مهران

معاون امنیتی وزیر کشور: نگرانی برای امنیت مرزها در اربعین نداریم

معاون امنیتی وزیر کشور: نگرانی برای امنیت مرزها در اربعین نداریم



رئیس ستاد مرکزی اربعین حسینی گفت: امنیت قابل قبولی در تمامی نقاط مرزی برقرار شده است، از این جهت هیچ‌گونه نگرانی در خصوص امنیت زائران در مرزهای کشور وجود ندارد.

  • هتل تارا مشهد

به گزارش مجاهدت از مشرق از وزارت کشور، علی‌اکبر پورجمشیدیان در پایان جلسه ستاد مرکزی اربعین با حضور نمایندگان همه دستگاه‌ها، ضمن تسلیت ایام شهادت امام حسین(ع)، یاران وفادارش و حضرت امام سجاد(ع)، گفت: با توجه به نزدیک شدن به ایام اربعین حسینی و آغاز سفرهای زیارتی از ابتدای ماه صفر، دستگاه‌ها به‌ویژه کمیته‌ها و مسئولان استان‌های مرزی باید با جدیت بیشتری فعالیت‌های خود را پیگیری کنند.

وی افزود: استانداران مرزی در روزهای اخیر جلسات مشترکی با استانداران مرزی عراق برگزار کرده‌اند و در موضوعات مرتبط با اربعین و امنیت مرزها، هماهنگی‌های خوبی شکل گرفته است.

رئیس ستاد مرکزی اربعین حسینی با بیان اینکه یکی از موضوعات مهمی که در این جلسه به‌صورت جدی مورد بررسی قرار گرفت، حمل‌ونقل زائران اربعین حسینی بود، اظهار کرد: بخش زیادی از مردم برای حضور در این مراسم معنوی از وسایل نقلیه شخصی خود استفاده می‌کنند و این موضوع نیازمند برنامه‌ریزی دقیق‌تری است.

پورجمشیدیان تاکید کرد: با هماهنگی وزارت راه و شهرسازی و کمیته حمل‌ونقل ستاد اربعین، تلاش داریم بخشی قابل توجه از ظرفیت شرکت‌های حمل‌ونقل داخلی را در اختیار زائران قرار دهیم تا ناوگان حمل‌ونقل داخل کشور نیز آسیب نبیند.

وی گفت: پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که ظرفیت فعلی ناوگان حمل‌ونقل جوابگوی کامل نیازها نخواهد بود، از این‌رو برنامه‌ریزی کرده‌ایم که بین دو تا سه هزار دستگاه اتوبوس از ظرفیت دستگاه‌های دولتی، نیروهای مسلح و شرکت‌های مرتبط برای ایام اربعین تأمین شود.

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور افزود: علاوه بر اتوبوس، از ظرفیت وسایل نقلیه سواری، مینی‌بوس و ون نیز استفاده خواهیم کرد و برخی شرکت‌ها آمادگی خود را در این خصوص اعلام کرده‌اند.

پورجمشیدیان ابراز امیدواری کرد: امسال با هماهنگی بیشتر دستگاه‌ها، مشکلات در زمینه حمل‌ونقل زائران اربعین کمتر شود و با همراهی کامل وزارت راه و شهرسازی، بتوانیم سفر زائران را تسهیل کنیم.

هیچ نگرانی در حوزه امنیت اربعین وجود ندارد

وی با تأکید بر امنیت مرزهای کشور، گفت: مرزهای جمهوری اسلامی ایران، با توجه به مسئولیتی که بنده نیز در حوزه امنیت مرزها دارم، همچنان یکی از امن‌ترین مرزهای منطقه به شمار می‌رود. نیروهای مسلح ما اعم از ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فراجا و مرزبانان عزیز، با اقتدار کامل در مرزها حضور دارند.

رئیس ستاد مرکزی اربعین حسینی اظهار کرد: در ایام منتهی به اربعین، این حضور با جدیت بیشتری دنبال می‌شود و امنیت قابل قبولی در تمامی نقاط مرزی برقرار شده است، از این جهت هیچ‌گونه نگرانی در خصوص امنیت زائران در مرزهای کشور وجود ندارد.

تلاش برای تمرکززدایی از مرز مهران با کمک رسانه‌ها و مردم

پورجمشیدیان گفت: بر اساس آمار سال گذشته، بین ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تا ۴ میلیون زائر در ایام اربعین حضور داشتند و پیش‌بینی ما این است که امسال این عدد با افزایش همراه باشد.

وی افزود: استانداران استان‌های مرزی در تلاش هستند تا شرایط را برای تردد آسان و آرام مردم فراهم کنند، اما یکی از چالش‌های جدی، تمرکز بیش از حد زائران در مرز مهران است.

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور با بیان اینکه در تلاش هستیم با کمک رسانه‌ها و همکاری مردم، سایر مرزها همچون چذابه، خسروی، باشماق و تمرچین نیز فعال‌تر شوند، اظهار کرد: بخصوص در مرز خسروی شرایط بسیار خوبی فراهم شده و در حال مذاکره با طرف عراقی هستیم تا آن سوی مرز نیز آمادگی کامل برای پذیرش زائران ایجاد شود.

معاون امنیتی وزیر کشور: نگرانی برای امنیت مرزها در اربعین نداریم

آمادگی بیش از ۳۰۰۰ موکب مردمی در ایران و عراق

پورجمشیدیان گفت: طبق گزارش کمیته مردمی، ستاد عتبات و کمیته اسکان و تغذیه، بیش از ۳۰۰۰ موکب مردمی در داخل کشور و همچنین در کشور عراق آماده خدمت‌رسانی به زائران هستند. بخش اعظم خدمات اربعین، توسط همین مواکب مردمی انجام می‌شود. همچنین بخش قابل توجهی از مواکب عراقی نیز در ایام اربعین به زائران خدمت خواهند داد و ما قدردان زحمات آنان هستیم.

وی درباره هماهنگی با طرف عراقی نیز گفت: جلسات متعددی با مسئولان عراقی، از جمله وزیر کشور عراق و مسئولان اربعین برگزار و تفاهم‌های اولیه برای تسهیل انتقال تجهیزات مواکب ایرانی به کشور عراق انجام شده است. ظرف روزهای آینده جلسه‌ای دیگر با مقامات عراقی خواهیم داشت و امیدواریم بدون مشکل خاصی، تجهیزات مواکب منتقل شود.

رئیس ستاد مرکزی اربعین حسینی افزود: استانداران مرزی در روزهای اخیر جلسات مشترکی با استانداران مرزی عراق برگزار کرده‌اند و در موضوعات مرتبط با اربعین و امنیت مرزها، هماهنگی‌های خوبی شکل گرفته است.

پورجمشیدیان با اشاره به حمل‌ونقل زائران در کشور عراق، گفت: در کشور عراق ظرفیت‌های مناسبی در حوزه حمل‌ونقل ایجاد شده است و پیش‌بینی ما این است که نیازی به ارسال وسایل نقلیه از طرف ایران نباشد. در صورتی که نیاز به کمک باشد، حتماً هماهنگی‌های لازم صورت خواهد گرفت.

وی همچنین از همکاری بانک مرکزی برای تسهیل تأمین ارز زائران خبر داد و گفت: جزئیات این موضوع در جلسه‌ای تخصصی بررسی خواهد شد.

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور و رئیس ستاد مرکزی اربعین حسینی گفت: اتباع مجاز همچون سایر هموطنان می‌توانند در مراسم اربعین ثبت‌نام کنند و به زیارت مشرف شوند. در بحث بیمه و سایر خدمات نیز این افراد مشمول خواهند بود و مشکلی برای آنان وجود ندارد. اما اتباع غیرمجاز چون به‌طور قانونی در کشور حضور دارند، طبیعتاً امکان ارائه خدمات به آن‌ها وجود ندارد.

پورجمشیدیان اظهار کرد: بخشی از زائران از کشورهای افغانستان و پاکستان هستند که برای تسهیل حضور آنان، پیگیر برگزاری جلسه مشترک سه‌جانبه میان وزرای کشور ایران، عراق و پاکستان هستیم تا بتوانیم نحوه تردد آن‌ها را به‌صورت زمینی یا هوایی ساماندهی کنیم.

وی با بیان اینکه درباره زائران افغانستانی، وزارت امور خارجه و ستاد مرکزی اربعین در حال هماهنگی هستند تا با همکاری مواکب افغانستانی و مجموعه‌های ذی‌ربط، این عزیزان از طریق وسایل نقلیه هماهنگ‌شده وارد کشور شوند، افزود: بخشی از اتوبوس‌های مربوط به کشور افغانستان و بخشی دیگر از طریق همکاری برادران ما در فراجا و وزارت راه و شهرسازی، برای انتقال این زائران به مرزها در نظر گرفته شده است.

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور گفت: پیش‌بینی ما این است که امسال نسبت به سال‌های گذشته، اتباع افغانستان و پاکستان با مشکلات بسیار کمتری در مسیر سفر اربعین مواجه شوند و بتوانیم خدمات بهتری به آن‌ها ارائه دهیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

معاون امنیتی وزیر کشور: نگرانی برای امنیت مرزها در اربعین نداریم بیشتر بخوانید »

شهید ممقانی؛ فرمانده بهداری‌ای که بارها خودش مجروح شد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار شهید حاج «محمد حسین مردی ممقانی» در اسفند سال ۱۳۳۸ در ممقان چشم به نیا آمد. تمامی افراد خانواده شهید و همکلاسی‌ها و دوستانش او را بچه‌ای آرام، کم حرف، متین، خجالتی اظهار داشته‌اند.

او برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان به همراه برادر بزرگتر خود بهمن به تبریز رفت و در هنرستان فنی تبریز مشغول به تحصیل شد. در کنکور سراسری شرکت و در رشته مهندسی الکترونیک قبول شد.

ولی به دلیل عدم دسترسی به وسائل ارتباطی در ممقان از این موضوع در آخرین لحظات مهلت ثبت نام اطلاع پیدا کرد که دیگر کار از کار گذشته بود که موفق به ثبت نام در دانشگاه نشد.

در بحبوحه انقلاب وقتی فرمان خمینی را مبنی تشکیل سپاه پاسداران را شنید عازم تهران شد ودر سال ۵۸ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.

وی بعد از آن عازم کردستان شد و در سپاه مریوان مشغول خدمت شد. شهید ممقانی در سپاه پاوه و مریوان به همراه دوستان و همرزمان خود حاج احمد متوسلیان، همت، رضا چراغی و دستواره خدمات بزرگی انجام داد.

تمام افراد و کسانی که با شهید حاج محمد حسین در این سال‌ها برخورد داشته‌اند او را فردی مکتبی و مدیر و مدبر بیان کرده‌اند.

 اهالی مریوان از شهید ممقانی هنوز هم به نیکی یاد می‌کنند و خدماتی را که او در زمینه دارو و درمان به اهالی این شهر انجام داده از یاد نبرده‌اند.

حاج محمد حسین مردی پس از تشکیل تیپ ۲۷ محمد رسول الله به فرماندهی حاج احمد متوسلیان در ۲۴ بهمن ۱۳۶۰ مسئولیت بهداری رزمی تیپ را بر عهده می‌گیرد؛ و در حوزه درمان و پست امداد خط مقدم خدمات نوینی را با نبوغ و مدیریت خواص خود به اجرا در می‌اورد که تمام مسئولین بهداری رزمی‌های منطقه جنگی را به سوی خود جلب می‌کند و سرمشق تمامی آنها در زمینه ایجاد بیمارستان صحرایی به سبک نوین و امدادگری می‌شود.

 شهید ممقانی بار‌ها وبار‌ها در عملیات‌های مختلف مجروح شد و به گفته خانواده‌اش او همیشه این موضوع را از پدر ومادر خود پنهان نگه می‌داشت تا باعث ناراحتی آنان نباشد.

شدید‌ترین مجروحیت‌های او عبارتند از اصابت گلوله به سینه و نزدیکی قلب او، اصابت ترکش به هردو پای او و شکستن فک و مجروحیت صورتش.

سرانجام حاج محمد حسین مردی ممقانی در تاریخ ۱۱ تیر سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۱ در منطقه عملیاتی مهران به آرزوی خود رسید و با نوشیدن شربت شهادت به سوی معبود خود شتافت.

فرازی از وصیت نامه شهید ممقانی

«و ای مادر و ای پدرم شما به گردن من حق زیادی دارید که با خون دل بزرگم کردید و در این راه متحمل زحمات و مشقات زیادی شدید که من نتوانسته ام وظیفه ام را در قبال شما ادا نمایم حلالم کنید و در شهادت من که انشاءالله قبول درگاه حق تعالی باشد بسوگ ننشینید چرا که من به نهایت آرزوی خویش که لیاقتش را نداشته ام رسیده ام و افتخار کنید که فرزندتان در این را ه قدم گذاشت و ای همسرم در طول این مدت من نتوانسته ام دین خود را به شما ادا کنم انشاءالله که من را ببخشید و از من بگذرید و از شهادت من ناراحت نشوید که ما همه امانت خداوند در این دنیا هستیم و سعادت ما این بود که در این راه باشیم به راه خود که خدمت به انقلاب و تداوم راه شهدا می باشد ادامه ده و در شهادت من که این مقام زیبنده من نبود شاکر باش و با قامتی استوار بلند نظر ایمان بخدا و مسئولیت زینبی خود را انجام ده و در این راه مقاوم باش که دشمنان طعنه های فراوانی می زنند. استوار باش . جواد برادرم بیشتر به خود سازی مواظب باش ، بعنوان بازمانده شهید بدنبال اینور و آنور نروی همیشه به فکر خدا باش هر قدمی که بر می داری غیر از اسلام نباشد و چراغ راهت را ولایت فقیه قرار ده که در هر بحرانی که بیفتی نجات دهنده هست و در آخر یک تذکر عمومی به همه برادران و خواهران امت اسلامی میدهم اینکه شیاطین شرق و غرب در سدد به سازش کشیدن این انقلاب هستند مواظب باش ودر مقابل این امر مقاوم و استوار ایستادگی بنما»

مزار شهید ممقانی در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران، قطعه ۲۶، ردیف ۸۸ شماره ۵۰ هست.

انتهای پیام/ ۱۱۹

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شهید ممقانی؛ فرمانده بهداری‌ای که بارها خودش مجروح شد بیشتر بخوانید »

شیوه خاص سپاه برای پیروزی در عملیات کربلای یک


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهر مهران که در عملیات والفجر ۳ آزاد شده بود، پس از عملیات والفجر ۸، در اردیبهشت ۱۳۶۵ مورد تعرض ارتش عراق قرار گرفت و دوباره اشغال شد. دو ماه بعد سپاه، عملیات کربلای ۱ را طراحی و در پنج مرحله اجرا کرد. در این عملیات تمامی منطقه از جمله شهر مهران، پاسگاه دراجی و قله ۲۲۳ از سلسله ارتفاعات قلاویزان آزاد شدند.

این پیروزی، گسترده‌تر از پیش‌بینی قبل از عملیات بود. سرعت پیروزی در این نبرد، تاثیر اقدامات قبلی عراق در دوره دفاع متحرک را خنثی کرد، به نحوی که از آن پس تحرک دیگری از ارتش این کشور (تا روز‌های پایانی جنگ) مشاهده نشد و ارتش عراق دوباره در لاک دفاعی فرو رفت». گذشته از رشادت‌ها و دلاورمردی‌های رزمندگان اسلام در جریان این عملیات که ۸ روز به طول انجامید، تدابیر و اقدامات مهم قبل از اجرای مانور همچون اقدامات شناسایی، فعالیت‌های جهادی و… از جمله عوامل موثر در موفقیت این عملیات بوده هست که به برخی از آنان اشاره می‌شود.

احتمالات غلط عراقی‌ها

اقدامات مهندسی نیرو‌های ایرانی که تا آستانه عملیات تداوم داشت، گاهی به قدری به مواضع عراقی‌ها و یا به موانع آنها نزدیک می‌شد که عملا آن منطقه خاصیت حفاظتی خود را از دست می‌داد و عراقی‌ها به خصوص در جا‌هایی که سنگر کمین داشتند، ناچار به ترک آن می‌شدند. ادامه این وضعیت ناخواسته سبب تضعیف نیرو‌های عراقی می‌شد. عراقی‌ها به تصور اینکه ایرانیان به ترمیم خط پدافندی و تشکیل خط جدید خود مشغول‌اند، همواره در گزارش به رده‌های مافوق خود گوشزد می‌کردند: نگران نباشید؛ ایرانی‌ها قصد ترمیم خط خود را دارند و احتمال حمله از سوی آن‌ها وجود ندارد.

خطوط دفاعی چند لایه دشمن

معیلی؛ معاون دوم واحد اطلاعات لشکر ۲۵ کربلا می‌گوید: در یکی از شب‌ها که واحد مهندسی قصد نزدیک کردن خاکریز خودی را به موانع دشمن داشت، ناگهان سیم تله چند مین منور به لبه بیل بلدوزر گیر کرد و تا لب خاکریز بالا کشیده شد، لیکن عمل نکرد؛ پس از بازدید متوجه شدیم مین‌ها فاقد چاشنی هستند. یکی از برادران واحد اطلاعات عملیات لشکر ۱۷ می‌گوید: از همان ابتدا که از روی دیدگاه با دوربین منطقه عراق را دیدبانی کردیم؛ آرایش خطوط دفاعی و استحکامات دشمن خیلی عجیب بود. چند رده خطوط دفاعی داشتند که خط اول از خط دوم و خط سوم به خوبی قابل تشخیص نبود.

در شناسایی نزدیک از منطقه هم از یک سری میدان مین و سیم خاردار عبور کردیم، ناگهان به خط جدید رسیدیم که جلو آن نیز موانع و سیم خاردار بود. در واقع دشمن چند خط دفاعی نسبتا نزدیک به هم داشت که کار شکستن خطوط دفاعی را مشکل می‌کرد، یعنی معلوم نبود پس از شکستن خط دوم بتوانی خط سوم را بشکنی، به عبارتی می‌توان گفت که یک عملیات انتحاری لازم بود. ما نمی‌توانستیم از جلو با دشمن مقابله کنیم، لذا با توجه به مشکلات جدی که پیش رو بود، از همان ابتدا تقریبا یک روحیه یاس و ناامیدی در نیرو‌ها و مسئولین وجود داشت؛ بخصوص منطقه قلاویزان که مثل یک غده در منطقه مهران بود.

مهران باید آزاد شود

از سوی دیگر، عراقی‌ها که آنجا را گرفته بودند، چنان تبلیغ کرده بودند که انگار نصف ایران را در اختیار داشتند. به عبارتی از مهران یک بت ساخته بودند. امام فرموده بود: مهران باید آزاد شود. این حرف یعنی باید شاخ عراق شکسته شود؛ اقتدارش خرد شود و ماشین جنگی اش متلاشی شود. این مهم‌ترین انگیزه در نیرو‌ها برای اجرای عملیات بود.

غافلگیری دشمن با عملیاتی انتحاری

یکی از اعضای گروه شناسایی می‌گوید: از جبهه رو‌به‌رو نمی‌توانستیم به عراق بزنیم؛ چون کاری کرده بود که ما که این همه در عملیات‌ها بودیم، خیلی برایمان تعجب آور بود یک چنین خط پدافندی و یک چنین استحکاماتی. بعضی می‌گفتند یک طرح اسرائیلی هست و مستشاران اسرائیل به عراقی‌ها چنین طرحی داده‌اند. به هر حال وقتی دیدیم از رو به رو نمی‌توانیم کاری کنیم، باید یک فکری می‌کردیم که چگونه حرکت کنیم که از پشت، سر در بیاوریم. مثلا تعدادی نیروی ورزیده ببریم پشت خطوط عراقی‌ها و یک حرکت انتحاری انجام دهیم تا سایر نیرو‌ها از جلو بتوانند کاری انجام دهند؛ یعنی سعی کنیم تمرکز نیرو‌های عراقی را روی خطوط جلو از بین ببریم تا رزمندگان راحت‌تر بتوانند به دشمن حمله کنند.

شناسایی موفق

محمود پاک‌نژاد از عناصر شناسایی لشکر ۲۷ می‌گوید: تنها عملیاتی بود که بدون استفاده از نقشه و کالک، طرح مانور عملیات با حضور فرماندهان گردان‌ها و فرماندهان دسته‌هایی که باید عملیات می‌کردند، تنظیم شد. به این صورت که می‌گفتیم گروهان فلان تا آن سنگر عراقی، فلان گروهان از این سنگر تا آن مقر فرماندهی و… خیلی قشنگ به هم موضع و حد عملیات را نشان می‌دادیم. ناصر حمزه‌ای نیز با هیجان خاصی می‌گوید: خیلی جالب هست. اسم فرمانده گروهان عراقی را که می‌خواستیم با آن درگیر شویم، می‌دانستیم. اصلا یک حرکت نوین و یک وضعیت جدید و یک کار جدا قشنگی بود.

سجده شکر

محمود پاک نژاد می‌گوید: در شب شناسایی، خودرو حامل فرماندهان عراقی به آرامی جلو آمد و حدود ۶۰ متری سنگر و به سمت شیاری که نیرو‌ها (ی شناسایی) از آن بالا آمده‌اند توقف کرد.

فرمانده ارشد عراقی و همراهان از خودرو پیاده می‌شوند. فرمانده نگاهی به اطراف می‌اندازد، سپس توضیحاتی به همراهان خود می‌دهد. لحظاتی بعد با قدم‌های آهسته به سمت شیار می‌روند. آن‌ها پرتگاهی چنان عمیق را جلو چشمان خود می‌بینند که هرگز احتمال نفوذ نیرویی را از آن نمی‌دهند؛ لذا بدون آن که به چیزی مشکوک شوند، به سمت جیپ می‌روند و آن جا را به سوی سنگر فرماندهی که فاصله زیادی از محل ندارد ترک می‌کنند.

همگی سجده شکر به جا آوردیم. واقعا متحیر بودیم که چطور از این ۸۰ متر که منطقه خالی هست، غفلت کردند و به سنگر متروکه نیامدند.

البته شاید حق داشتند، وقتی کسی لب این شیار می‌ایستاد و پرتگاه آن را نگاه می‌کرد، اصلا نمی‌توانست تصور کند که کسی بتواند و یا جرئت کند، لب این پرتگاه بیاید. نیکو سخن هم حرف هم رزم خود را قطع می‌کند و می‌گوید: خود ما هم که نگاه کردیم، همان تصور عراقی‌ها را داشتیم. اصلا به نظر نمی‌رسید که امکان داشته باشد کسی بتواند از آن جا بالا بیاید.

آنجا ۳۰ هزار ملائکه بودند

(در این عملیات) ازخودگذشتگی و بی‌باکی نیرو‌های جهادگر که زیر انبوه آتش دشمن کار می‌کردند، از یک‌سو و متانت و تواضعشان از سوی دیگر باعث شگفتی سایر رزمندگان می‌شد. جهادگران، بی توقع، جان در طبق اخلاص می‌گذاشتند و کار می‌کردند؛ کار و کار.

یکی از رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا دراین‌باره به فرمانده لشکر گزارش داده هست: به آقا مرتضی (قربانی) گفتم نیرو‌های جهادی در احداث خاکریزها، سه نفر بیشتر نبودند. آنها این خاکریز‌ها را با خون‌دل زدند که البته برادر حسینی (مسئول طرح عملیات لشکر) هم پای‌کار بودند.

در این حال، حسینی که کنار فرمانده نشسته بود از سر فروتنی صورت خود را پایین نگاه می‌دارد و در نهایت تواضع می‌گوید: آنجا ۳۰ هزار ملائکه الله بودند که کار می‌کردند، اگرچه ما آنها را نمی‌دیدیم.

تبلیغات روانی مؤثر

نکته مهم این بود که تا چند روز قبل از این، برخی فرماندهان عقیده داشتند که با عبور از دشت، مستقیم به سمت مهران بروند و با اتکا به دو جاده مهران-ایلام و ایلام-دهلران جلو بروند، خاکریز بزنند و خیز به خیز به شهر مهران نزدیک شوند و آن را بگیرند.

غلامرضا جعفری در تشریح این دیدگاه می‌گوید: سپس اعلام می‌کنیم که شهر مهران را گرفتیم. خبرنگاران را هم می‌فرستیم تا فیلم‌برداری کنند. در این صورت عراقی‌ها هم حرفی برای گفتن ندارند. لیکن ارتفاعات همچنان در اختیار عراقی‌ها می‌ماند. ما هم در دشت دراز می‌کشیم تاببینیم چه می‌شود.

اتفاقاً در روز اول عملیات، درحالی‌که خبر ورود به مهران همه را متحیر کرده بود، برادر علی فضلی می‌گوید: با نزدیک شدن ما به مهران، دشمن با توجه به موقعیت و وضعیت پدافندی‌اش، می‌توانست دومرتبه حضور پیدا کند و مانع پیشروی ما بشود. مثلاً تپه‌های غلامی را تا فرح‌آباد به‌صورت یک فلش پیکانی می‌توانست راحت طی کند و در دل نیرو‌های ما رخنه کند و قرار بگیرد. خصوصاً آنکه ارتفاعات تپه‌های دوراجی و تپه‌های ۲۷۰ آن موقع دستش بود و راحت می‌توانست از آنها علیه رزمندگان به‌عنوان یک خیابان خوب استفاده کند ولی خوب با وضعیتی که برای نیروهایش پیش آمد و غافلگیری که دچار شد، الحمدالله ازآنجا عقب‌نشینی کرد.» 

منابع:

ا- اطلس جنگ ایران و عراق (فشرده نبرد‌های زمینی)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم، ۱۳۹۹، صفحه ۶۱،

۲-حاجی خداوردی خان، مهدی، مهران در تحولات جنگ ایران و عراق؛ مهران آزادشد قلب امام شاد شد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۸۹، صص ۳۲۷، ۳۲۸، ۳۴۳، ۳۴۴، ۳۵۴، ۳۵۵،۳۵۹، ۴۰۱، ۵۳

انتهای پیام/ ۱۱۹

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شیوه خاص سپاه برای پیروزی در عملیات کربلای یک بیشتر بخوانید »

شهید «محمدرضا سیفی» دانشجویی که در جبهه به حقیقت عرفان رسید

شهید «محمدرضا سیفی» دانشجویی که در جبهه به حقیقت عرفان رسید


شهید «محمدرضا سیفی» دانشجویی که در جبهه به حقیقت عرفان رسید

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، نوزدهم خرداد ۱۳۶۵ روز طواف خونین زائری از کوی عشق بر گِرد کعبه جمال جانانه است. روزی که عاشقی بیقرار، اِحرام فنا بر تن کرد و مُحرم کوی دوست شد و با مَحرمان حرم قرب معبود، همنوا شد و پایکوبان و رقصان، از تنگنای طبیعت و تن، به فراخنای ابدیت رضوان و رضای رب، راهی به رهایی زد و با رهیافتگان وصال، به خلوت سکر و سماع باده نوشان بزم بهشت درآمد. «محمدرضا سیفی» شهیدی از شیراز است که امروز، سرآغاز جاودانگی اوست. دانشجوی برق که اوج پرواز روح بلندش در عبارات شورانگیز و عارفانه وصیتنامه‌اش نشان از بلوغ بینش و تکامل روح شیفته و شیدای او دارد. آری؛ او دانشجو بود و در دانشگاه جبهه که مکتب خودسازی و خداجویی است، شاگردیِ شهیدان کرد و خود، «استاد تمام عشق و عرفان» شد و سرانجام با شهادتش آموزگار طریق شهود و شهادت…

 

یکی از آن «یاران در گهواره»!

محمدرضا سیفی در ۱۶ تیر ۱۳۴۳ در شیراز به دنیا آمد. نام پدرش سهراب بود و مادرش فاطمه بیگم. تربیت او در دامان این پدر زحمتکش و مومن و مقید به کسب حلال و مادری که محبت اهلبیت (ع) را از کودکی با جان او عجین کرد، از او کودکی ساخت که از همان سالهای اول طفولیت، انس عجیبی با معنویت و ذکر خدا و یاد ائمه و اولیای الهی علیهم سلام الله اجمعین داشت. اهل مسجد بود و نماز. در محافل قرآنی حضور داشت و به تلاوت کتاب نور و آیات پروردگار، اشتیاقی وافر داشت. او از کودکی برای کمک به معاش خانواده همراه با درس خود، کار می کرد و سخت کوشی برای روزی حلال را از پدر آموخته بود. در درس هم کوشا بود و از بهترین شاگردان مدرسه در دوره های ابتدایی تا دبیرستان به شمار می رفت. محمدرضا از نوجوانی اهل مطالعه و انس با کتاب بود و همین او را از بسیاری از همسالانش جدا می کرد. شوق آموختن و روح پرسشگری و جستجوگری در ذات او بود. نسبت به اطرافش بی تفاوت نبود. بموازات رشد خود در دوره نوجوانی، همیشه در خودسازی و خلوص و کسب فضایل اخلاق و مراقبت بر اعمال، شاخص و زبانزد بود و همه او را از خانواده تا اطرافیان و دوستان، انسانی می شناختند مقید به دیانت، دلسوز و مهربان و گرهگشای مشکلات دیگران و خوشفکر و روشن بین که همه جا نسبت به حق، حساس بود و بی تفاوت از کنار بدیها نمی گذشت و با همه توان، یار حق و رفیق مظلوم بود و دشمن باطل و خصم ظالم. و همین نقطه پیوند او با انقلابی بود که اساس خود را بر حق و حقیقت و مبارزه با ظلم نهاده بود. آری؛ او قرار بود سرباز و فدایی همان امامی باشد که وقتی داشتند او را تبعید می کردند، در جواب این سوال که: «پس یارانت کجا هستند؟» فرمود: «یاران من در گهواره ها هستند!» و محمدرضا در آن روز که روح الله (ره) این سخن را گفت، تنها ۴ ماهش بود و در گهواره بود تا کم کم، در مکتب مبارزه، راه کمال طی کند و خود، یک شاخص و چراغ راه شود…

 

انقلابی که «مرد» را از «نامرد» جدا کرد

و محمدرضا در مسیر رشد، با مهمترین اتفاق قرن، مواجه شد و تقدیرش آن بود که ادامه زندگی و مرگش هم با این انقلاب و پیامدهایش گره بخورد. او همانگونه که گفته شد از نوجوانی، در صحنه های اجتماعی فعال بود و دردآشنایی طریق و آیینش بود. با دیدن ظلم و نابرابریها و بیعدالتیها، قلبش به درد می‌آمد و همواره در پی علت و ریشه نابسامانیها و ناهنجاریها بود. مثل خیلی از همسالان و همروزگاران خودش، بی‌درد و راحت طلب و رفاه طلب نبود. به سرگرمیها و لذتهای حقیر، دلخوش نکرده بود و روحش به حقارت روزمرگی و غفلت، راضی نمی‌شد. دنبال و در جستجوی چیزی بزرگتر بود. منتظر یک نبض حادثه بود و این جرقه را «انقلاب خمینی» در روح مشتعل و ملتهب او زد. با شروع حرکتهای اعتراضی و مبارزات مردمی منتهی به انقلاب، محمدرضا در شیراز، یک محور شده بود. او با روشنگری و تبیین جنایات و خیانتهای رژیم ستمشاهی برای مردم و پس از آن با فعالیتهای عملی از جمله شرکت در راهپیماییها و مشارکت در سازماندهی تجمعات و تشکلهای مردمی و تکثیر و نشر اعلامیه ها و عکسها و نوارهای سخنرانی رهبر انقلاب و… نقش موثری در اوج گیری روحیه و عمل انقلابی در شهر خود داشت. او با روحانیت مبارز و انقلابی خط امام نیز ارتباط مستمر داشت و مانع از اشاعه افکار انحرافی گروهکهای مارکسیستی و التقاطی در صفوف انقلابیون بود. او با همان بصیرت انقلابی و شناخت خود از مبانی اصیل مکتبی، از همان آغاز، صف خود را از این جریانهای منحرف جدا کرد و خط اصیل امام (ره) را شناخت و با همه وجود خود آن را به همگان شناساند.

 

عطر گل در کوچه‌های شهر، پیچیدن گرفت…

او پس از پیروزی انقلاب، همواره در صحنه های دفاع از این هدیه الهی حضور فعالانه داشت. در کنکور سراسری قبول شد و دانشجوی کارشناسی رشته برق بود. اما از وقتی که با تجاوز مهاجمان صدامی به خاک گلگون میهنمان، جنگ تحمیلی آغاز شد، او دیگر آرام و قرار نداشت. طاقت ماندن در شهر نداشت. دلش در هوای جبهه‌ها می‌طپید. او نفس در هوای خاکریز و سنگر می‌زد و: «مردان، نفس به یاد دمِ تیغ می‌زدند»… تا اینکه بالاخره تصمیمش را گرفت و راهی شد. در قالب یک نیروی داوطلب مردمی و یک بسیجی ساده، و: «گفتم نرو! خندید و رفت»….

 

ای معنی حماسه‌ی جاوید، ای شهید!…

و سرانجام وقت ادای عهد و میثاقی که با خون بسته شد، فرارسید و بانگ ارجعی و آوای رحیل در سراچه روح و در سراپرده جان پیچید. ظهر نوزدهم خرداد ۱۳۶۵ او در جریان مقدمات عملیات کربلای ۱ برای آزادسازی مهران از اشغال و اسارت دژخیمان بعثی، بر اثر اصابت گلوله صدامیان، به شرف شهادت نائل شد و همسفر با آسمانیان، بند از بال بیقراری جان گشود و بر بلندای سدره المنتهای تقرب حق، منزل گزید و از خاک، به افلاک، خطی کشید به وسعت و روشنای خون سرخ…

 

ای انسان! آمده بودی «عبد» شوی و این دنیای پَست را ترک کنی…

 

واما مهمترین ویژگی در ذکر فضایل این شهید، وصیتنامه بلند و مشحون از مضامین و مفاهیم عارفانه او است که نشان از روحی عاشق و قلبی به یقین رسیده و بینشی اوج گرفته بر قله ادراک عارفانه و معنوی از فلسفه زیستن و فهمی فراگیر از معنای حیات انسان در منطق هستی‌شناسی توحیدی است. او مطامع و منافع حقیر و پَست دنیای مادیت را به هیچ می‌گیرد و در ارتفاعی دیگر که جلوه وارستگی روح و تجرد نفس او را به نمایش گذاشته است، چنین بلندایی از نگاه عارفانه به هستی را به ظهور می‌آورد: «…عمر کوتاه و غرور ما انسان‌های کودک صفت، چه اندازه بلند است. هر دم بر بازیچه جدیدی غرور بر ما مستولی می‌شود و حقارت خود را چه ساده فراموش می‌کنیم، اما مگر تو‌ای انسان آیا نمی‌دانی از کجا آمدی؟

از همان روز که ما را از مولا جدا کردند و در این خاک آوردند. شروعش پست بودن این دنیای خاکی را اعلام می‌کرد و پایانش توسل جستن به او را جاهلانه و پست نوید می‌داد. چرا که با یک لجن می‌آمدی و با یک بدن متعفن می‌رفتی. اما نه آنکه بی جا به این دنیا آمده بودی. بلکه آمده بودی عبد شوی و با فهم واقعیت و حقیقت این دنیای پست آن را ترک ابد گوئی و به راه مستقیم بروی…»

و این وصیتنامه شهید «محمدرضا سیفی» است که پایان نامه او در دانشگاه عشق و شرف و شهامت است. او نتوانست فارغ التحصیل رشته برق شود و درس دانشگاه را برای پیوستن به جبهه ناتمتم گذاشت اما خود، آموزگار مکتب جهاد و شهادت شد:

 

«بسم الله الرحمن الرحیم

توفیقات الهی شامل حال اینجانب محمد رضا سیفی فرزند سهراب شده به وحدانیت الهی و نبوت جمیع انبیاء و خاتمیت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و به ولایت آل عصمت و ائمه اثنی عشر و حضرت فاطمه زهرا (صلوات الله علیهم اجمعین) و به کلیه عقاید اسلام اصولاً و فروعاً اقرار نمایم و وصیتی از خود بر جای گذارم.

عمر کوتاه و غرور ما انسان‌های کودک صفت، چه اندازه بلند است. هر دم بر بازیچه جدیدی غرور بر ما مستولی می‌شود و حقارت خود را چه ساده فراموش می‌کنیم، اما مگر تو‌ای انسان آیا نمی‌دانی از کجا آمدی؟

از همان روز که ما را از مولا جدا کردند و در این خاک آوردند. شروعش پست بودن این دنیای خاکی را اعلام می‌کرد و پایانش توسل جستن به او را جاهلانه و پست نوید می‌داد. چرا که با یک لجن می‌آمدی و با یک بدن متعفن می‌رفتی. اما نه آنکه بی جا به این دنیا آمده بودی. بلکه آمده بودی عبد شوی و با فهم واقعیت و حقیقت این دنیای پست آن را ترک ابد گوئی و به راه مستقیم بروی که همان مولا در گوش تو هر لحظه گفت: (الدنیا مزرعه الاخره). آری می‌گفت: اگر با حق باشی با من ملاقات خواهی کرد. البته با اسماء حسنای من ملاقات خواهی کرد. چون خودت را (به توفیق من) حسن کردی، اما این را هم بدان اگر کج روی باز هم با من ملاقات خواهی کرد ولیکن، چون در حق خودت بد کردی با اسماء غضب من ملاقات خواهی کرد.

خلاصه آنکه دنیا بازیچه‌ای است و با این وجود، من و ما را بسیار زیرکانه فریب می‌دهد. خدایا مرا به رحمت و کرمت ببخش، خدایا در روز محشر من را در صف دشمنان خود قرار مده.

خدایا! من را بر جهالتم ببخش.‌ ای بازماندگان در حقم لطف کنید و تمام بدی‌های مرا چشم بپوشید و از من راضی باشید و رضایت هرکس را که با من ارتباطی داشته بطلبید.

من را در بهشت زهرا به خاک بسپارید. اموالی که از بنده بازمانده در راه خدا خرج کنید. البته قسمتی از آن را خرج کفن و دفن و مابقی مخارج را در این رابطه خرج کنید.

باز هم لازم به تذکر است، چون پول دست خودم نبوده موفق نشدم خمس پول را بدهم به این جهت تقاضا می‌کنم قبل از هر کاری خمس پول را بدهید.»

      

 



منبع خبر

شهید «محمدرضا سیفی» دانشجویی که در جبهه به حقیقت عرفان رسید بیشتر بخوانید »

جنگ تجاری آمریکا با جهان یک فرصت بی نظیر برای کشور است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از ایلام، حجت الاسلام والمسلمین «امینی» امام جمعه شهرستان مهران در خطبه‌های نمازجمعه این شهرستان اظهارداشت: جنگ تجاری آمریکا با جهان یک فرصت بی نظیر برای گشایش اقتصادی در کشور ماست تا الان بسیاری از کشور‌ها در زنجیره تولید جهانی با هم شریک بودند و هرگونه سیاستگذاری در این کشور‌ها با هماهنگی سایر شرکاء اتفاق می‌افتاد همین اجماع جهانی استکبار با متحدانش و سایر کشور‌ها باعث شد که تحریم‌های ظالمانه علیه کشورمان با اجماع آمریکا و متحدان غربی اش علیه ما اعمال شود و هر کشوری که با جمهوری اسلامی ایران مبادله اقتصادی و تجاری می‌کرد در معرض تحریم همه این شرکای جهانی قرار می‌گرفت، اما آمریکا با سیاست‌های یک جانبه و بدون هماهنگی و رضایت شرکای اقتصادیش، با اعمال تعرفه‌های جدید، نه تنها عملا همه شرکای خود را از دست داد بلکه با شرکای خود وارد یک جنگ اقتصادی جهانی شد.

وی افزود: جنگ تعرفه‌ای ترامپ سبب می‌شود کشور‌هایی که قبلا متحد آمریکا بودند یا سایر کشور‌هایی که از ترس آمریکا و شرکای اقتصادیش جرات مبادله اقتصادی با ایران را نداشتند اکنون همان کشور‌ها برای جبران آسیب‌هایی که از جانب آمریکا دیدند برای تامین زنجیره انرژی و کالا‌های مصرفی دیگر بدون در نظر گرفتن اراده آمریکا به سمت ایران متمایل شوند در حالیکه سابقا با فشار‌های آمریکا و شرکایش ایران هیچ نقشی در تامین زنجیره تولید جهانی نداشت به عبارت دیگر تحریم‌های ظالمانه آمریکا و شرکایش علیه ایران کاملا خنثی می‌شود و کشور عزیز ما به سمت شکوفایی اقتصادی حرکت می‌کند در این شرایط دولت باید از این فرصت بی نظیر برای جذب سرمایه در جهت تولید داخلی که دستور صریح رهبر معظم انقلاب در ابتدای سال بود با جدیت حرکت کند.

حجت‌الاسلام والمسلمین «امینی» گفت: یکی از مشکلاتی که مردم مرتب به ما اعلام می‌کنند مشکل قطعی‌های مکرر برق هست دولت سال گذشته قول داد این قطعی‌ها در سال جدید رخ ندهد، اما باز شاهد قطعی برق هستیم قطعی مکرر برق هم بر کاهش تولیدات کشاورزی و هم بر کاهش تولیدات صنعتی اثر مستقیمی گذاشته هست که با شعار سال که سرمایه گذاری برای تولید هست تعارض دارد علاوه بر اینها با آغاز موج گرما به ویژه در مهران، زندگی هم برای مردم مهران سخت شده هست هم برای زائران سیدالشهداء علیه السلام که با خستگی زیاد به مهران می‌رسند و نیاز به استراحت برای ادامه مسیر دارند چرا که مهران بزرگ‌ترین دروازه عتبات کشور هست لذا بنده از همه مسئولان شهرستان و استان خواهشمندم که مطالب بنده را به وزارت نیرو منتقل کنند و از پیامد‌های مخرب قطعی مکرر برق آگاه کنند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

جنگ تجاری آمریکا با جهان یک فرصت بی نظیر برای کشور است بیشتر بخوانید »