میرحسین موسوی

چرا امام راضی شد نامه ۶ فروردین خطاب به منتظری منتشر نشود؟

چرا امام راضی شد نامه ۶ فروردین خطاب به منتظری منتشر نشود؟



رنج‌نامه ‌حاج«احمد آقا» بازخوانی مستند بخش قابل توجّهی از خطاهای رفتاری آیت الله منتظری است که باعث شد امام خمینی(ره) او را از قائم مقامی رهبری عزل کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ماجرای عزل آیت‌الله منتظری از قائم مقامی رهبری توسط امام خمینی (ره) از جمله مسائل مهم و حساس تاریخ انقلاب اسلامی است.  آیت‌الله منتظری از شاگردان مرحوم آیت‌الله بروجردی و امام خمینی (ره) به شمار می‌رفت. او بعد از پیروزی انقلاب نیز مسئولیت‌هایی همچون امامت جمعه تهران و ریاست مجلس خبرگان قانون اساسی را برعهده داشت و نهایتاً سال ۶۴ به‌عنوان قائم مقام رهبری انتخاب شد، اما ۳۳ سال پیش در چنین روزهایی، امام خمینی (ره) اقدام به عزل وی از قائم مقامی رهبری کرد.

«برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد، به شما نصیحت می‌کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمائید؛ از رفت و آمد مخالفین نظام، که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا می‌زنند، جداً جلوگیری کنید. من این تذکر را در قضیه مهدی هاشمی هم به شما دادم.» این بخشی از نامه امام خمینی (ره) به آیت‌الله منتظری و پذیرش عزل وی از قائم مقامی رهبری است.

امام راحل در بخشی از این نامه که به تاریخ ۱۳۶۸/۱/۶ به آیت‌الله منتظری نوشتند، فرموده بودند: «شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم…»

چه کسانی مانع رسانه‌ای شدن نامه امام به آقای منتظری شدند؟

در کتاب روایت رهبری که به همت مؤسسه انقلاب اسلامی درباره جلسه تاریخی خبرگان در روز ۱۴ خرداد سال ۶۸ منتشر شد، به ماجرای چگونگی عزل منتظری از قائم مقامی رهبری و نامه ۶ فروردین پرداخته شده است. نامه‌ای که در زمان نگارش از سوی امام (ره)، با اصرار آیت‌الله خامنه‌ای و سایر اعضای خبرگان همچون مرحوم هاشمی رفسنجانی از سوی رادیو و تلویزیون منتشر نشد.

امام، نامه‌های متعددی به آیت‌الله منتظری نوشته‌اند که مشهورترین آنها نامه ۶ فروردین ۱۳۶۸ مبنی بر عدم صلاحیت او برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی است.

منتظری بعدها در کتاب خاطرات خود، نامه تاریخی ۶ فروردین ۱۳۶۸ حضرت امام خمینی را از دو جهت، زیر سوال برد: «یکی از نظر انتساب به امام و دیگری از نظر محتوا.» البته شاید با توجه به اینکه نامه مذکور، بزرگ‌ترین ضربه را به او زد، طبیعی بود که چنین عکس‌العملی نشان می‌داد.

اگر مملکت دست آقای منتظری بیفتد، نزدیکان او مملکت را قبضه می‌کنند

مرحوم آیت‌الله ری‌شهری این ماجرا را در خاطرات خود اینگونه نقل کرده است: «عصر یکشنبه ۶۸/۱/۶، دفتر امام از آیت‌الله خامنه‌ای و آقای هاشمی می‌خواهد که نامه یاد شده را به آقای منتظری در قم برسانند. همچنین مجلس خبرگان تشکیل شود و به دستور امام، در خصوص عزل آقای منتظری تصمیم‌گیری نماید. لذا آیت‌الله خامنه‌ای، آیت الله مشکینی، آیت‌الله امینی، آیت‌الله مؤمن و آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی در دفتر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، جلسه‌ای را ترتیب می‌دهند که در این باره تصمیم گیری کنند.»

در ادامه این روایت آمده است: «در آن جلسه جمع مذکور به این نتیجه می‌رسند که ابلاغ چنین نامه تندی به آقای منتظری و تشکیل مجلس خبرگان برای عزل ایشان، مصلحت نیست و لذا تصمیم می‌گیرند که خدمت امام برسند و نظر خود را به امام بگویند. شب هفتم فروردین ۶۸، نام بردگان به استثنای آقایان مؤمن و طاهری، خدمت امام می‌رسند و نظر خود را می‌گویند و از ایشان می‌خواهند که از ارسال نامه به آقای منتظری منصرف شود و به گفته حاج احمدآقا، چنان که پیش از این گفته شد- لااقل، موضوع سلب عدالت را از نامه حذف کنند.» (سنجه انصاف، ص ۲۷۹-۲۸۰)

در جلسه‌ای که هیئت رئیسه مجلس خبرگان جهت وساطت مبنی بر عدم پخش نامه ۶۸/۱/۶ و یا حداقل حذف قسمت سلب عدالت خدمت امام رسیده بودند، ایشان می‌فرمایند: «در وضعیت فعلی حجت بر من تمام شده و اگر روزی مملکت دست آقای منتظری بیفتد، نزدیکان و محرکان ایشان مملکت را قبضه می‌کنند و سپس خود او را می‌کشند. من وظیفه دارم انقلاب را نجات دهم. کسی که یک بیت را نمی‌تواند اداره کند، چگونه می‌توان یک مملکت را به او سپرد.» (سنجه انصاف، ص ۲۷۹-۲۸۰)

امام (ره) با عدم پخش نامه ۶۸/۱/۶ در رسانه‌ها و حذف موضوع سلب عدالت موافقت می‌کنند؛ اما نه به این معنا که آقای منتظری از عدالت ساقط نیست. ایشان درباره این مسئله گفته‌اند: «البته اینکه من نامه ۶۸/۱/۶ را پس گرفتم، نه اینکه پشیمان شدم و نه اینکه اصرار شما مرا وادار کرد که این نامه را پس بگیرم، فقط ترسیدم که با پخش این نامه، خون مردم به جوش بیاید و بریزند و آقای منتظری را بکشند…» (از جدایی تا رویارویی، ص ۶۵)

تشکیک منتظری در صحت و محتوای نامه امام (ره)

همانطور که پیش از این گفته شد، آقای منتظری در بخش‌هایی از خاطرات خود، درباره اینکه نامه ۶۸/۱/۶ دست‌نوشته امام خمینی (ره) باشد تشکیک ایجاد کرده و همچنین به نقد متن و محتوای آن پرداخته است.

وی در قسمتی از این خاطرات گفت: «… متن آن هم با واقعیات، جور درنمی‌آید و مضطرب است». در جای دیگر گفته‌: «واقع امر، این است که با توجه به شناختی که من از امام دارم و سال‌های زیاد، با ایشان معاشر بوده [ام]، به‌هیچ‌وجه نمی‌توانم قاطعانه بگویم که این نامه از ایشان است. من سال‌ها با ایشان محشور بوده‌ام و ایشان فردی باتقوا و عارف بودند و در این گونه مسائل، احتیاط می‌کردند و حاضر نبودند به کسی ظلم شود…»

روایت مرحوم آیت‌الله ری‌شهری از علت عزل منتظری

دلایل فراوانی وجود دارد که ثابت می‌کند نامه مذکور، از سوی امام خمینی (ره) صادر شده و تشکیک آقای منتظری و هوادارانش در این باره، سند و پشتوانه‌ای ندارد. اما برای اثبات این ادعا، اظهارات و مکتوبات مرحوم «آیت‌الله محمدی ری‌شهری» به عنوان کسی که زمان برخورد امام با آقای منتظری و همچنین در برهه ارتحال امام و انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به رهبری نظام، «وزیر اطلاعات» بوده است، مرجع قابل اعتماد و محکمی به شمار می‌رود.

مرحوم آیت‌الله محمدی ری‌شهری که در پرونده‌های مرتبط با آقای منتظری از نزدیک با امام (ره) در ارتباط بوده و همچنین اشراف قابل توجهی به موضوعات سیاسی و اطلاعاتی در تحولات آن برهه داشت در گفتگویی با پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMEMNEI.IR ضمن بیان روایتی دست اول در رابطه با علت عزل آقای منتظری توسط امام (ره)، گفت: «آقای منتظری در ۲۲ بهمن ۶۷ دستاوردهای انقلاب اسلامی به‌ویژه جنگ تحمیلی را به‌شدت زیر سوال برد. هم رسانه‌ها گفتند و نوشتند و هم در آخرین دیدارهایی که بنده با امام (ره) داشتم همین صحبت‌ها شد…»

وی بیان کرد: «یک خاطره تاریخی هم بگویم؛ به امام عرض کردم که آقا این حرف‌ها چیست که آقای منتظری می‌زند و در همه‌ی رسانه‌ها و تلویزیون و رادیو هم پخش می‌شود!؟ ایشان خیلی ناراحت شدند. حاج احمدآقا هم نشسته بود. آنجا امام فرمودند که دیگر صحبت‌های آقای منتظری رسانه‌ای نشود. حاج احمدآقا به بنده رو کردند و گفتند آقا من حرفی به شما نگفتم که اینها را به امام بگو! گفتم بله؛ من الان دارم خودم می‌گویم و از این حرف‌های آقای منتظری تعجب می‌کنم.»

فقط امام (ره)، نبوغ سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای را شناخت

آیت‌الله ری‌شهری (ره) تصریح کرد: امام به این جمع‌بندی رسیدند که مشکل بیش از آن است که آقایان تصور می‌کردند و بیش از آن است که منتقل می‌شد؛ «کسی که شمّ سیاسی داشته باشد و از نزدیک با امام (ه) رفت‌و آمد داشته باشد، می‌داند که امام یک نابغه‌ی سیاسی بودند. نه اینکه ایشان هوش سیاسی داشت، نابغه‌ی سیاسی بودند. امام شناخته نشدند. به غیر از مقامات عرفانی، فقهی، اصولی و به غیر از مقامات معنوی که باب دیگری هستند، امام یک نابغه‌ی سیاسی بودند که شناخته نشدند. و رهبر فعلی هم شناخته نشده‌اند. فقط امام رحمه‌الله ایشان را شناختند. و امام رحمه‌الله فهمیدند که ایشان بعد از خودشان به درد رهبری می‌خورند.»

چرا امام راضی شد نامه ۶ فروردین خطاب به منتظری منتشر نشود؟

وی خاطرنشان کرد: «امام (ره) می‌دانست اگر بعد از ایشان، آقای منتظری زمام امور را به دست گیرد همه چیز عوض می‌شود. این مطلب را یکی از نزدیکان آقای منتظری خصوصی قبل از مطرح شدن مسئله‌ی مهدی هاشمی و قبل از اینکه این حرف‌ها پیش بیاید، به من گفت. این شخص به من گفت که انقلاب باید از ریشه عوض بشود! این عین حرفش بود.»

رهبریِ آقای منتظری برای نظام خطرناک بود

«امام (ره) به این مسئله رسید که همه چیز با رهبری آقای منتظری خراب می‌شود و اگر اینجا اقدام جدی نکند، همه چیز عوض و خراب می‌شود، این نهال نوپایی که غرس کرده می‌خشکد و رهبری آقای منتظری برای نظام خطرناک است.»

آیت‌الله ری‌شهری تاکید کرد: «کسی که قرار بود سکان‌دار نظام بعد از ایشان بشود، به جای اینکه در دهمین سالگرد پیروزی انقلاب مردم را به آینده امیدوار و دشمنان را ناامید کند، عکس آن عمل می‌کند. یعنی آقای منتظری این‌قدر بینش سیاسی نداشت و فاقد بینش سیاسی بود که تلاش‌های هشت سال دفاع مقدس را زیر سوال برد و دشمنان را شاد و دوستان را مأیوس کرد.»

وی با بیان اینکه تبیین ویژگی‌های «مجتهد جامع» در فضای سیاسی آن روزها، اشاره به این داشته که آقای منتظری مجتهد جامع نبوده و شرایط رهبری نداشته است، در رابطه با نامه امام برای عزل آقای منتظری، گفت: «امام دوم فروردین ۶۸ ضمن پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی، بدون ذکر نام آقای منتظری گفتار و رفتار وی را به شدت مورد انتقاد قرار می‌دهند. این اقدام امام چهار روز مانده به عزل آقای منتظری است که به آنهایی که اهل فهم بودند، فهماند که آقای منتظری دیگر به درد این نظام نمی‌خورد.»

ماجرای ارسال نامه امام به قم

روز هفتم فروردین ماه عبدالله نوری نامه امام خمینی (ره) را به قم برد و تحویل آیت الله منتظری داد. آن گونه که در خاطرات آیت الله منتظری آمده، حدود یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که عبدالله نوری وارد منزل آیت الله منتظری شد و ضمن اظهار ناراحتی زیاد، به او گفت: «قرار بوده این نامه را در رادیو و تلویزیون بخوانند و اگر نامه پخش شود چه می‌شود؛ خیلی بد شده و امام خیلی ناراحت هستند و شما باید چیزی بنویسید که ایشان قانع شوند.».

آقای منتظری می‌گوید: «آقای نوری با حالت گریه متنی را از جیب‌شان درآورده و گفتند من در ماشین این متن را نوشته‌ام که شما این مضمون را به امام بنویسید.».

امام (ره) هم زمان دستور داده بودند کلیه عکس‌ها و پوسترهای مربوط به آیت الله منتظری از ادارات جمع آوری شود که میرحسین موسوی نخست وزیر وقت طیّ بخشنامه‌ای این دستور امام را ابلاغ کرد. کار تقریباً تمام شده بود.

نهایتاً آیت الله منتظری در پاسخ به نامه ۱۳۶۸/۱/۶ امام، نامه‌ای برای ایشان ارسال کرد.

آیت‌الله منتظری در این نامه عملاً از رهبری آینده کنار کشید و از امام خمینی (ره) اجازه خواست که در حوزه علمیّه به فعالیّت علمی اشتغال داشته باشد. این نامه، باعث شد حضرت امام (قدّس سرّه) از انتشار عمومی نامه ۱/۶ منصرف شده و نامه دیگری را برای انتشار عمومی، خطاب به آیت‌الله منتظری بنویسند:

متن این نامه بدین شرح بود:

بسم الله‌ الرحمن الرحیم

جناب حجت‌الاسلام‌‬ والمسلمین آقای منتظری (دامت افاضاته)

با سلام و آرزوی موفّقیّت برای شما، همان‌طور که نوشته‌اید رهبری نظام جمهوری اسلامی کار مشکل و مسئولیّت سنگین و خطیری است که تحمّلی بیش از طاقت شما می‌خواهد و به همین جهت، هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم؛ و در این زمینه هر دو مثل هم فکر می‌کردیم؛ ولی خبرگان به این نتیجه رسیده بودند، و من هم نمی‌خواستم در محدوده‌ی قانونی آنها دخالت کنم؛ از اینکه عدم آمادگی خود را برای پست قائم‌مقامی رهبری اعلام کرده‌اید، پس از قبول، صمیمانه از شما تشکّر می‌نمایم.

همه می‌دانند که شما حاصل عمر من بوده‌اید؛ و من به شما شدیداً علاقه‌مندم. برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد، به شما نصیحت می‌کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمائید؛ و از رفت‌وآمد مخالفین نظام، که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا می‌زنند، جدّاً جلوگیری کنید.

من این تذکّر را در قضیّه‌ی «مهدی هاشمی» هم به شما دادم. من صلاح شما و انقلاب را در این می‌بینم که شما فقیهی باشید که نظام و مردم از نظرات شما استفاده کنند.

از پخش دروغ‌های رادیو بیگانه متأثّر نباشید. مردم ما شما را خوب می‌شناسند، و حیله‌های دشمن را هم خوب درک کرده‌اند که با نسبتِ هر چیزی به مقامات ایران کینه‌ی خود را به اسلام نشان می‌دهند.

طلّاب عزیز، ائمّه‌ی محترم جمعه و جماعات، روزنامه‌ها، و رادیو تلویزیون، باید برای مردم این قضیّه‌ی ساده را روشن کنند که در اسلام مصلحت نظام از مسائلی است که مقدّم بر هر چیز است، و همه باید تابع آن باشیم. جنابعالی ان‌شاءالله‌ با درس و بحث خود حوزه و نظام را گرمی می‌بخشید.

والسّلام علیکم

۶۸/۱/۸

روح‌الله‌ الموسوی الخمینی

رنج‌نامه «حاج احمد آقا» سندی بر خطاهای منتظری

یک ماه پس از این نامه هم یعنی در ۹ اردیبهشت ۱۳۶۸ متن مبسوطی از سوی حجّت الاسلام سیّداحمد خمینی با عنوان «رنج‌نامه» خطاب به آقای منتظری منتشر شد. در این نامه آمده بود: «ازآنجاکه در متن وقایع انقلاب خصوصاً در جزء جزء ماجرای حضرتعالی و برخورد گرم و صمیمانه حضرت امام با شما و تلاش معظّمٌ لّه برای نجات‌تان از چنگال توطئه گران و نفوذی‌ها بودم، فکر کردم اگر حقایق را بازگو نکنم به اسلام و انقلاب و امام و مردم خیانت کرده‌ام.»

به هرحال، رنج‌نامه حاج «احمد آقا» بازخوانی مستند بخش قابل توجّهی از خطاهای رفتاری آیت الله منتظری است که باعث شد امام خمینی (ره) او را از قائم مقامی رهبری عزل کند.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا امام راضی شد نامه ۶ فروردین خطاب به منتظری منتشر نشود؟ بیشتر بخوانید »

کمک مسجد جزایری به حزب جمهوری اسلامی

کمک مسجد جزایری به حزب جمهوری اسلامی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، روز ۲۹ بهمن سالروز تأسیس حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷ است و بنیانگذاران آن حجج‌الاسلام «سید محمد حسینی بهشتی»، «سید عبدالکریم موسوی اردبیلی»، «علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی»، «سید علی خامنه‌ای» و «محمدجواد باهنر» بودند.

اعضای شورای مرکزی اولیه حزب جمهوری اسلامی، علاوه بر این پنج نفر، «سید حسن آیت»، «اسدالله بادامچیان»، «عبدالله جاسبی»، «میرحسین موسوی»، «مهدی کروبی»، «حبیب‌الله عسگراولادی»، «سید محمود کاشانی (فرزند آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی)»، «مهدی عراقی» و «علی درخشان» بودند.

حال خاطره تشکیل این حزب در اهواز از زبان «علی مسرتی» که در کتاب «دِین» آمده است، به شرح زیر است:

«روز ۲۹ بهمن حزب جمهوری اسلامی در تهران اعلام موجودیت کرد و مؤسسان آن آقایان «باهنر»، «بهشتی»، «خامنه‌ای»، «هاشمی رفسنجانی» و «موسوی اردبیلی» اعلام شدند.

یک هفته بعد از تهران، این حزب فعالیت خود را در اهواز نیز فعالیت خود را آغاز کرد. آقای «هادی رحمتی» که در تهران اواخر دوران دانشجویی خود را می‌گذراند و با دکتر بهشتی آشنایی و ارتباط داشت، پس از تشکیل حزب برای توسعه آن و ایجاد دفاتر استان‌ها از افراد آشنا که به آن‌ها اطمینان داشت، بهره می‌برد.

به واسطه همین آشنایی ایشان به آقای رحمتی مسئولیت داد تا دفتر حزب در اهواز را پی‌گیری و راه‌اندازی کند. به همین خاطر نزد آقای «موسوی جزایری» آمد و پس از رساندن سلام دکتر بهشتی موضوع راه‌اندازی حزب را با او در میان گذاشت.

آیت‌الله موسوی جزایری هم از این امر استقبال کرد و اجازه داد به طور موقت مسجد جزایری محل ثبت نام و عضوگیری حزب جمهوری اسلامی باشد تا مکانی مستقل برای آن فراهم شود.

در آن زمان برای عضویت در این حزب استقبال همگانی صورت گرفته بود و همه اقشار می‎‌خواستند فرم عضویت در آن را تکمیل کنند. آقای رحمتی و دو نفر از دوستانش یعنی آقایان مهندس «نجار» و «احتیاطی» در حیاط مسجد جزایری میز و صندلی گذاشتند و خیل علاقه‌مندان به عضویت را ثبت نام کردند.

ما هم به علت ازدحام جمعیت به آن‌ها کمک کردیم. پس از یک ماه مکانی در فلکه اول کیانپارس فراهم شد و دفتر حزب به آنجا منتقل شد.

چند نفر از جوانان انقلابی شهر به نام «محمود افتخار»، «سید کمال آقامیری»، «احمد غدیریان»، «محمدرضا علم» و «حسن غدیریان» به آقای رحمتی پیوستند و هسته مرکزی حزب جمهوری اسلامی در استان خوزستان را تشکیل دادند. چندی بعد مهندسان «احتیاطی» و «نجار» به استخدام شرکت نفت درآمدند و حضورشان در حزب کمرنگ شد….»

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کمک مسجد جزایری به حزب جمهوری اسلامی بیشتر بخوانید »

فارس من

فارس من| آخرین وضعیت سران فتنه/ از فروش نقاشی‌های موسوی تا درخواست انتخاباتی کروبی از ابتکار و ابطحی


گروه سیاسی خبرگزاری فارس: چند کمپین در سامانه فارس من درباره سران فتنه و آخرین وضعیت آنها به ثبت رسیده است. عده‌ای همزمان با فعال شدن مجدد آنها خواستار محاکمه فتنه گران شدند و از دستگاههای مسئول در این زمینه انتقاد کردند و برخی نیز خواستار اطلاع رسانی در مورد آخرین وضعیت آنها شدند. 

در همین زمینه پیگیری‌های خبرنگار فارس از منابع مطلع حاکی از آن است که در حال حاضر ارتباط کاملاً باز و آزادانه سران فتنه شدت گرفته است و تماس ها و مهمانی های موسوی و رهنورد با اعضای خانواده بدون حضور مأموران در جریان است.

 

 

با این حال چند روز قبل بود که سیّدحسن خمینی در دیدار اعضای حزب اعتماد ملّی از ضرورت رفع حصر موسوی و کروبی سخن گفته بود و همزمان نیز سایت کلمه از عدم صدور مجوز برای حضور موسوی در مراسم تدفین مادرش خبر داده بود.

اما واقعیت ماجرا چیز دیگری است. یک منبع مطلع به خبرنگار فارس گفت: موسوی پس از درگذشت همسر دوم پدر خود- مرحومه طاهره‌المدنی که به اشتباه در پیامهای تسلیت مادر وی خطاب شده- در منزل پدری حاضر شده و بدون حضور مأمورین با اقوام دیدار داشته است. ضمنا هیچ محدودیتی برای حضور وی در مراسم تدفین وجود نداشته اما موسوی خودش ترجیح داده که در این مراسم شرکت نکند.

مطابق اخبار منتشر شده، موسوی و رهنورد در ماه‌های  اخیر با طیف وسیعی از دوستان، آشنایان، فعالان سیاسی و محکومان امنیتی در داخل و خارج از کشور از جمله مصطفی تاجزاده، فخرالسادات محتشمی، علی شکوری راد، حبیب‌الله پیمان، مینو مرتاضی، محمد توسلی، لطف‌الله میثمی، بهاره هدایت، مهدی محمودیان، نرگس محمدی، نسرین ستوده، ساجده عرب سرخی، ریحانه طباطبایی، ژیلا بنی یعقوب، پروین فهیمی، مریم شربت دارقدس، عفت مرعشی (همسر مرحوم هاشمی رفسنجانی)، اردشیر امیرارجمند، ابوالفضل فاتح، علیرضا و محمدرضا بهشتی، علیرضا بهشتی شیرازی،  قربان بهزادیان نژاد، فرشاد مؤمنی، احمد منتظری، اسدالله بیات زنجانی، سیّد علی محمّد دستغیب، فاطمه راکعی، محسن میردامادی، زهرا مجردی، علی عرب مازار یزدی، مهدی فروزنده پور، مسیح مهاجری، عبدالله نوری، سیّد حسن خمینی، محمدتقی فاضل میبدی، سید ضیاء مرتضوی، سیدصادق قادری، سیّد محمّد خاتمی، مهدوی کروبی و… تماس برقرار کرده است.

بر پایه این خبر زندگی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، روال عادی خود را طی می‌کند، و اخیرا نیز بخشی از آثار هنری خود از جمله نقاشی و مجسمه را به فروش رسانده‌اند.

 

 

از سوی دیگر، مهدی کروبی نیز مشغول زندگی عادی است و حتی کرونا هم مانع از آن نشده که  دیدارهای وی با چهره‌های سیاسی برگزار نشود.

شهریور سال گذشته بود که تصویر دورهمی مهدی کروبی با تعدادی از چهره‌های سیاسی در پشت بام منزل قدرت‌الله علیخانی سوژه مخاطبان فضای مجازی شد.

 

 

اواخر آذر نیز دو تن از اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی تصویری از ملاقات خود را با مهدی کروبی منتشر کردند.

 

 

چندماه بعد و در ۱۵ بهمن، مهدی کروبی به منزل غلامحسین کرباسچی، رئیس ستاد انتخاباتی خود در سال ۸۸ رفت.

 

 

چند روز بعد و در اول اسفند، کروبی این بار به میهمانی محمّد قوچانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران از چهره‌های اصلاح‌طلب رفت.

 

 

به دیدارهای کروبی باید دیدار با چهره‌هایی چون موسوی بجنوردی، امامی جمارانی، عباسی فر، مهران فرجی، گلزاری، موسوی تبریزی، عبدالعلی زاده، سید جواد موسوی ، الیاس حضرتی، محمّدتقی فاضل میبدی، مهدوی آملی، حسن قاضی زاده هاشمی، اسماعیل دوستی، حجت نظری، فاضل فردوسی، حسن کریمی، زهره آشتیانی، عباسعلی روحانی، عبدالرضا سپهوند، سیّد محمود حسینی، ولی رعیت و جمعی از خانواده های معظم شهدا را نیز اضافه کرد.

علاوه بر این دیدارها، کروبی تماس‌های تلفنی را هم با افرادی از قبیل سیدحسن خمینی، نرگس محمدی، معصومه ابتکار، شهربانو امانی، محمّدعلی ابطحی و… داشته و حتی گفته می شود از ابتکار و ابطحی خواسته تا برای ریاست‌جمهوری کاندیدا شوند.

حجم فعالیت‌های این روزهای موسوی و کروبی و ملاقات و تماس‌های تلفنی آن‌ها با چهره‌های سیاسی، گذشته از اینکه بیانگر زندگی عادی آنان است، در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری می‌تواند معنادار باشد.

شاید از همین روست که موسوی در تماس تلفنی با حجاریان، در یک ژست تبلیغاتی می‌گوید از دریافت واکسن کرونا به نفع دیگران چشم پوشی کرده است.

البته وی از امکانات مناسب بهداشتی و درمانی سطح بالایی برخوردار است و  در سال گذشته برای درمان دستگاه گوارش در بخش ویژه بیمارستان خصوصی لاله بستری بوده است. همچنین در ماجرای ابتلای وی به کرونا، خبرهایی مبنی بر در اختیار داشتن داروهای خارجی گران‌قیمت منتشر شده بود.

اصلاح‌طلبان این روزها در آستانه انتخابات سرنوشت ساز ۱۴۰۰ مشغول تقسیم کار هستند. باید دید موسوی و کروبی که در ۸۸ بازیگران اصلی صحنه بودند و در نوک پیکان فتنه قرار داشتند، این بار چه نقشی بازی خواهند کرد.

موسوی و کروبی در سال ۸۸ با ادعای تقلب در انتخابات زمینه ساز خسارات گسترده در کشور از جمله کشته شدن ده ها نفر از مردم شدند.

 

 

انتهای پیام/





منبع خبر

فارس من| آخرین وضعیت سران فتنه/ از فروش نقاشی‌های موسوی تا درخواست انتخاباتی کروبی از ابتکار و ابطحی بیشتر بخوانید »

افشاگری بهروز وثوقی از سانسورچی‌های دهه شصت +عکس

افشاگری بهروز وثوقی از سانسورچی‌های دهه شصت +عکس


سرویس فرهنگ و هنر مشرق – در روزهای اخیر بهروز وثوقی، بازیگر سینمای فارسی،   در صفحه اینستاگرامش پستی جنجالی‌ را درباره ممنوع‌الکار شدن‌اش توسط خاتمی، موسوی و مخملباف  منتشر و سپس آنرا حذف کرد.

چرا بهروز وثوقی این پست را حذف کرد؟

با انتشار این پست بخشی از سمپات‌ها و ارتش سایبری رسانه‌ای اصلاح‌طلبان که کیان انتخاباتی خود را در شرایط کنونی در خطر می‌دیدند، اقدام به فضاسازی گسترده‌ای رسانه‌ای کردند و توییت حسین دهباشی همچون یک بشکه باروت منفجر شد و  بخشی از تاریخ فراموش شده ممنوعیت‌های دهه شصت را دوباره یادآوری کرد.

افشاگری بهروز وثوقی از سانسورچی‌های دهه شصت +عکس

افشاگری بهروز وثوقی از سانسورچی‌های دهه شصت +عکس

افشاگری بهروز وثوقی از سانسورچی‌های دهه شصت +عکس

اکانت سخن‌گستر در توییتر نوشت:این پست می‌تونه بهترین حرکت بهروز وثوقی در طول عمرش باشه حتی. قدرت آگاهی‌بخشیش رو دست کم نگیرید؛ تیر خلاصی بود بر پیکر اصلاح‌طلبان؛ اون هم در آستانهٔ انتخابات.

افشاگری بهروز وثوقی از سانسورچی‌های دهه شصت +عکس

مصطفی فقیهی از طیف اصلاح طلبان سردبیر و صاحب امتیاز فعلی پایگاه خبری انتخاب در توییتر خود نوشت:

بهروز وثوقی در اینستاگرام، پوستری را منتشر کرد که توسط جریان شبه‌ارزشی تهیه شده و در آن ادعا می‌شودمیرحسین موسوی و محمد خاتمی، وثوقی را ممنوع التصویر کرده‌اند. سخن از تندروی چپ مذهبی در دهه ۶۰ بسیار است، اما وثوقی زمانی ممنوع‌التصویر شد که این افراد هنوز کاره‌ای نبودند.»

آیا می‌شود خدایی کردن خاتمی در دهه شصت را فراموش کرد!؟

این واکنش از سوی اصلاح‌طلبان کاملا طبیعی است اما پاسخ آن بسیار ساده و روشن و در بسیاری از رسانه‌های رسمی و مجازی  ویدئوی مشهور منوچهر وثوقی بازیگر سرشناس سینمای فارسی در چند سال گذشته به صورت گسترده و مفصلی درباره مدیریت فرهنگی دهه شصت منتشر شده است.

در ویدئوی بالا منوچهر وثوقی از بازیگران سینمای فارسی قبل از انقلاب می‌گوید:خاتمی وقتی وزیر ارشاد بود گفت، بازیگران زمان شاه حتی اگر نماز بخوانند نمازشان قبول نیست. نکته جالب در توییت فقیهی این است که ایشان ممنوعیت را به دوره قبل از خاتمی و موسوی ارتباط می‌دهند.

قسمت نخست مصاحبه فرحبخش با گراند سینما (دانلود)

آقای هاشم پور (جمشید) قبل از انقلاب عددی نبود، ده سال قبل از انقلاب از سینما بیرون رفته بود. به محض آنکه با تاراج به سینما آمد و قهرمان شد زود یک تهمت اخلاقی بیخود و خارج از موضوع به او زدند و او را از جریان اصلی سینما کنار گذاشتند.

 تروریست‌های تفکر به روایت حسین فرحبخش

برای یافتن رخدادهای دهه شصت در ارتباط با ممنوعیت بازیگران پیش از انقلاب می‌توان به مصاحبه اخیر حسین فرحبخش در کانال گراند سینما  اشاره کرد. فرح‌بخش در این گفت‌وگو می‌گوید:” از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۲  سینما جریان مسیر طبیعی‌اش را طی می‌کرد و فیلم‌های خوبی مثل برزخی‌ها، دادشاه، دادا، مرز و … ساخته می‌شد. سال ۱۳۶۲ تروریست‌های تفکر بر مملکت حاکم شدند، آقایان سید محمد بهشتی و فخرالدین انوار(مدیران سینمایی محمد خاتمی وزیر ارشاد وقت) ؛ این‌ها یک دهه بر سینمای ایران حاکم بودند و تمام هنرمندان قبل از انقلاب را بدون آنکه نظام بخواهد کنار گذاشتند. نظام هیچ کدام از هنرمندان قبل از انقلاب را نگذاشت ممنوع‌الکار شوند، روی خانم‌ها شاید حساسیت بود، اما روی آقایان هیچ حساسیتی نبود. آقای فردین، ملک مطیعی و سایرین در چهار پنج سال ابتدای انقلاب کار کردند، اینها (مدیران خاتمی) آمدند جلوی کار هنرمندان قبل از انقلاب را گرفتند و علت هم دارد. آقای هاشم پور (جمشید) قبل از انقلاب عددی نبود، ده سال قبل از انقلاب از سینما بیرون رفته بود. به محض آنکه با تاراج به سینما آمد و قهرمان شد زود یک تهمت اخلاقی بیخود و خارج از موضوع به او زدند و او را از جریان اصلی سینما کنار گذاشتند. نمی‌خواستند سینما قهرمان داشته باشد، سینمایی که قهرمان نداشته باشد، اصلا سینما نیست.

با این مستندات می‌توان ادعای غیرواقعی مصطفی فقهیی را به چالش کشید که ایشان به هیچ عنوان از تاریخ سینمای انقلاب مطلع نیستند و تنظیمات کارخانه‌ای فعالیت رسانه‌ای فعالان سیاسی و رسانه‌ای نظیر او، روی محور دفاع بدون تحقیق از رهبران اصلاحات سامان داده شده است.

قسمت دوم مصاحبه فرحبخش با گراند سینما (دانلود)

آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: اگر بازیگران قبل از انقلاب مفسده قدیم را نداشته باشند، هیچ ایرادی ندارد که بازی کنند، آنزمان رئیس جمهور و مورد تائید حضرت امام(ره) بودند، دروغ بود.

مخالفت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای رئیس جمهور وقت با ممنوع‌الکاری هنرمندان 

تجلی اوج اختلاف راهبرد فرهنگی  آیت الله علی خامنه‌ای در مقام ریاست جمهوری در دهه شصت، با جریان مدیریت فرهنگی ذیل نخست وزیر، میر حسین موسوی می‌توان در ادامه اظهارت فرحبخش جستجو کرد.

فرحبخش در این مصاحبه می‌گوید: آقای بهشتی می‌گفت مسئولین با سینما مخالف هستند، من می‌دانم شما دروغ می‌گفتید، با مسئولینی که تو می‌گویی من با گنده‌ترهایش در ارتباط بودم. ما دیگر از آیت‌الله خامنه‌ای در این کشور بالاتر داریم؟ بولتن جشنواره در سال ۱۳۶۳ در دسترس است. آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: اگر بازیگران قبل از انقلاب مفسده قدیم را نداشته باشند، هیچ ایرادی ندارد که بازی کنند، آن زمان رئیس جمهور و مورد تائید حضرت امام(ره) بودند، دروغ بود. اینا به میرحسین موسوی وصل بودند،   اما این‌ها حاکم شده بودند بر مملکت و تفکرشان این بود.

بیشتر بخوانید:

رئیس جمهور دوم خرداد گفت که هنرپیشه قبل از انقلاب نماز هم بخواند، نمازش قبول نیست

اما این حجم از دروغ‌پردازی اصلاح‌طلبان در پروژه «ماله‌کشی» دهه شصت به سرانجام خواهد رسید. خاتمی قبل از آنکه حکم تکفیر و عدم پذیرش نماز بازیگران قبل از انقلاب را صادر کند، مدیر مسئولی روزنامه کیهان را بر عهده داشت و روزنامه‌ کیهان با انتشار مقاله‌ای زمینه پایین کشیدن فیلم برزخی‌ها را در دهه شصت فراهم کرد. فیلمی که شماری از بازیگران ممنوع‌الکار شده قبل از انقلاب در آن حضور داشتند.

افشاگری بهروز وثوقی از سانسورچی‌های دهه شصت +عکس
کیهان به مدیر مسئولی  محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات  و سردبیری سیاسی غلامرضا موسوی از تهیه‌کنندگان فعلی سینمای ایران

عبدالمجید معادیخواه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت نیز در گفتگویی که سال ۹۲ با سایت خبری خبرآنلاین داشته است، روایت جالبی از این اتفاقات دارد: 

“آن زمان یک دعوای مفصلی به وجود آمد که از آقای مخملباف در آن شرکت داشتند و علیه من موضع می‌گرفتند تا آقای مسیح مهاجری. دعوا بر سر اکران فیلم «برزخی‌ها» بود.

این مساله خودش یک پرونده ‌است که جنجال زیادی درست کرد به همه‌جا ازجمله مجلس هم کشید. بسیجی هم علیه بنده راه افتاد که بخشی‌ از آن در مطبوعات آن دوران هست.  هم مطبوعاتی که آقای خاتمی اداره می‌کردند، مثل کیهان به ما می‌تاختند و هم امثال آقای مخملباف فریاد «وا اسلاما» سر می‌دادند. در آن هیاهو هیچ‌کس نیامد ببیند که اصلاً داستان فیلم «برزخی‌ها» چیست. “

معادیخواه روایتی هم از جلسه‌ای که با آیت‌الله خامنه‌ای(رییس جمهور وقت)، داشته است ارائه می‌دهد. او می‌گوید که ایشان را در جریان مسئله قراردادم و فشارها را هم توضیح دادم. نظر ایشان این بود که به‌صرف حضور یک بازیگر در فیلم نباید جلوی اکران آن گرفته شود و اگر فیلم اشکالی ازنظر محتوایی ندارد می‌تواند اکران داشته باشد.  

مهدی کلهر، که در آن مقطع مسوول امور سینمایی کشور بود، سال‌ها بعد در گفت‌وگویی با ماهنامه سینما رسانه گفت:

” روزی که ما جلوی فیلم برزخی‌ها را گرفتیم، وزیر وقت که آقای معادیخواه بود رفت پیش حضرت آقا که آن زمان رئیس‌جمهور بودند. با من تماس گرفت و گفت: آقای خامنه‌ای می‌گویند به دلیل بازی کردن فردین نباید جلوی فیلم گرفته شود. اگر فیلم اشکالی دارد؛ اشکالش را برطرف کنید و فیلم را نشان بدهید. بازی کردن فردین اشکالی ندارد!

کلهر می‌گوید: در حالی که رئیس‌جمهور که حضرت آقا بودند، صراحتاً به من گفتند بازی کردن فردین در یک فیلم نمی‌تواند عیب فیلم باشد. به مهندس موسوی گفتم حالا که مدت‌ها در سینماها بوده است، چرا باید مجوز پخشش لغو شود؟ کشاکش ۲۵ روزه‌ای بین من و مهندس موسوی بود و سرانجام گفت استعفا بده. من گفتم استعفا نمی‌دهم، اگر لازم است مرا کنار بگذارید. البته می‌دانستم پشت این تلاش که برزخی‌ها نباید باشد، مخملباف و تیمش بودند.

به هر صورت برزخی‌ها اکران شد، البته فقط در تهران. با شروع اکران فروش فیلم بسیار جلب توجه کرد. در همین زمان بود که نخستین نقد منتشره علیه «برزخی‌ها» را روزنامه کیهان در تاریخ ۹ خرداد ۱۳۶۱ تحت عنوان «دوزخ ابتذال در برزخی‌ها» نوشت. دومین نقد معترضانه را روزنامه جمهوری اسلامی(تحت مسوولیت مسیح مهاجری) با تیتر «برزخی‌ها متن نامطلوب وقاحت» به چاپ رساند که نویسنده بی‌نام در آن از «ذکر مصیبت» نوشت و این‌که «بیایید گریه کنیم در سوگ هنر اسلامی!». افزایش فشارها به وزارت ارشاد موجب کناره‌گیری معادی خواه از این سمت شد و میرحسین موسوی شخصاً اداره وزارتخانه را به عهده گرفت. ازجمله نخستین تصمیمات موسوی نیز توقف اکران برزخی‌ها بود.

افشاگری بهروز وثوقی از سانسورچی‌های دهه شصت +عکس

در کتاب قلمرو گفتار  به روایت رضا درستکار منتقد سینما می‌خوانیم:

آغاز به کار سینما در روزهای اول انقلاب، تنها به ممنوع از فعالیت کردن فیلمسازان و سینماگران قبل از انقلاب و چهره های مشهور سینمای فارسی و ستاره های آن سینما (مانند ناصر ملک مطیعی، محمدعلی فردین، ایرج قادری، رضا بیک ایمانوردی، منوچهر وثوق و تقریباً تمامی هنرپیشگان زن) محدود نمی شد؛ سینماگران اشتهار یافته‌ “موج نو” نیز در سال های اول دهه ۱۳۶۰ مورد غضب قرار گرفتند و فعالیت هایشان به اما و اگر افتاد!

بیشتر بخوانید:

وزیر ارتجاع دهه شصت چگونه سمبل آزادی شد؟ +عکس

افشاگری بهروز وثوقی از سانسورچی‌های دهه شصت +عکس

امیر نادری، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی، علی حاتمی و ناصر تقوایی که هنوز می‌خواستند در سینمای پس از انقلاب فیلم بسازند هم، در تنگنای نگاه مدیران گرفتار آمدند و افتاد مشکل ها. فریدون گله و بهمن فرمان آرا هم که اصلا در ایران نبودند؛ دیگر سینماگران هم با سردرگمی (خوف و رجاء) مسیر را رصد می کردند. این که سیاست های محدود کننده، درصدد زمینه سازی ورود چهره‌های جدیدی به سینما بودند، یک نکته قابل بحث بود، اما مانع‌ تراشی ها، این طیف را به کل حاشیه نشین کرد؛ مثلا همان طور که گفته شد فیلم‌های خط قرمز (مسعود کیمیایی)، مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی)، حاجی واشنگتن (علی حاتمی) و مدرسه ای که می رفتیم (داریوش مهرجویی) با مشکلاتی اساسی روبرو شده، و همه این فیلمسازان از ساختن فیلم جنگی منع شدند.



منبع خبر

افشاگری بهروز وثوقی از سانسورچی‌های دهه شصت +عکس بیشتر بخوانید »