ناصرالدین شاه قاجار

معرفی نفایس موزه ملی ملک با موضوع ازدواج

معرفی نفایس موزه ملی ملک با موضوع ازدواج



می‌توان از «رساله یوسف و زلیخا» متعلق به قرن ۹ هجری قمری و نسخه خطی «سبع المثانی: سبعه ابحر یا مظفرنامه» از محمد ابراهیم ساغر اصفهانی که در سال ۱۲۹۴ هجری قمری کتابت شده است، نام برد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در مجموعه آثار ارزشمندی در گنجینه کتابخانه و موزه ملی ملک، بزرگترین موقوفه فرهنگی آستان قدس رضوی در تهران، نگهداری می‌شود که بررسی آنها، دریچه‌ای به سوی سبک زندگی و ازدواج در فرهنگ ایرانی- اسلامی به روی علاقه‌مندان می‌گشاید.

رساله‌ها و نسخه‌های خطی

کتابخانه ملی ملک به‌عنوان یکی از شش کتابخانه مهم کشور در حوزه نسخه‌های خطی، دارای نسخه‌های نفیسی است که روایت‌های جذاب و قدیمی مرتبط با موضوع ازدواج را برای نسل امروز، نقل می‌کند. از جمله این آثار خطی می‌توان به «رساله روایت در بیان عشق خدیجه(س) و نکاح پیغمبر(ص)» به‌خط نستعلیق محمدعلی خان، اشاره کرد که قدمت آن به قرن ۱۲ هجری قمری، برمی‌گردد.

معرفی نفایس موزه ملی ملک با موضوع ازدواج

همچنین می‌توان از «رساله یوسف و زلیخا» متعلق به قرن ۹ هجری قمری و نسخه خطی «سبع المثانی: سبعه ابحر یا مظفرنامه» از محمد ابراهیم ساغر اصفهانی که در سال ۱۲۹۴ هجری قمری کتابت شده است، نام برد.

اسناد تاریخی ارزشمند

از طرف دیگر، در کتابخانه و موزه ملی ملک، مجموعه اسناد تاریخی متنوعی نگهداری می‌شود که بخشی از آنها اعم از نامه، نکاح‌نامه، وکالت‌نامه، التزام‌نامچه، پرسش شرعی، استشهادنامه و حرز یا دعای عشق، گوشه‌ای از آداب و رسوم مراسم ازدواج در ادوار گذشته را، بیان می‌کند.

عقدنامه میرزا تقی‌خان امیرکبیر و ملک‌نساءخانم معروف به ملک‌زاده‌خانم (عزت‌الدوله) خواهر تنی ناصرالدین‌شاه قاجار، در سال ۱۲۶۵ هجری قمری، یکی از این اسناد ارزشمند تاریخی است. این عقدنامه در ابعاد ۵/۹۳ در۳/۱۳۱ سانتی‌متر، از نفیس‌ترین و بزرگ‌ترین اسناد برگی این مجموعه به شمار می‌آید که از نظر محتوایی می‌توان آن را سند دیوانی یا حکم حکومتی نیز دانست.

نکاح‌نامه حاج حسین آقا ملک، بنیانگذار و واقف کتابخانه و موزه ملی ملک و نواب قدسیه(سیده زهرا) فرزند حاج سیدمیرزا عبدالله، متولی مسجد جامع گوهرشاد، نیز از عقدنامه‌های دفترچه‌ای این مجموعه است که قدمت آن به سال ۱۳۲۴ هجری قمری برمی‌گردد و از نظر ساختار محتوایی، شکلی و هنری، ارزشمند و قابل بررسی است.

معرفی نفایس موزه ملی ملک با موضوع ازدواج

عقدنامه آقامیرزا علیرضا طبیب فرزند میرزا فتحعلی حکیم با بی‌بی علیه خانم ملقب به بتول فرزند آقا عبدالرحیم تُرشیزی در سال ۱۳۰۶ هجری قمری، از دیگر اسناد نفیس این مجموعه است که تذهیب و محتوای قابل توجه ادبی دارد.

همچنین می‌توان به صورت جهیزیه سند عقدنامه بین عبدالعزیز میرزا بهاءالسلطان با خجسته‌ خانم، اشاره کرد که به‌خط سیاق در سال ۱۳۳۰ هجری، نوشته شده است.

در لابه‌لای این اسناد تاریخی، نامه ضابطه شیرازی به حاج حسین آقا ملک در سال ۱۳۵۱، نیز به چشم می‌خورد. وی با ارسال این نامه قصد داشته، تقاضای مساعدت مالی فردی را به گوش این بزرگمرد برساند که برای وصلت با دختر مورد علاقه‌اش نیاز به کمک داشته است.

اشیای نفیس موزه‌ای

همچنین در کتابخانه و موزه ملی ملک، اشیای موزه‌ای وجود دارد که مرتبط با موضوع ازدواج است. به عبارتی این آثار نفیس، روزگاری در سفره عقد زوجی استفاده شده یا در قالب جهیزه نوعروسی به خانه بخت برده شده است. شمعدان‌های لاله، گلاب‌پاش، جانماز ترمه، بقچه زری، سماور برنجی و…، نمونه‌ای از این آثار است.

دراین‌بین، «پرده قلابدوزی شکارگاه بهرام» و «قلمدان‌ لاکی منقوش به تصویر مجلس عقدکنان متعلق به قرن ۱۱ قمری»، موجود در گنجینه ملک نیز می‌تواند بازدیدکنندگان این موزه را با آداب و رسوم ازدواج در گذشته‌های دور پیوند دهد.

معرفی نفایس موزه ملی ملک با موضوع ازدواج

تمبر مخصوص کابین‌نامه متعلق به دوره ناصرالدین شاه قاجار، از دیگر آثار موزه ملک با این موضوع است. روزگاری این تمبرها بر قباله نکاح، کابین‌نامه‌ها یا عقدنامه‌ها چسبانده می‌شد تا به آنها اعتبار ببخشد.

برخی از این اشیای تاریخی نفیس از جمله وسایل وقفی منزل حاج حسین آقا ملک است. بعضی از آنها نیز توسط بانو ایران دستغیب بهشتی به این موزه، اهدا شده است.

تولید آثار با موضوع ازدواج

کتابخانه و موزه ملی ملک علاوه بر نگهداری و نمایش آثار تاریخی و هنری با موضوع ازدواج، اقدامات ارزشمندی نیز در سال‌های گذشته با محوریت معرفی سبک زندگی ایرانی- اسلامی و ازدواج در فرهنگ این مرز و بوم، انجام داده است.

از جمله این اقدامات می‌توان از چاپ کتاب «قباله‌های ازدواج در کتابخانه و موزه ملی ملک(۱۱۹۸ تا ۱۳۷۳ ه.ق.)» برپایه عقدنامه‌های تاریخی گنجینه اسناد این مجموعه، در سال ۱۴۰۱، توسط انتشارات این موقوفه در تهران، نام برد.

معرفی نفایس موزه ملی ملک با موضوع ازدواج

این کتاب با تحقیق و تصحیح مهتا باصفا و مرضیه مرتضوی قصاب‌سرایی با محوریت بررسی و پژوهش بر ۴۸ سند تاریخی موجود در کتابخانه و موزه ملی ملک، روانه بازار نشر شده است.

همچنین می‌توان به طراحی و تهیه بسته نمایشگاهی سیاری با عنوان «النکاح السنتی؛ ازدواج به روایت آثار کتابخانه و موزه ملی ملک» اشاره کرد که در آن تصویرهایی از اسناد تاریخی، نسخه‌های خطی و آثار موزه‌ای این گنجینه، بر روی افزون بر ۴۰ تابلو به چاپ رسیده است. تعدادی از تابلوهای این نمایشگاه سیار، مراحل ازدواج در سنت ایرانی؛ از خواستگاری و بله‌برون تا پاگشا را، نشان می‌دهد.

معرفی نفایس موزه ملی ملک با موضوع ازدواج

به همت این مجموعه، کلیپ‌های دیدنی نیز با موضوع ازدواج تولید شده است که می‌توان به «عقدنامه امیرکبیر» و «نمایشگاه النکاح سنتی»، اشاره کرد. علاقه‌مندان با مراجعه به بخش فیلم‌خانه در وب‌سایت کتابخانه و موزه ملی ملک به نشانی www.malekmuseum.org می‌توانند به تماشای این کلیپ‌ها بنشینند.

گفتنی است، کتابخانه و موزه ملی ملک، در سال ۱۳۱۶ شمسی، وقف حرم مطهر رضوی شده و در حال حاضر، همه‌روزه به‌ جز روزهای تعطیل، در ساعات ۸:۳۰ تا ۱۶:۳۰، به نشانی تهران، خیابان امام خمینی(ره)، خیابان سی‌تیر، خیابان یارجانی، خیابان ملل متحد (میدان مشق)، آماده خدمات‌رسانی به اهل علم و هنر است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

معرفی نفایس موزه ملی ملک با موضوع ازدواج

معرفی نفایس موزه ملی ملک با موضوع ازدواج بیشتر بخوانید »

خشکسالی، میراث رضاخان برای مردم سیستان و بلوچستان

خشکسالی، میراث رضاخان برای مردم سیستان و بلوچستان


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، بخش‌های زیادی از خاک ایران در زمان سلسله قاجار از کشورمان جدا شد که افغانستان هم یکی از این بخش‌هاست.

توطئه انگلیس در جداسازی افغانستان از ایران مشهود است. در دوره ناصری، بی‌درایتی ناصرالدین شاه و صدراعظم وی، آقاخان نوری، سبب شد تا انگلیسی‌ها ابتدا قرار‌داد سال ۱۲۶۹ قمری/۱۸۵۲ میلادی را به ایران تحمیل کنند سپس با استفاده از سیاست جنگ‌طلبی و اشغال جنوب ایران و تحمیل عهدنامه پاریس، افغانستان را از ایران جدا کنند.

افغانستان که بر روی کره جغرافیایی ناصرالدین شاه قاجار (که هم اکنون در موزه جواهرات ملی نگهداری می‌شود) جزئی از خاک ایران است از زمان جدایی از ایران در بحث حقابه هیرمند با کشورمان در تنش است.

پس از حکمیت گلداسمیت و تجزیه بخش‌های وسیعی از سیستان ایران، افغانستان متعهد شده بود که دست به اقدامی نزند که مانع رسیدن آب هیرمند به دریاچه هامون ایران شود، از این رو دولت ایران مراقب بود که افغانستان دست به اقدامی نزند که مانع رسیدن حقابه ایران شود.

در بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، اسناد مکمل، جلد ۱۶، سند شماره ۶۱۳ آمده است که در یک مورد ناصرالدین شاه به امین السلطان صدراعظم می‌نویسد: «جناب صدر اعظم؛ باید با سفارت انگلیس حرف بزنید به علاالسلطنه هم بنویسید که او هم در آن جا حرف بزند و بگویید طرقو را افغان نباید آباد نماید، زیرا که آبادی آن جا باعث نیامدن آب به سیستان است و این ضرر بی‌معنی است که به دولت ایران وارد می‌شود و نباید آباد بشود.»

ناصرالدین شاه در حاشیه تلگراف سفیر ایران در لندن هم با اشاره به مالکیت ایران بر بندر کمال خان هیرمند و تجزیه این منطقه از کشورمان با تحریک انگلیس نوشته است:

«در سیستان هرچه مکان خوب و مرغوب بود، گلداسمیت به افغان داد، مثل قلعه فتح و چخانسور و سایر املاک آن طرف رود هیرمند را و همچنین این طرف هیرمند، قلعه بندر کمال خان بلوچ که اصل رعیت و نوکر ایران بودند و یک خط مثلث بی‌معنی کشید و ما را محصور کرد، حتی نیزار اهل سیستان را که باید گاو و گوسفند و زندگی آن‌ها در نیزار و تخت شاه بگذرد به طرف افغان انداخت، بعد که ما ملتفت شدیم که اگر این هم نباشد، سیستان حالیه بالمره بی‌مصرف خواهد شد، این حدود را راضی نشدیم از سیستان خارج شود و از انصاف اولیای دولت انگلیس خواهشمند هستیم که این همراهی را با ما کرده، راضی نشوند سیستان ما بالمره باطل بماند و خودشان به نقشه رجوع کنند، ببینند جایی هست که ما به افغان در عوض بدهیم، جایی که باشد به نظر ما نمی‌آید و نمی‌شود.»

با توجه به از دست رفتن افغانستان در دوره قاجار، در دوره پهلوی هم مسائلی در خصوص هیرمند پیش آمد که اوضاع را بدتر کرد و رضا خان با بخشش «دشت ناامید» که سرچشمه هیرمند است مقصر اصلی خشک شدن هامون است.

بنیانگذار رژیم پهلوی با تشویق بریتانیا، عهدنامه عدم تعرض در سال ۱۳۱۶ شمسی با عراق، افغانستان و ترکیه را امضا کرد تا جلوی نفوذ شوروی را بگیرد. عهدنامه عدم تعرض که به پیمان‌نامه سعدآباد مشهور است باعث بخشش آرارات به ترکیه، اروندرود به عراق و دشت ناامید به افغانستان شد. گرچه بعد‌ها شرایط اروندرود تغییر کرد، اما آرارات و دشت ناامید با ندانم‌کاری رضا پهلوی از دست رفت.

طبق توافق سعدآباد دشت ناامید به مساحت ۳ هزار کیلومترمربع در شرق ایران به افغانستان واگذار شد. در مقابل قرار شد ایران و افغانستان به‌طور مساوی از آب هیرمند استفاده کنند البته بعد‌ها افغانستان سدی بر هیرمند ساخت و آبی به ایران نرسید و حقابه هیرمند نیز به موضوعی برای منازعه طولانی دو کشور تبدیل شد.

ایران و افغانستان در چهار دوره مختلف اقدام به انعقاد قرارداد‌هایی برای رفع این اختلاف مهم آبی کردند. قرارداد‌های مرزی با عنوان حکمیت گلداسمیت (۱۸۷۲)، مک ماهون (۱۹۰۵)، کمیسیون دلتا (۱۹۵۱)، (توافق‌نامه ۱۳۱۶) که اگرچه هریک در مدت زمانی محدود تا حدی چالش‌های موجود را کم کرد، اما هیچ‌کدام نتوانست به حل واقعی مشکل جاری شدن آب هیرمند به سوی ایران کمک کند.

محمدرضا پهلوی هم مثل پدرش تصمیم ناشیانه‌ای در خصوص هیرمند گرفت که اسدالله علم وزیر دربار در جلد ششم کتاب خاطراتش تحت عنوان یادداشت‌های علم به آن پرداخته است.

علم به بحث‌های خود با شاه اشاره دارد که نکات منفی واگذاری سرچشمه هیرمند و خاک سیستان را گوشزد کرده و البته شاه هم آن را توجیه کرده است:

۱۴ خرداد ۱۳۵۶

بلافاصله قرارداد هیرمند و کار سیستان را عرض کردم. فرمودند: «آخر اگر ما به افغان‌ها سخت‌گیری بکنیم در دامن روس‌ها می‌افتند.» عرض کردم: «این یک مسئله جداگانه است و این‌ها به هر حال در دامن روس‌ها افتاده‌اند، زیرا عمر داوود آفتاب لب بام است. پس چرا ما سند را مبادله کنیم و یک سند محکمی به دست دولت کمونیست بعدی افغان بدهیم؟ بهتر است قرارداد مبادله نشود.» فرمودند: «به هر حال ما باید از همین آبی که داریم استفاده خوب بکنیم.» عرض کردم: «خشکی [دریاچه]هامون یک بدبختی بزرگ منطقه است، زیرا گاوداری سیستان از بین می‌رود.» معلوم می‌شود استدلالات غلط دولت را قبول فرموده‌اند.

علم در بخشی دیگر از یادداشت‌هایش نوشته است:

۱۵ خرداد ۱۳۵۶

هنوز در حالت بهت و خرابی دیروز هستم. دیشب هم با قرص خواب خوابیدم. مقداری در این فکر بودم که این دولت هویدا به شاهنشاه من خدمت یا خیانت می‌کند؟ ارزش وجود یک ولایت با امور اقتصادی سنجیده شود! یاللعجب! یک وجب خاک میهن به میلیارد می‌ارزد، آن وقت بگویند سیستان که ارزش اقتصادی ندارد. حداکثر سالی ۴۰ میلیون تومان عایدی می‌دهد. من در عجبم. بعد هم عرایض غلط و دروغ که مبادله اسناد محکومیت ابدی ما تاثیری ندارد. چون قانون از مجلس گذشته است و شاهنشاه توشیح فرموده‌اند عجب! هرچه فکر کردم پیش دوستم بروم، نتوانستم قدم بردارم. ناچار در دفتر ماندم و به کار‌های متفرقه برای تفرقه حواس پرداختم. تنها امید من روشن‌بینی و آینده‌نگری شاه است و بس. کسی چه می‌داند که ضمیمه شدن افغانستان به ایران در مخیله بزرگش نباشد!

او در یکی از یادداشت‌هایش به تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۵۶ یعنی زمان واگذاری سرچشمه رود هیرمند و تصویب آن در مجلس شاهنشاهی نوشته است:

چند دقیقه‌ای شرفیاب بودم و مرخص شدم، دماغ کار هم نداشتم. دیشب تا صبح بیدار بودم، چون وقت خواب، چشمم به خبر مبادله اسناد هیرمند بین وزیر خارجه و سفیر افغانستان افتاد، آنچنان ناراحت شدم که با قرص خواب هم خواب سنگین چندساعته بر چشمم نیامد. به محض آن که اندکی به هوش می‌آمدم، این کابوس مرا در خود فرو می‌برد. مدتی راه رفتم، مدتی فکر کردم، چندین دفعه استعفا از خدمت نوشتم باز پاره کردم. فکر می‌کردم کار گذشته را استعفای من دوا نمی‌کند… بالاخره دیشب ضربه آخر را زدند. کسی چه می‌داند؟ شاید هم از ارباب‌های‌های نامرئی دستور ارتکاب این خیانت را داشتند. به هر حال به شاهنشاه و کشور خیانت بزرگی شد که دیگر جبران‌پذیر نیست. به حدی بدحال بودم که به دفتر کار خود هم نرفتم… البته آثار این خیانت ده تا پانزده سال دیگر ظاهر می‌شود که من مرده‌ام.

علم در بخشی دیگر نوشته است:

۱۲ مرداد ۱۳۵۶

به اروپا آمدم و مشغول پرسه‌زدن شدم حال مزاجی کمی بهبود یافت، ولی روحاً کسل و ناراحت و نگران بودم کسالت از جهت کار سیستان و نگرانی از جهت کار عمومی کشور باید بگویم که هر وقت در آب مدیترانه غوطه می‌زنم به یاد روز‌هایی می‌افتم که فرماندار کل سیستان و بلوچستان بودم، در روز‌های گرم اردیبهشت و خرداد سیستان عصر‌ها در هیرمند که با آبی هزار مترمکعب جاری بود شنا می‌کردم، افسوس و هزار افسوس که دیگر پس از ده پانزده سال که ان‌شاءالله من مرده‌ام این منظره را نخواهم دید! این بستر خشک و سیصدهزار جمعیت آواره خواهند شد جای تعجب است گرچه اگر غیر از این بود تعجب داشت. با رئیس و اعضای دولت با هرکدام حرف زدم، سیستان را با مسائل مالی می‌سنجند و می‌گویند حداکثر سیستان به کشور چهل میلیون تومان در سال که بیشتر نمی‌دهد، عایدی یک ساعت نفت است!

خیانت شاهان قاجار و پهلوی به ویژه رضاخان با بخشش دشت ناامید که سرچشمه رود هیرمند است، امروز کار را به جایی رسانده است که طالبان حقابه هیرمند را نمی‌دهد که این امر مشکلات فراوانی برای استان سیستان و بلوچستان از جمله خشکسالی، ریزگرد و مهاجرت را در پی خواهد داشت.

جالب اینکه رضا پهلوی، پسر شاه مخلوع و نوه پادشاهی که دشت ناامید را حراج کرد رویای همکاری با اسرائیلی‌ها برای حل بحران آب در ایران در فردای براندازی را در سر می‌پروراند.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خشکسالی، میراث رضاخان برای مردم سیستان و بلوچستان

خشکسالی، میراث رضاخان برای مردم سیستان و بلوچستان بیشتر بخوانید »