ناتو

سردار حسن زاده: رژیم صهیونی در پرتگاه نابودی است/ نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران کل ناتو را شکست دادند 

سردار حسن زاده: نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران کل ناتو را شکست دادند 


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرتیپ پاسدار «حسن حسن زاده» فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ در یادواره شهدای زرهی استان تهران که در مجتمع فدک برگزار شد، اظهار داشت: مردانی که عهد و پیمان با خدا بستند و به جهاد ادامه می‌دهند یا به شهادت می‌رسند؛ نزد خدای متعال جایگاه والایی دارند. 

وی ادامه داد: ما عهد کردیم که پای جهاد و مقابله با استکبار جهانی بایستیم؛ بخشی از رزمندگان در دوران دفاع هشت ساله به شهادت رسیدند و بخشی هم در دفاع از کشور در جنگ ۱۲ روزه به شهادت رسیدند و راه مقاومت همچنان ادامه دارد. 

سردار حسن زاده عنوان کرد: فلسفه یادواره شهدا این است که ما در عهد و پیمان با شهدا هستیم؛ همچنین ما به مسیر مقاومت و ایستادگی در مقابله با استکبار جهانی ایستاده‌ایم. 

فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به فلسفه شکل گیری تیپ ۲۰ رمضان اضافه کرد: در دوران دفاع مقدس تیپ ۲۰ رمضان بر اساس یک الگوی مدیریت جهادی شکل گرفت و اولین گردان زرهی در این تیپ تشکیل شد؛ در حقیقت گردان‌های زرهی اولیه با اقدامات جهادی و غنیمت گرفتن تجهیزات از دشمن شکل گرفت. 

وی با اشاره به اهمیت گردان‌های زرهی در جنگ زمینی در دوران دفاع مقدس، تاکید کرد: اولین گردان زرهی تیپ ۲۰ رمضان یک گردان نمونه بود و در ساختار، سازمان، نت (بازبینی تجهیزات و بررسی آمادگی تجهیزات) و تشکیلاتش سرآمد بود. 

سردار حسن زاده با اشاره به اینکه امروز جنگ تمدن‌ها بین تمدن اسلامی و تمدن غربی شکل گرفته، یادآور شد: امروز در یک روند مقابله و مبارزه با دشمن استکباری هستیم که در این مقابله یک جنگ ترکیبی همه جانبه شکل گرفته است. 

فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ با بیان اینکه دشمن یک نبرد ترکیبی تمام عیار را علیه ما به راه انداخته، اما ما جانانه و فعالانه دفاع کردیم، تصریح کرد: ما در عرصه‌های مختلف از جمله عرصه اطلاعاتی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی با دشمن در حال مبارزه هستیم. 

وی ادامه داد: پس از گذشت ۴۷ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، ما همچنان در اوج هستیم؛ همچنین ما در این مدت با دو تهاجم همه جانبه دشمن مواجه بودیم و در مقابل این دو تهاجم با پشتیبانی رهبری و نیرو‌های مسلح محکم ایستادیم. 

سردار حسن زاده با تاکید بر اینکه آمریکا از اقتدار ایران عصبانی است، ادامه داد: رژیم صهیونیستی نیز در پرتگاه نابودی است و هر کاری را برای بقای خود انجام می‌دهد. 

فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران خطاب به مسئولان با اشاره به اهمیت داشتن موضعی محکم در مقابل استکبار، بزرگ اظهار داشت: این جبهه کنونی جبهه حسینی و یزیدی است و اختلاف ما با آمریکا به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی ذاتی، دینی و انسانی است. 

وی ادامه داد: دشمنان برای رسیدن به اهداف مادی خود از هیچ اقدامی فروگذار نیستند و کوچک و بزرگ و مرد و زن را می‌کشند تا به اهداف خود برسند. 

سردار حسن زاده ابراز داشت: جنگ حق و باطل کنونی، تمام نشدنی و ترکیبی است؛ اما روند مبارزات نشان می‌دهد که جبهه انقلاب اسلامی علیرغم همه مشکلات اقتصادی و معیشتی همچنان قدرتمندانه پیش می‌رود. 

فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ با اشاره به لزوم تبیین نقاط قوت و ایجاد امید در جامعه ادامه داد: تمام غرب جبهه‌ای یکپارچه را علیه ایران تشکیل دادند، اما تاکنون راه به جایی نبردند؛ همانطور که در جنگ هشت ساله هم شاهد بودیم که جبهه استکبار راه به جایی نبرد. 

وی عنوان کرد: دشمنان به دنبال نابودی انقلاب اسلامی هستند؛ همانطور که در جنگ ۱۲ روزه ما شاهد بودیم و در این جنگ ما در مقابل آمریکا، رژیم صهیونی و کل ناتو ایستادیم؛ ما در حقیقت کل ناتو را شکست دادیم و این بی نظیر است. 

سردار حسن زاده با اشاره به مقاومت ستودنی جنبش انصار الله و حماس در مقابل رژیم صهیونیستی تاکید کرد: اگر بخواهیم میزان ضعف ارتش رژیم صهیونیستی را ببینیم باید به مقاومت حماس، جهاد اسلامی و جنبش انصار الله بنگریم. 

فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران با تاکید بر اینکه رژیم صهیونیستی و همپیمانانش با یک اشتباه محاسباتی وارد جنگ با ایران شدند، گفت: آن‌ها فکر می‌کردند با ترور‌های کور و حمله به شهر‌ها و سکو‌های موشکی می‌توانند سقوط نظام را رقم بزنند، اما اینگونه نشد؛ برای مثال در یکی از شهر‌های موشکی هفت درب ورودی و خروجی را هدف قرار دادند؛ اما از روز پنجم جنگ ۱۲ روزه از همان شهر موشکی، به سرزمین‌های اشغالی شلیک موشک از سرگرفته شد.

وی خاطرنشان کرد: در اولین روز جنگ ۱۲ روزه ۱۵۰ موشک و ۳۵۰ پهپاد شلیک کردیم و این بی نظیر بوده است. 

فرمانده سپاه محمد رسول الله با تاکید بر اینکه شلیک ۵۵۰ موشک دشمن را وادار به تسلیم کرد، گفت: ما هر چه پیش می‌رفتیم تعداد کم شلیک می‌کردیم و همه به هدف می‌خوردند؛ همچنین همه دیدند که پدافند یکپارچه جهانی رژیم صهیونی شکست خورده است.

وی گفت: ما هنوز بسیاری از توانایی‌ها را نشان ندادیم و وضعیت امروز ما از اوایل جنگ ۱۲ روزه به مراتب بهتر است. 

فرمانده سپاه تهران تاکید کرد: بخش عمده‌ای از توانمندی‌های ما را هنوز دشمن ندیده و به همین توانمندی بخش دیگری اضافه کردیم؛ دشمن به خوبی از این موضوع آگاه است که اگر می‌دانستند، ضعیف بودیم حتما حمله مجددی را طراحی می‌کردند. 

سردار حسن زاده متذکر شد: همه توانمندی‌هایی که بدست آوردیم را مدیون پایمردی شهدا هستیم و امید هست که خداوند به همه ما ثبات قدم و عاقبت بخیری هدیه دهد. 

انتهای پیام/ 281

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سردار حسن زاده: نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران کل ناتو را شکست دادند 

سردار حسن زاده: نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران کل ناتو را شکست دادند  بیشتر بخوانید »

رویای استقلال اروپا زیر چتر ناتو

رویای استقلال اروپا زیر چتر ناتو



شورای اروپا با تصویب نقشه‌ راه دفاعی ۲۰۳۰ تلاش دارد مسیر تازه‌ای برای تقویت توان نظامی اتحادیه بگشاید، اما تداوم هماهنگی کامل با ناتو، رؤیای استقلال دفاعی اروپا را در هاله‌ای از تردید فرو برده است.

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق، رهبران کشورهای عضو اتحادیه اروپا در نشست امروز (پنجشنبه) در بروکسل با تصویب این سند، گامی تازه برای بازتعریف سیاست‌های دفاعی قاره برداشتند؛ اقدامی که اگرچه در ظاهر به‌ منظور افزایش تاب‌آوری و خودکفایی نظامی اروپا طراحی شده، اما در عمل نشانه‌ای از تداوم وابستگی ساختاری این اتحادیه به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است.

در بیانیه پایانی نشست آمده است که هدف از این برنامه، ارتقای توان اروپا برای واکنش سریع و هماهنگ به تهدیدهای امنیتی، افزایش ظرفیت تولید تجهیزات دفاعی و تقویت همکاری‌های صنعتی درون قاره است. این بیانیه بر لزوم سرمایه‌گذاری مشترک در سامانه‌های تسلیحاتی و هماهنگی سیاست‌های خرید نظامی کشورهای عضو تأکید می‌کند.

کایا کالاس مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در این باره گفت: «هدف ما روشن است؛ باید توان خود را برای بازدارندگی و پاسخ‌گویی به تهدیدها تقویت کنیم. جنگ در اوکراین نشان داد که اروپا باید در حوزه دفاعی سریع‌تر، منسجم‌تر و آماده‌تر باشد.»

از سوی دیگر، اورسولا فون‌درلاین رئیس کمیسیون اروپا با استقبال از تصویب این نقشه‌ راه اظهار کرد: «صنایع دفاعی اروپا باید به سطحی از ظرفیت برسند که بتوانند نه‌ فقط از اوکراین بلکه از کل قاره دفاع کنند. سرمایه‌گذاری‌های مشترک در تولید مهمات و تسلیحات گامی در جهت خودکفایی دفاعی ما است.»

اما تحلیلگران بر این باور هستند که در پسِ این شعارها، واقعیت‌های دشواری نهفته است. نخست آنکه، مفهوم «استقلال راهبردی اروپا» که از زمان ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ بارها تکرار شده، همچنان در حد شعار باقی مانده است. برنامه جدید، عملاً اروپا را به سمت انطباق کامل با سیاست‌های ناتو سوق می‌دهد، درحالی‌که ناتو خود تحت رهبری آمریکا است و تصمیم‌های کلیدی آن خارج از بروکسل گرفته می‌شود.

دوم، تأمین مالی این طرح چالشی جدی برای کشورهای عضو است. اجرای نقشه‌ راه دفاعی تا سال ۲۰۳۰ به بودجه‌های کلانی نیاز دارد که بسیاری از دولت‌های اروپایی در شرایط کنونی توان پرداخت آن را ندارند. افزایش هزینه‌های نظامی در حالی مطرح می‌شود که اقتصاد اروپا با تورم بالا، رکود صنعتی و بحران انرژی مواجه است.

از دید برخی ناظران، تصویب این نقشه‌ راه بیش از آن‌که نشانه «قدرت‌گیری» اروپا باشد، تلاشی برای نمایش وحدت در برابر تردیدها درباره کارآمدی اتحادیه است. اختلافات داخلی میان اعضای بزرگ و کوچک از جمله فرانسه، آلمان و لهستان درباره شیوه تأمین مالی و اولویت‌های نظامی، مانعی اساسی بر سر راه تحقق اهداف این طرح به شمار می‌رود.

در سطح سیاسی نیز منتقدان هشدار داده‌اند که تمرکز افراطی بر نظامی‌سازی، می‌تواند موقعیت دیپلماتیک اروپا را تضعیف کند. برخی تحلیلگران یادآور شده‌اند که قاره‌ای که روزگاری «قدرت نرم» خود را منبع نفوذ جهانی می‌دانست، اکنون با شتاب به سوی وابستگی نظامی حرکت می‌کند.

با این همه، رهبران اروپایی در بیانیه خود وعده داده‌اند که تا سال ۲۰۳۰ ظرفیت تولید مهمات، پهپاد و سامانه‌های پدافند هوایی در داخل اتحادیه را دو برابر کنند. اتحادیه همچنین قصد دارد سازوکاری برای هماهنگی بیشتر میان شرکت‌های دفاعی و نهادهای مالی ایجاد کند تا پروژه‌های تسلیحاتی با سرعت بیشتری اجرا شوند.

به هر روی، ناظران معتقدند که نقشه‌ راه دفاعی جدید، اگرچه در ظاهر گامی برای تقویت امنیت اروپا معرفی می‌شود، اما در عمل ممکن است این قاره را بیش از پیش در چارچوب استراتژی‌های ناتو محصور کند؛ روندی که به گفته تحلیلگران، «استقلال دفاعی اروپا» را به یک آرمان دور از دسترس بدل کرده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رویای استقلال اروپا زیر چتر ناتو

رویای استقلال اروپا زیر چتر ناتو بیشتر بخوانید »

پرواز اضطراری جنگنده‌های اف-۳۵ نروژ

پرواز اضطراری جنگنده‌های اف-۳۵ نروژ



نروژ جنگنده‌های اف-۳۵ خود را برای رهگیری هواپیمای شناسایی روسیه بر فراز دریای بارنتس به پرواز درآورد.

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق، نیروی هوایی نروژ شبانگاه سه شنبه اعلام کرد که جنگنده‌های اف-۳۵ نروژی برای رهگیری یک هواپیمای شناسایی ایلوشین۲۰ روسیه به پرواز درآمدند.

این جت‌ها به عنوان بخشی از ماموریت واکنش سریع و در حالت آماده‌باش به پرواز درآمدند. در طول این عملیات، دو فروند اف-۳۵ هواپیمای ایلوشین۲۰ را که در حریم هوایی بین‌المللی در شمال فینمارک پرواز می‌کرد، شناسایی و ردیابی کردند.

هواپیماهای روسیه همواره در ماموریت‌های برون مرزی خود مقررات هوانوردی بین‌المللی را رعایت کرده و نسبت به هرگونه اشتباه محاسباتی از سوی ناتو هشدار داده‌اند.

در سال‌های اخیر، موارد متعددی از رهگیری هواپیماهای روسی توسط نروژ به‌ویژه در مناطق نزدیک به دریای بارنتس و مرزهای شمالی روسیه و نروژ گزارش شده‌اند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پرواز اضطراری جنگنده‌های اف-۳۵ نروژ

پرواز اضطراری جنگنده‌های اف-۳۵ نروژ بیشتر بخوانید »

نوبل حقارت؛ چرا دست ترامپ به جایزه صلح نرسید؟!

نوبل حقارت؛ چرا دست ترامپ به جایزه صلح نرسید؟!



ماچادو برنده نوبل صلح شد و ترامپ ناکام ماند؛ این رخداد بار دیگر نشان داد که جایزه نوبل بیش از آنکه به صلح جهانی بپردازد، آینه منازعات سیاسی است.

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین مهدی تبار طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: ۱۰ اکتبر ۲۰۲۵، کمیته نوبل در اسلو نروژ، نام «ماریا کورینا ماچادو» رهبر مخالفان دولت ونزوئلا را به عنوان برنده جایزه صلح اعلام کرد.

این انتخاب که برای «تلاش‌های بی‌وقفه در ترویج حقوق دموکراتیک مردم ونزوئلا و مبارزه برای گذار عادلانه و صلح‌آمیز از دیکتاتوری به دموکراسی» توجیه شده، در حالی انجام شد که شایعات و کمپین‌های گسترده‌ای حول نام دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا جریان داشت.

ترامپ نه‌تنها خودش را شایسته این جایزه می‌دانست، بلکه متحدانش از نتانیاهو تا دولت‌های پاکستان و آذربایجان، علناً او را نامزد کرده بودند اما چرا ترامپ که اخیراً از آتش‌بس غزه و تلاش‌های دیپلماتیک در نقاط مختلف جهان سخن می‌گفت، از دایره انتخاب خارج شد؟ پاسخ نه فقط در سابقه سیاسی نوبل، بلکه در تناقض‌های عمیق سیاست‌های ترامپ و کینه‌های دیرینه اروپا نهفته است.

جایزه نوبل صلح، از زمان تأسیس در سال ۱۹۰۱ بر اساس وصیت آلفرد نوبل، همیشه آیینه‌ای از اولویت‌های سیاسی زمانه بوده است. منتقدان بارها آن را متهم به جانبداری کرده‌اند. برای مثال، انتخاب آنگ سان سوچی در سال ۱۹۹۱ که بعدها به دلیل سرکوب اقلیت روهینگیا در میانمار، اعتبار خود را از دست داد، نشان‌دهنده این است که کمیته نروژی اغلب به جای تمرکز بر دستاوردهای پایدار، تحت تأثیر جریان‌های سیاسی لحظه‌ای قرار می‌گیرد.

شیرین عبادی، برنده ایرانی در سال ۲۰۰۳، به عنوان نمادی از حقوق بشر انتخاب شد اما منتقدان می‌گویند این انتخاب بیشتر پاسخی به فشارهای غرب علیه ایران بود تا ارزیابی عمیق از تأثیرات بلندمدت. حتی انتخاب‌ امسال – ماریا کورینا ماچادو – که مخالف حکومت نیکولاس مادورو است، نمی‌تواند از این اتهامات مبرا باشد.

ونزوئلا در بحران اقتصادی و سیاسی غوطه‌ور است و انتخاب ماچادو که به عنوان «شجاع و متعهد به صلح» توصیف شده، بیشتر به حمایت سیاسی شبیه است تا دستاورد جهانی صلح. نوبل همیشه سیاسی بوده؛ از حمایت از جنبش‌های ضداستعماری در دهه‌ ۱۹۶۰ تا تمرکز بر تغییرات آب و هوایی در سال‌های اخیر اما این سیاسی‌ بودن، لزوماً به معنای جایزه دادن به هر کسی نیست که ادعای صلح کند.

ترامپ با سابقه‌ای پر از تنش، دقیقاً در این نقطه گیر افتاد. دونالد ترامپ که خودش را «سازنده صلح(!)» می‌نامد، در واقع منشأ بسیاری از تنش‌های جهانی است. کمپین او برای نوبل که از ژانویه ۲۰۲۵ – یعنی بازگشتش به کاخ سفید – شدت گرفت، بر پایه ادعاهایی بنا شده که اغلب اغراق‌آمیز یا حتی متناقض است. ترامپ مدعی است ۷ جنگ را متوقف کرده؛ از غزه تا ایران، اوکراین و ونزوئلا و حتی درگیری‌های هند – پاکستان و تایلند – کامبوج اما بررسی دقیق نشان می‌دهد این ادعاها بیشتر پروپاگانداست تا واقعیت. درباره ایران، ترامپ ژوئن ۲۰۲۵، درست وسط مذاکرات هسته‌ای، با چراغ سبز به اسرائیل، اجازه داد حملات هوایی بی‌سابقه‌ای به تأسیسات هسته‌ای ایران انجام شود.

این اقدام که ترامپ بعداً آن را «ضربه پیشگیرانه برای صلح!» نامید، نه‌تنها مذاکرات را به بن‌بست کشاند، بلکه تنش‌ها را به سطحی رساند که ایران تهدید به خروج از معاهده عدم اشاعه کرد.

کارشناسان دیپلماتیک، مانند کسانی که در شورای روابط خارجی آمریکا فعالیت می‌کنند، این بمباران را اقدامی بی‌سابقه و خطرناک توصیف کردند که صلح را نه تقویت، بلکه تضعیف کرد. ترامپ ادعا می‌کند این کار برای جلوگیری از جنگ بود اما واقعیت این است که خودش با خروج از برجام در دوره اول ریاست‌ جمهوری، بذر این تنش را کاشت.

حالا در سال ۲۰۲۵، تلاش‌هایش برای «صلح» با ایران بیشتر به نظر می‌رسد یک مانور برای نوبل باشد تا یک استراتژی واقعی. در غزه، داستان مشابهی تکرار می‌شود.

ترامپ که رابطه‌ای نزدیک با بنیامین نتانیاهو دارد، در سال‌های اخیر حمایت‌های بی‌سابقه‌ای از اسرائیل ارائه داد. از انتقال سفارت به اورشلیم در ۲۰۱۸ تا به رسمیت شناختن بلندی‌های جولان برای اسرائیل اما به نظر می‌رسد سیاست‌های او زمینه‌ساز تشدید درگیری‌ها شد.

سال ۲۰۲۴ وقتی جنگ غزه شعله‌ور شد، ترامپ علناً از نتانیاهو دفاع کرد و حتی پیشنهاد داد «غزه را با خاک یکسان کند تا حماس نابود شود». این حمایت‌ها که منجر به کشته شدن هزاران غیرنظامی شد، حالا با طرح صلح اخیر ترامپ در تضاد است.

سپتامبر ۲۰۲۵، ترامپ یک «طرح ۲۰‌ ماده‌ای» برای آتش‌بس غزه و تبادل اسرا اعلام کرد که ظاهراً با میانجی‌گری قطر و مصر پیش رفت اما منتقدان می‌گویند این طرح بیشتر برای گرفتن نوبل طراحی شده بود تا حل واقعی بحران. نتانیاهو که ترامپ را «بهترین دوست اسرائیل» می‌خواند، بارها از وی حمایت کرده اما این دوستی که بر پایه سیاست‌های تهاجمی بنا شده، طبیعتا نمی‌تواند صلح واقعی بسازد. غزه هنوز زخم‌های عمیقی دارد و آتش‌بس ترامپ – اگر دوام بیاورد – بیشتر مرهون تلاش حماس برای صلح است تا خود او. اوکراین هم مثال دیگری از تنش‌افزایی ترامپ است.

ترامپ در کمپین ۲۰۲۴ قول داد جنگ را «در یک روز» تمام کند اما در عمل، رویکردش بیشتر به نفع روسیه چرخید. سال ۲۰۲۵ او با ولادیمیر پوتین در آلاسکا دیدار کرد؛ دیداری که به عنوان قماری بزرگ توصیف شد و منتقدان آن را امتیاز به پوتین نامیدند. ترامپ کمک‌های نظامی به اوکراین را مشروط به «تخفیف‌های تجاری» کرد که این کار تنش‌ها را افزایش داد و روسیه را نسبت به اهداف خود مصمم‌تر کرد.

حالا پهپادهای روسی بالای شهرهای اروپایی مانور می‌دهند و اروپا ترامپ را مقصر می‌داند. در ونزوئلا، ترامپ رسماً تهدید به مداخله نظامی کرده است. این الگوها نشان می‌دهد ترامپ نه صلح‌ساز، بلکه تنش‌آفرین است. سیاست‌هایش که بر پایه «اول آمریکا» بنا شده، اتحادهای جهانی را تضعیف کرده و درگیری‌ها را شعله‌ور نگه داشته است. کینه اروپایی‌ها از ترامپ، عامل دیگری است که شانس او را صفر کرد.

اروپا که از زمان دوره اول ترامپ زخم خورده، رفتارهای تحقیرآمیز او را فراموش نکرده است. ترامپ رهبران اتحادیه اروپایی را «دشمنان آمریکا» خواند، تعرفه‌های سنگین بر فولاد و خودروهای آلمانی وضع کرد و حتی ناتو را منسوخ نامید. سال ۲۰۲۵ با بازگشت ترامپ، این کینه عمیق‌تر شد.

او در نشست جی ۷ در ژوئن، امانوئل مکرون را به خاطر ضعف در برابر چین مسخره کرد و آنگلا مرکل را مادربزرگ خسته خواند! اما بدتر از همه، سیاست‌های ترامپ در اوکراین بود: کاهش حمایت از کی‌یف که به روسیه اجازه داد پهپادهایش را تا مرزهای نروژ و لهستان پیش ببرد. حالا با مانورهای روسی بالای اسکاندیناوی – که نروژ را مستقیماً تهدید می‌کند – اروپایی‌ها ترامپ را مقصر اصلی می‌دانند.

یورگن واتنه فریدنس، رئیس کمیته نوبل در مصاحبه‌ای گفت: «ما به کسانی جایزه می‌دهیم که نظم جهانی را تقویت کنند، نه کسانی که آن را نابود می‌کنند». نروژ به عنوان میزبان نوبل، تحت فشار داخلی است؛ جایی که راست‌گرایان نروژی ترامپ را دوست دارند اما اکثریت چپ‌گرا و میانه‌روها او را تهدید می‌بینند.

این کینه، نه فقط شخصی، بلکه استراتژیک است: ترامپ با خروج از توافق پاریس و فشار بر اوپک، اروپا را در بحران انرژی و مهاجرت تنها گذاشت. انتخاب ماچادو پاسخی به اولویت‌های اروپایی است؛ آنها حتی ظواهر سیاسی‌کاری‌شده دموکراسی را به پوپولیسم ترامپ ترجیح می‌دهند. واکنش ترامپ و کاخ سفید به این نادیده‌ گرفتن، سریع و تلخ بود.

طرفداران ترامپ واکنش‌هایی داشتند اما این واکنش‌ها بیشتر از اینکه ترامپ را قربانی نشان دهد، تناقض‌هایش را برجسته می‌کند: مردی که صلح را می‌خواهد اما طرفدارانش با توهین و تهدید پاسخ می‌دهند. در نهایت، نوبل صلح ۲۰۲۵ نه‌تنها سیاسی بود – همان‌طور که همیشه هست – بلکه مرزی واضح کشید میان خواست اروپایی‌ها و ترامپ.

ترامپ با سابقه تنش‌افزایی در ایران، غزه، اوکراین و ونزوئلا و کینه اروپا از سیاست‌هایش، هرگز صلاحیت نداشت اما جایزه ماچادو، سؤال‌های دیگری را مطرح می‌کند: آیا نوبل واقعاً صلح می‌سازد یا فقط صحنه‌ای برای نمایش‌های سیاسی است؟ ترامپ ممکن است سال آینده دوباره تلاش کند اما تا وقتی سیاست‌هایش تغییر نکند، این «جوک» تکرار خواهد شد.

نوبل بی‌اعتبار به رفیق نتانیاهو نرسید

کمیته انتخاب جایزه صلح نوبل سال‌هاست به واسطه انتخاب‌های سیاسی و اعطای نوبل به افراد فاقد صلاحیت، زیر فشار انتقادات است. انتخاب «آنگ سان سو چی»، رهبر مخالفان دولت وقت میانمار یکی‌ از این انتخاب‌ها بود که انتقادات زیادی را به هیات داوران این جایزه در پی داشت.

همین‌طور دادن جایزه به شیرین عبادی هم رگه‌هایی دیگر از رویکرد سیاسی نوبل را نشان داد اما این آخری، یعنی نرگس محمدی نشان داد یک اراده سیاسی با انگیزه‌های کاملا سیاسی در کار است تا این جایزه را به اهرمی سیاسی علیه کشورهای هدف غرب بدل کند.

بسیاری معتقدند آنچه این اراده سیاسی را نزد انتخاب‌کنندگان اصلی این جایزه معتبر کرده، ریشه و رگه‌های تقابل تمدنی غرب با تمدن شرق، بخصوص تمدن اسلامی است. به هر حال جایزه صلح نوبل سال‌هاست در معرض انتقادات بسیار جدی قرار گرفته و از اعتبار آن کاسته شده است.

شاید بسیاری معتقدند دلیل عدم اعطای این جایزه به ترامپ، ناشی از منازعات میان اروپا و رئیس‌جمهور آمریکا باشد. ترامپ چه در دوره اول ریاست‌ جمهوری و چه در نزدیک یک سال دوره دوم ریاست‌ جمهوری‌اش، رفتاری تحقیرآمیز با اروپا داشته است.

برخی، مناقشاتی از قبیل هزینه‌های ناتو، بحران اوکراین، عضویت در پیمان‌های زیست‌محیطی، ماجرای تعرفه‌ها و… را ناشی از روحیات کاسبکارانه ترامپ‌ می‌دانند. برخی دیگر نیز معتقدند بحران مالی آمریکا موجب شده ترامپ رودربایستی را با متحدان آبا و اجدادی آمریکا در اروپا کنار بگذارد و ریشه این قبیل منازعات را مسائل اقتصادی قلمداد می‌کنند.

با این حال اما هیچ‌کدام از این برآوردها نمی‌تواند بر نگاه تحقیرآمیز ترامپ نسبت به اروپا سرپوش بگذارد.‌ بویژه در مساله اوکراین، ترامپ با شدیدترین واژگان، اروپا را تحقیر و ذلیل کرد. این موضوع باعث شده اروپایی‌ها کینه عمیقی از او به دل بگیرند.

از سوی دیگر، با توجه به گرایش‌های فکری گردانندگان جایزه نوبل‌؛ همچنین دیدگاه‌های سیاسی آنها که بعضا در انتخاب‌های آنها بویژه در جایزه صلح نمودار شده، ضدیت و تقابل این افراد با گرایشات و سیاست‌های ترامپ یک واقعیت غیرقابل انکار است. تلاش‌های ترامپ برای قدرت ‌گرفتن راست‌گراها در اروپا و رواج ناسیونالیسم در این قاره نیز کدورت‌های سیاسی گردانندگان نوبل از ترامپ را بیشتر کرده است.

این موارد به اندازه کافی دلایل ندادن جایزه صلح نوبل به ترامپ را برای گردانندگان و انتخاب‌کنندگان اصلی این جایزه جور کرده بود. با این حال آنها قطعا بهانه‌های بهتر و موجه‌تری‌ برای عدم انتخاب ترامپ داشته‌اند. شاید بهترین موضع گردانندگان و کمیته انتخاب جایزه صلح نوبل درباره عدم انتخاب ترامپ، در قالب این سوال اتخاذ شود: «چرا باید نوبل صلح‌ را به ترامپ بدهیم؟»

حقیقتا کدام انسان عاقلی شامورتی‌بازی‌های ترامپ و دار و دسته‌اش مبنی بر اینکه او رئیس‌جمهور صلح است را باور می‌کند؟

ترامپ دلقکی است برکشیده لیبرال – دموکراسی که از قضا مکتب و ایدئولوژی همان داوران جایزه نوبل است. در یک سالی که او رئیس‌جمهور آمریکا شده، چه اقدامی در راستای ترویج صلح در دنیا انجام داده است؟ کدام جنگ‌ را به صلح کشانده؟ کدام تنش را آرام کرده؟ اینجاست که اتفاقا دست روی دل گردانندگان نوبل می‌گذارند. ترامپ در ماجرای جنگ اوکراین خون به جگر اروپا کرده است.

مواضع او نه‌تنها آتش جنگ در اروپا را خاموش نکرده، بلکه برعکس، آن را شعله‌ورتر هم کرده است. پهپادها و جنگنده‌های ناشناس که این روزها بر فراز آسمان پایتخت‌های اروپایی پدیدار می‌شوند، دستپخت مواضع و سیاست‌های ترامپ در قبال جنگ اوکراین است.

اگرچه ترامپ این اواخر رفتار تحقیرآمیز خود با زلنسکی‌ را تغییر داده و از لزوم حمایت از اوکراین و مهار روسیه می‌گوید اما گردانندگان نوبل که خود عهده‌دار یک تشکیلات کاملا سیاسی هستند، می‌دانند ریشه این تغییر موضع ناگهانی ترامپ، چشم‌ طمع داشتن او به جایزه صلح نوبل و نرم کردن دل کمیته این جایزه بود.

به همین خاطر گردانندگان اروپایی جایزه نوبل که این روزها خطر جنگ را کاملا احساس می‌کنند، خیلی خوب می‌دانند ادعای صلح‌طلبی ترامپ، نمک ‌پاشیدن روی زخم اروپاست.

ماجرای ادعای آتش‌بس میان ایران و رژیم صهیونیستی هم که یک جوک تلخ است. این ترامپ بود که با بی‌اخلاقی و در میانه مذاکرات با ایران، به نتانیاهو چراغ سبز جنگ را نشان داد تا ایران با یک نبرد غافلگیرانه مواجه شود؛ جنگی که در آن نزدیک ۱۱۰۰ نفر جان خود را از دست دادند؛ جنگی که ترامپ نیز مستقیما در آن حضور داشت و برخلاف قوانین بین‌المللی، برای نخستین‌بار در تاریخ، تاسیسات هسته‌ای یک کشور را بمباران کرد.

ماجرای غزه نیز جلوه دیگری از دوستی و همنشینی ترامپ‌ و نتانیاهو است. حمایت‌های بی‌حد و مرز ترامپ از نتانیاهو موجب کشتار کودکان و زنان فلسطینی شد. ماجرای طرح صلح ترامپ نیز که دلقک نیویورکی سعی کرد قبل از انتخاب کمیته صلح نوبل به سرانجام برساند، جلوه دیگری از فریبکاری و بنجلی رئیس‌جمهور آمریکاست.

ماجرای ادعای پایان دادن به جنگ هند و پاکستان هم که اصطلاحا توزرد از آب درآمد و هر ۲ کشور صراحتا اعلام کردند آمریکا هیچ نقشی در توقف جنگ میان آنها نداشت. ادعای صلح میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیز در واقع یک نمایش مهوع بود که سران ۲ کشور با آگاهی از تمایل ترامپ به گرفتن جایزه صلح نوبل بازی کردند. دیگر موارد مانند جنگ تایلند و کامبوج نیز تبدیل به افتضاحاتی برای ترامپ شد.

گردانندگان نوبل می‌دانند اگر تا الان حمله نظامی آمریکا به ونزوئلا شروع نشده، دلیلش همین چشمداشت ترامپ به جایزه نوبل بود. در واقع او هنوز فرمان آتش نداده، چون منتظر تعیین تکلیف نوبل صلح بود. ترامپ حقیقتا یک دلقک مهوع است و گردانندگان نوبل این‌ را خوب می‌دانند. پس چرا باید جایزه صلح‌ را این بار به یک دلقک مهوع بدهند؟ به شریک نتانیاهو!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نوبل حقارت؛ چرا دست ترامپ به جایزه صلح نرسید؟!

نوبل حقارت؛ چرا دست ترامپ به جایزه صلح نرسید؟! بیشتر بخوانید »

نشریه آمریکایی: بعید است که دست اوکراین به تام‌هاوک برسد

نشریه آمریکایی: بعید است که دست اوکراین به تام‌هاوک برسد



یک نشریه آمریکایی در مطلبی نوشت که بعید است دولت این کشور موشک‌های دوربرد تام‌هاوک را به اوکراین تحویل دهد، زیرا این اقدام ممکن است آمریکا را درگیر جنگی مستقیم با روسیه بکند.

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از تاس، نشریه «امریکن کانسروتیو» در مطلبی به قلم «تِد اسنایدر» نوشت که بعید از دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا برای اوکراین موشک‌های دوربرد تام‌هاوک تامین کند زیرا این اقدام واشنگتن را به طور مستقیم وارد جنگ با روسیه می‌کند.

به نوشته این نشریه، اوکراین نمی‌تواند بدون استفاده از اطلاعات آمریکا به منظور شناسایی اهداف و هدایت موشک‌ها، از این تسلیحات دوربرد استفاده کند خط قرمزی که می‌تواند آمریکا را به سمت درگیری مستقیم با روسیه سوق دهد.

در این مطلب همچنین آمده که آمریکا سالانه کمتر از ۲۰۰ موشک از این نوع تولید می‌کند و موجودی آنها محدود است، بدین معنا که «بعید است اوکراین حتی به فرض دریافت چنین موشک‌هایی، تعداد زیادی از آنها را به دست آورد.»

جی‌دی ونس، معاون ترامپ پیش‌تر گفته بود که دولت واشنگتن در حال بررسی امکان ارائه موشک‌های کروز تام‌هاوک به دیگر کشورهای عضو ناتو برای انتقال به اوکراین است. به گفته وی، تصمیم نهایی در این مورد توسط دونالد ترامپ گرفته خواهد شد. آکسیوس ۲۶ سپتامبر گزارش داد که ترامپ از تحویل موشک‌های تام‌هاوک به کی‌یف خودداری کرده و اشاره کرد که این تنها سامانه تسلیحاتی در فهرستی بود که رئیس جمهور آمریکا از فروش آن به اعضای ناتو به نفع اوکراین امتناع کرد.

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه دوم اکتبر گفت که «استفاده از موشک‌های تام‌هاوک بدون مشارکت مستقیم پرسنل نظامی آمریکا غیرممکن خواهد بود.اگر این اتفاق رخ بدهد، مرحله کاملا جدیدی از تشدید تنش از جمله در روابط بین روسیه و امریکا آغاز خواهد شد.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نشریه آمریکایی: بعید است که دست اوکراین به تام‌هاوک برسد

نشریه آمریکایی: بعید است که دست اوکراین به تام‌هاوک برسد بیشتر بخوانید »