مهسا امینی

بزرگداشت مقام اغتشاشگران! / برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟

بزرگداشت مقام اغتشاشگران! / برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟



در این شماره از وبلاگ مشرق تحلیلی را خواهید خواند پیرامون چالش و زحمت بزرگی که رجالی همچون حجاریان و عبدی و تاجیک برای “تحریف حقیقت در ایران” متحمل شده‌اند.

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

چطور توانستید نتیجه “جنبش مسالمت‌آمیز” بگیرید؟

بزرگداشت مقام اغتشاشگران!

بزرگداشت مقام اغتشاشگران! / برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟

تقی آزادارمکی، از جامعه‌شناس‌های نزدیک به جریان چپ اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد، در اشاره به اغتشاشات اخیر گفته است: من اسمش را با همه ویژگی‌هایی که دارد، جنبش اجتماعی زندگی می‌گذارم؛ جنبشی اجتماعی که محور آن «زندگی» است تا اعتراض، آشوب و به هم ریختن امور. به همین دلیل نیز زنان در اینجا اهمیتی مضاعف دارند، زنان و نیروهای دیگری که وابسته به زنان هستند مانند جوانان، مردان، افراد درون خانواده و… نکته دیگر نیز این است که این جنبش از خیابان به خانه آمده است و آن حرکتی که در خیابان‌ها جریان دارد، در خانه‌ها پی گرفته می‌شود و از آن حمایت می‌شود؛ حمایتی پنهان. مساله این جنبش براندازی، آشوب و خشونت نیست، بلکه این جنبش جویا و طالب تغییر برای زندگی بهتر است!

او همچنین تصریح می‌کند: شعار جنبش را نیز که بنگرید این امر مشهود است: «زن، زندگی، آزادی» و «مرد، میهن، آبادی». در کجای این شعارها می‌توان به‌هم‌ریختن بساط و فروپاشی نظام را دید؟ این شعارها به آزادی، رفاه، آبادانی، میهن و زن و مرد در کنار یکدیگر اشاره دارند.

ارمکی در بخش دیگری از این مصاحبه با بیان اینکه حکومت عادت کرده جنبش را اغتشاش بداند، زیرا نمی‌تواند مساله را مدیریت کند، می‌گوید: آن شعارهای تند را گروه‌های خاص حاشیه‌ای سر می‌دهند که به این جمع پیوسته‌اند. وقتی جریانی اجتماعی شکل می‌گیرد، نمی‌توان انتظار داشت خالص باقی بماند. گروه‌های دیگری نیز به آن اضافه می‌شوند که می‌توانند مسیر حرکت آن را تغییر دهند، وجهه تخریبی به آن بدهند، آن را خشونت‌بار کنند و… امروزه این فرصت برای برخی ایجاد شده که این شعارهای خاص را بدهند، اما هسته مرکزی این جنبش، جریان اعتدالی ساماندهی حیات اجتماعی معطوف به زندگی است! [+]

*آقای ارمکی با این اظهارات نشان داده‌اند که در جریان اغتشاشات اخیر یا در ایران نبوده‌اند و یا اگر هم بوده‌اند در جریان آتش‌ها و قتل‌ها و ویرانی‌ها و پرچم‌سوزی‌ها نبوده‌اند که اکنون به چنین حرکت ضد امنیتی می‌گویند: “جنبش”!

جالب است که در پی “فرماندهان کت و شلواری آشوب” که از چند صد اغتشاشگر با لفظ “مردم” یاد می‌کنند [1]؛ مشاهده می‌کنیم که آقای ارمکی هم در پیوست همین جریان به صحنه آمده و می‌گوید: “مساله این جنبش براندازی، آشوب و خشونت نیست”!

از شعارهای اغتشاشگران و اعترافات دستگیرشدگان که صراحتا حکایت از تلاش برای آشوب و قتل و خون‌ریزی داشته، بگذریم…

واقعا امثال آقای ارمکی چطور توانستند حلقوم‌های بریده و پرچم‌های سوخته و تیرهای خلاصی که به مأموران پلیس و بسیجی‌ها زدند را ببیند و نتیجه بگیرند که مسئله اینان آشوب و خشونت نبوده؟

آیا یک رجل صاحبنظر و یک استاد دانشگاه باید به صرف چند شعار و هشتگ، مفتون شود و اینگونه به حمال الخطایای اغتشاشگران بدل شود؟

مسئله جالبتر اما سفیدنمایی از اغتشاش و توجیه خشونت‌هاست که ارمکی با گزاره‌ی “وقتی جریانی اجتماعی شکل می‌گیرد، نمی‌توان انتظار داشت خالص باقی بماند” آنرا مطرح می‌کند.

این گزاره ادعا شده در حالی است که اتفاقا در سایر کشورهای پیشرفته هرگز چنین بهانه‌ای پذیرفته نیست و کسانی که قصد دارند مجوز اعتراض قانونی بگیرند بایستی متعهد شوند که هیچ حرکت سوء یا شعار ضد و یا حتی صدای بلندی از جانب آنان سر نخواهد زد. و اگر چنین شود پلیس مکلف به هر برخوردی خواهد بود.

این نکته باید برای افکار عمومی محل سوال باشد که این قبیل افراد چگونه مدعی ارتباط با دنیا و کپی برداری از روش‌های حکومت‌های دیگر هستند اما پای رعایت الزامات عقلانی و بایدهای قانونی که به میان می‌آید؛ آقایان بلافاصله از شهری خیالی در آسمان‌ها سخن می‌گویند که هیچ عینیت خارجی و این‌جهانی ندارد و سازواره‌های آن نیز اساسا معقول نیست.

 آقای ارمکی باید بدانند جمعیتی که به خیابان می‌آید اگر مجوز نداشته باشد اغتشاشگر است.

جمعیت مجوز دار نیز بایستی در صورت شنیدن اولین صدای بلندتر از حد مجاز یا شعار ساختارشکن؛ نه تنها افراد صاحب‌شعار را به پلیس معرفی کند بلکه سریعا تجمع را تعطیل یا مانع شعار دادن آن افراد شود.

تکلیف جمعیت‌هایی که علیه قانون کشور قیام می‌کنند و در میان آنها قمه بدست و مسلح و کلوخ‌انداز جولان می‌دهد هم که روشن است…

***

برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟

بزرگداشت مقام اغتشاشگران! / برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟

نشریه ساینس اخیراً در گزارشی پیرامون رصدخانه ملی ایران نوشت: در یک نقطه عطف بزرگ برای جامعه علمی ایران، ستاره‌شناسان در تهران اعلام کردند که رصدخانه ملی ایران (INO)، اولین نور” را دیده است و تلسکوپ ۳.۴ متری کلاس جهانی که آینده آن تا سال گذشته نامعلوم به نظر می‌رسید اما هم‌اکنون عملیاتی شده و نخستین تصاویر خود را به دست آورده است.

به گزارش مجاهدت از ایسنا، “جری گیلمور، ستاره‌شناس دانشگاه کمبریج و رئیس هیئت مشاوران بین‌المللی رصدخانه ملی ایران، در این رابطه به ساینس گفته است که هیچکس در ایران قبلا کاری در این مقیاس انجام نداده بود.

او همچنین تصریح می‌کند: در مورد تصویر جدیدی که چند روز پیش گرفته شده است، گفت: وضوح این تصویر، بسیار بهتر از حد انتظار است.

ساینس می‌افزاید: در ساخت رصدخانه ملی ایران، ستاره‌شناسان این کشور باید بر موانعی غلبه می‌کردند که تعداد کمی از همکاران آنها در کشورهای دیگر با آنها مواجه هستند؛ از جمله تحریم‌هایی که واردات فناوری پیشرفته را محدود می‌کند و محدودیت‌های ویزا که سفر آنها به خارج از کشور را محدود می‌سازد. –مثلا- گروه ایرانی، آینه شیشه‌ای را از یک شرکت آلمانی خریداری کرد. سپس مهندسان رصدخانه ملی ایران باید می‌فهمیدند که چگونه همه اجزای دیگر را به تنهایی بسازند.

پروفسور “لورنزو زاگو” دیگر عضو هیئت مشاوران این طرح، در این رابطه به ساینس می‌گوید: آن چه من را شگفت‌زده می‌کند این است که محققان ایرانی این پروژه، دانشِ چگونگی ساخت سایر اجزا این تلسکوپ را به سرعت به دست آوردند. آنها سخت کار کرده‌اند.

ساینس در این گزارش همچنین به همردگی تلسکوپ رصدخانه ملی ایران با تلسکوپ‌های روز جهان نیز اشاره می‌کند.

رصدخانه ملی ایران، گنبد خود را برای پیمایش آسمان در ۲۷ سپتامبر (۵ مهرماه سال جاری) باز کرد و شب بعد، از “اِی آر پی 282” عکس گرفت که یک جفت کهکشان در فاصله ۳۱۹ میلیون سال نوری از زمین است.[2]

*این قبیل موفقیت‌های بزرگ برای ایران و ایرانی اول از همه موجب مسرّت و افتخار است و در گام بعد بایستی برای همه ما یادآور این نکته باشد که این دستاوردهای هژمونیک در سایه “امنیت بی‌بدیل، اقتصاد پویا و حکمرانی مطلوب اسلامی” در ایران فراهم آمده است.

2 نکته راهبردی که بایستی هر دو در کانال “جهاد تبیین” در میان افکار عمومی منقّح شود و بر اذهان نقش ببندد.

در اشاره به موفقیت غرورانگیز INO همچنین می‌توان این طعنه را هم نسبت به شیطنت دشمنان ایران مطرح کرد که آیا اکنون قصد دارند همانند ماجرای دستیابی ایران به دانش هسته‌ای، عبور از تحریم‌ها، فناوری پیشرفته پهپادها و رادارها و… برای مردم ایران دردسر ایجاد کنند و مثلا اجازه ندهند که ایران در جام جهانی فوتبال حضور یابد؟

با یا بدون دردسر اما ایران اسلامی اکنون در لابه‌لای ستاره‌ها حضور دارد و از بلندای کهکشان‌های دور؛ تقلای دشمنان و خوشبختی دوستانش را زیر نظر دارد.

***

در قضیه هواپیمای اوکراینی اگرچه با گذشت 3 روز ولی آیا حقیقت بیان داشته نشد!؟

زحمت حجاریان و عبدی و تاجیک برای تحریف حقیقت در ایران

بزرگداشت مقام اغتشاشگران! / برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟

عباس عبدی، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب و از توجیه‌کنندگان آشوب‌های اخیر؛ در بخشی از یک مصاحبه ویدئویی با اعتمادآنلاین اظهار کرده است:

” در ایرانِ امروز آنچه وجود ندارد حقیقت است. یعنی هیچ ابزاری برای رسیدن به حقیقت وجود ندارد و این جامعه را نابود می‌کند. زندگی در تاریکی محض است. حکومت می‌گوید چیزی که من می‌گویم حقیقت است، برای چه آن چه تو می‌گویی حقیقت است؟ اصلاً‌ چه کسی گفته آن ‌چه تو می‌گویی حقیقت است؟ خب بقیه هم دارند برای خودشان حقیقت دیگری تعریف می‌کنند. بنیان جامعه روی این است که حداقل بتوانیم در حقیقت به بصیرتی برسیم که بفهمیم الان روز است یا شب. معیار ما چیست که الان بگویم شب است و شما بگویید روز است چه راهی وجود دارد. باید برویم بیرون ببینیم خورشید هست یا نه یا چیزی به این صورت. “[3]

*آقای عبدی در واقع آرزوی نامحققشان برای ایران و زنده بر گور کردن حقیقت را مطرح کرده‌اند که خب متأسفانه شاهد خلاف این رویه در ایران هستیم!

می‌توان از عبدی پاسخ خواست که آیا در قضیه نظرسازی‌های مؤسسه آینده در دهه 80؛ دست آخر حقیقت عیان نشد؟ و مردم با اعتراف شخص آقای عبدی نفهمیدند که با نظرسازی در جهت منافع آمریکا مواجه بوده‌اند و نه نظرسنجی علمی!؟

می‌توان از عبدی پرسید که آیا در فتنه بزرگ سال 88 دست آخر حقیقت عیان نشد و یاران گرمابه و گلستان عبدی اذعان نکردند که ادعایشان پیرامون وقوع تقلب در انتخابات سال 88 دروغ بوده است؟

فتنه اقتصادی آبان 98 کدام جعبه سیاه یا حرف نگفته را دارد که عبدی مدعی مکتوم ماندن حقیقت است؟

در قضیه هواپیمای اوکراینی اگرچه با گذشت 3 روز ولی آیا حقیقت بیان داشته نشد و مسئولان امر بابت آن اتفاق تصادفی از مردم عذرخواهی نکردند و برای مقصرین پرونده تشکیل نشد؟

در واقع عبدی دروغی به بزرگی دروغ نماز نخواندن علی(ع) در منابر شام را گفته است و البته ما پیش از این هشدار داده بودیم که مواضع عبدی با مواضع خواص عوامزده شام در سال 40 هجری شباهت بسیار دارد و “تکرار تاریخ” هم که از بدیهیات است! [4]

حرف حق و قابل اثبات آنست که اتفاقا نظام جمهوری اسلامی ایران یکی از روراست‌ترین حکومت‌های جهان است و کتمان حقیقت در آن غیر ممکن و یا بسیار سخت است. کما اینکه رهبر معظم انقلاب نیز تصریح کرده‌اند که هیچ حرف در گوشی با مردم ندارند و این رویه در تمام طول سال‌های زعامت پر افتخار ایشان قابل لمس و اثبات است.

از باب طعنه آنکه اتفاقا یکی از مشکلات امروز ایران اینست که حقیقتی که حکومت آنرا رواداری می‌کند از سوی کسانی مثل عباس عبدی و حجاریان و تاجیک و اذناب توییتری و تلگرامی‌شان به خشن‌ترین وجه ممکن قلب می‌شود و از این کانال همواره حقیقتی جعلی و تقطیع شده روانه افکار عمومی می‌شود.

زحمت اصلی در ایران با جاعلان حقیقت است نه با حاملان حقیقت…

***

1_ mshrgh.ir/1424409

2_ isna.ir/xdMCgj

3_ mshrgh.ir/1427038

4_ mshrgh.ir/1427038

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بزرگداشت مقام اغتشاشگران! / برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟ بیشتر بخوانید »

نقش چپ آمریکایی در اغتشاشات چه بود؟ / هدایت پروژه کشته‌سازی از اقلیم کردستان!

نقش چپ آمریکایی در اغتشاشات چه بود؟ / هدایت پروژه کشته‌سازی از اقلیم کردستان!



افسر موساد از جانب نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به رهبر گروهک تروریستی حزب دموکرات کردستان قول داده بود که اگر نظام در ایران تغییر کند، او به بارزانی ایران خواهد بود!

سرویس سیاست مشرق- اواخر ماه ژوئن سال ۲۰۱۸ درست در روزهایی که ترامپ در حال چیدن پازل‌های پروژه فشار حداکثری روی مدرم ایران بود؛ یک هواپیمای کوچک متعلق به خطوط هوایی سوئد «Malmo Airlines» روی باند فرودگاه نظامی ردستون در شهر هانتسوبل ایالت آلاباما روی زمین نشسته و سرنشینان آن بلافاصله سوار یک هلیکوپتر متعلق به سازمان سیا شده تا راهی واشنگتن شوند. ساعتی بعد مسافران پرواز بدون ارائه گذرنامه و مدارک شناسایی از درب خروجی فرودگاه خارج‌شده و به محل اقامت خود منتقل می‌شوند.

دو هفته پس از ورود این میهمانان ناخوانده به خاک آمریکا وب‌سایت المانیتور به افشای این قرار خاص در آمریکا پرداخته و می‌نویسد که دو رهبر کرد اپوزیسیون ضد ایرانی بوده و در طول مدت اقامت خود در واشنگتن علاوه بر دیدار با مقامات میز ایران در وزارت خارجه آمریکا با تعدادی از افسران سازمان موساد و سیا نیز دیدار کرده‌اند. المانیتور در ادامه نوشته بود که هدف از این دیدارها تغییر آرایش گروه‌های مسلح تروریست در اطراف مرزهای ایران بوده است!

مدتی پس از پایان این دیدارهای خاص سیاسی در خاک آمریکا روزنامه صهیونیستی هاآرتس می‌نویسد که رهبران دو حزب (گروهک تروریستی) حزب دموکرات کردستان و نیز کومله با آمریکایی‌ها و نیز افسران موساد در واشنگتن دیدار کرده‌اند. هجری در آن مسافرت علاوه بر گفتگوهای امنیتی با مسئولان بخش دموکراسی، حقوق بشر و کار در وزارت خارجه آمریکا نیز دیدار داشته و در چند جلسه مربوط به اتاق فکر آن وزارت خانه نیز شرکت کرده است.

کم‌کم مشخص می‌شد کهِ چرا سازمان سیا به‌صورت مخفیانه رهبران دو گروهم تروریستی را به خاک آمریکا برده و برای آن‌ها جلسات کاری در نظر گرفته است. دریکی از این جلسات افسران سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی از هجری خواسته بودند تا مقدمات آشتی در گروهک را فراهم کرده تا حزب دموکرات کردستان ایران (حدکا) با حزب دموکرات کردستان (حدک) علیه مردم ایران باهم متحد شوند. دریکی از جلسات که اسناد آن منتشرشده آمده بود که اگر گروهک‌های کرد باهم متحد بهتر می‌توانند از کشورهای غربی سرویس بگیرند؛ از سویی احزاب چپ (مارکسیستی و کمونیستی) را دور گروهک‌های کرد سازمان‌دهی کرده و می‌تواند مبدأ اتحاد اپوزسیون چپ علیه جمهوری اسلامی ایران باشد. افسر گروهک تروریستی موساد در یک جلسه خصوصی به هجری گفته بود که اگر چپ متحد شود بقیه را به گروهک‌های ضدانقلاب را به دنبال خود خواهد کشید، او گفته بود که موتور محرک آشوب در ایران اسلحه گروهکی است!

نقش چپ آمریکایی در اغتشاشات چه بود؟ / هدایت پروژه کشته‌سازی از اقلیم کردستان!

تصویری از سفر مخفیانه رهبران دو گروهک تروریستی به آمریکا در سال ۲۰۱۸

تروریست‌ها با یکدیگر متحد می‌شوند

اما افشای خبر سفر محرمانه رهبران دو گروهک تروریستی به خاک آمریکا برای آن‌ها گران تمام شد! تا پیش‌ازاین سابقه نداشت که یک گروهک ضدانقلاب بدون پوشش لازم با سرویس‌ها ارتباط گرفته و تصاویر آن در رسانه‌ها منتشر شود. ازاین‌رو گروهک تروریستی حزب دموکرات کردستان مجبور شد با انتشار یک بیانیه دیدار هجری در آمریکا را خبری کرده و بخشی از آن را تشریح کند.

در این بیانیه عجیب آمده بود که خلاف دیدارهای پیشین که اکثراً مباحث حقوق بشری موردبحث قرار می‌گرفت، نشست اخیر حول محور مجموعه‌ای از مسائل مهم سیاسی و تأثیرگذار بر ایران و نقش حزب دمکرات می‌چرخید هیئت‌های آمریکایی خواستار شنیدن و درک خواست‌های ملت کورد (گروهک ضد کردی دموکرات) بودند.

نقش چپ آمریکایی در اغتشاشات چه بود؟ / هدایت پروژه کشته‌سازی از اقلیم کردستان!

مرکز تحقیقات سیاست‌گذاری لندن که یک اتاق فکر ضد ایرانی در آمریکاست نیز با انتشار یک بیانیه‌ای نوشته که بر اساس دیدگاه پرزیدنت دونالد ترامپ در مسائل خاورمیانه و به‌طور اخص در مورد ایران در ماه ژوئن هجری و یک رهبر دیگر کرد را برای گفت‌وگو در مورد مسائل ایران دعوت کرده است. این بیانیه باهدف سفیدسازی و پاک کردن رد پای سازمان سیا از سوی این مرکز راهبردی و مطالعاتی منتشر شد.

اما الی‌ام گولد، مشاور ارشد رئیس مرکز تحقیقات سیاست‌گذاری لندن گاف بزرگی داده و اهداف سفر تروریست‌ها به آمریکا را لو دارد؛ این مقام آمریکایی دراین‌باره گفته بود که ما نیاز داریم که اقداماتی قاطع انجام دهیم اما سؤال اینجاست که چگونه؟ به‌وسیلهٔ گفت‌وگو با رهبران کرد که ریاست برخی گروه‌های اپوزیسیون را در ایران در دست دارند، باید تلاش کنیم تا تغییر را در رهبری آن کشور رقم بزنیم.» مرکز لندن که جلسات منظمی را در مورد استقلال کردستان برگزار کرده است، خواستار آن نشده که مانند افغانستان و عراق، در ایران نیز مداخله مستقیم آمریکا انجام شود.

الی‌ام گولد در ادامه گروهک‌های تروریستی کرد را شریک راهبردی آمریکا خوانده و گفته بود:

 دولت آمریکا تلاش می‌کند تا نوعی توافق دفاعی انجام شود که ملت‌هایی که دیدگاه‌های مشترکی با یکدیگر دارند، گردهم آیند و تمهیدات نظامی لازم برای ایجاد ثبات فراهم شود. پشت‌صحنه، به نظر می‌رسد که گروه‌های کرد اپوزیسیون خود را به‌عنوان یک شریک ایده آل مطرح می‌کنند زیرا پتانسیل نظامی مناسبی مانند جنگجویان مسلح و منابع اطلاعاتی انسانی در داخل ایران دارند.

نقش چپ آمریکایی در اغتشاشات چه بود؟ / هدایت پروژه کشته‌سازی از اقلیم کردستان!

ایجاد شرکت سیاسی میان گروهک‌هایی تروریست با مرام مارکسیستی و آمریکایی‌ها طنز جالبی بود؛ درحالی‌که چپ‌ها به‌صورت راهبردی با امپریالیسم تضاد دارند؛ دو گروهک کرد با تیپولوژی خشن و چپ به مزدور آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها بدل شده و قرار بود پیاده‌نظام ترور و خشونت در داخل کشور باشند! بعدها یکی از اعضای گروهک ضد ایرانی حکمتیست در سوئد هم‌پیمانی کردها با آمریکایی‌ها را مورد تمسخر قرار داده و آن‌ها را مانند سازمان مجاهدین خلق (گروهک منافقین) چپ آمریکایی خواند!

موقعیت متزلزل دو گروهک تروریستی کرد باعث شد تا رهبران آن به زبان آمده و پشت پرده سفر به آمریکا را اعلام کنند. هجری به شبکه کردستان ۲۴ گفت که ما کردهای ایران متحدترین نیروی اپوزیسیون هستیم. ما تلاش می‌کنیم تا دوستان و شرکایی را برای ایفای نقشی حساس در تغییر رژیم جمهوری اسلامی به سمت خود جلب کنیم. این سخنان کلمه به کلمه همان حرف‌هایی بود که افسر موساد در ایجاد تاکتیک هم‌پیمانی میان ضدانقلاب در دهان هجری گذاشته بود.

 افسر موساد از جانب نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به رهبر گروهک حزب دموکرات قول داده بود که اگر نظام در ایران تغییر کند، او به بارزانی ایران تبدیل‌شده و می‌تواند با جدا کردن کردستان از خاک ایران برای خودش اقلیم جدا بزند. جالب آنکه این سخنان هجری بعدها از آرشیو تلویزیون کردستان ۲۴ پاک شد!

عبدالله مهتدی از حزب کومله نیز که همراه با هجری شرکت کرده بود، پیام مشابهی را منعکس کرد و گفت که «تغییر رژیم» در ملاقات او و هجری در واشینگتن، شامل انستیتو هودسون و انستیتو واشینگتن برای سیاست‌گذاری خاور نزدیک، به بحث گذاشته شده است.

نقش چپ آمریکایی در اغتشاشات چه بود؟ / هدایت پروژه کشته‌سازی از اقلیم کردستان!

طرح موزاییک کردن ایران با هدایت تروریستی

سال ۲۰۰۴ دانشگاه گوتنبرگ در سوئد از ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور معزول و فراری دعوت کرد تا برای آینده ایران یک سخنرانی انجام دهد. بنی‌صدر در آن جلسه طرحی عجیب را پیشنهاد داد، او آن روز گفته بود که تنها راه تغییر رژیم در ایران موزاییک کردن آن است! اشاره بنی‌صدر آن بود که ایران باید چندتکه شود و مناطقی چون کردستان، خوزستان و بلوچستان از خاک ایران جدا شود. معاون رجوی گفته بود که ایران یا بیابان سوزان می‌شود یا موزاییکی…

این ایده آن سال‌ها مورد اقبال آمریکایی‌ها قرار نگرفت اما سال ۲۰۱۷ جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ دوباره طرح را روی میز قرارداد. جان بولتون پیش از آن‌که مشاور امنیت ملی شود، گزارشی را منتشر کرد که در آن به‌طور علنی از دولت ترامپ خواسته بود تا با خروج از توافق اتمی به ایران فشار بیاورد و به ناآرامی‌ها در داخل ایران دامن بزند. این نوشته که عنوان آن «استراتژی خروج از توافق اتمی» نگارش شده بود توصیه می‌کرد که آمریکا از خواسته‌های ملی کردها، ازجمله کردهای ایران، عراق و سوریه پشتیبانی کند و به بلوچ‌ها، اعراب خوزستان و دیگران کمک کند. او تأکید کرده بود که ایران باید در صدر اولویت‌های دیپلماتیک دولت باشد و زمان، توجه و منابع کافی به آن اختصاص داده شود.

نقش چپ آمریکایی در اغتشاشات چه بود؟ / هدایت پروژه کشته‌سازی از اقلیم کردستان!

نمایی از طرح موزاییک کردن ایران توسط بولتون!

گفته‌شده است که در سفر رهبران اشرار مسلح کرد به آمریکا در سال ۲۰۱۸ استراتژی جان بولتون تصویب‌شده و امکانات مالی، تسلیحاتی و فنی آن فراهم گردید، این طرح از چنان اقبالی در سازمان سیا برخورد دار بوده است که حتی پس از روی کار آمدن بایدن دچار تغییر در محتوا نشده و چپ‌های آمریکایی همچنان در نقش مزدوری خود فعال بوده‌اند. جو بایدن که خود را متخصص امور کردستان می‌داند با استقبال از طرح آشوب سازی از بیرون مرزهای ایران همچنان از کردهای مسلح و تروریست حمایت کرده و طرح جان بولتون را پیش می‌برد.

نقش چپ آمریکایی در اغتشاشات چه بود؟ / هدایت پروژه کشته‌سازی از اقلیم کردستان!

طرح بولتون برای حمایت از تروریست‌ها در اطراف مرزهای ایران در حال حاضر توسط آپدیت شده است؛ در طرح جدید گروهک‌های کرد با یکدیگر متحد شده و دو سفارت فرانسه و آلمان در تهران نقش ترابری و لجستیکی را برای آن بازی می‌کنند. اضافه شدن گروهک‌های تکفیری به ماجرا و ایجاد یک نقطه‌چین میان شمال غرب و جنوب شرق نشانه‌ای روشن در این سناریو است.

نقش چپ آمریکایی در اغتشاشات چه بود؟ / هدایت پروژه کشته‌سازی از اقلیم کردستان!

حمایت علنی تروریست‌ها  از تکفیری ها

مصطفی هجری در گفتگو با خبرنگار روزنامه صهیونیستی جروزالم پست بخشی از طرح موزاییک کردن ایران را تشریح کرده و می‌گوید:

ایران مبالغ زیادی علیه اسرائیل هزینه می‌کند و من معتقدم که تل‌آویو باید برای تضعیف ایران به گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی کمک کند. هجری پس از اعلام اینکه اسرائیل در جهان محبوب‌تر از ایران است، تأکید کرد که ایران تهدیدی برای منطقه است. سرکرده گروهک تروریستی دمکرات کردستان یادآور می‌شود حزب او و اسرائیل دشمن مشترکی دارند. من فکر می‌کنم که اسرائیل باید ایران را به‌عنوان دشمن اصلی خود بداند و سعی کند که دشمنش را تضعیف کند و بعد به رژیم صهیونیستی رهنمود می‌دهد، باید به گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی کمک کند.

نقش چپ آمریکایی در اغتشاشات چه بود؟ / هدایت پروژه کشته‌سازی از اقلیم کردستان!

اتاق فرمان اغتشاش در اقلیم کردستان

نزدیک به دو سال قبل پایگاه خبری «روداو» افشا کرده که سرکنسول آمریکا در اقلیم کردستان فردی است که کارشناس امور ایران بوده است، این پایگاه خبری گزارش داده بود که دف از این اقدام آمریکا افزایش فشار به ایران بوده است، در جریان اغتشاشات اخیر در داخل کشور نقش چپ آمریکایی با ویژگی‌های جدید قابل‌تأمل است! بررسی تحلیلی از بازداشت بیش از ۸۰ نفر از اعضای گروهک‌های کردی در اغتشاشات نشان می‌دهد که این افراد نقش لیدری داشته و سعی داشته‌اند با رسوخ میان لایه‌های مختلف از آشوب یک ساختار شبکه‌ای، آنارشیستی با رویکرد سلبی باروحیه خود اکثریت پنداری ایجاد کنند.

این سر شبکه‌های تروریستی اغتشاش‌گران را تشویق می‌کرده‌اند که به شیوه جنگ‌های ایذایی در سال ۱۳۵۸ در شهرهای کردنشین سعی در آزادسازی یک شهر کرده و آن را پایگاه براندازی کنند. البته ماجرای مهسا امینی در شرایطی روی داد که این گروهک‌های تروریستی هنوز به آمادگی حداکثری نرسیده و به عبارتی از غائله جامانده بودند، ازاین‌رو باوجود هدایت این گروهک‌ها از اقلیم توسط افسران سرویس‌های جاسوسی امکان هم‌رده یابی از دست این تروریست‌ها از دست رفت.

دو ضربه سنگین به پیکره این تشکیلات یکی از سوی سربازان گمنام امام زمان (عج) در شناسایی و رهگیری این افراد قبل از شبکه سازی و دیگری پاکسازی لانه این اشرار از سوی یگان‌های موشکی و پهپادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آن سوی مرزها باعث شد طرح جو بایدن برای استفاده حداکثری از چپ‌های آمریکایی با هدایت گروهک‌های کردی به نتیجه مطلوب نرسد.

 این ضربه سخت به‌نظام سلطه توانست مسیر گستردگی جغرافیای اغتشاش را قیچی کرده و مؤلفه‌های شتاب‌دهنده آن را کنترل کند؛ اتاق فرمان اغتشاشات در اقلیم کردستان هنوز نتوانسته است سطح ضربه را اندازه‌گیری کند؛ این روزها متخصص اقلیم کردستان در کاخ سفید بیش از قبل بیماری آلزایمرش شدید شده است، برنامه جدید آمریکا برای تغییر موقعیت در مناطق کردنشین در سوریه و عراق بی‌دلیل نیست!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نقش چپ آمریکایی در اغتشاشات چه بود؟ / هدایت پروژه کشته‌سازی از اقلیم کردستان! بیشتر بخوانید »

چه خبر از اعتراضات دانش‌آموزی؟!/ چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی

چه خبر از اعتراضات دانش‌آموزی؟!/ چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی



چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی و آنچه از اعتراضات دانش‌آموزی روایت می‌کنند را ببینید و خودتان قضاوت کنید!

به گزارش مجاهدت از مشرق، چند وقتی است که رسانه‌های معاند و اغتشاشگرانِ به ظاهر معترض پای اعتراضات‌شان را به مدرسه‌ها هم کشانده‌اند. لیدرهای اغتشاشات سعی‌می‌کنند با تحریک دانش‌آموزان این‌بار آنها را بازیچه رسیدن به اهداف‌شان قرار دهند.

پس از عملیات کشته‌سازی نوجوان‌ها، کشاندن اغتشاشات و شعارهای سیاسی به مدارس پروژه خوبی است برای دشمن که ذهن جوان و نوجوان را با خود همراه کند و سیاه‌نمایی‌هایش را از وضعیت کشور این بار در گوش دانش‌آموزان زمزمه کند.

پای تصاویر و اخبار رسانه‌های آن طرف آبی که بنشینید خیال می‌کنید حالا همه دانش‌آموزان، درس و مدرسه را رها کرده‌اند و در صف اول اغتشاشات مشت گره کرده‌اند اما همین رسانه‌ها چندباری خودشان، خود را رسوا کرده‌اند! 

 روایت به‌ظاهر صادقانه «منوتو» از اعتراضات دانش‌آموزی!

 همه آنهایی که حالا در صف اغتشاشات حضور دارند و بی‌چون و چرا اخبار رسانه‌های آن طرف آبی را باور می‌کنند به روایت صادقانه این رسانه‌ها  ایمان دارند.

همان‌هایی که شعارشان این است که بی‌طرفانه طرفدار مردم‌اند اما خالی از لطف نیست نگاهی به این عکس بیندازید و شاید نگاهی به روایت به ظاهر صادقانه منوتو از اعتراضات دانش‌آموزی! 

چه خبر از اعتراضات دانش‌آموزی؟!/ چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی

منوتو روز سیزدهم مهر تصویری از اعتراضات دانش‌آموزان کرج در مدرسه منتشر می‌کند و مدعی می‌شود دانش‌آموزان کرجی یک‌صدا در این روز شعار «مرگ بر دیکتاتور» را در مدرسه سر داده‌اند! گویا اتاق خبر «منوتو»‌ اطلاع ندارد روز چهارشنبه ۱۳ مهر در ایران تعطیل رسمی است و دانش‌آموزی به مدرسه نمی‌رود!

صفجه توئیتر منوتو یکی از تصاویر آرشیوی را منتشر می‌کند و ادعا می‌کند متعلق به چهارشنبه است تا صفحه‌خبری اش و صحنه اعتراضات را خالی نشان ندهد و خدایی نکرده کسی این احساس را نکند که حال ایران و مردمش خوب است!

اینکه چرا این رسانه دست به چنین کاری می‌زند روشن است اما سوال اینجاست تا به حال این رسانه‌ها چندین‌بار دروغی را به عنوان روایت دست ‌اول به مخاطب عرضه کرده اند؟!

چه خبر از اعتراضات دانش‌آموزی؟!/ چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی

یک‌بار به نام دانش‌آموزان، یک‌بار به کام دانشجویان 

رئیس‌جمهور روز شنبه ۱۶مهر در دانشگاه «الزهرا» سخنرانی داشت. تصاویر منتشر شده نشان از استقبال دانشجویان از سخنان رئیس‌جمهوری را دارد.

البته لیدران اغتشاشات هم بی‌کار ننشستند و به همراه تعدادی از دانشجویان در دانشگاه الزهرا تجمع کردند. تصاویر این تجمع از جنبه‌های مختلف و لحظه به لحظه از رسانه‌های آن طرف آبی مخابره می‌شد اما به حدی نبود که پاسخگوی سیاه‌نمایی و بزرگ‌نمایی آنها باشد.

به همین خاطر ایران‌اینترنشنال فیلمی از تجمع چند دانش‌آموز با لباس فرم مدرسه که فرستنده آن مکانش را خیابان شریعتی اعلام می‌کند با تیتر«اعتراض دانشجویان دانشگاه الزهرا همزمان با حضور رئیسی» به خورد مخاطبانش می‌دهد.

از اینکه دانشگاه الزهرا در خیابان شریعتی نیست و در ونک واقع شده بگذریم! این موضوع که اینترنشنال اینطور مخاطبانش را فریب می‌دهد جای سوال دارد! این فیلم بار دیگر با تیتر «اعتراضات دانش‌آموزی» در صفحه ایران‌اینترنشنال منتشر می‌شود اما این‌بار روی فیلم زوم می‌کند و با تقطیع و تار کردن آن سعی در متفاوت جلوه دادنش دارد.

سوال اینجاست؟! روزانه چند فیلم از صحنه اعتراضات که در صفحه رسانه‌های آن طرف آبی منتشر می‌شود چنین پشت‌پرده‌ای دارد؟! آیا رسانه‌های آن طرف آبی راوی اعتراضات ایران هستند یا آتش‌بیار معرکه‌ای که خود به پا کرده‌اند؟!

چه خبر از اعتراضات دانش‌آموزی؟!/ چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی

تصویری که هیچ‌وقت به چشم رسانه‌ها نمی‌آید! 

این چند روز عکس دانش‌آموزان با شعارهای «زن، زندگی،آزادی»‌ در مدرسه به تکرار از صفحه رسانه‌های معاند منتشر شد اما کم نداشتیم دانش‌آموزانی را که تحت‌تاثیر حرف‌های اغتشاشگران قرار نگرفتند و عشق‌شان به میهن و اسلام و انقلاب را با جوسازی‌های دشمن از یاد نبردند. مثل همان دانش‌آموزانی که تصویرشان در صفحات مجازی پخش شد. جمعی از دانش‌آموزان یک مدرسه با نوشتن«سلام یا مهدی!» «جانم فدای ایران!» «لبیک یا خامنه‌ای» از اغتشاشگران برائت جستند و عشق‌شان به میهن را به تصویر کشیدند.

اما سوال بعدی که مطرح می‌شود این است که چرا این راویان به ظاهر صادق که از شروع اغتشاشات، ۲۴ ساعته از وضعیت ایران گفته‌اند چنین تصاویری را سانسور می‌کنند و از این دانش‌آموزان چشم‌پوشی می‌کنند؟! این دانش‌آموزان آیا ایرانی نیستند که در لیست اخبار ۲۴ ساعته رسانه‌های آن طرف آبی از ایران قرار بگیرند؟! یا نوشتن از آنها برای مدعیان آزادی صرفی ندارد و چندان به مذاق‌شان خوش نمی‌آید؟!

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چه خبر از اعتراضات دانش‌آموزی؟!/ چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی بیشتر بخوانید »

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟



تجزیه‌طلبان در جریان فتنه اخیر برای تحقق اهداف خود ۲ کار را همزمان پیگیری کردند؛ کشته‌سازی از اقوام مختلف از بلوچ تا تُرک و قربانی کردن دختران جوان برای تهییج عواطف مردم. حالا باید دید دختر عرب کی وارد داستان تجزیه‌طلبان می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حدودیک ماه از عملیاتی کردن سناریوی ضد انقلاب برای تجزیه ایران می‌گذرد؛ سناریویی که مداقه در آن پرده از نقشه پیچیده‌ای برمی‌دارد که شاید برای تک تک قطعات پازل آن ساعت‌ها برنامه‌ریزی شده و تمام امکانات ضد انقلاب از سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه تا رسانه‌های فارسی زبان پای کار آن آمده است.

نخ تسبیح این نقشه‌ که هدفی جز تجزیه جمهوری اسلامی ایران برای آن نمی‌شود متصور شد اما قومیت‌های مختلفی است که در ایران زندگی می‌کنند.

قوم کرد ایران اسلامی از جمله اقوامی است که علی‌رغم فشارهای پان‌کرد و جدایی‌طلبان و کومله و دموکرات و پاک و غیره همواره پای تمامیت ارضی ایران ایستاده و رشادت‌های آنان از پیشمرگه‌هایی که در دوران دفاع مقدس یاور رزمندگان اسلام بودند تا کسانی که قربانی ترور نیروهای ضد انقلاب شدند از اذهان مردمان ایران زمین فراموش نمی‌شود.

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟

واقعه مهسا امینی اما برای ضد انقلاب فرصت مناسبی بود تا فتنه را از دیاری آغاز کند که سالهاست در آرامش است و البته رسانه‌های کردزبان در شبکه‌های اجتماعی روی اذهان عمومی مردم آن عملیات کرده و تلاش کرده به مردم آن دیار بقبولاند که استان کردستان مورد بی‌مهری مسئولان است حال آنکه این استان از استان‌های پیشرفته و بهره‌مند ایران است.

مقدمه کار از زمانی که مهسا امینی در بیمارستان بستری بود فراهم می‌شود. حالا بهترین فرصت است تا مصداقی عینی برای ابر روایتی که رسانه‌های ضد انقلاب درباره دو کلید واژه گشت ارشاد و حجاب ساخته‌اند، فراگیر شود؛ «مهسا امینی به دلیل ضرب و شتم گشت ارشاد به خاطر حجاب به کما رفته است».

انتشار خبر فوت مهسا امینی اما بهانه را برای اجرای یک نقشه از پیش طراحی شده تکمیل می‌کند؛ بعد از تشییع پیکر مهسا امینی تنش به سرعت در سقز آغاز می‌شود و جمعیتی ۵۰۰ نفره با حضور در مقابل فرمانداری شهرستان شروع به سر دادن شعارهای تند و احساسی و سنگ‌پراکنی به ساختمان فرمانداری می‌کنند تا آتش فتنه و اغتشاش این‌بار از شمال غرب ایران زبانه بکشد.

از عصر همان روز فراخوان‌های سنگینی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود تا معترضان به مرگ مهسا امینی در شهرهای مختلف تجمعات اعتراضی برپا کنند.

فردای آن روز در چندین شهر و استان از جمله تهران تجمعات اعتراضی شکل می‌گیرد. هسته مرکزی اعتراضات که در آن بیشتر جوانان و دخترانی که کشف حجاب کرده‌اند نقش‌آفرینی می‌کنند، با سرعتی شگرفت اعتراضات را به سمت اغتشاش سوق می‌دهد تا به طبق سخنان فرمانده یگان ویژه فراجا خشن‌ترین اغتشاشات کشور کلید بخورد.

همزمان اما نهادهای مرتبط با پرونده مهسا امینی علل فوت را بررسی می‌کنند و حتی رئیس جمهور در تماس تلفنی با خانواده امینی ضمن دلجویی از آنها قول پیگیری می‌دهد.

خبرگزاری ها اولین نتایج علل فوت مهسا امینی را منتشر می‌کند؛ اما خانواده امینی در سلسله مصاحبه‌هایی با رسانه‌های داخلی و خارجی موارد مطروحه از عمل جراحی، بیماری‌ و تحت نظر دکتر بودن را تکذیب می‌کند تا سناریوی ضد انقلاب برای شعله‌ور کردن آتش اغتشاشات شعله‌ور شود.

گذر زمان اما ابعاد پرونده مرگ مهسا امینی را روشن می‌کرد، تا جایی که پدر مهسا یکی پس از دیگری از ادعاهای خود کوتاه آمد و پذیرفت دخترش هم جراحی داشته و هم تحت نظر پزشک معالج بوده است.

انتشار فیلم حضور پدر مهسا امینی بر بالین دختر جوانش و مواردی که بر آن اذعان می‌کند همچنین جوابیه رسمی پزشکی قانونی پرونده آن را تقریبا مختمومه می‌کند.

با مشخص شدن ابعاد ماجرای مهسا امینی و جدا شدن صف اغتشاشگران از معترضان در سطح شهر ضد انقلاب تلاش کرد تا با بهانه‌ای تازه و البته در گوشه‌ای دیگر از ایران آتش تفرقه‌افکنی و تجزیه‌طلبی را که در حال فروکش کردن بود شعله‌ور کند.

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟

دختر بلوچ؛ پرونده‌ای قدیمی که کوچکترین ارتباطی با مسائل پیش آمده درباره مهسا امینی ندارد در روز جمعه ۸ مهرماه پس از خطبه‌های نماز جمعه مسجدمکی زاهدان که باحضور مولوی عبدالحمید برگزار می‌شود به یکباره با حمله مسلحانه به کلانتری ۱۶ زاهدان به سناریوی ضد انقلاب برای تجزیه ایران الصاق می‌شود.

در جریان ناآرامی‌های زاهدان، که در آن به چند کلانتری،‌ بانک، پاساژ و مغازه‌های مردم خسارات جدی وارد شد، معاون سازمان اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان مورد هدف یک تک‌تیرانداز قرار می‌گیرد و به شهادت می‌رسد.

اما شامگاه جمعه دو جسد شناسایی می‌شود تا غبار را از فضای شهر بشوید؛ عبدالمجید ریگی و یاسر شه بخش دو عضو گروهک تجزیه طلب جیش الظلم در میان‌ کشته‌شدگان درگیری‌های خیابانی بودند.

این واقعه اما با رشادت نیروهای سپاه و بسیج و انتظامی و عدم همراهی مردم سیستان و بلوچستان در همان روز پایان می‌یابد و تلاش‌های برخی از متنفذان برای زنده نگه داشتن آتش آن راه به جایی نمی‌برد.

البته رسانه‌های ضد انقلاب روایت خود را از این واقعه منتشر می‌کنند تا آتش نیمه جان فتنه دوباره شعله‌ ور شود؛ این بار فراخوان‌ها با شعار «سنندج زاهدان خونین تمام ایران» منتشر می‌شود.

این خرج آتش اما قدرتی ندارد و نمی‌تواند مردم را با خود همراه کند؛‌ ضد انقلاب اما گویا آمار فوتی‌های کشور را از منابعی استخراج می‌کند و برای آن سناریو می‌نویسد.

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟

حالا نوبت لرستان تا با رمز نیکا شاکرمی وارد غائله شوند؛ دختر جوانی که تصاویر ضبط شده دوربین‌های مدار بسته و روایت همسایه‌ها خبر از سقوط او از ارتفاع می‌دهد اما ضد انقلاب که این‌بار هم انتخابی ویژه داشته است، باز هم روایت خود را می‌سازد.

نیکا؛ دختری که سایه پدر را بر سرش ندارد به دلیل اختلاف با خانواده از مادر و همسر مادرش جدا شده و به تهران آمده و عمدتا در منزل خاله‌اش سکونت داشته است؛ آتش شاکرمی.

آتش شاکرمی در این میانه پس از اینکه در مقابل دوربین صدا و سیما روایت خودکشی او را تأیید می‌کند در ادامه اما آتش‌بیار معرکه ‌می‌شود و تمام حرف‌های خود را رد می‌کند.

در جریان این فتنه یکی از روش‌های ضد انقلاب برای همراه کردن افراد با خود تهدید و تطمیع بوده است که نمونه‌های مختلف آن در خبرگزاری ها و در موضع‌گیری‌های برخی هنرمندان کاملا مشهود است.

نیکا شاکرمی رمز جدید آشوب و الصاق مردم لرستان به این فتنه می‌شود تا سناریوی تجزیه‌طلبی جان دوباره بگیرد. این‌بار هم اما تنها یک روز در لرستان تجمعی شکل می‌گیرد و مردم لرستان با این موج همراهی نمی‌کنند. رسانه‌های ضد انقلاب اما روایت خود را از ماجرا دارد و آن را مستمکی می‌کند تا آتش اغتشاشات را شعله‌ور نگه دارد.

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟

حالا نوبت ترک‌هاست تا وارد غائله شوند، اردبیل کانون این غائله است، رسانه‌های ضد انقلاب روایتی عجیب را مطرح می‌کنند. این بار پان‌ترک‌ها هم با رسانه‌هایشان به کمک می‌آیند تا با اسرا احساسات ترک‌های غیور را تحریک کنند.

روایت ضد انقلاب اما از سوی عموی اسرا پناهی تکذیب شد و مشخص شد نه تنها او دانش‌آموز مدرسه شاهد اردبیل نیست بلکه اصلا ربطی به اغتشاشات نداشته و پس از بیماری در بیمارستان بستری و متأسفانه فوت کرده است.

اردبیل اما پس از روایت‌سازی ضد انقلاب روز گذشته شاهد حضور اغتشاشگران بود تا آتش فتنه همچنان روشن بماند. البته دیگر استان‌های ترک‌نشین کشور اما هیچ همراهی با اغتشاشگران در اردبیل نکردند؛ نه آذربایجان شرقی و غربی و نه زنجان.

وقتی قطعات این پازل را کنار هم بگذاریم و از بالا به برنامه‌ریزی دقیق ضدانقلاب و انتخاب‌های حساب‌شده آنها را نگاه کنیم و بیش از ۱۷۰۰۰ دروغ‌ رسانه‌های ضد انقلاب در این مدت را در ذهن مرور کنیم، می‌توانیم گام‌های بعدی را نیز برای ادامه سناریوی ضد انقلاب پیش‌بینی کنیم؛ دختر عرب!

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟ بیشتر بخوانید »

پارلمان اروپا یا تریبون ایران ستیزان و تجزیه طلبان؟


پارلمان اروپا یا تریبون ایران ستیزان و تجزیه طلبان؟

پارلمان اروپا اخیرا برای کم رنگ کردن اقدامات ناقض حقوق بشری خود در قبال ایران به همکاری با شماری از ایران ستیزان و معاندان ایران روی آورده و مدعی تلاش برای احقاق حق ایرانیان شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تحولات اخیر در ایران اگرچه موضوعی کاملا داخلی بود، اما فرصتی برای ایران ستیزان و دشمنان ملت ایران ایجاد کرد تا در قالب اقدامات انفرادی یا جمعی، دشمنی خود را با ملت ایران با ادعای نگرانی از آن چه «تضییع حقوق مردم ایران» خواندند، تشدید کنند.

این در حالی است که این افراد، گروه‌ها، سازمان‌ها، رسانه‌ها و کشورها تاکنون با سکوت خود در برابر جنایت‌های حقوق بشری علیه مردم ایران و حتی حمایت و تشویق و البته همکاری فعالانه با کشورهای متخاصم برای اعمال تحریم‌های یکجانبه، عاملان چنین جنایاتی را همراهی کردند.

در تازه ترین مورد از چنین اقدام‌هایی تیمی از خبرنگاران شبکه سعودی اینترنشنال در نشست کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا حاضر شدند تا به ادعای خود از حقوق مردم ایران دفاع کنند!

«ثابت» در این نشست در حالی ادعاهای ضد ایرانی خود را مطرح کرد که شبکه محل اشتغالش از پادشاهی عربستان تامین بودجه می‌شود و در برابر جنایت‌های حقوق بشری این کشور علیه مردم خود و کشورهای دیگر به ویژه جنایت‌های جنگی ائتلاف سعودی به سرکردگی عربستان علیه یمن موضع سکوت را در پیش گرفته است.

کارمندهای اینترنشنال که خبر حضور خود در نشست کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا را به  گستردگی در رسانه‌ها منتشر و تلاش کردند خود را به عنوان نمایندگان مردم ایران معرفی کنند، در سال‌های اخیر به وضوح فعالیت‌های ایران ستیزانه خود را آشکار و تشدید کرده اند.

معرفی اعضای اصلی تیم اینترنشنال در نشست کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا

«سیما ثابت» که اخیرا فعالیت‌های ضد ایرانی خود را در توییتر تشدید کرده، رفته رفته زیر چتر حمایتی ایران ستیزان توانست به یکی از لیدرهای اصلی اغتشاش‌ها در ایران تبدیل شود.

او پیشتر در رادیو «بی بی سی» استخدام شد  و پس از ۱۲ سال کار در این بنگاه خبر پراکنی به اینترنشنال پیوست.

در زمینه کاری نیز، برنامه‌های مهمان محور این مجری همواره با انتقاد جدی از تلاش او برای به حاشیه بردن مهمان‌ها و انحراف مباحث از جریان اصلی مواجه بوده است.

موضوع «مهسا امینی» برای «ثابت» فرصت خیلی خوبی بود تا بتواند با تشدید فعالیت‌های خود در فضای مجازی به ویژه در توییتر و مصاحبه با معاندان، هم نام خود را مطرح کرده و هم در مسیر ایران ستیزی و نقض حقوق مردم ایران گام بردارد.

او حتی در میانه اغتشاش‌ها در ایران اقدام به انتشار بیانیه دروغینی کرد که بعدا ناچار به تکذیب آن شد.

پارلمان اروپا؛ نهاد اروپایی ناقض حقوق بشر

تیم شبکه سعودی اینترنشنال در حالی در کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا حضور یافت تا از به اصطلاح حقوق مردم ایران دفاع کند که اتحادیه اروپا اخیرا فهرست جدیدی از تحریم‌ها علیه ایران را به بهانه نقض حقوق بشر اعمال کرد.

اتحادیه اروپا در سال‌های اخیر نیز ضمن اعمال تحریم‌های مختلف علیه ایران و همراهی با تحریم‌های آمریکا سبب بروز رنج‌های متعددی برای مردم ایران به ویژه بیماران دارای شرایط خاص شده است.

در عین حال، نکته قابل توجه این است که چرا کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا باید یک مجری تلویزیونی خارج نشین و شاغل در یک شبکه صراحتا ایران ستیز را نماینده مردمی بداند که سال‌هاست از تحریم‌های اتحادیه اروپا رنج می‌برند، بداند.

در واقع، پارلمان اروپا براساس چه رویه و قانونی به مجری شبکه سعودی تریبون می‌دهد تا به زعم خود از حقوق ایرانیان دفاع کند!

اما پرسش مهم در رابطه با حضور تیم کارمندان اینترنشنال در پارلمان اروپا این است که چرا به اصطلاح حق خواهی مردم ایران باید در نهادی انجام شود که با تحریم‌های پی در پی خود ضمن اقدام علیه مردم ایران، سبب رنج‌های بی شمار آنان شده است.

آن چه مشخص است این که پارلمان اروپا پس از اتخاذ مواضع دوگانه در قبال مردم ایران اندک اعتبار خود را به دلیل دعوت از چنین افراد معلوم الحالی از دست داده است.

واکنش‌ها به حضور تیم ایران اینترنشنال در پارلمان اروپا

حضور کارمندان شبکه سعودی اینترنشنال در کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا با انتقادهای جدی به ویژه در فضای توییتر منتشر شد.

شماری از کاربران از تیم اینترنشنال با عنوان «جمع وطن فروشان» و «مزدوران» یاد کرده و حضور آنان در کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا را مورد انتقاد قرار دادند.

کاربران توییتر همچنین با اشاره به تامین بودجه اینترنشنال توسط عربستان، تاکید کردند که پارلمان اروپا چرا باید پذیرای نماینده‌های رژیم ناقض حقوق بشری عربستان در به اصطلاح دفاع از حقوق ایرانیان باشند؟

«تجزیه طلبی» از دیگر انتقادهایی بود که کاربران توییتر به این افراد داشتند و تصریح کردند که تیم اینترنشنال در سال‌های اخیر پروژه تجزیه طلبی را با جدیت در سطوح مختلف دنبال می‌کند.

اما آن چه در فضای توییتر در رابطه با حضور تیم اینترنشنال در کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا جالب توجه بود، توییت‌هایی بودند که حامیان دارودسته خارج نشین مطرح کردند.

آنها در واکنش به موضوع مذکور، به نکات جالبی اشاره کردند؛ یکی از این نکات، اشاره به تاریخ تلاش‌های تجزیه گرانه اروپا در قبال ایران بود که تاکید داشت اقدام اخیر نیز در همین راستا صورت گرفته است.

یک کاربر نیز هدف پارلمان اروپا از دعوت از چنین افرادی را توطئه خواند و نوشت که افراد دعوت شده ایرانی نیستند بلکه ملیت سعودی دارند.

منبع: میزان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پارلمان اروپا یا تریبون ایران ستیزان و تجزیه طلبان؟ بیشتر بخوانید »