مهران

علت ضعف دشمنان از زبان سردار سلیمانی + صوت

علت ضعف دشمنان از زبان سپهبد سلیمانی + صوت


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در تاریخ نهم تیر سال ۱۳۶۵، همزمان با شروع عملیات آزادسازی مهران در میان نیرو‌های لشکر ۴۱ ثارالله از گنجینه نیروی ایمانی رزمندگان ایرانی در برابر دشمن تا بن دندان مسلح و تأثیر آن بر پیروزی جبهه حق بر باطل سخنرانی کرد.

علت ضعف دشمنان از زبان سردار سلیمانی + صوت

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برای اولین بار این صوت را منتشر کرده است. در این صوت می‌شنویم:

«برادران، توجه داشته باشید که خدا با ماست. دشمن ما یک دشمن ترسو و بزدل است. اینکه امکانات، تجهیزات، آموزش و فکر نظامی دارد را هیچ‌کس انکار نمی‌کند اما دشمن ما یک‌چیز ندارد و آن یک چیز را که ندارد انگار هیچ‌چیز ندارد که آن ایمان است.

یک‌ چیز و یک مرض در دشمن ما وجود دارد و آن ترس از مرگ. به خدا عراقی‌ها آنچنان از مرگ می‌ترسند که حساب ندارد و این عامل و این مرض در هرکجا باشد باعث شکست می‌شود.»

درباره عملیات

پس از اشغال مهران برخی شواهد نشان‌دهنده این بود که دشمن از حملات زمینی خود دست برنداشته و همچنان در محور‌هایی خود را آماده تک می‌کرد و این احتمال داده می‌شد درصورتیکه نیرو‌های خودی به دشمن مجال بدهند، قصر‌شیرین و سپس سومار مانند مهران به تصرف عراق درخواهند آمد. در این صورت ادامه این روند آثار و تبعات سیاسی نظامی نامناسبی برای کشور خواهد داشت. به همین دلیل عملیات کربلای ۱ با هدف باز پس‌ گیری شهر مهران و سلسله ارتفاعات قلاویزان و دستیابی به مرز و تأمین کل منطقه در ۱۳۶۵/۴/۹ انجام شد و تا ۱۳۶۵/۴/۱۹ ادامه یافت.

در این عملیات شهر مهران، هشت روستای منطقه، پاسگاه دراجی و سلسله ارتفاعات قلاویزان به‌ویژه قله ۲۲۳ و همچنین منطقه‌ای به وسعت ۱۷۵ کیلومترمربع از خاک ایران و عراق از دست عراقی‌ها آزاد شد و عقبه‌های دشمن ازجمله شهر‌های بدره و زرباطیه در دید و تیررس نیرو‌های اسلام قرار گرفت.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

علت ضعف دشمنان از زبان سپهبد سلیمانی + صوت بیشتر بخوانید »

شکست دفاع متحرک عراق با عملیات کربلای ۱؛

«عملیات کربلای ۱»؛ سدی مقابل بازپس‌گیری فاو توسط ارتش بعثی


شکست دفاع متحرک عراق با عملیات کربلای ۱؛به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ضربات مهلک بهمن ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸، آغازی بر تغییرات بنیادین ارتش عراق بود. با در اختیار گرفتن «فاو»، ارتش عراق مجبور شد تا از وضعیت «دفاع ثابت» خارج شده و به تقلید از رزمندگان ایرانی سیاست «دفاع متحرک» را در عرصه نظامی در پیش گیرد. این موضوع باعث تحرک و انگیزه نظامیان عراقی می‌شد و در صورت اشغال مناطقی از ایران، می‌توانستند از حیثیت ازدست‌رفته در شکست‌هایشان در برابر ایران، دفاع کنند.

اهمیت فاو برای صدام به‌طوری بود که می‌گفت «اگر نصف عراق منهدم شود، باید منطقه فاو پس گرفته شود.» [۱] این خواسته در شرایطی وجود داشت که نیرو‌های عراقی از دست‌یابی به چنین هدفی ناتوان بودند. به همین علت سیاست‌های جدیدی از سوی ارتش عراق در پیش گرفته شد که صدام با اشاره به تمرکز قوای ایران در جبهه «فاو» گفت

«[باید] اهداف دیگری را غیر از شهر فاو، در طول مرز یک هزار و ۲۰۰ کیلومتری تعیین و به نیرو‌های ایران حمله کنید. حالا ما به این نتیجه رسیده‌ایم که اگر ارتش ما حمله نکند، نیرو‌های ایران حمله می‌کنند و اگر در یک منطقه پدافند کنیم، پس از چند روز به همان اندازه تلفات می‌دهیم که معمولاً در حمله می‌دهیم؛ بنابراین بهترین راه را در این یافتیم که فعلاً از فاو صرف‌نظر کنیم و در سایر جبهه‌ها به نیرو‌های ایرانی حمله کنیم» [۲]

برای اجرای چنین تصمیمی از سوی عراق اهداف و دلایل مختلفی، ازجمله؛ ۱- جبران بخشی از شکست سیاسی در فاو، ۲- خارج شدن از انفعال و به دست گرفتن ابتکار عمل در جنگ، ۳- بازسازی روحی روانی نظامیان عراقی و حل مشکل افکار عمومی، ۴- تجزیه کردن توان سپاه و ممانعت از اجرای عملیات در آینده [۳] قابل‌ذکر است.

اولین تحرکات عراق در سیاست جدید موسوم به استراتژی «دفاع متحرک» از تاریخ ۱۳۶۴/۱۲/۲۳ آغاز شد که می‌توان به مجموعه عملیات زیر اشاره کرد.

جدول ۱- مجموعه حملات عراق به ایران در راستای استراتژی «دفاع متحرک»

جدول ۱ – مجموعه حملات عراق به ایران در راستای استراتژی «دفاع متحرک»

ردیف

منطقه موردتهاجم

تاریخ

1

منطقه عملياتي والفجر۹

۱۶ /۱۲ /۱۳۶۴

2

ارتفاعات دربنديخان

۱۳۶۵/۰۱/۱۶

3

ارتفاعات سومار

۱۳۶۵/۰۱/۲۲

4

ارتفاعات منطقه لولان

۱۳۶۵/۰۲/۰۵

5

منطقه فكه (پيچ انگيزه، شرهاني، بجليه)

۱۳۶۵/۰۲/۱۰

6

ارتفاعات حاج عمران

 ۱۳۶۵/۰۲/۲۴

7

مهران

۱۳۶۵/۰۲/۲۷

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حمله به مهران، نقطه اوج استراتژی دفاع متحرک عراق بود و با پیروزی اولیه عراق، فرماندهان عراقی استراتژی جدید خود را به‌صورت علنی آشکار کردند. منطقه مهران در تاریخ ۱۳۶۵/۰۲/۲۷ مجدداً توسط نیرو‌های عراقی اشغال شد و تبلیغات گسترده‌ای نیز برای این اشغالگری از طرف رسانه‌های عراقی صورت گرفت تا وجهه نظامی خود را پس از شکست در فاو ترمیم کنند و با بزرگ‌نمایی، بتوانند با وعده تخلیه مهران، فاو را در اختیار بگیرند. نیرو‌های عراقی اعلام نمودند که تنها در مقابل عقب‌نشینی قوای ایران از مناطق عراق، به‌ویژه فاو، مهران را پس خواهند داد. [۴] در این زمینه شعار رزمندگان عراقی جالب‌توجه بود که می‌گفتند «مهران مهریه فاو است». [۵]

در این زمینه رادیو بغداد اهداف صریح حکومت عراق را از اشغال مهران چنین تشریح کرد:

«ما از همین لحظه آماده عقب‌نشینی مشروط از شهر مهران به یکی از این دو صورت می‌باشیم؛ ایران اصل عقب‌نشینی سراسری و کامل و غیرمشروط دو طرف به مرز‌های بین‌المللی و عدم دخالت در امور داخلی را بپذیرد یا ایران عقب‌نشینی از مثلث فاو در برابر عقب‌نشینی عراق از شهر مهران را قبول کند.» [۶]

در چنین شرایطی نیرو‌های ایرانی آگاه بودند که با توجه به اهمیت نظامی و استراتژیک فاو، همه تلاش‌ها و هدف اصلی عراق بازپس‌گیری این منطقه هست، اما مهران نیز باید از اشغال دشمن آزاد می‌شد. آن‌ها در یک چالش جدیدی قرار داشتند؛ اینکه تمام تلاش و توان خود را صرف حفظ «فاو» کنند یا با آزادسازی منطقه مهران استراتژی دفاع متحرک عراق را بی‌اثر کنند!

از دست دادن مناطق مرزی، اثرات سوء بر روحیه نیرو‌ها و نیز تبعات بدی به دنبال داشت و چنین ضرورت‌های سیاسی و نظامی برای بازپس‌گیری مهران بود که حتی امام خمینی (ره) مکرراً پیگیر این مسئله بودند، به‌طوری‌که دو بار به مسئولان جنگ فرمودند: «پس مهران چه شد؟» [۷]

این موضوع باعث شد تا فرماندهان نظامی تلاش بیشتری در این زمینه داشته باشند و انجام این عملیات به‌صورت غافلگیرانه و سریعی انجام شود. به‌طوری‌که اسیران عراقی درباره غافل‌گیر شدن خود در این عملیات گفتند «ما اصلاً آمادگی نداشتیم که شما حمله کنید. ما می‌دانستیم که شما به مهران حمله می‌کنید ولی نه به این زودی. وقتی شما حمله کردید ما فکر کردیم ایذایی است.» [۸]

انجام عملیات کربلای ۱ در میدان نبرد مستقیم به آزادسازی منطقه مهران و در میدان نبرد غیرمستقیم، به حفظ فاو منجر شد و موفقیت در این عملیات نیز باعث شکست سیاست نظامی دفاع متحرک عراق شد.

در تائید این ادعا حتی رسانه‌های خارجی ازجمله خبرگزاری فرانسه در پی آزادسازی شهر مهران، گزارش داد: «ناظران در خلیج‌فارس عقیده دارند که اشغال مهران به دست قوای ایران، شکست‌پذیری رژیم عراق به‌ویژه استراتژی نظامی جدید آن موسوم به دفاع متحرک است.» [۹]

منابع

[۱]- روزشمار، ج ۱/۴۲، ص ۲۱

[۲]- روزشمار، ج ۱/۴۲، ص ۲۱

[۳]- تنبیه متجاوز، حسین اردستانی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۷۹، ص ۲۱۲.

[۴]- عملیات کربلای ۱ (آزادی مهران، شکست استراتژی دفاع متحرک عراق)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۸۴، ص ۲۱.

[۵]- روزشمار، ص ۲۵

[۶]- روزشمار، ج ۱/۴۲، ص ۲۷

[۷]- عملیات کربلای ۱، ص ۲۲.

[۸]- همان، ص ۲۴-۲۵.

[۹]- همان، ص ۴۰.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

«عملیات کربلای ۱»؛ سدی مقابل بازپس‌گیری فاو توسط ارتش بعثی بیشتر بخوانید »

شکست دفاع متحرک عراق با عملیات کربلای۱

شکست دفاع متحرک عراق با عملیات کربلای۱



آغاز عملیات «کربلای یک »

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ضربات مهلک بهمن ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸، آغازی بر تغییرات بنیادین ارتش عراق بود. با در اختیار گرفتن «فاو»، ارتش عراق مجبور شد تا از وضعیت «دفاع ثابت» خارج شده و به تقلید از رزمندگان ایرانی سیاست «دفاع متحرک» را در عرصه نظامی در پیش گیرد. این موضوع باعث تحرک و انگیزه نظامیان عراقی می‌شد و در صورت اشغال مناطقی از ایران، می‌توانستند از حیثیت ازدست‌رفته در شکست‌هایشان در برابر ایران، دفاع کنند.

اهمیت فاو برای صدام به‌طوری بود که می‌گفت «اگر نصف عراق منهدم شود، باید منطقه فاو پس گرفته شود.»[۱] این خواسته در شرایطی وجود داشت که نیروهای عراقی از دست‌یابی به چنین هدفی ناتوان بودند. به همین علت سیاست‌های جدیدی از سوی ارتش عراق در پیش گرفته شد که صدام با اشاره به تمرکز قوای ایران در جبهه «فاو» گفت

«[باید] اهداف دیگری را غیر از شهر فاو، در طول مرز ۱۲۰۰ کیلومتری تعیین و به نیروهای ایران حمله کنید. حالا ما به این نتیجه رسیده‌ایم که اگر ارتش ما حمله نکند، نیروهای ایران حمله می‌کنند و اگر در یک منطقه پدافند کنیم، پس از چند روز به همان اندازه تلفات می‌دهیم که معمولاً در حمله می‌دهیم. بنابراین بهترین راه را در این یافتیم که فعلاً از فاو صرف‌نظر کنیم و در سایر جبهه‌ها به نیروهای ایرانی حمله کنیم»[۲]

برای اجرای چنین تصمیمی از سوی عراق اهداف و دلایل مختلفی، ازجمله؛ ۱- جبران بخشی از شکست سیاسی در فاو، ۲- خارج شدن از انفعال و به دست گرفتن ابتکار عمل در جنگ، ۳- بازسازی روحی روانی نظامیان عراقی و حل مشکل افکار عمومی، ۴- تجزیه کردن توان سپاه و ممانعت از اجرای عملیات در آینده[۳] قابل‌ذکر است.

اولین تحرکات عراق در سیاست جدید موسوم به استراتژی «دفاع متحرک» از تاریخ ۲۳/۱۲/۱۳۶۴ آغاز شد که می‌توان به مجموعه عملیات زیر اشاره کرد؛

مجموعه حملات عراق به ایران در راستای استراتژی «دفاع متحرک»

۱

منطقه عملیاتی والفجر۹

۱۶ /۱۲ /۱۳۶۴

۲

ارتفاعات دربندیخان

۱۶ /۱/۱۳۶۵

۳

ارتفاعات سومار

۲۲ /۱/۱۳۶۵

۴

ارتفاعات منطقه لولان

۵/۲/۱۳۶۵

۵

منطقه فکه (پیچ انگیزه، شرهانی، بجلیه)

۱۰ /۲/۱۳۶۵

۶

ارتفاعات حاج عمران

۲۴ /۲/۱۳۶۵

۷

مهران

۲۷ /۲/۱۳۶۵

حمله به مهران، نقطه اوج استراتژی دفاع متحرک عراق بود و با پیروزی اولیه عراق، فرماندهان عراقی استراتژی جدید خود را به‌صورت علنی آشکار کردند. منطقه مهران در تاریخ ۲۷/۲/۱۳۶۵ مجدداً توسط نیروهای عراقی اشغال شد و تبلیغات گسترده‌ای نیز برای این اشغالگری از طرف رسانه‌های عراقی صورت گرفت تا وجهه نظامی خود را پس از شکست در فاو ترمیم کنند و با بزرگ‌نمایی، بتوانند با وعده تخلیه مهران، فاو را در اختیار بگیرند. نیروهای عراقی اعلام نمودند که تنها در مقابل عقب‌نشینی قوای ایران از مناطق عراق، به‌ویژه فاو، مهران را پس خواهند داد.[۴] در این زمینه شعار رزمندگان عراقی جالب‌توجه بود که می‌گفتند «مهران مهریه فاو است». [۵]

در این زمینه رادیو بغداد اهداف صریح حکومت عراق را از اشغال مهران چنین تشریح کرد :

«ما از همین لحظه آماده عقب‌نشینی مشروط از شهر مهران به یکی از این دو صورت می‌باشیم؛ ایران اصل عقب‌نشینی سراسری و کامل و غیرمشروط دو طرف به مرزهای بین‌المللی و عدم دخالت در امور داخلی را بپذیرد یا ایران عقب‌نشینی از مثلث فاو در برابر عقب‌نشینی عراق از شهر مهران را قبول نماید.»[۶]

در چنین شرایطی نیروهای ایرانی آگاه بودند که با توجه به اهمیت نظامی و استراتژیک فاو، همه تلاش‌ها و هدف اصلی عراق بازپس‌گیری این منطقه هست، اما مهران نیز باید از اشغال دشمن آزاد می‌شد. آن‌ها در یک چالش جدیدی قرار داشتند؛ اینکه تمام تلاش و توان خود را صرف حفظ «فاو» کنند یا با آزادسازی منطقه مهران استراتژی دفاع متحرک عراق را بی‌اثر کنند!

از دست دادن مناطق مرزی، اثرات سوء بر روحیه نیروها و نیز تبعات بدی به دنبال داشت و چنین ضرورت‌های سیاسی و نظامی برای بازپس‌گیری مهران بود که حتی امام خمینی (ره) مکرراً پیگیر این مسئله بودند، به‌طوری‌که دو بار به مسئولان جنگ فرمودند: «پس مهران چه شد؟»[۷]

این موضوع باعث شد تا فرماندهان نظامی تلاش بیشتری در این زمینه داشته باشند و انجام این عملیات به‌صورت غافلگیرانه و سریعی انجام شود. به‌طوری‌که اسیران عراقی درباره غافل‌گیر شدن خود در این عملیات گفتند «ما اصلاً آمادگی نداشتیم که شما حمله کنید. ما می‌دانستیم که شما به مهران حمله می‌کنید ولی نه به این زودی. وقتی شما حمله کردید ما فکر کردیم ایذایی است.» [۸]

انجام عملیات کربلای ۱ در میدان نبرد مستقیم به آزادسازی منطقه مهران و در میدان نبرد غیرمستقیم، به حفظ فاو منجر شد و موفقیت در این عملیات نیز باعث شکست سیاست نظامی دفاع متحرک عراق گردید.

در تائید این ادعا حتی رسانه‌های خارجی ازجمله خبرگزاری فرانسه در پی آزادسازی شهر مهران، گزارش داد: «ناظران در خلیج‌فارس عقیده دارند که اشغال مهران به دست قوای ایران، شکست‌پذیری رژیم عراق به‌ویژه استراتژی نظامی جدید آن موسوم به دفاع متحرک است.»[۹]

منابع:

[۱] – روزشمار، ج ۱/۴۲، ص ۲۱

[۲] – روزشمار، ج ۱/۴۲، ص ۲۱

[۳] – تنبیه متجاوز، حسین اردستانی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۷۹، ص ۲۱۲.

[۴] – عملیات کربلای ۱(آزادی مهران، شکست استراتژی دفاع متحرک عراق)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۸۴، ص ۲۱.

[۵] – روزشمار، ص ۲۵

[۶] – روزشمار، ج ۱/۴۲، ص ۲۷

[۷] – عملیات کربلای ۱، ص ۲۲.

[۸] – همان، ص ۲۴-۲۵.

[۹] – همان، ص ۴۰.

*تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس



منبع خبر

شکست دفاع متحرک عراق با عملیات کربلای۱ بیشتر بخوانید »

چرا جمهوری اسلامی حرم است؟

چرا جمهوری اسلامی حرم است؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در بخشی از وصیت‌نامه الهی _ سیاسی سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی که با عنوان «میثاق‌نامه مکتب حاج قاسم» معروف است، درباره چرایی ایستادگی و مقاومت در برابر استکبار آمده است: «خواهران و برادران مجاهدم در این عالم،‌ ای کسانی که سر‌های خود را برای خداوند عاریه داده‌اید و جان‌ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق‌بازی به سوق فروش آمده‌اید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیع است.»

سردار سلیمانی در بخشی دیگر از وصیت‌ نامه‌اش نوشته است: «امروز قرارگاه حسین بن علی (ع)، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمدی (ص).»

چرا جمهوری اسلامی حرم است؟

حال این سردار بزرگ اسلام ۳۵ سال پیش نیز از اینکه چرا جمهوری اسلامی حرم است، در قامت فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در بحبوحه عملیات کربلای یک در پنجم تیرماه سال ۱۳۶۵ در جمع همرزمانش سخن گفته است:

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس این صوت تاریخی را برای نخستین بار منتشر می‌کند. در این صوت می‌شنویم:

«برادرها! در افغانستان سرنوشتشان بستگی به جنگ ما دارد، در لبنان سرنوشتشان بستگی به ما دارد، در هرکجا که یک مسلمانی تکانی خورده، سرنوشتش بستگی به وضعیت ما دارد، ما پیروز شویم همه آن‌ها پیروز شدند، ما شکست بخوریم همه آن‌ها ریشه‌کن می‌شوند؛ همه‌شان. اگر مسئله‌ای به وجود بیاید برادران عزیز، سال‌های سال هیچ نهضتی، هیچ صدای آزادی بلند نخواهد شد، این را مطمئن مطمئن باشید.»

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

چرا جمهوری اسلامی حرم است؟ بیشتر بخوانید »

درس بزرگی که شهید پوراسماعیلی با رفتارش به همرزم خود داد


درس بزرگی که شهید پوراسماعیلی با رفتارش به همرزم خود دادبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار محمدرضا پوراسماعیل در سال ۱۳۳۲ در نجف آباد متولد شد و از کودکی با شور و استعداد عجیبی به آموختن معارف اسلام و قرآن پرداخت.

در دوران تحصیل توجه معلم‌ها و اولیاء مدرسه را به خود جلب کرد و از طرفی در خانه نیز الگو و نمونه بود. در زلزله طبس با وجود سن کم در ۱۳ سالگی حضور فعال و مسوولانه داشت در مدرسه با دوستانش، با تحریم تغذیه رایگان دست به یک مبارزه منفی زد و بر در و دیوار مدرسه حتی با ماژیک شعار می‌نوشت.

پس از پیروزی انقلاب به سرعت فنون رزم آموخت و عزم دیار افغانستان کرد، ولی با توجه به شرایط انقلاب منصرف شد.

با شروع جنگ همراه یک گروه ۲۰۰ نفری نجف آباد عازم آبادان و جزیره مینو شد. در عملیات بیت المقدس وارد توپخانه شد و با استعداد خارق العاده به سرعت فنون توپخانه را آموخت و به معاونت واحد توپخانه و پس از آن به فرماندهی توپخانه لشکر ۸ نجف منصوب شد و با این مسوولیت در عملیات‌های مختلف از جمله: رمضان، محرم، والفجر مقدماتی یک، دو، چهار، خیبر، بدر و قادر شرکت کرد. بعد از عملیات والفجر ۸ بنا به ضرورت به لشکر ۲۵ کربلا منتقل شد و فرماندهی توپخانه آن لشکر را تا زمان شهادت برعهده داشت.

بازپس‌گیری شهر مهران از دست دشمنان در عملیات کربلای یک حلاوت و شیرینی خاصی داشت افسوس که شیرینی خبر تصرف مهران با تلخی خبر معراج شهید پوراسماعیلی در هم آمیخت. او در ۱۲ عملیات شرکت فعال داشت. در سه عملیات معاون و در بقیه فرماندهی توپخانه لشکر ۸ و بعد از آن فرماندهی توپخانه لشکر ۲۵ کربلا را عهده‌دار بود.

یکی از همرزمان و دوستان شهید در خاطره‌ای از پوراسماعیل روایت کرده است: آخرین ساعات روز عقب‌نشینی از منطقه عملیاتی بدر وقتی که تمام زمین و آسمان زیر بمباران و گلوله‌باران بود شهید محمدرضا پوراسماعیلی من را بی‌سیم به دوش رساند به سنگر فرماندهی لشکر، نزد فرمانده شهید حاج احمد کاظمی و من شدم بی‌سیم‌چی واحد توپخانه. محمدرضا با موتور رفت و چند دقیقه بعد با یک کوله آرپی‌جی ۷ و یک قبضه اسلحه آر پی جی برگشت.

ساعت‌هایی بود که از شدت انفجار‌ها و دود باروت مه غلیظی همه منطقه عملیات بدر را گرفته بود، مثل اینکه ساعت دو بعد از ظهر هوا غروب شده باشد. شهید محمدرضا پوراسماعیلی را هیچوقت به این حال ندیده بودم.

رگ‌های گردنش ورم کرده بود، صورت نورانی و روشنش مثل آتش گداخته شده بود. با چند گلوله آر پی جی به سمت محل درگیری می‌رفت و موقع برگشتن یک نفر مجروح را با خود می آورد. شاید هشت مرتبه این کار را تکرار کرد. همانند شیر غران به سمت تانک‌های دشمن حمله و یکی از جاماندگان را به عقب منتقل می‌کرد.

اولین درس جبهه را از شهید پوراسماعیلی آموختم اینکه هرچه افتاده‌تر باشی جایگاهت رفیع‌‎تر خواهد بود.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

درس بزرگی که شهید پوراسماعیلی با رفتارش به همرزم خود داد بیشتر بخوانید »