مهران

روایت عکسی از فرماندهی قدرتمندانه شهید زینال حسینی در عملیات+ تصویر

روایت عکسی از فرماندهی قدرتمندانه شهید زینال حسینی در عملیات+ تصویر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید سید محمد زینال حسینی از فرماندهان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا بود که پس از شهادت سردار نوریان قبول مسوولیت کرد. او در طی دوران حضورش در صحنه نبرد سه بار شیمیایی شد و سرانجام در ۳۱ خرداد سال ۱۳۶۶ در جبهه ماووت در اثر اصابت گلوله به سینه‌اش به شهادت رسید.

محبوبیت شهید حسینی در بین نیرو‌های تخریبچی به خاطر اخلاق مداری و آرامش او بود. بیشتر اوقات ذکر خدا بر زبان داشت و سخت‌ترین کار‌ها را خودش انجام می‌داد. از او به عنوان فرماندهی شجاع و نترس در میانه نبرد‌های سخت یاد می‌کنند.

هفتم تیرماه سال ۱۳۶۵ فرمانده سپاه رفته بود تا در جریان طرح مانور فرماندهان لشکر ۱۰ سیدالشهدا برای انجام ماموریتشان قرار بگیرد.

روایت عکسی از فرماندهی قدرتمندانه شهید زینال حسینی در عملیات+ تصویر

فرماندهان گردان‌ها و واحد‌های پشتیبانی کننده رزم یکی یکی گزارش‌های خود را ارائه دادند تا نوبت به فرمانده تخریب شهید سید محمد زینال حسینی رسید.

میله نقشه را دستش گرفت و چنان مسلط بر همه‌ی جوانب کار گزارش داد که همه را حیرت زده کرد. او توضیح داد: «با توکل بر خدا ما آمادگی کامل برای عملیات داریم. راه کار‌ها و معبر‌ها به نحو احسن پیش بینی شد. بچه‌های تخریب شناسایی خوبی کردند و اطلاع کامل از آرایش میدان‌های مین دشمن دارند.

تیم‌های با تجربه‌ای را سازماندهی کردیم تا با زدن معبر‌ها نیرو‌ها را با امنیت کامل از معبر‌ها عبور دهیم و بعد از عبور نیرو‌های رزمنده از معبر و درگیری با دشمن، بچه‌های تخریب برای عبور دادن دستگاه‌های مهندسی از میدان مین، معبر‌ها را عریض می‌کنند تا خدای نکرده بلدوزر‌ها آسیب نبینند.»

همه چیز به لطف خدا به خوبی انجام و در عملیات صورت گرفته شهر مهران از اشغال نیرو‌های متجاوز بعثی آزاد شد. تصاویر پیش رو مربوط به جلسه سردار محسن رضایی با فرماندهان لشکر سیدالشهداست که شهید سید محمد زینال حسینی نیز به بیان گزارش عملکرد یگان خود می‌پردازد.

روایت عکسی از فرماندهی قدرتمندانه شهید زینال حسینی در عملیات+ تصویر

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایت عکسی از فرماندهی قدرتمندانه شهید زینال حسینی در عملیات+ تصویر بیشتر بخوانید »

روایتی از لحظات اعزام به عملیات کربلای یک

روایتی از لحظات اعزام رزمندگان اسلام به عملیات کربلای یک


روایتی از لحظات اعزام به عملیات کربلای یکبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات کربلای ۱ در نهم تیر سال ۱۳۶۵ آغاز و تا ۱۰ روز ادامه داشت، هدف از این عملیات باز پس گیری شهر مهران و سلسله ارتفاعات قلاویزان و دستیابی به مرز و تأمین کل منطقه بود. در این عملیات شهر مهران، هشت روستای منطقه، پاسگاه دراجی و سلسله ارتفاعات قلاویزان به‌ویژه قله ۲۲۳ و همچنین منطقه‌ای به وسعت ۱۷۵ کیلومترمربع از خاک ایران و عراق از دست عراقی‌ها آزاد شد و عقبه‌های دشمن ازجمله شهر‌های بدره و زرباطیه در دید و تیررس نیرو‌های اسلام قرار گرفت.

در ادامه روایت یکی از رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) از این عملیات را می‌خوانید.

«گفتند امشب باید به دشمن حمله کنیم. روز همه به خود سازی مشغول بودند، یک عده وصیتنامه می‌نوشتند و به دوستان و همسنگرانشون توصیه‌های آخر را می‌کردند، عده‌ای دیگر هم مدام تجهزاتششان را چک و ماموریت‌ها را با همراهان خود مرور می‌کردند.

ساعت چهار بعد از ظهر همه‌ی نیرو‌هایی که باید در شب اول عملیات می‌کردند در موقعیت عشق حسین جمع شدند. مثل اینکه قرار بود مراسم وداع برگزار شود.

با حضور گردان‌های دیگر جای سوزن انداختن نبود، بچه‌ها دو به دو دست در آغوش هم انداختند و داشتند وداع می‌کردند. گفتند قرار است برادر محسن رضایی برای بچه‌های لشکر ۱۰ صحبت کند. آقا محسن با شعار صل علی محمد یار امام خوش آمد پشت تریبون رفت. از اهمیت عملیات گفت و اینکه صدام جنایت کار گفته مهران در مقابل فاو و شما رزمندگان امشب می‌خواهید توی دهن صدام بزنید.

همه بچه‌ها خوشحال بودند که برای عملیات انتخاب شدند. بعد از آقا محسن حاج صادق آهنگران پشت میکروفون قرار گرفت.

نیم ساعت همه با نوای حاج صادق رزمنده‌ها گریه کردند و سینه زدند و بعد از نوحه خوانی گردان‌ها به خط شدند تا از دروازه قرآن عبور کنند. حاج علی فضلی کنار دروازه قرآن ایستاد و با هرکس که از زیر قرآن رد می‌شد روبوسی می‌کرد.

هوا داشت تاریک می‌شد که کامیون‌ها به خط شدند تا گردان‌ها را به سمت خط ببرند. بچه‌ها نماز مغرب و عشا را خواندند و راه افتادند.

شب دهم تیرماه نزدیک آخر‌های ماه قمری است، ماهی توی آسمان دیده نمی‌شود که مهتاب اطراف را روشن کند، این تاریکی برای نزدیک شدن به دشمن خوب است. همه آماده بودند تا تکلیف خود را انجام دهند.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایتی از لحظات اعزام رزمندگان اسلام به عملیات کربلای یک بیشتر بخوانید »

روایتی از لحظات اعزام به عملیات کربلای یک

روایتی از لحظات اعزام رزمندگان اسلام به عملیات کربلای یک


روایتی از لحظات اعزام به عملیات کربلای یکبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات کربلای ۱ در نهم تیر سال ۱۳۶۵ آغاز و تا ۱۰ روز ادامه داشت، هدف از این عملیات باز پس گیری شهر مهران و سلسله ارتفاعات قلاویزان و دستیابی به مرز و تأمین کل منطقه بود. در این عملیات شهر مهران، هشت روستای منطقه، پاسگاه دراجی و سلسله ارتفاعات قلاویزان به‌ویژه قله ۲۲۳ و همچنین منطقه‌ای به وسعت ۱۷۵ کیلومترمربع از خاک ایران و عراق از دست عراقی‌ها آزاد شد و عقبه‌های دشمن ازجمله شهر‌های بدره و زرباطیه در دید و تیررس نیرو‌های اسلام قرار گرفت.

در ادامه روایت یکی از رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) از این عملیات را می‌خوانید.

«گفتند امشب باید به دشمن حمله کنیم. روز همه به خود سازی مشغول بودند، یک عده وصیتنامه می‌نوشتند و به دوستان و همسنگرانشون توصیه‌های آخر را می‌کردند، عده‌ای دیگر هم مدام تجهزاتششان را چک و ماموریت‌ها را با همراهان خود مرور می‌کردند.

ساعت چهار بعد از ظهر همه‌ی نیرو‌هایی که باید در شب اول عملیات می‌کردند در موقعیت عشق حسین جمع شدند. مثل اینکه قرار بود مراسم وداع برگزار شود.

با حضور گردان‌های دیگر جای سوزن انداختن نبود، بچه‌ها دو به دو دست در آغوش هم انداختند و داشتند وداع می‌کردند. گفتند قرار است برادر محسن رضایی برای بچه‌های لشکر ۱۰ صحبت کند. آقا محسن با شعار صل علی محمد یار امام خوش آمد پشت تریبون رفت. از اهمیت عملیات گفت و اینکه صدام جنایت کار گفته مهران در مقابل فاو و شما رزمندگان امشب می‌خواهید توی دهن صدام بزنید.

همه بچه‌ها خوشحال بودند که برای عملیات انتخاب شدند. بعد از آقا محسن حاج صادق آهنگران پشت میکروفون قرار گرفت.

نیم ساعت همه با نوای حاج صادق رزمنده‌ها گریه کردند و سینه زدند و بعد از نوحه خوانی گردان‌ها به خط شدند تا از دروازه قرآن عبور کنند. حاج علی فضلی کنار دروازه قرآن ایستاد و با هرکس که از زیر قرآن رد می‌شد روبوسی می‌کرد.

هوا داشت تاریک می‌شد که کامیون‌ها به خط شدند تا گردان‌ها را به سمت خط ببرند. بچه‌ها نماز مغرب و عشا را خواندند و راه افتادند.

شب دهم تیرماه نزدیک آخر‌های ماه قمری است، ماهی توی آسمان دیده نمی‌شود که مهتاب اطراف را روشن کند، این تاریکی برای نزدیک شدن به دشمن خوب است. همه آماده بودند تا تکلیف خود را انجام دهند.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایتی از لحظات اعزام رزمندگان اسلام به عملیات کربلای یک بیشتر بخوانید »

روایتی از لحظات اعزام به عملیات کربلای یک

روایتی از لحظات اعزام به عملیات کربلای یک


روایتی از لحظات اعزام به عملیات کربلای یکبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات کربلای ۱ در نهم تیر سال ۱۳۶۵ آغاز و تا ۱۰ روز ادامه داشت، هدف از این عملیات باز پس گیری شهر مهران و سلسله ارتفاعات قلاویزان و دستیابی به مرز و تأمین کل منطقه بود. در این عملیات شهر مهران، هشت روستای منطقه، پاسگاه دراجی و سلسله ارتفاعات قلاویزان به‌ویژه قله ۲۲۳ و همچنین منطقه‌ای به وسعت ۱۷۵ کیلومترمربع از خاک ایران و عراق از دست عراقی‌ها آزاد شد و عقبه‌های دشمن ازجمله شهر‌های بدره و زرباطیه در دید و تیررس نیرو‌های اسلام قرار گرفت.

در ادامه روایت یکی از رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) از این عملیات را می‌خوانید.

گفتند امشب باید به دشمن حمله کنیم. روز همه به خود سازی مشغول بودند، یک عده وصیتنامه می‌نوشتند و به دوستان و همسنگرانشون توصیه‌های آخر را می‌کردند، عده‌ای دیگر هم مدام تجهزاتششان را چک و ماموریت‌ها را با همراهان خود مرور می‌کردند.

ساعت چهار بعد از ظهر همه‌ی نیرو‌هایی که باید در شب اول عملیات می‌کردند در موقعیت عشق حسین جمع شدند. مثل اینکه قرار بود مراسم وداع برگزار شود.

با حضور گردان‌های دیگر جای سوزن انداختن نبود، بچه‌ها دو به دو دست در آغوش هم انداختند و داشتند وداع می‌کردند. گفتند قرار است برادر محسن رضایی برای بچه‌های لشکر ۱۰ صحبت کند. آقا محسن با شعار صل علی محمد یار امام خوش آمد پشت تریبون رفت. از اهمیت عملیات گفت و اینکه صدام جنایت کار گفته مهران در مقابل فاو و شما رزمندگان امشب می‌خواهید توی دهن صدام بزنید.

همه بچه‌ها خوشحال بودند که برای عملیات انتخاب شدند. بعد از آقا محسن حاج صادق آهنگران پشت میکروفون قرار گرفت.

نیم ساعت همه با نوای حاج صادق رزمنده‌ها گریه کردند و سینه زدند و بعد از نوحه خوانی گردان‌ها به خط شدند تا از دروازه قرآن عبور کنند. حاج علی فضلی کنار دروازه قرآن ایستاد و با هرکس که از زیر قرآن رد می‌شد روبوسی می‌کرد.

هوا داشت تاریک می‌شد که کامیون‌ها به خط شدند تا گردان‌ها را به سمت خط ببرند. بچه‌ها نماز مغرب و عشا را خواندند و راه افتادند.

شب دهم تیرماه نزدیک آخر‌های ماه قمری است، ماهی توی آسمان دیده نمی‌شود که مهتاب اطراف را روشن کند، این تاریکی برای نزدیک شدن به دشمن خوب است. همه آماده بودند تا تکلیف خود را انجام دهند.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایتی از لحظات اعزام به عملیات کربلای یک بیشتر بخوانید »

هشتگ (مهران_قهرمان) در سالروز آزادسازی مهران ترند نخست توئیتر فارسی شد

هشتگ (مهران_قهرمان) در سالروز آزادسازی مهران ترند نخست توئیتر فارسی شد


هشتگ (مهران_قهرمان) در سالروز آزادسازی مهران ترند نخست توئیتر فارسی شدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، فعالان مجازی استان در سالروز عملیات کربلای یک و آزادسازی مهران در اقدامی هماهنگ هشتگ‌های (مهران_قهرمان) و (روز_ملی_مهران) را در فضای مجازی داغ کردند؛ این هشتگ‌ها با بیش از ۳۵ هزار و ۲۹ هزار توییت، ترند اول توئیتر در ایران شدند.

کاربران خواستار گنجاندن دهم تیرماه به عنوان سالروز آزادی شهر مرزی مهران در تقویم رسمی کشور شدند چرا که نام و یاد این عملیات حماسی در تقویم ملی خالی است.

تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی ایران، مملو از رویداد‌هایی است که هریک به‌عنوان افتخاری ثبت شده‌اند؛ در این میان، آزادسازی مهران یادآور حماسه آفرینی‌ها و رشادت‌های دلاور مردانی‌ست که بی‌منت و بی‌ادعا، با شجاعت، شهامت، ازخودگذشتگی و از کیان ایران اسلامی و تمامیت ارضی این سرزمین دفاع کردند و اجازه ندادند حتی یک وجب از خاک ایران اسلامی به دست دشمن بیفتد.

دهم تیرماه سالروز حماسه آزادسازی مهران در سال ۱۳۶۵ است؛ این روز سند افتخار رزمندگان اسلام و اوج خداباوری و خلوص امام شهیدان، حضرت امام خمینی (ره) را به تصویر می‌کشد تا چنین در وصف آزادی مهران سخن بگوید: مهران را هم خدا آزاد کرد.

آزادسازی مهران حکایت همدلی و وحدت سلحشوران شجاعی است که جسم خود را فدا کردند تا از کیان اسلامی و سرزمین ایران دفاع و شهر مهران را از لوث وجود ناپاکان پاک کنند.

عملیات کربلای یک و آزادسازی شهر مهران در ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه نهم تیر ۱۳۶۵ با هدف بازپس گیری مهران و تصرف ارتفاعات مهم و استراتژیک قلاویزان و با رمز «یا ابوالفضل العباس ادرکنی» آغاز شد و رزمندگان مجاهد توانستند شهر مرزی مهران را از اشغال نیرو‌های رژیم بعث صدام آزاد کنند.

ایلام سه هزار شهید و ۱۲ هزار جانباز دارد و در مناطق مختلف بار‌ها مورد هدف صدامیان و گروه‌های ضد انقلاب قرار گرفته است.

شهر مرزی مهران در ۱۰۰ کیلومتری جنوب مرکز استان ایلام واقع شده است، این شهر در گذشته منصورآباد نام داشت که در سال ۱۳۰۹ به تصویب فرهنگستان زبان فارسی به نام مهران نامگذاری شد.

مهران نزدیک مرز عراق قرار دارد و سالانه میزبان میلیون‌ها زائر عتبات عالیات به ویژه در ایام اربعین حسینی است و جزو امن‌ترین گذرگاه و نزدیک‌ترین معبر برای رسیدن به وصال جانان و زیارت کربلا است همچنین یکی از مرز‌های بین‌المللی و اصلی برای تردد زئران بین ایران و عراق و نیز صادرات کالا‌های ایرانی است.

یکی از فعالان توئیتر نوشت: مهران، بعد از آزادسازی از چنگال بعثی‌ها را نه فقط با نام مشهد شهیدان، عملیات کربلای یک، به دروازه عتبات عالیات هم می‌شناسند.

کمترین حق و خواسته این است که ۱۰ تیر ماه با عنوان سالروز آزادسازی #مهران_قهرمان در تقویم ملی کشور ثبت رسمی شود.

زهرا در این باره توئیت کرده: شهیدان در خاک خفته، نبودن‌هایی هست که هیچ بودنی جای آن را پر نمی‌کند…

یکی دیگر از فعالان توئیتر نوشت: #مهران_ قهرمان به عنوان مرزی‌ترین منطقه جنگی استان ایلام بار‌ها به دست دژخیمان بعثی مورد هجمه توپ و تانک قرار گرفت و به تصرف دشمن درآمد، ولی باغیرت و انسجام رزمندگان اسلام در تیر ۶۵ آزاد شد.

ثبت #روز_ملی_مهران در تقویم مطالبه عمومی ما مردم ایلام است.

یکی از فعالان توئیتر نوشت: در پیروزی حق علیه باطل همیشه دست خدا بالای دست‌هاست پس بر دست خدا بوسه بزن.

یکی دیگر از فعالان به یاد شهدای کربلای یک توئیت کرده: لکنت شعر و پریشانی و جنجالی دلم چه بگویم که کمی خوب شود حالت دلم…

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

هشتگ (مهران_قهرمان) در سالروز آزادسازی مهران ترند نخست توئیتر فارسی شد بیشتر بخوانید »