میرحسین موسوی

تلاش بانیان فتنه ۸۸ برای التهاب آفرینی در فردای انتخابات! / دستور کار پزشکیان برای فردای انتخابات چیست؟

تلاش بانیان فتنه ۸۸ برای التهاب آفرینی در فردای انتخابات! / دستور کار پزشکیان برای فردای انتخابات چیست؟



در روزهای اخیر برخی اصلاح طلبان که در ستاد نامزد این جریان دورهم جمع شده اند، خط القای پیروزی پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را آغاز کرده اند.

سرویس سیاست مشرق – پنج روز بیشتر تا انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده و نامزدهای ریاست جمهوری هر کدام مشغول تبلیغات و تقویت سبد رای خود می باشند. بالطبع فضای جامعه هم ساعت به ساعت بیشتر رنگ و بویی انتخاباتی به خود می گیرد و نظرسنجی های بعمل آمده هم نوید یک انتخابات با مشارکتی خوب را می دهد.

در این بین اما همانطور که انتظار می رفت، بانیان فتنه آمریکایی – اسرائیلی سال ۸۸ کنار ننشسته و برخی شواهد و اطلاعات نشان از آن دارد که درصدد تکرار یک سناریوی تلخ و خطرناک در کشور هستند!

آنها که با اتخاذ راهبرد مشارکت مشروط و با هدف تاثیرگذاری در آرای مردم جهت انتخاب رئیس جمهوری ضعیف یا همسو با غرب، از تحریم انتخابات چرخش ۱۸۰ درجه ای به سوی مشارکت در انتخابات داشتند، حالا داده ها و برخی تحرکات اخیرشان نشان از آن دارد که برای فردای انتخابات و ایجاد تنش و آشوب در کشور برنامه دارند!

القای پیروزی قبل از انتخابات

در روزهای اخیر برخی اصلاح طلبان که در ستاد نامزد این جریان دورهم جمع شده اند، خط القای پیروزی پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را آغاز کرده اند. اتفاقی یکبار مشابه آن در سال ۸۸ رخداد و کام مردم و کشور را تلخ کرد.

عباس عبدی از نظریه پردازان اصلاحات و حامی نامزد این جریان، در توئیتی نوشته است : «اگر گمان رسمی این بوده که پزشکیان شانسی ندارد و فقط مشارکت را اضافه میکند، پیشنهاد میکنم فوری او را از بازی انتخاب خارج کنید تا خطای ۷۶ و ۹۲ تکرار نشود، چون به احتمال فراوان در دور اول تمام است، فرضم بر این است که با آگاهی کامل از نتایج چنین تصمیمی را گرفته و به تبعاتش ملتزم اند»

تلاش بانیان فتنه ۸۸ برای التهاب آفرینی در فردای انتخابات! / دستور کار پزشکیان برای فردای انتخابات چیست؟

عباس عبدی که اتفاقا سابقه دیرینه ای در القای ناامیدی نسبت به اینده کشور و ناامید سازی مردم از صندوق های رای را دارد، حال در این نوشتار به وضوح خط القای پیروزی پزشکیان پیش از شروع رقابت ها و برگزاری انتخابات را آغاز کرده است!

سابقه این چهره امنیتی جریان اصلاحات به خوبی نشان می دهد که وی در مقاطع گوناگون در راستای پروژه چپ ها، در مسیر براندازی حرکت کرده است. بعنوان مثال می توان به مصاحبه وی با خبرگزاری ایلنا در سال ۹۹ اشاره کرد که گفته بود : نمی‌توانیم پیش‌بینی قطعی یا خیلی دقیقی داشته باشیم اما به یک مساله می‌توان امیدوار بود، آن هم اینکه اوضاع بدتر می‌شود و این بدتر شدن می‌تواند فرصتی باشد برای اینکه جامعه به این نتیجه برسد که اقدامی برای خروج از این وضعیت صورت دهد. این اقدام همان بازنگری در شیوه حکمرانی به معنای عام است» و این بدان معناست که عبدی و همفکرانش از گذشته نیز بدنبال خیزهای خیابانی و آَشوب در کشور بوده اند!

۹ تیر فردای انتخابات

اما مسائله به همین جا ختم نمی شود، یکی از اعضای دولت روحانی که این روزها برای تبلیغ نامزد اصلاحات، شهر به شهر میچرخد، در یکی از میتینگ های انتخاباتی سخنانی قابل تامل داشته که مشخصا در تکمیل پازلی هست که بانیان فتنه آمریکایی – اسرائیلی سال ۸۸ برای روز های پیش رو طراحی کرده اند!

این چهره در بخشی از اظهارات خود که هدفی جز «ایجاد هیجان کاذب بین هواداران» و «القای پیروزی پیش از انتخابات» برای آن متصور نیستیم، گفته است : «شنبه ۹ تیر از رئیس جمهور پزشکیان استقبال میکنیم! » و همین اظهارات را در صفحه خود در شبکه اجتماعی توئیتر به اشتراک می گذارد!

تلاش بانیان فتنه ۸۸ برای التهاب آفرینی در فردای انتخابات! / دستور کار پزشکیان برای فردای انتخابات چیست؟

کاربران فضای مجازی در واکنش به این اظهارات، جمله معروف میر حسین موسوی را یاداور شدند که در روز انتخابات، درحالی که هنوز چند ساعت تا پایان رای گیری مانده بود، در نشست خبری حاضر اعلام می دارد : برنده قطعی انتخابات، برنده قطعی انتخابات با نسبت آرای بسیار زیاد اینجانب هستم»

البته دیگر رفتارهای این فرد در تجمعات انتخاباتی بویژه در کاشان و گرگان، کلاب هاوس هم نشان از آن دارد که اصلح طلبان رادیکال دنبال ایجاد دوقطبی در کشور از مسیر ایجاد تنش بین هواداران هستند. شاید بتوان گفت رفتار محمد فاضلی در برنامه میزگرد رسانه ملی، هم در همین چارچوب و هدف تعریف می شود.

جالب اینجاست هرچه به زمان برگزاری انتخابات نزدیک تر می شویم، القای پیروزی پیش از ۸ تیر در بین چهره های این جریان بیشتر می شود.

تلاش بانیان فتنه ۸۸ برای التهاب آفرینی در فردای انتخابات! / دستور کار پزشکیان برای فردای انتخابات چیست؟

به طور مثال مصطفی فقیهی از فعالان رسانه ای این جریان، در توئیتی کف رای پزشکیان را ۱۲ میلیون اعلام میکند و مدعی است با افزایش مشارکت این رای اوج خواهد گرفت. حال سوال اینجاست چگونه بر اساس نظر سنجی می توان قاطعانه اعلام کرد، کف رای یک کاندید مثلا ۱۲ میلیون است!؟ اگر این نامزد با استقبال مردم همراه نشود و کمتر از این عدد رای بیارود، تکلیف چیست؟

تشکیک در سلامت انتخابات؟

درست زمانی که برخی چهره های اصلاح طلب، نامزد خود را پیش از برگزاری انتخابات از صندوق رای بیرون آورده اند، یکی دیگر از فعالان رسانه ای نزدیک به این جریان در صفحه توئیتر خود پیشنهاد قابل تاملی را مطرح می کند. او خطاب به وزیر کشور نوشته است : پیشنهاد می شود نتیجه صندوق های انتخابات را به تفکیک آرای هر نامزد منتشر فرمائید، علاوه بر شفافیت خیلی هم به درد پژوهشگران و تحلیلگران می خورد #انتخابات_سالم #حق الناس» سپس در تکمیل حرف خود اورده است : تفکیک شامل کد ملی رای دهندهگان در آن صندوق … »

تلاش بانیان فتنه ۸۸ برای التهاب آفرینی در فردای انتخابات! / دستور کار پزشکیان برای فردای انتخابات چیست؟

این نوشتار، دقیقا یادآور تلاش جریان اصلاحات در سال ۸۸، برای القای تقلب و عدم امانتداری وزارت کشور می باشد. چهره های مختلف این جریان با وجود اینکه می دانستند، امکان تقلب در انتخابات وجود ندارد (بعدها نیز حتی به آن اعتراف کردند) اما در اظهارات خود با تاکید بر ضرورت برگزاری انتخابات سالم به مردم اینطور القا کردند که شرایط برای برگزاری چنین انتخاباتی فراهم نیست و امکان تقلب وجود دارد! احتمال تقلب و سالم نبودن انتخابات از یکسال پیش از برگزاری انتخابات ۸۸ توسط بزرگان این جریان در بین عموم مطرح گردید.

۱۲ آذر سال ۸۷؛ اکبر هاشمی‌رفسنجانی در همایش ۳۰ سال قانونگذاری ‌به مناسبت سالروز شهادت آیت‌الله مدرس در مجلس گفت‌: اگر مردم احساس کنند رأیشان در سرنوشتشان بی‌اثر است و متولیانی پیدا شوند که رأی آنها را هر جوری که می‌خواهند، بخوانند، آنگاه دلسرد می‌شود. ” »

در کنار اظهارنظرهای اصلاح طلبان در ایجاد تشکیک نسبت به سلامت سیستم انتخابات، موضوع کمیته صیانت از آرا هم به میان امده و بعد از مدتی از سوی میرحسین موسوی و مهدی کروبی تشکیل می شود که در حقیقت زمینه سازی برای جا انداختن شائبه تقلب بود و بعدها نقش آن در تقویت دروغ تقلب معلوم گردید.

رهبر معظم انقلاب در همان زمان در سخنرانی نوروزی خود در مشهد با اشاره ضمنی به پیشنهاد تشکیل این کمیته گفتند: “تاکنون حدود سی انتخابات در کشور برگزار شده و مسئولان وقت رسما سلامت و صحت انتخابات را تضمین کرده اند و به همین علت مردم تحت تأثیر حرفهایی که تلاش می کنند انتخابات ریاست‌جمهوری را از هم اکنون متزلزل و خدشه دار جلوه دهند، قرار نمی گیرند. “

به نظر می رسد، اینگونه پیشنهادات در روزهای اخیر، دقیقا مانند همان سناریوی تشکیک در سلامت انتخابات در سال ۸۸ می باشد. پرواضح است که سیستم نظارتی در ایران اجازه ی شکل گیری تقلب را نمی دهد و در ادوار مختلف انتخابات این امر ثابت گردیده است. بطور مثال می توان به اظهارات ابطحی در این خصوص اشاره کرد که گفته است : «به همه دوستان می‌گویم و همه دوستانی که صدای ما را می‌شنوند بدانند که موضوع تقلب در ایران دروغ بود و در واقع تقلب موضوعی بود تا آشوب‌ها شکل بگیرد تا ایران همانند افغانستان و عراق بشود، تا جایی که کشور دچار آسیب و سختی بشود»

آنچه بیان شد نشانگر این است که بانیان فتنه آمریکایی – اسرائیلی سال ۸۸ یکبار دیگر در پشت صحنه به دنبال التهاب آفرینی در کشور هستند و برای همین است که پیش از موعد نامزد خود را قاطعانه از صندوق رای بعنوان فرد پیروز در آورده اند!

اما در پایان خطاب به نامزد این جریان میپرسیم، شما هم میتوانید در این مسیر همسو با سناریو حرکت کنید و هم با این افراد و رفتارها مرزبندی کنید. حال سوال این است که اگر در انتخابات پیروز نشدید، آیا نتیجه را می پذیرید؟ در صورتی که اطرافیان شما در نتیجه ایجاد تشکیک کنند آیا قانون را فصل الخطاب عنوان میکنید یا همچون یکی از سران فتنه سال ۸۸ در پازل دشمن بازی خواهید کرد؟

فتنه ۸۸ خسارت بزرگی را بر مردم و کشور وارد ساخت، مردم از دیدن رفتار اعضای ستاد شما و القای پیروزی و تکرار سناریوی سال ۸۸ نگران هستند. پس این حق ملت است که پاسخ شما را بدانند.

تلاش بانیان فتنه ۸۸ برای التهاب آفرینی در فردای انتخابات! / دستور کار پزشکیان برای فردای انتخابات چیست؟

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تلاش بانیان فتنه ۸۸ برای التهاب آفرینی در فردای انتخابات! / دستور کار پزشکیان برای فردای انتخابات چیست؟ بیشتر بخوانید »

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟



اشک ریختن برای قاتلان و تروریست‌ها و با سکوت از کنار ترور فرزندان ملت گذشتن و حتی نقش‌آفرینی در ترور مردم، مسیر همواره منافقین است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

******

روزنامه های امروز سه شنبه دوم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که سفر رئیس‌جمهور به اندونزی، تغییرات و تحولات در شورای عالی امنیت ملی، آمادگی مشروط ایروان برای به رسمیت شناختن تمامیت ارضی آذربایجان و وداع با سربازان وطن در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.

بعد از حدود یک‌دهه تصدی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی توسط علی شمخانی، یکشنبه‌شب هفته ‌جاری وی در توییتی پایان فعالیت خود در این شورا را اعلام کرد و درنهایت جایش را به علی‌اکبر احمدیان، فرمانده اسبق نیروی دریایی سپاه داد و خود با حکم رهبر انقلاب به‌عنوان عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد.

روزنامه اعتماد درباره تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی نوشته است:

ناگهانی و با سرعتی بالا رخ داد؛ دست به دست شدن صندلی دبیری شورای عالی امنیت ملی از علی شمخانی به علی‌اکبر احمدیان، روندی عجیب داشت؛ هم به لحاظ نحوه اطلاع‌رسانی، هم به لحاظ سرعت جابه‌جایی و مهم‌تر به لحاظ زمان این تغییر. دبیر جدید، «دریادار» است و دبیر قدیم «دریابان»؛ هر دو هم از اعضای سپاه پاسداران. علی‌اکبر احمدیان صبح دیروز با حکم ابراهیم رییسی، رییس دولت سیزدهم، مسوولیت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را بر عهده گرفت. روند این تغییر از آن جهت عجیب بود که شامگاه دوشنبه علی شمخانی در حساب توییتری خود، شعری از محتشم کاشانی نوشت: «حرفی که در حجاب ز گفت و شنود بود / آخر به رمز گفت و به ایما شنود و رفت»؛ بیتی که مشخص نبود خطاب به چه کسانی است و بابت چه موضوعی نوشته شده است.

در ادامه این گزارش آمده است:

زمان این تغییر نیز از دیگر اضلاعی است که جابه‌جایی در چنین سطحی را مورد توجه قرار می‌دهد. حدود یک هفته تا ۱۰ روز است که یک حساب توییتری در حال انتشار تصاویر و مدارکی است و مدعی «فساد مالی» از سوی فرزندان شمخانی است. در این حساب توییتری عکس فرزندان و برخی مسائل شخصی شمخانی نیز منتشر شده است. حدود ۱۰ روز این حساب کاربری تمرکز خود را روی شمخانی گذاشته بود و نهایتا شمخانی هم در همین بازه زمانی تصمیم به رفتن گرفت. نکته دیگر در این بین آن است که صاحب این حساب توییتری، فردی خارج‌نشین است که با استانداردهای خبری نظام همخوانی ندارد و از سوی دیگر مدارک منتشر شده، در صورتی که صحت داشته باشند، مدارکی نیستند که فردی عادی یا یک خبرنگار در خارج از کشور به دست آورده باشد.

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟

روزنامه هم‌میهن در گزارشی با عنوان «تغییر مسیر شورای عالی امنیت ملی؟» می‌نویسد:

این تغییر از اختیارات و حق رئیس دولت است و همانطور که روحانی طی تصمیمی شمخانی را انتخاب کرد، رئیسی هم می‌تواند این تغییر را ایجاد کند. شورایعالی امنیت ملی مثل یک تیم است که رئیسی تشخیص داده که امروز سردار احمدیان می‌تواند این تیم را پیش ببرد. رئیس‌جمهور در واقع مربی یک تیم است که احساس می‌کند فردی باید روی نیمکت ذخیره‌ها بنشیند و فرد تازه‌نفس‌تری جای او را بگیرد. امروز رئیسی احساس می‌کند با توجه به شرایط سیاسی و امنیتی کشور، تیمش با وجود سردار احمدیان برنده خواهد شد. فکر می‌کنم مهم این است که حرکتی که شمخانی در منطقه شروع کرده و فرصتی را به وجود آورده را ادامه دهند و فرصت‌سوزی نکنند.

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟

روزنامه آرمان امروز با توصیف یک شخصت جناحی از دبیر سابق شورای امنیت ملی نوشته است:

علی شمخانی، در تمام این سال‌های حضور در عرصه سیاسی ایران تلاش کرده خود را به‌عنوان یک جریان سوم و فردی فراحزبی و ورای دسته‌بندی‌های مرسوم و مألوف تعریف کند. جریان سومی که هرچند اقبال عمومی و مردمی ندارد، اما در ظرف سیاست و اثرگذاری نظام جمهوری اسلامی ایران توانسته جای پای محکمی از خود به‌جای بگذارد. جای پایی که باید دید بعد از تحول اخیر به کدام سو می‌رود. رفتار، سابقه و عملکرد شمخانی، چه آن زمان که بخشی از هدایت هم سپاه و هم ارتش را در اختیار داشت و چه بعد از آن که پا به عرصه سیاست و قوای اجرایی گذاشت، مؤید تلاش او برای معرفی خود به عنوان یک جریان سوم است. او کسی است که وزیر دفاع دولت سیدمحمد خاتمی بود، اما در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری یعنی در سال ۱۳۸۰ به طور مستقل نامزد انتخابات شد و در مقابل رئیس خود و رئیس دولت اصلاحات قرار گرفت. پس از آن، یعنی در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، شمخانی فاصله معناداری از عالم سیاست گرفت. او یکی از حامیان میرحسین موسوی در انتخابات ۸۸ به حساب می‌آمد. با روی کار آمدن حسن روحانی در دولت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی شد.

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟

روزنامه فرهیختگان نیز با طرح این سوال که شورای عالی امنیت ملی در دوره جدید چه ماموریت‌هایی دارد؟ می‌نویسد:

شاید بشود اصل تغییر و تحول در یک ساختار را به‌طور کلی مثبت و امیدوارکننده ارزیابی کرد، اما همین تحول اگر محدود به تغییر اشخاص شود صرفا در همان مرحله باقی بماند، در بلندمدت می‌تواند عکس آنچه انتظار می‌رفت عمل کند. حالا درباره تغییر دبیر شورای عالی امنیت ملی هم همین نگرانی وجود دارد. یکی از روشن‌ترین موارد مورد نگرانی هم باور شخص دبیر نسبت به مسائل اساسی مرتبط با وظایف این شورای عالی است. نمونه آن، میزان تفاوت نوع نگاه مجموعه شورای عالی امنیت ملی در دوره پیش‌رو نسبت به امنیت مردم‌پایه در مقایسه با دوره پیشین است. ابتدایی‌ترین مورد مرتبط با آن را می‌توان در لزوم تقویت این نگاه دانست که شورایی با این شرح وظایف و اختیارات، به‌سمت تعمیق فهم از پایین به بالا بودن مفهوم امنیت در دستگاه‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر کشور حرکت کند.

فرهیختگان نوشته است:

اختلاف سلایق در هر جامعه‌ای علی‌رغم آنکه ظرفیتی برای هم‌فکری جامع حول مسائل محسوب می‌شود این تهدید را نیز در پی دارد که مبادا از دل آن تفرقه و تنش حاصل شود. نهادهای امنیتی در چنین مواقعی اگر با کوچک‌ترین اختلاف‌نظری برخورد سخت نشان دهند نه‌تنها کمکی به حل مساله نکرده بلکه شدت نزاع را زیاد کرده و دامنه آن را گسترش می‌دهند. توصیه به عدم‌افراط البته به این معنی نیست که نهادهای امنیتی از خود سلب مسئولیت کرده و با رویکردی انفعالی نظاره‌گر حوادث باشند، اما این توقع وجود دارد که با کوچک‌ترین التهابی سریعا رویکردهای رادیکال و سخت سلبی تجویز نشده و راهبردهای جامع‌نگری که به دوقطبی‌ها دامن نزد نیز در دستورکار قرار گیرد.

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟

سوگواران نفاق

سه تروریستی که آبان ماه سال گذشته در میدان نگهبانی محله خانه اصفهان، با حمله مسلحانه و ایجاد رعب و وحشت عمومی، سه تن از حافظان امنیت را با گلوله کشته بودند، جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه با حکم محاربه اعدام شدند، سوگواری افرادی چون شقایق دهقان، ستاره پسیانی، حامد بهداد و… پس از اجرای حکم اعدام، همراه با منافقین که نیز عزادار تروریست‌های اعدامی شده بود و سوگواری می‌کرد و در این هم‌مسیری، نکته‌ها نهفته است.

روزنامه جوان دراین‌باره نوشته است:

اشک ریختن برای قاتلان و تروریست‌ها و با سکوت از کنار ترور فرزندان ملت گذشتن و حتی نقش‌آفرینی در ترور مردم، مسیر همواره منافقین است. منافق فقط آن عضو رسمی مجاهدین خلق نیست، همین جماعت سوگواران تروریسم، همین‌ها که از خشونت عریان دفاع می‌کنند و مشوق آدمکشی شده‌اند، همین که حمله به نیروهای حافظ امنیت و آتش زدن به جان و مال و امنیت مردم را تشویق می‌کنند و پس از ناآرامی‌ها هم می‌گویند خشونت‌ها کار ما نیست، همین‌ها که برای قاتلان مسلح، به نام مردم ایران سوگواری می‌کنند، اما همزمان از کنار ترور فرزندان مرزبانی این ملت با سکوت و سانسور می‌گذرند هم منافق هستند، سوگوارانی که برای منافقین عزادارند و منافقانه این سوگواری را برای مردم ایران فاکتور می‌کنند و نقاب دلسوزی برای ایران را بر چهره می‌زنند. مگر می‌شود دلسوز ملت بود و از خشونت برائت نجست. نه آن تروریست‌ها فرزندان ایران هستند، نه این جماعت حامی تروریسم، هنرمند مردمی؛ مردم ایران قربانیان مظلوم و سربلند تروریسم هستند و نباید این حق را به کسی داد که این ملت را با قاتل و تروریست و حامی ترور به جهان معرفی کند.

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟ بیشتر بخوانید »

ادعای سخنگوی منافقین: با سازمان جاسوسی فرانسه ارتباط نداریم/ مسعود رجوی :کاخ الیزه از عملیات‌های ما در ایران آگاه بود، ولی به ما نمی‌گفتند تروریست!

ادعای سخنگوی منافقین: با سازمان جاسوسی فرانسه ارتباط نداریم/ مسعود رجوی :کاخ الیزه از عملیات‌های ما در ایران آگاه بود، ولی به ما نمی‌گفتند تروریست!



گزارش افشاگرایانه مشرق از ارتباط گسترده عنصر منافقین با یکی از سیاسیون داخلی که سال‌ها است تحرکات سیاسی خود را به گروه‌های برانداز خارج از کشور گره زده آن قدر برای منافقین گران تمام شده که …

به گزارش مجاهدت از مشرق، گزارش افشاگرایانه مشرق از ارتباط گسترده عنصر منافقین با یکی از سیاسیون داخلی که سال‌ها است تحرکات سیاسی خود را به گروه‌های برانداز خارج از کشور گره زده آن قدر برای منافقین گران تمام شده که سخنگوی این گروهک تروریستی در واکنشی شتاب زده وارد میدان گردیده و نکات جالبی را به زبان آورده است.

جوابیه منافقین که در ترور و اقدامات تروریستی علیه مردم ایران کم نگذاشته‌اند، کوتاه اما دارای مضامین بسیار مهم درون متنی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق با تیتر «۲۵ بهمن ماه برنامه بعدی منافقین برای میرحسین» برمی‌گردیم در قسمتی از گزارش به نقل از یک منبع مطلع امنیتی عنوان می‌شود: «اردشیر امیر ارجمند همان زندانی فراری است که در جریان فتنه ۸۸ میرحسین را به شکل مرموز و تمام عیاری در اختیار گرفته، اداره می‌کرد و عامل اصلی خروج وی علیه نظام جمهوری اسلامی بود. این عنصر مرموز در همان مقطع بازداشت شد اما با استفاده از فرصت مرخصی از زندان، توسط گروهک منافقین از کشور فراری داده شد و به مقر آن ها در اطراف پاریس منتقل گردید».

ماجرای فراری دادن امیر ارجمند توسط منافقین در فرصت مرخصی اعطا شده در سال ۸۸ از جمله مواردی است که این گروهک بدسابقه را به واکنش واداشته است.

سابقه ارتباط امیر ارجمند با منافقین، به زمان فرار این فرد از ایران برمی‌گردد.

او با کمک ویژه منافقین موفق به فرار از ایران شده و بعد از آن یک وظیفه مهم را بر عهده گرفت.

اردشیر امیر ارجمند از جمله سرپل‌های مهم منافقین برای ارتباط با یک عنصر سیاسی داخلی است و برقراری ارتباط این دو نفر با هم برای گروهک نفاق که همه سرمایه خود را برای انتقال افکار خود به عنصر داخلی به کار بسته بسیار راهبردی است.

منافقین برای اینکه انرژی امیر ارجمند را هدر ندهند تا بتواند اهداف آن‌ها را پیش ببرد، تاکنون هیچ اظهار نظر رسمی در این خصوص نکرده بودند که البته با گزارش اخیر مجبور شدند این ارتباط را انکار کنند.

در بخشی از گزارش مشرق آمده بود: «برادر اردشیر امیرارجمند به نام منصور از سران سازمان تروریستی منافقین است که اکنون نمایندگی آن سازمان تروریستی در استراسبورگ فرانسه را به عهده دارد. این فرد عامل وصل اردشیر به گروهک نفاق و سرپل بعدی اردشیر با گروهک است. از آن جا که منافقین برای اردشیر ماموریت مهمی را طراحی کرده و اصرار داشتند که عضویت وی در گروهک آشکار نشود لذا نامبرده را پس از مدت کوتاهی با هماهنگی سرویس اطلاعاتی فرانسه به محل امن دیگری منتقل و برادرش منصور را به عنوان رابط وی با سازمان قرار دادند. سرویس اطلاعاتی فرانسه نیز با اغتنام از فرصت، ارتباط خود با اردشیر امیر ارجمند را تقویت و گسترش داد و به تدریج وی را به عنوان منبع اطلاعاتی به استخدام خود درآورد».

حالا در جوابیه منافقین به این گزارش، نکات جالبی وجود دارد که اشاره به آن خالی از لطف نیست.

مشرق در گزارش پیشین خود از ابلاغیه‌ای سخن به میان می‌آورد که از طرف سر پل منافقین یعنی امیر ارجمند به میرحسین موسوی دیکته شده است.

نوع انکار منافقین در خصوص وجود چنین چرخه کاری و ارتباط گسترده‌ و این که می‌گویند«کدام عقل سلیمی باور می‌کند که مجاهدین چنین ابلاغی به کسی بکنند و آقای امیر ارجمند هم‌چنین ابلاغی را بپذیرد؟!» نشان می‌دهد گویا امیر ارجمند از جایگاه ویژه‌ای در گروهک منافقین برخوردار است که حتی سخنگوی این گروهک هم در ادبیات خود نسبت به او بسیار با احتیاط رفتار می‌کند و کانه شان امیر ارجمند را بالاتر از صرفا یک مجری محض می‌داند.

نکته دیگری که در بیانیه اخیر سخنگوی منافقین توجه افکار عمومی را به خود جلب می‌کند نیاوردن اسم میرحسین موسوی به صورت مستقیم است.

منافقین در بیانیه خود هیچ اشاره مستقیمی به نام میرحسین موسوی نمی‌کنند و در حقیقت حاضر

به سوزاندن مهره دست دوم خود در تهران نیستند و نمی‌خواهند ارتباط مستقیمی با عنصری که

از طریق رشته‌های ارتباطی دیگر جذب شده است را راسا بر عهده بگیرند.

اما در عین حال برای امیرارجمند، مشاور ارشد موسوی سنگ تمام گذاشته و تمام تلاش خود

را می‌کنند تا موضوع ارتباط و انتساب امیرارجمند به خود را رد نمایند.

ذکر این نکته ضروری است که سخنگوی منافقین در بیانیه خود قسمتی از گزارش مشرق را ذکر می‌کند، اما در ادامه به هیچ عنوان گزاره به کار برده شده را تکذیب نمی‌کند.

در گزارش مشرق آمده بود: «گروهک تروریستی منافقین هدایت کامل میرحسین موسوی یکی از سرکردگان م فتنه ۸۸ را به دست گرفته و بیانیه اخیر وی، دستپخت مستقیم منافقین است که از طریق اردشیر امیرارجمند به خورد آن فتنه گر داده شده است».

ارتباط منافقین و سازمان جاسوسی کشور فرانسه

مسئله جالب دیگر در بیانیه اخیر منافقین تکذیب ارتباط آن‌ها با سرویس‌های جاسوسی غربی است.

موضع‌گیری خشمگینانه سخنگوی منافقین نسبت به برملاسازی ارتباط عامل این گروهک با میرحسین موسوی و همچنین اشاره مستقیم به ارتباط آن‌ها با سرویس‌های جاسوسی ظاهرا برای آن‌ها گران تمام شده است.

ادعای عدم ارتباط این گروهک تروریستی با سازمان جاسوسی فرانسه درحالی توسط سخنگوی منافقین مطرح شده که بررسی سابقه تاریخی این گروهک نشان دهنده ارتباط تنگاتنگ آن‌ها با سرویس‌های جاسوسی غربی و به طور خاص دولت فرانسه است.

فرانسه به عنوان اولین حامی گروهک تروریستی منافقین شناخته می‌شود که به سرکردگان این گروهک پس از فرار از ایران پناه داد و امکانات مالی و امنیتی ویژه‌ای برای این فرقه در نظر گرفت.

براساس گزارشات منتشر شده، پس از فرار مسعود رجوی به همراه ابوالحسن بنی صدر در سال ۱۳۶۰ به فرانسه، یک خانه ویلایی که محل زندگی صالح رجوی (برادر بزرگتر مسعود رجوی) در شهرک «اور سور واز» در استان سرژی در ۳۰ کیلومتری پاریس بود، به مقر فعالیت‌های سرکرده منافقین در خارج از ایران تبدیل شد و از همان ابتدا با تأیید دولت فرانسه، نقش مقر سرفرماندهی جنگ مسلحانه و اقدامات تروریستی این گروهک علیه مردم ایران را به اشکال مختلف ایفا کرد.

مرحوم هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در جلسه ۴ اسفند سال ۶۰ در رابطه با حمایت فرانسه از گروهک تروریستی منافقین گفته بود: « فرانسه باید در آینده تاریخ جواب گوی ملت ما باشد و ما از فرانسه به این آسانی نخواهیم گذشت؛ اگر هم ما بگذریم مردم ما و این محرومانی که جسدهای قطعه‌قطعه شده بچه‌هایشان را از بیمارستان تحویل گرفتند و به گورستان بردند ازفرانسه نمی‌گذرند. البته فرانسه هم بدون آمریکا کار نمی‌کند.»

همچنین براساس گفت و گوهای مسعود رجوی و مقامات رژیم بعث عراق که منتشر شده، مشخص می شود رجوی در دیدار با سران رژیم بعث با اشاره به اطلاع واشنگتن و پاریس از اقدامات تروریستی این گروهک با افتخار می‌گوید: «همانگونه که اطلاع دارید من در سال‌های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم. در آن سال‌ها به این‌گونه نبود و به ما تروریست نمی‌گفتند؛ هرچند که کاخ سفید و کاخ الیزه می‌دانستند؛ با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم. می‌دانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیس‌جمهور و علیه رئیس‌الوزرای[ایران] انجام داد. آن‌ها می‌دانستند و خوب هم می‌دانستند ولی صفت تروریست هم به ما نزدند.»

درخصوص ارتباط نزدیک گروهک منافقین با دولت‌ فرانسه و سازمان جاسوسی این کشور، اسناد و مدارک بسیاری وجود دارد که در این گزارش مجال پرداختن به همه آن ها وجود ندارد.

تاکنون بسیاری از گردهمایی‌های سالانه منافقین که تا چندی قبل در فهرست گروه های تروریستی اروپا بودند، به راحتی و بدون هیچ محدودیتی در فرانسه برگزار شده است.

این رابطه تنگاتنگ و البته ترورها و خرابکاری‌های گروهک منافقین در ۴۴ سال اخیر که جز با حمایت اطلاعاتی سرویس‌های جاسوسی کشورهای غربی امکان‌پذیر نبوده، همگی نشان دهنده کذب بودن ادعای اخیر سخنگوی این گروهک تروریستی است و برگ دیگری از دروغ‌ها و خیانت‌های این گروهک علیه ملت ایران را ورق می‌زند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ادعای سخنگوی منافقین: با سازمان جاسوسی فرانسه ارتباط نداریم/ مسعود رجوی :کاخ الیزه از عملیات‌های ما در ایران آگاه بود، ولی به ما نمی‌گفتند تروریست! بیشتر بخوانید »

ما و آن سوی جنگ اوکراین

آقای خاتمی! با کافران چه کارت گر بت نمی‌پرستی؟!



جناب خاتمی! آیا می‌توانید ارتباط خود با تصمیم مشترک آمریکا و اسرائیل برای انتخابات ۸۸ را انکار کنید و آیا پیروی شما و میرحسین موسوی از دیکته‌ای که دشمنان برایتان نوشته بودند وطن‌فروشی و خیانت نیست؟!

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

یادداشت پیش‌روی اشاره‌ای گذرا و مستند به هویت آقای خاتمی است که به بهانه بیانیه اخیر ایشان نوشته شده است. بخوانید و خودتان قضاوت کنید؛

۱- آقای خاتمی! جنابعالی دوبار در آمریکا با جورج سوروس، سرمایه‌دار صهیونیست و از دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب اسلامی، ملاقات داشته‌اید که شرح آن مثنوی هفتاد من کاغذ است و در این مختصر فقط به دو سند غیرقابل انکار از انجام این ملاقات اشاره می‌کنیم و باقی اسناد را به فرصتی دیگر و ترجیحاً به جلسه علنی دادگاه موکول می‌کنیم.

البته اگر مثل چند سال اخیر از حضور در دادگاه طفره نروید! و افراد بی‌هویت و دم‌دستی را برای دروغ جا زدن این ملاقات اجیر نکنید!

الف: آقای کیان تاجبخش نماینده رسمی بنیاد سوروس در ایران و در دوران ریاست جمهوری جنابعالی که به جرم جاسوسی در جریان فتنه ۸۸ بازداشت شده بود، در چهارمین جلسه رسیدگی به اتهاماتش که از سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز پخش شد، می‌گوید «‌بعد از تشکیل دولت اصلاحات در سال ۱۳۷۶ قرار شد تغییراتی در شیوه براندازی به‌وجود آید» و در ادامه توضیح می‌دهد «‌اگر ما یکی از اولین نمونه‌های براندازی را در ارتباط با ملاقات عطریانفر با سوروس بدانیم که در سال ۱۳۷۶ به همراه کاملیا انتخابی‌فر و ارغنده‌پور و برخی از اعضای انجمن صنفی روزنامه‌نگاران در آمریکا صورت گرفت، می‌توانیم نهایت آن را در ملاقات مستقیم خاتمی همراه با محمدجواد ظریف با جورج سوروس ببینیم که در سال ۱۳۸۶ در نیویورک صورت گرفت و یک ارتباط مستمر بود»‌.

آقای خاتمی! جنابعالی که اگر بخشدار یک منطقه دورافتاده کشور سخنی علیه شما بر زبان آورد، تمام صفحات روزنامه‌های زنجیره‌ای را از پاسخ به او پُر می‌کنید! چرا این اعتراف صریح آنهم از سوی نماینده رسمی بنیاد سوروس در ایران را هرگز تکذیب نکردید؟!

ب: «‌کنت تیمرمن‌» رئیس ‌میز امور خاورمیانه و مسئول میز ایران در پنتاگون، رئیس میز ایران در سازمان جاسوسی «سیا»، نویسنده کتاب معروف «‌معمای ایران‌»، مدیر اجرایی بنیاد دموکراسی برای ایران، نظریه‌پرداز موسسات «‌امریکن اینترپرایز» و «‌قرن جدید آمریکا» و همکار مایکل لدین و… یک روز پس از ملاقات شما با جورج سوروس در یادداشتی برای نشریه نیوزمکس (NEWSMAX) از انجام این ملاقات خبر می‌دهد. او درباره یک معامله بزرگ! که قرار است از طریق خاتمی با ایران انجام بپذیرد خبر می‌دهد و می‌نویسد ؛‌سوروس در همین هفته و در یک مراسم خصوصی صرف شام در بوستون درباره این «‌معامله بزرگ‌» با محمد خاتمی رئیس‌جمهور سابق ایران گفت‌وگو کرد. یک ایرانی که در آن مراسم شام حضور داشت اظهار داشت «‌خاتمی به ما گفت که آمریکا باید مذاکره با ایران را آغاز کند».

تیمرمن می‌نویسد: «‌استیون کلمنز مدیر برنامه راهبرد آمریکا در «‌بنیاد آمریکای نوین‌» هم در مراسم شام خاتمی با سوروس شرکت داشت و سخنان مقام ایرانی را تصدیق کرد. هومن مجد، روزنامه‌نگار آزاد هم که در طول اقامت خاتمی در آمریکا، مشاور و مترجم او بود، گفت سفر خاتمی به آمریکا از چند ماه قبل برنامه‌ریزی شده بود».

خُب جناب خاتمی فعلاً همین چند سند کافی است و فقط برای یادآوری جنابعالی عرض می‌کنیم اگر خاطرتان باشد -که حتماً هست- بعد از دومین ملاقات با جورج سوروس با نگرانی به همراه خود گفتید: «‌مثل این که کار خوبی نکردیم‌»! به یاد می‌آورید؟!

۲- شما به عنوان یکی از سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ بعد از انتخابات ادعا کردید در انتخابات تقلب شده است! و هشت ماه کشور را به آشوب و کشتن افراد بی‌گناه کشیدید! اما بعدها که تیر فتنه به سنگ خورد، به صراحت اعلام کردید که تقلب در انتخابات ایران امکان‌پذیر نیست و در انتخابات بعدی به وادان در منطقه دماوند رفتید و رای خود را به صندوق ‌انداختید. به بیان دیگر از ابتدا می‌دانستید که ادعای تقلب یک ادعای دروغ است! آیا این اقدام شما خیانت به ملت و حمله به جمهوریت نبوده است؟! چرا این ادعای دروغ را مطرح کردید؟! ما می‌دانیم، بخوانید!

۳- روز ۲۱ خرداد ۱۳۸۸ (۱۱ ژوئن ۲۰۰۹) یعنی دقیقاً روز قبل از انتخابات، جورج سوروس در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سی.ان. ان (CNN‌) آمریکا می‌گوید: فردا در ایران یک انتخابات نیست! یک انقلاب رنگی است. شبیه آنچه در اوکراین و گرجستان انجام دادیم. فردا ایران و بعد، نوبت سوریه است!

بنابراین، با توجه به ملاقات‌های خود با جورج سوروس، می‌دانستید که قرار است در ایران به بهانه انتخابات، یک کودتای رنگی کلید بخورد و ادعای دروغ تقلب در انتخابات که جنابعالی مطرح کردید لازمه آن بود! به بیان روشن‌تر شما و میرحسین (و نه کروبی که

از میانه راه فریب شما را خورد) دستورالعمل آمریکا و اسرائیل را که از طریق جورج سوروس، سرمایه‌دار صهیونیست به شما دیکته شده بود، به اجرا درآوردید و می‌دانستید که خیانت می‌کنید. آیا غیر از این است؟! آیا تمامی اسناد یاد شده که فقط ‌اندکی از بسیارهاست، ساختگی و یا اتفاقات مستندی که به آن اشاره شد، تصادفی بوده است؟!

۴- «‌جان کین‌» نظریه‌پرداز کودتاهای مخملی در اروپای شرقی و مدیر مرکز مطالعات دموکراسی در دانشگاه وست مینستر انگلستان و مشاور ارشد MI6 (بخش اطلاعات و امنیت خارجی سازمان جاسوسی انگلیس-اینتلجنس سرویس) است. او قبل از انتخابات ۸۸ دو بار در پوشش‌های آکادمیک به ایران آمده و با تعدادی از اصلاح‌طلبان که بعدها در فتنه ۸۸ نقش داشتند ملاقات‌های چند ساعته داشته است. جان کین تاکید می‌کند که انقلاب‌های رنگی «‌انتخابات محور» هستند و… یعنی همان دستورالعملی که جنابعالی در فتنه ۸۸ به کار بستید!

حتماً می‌دانید که بعد از حماسه ۹ دی که بساط فتنه آمریکایی-اسرائیلی شما را بر باد داد، «ریچاردهاوس‌» رئیس شورای روابط خارجی آمریکا به شعار «‌انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است‌»! اشاره کرده و با تاسف گفت؛ دوستان ما در ایران (یعنی شما و سایر فتنه‌گران‌) خیلی زود به سراغ نقطه پایان رفته و هدف نهایی را آشکار ساختند!

۵- آقای خاتمی جنابعالی اولین کاندیدای جبهه اصلاحات برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ بودید و بعد از اعلام نامزدی خود تمامی گروه‌های مدعی اصلاحات رسماً و با صدور بیانیه‌های جداگانه از نامزدی شما حمایت کردند ولی ناگهان جای خود را به میرحسین موسوی دادید! نمی‌فرمایید چرا؟! خُب ما علت را می‌گوییم.

الف- بعد از اعلام نامزدی شما، نگارنده در یادداشتی که تعجب همگان را برانگیخته بود اعلام کردم که شما نامزد اصلی جبهه اصلاحات نیستید! چرا که مدتی قبل از آن در دانشگاه استنفورد آمریکا نشستی با عنوان آینده ایران برپا شده بود و خانم «‌گیل لاپیداس‌» پشت تریبون قرار گرفته و به شرکت‌کنندگان گفته بود؛ می‌دانم از حضور من تعجب می‌کنید، زیرا تخصص من درباره سال‌های منجر به فروپاشی شوروی سابق است. ما به این نتیجه رسیده‌ایم که در انتخابات آینده ایران نیز به «یلتسین» نیاز داریم و نه «‌گورباچف‌».

خاتمی گورباچف است و باید جای خود را به یلتسین بدهد. نگارنده از آنجا که به هویت شما پی‌برده بود و می‌دانست که از نظر دیکته شده آمریکا سرپیچی نمی‌کنید و دقیقاً به همین علت بود که می‌دانستیم شما نامزد اصلی نیستید و همان نیز اتفاق افتاد و جنابعالی جای خود را به میرحسین موسوی دادید! و فتنه آمریکایی-اسرائیلی ۸۸ کلید خورد. بعدها خبرنگار روزنامه نیویورکر به کیهان آمد و با تعجب پرسید: شما از کجا می‌دانستید که خاتمی نامزد اصلی جبهه اصلاحات نیست؟! و ماجرای یاد شده را برایش بازگو کردم. او می‌گفت مأموریت من پاسخ این پرسش از شما بود!

ب- جناب خاتمی! آیا می‌توانید ارتباط خود با تصمیم مشترک آمریکا و اسرائیل برای انتخابات ۸۸ را انکار کنید و آیا پیروی شما و میرحسین موسوی از دیکته‌ای که دشمنان برایتان نوشته بودند وطن‌فروشی و خیانت نیست؟! آیا آشوب هشت‌ماهه در کشور و خون‌هایی که ریخته شد و خسارات فراوانی که به مردم و نظام وارد شد بر گردن شما و دوستانتان نیست؟! شما با اطلاع از این که -به‌قول خودتان- در انتخابات ایران امکان تقلب وجود ندارد، اتهام تقلب را مطرح کرده و جمهوریت نظام را زیر پای آمریکا و اسرائیل قربانی کردید و حالا از جمهوریت دَم می‌زنید؟

۶- آقای خاتمی! در جریان فتنه ۸۸ نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی با صراحت اعلام کرد که «‌اصلاح‌طلبان بزرگ‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند» و شیمون پرز رئیس‌جمهور رژیم منحوس اسرائیل (که به جهنم رفته است‌) گفت «اصلاح‌طلبان به نمایندگی از اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران می‌جنگند». چرا شما و دوستانتان تاکنون حاضر نشده‌اید (و به بیان دقیق‌تر) جرأت نکرده‌اید اظهارات آنها را تکذیب کنید؟! آنها چه سند رسوا و یا چه «گزَک‌» شرم‌آوری از شما دارند که از تکذیب اظهاراتشان وحشت دارید؟! البته ما همه اصلاح‌طلبان را مشمول اظهارات نتانیاهو و شیمون‌پرز به حساب نمی‌آوریم ولی شما و میرحسین موسوی و برخی دیگر از افراد شاخص جبهه اصلاحات با توجه به کارنامه سیاهتان (که فقط به برخی از آنها اشاره شد) نمی‌توانید این رسوایی بزرگ را انکار کنید!…

۷- جناب خاتمی! کاش به این سؤال که بارها مطرح شده و بی‌جواب مانده است پاسخ می‌دادید. پرسش این است که کدامیک از مواضع جنابعالی و دوستانتان با مواضع اسرائیل و آمریکا متفاوت است؟! اگر به این پرسش پاسخ ندهید، ما به ده‌ها نمونه مستند از همسویی مواضع شما با آمریکا و اسرائیل اشاره خواهیم کرد! تا «‌معلوم شود که در چه کارند همه‌»!

جناب خاتمی! با این سوابق و کارنامه‌ای که دارید، گویی خواجه شیراز خطاب به شما و دوستانتان فرموده است:

در خلوت مغانم، دوش آن صنم چه خوش گفت

با کافران چه کارت گر بت نمی‌پرستی؟!

۸ – جناب خاتمی حالا یک‌بار دیگر بیانیه اخیری که نوشته‌اید (برایتان دیکته کرده‌اند) را بخوانید! عرق شرم بر پیشانی شما نمی‌نشیند که با آن سابقه سیاه در حمله به جمهوریت و اسلامیت، برای جمهوریت نظام تظاهر به نگرانی می‌کنید؟! متن بیانیه را با آنچه این روزها مقامات آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی، آل‌سعود و رژیم صهیونیستی درباره اغتشاشات شکست‌خورده اخیر بر زبان و قلم آورده‌اند مقایسه کنید. اگر نام خودتان را از زیر بیانیه حذف کنید و امضای نتانیاهو را بگذارید چه تفاوتی پدید می‌آید!

شما و میرحسین موسوی به‌گونه‌ای سخن می‌گویید که انگار از انقلاب طلبکارید! بفرمایید کدام سابقه انقلابی را در کارنامه خود دارید؟! حضرت امام(ره) خطاب به افرادی نظیر شما می‌فرمودند «‌آنان به چیزی کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و حرکت به سوی آمریکای جهانخوار قناعت نمی‌کنند، در حالی که در کارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند. امروز هیچ تأسفی نمیخوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبوده‏‌اند».

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آقای خاتمی! با کافران چه کارت گر بت نمی‌پرستی؟! بیشتر بخوانید »

قمار لیدر فتنه با پروژه ققنوس چه معنایی دارد؟ / پشت پرده ارسال یک پیام ویژه برای افسر سازمان سیا از تهران!

قمار لیدر فتنه با پروژه ققنوس چه معنایی دارد؟ / پشت پرده ارسال یک پیام ویژه برای افسر سازمان سیا از تهران!



این روزها وضعیت موسوی حتی بدتر از افسر خائن سوری مناف طلاس است، آقای قمارباز از ترس قطع ارتباط با آمریکایی‌ها به خودفروشی افتاده است!

سرویس سیاست مشرق- نزدیک به یک هفته پس‌ازآنکه آشوبگران در روز قدس شعارهایی چون «نه غزه، نه لبنان…» سر دادند یک جلسه محرمانه در دفتر یکی از استانداران سابق دولت اصلاحات برای بررسی وضعیت و اتمسفر فتنه برگزار می‌شود، در این جلسه یکی از حاضران در بحث رو به موسوی لیدر فتنه‌گران کرده و با لحنی تحریک‌آمیز به او می‌گوید: آقای مهندس آنچه در خیابان بر زبان هواداران شما جاری شده است بزرگ‌تر از مقیاس ادراکی ماست، بهتر است کمی محتاط‌تر رفتار کنید!

موسوی که انتظار شنیدن این جملات را از جانب مشاور خود نداشت با تحکم به این فرد می‌گوید که جنبش برای جذب حداکثری نیاز به آن دارد که رادیکال‌تر شود، نخست‌وزیر سابق برای آنکه فضای جلسه را تغییر دهد با تمسخر و لحنی لوده‌وار می‌گوید که تازه اول عیش است.

حاضران در جلسه که انتظار چنین پاسخی را از جانب لیدر فتنه نداشتند، کمی جاخورده و سعی می‌کنند واقعیت صحنه را برای موسوی شرح بدهند. یکی از مشاوران که سابقه حضور در وزارت کشور را نیز داشته و مهندسی رأی برای سران فتنه می‌کرد وارد دیالوگ با موسوی شده و به او می‌گوید که یک ورق‌باز همه برگ‌هایش را برای رقیب رو نمی‌کند، بهتر است شما کمی آرام تر رفتار کرده و بر اساس واکنش حریف و وضعیت زمین قدم‌به‌قدم به‌پیش بروید، قرار نیست یک‌شبه هواداران شما نظام را تغییر بدهند؛ موسوی با شنیدن این جملات از کوره دررفته، از جای بلند شده و به سمت در خروجی برای ترک جلسه می‌رود، اما در لحظه آخر دوباره به‌سوی میز گفتگو آمده و رو به مشاورش می‌گوید، یادت باشد من ورق‌باز نیستم، بلکه قماربازم!

قمار لیدر فتنه با پروژه ققنوس چه معنایی دارد؟ / پشت پرده ارسال یک پیام ویژه برای افسر سازمان سیا از تهران!

قمار لیدر فتنه با پروژه ققنوس چه معنایی دارد؟ / پشت پرده ارسال یک پیام ویژه برای افسر سازمان سیا از تهران!

عکس/ نتیجه قمار لیدر فتنه ۸ ماه جنگ خیابانی بود!

اثر جوهری پروژه ققنوس در تهران!

آن روزها احتمالاً کسی در میان مخاطبان و مشاوران موسوی معنای آن جمله عجیب را متوجه نشد، اما سه روز بعدازاین جلسه محرمانه، رابرت گیتس رئیس سازمان سیا به شبکه CNN کُدهایی داد که برای تفسیرگران معنای «قمارباز» را عیان می‌کرد. رئیس سیا به شبکه آمریکایی گفته بود که در ایران پس از راهپیمایی روز قدس شکاف‌هایی ایجادشده است که به‌تدریج عمیق‌تر خواهد شد، این افسرعالی‌رتبه شبکه جاسوسی ادامه داده بود که هرقدر ضریب نارضایتی‌های سیاسی در ایران به سود جنگ منطقه‌ای بیشتر شود، آمریکایی‌ها از آن راضی‌تر خواهند بود.

حالا معلوم شده بود که چرا موسوی خودش را نه یک ورق‌باز به معنای سیاست‌مداری پراگماتیست با اهدافی مشخص و در چهارچوب بلکه یک قمارباز خوانده که می‌تواند بر سر مصالح و منافع ملی کشورش با دشمن بر سر یک میز نشسته و آن‌قدر مست و مسخ قدرت گردد که همه‌چیزش را به تاراج بگذارد.

آقای قمارباز بعدها بیشتر روحیات و خلق‌وخوی عجیب خود را به نمایش گذاشته تا جایی که جز برخی مشاورانش در پاریس که به گروهک منافقین وصل بودند؛ مابقی او را ترک گفته و موسوی روزبه‌روز منزوی‌تر گردید. این انزوا تا جایی پیش رفته است که او در دی‌ماه سال ۹۶ به‌صورت علنی با تروریست‌های موساد هم‌پیمان شده و در آبان سال ۹۸ با عبور علنی از آرمان‌های امام (ره) خودش را بخشی از پروژه سازمان سیا در ایران تعریف کرد. بعدها یکی از حاضران در جلسه محرمانه مشاوران فتنه سال ۸۸ در جمعی گفته بود که موسوی نه شخصت سیاسی بلکه حیثت خود را در پیش چشم همگان قمار کرد.

پس از فرونشستن شراره آتش اغتشاشات شبکه فحشا در چند محله و شکست طرح سازمان سیا برای دادن وکالت سیاسی به یک شاهزاده فراری و منفور، بار دیگر شبکه جاسوسی برای جلب مشارکت خاکستری‌ها به سراغ کارت موسوی در تهران رفته و با نوشتن یک بیانیه عجیب، طرح سوریه سازی ایران را روی میز گذاشته است. هر چند که موسوی پیش‌ازاین سعی کرده بود با فرستادن علائم و اشاراتی خاص ازجمله انتشار یک اطلاعیه و کشیدن چند طرح و نقاشی خاص برای خودش در «پروژه ققنوس» جا باز کند، اما در آن روزها کمیته خرابکاری، موسوی را کارت سوخته نامیده و اعلام کرده بود پیرمرد آلزایمری نمی‌تواند نقش مهمی در شبکه داشته باشد.

قمار لیدر فتنه با پروژه ققنوس چه معنایی دارد؟ / پشت پرده ارسال یک پیام ویژه برای افسر سازمان سیا از تهران!

عکس/اردشیرامیرارجمند سرپل سازمان منافقین و بیانیه نویس موسوی در پاریس

البته پس از سوختن تمام سناریوهای احتمالی بازهم شبکه مادر اغتشاشات سراغ موسوی رفته و با نوشتن یک بیانیه تحلیلی برای این فرد، آقای قمارباز را به خط کرده است. موسوی به دلیل کیش شخصیت شدید و نیز جنگیدن دون کیشوت وار با گذشته خود و همچنین ترس از فراموش‌شدن اجتماعی حاضرشده است با این طرح ننگین همکاری کند.

واقعیت آن است که بیانیه اخیر لیدر فتنه‌گران از لحاظ محتوایی خاصیت چندانی ندارد، اما وب‌سایت کلمه که اغلب نظرات سازمان منافقین را بیان می‌کند؛ درباره بیانیه جدید حرف در دهان آن پیرمرد پرحاشیه گذاشته و نوشته است که موسوی خواهان «شورای ملی» در ایران شده است. برخی منابع نزدیک به موسوی اطلاع داده‌اند که حداقل در دو سال گذشته امیرارجمند(سرپل منافقین) به جای این چهره افراطی بیانیه نوشته و پروژه جدید همکاری میان موسوی و سیا توسط این فرد هدایت شده است.

طرح تشکیل شورای ملی براندازی، همان پروژه‌ای است که پیش‌ازاین مایکل دوران افسر ارشد سازمان سیا در سوریه پیاده کرده است، این جاسوس خبره آمریکایی در ماه‌های اخیر چند سفر مرموز به منطقه داشته و حتی در کنار پل خداآفرین در حاشیه رود ارس عکس یادگاری نیز با افسران موساد گرفته است.

قمار لیدر فتنه با پروژه ققنوس چه معنایی دارد؟ / پشت پرده ارسال یک پیام ویژه برای افسر سازمان سیا از تهران!

قمار لیدر فتنه با پروژه ققنوس چه معنایی دارد؟ / پشت پرده ارسال یک پیام ویژه برای افسر سازمان سیا از تهران!

عکس/ مایکل دوران افسر سازمان سیا در کنار رود ارس/ سفر جاسوس آمریکایی به سوریه و دیدار با تروریست‌ها

سرنوشت دون‌کیشوت فتنه چگونه است؟

در آگوست سال ۲۰۱۱ آمریکایی‌ها با هدایت مالی سعودی به معاندین سوری پیام دادند که برای براندازی نظام تنها راه‌حل تشکیل شورای ملی است، در آن زمان یک افسر آمریکایی بانام مستعار احمد ابراهیم به‌عنوان مسئول میز سوریه مدام زیر گوش مناف طلاس می‌خواند که از حکومت اسد خود را جدا کرده تا رهبری معارضین را بر عهده بگیرد، بعدها لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه فاش ساخت که طلاس درازای گرفتن پاسپورت فرانسوی کشورش را به آمریکایی‌ها فروخته است.

یک روز پس از بیانیه براندازانه میرحسین موسوی که رسماً عبور از نظام جمهوری اسلامی ایران را کلید زد، محمد خاتمی نیز درست در روزی که با رأفت توأم با اقتدار نظام جمهوری اسلامی هزاران نفر از فریب خوردگان حوادث اخیر آزاد شدند، با ادبیاتی دیگر، اما با همان جهت‌گیری کلی موسوی، به ساختارهای نظام اسلامی حمله کرد.
در بیانیه خاتمی که گویی همسو با بیانیه براندازانه موسوی از یک اتاق فکر سرچشمه می‌گیرد، خاتمی مانند فتنه ۸۸ کوشیده است، از دوگانه جنگ سخت و نرم با نظام، دومی را برگزیند تا به زعم خود با بیانیه موسوی مرزبندی کرده باشد، اما کیست که نداند اولی دنبال براندازی نرم است و دیگری دل در گرو سخت آن دارد؟

این روزها وضعیت موسوی حتی بدتر از افسر خائن سوری مناف طلاس است، آقای قمارباز از ترس قطع ارتباط با آمریکایی‌ها به خودفروشی افتاده است، شاید این وضعیت رقت‌انگیز نیاز به محاکمه او را نیز از بین برده است؛ او حالا مجبور است در تنهایی و انزوای مطلق با خودش و گذشته‌اش بجنگد!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

قمار لیدر فتنه با پروژه ققنوس چه معنایی دارد؟ / پشت پرده ارسال یک پیام ویژه برای افسر سازمان سیا از تهران! بیشتر بخوانید »