مهدی باکری

سردار پاکپور: دشمن در نقاط مختلف منطقه زیر ذره بین سپاه پاسداران قرار دارد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مراسم تکریم و معارفه فرمانده قرارگاه منطقه‌ای عاشورا عصر امروز یک شنبه با حضور جمعی از فرماندهان و مسئولین لشکری و کشوری در آمفی تئاتر سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی برگزار شد.

سردار محمد پاکپور در این مراسم به رشادت‌های رزمندگان در برهه‌های حساس اشاره کرد و یادآور شد: در هیچ جنگی غافلگیر نمی‌شویم و دشمن را در اقصی نقاط منطقه زیر نطر داریم.

سردار پاکپور افزود: چنانچه امنیت کشور مورد خطر قرار گیرد، بلافاصله پیشگیری می‌کنیم.

وی در ادامه اظهارات خود به توانمندی‌های قرارگاه منطقه‌ای عاشورا اشاره کرد و اظهار داشت: قرارگاه عاشورا و رده‌های زیرمجموعه آن در برخورد با دشمنان و عوامل آنان، با صلابت ایستاده و از کارنامه بسیار درخشانی برخوردار است.

تأمین امنیت داخلی مرهون تلاش رزمندگان نیروی زمینی سپاه است

در ابتدای مراسم، سردار خرّم جانشین قرارگاه منطقه‌ای عاشورا ضمن خیر مقدم به حاضرین جلسه، توضیح اجمالی از اقدامات قرارگاه و رده‌های سرزمینی ارائه نمود.

سردار خرّم اظهار داشت: مأموریت دفاعی کشور و بخش اصلی تأمین امنیت داخلی، مرهون و مدیون رزمندگان نیروی زمینی سپاه است.

شهید مهدی باکری نمونه بارز اخلاق و اسوه فرماندهی

قبل از سخنرانی سردار پاکپور، حجت‌الاسلام والمسلمین آل‌هاشم نماینده ولی‌فقیه در آذربایجان‌شرقی و امام جمعه تبریز ضمن تبریک ایام دهه ولایت، شهید والامقام آقا مهدی باکری را نمونه بارز اخلاق و اسوه فرماندهی یاد کرد و خاطرنشان ساخت: سرافرازی انقلاب اسلامی ایران را مدیون خون شهدا و دلاوری‌های آن مردان بزرگ می‌دانیم.

گفتنی است طی این مراسم، سردار بابازاده با حکم فرمانده کل سپاه پاسداران به عنوان فرمانده قرارگاه منطقه‌ای عاشورا منصوب شد و از زحمات و مدیریت سردار اصانلو تقدیر به عمل آمد.

منبع: مهر



منبع خبر

سردار پاکپور: دشمن در نقاط مختلف منطقه زیر ذره بین سپاه پاسداران قرار دارد بیشتر بخوانید »

شوخی «حاج قاسم» با فرماندهی که یک ساعت بعد شهید شد

شوخی «حاج قاسم» با فرماندهی که یک ساعت بعد شهید شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حسن از بچه‌های ساده و بی‌سر و صدای تبریزی بود اما در سرش فکرهای بزرگی بود. او از روزهای ابتدای جنگ به جبهه آمده بود و دیدن وضعیت تسلیحاتی رزمندگان ایرانی در مقابل ارتش بعث همواره او را در فکر فرو می‌برد که چطور می‌شود کاری کرد؟ روش جنگیدن تنها با اسلحه‌های انفرادی مثل ژ-۳ که برای صد سال پیش بود در چنین جنگی نمی‌توانست کاری از پیش ببرد.

تا اینکه عملیات ثامن‌الائمه (ع) انجام شد و طی حصر آبادان شکست. علاوه بر شکستن محاصره این شهر غنائمی به دست آمد که بسیار می‌توانست برای رزمندگان ما گره‌گشایی کند. یکی از این غنیمت ها آتش‌بار توپخانه ۱۵۵ م. م کششی بود در شمال آبادان بین دارخوین و پل مارد توسط دشمن مستقر شده بود. گرفتن چنین غنیمتی در دل افرادی مثل حسن که قدر توپ را در آن شرایط بهتر از هر کسی درک می‌کردند، نور امیدی روشن کرد. آنها بلافاصله قسمت‌های آسیب دیده این آتش‌بار توپخانه را تعمیر کردند و از غنایم به دست آمده علیه دشمن بعثی به کار گرفتند.

تازه شیرینی این اتفاق در دهان رزمندگان مزه کرده بود که درست سه ماه بعد در عملیات فتح بستان نیز مجدداً یک گردان توپخانه ۱۳۰ م. م و یک آتش‌بار ۱۰۵ م. م پرتغالی از ارتش عراق، از سوی رزمندگان تیپ ۱۴ امام حسین (ع) اصفهان به غنیمت گرفته شد.

این دو اتفاق فرماندهان سپه را بر آن داشت تا واحد توپخانه سپاه را راه‌اندازی کرده و با به دست آوردن چنین غنایمی برنامه‌ریزی درست در جهت بهتر استفاده شدن آنها صورت گیرد. البته راه‌اندازی چنین واحدی کار آسانی نبود و باید کسانی انتخاب می‌شدند که از تبحر و تخصص خاصی بهره می‌بردند.

شهید حسن شفیع زاده(نفر اول از سمت راست تصویر) و شهید مهدی باکری در کنار چند رزمنده

در همان ایام بود که با پایان یافتن عملیات فتح المبین، علاوه بر پانزده هزار اسیر و سایر غنائم، ۱۶۵  عراده، انواع توپ‌های مدرن و دوربرد و متوسط به همراه همه تجهیزات لازم و توپکش و مهمات‌بر و … و حتی خدمه و متخصصان آن‌ها به دست رزمندگان اسلام به غنیمت گرفته شد. حالا توپ و توپچی و توپخانه دشمن یکجا به دست رزمندگان افتاده بود.

حسن طهرانی مقدم که از همان روزها استفاده از کوچکترین فرصت را از دست نمی‌داد با مشورت افرادی چون حسن شفیع‌زاده تصمیم گرفتند هر چه سریع‌تر واحد توپخانه را راه‌اندازی کنند. طهرانی مقدم می‌دانست حسن بهتر از خیلی‌های دیگر قدر چنین غنایمی را می‌داند زیرا از روزهای اول جنگ با یک خمپاره‌انداز و روزی سه گلوله سهمیه و در شرایط بسیار سخت و فشارهای دشمن در جبهه آبادان با عراقی‌ها جنگیده بود و می‌دانست توپخانه چه دُر گران‌بهایی محسوب می‌شود.

«حسن خاطره حضور در آبادان کنار شهید باکری را فراموش نکرده بود. آنجا که در جبهه فیاضیه، مهدی شده بود خمپاره‌انداز و او دیده‌بانی می‌کرد و گرا می‌داد. همان روزهایی که آبادان محاصره بود و روزی سه تا گلوله‌ خمپاره‌ صدوبیست هم بیشتر سهمیه نداشتند تا از مواضع خود دفاع کنند! برای همین به ناچار این قدر می‌رفتند جلو تا مطمئن شوند گلوله‌هایشان به هدف می‌خورد. در همان روزها بود یک بار شفیع‌زاده با بی‌سیم به مهدی گفته بوده یه هدف خوب دارم. گلوله بده اما مهدی گفته بود: سه تامون رو زدیم. سهمیه امروزمون تمومه!»

با دادن طرح تشکیل توپخانه، رحیم صفوی که فرمانده عملیات سپاه بود بلافاصله موافقت کرد و شهید طهرانی‌مقدم شد مأمور انجام آن. طهرانی مقدم حسن را صدا زد و ماجرا را با او درمیان گذاشت و آنها پا به پای هم دویدند تا این توپخانه تاسیس شود. وقتی خبر این اتفاق به گوش دشمن رسید، تجسم آنچه به گوششان خورده بود غیرقابل‌ تصور بود. نکته مهم‌تر اینکه ۹۰ درصد توپ‌های غنیمتی سالم و حتی بسیاری از آن‌ها آغشته به گریس کارخانه سازنده بودند.

سال ۶۲ وقتی به حسن طهرانی مقدم ماموریت داده شد تا یگان موشکی را در سپاه راه اندازی کند او حسن شفیع زاده را به فرماندهی توپاخنه سپاه منصوب کرد. همه این اقدامات مهم در حالی بود که کسی این جوانان را حتی به اسم نمی‌شناخت.

شوخی «حاج قاسم» با فرماندهی که یک ساعت بعد شهید شد

شهید حسن شفیع زاده(نفر اول از سمت راست تصویر) در کنار شهید حسن طهرانی مقدم و سردار حاجی زاده

حسن کسی بود که به قول سردار حاجی زاده اگر قرار بود مسیری را دو ساعته برود با یک ماشین معمولی می‌آمد و ۴ ساعت طول می‌کشید تا برسد زیرا در راه هر بسیجی را که می‌دید سوار می‌کرد و می‌رساند بدون اینکه حتی یک نفر آنها بدانند کسی که رانندگی می‌کند فرمانده توپخانه سپاه است. حسن گمنامی و  بی سر و صدا کار کردن را دوست داشت.

سردار چارباغی از شاگردان حسن شفیع‌زاده که خود اکنون فرماندهی توپخانه سپاه را بر عهده دارد خاطره‌ای از تبحر فرمانده خود را اینگونه روایت می‌کند: «فرمانده وقت سپاه به او گفته بود که بسیجیان در دو سه روز اول عملیات باید پشت آتش توپخانه سنگر بگیرند چون ما آنجا خاکریز نداریم و باید با آتش توپخانه برایشان خاکریز ایجاد کنی تا بچه‌ها امن باشند تا بعد برویم و خاکریز بزنیم و شفیع‌زاده به خوبی این کار را کرد.

اینکه زیر دید آواکس آمریکا، ستون پنجم و هواپیمای دشمن این همه توپ را به منطقه ببری، طوری که دشمن متوجه نشود، هنر بزرگ شفیع‌زاده بود.

با لباس محلی، با تراکتور و نیسان و در قالب کارشناس سازمان آب برای شناسایی به منطق می‌رفتند و وقتی عملیات آغاز شد، مراکز مهندسی در حال ایجاد مواضع توپخانه بودند و توپ‌ها هم همزمان شروع به شلیک کردند و در کنار این، مقادیر زیادی از مهمات را بدون اینکه دشمن متوجه شود، به مناطق می‌بردند.»

شوخی «حاج قاسم» با فرماندهی که یک ساعت بعد شهید شد

شهید حسن شفیع زاده(نفر اول از سمت چپ تصویر)

این‌ها همه در حالی بود که حسن شفیع‌زاده علی رغم اینکه پاسدار بود اما هیچ‌گاه لباس بسیجی را از تن در نمی‌آورد و هر کجا کار سخت‌تری بود، شفیع‌زاده جزو اولین کسانی بود که خود را می‌رساند و کارش که تمام می‌شد آرام بر می‌گشت.

حاج قاسم سلیمانی که خود یکی از اسطوره‌های بی بدیل دفاع مقدس و از پاسداران بلند مرتبه است، با افتخار به دوستی با شهید حسن شفیع‌زاده، خاطره‌ای از او یک ساعت پیش از شهادتش روایت می‌کند: «در مورد برخورد شهید شفیع‌ زاده با من در جلسات عرض کنم، من با شهید شفیع‌زاده خیلی رفیق بودم و رفاقتی که با شهید شفیع‌زاده داشتم از بچه‌های دیگر بیشتر بود، ما معمولاً در جلسات کنار هم می‌نشستیم و با هم دیگر بیشتر شوخی می‌کردیم.

یادم است، در کربلای ۱۰ به همراه برادر عزیزمان سردار اسدی رفته بودیم برای تثبیت خط. چون شب گذشته عملیات بود، رفتیم به بچه‌ها سر بزنیم، یکی از بچه‌های بسیجی موجی شده بود، به حالت تعرضی به ما گفت که اینجا شاخ بز هم پیدا نمی‌شود، با آقای اسدی آمدیم برای خودمان یک سناریو درست کردیم، رفتیم پیش آقای شمخانی بعد پیش آقای شفیع‌ زاده. بین رزمنده‌ها ما همیشه من باب شوخی چیزهایی داشتیم، ایشان هم منتظر این نکته‌ها بود و جواب می‌ داد، شروع کردم به صحبت و شوخی کردن.

شوخی «حاج قاسم» با فرماندهی که یک ساعت بعد شهید شد

شهید حسن شفیع زاده در کنار شهید حسن طهرانی مقدم و سردار محمد باقری

تقریباً عملیات را در قالب یک فیلم آوردیم، وقتی که رسیدیم به موزیک، معمولاً در فیلم به ترتیب گفته می‌شود کارگردان چه کسی است، بازیگران و… بازیگران را خودمان معرفی کردیم، وقتی که رسیدیم به موزیک متن، گفتیم موزیک متن شفیع‌زاده. خدا رحمت کند، ۱۰ دقیقه حسن می‌خندید و می‌گفت بار دیگر بگو و شاید کمتر از یک ساعت قبل از شهادتش بود.

بعد ایشان از همان جا بلند شد و برای سر زدن به منطقه عملیاتی رفت پیش آقای محتاج که در ارتفاع قرارگاه تاکتیکی بود که همان جا توسط اصابت گلوله توپ به خودرویش شهید شد.»

سرانجام در ۸ اردیبهشت سال ۶۶ خودرو حسن شفیع‌زاده در منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ در شمال‌غرب (منطقه عمومی ماووت) مورد اصابت ترکش گلوله توپ دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید. پیکر پاک این شهید عزیز در گلزار شهدای تبریز به خاک سپرده شد.

منبع: فارس



منبع خبر

شوخی «حاج قاسم» با فرماندهی که یک ساعت بعد شهید شد بیشتر بخوانید »

سرلشکر سلامی: انتقام از عاملان ترور شهید فخری‌زاده در دستور کار قرار گرفت

شهید حجازی هرگز لباس جهاد را از تن به در نکرد/ شادی صهیونیست‌ها بسیار زودگذر است/ شهید حجازی نقشه قدرت حزب‌الله برای شکست رژیم صهیونیستی را تکمیل کرد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه در مراسم تشییع پیکر پاک سردار شهید سید محمد حجازی جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه که در محل ستاد فرماندهی کل سپاه برگزار شد، اظهار داشت: سردار سرلشکر شهید سید محمد حسین زاده حجازی پس از بیش از ۴۰ سال مجاهدت پیوسته و حرکت در صراط مستقیم الهی و پس از تجربه میدان‌های سخت و اثرگذاری‌های تعیین کننده در بنای عظیم مقاومت اسلامی از جبهه‌های دفاع مقدس تا جبهه‌های مقاومت در شرق مدیترانه، به آرزوی بزرگ خود که معراج به عرش اعلی و روزی‌خواری نزد پروردگار بزرگ است، نائل آمد.

بیشتر بخوانید:

تلخ‌ترین خاطره سردار حجازی از زمان فرماندهی بسیج

وی افزود: سردار عزیز ما مشتاقانه به دیدار فرماندهان و رزمندگان شهید دوره‌های سخت جهاد و مقاومت پیوست و به عهد خویش با خدای بزرگ وفا کرد. سردار حجازی که در کلمات بسیار زیبا و دقیق و جامع رهبر عظیم‌الشأن انقلاب، شخصیتش به تصویر کشیده شد، امتدادی بود از شهیدان بزرگ دوران پرشکوه دفاع. او وارث اولیاء و صلحا و شهدای بزرگ است. او وارث و امتداد شهید بزرگ سپهبد و سپهسالار نبرد با استکبار، حاج قاسم سلیمانی است. او وارث شهید حاج احمد کاظمی است، وارث شهیدان حسن باقری، مهدی باکری، حسین خرازی، ردانی‌پور، همت و هزاران شهید دیگر است.

بیشتر بخوانید:

واکنش عضو “انصارالله” به عروج سردار حجازی

فرمانده کل سپاه با بیان اینکه شهید حجازی نمونه کاملی از شخصیت کسی است که نجابت و حیاء و ادب مردانه را در مکتب اسلام، تجسم می‌بخشید، عنوان کرد: او تندیس زنده تواضع، فروتنی، وقار، طمأنینه و آرامش و صدق نیت و صفای باطن و رخسار و سیمای نورانی بود. او کسی بود که دقیقا زاهد و عابد و راکع و ساجد و آمر به معروف و ناهی از منکر بود. مردی که هرگز لباس جهاد را از تن به در نکرد و منطق او منطق امیر مومنان بود که می‌گفت هرکسی لباس جهاد را از تن به در کند، خداوند بر او لباس ذلت خواهد پوشاند.

سرلشکر سلامی گفت: هرکس در جاذبه شخصیت سردار حجازی قرار می‌گرفت تحت تاثیر حسنه بودن اخلاقش مجذوب او می‌شد. جلوه‌های زیبای شخصیت این انسان وارسته و پارسا که هیچ تعلقی نه به میز، نه به مقام و نه به موقعیت داشت، از او الگویی ماندگار ساخته بود. زمان می‌برد تا کتاب شخصیت او خوانده شود.

وی با اشاره به دوره حضور سردار حجازی در فرماندهی نیروی مقاومت بسیج، اظهار داشت: او کسی بود که نهال‌های مقاومت را به مدت ده سال در سرزمین احساس و ایمان و باور ملت ایران کاشت و نیروی مقاومت بسیج محصول مجاهدت های ده ساله این فرمانده با تدبیر بود.

ببینید:

فیلم/ واکنش فرمانده سپاه به شادی صهیونیست‌ها از شهادت سردار حجازی

فرمانده کل سپاه با بیان اینکه افق‌های بلند جهاد شهید حجازی به مرزهای ایران ختم نشد، گفت: او به لبنان رفت و در آنجا به کمک سید مقاومت حضرت حجت‌الاسلام سید حسن نصرالله و فرزندان امت اسلام، حزب الله مقتدر شتافت و در آنجا نقشه قدرت حزب الله را برای شکست دادن قطعی صهیونیست ها تکمیل کرد.

سرلشکر سلامی ادامه داد: او به همراه برادران حزب الله شرایط را برای در هم شکستن رژیم پوسیده صهیونیستی فراهم کرد. صهیونیست‌ها او را در فهرست ترور خود قرار داده بودند و به دنبال موقعیتی بودند تا بتوانند بر این فرمانده بزرگ یورش ببرند.

وی با تاکید بر اینکه به ظاهر جایگزین کردن شخصیت های این چنین بسیار سخت است اما همیشه ما با امید به آینده روشن زندگی می‌کنیم، خاطرنشان کرد: آن زمان که استکبار، فرزند این امت حاج قاسم سلیمانی را در عراق به شهادت رساند، تصور قدرت‌های شیطانی این بود که مشعل مقاومت خاموش و بیرق آن به زمین می‌افتد. اما وقتی مردانی بزرگی همانند سردار قاآنی و سردار حجازی درفش مقاومت پرافتخار قاسم را در دست گرفتند، دوباره مستکبران پژمرده شدند. جریان مقاومت ادامه یافت و شکست ها روزافزون بر جبهه دشمن تحمیل و پیروزی دوباره خلق شد.

فرمانده کل سپاه گفت: امروز هم که پرچم از دست سردار حجازی جابجا می‌شود، باز هم به دست فرزند برومند دیگری از این امت اسلامی قرار می گیرد و راه ادامه دارد.

سرلشکر سلامی اظهار داشت: به صهیونیست ها هم می‌گوییم، شنیدم که شادمان‌اند. بله! وقتی امام را در کربلا شهید کردند، آل زیاد و آل مروان به فرح افتادند. اما به صهیونیست‌ها می‌گوییم این شادی شما بسیار زودگذر است. شما ناپدید خواهید شد به دست امتی که شما آنها را از سرزمینشان اخراج کرده‌اید.

وی خطاب به صهیونیست‌ها گفت: شاد نباشید، ما راه را ادامه می دهیم و هیچکس این جبهه را ترک نخواهد کرد و سنگرها همیشه پر است از مردانی که زرهشان پشت ندارد و شمشیرها در دست جوانان امت اسلام از نیام کشیده شده است و این راه تا پایان عمر همه شیاطین عالم که در مقابل اسلام ایستاده اند ادامه خواهد یافت.

منبع: فارس



منبع خبر

شهید حجازی هرگز لباس جهاد را از تن به در نکرد/ شادی صهیونیست‌ها بسیار زودگذر است/ شهید حجازی نقشه قدرت حزب‌الله برای شکست رژیم صهیونیستی را تکمیل کرد بیشتر بخوانید »

سپاه در این کشور چه می‌کند؟

۹۰ درصد سپاهی‌ها این‌طوری هستند!



سپاه پاسداران: توافق امارات و رژیم صهیونیستی حماقتی تاریخی و محکوم به شکست است

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حمید بناء, نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس در مطلبی نوشت:

مأمور تحقیق بعد از نیم‌ساعت سین جیم و پرس‌وجو دفترش را بست. آمده بود دربارۀ امیرعلی محمدیان اطلاعات کسب کند. موقع خداحافظی احساس کردم یک چیزی هنوز توی ذهنش مانده و دل دل می‌کند که بپرسد یا نپرسد. آخر سر با یک مکث طولانی سوال کرد: «امیرعلی چرا می‌خواد بیاد تو سپاه؟» بدون معطلی جواب دادم این پسر فقط دنبال شغل نیست؛ دوست داره کار و زندگی‌ش یه جوری باشه که بتونه بهتر و بیش‌تر یه دین و مردمش خدمت کنه.

موقع اعزام به سوریه صحت و صدق این پاسخ من دست‌کم به خودم ثابت شد. امیرعلی محل خدمتش را تغییر داد تا با اعزامش به منطقه موافقت بشه. وقتی خبر شهادتش در شهر پیچید گفتم خوش به حالش، می‌تونیم با همون لباس پاسداری دفنش کنیم اما حیف که پیکرش نیامد.

 ۹۰ درصد سپاهی‌ها این‌طوری هستند!
شهید جاویدالاثر مدافع حرم،  امیرعلی محمدیان

شهید محمدیان پرورش یافتۀ مکتب پاسداری بود. تربیت شدۀ مرام و مسلک حاج حسین خرازی که سال ۶۲ دم شهادت از خدا وقت گرفت برای ماندن و خدمت کردن. دانش‌آموخته سبک زندگی حاج ابراهیم همت که همه چیزش برای خدا بود. و دانشجوی کلاس درس حاج قاسم سلیمانی که ظرفیت‌های برون‌مرزی و فرامنطقه‌ای سپاه را به دنیا معرفی نمود. پاسدارها جانشان در می‌آید برای حفظ انقلاب و آرامش مردمشان. لاأقل نود و چند درصدشان این‌طوری هستند. یاد شهید شوشتری بخیر. همیشه لباس پاسداری اش را نشان می‌داد و می‌گفت مردم باید بفهمند که این لباس خدمته! دمش گرم … یک‌جوری خدمت کرد که اسم و رسمش تا ابد از دل و جان مردم وفادار و مهربان سیستان و بلوچستان بیرون نمی‌رود.

پاسدارها برای مردم جاده، نیروگاه، کارخانه و سد هم می‌سازند. مرزبانی می‌کنند. قدرت دفاعی کشور را افزایش می دهند. در حوزه‌های علم و  دانش و فناوری صاحب کرسی و جایگاه جهانی هستند. خون می‌دهند برای خونی نشدن چشم و دل هموطنانشان. در سال‌های اخبر صنعتگر هم شده‌اند. سیل و زلزله بیاید، قبل از همه برای کمک به آسیب‌دیده ها پای کار حاضر می‌شوند. در بلای عظیم بم، اگر حاج قاسم و حاج احمد نبودند امکان کمک‌رسانی به زنده مانده‌ها به این سادگی‌ها میسّر و فراهم نمی‌شد. این دو پاسدار خوش‌نام امکانات سپاه را به بم بردند برای هموار کردم مسیر امداد و نجات و اسکان مردم مصیبت زده. به‌گفته شاهدان ماجرا در آن‌ شب‌های تلخ خواب به چشم سلیمانی و کاظمی نیامد. درست مثل روزهای دفاع. خلاصه این‌که پاسدارها جانشان در می‌آید برای حفظ انقلاب و آرامش مردمشان.

فعالیت‌های سپاه پاسدارها از همان روزهای نخست انقلاب آغاز شد. این تشکیلات نوپا خیلی زود جای خودش را در ساختار حاکمیتی کشور پیدا کرد. در مقدمۀ قانون اساسی نام این نهاد ارزشی در کنار ارتش به این صورت آمده است: «در تشکیل و تجهیز نیروهای دفاعی کشور توجه بر آن است که ایمان و مکتب، اساس و ضابطه باشد، بدین جهت ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب در انطباق با هدف فوق شکل داده می‌شوند و نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه با رسالت مکتبی یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان را نیز عهده‌دار خواهند بود». علاوه بر این تأکید قاطع و پرمغز، اصل یکصدوپنجاهم قانون حدود وظایف سپاه را این‌گونه مشخص می‌کند: «سپاه‏ پاسداران‏ انقلاب‏ اسلامی‏ که‏ در نخستین‏ روزهای پیروزی‏ این‏ انقلاب‏ تشکیل‏ شد، برای‏ ادامه‏ نقش‏ خود در نگهبانی‏ از انقلاب‏ و دستاوردهای‏ آن‏ پابرجا می‏ماند.» شاید برای جوان‌ها جالب باشد که یک برهه‌ای سپاه وزارتخانه هم داشت؛ با وظیفۀ پشتیبانی لجستیکی و اداری از سپاه پاسداران.

در دوران دفاع مقدس پاسدارها عملیات‌های بزرگی را طراحی و اجرا کردند. از فتح‌المبین و بیت‌المقدس گرفته تا خیبر و والفجر هشت و کربلای پنج. بیش از چهل و یک هزار پاسدار هم در ایام جنگ به شهادت رسیدند. تاریخ و فرهنگ دفاع‌مقدس با نام فرماندهان بزرگ سپاه گرده خورده است. با نام شهدای عزیزی هم‌چون حسن باقری، احمد متوسلیان، کاظم رستگار، مهدی زین الدین، مهدی باکری، محمود کاوه، عبدالحسین برونسی، احمد کاظمی، علی چیت سازیان، حسین بصیر، محسن وزوایی و بزرگمرد آن روزها شهید محمد بروجردی. این آخری یکی از مهم‌ترین عوامل جلب اعتماد مردم شهرهای کردنشین بود. بروجردی با اخلاص، صفا، تیزبینی و هوشمندی خاص خودش، کاری کرد که مردم شمال‌غرب کشور دوست و دشنمشان را بشناسند. حاج محمد آقا بروجردی تکرار شدنی نیست.

تفکر و مشی پاسداری در دهۀ نود جوان‌های جنگ ندیده را به وسط معرکه کشاند. کپی برابر اصل! عیناً مثل همان چیزی که در دهۀ شصت دیده بودیم. اینجا هم چشم نوعروسی برای همیشه به در ماند تا داماد خودش را به مراسم ازدواج برساند. مادری وضو گرفت و پسرش را از زیر قرآن به مقتل فرستاد. پدری از غصۀ پسر دق کرد. مرد جوانی موقع رفتن چشمش را به روی ناز دخترکانش بست. آن یکی مفقودالأثر شد و …

پاسداری از اسلام درس عاشورا و قیام حضرت امام حسین علیه السلام است. دقیقاً همان چیزی که اسلام را زنده نگه‌داشته و خواهد داشت. سپاه علاوه بر آب و خاک باید از اعتقاد و اعتماد و امنیت مردم هم پاسداری کند. چه در حوزۀ جنگ نرم و نبرد فرهنگی و جبهۀ رسانه‌ای و چه در میادین سخت نظامی. با این وصف تعجبی ندارد که گاه و بی‌گاه دشمن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را با تکنیک‌های پیچیده و مدرن عملیات روانی تخریب کند.

حرف آخر اینکه پاسداری یک حرفه و شغل نیست؛ عشق و باور و این چیزها هم نیست! پاسداری از انقلاب اسلامی، تکلیفی است برای زمینه‌سازی ظهور اگر قدرش را بدانند و بدانیم.

 ۹۰ درصد سپاهی‌ها این‌طوری هستند!
شهید جاویدالاثر مدافع حرم،  امیرعلی محمدیان



منبع خبر

۹۰ درصد سپاهی‌ها این‌طوری هستند! بیشتر بخوانید »