به گزارش مجاهدت از مشرق، یکی از افسران محور مقاومت که به نام او اشارهای نشده، در مصاحبه با پایگاه خبری «الخنادق» خاطراتی از فرماندهان شهید مقاومت لبنان نقل کرد.
رژیم اشغالگر در ماه می آینده و تقریبا در سالروز آزادسازی رزمایشی انجام خواهد داد و این رزمایش درگیری در پنج جبهه با محور مقاومت را شبیهسازی خواهد کرد. این همان رزمایشی است که یک سال پیش و قبل از نبرد «شمشیر قدس» آن را اعلام کردند. برداشت شما از این رزمایش چیست؟ آیا این نشانه یک اقدام است؟ یا تنها یک جنگ روانی؟
این افسر پاسخ داد: «در واقع، دشمن اسرائیلی از زمان جنگ سیوسهروزه نگران مقابله با مقاومت اسلامی لبنان است. این نگرانی ناشی از نتایجی است که در جنگ سیوسهروزه رقم خورد. برگزاری مانور از سوی هر ارتشی عجیب نیست؛ اما برای ما و البته با چشمپوشی از هدف این رزمایش، چنانچه هدف این مانور شبیهسازی مقابله ارتش اسرائیل در جنگ آینده باشد یا پیام تهدیدآمیزی برای مقاومت اسلامی یا هر چیز دیگری، ما این را همانطور که شهید سید عباس موسوی گفت به منزله “اسرائیل سقوط کرد” در نظر میگیریم. ما با این مسئله بر همین اساس برخورد میکنیم. این را بیست سال پیش شهید عباس گفت چه برسد به الان. بله “اسرائیل سقوط کرد” و اکنون نمیتواند در هر رزمایشی آنچه را پیشتر با ارتش کشورهای عربی انجام داد، انجام دهد».
این فرمانده مقاومت لبنان اضافه کرد: «اسرائیل اکنون بسیار ضعیفِ ضعیف شده است. این ضعف به این علت نیست که آنها سلاح یا نیروی نظامی یا فناوری ندارند نه! بلکه به این دلیل است که آنها روحیه مبارزه ندارند و این ما هستیم که از روحیه رزمی و روحیه شهادت برخورداریم؛ روحیه مجاهدان مقاومت اسلامی؛ همان کسانی که این دشمن در تمام میدانها از سال ۱۹۸۲ تا سال ۲۰۰۰ پس از بیرون راندنشان، شکست دادند و همچنین در سال ۲۰۰۶. در آینده بسیار نزدیکِ نزدیک -انشاءالله- شکست خواهند خورد. با ایجاد هر جبهه یا آغاز جنگی، چنانچه اسرائیل جرأت تجاوز به خود بدهد، این پایان این رژیم خواهد بود».
بهعنوان یک افسر نظامی مقاومت اسلامی، به فرماندهان ارتش اشغالگر که در حال انجام این زمینهسازیها هستند، چه میگویی؟
این افسر که به هویت او اشاره نشده، در پاسخ گفت: «من به فرماندهی -چه فرماندهی نظامی و غیرنظامیشان- توصیه میکنیم که ما را نیازمایند و سر عقل بیایند و آرام بگیرند. اگرچه ملت فلسطین امروز بیدفاع است، من به این ملت مجاهد و مقاوم که با هر شیوه هر چند بسیار ساده هم که شده، با این رژیم به تقابل میپردازد، درود میفرستم.این رژیم توان ایستادگی در برابر آنها را ندارد. من به فرماندهانشان میگویم که به کسانی که ادعای ایمان دارند، مراجعه کنند و دنبال تاریخ اسرائیل باشند. خواهند دید که این رژیم -انشاءالله تعالی- رو به نابودی است».
جناب سید حسن نصرالله از نابودی قریبالوقوع اسرائیل سخن گفت و امام سید علی خامنهای نیز گفت که این رژیم بیش از ۲۵ سال دوام نمیآورد. شما به عنوان یک فرمانده نظامی و به عنوان یک افسر مقاومت آیا زوال اسرائیل را در آینده نزدیک میبینید؟
این فرمانده مقاومت لبنان اظهار داشت: «به خاطر کارشکنیهای اسرائیل، انشاءالله این حتما قریبالوقوع است. همانطور که گفتم رژیم اشغالگر امروز به بالاترین سطح یاغیگری و رفتار غیراخلاقی با خانواده و مردم ما در فلسطین و خارج از فلسطین رسیده است، این رژیم با کشتار، ویرانی و جنایت در قید حیات است. رژیمی که با این شکل از اشغالگری در قید حیات باقی مانده، دوام نمیآرود بهویژه آنکه مقاومت اسلامی اکنون قدرت بسزایی دارد و میتواند به این دشمن بگوید بس است دیگر. به هر حال هر چه باشد وعدهای الهی به ما داده شده است. طبیعی است که زمان دقیقی را اعلام نکنیم؛ اما بر اساس دادههای میدانی و توانمندی -چه از طرف دشمن اسرائیلی و چه از طرف مقاومت و محور مقاومت- آن را قریبالوقوع میبینیم. پس نباید محور مقاومت را فراموش کنیم که در تمام عرصهها اکنون قدرتمند شده است. ازاینرو دشمن رو به زوال است».
از محور مقاومت صحبت کردید و امروز اسرائیل جمهوری اسلامی را که در رأس این محور قرار دارد، تهدید میکند، شما این تهدید را چگونه میبینید؟
این مقام نظامی پاسخ داد: «اسرائیلیها این را محک نزنند. اگر جغرافیای جمهوری [اسلامی ایران] را در نظر بگیریم و اگر آنها در هر کیلومتر یک موشکانداز قرار دهند و آن را به سمت این رژیم نشانه بگیرند، میتوانند آنها را در یک روز نابود کنند. به همین دلیل به اسرائیلیها توصیه میکنیم که خود را در برابر جمهوری اسلامی نیازمایند و وارد این مرحله نشوند چراکه آنها کوچکتر از اینها هستند».
وی ادامه داد: «به هر حال، ما به هراسافکنیهای اسرائیل عادت کردهایم؛ اما اسرائیل جرأت انجام این کار و البته در این سطح را ندارد. آنها در محافل خصوصی نیز از کشتن حاج قاسم سلیمانی پیشمان هستند چراکه با کشته شدن حاج قاسم سلیمانی، روحیه و اثرگذاری بیشتر [به رزمندگان] تزریق شد. امام خمینی میگفت: بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود. ما با شهادت فرماندهان و مجاهدانمان، بزرگ میشویم و روحیه میگیریم زیرا هدف ما این است به عنوان شهید به دیدار خداوند متعال برویم».
ما امروز در سالگرد فرماندهان شهید قرار داریم. با حاج عماد مغنیه شروع میکنیم. پیش از شهادتش طرحهایی را آماده کرده بود، آیا در مقاومت به این طرحها عمل شد و این برنامهها اجرایی شدند؟ به کجا رسیده است؟ بخصوص آنکه همیشه صحبت از این است که شهید حاج عماد مغنیه پس از خود هزاران رزمنده بر جای گذاشت یعنی بر پایه شیوه و مکتب حاج عماد..
این افسر مقاومت در این خصوص گفت: «بله، در واقع حاج عماد جزء جوانان و مردانی بود که زندگیاش با کار مقاومتی آغاز شد. من در سال ۱۹۸۲ و در ابتدای کار مقاومت با او آشنا شدم. او همواره با برخی از گروههای مقاومت فلسطین همکاری داشت. در آن زمان یک نفر به من گفت: این مرد خونش، جانش، ذهنش مقاومت است و میتواند به شما در تمام عرصههای مقاومت کمک کند. ازاینرو من در اولین دیدارمان به او گفتم که ما در مقاومت اسلامی به سلاح و تجهیزات و… نیاز داریم -راستی آن موقع در کنار شهید ابو حسن سلامه نششته بود- حتی یک لحظه هم تردید نکرد و فورا و بدون اینکه بپرسد: چرا، چگونه و کجا، مستقیما گفت هر چه بخواهید من هستم. طبیعتا آن موقع دیگر ما وارد جزئیات شدیم».
او ادامه داد: «چیزی که باعث آرامش غیرقابلتوصیف من شده بود، دو چیز بود: اول اینکه طبق عادتش همیشه حین صحبت لبخند بر لب داشت و دوم اینکه مستقیما همکاری کرد و گفت: ما در خدمت هستیم و آماده. حاج عماد مغنیه با این روحیه بالا و با این روحیه مقاومتی، ایمانی و جهادیای که داشت همیشه در میدان حاضر بود نه در پشت جبههها. همیشه حال جوانان را میپرسید و میآمد و کارهای خواستهشده را انجام میداد. او همچنین سرزده میآمد و به گلهها و دغدغههای شخصی مجاهدان گوش فرا میداد و تلاش میکرد و مشکلات و مسائل آنها را حل کند».
در خصوص ارتباط حاج عماد -شهید عماد مغنیه- با گروههای مقاومت فلسطین، این ارتباط چگونه آغاز شد؟ آیا با ارتباط با این گروهها شروع شد؟ ارتباط با گروههای مقاومت فلسطین در چه وضعیتی بود؟ آیا او در تجهیز مقاومت فلسطین به سلاح و تجهیزات ودادن آموزش به آنها نقش داشت؟
افسر مقاومت پاسخ داد: «حاجی در واقع از همان ابتدای جوانیاش با مقاومت فلسطین در ارتباط بود؛ نه فقط در سطح برادران مقاومت فلسطین بلکه حتی در سطح لبنان و بعدها نیز خارج از لبنان. از موضع مقاومت فلسطین در دفاع از فلسطین آغاز شد و هیچ فرقی بین این گروه و آن گروه نیز نمیگذاشت. به همین دلیل روابطش بسیار مهم و اساسی بود. فعالیتش زمانی که مسئولت در مقاومت اسلامی را تحویل گرفت، بیشتر شد و در نتیجه آنکه تمام تواناییهایش در این راه گذاشت».
او افزود: «بیشک حاج عماد جزء افراد فعال اصلی جنبش مقامت فلسطین بود بهنحوی که از آنها حمایت میکرد و در کنار آنها ایستاده بود. حتی برخی از برادران با حاجی هماهنگ میکردند. او نیز به نوبه خود و با تمام توان و نیرویش با برادران فلسطینی هماهنگیهایی انجام میداد. دشمن اسرائیلی این را میداند».
شهید عباس موسوی، آیا با او دیدار کردید؟ درباره این شهید به ما بگو و همچنین درباره نگاه راهبردیای که او در قبال اقدامات مقاومت و حزبالله داشت.
این فرمانده مقاومت لبنان گفت: «شهید سید عباس با تجربهای که در کنار او داشتم، میتوانم بگویم که او فرد نادری بود. در مناسبت باشکوه سالروز شهادتش، من این شهادت را تبریک میگویم. او یک پدر بود و صفات نادری داشت. در کنار شجاعت، رهبری و حکمتی که داشت، او بسیار مهربان نیز بود. تمام برادران مقاومت را فرزندان خود میدانست و بر این اساس با آنها رفتار میکرد. متواضع بود. به عنوان مثال به خاطر شدت این فروتنی، زمانی که کسی از برادران را میدید که غذا آماده میکند و یا چیزی از این قبیل انجام میدهد، به کمکش میرفت. زمانی که برادران میخواستند برای انجام عملیاتی بروند، اصرار میکرد که برای خواندن دعا باشد و با آنها صحبت کند و به آنها روحیه بدهد. قرآن با خود داشت تا برادران از زیرش رد شوند».
وی ادامه داد: «در میدانهای جهاد نیز زمانی که محور منطقه بود، سید در یک نقطه قرار داشت و اکنون آن نقطه به اسم شهید سید عباس نامیده شده یعنی “غار شهید سید عباس” چراکه او اولین فرمانده از سران مقاومت بود که در سطح عالی سازمانی البته، به این مکان رفت. برخی از برادران از گروههای دیگر همراه ما بودند. یک بار یکی از آنها از من پرسید: آیا این همان سید عباس است؟ به او گفتم بله. به من گفت که مطمئنی؟ گفتم بله او هماکنون در مقابل توست. آخر او لباس نظامی میپوشید و بدون عمامه بود. به همین خاطر او به من گفت: به خدا، وقتی یک فرمانده در این سطح در اینجا حضور دارد، شما پیروز هستید. اگر فرمانده با این شکل از پایگاه جهادی دیدن میکند، این یعنی شما حتما پیروز هستید».
آیا شهید شیخ راغب را از نزدیک شناختی؟ روابط او با جمهوری اسلامی چگونه بود؟ میتوانی این رابطه را توصیف کنی؟
فرمانده مقاومت در این خصوص اظهار داشت: «در حقیقت با شهید شیخ راغب پیش از حمله اسرائیل در ارتباط بودیم. ما با یکدیگر کارهای دینی مثل نماز جماعت و دروس فرهنگی انجام میدادیم. یک بار در خانه مرحوم مجهاد حاج ابو علی فرحات بودیم که درختان مقابل ما را دید و درباره نوع آنها پرسید. ما گفتم که اینها بلوط هستند و یک چند نوع دیگر. او گفت: روزی میرسد که این درختان پناهگاه مجهادان خواهند بود” با حمله اسرائیل و عملیات نظامی و… این حرف را به یاد آوردیم. این سخن حقیقتا از آگاهی، فرهنگ و جهاد سرچشمه گرفته بود».