میشداغ

انهدام بیش از چهار لشکر صدام در عملیات فتح‌المبین


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، با خاتمه یافتن عملیات طریق‌القدس، تلاش برای اجرای عملیات بعدی و جلوگیری از قدرت تصمیم‌گیری، تجدید سازمان و تقویت روحیه دشمن آغاز شد. در این زمان که نیرو‌های انقلابی وفادار به حضرت امام خمینی (ره) ابتکار عمل در جنگ و پشت جبهه را در دست داشتند، دو منطقه «غرب دزفول» و «منطقه عمومی خرمشهر (غرب کارون)» نظر فرماندهان نظامی را به خود جلب کرد که الزاماً می‌بایست یکی از آنها برای اجرای عملیات انتخاب می‌شد.

انهدام بیش از چهار لشکر صدام در عملیات فتح‌المبین

پس از مدت‌ها بحث و بررسی، فرماندهان نیروی زمینی ارتش، منطقه خرمشهر؛ و فرماندهان سپاه پاسداران منطقه غرب دزفول را برای انجام عملیات بزرگ آینده پیشنهاد کردند که سرانجام منطقه پیشنهادی سپاه به دلایلی همچون تناسب یگان‌های خودی با وسعت این منطقه، تناسب شرایط طبیعی این منطقه با نیروی رزم قوای پیاده و … جهت انجام عملیات فتح‌المبین برگزیده شد.

اهداف عملیات

آزادسازی بخش وسیعی از مناطق اشغال شده، همچون سایت ۴ و ۵، رادار و ده‌ها روستای منطقه؛ انهدام دو لشکر عراق (۱۰ زرهی و ۱ مکانیزه)؛ دست‌یابی به خطوط پدافندی مناسب و استفاده از حداقل نیرو‌های خودی در آن خطوط؛ خارج کردن شهر‌های شوش، اندیمشک و دزفول از تیررس آتش توپخانه دشمن؛ دور کردن آتش موثر دشمن از جاده اهواز – اندیمشک.

موقعیت منطقه

منطقه عمومی فتح المبین در غرب رودخانه کرخه واقع شده هست که از شمال به ارتفاعات صعب‌العبور تی‌شکن، دالپری، چاه نفت و تپه سپتون؛ از جنوب به ارتفاعات میشداغ، تپه‌های رملی و چزابه (شیب) و از شرق به مرز بین‌المللی (در شمال و جنوب فکه) منتهی می‌شود.

منطقه مزبور با ۲۵۰۰ کیلومتر مربع وسعت، از نظر جغرافیایی ناهموار هست و علاوه بر ارتفاعات یاد شده، دارای تپه‌های ماهور بسیار و گاهی غیرقابل عبور هست. این بلندی‌ها به دلیل پستی زمین در شرق کرخه، روی شهر‌های شوش، هفت تپه و جاده اهواز – اندیمشک کاملاً مشرف هستند. ارتفاعات ابوصلیبی خات با ۲۰۲ و ۱۸۹ متر، کوه‌های برغازه، رقابیه، تی‌شکن، کمرسرخ، تنگه ابوغریب و رقابیه، مراکز رادار، سایت ۴ و ۵، پادگان عین خوش و نقاط حساسی همچون دوسلک و سه‌راهی قهوه‌خانه از عوارض مهم منطقه عملیاتی فتح‌المبین هستند.

جاده‌های آسفالته دزفول به دهلران، عین خوش به چم سری، جاده تنگه ابوغریب، جاده امام زاده عباس به چاه نفت و پل‌های احداث شده روی رودخانه‌های چیخواب و دویریج نیز از مهمترین راه‌های مواصلاتی منطقه محسوب می‌شوند.

استعداد دشمن

مسئولیت پدافند از منطقه غرب دزفول بر عهده دو لشکر ۱۰ زرهی و ۱ مکانیزه ارتش عراق بوده و به تناسب میزان هوشیاری دشمن و آگاهی از عملیات نیرو‌های ایران، بر استعداد آنها افزوده می‌شد. در مجموع، تمامی یگان‌هایی که قبل از شروع عملیات، در منطقه مستقر بودند و نیز تمامی یگان‌هایی که حین عملیات وارد منطقه شدند، عبارت بودند از:

لشکر ۱۰ زرهی، شامل: تیپ‌های ۱۷، ۴۲، ۵۱ و ۶۰ زرهی، تیپ ۲۴ مکانیزه، تیپ‌های ۵۵، ۹۹، ۴۲۳ و ۵۰۵ پیاده.

لشکر ۱ مکانیزه، شامل: تیپ‌های ۳۴ و ۵۱ زرهی، تیپ‌های ۱ و ۲۷ مکانیزه، تیپ‌های ۹۳، ۹۶، ۱۰۹ و ۴۲۶ پیاده.

لشکر ۳ زرهی، شامل: تیپ‌های ۶ و ۱۲ زرهی، تیپ ۸ مکانیزه.

لشکر ۶ زرهی، شامل: تیپ ۲۵ مکانیزه.

لشکر ۹ زرهی، شامل: تیپ ۱۴ مکانیزه و تیپ‌های ۳۵ و ۴۳ زرهی.

لشکر ۷ پیاده، شامل: تیپ‌های ۱۹ و ۳۸ پیاده.

یگان‌های با ماموریت‌های ویژه، شامل: تیپ‌های ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۹، ۶۰۳، ۶۰۴، ۶۰۵.

تیپ‌های مستقل شامل: تیپ مکانیزه گارد جمهوری، تیپ ۱۰ زرهی، تیپ‌های ۹۱ و ۹۲ پیاده و تیپ ۵ گاردمرزی؛

۹ گروهان کماندو

۱۲ گردان توپخانه شامل: چهار گردان از لشکر ۱۰، چهار گردان از لشکر ۱، سه گردان از لشکر ۳ و گردان ۲۱۷.

سازمان رزم خودی

قرارگاه مرکزی کربلا با فرماندهی مشترک نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران، هدایت کلی عملیات را بر عهده داشت که چهار قرارگاه فرعی تحت امر آن بود:

الف – قرارگاه قدس

نیرو‌های ارتش: تیپ ۸۴ پیاده خرم آباد با سه گردان، تیپ ۲ زرهی لشکر ۹۲ زرهی اهواز با سه گردان.

نیرو‌های سپاه: تیپ ۴۱ ثارالله (ع) با شش گردان، تیپ ۱۴ امام حسین (ع) با نه گردان، عناصری از سپاه ایلام.

ب – قرارگاه نصر

نیرو‌های ارتش: تیپ‌های ۱، ۲ و ۳ لشکر ۲۱ پیاده حمزه با ده گردان، تیپ ۵۸ ذوالفقار با چهار گردان.

نیرو‌های سپاه: تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) با نه گردان، تیپ ۷ ولی‌عصر (عج) با نه گردان.

ج – قرارگاه فجر

نیرو‌های ارتش: لشکر ۷۷ پیاده خراسان با سه تیپ.

نیرو‌های سپاه: تیپ ۳۳ المهدی (عج) با شش گردان، تیپ ۴۶ فجر با پنج گردان، تیپ ۱۷ علی‌ابن‌ابیطالب (ع) با شش گردان، تیپ امام سجاد (ع) با یازده گردان.

د- قرارگاه فتح

نیرو‌های ارتش: تیپ ۱ لشکر ۹۲ زرهی، تیپ ۵۵ هوابرد، تیپ ۳۷ زرهی شیراز.

نیرو‌های سپاه: تیپ ۲۵ کربلا و تیپ ۸ نجف با هشت گردان.

در مجموع، حدود ۱۰۰ گردان از سپاه و ۳۵ گردان از ارتش در عملیات شرکت کردند. همچنین، واحد‌هایی از توپخانه، هوانیروز و نیروی هوایی ارتش، مهندسی جهاد سازندگی و مهندسی سپاه و ارتش، پشتیبانی عملیات را بر عهده داشتند.

کد ویدیو

طرح مانور

منطقه مورد نظر برای عملیات به چهار محور تقسیم شد که در هریک از آنها می‌بایست یک قرارگاه عملیاتی وارد عمل می‌شد:

الف – محور تی شکن و چاه نفت

قرارگاه قدس در این محور ماموریت داشت تا از جناح لشکر ۱۰ عراق وارد عمل شده و ارتفاعات کمرسرخ و ۲۰۲، امام زاده عباس، شهر و پادگان و ارتفاعات عین خوش و در نهایت منطقه ابوغریب را به تصرف خود درآورد. این قرارگاه در صورت موفقیت می‌توانست عقبه لشکر ۱۰ را ببندد و به همین دلیل نتیجه عملیات آن، بسیار اساسی و سرنوشت ساز بود.

ب – محور غرب پل نادری

در ا ین محور قرارگاه نصر موظف بود اهدافی همچون شاوریه، بلتا، جوفینه، علی گره زد، تپه چشمه، شهدا و کوت کاپون را تصرف و تامین کند که به دلیل نوع درگیری این قرارگاه (تک جبهه‌ای)، پیش‌بینی نتایج عملیات در این محور سخت و دشوار بود.

ج – محور غرب شوش

دشمن در منطقه غرب شوش، به دلیل وجود اهداف مهمی همچون سایت ۴ و ۵ و رادار از مستحکم‌ترین مواضع و خطوط دفاعی برخوردار بود. قرارگاه فجر مأموریت داشت ضمن تصرف این اهداف، روی ارتفاعات “ابوصلیبی‌خات” مستقر شود.

د – محور رقابیه

تصرف تنگه رقابیه و منطقه دوسلک، وظیفه قرارگاه فتح بود که در نتیجه آن، عقبه لشکر ۱ عراق بسته می‌شد. در صورت موفقیت نیرو‌های این قرارگاه و الحاق آنها با نیرو‌های قرارگاه قدس، خط نهایی عملیات تامین می‌شد.

انهدام بیش از چهار لشکر صدام در عملیات فتح‌المبین

شرح عملیات

ساعت ۰۰:۳۰ بامداد ۲/فروردین/۱۳۶۱، عملیات فتح‌المبین با رمز مبارک «یازهرا (س)» آغاز شد. 

حوادث و رویداد‌های عملیات در محور‌ها و مراحل مختلف آن به شرح ذیل هست:

مرحله اول عملیات (۲/فروردین/۱۳۶۱): در محور قرارگاه قدس؛ تیپ ۱۴ امام حسین (ع) در جناح راست موفق شد با حرکت احاطه‌ای از شمال غربی و غرب رودخانه چیخواب ضمن تصرف منطقه عین خوش، عقبه دشمن در این محور را مسدود کند. تیپ ۴۱ ثارالله و تیپ ۸۴ خرم‌آباد نیز در جناح چپ این قرارگاه از شمال دشت عباس به طرف امام‌زاده عباس و تپه ۲۰۲ پیشروی کرده و مواضع دشمن را به تصرف خود درآوردند، لیکن این مواضع در جریان پاتک‌های شدید دشمن مجدداً به دست نیرو‌های عراقی افتاد.

در محور قرارگاه نصر؛ یگان‌های عمل کننده ساعت ۰۱:۳۰ بامداد با دشمن درگیر شدند. در حالی که واحد‌های ارتش عراق در این محور به شدت مقاومت می‌کردند، یک گردان از تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) که ماموریت تصرف «علی گره زد» و خاموش کردن آتش توپخانه مستقر در آن را بر عهده داشت، تا اعماق خطوط دشمن نفوذ کرده و قرارگاه توپخانه دشمن را به تصرف درآورد. در نتیجه، یگان‌های دیگر این قرارگاه موفق شدند مواضع اصلی پدافندی دشمن در شمال محور پل نادری، سرخه فلیه، سرخه صالح و تپه چشمه، کوت کاپون، سه راهی قهوه‌خانه و تپه شاوریه را به تصرف درآورند.

در محور قرارگاه فجر؛ به دلیل مستحکم بودن خطوط پدافندی، حجم انبوه آتش و هوشیاری دشمن نسبت به جهت تک و نیز انسداد اکثر راه‌کار‌های پیش‌بینی شده خودی، نیرو‌های این قرارگاه با روشن شدن هوا به موقعیت اولیه خود بازگشتند.

در محور قرارگاه فتح؛ ماموریت این قرارگاه در آغاز عملیات، تنها به اعزام گروه‌های “آرپی‌جی‌زن” برای شکار این تانک‌ها محدود شد. برهمین اساس گروه‌های مورد نظر اعزام شدند، لیکن تنها توانستند حدود ۲۰ تانک و نفربر دشمن را منهدم کنند.

مرحله دوم عملیات (۴/فروردین/۱۳۶۱): در این مرحله، ماموریت اصلی به عهده قرارگاه فتح بود تا با تصرف تنگه رقابیه، عقبه لشکر ۱ دشمن را تهدید کند و ضمن تهدید عقبه نیرو‌های عراقی در منطقه قرارگاه فجر، موجب کاهش فشار دشمن به قرارگاه قدس شود.

قرارگاه‌های نصر و قدس نیز در این مرحله ماموریت داشتند تا با ترسیم خطوط پدافندی خود، در مقابل پاتک‌های دشمن مقاومت کنند.

همچنین، قرارگاه فجر همچون مرحله اول عملیات ماموریت داشت تا به منظور جلب توجه دشمن، به انجام عملیات ایذایی بپردازد و ذهن فرماندهان عراقی را از محور اصلی عملیات منحرف کند.

قرارگاه فتح از دو محور عملیات خود را آغاز کرد. یک تیپ پیاده به همراه یک گردان زرهی با هدف تصرف ارتفاعات رقابیه، از حاشیه تنگه رقابیه و آب گرفتگی وارد عمل شدند و دو تیپ نیز محور اصلی حرکت خود را تنگه ذلیجان – به منظور دور زدن دشمن – قرار دادند و در نتیجه موفق شدند تنگه رقابیه، ارتفاعات رقابیه و میشداغ به همراه تعداد زیادی تجهیزات سنگین دشمن را به تصرف درآورند. در پی این حرکت، نیرو‌های عراقی از فشار خود در محور عین خوش کاسته و پاتک‌های سنگین را متوجه منطقه رقابیه کردند و به رغم این که خطوط پدافندی نیرو‌های خودی در داخل تنگه تا آستانه سقوط پیش رفت، لیکن مقاومت رزمندگان باعث حفظ و تامین اهداف این مرحله شد.

مرحله سوم عملیات (۷/فروردین/۱۳۶۱): فرماندهان سپاه و ارتش پس از کسب نتایج موفقیت آمیز در مرحله دوم عملیات، به این نتیجه رسیدند که نیرو‌های دشمن به دلیل از هم پاشیدگی سازمان و گسستگی در سیستم فرماندهی خود، احتمالاً از منطقه عملیاتی فرار خواهند کرد؛ لذا تصمیم گرفته شد هرچه سریع‌تر با انجام عملیات دیگری، قوای دشمن منهدم و خطوط پدافندی قوای خودی تصحیح و تقویت شود.

بر همین اساس، پس از طراحی مانور این مرحله از عملیات، نیرو‌های خودی در بامداد روز هفتم حمله خود را آغاز کردند و همان گونه که پیش‌بینی می‌شد، دشمن برای مصون ماندن از انهدام و اسارت نیروهایش، بسیاری از مواضع خود را به ناچار ترک کرده و به منتهی الیه خطوط پدافندی خود در منطقه (چنانه، دوسلک و غرب ارتفاعات تینه) عقب‌نشینی کرد.

مرحله چهارم عملیات (۸/فروردین/۱۳۶۱): قرارگاه نصر منطقه تصرف شده در شرق ارتفاعات تینه را پاک‌سازی کرد و پس از آن به کمک قرارگاه قدس شتافت. قرارگاه قدس که در روز گذشته ارتفاعات ۲۰۲ تنگه ابوغریب را به تصرف درآورده بود، می‌کوشید از فرار نیرو‌های در حال عقب‌نشینی عراق جلوگیری کند. قرارگاه فجر نیز مسئولیت پاک‌سازی منطقه متصرفه خود را بر عهده داشت.

همچنین، نیرو‌های قرارگاه فتح ضمن عبور از تنگه ذلیجان به سمت برغازه و دوسلک، موفق شدند این دو منطقه را به تصرف درآورده و با نیرو‌های قرارگاه نصر الحاق کرده و سپس به سمت مرز‌های بین‌المللی پیش‌روی کنند.

در مجموع، طی این مرحله از عملیات، ارتفاعات تینه، دوسلک و برغازه به تصرف کامل درآمدند و دشمن به غرب رودخانه دویریج و تپه ۱۸۲ عقب رانده شد.

گفتنی هست که نیرو‌های خودی در تلاش اصلی خود در این مرحله که دست‌یابی به عقبه‌های دشمن و جلوگیری از فرار نیرو‌های عراق بود، موفق نبودند و دشمن توانست بسیاری از نیرو‌ها و تجهیزات خود را از منطقه عملیاتی خارج کند.

نتایج عملیات

آزادسازی ۲۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی؛ شامل ده‌ها بخش و روستا، سایت ۴ و ۵ رادار، جاده مهم دزفول – دهلران و ….
نزدیک شدن نیرو‌های خودی به مرز در منطقه غرب شوش و دزفول.
خارج شدن شهر‌های دزفول، اندیمشک و شوش و مراکز مهمی همچون پایگاه هوایی دزفول از تیررس توپخانه دشمن.
انهدام بیش از چهار لشکر، ۳۶۱ دستگاه تانک و نفربر، ۱۸ فروند هواپیما، ۳۰۰ دستگاه خودرو، ۵۰ قبضه توپ و ۳۰ دستگاه مهندسی ارتش عراق. 
به غنیمت درآمدن ۳۲۰ دستگاه تانک و نفربر، ۵۰۰ دستگاه خودرو، ۱۶۵ قبضه توپ، ۵۰ دستگاه مهندسی و مقادیر زیادی سلاح و تجهیزات انفرادی.
به اسارت درآمدن بیش ۱۵ هزار تن از نیرو‌های دشمن.
کشته و مجروح شدن حدود ۴ هزار تن از نیرو‌های دشمن.

انتهای پیام/ ۱۱۲

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

انهدام بیش از چهار لشکر صدام در عملیات فتح‌المبین بیشتر بخوانید »

نوروز. ۴/ خاطره مداح اهل بیت (ع) از نحوه شهادت «درفشان»

برآورده شدن آرزوی شاعرانه شهید «سعید درفشان» در عملیات بیت‌المقدس


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در پی پاکسازی و تأمین منطقه عملیاتی طریق‌القدس، تنها دو منطقه «غرب رودخانه کرخه» و «غرب رودخانه کارون و خرمشهر» در اشغال متجاوزان باقی مانده بود. برای انتخاب منطقه عملیات بعدی و نکات مثبت و منفی هر منطقه، بحث‌های فراوانی شد و سرانجام منطقه غرب رودخانه کرخه برای عملیات انتخاب شد.

منطقه عمومی عملیات فتح‌المبین در غرب رودخانه کرخه قرار داشت که از شمال به ارتفاعات بلند و صعب‌العبور «تیشه‌کن»، «دالپری»، «چاه نفت و تپه سیپتون» از جنوب به ارتفاعات بلند «میشداغ» تپه‌های رملی و چذابه (شیب) از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بین‌المللی در شمال و جنوب فکه محدود می‌شد.

جاده‌های آسفالته دزفول به دهلران، عین‌خوش به چم‌سری، امامزاده عباس به چاه نفت، جاده تنگه ابوغریب و پل‌های احداث شده روی رودخانه‌های «چیخواب» و «دویرج» از مهم‌ترین راه‌های مواصلاتی منطقه هستند.

موقعیت منطقه و عوارض حساس آن، به دشمن آرایش خاصی را تحمیل کرده بود که آگاهی نیرو‌های خودی از آن، زمینه وارد ساختن ضربات سهمگین را بر دشمن فراهم کرد.

عملیات فتح‌المبین از نظر نظامی می‌توانست چنین اهدافی را تأمین کند:

۱. انهدام نیرو‌های دشمن برای کاهش توان نظامی او

۲. دستیابی به خطوط پدافندی مطمئن برای برداشت نیرو (آزاد شدن نیرو‌های خودی از خطوط پدافندی و کسب آمادگی برای عملیات بعدی)

۳. خارج کردن شوش، اندیمشک، دزفول و پایگاه چهارم شکاری از برد توپخانه دشمن

۴. خارج کردن جاده اندیمشک _ اهواز از برد آتش مؤثر دشمن

۵. آزادسازی مناطق مهمی، چون سایت و رادار، جاده مهم اندیمشک _ دهلران و…

۶. تصرف جاده‌های نفتی منطقه ابوغریب

این عملیات ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوم فروردین ۱۳۶۱ با رمز مقدس «یا زهرا (س)» با چهار قرارگاه مشترک فتح، فجر، نصر و قدس آغاز و در سه مرحله انجام شد. پس از هشت روز درگیری، نیرو‌های خودی با تأمین تمام اهداف مورد نظر و استقرار بر روی ارتفاعات تینه، برقازه، رقابیه و میشداغ دشمن را تا رودخانه دویرج و تیه‌های ۱۸۲ در جنوب برقازه عقب راندند.

در این عملیات ۲۵ هزار تن از نیرو‌های دشمن کشته و زخمی و ۱۷ هزار تن دیگر اسیر شدند. همچنین ۳۲۰ دستگاه تانک و نفربر، ۵۰۰ دستگاه خودرو و ۱۶۵ قبضه توپ به غنیمت نیرو‌های خودی درآمدند و نزدیک به ۳۵۰ دستگاه تانک و نفربر دشمن منهدم شده و ۱۸ فروند هواپیمای دشمن هم سرنگون شدند.

نوشته زیر بخشی از خاطرات علی مسرتی یکی از بچه‌های مسجد جزایری اهواز و همرزمان او از عملیات فتح‌المبین از کتاب «دِین» خاطرات بچه‌های مسجد جزایری اهواز به کوشش «علی مسرتی» است که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است.

متن زیر روایت «صادق آهنگران» مداح اهل بیت (ع) از نحوه شهادت شهید «سعید درفشان» است:

«…شب عملیات فتح‌المبین رو به روی سنگر فرماندهی با یکی از دوستانم به نام «سعید درفشان» صحبت می‌کردم. سعید یک فشنگ در دستش بود و موقع حرف زدن با آن بازی می‎کرد. داشتیم در مورد رفقایی که شهید شدند صحبت می‌کردیم. سعید ناگهان ساکت شد و رو به من کرد و گفت: «اگر این فشنگ به موضع سجده، به پیشانی آدم برخورد کند، این سعادت خیلی به آدم مزه می‌دهد.»

صبح فردا به من خبر دادند که سعید شهید شده است. به سردخانه شوش رفتم. پیکر سعید روی تخت بود. دیدم تنها یک زخم دارد؛ آن هم وسط پیشانی‌اش. شب آرزو کرد و صبح به وصال رسید…»

منابع

۱. کتاب جنگ؛ بازیابی ثبات/ محمد درودیان

۲. کتاب دِین، خاطرات بچه‌های مسجد جزایری اهواز/ علی مسرتی

انتهای پیام/ ۱۱۸

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برآورده شدن آرزوی شاعرانه شهید «سعید درفشان» در عملیات بیت‌المقدس بیشتر بخوانید »

نوروز. ۳/ حکایت گروهی از بعثیان عراقی که تسلیم ایرانیان شدند// ناقص/

ماجرای نظامیان بعثی که خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام کردند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در پی پاکسازی و تأمین منطقه عملیاتی طریق‌القدس، تنها دو منطقه «غرب رودخانه کرخه» و «غرب رودخانه کارون و خرمشهر» در اشغال متجاوزان باقی مانده بود. برای انتخاب منطقه عملیات بعدی و نکات مثبت و منفی هر منطقه، بحث‌های فراوانی شد و سرانجام منطقه غرب رودخانه کرخه برای عملیات انتخاب شد.

منطقه عمومی عملیات فتح‌المبین در غرب رودخانه کرخه قرار داشت که از شمال به ارتفاعات بلند و صعب‌العبور «تیشه‌کن»، «دالپری»، «چاه نفت و تپه سیپتون» از جنوب به ارتفاعات بلند «میشداغ» تپه‌های رملی و چزابه (شیب) از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بین‌المللی در شمال و جنوب فکه محدود می‌شد.

جاده‌های آسفالته دزفول به دهلران، عین‌خوش به چم‌سری، امامزاده عباس به چاه نفت، جاده تنگه ابوغریب و پل‌های احداث شده روی رودخانه‌های «چیخواب» و «دویرج» از مهم‌ترین راه‌های مواصلاتی منطقه هستند.

موقعیت منطقه و عوارض حساس آن، به دشمن آرایش خاصی را تحمیل کرده بود که آگاهی نیرو‌های خودی از آن، زمینه وارد ساختن ضربات سهمگین را بر دشمن فراهم کرد.

عملیات فتح‌المبین از نظر نظامی می‌توانست چنین اهدافی را تأمین کند:

۱. انهدام نیرو‌های دشمن برای کاهش توان نظامی او

۲. دستیابی به خطوط پدافندی مطمئن برای برداشت نیرو (آزاد شدن نیرو‌های خودی از خطوط پدافندی و کسب آمادگی برای عملیات بعدی)

۳. خارج کردن شوش، اندیمشک، دزفول و پایگاه چهارم شکاری از برد توپخانه دشمن

۴. خارج کردن جاده اندیمشک _ اهواز از برد آتش مؤثر دشمن

۵. آزادسازی مناطق مهمی، چون سایت و رادار، جاده مهم اندیمشک _ دهلران و…

۶. تصرف جاده‌های نفتی منطقه ابوغریب

عملیات ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوم فروردین ۱۳۶۱ با رمز مقدس «یا زهرا (س)» با چهار قرارگاه مشترک فتح، فجر، نصر و قدس آغاز شد. این عملیات در سه مرحله انجام شد. پس از هشت روز درگیری، نیرو‌های خودی با تأمین تمام اهداف مورد نظر و استقرار بر روی ارتفاعات تینه، برقازه، رقابیه و میشداغ دشمن را تا رودخانه دویرج و تپه‌های ۱۸۲ در جنوب برقازه عقب راندند.

در این عملیات ۲۵ هزار تن از نیرو‌های دشمن کشته و زخمی شدند و ۱۷ هزار تن دیگر اسیر شدند. همچنین ۳۲۰ دستگاه تانک و نفربر، ۵۰۰ دستگاه خودرو و ۱۶۵ قبضه توپ به غنیمت نیرو‌های خودی درآمدند و نزدیک به ۳۵۰ دستگاه تانک و نفربر دشمن منهدم شدند. در این عملیات ۱۸ فروند هواپیمای دشمن هم سرنگون شد.

نوشته زیر بخشی از خاطرات علی مسرتی یکی از بچه‌های مسجد جزایری اهواز و همرزمان او از عملیات فتح‌المبین از کتاب «دِین» خاطرات بچه‌های مسجد جزایری اهواز به کوشش علی مسرتی است که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرد.

متن زیر خاطره برادر سوداگر از تسلیم شدن گروهی از نیرو‌های رژیم بعث عراق در عملیات فتح‌المبین است.

«…. برادر سوداگر نقل می‌کند:

زمانی که گروه «چهل شاهد» (گروهی که متشکل از ۴۰ بسیجی عکاس و فیلم‎بردار اهل اهواز که لحظات غم و شادی دفاع مقدس را ثبت تصویری می‌کردند.) تشکیل شد، اوایل دو گروه ۲۰ نفره شدیم که مسئولیت یکی از این گروه‌ها را من به عهده داشتم و «رضا عباباف» و «محمدعلی کمری» از اعضای گروه ما بودند.

در عملیات فتح‌المبین ۱۰ نفر در قالب پنج گروه دو نفره فیلم‌برداری با یک خودرو وانت لندکروز به لشکر محمد رسول‌الله (ص) رفتیم. آن چهار گروه را در گردان‌های مختلف پیاده کردیم و من به همراه «سعید جولایی» با وانت به گردان عمار رفتم.

یک پیرمرد بسیجی پرانرژی به عنوان راننده و راهنما از گردان با ما آمد و به طرف خط مقدم یعنی رادار ۴ و ۵ حرکت کردیم. ایام نوروز بود بود و زمین‌های تپه‌ای آن منطقه بسیار سرسبز و خرم شده بود.

داشتیم از لابه‌لای تپه‌ها به جلو می‌رفتیم که وارد یک دشت باز شدیم و با یک لشکر از تانک و نفربر‌های دشمن که در آن مستقر شده بود، مواجه شدیم.

من و «سعید جولایی» از این مواجهه ناگهانی جا خوردیم و سست و شدیم، اما آن پیرمرد اصلاً توجه نداشت و با سرعت جلو می‌رفت و با صدای بلند می‌گفت: «ای لشکر صاحب‌‎زمان (عج)، آماده باش آماده باش» چند نفر از نیرو‌های خودی پیاده در حال رفتن بودند که به آن‌ها هم می‌گفت: بپرید بالا.

یک نفربر عراقی به طرف مسیر راه ما آمد و جلوی ما را سد کرد. من آهسته به هم‌گروه خود گفتم: «سعید، تمام شد، اسیر شدیم.» متوقف شدیم.

یک افسر بلندپایه عراقی از نفربر پیاده شد و به طرف ما آمد. من درب را باز کردم که پیاده شویم که آن افسر من را هل داد و کنارم نشست. من متعجب بودم که منظور او از این کار چیست که از جیب خود یک قرآن کوچک بیرون آورد و گفت: «أنا مسلم»

تازه متوجه شدیم که او و نیروهایش قصد تسلیم شدن دارند. من با مختصر عربی که می‌دانستم، به او گفتم: «لاتخف، أنت فی امان‌الاسلام»

به او فهماندیم که با لشکرش پشت سر ما بیاید. ما به سرعت به طرف نیرو‌های خودمان راه افتادیم و آن‌ها هم به شکل منظم و ستونی به دنبال ما آمدند. از چند تپه که گذشتیم به نیرو‌های خودمان رسیدیم.

حسن باقری آنجا ایستاده بود. من پیاده شدم و موضوع را برای او توضیح دادم و او به نیرو‌هایی که همراهش بودند دستوراتی داد. لحظاتی بعد آن لشکر با تمام نفربر‌ها و تجهیزاتشان رسیدند و تسلیم شدند…»

منابع

۱. کتاب جنگ؛ بازیابی ثبات/ محمد درودیان

۲. کتاب دِین، خاطرات بچه‌های مسجد جزایری اهواز/ علی مسرتی

انتهای پیام/ ۱۱۸

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماجرای نظامیان بعثی که خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام کردند بیشتر بخوانید »