میدان مین

روایت شجاعت و توسل ۲ شهید در میدان سخت نبرد با دشمن

توسل شهید «حسنی» برای نجات رزمندگان از میانه میدان مین


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «حاج مهدی قدیمی» از رزمندگان دوران دفاع مقدس در خاطره‌ای از شهیدان عباس حسنی و حاج عبدالله نوریان روایت کرد که در ادامه آمده است.

در عملیات والفجر یک من با شهید عباس حسنی در عملیات بودم. عباس بچه قلعه‌مرغی در جنوب شهر تهران بود. محله‌ای که بچه‌هایش به شرارت و لات بودن معروف هستند. شهید حسنی از افرادی بود که بعد از آمدن به جبهه تغییر کرد، اما خب، گاهی نوع حرف زدنش شبیه به بچه‌های جنوب شهر می‌شد. او سرتیم ما در گردان قمر بنی هاشم (ع) بود.

یکی از روز‌ها ما را بردند خط تا مستقر شویم. چند روزی درگیری داشتیم. روز سوم ظاهرا گفته بودند عقب‌نشینی کنید، چون به اهداف عملیات نرسیدیم. دیدیم فرمانده گردان آمد و در حال جا به جایی نیرو‌هاست. به ما نگفتند چه شده، همه رفتند و فقط ما پنج شش نفر در خط ماندیم. چنان به سرعت کار انتقال نیرو‌ها انجام شد که ساعت هفت صبح کسی جز ما در خط نبود. از ساعت هشت و ۹ صبح عراقی‌ها در حال تجمع بودند، ولی دیدند در زمین ما خبری نیست. شهید حسنی گفت تا نیرو‌ها بیایند ما چند نفر در خط تقسیم شویم و با هر اسلحه‌ای که دم دستمان است به سمتشان شلیک کنیم تا جلو نیایند.

هرچه دم دستمان بود به سمت دشمن شلیک می‌کردیم. خود عباس با یک اسلحه می‌زد، می‌دوید و اسلحه دیگری را می‌گرفت. تا ظهر دفاع ادامه پیدا کرد، عراقی‌ها وقتی دیدند خبری نیست آمدند جلو. نزدیک که شدند عباس گفت جانتان را بردارید و فرار کنید عقب. از کجا باید می‌رفتیم از میدان مین، گفتم عباس نمی‌شود، گفت پشت من بدوید.

یکی از زمان‌هایی که دیدم توسل به خانم حضرت زهرا (س) چه اثری دارد همانجا بود. عباس گفت می‌دانم میدان مین مسلح است. احتمال اینکه روی مین برویم هست، اما راهی نداریم، متوسل شوید به خانم حضرت زهرا (س) و پشت من بدوید. یا زهرا (س) گفت و دوید توی میدان مین، از میدان مین رد شدیم و اتفاقی نیافتاد. انتهای کار دیدیم ماشینی می‌آید.

حاج عبدالله نوریان خبر دارد شده بود ما در خط هستیم تویوتا سوار شده و خودش آمده بود، دیدیم تویوتایی از خاکی به سرعت به طرف ما می‌آید. حاج عبدالله گفت سریع سوار شوید، در حالی که هر آن امکان داشت تانک‌هایی که در ۵۰۰ متری ما هستند با یک گلوله همه را شهید کنند. سوار ماشین شدیم و از منطقه بیرون رفتیم.

در وهله اول دلاوری شهید عباس حسنی و توکل و ایمانش ما را از آن مهلکه کشید بیرون. در وهله دوم کمک حاج عبدالله و شجاعتش بود. آن محبتی که نسبت به بچه‌ها و نیروهایش را داشت در نهایتی بود که قابل تصور نبود.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توسل شهید «حسنی» برای نجات رزمندگان از میانه میدان مین بیشتر بخوانید »

عملیات عاشورای ۳، هموار کننده راه پیروزی جبهه حق علیه باطل

تسهیل پیروزی‌های بعدی ایران پس از عملیات عاشورای ۳


عملیات عاشورای ۳، هموار کننده راه پیروزی جبهه حق علیه باطلبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ۲۵ مرداد سالروز عملیاتی است که در آن دشمن بعثی غافلگیر شد و به موازات آن آسیب‌های فراوانی دید. عملیات عاشورای ۳ که با همکاری گردان حضرت علی اصغر (ع)، گردان حضرت قمر بنی‌هاشم (ع) و گردان حضرت قاسم (ع) انجام و به عنوان یکی از عملیات‌های موفق دفاع مقدس ثبت شد.

قضیه از این قرار بود که مدتی به تیپ سیدالشهدا (ع) (که بعد‌ها به لشکر تغییر یافت) مأموریتی واگذار نشده بود. این تیپ عنوان یگان خط شکن را داشت و حریف جدی لشکر گارد ریاست جمهوری عراق به محسوب می‌شد.

بحث عملیات عاشورای ۳ به فاصله یک روز پس از انجام عملیات عاشورای ۲ در منطقه عمومی فکه مطرح شد. با توجه به این که آن محور حدود عملیات والفجر مقدماتی و رمضان بود، قسمت‌هایی از میدان‌های مین قدیمی در آن منطقه باقی مانده و تعدادی نیز به واسطه رمل و طوفان و سیلاب در زیر خاک پنهان شده بود.

به همین دلیل کار عملیات با همت نیرو‌های گردان تخریب این تیپ و به فرماندهی شهید حاج محمود نوریان باز شد تا نیرو‌های عمل‌کننده سپاه در ساعت دو و ۱۹ دقیقه بامداد روز ۲۵ مرداد ۱۳۶۴ با رمز یا سیدالشهدا (ع) دست به حمله زده و با انهدام دو گردان از تیپ ۱۰۸ لشکر ۱۶ ارتش عراق در شمال فکه، تعداد ۶۳۵ تن از آنان را کشته و زخمی یا به اسارت بگیرند.

همچنین در این حمله ضربتی یک روزه، دو دستگاه تانک، پل ارتباطی، یک پارک موتوری، ۱۹ انبار مهمات، یک دستگاه لودر و تعدادی از ادوات و تجهیزات مهندسی دشمن نابود شده و شماری سلاح سبک و نیمه سنگین به همراه چندین قبضه خمپاره‌انداز و وسایل مخابراتی و لجستیکی به غنیمت گرفته شد.

در عملیات عاشورای ۳ یوسف شاه کرمی، علی افشاری، حسین حقیقت، علیرضا زمانی شریف‌آبادی، پرویز برومند صفا، علی سووری، رضا ساری، سعید شعبانی، نورالدین شمس و محمود محبی از جمله رزمندگانی بودند که به درجه رفیع شهادت رسیدند.

قسمتی از دست‌نوشته‌های جانباز، حاج علی‌اصغر کوثری در مورد عملیات عاشورای ۳ به شرح زیر است:

«نیرو‌های اعزامی از کرج در قالب چهار گروهان سازماندهی شده بودند، پس از طی یک دوره آموزشی در اردوگاه تیپ حضرت سیدالشهداء (ع) در ساختمان‌های ستاد بازسازی جهاد سازندگی کرج که هنوز سقف نداشت، مستقر شدند.

آن روز‌های داغ مرداد در تابستان استان خوزستان که روز‌های آن به مانند کوره داغ یکپارچه آتش بود با همت بچه‌ها حسینیه‌ای درست شد، رزمندگان ظهر‌ها در آن هوای داغ و سوزان با اشتیاق برای برپایی نماز جماعت حاضر می‌شدند، گاهی اوقات براثر داغی تابش آفتاب پشانی بچه‌ها که روی مهر نماز قرار می‌گرفت، می‌سوخت و امام جماعت نماز را خیلی سریع می‌خواند تا بچه‌ها در گرما اذیت نشوند اما این عاشقان دلباخته حضرت‌دوست گاهی اوقات تا یک ساعت بعد از نماز در حال سجده و یا خواندن دعا و مناجات بعد از نماز بودند در این میان شهید ابوالقاسم کشمیری که مربی تخریب بود وقتی سر از سجده بر می‌داشت سجده گاه او از اشک چشمانش خیس شده بود.

در شب عملیات عاشورای ۳ هنگامی که گردان در معبر میدان مین پشت سیم خاردار قرار گرفت شهید قاسم اصغری معاون گردان تخریب تیپ وقتی متوجه شد که انبر سیم چین جا مانده و درگیری در جناحین شروع شد، قبل از اینکه دشمن رو‌به‌رو هوشیار شوند و ما دچار تلفات شویم، به فرمانده گردان گفت: من روی سیم خاردار‌ها می‌خوابم تا نیرو‌ها از روی من عبور کنند.

وقتی که با مخالفت برادران روبرو شد بی‌درنگ خود را به روی سیم خاردار‌ها انداخت و با فریاد آن‌ها را به نام مقدس بی بی حضرت فاطمه زهرا (س) پس از اتمام عملیات امدادگر‌ها به سراغ او رفتند او را غرق خون بی‌رمق و بی‌هوش یافتند و بدنش در اثر نشستن نیش سیم خاردار‌ها سوراخ سوراخ شده بود. روحشان شاد راهشان پر رهرو باد.»

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

تسهیل پیروزی‌های بعدی ایران پس از عملیات عاشورای ۳ بیشتر بخوانید »

بیان مصادیق خودسازی شهید ماهانی در کلام شهید سلیمانی

پندآموزی شهید قاسم سلیمانی از نحوه خودسازی شهید «ماهانی» + عکس و فیلم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، کانال خبری معراج‌الشهداء به مناسبت سالروز شهادت شهید علی ماهانی از فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله کلیپی از سخنان شهید سلیمانی در مورد این شهید را منتشر کرد. متن این سخنان حاج قاسم در این فیلم به شرح زیر است:

بیان مصادیق خودسازی شهید ماهانی در کلام شهید سلیمانی

«برادری داشتیم به نام «علی ماهانی» که انسان بسیار مقدسی بود. در بدنش که زخمی شده بود، دست و پای او مجروح شده بودند. او این موضوع را همیشه به نوعی مخفی می‌کرد که تظاهر به این زخم نکرده باشد و این زخم را طوری نمایان نکند که نمایش داده شود. برادران، این‌ها خیلی حرف است و خودسازی بزرگی می‌خواهد و حرف‌های عادی نیست.

این فرد در عملیات والفجر ۳ در میدان مین آنجا ماند. او را می‌شناختند و شناخته شده بود. آمدند تا به مجروحین در معبر آب بدهند. با آن بونکر آب که همراه او بود، به سمت علی ماهانی رفتند که به او آب بدهند، اما او ننوشید. گفت آب را به فلانی بدهید. به آن فرد دادند و سپس سراغ شهید ماهانی آمدند، اما گفت به فلانی بدهید. به تمام مجروحین آب دادند. آب بود. اما وقتی برگشتند، او به شهادت رسیده بود.

نه در آب یا تشنگی که این‌ها حرجی است که بر انسان وارد می‌شوند و ممکن است در آن لحظه عقل انسان هم کار نکند چه برسد به وجدان او، بلکه یک تلاش یا حرصی داشته باشد و این را از دست کسی بقاپد. به جز این در موضوعات مادی و موضوعاتی که خیلی ارزشی ندارند، چه رقابت‌هایی می‌کنیم؟

نه در چیزی که حیات ما در آن هست و یا چیزی که ناجی جان ماست، در چیزی که کمی ما را بالا می‌برد، پول جیب ما را، رتبه و درجه ما را یا هر چیزی که در جامعه وجود دارد.»

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

پندآموزی شهید قاسم سلیمانی از نحوه خودسازی شهید «ماهانی» + عکس و فیلم بیشتر بخوانید »