مهران مدیری

برنامه‌های یلدای تلویزیون با کیفیت بود؟

برنامه‌های یلدای تلویزیون با کیفیت بود؟



اگر از این تم مادرانه که اتفاقا با ذات آیین یلدا همخوانی محسوسی هم دارد بگذریم، باقی چیزها در برنامه‌های امسال تلویزیون نه خرق عادت بود و نه افت خاصی نسبت به سال‌های اخیر داشت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، از آنجا که یلدای سال ۱۴۰۳ با روز مادر یکی دو روز فاصله داشت، به نوعی می‌توان گفت امسال حال و هوای این آیین باستانی مقداری طولانی‌تر از آن شد که منحصر در یک شب خاص بماند و لااقل ۳-۲ شب با معجونی از روز مادر و روز زن و شب چله گذشت.

طبیعتا این وضعیت به سازوکار برنامه‌سازی تلویزیون در این ایام هم جهت‌دهی‌هایی کرد؛ چنانکه نه تنها ویژه‌برنامه‌های یلدایی دیگر یک‌شبه نبود، بلکه حتی عباراتی مثل «یلدای مادرانه» یا «خونه مادری» هم به یکی از برچسب‌های اصلی و عنوان‌بندی‌های کلیدی در برنامه‌های امسال صداوسیما تبدیل شد و حضور زنان و مادران در برنامه‌های متعدد تلویزیونی نمود ویژه‌ای داشت.

اگر از این تم مادرانه که اتفاقا با ذات آیین یلدا همخوانی محسوسی هم دارد بگذریم، باقی چیزها در برنامه‌های امسال تلویزیون نه خرق عادت بود و نه افت خاصی نسبت به سال‌های اخیر داشت و شاید بشود یلدای ۱۴۰۳تلویزیون را معدل و میانگینی از آنچه در ۲ سال قبل دیده شد، دانست.

یلدای ۱۴۰۱ همزمان بود با ناآرامی‌های اجتماعی که حضور بعضی هنرمندان را در شبکه‌های صداوسیما کمرنگ کرده بود و از آن سو مدیران تلویزیون هم تمایل چندانی به استفاده از چهره‌های مطرح قبلی نداشتند و بیشتر می‌خواستند افراد جدید و کمتر شناخته‌شده را امتحان کنند.

این رویکرد البته اگر به صورت صبورانه، بطئی و با برنامه‌ریزی منسجم پیگیری می‌شد، می‌توانست به یک تحول نسلی در دنیای شهرت منتهی شود اما به یکباره نمی‌شد جای آدم‌های جاافتاده قبلی را با چهره‌های جدید پر کرد. به هر حال بعد از انتقاداتی که به این وضع شد، رویکرد جبرانی تلویزیون در سال ۱۴۰۲ به حضور کم‌سابقه و پررنگ سلبریتی‌ها و حتی اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی در تلویزیون منجر شد که از جمله آنها می‌شود به حسن ریوندی، صادق بوقی و نوجوانی اشاره کرد که با تکیه‌کلام «واگعیه یا کیکه؟» شناخته می‌شد.

جالب آنکه بعضی از این چهره‌ها در بیش از یک شبکه سیما حاضر شدند. همان‌طور که تلویزیون برای جایگزینی چهره‌های جدید با ستاره‌های مشهور در یلدای ۱۴۰۱ مورد نقد قرار گرفت، این بار در یلدای ۱۴۰۲هم بابت چرخش ناگهانی مدیران سیما از مواضع قبلی‌شان انتقاداتی مطرح شد.

شاید حاصل‌جمع همین انتقادات بود که چینش برنامه‌های امسال را از لحاظ نوع حضور چهره‌های مشهور به میانگینی از آنچه در یلدای ۲ سال قبل گذشته بود رساند. امسال برخلاف یلدای ۱۴۰۱چهره‌ها هم آمده بودند اما نه مثل سال ۱۴۰۲ دستور کار هم در اکثر برنامه‌ها این بود که یکی دو مجری تلویزیونی میزبان تعداد زیادی از افرادی می‌شدند که بعضی‌شان چهره‌های مطرح هنری یا ورزشی بودند و بعضی‌های دیگر افراد مهم، موثر یا موفقی به ‌حساب می‌آمدند که لزوما شهرت رسانه‌ای نداشتند.

مثلا خانم «مریم رزاقی‌آذر» که به عنوان برترین پزشک غدد کودکان جهان انتخاب شده، در برنامه یلدای شبکه ۳ حاضر شد و ماجرای اخراجش از یک کنفرانس پزشکی در امارات را به دلیل اعتراضی که نسبت به واژه جعلی خلیج عربی کرده بود تعریف کرد.

برنامه‌های یلدای تلویزیون با کیفیت بود؟

این در حالی بود که اکثر مخاطبان ایرانی برای اولین‌بار با چنین شخصیتی آشنا می‌شدند و در همین برنامه، چهره‌های دیگری هم حاضر شدند که بارها در رسانه‌های مختلف دیده شده بودند و سیمای جاافتاده و مشهوری داشتند. تلویزیون از لحاظ هدف‌گیری مخاطبانش امسال تنوع را در دستور کارش دیده بود و مثلاً برنامه‌هایی بودند که مناسب علاقه‌مندان شعر، موسیقی سنتی و حتی سینمای حرفه‌ای طراحی شدند اما فارغ از میهمان‌ها و دکورها و بعضی صحبت‌های تخصصی که در هر برنامه طرح می‌شد، فرم برنامه‌سازی تقریبا در تمام موارد یکسان بود و تمام آنها دورهمی‌هایی بود که با میانجی‌گری یک مجری و گپ‌وگفت و شوخی و سرخوشی میهمان‌ها با همدیگر برگزار می‌شد.

این قبیل برنامه‌ها را طی سال‌های اخیر در ایامی غیر از شب یلدا هم به وفور می‌شود در شبکه‌های مختلف سیما دید و از این لحاظ تلویزیون چندان نتوانست تفاوت خاصی بین یلدا و باقی شب‌های سال برقرار کند. استودیوهای بزرگ و باشکوه و پرنور که مجری‌ها و میهمانان برای دیده شدن و به چشم آمدن در میان زرق و برق آنها باید با صدای بلند و هیجان‌زده صحبت کنند و حرکات فیزیکی درشتی داشته باشند، حتی در عادی‌ترین برنامه‌های سرگرمی تلویزیون مثل مسابقات خیاطی و چیزهایی از این قبیل هم در تمام روزهای سال وجود دارد و به نظر می‌رسد برای جذب مخاطب امروز که انبوه محتواهای مجازی او را ناشکیبا و زودگذر کرده، به خلاقیت بیشتری نیاز است.

یلدای امسال در تلویزیون ایران چند حاشیه داشت و چند نقطه دیدنی و سرگرم‌کننده. ایرادها البته همگی به اشتباهات عوامل برنامه‌ها یا میهمانان‌شان برمی‌گشت و به همین سیاق، بخش‌های جذاب و سرگرم‌کننده هم شیرین‌کاری عوامل برنامه‌ها یا میهمانان‌شان بود و در بخش مدیریتی و سیاست‌گذاری کلان، یک یلدای آرام و عادی بر تلویزیون گذشت. در ادامه ضمن مروری کلی بر برنامه‌های تلویزیون در یلدای امسال، به بعضی حواشی مهم و نقدهای عمومی نسبت به برنامه‌ها هم اشاره‌هایی شده است.

* یلدایی با شعر و اشک و مادرانگی

شبکه اول سیما با ویژه‌برنامه «ایران دوست‌داشتنی» یلدای امسال را برگزار کرد که در آن برخلاف سایر مناسبت‌ها این‌بار تنها با یک مجری روی آنتن رفت و پخش آن هم یک شب دیرتر از ویژه‌برنامه‌های سایر شبکه‌ها آغاز شد. مجری برنامه اسماعیل آذر بود که حضور او فضا را تا حد زیادی سنگین و رسمی می‌کرد و به علاوه خواه‌ناخواه فضای مشاعره به برنامه می‌داد.

اسماعیل آذر در ویژه‌برنامه یلدایی «حافظیه» که از شبکه نسیم پخش می‌شد هم روی آنتن رفت و سانسور چهره ۲ دختربچه‌ای که در مشاعره این برنامه شرکت کرده بودند، حاشیه‌هایی به وجود آورد. شبکه ۲ با همان مجری‌هایی که برنامه‌های روتین آن را اجرا می‌کنند کارش را در شب یلدا هم به پیش برد و المیرا شریفی‌مقدم و وحید رونقی که مجریان «صبحانه ایرانی» هستند، بخشی از این برنامه را اجرا کردند و محیا اسناوندی، محسن آزادی و قدسیه صالحی که مجریان برنامه «عصر خانواده» هستند، بخشی دیگر را. قسمت دیگری از برنامه هم با اجرای حامد عسگری روی آنتن رفت که او هم در شبکه ۲ برنامه اجرا می‌کند.

شبکه ۳ برنامه‌ یلدایی خود را از چهارشنبه ۲۸ آذر تحت عنوان «یلدای مادرانه» شروع کرد که البته قبل از شروع این برنامه، یک حاشیه عمدی آن را در صدر خبرها قرار داده بود. در چند روز منتهی به زمستان امسال، پخش ویدئویی از خوانندگی مهران مدیری و علی زندوکیلی به عنوان تیتراژ این برنامه، به نخستین و اصلی‌ترین حاشیه یلدایی تلویزیون تبدیل شده بود اما این تیتراژ در نهایت پخش نشد. اجرای برنامه یلدایی شبکه ۳ را ایمان قیاسی بر عهده داشت. این بار به جای یوسف تیموری که در بعضی اعیاد و ویژه‌برنامه‌های شبکه ۳ حضور داشت، از بهمن هاشمی استفاده شد که به سهم خود سعی می‌کرد از جدیت در اجرای قیاسی بکاهد. تمرکز اصلی این برنامه روی مادران بود و طیف متنوعی از میهمانان که از چهره‌های هنری و ورزشی تا افراد معتبر اما غیررسانه‌ای در آنها حضور داشتند، جزو میهمانان این برنامه بودند.

شبکه ۴ هم به مناسبت یلدا ویژه‌برنامه «سرزمین شعر» را از ۲۸ آذر با اجرای امیرحسین مدرس روی آنتن فرستاد و چهره‌های مطرحی در حوزه ادبیات موسیقی و خوشنویسی از جمله یوسفعلی میرشکاک، محمدعلی مجاهدی، علی موسوی‌گرمارودی، ناصر فیض، علی‌محمد مؤدب و علیرضا قزوه در آن حضور داشتند. این برنامه یلدایی در حقیقت پیش‌درآمدی بر آغاز فصل سوم مسابقه سرزمین شعر بود و به نظر می‌رسید با وجود چنین برنامه‌ای در شبکه ۴، نیازی به برنامه‌های شاعرانه شبکه‌های یک و نسیم برای شب یلدا نباشد.

شبکه ۵ سیما هم برنامه‌ای روی آنتن فرستاد به اسم «یلدا» که در بخشی از آن سامان گوران به همراه مادرش روی آنتن تلویزیون آمد و از علیرضا حقیقی، فوتبالیست ایرانی عاجزانه درخواست کرد نسبت به شکایتش صرف‌نظر کند تا او به زندان نرود. شکایت حقیقی از گوران بابت اتهام پرداخت پول در ازای پیوستن به تیم ‌ملی بود که منجر به صدور حکم ۹۱ روز زندان برای سامان گوران شد اما علیرضا حقیقی هم در قبال اتفاقات این برنامه هیچ واکنشی نشان نداد.

در باقی شبکه‌های تلویزیون هم تقریبا همان روندی که در ۵ شبکه اصلی پیگیری شده بود، تقلید شد و از این بابت نسبت به کار بعضی شبکه‌ها از جمله نسیم که کارویژه اصلی آنها سرگرمی است، انتقاداتی به وجود آمد. گذشته از اینها به طور کلی‌تر یکی از نقدهای پرتکراری که نسبت به بسیاری از برنامه‌ها و دورهمی‌های یلدای ۱۴۰۳ تلویزیون در این ایام دیده شد، مربوط به فضای غمگین بخشی از برنامه‌ها و تلاش مجریان و طراحان برنامه برای اشک گرفتن از میهمان یا مخاطبان‌شان بود.

این نقد به ‌طور مثال نسبت به حامد عسگری که بخشی از برنامه یلدایی شبکه ۲ را اجرا می‌کرد مطرح شد اما موردی که در شبکه ۳ رخ داد، نمونه‌ای پررنگ‌تر و بحث‌برانگیزتر بود. روز ۲۹ آذرماه در بخشی از برنامه «یلدای مادرانه» که توسط ایمان قیاسی اجرا می‌شود، مادر زنده‌یاد مهرداد میناوند را همراه با بازیکنان هم‌دوره‌ای‌اش مثل خداداد عزیزی، رضا شاهرودی، علیرضا منصوریان، سیروس دین‌محمدی و ابراهیم تهامی به استودیو دعوت کرده بودند و علیرضا منصوریان و خداداد عزیزی با تعریف کردن خاطراتی از کودکی و زمان فوتبال مهرداد، فضایی صمیمی و دلنشین ایجاد کرده بودند که ناگهان ایمان قیاسی اعلام کرد می‌خواهیم آهنگی از مهرداد میناوند که اتفاقا برای مادرش خوانده را پخش کنیم. پخش آهنگ شروع شد و دوربین بر روی چهره مادر میناوند متمرکز ماند تا ببیند چه اتفاقی رخ می‌دهد و همچنان که قابل حدس بود، غم بر چهره‌ این مادر داغدار نشست، بغض کرد و بغضش شکست و البته همچنان دوربین روی صورت او نما را بسته بود تا جایی که خود قیاسی متوجه وضعیت شد و گفت آهنگ را قطع کنید.

شبیه این اتفاق را امسال البته با درجاتی کمتر در چند برنامه دیگر تلویزیونی هم می‌شد دید؛ گو اینکه مجریان تلویزیون و طراحان برنامه‌ها به اشتباه تصور می‌کنند هر قدر شوک احساسی را نسبت به میهمان‌شان بالاتر ببرند و مثلا بتوانند جلوی دوربین زنده از او اشک بیشتری بگیرند، موفق‌تر عمل کرده‌اند. این اتفاق بویژه وقتی در برخورد با میهمانان غیررسانه‌ای رخ می‌دهد، نه تنها آن میهمان، بلکه مخاطبان را هم بشدت آزار می‌دهد.

منبع : وطن امروز

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برنامه‌های یلدای تلویزیون با کیفیت بود؟ بیشتر بخوانید »

«جوکر» و «اسکار» مصداق تهاجم فرهنگی است

«جوکر» و «اسکار» مصداق تهاجم فرهنگی است



اساساً برنامه‌ای مانند جوکر را نمی‌شود با خانواده تماشا کرد، شوخی‌هایی که در جوکر دیده می‌شود به هیچ وجه نمی‌تواند به فرهنگ ایرانی تنه بزند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، با روی کار آمدن پلتفرم‌ها در کنار ساختن سریال‌های داستانی، رئالیتی‌شوهایی با مضامین مختلف مثل جوکر، شام ایرانی، اسکار، صداتو، و مافیا ساخته شده‌اند. نکته مهم در این رئالتی‌شوها این است که تمامی این برنامه‌ها که صرفاً جهت سرگرمی مخاطب ساخته شده و ابداً موضوع تقویت فرهنگ خودی در آنها موضوعیت ندارد، اساساً ایرانی نیستند، به طوری که تناقض فرهنگی در این آثار احساس می‌شود. برنامه‌سازان فارغ از در نظر گرفتن نیاز مخاطب از تاک‌شوهای غربی یا ترکی کپی نعل به نعل می‌کنند.

در برنامه اسکار که مهران مدیری و نیما شعبان‌نژاد آن را اجرا می‌کردند با شوخی‌های چندپهلوی جنسی مواجه بودیم. درج هشدار سنی برای این تاک‌شوها کارکرد ندارد، چراکه بیشتر دیالوگ‌های جنسی یا اروتیک در فضای مجازی به‌طور تک‌پلان پست می‌شوند و خیلی راحت در دسترس افراد زیر ۱۵ سال هم قرار می‌گیرند. حتی تغییری هم در مضمون نمی‌دهند و تصور می‌کنند که مخاطب متوجه این کپی نمی‌شود، حتی در برنامه‌ای مانند هم‌رفیق که آن را شهاب حسینی اجرا می‌کرد، هیچ تلاشی نشده بود که دکور برنامه تفاوتی با نسخه غربی‌اش داشته باشد.

در این برهه زمانی به واسطه دنیای مجازی و ماهواره برنامه‌های این‌چنینی قابل دسترس هستند چه لزومی دارد برنامه‌ساز ایرانی دست به تقلب بزند و برنامه‌ای بسازد، مثل شام ایرانی که نسخه اصلی‌اش در شبکه معاند من و تو پخش می‌شد.‌ای کاش دست‌کم این برنامه‌ها ایرانیزه می‌شد و محتوای آن با فرهنگ خودی مطابقت پیدا می‌کرد.

حالا چه اصراری است که هنرمندان دور هم جمع شوند، غذا بخورند و امتیاز بدهند! یا در جوکر که آن هم کپی‌برداری از یک تاک‌شوی خارجی است بازیگران جمع می‌شوند با هزار الفاظ زشت و زننده و اروتیک با حرکات یا واکنش‌های جنسی مخاطب نوجوان یا جوان را بخندانند.

اساساً برنامه‌ای مانند جوکر را نمی‌شود با خانواده تماشا کرد، شوخی‌هایی که در جوکر دیده می‌شود به هیچ وجه نمی‌تواند به فرهنگ ایرانی تنه بزند. اگر قرار است مخاطب به واسطه این برنامه بخندد باید یک اصولی داشته باشد. این شوخی‌های زننده حتی در قسمت‌های زنانه جوکر هم احساس می‌شد.

اضافه کنید که در برنامه اسکار که مهران مدیری و نیما شعبان‌نژاد آن را اجرا می‌کردند با شوخی‌های چندپهلوی جنسی مواجه بودیم. درج هشدار سنی برای این تاک‌شوها کارکرد ندارد، چراکه بیشتر دیالوگ‌های جنسی یا اروتیک در فضای مجازی به‌طور تک‌پلان پست می‌شوند و خیلی راحت در دسترس افراد زیر ۱۵ سال هم قرار می‌گیرند.

به نظر می‌رسد کارگردانان تلویزیونی فقط به دو دلیل مهم به سراغ ساختن سریال یا تاک‌شو در پلتفرم‌ها می‌روند؛ دلیل اول دستمزدهای کلان و استفاده از اسپانسر و دلیل دوم هم دور زدن خطوط قرمز و ممیزی‌هایی است که در تلویزیون وجود دارد. ساترا به عنوان یک سازمان باید نگاه دقیق به آثار ساخته شده پلتفرم‌ها داشته باشد، اما انگار زور سازندگان از مسئولان ساترا بیشتر است.

«جوکر» و «اسکار» مصداق تهاجم فرهنگی است

اساساً برنامه‌ای مانند جوکر را نمی‌شود با خانواده تماشا کرد، شوخی‌هایی که در جوکر دیده می‌شود به هیچ وجه نمی‌تواند به فرهنگ ایرانی تنه بزند. اگر قرار است مخاطب به واسطه این برنامه بخندد باید یک اصولی داشته باشد. این شوخی‌های زننده حتی در قسمت‌های زنانه جوکر هم احساس می‌شد.

زمانی که نظارتی صورت نگیرد و جلوی ابتذال گرفته نشود، آدم‌های بیشتری به اینگونه برنامه یا سریال‌سازی روی می‌آورند، چراکه به هر جهت تلویزیون چارچوب‌های خاص خودش را دارد و کوتاه نمی‌آید، اما مالکان پلتفرم‌ها از ساخت چنین آثاری راضی هستند، چراکه این برنامه‌ها پول‌ساز هستند.

در این میان تنها نکته‌ای که برای برنامه‌ساز و مالک پلتفرم اهمیت ندارد تنزل فرهنگ غنی ایرانی است، زمانی که تهاجم فرهنگی صورت بگیرد دیگر نمی‌شود جلوی آن را گرفت.

آثاری که امروزه در پلتفرم‌ها ساخته می‌شوند تأثیر مخربی در رشد فرهنگی جوانان دارند. در این میان کسی نیست که فرهنگ ایرانی را به یک تاک‌شو یا سریال تبدیل کند.

یادمان رفته که ما می‌توانیم و توانش را داریم سریال‌هایی بسازیم که جوان ایرانی بتواند در کنار سرگرمی چیزهایی هم یاد بگیرد. سرگرمی با چاشنی شوخی‌های زننده نه می‌تواند کمدی باشد و نه جریان‌ساز.

این را به یاد داشته باشیم که اگر در این زمان جلوی این حجم از بی‌فرهنگی به ظاهر هنری را نگیریم دیگر شاید نتوانیم به آینده جوانان ایرانی امیدوار باشیم.

منبع: روزنامه جوان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«جوکر» و «اسکار» مصداق تهاجم فرهنگی است بیشتر بخوانید »

چرا «قهوه پدری» باب طبع صاحب سلیقه‌ها نیست؟

چرا «قهوه پدری» باب طبع صاحب سلیقه‌ها نیست؟



سرآمد شکست‌خوردگان، جواد رضویان است که تلاش او برای خلق یک کاراکتر بامزه جواب نداده و تبدیل به نقطه ضعف سریال شده. ژاله صامتی در لحظات زیادی یادآور «زیرخاکی» است.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، در آستانه توزیع سریال «قهوه پدری» گزارشیمنتشر شد که موضوع آن بررسی ناکامی‌های اخیر فیلم‌نت بود. سریال‌های «داریوش» و «گردن زنی» در سال جاری، حکم ترمز را برای این پلتفرم داشته‌اند و از آن سو زمزمه جدایی حامی مالی آن یعنی گلرنگ نیز به گوش می‌رسد. در چنین شرایطی همه امیدها به «قهوه پدری» بود. سریالی که نام مهران مدیری را یدک می‌کشد و به واسطه تجربیات خوش قبلی، انتظار می‌رفت مخاطبان با محصولی درجه یک مواجه باشند. متاسفانه این دورخیز هم جواب نداده است.

چرا «قهوه پدری» باب طبع صاحب سلیقه‌ها نیست؟

مورد اول| داستان

مهران مدیری براساس فیلمنامه امیر برادران، داستان خانواده ادیب (سام درخشانی و ژاله صامتی) را کارگردانی کرده است. آنها به بحران مالی خورده‌اند و راه چاره را در کمک از یک فامیل می‌بینند. «اون» با بازی مهران مدیری کسی است که به خانواده ادیب بارها لطمه زده و حالا هم سرمایه آنها را به باد داده است.

او پیشنهاد خرید قهوه به قیمت پایین و فروش آن با قیمت بالا را داد که بازار معکوس عملکرد کرد و میلیاردها پس‌انداز و قرض خانواده ادیب بر باد رفت. اتفاقات دیگری نیز سهمی از قصه «قهوه پدری» دارند ولی باید گفت چنگی به دل نمی‌زنند. مشابه سرنوشت خانواده فلاکت‌زده بارها دستمایه آثار نمایشی شده. ضمن اینکه سریال فاقد داستانی با ریتم بالا است.

بیشتر بخوانید:

استفاده تبلیغاتی فیلم‌نت از خواننده‌های لس‌آنجلسی

مورد دوم| امان از کلیشه

اگر پشت دوربین «قهوه پدری» کارگردانی دیگر جز مهران مدیری حضور داشت، حساسیت‌ها پایین می‌آمد. او کسی است که سریال‌های کمدی موفقی در تلویزیون و شبکه خانگی ساخته و انتظارها را بالا برده است. محصول جدید او اما در ادامه شکست‌های سینمایی‌اش محسوب می‌شود و همین زنگ خطر را برای کمدین محبوب ما بلندتر از همیشه به صدا درآورده.

بیشتر بخوانید:

بررسی عملکرد بنجل‌سازان در یک پلت‌فرم /مدیران فیلم‌نت چگونه سرمایه گلرنگ را به باد می‌دهند؟

برخی می‌گویند باید صبر کرد؛ چون اصولا کارهای مدیری نیازمند گذشت چند قسمت است. بحثی نیست ولی آیا او نمی‌داند زمانه تغییر کرده و ویژگی و نیز جنسِ سلیقه مخاطب امروز تغییر کرده؟ حالا کمتر کسی منتظر می‌ماند تا ببیند آیا «قهوه پدری» جان می‌گیرد یا نه. مدیری باید در همین دو قسمت میخ را محکم می‌کوبید و برگ برنده رو می‌کرد. او اما روی کلیشه‌های همیشگی قدم برداشته است و چنین روشی طبعا نتیجه‌ای جز سرخوردگی مخاطبان انبوه به همراه ندارد. فرقی هم نمی‌کند که مخاطب سخت‌پسند باشد یا نه. مهم این است که دیگر محصولات معمولی و تکراری خریدار ندارند.

چرا «قهوه پدری» باب طبع صاحب سلیقه‌ها نیست؟

مورد سوم| فلاکت به جای خنده

«قهوه پدری» هرگز باب طبع صاحب سلیقه‌ها نیست. از مخاطبی که فیلم و سریال‌های شاخص روز را می‌بیند حرف نمی‌زنیم. بلکه مقصود طیفی است که می‌داند دوره کمدی‌های قبلی مدیری به سر آمده. او حتی فکری برای تماشاگران معمولی هم نکرده تا با بالا بردن موقعیت‌های کمدی گیرشان بیندازد. یعنی با سریالی مواجه هستیم که قصه‌اش کم ملات است و برای خنداندن زور می‌زند.

یکی دیگر از ضعف‌های اصلی «قهوه پدری» عدم توفیق در شخصیت‌سازی و حتی تیپ‌سازی است. سرآمد شکست‌خوردگان، جواد رضویان است که تلاش او برای خلق یک کاراکتر بامزه جواب نداده و تبدیل به نقطه ضعف سریال شده. ژاله صامتی در لحظات زیادی یادآور «زیرخاکی» است.تازه، دست روی فلاکت و بدبختی یک خانواده گذاشته تا مثلا تبدیل به یک کمدی سیاه شود. نتیجه اما عکس شده است و دوچندان توی ذوق مخاطبان خورده. مهران مدیری که همواره در تلاش برای تزریق حال خوب بوده، چرا معضلات و تلخی‌ها را نردبان سریال جدید خود کرده؟ به قول دوستی: « خودمان از سختی‌ها اطلاع داریم؛ خواستیم «قهوه پدری» ببینیم که کمی بخندیم ولی حال‌مان بدتر شد.»


مورد چهارم| شخصیت‌های ناکام

در آثار مهران مدیری، شخصیت‌ها کارکردی ویژه دارند. آنها خیلی زود تبدیل به آدم‌هایی شناسنامه‌دار می‌شوند و از مخاطب دلبری می‌کنند. یکی دیگر از ضعف‌های اصلی «قهوه پدری» عدم توفیق در شخصیت‌سازی و حتی تیپ‌سازی است. سرآمد شکست‌خوردگان، جواد رضویان است که تلاش او برای خلق یک کاراکتر بامزه جواب نداده و تبدیل به نقطه ضعف سریال شده. ژاله صامتی در لحظات زیادی یادآور «زیرخاکی» است. این بخش، خود سرفصل گزارشی مفصل است که جداگانه درباره‌اش خواهیم نوشت.

بیشتر بخوانید:

پیمان مشترک فیلیمو، فیلم‌نت با MBC پرشیا و GEM /چگونه دو پلت‌فرم داخلی و شبکه‌های فارسی، تماشای سریال‌های ترکیه را احیا می‌کنند؟ +عکس

مورد پنجم| واکنش‌ها

کافی است سری به شبکه‌های اجتماعی بزنید تا متوجه عصبانیت کاربران از کیفیت نامطلوب «قهوه پدری» بشوید. گزارش را با بخشی از یادداشت خبرگزاری تسنیم تمام می‌کنیم :«حالا دیگر نمی‌توان به مهران مدیری هم امید بست. روزگاری آثار او می‌توانست تراپی روح و روان مخاطب باشد و در چند سال اخیر او در عرصه ساخت سریال و حتی بعضاً بعد از «دورهمی» با هیچ برنامه‌ای نتوانسته توفیقِ گذشته را کسب کند. در حال حاضر می‌توان گفت بسیار منتظر بودیم مهران مدیری با اثری جدید برگردد اما شروع بدی داشت.»

منبع: هفت صبح

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا «قهوه پدری» باب طبع صاحب سلیقه‌ها نیست؟ بیشتر بخوانید »

بازی «گل یا پوچ» پلتفرم‌ها با نهاد قانونی ساترا

بازی «گل یا پوچ» پلتفرم‌ها با نهاد قانونی ساترا



فصل دوم جوکر تا جایی پا روی خط قرمزها گذاشته بود که از طرف مخاطبان انتقادات زیادی را به همراه داشت تا جایی که ساترا در هفته گذشته به این ماجرا ورود کرد و تذکر جدی به عوامل این برنامه داد

به گزارش مجاهدت از مشرق، ابتدای دهه۹۰ و با ساخت سریال‌هایی همچون «قهوه تلخ» و «شهرزاد» که بازیگران مشهور سینما و تلویزیون را به استخدام گرفته بودند، شبکه نمایش خانگی توانست برای رقبای خودش به‌خصوص تلویزیون عرض اندام کند و هرچه پیش می‌رفت به کمک برخی امتیازات، رانت‌ها و حتی پول‌پاشی‌ها توانست قد و قواره خودش را بین مردم و هنرمندان پیدا کند.

سی‌دی‌ سریال‌ها در سوپرمارکت‌های سراسر کشور عرضه می‌شد و بخش تولید و توزیع محصولات نمایشی به هم نزدیک شده بود. مهم‌ترین چالش‌های آن روزهای شبکه نمایش خانگی در بخش توزیع مربوط به قاچاق سی‌دی‌ بود و در بخش تولید هم ورود پول‌های مشکوک که بیشتر در پروژه شهرزاد خودش را نشان داد.

با این حال هر چه پیش می‌رفت تولیدات این شبکه نمایشی برای مردم جدی‌تر می‌شد و به‌خاطر اینکه جنس ممیزی آن متفاوت از تلویزیون بود و وزارت ارشاد با سریال‌های نمایش خانگی با همان رواداری آثار سینمایی، مواجه می‌شد، فرم و محتوای برخی سریال‌ها بین گروه‌های مختلف محل‌ بحث‌ شده بود. با گسترش و رونق فضای نمایش خانگی در اینترنت و آمدن VOD‌ها و پلتفرم‌ها این مدیوم تصویری برای مدیران فرهنگی جدی‌تر شد و به‌تبع آن حساسیت‌ها هم شکل شدیدتری به خود گرفت.

بحث‌ها که بالا گرفت نهایتا تنظیم‌گری آثار نمایش خانگی از روی دوش وزارت فرهنگ و ارشاد برداشته شد و قرار شد یکی از نهادهای وابسته به سازمان صداوسیما مسئولیت تنظیم‌گری رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر را برعهده بگیرد. نام این نهاد که سال ۱۳۹۵ رسمیت یافت ساترا گذاشته شد؛ مخفف «سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی» البته طی کردن فرآیند واسپاری تنظیم‌گری شبکه نمایش خانگی به صداوسیما به این سادگی‌ها نبود.

وزارت ارشاد دولت سیزدهم و شورای عالی انقلاب فرهنگی در پیش گرفتند بخشی از مسیر طی شد. شهریورماه۱۴۰۲ ماده واحده «تعیین الزامات ساماندهی حوزه صوت و تصویر فراگیر» مصوب و قرار شد بنا به بند ۶ این ماده واحده، «سیاست‌ها و ضوابط حاکم بر صوت و تصویر فراگیر و شبکه نمایش خانگی» توسط دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و با همکاری سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تدوین شود. این سیاست‌ها و ضوابط هم قرار بود ظرف مدت سه ماه (از شهریورماه۱۴۰۲) در یک کمیته (متشکل از رئیس سازمان صداوسیما، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دبیر شورای عالی فضای مجازی، نمایندگان روسای قوا در کمیسیون هماهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی و قوا، سه نفر از اعضای حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی، دو نفر صاحب‌نظر در حوزه رسانه به انتخاب شورای عالی انقلاب فرهنگی و با ریاست دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی) بررسی و تایید شود و برای تصویب به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه شود. براساس این مصوبه ابراهیم سوزنچی، سیدسعیدرضا عاملی و سیدمرتضی میرباقری به‌عنوان اعضای حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی و محمدرضا جعفری‌جلوه و فرشاد مهدی‌پور به‌عنوان اعضای صاحب‌نظر در این حوزه انتخاب شدند.

بیشتر بخوانید:

هشدار ساترا به «فیلیمو» / دور جدید نادیده‌انگاری مجوز نمایش و قوانین ساترا

آنچه در ادامه می‌خوانید یادآوری چند حاشیه در یکی دو سال اخیر است که بین شبکه نمایش خانگی و نهاد ساترا شکل گرفت.

بازی «گل یا پوچ» پلتفرم‌ها با نهاد قانونی ساترا

تکرار شود مجوز نمی‌دهیم!

سال ۱۴۰۰، احسان علیخانی با یک برنامه سرگرم‌کننده به شبکه نمایش خانگی آمد. برنامه‌ای که از همان ابتدای پخشش مشخص بود می‌خواهد مخاطبش چند ساعتی فارغ از همه دل‌مشغولی‌ها و پریشان‌خاطری‌های زندگی امروز فقط برای سرگرم شدن پای این برنامه بنشیند. او در این فصل از برنامه علاوه‌بر سرگرمی خودش را موظف دانسته بود تا قواعدی را رعایت کند. از جمله این قواعد مدل شوخی‌هایی بود که بازیگران در این برنامه انجام می‌دادند.

درواقع «جوکر» در فصل اول تبدیل به برنامه‌ای شده بود که اعضای خانواده را دور هم جمع می‌کرد تا برای آنها ساعات خوشی را رقم بزند. سابقه ذهنی که مخاطبان از اولین فصل جوکر داشتند، باعث شد که خیلی‌ها منتظر فصل دوم باشند و به گفته سازندگان برنامه، جوکر در اولین قسمت از فصل جدید خود توانست رکورد تماشا در ۱۶ ساعت اول را تا بیش از ۴۰ میلیون دقیقه ثبت کند. اما تماشای قسمت اول از فصل جدید جوکر با سابقه ذهنی که مخاطب نسبت به فصل اولش داشت متفاوت بود. انگار هدف در این فصل فقط خنداندن مخاطب بود بدون در نظر گرفتن قواعد و چهارچوبی که در فصل گذشته رعایت می‌شد.

بیشتر بخوانید:

وقتی احسان علیخانی «آرشیتکت» می‌شود/ اینجا نخندیدن سخت نیست! +عکس

درواقع فصل دوم جوکر تا جایی پا روی خط قرمزها گذاشته بود که از طرف مخاطبان انتقادات زیادی را به همراه داشت تا جایی که ساترا در هفته گذشته به این ماجرا ورود کرد و تذکر جدی به عوامل این برنامه داد و اعلام کرد: «نظر به تماس‌های مردمی با سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) با موضوع انتقاد از برخی بخش‌های برنامه جوکر۲ به اطلاع می‌رساند برخی بخش‌های منتشرشده در برنامه جوکر۲ که بر خلاف فرهنگ اسلامی ایرانی و منافی عفت و حیای عمومی است، مورد تایید ساترا نیست. لذا مجوز انتشار صادر نشده و به تیم تولیدکننده ابلاغ شده است که باید محتوا را اصلاح کند و درصورت ادامه این روند برای تولید فصل آینده این سریال مجوز صادر نخواهد شد.» همان‌طور که از متن ساترا مشخص است جنبه تذکری ساترا به جوکر، ارجاع به انتقادات مردمی است.

بیشتر بخوانید:

«جوکر۲»: صعود به قله‌های بی‌نمکی!

بازی «گل یا پوچ» پلتفرم‌ها با نهاد قانونی ساترا

پخش بدون‌مجوز «رهایم کن»

سریال «رهایم کن» به کارگردانی شهرام شاه‌حسینی، از زمان آغاز پخش خود حواشی زیادی را به‌دنبال داشت. عمده این حواشی به سکانس‌هایی از سریال مربوط می‌شد که منتقدان آنها را عبور از خط قرمزها نامگذاری کرده بودند. علاوه‌بر این، طبق اعلام ساترا، سریال رهایم کن بدون مجوز این نهاد از شبکه نمایش خانگی پخش شد. حواشی این سریال تا جایی ادامه داشت که در اواسط اردیبهشت‌ماه تمام تبلیغات محیطی این سریال از سرتاسر کشور جمع‌آوری شد و حتی احتمال توقیف آن نیز مطرح شد.

ساترا درپی این حواشی اعلام کرده بود: «با توجه به تفاهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیما طبق اعلام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبلیغات محیطی این سریال که فاقد مجوز است به‌طور کامل از تمام کشور جمع‌آوری شده است. با توجه به عضویت نماینده دادستان کل کشور در شورای صدور مجوز انتشار ساترا و هماهنگی انجام‌شده از سوی ساترا با معاونت حقوق عامه و پیشگیری از وقوع جرم دادستانی کل کشور انتظار می‌رود به‌زودی روند انتشار هرگونه سریال و برنامه نمایش خانگی فاقد مجوز متوقف شود.»

بیشتر بخوانید:

«جوکر۲»: صعود به قله‌های بی‌نمکی!

حذف دیرهنگام یک بلاگر سینمایی

نیک یوسفی، بلاگر سینمایی که سال ۱۴۰۱ محکوم امنیتی بود و در صفحات مجازی مطالبی منتشر می‌کرد و خلاف قوانین کشور بود به‌تازگی تبدیل به حاشیه‌ای جدید برای شبکه نمایش خانگی شده است. این حاشیه زمانی شروع شد که نام این فرد به‌عنوان کارگردان برای برنامه «گل یا پوچ» مطرح شد. برنامه‌ای که مهران مدیری اجرای آن را به عهده داشت. بعد از اعلام این نام اعتراض‌ها به کار کردن این فرد در فضای مجازی دیده می‌شد اما زمانی این اعتراضات شدت گرفت که اظهارنظرهای سیاسی‌ این شخص در فضای مجازی ادامه داشت.

بیشتر بخوانید:

جذب حداکثری اغتشاشگران در پلت‌فرم پرحاشیه / فعال ضدامنیتی شورش‌های ۱۴۰۱ با فیلیمو همکار شد +تصاویر

در پی این حاشیه‌ها هماهنگی ساترا با هماهنگی فیلیمو، نام نیک یوسفی به‌عنوان کارگردان از تیتراژ و همچنین صفحه برنامه گل یا پوچ حذف شد. همچنین در روزهای گذشته که تبلیغات شهری برنامه گل یا پوچ در سطح تهران اکران شده بود نام کارگردان این برنامه روی آنها دیده نمی‌شد که اکنون پیگیری‌ها نشان می‌دهد این اقدام طی هماهنگی سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر با وزارت ارشاد رخ داده است. برخی این مواجهه ساترا را از سر انفعالی دانستند که نتیجه عدم تسلط این نهاد تنظیم‌گر بر فرآیندهای تولید است. برخی هم معتقدند که نمی‌توان انبوه تولیدات شبکه نمایش خانگی را مورد نظارت دقیق و جزئی قرار داد و اقدامات تنبیهی پلتفرم‌ها از تکرار چنین مواردی جلوگیری می‌کند.

گریز از سانسور فیلمفارسی

«حیثیت گمشده» یکی دیگر از مجموعه‌هایی است که حین تولید و پخش بین عوامل سریال و ساترا مجادله‌هایی را به‌دنبال داشت. سجاد پهلوان‌زاده با مشاوره محمدحسین مهدویان این سریال را ساخته بود و گویا قسمت‌هایی از آن چندین‌بار در رفت‌وآمد با کارگروه‌های ساترا بود تا درنهایت به پخش رسید. اولین قسمت این مینی‌سریال قرار بود ۲۳ تیرماه ۱۴۰۲ در فیلیمو بارگذاری شود اما برخلاف اطلاع‌رسانی انجام شده انتشار آن به تعویق افتاد.

بازی «گل یا پوچ» پلتفرم‌ها با نهاد قانونی ساترا

حذف حرکات موزون

سریال «در انتهای شب» به کارگردانی آیدا پناهنده اخیرا از شبکه نمایش خانگی پخش شد؛ سریالی که در ابتدا مخاطبانی را با خود همراه کرده بود اما بعد از پخش قسمت سومش با واکنش‌های منفی طیفی از مخاطبان مواجه شد.

بعد از پخش این قسمت، یک سکانس از آن به‌سرعت در فضای مجازی وایرال شد که مربوط به وقت گذراندن مادر و پسری در خانه سالمندان بود که نقش آنها را در سریال احترام برومند و پارسا پیروزفر بازی می‌کردند. در این سکانس، حرکات موزون مادر سالمند همراه پسرش در خانه سالمندان را نشان می‌داد.

این سکانس بعد از گذشت دو روز از پخش اصلاح شد و روابط‌عمومی ساترا در پاسخ به اعتراضات درباره پخش این سکانس اعلام کرد: «پخش حرکات موزون نامتعارف در قسمت سوم سریال در انتهای شب از ابتدا برخلاف کاربرگ اصلاحیه ارائه‌شده از سوی ساترا به سکوی پخش‌کننده بوده است که پس از پخش این سکانس و تذکر از سوی همکاران معاونت پایش و نظارت ساترا مطابق با کاربرگ اصلاحات مصوب در شورای صدور مجوز انتشار ساترا، سکوی فیلم نت نسبت به حذف سکانس یادشده اقدام کرد.» نکته قابل‌توجه اینکه سریال‌های منتشرشده در شبکه نمایش خانگی بلافاصله در کانال‌های تلگرامی هم بارگذاری می‌شوند و سکانسی که در نسخه فیلم‌نت حذف‌شده در نسخه‌های دیگر اصلاح نشده است.

بالا گرفتن دعوا در سطح رئیس صداوسیما

سریال «سقوط» به کارگردانی سجاد پهلوان‌زاده در سکوت خبری تولید و بدون داشتن مجوز از پلتفرم فیلیمو منتشر شد.

این موضوع کش‌مکش‌هایی فراتر از عوامل فیلم و کارگروه‌های ساترا را درپی داشت تا جایی که رئیس صداوسیما خطاب به رئیس‌جمهور نامه‌ای نوشت و اعضای انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدئویی برخط هم این نامه را بی‌پاسخ نگذاشتند.

در آن زمان رئیس صداوسیما، از رئیس‌جمهور درخواست کرده بود پلتفرم فیلیمو فیلتر شود. ساترا با تایید چنین درخواستی، آن را قانونی دانسته و تاکید کرده بود فیلیمو در زمینه پخش سریال سقوط قانون‌شکنی کرده و باید با آن برخورد شود.

در ادامه این ماجرا اعضای «انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدئویی برخط» نامه تندی را خطاب به رئیس صداوسیما منتشر کردند که در بخشی از متن این نامه آمده بود: «ما شرکت‌های وی‌اودی از شما ممنونیم! چون در این زمانه سخت- که باران مشکلات از هر سو بر اقتصاد غیردولتی می‌بارد- به ما یادآوری کردید که ارزش این همه تلاش برای حیات فرهنگی در کشور چقدر است. متشکریم که به ما و همه مردم یادآوری کردید دغدغه رئیس رسانه ملی در این اوضاع فرهنگی آشفته و پرخطر، نه همراهی و کمک به حفظ و حفاظت از منظومه فرهنگی ایران، که تحریم و تهدید به تعطیلی است. آیا با بستن و فیلتر کردن، به دستاوردهای آن رسانه محترم افزوده می‌شود؟ برگه افتخار دیگری به انبوه دستاوردهای فرهنگی شبکه‌های مختلف تلویزیونی افزوده می‌شود؟ مخاطبان صداوسیما افزایش می‌یابد؟ پاسخ این سوالات را همه می‌دانیم، شما هم خوب می‌دانید آقای رئیس.»

علاوه‌بر موضوع مجوز، حضور حمید فرخ‌نژاد در این مینی‌سریال با وجود حاشیه‌هایی که در پاییز۱۴۰۱ به راه انداخته بود، مشکلی بود که عوامل این مجموعه را نگران می‌کرد. بااین‌حال نخستین قسمت از مینی‌سریال سقوط درحالی منتشر شد که شاید کمتر کسی تصور می‌کرد با توجه به حواشی گسترده این بازیگر، بتواند خود را به پخش برساند.

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازی «گل یا پوچ» پلتفرم‌ها با نهاد قانونی ساترا بیشتر بخوانید »

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو



در صحیفه بنیانگذار انقلاب اسلامی جلد ۲۰ صفحه ۳۲۵ می‌خوانیم اگر بخواهند در مقابلِ دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، درباره حضور «نیک یوسفی» کارگردان مجموعه «گل یا پوچ» پیش از این مشرق گزارشی تفصیلی را منتشر کرد و از این احتمال نوشت که تصمیم مشترک «علی اسدزاده» تهیه کننده پرحاشیه این مجموهخ و پلت‌فرم فیلیمو، در انتخاب این فعال و حامی شورش‌های ۱۴۰۱ ‌کم‌تاثیر نبوده است.

فیلیمو با انتشار نام کارگردان این مجموعه به صورت رسمی عملا نشان داد که به محملی برای حمایت از معارضانی تبدیل شده است که آشکارا و به صورت رسمی از مهمترین مهره‌های شورش‌های ۱۴۰۱ حمایت می‌کند.

بیشتر بخوانید:

بنویسید فیلیمو؛ بخوانید دفتر حافظ منافع اسرائیل!

نام «نیک یوسفی» و فعالیت‌های مجازی او پس از شورش‌های ۱۴۰۱ آنچنان پررنگ نبود تا اینکه که با انتشار ریلیتی‌شوء «گل یاپوچ» نام او دوباره بر سر زبان‌ها افتاد و به بهانه انتشار این مجموعه، او به نماد ضد تبلیغی پلت‌فرم «فیلیمو» تبدیل شد.

بیشتر بخوانید:

جناب شکوری! ما برای هر آجر حرم عمه سادات، شهید دادیم

پس از اعتراض گسترده رسانه‌های مرجع و مجازی نسبت به حضور یوسفی در این مجموعه، او در واکنشی نسبت به شهادت اسماعیل هنیه دفتر حماس، استوری را منتشر کرده که در آن فردی با انگشت یک مگس را شکار می‌کند.

یوسفی که عملا مهره فراموش شده‌ای بود با انتشار گل یا پوچ و حواشی اخیر نامش دوباره بر سر زبان‌ها افتاد و صفحه اینستاگرام او دوباره مورد توجه قرار گرفت. انتشار این ویدئو آشکارا نشان می‌دهد که او در شرایط فعلی همان مواضع سخت گذشته‌اش در خلال شورش‌ها ۱۴۰۱ را دنبال می‌کند.

اما چرا نیک‌یوسفی علی‌رغم پیامدهای قضایی در پی شهادت رئیس دفتر سیاسی حماس چنین واکنشی نشان می‌دهد؟ علی رغم فعالیت‌های تبلیغاتی یوسفی در شورش‌های ۱۴۰۱ برای او فرصتی فراهم می‌شود تا به صورت رسمی در پلت‌فرم فیلیمو مشغول به کار شود. همین دوگانگی سازوکار فعلی، که فردی می‌تواند علیه سیستم سیاسی کشور فعالیت تبلیغی کند و از سوی دیگر می‌توان در پلت‌فرم رسمی صاحب مجوز در همان کشور فعالیت دلخواهش را دنبال کند دامنه توهمات فردی را چنین افرادی را گسترش می‌دهد.

بیشتر بخوانید:

دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

تهیه‌کننده و پلت‌فرم در نتیجه واکنش‌های کارگردان هنری این مجموعه به شهادت یکی از چهره‌هی مهم محور مقاومت، بهره‌برداری تبلیغاتی ضد سیستمی نصیبشان می‌شود. فرمولی که در سریال «سقوط» توسط حمیدفرخ‌نژاد پایه‌گذاری شد تا او ضمن ایفای نقش در یک سریال امنیتی سفارشی، علیه همان سیستم در صفحه اینستاگرام محتوا معارضانه تولید کند.

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو
برجسته شدن نیک یوسفی هوادار شورش‌های ۱۴۰۱ در میان حامیان اغتشاشات ۱۴۰۱

در صحیفه بنیانگذار انقلاب اسلامی جلد ۲۰ صفحه ۳۲۵ می‌خوانیم اگر بخواهند در مقابلِ دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد.

این عبارت یکی از راهبردی‌تری شگردهای آیت ‌الله خمینی(ره) در چنین دوگانه‌هایی است.

این هم آوایی و خوشحالی در قالب یک آستوری آشکار درتوهین به رهبر مقاومت مردم فلسطین، آیا برای مسئولان صدا و سیما و در ذیل آنان مجموعه ساترا آیا برخورنده نیست؟

نکته جالب واکنش بسیار رنگین‌کمانی ساترا به همکاری یوسفی با مجموعه گل یا پوچ است. این سکوی نظارتی در واکنشی اعلام کرد در پی هماهنگی ساترا با فیلیمو، نام «نیک یوسفی» به عنوان کارگردان، از تیتراژ و صفحه برنامه «گل یا پوچ» و «تبلیغات شهری» و «سایت فیلیمو» با اجرای مهران مدیری حذف شده است.

بیشتر بخوانید:

دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

در حالیکه ۱۲ ساعت قبل از انتشار این خبر، یوسفی با انتشار ویدئوی مذکور در قالب استوری، ابتکار دیگری به خرج داده است و شهادت اسماعیل هنیه را تمسخر کرده است.

مجموعه صدا و سیما و ساترا با مبنایی انقلابی آیا نمی‌خواهند بر اساس راهبرد بنیانگذار انقلاب عمل کنند. کاملا مشخص است یوسفی قصد عذرخواهی ندارد و شهادت یکی از چهره‌ها مهم مقاومت را به تمسخر می‌گیرد. متقابلا ساترا و تمامی نهادهای نظارتی باید واکنش سخت‌تری از خود نشان دهند و پخش مجموعه گل یا پوچ تا زمانی که کارگردان هنری عذرخواهی نکرده متوقف باقی بماند.

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو

این واکنش‌ها در شان ساترا نیست. تمسخر دیدگاه رسمی حاکمیتی نسبت به شهادت رئیس دفتر سیاسی حماس، نیازمند کنش فرهنگی قاطعانه‌ای است و احضارهای قضایی و برخوردهای نهادهای بالادستی هیچ آورده‌ای به همراه نخواهد داشت.

برای برخورد با هنجارشکنان از چنین روش‌هایی باید استفاده تا ریل گذاری فرخ‌نژاد به راهی برای یوسفی تبدیل نشود و سریال معارض‌های منتفع از سیستم ادامه پیدا نکند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو بیشتر بخوانید »