مهران

روایت سرلشکر صفوی از اسارت سردار کارگر

روایتی از اسارت ۲۰ دقیقه‌ای سردار کارگر در عملیات کربلای ۱


روایت سرلشکر صفوی از اسارت سردار کارگربه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سرلشکر سید یحیی صفوی از فرماندهان دوران دفاع مقدس در صحبت‌هایی با ابراز خوشنودی از تشکیل انجمن علمی دفاع مقدس و برگزاری اولین مجمع عمومی آن اظهار داشت: خروجی انجمن مهم است. امیدواریم در سال اول اولین فصلنامه انجمن علمی دفاع مقدس منتشر شود و این انجمن بتواند محتوای علمی خوبی تولید کند. امیدواریم این انجمن بتواند سالی یک فیلم تولید کند و تولیداتی در حوزه ادبیات دفاع مقدس به زبان‌های عربی، انگلیسی و فرانسه داشته باشد. امیدوارم هر یک ماه یا دو ماه نیز یک نشست علمی برگزار کنیم.

وی تصریح کرد: آنقدر دفاع مقدس مظلوم است که اگر ۸۰ سال هم از آن بگوییم و بنویسیم، آثار نمایشی و نوشتاری تولید کنیم، باز کم است. امیدواریم با ایجاد ادبیات راهبردی دفاع مقدس بتوانیم قدم مثبتی برداریم.

سرلشکر صفوی با بیان خاطراتی از دوران دفاع مقدس گفت: در ایام گرامیداشت آزادسازی مهران و عملیات کربلای یک هستیم، این عملیات نیز به نوبه خود بزرگ بود و منجر به آزادی شهر مهران شد که جا دارد بیشتر از آن صحبت شود. به خاطر دارم سردار کارگر در همین عملیات به اسارت دشمن درآمد، اما آنقدر حملات به دشمن زیاد بود که بعد از ۲۰ دقیقه توانست آزاد شود، در واقع ایشان اسارت را هم در کارنامه خود دارد. سردار علی فضلی نیز در این عملیات حضور داشت.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایتی از اسارت ۲۰ دقیقه‌ای سردار کارگر در عملیات کربلای ۱ بیشتر بخوانید »

روایت سرلشکر صفوی از اسارت سردار کارگر

روایت سرلشکر صفوی از اسارت سردار کارگر


روایت سرلشکر صفوی از اسارت سردار کارگربه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سرلشکر سید یحیی رحیم صفوی از فرماندهان دوران دفاع مقدس در صحبت‌هایی با ابراز خوشنودی از تشکیل انجمن علمی دفاع مقدس و برگزاری اولین مجمع عمومی آن در روز چهارشنبه نهم تیر اظهار داشت: خروجی انجمن مهم است. امیدواریم در سال اول اولین فصلنامه انجمن علمی دفاع مقدس منتشر شود و این انجمن بتواند محتوای علمی خوبی تولید کند. امیدواریم این انجمن بتواند سالی یک فیلم تولید کند و تولیداتی در حوزه ادبیات دفاع مقدس به زبان‌های عربی، انگلیسی و فرانسه داشته باشد. امیدوارم هر یک ماه یا دوماه یک نشست علمی برگزار کنیم.

وی تصریح کرد: انقدر دفاع مقدس مظلوم است که اگر ۸۰ سال هم از آن بگوییم و بنویسیم، آثار نمایشی و نوشتاری تولید کنیم باز کم است. امیدواریم با ایجاد ادبیات راهبردی دفاع مقدس بتوانیم قدم مثبت
برداریم.

وی با بیان خاطراتی از دوران دفاع مقدس گفت: در سالروز آزادسازی مهران و عملیات کربلای یک هستیم، این عملیات نیز به نوبه خود بزرگ بود و منجر به آزادی شهر مهران شد که جا دارد بیشتر از آن صحبت شود. به خاطر دارم سردار کارگر در همین عملیات به اسارت دشمن درآمد، اما انقدر حملات دشمن زیاد بود که بعد ۲۰ دقیقه توانست آزاد شود، در واقع ایشان اسارت را هم در کارنامه خود دارد. سردار علی فضلی نیز در این عملیات حضور داشت.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایت سرلشکر صفوی از اسارت سردار کارگر بیشتر بخوانید »

روایت عکسی از فرماندهی قدرتمندانه شهید زینال حسینی در عملیات+ تصویر

روایت عکسی از فرماندهی قدرتمندانه شهید زینال حسینی در عملیات+ تصویر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید سید محمد زینال حسینی از فرماندهان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا بود که پس از شهادت سردار نوریان قبول مسوولیت کرد. او در طی دوران حضورش در صحنه نبرد سه بار شیمیایی شد و سرانجام در ۳۱ خرداد سال ۱۳۶۶ در جبهه ماووت در اثر اصابت گلوله به سینه‌اش به شهادت رسید.

محبوبیت شهید حسینی در بین نیرو‌های تخریبچی به خاطر اخلاق مداری و آرامش او بود. بیشتر اوقات ذکر خدا بر زبان داشت و سخت‌ترین کار‌ها را خودش انجام می‌داد. از او به عنوان فرماندهی شجاع و نترس در میانه نبرد‌های سخت یاد می‌کنند.

هفتم تیرماه سال ۱۳۶۵ فرمانده سپاه رفته بود تا در جریان طرح مانور فرماندهان لشکر ۱۰ سیدالشهدا برای انجام ماموریتشان قرار بگیرد.

روایت عکسی از فرماندهی قدرتمندانه شهید زینال حسینی در عملیات+ تصویر

فرماندهان گردان‌ها و واحد‌های پشتیبانی کننده رزم یکی یکی گزارش‌های خود را ارائه دادند تا نوبت به فرمانده تخریب شهید سید محمد زینال حسینی رسید.

میله نقشه را دستش گرفت و چنان مسلط بر همه‌ی جوانب کار گزارش داد که همه را حیرت زده کرد. او توضیح داد: «با توکل بر خدا ما آمادگی کامل برای عملیات داریم. راه کار‌ها و معبر‌ها به نحو احسن پیش بینی شد. بچه‌های تخریب شناسایی خوبی کردند و اطلاع کامل از آرایش میدان‌های مین دشمن دارند.

تیم‌های با تجربه‌ای را سازماندهی کردیم تا با زدن معبر‌ها نیرو‌ها را با امنیت کامل از معبر‌ها عبور دهیم و بعد از عبور نیرو‌های رزمنده از معبر و درگیری با دشمن، بچه‌های تخریب برای عبور دادن دستگاه‌های مهندسی از میدان مین، معبر‌ها را عریض می‌کنند تا خدای نکرده بلدوزر‌ها آسیب نبینند.»

همه چیز به لطف خدا به خوبی انجام و در عملیات صورت گرفته شهر مهران از اشغال نیرو‌های متجاوز بعثی آزاد شد. تصاویر پیش رو مربوط به جلسه سردار محسن رضایی با فرماندهان لشکر سیدالشهداست که شهید سید محمد زینال حسینی نیز به بیان گزارش عملکرد یگان خود می‌پردازد.

روایت عکسی از فرماندهی قدرتمندانه شهید زینال حسینی در عملیات+ تصویر

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایت عکسی از فرماندهی قدرتمندانه شهید زینال حسینی در عملیات+ تصویر بیشتر بخوانید »

روایتی از لحظات اعزام به عملیات کربلای یک

روایتی از لحظات اعزام رزمندگان اسلام به عملیات کربلای یک


روایتی از لحظات اعزام به عملیات کربلای یکبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات کربلای ۱ در نهم تیر سال ۱۳۶۵ آغاز و تا ۱۰ روز ادامه داشت، هدف از این عملیات باز پس گیری شهر مهران و سلسله ارتفاعات قلاویزان و دستیابی به مرز و تأمین کل منطقه بود. در این عملیات شهر مهران، هشت روستای منطقه، پاسگاه دراجی و سلسله ارتفاعات قلاویزان به‌ویژه قله ۲۲۳ و همچنین منطقه‌ای به وسعت ۱۷۵ کیلومترمربع از خاک ایران و عراق از دست عراقی‌ها آزاد شد و عقبه‌های دشمن ازجمله شهر‌های بدره و زرباطیه در دید و تیررس نیرو‌های اسلام قرار گرفت.

در ادامه روایت یکی از رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) از این عملیات را می‌خوانید.

«گفتند امشب باید به دشمن حمله کنیم. روز همه به خود سازی مشغول بودند، یک عده وصیتنامه می‌نوشتند و به دوستان و همسنگرانشون توصیه‌های آخر را می‌کردند، عده‌ای دیگر هم مدام تجهزاتششان را چک و ماموریت‌ها را با همراهان خود مرور می‌کردند.

ساعت چهار بعد از ظهر همه‌ی نیرو‌هایی که باید در شب اول عملیات می‌کردند در موقعیت عشق حسین جمع شدند. مثل اینکه قرار بود مراسم وداع برگزار شود.

با حضور گردان‌های دیگر جای سوزن انداختن نبود، بچه‌ها دو به دو دست در آغوش هم انداختند و داشتند وداع می‌کردند. گفتند قرار است برادر محسن رضایی برای بچه‌های لشکر ۱۰ صحبت کند. آقا محسن با شعار صل علی محمد یار امام خوش آمد پشت تریبون رفت. از اهمیت عملیات گفت و اینکه صدام جنایت کار گفته مهران در مقابل فاو و شما رزمندگان امشب می‌خواهید توی دهن صدام بزنید.

همه بچه‌ها خوشحال بودند که برای عملیات انتخاب شدند. بعد از آقا محسن حاج صادق آهنگران پشت میکروفون قرار گرفت.

نیم ساعت همه با نوای حاج صادق رزمنده‌ها گریه کردند و سینه زدند و بعد از نوحه خوانی گردان‌ها به خط شدند تا از دروازه قرآن عبور کنند. حاج علی فضلی کنار دروازه قرآن ایستاد و با هرکس که از زیر قرآن رد می‌شد روبوسی می‌کرد.

هوا داشت تاریک می‌شد که کامیون‌ها به خط شدند تا گردان‌ها را به سمت خط ببرند. بچه‌ها نماز مغرب و عشا را خواندند و راه افتادند.

شب دهم تیرماه نزدیک آخر‌های ماه قمری است، ماهی توی آسمان دیده نمی‌شود که مهتاب اطراف را روشن کند، این تاریکی برای نزدیک شدن به دشمن خوب است. همه آماده بودند تا تکلیف خود را انجام دهند.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایتی از لحظات اعزام رزمندگان اسلام به عملیات کربلای یک بیشتر بخوانید »

روایتی از لحظات اعزام به عملیات کربلای یک

روایتی از لحظات اعزام رزمندگان اسلام به عملیات کربلای یک


روایتی از لحظات اعزام به عملیات کربلای یکبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات کربلای ۱ در نهم تیر سال ۱۳۶۵ آغاز و تا ۱۰ روز ادامه داشت، هدف از این عملیات باز پس گیری شهر مهران و سلسله ارتفاعات قلاویزان و دستیابی به مرز و تأمین کل منطقه بود. در این عملیات شهر مهران، هشت روستای منطقه، پاسگاه دراجی و سلسله ارتفاعات قلاویزان به‌ویژه قله ۲۲۳ و همچنین منطقه‌ای به وسعت ۱۷۵ کیلومترمربع از خاک ایران و عراق از دست عراقی‌ها آزاد شد و عقبه‌های دشمن ازجمله شهر‌های بدره و زرباطیه در دید و تیررس نیرو‌های اسلام قرار گرفت.

در ادامه روایت یکی از رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) از این عملیات را می‌خوانید.

«گفتند امشب باید به دشمن حمله کنیم. روز همه به خود سازی مشغول بودند، یک عده وصیتنامه می‌نوشتند و به دوستان و همسنگرانشون توصیه‌های آخر را می‌کردند، عده‌ای دیگر هم مدام تجهزاتششان را چک و ماموریت‌ها را با همراهان خود مرور می‌کردند.

ساعت چهار بعد از ظهر همه‌ی نیرو‌هایی که باید در شب اول عملیات می‌کردند در موقعیت عشق حسین جمع شدند. مثل اینکه قرار بود مراسم وداع برگزار شود.

با حضور گردان‌های دیگر جای سوزن انداختن نبود، بچه‌ها دو به دو دست در آغوش هم انداختند و داشتند وداع می‌کردند. گفتند قرار است برادر محسن رضایی برای بچه‌های لشکر ۱۰ صحبت کند. آقا محسن با شعار صل علی محمد یار امام خوش آمد پشت تریبون رفت. از اهمیت عملیات گفت و اینکه صدام جنایت کار گفته مهران در مقابل فاو و شما رزمندگان امشب می‌خواهید توی دهن صدام بزنید.

همه بچه‌ها خوشحال بودند که برای عملیات انتخاب شدند. بعد از آقا محسن حاج صادق آهنگران پشت میکروفون قرار گرفت.

نیم ساعت همه با نوای حاج صادق رزمنده‌ها گریه کردند و سینه زدند و بعد از نوحه خوانی گردان‌ها به خط شدند تا از دروازه قرآن عبور کنند. حاج علی فضلی کنار دروازه قرآن ایستاد و با هرکس که از زیر قرآن رد می‌شد روبوسی می‌کرد.

هوا داشت تاریک می‌شد که کامیون‌ها به خط شدند تا گردان‌ها را به سمت خط ببرند. بچه‌ها نماز مغرب و عشا را خواندند و راه افتادند.

شب دهم تیرماه نزدیک آخر‌های ماه قمری است، ماهی توی آسمان دیده نمی‌شود که مهتاب اطراف را روشن کند، این تاریکی برای نزدیک شدن به دشمن خوب است. همه آماده بودند تا تکلیف خود را انجام دهند.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایتی از لحظات اعزام رزمندگان اسلام به عملیات کربلای یک بیشتر بخوانید »