ناامنی

لزوم بازمعماری در ساختار امنیت سایبری زیرساختی

لزوم بازمعماری در ساختار امنیت سایبری زیرساختی/ ویژگی‌های جنگ سایبری مردم‌محور


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرتیپ «غلامرضا جلالی» رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور در سومین کنفرانس ملی پدافند سایبری که در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مراغه برگزار شد، با بیان اینکه پدافند غیرعامل از جمله مباحثی است که مقام معظم رهبری همواره به مسئولان در مورد اهمیت توجه به آن تاکید داشته‌اند، اظهار داشت: برای درک درست از جنگ سایبری، باید ابتدا درک درستی از تهدیدات این حوزه داشته باشیم. نخستین نکته‌ای که باید به آن توجه داشت، این است که فناوری سایبری تقریباً در تمام حوزه‌های مختلف، توسعه یافته است.

وی ادامه داد: در کنار تمام مزایا از جمله ایجاد یک فضای اشتراکی برای مسائل علمی، باید به این نکته توجه داشت که این فضا به بستری برای قرار گرفتن تهدیدات در ذات فناوری تبدیل شده است. از جمله می‌توان به ابزارهای کنترل و ایمپلنت‌ها در درون سخت‌افزارها، نرم‌افزار و میان‌افزارها اشاره کرد که از قابلیت فعال‌سازی و کنترل از راه دور و ایجاد تهدیدات برخوردار است.

رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور با اشاره به اینکه نمونه بارز این تهدیدات را در ترور شهید دکتر فخری‌زاده شاهد بودیم، گفت: این عملیات نماد ترور در فضای سایبری است که در آن از ظرفیت‌های سایبری، الکترونیکی، الکترومغناطیسی و ماهواره‌ای استفاده شد.

وی با بیان اینکه به تعبیری می‌توان جنگ در فضای سایبر را به جنگ در بعد پنجم جنگ دانست، افزود: در طول یکی دو سال گذشته، شاهد تحولات جدی در حوزه جنگ سایبری هستیم. به تعبیری شاهد بلوغ فناوری‌های جنگی در حوزه سایبری هستیم که از یک سری ویژگی‌ها برخوردار است.

سردار جلالی توضیح داد: نخست آنکه این تهدیدات مردم‌محور هستند؛ هدف این تهدیدات، این است که قطع خدمت در یک زیرساخت به قطع خدمت به مردم منتهی شود و آن‌ها را هدف قرار دهد. در درجه بعدی این تهدیدات مبتنی بر نفوذ درونی و جمع‌آوری پنهان اطلاعات است؛ همچنین این تهدیدات بیشتر بر زیرساخت‌های صنعتی که بیشتر خدمات را به مردم ارائه می‌دهند، متمرکز هستند. ویژگی دیگر این تهدیدات که بسیار باید مورد توجه قرار گیرد، پیامدهای ناشی از اثرگذاری آن‌هاست.

وی توضیح داد: معمولاً پس از وقوع یک تهدیدات، شاهد بروز و ظهور اثرات اولیه، ثانویه و پیامدهای نهایی هستیم. به عبارتی شاهد یک سری سلسله‌بندی در پیامدهای ناشی از تهدیدات خواهیم بود. در این مورد حتماً باید پیامدشناسی و کنترل پیامدها، خاستگاه آن و… به دقت مورد توجه قرار گیرد.

سردار جلالی افزود: اتصال شبکه‌های اجتماعی به حوزه پیامدهای ناشی از تهدیدات نیز از دیگر ویژگی‌های جنگ نوین سایبری است؛ به طوری که در ادبیات نوین جنگ در جهان، شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از بسترهای نبرد شناخته می‌شود. برای مثال شبکه‌های اجتماعی خارج‌پایه می‌تواند مدیریت افکار عمومی را به سمت اهدافی که خود در نظر دارند، هدایت و از مردم یک کشور علیه منافع ملی خودشان استفاده کنند.

وی با بیان اینکه لایه‌ای دیگر از این جنگ، تلفیق تهدیدات سایبری و فیزیکی است، بیان کرد: زمانی که افکار عمومی و مردم تحت تأثیر شبکه‌های اجتماعی سازماندهی می‌شوند، در واقع شاهد اتصال بین حوزه امنیت فیریکی و امنیت سایبری هستیم. نگاهی به تهدیدات سال‌های گذشته در حوزه تهدیدات سایبری، لزوم بازمعماری در ساختار امنیت سایبری زیرساختی را حیاتی می‌نماید؛ چرا که تمرکز بر آسیب‌پذیری‌های سایبری به یکی از ابزارهای مهم جنگ‌های سایبری تبدیل شده است.

جنگ سایبری ترکیبی، جنگ سایبری زیرساختی، جنگ سایبری نظامی، جنگ سایبری شناختی مبتنی بر افکار عمومی، جنگ سایبری پولی، مالی و ارزی، جنگ سایبری مردم‌محور مبتنی بر شبکه‌های اجتماعی و جنگ سایبری-الکترونیک از جمله انواع جنگ‌های سایبری بود که رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور به آن اشاره کرد و توضیح داد: اینها مدل‌های نوین جنگ سایبری است که البته ممکن است برخی از این حوزه‌ها با یکدیگر ترکیب شوند یا با توجه به پیشرفت‌های فناوری تغییر کرده و علیه هدف مورد نظر به کار گرفته شود.

وی با بیان اینکه در حمله به سامانه مدیریت سوخت کشور، شاهد یک مدل ترکیبی از جنگ سایبری بودیم، توضیح داد: هدف حمله به زیرساخت‌ها تولید نارضایتی مردمی است.

سردار جلالی در بخش دیگری از سخنان خود به تشریح لایه‌های جنگ ترکیبی پرداخت و افزود: لایه تهدیدات از درون، لایه جنگ سایبری زیرساختی، لایه قطع خدمت، سرویس و کارکرد زیرساخت، لایه عملیات رسانه‌ای و افکار عمومی و لایه انتقال پیامدها به مردم و تولید نارضایتی تحت عنوان مدلی از لایه‌های جنگ ترکیبی شناخته می‌شود.

رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور در ادامه به تشریح ویژگی‌های جنگ سایبری مردم‌محور مبتنی بر شبکه‌های اجتماعی پرداخت و اظهار داشت: این نبرد در واقع مبتنی بر تهدیدات نرم یا تهدیدات و حملاتی است که افراد مرتبط با حوزه سایبر به‌ویژه کاربران را با تغییر و تاثیر بر اذهان، ادراک، باورها، ارزش‌ها، حافظه و سیستم تصمیم‌گیری تحت تأثیر قرار می‌دهد.

سردار جلالی همچنین با اشاره به مدل جنگ سایبر الکترونیک نیز توضیح داد: این جنگ در واقع فصل مشترک اقدامات نظامی سایبری کارکردی و عملیاتی با طیف الکترومغناطیس و جنگ الکترونیک است که آمریکایی‌ها از آن به‌عنوان ابعاد سایبر الکترونیک نام می‌برند. استفاده از ربات‌های هوشمند برای اختلال یا انهدام تجهیزات و استفاده از امواج الکترومغناطیسی برای ارسال داده روی تجهیزات هدف که به‌صورت ایزوله و فاقد ارتباط با شبکه عمومی است، از جمله ویژگی‌های این نوع جنگ محسوب می‌شود.

جنگ سایبری شناختی نیز از جمله مواردی بود که رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور به تشریح آن پرداخت و اظهار داشت: در حال حاضر چهار مرکز در دنیا به این مدل جنگ علیه کشورمان می‌پردازند. این مراکز به‌صورت روزانه با استفاده از سامانه‌ها و دسترسی‌هایی که از سوی شبکه‌های اجتماعی خارج‌پایه در اختیار آنها قرار گرفته است به تأثیرگذاری و هدایت افکار عمومی ملت ما مشغول هستند. راهبردهای براندازی و اثرگذاری بر نظام محاسبات مردم، مسئولان و رهبران از جمله راهبردهای خاص این نوع جنگ است که می‌توان به آن اشاره کرد.

وی تصریح کرد: از این کنفرانس انتظار می‌رود ضمن بررسی، تجزیه و تحلیل دقیق انواع جنگ سایبری و الگوها، استخراج استراتژی و مدل عملیاتی آنها، بتواند الگوهای عملیاتی علمی و مناسب پدافند سایبری را تدوین و ارائه کند.

به گفته سردار جلالی، امروز دیگر پدافند سایبری یک رشته یا گرایش واحد نیست، بلکه گرایش‌های بسیار متنوعی را شامل می شود که طبیعتاً نیازمند تولید الگوها، استراتژی‌ها، دستورالعمل‌ها، داده‌ها و محتواست. با توجه به ظرفیت‌های دانشگاه مراغه در زمینه دفاع سایبری، سازمان پدافند غیرعامل کشور، آمادگی دارد تعاملات سازنده‌ای را با این دانشگاه در این زمینه داشته باشد.

بنابراین گزارش، جنگ نرم، دفاع سایبری، امنیت سایبری، اصول پدافند سایبری، دیپلماسی پدافند سایبری، مقابله با حملات سایبری، پیشگیری و صیانت سایبری، نسل آینده تهدیدهای سایبری، شناسایی حمله‌های آینده سایبری، بومی‌سازی پدافند سایبری و پاسخ در قبال حمله‌های سایبری از محورهای سومین کنفرانس ملی پدافند سایبری بود.

همچنین از دیگر محورهای این رویداد علمی می‌توان به «سرمایه اجتماعی ملی و پدافند سایبری»، «سرمایه اجتماعی بین‌المللی و پدافند سایبری»، «زیست‌بوم سایبری و نقش آن در پدافند سایبری»، «نقش سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی در قلمرو پدافند سایبری»، «نقد و بررسی قوانین و مقررات داخلی در حوزه پدافند سایبری»، «نقد و بررسی قواعد و مقررات بین‌المللی در حوزه پدافند سایبری»، «اولویت‌های برخورد در قبال تهدیدهای سایبری» و سایر موضوعات مرتبط اشاره کرد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

لزوم بازمعماری در ساختار امنیت سایبری زیرساختی/ ویژگی‌های جنگ سایبری مردم‌محور بیشتر بخوانید »

دو اروپایی سازمان‌دهنده آشوب و بی‌نظمی بازداشت شدند

دو اروپایی سازمان‌دهنده آشوب و بی‌نظمی بازداشت شدند


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، اداره کل روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیه‌ای از بازداشت دو فرد اروپایی سازمان‌دهنده آشوب و بی نظمی خبر داد.

متن این اطلاعیه به شرح زیر است:

دو فرد اروپایی که با هدف سوء استفاده از مطالبات به حق برخی از صنوف و اقشار کشور و تغییر جهت مطالبات عادی به آشوب، بی‌نظمی اجتماعی و بی‌ثبات سازی جامعه وارد کشور شده بودند، توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) شناسایی و بازداشت شدند.

توطئه‌گران بیگانه که از سناریو‌های متعدد و متنوع سال‌های اخیر خویش علیه این ملک و ملّت طرفی نبسته بودند، با هدف اجرای طرحی ترکیبی از روش‌های نوین نرم و سخت، دو مأمور با تجربه‌ی خود را به ایران اعزام کرده بودند. این افراد مأموریت داشتند با توجیه، هدایت، شبکه‌سازی و مرتبط‌سازی افراد و شبکه‌های آلوده داخلی، بر مشکلات و مطالبات اقشار شریف و زحمت‌کش جامعه اشراف پیدا کرده و با منحرف سازی مطالبات و مرتبط‌سازی گروه‌های متصل به خود، جامعه را با موج سهمگینی از تخریب و شرارت و نا امنی مواجه نمایند.

دو عنصر اصلی، از اتباع یک کشور اروپایی و سازماندهی شده توسط سرویس‌های جاسوسی، از متخصصین حرفه‌ای در زمینه‌ی ایجاد شورش و بی‌ثباتی هستند که سال‌ها در چندین کشور هدف، تجربه اجرای چنین سناریو‌هایی را به مأمورین محلی خود آموزش داده بودند.

افراد موصوف بر اساس رهگیری‌های فرامرزی وزارت اطلاعات، در تور اطلاعاتی هوشمند این وزارت‌خانه قرار گرفته بودند و از لحظه‌ی ورود به ایران تا زمان بازداشت، کلیه‌ی برنامه‌ها و ملاقات‌های پنهان آنها، پوشش‌های استفاده شده و خطوط عملیاتی مخرب انتقالی به برخی کانون‌های مرتبط، منجمله به تشکل غیرقانونی موسوم به «شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان» تحت نظارت کامل امنیتی قرار گرفته و مستند شده است.

وزارت اطلاعات ضمن هشدار جدی به کانون‌های توطئه‌گر بیگانه و پایگاه‌های آلوده داخلی آن‌ها اعلام می‌نماید که در پاسداری از امنیت و آرامش مردم عزیز و سربلند ایران اسلامی و اقشار و صنوف معزز و خدمت‌گزار جامعه، کمترین چشم‌پوشی را روا نمی‌داند. ضمناً در اولین زمان ممکن، بخشی از مستندات صوتی و تصویری به استحضار ملّت شریف ایران خواهد رسید.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دو اروپایی سازمان‌دهنده آشوب و بی‌نظمی بازداشت شدند بیشتر بخوانید »

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"


سران اصلاحات در حالی از “پایان سیاست” در ایران حرف می‌زنند که به مردم نمی‌گویند در پشت این ادعا؛ مردانی با تفنگ حمایل‌کرده منتظر ایستاده‌اند تا خشونتی فراگیر را علیه ایران رقم بزنند.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

هسته سخت اصلاحات و “پروژه خشونت فراگیر “

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

محمدرضا تاجیک، از فعالان و تئوریسین‌های اصلاح‌طلب اخیرا در یادداشتی که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد با تشبیه فضای سیاسی کشور به یک خیابان پر ترافیک که قواعد عبور و مرور آن رعایت نمی‌شود! نوشته است:

در این شرایطی که بر تمامی پیکره و ساحات سیاست ‌شهر قانون وضعیت استثنا حاکم است و صاحبان قدرت (چه سواره و چه پیاده) به زیست و رفتاری فراقانونی خوگر شده‌اند و از اینکه بار دیگر با محاسبه غلط خود، غلط کنند راه، هراسی ندارند، راه کدام است و تدبیر کدام؟ شاید در نخستین گام، اصحاب تصمیم و تدبیر باید محاسبه‌پذیری خود را در گرو محاسبه نفس قرار دهند و در راه و رفتن خود تغییری ژرف حاصل کنند.

در دومین گام، باید دوباره در آزمون راهنمایی و رانندگی سیاسی (مدیریتی) شرکت کنند و قواعد و قوانین را نیک فراگیرند و بدانند احکام چراغ سبز و نارنجی و قرمز، عبور یک‌طرفه و دوطرفه، توقف و پارک، سرعت غیرمجاز، حق و حقوق عابرپیاده، سبقت، چراغ راهنما و خطر، تنظیم آینه‌ها و آب و روغن و چرخ و دنده و موتور ماشین سیاست، کدامند و جرایم آن کدام.

او در بخش پایانی یادداشت خود نیز می‌نویسد:

“در گام سوم، باید کارت رانندگی آنانی که در این آزمون نظری و عملی موفق نیستند را سوراخ و از اعتبار خارج کنند. در گام چهارم، باید فرهنگ شهروندی و قواعد عابرپیاده را بیاموزند و بدانند آن‌گاه که لاجرم پیاده‌اند و باید عرض خیابان و اتوبانی (هنگام شلوغی و خلوتی) را طی کنند، بر کدامین رفتار و قاعده باید باشند و بر کدامین محاسبه و در گام آخر، باید در کارگاهی عملی (به وسعت جامعه) و با عملِ به‌قاعده و بهنجار خود، به مردم بیاموزند (یا بهتر بگویم، بباورانند) که ادب و آداب شهر (پولیس) و شهروندی کدام است. تا چنین نگردد، اساسا از شهر (پولیس در معنای یونانی آن) خبری نیست و تا شهر نباشد، سیاست ممکن نمی‌شود.“[۱]

*دقت شود که آقای تاجیک فرض اصلی یا به عبارت بهتر؛ راهبری خود را در جمله آخر و با عبارت “سیاست ممکن نیست” بیان کرده است!

جمله‌ای که البته از خود او نیست و پیش از این سعید حجاریان بود که پس از تحریم انتخابات ۱۴۰۰ از سوی اصلاح‌طلبان؛ متفرعنانه در یک توییت نوشت: “اصلاحات صندوق محور مرد”.[۲]

لکن مردم باید بدانند که گزاره “پایان سیاست” که این افراد دائما به آن اصرار دارند به معنای یک تاریکی بی‌پایان وحشت‌آمیز آمیز است که در آن احتمال هر گونه ناامنی فراگیری وجود دارد.

چه اینکه بشر مدنی‌الطبع به سمت سیاست و جمهور رو آورد تا از خشونت و احتمال خشونت جلوگیری کند.

اما اکنون که این افراد بر پایان سیاست و ناممکن بودن آن اصرار دارند؛ مشخص است که چگونه شمشیرهای خود را زنگار زدوده‌اند تا در رخدادی که ما آنرا “فتنه اقتصادی” نامگذاری کرده‌ایم؛ به بهانه مشکلات عادی کشور؛ یک جنگ داخلی فراگیر را ایجاد کنند…

ما در مجموعه مشرق، طی چند سال اخیر و پیش از اغتشاشات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ تاکنون، طی بیش از ۷۰۰ گزارش درباره مفهوم فتنه اقتصادی برای مخاطبان خود توضیحات مفصلی را ارائه و پیش‌لرزه‌های قابل پیش‌بینی رخ داده در دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ را نیز در ارتباط با فتنه اقتصادی تفسیر کرده‌ایم.

این پدیده مادام که با هشدار و روشنگری خواص کشور مواجه نشود و تا وقتی که صورت واقعی مشکلات و مثبتات کشور در نزد مردم گفته نشود؛ هر روز وارد فازهای خطرناک‌تری خواهد شد. کما اینکه پس از آبان ۹۸ شاهد تحریم ۲ انتخابات از سوی هسته سخت اصلاحات بودیم و اکنون نیز از “پایان سیاست‌ورزی” می‌شنویم…

***

امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط “مدیریت جهادی”

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

یکی از وعده‌های مهم رئیس‌جمهور رئیسی، ساخت ۱ میلیون مسکن در سال است.

گزینه‌ای که می‌تواند قطار اشتغال و اقتصاد و چرخش ثروت در کشور را با سرعت بیشتری به پیش براند.

اگرچه عده‌ای با تشکیک درباره امکان عملی شدن این وعده سخن می‌گویند اما تجربه نشان می‌دهد که امیدهای زیادی برای تحقق این وعده وجود دارد. البته به شرط وجود مدیریت جهادی…

*تجربه دولت محمود احمدی‌نژاد اگرچه یک تجربه تلخ است اما به دلیل وجود برخی وزرای جهادی در این دولت که دامن به انحراف نیالودند؛ کارنامه‌های مهمی را نیز بر جای گذاشته است.

خوانش کارنامه دولت احمدی‌نژاد در بحث مسکن نشان می‌دهد که دولت دهم در طول دوران ۴ سال توانسته بود با پیشبرد ساخت مسکن در بخش خصوصی و در بخش “مسکن مهر”؛ بیش از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار واحد را بسازد. (۲ میلیون و ۶۲۲ هزار واحد مسکونی ساخته شده توسط بخش خصوصی و ۷۰۰ هزار مسکن مهر ساخته شده توسط دولت وقت)

روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی که سال ۹۲ برای خوانش کارنامه احمدی‌نژاد در ساخت مسکن منتشر کرده بود؛ ضمن اعلام این خبر همچنین تعداد کل خانه‌های ساخته شده در ایام دو دولت احمدی‌نژاد را قریب به “۵ میلیون واحد” اعلام می‌کند.

در گزارش روزنامه دنیای اقتصاد در این باره می‌خوانیم:

“براساس آنچه مرکز آمار ایران اعلام کرده، در ۲۴ سال اخیر (تا سال ۹۲) ۸ میلیون واحد مسکونی جدید در کشور ساخته شده است که یک میلیون و ۱۷۱ هزار واحد آن در ۸ سال دولت سازندگی، دو میلیون و ۱۲۸ هزار واحد در ۸ سال دولت اصلاحات و ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد نیز در دولت اصولگرا ساخته شده است. به این ترتیب در دولت‌های نهم و دهم با احتساب مسکن‌مهر نزدیک به ۵/۱ برابر دولت‌های سازندگی و اصلاحات، عرضه مسکن جدید به بازار اتفاق افتاده است.”[۳]

آمار و اعداد اعلام شده نشان می‌دهد که وعده رئیس‌جمهور رئیسی مبنی بر ساخت ۱ میلیون واحد مسکن در سال؛ اگرچه عزمی جهادی و شبانه‌روزی را طلب می‌کند اما چندان هم دور از دسترس نیست…

***

نقیب‌زاده: اگر مردم ایران دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

احمد نقیب‌زاده، از استادان اصلاح‌طلب علوم سیاسی، در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با شماره یکشنبه گذشته روزنامه شرق گفته است: قانون دموکراسی از پیش نوشته‌شده نیست و هر لحظه نیز ممکن است تحول یابد. از طرف دیگر، می‌دانیم که قوانین دینی از پیش نوشته شده است و هیچ‌گاه نیز تغییر نخواهد کرد. اگرچه در دوره کوتاهی ممکن است مردم نگاه‌شان اسلامی باشد و دولت دینی دموکراتیک نیز شکل بگیرد، ولی اگر نگاه مردم تغییر یابد، آنگاه چه باید کرد؟ چراکه مردم و جامعه اساسا دچار تغییر و تحول خواهند بود و در هیچ تئوری ثابتی متوقف نخواهد ماند. اینجاست که ممکن است مجددا بحران‌هایی پدید آید. به این ترتیب، ما در یک دور و تسلسل می‌افتیم که راه خروج از آن را باید یافت. بزرگ‌ترین ایراد ساخت‌های سیاسی در مجموع این است که سد راه اندیشه‌ورزی می‌شوند و می‌خواهند تنها یک قرائت از همه‌ چیز به ‌دست دهند.

او همچنین اظهار می‌کند: این خاصیت درونی و ذاتی هر جامعه‌ای است که متحول می‌شود و احوالش مرتب دچار قبض و بسط و تغییر می‌شود. حتی اگر سرعت آن را خیلی نیز کند کنیم، اما باز در حرکت خواهد بود. در نتیجه به نظرم تضاد اساسی کنونی ما این است که جامعه تا حد زیادی متحول شده اما نظم و ساخت سیاسی با آن پیش نیامده است. این به شکافی میان جامعه و دولت دامن زده است.[۴]

*شبهه‌ای که نقیب‌زاده مبنی بر تجدید نظر مردم ایران در عقایدشان مطرح کرده است، پیش از این با لحن‌های متفاوت توسط چپ‌های دیگری مثل سعید حجاریان، محمد سروش‌محلاتی و علیرضا بهشتی نیز مطرح شده است.[۵]

این آقایان می‌گویند اگر مردم ایران که پدیدآورنده انقلاب اسلامی سال ۵۷ هستند؛ یک روز به هر دلیلی دیگر آن آرمان یا عقاید مبنایی آنرا نخواهند؛ چه باید بکنند؟!

رجال مذکور در پرسش و پاسخ خود در پی بیان همان شبهه همیشگی یا به عبارت بهتر القای این معنا! هستند که اگر مردم روزی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را نخواهند چه باید بکنند؟

شبهه‌ای که قبلاً اینطور بیان می‌شد که اگر مردم در همه‌پرسی ۱۲ فروردین سال ۵۸ به جمهوری اسلامی ایران «آری» نمی‌گفتند آنگاه چه اتفاقی رخ می‌داد؟!

این سؤال ۲ پاسخ دارد.

پاسخ اول منطقی است و آن اینکه رأی ندادن به صورتی از نظام حکومتی به این معنا نیست که شاکله آن حکومت باید به دوران پیشاانقلاب برگردد و زحمات و خون‌دل‌های انقلابیون را به باد بسپارد! بلکه به این معناست که اصلاحات لازم در سبد گزینه‌های مطلوب اعمال می‌شود و از بین گزینه‌ها یکی توسط مردم انتخاب می‌شود یا اینکه به گزینه‌ای رأی آری یا خیر داده می‌شود.

پاسخ دوم اما پاسخی است که امام راحل بعنوان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به این سؤال می‌دهد.

آن یار سفر کرده در روز ۹ فروردین سال ۵۸ و قبل از برگزاری رفراندوم، طی سخنانی در مدرسه فیضیه قم می‌فرماید:

“شما آزادید که به هرچه بخواهید رأی بدهید لکن رفراندم معنایش «آری» و «نه» است و لیکن شما آزاد هستید. به همین نکته هم توجه کنید که «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست؛ «نه» معنایش این است که جمهوری اسلامی را نمی‏خواهید. بعد می‏شود که شما رژیم سلطنتی خواستید و «نه» گفتید؛ می‏شود که جمهوری مطلق خواستید و «نه» گفتید؛ و می‏شود که جمهوری دموکراتیک خواستید و «نه» گفتید. «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست که از آن فرار کنید. در هر صورت شما مختارید که «آری» بگویید یا «نه» بگویید، یا هرچه دلتان می‏خواهد در ورقه بنویسید؛ کسی جلوی شما را نمی‏گیرد”.

در ادامه این دو پاسخ منطقی و تاریخی، عده‌ای همان سؤال و جواب حجاریان و بهشتی و سروش‌محلاتی را با ادبیاتی دیگر تکرار می‌کنند مبنی بر اینکه اگر در روزگاری مردم و نسل‌های بعدی از نظام خسته شدند و قصد تغییر داشتند آنگاه چه باید کرد؟!

پاسخ این است که اولاً قصد تغییر در نظامی که مستظهر به اصول عقلایی، وحی منزل، شرع اسلامی و تحلیل صحیح(به معنی فهم واقعیت‌های جهان پیرامون) است؛ نه یک خواست طبیعی که «خیانت» به حقوق دیگران و خیانت به عقل و انسانیت است.

ثانیاً فرض بر اینکه کسی توانست هر ۴ مبنای عقل و شرع و وحی و تحلیل صحیح را زیر پا بگذارد و به قصد تغییر و معارضه در نظام نائل شود؛ ۲ راه در پیش روی او وجود دارد:

اول، هجرت از سایه‌ی عملگری آن نظام و رفتن به حیطه‌ی سرزمینی حکومتی دیگر و دوم، دست بردن به قبضه شمشیر و جرأت مبارزه مردانه با آن نظام حاکم در کنار پذیرفتن تمام هزینه‌های این اقدام میلیتاریزه. (بدیهیست که پیگیری براندازی یک نظام سیاسی با پشت میز نشینی در سایه همان نظام، پوشیدن لباس بزرگان آن نظام و در سایه استفاده از امنیت و خدمات آن حکومت و یا با نکوهش «هزینه» و «کیش مرگ»! چیزی جز نفاق و در ادامه مفتضح شدن در مقابل قضاوت تاریخ نیست)

که البته منطقاً می‌توان گفت کسی که در راه مخالفت خود حاضر می‌شود عقل و شرع را زیر پا بگذارد؛ پس یقیناً به چیزی به نام مبارزه مردانه نیز پایبند نخواهد شد و لذا جز دامان تروریسم و نفاق و فتنه، آغوشی برایش گشاده نخواهد شد.

و ثالثاً باید دانست که اساساً سؤال و شبهه ذکر شده توسط حجاریان و دوستانش، در هیچیک از نظامات سیاسی دنیا به این زودی (پس از۴۰ سال) و در مرحله نوپایی و نوزادی مطرح نمی‌شود و حتی شبهه‌خواهان نیز می‌گذارند تا «غوره مویز شود» و عمر حکومت به رؤیت نسل‌های چند دهمین خود برسد؛ آنگاه به طرح چنین سؤالات خاصی می‌پردازند.

در اشاره به اظهارات نقیب‌زاده مبنی بر روگردانی مردم از اسلام و حکومت دینی و طبیعی جلوه دادن هر تحولی در ساختار اجتماعی ایران! باید دانست که این یک حرف معقول نیست زیرا تغییر و تحول یک جامعه در همه حوزه‌ها شکل نمی‌گیرد و مادام که رجال و خواص و دانشمندان آن جامعه بر مدار عقلانیت باشند؛ تغییرات جامعه هم عقلانی خواهد بود نه غیر عقلانی!

تأمل در احوالات جامعه ایرانی از اعصار دیرین تاکنون، یک حقیقت واضح را در مقابل هر ذهن پرسشگری متجلی می‌کند و آن دین محور بودن و عقل‌گرایی همیشگی در نهاد ایرانیان است.

اکنون نیز تفکر آقای نقیب‌زاده و دوستان تجدید نظر طلب ایشان بسیار خام‌اندیشانه است که مردم ایران در همین ۴۳ سال اخیر به ناگاه به مرز روگردانی از دین یا انقلابی رسیده باشند که دستاوردهای عینی آن مثل امنیت و استقلال و آزادی و مردم‌مداری را بیشتر از هر حاکمیت دیگری در طول تاریخ ایران چشیده‌اند.

کشف رگه‌های پیگیری اهداف خاص در اقوال ظاهرا جامعه‌شناسانه برخی رجال سیاسی؛ نکته‌ای است که اگر به آن توجه نشود؛ جامعه در فراخنای انحراف و “تکرار کوفه” گام خواهد گذاشت.

***

۱_ https://etemadonline.com/content/۵۱۲۹۲۶

۲_ https://fararu.com/fa/news/۴۹۳۶۷۶

۳_ https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-۷۲۶۶۳۱

۴_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/۲۹۷۵۵۱

۵_ mshrgh.ir/۷۸۱۸۴۳



منبع

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی" بیشتر بخوانید »

ناامنی در مناطق غرب کشور (تیرماه ۱۳۵۹)

اهمیت ناامنی در مناطق غربی ایران برای ارتش بعثی عراق


ناامنی در مناطق غرب کشور (تیرماه ۱۳۵۹)به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حملات زمینی ارتش عراق به پاسگاه‌ها و مناطق مرزی کرمانشاه که از زمستان ۱۳۵۸ شروع شده بود، از اوایل سال ۱۳۵۹ توسعه یافت و تجاوز‌های هوایی و حمله به مناطق مسکونی را نیز در بر گرفت.

ارتش عراق در حمله به مناطق مسکونی با سلاح‌های سنگین و دوربرد خود، شبکه آب و برق قصرشیرین را هدف قرار داد. در پی این اقدام، با توجه به هوای گرم منطقه، علاوه بر ناامنی مشکلات جدیدی ایجاد شد. برخی مردم برای تأمین آب شرب مجبور بودند از آب رودخانه الوند که غیربهداشتی بود، استفاده کنند. نانوایی‌های شهر نیز به دلیل قطع برق تعطیل شده بودند. بااین‌حال، برخی مردم با خرید آرد و پخت نان در خانه مایحتاج خود را تأمین می‌کردند.

با تداوم تجاوز‌های هوایی و زمینی ارتش عراق و گلوله‌باران مناطق مسکونی، فرماندهان دستور دادند به‌منظور تقویت منطقه و نوار مرزی، یگانی از لشکر ۸۱ زرهی در آنجا مستقر شود. همچنین استعدادی از توپخانه خودی در منطقه ازجمله روستای نصرآباد در نزدیکی شهر قصرشیرین استقرار یافت و به مقابله با حملات توپخانه‌ای عراق پرداخت. در واکنش به این اقدام نیرو‌های خودی، توپخانه عراقی نیز گلوله‌های بیشتری شلیک می‌کرد که تعدادی از آن‌ها به مناطق مسکونی اصابت کرد.

در شهریور سال ۱۳۵۹ حجم حملات دو طرف به‌ویژه ارتش عراق به‌طور بی‌سابقه‌ای افزایش یافت و با اشغال منطقه خان‌لیلی حملات دشمن شدیدتر هم شد. حجم حملات ارتش عراق در تابستان ۱۳۵۹ به‌خصوص در شهریور نسبت به چند ماه گذشته شدت بیشتری داشت که در پی آن، عده‌ای از مردم، شهر قصرشیرین را ترک کردند. بازار و کاسبی نیز رونق گذشته را نداشت؛ برخی مغازه‌داران هم رغبتی برای تهیه اجناس نداشتند.

از نیمه اول سال ۱۳۵۹ به‌ویژه تابستان و شهریور، قصرشیرین به شهری جنگ‌زده تبدیل شد که نیمی از آن نیز خالی شده بود. همچنین با کمبود جدی سوخت و بنزین و در بسیاری از روز‌ها با قطع آب و برق روبه‌رو شد. بااین‌حال، برخی از کسبه و متدینان و انقلابیون مصمم بودند در هر شرایطی در شهر بمانند و زندگی را در شهر رونق ببخشند.

اما از طرف دیگر، رسیدگی به مجروحان به‌ویژه غیرنظامیان به دلیل کمبود امکانات و خدمات پزشکی به‌سختی انجام می‌گرفت و گاهی به شهادت عده‌ای از آنان می‌انجامید. علاوه بر این، تنها یک بیمارستان در شهر وجود داشت که هنگام قطع برق امکان خدمات‌رسانی به بیماران و مجروحان به‌کلی از بین می‌رفت و گاهی به همین دلیل، خون‌های اهدایی مردم نیز فاسد می‌شد.

این مطالب تنها بخشی از هزاران سخن نگفته از دوران جنگ قبل از جنگ است که در کتاب «دست‌های خالی پا‌های خونین» اسدالله احمدی به قلم خود در خصوص تاخت‌وتاز‌های ضدانقلاب و ارتش عراق در قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب در بازه زمانی ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ نگاشته است.

به‌منظور بیان وقایعی که در این منطقه تا قبل از شروع رسمی جنگ برای مردم این سرزمین اتفاق افتاده، بر آن شدیم از فرودین هر ماه بخشی از وقایع مهم را در قالب یک گزارش به سمع و بصر خوانندگان علاقه‌مند برسانیم.

ناامنی به روایت مردم

مردم منطقه نوار مرزی کرمانشاه پس از پیروزی انقلاب و از اولین روز‌های استقرار نظام جمهوری اسلامی درگیر جنگی نابرابر شدند و به‌اجبار با دست‌خالی در برابر مهاجمین مقاومت کردند. ایجاد کمین، غارت اموال و احشام، گروگان‌گیری، حمله به منازل افراد، قتل و دیگر اقدامات غیرانسانی نیز به امری عادی تبدیل شده بود و مسافرانی که قصد عزیمت به مرکز استان و سایر مناطق را داشتند باید خود را برای روبه‌رو شدن با این قبیل حوادث آماده می‌کردند.

درمجموع امنیت در منطقه از بین رفته بود و اقدامات افراد ضدانقلاب هرروز گسترده‌تر، سازمان‌یافته‌تر و خشن‌تر می‌شد. در چنین شرایطی، مردم ساکن مناطق امن استان و سایر نقاط کشور نه‌تن‌ها رغبتی برای سفر به این منطقه و بازدید اقوام خود نداشتند، بلکه برخی از آنان به خویشاوندان خود در شهر‌های ناامن به‌ویژه قصرشیرین توصیه می‌کردند آنجا را ترک کنند. بااین‌حال، بسیاری از مردم مؤمن و متعهد به انقلاب و نظام اسلامی قصد داشتند در شهر بمانند و در برابر گروه‌های ضدانقلاب مقاومت کنند.

از اواخر سال ۱۳۵۸ با ورود مستقیم ارتش عراق به صحنه و گسترش ناامنی‌ها، شرایط به گونه دیگری رقم خورد. در این دوره گروه‌های ضدانقلاب در اغلب حملات خود از حمایت‌های ارتش عراق و آتش سلاح‌های سنگین آنان بهره‌مند بودند، اما اغلب، مدافعان انقلاب اعم از نیرو‌های متعهد ارتش، ژاندارمری و سپاه پاسداران، در مقابله با حملات نیرو‌های ضدانقلاب پیروز میدان بودند. ازاین‌رو، ارتش عراق در اقدام دیگری حمله به مناطق مسکونی شهر قصرشیرین و برخی روستا‌های اطراف را در دستور کار خود قرار داد. در پی این اقدام مردم حتی در خانه خود نیز احساس امنیت نمی‌کردند.

ناامنی به روایت اسناد

در طول سال ۱۳۵۸ به‌ویژه نیمه دوم آن، اقدامات ارتش عراق در چند حوزه گسترش یافت. از سویی با استفاده از ظرفیت افراد ضدانقلاب داخلی، بر ناامنی‌های منطقه نوار مرزی کرمانشاه دامن زد تا میزان آمادگی نیرو‌های مسلح خودی را محک بزند. از سوی دیگر نیز با تجاوز هوایی و بمباران و گلوله‌باران مناطق مرزی، ضمن شناسایی مواضع خودی به مراکز مهم خسارت وارد کرد.

در سه ماه اول سال ۱۳۵۹ تجاوز‌های مرزی نیرو‌های عراقی به‌صورت زمینی و عبور آنان از مرز کمتر بود، ولی پس‌ازآن، حملات زمینی و هوایی گسترش و شدت یافت. مهم‌ترین حوادث و اقدامات و حملات گروه‌های ضدانقلاب و نیرو‌های ارتش عراق و تلاش‌های واحد‌های خودی در منطقه نوار مرزی کرمانشاه در نیمه اول سال ۱۳۵۹ چنین بود:

تیر ۱۳۵۹

از ابتدای سال ۱۳۵۹ تا تیر، تجاوز‌های مرزی نیرو‌های عراقی بیشتر به‌صورت هوایی و بمباران پاسگاه‌ها، مناطق و شهر‌های مرزی بود و کمتر به عبور آنان از مرز انجامید، ولی از تیرماه به بعد حجم حملات زمینی و هوایی و عبور دشمن از مرز و اشغال مناطق به‌تدریج گسترش یافت. صبح روز اول تیر یک تریلر گاز ارتش جمهوری اسلامی ایران به هنگام تردد در جاده گردنو براثر انفجار مین منهدم و راننده آن مجروح شد. همچنین در همین روز، اطلاعات سپاه پاسداران کرمانشاه در گزارش دیگری اعلام کرد: یک جیپ ساعت هشت در قلعه ذهاب با مین برخورد کرد و متلاشی شد. در این حادثه، راننده جیپ شهید و یک نفر سرنشین آن نیز مجروح شد. [۱]شهربانی کرمانشاه نیز در تلفنگرامی به مرکز فرماندهی شهربانی کل اعلام کرد:

ساعت ۲۳ مورخ ۱۳۵۹/۰۴/۰۱ در مسیر جاده اسلام‌آباد غرب [بین کرند و اسلام‌آباد غرب در تنگه اسماعیل بک بعد از روستای خسروآباد]افراد ناشناس راه را بر اتومبیل‌ها بسته و اموال سرنشینان حدود ۱۵۰ اتومبیل را به سرقت برده و عده‌ای را نیز به گروگان گرفته‌اند که آقای شیخ باقر غروی ریاست دادگاه انقلاب قصرشیرین هم جزو گروگان‌ها می‌باشد. [۲]

البته حجت‌الاسلام غروی هنگام انتقال به منطقه تحت نفوذ نیرو‌های ضدانقلاب، با همکاری یکی از نگهبانان به بهانه قضای حاجت از مهلکه گریخت و خود را نجات داد. حجت‌الاسلام غروی در گذشته خطبه عقد این نگهبان و همسرش را جاری کرده بود و این موضوع سبب شد نگهبان با او مدارا و زمینه را برای فرارش فراهم کند. [۳]

همچنین در همین روز، برابر گزارش مرکز فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیرو‌های عراقی به پاسگاه‌های برارعزیز و دارخور حمله کردند که با اقدام به‌موقع نیرو‌های سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی مستقر در قصرشیرین نیرو‌های بعثی مجبور به عقب‌نشینی شدند. [۴]

در چهار تیر نیز دو میگ عراقی به آسمان نفت شهر و سومار تجاوز کردند. همچنین ۱۵۰ نفر از گروه‌های ضدانقلاب با ایجاد کمین در جاده اسلام‌آباد سرپل ذهاب قصد گروگان‌گیری داشتند که با حضور به‌موقع سپاه پاسداران قصرشیرین، مهاجمین منطقه را ترک کردند و متواری شدند. در این حادثه، هشت نفر از افراد ضدانقلاب کشته و تعدادی هم مجروح شدند. رضایی فرمانده سپاه پاسداران قصرشیرین نیز اعلام کرد: بار دیگر در همین روز، حدود ۲۰ مهاجم مسلح جاده گهواره به اسلام‌آباد را بستند و پس از متوقف کردن خودرو‌های عبوری، اموال پنج اتومبیل را به سرقت بردند و قبل از رسیدن نیرو‌های سپاه پاسداران قصرشیرین متواری شدند. بااینکه محل درگیری نزدیک پاسگاه ژاندارمری گهواره بود، اما نیرو‌های ژاندارمری هیچ اقدامی نکردند. [۵]

در گزارش دیگری نیز چنین آمده است: در پی حمله ۱۵۰ نفر از نیرو‌های ضدانقلاب به ارتفاعات دالاهو و ماکوان، درگیری سختی بین پاسداران انقلاب اسلامی و پیش‌مرگان مهان با مهاجمین شروع شد. در این درگیری، سه نفر از افراد سپاه پاسداران شهید و ۳ نفر نیز مجروح شدند. نام یکی از شهدا حسین توکلی اعزامی از یزد بود. دو شهید دیگر نیز از پاسداران بومی منطقه بودند که یکی از آنان اسدالله امینی نام داشت. [۶]

هشتم تیر هم وزارت کشور اعلام کرد: «خبر رسیده گویاست حدود ۷۰۰ نفر مهاجم با تمام تجهیزات کامل به تنگه‌ هوان … آمده و قصد حمله به بخش ازِگله و سرپل ذهاب و پاسگاه‌های مرزی را دارند.» [۷]

علاوه بر این، ساعت پنج بعدازظهر همین روز، تعداد زیادی از گروه‌های ضدانقلاب به نیرو‌های سپاه پاسداران در منطقه دالاهو حمله کردند و هر دو با یکدیگر درگیر شدند. در این درگیری سه نفر از گروه‌های ضدانقلاب کشته و دو نفر نیز دستگیر شدند. همچنین ۱۱ سلاح کلاشینکف و ژ ۳ و مقدار فراوانی مهمات از مهاجمین در منطقه درگیری به جا ماند. [۸]

نهم تیر نیز نیرو‌های عراقی به نیرو‌های سپاه قصرشیرین و گروه فداییان امام در روستای بانی هول از توابع قصرشیرین حمله سنگینی کردند. در این حمله، ۱۴ نفر زخمی و دو نفر نیز شهید شدند. همچنین براثر شدت آتش خمپاره‌انداز‌های ۱۲۰ میلی‌متری عراقی که گفته می‌شد حدود ۹۰ گلوله شلیک کردند، خانه‌های روستا تخریب شد. [۹]

در همین روز در دشت ذهاب واقع در ۲۰ کیلومتری شمال سرپل ذهاب نیز یک کمپرسی حامل دو سرنشین با مین برخورد کرد و براثر انفجار آن سرنشینان کمپرسی کشته شدند. به دنبال این حادثه، یک گروه ۷ نفره از پاسداران به محل رفتند و موفق شدند مین دیگری را در جادة تنگ حمام کشف و خنثی کنند.

با توجه به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از‌های روز‌های گذشته مبنی بر افزایش استعداد نیرو‌های ضدانقلاب در منطقه سرپل ذهاب و قصرشیرین، نیرو‌های ضدانقلاب در ۱۰ تیر به ۱۰۰ نفر از نیرو‌های سپاه پاسداران در منطقه بیونیج حمله کردند که در نهایت نیرو‌های سپاه پاسداران در محاصره مهاجمین که تعدادشان چند برابر پاسداران بود، قرار گرفتند. در این درگیری که دو شبانه‌روز طول کشید، نیرو‌هایی از سپاه پاسداران اسلام‌آباد غرب، کرند، سرپل ذهاب و قصرشیرین شرکت داشتند و نیرو‌هایی از سپاه پاسداران خرم‌آباد نیز به کمک پاسداران آمدند. یکی از مسئولان سپاه پاسداران کرند درباره حمله افراد ضدانقلاب می‌گوید: «مهاجمین حدود یک هزار نفر بودند که با استفاده از تاریکی شب ما را محاصره کردند و سلاح‌هایی ازجمله مسلسل کالیبر ۵۰ و خمپاره‌انداز‌های ۸۰ و ۱۲۰ میلی‌متری در اختیار داشتند.» [۱۰]

برابر اعلام روابط عمومی سپاه کرمانشاه، در این درگیری ۱۹ نفر شهید شدند. همچنین ۹ اتومبیل متعلق به سپاه پاسداران اسلام‌آباد و کرند، یک ریوی ارتشی و یک خودروِ دیگر که قبلاً از نیرو‌های ضدانقلاب به غنیمت گرفته شده بود، بار دیگر به دست آنان افتاد.

۱۲ تیر نیز ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی در نامه‌ای به فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد: «سردار جاف با مسئول حزب دمکرات در خصوص هدایت افراد دمکرات از کردستان به منطقه سرپل ذهاب جهت حمله نهایی به سرپل ذهاب مذاکره نموده است.» [۱۱]همچنین در این روز مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران گزارش داد: «نیرو‌های عراقی به‌سوی موتور‌های آبیاری باغ‌های قصرشیرین تیراندازی کرده، موجب تخریب تأسیسات آبیاری شدند.» [۱۲]

علاوه بر این در ۱۳ تیر یک ستون زرهی عراق در مقابل پاسگاه دربندجوق ایران مستقر شد. [۱۳]همچنین در همین روز، در پی مین‌گذاری گروه‌های ضدانقلاب در منطقه تیله کوه، یکی از سربازان وظیفه به نام نریمان کالدوک جمعی تیپ ۳ ابوذر، روی مین رفت و براثر انفجار آن پایش قطع شد.

ساعت ۳:۳۰ عصر مورخ ۱۴ تیر نیز پاسداران انقلاب اسلامی قصرشیرین در تنگ ترشابه راه را بر مهاجمین مسلح که یکی از پاسداران را چند روز قبل در درگیری‌های منطقه کرند به اسارت گرفته بودند و قصد داشتند او را به عراق منتقل کنند، بستند و آن پاسدار را آزاد کردند. همچنین آنان موفق شدند ۸ رأس قاطر از افراد ضدانقلاب به غنیمت بگیرند. [۱۴]

فردای آن روز نیز درگیری دیگری بین گروه ضربت و گروه‌های ضدانقلاب در منطقه تنگ ترشابه رخ داد. در این درگیری، یکی از نیرو‌های خودی شهید شد و سه نفر نیز مجروح شدند. از گروه‌های ضدانقلاب هم سه نفر کشته شدند. [۱۵]

همچنین در همین روز، سه عدد مین به همت نیرو‌های خودی در جاده مرزی منطقه گردنو به تپه رش کشف و خنثی شد. مناطق مرزی هوان، تیله کوه و بیشگان نیز بار دیگر زیر آتش سنگین ارتش عراق قرار گرفت و دو نفر از پاسداران مجروح شدند. [۱۶]

همچنین ساختمان‌های فرمانداری و کانون مسلمانان شهر قصرشیرین، زیر آتش سلاح‌های نیرو‌های عراقی و نیرو‌های ضدانقلاب قرار گرفت. براثر این حمله یک غیرنظامی مجروح و به ساختمان‌های مذکور نیز خساراتی وارد شد. [۱۷]

پاسگاه‌های مرزی هوان، تپه رش و تیله کوه نیز هدف حمله چند فرد مسلح واقع شد که سه نفر از پاسداران مجروح شدند. [۱۸]

همچنین مرکز فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این روز در گزارشی اعلام کرد: «پاسگاه باویسی توسط کشور عراق تصرف شد و تعداد چهار نفر از مأموران به گروگان گرفته شدند و یک نفر نیز به شهادت رسید. [در پی حمله عراقی‌ها]مأموران ژاندارمری با به‌جا گذاشتن وسایل و تجهیزات، حدود ۵ کیلومتر عقب‌نشینی کردند.» [۱۹]

یک جیپ شهباز سپاه پاسداران نیز در مسیر بزمیرآباد با مین برخورد کرد و براثر انفجار آن منهدم شد. در این حادثه، یکی از پاسداران شهید شد و دو نفر دیگر نیز مجروح شدند. [۲۰]

۱۶ تیر هم آتشباری سلاح‌های سنگین عراق در سراسر مرز از پاسگاه باویسی، اِزگله تا منطقه خان لیلی و نفت شهر آغاز شد. در این حمله، یکی از نیرو‌های خودی قصرشیرین ساعت ۴ همین روز پاسگاه هدایت و ساعت ۱۳ گروهان خان لیلی و پاسگاه‌های تنگاب کهنه در زینل کش، امینه، چغام حمام و حیدرآباد زیر آتش سلاح‌های سنگین عراق قرار گرفتند. [۲۱]

ساعت ۲۰ همین روز نیز نیرو‌های عراقی با خمپاره‌انداز و توپخانه پاسگاه‌های مرزی هنگ ژاندارمری قصرشیرین و ساختمان سپاه و شهر قصرشیرین را به مدت نیم ساعت زیر آتش قرار دادند. براثر این حمله، یک غیرنظامی شهید و یک غیرنظامی دیگر نیز مجروح شد. [۲۲]

مرکز فرماندهی کل سپاه پاسداران هم در پیامی به ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی اعلام کرد: «ساعت ۲۳ شهر قصرشیرین سه مرتبه زیر آتش سلاح‌های عراقی‌ها قرار گرفت. در این حملات که ۴۵ دقیقه طول کشید، یک زن شهید شد و دو غیرنظامی نیز مجروح شدند. [۲۳]

فرمانده هنگ ژاندارمری قصرشیرین نیز در نامه‌ای به فرمانده کل ژاندارمری جمهوری اسلامی اعلام کرد: «منطقه خان لیلی به‌وسیله سلاح‌های سنگین کشور عراق موردحمله و زیر آتش است. چون [برد]توپخانه مستقر در «خِرناصرخان» و نفت شهر به خاک عراق و قسمت مقابل خان لیلی نمی‌رسد، یک واحد تانک (از لشکر ۸۱) جهت پشتیبانی واحد مزبور اعزام شود.» [۲۴]

در ۱۷ تیر مرکز فرماندهی سپاه پاسداران غرب کشور اعلام کرد: «نیرو‌های خودی از ساعت ۲۱ با نیرو‌های عراقی در مناطق دربندجوق، تپه رش، تنگ هوان، تیله کوه و گردنو درگیر شدند. در این درگیری، چهار نفر از نیرو‌های خودی مجروح شدند.» [۲۵]

علاوه بر اخبار متعدد در زمینه حملات گروه‌های ضدانقلاب و ارتش عراق به پاسگاه‌های مرزی و مناطق مسکونی، گزارش‌هایی نیز از برقراری ارتباط بین سران ضدانقلاب منطقه کرمانشاه و سران ضدانقلاب منطقه کردستان ارسال می‌شد که حاکی از طرح‌ها و تحرکات جدید آنان بود. معاونت اطلاعات نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی در گزارش نوبه‌ای مورخ ۱۷ تیر در این زمینه اعلام کرد: «پالیزبان و سردار جاف با مقامات حزب دمکرات [کردستان] مذاکره و قرار شده تعدادی از افراد پیش‌مرگ دمکرات از کردستان به منطقه سرپل ذهاب وارد شوند. اخیراً از جانب پالیزبان و اویسی مقدار زیادی اونیفورم نظامی پاسداران تهیه و به ایران ارسال شده است.» [۲۶]

مورخ ۱۸ و ۱۹ تیر نیز پاسگاه‌های مرزی ازجمله دربندجوق، قلعه سفید و پرویزخان و منطقه خسروی در حوالی قصرشیرین و پاسگاه تنگاب در منطقه خان لیلی هدف حملات ارتش عراق قرار گرفتند. همچنین عراقی‌ها پاسگاه باویسی و پاسگاه‌های مجاور آن و مواضع نیرو‌های خودی در خِرناصرخان و شهر قصرشیرین را زیر آتش سلاح‌های سنگین خود گرفتند که با واکنش توپخانه نیرو‌های خودی حملاتشان قطع شد. [۲۷]

علاوه بر این، در این دو روز براثر حملات هوایی عراق به مناطق مسکونی قصرشیرین، یک نفر به شهادت رسید. [۲۸]

همچنین در ۲۰ تیربار دیگر گروه‌های ضدانقلاب با حمایت آتش سنگین ارتش عراق به شهر قصرشیرین و پاسگاه‌های مرزی اطراف آن حمله کردند. گزارش مرزبانی قصرشیرین به فرماندهی ژاندارمری کل کشور در تهران درباره این حمله که حدود سه ساعت طول کشید، چنین است: در ساعت ۲۴ عده‌ای مهاجم با حمایت آتش توپخانه ارتش عراق مستقر در ارتفاعات آق‌داغ از پشت باغات، شهرستان قصرشیرین را زیر آتش خمپاره‌انداز قرار داده که براثر اصابت گلوله به داخل گاراژ واقع در مقابل خانقاه تعداد ۶۰ رأس گوسفند تلف‌شده و تعدادی هم مجروح گردیده است و نیز چند گلوله خمپاره به اطراف قصرشیرین، محمودآباد، غفورآباد اصابت [کرده] که تعداد هشت باب خانه تخریب و دو نفر مجروح [شده‌اند] که در بیمارستان قصرشیرین بستری هستند.

متعاقب تیراندازی به داخل شهرستان قصرشیرین، عده‌ای مهاجم اطراف پاسگاه هدایت را گرفته و [ضمن] تیراندازی با موشک‌انداز آر.پی.جی ۷ و کلاشینکف، قصد تصرف پاسگاه مذکور را داشته که با هوشیاری مأمورین پاسگاه و تیراندازی متقابل، مهاجمین عقب‌نشینی کرده و وارد خاک عراق شده‌اند. چون عده‌ای مهاجم از تپه مقابل هنگ [ژاندارمری] پشت باغات، قصرشیرین را زیر خمپاره قرار داده‌اند، چند نفر از سپاه پاسداران به تعقیب مهاجمین به داخل باغات رفته که به علت برخورد با مهاجمین به قرار اطلاع تعداد چهار نفر مهاجم، مقتول [شدند] و دو گلوله آر.پی.جی ۷ از آن‌ها به‌جامانده که به دست پاسداران افتاده است. [۲۹]

ساعت چهار بامداد ۲۲ تیر نیز آبادی سیدآباد در هشت کیلومتری قصرشیرین هدف حمله هوایی ارتش عراق قرار گرفت. براثر این حمله، سه نفر به شهادت رسیدند. [۳۰]

همچنین در همین روز اغلب پاسگاه‌های مرزی در محدوده دشت ذهاب، قصرشیرین، نفت شهر و سومار زیر آتش سلاح‌های عراقی‌ها قرار گرفتند. علاوه بر این، گروه‌های ضدانقلاب با استفاده از آتش پشتیبانی عراقی‌ها اقدام به محاصره و حمله به پاسگاه تنگ هوان کردند که با مقاومت پاسداران مجبور به عقب‌نشینی شدند. [۳۱]

همچنین در این روز، پاسگاه‌های تیله‌کوه، باباهادی، برارعزیز و دارخور هدف تهاجم ارتش عراق واقع شدند. در این حمله پنج نفر از نیرو‌های خودی شهید و پنج نفر مجروح شدند که عمدتاً از نیرو‌های سپاه پاسداران بودند.

ساعت ۲۱ روز ۲۳ تیر نیز پاسگاه قلعه سفید زیر آتش سنگین ارتش عراق قرار گرفت. ساعت پنج صبح و ۱۷ عصر هم هنگ ژاندارمری قصرشیرین و پاسگاه‌های اطراف شهر از جمله دارخور، برارعزیز، پرویزخان و دربندجوق زیر آتش سلاح‌های سنگین عراق قرار گرفتند. تهاجم دشمن کم‌وبیش تا ساعت ۲۳:۳۰ ادامه داشت که حملات توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. با وجود واکنش متقابل نیرو‌های خودی، پاسگاه‌های تلخاب، تنگاب و گروهان خان لیلی بار دیگر زیر آتش توپخانه و خمپاره‌انداز‌های ارتش عراق قرار گرفتند. علاوه بر این، در همین روز، در منطقه باویسی یک خودرو زیل براثر برخورد با مین منهدم شد و یک درجه‌دار و یک سرباز مجروح شدند. [۳۲]

همچنین ساعت ۲۲ مورخ ۲۴ تیر نیرو‌های ضدانقلاب به پاسگاه اِزگله و منطقه باویسی حمله کردند که یکی از نیرو‌های درجه‌دار ارتش مجروح شد. علاوه بر این، منطقه سومار هدف آتش سلاح‌های عراقی قرار گرفت و سه نفر از نیرو‌های خودی شهید و سه نفر دیگر نیز مجروح شدند. گفتنی است توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران در همین روز، در اقدامی متقابل چهار پاسگاه عراق را هدف حملات خود قرار داد. [۳۳]

فرمانده گروهان خان لیلی در ۲۵ تیر با ارسال گزارشی به فرمانده هنگ ژاندارمری قصرشیرین از افزایش حملات نیرو‌های عراقی به پاسگاه‌های مرزی و مناطق مسکونی و تقویت پاسگاه‌های عراقی خبر داد و خواستار پشتیبانی و تقویت پاسگاه‌های خودی در منطقه قصرشیرین از طریق به‌کارگیری توپخانه و واحد‌های ارتش شد. در پی این گزارش، سرهنگ ستاد اخیانی فرمانده هنگ ژاندارمری قصرشیرین ضمن مکاتبه با فرماندهی لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه اعلام کرد واحد‌های ارتش آن‌طور که باید از گروهان خان لیلی پشتیبانی نمی‌کنند. در این نامه چنین آمده است: در تمام پاسگاه‌های کشورِ مقابل، تعداد زیادی نفربر و تانک مستقر [است]و هرلحظه امکان پیشروی دارد. با توجه به اینکه مسئول واحد ارتشی خودی نیز تقاضای توپخانه و تانک بیشتری برای حوزه خود نموده است، خواهشمند است سریعاً به تقویت گروهان [خان لیلی] از هر نظر اقدام و نتیجه را اعلام فرمایند. اضافه می‌گردد در صورت عدم کمک فوری، امکان دفاع و ایستادگی غیرمقدور است. [۳۴]

همچنین در همین روز عراق اطراف قصرشیرین ازجمله ستاد هنگ ژاندارمری و باغ‌های اطراف شهر را زیر آتش سلاح‌های سنگین خود قرار داد. ساعت هشت مورخ ۲۷ تیر هم گروه‌های ضدانقلاب پاسگاه‌های برارعزیز و پرویزخان و ساختمان سپاه پاسداران قصرشیرین را هدف حمله قرار دادند. در این حمله یک کارگر کوره گچ‌پزی در حوالی روستای برارعزیز زخمی شد. [۳۵]

در ۲۸ تیر نیز دو فروند هواپیمای عراقی نوار مرزی در حدفاصل پاسگاه سه‌تپان در اطراف سومار تا پاسگاه سلمان کشته در منطقه نفت شهر را در دو نوبت بمباران کردند. [۳۶]

همچنین از ساعت ۲۳ همین روز تا ساعت سه بامداد ۲۹ این ماه، نیرو‌های عراقی به منطقه باویسی حمله کردند و با نیرو‌های ارتش درگیر شدند. در این درگیری دو سرباز و یک درجه‌دار ارتش مجروح شدند. همچنین طبق گزارش سروان همتی فرمانده گردان تکاور مالک اشتر «نیرو‌های مهاجم پنج نفر از تکاوران را در منطقه باویسی با تجهیزات و سلاح‌هایشان به گروگان گرفتند و سپس آن‌ها را به شهادت رساندند.» [۳۷]

در ۲۹ تیر هم پاسگاه‌های برج احمدی، دربندجوق، تنگاب، هدایت و پرویزخان و همچنین گروهان خان لیلی و شهر قصرشیرین زیر آتش گلوله‌های توپخانه ارتش عراق قرار گرفتند. [۳۸]

همچنین در این روز «تعداد سه فروند هواپیمای میگ عراقی در ساعت ۱۶:۱۰ وارد فضای ایران شده و از روی مواضع توپخانه خودی در نفت شهر، خان لیلی، نظرآباد، کلانتر و قلعه سفید [گذشتند و سپس]به خاک عراق بازگشتند.» [۳۹]

علاوه بر این، دو فروند هواپیمای عراقی به حریم هوایی نفت شهر و سومار تجاوز کردند. درواقع پرواز‌های هواپیما‌های جنگی عراق برای شناسایی مناطق مرزی و مواضع نیرو‌های ایرانی از تیرماه شروع شد. [۴۰]

در ۳۰ تیر نیز گروهان ژاندارمری خان لیلی در گزارش خود متذکر شد پاسگاه‌های مقابلش، با تانک، نفربر و افراد پیاده عراقی تقویت شده‌اند. [۴۱]

همچنین در همین روز ستاد غرب سپاه پاسداران در گزارشی اعلام کرد: نیرو‌های عراقی به منطقه باویسی حمله کردند که نیرو‌های خودی با دادن پنج نفر شهید مجبور به عقب‌نشینی شدند و منطقه باویسی به تصرف دشمن درآمد. اما با رسیدن نیرو‌های تازه‌نفس نیرو‌های خودی با سازمان‌دهی و تهاجم موفق شدند بار دیگر پاسگاه هوان را از اشغال مهاجمان آزاد کنند. [۴۲]

منابع

[۱]سند شماره ۴۰۴۳۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: تلفنگرام اطلاعات سپاه کرمانشاه، ۱۳۵۹/۴/۳ و روزنامه کیهان، ۲/ ۴/ ۱۳۵۹

[۲]سند شماره ۴۰۴۳۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: تلفنگرام شهربانی، ۳/ ۴/ ۱۳۵۹.

[۳]مصاحبه اختصاصی نگارنده با محمدباقر غروی، قم، ۱۳۹۴.

[۴]سند شماره ۰۴۰۵۰۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله عراق به پاسگاه دارخور و برارعزیز. انفجار مین در مریوان»، تلفنگرام مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، ۸/ ۴/ ۱۳۵۹.

[۵]سند شماره ۴۰۵۰۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۶]روزنامه کیهان، ۸/ ۴/ ۱۳۵۹، به نقل از محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، ص ۲۷۱.

[۷]سند شماره ۴۰۵۰۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «حمله احتمالی هفت‌صد ضدانقلاب به ازِگله و سرپل ذهاب»، تلفنگرام وزارت کشور، ۱۳۵۹/۴/۸

[۸]روزنامه کیهان، ۱۰ / ۴/ ۱۳۵۹، ص ۱۶.

[۹]همان.

[۱۰]محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، صص ۳۵۶ – ۳۵۹.

[۱۱]سند شماره ۴۰۵۶۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش از همکاری دمکرات با پالیزبان جهت کوبیدن سرپل ذهاب»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۲ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۱۲]سند شماره ۴۰۵۵۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «تیراندازی از جانب پاسگاه عراق در مرز قصرشیرین»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۵۹/۴/۱۲

[۱۳]سند شماره ۴۰۵۸۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «فعالیت و محل استقرار دشمن در غرب ۱۳۵۹/۴/۱۳».

[۱۴]خبرگزاری پارس، ۱۴ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۱۵]سند شماره ۴۰۶۵۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش نوبه‌ای فعالیت دشمن»، نامه رکن ۲ نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۷ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۱۶]همان.

[۱۷]سند شماره ۴۰۶۲۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری با دشمن در پاسگاه هدایت قصرشیرین»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۶ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۱۸]محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، ص ۳۷۴.

[۱۹]سند شماره ۴۰۴۳۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تصرف پاسگاه باویسی توسط عراق و می‌نگذاری اطراف آن»، تلفنگرام مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، ۳۰ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۲۰]روزنامه کیهان، ۱۶ / ۴/ ۱۳۵۹، ص ۲.

[۲۱]سند شماره ۲۷۶۸۱۳ و سند شماره ۲۷۷۰۴۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری در پاسگاه هدایت»، نامه هنگ قصرشیرین، ۱۶ / ۴/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۷۷۰۴۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش گلوله‌باران پاسگاه‌های مرزی»، نامه هنگ قصرشیرین، ۱۷ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۲۲]سند شماره ۴۰۶۵۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «خراب‌کاری بر روی لوله نفت توسط عراق و درگیری در قصرشیرین»، تلفنگرام مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۵۹/۴/۱۷ و محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، ص ۴۰۲.

[۲۳]همان.

[۲۴]سند شماره ۲۷۷۰۳۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش گلوله‌باران قصرشیرین» نامه ناحیه ۰۵، ۱۶ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۲۵]سند شماره ۴۰۶۶۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش از وضعیت منطقه کردستان درگیری و فعالیت»، نامه رکن ۳ نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۵۹/۴/۱۸ و سند شماره ۴۰۶۵۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری میان نیرو‌های ایرانی با عراقی در منطقه غرب کشور»، نامه مرکز بررسی مناطق ایران، ۱۸ / ۴/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۴۰۶۷۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش از وضعیت و فعالیت نیرو‌های خودی»، نامه معاونت رکن ۲ نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۹ / ۴/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۴۰۶۵۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «خرابکاری بر روی لوله نفت توسط عراق و درگیری در قصرشیرین»، تلفنگرام مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۵۹/۴/۱۷ و سند شماره ۶۰۶۷۳ و مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و سند شماره ۴۰۶۷۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری ارتش عراق در تپه رش و تنگه هوان و تیله کوه و گردنو»، نامه مرکز بررسی مناطق ایران منطقه ۳، ۱۹ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۲۶]سند شماره ۴۰۶۵۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: گزارش نوبه‌ای فعالیت دشمن نامه رکن ۳ نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۷ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۲۷]سند شماره ۴۰۶۷۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش از وضعیت و فعالیت نیرو‌های خودی»، نامه رکن ۳ نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۹ / ۴/ ۱۳۵۹ و روزنامه کیهان، ۱۸ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۲۸]محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، ص ۴۵۲.

[۲۹]سند شماره ۲۷۷۰۷۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تیراندازی به داخل قصرشیرین»، نامه مرزبانی قصرشیرین، ۱۳۵۹/۴/۲۱.

[۳۰]سند شماره ۳۴۲۱۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تیراندازی مهاجمین عراقی به آبادی سیدآباد قصرشیرین»، تلفنگرام شهربانی جمهوری اسلامی ایران، ۲۳ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۳۱]خبرگزاری پارس، روزنامه اطلاعات، ۱۳۵۹/۴/۲۲

[۳۲]سند شماره ۲۷۷۰۵۱، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش گلوله‌باران پاسگاه قلعه سفید»، نامه هنگ قصرشیرین، ۲۴ / ۴/ ۱۳۵۹ و خبرگزاری پارس، ۲۵ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۳۳]خبرگزاری پارس، ۲۵ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۳۴]سند شماره ۲۸۳۰۶۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نامه رکن ۳ ناحیه ۰۵، ۲۵ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۳۵]سند شماره ۲۸۳۰۷۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری گروهان قصرشیرین»، نامه هنگ قصرشیرین، ۲۸ / ۴/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۴۰۷۶۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری در نوار مرزی قصرشیرین»، تلفنگرام اطلاعات و تحقیقات قصرشیرین، ۲۸ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۳۶]سند شماره ۲۸۳۰۷۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله هوایی عراق به نوار مرزی»، نامه هنگ قصرشیرین، ۲۸ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۳۷]محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، ص ۵۵۴.

[۳۸]سند شماره ۴۰۷۸۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش آتش توپخانه عراق در پاسگاه‌های دربندجوق، هدایت و پرویزخان قصرشیرین»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۵۹/۴/۲۹ و سند شماره ۳۴۲۴۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش زیر آتش قرار گرفتن تپه‌های اطراف قصرشیرین»، تلفنگرام شهربانی جمهوری اسلامی ایران، ۳۰ / ۴/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۸۳۰۸۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش وقایع مرزی»، نامه هنگ قصرشیرین، ۲۹ / ۴/ ۱۳۵۹ و روزنامه کیهان، ۱۳۵۹/۴/۲۹

[۳۹]سند شماره ۱۰۶۸۱۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش پرواز هواپیما‌های عراقی در منطقه سومار»، تلفنگرام مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۳۰ / ۴/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۴۰۷۸۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تجاوز به حریم هوایی ایران»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۲۹ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۴۰]سند شماره ۲۸۳۰۷۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله هوایی عراق به نوار مرزی»، نامه هنگ قصرشیرین، ۲۸ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۴۱]سند شماره ۲۷۷۰۸۱، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش مشاهدات مرزی»، نامه مرزبانی قصرشیرین، ۳۱ / ۴/ ۱۳۵۹.

[۴۲]محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، صص ۵۵۴ – ۵۵۵.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

اهمیت ناامنی در مناطق غربی ایران برای ارتش بعثی عراق بیشتر بخوانید »