ناجا

پیام تسلیت سردار «بهمن کارگر» در پی شهادت سه مرزبان ایرانی


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس،سردار سرتیپ بسیجی «بهمن کارگر» رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس با صدور پیامی خطاب به فرمانده کل نیروی انتظامی شهادت سه مرزبان ایرانی در آذربایجان غربی را تسلیت گفت.

متن پیام مذکور به شرح زیر است:

«فرمانده محترم نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران
برادر ارجمند سردار سرتیپ پاسدار حسین اشتری

سلام علیکم

با احترام شهادت سه نفر از مرزبانان مجاهد فی سبیل‌الله به دست جنایتکاران و دشمنان کشور و ملت بزرگوار ایران اسلامی در استان آذربایجان غربی را به محضر مبارک فرمانده معظم کل قوا حضرت امام خامنه‌ای (مد ظله‌العالی)، حضرتعالی، فرمانده محترم و رزمندگان خدوم فرماندهی مرزبانی ناجا و خانواده محترم شهدای والامقام تسلیت عرض می‌کنم.

ان‌شاءالله با حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام محشور باشند.»

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

پیام تسلیت سردار «بهمن کارگر» در پی شهادت سه مرزبان ایرانی بیشتر بخوانید »

«کمین» نداریم/ با پلیس راهور؛ از جریمه های اشتباهی  تا پرش شمارگان چراغ راهنمایی!

«کمین» نداریم/ با پلیس راهور؛ از جریمه های اشتباهی تا پرش شمارگان چراغ راهنمایی!


گروه انتظامی خبرگزاری فارس – مریم عرب انصاری‌: هنوز‌‌ ۱۵ شماره تا قرمز شدن چراغ راهنمایی باقیمانده است. مرد جوان گاز ماشین را می‌گیرد تا هر چه زودتر از چهارراه رد شود. چند متری مانده به تقاطع، شمارگان چراغ تغییر می‌کند. مرد ترمز می‌گیرد اما به هر حال خودرو از روی خط عابر رد شده  و بی‌محابا دوربین از تخلف عبورش از‌‌ چراغ قرمز عکس می‌گیرد.

مرد دو دستی بر فرمان می‌کوبد. به زمین و زمان بد وبیراه می‌گوید. انگار که‌ نه انگار، چند نفر مسافر توی ماشین نشسته‌اند. می‌گوید معلوم نیست شماره‌ها چطور یهویی به آخر خط رسیده‌اند!؟

                         ***

کورس گذاشته‌اند توی بزرگراه. تاریکی شب و خلوتی راه را غنیمت شمرده‌اند. می‌گویند: دیگر در این روزهای کرونایی تفریحی نمانده است؛ نه سینمایی باز است و نه باشگاهی و نه حتی کافی‌شاپی؛ خب چطور سرمان را گرم کنیم؟

تازه، باد به غبغب انداخته و می‌گویند: به کسی هم کاری نداریم. سوار ماشین‌هایمان هستیم و وقتی همه خوابند با هم دور دور می‌کنیم… نمی‌دانند یا نه؛خودشان را به ندانستن زده‌اند که صدای ‌ناهنجار اگزوز ماشین‌ها‌ و ایست ترمزهایشان، آرامش را از ساکنین بزرگراه‌ها گرفته است!

                        *** 

موضوع ‌‌ترافیک تهران تعطیل‌بردار نیست. اگرچه هرازگاهی اخباری مبنی بر‌ ارتقای سیستم‌ ‌و  بکارگیری تجهیزات هوشمند در راستای مدیریت و کنترل ‌ترافیک و تسهیل در تردد شهروندان به گوش می‌رسد‌ ا‌‌ما‌‌  همواره وضعیت ترافیکی تهران، تخلفات موجود و چگونگی اعمال قانون از جمله مسائل و مواردی است که بار‌ها ‌‌در رسانه ها و فضای مجازی به آن پرداخته شده و می‌شود.

چگونگی اعمال جریمه و برخورد با تخلفات ساکن، دور دور کرد‌ن‌ها و همچنین شکایت و اعتراض شهروندان درباره پیامک‌های اشتباهی جریمه، شائبه ‌‌کمین پلیس در بزرگراه‌ها و تغییر ناگهانی شمارگان چراغ راهنمایی ما را بر آن داشت تا با سردار «محمدحسین حمیدی» رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی پایتخت به گفت‌وگو بنشینیم.

* برخورد با تخلفات ساکن و روان‌سازی ترافیک در اولویت پلیس

** در معابر تهران به خصوص مناطق مرکزی همواره با معضل توقف و پارک خودروها مواجه بوده و توقف های دوبل و سوبل را شاهدیم که موجب راهبندان شده‌ و مشکلاتی برای تردد شهروندان به وجود می‌آورد. برخورد پلیس با این دسته از تخلفات ساکن چگونه است؟

برخورد با تخلفات ساکن یکی از نشانگاه‌هایی است که پلیس راهور برای روان‌سازی ترافیک و کاهش ناراحتی مردم در اولویت خود قرار داده است.

 وقتی که بنده وارد پلیس راهور تهران شدم در راستای برخورد با تخلفات، دو روش دیگر را اضافه کردم؛ یکی‌ استفاده از سامانه سپهر- یعنی همین دست‌افزارهایی که در دستان مأموران پلیس است – و دیگری راه‌اندازی تیم‌های نامحسوس گشتی پلیس در سطح شهر که به صورت آنلاین با تخلفات برخورد می‌کنند.

البته ‌از گذشته هم روش‌های دیگری برای برخورد با تخلفات وجود داشته و دارد، از جمله استفاده ازدوربین‌های نظارتی که همکاران بنده پشت دوربین حضور داشته و چگونگی تردد خودروها را کنترل می‌کنند؛ مورد دیگر هم  حضور عوامل پلیس راهور در سطح خیابان‌هاست. 

در کل می‌توان گفت که پلیس راهنمایی و رانندگی تهران با استفاده از تمام ظرفیت خود برای برخورد با تخلفات ساکن و روان‌سازی ترافیک اقدام می‌کند؛ اما اینکه آیا تلاش ما کافی بوده یا نه(؟) باید بگویم نه؛ آیا به میزان تخلفاتی که صورت گرفته برخورد داشته‌ایم یا خیر (؟) جواب مان منفی است.

در سطح شهر تهران چهار میلیون خودرو و 3.5 میلیون موتورسیکلت تردد می‌کنند؛ تهران، ابرشهر است و با هیچ شهر دیگری در کشور نمی‌توان آن را مقایسه کرد.

*تقویت‌‌ سامانه‌های نظارتی در دستور کار

اگرچه مأموران پلیس راهور ترافیک را مدیریت کرده و با تخلفات احتمالی برخورد می‌کنند اما قطعا پلیس برای اینکه اشرافیت بیشتری داشته باشد باید مورد تقویت قرار گیرد.

باید سامانه‌های بیشتری برای کنترل در اختیارش باشد؛ البته پلیس درخواست‌هایش مبنی بر افزایش سامانه‌ای نظارتی برای برخورد با تخلفات را به مسؤولان شهرداری اعلام کرده و به توافق هم رسیده‌ایم اما به دلیل مسائل بودجه‌ای و مالی، کارها کُند انجام می‌شود؛ ما به دنبال راه‌های جایگزین در این خصوص هستیم.

*توقع مردم از پلیس برای برخورد با تخلف رانندگان خودخواه،به حق است

برخورد با تخلفات رانندگی، حق مردم است، مردم توقع به حق دارند که پلیس با افراد خودخواهی که دوبل و سوبل، خودروی خود را پارک می‌کنند برخورد کند؛ البته  وظیفه ذاتی پلیس هم همین است. 

* «کمین» نداریم/ راننده متخلف،  مترصد نبودن پلیس برای انجام تخلف است!

** کمین می‌کنید؟ خیلی از رانندگان می‌گویند پلیس در بزرگراه‌ها و آزادراه‌ها در جاهایی که اصلاً تصورش را نمی‌کنید مترصد تخلف خودروها و اعمال قانون است، آیا این موارد صحت دارد؟

کمین که اصلا ما نداریم؛ در بزرگراه‌ها در قسمت‌هایی که امکان توقف وجود داشته و ایمنی مأموران پلیس راهور فراهم شود مستقر می‌شویم.

لفظ کمین به اشتباه از دیرباز آمده؛ واقعاً اینگونه که می‌گویند نیست؛ در واقع این ما هستیم که باید بگوییم آقای متخلف! تو مترصد تخلف هستی(؟) که ببینی کی پلیس نیست تا تخلف بکنی و بعد از اینکه پلیس جلویت را گرفت، بگویی چرا کمین کرده‌ای؟

در واقع پلیس متهم نیست بلکه راننده متخلف متهم است که با تخلف و استمرار در انجام تخلف خود توقع دارد کسی جلویش را نگیرد؛ تازه وقتی جلویش را می‌گیرند ناراحت هم می‌شود… قضیه برعکس شده است!

کمین وجود ندارد. پلیس در محل‌هایی که استقرار همکاران ایمن باشد مستقر می‌شود. ولی در برخی معابر واقعاً جای ایمنی وجود ندارد؛ ما خطر را می‌بینیم اما مجبور هستیم در آنجا بایستیم تا مردم ما را ببینند و مراعات کنند. چون در معابر تکرار حوادث را داشته‌ایم. 

بعضاً برای مأموران خودمان حادثه اتفاق افتاده؛ خودرویی را متوقف کرده و در حال اعمال قانون بودند که خودرویی از پشت سر آمده و بعد از خروج از مسیرش با آنها برخورد کرده؛ مواردی از این قبیل زیاد داشته‌ایم. 

* برخورد پلیس با دوردور کنندگان و مخلان آرامش مردم بدون اغماض است

** دوردور و صدای ناهنجار اگزوزها و ترمز خودروها و موتورهای سنگین در بزرگراه‌های شمال شهر تمام‌شدنی نیست؛ اگرچه پلیس همواره از برخورد قاطع با دور دور کنندگان می‌گوید، اما این موارد موجب نارضایتی شهروندان ساکن در حاشیه بزرگراه‌ها شده است. 

همانطور که می دانید برخورد با این تخلفات انجام می‌شود، اگرچه آمار این تخلفات کم شده اما هیچ گاه به صفر نخواهد رسید. این موضوع در کشورهای مختلف هم وجود دارد چرا که افرادی هستند که این فضا را فرصت و تفریحی برای خود می‌دانند؛ اما پلیس با توجه به وظیفه‌ای که برعهده داشته‌‌ و مقدوراتی که وجود دارد و حوادثی که در این زمینه اتفاق افتاده به طور منظم و روتین طرح‌های خود را در مواجهه با دور دور کنندگان انجام می‌دهد. 

برخوردهای پلیس هم بدون اغماض است. هیچ چشم‌پوشی نداریم. همین عملکرد باعث شده که برای سال دوم کاهش این تخلفات و حوادث حاصل  از آن را در شهر تهران شاهد باشیم. کاهش این تخلفات اتفاقی نیست چرا که پشت بند این کاهش‌ها یک زمابندی در اجرای طرح  وجود دارد. 

*چرایی ثبت همزمان چند جریمه برای یک تخلف 

** تعدادی از رانندگان به این موضوع ‌‌معترضند که برای یک تخلف دو جریمه ثبت می‌شود. مثلاً تخلف تجاوز از سرعت مجاز داشته و به فاصله دو دقیقه با دو دوربین یکی این طرف تقاطع و یکی آن‌طرف‌تر جریمه می‌شوند؛ جریمه‌هایی که باید بپردازند. چرا برای یک تخلف در فاصله زمانی دو تا چنددقیقه، چند جریمه صادر می‌شود؟

ابتدا باید بگویم یک تخلف هم‌زمان دو بار جریمه نمی‌شود؛ ممکن است تخلفی استمرار داشته باشد و با مکان و زمان متفاوت ثبت شود. بدین صورت که یک پایه دوربین هوشمند پلیس این طرف تقاطع است و پایه بعدی پانصدمتر آنطرف‌تر. وقتی تخلفی استمرار داشته باشد، توسط دو دوربین و در دو زمان متفاوت ثبت و ضبط می‌شود. 

* راننده خاطی که اصرار بر استمرار در تخلف دارد باید هزینه بیشتری بپردازد

** مواردی بوده که به فاصله دو دقیقه دو برگه جریمه صادر شده است ؛بطور مثال ‌هنگام افزایش سرعت، آیا ‌‌فرد می‌تواند در فاصله اندک دو دقیقه ای سرعتش را کم کند؟

باید از اول سرعتش را کم می‌کرد؛ این نشان می‌دهد که راننده خاطی اصرار به استمرار تخلف دارد؛ بنابراین کسی که استمرار در تخلف دارد اتفاقا باید هزینه بیشتری بپردازد.

* علت‌‌ پرش‌های ناگهانی چراغ راهنمایی چیست؟

**تغییر شمارگان چراغ راهنمایی همواره یکی از سؤالات پرتکرار شهروندان است؛ مردم از این موضوع گله دارند که هنوز زمان برای عبور از چراغ سبز وجود دارد که ناگهان به انتهای شمارگان سبز نزدیک شده و چراغ زرد و قرمز می‌شود. این تغییر شمارگان چه علتی دارد؟

در مورد تغییر شمارگان چراغ راهنمایی نیز باید گفت که شمارگان چراغ راهنمایی هوشمند است و از مرکز کنترل شهر تهران مدیریت شده و با سامانه‌هایی که در کف راه و تقاطع‌ها تعبیه شده وضعیت ترافیک را تنظیم می‌کند.

برای چراغ‌ها تایم ثابتی مدنظر است که در ادامه به تناسب جریان ترافیک و اتفاق‌هایی که رخ می‌دهد تنظیم و جابجا می‌شود.

باید گفت تغییرات به صورت هوشمند است اما برخی جاها هم همکاران ما آن را تغییر می‌دهند که بسته به ضرورت است. 

بطور مثال شما راننده خودرویی هستید که در یک تقاطع ‌‌حضور دارید.شما هم مثل سایر رانندگان از شبکه معابری که در اطرافتان وجود دارد بی خبر ‌‌هستید.

در آنجا یک مأمور پلیس مستقر است. در بیسیم برایش یک اسکورت یا مورد اورژانسی و یا مورد آتش‌نشانی را گزارش می‌دهند؛مامور مجبور است جریان ترافیک را نگه دارد تا در مقابل مسیر دیگری آزاد شود اما  مردمی ‌‌که در آن لحظه در آن تقاطع خاص حضور دارند مامور و اقدامش  را قضاوت می‌کنند، غافل از آنکه در معابر دیگر چه موردی وجود داشته است و آن مأمور پلیس هم از فرمانی که از مرکز کنترل ترافیک گرفته است تبعیت کرده است.

* پیامک های اشتباهی جریمه، محصول تغییر ارقام  پلاک توسط مجرمان است

** پیامک‌های اشتباهی جریمه خودرو از جمله دیگر مواردی است که افراد با آن مواجه هستند؛ بطور مثال عنوان می‌کنند که خودرویشان در پارکینگ متوقف است و در همان ساعت، پیامک جریمه تخلف در معبر یا شهر دیگری برایشان می‌آید؛ جریان چیست؟ افراد چه باید انجام دهند؟ 

یک ظلم مضاعفی که افراد مجرم مرتکب می‌شوند همین است؛ از این نمونه زیاد داریم چرا که افرادی پلاک خود را پوشش داده یا تغییر شماره پلاک می‌دهند وقتی هم پلیس جلوی آنها را  می‌گیرد، می‌گویند می‌خواستیم از طرح ترافیک رد شویم یا از همین دوربینی که در تقاطع وجود دارد رد شویم و به خانه‌مان برویم.

فکر نمی‌کنند همان دوربین، عکس پلاک خودرو را گرفته و با تغییری‌‌که روی شماره پلاک لحاظ کرده‌اند برای فرد دیگری جریمه صادر می‌شود.

متاسفانه مشکل خودشان را با این روش‌های نادرست حل می‌کنند و بعد جریمه برای فرد دیگری می‌رود که اصلا در مسافرت بوده و ماشینش جای دیگری است اما فلان تخلف در فلان محل را برایش ثبت کرده‌اند. 

*اعمال مجازات سنگین برای پوشش و تغییر ارقام پلاک

برای همین است که قانونگذار مجازات زندان را که مجازات سنگینی است برای این تخلف لحاظ کرده است؛ تخلفی به ظاهر ساده که متأسفانه شایع هم هست. 

همین تغییرات را هم شما در دوربین‌ها می‌بینید. با سرعت زیاد از کنار دوربین رد می‌شوند، دوربین شماره‌ای را که می‌بیند ثبت می‌کند در صورتی که شماره واقعی نیست. 

در این راستا پلیس هم بدون اغماض با افرادی که نسبت به پوشش پلاک یا تغییر ارقام آن اقدام کنند برخورد می‌کند.

اما افرادی که این پیامک‌ها را دریافت کرده و نسبت به آن اعتراض دارند باید با مستنداتی که دارند به اداره اجرائیات پلیس مراجعه کنند در آنجا فیلم‌های دوربین بازنگری می‌شود. 

** پلیس برنامه‌ای برای جلوگیری از ثبت شماره‌های اشتباهی پلاک ندارد؟

باید بگویم سامانه‌های پلیس هوشمندتر شده است. در حال حاضر سیستم‌های اعمال قانون‌‌، موارد را با دست‌افزارها تطبیق می‌دهند، به طور مثال شماره‌ای که دوربین ثبت کرده، از پلاک یک دستگاه خودرو برداشته شده اما بعد از تصحیح معلوم می‌شود که این شماره ،پلاک‌ یک کامیون است و مغایرت‌ها معلوم می‌شود؛ این قابلیت در گذشته نبود اما هم‌اکنون با سامانه سپهر این امکان برایمان مهیا شده است. 

** در برخی معابر شاهدیم که هنوز قبض جریمه دست مأموران پلیس است؛ مگر کار اعمال قانون با دوربین ‌و دست افزارها انجام نمی‌شود؟

در برخی جاها هنوز با قبض دستی اعمال قانون صورت می‌گیرد که امیدواریم در این حوزه انقلابی شود و کاغذ از حوزه اجرای مأموریت‌ها جمع شود و به صورت آنلاین بتوان از بانک‌های اطلاعاتی استفاده کرد و مشکلات موجود را به حداقل رساند. 

* مشکل پلاک اتوبوسهای شرکت واحد حل شده است

** در سطح شهر با اتوبوس‌های شرکت واحدی مواجه هستیم که پلاک ندارند؛ صرفا با پلاک غیررسمی که چند شماره دارد تردد می‌کنند. برخی از آنها  تخلفاتی می‌کنند که مشخص نیست با نداشتن پلاک چگونه با آنها برخورد می‌شود. 

بیش از ده سال پیش برحسب ضرورت یک سری اتوبوس برای شهر تهران وارد شد؛ در آن موقع بحث شماره‌گذاری آنها به دلایل قانونی اتفاق نیفتاد؛ اما در حال حاضر مشکل شماره‌گذاری این اتوبوس‌ها برطرف شده است. 

در آن زمان شهر نیاز به حمل و نقل عمومی داشته و مردم برای تردد نیاز به اتوبوس نو داشتند، پس به صورت موقت پلیس برای تردد اتوبوس‌های جدیدالورود کدی را مشخص کرد تا این اتوبوس‌ها بتوانند تردد کنند؛ شماره‌ای که بتوان اتوبوس‌ها را کنترل هم کرد. در مورد تخلفات اتوبوس‌ها باید بگویم مجازات‌هایی که هم‌اکنون برای تخلف اتوبوس‌ها از سوی شرکت واحد انجام می‌شود به مراتب سخت‌تر و بیشتر از بخش‌های دیگر است؛ مأموران پلیس راهور تخلف‌های شرکت واحد را با کدهایی که به عنوان پلاک آنها ثبت شده یادداشت کرده و به مسئولان شرکت واحد ارائه می‌دهند. براساس آن شماره مشخص است که در آن زمان کدام راننده و در چه محل و ساعتی در حال تردد بوده است. شرکت واحد راننده اتوبوس را شناسایی کرده و در برخی موارد بسته به تخلف مجازات‌هایی از جمله بیکاری را برای این افراد لحاظ می‌کنند.

درمورد شماره‌گذاری اتوبوس‌ها باید گفت در خصوص 500 تا 600 دستگاهی که پلاک ندارند با شهرداری و راهور ناجا هماهنگی‌‌  و مجوز شماره‌گذاری آنها گرفته شده و هم‌اکنون کارهای اداری در حال انجام است. 

مردم بدانند که برخورد با تخلفات وسایل نقلیه از جمله اتوبوس‌ها هر چند که پلاک رسمی ندارند با قوت و قدرت انجام می‌شود و راننده اتوبوس شرکت واحد اگر تخلف کند هزینه تخلفش بالاتر از بقیه رانندگان است.

***

گفتنی است شهروندان در سامانه فارس من با درج موضوعی با عنوان«جلوگیری از کمین مامورین پلیس راهور در بزرگراه ها» پیگیری این موضوع را از خبرگزاری فارس خواستار بودند.

انتهای پیام/





منبع خبر

«کمین» نداریم/ با پلیس راهور؛ از جریمه های اشتباهی تا پرش شمارگان چراغ راهنمایی! بیشتر بخوانید »

روایت فعالیت‌های «آتش به اختیار» شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آخرین قدم‌ها را در دهه سوم زندگی خود، در عرصه‌ای برداشت که نفس‌های بی‌شماری به شماره افتاده بود. در روز‌هایی که انتظار به‌دنیا آمدن ثمره زندگی‌اش را می‌کشید، متفاوت از دیگران می‌اندیشید و آرامش و شادی خود را در خدمت به کادر درمان، بیماران و مردمی می‌دید که باید زندگی کنند و مسیر عزت و بالندگی را تا انتها پیش ببرند.

جوانی که بی‌ادعا و با تمام توان برای خدمت به مردم و محرومان سر از پا نمی‌شناخت و امروز او را «شهید خدمت» و «مدافع سلامت» می‌شناسیم، تصویری آشنا را در ذهنم تداعی می‌کرد، همان جوانان از جان گذشته و عاشقی که علی‌اکبروار در جبهه‌های جنگ و در دفاع از حرم اهل بیت (ع) در خون پاک خود غلتیدند؛ آری! شهادت هنر مردان خداست.

دوست دارم شهید «مصطفی علی‌دادی» را بیشتر بشناسم، شهیدی که فرزندش سه‌روز بعد از شهادت پدر به دنیا آمد؛ شهیدی که با شیوع کرونا، «آتش به اختیار» و جهادی‌وار وارد میدان مبارزه با این ویروس منحوس شد و سرانجام خودش در این راه، گرفتار این بیماری شده و جان خود را فدای سلامتی مردم کرد و به شهادت رسید. از دوستان و همکاران رسانه‌ای خود درخصوص صبر و متانت مادر این شهید والامقام و شخصیت زینب‌وار وی شنیده‌ایم. مادری که این‌چنین فرزندی که امروز الگویی ممتاز برای جوانان ایران‌زمین و شهید مدافع سلامت است را در دامان خود پرورش داده است.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

بعد از پیگیری‌ها و هماهنگی با یکی از دوستان، اطلاع پیدا کردم که شاید بتوانم در روزی خاص، مادر و همسر شهید «علی‌دادی» را در قطعه ۲۳۱ بهشت زهرا (س) ببینم؛ بنابراین راهی بهشت زهرا (س) شدم و در ردیف ۷۹ این قطعه، با صحنه‌ای از صبر و متانت مثال‌زدنی و مملو از عشق زنانی مواجه شدم که بخش مهمی از زندگی خود را در این قطعه به خاک سپرده و مصمم بر راهی هستند که انتخاب کرده‌اند.

احساس کردم چقدر به خانواده‌های شهدا مدیون هستیم. دیروز سنگر دفاع در خاکریز‌ها بود و امروز امثال علی‌دادی‌ها و حججی‌ها تصویری جدید از غیرت و ایثار و از خودگذشتگی را به تصویر کشیدند. خودم را جمع و جور کردم. چقدر این دیدار و گفت‌وگو در نظرم سخت می‌آمد؛ اما با دیدن صبر و آرامشی که در چهره مادر و همسر شهید دیدم، به حال آن‌ها غبطه خوردم. سر حرف را باز کردم و از دغدغه خود برای معرفی شهید به جوانان هم نسل شهید گفتم و خواهش کردم از شهید برایم بگویند و آن‌ها نیز از مرام و مسلک شهید خود سخن گفتند. 

مادر بسیجی جهادگر و مدافع خدمت و سلامت شهید «مصطفی علی‌دادی»، در ابتدا ولایت‌مداری و اهتمام ویژه برای محرومیت‌زدایی را از ویژگی‌های بارز اخلاقی فرزند خود خواند و اظهار داشت: فرزندم متولد سال ۱۳۷۳ است و با درجه استواری در خدمت نیروی انتظامی بود. روحیه بسیجی‌وار و جهادی داشت و معتقد بود فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) را باید نصب‌العین قرار دهیم.

«مرضیه خسروی» با اشاره به این‌که این فرزند شهیدش در فتنه ۸۸ و اغتشاشات و ناآرامی‌های آبان سال ۹۸ توسط اغتشاشگران آسیب دیده و جانباز مدافع وطن شد، گفت: مصطفی حتی روی تخت بیمارستان هم کار جهادی را تعطیل نکرد و به درمان یک مادر بیمار کمک کرد، همچنین علاوه بر آن اقدام به خریداری بخاری، پرداخت اجاره‌بها و قبوض نیازمندان کرد.

مادر این شهید والامقام، با اشاره به خدمات جهادی فرزند شهید خود، بیان داشت: مصطفی توجه خاصی به کادر درمانی و پرستاران داشت و در زمانی که بستری بود، به آن‌ها می‌گفت: «شرمنده ام که اسباب زحمت شدم، قرار بود بار از روی دوش شما بردارم، نه اینکه باری روی دوش‌تان باشم».

وی ادامه داد: مصطفی خیلی نگران سلامتی پرستاران و پزشکان بود و با توجه به حضور فعال و مداومی که در بیمارستان‌ها و اشراف دقیقی که از شرایط و فشار کاری آن‌ها داشت، حتی در بستر بیماری و روز‌های سخت حضورش در بیمارستان هم بیشتر از هر زمانی، نگران آن‌ها بود و پیغام می‌داد که برای پرستاران (بیمارستان امید)، آب هویج، شیر موز و غذای گرم ببرم.

مادر شهید علی‌دادی، فعالیت‌های دقیق و سازماندهی‌شده فرزند خود و دوستانش را یادآور شد و افزود: گروهی که با نام «جهادگران گمنام» به‌راه انداخته بودند؛ ۳۰۰ خانواده تحت پوشش را مورد حمایت قرار داده و در عمل به دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) مبنی بر «کمک مؤمنانه»، با توزیع ماهیانه ارزاق، تولید و پخش مایع ضدعفونی‌کننده و ماسک، در مناطق و محلات محروم تهران، در این دوره گرفتاری مردم در کرونا، به یاری آن‌ها می‌رفتند.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

وی همچنین، صد‌ها مورد کمک به پرداخت اجاره‌بها برای افرادی که از کار بیکار شده‌اند، پرداخت هزینه درمان بیماران نیازمند، تهیه و توزیع آبمیوه، مایع ضدعفونی‌کننده و ماسک در بیمارستان‌های محل نگهداری بیماران کرونایی و پرداخت اجاره‌بهای منازل افراد نیازمند را گوشه‌ای از فعالیت‌های خیرخواهانه گروه جهادی «جهادگران گمنام»، در یاری‌رساندن به محرومان و آسیب‌دیدگان ناشی از کرونا برشمرد و عنوان کرد: مصطفی فقط با اموال شخصی خود و پدرش، حمل و نقل ارزاق و کالا‌های حمایتی را انجام می‌داد و در این زمینه‌، همه کمک‌ها از اموال شخصی خودش بود و به‌هیچ عنوان از اموال بیت‌المال استفاده نمی‌کرد.

این مادر شهید بزرگوار، ارادت خاص شهید «علی‌دادی» به مادران معظم شهدا را یادآور شد و گفت: مصطفی از ۱۳ سالگی با فضایل و رفتار حسنه مثال‌زدنی خود، استاد اخلاق بود؛ وی در روز ولادت حضرت زهرا (س) برای مادران شهدا گل تهیه کرده و تقدیم آن‌ها می‌کرد. همچنین برای کودکان یتیم و بی‌سرپرست، کیک و هدیه تولد می‌گرفت و با راه‌اندازی کسب و کار و تولیدی با سرمایه خود، به نیازمندان کمک می‌کرد.

وی با اشاره به توجه ویژه فرزند شهید خود به صله ارحام، از غم و تأثر عمیق اقوام و دوستان در فقدان این جوان شایسته و ولایت‌مدار گفت که او را علمدار فامیل می‌نامیدند و هم از نظر ظاهر و هم از نظر رفتار و کردار، به او لقب «شهید زنده» داده بودند. بسیاری از سرداران و فرماندهان نیروی انتظامی هم که او را می‌شناختند، برای فقدان او ناراحتند و می‌گویند که همیشه با چشمانش می‌خندید و خوشرو بود.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

«مرضیه خسروی» با بیان اینکه مصطفی، برات شهادت را از سردار سپهبد شهید «قاسم سلیمانی» گرفته بود، اذعان کرد: شهدا در قهقهه مستانه‌شان عند ربهم یرزقونند. مصطفی بعد از شهادت حاج‌قاسم، خیلی برای شهادت و آماده کردن کار‌ها عجله داشت. بالاخره به آرزوی قلبی خود رسید و به دوستان شهید خود پیوست.

«مهتاب شایگان» همسر شهید «مصطفی علی‌دادی» نیز به دنبال اصرار و پافشاری من، از روحیه خستگی‌ناپذیر و جهادی همسرش گفت و اظهار داشت: من و همسرم افتخار خدمت در نیروی انتظامی را داشتیم؛ با شیوع بیماری «کرونا»، مصطفی لحظه‌ای آرام ننشست و برای کمک‌رسانی به مردم و محرمان، سر از پا نمی‌شناخت و مدام می‌گفت: «همه ما در قبال جامعه و کشور خود مسئول هستیم، اگر دست به دست هم دهیم، از این بحران هم گذر خواهیم کرد».

وی ادامه داد: مصطفی در انجام هرکاری که از دستش برمی‌آمد، مضایقه نمی‌کرد. از همان روز‌های نخست که همه‌گیری «کرونا» ترس بدی به دل مردم انداخته بود، وی گروه «جهادگران گمنام» را به‌راه انداخت و در لبیک به فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) به‌همراه دوستانش فعالیت‌های گسترده‌ای را در عرصه‌های مختلف اعم از ضدعفونی معابر، دوخت ماسک و توزیع در محله «خانی‌آباد» (منطقه ۱۹ تهران) آغاز کرد.

همسر شهید علی‌دادی، این روحیه را متأثر از خانواده همسرش به‌ویژه مادر این شهید والامقام می‌داند که در تمامی صحنه‌ها همواره در کنار مباحث ارزشی و انقلابی ایستاده‌اند، و می‌گوید: کار ضدعفونی معابر و اماکن عمومی را از سر شب آغاز می‌کردند؛ اما با توجه به وسعت منطقه، این کار تا ساعت ۷ صبح به طول می‌انجامید. در این مدت به‌خاطر ندارم که به‌اندازه کافی خوابیده باشند، یا فرصتی را به استراحت اختصاص داده باشد؛ بلکه بالعکس، پس از فعالیت‌های جهادی که در ابعاد مختلف برای مقابله با «کرونا» انجام می‌داد، در محل کار حاضر می‌شد و به ارائه خدمت در لباس مقدس دیگری می‌پرداخت.

وی از دل نگرانی‌های خود گفت و ادامه داد: در این ایام، با توجه به بارداری، تا جایی که مقدور بود ایشان را همراهی می‌کردم؛ اما از فعالیت بی‌وقفه و گسترده همسرم نیز نگران بودم که مبادا به این بیماری مبتلا شده و دچار مشکل شود. وقتی که از نگرانی‌هایم می‌گفتم، با آرامش خاصی می‌گفت: «اگر من یا تو نرویم و فعالیت نکنیم، چه‌کسی می‌خواهد برای مقابله با «کرونا» وارد این عرصه شود؟».

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

«محمدهادی» یادگار شهید «مصطفی علی‌دادی»

این همسر شهید والامقام که چند روزی از مادر شدنش نمی‌گذرد و اکنون باید به‌تنهایی بار سنگین مسئولیت و تربیت فرزندشان «محمدهادی» را به دوش گیرد، اظهار داشت: همسرم در تمامی عرصه‌ها فعال بود و در بسیاری از برنامه‌ها او را همراهی می‌کردم؛ اما یکی از زیباترین صحنه‌ها را در سالروز ولادت بانوی صبور حضرت زینب (س) مصادف با «روز پرستار» شاهد بودم که با تهیه شاخه‌های گل و هدایایی، ضمن تجلیل از پرستاران، به حمایت و روحیه‌دهی به مدافعان سلامت می‌پرداخت.

وی با بیان این‌که مصطفی علاقه و ارادت عجیبی به خاندان اهل بیت (ع) به‌ویژه حضرت زینب (س) داشت، گفت: در سال‌های اول ازدواج‌مان که مصادف با سال ۹۵ و جنایات گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه بود، مصمم بود برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم (س) به سوریه برود؛ اما قسمت نشد؛ با این‌حال همیشه با شوق وصف‌ناپذیری از آرزوی شهادت در راه اهل بیت (ع) سخن می‌گفت.

روایت حالات و روحیات این شهید والامقام حال دلم را دگرگون کرد. چشمان همسر شهید اشکبار بود؛ اما به‌گونه‌ای از همسر جهادگر و انقلابی خود سخن می‌گفت که گویی هم‌اکنون در برابرش ایستاده است.

«مهتاب شایگان» از رویایی که عموی شهید در شب شهادت همسرش دیده بود، گفت و ادامه داد: عمویش در خواب مصطفی را می‌بیند که جلوی حرم حضرت زینب (س) سنگر زده و دارد از آن دفاع می‌کند. همسرم یک پرچم مزین به نام حضرت زینب (س) داشت که همیشه در پیاده‌روی اربعین همراه خود می‌برد و هنگامی هم که به شهادت رسیدند، همراه با پیکر مطهر ایشان به خاک سپرده شد.

روز‌های بستری بودن شهید علی‌دادی در بیمارستان و شرایط همسر شهید در آن دوران، سؤال بعدی‌ام بود که وی در پاسخ گفت: نبودن مصطفی در روز‌های که بیشتر از هرزمانی نیازمند به حضورش بودم، خیلی سخت بود؛ اما آرمان‌ها و اهدافی که بر سر آن‌ها ایستاده بود، به همان میزان برایم ارزشمند بود. همسرم حاصل تربیت دینی، ارزشی و انقلابی مادری است که خود در این عرصه پیشگام است. می‌دانم که به آرزوی دیرینه و قلبی خود رسیده است؛ لذا این مسئله قدری قلبم را آرام می‌کند؛ اما رسالت سنگینی برای بزرگ کردن فرزندی دارم که از او به یادگار مانده است.

وی همسرش را فردی شجاع، مثبت‌اندیش، منظم، امیدوار به زندگی و پایبند به آرمان‌های انقلاب معرفی کرد و ادامه داد: از ساعت ۱۱ شب شهادت مصطفی دلشوره عجیبی داشتم؛ با خواهرش تماس گرفتم تا خبری از بیمارستان بگیرم که مادرش گفت: «حال مصطفی خوب است»؛ اما دلم آرام نمی‌گرفت، نماز شب را خوانده و تا نماز صبح به راز و نیاز مشغول بودم که به یک‌باره خوابم برد. در رویا دیدم حال مصطفی خوب شده و دارند از بخش مراقبت‌های ویژه منتقلش می‌کنند، احساس کردم جوان‌تر شده است، محو تماشای همسرم شده بودم که با صدای آیفون بیدار شدم و مادرش شهید شدنش را به من داد.

همسر شهید علی‌دادی در حالی که قطرات اشک بر روی صورتش می‌غلتید، با صدای لرزان ادامه داد: هنوز باور ندارم که مصطفی به شهادت رسیده است، چون همیشه پرانرژی و در تمامی عرصه‌ها فعال بود. ۵۰ روز در بیمارستان بستری بود و در طول این مدت، با توجه به شرایط بارداری نتوانستم او را ببینم. روز خاکسپاری وقتی که بعد از دو ماه می‌خواستم همسرم را ببینم، در حالی که در غسالخانه روضه حضرت علی اکبر (ع) را برایش می‌خواندند، به یاد مظلومیت امام حسین (ع) افتادم و به اطرافیانم گفتم که «حالم خوب است»؛ اما بدنم به لرزه افتاده بود و نمی‌توانستم روی پاهایم بایستم؛ با این‌حال وقتی چهره نورانی و پر از آرامش مصطفی را دیدیم، فهمیدم که آرام خوابیده و شهید شده است.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

وی با بیان این‌که در شب‌های محرم، مصطفی و دوستانش بیش از ۱۰ هزار ماسک را با همکاری وزارت بهداشت، تهیه و در مناطق مختلف تهران توزیع کردند. ادامه داد: دغدغه و حساسیت فراوانی داشت که با رعایت تمامی موازین بهداشتی، مجلس عزای امام حسین (ع) برپا شود؛ برای همین در این ایام با حضور فعال و میدانی در مساجد محله‌های مختلف، نیاز عزاداران و هیئت‌های مذهبی به ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده را مرتفع می‌کردند. مناسبت‌های مذهبی، اعیاد و شهادت‌ها را بسیار گرامی می‌داشت و به‌صورت ویژه‌ای به مراسم شب عید غدیر علاقه داشت.

همسر شهید علی‌دادی بیان کرد: مصطفی علاوه‌بر ضدعفونی اماکن عمومی و تولید و توزیع ماسک و اقلام بهداشتی مورد نیاز مردم، به‌ویژه محرومان، به‌صورت خودجوش و انقلابی اقدام به تهیه و توزیع بسته‌های نذری برای یاری‌رساندن به مستمندان و آسیب‌دیدگان از «کرونا» می‌کرد. در یاری‌رساندن به کادر درمان و بیماران کرونایی نیز پای کار بود و ضمن ضدعفونی کردن مراکز درمانی و بهداشتی، بسته‌های تغذیه و آبمیوه برای بیماران تهیه می‌کرد و برای روحیه بخشیدن به بیماران، پرچم متبرک حرم علی ابن موسی الرضا (ع) را به میان آن‌ها می‌برد.

«مهتاب شایگان» در بیان ویژگی بارز شخصیتی همسر شهید خود، گفت: وی بسیار گشاده‌رو و خوش‌اخلاق بود، به‌گونه‌ای که هیچ‌کس خاطره بدی از او ندارد، از بس که به همه محبت و توجه داشت. همسرم درخصوص دِین‌ها و وظایف خود هم بسیار مقیّد بود؛ به‌طوری که در بیمارستان از دایی خود خواست تا قرض و دِین‌هایش را به نمایندگی از وی ادا کرده و از همه حلالیت بطلبد.

وی، روایتی تأمل‌برانگیز از آگاهی داشتن شهید «علی‌دادی» از شهادتش را تعریف کرد و گفت: یکی از دوستان مصطفی در دفاع از حرم آل‌الله به شهادت رسید و دیگری نیز مدافع وطن شد. زمانی که تصاویر این دو شهید بزرگوار را کنار هم قرار دادند، مصطفی گفت «نفر سوم از این جمع که به فیض شهادت نائل می‌شود، من هستم». همین اواخر هم کار تازه‌ای را شروع کرده بود. دوستانش می‌گویند که از مصطفی خواستیم برای کار جدیدش شیرینی دهد، اما در پاسخ با تبسم جواب داد: «چندوقت دیگر شیرینی شهادتم را به‌شما می‌دهم».

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

روایت فعالیت‌های «آتش به اختیار» شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی بیشتر بخوانید »

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آخرین قدم‌ها را در دهه سوم زندگی خود، در عرصه‌ای برداشت که نفس‌های بی‌شماری به شماره افتاده بود. در روز‌هایی که انتظار به‌دنیا آمدن ثمره زندگی‌اش را می‌کشید، متفاوت از دیگران می‌اندیشید و آرامش و شادی خود را در خدمت به کادر درمان، بیماران و مردمی می‌دید که باید زندگی کنند و مسیر عزت و بالندگی را تا انتها پیش ببرند.

جوانی که بی‌ادعا و با تمام توان برای خدمت به مردم و محرومان سر از پا نمی‌شناخت و امروز او را «شهید خدمت» و «مدافع سلامت» می‌شناسیم، تصویری آشنا را در ذهنم تداعی می‌کرد، همان جوانان از جان گذشته و عاشقی که علی‌اکبروار در جبهه‌های جنگ و در دفاع از حرم اهل بیت (ع) در خون پاک خود غلتیدند؛ آری! شهادت هنر مردان خداست.

دوست دارم شهید «مصطفی علی‌دادی» را بیشتر بشناسم، شهیدی که فرزندش سه‌روز بعد از شهادت پدر به دنیا آمد؛ شهیدی که با شیوع کرونا، «آتش به اختیار» و جهادی‌وار وارد میدان مبارزه با این ویروس منحوس شد و سرانجام خودش در این راه، گرفتار این بیماری شده و جان خود را فدای سلامتی مردم کرد و به شهادت رسید. از دوستان و همکاران رسانه‌ای خود درخصوص صبر و متانت مادر این شهید والامقام و شخصیت زینب‌وار وی شنیده‌ایم. مادری که این‌چنین فرزندی که امروز الگویی ممتاز برای جوانان ایران‌زمین و شهید مدافع سلامت است را در دامان خود پرورش داده است.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

بعد از پیگیری‌ها و هماهنگی با یکی از دوستان، اطلاع پیدا کردم که شاید بتوانم در روزی خاص، مادر و همسر شهید «علی‌دادی» را در قطعه ۲۳۱ بهشت زهرا (س) ببینم؛ بنابراین راهی بهشت زهرا (س) شدم و در ردیف ۷۹ این قطعه، با صحنه‌ای از صبر و متانت مثال‌زدنی و مملو از عشق زنانی مواجه شدم که بخش مهمی از زندگی خود را در این قطعه به خاک سپرده و مصمم بر راهی هستند که انتخاب کرده‌اند.

احساس کردم چقدر به خانواده‌های شهدا مدیون هستیم. دیروز سنگر دفاع در خاکریز‌ها بود و امروز امثال علی‌دادی‌ها و حججی‌ها تصویری جدید از غیرت و ایثار و از خودگذشتگی را به تصویر کشیدند. خودم را جمع و جور کردم. چقدر این دیدار و گفت‌وگو در نظرم سخت می‌آمد؛ اما با دیدن صبر و آرامشی که در چهره مادر و همسر شهید دیدم، به حال آن‌ها غبطه خوردم. سر حرف را باز کردم و از دغدغه خود برای معرفی شهید به جوانان هم نسل شهید گفتم و خواهش کردم از شهید برایم بگویند و آن‌ها نیز از مرام و مسلک شهید خود سخن گفتند. 

مادر بسیجی جهادگر و مدافع خدمت و سلامت شهید «مصطفی علی‌دادی»، در ابتدا ولایت‌مداری و اهتمام ویژه برای محرومیت‌زدایی را از ویژگی‌های بارز اخلاقی فرزند خود خواند و اظهار داشت: فرزندم متولد سال ۱۳۷۳ است و با درجه استواری در خدمت نیروی انتظامی بود. روحیه بسیجی‌وار و جهادی داشت و معتقد بود فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) را باید نصب‌العین قرار دهیم.

«مرضیه خسروی» با اشاره به این‌که این فرزند شهیدش در فتنه ۸۸ و اغتشاشات و ناآرامی‌های آبان سال ۹۸ توسط اغتشاشگران آسیب دیده و جانباز مدافع وطن شد، گفت: مصطفی حتی روی تخت بیمارستان هم کار جهادی را تعطیل نکرد و به درمان یک مادر بیمار کمک کرد، همچنین علاوه بر آن اقدام به خریداری بخاری، پرداخت اجاره‌بها و قبوض نیازمندان کرد.

مادر این شهید والامقام، با اشاره به خدمات جهادی فرزند شهید خود، بیان داشت: مصطفی توجه خاصی به کادر درمانی و پرستاران داشت و در زمانی که بستری بود، به آن‌ها می‌گفت: «شرمنده ام که اسباب زحمت شدم، قرار بود بار از روی دوش شما بردارم، نه اینکه باری روی دوش‌تان باشم».

وی ادامه داد: مصطفی خیلی نگران سلامتی پرستاران و پزشکان بود و با توجه به حضور فعال و مداومی که در بیمارستان‌ها و اشراف دقیقی که از شرایط و فشار کاری آن‌ها داشت، حتی در بستر بیماری و روز‌های سخت حضورش در بیمارستان هم بیشتر از هر زمانی، نگران آن‌ها بود و پیغام می‌داد که برای پرستاران (بیمارستان امید)، آب هویج، شیر موز و غذای گرم ببرم.

مادر شهید علی‌دادی، فعالیت‌های دقیق و سازماندهی‌شده فرزند خود و دوستانش را یادآور شد و افزود: گروهی که با نام «جهادگران گمنام» به‌راه انداخته بودند؛ ۳۰۰ خانواده تحت پوشش را مورد حمایت قرار داده و در عمل به دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) مبنی بر «کمک مؤمنانه»، با توزیع ماهیانه ارزاق، تولید و پخش مایع ضدعفونی‌کننده و ماسک، در مناطق و محلات محروم تهران، در این دوره گرفتاری مردم در کرونا، به یاری آن‌ها می‌رفتند.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

وی همچنین، صد‌ها مورد کمک به پرداخت اجاره‌بها برای افرادی که از کار بیکار شده‌اند، پرداخت هزینه درمان بیماران نیازمند، تهیه و توزیع آبمیوه، مایع ضدعفونی‌کننده و ماسک در بیمارستان‌های محل نگهداری بیماران کرونایی و پرداخت اجاره‌بهای منازل افراد نیازمند را گوشه‌ای از فعالیت‌های خیرخواهانه گروه جهادی «جهادگران گمنام»، در یاری‌رساندن به محرومان و آسیب‌دیدگان ناشی از کرونا برشمرد و عنوان کرد: مصطفی فقط با اموال شخصی خود و پدرش، حمل و نقل ارزاق و کالا‌های حمایتی را انجام می‌داد و در این زمینه‌، همه کمک‌ها از اموال شخصی خودش بود و به‌هیچ عنوان از اموال بیت‌المال استفاده نمی‌کرد.

این مادر شهید بزرگوار، ارادت خاص شهید «علی‌دادی» به مادران معظم شهدا را یادآور شد و گفت: مصطفی از ۱۳ سالگی با فضایل و رفتار حسنه مثال‌زدنی خود، استاد اخلاق بود؛ وی در روز ولادت حضرت زهرا (س) برای مادران شهدا گل تهیه کرده و تقدیم آن‌ها می‌کرد. همچنین برای کودکان یتیم و بی‌سرپرست، کیک و هدیه تولد می‌گرفت و با راه‌اندازی کسب و کار و تولیدی با سرمایه خود، به نیازمندان کمک می‌کرد.

وی با اشاره به توجه ویژه فرزند شهید خود به صله ارحام، از غم و تأثر عمیق اقوام و دوستان در فقدان این جوان شایسته و ولایت‌مدار گفت که او را علمدار فامیل می‌نامیدند و هم از نظر ظاهر و هم از نظر رفتار و کردار، به او لقب «شهید زنده» داده بودند. بسیاری از سرداران و فرماندهان نیروی انتظامی هم که او را می‌شناختند، برای فقدان او ناراحتند و می‌گویند که همیشه با چشمانش می‌خندید و خوشرو بود.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

«مرضیه خسروی» با بیان اینکه مصطفی، برات شهادت را از سردار سپهبد شهید «قاسم سلیمانی» گرفته بود، اذعان کرد: شهدا در قهقهه مستانه‌شان عند ربهم یرزقونند. مصطفی بعد از شهادت حاج‌قاسم، خیلی برای شهادت و آماده کردن کار‌ها عجله داشت. بالاخره به آرزوی قلبی خود رسید و به دوستان شهید خود پیوست.

«مهتاب شایگان» همسر شهید «مصطفی علی‌دادی» نیز به دنبال اصرار و پافشاری من، از روحیه خستگی‌ناپذیر و جهادی همسرش گفت و اظهار داشت: من و همسرم افتخار خدمت در نیروی انتظامی را داشتیم؛ با شیوع بیماری «کرونا»، مصطفی لحظه‌ای آرام ننشست و برای کمک‌رسانی به مردم و محرمان، سر از پا نمی‌شناخت و مدام می‌گفت: «همه ما در قبال جامعه و کشور خود مسئول هستیم، اگر دست به دست هم دهیم، از این بحران هم گذر خواهیم کرد».

وی ادامه داد: مصطفی در انجام هرکاری که از دستش برمی‌آمد، مضایقه نمی‌کرد. از همان روز‌های نخست که همه‌گیری «کرونا» ترس بدی به دل مردم انداخته بود، وی گروه «جهادگران گمنام» را به‌راه انداخت و در لبیک به فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) به‌همراه دوستانش فعالیت‌های گسترده‌ای را در عرصه‌های مختلف اعم از ضدعفونی معابر، دوخت ماسک و توزیع در محله «خانی‌آباد» (منطقه ۱۹ تهران) آغاز کرد.

همسر شهید علی‌دادی، این روحیه را متأثر از خانواده همسرش به‌ویژه مادر این شهید والامقام می‌داند که در تمامی صحنه‌ها همواره در کنار مباحث ارزشی و انقلابی ایستاده‌اند، و می‌گوید: کار ضدعفونی معابر و اماکن عمومی را از سر شب آغاز می‌کردند؛ اما با توجه به وسعت منطقه، این کار تا ساعت ۷ صبح به طول می‌انجامید. در این مدت به‌خاطر ندارم که به‌اندازه کافی خوابیده باشند، یا فرصتی را به استراحت اختصاص داده باشد؛ بلکه بالعکس، پس از فعالیت‌های جهادی که در ابعاد مختلف برای مقابله با «کرونا» انجام می‌داد، در محل کار حاضر می‌شد و به ارائه خدمت در لباس مقدس دیگری می‌پرداخت.

وی از دل نگرانی‌های خود گفت و ادامه داد: در این ایام، با توجه به بارداری، تا جایی که مقدور بود ایشان را همراهی می‌کردم؛ اما از فعالیت بی‌وقفه و گسترده همسرم نیز نگران بودم که مبادا به این بیماری مبتلا شده و دچار مشکل شود. وقتی که از نگرانی‌هایم می‌گفتم، با آرامش خاصی می‌گفت: «اگر من یا تو نرویم و فعالیت نکنیم، چه‌کسی می‌خواهد برای مقابله با «کرونا» وارد این عرصه شود؟».

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

«محمدهادی» یادگار شهید «مصطفی علی‌دادی»

این همسر شهید والامقام که چند روزی از مادر شدنش نمی‌گذرد و اکنون باید به‌تنهایی بار سنگین مسئولیت و تربیت فرزندشان «محمدهادی» را به دوش گیرد، اظهار داشت: همسرم در تمامی عرصه‌ها فعال بود و در بسیاری از برنامه‌ها او را همراهی می‌کردم؛ اما یکی از زیباترین صحنه‌ها را در سالروز ولادت بانوی صبور حضرت زینب (س) مصادف با «روز پرستار» شاهد بودم که با تهیه شاخه‌های گل و هدایایی، ضمن تجلیل از پرستاران، به حمایت و روحیه‌دهی به مدافعان سلامت می‌پرداخت.

وی با بیان این‌که مصطفی علاقه و ارادت عجیبی به خاندان اهل بیت (ع) به‌ویژه حضرت زینب (س) داشت، گفت: در سال‌های اول ازدواج‌مان که مصادف با سال ۹۵ و جنایات گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه بود، مصمم بود برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم (س) به سوریه برود؛ اما قسمت نشد؛ با این‌حال همیشه با شوق وصف‌ناپذیری از آرزوی شهادت در راه اهل بیت (ع) سخن می‌گفت.

روایت حالات و روحیات این شهید والامقام حال دلم را دگرگون کرد. چشمان همسر شهید اشکبار بود؛ اما به‌گونه‌ای از همسر جهادگر و انقلابی خود سخن می‌گفت که گویی هم‌اکنون در برابرش ایستاده است.

«مهتاب شایگان» از رویایی که عموی شهید در شب شهادت همسرش دیده بود، گفت و ادامه داد: عمویش در خواب مصطفی را می‌بیند که جلوی حرم حضرت زینب (س) سنگر زده و دارد از آن دفاع می‌کند. همسرم یک پرچم مزین به نام حضرت زینب (س) داشت که همیشه در پیاده‌روی اربعین همراه خود می‌برد و هنگامی هم که به شهادت رسیدند، همراه با پیکر مطهر ایشان به خاک سپرده شد.

روز‌های بستری بودن شهید علی‌دادی در بیمارستان و شرایط همسر شهید در آن دوران، سؤال بعدی‌ام بود که وی در پاسخ گفت: نبودن مصطفی در روز‌های که بیشتر از هرزمانی نیازمند به حضورش بودم، خیلی سخت بود؛ اما آرمان‌ها و اهدافی که بر سر آن‌ها ایستاده بود، به همان میزان برایم ارزشمند بود. همسرم حاصل تربیت دینی، ارزشی و انقلابی مادری است که خود در این عرصه پیشگام است. می‌دانم که به آرزوی دیرینه و قلبی خود رسیده است؛ لذا این مسئله قدری قلبم را آرام می‌کند؛ اما رسالت سنگینی برای بزرگ کردن فرزندی دارم که از او به یادگار مانده است.

وی همسرش را فردی شجاع، مثبت‌اندیش، منظم، امیدوار به زندگی و پایبند به آرمان‌های انقلاب معرفی کرد و ادامه داد: از ساعت ۱۱ شب شهادت مصطفی دلشوره عجیبی داشتم؛ با خواهرش تماس گرفتم تا خبری از بیمارستان بگیرم که مادرش گفت: «حال مصطفی خوب است»؛ اما دلم آرام نمی‌گرفت، نماز شب را خوانده و تا نماز صبح به راز و نیاز مشغول بودم که به یک‌باره خوابم برد. در رویا دیدم حال مصطفی خوب شده و دارند از بخش مراقبت‌های ویژه منتقلش می‌کنند، احساس کردم جوان‌تر شده است، محو تماشای همسرم شده بودم که با صدای آیفون بیدار شدم و مادرش شهید شدنش را به من داد.

همسر شهید علی‌دادی در حالی که قطرات اشک بر روی صورتش می‌غلتید، با صدای لرزان ادامه داد: هنوز باور ندارم که مصطفی به شهادت رسیده است، چون همیشه پرانرژی و در تمامی عرصه‌ها فعال بود. ۵۰ روز در بیمارستان بستری بود و در طول این مدت، با توجه به شرایط بارداری نتوانستم او را ببینم. روز خاکسپاری وقتی که بعد از دو ماه می‌خواستم همسرم را ببینم، در حالی که در غسالخانه روضه حضرت علی اکبر (ع) را برایش می‌خواندند، به یاد مظلومیت امام حسین (ع) افتادم و به اطرافیانم گفتم که «حالم خوب است»؛ اما بدنم به لرزه افتاده بود و نمی‌توانستم روی پاهایم بایستم؛ با این‌حال وقتی چهره نورانی و پر از آرامش مصطفی را دیدیم، فهمیدم که آرام خوابیده و شهید شده است.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

وی با بیان این‌که در شب‌های محرم، مصطفی و دوستانش بیش از ۱۰ هزار ماسک را با همکاری وزارت بهداشت، تهیه و در مناطق مختلف تهران توزیع کردند. ادامه داد: دغدغه و حساسیت فراوانی داشت که با رعایت تمامی موازین بهداشتی، مجلس عزای امام حسین (ع) برپا شود؛ برای همین در این ایام با حضور فعال و میدانی در مساجد محله‌های مختلف، نیاز عزاداران و هیئت‌های مذهبی به ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده را مرتفع می‌کردند. مناسبت‌های مذهبی، اعیاد و شهادت‌ها را بسیار گرامی می‌داشت و به‌صورت ویژه‌ای به مراسم شب عید غدیر علاقه داشت.

همسر شهید علی‌دادی بیان کرد: مصطفی علاوه‌بر ضدعفونی اماکن عمومی و تولید و توزیع ماسک و اقلام بهداشتی مورد نیاز مردم، به‌ویژه محرومان، به‌صورت خودجوش و انقلابی اقدام به تهیه و توزیع بسته‌های نذری برای یاری‌رساندن به مستمندان و آسیب‌دیدگان از «کرونا» می‌کرد. در یاری‌رساندن به کادر درمان و بیماران کرونایی نیز پای کار بود و ضمن ضدعفونی کردن مراکز درمانی و بهداشتی، بسته‌های تغذیه و آبمیوه برای بیماران تهیه می‌کرد و برای روحیه بخشیدن به بیماران، پرچم متبرک حرم علی ابن موسی الرضا (ع) را به میان آن‌ها می‌برد.

«مهتاب شایگان» در بیان ویژگی بارز شخصیتی همسر شهید خود، گفت: وی بسیار گشاده‌رو و خوش‌اخلاق بود، به‌گونه‌ای که هیچ‌کس خاطره بدی از او ندارد، از بس که به همه محبت و توجه داشت. همسرم درخصوص دِین‌ها و وظایف خود هم بسیار مقیّد بود؛ به‌طوری که در بیمارستان از دایی خود خواست تا قرض و دِین‌هایش را به نمایندگی از وی ادا کرده و از همه حلالیت بطلبد.

وی، روایتی تأمل‌برانگیز از آگاهی داشتن شهید «علی‌دادی» از شهادتش را تعریف کرد و گفت: یکی از دوستان مصطفی در دفاع از حرم آل‌الله به شهادت رسید و دیگری نیز مدافع وطن شد. زمانی که تصاویر این دو شهید بزرگوار را کنار هم قرار دادند، مصطفی گفت «نفر سوم از این جمع که به فیض شهادت نائل می‌شود، من هستم». همین اواخر هم کار تازه‌ای را شروع کرده بود. دوستانش می‌گویند که از مصطفی خواستیم برای کار جدیدش شیرینی دهد، اما در پاسخ با تبسم جواب داد: «چندوقت دیگر شیرینی شهادتم را به‌شما می‌دهم».

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی بیشتر بخوانید »

عملکرد سالانه قرارگاه مهارت آموزی ستادکل نیروهای مسلح

عملکرد سالانه قرارگاه مهارت آموزی ستادکل نیروهای مسلح



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار موسی کمالی، اظهار کرد: عملکرد سال ۹۸ قرارگاه در سالنامه مهارت ایران که از سوی دبیرخانه شورای عالی آموزش و تربیت فنی، حرفه‌ای و مهارتی کشور انتشار یافته است، درج شده است.

بیشتر بخوانید:

برقراری پوشش بیمه‌ای و توانمندسازی سربازان برای ورود به بازار کار

وی افزود: بر اساس این گزارش در سال ۱۳۹۸، نیروهای مسلح با مشارکت دستگاه‌های غیر نظامی در دو بخش مهارت‌های تخصصی و عمومی بیش از ۲۲۰۰۰۰ نفر را آموزش داده‌اند که از این تعداد ۱۲۵۰۰۰ نفر آموزش تخصصی و ۹۴۰۰۰ نفر آموزش‌های عمومی، کسب و کار، سبک زندگی، امداد و نجات را طی کرده‌اند.

مشاور عالی قرارگاه مرکزی مهارت آموزی گفت: در بخش تخصصی تعداد حدود ۵۷۲۰۰ نفر ارتش، ۳۲۶۰۰ نفر سپاه، ۳۲۹۰۰ نفر ناجا، ۲۳۰۰ نفر وزارت دفاع و ۳۶۶ نفر ستاد کل، آموزش دیده‌اند.

سردار کمالی بیان کرد: در بخش عمومی (کسب و کار، سبک زندگی، امداد و نجات و…) ارتش ۴۱۵۰۰ نفر، ناجا ۳۸۶۰۰ نفر، سپاه ۱۳۵۰۰ نفر، وزارت دفاع ۲۹۰۰ نفر آموزش داده‌اند.

وی خاطرنشان کرد: آموزش‌های تخصصی به تفکیک، فنی و حرفه‌ای ۴۷۱۰۰ نفر، جهاد کشاورزی ۶۴۷۰۰ نفر، ورزش و جوانان ۱۰۰۰۰ نفر، ارتباطات و فناوری اطلاعات ۳۴۰۰ نفر می‌باشد.

مشاور عالی قرارگاه مرکزی مهارت آموزی در پایان گفت: در بخش آموزش عمومی نیز هلال احمر ۷۳۸۰۰ نفر و وزارت ورزش و جوانان ۲۲۸۰۰ نفر در موضوعاتی همچون خودآگاهی، مدیریت زمان، ارتباطات مؤثر، راه اندازی کسب و کار، آشنایی با قوانین کسب و کار، کسب و کارهای تعاونی و… آموزش داده است که این آموزش در سال ۱۳۹۹ با ظرفیت ۶۵ درصد سربازان موجود ادامه خواهد داشت تا ان شاء الله در ۱۴۰۰ به ۸۵ درصد سربازان و ۱۴۰۱، صد در صد تحت پوشش قرار گیرند.

منبع: مهر



منبع خبر

عملکرد سالانه قرارگاه مهارت آموزی ستادکل نیروهای مسلح بیشتر بخوانید »