جبلی رئیس رسانه ملی در خصوص اغتشاشات اخیر گفت: ما سه روز خواهش کردیم که فیلم صحنه فوت مهسا امینی را بدهید تا پخش کنیم تا ثابت کنیم ضرب و شتمی نبوده است.
دریافت ۲۰ MB
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانههای دفاعپرس، تلویزیون ایران اینترنشنال و بسترهای مجازی این رسانه اعم از توئیتر، تلگرام و اینستاگرام از جمله فعالترین رسانههایی بودند که در جریان ناآرامیهای شهریورماه ۱۴۰۱ و پس از درگذشت مهسا امینی بر طبل اغتشاشات کوبیدند و با جریان انداختن پروژه براندازی، از هیچ تلاشی برای سرنگونی نظام فروگذار نکردند؛ رویایی که اگرچه به وقوع نپیوست، اما باعث کاهش توجه افکار عمومی به این رسانه و تغییرات بنیادین در ساختار و سیاستهای این رسانه فارسیزبان شد تا جایی که میتوان مدعی شد ایران اینترنشنال در ماههای اخیر از نظر جذب مخاطب و تاثیرگذاری، مسیری معکوس و در راستای سقوط در پیش گرفته است.
این شبکه، تنها تلویزیون خبری ۲۴ ساعته فارسیزبان در خارج از ایران است. پخش برنامههای ایران اینترنشنال از ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ مصادف با دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری ایران آغاز شد. برنامههای امروز با «نادر سلطانپور»، تیتر اول با «نیوشا صارمی» (پیش از آن با فرداد فرحزاد) و چشمانداز از جمله برنامههای خبری – تحلیلی و آخر هفته با «صادق صبا» و هتتریک با «مزدک میرزایی» به ترتیب از جمله برجستهترین برنامههای فرهنگی – هنری و ورزشی این شبکه به شمار میآیند.
در ادامه تعداد اعضا (دنبالکنندگان) تلگرام، اینستاگرام و توئیتر این رسانه با دیگر رقبای رسانهای آن تا پایان اردیبهشتماه ۱۴۰۲ مورد مقایسه قرار گرفته است:
کاهش محسوس روند عضوگیری کانال تلگرامی
تغییرات سیاستگذاری و رخدادهایی که در یک ماه گذشته در بدنه و ارکان اصلی رسانه اینترنشنال به وجود آمد و همچنین تشکیل پویشی علیه این رسانه، باعث کاهش توجه افکار عمومی و ریزش اعضای کانال تلگرامی این رسانه شده؛ بهگونهای که از ابتدا تا پایان اردیبهشتماه تعداد اعضا از ۶۶۹ هزار و ۱۰۷ نفر به ۶۶۴ هزار و ۳۷۴ نفر کاهش پیدا کرده است؛ آن هم در حالی که در ماههای منتهی به ناآرامیهای شهریور ۱۴۰۱ با پوشش خبری ۲۴ ساعته، به ۷۰۰ هزار عضو رسیده بود و با شکست پروژه براندازی، سازوکار و اقبال عمومی به این رسانه مخالف نظام نیز کاهش یافته است:
برای روشنتر شدن وضعیت عضوگیری و روند کاهشی کانال تلگرامی ایران اینترنشنال، نمودار زیر روند عضوگیری این کانال را در بازه زمانی ۹ ماهه و از ابتدای مرداد ۱۴۰۱ تا انتهای اردیبهشت ۱۴۰۲ نشان داده است:
در مردادماه و پیش از رخدادهای مربوط به مهسا امینی، این کانال با تعداد اعضای کمتر از ۳۰۰ هزار دنبالکننده فعالیت میکرد که به یکباره و از ۲۴ شهریورماه و اعلام خبر درگذشت مهساامینی، تعداد اعضای این کانال با شیب تندی افزایش یافت و در ماههای منتهی به ناآرامیها، این کانال با خبرررسانیهای مداوم و مستمر که با فضاسازی و دروغپراکنی نیز همراه بود، روند افزایشی خود را در عضوگیری حفظ کرد، اما در پایان سال و تغییراتی که در سازوکار اداره این رسانه به وجود آمد، شاهد ریزش تدریجی و مداوم اعضای این کانال تلگرامی بودهایم.
مقایسه میزان بازدید و تولید محتوای کانال تلگرامی
بررسی میزان بازدید کانال تلگرامی ایران اینترنشنال در بازه زمانی ۹ ماهه نیز از کاهش محسوس بازدید این کانال حکایت دارد به گونهای که پس از افزایش توجهات به پستهای تلگرامی این کانال که از ۲۴ شهریورماه شروع به افزایش قابل توجهی کرد، در هفته آخر آبانماه با ۱۰۳ میلیون بازدید شاهد بیشترین میزان بازدید هفتگی در طول ۹ ماه گذشته بودهایم.
از آن زمان به بعد و با وجود برخی نوسانهای موردی، کاهش بازدید این کانال به خوبی قابل مشاهده است بهگونهای که در پایان اردیبهشتماه، تعداد مشاهده به ۳۲ میلیون کاهش یافت تا علاوه بر کاهش مخاطبان این رسانه در تلگرام، بازدیدهای این رسانه مجازی نیز به طور آشکار، کاهش یافته باشد.
واکاوی تعداد محتوای منتشرشده از سوی کانال تلگرامی ایران اینترنشنال در بازه زمانی ۹ ماهه نشان از این مهم دارد که از ۴۸۳ مطلب در هفته آخر مردادماه و با افزایش ناآرامیها در ایران، این تعداد در هفته اخر آبانماه به بیشترین میزان خود در هفته یعنی ۱۲۷۹ پست رسیده است. از سوی دیگر، بعد از این تاریخ با کاهش نسبی و نه مطلق در این روند مواجه بودیم به طوری که تعداد پستهای منتشرشده تا ۷۶۶ مطلب نیز کاهش یافت، اما در اواخر اردیبهشتماه باردیگر به ۱۰۹۷ مطلب در هفته رسیده است.
هشتگ بایکوت ایران اینترنشنال و همراهی مخالفان نظام برای تحریم این رسانه
در روزهای میانی اردیبهشتماه بود که فراخوان شکلگیری یک پویش در فضای مجازی منتشر شد که از مخاطبان خود میخواست از یکشنبه ۱۷ اردیبهشتماه با زدن هشتک «بایکوت اینترنشنال» به پویش اعتراض به این شبکه فارسیزبان بپیوندند.
دلیل این اعتراض «تریبون دادن به تروریستهای تجزیهطلب و مجاهد و انحراف انقلاب ملی ایران و دشمنی با ملت و کشور ایران و رهبرسازی دروغین از دشمنان ملت ایران» بیان شد. در این پویش، افراد با اعلام بیزاری و برائت از شبکه اینترنشنال، بیان میکنند که از دنبالکردن حسابهای کاربری متعلق به این شبکه در فضای مجازی صرفنظر و دیگران را هم به این کار دعوت میکنند.
نکته مهم درباره این گردهمایی مجازی این بود که بیشتر کاربران شرکتکننده در این پویش، از مخالفان جمهوری اسلامی و حامیان سلطنت پهلوی بودند. اختلافها میان براندازان در هفتههای اخیر تا فروپاشی شورای همبستگیشان پیش رفت. حامد اسماعیلیون جدا شد، رضا پهلوی راه خود را رفت و نازنین بنیادی نیز قهر کرد و باقی هم پراکنده و از هم پاشیده شدند. سرریز این اختلافها و جدا شدنها، به تیمهای سایبریشان در فضای مجازی رسید و با فحاشی و جدال مجازی، حسابی از خجالت هم درآمدند. پویش بایکوت اینترنشنال نیز بخشی از برونریزی همین اختلافهاست.
از شاخصترین محتواهایی که در ارتباط با هشتگ بایکوت ایران اینترنشنال در توئیترفارسی منتشر شد به رشتهتوئیتی به قلم کاربری به نام «سپیده بانو» مربوط بود که مدعیشده ۲۹ نفر از ۶۱ مدعو برنامههای این شبکه تجزیهطلب بودهاند:
در واقع، دعوای اصلی میان طرفداران پهلوی و سلطنتطلبان با شبکه ایران اینترنشنال بود که در جریان سفر پهلوی به رژیم صیهونیستی به اوج رسید. سفر پهلوی به سرزمینهای اشغالی فلسطین، بدون آنکه سایر اعضای شورای همبستگی را به حساب آورد، مهر پایانی بر این همبستگی بیریشه بود. همان روزها اسماعیلیون با انتشار متنی، از این شورا کنار کشید و اینترنشنال نیز تریبون را در اختیار او قرار داد و در مصاحبهای با او، با طرح پرسشهای جهتدار تلاش کردند پهلوی به عنوان عامل اصلی فروپاشی شورای همبستگی معرفی شود.
همچنین، اسماعیلیون در همین تریبون، پهلوی را به دهنلقی و عدم رازداری متهم کرد و گفت «توئیتهایی که رضا پهلوی طی دو سه هفته گذشته منتشر کرد، بیرون بردن بحثهای داخلی در جمع بود». حالا طرفداران پهلوی برای انتقام از اینترنشنال، این پویش را به بهانه اعتراض به تریبون دادن اینترنشنال به تجزیهطلبها راهاندازی کردهاند و این پویش توانسته حتی بخشی از کاربران عادی توئیتر را هم به دلیل موضوع مهمی که بیان شده، یعنی تمامیت ارضی ایران، با خود همراه کند.
علاوه بر توئیتر، جریان رسانهای مخالف رسانه ایران اینترنشنال در تلگرام نیز تداوم یافت. یک کانال تلگرامی مخاالف نظام در این باره نوشت: «سلطنتطلبان توفان توئیتری با هشتگ «بایکوت ایران اینترنشنال» راە انداختند. آنها دلیل حمله به ایران اینترنشنال را حمایت این تلویزیون از تجزیهطلبان بیان میکنند. شاهین نجفی یکی از دستبوسان پهلوی نیز در همراهی با این هشتگ، سؤالاتی در مورد بودجه و اهداف این تلویزیون مطرح کرده است.»
«همانطور که قبلاً گفتم، اما داستان این هشتگ چیست؟ از اوایل شروع انقلاب ژینا و قبل از آن، این تلویزیون همیشه مورد حمله سلطنتطلبان قرار میگرفت و تنها دلیل این حملات این بود که ایران اینترنشنال به طور کامل در خدمت رضا پهلوی نبود. اما اجازه بدهید برای اثبات این موضوع، از شبکه «من و تو» بگویم. هزینههای این تلویزیون به هیچ وجه کمتر از ایران اینترنشنال نیست. مطمئناً بودجه همچین تلویزیونی کم نخواهد بود. پس اینجا باید سوال کرد: بودجه این تلویزیون از کجا میآید؟ چه کسانی پشت این تلویزیون هستند و هدف این تلویزیون چیست؟ مطمئناً تبلیغات نمیتواند از پس این هزینەها برآید، اما واضح است که این شبکه به طور اختصاصی در خدمت پهلوی و اهداف مشخص ایشان است.
اگر به یاد داشته باشید، در جریان اعتراضات، تلویزیون من و تو از پوشش اخبار مناطقی خاص پرهیز و یا حتی به پخش اخبار کذب میپرداخت. همچنین از پوشاندن چهره مردم معترض خودداری میکرد. با توجه به این موارد، سلطنتطلبان هیچگونه انتقادی به این تلویزیون ندارند و همچنان این تلویزیون برای طرفداران سلطنت، محبوب است. دلیل این محبوبیت تنها سلطنتیبودن این تلویزیون است. در نهایت، دلیل اصلی حمله سلطنتطلبان به ایران اینترنشنال این است که این شبکه به طور کامل به دستگاه پروپاگاندای پهلوی در نیامده است.»
همچنین کانالهای مختلف تلگرامی با بازنشر یک پوستر اینفوگرافیک، دلایل بایکوت ایران اینترنشنال را اینگونه تشریح کردند:
جمعبندی
۱. بررسی تعداد بازدید، محتوا و دنبالکنندگان تلگرام، اینستاگرام و توئیتر منتسب به تلویزیون ایران اینترنشنال در ماههای اخیر نشان میدهد این شاخصها روندی نزولی داشتند و توجه افکار عمومی به این رسانه تا حد زیادی کاهش یافته بهگونهای که دیگر به عنوان رسانه مستقل و فراگیرِ طیف متوسط و فراجناحی فارسیزبانِ ایران به شمار نمیآید و سیاستهای ضد ملی این رسانه، برای همگان در حال آشکار شدن است.
۲. توافق با عربستان، هشتگ بایکوت ایران اینترنشنال، تغییر سیاستها و ترویج تفکر تجزیهطلبان و مجاهدین از جمله عوامل مهمی است که از نظر کاربران باعث افول و سقوط تلویزیون ایران اینترنشنال و بسترهای مجازی منتسب به وی شده است.
۳. هشتگ بایکوت ایران اینترنشنال با ۱.۰۷ میلیون بازدید در تلگرام و ۲.۰۶ میلیون لایک و ۱۳ میلیون بازنشر در توئیترفارسی یکی از دلایل اصلی رسوایی چهره ضدواقعی ایران اینترنشنال بود که در آن کاربران با برجستهکردن وجوه منفی این رسانه از جمله حمایت از چهرههای ضدملی، حمایت از ناامنی و مصادره اعتراضهای مدنی در ایران به افشای سیاستهای رسانهای این رسانه پرداختند. البته برخی از کاربران، نسبت این رسانه با رژیم صیهونیستی و حمایت از آنها و برخی نیز فروپاشی شورای همبستگی را از تاثیرات این رسانه بیان کردند.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۱۳۴
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
کاراکتر بابک حمیدیان در فیلم غریب میگوید: دوسال پیش یک شب زمستان با سعید رفتیم روی تپههای اوین از بالا زندان را نگاه کردم، بهش گفتم ما انقلاب کردیم این زندان خالی شود اما هنوز هم جا نداریم.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق – طی هفته گذشته اکران آنلاین فیلم «غریب» در پلتفرم «فیلیمو» آغاز شد و تردیدها و پرسشهایی درباره عدم ارتباط محتوای فیلم با رویکرد اخیر سامانه فیلیمو مطرح شد.
ابهام غیرقابل حل درباره پخش این فیلم از پلتفرم مذکور، به عدم همخوانی محتوایی «غریب» و سیاستهای متنی و فرامتنی سامانه پخشکننده بازمیگردد. فیلمی با محوریت «شهید محمد بروجردی» ساخته شده و از «فیلیمو» اکران آنلاین میشود. این کاراکتر مهم تاریخی که در خنثی کردن یک آشوب اقلیمی در کشور نقش مهمی دارد، چه ارتباطی با سامانهای دارد که از بدو آشوبها با یک اسم رمز خاص هشتگسازی کرد؟
این پرسشها زمینه را برای یک بازنگری اساسی در محتوای فیلم غریب تشدید میکند.فیلم بسیار خوبی که دارای نیمه تاریک و نیمه روشنی است.
فیلمبرداری این اثر از ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ آغاز شد و بخش اعظمی از زمان فیلمبرداری اثر با آشوبهای سال گذشته همزمان شد و فیلمبرداری تقریبا در دی ماه به پایان رسید.
عوامل فیلم تصمیم نداشتند که این فیلم را به جشنواره برسانند. استناد این مسئله را میتوان در گفتوگوی محمد حسین لطیفی با خبرگزاری صبا جستجو کرد.
او در این گفتوگو اشاره میکند: ۵ شب قبل از جشنواره دو نفر آدم خودشان را ملزم کردند که حالا که اینگونه شد باید کار به جشنواره برسد و آنطور که لطیفی در همین گفتوگو روایت میکند فیلمنامه با تغییراتی حین زمان فیلمبرداری مواجه بوده است.این مستند در تحلیل محتوایی اثر تاثیر بسیاری خواهد داشت و در ادامه این گفتوگو لطیفی بر تغییر فیلمنامه توسط نویسندگان صحه میگذارد.
الگوی سیاه و سفید کردن تصاویر حماسی قهرمان دفاع مقدس
فیلم «غریب» ادامه یک الگوی مد شده در سینمای ایران است که نگاه سیاه و سفیدی به قهرمانان هشت سال جنگ تحمیلی دارد. بنیانگذار این مشی نمایشی «محمدحسین مهدویان» است. او در روانشناختی نمایشی از «شهیدحاج احمد متوسلیان» از گزاره پررنگ کردن مناسبات خانوادگی استفاده کرد تا خشونت شخصی که به این شهید نسبت میدهد را تئوریزه کند. او اثرات روانی تصیمات خانوادگی پدر شهید را در مبارز و انقلابی شدن احمد متوسلیان دارای تاثیر توصیف میکند.
سیاست یکی به نعل یکی به میخ، به عنوان الگوی پیشتر استفاده شده زمانی در این فیلم زمانی پررنگ تر میشود که با استفاده از صدای واقعی شهید متوسلیان موضوع مسائل مالی مرتبط با نهادی که «حاجاحمد» در آن فعالیت میکند را چاشنی وجه انتقادی «ایستاده در غبار» میکند.
همین الگوی پرداخت دراماتیک «سیاه و سفید»ی در مورد موقعیت مهدی مورد استفاده قرار گرفت. در این فیلم موقعیت تحت فشار قرار گرفتن «حمید باکری» و نوشتن توبه نامه با استفاده از فصلی تحت عنوان “من باکری نیستم” چاشنی روایت فیلم میشود تا قهرمان تنهایی که سایر فرماندهان از پشتیبانی او چشمپوشی کردند در متن اثر برجسته شود.
ادامه این سیاست در فیلم غریب به علتی همزمانی با آشوبها پررنگتر میشود. در افتتاحیه فیلم (سکانس آغازین) با چالش و جدلی پر ابهام بروجردی با فردی امنیتی آغاز میشود و دیالوگهای دوپهلوی فیلم در متن اثر گسترش پیدا میکند. د
ائما در فیلم تاکید میشود گزارشهایی منفی درباره فعالیتهای «شهید بروجرودی» به نگارش درآمده و او به این مسائل بی اعتناست. گویی او فرماندهای است که عملکردش مطلوب سازمانی نیست که در آن فعالیت میکند. مصداق چنین ارائهای در اختلاف حمید باکری در فیلم موقعیت مهدی و جدل شهید«محسن وزوایی» و حاج احمد متوسلیان در ایستاده در غبار نمود پیدا میکند.
در تبیین گزاره پرداخت دراماتیک «سیاه و سفید» فرماندهان جنگ، به مشی حماسی قهرمان محوری در فیلم غریب باید اشاره کرد.در بخش سفید فیلم، پرداختن به وجوه شاعرانه، هنر دوستی و دلیری «شهید» در فیلم از کیفیت بالایی برخودار است، اما برخی منولوگها و دیالوگهای دارای معنایی دو پهلوست.
شعار «عاشقانهای برای آزادی » تبدیل به یکی از دستاویزهای تبلیغاتی فیلم در فضای مجازی شد.
فیلمی که تولید آن با آشوبهای اخیر همزمان شد. در روزهایی که پس از فوت مرحومه مهسا امینی در اغلب شهردهای کردنشین فضای اعتراضی ناگهان شعلهور شد توجه به کاشت منولوگ کاک شوآن در متن بسیار قابل تاویل و بررسی است. کاک شوان خطاب به سایر همراهان کومله مسلحش میگوید:
برش تصویری اول
تن تمیز، خون تمیز میخواهد. ما از جان و مالمان گذشتیم مردم هم با ما هستند. فقط حرف کرد و کردستان نیست، سقز مریوان، پاوه، بانه و همه و… مثل شما آمدهاند به میدان. سنندج چشم حرکت است، بیرق سرخ حرکت. فرداست… که فریاد آزادی خواهی ما از خراسان تا آذربایجان، از گیلان تا سیستان همه جا شنیده شود. وقتی هم که خلق راه بیفتد، هر خس و خاشاکی را با خودش میبرد.
در صورتیکه شعارهای کومله به صورت گل درشت در همان مقطع صرفا درباره اقلیم کردستان مطرح میشد، اما کاکشوان منولوگی را ادا میکند که توسط آشوبطلبان در پاییز سال گذشته تکرار میشد و عمدتا ادعا میکردند موج این آشوبها به تدریج گسترش پیدا خواهد کرد. در این منولوگ کاک شوان از شهرهایی نام میبرد که غلظت آشوب، در آنها بیشتر بود.
در سکانسی خاص شهید بروجردی از همکاران امنیتیاش در مورد دستگیر شدگان در قائله سنندج سئوال میکند. کاراکتر امنیتی با ایفای رحیم نوروزی، درباره دستگیر شدگان پاسخ میدهد تعدادشان خیلی بیشتر از پیشبینیهاست و تمامی آسایشگاهها را تبدیل به زندان کردیم.
برش تصویری دوم
در این بخش یک دیالوگ از شهید برجرودی شنیده میشود که قطعا صحت و استدلال تاریخی و دارماتیک ندارد و از همان چاشنیهای دوپهلویی محسوب میشود که برای روند پررنگ شدن اینهمانیهای مرسوم به کار گرفته شده است.
کاراکتر بابک حمیدیان در فیلم غریب میگوید: دوسال پیش یک شب زمستان با سعید رفتیم روی تپههای اوین از بالا زندان را نگاه کردم، بهش گفتم ما انقلاب کردیم این زندان خالی شود اما الان جا نداریم. هنوز هم جا نداریم.
نکته مهم در مورد این مونولوگ تحمیل شده این است که دستگیرشدگان در روایت فیلم در منطقه کردستان زندانی شدهاند و هیچ ارتباطی با زندان اوین و توصیف آن ندارند. آنچیزی که چالش این همانی سازی فیلم را تشدید میکند تاریخهای استفاده شده در متن اثر است.
تصویری از فیلم که تاریخ آغاز آشوبهای اقلیمی در آن درج شده است. این تاریخ فروردین ۱۳۵۹ است.
روایت فیلم از تاریخ فروردین ۱۳۵۹ آغاز میشود. کاراکتر بروجردی در فیلم ادعا میکند که دو سال قبل چنین آرزویی داشته که این تاریخ با درنظر گرفتن زمان فیلم به فروردین ۱۳۵۷ بازمیگردد و همزمانی فیلمبرداری فیلم با آتش گرفتن زندان اوین و دستگیری فعالان مرتبط با آشوبهای اخیر یکبار دیگر موجب شلوغی زندانها شد. در حالیکه در فروردین ۱۳۵۷ هنوز انقلابی رخ نداده بود.
برش تصویری سوم
در ادامه روایت در سکانسی که با خط اصلی روایت تناسبی ندارد، شهید بروجری به یکی از همقطارانش میگوید: حال این مردم را باید خوب کرد، مردم امنیت داشته باشن، عزت نداشته باشن، بازم حالشون بده. دین و عزت و احترام شکم سیر میخواهد، ول کن این گزارشو، اون گزارشو!!بچسب به حال مردم مردم باید آروم باشن، نفس بکشن، زندگی کنن. باید زندگی کنن…
برش تصویری چهارم
و در تبلیغات فیلم از زبان کاراکترهای مختلف فیلم جملات زیر را میشنویم:
برای چی داری می جنگی، باید بدونم برای چی میجنگم، برای چی میجنگم. به اسم آزادی داریم سر اصل آزادیو میبریم، داریم همدیگرو میکشیم،سرچی؟ و دربخشی از دیالوگهاش کاراکتر بروجردی میگوید: برد ما تعداد کشتههامون مشخص نمیکنه به والله. هر کدام از اینا که بیان سمت ما برد ماست. باهاشون حرف نمیزنید؟و در منولوگی از کاراکتر تیمسار فلاحی میشنویم: همه چی قاطی شد، سخت میشه، حق و باطل رو فهمید.انقلاب نکردیم هر کسی هر کاری دلش خواست بکنه!امر به معروف یعنی چی؟تو که میدانی در چه شرایطی هستیم چرا آتیش رو نمیخوابانی و نفر مقابل پاسخ میدهد: آتش خود شمایی آقای بروجردی.
و در سکانسی مهم و معنادار از فیلم شاهد هستیم که شهید بروجردی عده ای جوان حدودا ۱۶ تا ۲۰ ساله را از زندان آزاد میکند و با شماتت کاراکتر امنیتی فیلم مواجه میشود.یا دیالوگی در فیلم دائما اشاره میکند چرا با زندانیان حرف نمیزنید به تیترهای گفتوگو محور حوادث چند ماه قبل پهلو میزند.
درواقع غیر از خط اصلی روایت که به صورت جذابی با محوریت شهید بروجردی ساخته شده تماشاگر با شعارهای دوپهلویی عجیبی مخاطب مواجه میشود و رخدادهای پاییز سال گذشته را در ذهن مخاطب متبادر میکند.
برش تصویری پنجم
یک شگرد دیگری که در فیلمهای ساخته شده درباره قهرمانان جنگ استفاده میشود این است که تطبیقی آرمانی از نهادی است که این قهرمانان لباس آن را پوشیدهاند در افکار عمومی شکل بگیرد تا موقعیت و رشادت قهرمانان از نهادی که لباس آن را بر تن کردهاند تفکیک شود.
قطعا این تصویرسازی با هدف تعمیم به شرایط امروز ساخته میشود. کما اینکه فیلم غریب مستند به برخی شعارها و منولوگهای استفاده شده به نقد رادیکال و در لحظاتی از فیلم فراکنی و تحریف در افکار عمومی را دنبال میکند.
با این حال این فیلم لحظاتی دارد که رویکردهای دوگانه فیلیمو را تامین میکند. این سامانه یک سریال امنیتی بدون مجوز را تحت عنوان «سقوط» تولید و توزیع میکند و در پیامک تبلیغاتی برای کاربرانش این جمله را استفاده میکند: سقوط نزدیک است.
تبلیغات فیلیمو برای فیلم غریب
فیلم غریب دست کم همان کارکرد را برای سامانه دارد تا با استفاده از برشهایی که در متن گزارش به صورت مستدل ارائه شد، از متن فیلم به عنوان دستاویزی انتقادی نسبت به وضع موجود و دنبالهسازی محتوایی برای آشوبهای اخیر استفاده کند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
اغتشاش ذهنی و خیابانی در جامعه اثر مستقیم “عوامزدگی خواص” و نان به نرخ روز خوری سیاستمداران و مسئولانی است که باید معلمان راستین جامعه باشند اما حرف زدن بر اساس شهوات را انتخاب کردهاند.
سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی است روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم.
۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
“اغتشاش”؛ نتیجه عوامزدگی خواص
خانم اشرف بروجردی، فعال اصلاح طلب و از مقامات دولت شیخ حسن روحانی در مصاحبه با ایلنا در طعنه به مباحث مربوط به حجاب گفته است:
“بحثهایی که پیرامون حجاب از سوی مسئولین، صاحبنظران و عامه مردم مطرح میشود، به گونهای است که گویی همه مسائل و مشکلات جامعه در این بحث خلاصه میشود”![۱]
*گزاره عوامانه ای که خانم بروجردی مطرح کرده اند همان حرف مردان و زنان بدون حجاب است که در پاسخ به تذکرات می گویند: انگار همه مشکلات ما همین حجاب است!
صد البته که همه مشکلات حجاب نیست و جامعه با مشکلات بزرگتری مثل سوء مدیریت برخی مسئولان دولتی، رأی بد و گرانی بیقاعده مواجه است. لکن شرط آدمیت و منطق جامعه این است که انسان ها برای زندگی نگاه تک ساحتی نداشته باشند و برای رفع چالش ها نگاه همه جانبه داشته باشند.
به دیگر سخن اینکه جامعه انسانی و البته اسلامی ما همانگونه که وظیفه دارد نسبت به مسئله گرانی حساس باشد و راه حل های آنرا از دولت مطالبه کند؛ در بحث عقلانی حجاب نیز موظف به تأکید بر رعایت قانون و الزام حفظ حجاب بعنوان یک واجب شرعی است.
نکته تأسف بار نیز آنست که امثال خانم بروجردی بعنوان کسانی که در سیاست و اجرا نقش دارند؛ بجای اینکه در مقابل گزاره های عوامانه بایستند و حرف منطق را بیان کنند؛ خود نیز “همرنگ جماعت اقلیت” می شوند و سخنان بیقاعده ای بر زبان می آورند که نه تنها وهن سیاست و عقلانیت است بلکه موجب بروز اغتشاش ذهنی و اجتماعی در جامعه می شود.
قبل از بروجردی، محمدرضا عارف نیز در اظهاراتی در طعنه به تأکید حاکمیت نظام بر رعایت حجاب گفته بود نباید با سبک زندگی بخشی از قشرهای جامعه مقابله کرد. عارف البته نگفته بود که اگر مثلا کسی یا کسانی قصد همجنس بازی یا بهایی گری و بت پرستی دارند و علاقمند به تشبّث به این سبک ها هستند باید چه کنیم؟!
***
در آرزوی سلوک علی(ع) برای مبارزه با گرانی
حجت الاسلام محسنی اژه ای، رئیس قوه قضائیه طی سخنانی در مراسم شب قدر ۱۹ ماه مبارک رمضان در حرم امام خمینی(ره) گفته است:
” باید در جایی که حکم خدا وجود دارد، قاطعانه و بدون اغماض عمل کرد و از دشمنان و شیطانصفتان و جنگهای تبلیغاتی آنان نهراسید و آنجایی نیز که مرتبط با امت و مردم خودمان است باید رحماء بینهم بود؛ و این سیره امامین انقلاب است که از امیرالمومنین علی (ع) آموختهاند.”
به گزارش مجاهدت از ایلنا، او همچنین تصریح می کند: در قضیه حجاب نیز ممکن است یک بانویی، برخی مسائل را رعایت نکند، اما این به معنای آن نیست که این بانو، به دور از انقلاب و نظام است؛ نوع برخورد و رفتار ما با این قبیل افراد باید متفاوت باشد با کسانی که میخواهند از قضیه حجاب به نظام و عفت عمومی و بنیاد محکم خانواده ضربه بزنند؛ مطابق فرمایشات و تاکیدات مقام معظم رهبری، در این مقوله باید با برنامه وارد شد و با حساسیت عمل کرد.[۲]
*در اقتفای سخنان دقیق حجت الاسلام اژه ای بیان این نکته ضروریست که از جمله سلوک حکومتی امیرالمومنین علی(ع) این بود که حضرتش با تازیانه در بازار مسلمین راه می رفت تا کسی جرأت اخلال در بازار و یا گرانفروشی را نداشته باشد.
سیره و سلوکی که امروز به هر دلیلی در بازار کالا و خدمات ایران شاهد آن نیستیم و این بی نظارتی و بی مسئولیتی سبب بروز گرانی بیقاعده ای شده که جان مردم را در ابعاد مختلف زندگی اقتصادی و معیشتی آزرده است.
قوه قضائیه بر اساس قانون مدعی العموم نیز هست و اگر ببیند که در یک امر اجتماعی ظلمی به مردم روا داشته می شود؛ مکلف است جلوی آنرا بگیرد. و گرانی مصداق اتمّ همین ظلم است.
انتظار آن است که اکنون که به هر دلیلی شاهد نظارت کارای دولت بر بازار و قیمت ها نیستیم؛ قوه قضائیه در تأسی از سیره امیرالمومنین(ع) و تأکیدات امام و رهبری مبنی بر مبارزه با گرانی وارد صحنه شود و جلوی گرانی های فعلی را بگیرد.
گفتنیست، حجت اسلام اژه ای در اوان کار خود در سمت ریاست قوه قضائیه، طی تأکیدی رسمی بر ورود دادستانی به مسئله گرانی تأکید کرد.[۳]
***
۱_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-۱۳۴۷۰۹۶
۲_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-۱۳۴۷۱۴۷
۳_http://fna.ir/۴۸m۵j
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
چپهای ستادی که خود را در پروژه “آشتی ملی” شکستخورده میبینند اکنون همان آشتی ملی را در قالب “قهر اجتماعی” مطرح میکنند و این بار قصد دارند به جای سوابق خود؛ از مردم آلتدست بسازند.
سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
با قهر اراذل و اوباش خیابانی چه کنیم؟!
از در “آشتی ملی” رانده میشوند، از پنجره “قهر اجتماعی” میآیند!
سعید شریعتی، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه با خبرآنلاین پیرامون اولویتهای سیاسی سال آینده (۱۴۰۲) گفته است: در مسائل داخلی یکی مسئله مشروعیت نظام است که از سال ۱۳۹۶ به این سمت رفته رفته دچار کاهش و به چالش کشیده شده و در انتخابات ۱۳۹۸ مجلس باعث کاهش مشارکت مردم شد، در انتخاباتی که در عمل با حذف بسیاری از جناحهای سیاسی مختلف یک انتخابات یکسویه را پیش روی مردم گذاشت و این فرآیند در انتخابات ۱۴۰۰با شدت بیشتری تکرار شد و بالای ۶۰ درصد جامعه در انتخابات مشارکت نداشتند؛ شاید برای نخستینبار مشارکت فعال در انتخابات به زیر ۴۰ درصد رسید.
او میافزاید:
“پیآمد آن بحرانهای بزرگ سیاسی و اجتماعی در کشور بود که ما هنوز در آخرین مورد از این بحرانهای اجتماعی بهسر میبریم و مسئله جنبش اجتماعی زن، زندگی, آزادی که در پی درگذشت مهسا امینی در نیمه دوم ۴۰۱ آغاز شده، کماکان تبعات آن ادامه دارد. بههرحال این قهر اجتماعی جامعه و حکومت کماکان ادامه دارد، حکومت ناگزیر است که این قهر اجتماعی را در سال ۱۴۰۲ حل و فصل کند و رویکردهایی را اتخاذ کند تا آشتی ملی رقم بخورد!”[۱]
*درباره ماجرای قهر اجتماعی یا همان “آشتی ملی” مردم و مخاطبان محترم باید بدانند که اصلاحطلبان ستادی سالها قبل نیز این معنا را تکرار میکردند و منظورشان این بود که نظام باید سران کجرو اصلاحات را به عرصه سمتهای حاکمیتی راه بدهد و نقش آنها در فتنه ۸۸ را هم نادیده بگیرد.
حرف باطلی که البته نظام اسلامی با عقلانیت خود هیچ وقعی به آن نگذاشت و البته شاهدیم که امورات کشور نیز به پیش رفت و مشخص شد که تز آشتی ملی حرف متوهمانهای بیش نبوده است.
لذا چپهای ستادی که خود را در این پروژه شکستخورده میبینند اکنون همان بحث آشتی ملی را در قالب “قهر اجتماعی” مطرح میکنند و این بار قصد دارند به جای سوابق خود؛ از مردم آلتدست بسازند و نظام را به رفتارهای غیر عقلانی و عقبنشینی از عقلانیت خود مجبور کنند. این در حالی است که در بحث اغتشاشات اخیر باید دانست که ما با “مردم” طرف نبودیم بلکه با اقلیتی مرکب از اراذل و اوباش و تعدادی فریبخورده مواجه بودیم که هیچ مانیفستی نداشتند و شعارها و رفتارهایشان نیز غیر معقول بود.
اکنون برای قومی این چنین بیترکیب و بیمنطق آیا رواست که آنها را به صفت مردم متصف کنیم و بگوییم باید در مقابل اینها تغییر رفتار داد؟!
در بحث کاهش مشارکت در انتخابات نیز آنها که نمیدانند باید بدانند این رخداد به دلیل طرح شریرانه اصلاحطلبان برای “تحریم انتخابات” رخ داده است.
اثر تحریم انتخابات بر کاهش مشارکت غیر قابل انکار است و اگر کسانی باشند که از بام تا شام از بیفایدگی صندوق رأی در گوش مردم بخوانند؛ طبعا کسانی از مردم فریب خواهند خورد و در انتخابات شرکت نمیکنند.
در سوی دیگر ماجرا این نکته هم قابل تأمل است که مشارکت بالای انتخاباتی اگرچه یک امتیاز است لکن قوام و مقبولیت یک انتخابات به برگزاری قانونی است و هنگامی که یک نظام سیاسی میتواند انتخابات قانونی برگزار کند یعنی مستظهر به پشتیبانی اکثریت مردم است.
پس مشارکت پایین در انتخابات اولا ترسی ندارد اگرچه باید عوامل آنرا به دلیل خیانت سیاسی مجازات کرد و ثانیا دلیلی بر ادعای احمقانه “نامشروع بودن نظام سیاسی” هم نیست.
زمینهچینی برای آشوب از سوی جریانی که صندوق رأی را تحریم میکند نیز واقعیتی بدیهی است که تحلیلگران امنیتی باید نسبت به آن حساسیت بیشتری به خرج دهند.
گفتنیست، برخی چپهای ستادی از مدتها قبل اعلام کردهاند که در قبال انتخابات مجلس دوازدهم در سال ۱۴۰۲ نیز رویکرد تحریمی دارند.
تقلای این عناصر برای وقوع اغتشاشی با مزاج “فتنه اقتصادی” در کشور نیز غیر قابل انکار است. از همین روست که شاهدیم حتی از وحشیانهترین اغتشاشات که حضور اراذل و اوباش در آن محرز است نیز استقبال میکنند.
***
“زلزله تهران” ۱ دقیقه زودتر پیشبینی میشود
پیروز حناچی، شهردار سابق تهران در یک مصاحبه که سایت جماران آنرا منتشر کرد به نکتهای جالب درباره تدابیر شهرداری برای زلزله اشاره داشته و گفته است:
“ما تمام شتابنگارهای تهران را سعی کردیم به صورت شبکه ای به هم وصل کنیم و تعداد آنها را افزایش دادیم. این شتابنگارها ۱ دقیقه زودتر زلزله را اطلاع رسانی میکنند. این زمان برای آمادهباش مراکز امدادی و مدیریت بحران مناسب است و ما تلاش کردیم با اتصال اتوماتیک شتابنگارها به مراکز امدادی مثل آتش نشانیها و بیمارستان ها سرعت آماده باش را بیشتر کنیم. این کار کمک شایانی به کنترل شرایط بحرانی می کند. همچنین پیش بینی پدهای هلیکوپتر در تمام سطح شهر که در شرایط بحرانی به شهروندان کمک کنند.“[۲]
*جمهوری اسلامی ایران با توجه به تجربیات انباشته مدیریتی که از زلزلههای مختلف ۲ دهه اخیر از جمله در بم، خوی، سرپل ذهاب و… دارد؛ بر لبه دانش مدیریت زلزله قرار گرفته است.
در مسئله مدیریت زلزله ۲ وجه مهم پیش از زلزله و پس از زلزله وجود دارد که کشورهای معدودی در سطح جهان توانستهاند در هر دو زمینه به سطوح استاندارد برسند.
دانش “شتابنگاری” که پس از زلزله بم در ایران مورد پیگیری قرار گرفت هماکنون به نقطهای رسیده است که طبق اذعان آقای حناچی، ایران میتواند در کلانشهری مثل تهران؛ در زمانی حدود ۱ دقیقه قبل از وقوع، متوجه زلزله شود.
(دقت شود که در برخی کشورهای دنیا که وارد بحث شتابنگاری شدهاند این زمان در حدود ۳۰ ثانیه است)
البته تلاشهای علمی زیادی در ایران و جهان وجود دارد که دانش پیشبینی زلزله بتواند در مدت زمان بیشتری پیش از وقوع، متوجه لرزه اصلی بشود.
در بحث امدادرسانی هم زلزله شدیدی مثل بم نشان داد که ایران اسلامی توانمندیها و قابلیتهای همپوشان بزرگی دارد که اجازه آسیبهای مرسوم پسازلزله از قبیل شیوع بیماری، از دست رفتن مجروحان، ناامنی، بلاتکلیفی اجساد، بیسرپناهی زلزلهزدگان و تاراج اموال مردم را نمیدهد.
کارشناسان معتقدند علیرغم این پیشرفتها و این کارنامه خوب اما همچنان در بحث زلزله نیازمند توجه به مقولاتی مثل جلوگیری کامل از ساخت و ساز نامقاوم، تدوین آییننامه مناسب برای جلوگیری از ناامنی کلانشهرها در صورت وقوع زلزلههای سهمگین، پیگیری دانش رباتیک برای امدادهای پسازلزله، متدولوژی آواربرداری اصولی برای یافتن محبوسین و جلوگیری از سد معبر و نیز تدوین اتاق عملیات مناسب ضد اطلاعات برای مقابله با فوران عملیات اطلاعاتی دشمن در هنگامه زلزله هستیم.
***
۱_ khabaronline.ir/xjPQH
۲_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۵۸۷۲۶۶
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است