌پوشی کند. در سریال «خانه پوشالی» سیاستمدار آمریکایی و همسرش مرتکب بی‌اخلاقی‌های مکرری می‌شوند و مخاطب ذره‌ای با این بی‌اخلاقی نمی‌تواند همذات‌پنداری کند، اما مهدویان روابط غیراخلاقی مالکی و منصوره را زیبا تصویر می‌کند.

 آیا سانسور سکانس غیراخلاقی «زخم کاری» ضروری بود؟

 پس از «شیشلیک» انتقادات گروه‌های اصلاح‌طلب از مهدویان افزایش یافت و با زخم‌کاری به اوج رسید. زخم کاری  مغضوب هر دو جناح است، مبتنی بر ارزش‌هایی که بر اساس آن آثار نمایشی را قضاوت می‌کنند. پس سودای رفتن و همکاری با نت‌فلیکس یک بلوف یا یک تهدید است؟ چون هیچ جناحی طالب اثر مهدویان نیست!

دایره ولنگاری در تولیدات چنان است که فعالان و تولید کنندگان آثاری نظیر مهدویان باید به جامعه اخلاقی ایرانی فرصت نفس کشیدن بدهند و این نکته را فراموش نکنند، خانواده بزرگترین خط قرمز نت‌فلیکس و پلت‌فرم‌های خارجی است.

خانواده بزرگترین خط قرمز هالیوود، منبع تولید فیلم و سریال در جهان است اما زخم‌کاری، دل، قورباغه، هم‌گناه، گیسو چه نسبتی با حفظ شئونات خانواده دارد؟

رابطه تین‌ایجرها مثل رابطه مائده و میثم در هالیوود مشمول ممیزی خواهد شد. اغلب روابط تین‌ایجرها در آثار هالیوودی در سال‌های پایانی دبیرستان(اشاره به فرهنگ پرایم) رخ می‌دهد. ضمن اینکه برای کار کردن در پلت‌فرم‌های خارجی باید یک روزمه‌ای داشته باشید. از منظر پلت‌فرم‌های خارجی، دو فیلم ماجرای نیمروز و ایستاده در غبار  مردود است و با «شیشلیک» هم نمی‌توان از نت فلیکس و آمازون دلبری کرد، پس این امیدآفرینی بشدت واهی است.

نقد مفصل روزنامه سازندگی و اعتماد و خیل عظیم انتقادات رسانه‌های اصلاح طلب اثبات می‌کند که حتی گروه‌های همسوتر با کارگردان از محتوای زخم‌کاری خشنود نیستند. زمان تکرار می‌شود، مخلمباف نیمه نخست دهه شصت محبوب کیهان و رسانه‌های اصولگرا بود، این وضعیت برای مهدویان در نیمه دهه نود مصداق داشت، محبوب رسانه‌های انقلابی و ارزشی. پس از نوبت عاشقی، روزنامه  اطلاعات که ذات اصلاح‌طلبی دارد  از نوبت عاشقی مخملباف بشدت انتقاد کرد. «حمیدرضا زاهدی» مدیر مسئول یکی از روزنامه‌های اصلاح طلب دوم خرداد با عنوان «روزگار».

پس از «شیشلیک» انتقادات گروه‌های اصلاح‌طلب از مهدویان افزایش یافت و با زخم‌کاری به اوج رسید. زخم کاری  مغضوب هر دو جناح است، مبتنی بر ارزش‌هایی که بر اساس آن آثار نمایشی را قضاوت می‌کنند. پس سودای رفتن و همکاری با نت‌فلیکس یک بلوف یا یک تهدید است؟ چون هیچ جناحی طالب اثر مهدویان نیست!

بیشتر بخوانید:

مهدویانِ خوشحال، لم داده پشت دوربین، هر چه بسازد، دستمزد خوبی می‌گیرد

 مهدویان با نگارش این بیانیه نشان داد، نئومخملباف ۱۴۰۰ خواهد شد، اما مخملباف وقتی مهملبافت که در جشنواره‌های جهانی جوایز فراوانی کسب کرده بود و یک چهره بین‌المللی بود.   آن طیف از برندگان جشنواره‌های جهانی نظیر مخلمباف آیا توانستند درخشش‌ گذشته خود را در بیرون از ایران تکرار کنند و در نهایت ثمره مخملباف با کارنامه‌ای مفصل از دریافت جوایز خارجی چه شد؟ سکس و فلسفه. مهدویان با کدوم روزمه بین‌المللی چنین خط و نشانی را ترسیم می‌کند که با  پلتفرم‌های جهانی همکاری خواهد کرد؟

زخم کاری

انتقادات گروه‌های اصلاح‌طلب از مهدویان با شیشلیک افزایش و با زخم‌کاری به اوج رسید. زخم کاری مغضوب هر دو جناح است. پس سودای رفتن و همکاری با نت‌فلیکس یک بلوف یا یک تهدید است؟



منبع خبر

آیا سانسور سکانس غیراخلاقی «زخم کاری» ضروری بود؟ بیشتر بخوانید »