سید ابراهیم رییسی، رییس جمهور در گفت و گوی زنده تلویزیونی درباره مهسا امینی گفت: به مسئولین زنگ زدم و گفتم که با حساسیت دنبال کنند تا مشکلی ایجاد نشود. برگشتم خبر دادند که خانم امینی فوت کرده. با خانواده ایشان تماس گرفتم و همدردی کردم و گفتم که این خبر نه برای من بلکه برای هر ایرانی متاثرکننده است.
دریافت 14 MB
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
یک منبع آگاه در قوه قضائیه نامه منتشر شده از سوی رسانه سعودی را تکذیب و آن را جعلی عنوان کرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، رسانه سعودی مدعی افشای نامهای از قوه قضائیه شده است که بر اساس این نامه سر مهسا امینی هنگام بازداشت به جدول خورده است، این در حالی است که یک منبع آگاه در قوه قضائیه این نامه را تکذیب کرد.
این منبع آگاه در قوه قضائیه اعلام کرد: بر اساس اظهار نظر اولیه رسمی پزشکی قانونی در معاینه ظاهری و کالبد گشایی مهسا امینی هیچ گونه آثار از ضرب و جرح در ناحیه سر و صورت و آثار کبودی در اطراف چشم ها و شکستگی قاعده جمجمه، مشاهده نشده است.
این منبع آگاه در ادامه با تاکید بر جعلی بودن نامه منتشر شده، میافزاید: متن نامه بیشتر همانند دست نوشته یک کودک است تا یک نامه قضائی. کاش حداقل یک بار از این نامه می خوانند تا آنقدر آبروریزی نکنند، در ابتدای این نامه جعلی منتسب به قوه قضائیه آمده مهسا امینی در بیمارستان است و در آخر نامه آمده متوفی!
وی خطاب به رسانه سعودی میگوید: نامه جعل میکنید حداقل سربرگ، تاریخ و… بالای نامه یا حداقل یک امضا در پایین نامه اضافه کنید!
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
دولت جو بایدن که ابتدا ژست مذاکرهخواهی و تفاوت با رفتارهای دولت ترامپ را از خود نشان میداد، دیگر رسماً نقاب از چهره برگرفته و روشهایی افراطیتر از دولت ترامپ را علیه ایران بهکار میبندد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، وقتی در سال ۲۰۱۶ میلادی، «دونالد ترامپ» در انتخابات پیروز شد و بهرغم پیشبینیها، «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه اسبق آمریکا و نامزد دموکراتها را شکست داد، سیاستهای در لفافه دولت پیشین «باراک اوباما» علیه ایران را به سیاست رویارویی بیپرده و خشن تغییر داد. دولت اوباما اگرنه بیش از دولت ترامپ، دستکم بههمان اندازه ضدایرانی بود اما از بیم هزینههای سنگین تلاش میکرد با استفاده از تاکتیکهای نرم و ژست مصالحهجویی وارد فاز رویارویی مستقیم با ایران نشود اما ترامپ در سیاستهای خود در قبال ایران دستکم سه تغییر را اعمال کرد.
نخستین تغییر، به انتصاب مقاماتی چون «جان بولتون» بازمیگشت که ادبیاتشان علیه ایران از «تند» گذشته و تقریباً هتاکانه بود. بولتون خود از سخنرانان نشستهای گروهک تروریستی منافقین بهشمار میرفت. دومین تغییر، تلاش برای ایجاد ائتلاف منطقهای علیه ایران را با کمک چهرههایی چون «محمد بنسلمان» و «محمد بنزاید» و «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی شامل میشد. در سومین رویکرد، ترامپ کار طراحی سیاستها علیه ایران را به اندیشکدهها و نهادهایی همچون بنیاد موسوم به دفاع از دموکراسیها (FDD) سپرد که علناً با گروههای ضدانقلاب خارج از کشور در همکاری بودند.
مجموعه تدابیری که دولت ترامپ بهکار گرفت، منجر به شکلگیری «سیاست فشار حداکثری» علیه ایران شد. خروج از برجام، اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران و تروریسم دولتی که منجر به شهادت «سردار شهید قاسم سلیمانی» در خاک کشور عراق و در نتیجه منجر به درگیری مستقیم نظامی ایران با آمریکا و شلیک دهها موشک به پایگاه نظامیان تروریست آمریکا در عینالاسد شد، صحنههایی است که از سیاستهای ضدایرانی واشنگتن در اذهان ایرانیان مانده است.
اما به موازات این سیاست، دولت ترامپ یک سیاست دیگر را هم علیه ایران بهکار گرفت. این سیاست البته در سال ۱۳۸۸ نیز از سوی دولت قبلی آمریکا علیه ایران بهکار بسته شده بود که سرانجام پس از ماهها فتنهانگیزی، با شکست مواجه شد. طراحان سیاستهای ترامپ علیه ایران بهدنبال این بودند که با هر بهانهای که شده، بر روی موجهای ناراحتیهای افکار عمومی سوار شوند با استفاده از گروهکهایی که همواره نقش پادو را برای سیاستمداران آمریکایی ایفا کردهاند، تا آنجا که میتوانند در ایران اغتشاش و ناامنی ایجاد کنند. تعداد اغتشاشات بهثبت رسیده پس از آن دوران کم نبود اما دو مورد آن یعنی اغتشاشات دیماه ۱۳۹۶ و آبانماه ۱۳۹۸ بیشتر در اذهان باقی ماندهاند. البته هیچکسی منکر وجود برخی زمینههای داخلی برای این اغتشاشات نیست بهویژه آنکه در آن دوران، دولتی در ایران زمام امور را در دست داشت که توان تنشزایی از هر مسأله کوچک مرتبط با اداره کشور را داشت؛ با این حال، هیچ تردیدی وجود ندارد که عوامل سرویسهای اطلاعاتی بیگانه با کمک گروهکهایی که پیشتر به آنها اشاره شد، در بهخشونتکشیدن موج اولیه اعتراضات و سپس تبدیل آن به یک اغتشاش و ناامنی برای جامعه نقش غیرقابل انکاری داشتند.
بههر روی، این اقدامات اگرچه توانستند هزینههایی را به اقتصاد کشور و امنیت روانی جامعه تحمیل کنند اما همگی با شکست مواجه شدند. ترامپ هم در سال ۲۰۲۰ انتخابات را به «جو بایدن» واگذار کرد و اتفاقاً در واگذاری قدرت در کشور خودش هم اغتشاش برپا کرد!
جو بایدن، در ظاهر مخالف سیاستهای ترامپ بود. از خروج او از برجام و برخی دیگر از اقدامات افراطی او انتقاد کرده بود. ظاهراً از بنسلمان خوشش نمیآمد و در مبارزات انتخاباتی درونحزبی دموکراتها به او تاخته بود و … برخی در ایران آنزمان، این قبیل مواضع را مهم جلوه میدانند و از تأخیر «سلمان بن عبدالعزیز» و نتانیاهو در ارسال پیام تبریک برای او پس از پیروزیاش در انتخابات ذوقمرگ شده بودند! اما برای ناظران هوشمند و تحلیلگرانی که تحلیلهایشان از ژرفای بیشتری برخوردار بود، از قبل از آن انتخابات هم نشانههایی وجود داشت که نشان میداد دولت بایدن در قبال ایران، هیچ تفاوت معناداری با دولت سابق آمریکا ندارد.
بایدن، آغاز مذاکرات غیرمستقیم با ایران برای بازگشت آمریکا به برجام را به شکل غیرقابل توجیهی به تأخیر انداخت در حالی که برای بازگشت به توافقنامه پاریس، حتی چند روز هم درنگ نکرد. از دیگرسو، او همان تحریمهای دوره ترامپ علیه ایران را دستنخورده باقی گذاشت و به اجرای آنها ادامه داد. روزی هم که مذاکرات رفع تحریم در هتل کوبورگ وین آغاز شد، همان زیادهخواهیها که انتظارش از طرف آمریکایی میرفت، دوباره مشاهده شد.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم، ایران ضمن تأکید بر ادامه مذاکرات با طرف غربی، بر ایستادگی بر حقوق ملت ایران پافشاری کرد. رفع تمامی تحریمها، اخذ تضمین درباره عدم تکرار واقعهای شبیه به اردیبهشت ۱۳۹۷ از سوی آمریکاییها و پایان یافتن ادعاهای سیاسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ایران موسوم به مسائل پادمانی، از همان ابتدا در دستور کار دولت جدید ایران و تیم مذاکرهکننده آن قرار گرفت.
از سوی دیگر، مذاکرات در دولت جدید ایران، در شرایطی دنبال شد که ایران توانسته بود با وجود تحریمها، با توجه به سیاست توسعه همکاری با همسایگان و نگاه به شرق و همچنین با توجه به فرصتهای پیشآمده با آغاز تغییر در نظم بینالمللی پس از آغاز عملیات ویژه روسها در اوکراین، فروش نفت خود را بهشکل قابل توجهی افزایش دهد؛ لذا تهران هرگز در برابر زیادهخواهی آمریکاییها کوتاه نیامد، چرا که نظام بینالمللی از اسفندماه گذشته تاکنون دچار چنان تغییراتی شده که بهنظر نمیرسد ادامه سیاست فشار حداکثری علیه ایران دیگر ممکن باشد.
اما با شکست آمریکاییها در تحمیل خواستههای خود به ایران در وین و همچنین ناامیدی آنها از تغییرات در نظم بینالملل و تغییرات گسترده در مدیریت و کارآمدی دولت در ایران، دولت بایدن، اکنون نقاب از چهره برافکنده است. اتفاقاتی که در اواخر شهریور و اوایل مهر ۱۴۰۱ در برخی شهرهای ایران و به بهانه درگذشت «مهسا امینی» رخ داد، نشان داد که دولت بایدن خود را کاملاً با همان رویکرد و سیاستهای ضدایرانی ترامپ تطبیق داده است. دوباره همان گروهکها که روزگاری پادوی ترامپ بودند، اینبار در نقش پادوی دولت بایدن وارد میدان شدند.
اکنون دیگر باید برای هر ناظر آگاهی روشن شده باشد که «رابرت مالی» فقط در اسم و قیافه و ادبیات با «برایان هوک» تفاوت دارد نه در اهداف و نه جدیداً حتی در تاکتیکها!
آشوبهای اخیر، تیر خلاصی به آن انگارههاست که تفاوت ماهوی بین سیاستهای دموکراتها و جمهوریخواهان علیه ایران را تبلیغ میکردند. تفاوتی هم اگر هست، صرفاً در سطح تاکتیک است و آن هم نه برای همیشه. کسانی که سخنرانی رئیسجمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل را شنیدند حتماً این را هم شنیدند که او علناً از آشوبها در ایران حمایت کرد. وزارت خزانهداری دولت او هم در روزهای اخیر، نگران تأمین اینترنت برای آشوبگران در ایران بود؛ آشوبگرانی که در شهرهای ایران، رفتاری بهمراتب بدتر از آن چیزی را از خود بروز میدادند که پلیسهای لندن و پاریس مجبور به برخورد با آن شدند!
این یکی تیرِ اغتشاش واشنگتن و متحدانش هم با حضور بهموقع و گسترده مردم در تاریخ سوم مهرماه ۱۴۰۱ به سنگ خورد اما نباید فراموش کرد که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی غربی و بهویژه آمریکایی، هرلحظه در کمین بحرانآفرینی برای ایران هستند، رویکردی که ایجاد آشوب در کشور تنها میتواند یک مصداق آن باشد.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
شاهحاتمی: خانم ژولینمور اگه میدونست پایان سریالت از پایان فیلم مگنولیا که ۲۰ سال پیش بازی کرد کپی شده، به جای اینکه دستشو بندازه گردنت، گردنتو میزد.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق – با گسترش اپیدمی سندورم «وحشت از فردای براندازی خیالی» میان سلبریتیها، یکی از موارد بسیار نادر متصل این طیف، طی روزهای گذشته تلاش فراوانی کرد که چهره ابرچگوآرایی متفاوتی از خود در فضای مجازی ترسیم کند و با تابلوی “همراهی با مردم” وارد معرکه گرم کردن تنور اغتششات از راه دور شود.
هومن سیدی که اخیر فیلم جنگ جهانی سومی از او به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران توسط بنیاد سینمایی دولت سیزدهم به اسکار معرفی شده در نخستین گام با درج هشتگ مرحومه «مهسا امینی» نوشت: “دولت نوکر ملت است نه مردم نوکر دولت، به اینکه به مطالبات مردم گوش دهید،اینترنت را قطع میکنید.“
این فیلمساز که بر اساس شنیدهها در کلاسهای میلیونیاش (هزینه دوره) ادعامیکند نوعی خاص از مکتب متداکینگ را تدریس میکند، در معترضه سیاسی نخست خود چهار جمله منتشر کرده، اما پایانبندی جملهاش را با مطالبه فردیاش به پایان رسانده و عاجزانه از دولت درخواست کرده که اینترنت را قطع نکنید.
همین جمله نشان میدهد که چرا سیدی را نمیتوان در حوزه اظهار نظرات سیاسی جدی گرفت. در ساختار مطالبهگرای کارگردان سریال قورباغه با چاشنی ژست سیاسی، مهمترین مطالبه وصل کردن اینترنت است، اگر اینترنت را قطع نمیکردند شاید سیدی همان چند جمله را هم به نگارش درنمیآورد.
اما همین کنش در فضای مجازی، علی الخصوص توییتر، تبدیل به دستمایهای برای ساخت لطیفهها و هجویات فراوانی شد و کارگردان مغزهای کوچک زنگ زده را به صرافت انداخت تا بازهم وارد معرکهای دیگری شود،با این اوصاف که این کارزار برای او ساخته نشده است.
سیدی با فیلم جنگ جهانی سوم، نماینده سینمایی دولت سیزدهم در کارزار اسکار، در پُست دیگری روی تصویر خودش که جایزهاش را بهحسن روحانی تقدیم کرده بود، ضربدرِ قرمز کشید و نوشت :« این ننگ برای من هیچگاه پاک نخواهد شد.انزجار دارم از خودم، از اینکه سادهلوحانه برای فردای بهتر قدمی در مسیر برداشتم.هیچگاه خود را نخواهم بخشید. ننگ بر من. من هومن سیدی فرزند ایرانم و کنار تمام زنان و مادران ایران زمین هستم.»
سیدی یکی از سینماگرانی است که در سال ۱۳۹۲ با تقدیم جایزهاش به حسن روحانی با واکنشها و جنجالهای فراوانی دست و پنجهنرم میکند. اینبار نیز در فضای مجازی متهم شد که حتی با قواعد حرفهای «وسطبازی» به اندازه استاد این حوزه «اصغر فرهادی» آشنا نیست.
طبیعی است که کارگردان فیلم آفریفا با واکنش اول نتوانست از فاتحان خیالی فردای کشور دلبری کند و دومین پست را بدون مشورت با آیدا مصباحی (مدیر تولید نماوا) احتمالا با قصد همراهی با مردم منتشر کرد اما نتیجه این پست با تفسیری خاص به همگامی با مسئولان فعلی تبدیل شد.
یکی از واکنشهای بسیار قابل اعتنا به پست دوم این کارگردان – بازیگر سینما را «علی مصلح» کارشناس سینمایی شبکه اینترنشنال منتشر کرد.
مصلح درباره این واکنش کارگردان «خشم و هیاهو» نوشت: هومن سیدی فکر کرده با «ننگ» خواندن این لحظه هم نمایش همراهی با مردم اجرا کرده و هم با لگد زدن به روحانی، از وزارت ارشاد دولت رئیسی دلبری کرده تا مبادا جلوی رفتن فیلمش به اسکار را بگیرند. گذشت آن دوران آقای زرنگ!
اگر این اعتراضات مجازی برای تشدید خشم اغتشاشاگران منتشر میشود تا در تصویر خیالی فردای براندازی، شعار “ما هنرمند بودیم و مجبور” را به عنوان کارنامه عملکرد ارائه دهند، عملا مسیر اشتباهی را در پیش گرفتند چون حتی توییت کارشناس اینترنشنال توام با متلک و اندازهگیری میزان «وسطبازی» سیدی است.
مهدی خرمدل هم در پاسخ به کنش مجازی این کارگردان نوشت: هومن سیدی هم یک لگدی به دولت روحانی زده و عملاً به دولت رئیسی که فیلمش را برای اسکار معرفی کرده خوش خدمتی کرده و هم مثلاً رفع تکلیف کرده. تو الان ناراحتی و این چیزها را لکه ننگ میدانی؟ همین الان اعلام کن: «این دولت فیلمم را به اسکار معرفی نکند» آن چیزی که فکر میکنی ماییم، خودتی.
سجاد شاهحاتمی فیلمساز هم در استوری اینستاگرامش نوشت: جایزهات را تقدیم میکنی بعد به آنان میگویی ننگ به من؟! چون اینا فیلمتو فرستادن اسکار؟!!! ده تا فیلم ساختای و صد بار کپی کردی تا رات بدن یه فستیوال مهم… . تو آنقد نمیدونی چی رو کجا بگی …کی توی کپیکار، استاد بازیگری و کارگردانی شدی؟! کجا جز اینجا یکی مثه تو میتونه آموزشگاه بزنه؟! اون خانم ژولینمور اگه میدونست پایان سریالت از پایان فیلم مگنولیا که ۲۰ سال پیش بازی کرد کپی شده، به جای اینکه دستشو بندازه گردنت، گردنتو میزد.
نادره فتورهچی پس از مدتها غیبت در فضای توییتر و اظهارنظر درباره سلبریتی درباره واکنش این کارگردان نوشت: هومن سیدی که ادعای سینمای مستقل داره،اولین فیلم سینماییش رو با سرمایه موسسه شهید آوینی و مجتبی امینی ساخت،دومی رو با پول بابک زنجانی و دو فیلم با سعیدسعدی،سرهنگ بازنشسته سپاه،یک فیلم هم با جوادنوروزبیگی دیگر سرهنگ بازنشسته سپاه و شریک بانک پاسارگارد در کارنامه خود داره
محمدرضا باقری مجری شبکه سوم سیما در اظهارنظری همسو و بازنویسی شده نوشت: هومن سیدی که ادعای سینمای مستقل داره، اولین فیلم سینماییش رو با سرمایه موسسه شهید آوینی و مجتبی امینی ساخت،دومی رو با پول بابک زنجانی و دو فیلم با سعیدسعدی،سرهنگ بازنشسته سپاه،یک فیلم هم با جوادنوروزبیگی دیگر سرهنگ بازنشسته سپاه و شریک بانک پاسارگارد در کارنامه خود داره.
به غیر از سندروم «فردای براندازی خیالی» حضور در بخش افقهای ونیز و نمایندگی کردن فیلم سیدی به عنوان نماینده ایران در اسکار توهم فرهادی شدن یک شبه را در واکنشهای اخیر او تشدید کرده است.
برخی واکنشهای لحظهای سازمان سینمایی در تشدید شدن «توهم اصغرفرهادی» شدن بازیگر فیلم چهارشنبهسوری بسیار موثر است.
برادران لیلا با آن حواشی فراوان در کنار عنکبوت مقدس قرار گرفت و سلبریتیهای همراه تیم کلی حاشیه آفریدند و فیلم توقیف شد. اما بازیگران ایرانی حاضر در این فستیوال که با اغلب بازیگر زن هالیوودی نیمه برهنه عکسهایی را منتشر کردند در نهایت تعجب با تشویق رئیس سازمان سینمایی مواجه شدند. این مسئله نشان میدهد برخی رابطهها و دوستیها (بر اساس شنیدهها) با معتمدین سازمان سینمایی، مخصوصا، پژمان لشگریپور چه تاثیری در برخی انتخابهای کلان سازمان سینمایی خواهد داشت.
از فرودین امسال این شایعه وجود داشت که لشگریپور به فیلم هومن سیدی علاقه فراوانی دارد و این فیلم به اسکار خواهد رفت و چنین هم شد. با این حال چون مشخص است که برخی روابط بر انتخاب نماینده ایران به اسکار تاثیر نماوایی فراوانی داشته، با رویکرد فعلی سیدی این انتخاب برای اسکار باید تغییر کند تا هیچ فیلمسازی در چنین فضایی اقدام به ماجراجویی نکند.
روز گذشته محسنی اژهای خبر از برخورد با سلبریتیها و چهرههایی که در ساختار شکنی فعلی تاثیر گذار بودهاند اظهار نظر کرد. اگر سازمان سینمایی تنها ۱۰ درصد قاطعیتی که در مورد برادران لیلا به نمایش گذاشت در مورد این فیلم اعمال کند، این فیلم نمیتواند نماینده ایران در اسکار باشد.
اگر سازمان سینمایی بهانه انجام امور اداری و ثبت نام در اسکار را پیش نکشد با توجه به اظهارات رئیس قوه قضائیه، این تکلیف بر سازمان سینمایی واجب است تا فیلم دیگری را به جای جنگ جهانی سوم به اسکار معرفی کند یا از ادامه حضور در آکادمی اسکار انصراف دهد، تا هر مخالفخوانی به محض قطع سراسری اینترنت تبدیل به معترض سیاسی نشود.
اما چرا سیدی کفایت اظهارنظر سیاسی ندارد؟
در ۲۲بهمن سال ۱۳۹۲، اختتامیه جشنواره فیلم فجر، در ماههای نخست استقرار دولت تدبیر و امید،هومن سیدی پس از دریافت سیمرغ برای فیلم «سیزده»، جایزهاش را به حسن روحانی تقدیم کرد و روی سن جشنواره گفت:”میخواهم این جایزه را تقدیم به بزرگمردی کنم که با آمدنش لبخند را برگردانده و حامی فرهنگ و سینماست؛ میدانم نیازی به این جایزه نداره نه به لحاظ مادی نه معنوی، اما با دلم میخواهم این جایزه را تقدیم کنم به جناب آقای رییس جمهور حسن روحانی!
هومن سیدی نخستین جایزه خود را به حسن روحانی تقدیم کرد و از ایشان سه سکه به علاوه یک دستخط دریافت کرد و همان دستخط مقدمه ای برای گرفتن پروانه ساخت سریال قورباغه شد. سریالی خشنی که در سیستم درجهبندی وزارت ارشاد درجه +۱۸ را دریافت کرد اما توانست پروانه ساخت از وزارت ارشاد دریافت کند، چون سیدی در لیست محبوبان «حسن روحانی» قرار داشت.
چندی بعد هومن سیدی دست به اعترافاتی زد که این اعترافات در رسانههای برجسته نشد و از دید اهالی فرهنگ و هنر دور ماند. پس از انتخاب دولت دوم «حسن روحانی» هومن سیدی در گفت و گویی با فریدون جیرانی از مواضع گذشته خود در حمایت از حسن روحانی، پس از تشکیل دولت دوم (نیمه مرداد ۱۳۹۶) عقب نشینی کرد.
دلم میخواست رئیسجمهور در رودربایستی بماند!
در این گفت و گو فریدون جیرانی با اشاره به تقدیم جایزه هومن سیدی برای فیلم به رئیس جمهور از هومن سیدی با اشاره به این موضوع که سیدی جایزهاش برای فیلم «سیزده» را در سیودومین جشنواره فیلم فجر به رئیسجمهور تقدیم کرده بود، شکل گرفت. جیرانی با اشاره به این موضوع که به نظر میرسد هومن سیدی در این دوره از انتخابات هم فعالیت سیاسی داشته از هومن سیدی خواست در آستانه انتخاب کابینه دولت، خواستهاش از رئیسجمهور را بیان کند.
هومن سیدی در پاسخ به این سوال تاکید کرد که برعکس تصورات آدمی سیاسی نیست، ادامه داد: «نه علاقهای به سیاست دارم و نه سواد آن را. درباره جایزه دادن به آقای روحانی هم میتوانم بگویم که من ابتدا از ایشان شناختی نداشتم اما احساس کردم انتخاب درستتری است. حتی در آن دوره رای من ایشان نبود. اما بعد از اینکه ایشان رای آوردند احساس کردم که جمله ایشان را خیلی دوست دارم و دلم میخواهد که توی رودربایستی بمانند و یادشان نرود که میخواهند خنده را به لب مردم بیاورند.
دلیل تاکید بنده روی این جمله و دادن جایزهای که برای خودم معتبر و محترم و ارزشمند بود، همین بود. خیلیها بعد از آن به من لقب فیلمساز دولتی و سیاسی دادند. حواشیای رخ داد که من نرنجیدم. بعد هم متوجه شدم منظورشان این است که پولهای کلان میگیرم برای اینکه فیلم بسازم که خب آن هم تاریخچهاش موجود است و مشخص بود که با چه بدبختی فیلم ساختیم و تهیهکنندهها شاهد بودند که سرمایه جور میکردیم، بابت فیلمهایی که ساخته میشوند. بعد از اکران «خشم و هیاهو» مصاحبهای شد که ۲۰:۳۰ عزیز آن طور که دلشان خواست آن را پخش کردند. یک چیزی با این شکل و شمایل که بنده از آقای رئیسجمهور درخواست دارم که حالا که ما جایزهمان را به شما دادیم، چرا به ما سینما نمیدهید. اصلا به ایشان ارتباطی ندارد. من اگر فیلمم نمیفروشد به من ارتباط دارد. من اگر سینما ندارم و معترضم، با پخشکننده و سیستم سینماییام طرف هستم.»
اصلا نمیدانم کابینه یعنی چه؟
سیدی در ادامه توضیح داد که برای اهدا آن جایزه در دورههای مختلف زمانی از او انتقاد و تقدیر شده است اما او ترجیح میدهد سلیقه سیاسیاش را به تماشاگران کارهایش منتقل نکند، ادامه داد: «من اصلا در انتخابات اخیر فعالیتی نداشتم. چون اعتقاد ندارم که هنرمند باید کاندیدای مورد نظرش را تبلیغ بکند. چون فکر میکنم خیلی از آدمهای این مملکت هستند که ممکن است چشم بسته به من گوش کنند. آنها موظف هستند خودشان رئیسجمهور محبوبشان یا هر کسی را که به او اعتقاد دارند پیدا کنند. برای همین اصلا تبلیغاتی نکردم. کاملا معلوم بود رای من چه کسی است، رفتم رای دادم و از رایام بسیار راضی هستم. درباره کابینه هم من اصلا نمیدانم کابینه یعنی چی؟ من فقط به عنوان جزء کوچکی از این سینما دلم میخواهد فیلم بسازم. هیچ درخواست دیگری ندارم.»
چرخشهای مکرر هومن سیدی
سیدی قبل از مصاحبه با فریدون جیرانی در سال ۱۳۹۵ در گفتوگو با تیوی پلاس روی مدار حمایت از حسن روحانی پیش رفت و در این مصاحبه صراحتا اعلام کرد که حسن روحانی را دوست دارد و پس از تقدیم جایزه خود و دریافت سه سکه و گرفتن دست خط رئیس جمهور بسیار خوشحال است. این بخش از گفت و گوی وی و تمجید از روحانی و ویژگیهایش، با آن چیزی که در مصاحبه با فریدون جیرانی میگوید مطابقت ندارد و این چنین شیفته وار سخن گفتن از حسن روحانی یک سال از قبل مصاحبه جیرانی تناقض عجیبی را نمایان میکند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، «انسیه خزعلی» معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده، بهمناسبت هفته دفاع مقدس و روز معنویت، زنان و خانواده، با حضور در منزل شهید مدافع حرم «رضا فرزانه» از فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) با جمعی از خانوادههای شهدا دیدار کرد.
همسران و مادران شهدا در این دیدار، ضمن محکوم کردن جسارت به شعائر دینی و نظام اسلامی در اغتشاشات اخیر، خواستار روشنگری و حفظ همبستگی در عبور از فضای مه آلود فتنه شدند و تأکید کردند که خون شهدای ما برای دفاع از ناموس و امنیت ملی ریخته شد. همه فرزند ما هستند و مهسا امینیها پاره تن نظام هستند. آب گلآلودی که توسط رسانهها و بدخواهان امنیت ملی ایجاد شده است، موجب پرپر شدن جوانان در فضای مهآلود رسانهها میشود و آنان که آرامش و امنیت ما را بر نمیتابند، با سلاح رسانه و اپوزیسون در قالب سلبریتی و خبرگزاری و… مردم را نشانه رفتهاند!
«انسیه خزعلی» نیز در این دیدار تصریح کردند که با شناخت راه و هدف شهدا، در مییابیم جهاد همواره گذشتن از جان در خط مقدم جبهه نیست؛ بلکه گاهی فتنهها و مغالطهها فضای غبارآلودی میسازند که در یک حرکت حسابشده، حتی فرصت دفاع از حق بسادگی میسر نشود.
وی ادامه داد: چینش دقیق حروف تبلیغات، گاهی آنقدر برنامهریزی شده است که شایعات میداندار هدایت افکار میشوند و در ادامه اغتشاش و ویرانی برجای مانده، تمام انرژی اصلاح را میگیرد.
خزعلی با اشاره به اینکه بلندگوهای معاویه با ایجاد جنگ شناختی شکل دیگری از شبهات علیه حق را ایجاد کرد، بیان کرد: هر کجا که با تمام قوا وسط میدان بودیم، هجمهها و دروغپراکنیها و شایعات بیاساس شکل گرفتند تا حواسها پرتِ فضای مسموم رسانهای شود. در این بین جوانی که در لباس دفاع از نظام مظلومانه به شهادت میرسد، در مرز یا همینجا وسط میدان شهر، اما اینطور برنامهریزی شده که حواسها همچنان تحت تاثیر جو شایعات باشد!
«جهانگیری» همسر شهید «ورامینی» نیز در این دیدار، ضمن اشاره به فضای نامناسب فرهنگی در اثر اهمالکاریها در صداوسیما و سینمای خانگی، عنوان کرد: جمهوری اسلامی به این سلبریتیها امکانات و فضای کار داده است و همین افراد که با پول همین نظام به شهرت رسیدهاند، امروز اپوزوسیون شدهاند.
وی خواستار اصلاح قوانین برای رعایت حداقل حقوق شهروندی در حوزه حجاب شده و نقش هنر سینما و الگوهای مد و لباس را جریان سازتر از قوانین انتظامی دانست.
همسر شهید «ورامینی» عنوان کرد: شبکههای فارسیزبان عربستان که خود با حمایت انگلیس و آمریکا جنایات بسیاری انجام دادهاند، حق ندارند در مسائل داخلی ما دخالت کنند.
وی با ابراز تأثر از خشونت رخ داده و صحنههای دلخراش مظلومیت نیروهای انتظامی، اهمال فرهنگی رخ داده را زمینهساز رفتارهای ناهنجار و بعضا ضدانسانی دانست.
در ادامه این دیدار، «عزیزیان» همسر شهید «رضا کارگر برزی» نیز محرومیتهای اجتماعی برای متخلفین حوزه عفاف و حجاب را راهگشاتر از تذکرات موردی دانست و افزود: نمیشود شخصی که اصلا حجابی ندارد، با آزادی تمام از کشور خارج شود و درحالیکه بدون هیچ محدودیتی خارج شده و بیانیه هم میدهد! بلکه باید با تغییر قوانین، بهجای دستگیری افراد هنجارشکن، موانعی ایجاد کرد تا مثل سایر قوانین، بازدارندگی برای افراد خاطی ایجاد کند.
همچنین «ابوطالبی» همسر شهید «ازگلی»، از معاون رئیس جمهور خواست که پیام ما را به رئیس جمهور برسانید، که نگذارند بیبند و باری که یک ناهنجاری اجتماعی است، در جامعه اشاعه پیدا کند.
وی ادامه داد: کسانی که با رعایت قوانین پوشش را رعایت میکنند، نباید مورد تعرض قرار بگیرند. با جوسازیهای رسانهها، من به عنوان همسر شهید جرأت نمیکنم فرزندانم را به پارک ببرم و مورد تمسخر قرار میگیریم. خون شهدا برای ایجاد امنیت و آرامش ریخته شد و سلاح امروز، سلاح رسانه است.
همسر شهید «نوشاد» نیز در ادامه، بهترین مسیر تعامل دوسویه فرهنگی را درک متقابل دانست و تشریح کرد: در زمینه حجاب کار فرهنگی نیاز است. نیروی انتظامی با اقتضای خود برخورد میکند؛ اما اثرگذاری فرهنگی درک شخصیت و فضای ذهنی افراد را میطلبد.
در پایان این دیدار، معاون رئیس جمهور ضمن تکریم رشادت زنان، از شخصیت استوار همسران و مادران شهدا تقدیر کرد.
انتهای پیام/ 113
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است