ناتوی عربی

تغییر یارکشی‌ها در خلیج فارس/ اعراب دارند ایران را جایگزین آمریکا می‌کنند

تغییر یارکشی‌ها در خلیج فارس/ اعراب دارند ایران را جایگزین آمریکا می‌کنند



روابط ایران و عربستان نشانه‌ی یارکشی جدید در خاورمیانه است. کشورهای عربی رفته‌رفته به این نتیجه می‌رسند که تنها راه برقراری ثبات در منطقه، بهبود روابط با همسایه قدرتمندشان است، نه توسل به آمریکا.

سرویس جهان مشرق مذاکرات میان ایران و عربستان رفته‌رفته حالت علنی‌تر و رسمی‌تر به خود می‌گیرند و نوید بسته شدن یکی از روزنه‌های مهم نفوذ خارجی برای القای اختلافات منطقه‌ای را می‌دهند. همزمان با تأکیدهای متعدد دولت رئیسی بر اولویت برقراری و بهبود روابط با همسایگان در مقابلِ امید بستن به قدرت‌های خارجی، و به‌ویژه غربی، برای حل مشکلات منطقه، کشورهای عربی که طی سال‌های اخیر در نتیجه‌ی تحلیل اشتباه از تحولات منطقه و همچنین تحریک و تشویق کشورهایی مانند آمریکا، روابط خود با ایران را به هم زده بودند، اکنون کم‌کم به این نتیجه می‌رسند که مؤثرترین راه برای برقراری ثبات دائم در منطقه، اصلاح روابط با همسایه‌ی قدرتمند و بانفوذشان است.

کنفرانس خبری جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، طی سفر اخیرش به عربستان و اشاره‌های او به موضوع ایران [دانلود]

اندیشکده‌ی روسی «نیو ایسترن آوت‌لوک» اخیراً طی گزارشی در همین‌باره تحت عنوان «تغییر ائتلاف‌ها در خلیج فارس[۱]» توضیح می‌دهد که چگونه به‌رغم سفر خاورمیانه اخیر جو بایدن و ملاقات وی با سران کشورهای عربی در «نشست امنیت و توسعه» در جده، رئیس‌جمهور آمریکا دست از پا درازتر به کشورش بازگشت و اعراب خلیج فارس عملاً به او فهماندند دیگر تضمین‌های امنیتی واشینگتن را باور ندارند. آن‌چه در ادامه می‌خوانید، مهم‌ترین نکات گزارش نیو ایسترن آوت‌لوک است.

وال‌استریت‌ژورنال: سفر خاورمیانه‌ای بایدن بدتر از آبروریزی بود + عکس و فیلم

تصویر خوش‌وبشِ «مُشتی» جو بایدن (چپ)، رئیس‌جمهور آمریکا، و محمد بن‌سلمان (راست)، ولی‌عهد سعودی، طی سفر اخیر بایدن به عربستان، در رسانه‌های آمریکایی بسیار جنجال‌برانگیز شد. بایدن پیش از این وعده داده بود بن‌سلمان را به خاطر صدور دستور قتل «جمال خاشقجی» خبرنگار منتقد سعودی در ترکیه، منزوی و منفور خواهد کرد. (+)


لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیم‌گیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاه‌های محافل رسانه‌ای-اندیشکده‌ای بین‌المللی این گزارش را منتشر می‌کند و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.


شکست سفر جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، به خاورمیانه و ناتوانی دولتش در ایفای هرگونه نقش واقعی‌ای در حل مشکلات کنونی این منطقه، فرآیندهای جدیدی را در جهان عرب آغاز کرده و عزم اعراب را برای سازماندهی روابط متقابلشان با کشورهای دیگر طبق صلاحدید خودشان، جزم نموده است. شاید قابل‌توجه‌ترین نمونه از این عزم، مذاکرات (هرچند هنوز در سطح غیررسمی) میان دو قدرت اصلی (و تا همین اواخر، دو رقیب سرسخت) منطقه، یعنی عربستان و ایران، باشد.

اولین سفر خاورمیانه‌ای جو بایدن، به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، یک شکست در سیاست خارجی دولت او محسوب می‌شود. [دانلود]

ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه‌ی ایران، اخیراً اعلام کرد محمد بن‌سلمان، ولی‌عهد سعودی، پیشنهاد کرده است که دور بعدی مذاکرات دو کشور به صورت علنی و در سطح رسمی انجام شود. بن‌سلمان از ایران خواست با کشورهای عربی منطقه همکاری نماید و در امور دیگر کشورها دخالت نکند. ولی‌عهد سعودی طی سخنانی درباره‌ی وضعیت کلی منطقه‌ی خلیج فارس گفت: «از ایران، به عنوان یک کشور همسایه، می‌خواهیم… با کشورهای منطقه همکاری کند تا با پایبندی به اصول مشروعیت بین‌المللی، عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها، همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، و عمل به تعهداتش در این زمینه، بخشی از این چشم‌انداز [برای آینده‌ی منطقه] باشد.»

تغییر یارکشی‌ها در خلیج فارس/ اعراب دارند ایران را جایگزین آمریکا می‌کنند

«ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت خارجه‌ی ایران (تصویر بالا)، اخیراً از اظهار تمایل محمد بن‌سلمان، ولی‌عهد سعودی، به برگزاری مذاکرات میان تهران و ریاض در سطح رسمی خبر داد. (+)

در همین راستا، فؤاد حسین، وزیر خارجه‌ی عراق، به خبرگزاری عراقی «رووداو» گفت که پس از پنج دور نشست غیرعلنی، با کمک پارلمان عراق، میان عربستان و ایران، دو کشور بر سر برگزاری اولین نشست دوجانبه‌ی علنی در سطح وزرای خارجه در بغداد به توافق رسیده‌اند. البته حسین به زمان برگزاری این دیدار اشاره‌ای نکرد. از سوی دیگر، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا و تعدادی از رهبران عرب، از جمله مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر عراق، اخیراً در «نشست امنیت و توسعه» در جده شرکت کردند، اما این رویداد موفقیت‌آمیز نبود [جزئیات بیش‌تر].

سفر بایدن به خاورمیانه هیچ دستاورد تاریخی‌ای نداشت. [دانلود]

 

در همین‌باره بخوانید:

›› وال‌استریت‌ژورنال: سفر خاورمیانه‌ای بایدن بدتر از آبروریزی بود

کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه‌ی ایران، همچنین گفت فؤاد حسین، وزیر خارجه‌ی عراق، اخیراً طی گفت‌وگوی تلفنی با همتای ایرانی‌اش حسین امیرعبداللهیان، از استقبال محمد بن‌سلمان از برگزاری مذاکرات سیاسی و عمومی میان ایران و عربستان در جده خبر داده است. در عین حال کنعانی می‌گوید: «این نشانه‌ی دلگرم‌کننده‌ای است و ما معتقدیم با توجه به عزم دو طرف برای برداشتن گام‌های عملی و حرکت رو به جلو، اکنون امکان برگزاری نشست بعدی در سطح رسمی سیاسی در بغداد وجود دارد. ما اطمینان داریم که این دیدار گامی چشم‌گیر و مهم در جهت احیای روابط میان دو کشور خواهد بود.»

چنان‌که خوانندگان نیز احتمالاً به یاد دارند، این مذاکرات آوریل ۲۰۲۱ در بغداد آغاز شد و از آن زمان تا کنون به شکل مقطعی ادامه داشته است. دور اخیر غیرمحرمانه‌تر از دورهای قبلی بود و رسانه‌های ایرانی عکسی از مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر عراق، را در میان مذاکره‌کنندگان ایرانی و سعودی منتشر کردند. ریاست هیأت ایرانی را سعید ایروانی، از اعضای شورای عالی امنیت ملی ایران که اخیراً به عنوان سفیر این کشور در سازمان ملل منصوب شد، به عهده داشت؛ در حالی که ریاست گروه مذاکره‌کننده‌ی سعودی به عهده‌ی خالد الحمیدان، رئیس اداره‌ی اطلاعات عمومی عربستان بود. ایران طی هفته‌های اخیر بارها اعلام کرده است که آماده تجدید مذاکرات با هدف از سرگیری روابط میان دو کشور در آینده نزدیک است. ریاض سال ۲۰۱۶ پس از حمله‌ی مردم به سفارت عربستان در تهران در پی اعدام «نمر باقر النمر» روحانی شیعه‌ی سعودی، روابط دیپلماتیک خود را با تهران قطع کرده است.

تغییر یارکشی‌ها در خلیج فارس/ اعراب دارند ایران را جایگزین آمریکا می‌کنند

(از راست) «سعید ایروانی» سفیر ایران در سازمان ملل، «مصطفی الکاظمی» نخست‌وزیر عراق، و «خالد الحمیدان» رئیس اداره‌ی اطلاعات عمومی عربستان، در حاشیه‌ی مذاکرات میان هیأت‌های ایرانی و سعودی در بغداد (+)

برقراری مجدد روابط دیپلماتیک میان عربستان و ایران به طور قطع منجر به بازچینش قدرت‌ها در خاورمیانه و کاهش چشم‌گیر نفوذ آمریکا و اتحادیه‌ی اروپا در این منطقه خواهد شد. به احتمال زیاد، به همین دلیل هم هست که غرب به طور مستمر تلاش می‌کند میان سعودی‌ها و ایرانی‌ها تفرقه بیندازد؛ به‌ویژه با تأکید بر اختلافات مذهبی میان این دو، که البته تا پیش از حوادث سال ۲۰۱۶ مشکل خاصی ایجاد نکرده بودند. واشینگتن یک‌باره به متخصص مسائل اسلام تبدیل شد و مفصلاً درباره‌ی به‌اصطلاح «دشمنی باستانی» میان شیعه و سُنی صحبت کرد. این در حالی است که دولت فعلی آمریکا صرفاً به عنوان بخشی از سیاست خو در منطقه‌ی خلیج فارس با برگ اختلافات مذهبی بازی می‌کند. جو بایدن در اجلاس جده، همچنین پیشنهاد تشکیل نسخه‌ای عربی از ناتو را نیز مطرح کرد؛ پروژه‌ای که بایدن امیدوار است در آینده آن را ارتقا دهد. این ناتوی عربی از منافع غرب حمایت خواهد کرد و با ایران دشمن خواهد بود. با این حال، به‌استثنای اردن (که به‌شدت به آمریکا وابسته است)، کشورهای عرب خلیج فارس از این پیشنهاد خیال‌بافانه استقبال گرمی نکردند. دلایل متعددی هم برای این مسئله وجود دارد.

پس از آن‌که رسانه‌های آمریکایی جو بایدن را به مسامحه با بن‌سلمان، ولی‌عهد سعودی، در پرونده‌ی جمال خاشقجی متهم کردند، رئیس‌جمهور آمریکا گفت بن‌سلمان را شخصاً قاتل خاشقجی معرفی کرده است. این ادعای بایدن با تکذیبیه‌ی  «عادل الجبیر» وزیر کشور سعودی در امور خارجه، همراه شد. سپس، بایدن پس از بازگشت به آمریکا، به ترتیبی که در ویدیو می‌بینید، تلویحاً الجبیر را به دروغ‌گویی متهم کرد. [دانلود]

به دلایل جغرافیایی، آمریکا و همچنین اسرائیل از تیررس موشک‌های ایران خارج هستند، اما اگر کار به درگیری مستقیم میان آمریکا و ایران برسد، کشورهای خلیج فارس بین دو یا حتی سه منبع آتش گرفتار خواهند شد و در برابر حملات راکتی از سه جهت آسیب‌پذیر خواهند بود: عراق در شمال، جایی که پایگاه‌های نظامی شیعیان طرفدار ایران قرار دارند؛ یمن در جنوب؛ و مستقیماً از ایران در شرق. رهبران عرب با اطلاع از این‌که پدافندهای موشکی ساخت آمریکا در حال حاضر قادر به محافظت از متحدان واشینگتن نیستند (چنان‌که حملات موشکی منظم به ابوظبی و عربستان نشان داده)، علاقه‌ی خاصی به پیوستن به گروه پیشنهادی آمریکا نشان نمی‌دهند و تا کنون این نظریه را رد کرده‌اند. به‌رغم امیدهای واشینگتن، کشورهای عربی (که اتفاقاً به نظر می‌رسد از کشورهای اروپایی عمل‌گراتر هستند) حاضر نیستند با خصومت با همسایه‌ی قدرتمندشان، به خودشان ضرر بزنند. به این ترتیب، در شرایط موجود، آمریکا نمی‌تواند انتظار جدی‌ای داشته باشد که هیچ‌یک از این کشورها فریب پیشنهادش را بخورند.

هم اسرائیل، هم عربستان، و هم دموکرات‌ها از سفر خاورمیانه‌ای بایدن ناراضی هستند. [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› هزینه‌های کوچ از خاورمیانه/ متحدان آمریکا در بحران اوکراین طرف روسیه هستند

بنابراین، در حال حاضر، منطقه‌ی خلیج فارس در کش‌وقوس یک درگیری اعلام‌نشده اما تلخ قرار دارد که نه‌تنها آینده‌ی خود منطقه، بلکه آینده‌ی کل جهان عرب را تعیین خواهد کرد؛ درگیری‌ای که محمد بن‌سلمان، ولی‌عهد و پادشاه آینده‌ی سعودی، در خط مقدم آن قرار دارد. از طرفی، بن‌سلمان به دنبال این است که خود را رهبر واقعیِ نه‌تنها کشورهای خلیج فارس، بلکه کل جهان عرب، معرفی کند. از طرف دیگر، موضع ایران بر هیچ‌کس پوشیده نیست: این کشور به دنبال رها کردن کل منطقه از سلطه‌ی جهان غرب و برقراری روابط دوستانه مبتنی بر حسن نیت متقابل میان کشورهای منطقه است. مقامات ایرانی بارها این آرزو را ابراز کرده‌اند و به‌رغم تحریم‌های فلج‌کننده‌ای که توسط غرب علیه آن‌ها وضع شده، تمام تلاششان را برای بازگرداندن روابط عادی و همسایه‌وار با همه‌ی کشورهای خلیج فارس و جهان عرب انجام داده‌اند.

دولت ایران با آگاهی از این‌که این کشور در مرحله‌ی حساسی از توسعه‌ی خود قرار دارد و مسیر آینده‌اش تا حد زیادی در نتیجه‌ی تصمیم‌هایی تعیین می‌شود که امروز اتخاذ می‌کند، هرچه در توان دارد، به کار بسته تا روابطش را با عربستان به حالت عادی بازگرداند. روحانیون ایران همچنین تلاش می‌کنند جو بایدن را در مذاکرات هسته‌ای کنونی تحت فشار قرار دهند تا جایگاه خود را بهبود ببخشند. به عنوان بخشی از همین کارزار، طی ماه‌های اخیر بیانیه‌های متعددی از سوی مقامات ایرانی درباره‌ی پیشرفت‌های فنی در برنامه‌ی تحقیقات هسته‌ای این کشور منتشر شده است.

سخنرانی جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، و اعلام تصمیم دولتش برای خروج از افغانستان. تصمیم بایدن اگرچه درست بود، اما به متحدان منطقه‌ای آمریکا اثبات کرد، در صورت بروز بحران، واشینگتن پشت آن‌ها را خالی خواهد کرد. [دانلود]

به عنوان نمونه، کمال خرازی، [رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران و] مشاور ارشد آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران، اخیراً در مصاحبه با شبکه‌ی تلویزیونی قطری «الجزیره» گفت ایران از نظر فنی توانایی ساخت بمب هسته‌ای را دارد، اما هنوز [چنین تصمیمی نگرفته و] خود را متعهد به برداشتن چنین گامی نکرده است. خرازی طی این مصاحبه، یک روز پس از پایان سفر جو بایدن به اسرائیل و عربستان که رئیس‌جمهور آمریکا در آن قول داده بود ایران را از «دستیابی» به سلاح هسته‌ای باز دارد، به الجزیره گفت: «ایران امکانات فنی برای تولید بمب هسته‌ای را دارد، اما هیچ تصمیمی از سوی ایران برای ساخت چنین سلاحی اتخاذ نشده است.»

تغییر یارکشی‌ها در خلیج فارس/ اعراب دارند ایران را جایگزین آمریکا می‌کنند

«کمال خرازی» وزیر خارجه‌ی سابق و رئیس کنونی شورای راهبردی روابط خارجی ایران، می‌گوید تهران در آستانه‌ی تبدیل به یک قدرت هسته‌ای است و به‌راحتی می‌تواند ظرفیت بالقوه‌ی ساخت سلاح هسته‌ای را به توان بالفعل تبدیل کند، اما تا این لحظه چنین تصمیمی را اتخاذ نکرده است. (+)

اظهارات خرازی که به‌وضوح به تأیید رهبر جمهوری اسلامی رسیده‌اند، مورد نادری از اذعان مقامات ایرانی به این مسئله است که شاید تهران به دنبال تولید سلاح هسته‌ای باشد؛ احتمالی که ایرانی‌ها همیشه آن را رد کرده‌اند. کمال خرازی در این‌باره توضیح داد: «ما در عرض چند روز توانستیم اورانیوم را تا ۶۰ درصد غنی‌سازی کنیم، و به‌راحتی می‌توانیم اورانیوم ۹۰ درصد نیز تولید کنیم[۲]…» لازم به توضیح است که ایران در حال حاضر اورانیوم با غنای ۶۰ درصد تولید می‌کند که بسیار بالاتر از سقف تعیین شده در توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ با آمریکاست. برای ساخت بمب هسته‌ای به اورانیوم با غنای ۹۰ درصد نیاز است.

بخشی از مصاحبه‌ی «کمال خرازی» رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران درباره‌ی توان هسته‌ای جمهوری اسلامی [دانلود]

با توجه به وضعیت هسته‌ای ایران، نظام‌های پادشاهی عربی تمایلی به انجام کاری ندارند که دشمنی این همسایه‌یشان را برانگیزد. البته در حال افزایش مشارکت خود در سامانه‌ی دفاع موشکی مشترک با آمریکا و اسرائیل که برای مقابله با تهدیدات ایران طراحی شده، هستند، چراکه اگر بدترین سناریو محقق شود و آمریکا از نیروی نظامی علیه ایران استفاده کند (گزینه‌ای که جو بایدن آن را «آخرین راه‌حل» توصیف کرده) و ایران با حملات موشکی واکنش نشان دهد، این سامانه برای دفاع از این کشورها ضروری خواهد بود. با این حال، محمد بن‌سلمان از سوی دیگر، به دنبال بهبود روابط با ایران است، به این امید که در صورت وقوع جنگ، او و کشورش بتوانند از سیلی که اطرافشان را فرامی‌گیرد، در امان بمانند.

 


[۱] A Reshuffling of the Alliances in the Persian Gulf Link

[۲] همه آنچه که کمال خرازی درباره بمب هسته‌ای گفت و غرب را به هم ریخت لینک

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تغییر یارکشی‌ها در خلیج فارس/ اعراب دارند ایران را جایگزین آمریکا می‌کنند بیشتر بخوانید »

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/ خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/ خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند



معاون سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا، ضمن تحلیل سفر بایدن به غرب آسیا، به بیان مطالبی درباره اینکه چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد، پرداخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چهارشنبه هفته گذشته جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به غرب آسیا سفر کرد و دیدارهایی را با مقامات برخی کشورهای منطقه  از جمله نخست وزیر رژیم صهیونیستی، بن‌سلمان ولیعهد عربستان و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین داشت.

پیش از سفر رئیس جمهور آمریکا به غرب آسیا مباحثی از جمله ناتوی عربی و طرح موضوع تکمیل سامانه‌های پدافند هوایی در منطقه مطرح و گفته شد که در این سفر پیگیری خواهد شد. البته به نظر می‌رسد این سفر اهداف دیگری هم خواهد داشت که در روزهای آینده بیشتر آشکار خواهد شد. به همین دلیل، با سردار سرتیپ دوم پاسدار رسول سنایی‌راد معاون سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا به گفت‌وگو  نشستیم که مشروح آن در ادامه آمده است:

 شورای همکاری خلیج فارس در بیش از ۴۰ سال عمر خود نتوانسته یک ارتش مشترک تشکیل دهد. همچنین اتحادی که عربستان و امارات برای تجاوز نظامی به یمن با حضور بیش از ۵۰ کشور تشکیل داده بودند، در مدت زمان اندکی فروپاشید. با این حال آیا اصولا ایده‌ای به نام ناتوی عربی قابل اجرا خواهد بود؟

واقعیت این است که از ادعا تا عمل فاصله بسیار است. ایده ناتوی عربی برای الان نیست. کما اینکه وقتی به سابقه برخی ائتلاف‌ها مراجعه می‌کنیم، مشاهده می‌کنیم که آنچه ادعا می‌شد با آنچه در میدان عمل اتفاق افتاد، فاصله بسیاری داشت. همانند طرح سپر جزیره.

* ایده تشکیل ناتوی عربی بارها تکرار شده اما به نتیجه نرسید

ایده ناتوی عربی هم در چند سال اخیر چند بار تکرار شد و گام‌هایی نیز برداشته شده است، اما به آخر نرسید. عقبه این ایده را باید در نشست شرم الشیخ دید که آمریکایی‌ها تلاش کردند صهیونیست‌ها را به چند کشور عربی متصل کنند و با نام یک ائتلاف از آن یاد می‌کردند. پیش از این نیز با عنوان طرح آبراهام یا ابراهیم از آن یاد می‌شد که هدف آن علنی‌سازی ارتباطات پشت پرده صهیونیست‌ها با چند کشور عربی بود.

می‌توان از الان احتمال داد که آمریکایی‌ها نیازمند یک عکس یادگاری منطقه‌ای هستند و قصد دارند تا با استفاده از این فرصت به خواسته خود برسند. به همین دلیل، شروع ماجرا از سفر به سرزمین‌های اشغالی است و پس از آن سفر به کشور عربی. لذا، اهداف اعلامی با اهداف عملی متفاوت خواهد بود. 

نکته اینجاست که هنوز شروع نشده برخی کشورها به صورت پیدا و پنهان پیام می‌دهند که قصد ایجاد ائتلاف ضد ایرانی را نداریم. در دو مورد شاهد بودیم که مصری‌ها و اردنی‌ها مخالفت کردند که مخالفت آن‌ها نیز رسانه‌ای شد، لذا بیشتر به نظر می‌رسد که یک اقدام نمایشی و ویترینی است که آمریکایی‌ها در مرحله اول و پس از آن صهیونیست‌ها در مرحله دوم به شدت در این مقطع نیازمند آن هستند و آنچه به عنوان ناتوی عربی اعلام می‌شود صرفا یک ادعای رسانه‌ای و تبلیغی است. اگرچه آمریکایی‌ها و برخی متحدان منطقه‌ای آن‌ها خود را نیازمند چنین ائتلاف و سامانه‌ای می‌بینند.

واقعیت این است که امروز شرایط منطقه‌ای و جهانی برای شکل‌گیری چنین سازمانی مساعد نیست.

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

 شما در سخنان خود به مخالفت برخی کشورهای مهم عربی همچون مصر و اردن با تشکیل ائتلاف علیه ایران اشاره کردید. با این وجود و با توجه به اینکه شکل گیری اتحادهای نظامی مستلزم برخورداری از سطح بالای روابط و همگرایی در بسیار از مسائل مهم هستند. آیا با این شرایط و در صورت تشکیل ناتوی عربی کارایی لازم را خواهد داشت؟

اجازه بدید قبل از اینکه وارد توضیح این سوال شوم نام اصلی این اتحاد را بگویم؛ این ائتلاف یک نوع ائتلاف عربی عربی است. اگرچه بر ماهیت عربی آن تاکید می شود اما واقعیت این است که به دنبال برآوردن یک نیاز برای صهیونیست ها هستند. آمریکایی ها به دنبال خروج از منطقه هستند، شکست آن‌ها در منطقه و فرار از افغانستان این نگرانی را برای صهیونیست ها رقم زده است. لذا، دنبال سازوکاری برای تامین امنیت رژیم صهیونیستی هستند. اما، این در شرایطی است که خود آمریکایی ها به این سفر نیاز دارند و پوشش را از سامانه یکپارچه پدافند هوایی تا تشکیل ناتوی عربی اعلام می‌کنند.

* مردم آمریکا با نامزدی مجدد بایدن موافق نیستند

واقعیت این است که آمریکایی‌ها با بحران داخلی روبرو هستند که علت اصلی آن مشکلات اقتصادی و افزایش قیمت سوخت است. آمریکایی‌ها هم اکنون قیمت ۷ دلاری بنزین را تجربه می‌کنند که در ۴۰ سال اخیر بی سابقه است. تسری گرانی‌ها به سایر اقلام نیز در جامعه آمریکا دیده می‌شود و از سوی وضعیت بالینی آمریکا و بایدن نیز شرایط خاصی را برای این کشور ایجاد کرده است. نسبت به سلامت روحی و روانی به ویژه آلزایمر حادی که آقای بایدن دارد، نگرانی‌ها در سطح حزب دموکرات است. نظرسنجی‌ها نیز نشان می‌دهد که مردم آمریکا با نامزدی مجدد او موافق نیستند. کما اینکه خود دموکرات‌ها نیز موافق نامزدی مجدد بایدن برای ریاست جمهوری نیستند. لذا، احتمال یک دوره‌ای بودن ریاست جمهوری آقای بایدن بالاست.

از طرفی جنگ اوکراین نیز موجب شده تا برخی متحدان اروپاییِ آمریکا نیز دچار چالش‌های جدی شوند. امروز آقای جانسون یکی از متحدان جدی آمریکا در سیاست‌های این کشور در اوکراین بود، قدرت را ترک کرده است. اگر بگوییم که در این ماجرا (تشکیل ناتوی عربی) کدام کشور می‌توانست محوریت را در اختیار بگیرد، ظاهرا عربستان است. اما، واقعیت این است که آمریکایی‌ها به دنبال این هستند که محوریت را به صهیونیست‌ها واگذار کنند.

این در حالی است که امروز صهیونیست‌ها شرایط مناسبی ندارند، نخست وزیر مجبور به ترک قدرت شده و شخص جایگزین نیز در حال طی دوران گذار است. آن‌ها علی رغم تظاهر به امکان استفاده از مشت آهنین در مقابل مقاومت متوقف شده اند و شرایطی که این روزها صهیونیست‌ها تجربه می‌کنند نیز شاهدی بر ضعف بیش از پیش آن هاست. لذا، مجموعه‌ای از این نشانگان را می‌شود معیار ارزیابی ادعاها و میزان دستیابی به اهدافشان قرار داد.

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

* بحران انرژی آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها را به شدت نگران کرده است

به نظر می‌رسد این ماجرا بیشتر به علت جبنه تبلیغی و رسانه‌ای دنبال می‌شود و می‌تواند برخی نیازهای آمریکایی‌ها را در این مقطع برآورده کند. در راس آن نیز به گونه‌ای حل بحران انرژی قرار دارد. بحران انرژی بعد از ماجرای اوکراین امروز هم آمریکایی‌ها را آزرده و هم متحدان اروپایی آن‌ها را به شدت نگران کرده است. چون نگران ذخیره‌سازی انرژی برای زمستان هستند و همان طور که در رسانه‌ها نیز اعلام شد، آقای پوتین اعلام کرد که انتقال گاز را متوقف خواهد کرد و هم اکنون نیز انتقال گاز از طریق خط لوله نورد استریم به علت تعمیرات به مدت ۱۰ روز مختل است.

اروپایی‌ها نیز به شدت نگران آن هستند که این موضوع بهانه‌ای برای قطع گاز باشد. لذا، نگرانی‌هایی از این دست آمریکایی‌ها را وادار کرده تا این سفر را در این مرحله طراحی کنند تا کشورهایی مانند عربستان و امارات با افزایش تولید نفت به داد آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها برسند. حال آن که واقعیت مربوط به همین ماجرا این است که با وجود پیش‌بینی افزایش ۲ میلیون بشکه‌ای حداکثر ظرفیتی که فعلا در اختیار دارند شاید نصف این مقدار باشد. به همین دلیل، بعید است آمریکایی‌ها در همین هدف نیز به مطلوب خود دست پیدا کنند. در واقع اقداماتی انجام می‌دهند که در مرحله اول نوعی کمک به امنیت رژیم صهیونیستی است و حتی شاید بالاتر که امروز رژیم صهیونیستی دچار بحران بقاست و کمک به بقای این رژیم. اما با هزینه دیگران یعنی شکل دیگری از دوشیدن اعراب که ترامپ با صراحت اعلام می‌کرد.

* فروش تسلیحات به سعودی‌ها از اهداف سفر بایدن

امروز آقای بایدن تصور می‌کند که می‌تواند با میزانی انعطاف در مواضع اعلامی دموکرات‌ها که پیش از این درباره مسائل حقوق بشری عربستان و شخص بن سلمان اعلام کرده بودند، اکنون احتمال دیدار بایدن با بن‌سلمان را هم مطرح می‌کنند. البته فروش تسلیحات به سعودی‌هایی که در باتلاق یمن گیر افتاده‌اند نیز می‌تواند جزو اهداف این سفر باشد. لذا به نظر می‌رسد در راس اهداف اعمالی این ماجرا منافع و نگرانی‌های اقتصادی قرار دارد. اما، انرژی هم اعلامی است و اعمالی. اما اینکه به چه میزان بتوانند اهداف خود را محقق کنند به شرایط امروز آمریکایی‌ها و متحدان منطقه‌ای آن‌ها بستگی دارد.

* ایده ناتوی عربی نوعی باج‌دهی به صهیونیست‌هاست

حتی برخی کشورهای عربی که امروز به عنوان عضوی از ناتوی عربی از آن‌ها اسم برده می‌شود و یا در سایر اهداف اعلامی جزو شرکای آمریکای هستند نیز با توجه به واقعیت‌های موجود درباره آمریکا و نوع تعاملات خود با روس‌ها بعید است که هر نوع همراهی را داشته باشد. اگرچه شاید در عرصه رسانه‌ای و یا تبلیغی مجبور به سکوت یا تظاهر به همراهی باشند. به طور مثال، پیام آمریکایی‌ها به اردنی‌ها نشان می‌دهد چنین طراحی‌هایی توسط آمریکایی‌ها برایشان در آینده موجب زحمت شود.

واقعیت این است که باید به موازات دیگر واقعیت‌ها به بیداری اسلامی نیز توجه شود که سرکوب شد، اما از بین نرفت. لذا، نگاه متفاوت ملت‌ها به این موضوعات باید مورد توجه قرار بگیرد، چون جزو موانع اصلی در مقابل چنین طرح‌هایی هستند و حاکمیت‌های عربی مجبور هستند این واقعیت‌ها را هم لحاظ کنند. به خصوص در مقاطعی که نوعی باج‌دهی به صهیونیست‌ها نیز به حساب می‌آید. چرا که اجرای چنین طرح‌هایی می‌تواند مشکلات جدی برای حکومت‌های عربی به وجود بیاورد.

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

 آنچه به یک نیروی نظامی اهمیت می‌بخشد، توان رزمی آن در زمین است. این در حالی است که هیچ یک از کشورهای حامی تشکیل ناتوی عربی دارای نیروی زمینی قدرتمندی نیستند. حتی کشوری مانند عربستان که مدعی قدرت بالای نظامی و تجهیزات به‌روز بود نیز در جنگ یمن زمین‌گیر شد در حالی که چندین سال است نتوانسته در این جنگ توفیق داشته باشد و شکست خورده است. ضمن آنکه کنترل نیروی هوایی و دریایی این کشورها نیز در دست آمریکا، انگلیس و فرانسه است. با این وجود، اگر موجودیتی به نام ناتوی عربی شکل بگیرد، توان نظامی بالا و استقلال عمل خواهد داشت؟

 اگر در این ناتوی عربی عربستان محور تعیین و بخواهند این ائتلاف را با محوریت عربستان تشکیل بدهند، با بررسی سوابق گذشته شاهد خواهیم بود که ائتلاف علیه یمن نیز به محوریت عربستان تشکیل شد که عاقبتی به غیر از شکست نداشت. به طوری که برخی کشورها رسما جدا شدند و برخی کشورها نیز با سعودی‌ها دچار چالش شدند. اکنون نوع نگاه اماراتی‌ها به حضور یمن با سعودی‌ها متفاوت بوده و حتی در برخی نقاط نیز با یکدیگر رقابت دارند. 

* طراحان ناتوی عربی برآوردهای اشتباه به سعودی‌ها ارائه می‌کنند

هنگامی که قرار باشد یک سازوکار شکل دستوری به خود بگیرد مسلماً نمی‌تواند استقلال عمل داشته باشد. کما اینکه یک بخش از چالش سعودی‌ها در یمن به علت تفاوت نوع برخورد دولت ترامپ با دولت بایدن است. در دوره ترامپ، آمریکایی‌ها دست و دلبازانه هر نوع کمکی به سعودی‌ها می‌کردند. اما با توجه به تفاوت نگاه دموکرات‌ها و شعارهای انتخاباتی که مطرح کرده بودند با روی کارآمدن دولت بایدن متفاوت شد. به همین دلیل، در ارسال تسلیحات به خاطر ملاحظات رسانه‌ای و پوشش حقوق بشری تجدیدنظرهایی کردند که موجب ایجاد چالش برای سعودی‌ها شد.

ضمن اینکه به نظر می‌رسد حتی در برآوردها نیز اتاق‌های فکر نظامی دیگران هستند که برآوردهای اشتباه به سعودی‌ها ارائه می‌کنند. در جنگ یمن به وضوح شاهد این موضوع بودیم که این برآوردهای اشتباه هم درباره توان نظامی سعودی‌ها به آن‌ها ارائه شد و هم در برآوردی که از توان یمنی‌ها انجام و به سعودی‌ها تحویل داده شد. یعنی دو اشتباه همزمان باعث شد تا این باتلاق برای سعودی‌ها شکل بگیرد. سعودی‌هایی که تصور اجرای یک عملیات برق‌آسا علیه یمن داشتند تا بتوانند در کمتر از یک ماه کار یمنی ها را یک‌سره کنند. اما پس از گذشت چند سال این درگیری نظامی نه تنها موجب فرسایش سرمایه اقتصادی آن‌ها شده بلکه موجب فرسایش سرمایه حیثیتی آن‌ها نیز شده است. 

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

* زمین‌گیر شدن سعودی در یمن، آینده ناتوی عربی را قابل حدس کرده است

امروز یمن واقعیت مربوط به ادعاهای سعودی‌ها و اماراتی‌ها را نشان داد و اثبات کرد که در یک تهاجم پهپادی موشکی می‌توانند تولید نفت سعودی‌ها را به نصف کاهش بدهند که نشان از یک شکست و بی‌حیثیتی راهبردی برای کشورهایی است که به حمایت نیروهای بیگانه متکی هستند. لذا، نگاه به این تجارب نشان می‌دهد آینده ناتوی عربی ادعایی در صورت تشکیل چه خواهد بود. در حالی که هنوز با وجود عدم تشکیل این ائتلاف اعلام می‌کنند که در ائتلاف علیه ایران شرکت نخواهند کرد.

متاسفانه توان نظامی برخی کشورهای عربی با اقدامات نیابتی خود آمریکایی‌ها مستهلک شد. امروز ارتش مصر ارتش قبل از بیداری اسلامی نیست یا ارتش امارات و عربستان نیز دچار فرسایش شده و بخشی از توان نظامی آن‌ها نیز از بین رفته است. ضمن اینکه اعتماد به نفس فرماندهان آن نیز در مواجهه با ضعیف‌ترین کشور منطقه یعنی یمن محک خورد و میزان تلفات آن‌ها و ناکامی هایشان باعث شد تا آن را به طور مرتب و از روی ناچاری تمدید کنند. البته فرماندهان سعودی و اماراتی بهتر از هر کسی نسبت به واقعیت‌های میدانی آگاه هستند.

* صهیونیست‌ها با طرح ناتوی عربی به دنبال استفاده ابزاری از اعراب هستند

به نظر می‌رسد که کارایی این نوع ائتلاف‌ها و سازوکاری که تحت عنوان ناتوی عربی از آن یاد می‌شود از اکنون مشخص است و همان طور که تشکیل آن شکل دستوری دارد در ادامه نیز دچار چالش‌هایی می‌شود که همان‌هایی که برآوردهای غلط را به کشورهای عربی می‌دهند، به همین دلیل، منافعشان ایجاب خواهد کرد که از ادامه حمایت خود پا پس بکشند.

اسرائیلی‌ها در این قضیه نشان دادند نه تنها به دنبال استفاده ابزاری از کشورهای عربی هستند بلکه به واشنگتن پست هم اطلاعات غلط دادند که در راستای استفاده ابزاری از آمریکایی‌ها بود. چرا که استفاده ابزاری از آمریکایی‌ها جزو عادت‌های صهیونیست‌هاست. به نظر می‌رسد که در صورت تشکیل ناتوی عربی متضررترین اعضای آن کشورهای عربی هستند و چه بسا در این ماجرا صهیونیست‌ها حتی بخواهند از آمریکایی‌ها نیز استفاده ابزاری بکنند.

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

 به نظر شما، چرا کشورهای عربی که روزی مدعی با غرور یک ارتش متحد عربی تشکیل دادند و هدفشان مقابله با صهیونیست‌ها بود امروز به این روز افتاده‌اند که مجبور به صلح با صهیونیست‌ها، عادی‌سازی روابط و تشکیل اتحادهای نظامی هستند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

 مجموعه‌ای از عوامل موجب شده که امروز جبهه‌بندی عبری – عربی به یک جبهه‌بندی تبدیل شود که در یک طرف عرب‌ها و صهیونیست‌ها باشند و در طرف دیگر سایر کشورها. اکنون این جبهه‌بندی را به ایرانی – عربی – عبری تبدیل کرده اند.

* امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم

مجموعه‌ای از عوامل باعث ایجاد این وضعیت شده که در راس آن ضعف سران کشورهای عربی بود. شکست در جنگ به جای اینکه موجب عبرت و درس آموزی شود موجب ترس و واهمه‌ای شد که به کمپ دیوید منجر شد و پای آمریکایی‌ها را به موضوع باز کرد که همواره به نفع صهیونیست‌ها بوده است تا به نفع کشورهای عربی یا حداقل انصاف برای دفاع از واقعیت.

امروز مشاهده می‌کنیم برخی ارتش‌هایی که ماهیت عربی آن‌ها در جهت ایجاد یک نوع حمیت بود برای دفاع از فلسطینی‌ها بود، متاسفانه امروز جزو کسانی هستند که از پشت به فلسطینی‌ها خنجر می‌زنند. حتی در سازوکارهایی ایفای نقش می‌کنند که مقابل اصلی‌ترین حامی فلسطینی‌ها یعنی جمهوری اسلامی ایران است. به نظر می‌رسد باید در سطوح مختلف تحلیلی از تاکتیکی تا راهبردی نشست و بررسی کرد که چه مجموعه عواملی باعث ایجاد چنین وضعی شده است.

ظاهر ماجرا این است که یک ارتش عربی را مشاهده می‌کنیم که ورود کرده و امروز در این صف بندی‌ها از هویت اصلی فاصله گرفته است. اما، واقعیت این است که در بین ارتشی‌های عرب هستند افراد باغیرتی که از این وضعیت به وجود آمده زجر می‌کشند. یک خالد اسلامبولی در گذشته وجود داشت که به نماد تبدیل شد. ولی خالدهای بسیاری در کشورهای عربی داریم که این نوع بی هویتی و فاصله گرفتن از هویت اصلی ارتش‌های عربی آن‌ها را اذیت می‌کند. لذا، نباید همه را یکپارچه و یکدست مشاهده کنیم.

* چرا بن‌سلمان تحقیر توسط ترامپ را پذیرفت؟

متاسفانه سران کشورهای عربی امروز از جنس خائنانی است که کمپ دیوید را رقم زدند و دچار یک ضعف درونی، عدم وجود اعتماد به نفس که البته در بزنگاه‌هایی محک می‌خورد و با تحقیر مواجه می‌شوند. اما، متاسفانه نوعی خودباختگی نسبت به بیگانه و شوق حفظ قدرت به هر قیمت موجب می‌شود که تحقیر را تحمل کنند. همانند سوالی که از بن سلمان پرسیده بودند: «نظرت درباره تعبیر ترامپ که از عنوان گاوهای شیرده استفاده کرده چیست؟» او بلافاصله گفته بود: «من از همکاری با آقای ترامپ لذت می‌برم!» آیا واقعا آنچه بر زبان آورد با آنچه در درون او می‌گذرد، یکسان است؟ بعید می‌دانم، چون فقط می‌خواست به هر نحو از این تحقیر عبور کند.

امروز در ارتش یمن با وجود سال‌ها حاکمیت آقای علی عبدالله صالح و نوع عملکردی که در بیداری اسلامی رخ داد، با این  بخش عمده‌ای از آن در کنار مقاومت یمن است و بخش مهم حاضر در کنار کمیته‌های مردمی و انصارالله همان بدنه ارتش یمن هستند روزی تحت فرماندهی آقای صالح بود. 

* شکاف‌های منطقه‌ای از اسلامی – غیر اسلامی به اسلامی – اسلامی تبدیل شده است

معتقدم چنین شکافی در سایر ارتش ها نیز وجود دارد، در ارتش مصر پررنگ‌تر و در عربستان و امارات پررنگ‌تر. اما، حتماً وقتی مشاهده می کنند شکاف های منطقه ای که یک زمان ماهیت اسلامی – غیر اسلامی داشت امروز ماهیت اسلامی – اسلامی پیداکرده است یا در یک مقطع زمانی عربی – غیر عربی بود. امروز جنگ یمن نیز جنگ عرب علیه عرب است که می تواند پیام‌های مهمی برای ارتش های منطقه داشته باشد. امروز در یمن تفاوت معناداری میان اسرایی که یمن از عربستان گرفته و اسرایی که عربستان از یمن گرفته، وجود دارد. انبوه اسرای یمنی ها از عربستانی ها نیز نشان می دهد که در آنجا نیز تردیدهای جدی وجود دارد، انگیزه هایی که گرچه با دیکتاتوری سرکوب می شوند، اما کسی نمی تواند آن ها را انکار کند.

اگرچه برای انحراف این ماجرا از موضوعاتی مانند القاعده امتحان کردند که روح جهادی را به جای ایفای نقش مقابل رژیم های دیکتاتوری، رژیم صهیونیستی و آمریکا در قالب انحراف بزرگ‌تری مانند داعش و تصور دشمن دور و نزدیک آن را به سوی فرسایش درون جهان اسلام سوق دادند که در واقع، ابزاری بود برای جنگ درون تمدنی. هنگامی که متوجه شدند جنگ درون تمدنی رخ نمی‌دهد یا خروجی آن کمک به تشدید بیداری اسلامی باشد، آن را در قالب جنگ نیابتی به سردمداری داعش پیاده کردند. لذا، مجموعه ای از این اتفاقات وضعیت کنونی را رقم زده است. 

اعتقاد دارم روند کلی یک روند تقویت کننده بیداری است. امروز در سطح جوانان و نخبگان اعتنا به نظام معرفتی و دینی و برخی اوقات عربی نیز وجود دارد که آینده متفاوتی را نوید می‌دهد. 

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

 ناتوی عربی، یک تشکل دولت محور است که با همراهی افکار عمومی در کشورهای منطقه مواجه نیست. این در حالی است که محور مقاومت یک موجودیت ملت محور است و توانسته مردم منطقه را با خود همراه سازد. با توجه به این شرایط آیا اتحادهای نظامی عربی ـ غربی در مقابل محور مردمی مقاومت موفقیت خواهند داشت؟

سنایی‌راد: خود آمریکایی‌ها (فرمانده سنتکام) هشدار داد که دستیابی محور مقاومت به پهپاد امروز همه سامانه‌های دفاعی ما را خنثی کرده است. رژیم صهیونیستی که روزگاری ادعای ارتش اول منطقه را داشت و شعار نیل تا فرات را می‌داد، امروز دور خود حصار می‌کشد یا در مقابل موشکی که از غزه به التماس می‌افتد که آتش‌بس رخ بدهد. لذا، با توجه به این واقعیت‌ها آینده از آن مقاومت اسلامی است و برخی اشتباهات آمریکایی‌ها به تقویت آن کمک می‌کند.

* صهیونیست‌ها با ادبیات تحقیرآمیز علیه اعراب حرف می‌زنند

هر جا آمریکایی‌ها حضور مستقیم و صهیونیست‌ها زمینه سوء استفاده بیشتر داشته باشند، باید احتمال شکل گیری نفرت بیشتر از صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها را داشته باشید. آیا برخی از واقعیت‌هایی که بعد از تقویت روابط امارات و رژیم صهیونیستی در امارات رخ داده، موجب همگرایی با صهیونیست‌ها شده یا واگرایی؟ صهیونیست‌هایی که متکبرانه به خود اجازه می‌دهند حتی پس از این ماجرا نیز ادبیات تحقیرآمیز علیه اعراب را دنبال کنند. برخی معتقدند آمریکایی‌ها با این قصه به دنبال بازگشت مجدد به منطقه هستند و آقای بایدن در مقاله اخیر خود در یک نشریه آمریکایی منتشر کرد، مدعی بود که قبل از روی کارآمدن او، مرتبا به سفارت آن‌ها حمله می‌شد. اما، امروز وضعیت متفاوت است. باید پرسید که آیا واقعیت چنین است؟

به هر حال به نظر می‌رسد آقای بایدن برای طرح چنین ادعایی در یک نشریه آمریکایی آزادی را دارند. اما، دلیل اینکه آمریکا پذیرفت فقط نیروهای آموزشی در عراق حفظ کند و مجبور به خروج شد چیست؟

* امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

به نظر می‌رسد امروز زمینه‌های مردمی وجود دارد که همان طور که در سوریه منجر به تشکیل یک ارتش بین المللی اسلامی شد که فراتر از مرزها و هویت ملی، یک مقاومت را در مقابل داعشی‌ها تشکیل دادند و همین مقاومت و زمینه‌های سیاسی اجتماعی آن منجر به شکل گیری نوعی هویت در میان سوری‌ها که امروز ادعای آزادی جولان را نه فقط حزب الله لبنان و جریان انقلابی ایران بلکه بخشی از سوری‌ها و ارتش سوریه مطرح می‌کنند. این حاصل اشتباه محاسباتی آمریکایی‌ها بود که نه تنها نیروی نیابتی داعش را تشکیل دادند بلکه در منطقه تِنِف و منطقه کردی نیز حضور مستقیم داشتند. ترامپ هم از صهیونیست‌ها حمایت کرد که بلندی‌های جولان را برای آن‌ها به رسیمت بشناسند.

به نظر می‌رسد باید چنین تبعاتی را برای ورود آمریکایی‌ها به تحولات منطقه‌ای متصور بود و رویکرد تشکیل سامانه‌های دستوری که از سامانه پدافند هوایی تا ناتوی عربی را در بر می‌گیرد. ضمن اینکه مگر حمله انصارالله یمن به مراکز نفتی عربستان و امارات بدون حضور سامانه‌های آمریکایی بود؟! امروز می‌خواهند مجموعه‌ای از سامانه‌های فرسوده و سنتی که در سایر کشورها وجود دارد را با این سامانه‌ها چفت و بست کنند.

اگر چه هدف اصلی این ماجرا، ارتقای امنیت و حفظ بقای صهیونیست‌هاست، اما، آن جا که تحقیر ملت‌ها در این ماجرا روشن شود و وجدان جمعی ملت‌ها امروز احساس کنند که به ابزاری برای حفظ دیگران تبدیل شده‌اند، واکنش نشان خواهند داد. چون صهیونیست‌ها تعریف هویتی متفاوت دارند و شکاف هویتی در بین ملت‌ها وجود دارد و از هر اجتماعی در کشورهای عربی برای سر دادن شعار علیه اسرائیل و آمریکا استفاده می‌کنند. به همین دلیل می‌توان گفت که آمریکایی‌ها اشتباه محاسباتی دیگری را در منطقه دچار شده اند که می‌تواند در آینده برای آن‌ها هزینه داشته باشد که در راس آن‌ها افزایش نفرتی است که در منطقه علیه آن‌ها وجود داشته است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/ خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند بیشتر بخوانید »

بایدن فرتوت تصویری از آمریکای پیر است/ دستاورد جنگ ۲۰۰۶ خنثی کردن طرح خاورمیانه جدید آمریکا بود

بایدن فرتوت تصویری از آمریکای پیر است/ دستاورد جنگ ۲۰۰۶ خنثی کردن طرح خاورمیانه جدید آمریکا بود



دبیرکل حزب‌الله لبنان با بیان اینکه رئیس‌جمهور فرتوت آمریکا تصویری از آمریکای پیر است، گفت آمریکا به واسطه مردم و دولت اوکراین وارد نبرد بزرگی با روس‌ها شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب‌الله لبنان، شامگاه امروز (چهارشنبه)، سخنرانی خود را به آخرین تحولات سیاسی اختصاص داد.

دبیرکل حزب‌الله، سخنرانی خود را ابتدا با تلاوت آیاتی از قرآن کریم آغاز کرد و عید سعید قربان به همه مردم تبریک گفت.

سید حسن نصرالله در ادامه به «سید عبدالملک بدرالدین الحوثی» رهبر جنبش انصارالله یمن و مردم این کشور درگذشت «علامه عبدالسلام» دبیرکل اتحادیه علمای یمن را تسلیت گفت و تأکید کرد که این عالم یمنی عمر خود را در دفاع از  مسائل امت اسلامی به‌ویژه فلسطین و قدس گذرانده است.

شکست طرح خاورمیانه جدید

دبیرکل حزب‌الله همچنین به سالروز عملیات «الوعد الصادق» اشاره کرد و گفت که از جمله دستاوردهای مقاومت در جنگ سی‌وسه‌روزه از بین بردن طرح آمریکایی موسوم به «خاورمیانه جدید» بود. سید حسن نصرالله اضافه کرد: «پس از حوادث یازده سپتامبر که آمریکا از آن به عنوان بهانه‌ای برای اشغالگری در افغانستان و عراق استفاده کرد، گام دوم ریشه‌کن کردن مقاومت اسلامی در فلسطین و لبنان و به انزوا کشاندن ایران بود تا رژیم صهیونیستی به سرور خاورمیانه تبدیل شود. پایداری مقاومت و لبنان و شکست اهداف جنگ سی‌وسه‌روزه ضربه سختی به طرح خاورمیانه جدید وارد کرد. این نقشه‌ها تمامی ندارد و آن‌ها بعد از آن در دوره دولت اوباما روی بهار عربی حساب کردند که این طرح نیز از بین رفت.»

بایدن فرتوت تصویر آمریکای پیر است

سید حسن نصرالله در بخش دیگری از اظهاراتش به رئیس‌جمهور آمریکا پرداخت و بیان کرد: «درباره سفر بایدن به منطقه تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌های بسیاری منتشر شد که در بسیاری از آن‌ها درباره تشکیل ناتوی عربی یا ناتوی خاورمیانه سخن گفته شد. امروز بایدن وارد فلسطین اشغالی شد و در روزهای آینده مشخص خواهد شد که آیا ائتلاف ناتوی عربی در کار است یا خیر.»

دبیرکل حزب‌الله افزود: «آمریکای امروز متفاوت از آمریکای سال ۲۰۰۳ و ۲۰۰۶ است زیرا رئیس‌جمهور فرتوت آمریکا تصویری از آمریکایی است که وارد مرحله پیری شده است. حضور این کشور در عرصه جهانی بسیار کمرنگ شده و آمریکا تورم اقتصادی زیادی دارد و اوضاع اجتماعی و امنیتی آن خوب نیست. رئیس‌جمهور آمریکا به منطقه آمد تا کشورهای حاشیه خلیج [فارس] را برای صادرات مقادیر بیشتری از نفت و گاز قانع کند.»

آمریکا به صورت نیابتی با روسیه جنگ می‌کند

سید حسن نصرالله ادامه داد: «آمریکا اکنون وارد نبرد بزرگی با روس‌ها شده است. این کشور مستقیما وارد جنگ با روس‌ها نشده، بلکه  به واسطه مردم و دولت اوکراین وارد این نبرد شده است. از جمله مهم‌ترین مؤلفه‌های این نبرد، تحریم نفت و گاز روسیه به‌واسطه اروپایی‌هاست. آمریکا مسئولت تأمینِ جایگزین برای اروپا را بر عهده گرفته است. زمان برای آن‌ها تنگ است زیرا زمستان در راه است و آن‌ها نیاز دارند در تابستان برای خود انرژی ذخیره کنند.»

دبیرکل حزب‌الله گفت: «بایدن به منطقه آمد تا ببیند کشورهای حاشیه خلیج [فارس] چقدر می‌توانند برای تأمین انرژی اروپا تولید را افزایش دهند. بایدن از زمانی که ریاست جمهوری را به دست گرفت، اعلام کرد که یک صهیونیست است. بایدن گفت که نیاز نیست لزوما برای صهیونیست بودن، یهودی باشی. تمام آنچه نیز او به محض ورود [به فلسطین اشغالی] امروز درباره راهکار دودولتی گفت، تعارفاتی بیش نبودند.»

سید حسن نصرالله همچنین اظهار داشت: «بایدن می‌گوید که در آتش‌بس یمن نقش داشته؛ اما این درواقع خود آمریکاست که به دنبال تجاوز به یمن است. عربستان سعودی نیز ابزار است. تحریم قطر را به یاد آوریم که آمریکا در یک شب توانست این محاصره را از بشکند، بایدن به راحتی می‌تواند جنگ علیه یمن را پایان دهد و محاصره را بردارد.»

هشدار به وزیر جنگ رژیم صهیونیستی

دبیرکل حزب‌الله در ادامه اشاره کرد: «پس از صحبتمان درباره مرزهای دریایی [لبنان]، وزرای دشمن تهدید کردند و حرف‌ها زدند؛ مِن جمله وزیر جنگشان گانتز که گفت بار دیگر به بیروت خواهند آمد (بیروت را اشغال خواهند کرد)، او می‌داند که هم ساکنان [اراضی اشغالی] و هم به خود دارد دروغ می‌گوید.گانتز جرأت ندارد چند قدم به سوی غزه‌ی تحت محاصره بردارد. اگر امور را از بیست یا سی سال گذشته تا به امروز مورد ارزیابی قرار دهد، ما به او توصیه می‌کنیم که جنگ سی‌وسه‌روزه را به یاد آورد؛ به‌ویژه زمانی که تلاش کردند وارد بنت جبیل شوند. آن‌ها در آن زمان گذرگاهی برای مجاهدان باز کردند تا شهر را رها کنند؛ اما عکس این مسئله اتفاق افتاد و رزمندگان برای دفاع از شهر وارد عمل شدند.»

سید حسن نصرالله خاطرنشان کرد: «از جمله درس‌ها و عبرت‌هایی که باید از جنگ سی‌وسه‌روزه بگیریم این است که مردم جنوب پذیرای مقاومت هستند و تشکیلات مقاومت و امکانات آن‌، بیش از هر زمان دیگری است. روحیه مقاومت وجود دارد و مردم و جغرافیای منطقه با این مقاومت همراه هستند و خداوند نیز در آغاز و انجام کار با این مقاومت است. مقاومت تنها قدرتی است که لبنان برای گرفتن حق نفتی و گازی خود آن را در اختیار دارد.»

مقاومت برای گرفتن حق لبنان 

دبیرکل حزب‌الله همچنین اظهار داشت: «هیچ فردی در داخل کشور با این مسئله مخالف نیست که نفت و گاز تنها راه خروج [لبنان] از بحران است زیرا کشور در حال حرکت به سوی وضعیتی بسیار دشوار است. پول بانک جهانی نیز مشکل را حل نخواهد کرد و تنها یک بدهی خواهد بود. راه حل همان صدها میلیارد دلاری است که در اختیار ماست. لبنان می‌تواند مانع استخراج نفت و گاز از اراضی اشغالی فلسطین و در عین حال مانع [رسیدن آن] به اروپا شود. آن‌ها عجله دارند. تنها دو ماه فرصت باقی است زیرا مقامات اشغالگر دارند از استخراج نفت در ماه سپتامبر صحبت می‌کنند. اگر در اسرع وقت برای ترسیم خطوط مرزی اقدام نکنیم، مسئله دشوار و بسیار هزینه‌بر خواهد شد.»

سید حسن نصرالله اضافه کرد: «لبنان به‌شدت نیازمند طرح برق است؛ اما آمریکا برای شما استثنایی در قانون سزار برای استفاده از گاز مصر قائل نیست. حدود یک سال از وعده‌های آن‌ها می‌گذرد. به خاطر چه کسی برتری را در ترسیم مرزها و استخراج نفت به شما خواهد داد؟ هوکشتاین در سفر اخیر به دو دلیل آمد که یکی نیاز آمریکا به نفت و گاز به خاطر اروپا بود و دلیل دیگر تهدیدات مقاومت. آن‌ها از قدرت مقاومت در خشکی، دریا و آسمان و قدرت آن برای عملی کردن تهدیدها آگاهند.»

نفت و گاز نقطه ضعف دشمن است

دبیرکل حزب‌الله در ادامه اشاره کرد: «دشمن نقطه ضعف دارد و این نقطه ضعف نیاز به نفت و گاز از جانب رژیم صهیونیستی است. نقطه قوت لبنان نیز مقاومت این کشور است که می‌تواند این عمل را بی‌اثر و از آن جلوگیری کند. لبنان اگر وارد مذاکرات شود، نیازمند اهرم‌ فشارهای خاص خود است. مقاومت تنها نقطه قوت این کشور است. من به مقامات لبنان می‌گویم از مقاومتی که تنها نقطه قوت شماست، استفاده کنید. زمانی که با آمریکایی بر سر میز مذاکره می‌نشینید، به آن‌ها بگویید که این مردم شوخی ندارند و نمی‌شود آن‌ها را کنترل کرد پس حقوق طبیعی لبنان را به این کشور بدهید.»

پیام‌ پهپادها به دشمن رسید

سید حسن نصرالله ادامه داد: «درباره مسئله پهپادها نیز برخی گفتند که این خارج توافق رخ داد، کدام توافق؟! ما با کسی توافق نکرده‌ایم و به کسی نیز وعده نخواهیم داد. کسی که به آمریکایی‌ها وعده می‌دهد مقاومت کاری نخواهد کرد، او درواقع هم خودش و هم آن‌ها را فریب می‌دهد. برخی نیز گفتند که مقاومت چگونه پهپاد می‌فرستد و می‌گوید که پشت کشور است؟ ما در مسئله ترسیم مرزها پشت این کشور هستیم؛ اما این بدان معنا نیست که با کسی یا علیه کسی هستیم. ما در مسئله فشار به دشمن با کشور نیستیم و به کسی هیچ قولی ندادیم. ما چند پهپاد در ابعاد مختلف فرستادیم زیرا می‌خواستیم که پرنده‌های نظامی موشک شلیک کنند و کشتی‌های جنگی به حرکت درآیند تا افرادی که در آن منطقه فعالیت دارند، بدانند این منطقه ناامن است. برای اولین بار در تاریخ رژیم صهیونیستی مقاومت سه پهپاد در آن واحد به سوی یک هدف پرتاب کرد.»

دبیرکل حزب‌الله در بخش دیگری گفت: «ما قدرت ارسال چند پهپاد مسلح در ابعاد مختلف و تعداد بالا را داریم. پیام پهپادها با آن اندازه‌شان می‌گفت که ما جدی هستیم و این پرونده مسئله‌ای اساسی است. در میان گزینه‌هایمان آنچه لازم است را انتخاب می‌کنیم. این پیام به دشمن رسید و نشانه آن علاوه بر آن تماس‌هایی که با لبنان و ما برقرار شد، واکنش میدانی دشمن بود. از نظر قدرت، ما از توانایی‌های متنوعی در خشکی، دریا و آسمان برخورداریم. تمام این گزینه‌ها روی میز هستند و هر آنچه در راستای حل مشکل ما باشد، در زمان مناسب و حجم مناسب برای آن انجام آن اقدام خواهیم کرد. لبنان به یک قدرت بازدارنده تکیه دارد و باید از آن استفاده کند. نباید تنها به تأیید بین‌المللی مرزها اکتفا کنیم، بلکه باید به شرکت‌های متعهد به حفاری اجازه بازگشت به کار بدهیم تا نتیجه عملی برای ما تضیمن شود.»

سید حسن نصرالله همچنین اظهار داشت: «به دوست و دشمن [می‌گوییم] ما در اینجا به دنبال جنگ روانی نیستیم و این از نظر ما تنها را ه نجات کشورمان است. یک بار خواستیم که ما لبنانی‌ها یک موضع واحد داشته باشیم و این موضع را به گوش آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها برسانیم. ما می‌گوییم اگر حقوقمان را ندهید و شرکت‌ها اجازه فعالیت نداشته باشند، ما به دل خواهیم رفت. برخی به دنبال ویران سازی این کشور هستند و می‌خواهند که مردم در صف‌ها بایستند و یکدیگر را از شدت گرسنگی بکشند. جنگ [داخلی] بالاترین چیزی است که دشمن به دنبال آن است.»

دبیرکل حزب‌الله در بخش پایانی اظهاراتش بیان کرد: «ما به دشمن می‌گوییم که دست از پا خطا نکند و به هوکشتاین و آمریکایی‌ها نیز می‌گوییم که لبنانی‌ها را فریب ندهید. پیام پهپادها رسید. این معادله را ثبت کنید: «کاریش» و پس از «کاریش» و پس از پس از «کاریش». ما تمام میدان‌ها، چاه‌ها و سکوهای نفتی در امتداد مرز فلسطین را زیر نظر داریم. اگر به دنبال این هستید که این کشور از حقوق خود استفاده نکند، هیچ کس قادر به استخراج نفت نخواهد بود.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بایدن فرتوت تصویری از آمریکای پیر است/ دستاورد جنگ ۲۰۰۶ خنثی کردن طرح خاورمیانه جدید آمریکا بود بیشتر بخوانید »

ناتوی عربی در برابر جبهه مقاومت فاقد کارایی خواهد بود

ناتوی عربی در برابر جبهه مقاومت فاقد کارایی خواهد بود


سردار «یدالله جوانی» معاون سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، درباره آینده ناتوی عربی در صورت شکل‌گیری آن، اظهار داشت: درباره اهداف و پیامد‌های سفر «جو بایدن» به سرزمین‌های اشغالی و سپس عربستان سعودی در رسانه‌ها و همچنین محافل سیاسی گمانه‌زنی‌های مطرح می‌شود که از آن جمله می‌توان به نزدیک شدن دولت دموکرات آمریکا به سعودی‌ها به‌منظور ترغیب آن‌ها به افزایش صادرات نفت آن هم به دلیل بحران انرژی که امروز در غرب به وجود آمده و نیز تلاش برای سرعت بخشیدن به پروژه عادی‌سازی روابط دولت‌های عربی با رژیم صهیونیستی و خصوصاً برقراری رابطه دولت سعودی با صهیونیست‌ها، اشاره کرد.

وی افزود: البته از یک هدف دیگر نیز صحبت می‌شود و آن احتمال تشکیل ناتوی عربی برای مقابله با جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران است؛ لذا در خصوص احتمال تشکیل ناتوی عربی، سناریو‌های مختلفی مطرح می‌شود؛ اما فارغ از اینکه کدام‌یک از این سناریو‌ها جامه عمل به خود بپوشاند، واقعیت‌هایی در این‌خصوص وجود دارد که می‌توان بر اساس این واقعیت‌ها، آینده چنین ائتلافی را پیش‌بینی کرد.

سردار جوانی ادامه داد: اولین واقعیت، کارنامه پر از شکست آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی طی سال‌های اخیر از جبهه مقاومت و موضع انفعالی آن‌ها در برابر جبهه مقاومت است؛ واقعیت دوم اندیشه، روحیه و گفتمان حاکم بر جبهه مقاومت است؛ جبهه‌ای که در برابر آمریکا، اسرائیل و سعودی‌ها روند توسعه قدرت را طی می‌کند و این واقعیتی است که در پیام حج امسال رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز مورد توجه قرار گرفت.

وی اضافه کرد: اما واقعیت سوم به ائتلاف‌سازی علیه جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت طی سال‌های اخیر و نتایج آن بازمی‌گردد؛ زمانی که آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان در اوج قدرت بودند از ائتلاف‌سازی‌هایشان برای مقابله با جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی جز شکست و ناکامی چیز دیگری نصیبشان نشد؛ به‌عنوان نمونه بیش از ۴۰ سال از تشکیل شورای همکاری خلیج فارس می‌گذارد؛ شورایی که جز یک نام و سر و صدا در فضای رسانه، هیچ عقبه قابل اعتنایی در واقعیت پیدا نکرده است.

معاون سیاسی سپاه تصریح کرد: نمونه دیگر، ائتلاف و اتحادی است که اماراتی‌ها و سعودی‌ها با کمک ده‌ها کشور دیگر علیه ملت مظلوم یمن تشکیل دادند، اما نتیجه آن باز چیزی جز شکست مفتضحانه برای آن‌ها ارمغان دیگری نداشته که این هم خود یک رسوایی بزرگ برای آن‌ها محسوب می‌شود.

وی در ادامه بیان داشت: نمونه سوم این ائتلاف‌سازی‌ها ائتلافی است که آمریکا و عربستان به همراه رژیم صهیونیستی و برخی کشور‌های اروپایی و منطقه‌ای که حدود ۱۰۰ کشور می‌شوند با هدف مشخص ساقط کردن دولت سوریه و نابود کردن جبهه مقاومت به وجود آمده و علی‌رغم اینکه طی این سال‌ها چندین تریلیون دلار هم هزینه کردند تا جبهه ائتلافی مورد اشاره بتواند در منطقه روند‌های جدیدی را به وجود بیاورد و به واسطه آن، جبهه مقاومت و ایران را از صحنه خارج کنند، ولی همگان دیدند که شکست سنگین نصیب‌شان شد و امروز مقاومت قدرتمندتر از گذشته به حیات خود ادامه می‌دهد.

سردار جوانی سپس عنوان کرد: بنابراین به راحتی می‌توان از هم‌اکنون آینده ائتلاف احتمالی عربی و ناتوی عربی را هم پیش‌بینی کرد؛ به این‌صورت که با لحاظ کردن ائتلاف‌های قبلی سه دولت مورد اشاره، ائتلاف جدید، ائتلافی سست‌بنیان و فاقد کارایی در برابر جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.

وی تاکید کرد: روندها، واقعیت‌هایی را نشان می‌دهند که حکایت از خروج آمریکا از منطقه و نابودی رژیم صهیونیستی و متحدین آن‌ها در منطقه دارد و هیچ عامل دیگری نمی‌تواند این روند‌ها را تغییر دهد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ناتوی عربی در برابر جبهه مقاومت فاقد کارایی خواهد بود بیشتر بخوانید »

ناتوی عربی یا دشمنان مشترک ایران؟

ناتوی عربی یا دشمنان مشترک ایران؟


به گزارش مجاهدت از خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، واشنگتن سیاست سنتی خود در دهه‌های اخیر مبنی بر تمرکز بر منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را تعدیل کرده و به دنبال واگذاری تعهدات راهبردی خود به هم پیمانانش است.

به عنوان نمونه در سیاست خاورمیانه‌ای جدید آمریکا دیگر لازم نیست نیرو‌های این کشور به شکل مستقیم در منطقه حضور داشته باشند، بلکه هم پیمانان این کشور مسئولیت اجرای سیاست واشنگتن در منطقه را به سرکردگی رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی برعهده خواهند داشت.

طرح ناتوی عربی را می‌توان مولود سیاست‌های کلان آمریکا مبنی بر تمرکز بر روی منطقه ایندوپاسیفیک دانست. اما اجرای این طرح با موانع و چالش‌های بسیاری روبه‌رو است که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.

نخستین چالش در مسیر تشکیل ناتوی عربی را می‌توان تعریف «دشمن مشترک» دانست. در دوران جنگ سرد آمریکا و هم پیمانان این کشور در بلوک غرب برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی و مقابله با نفوذ کمونیسم در نقاط مختلف جهان، پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را ایجاد کردند. شوروی به عنوان تهدیدی مشترک و حیاتی علیه حاکمیت و بقای کشور‌های بلوک غرب سبب شد تا آن‌ها بتوانند به راحتی با تفاهم و درک مشترک رسیده و به مقابله با این تهدید نوپدید بپردازند.

در سال‌های اخیر که روابط دیپلماتیک اسرائیل با بحرین و امارات برقرار شد و سطح مهمی از روابط پنهان و نیمه آشکار نیز با عربستان شکل گرفت، مناسبات تل آویو در منطقه ژئواستراتژیک خلیج فارس به ویژه با ابوظبی به شکل غیر منتظره‌ای به سطح ائتلافی همه جانبه (سیاسی، اقتصادی و نظامی) ارتقا یافته است؛ تا جایی که هرگز روابط اسرائیل با مصر و اردن پس از چندین دهه به چنین سطحی نرسیده و همین رویکرد امارات، به ویژه مصر را نگران تضعیف جایگاه و نقش منطقه‌ای خود ساخت.

مصری که پس از کامپ دیوید همواره خود دروازه ارتباط اسرائیل با جهان عرب می‌دید و از این طریق موقعیتی ویژه در سیاست منطقه‌ای و روابط با آمریکا و غرب برای خود تعریف کرده بود، اما قاهره نه تنها تحرکی در جهت رفع این نگرانی از خود نشان نداد بلکه تحت تاثیر اوضاع متزلزل سیاسی و اقتصادی داخلی و وابستگی به کمک‌های مالی خلیج فارس، خود را ناچار به همراهی بیشتر با این تحولات و تقویت بیشتر روابط با تل آویو و ابوظبی دید.

به اصل موضوع که بازگردیم، در واقع، هدف تشکیل ناتوی خاورمیانه‌ای میان متحدان عربی و اسرائیلی آمریکا در منطقه در وهله نخست مواجهه با ایران و محور تحت رهبری آن است.

ایده ناتوی خاورمیانه‌ای در اصل نسخه ارتقا یافته ایده قدیمی ناتوی عربی است که عضویت و محوریت اسرائیل در آن موجب تغییر نام ناتوی عربی به ناتوی خاورمیانه شده است. در واقع ناتوی عربی هم ایده‌ای مصری بود که طنطاوی وزیر دفاع پیشین مصر در ژوئن ۱۹۸۸ آن را مطرح کرد و سپس سیسی رئیس جمهور مصر در فوریه ۲۰۱۵ در سفر به اردن بار دیگر تشکیل آن را گوشزد کرد؛ تا این که در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ و قبل از سفرش به ریاض در می ۲۰۱۷ دوباره بر زبان‌ها افتاد. اخیرا هم پس از گسترش قابل تامل روابط عربی اسرائیلی، این ایده به طرح ناتوی خاورمیانه ارتقا یافته است و سفر آتی جو بایدن به منطقه می‌تواند به پیشبرد تشکیل این ائتلاف نظامی در منطقه و پیگیری آن از سوی اسرائیل و کشور‌های عربی همسو و متحد آمریکا کمک کند.

واقعیت این است که آنچه متحدان آمریکا را به این سمت سوق داده، نه صرفا همکاری مشترک برای مقابله با چالش‌های کنونی، بلکه به نوعی آماده شدن برای مواجهه جمعی با خلأ‌ها و چالش‌های امنیتی بزرگ‌تری است که احتمالا منطقه خاورمیانه در امتداد پیامد‌های امنیتی و ژئوپلتیکی نزاع میان قدرت‌های غربی و آمریکا با روسیه در حال حاضر و چین در آینده، شاهد آن خواهد بود.

اما پیشبرد طرح تشکیل ناتوی خاورمیانه مستلزم وجود تنشی مستمر در منطقه با طرفیت ایران است و از این رو، اگر هم برجام احیا شود، باز سطحی از تنش منطقه‌ای در راستای تحقق هدف پیشگفته ادامه خواهد یافت. از دیگر سو، تقابل با ایران و متحدان آن هر چند اولویت نخست تشکیل ناتوی خاورمیانه است، اما تنها هدف آن نیست، بلکه ترکیه نیز احتمالا هدف بعدی آن بوده و بعید است که آشتی‌های کنونی نگرانی‌های راهبردی محور عربی اسرائیلی از سیاست‌های نوعثمانی گرایانه ترکیه را در درازمدت برطرف کند.

البته گویا ترکیه زودهنگام این خطر را احساس کرده و آشتی و نزدیکی به این محور احتمالا معطوف به این نگرانی و تلاشی برای ملحق شدن به ائتلاف در حال تشکیل برای مصمون ماندن از خطرات بعدی آن باشد.

انتهای پیام/341

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ناتوی عربی یا دشمنان مشترک ایران؟ بیشتر بخوانید »