نجف_اشرف

هر وقت خواستی کار خوبی بکنی و راه بندان شد و ممکن نشد آن را انجام بدهی،نیتت را رسیدگی کن.ش…


?هر وقت خواستی کار خوبی بکنی و راه بندان شد و ممکن نشد آن را انجام بدهی،نیتت را رسیدگی کن.شاید صدمه خورده است و صرفا برای خدا نیست…
و الا اگر با صاحب خانه کار داشته باشی، بر عهده ی اوست که موانع را از جلوت راهت برطرف کند?

?کتاب مصباح الهدی

ابراهیم، هیچکس از کارهایش مطلع نمیشد مگر اینکه کسانی که همراهش بودند. خیلی از دوستانش بخاطر بازگو نکردن کارهایش، اصرار به گفتن میکردند ولی او میگفت: کاری که برای خداست، گفتن ندارد.
.
.
.
.
.
.



منبع

shahidebrahimhadi313@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

هر وقت خواستی کار خوبی بکنی و راه بندان شد و ممکن نشد آن را انجام بدهی،نیتت را رسیدگی کن.ش… بیشتر بخوانید »

با عصاي زير بغل توی كوچه راه ميرفت. مدام به آسمان نگاه میكرد و سرش را پايين می انداخت. …


با عصاي زير بغل توی كوچه راه ميرفت.
مدام به آسمان نگاه میكرد و سرش را پايين می انداخت.
رفتم جلو و ازش پرسيدم: آقا ابرام چی شده!؟
اول جواب نميداد. اما با اصرار من گفت:
هر روز تا اين موقع حداقل يكی از بندگان خدا به ما مراجعه ميكرد و هر طور شده مشكلش رو حل ميكرديم.
اما امروز از صبح تا حالا كسی به من مراجعه نكرده! ميترسم كاري كرده باشم كه خدا توفيق خدمت را از من گرفته باشه…
(منبع: سلام بر ابراهیم جلد یک)

☘️ آقا ابراهیم؟!
? با مرام؟! پهلوون؟!!
❤️ گل پسر حضرت زهرا سلام الله علیها!
تویی که دنبال خلق خدا بودی،
تا گره از کار هاشون باز کنی؛مشکلاتشونو حل کنی…
حالا ما سرمون رو به آسمونه!
سمت نگاه مهربونت!
سمت دست های گره گشایت،
تا به به واسطه تو، خدا گره از کار های ما باز کنه
و هرچی خیر و صلاح ما هست بهمون بده…
آمین…

.
.
.
‌.
.
.
.
.
.



منبع

ebrahim.hadi_delha@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

با عصاي زير بغل توی كوچه راه ميرفت. مدام به آسمان نگاه میكرد و سرش را پايين می انداخت. … بیشتر بخوانید »