نشر شاهد

برشی از زندگی شهید مدافع حرمِ پاکستانی را در کتاب «من عدیل» بخوانید

برشی از زندگی شهید مدافع حرمِ پاکستانی را در کتاب «من عدیل» بخوانید


برشی از زندگی شهید مدافع حرمِ پاکستانی را در کتاب «من عدیل» بخوانید

به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ کتاب «من عدیل» برشی از زندگی شهید مدافع حرم سید خوش‌بو‌علی حسینی ملقب به «عدیل» است.

این شهید مدافع حرم از تیپ زینبیون و اهل پاکستان است که در دفاع از حرف حضرت زینب (س) و در درگیری با تروریستهای داعش به شهادت می رسد.

برشی از زندگی شهید مدافع حرم پاکستانی را در کتاب «من عدیل» بخوانید

 

در برشی از کتاب «من عدیل» آمده است: «دیگر نیازی نمی دیدم که راضیه بهم یادآور شود شیعیان پاکستان توی اقلیت هستند و همه روزه شماری ازشان ترور و سر به نیست می شوند! به‌ویژه طلبه های شیعه که فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی هم دارند! آمار آن روزها به پنجاه هزار تن هم رسیده بود؛ از شهرهای کویت گرفته تا کراچی و اسلام آباد و پاچنار. این چیزها بدجور اَبی جان را نگران کرد.»

گفتنی است کتاب «من عدیل» به قلم مریم برجی نگاشته شده است و در ۱۰۰۰ نسخه به بهای ۵۰ هزار تومان توسط نشر شاهد راهی بازار شده است.   

 



منبع خبر

برشی از زندگی شهید مدافع حرمِ پاکستانی را در کتاب «من عدیل» بخوانید بیشتر بخوانید »

«مسیح در نینوا» به بازار نشر آمد

«مسیح در نینوا» به بازار نشر آمد


«مسیح در نینوا» به بازار نشر آمد

به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ کتاب «مسیح در نینوا» که به تازگی توسط نشر شاهد راهی بازار شده است مجموعه‌ داستان‌های تاریخی-روایی است که حول محور امام حسین (ع) و حضرت عیسی مسیح (ع) و اشتراکات این دو وجود نازنین نگاشته شده است.

در برشی از کتاب با عنوان «شبیه مریم» می‌خوانیم: «در مدینه قحطی شده بود. زمین و آسمان بر مردم مدینه سختگیری میکردند در اغلب خانه های اهل مدینه غذایی برای خوردن پیدا نمیشد. خاندان نبوت چند روزی بود گرسنگی را تحمل میکردند. حسن و حسین بی تاب بودند اما در خانه علی هم چیزی برای خوردن پیدا نمی شد.

پیامبر نیز چند روزی بود غذایی تناول نکرده و گرسنگی برایشان غالب گشته بود. در همین حال پیکی از سوی فاطمه به سوی پیامبر آمد با ظرفی از غذا که در آن دو قطعه نان و مقدار اندکی گوشت بود. پیامبر غذا را گرفت و به سمت خانه علی و فاطمه آمد. درب خانه علی به صدا درآمد فاطمه عطر پیامبر را که استشمام کرد. به سوی در پر کشید و پیامبر را به داخل خانه خود دعوت کرد.

پیامبر ظرف غذا را در سفره گذاشت و در ظرف را برداشت. ناگاه دید آن ظرف پر از گوشت و نان است. پیامبر عطر غذاهای بهشت را می شناخت. اولین بار نبود بر سر سفره ای بهشتی مینشست. خدا را شکر کرد و از فاطمه پرسید: این غذا از کجا آمده است؟

-از نزد حق تعالی آمده

-به درستی که خداوند هر که را بخواهد بی حساب روزی میدهد.

-سپاس خدایی را که تو را شبیه مریم قرار داد.

آری باز هم رزق بی حساب از جانب خداوند برای بانویی برگزیده.

پیامبر فرمود، علی و حسن و حسین و بقیه خانواده خود را هم بر سر این سفره آسمانی سراسر نور و مهر دعوت کرد و جملگی از آن میل نموده و سیر شدند اما ظرف غذا تغییری نیافت تا اینکه فاطمه برای تمام همسایگان خود هم از این مائده بهشتی فرستاد.

آری برای فاطمه نیز مانند مریم رزقی بی حساب می رسد؛ رزق هایی مادی و معنوی. چون او نیز مانند مریم هم صحبت فرشتگان است و مثل او صدیقه نام دارد. صدیقه کسی است که حقیقت را یافته و خود را با آن تطبیق داده است. صدیقه کسی است که زندگی و مرگ او بر دیگران گواه است و حجت را بر آنان تمام می کند.»

گفتنی است کتاب «مسیح در نینوا» به قلم حامد قوام و محبوبه پورمحمدی نوشته شده است و در اولین نوبت چاپ به تیراژ ۱۰۰۰ نسخه و بهای ۱۵۰ هزار تومان راهی بازار نشر شده است.



منبع خبر

«مسیح در نینوا» به بازار نشر آمد بیشتر بخوانید »

10 اثر از نشر شاهد در ایران‌صدا شنیدنی شد

۱۰ کتاب پرمخاطب نشر شاهد در ایران‌صدا شنیدنی شد


10 اثر از نشر شاهد در ایران‌صدا شنیدنی شد

به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ اداره کل اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران ۱۰ اثر از تازه های نشر شاهد را با روایتگری تعدادی از هنرمندان در قالب کتاب صوتی،در پایگاه کتاب گویای «ایران‌صدا» منتشر کرد.

کتاب «اردوگاه نهروان» نوشته آزاده یعقوب عبدالحسین نژاد که مهدی نمینی مقدم آن را روایت کرده است. در برشی از کتاب آمده است: «هیچگاه به اسیر شدن فکر نکرده بودم و اینم موض.ع در باورم نمی گنجید، همه لباسهای نظامی بچه ها را گرفته بودند و ما بدون لباس روی موزاییک ها می نشستیم و نشسته هم می خوابیدیم.» 

 «به آن چشمها نگاه کن»؛ براساس زندگی شهید سرلشکر منصور ستاری به رشته‌ی تحریر درآمده‌‌است و می توانید آن را با روایت محمد حسین لطیفی بشنوید. در قسمتی از کتاب می خوانیم: «به لبهای خشکیده مادر نگاه کرد، دیگر صدایی نمی شنیدیم، کفشهایش را درآورد و به سمت خاک چشمه دوید، همینجا کنار همین سنگچین ها بود که پدر با بیل مسیر آب را عوض کرده و گفته بود عدالت را باید از همینجا شروع کرد.»

کتاب «تردیدهای مین منور» زندگی‌نامه‌ی داستانی «شهید مصطفی یوسفی» اثر «جلیل امجدی» آن را نوشته‌است و در ایران‌صدا محسن زری آبادی آن را روایت می کند.

 کتاب «چیزی به پنج عصر نمانده» گذری بر مبارزات قبل از انقلاب در شهرستان بهبهان و مبارزات دانش‌آموز شهید «حمدالله پیروز» و رویداهای پس از بمباران مدرسه است. این کتاب را «جلیل امجدی» نوشته و ارسلان جولایی آن را روایت کرده است. 

 «حدیث آرزومندی» مجموعه زندگینامه از سردار شهید «مصطفی خزائی» است که به کوشش نشر شاهد منتشر شده است و در ایران صدا نگین خواجه نصیر، میلاد عندلیبی، محمد شریفی مقدم، آرمان ضیایی مهر و محمدرضا تصمیم آن را روایت کرده اند. 

«سایه‌های سرو» شامل زندگی‌نامه و خاطراتی از شهید «رضا میرزاخانی» است و میلاد عندلیبی، امیر فرحان نیا و نگین خواجه نصیر با روایت خود در ایران صدا آن را خواندنی‌تر کرده اند. 

«بامداد روز شانزدهم» به روایت بهرام ابراهیم و نویسندگی این کتاب روایت‌کننده‌ی بخشی از خاطرات آزاده‌ی جانباز، دکتر فرامرز صادقی، است. این کتاب حاصل ۴۵ ساعت گفت‌وگوی «رمضانعلی کاوسی» با فرامرز صادقی است.

کتاب «نشان عشق» ماجراهای دو سال اسارت یکی از رزمندگان پاسدار در دست گروهک‌های ضدانقلاب را روایت می‌کند که محمودرضا قدیریان آن را روایت می کند. 

 «صدای آخر»، زندگی «شهید علی اصغر محراب» را در داستانی با زبانی ساده بیان کرده‌‌ است. نویسنده، داستان را با پرداخت مناسب شخصیت‌ها و توصیف عمیق‌ترین احساسات و افکار آن‌ها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنه‌ها نگاشته‌است و آرمان ضیائی مهر آن را روایت می کند. 

کتاب «قایقی با هشت سرنشین» روایت زندگی پر فرازونشیب شهید ترکاشوند است که از کوچه‌باغ‌های یک روستا آغاز می‌شود، در دانشگاه به اوج می‌رسد و در جزیره‌ی مجنون پایان می‌یابد. ابوالفضل شاه محرابی و نگین خواجه نصیر این کتاب را در ایران صدا روایت می کنند. 

در این مجموعه شاهد روایتگری هنرمندانی چون محمدحسین لطیفی، نرگس آبیار، نگین خواجه نصیر، آرش راسخ، مبینا طاهری، مرضیه حسن پور و … از تازه های نشر شاهد هستیم. 

گفتنی است علاقه مندان به کتابهای صوتی نشر شاهد برای شنیدن آنها می توانند به نشانی اینترنتی IRANSEDA.IR  مراجعه کنند.



منبع خبر

۱۰ کتاب پرمخاطب نشر شاهد در ایران‌صدا شنیدنی شد بیشتر بخوانید »

«عروس خاک» به بازار نشر آمد

«عروس خاک» به بازار نشر آمد


«عروس خاک» به بازار نشر آمد

به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ کتاب «عروس خاک» نوشته آذر خزاعی سرچشمه مجموعه ای است که شامل ۲۰ داستان کوتاه با عناوینی چون؛ «با چشمان کاملاً باز»، «یادم تو را فراموش»، «سید»، «عروس خاک»، «فرمانده ای که نمی شناختم»، «آخرین شب»، «تانکر سیار»، «برادرم خسرو»، «آب ها» و… است.

داستان های این مجموعه با محوریت خانواده، دوستی، صمیمیت، ایثار و از خود گذشتگی در میدان نبرد شکل گرفته است.

 داستان آخر این کتاب با عنوان «موذن» تصویر پدر پسری را نشان می دهد که برشی از آن را با هم می خوانیم: «گلوله از آسمان می بارید صلات ظهر بود و گرما بیداد می کرد. پسر بالای سر پدر رسید. با بغض گفت: «پدر وقت نماز است، مثل همیشه اذان بگو.» پدر گفت:«الله اکبر… الله اکبر…» پدر اشاره کرد برو! و بعد دیگر نفسش بالا نیامد.

پسر می دوید و لحظات خوش اذان گفتن با پدر را در کودکی و نوجوانی در حرم به یاد می آورد . ناگهان سوزشی در پشت احساس کرد. پسر بر روی زمین افتاد. عراقی ها بالای سرش رسیده بودند. زیر لب زمزمه می کرد، به «لاله الاالله» رسید، خاموش شد.»

خزاعی در این کتاب تصویری از ایثار و از جان گذشتن برادر به خاطر برادر، دوست بخاطر دوست و رزمنده بخاطر رزمنده را نشان می دهد؛ انگار جبهۀ جنگ دانشگاهی می شود برای به کمال رساندن دانشجویانش برای پیشی گرفتن و از جان گذشتن برای فداکاری و ایثار و برای رها شدن از تمامی قید و بندهای زمینی.

شخصیت های داستانهای این مجموعه اینگونه اند که دل بستگی های زمینی خود را پشت سرگذاشته و از خانواده و شهر و روستا و دیار خود دل کنده اند و به دیاری آمده اند که همه یک هدف و مقصد دارند و آن هم رسیدن به معبود ازلی و ابدی است و برای رسیدن به معبودشان جز جان خود چیز دیگری ندارند که فدا کنند.

گفتنی است چاپ اول مجموعه داستان «عروس خاک» در شمارگان ۱۰۰۰ نسخه در سال ۱۴۰۳ به قیمت ۸۵ هزار تومان توسط نشر شاهد منتشر شده است.



منبع خبر

«عروس خاک» به بازار نشر آمد بیشتر بخوانید »

عکس هنوز ارسال نشده است/////////«من با تو بزرگ شدم» راهی بازار نشر شد

«من با تو بزرگ شدم» راهی بازار نشر شد


عکس هنوز ارسال نشده است/////////«من با تو بزرگ شدم» راهی بازار نشر شد

به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ کتاب خواندنی «من با تو بزرگ شدم» داستانی بر اساس زندگی نامه و خاطرات یک فرزند شهید است.

در برشی از کتاب می خوانیم: «سعی کردم تا آنجا که ممکن است روزنامه مچاله شده را باز کنم و دوباره اسم خودم را پیدا کنم باید خودم را به بابا میرساندم. این خبر می توانست جان تازه ای در روح و جسم با با بدمد یک نفس تا بیمارستان دویدم، به هیچ کس و هیچ چیز غیر از بابا فکر نمی کردم قبل از هر کسی باید او این خبر را می شنید دلم میخواست شادی را توی چشم هایش ببینم و بغلش کنم و بگویم: بابا این هم رشته پزشکی تا چشم روی هم بگذاری تخصص جراحی مغز و اعصابم را هم میگیرم و میشوم به یک دکتر حاذق خودم عملت میکنم تا دوباره بتوانی روی پاهایت بایستی و با قدرت قدم برداری؛ تا دوباره گلستان سعدی یادگار پدر بزرگ را برداری برایم حکایتهایش را بخوانی و شعرهایش را زیر لب زمزمه کنی.

نمی دانم مسیر دکه روزنامه فروشی را تا بیمارستان را در چند دقیقه دویدم. روزنامه را در هوا چرخاندم و از جلو چشم های متعجب نگهبانی که به دیدن این رفتار من عادت نداشت گذشتم و در چشم بر هم زدنی به اتاق بابا رسیدم. اتاق شلوغ بود دکتر امانی و پرستارها دور تختش جمع بودند اجازه ندادند وارد شوم. فقط از پشت شیشه دیدم که چطور با هر شوک قفسه سینه استخوانی اش بالا میرفت و خطهایی که ضربان قلبش را نشان میدادند؛ موج کوتاهی بر میداشتند و بعد از چند لحظه به خطی صاف و ممتد تبدیل شدند.

اشتیاقی که تا چند لحظه پیش بند بند وجودم را پر کرده بود به اندوهی سخت گره خورد؛ بی صدا اشک ریختم و پشت در اتاق مثل روزنامه خیس میان دست هایم مچاله شدم.»

گفتنی است کتاب «من با تو بزرگ شدم» به قلم فرزانه ایران نژاد پاریزی در ۱۵۲ صفحه، با تیراژ ۱۰۰۰ نسخه و بهای ۱۲۰ هزار تومان به تازگی از سوی نشر شاهد و به همت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان روانه بازار کتاب شده است.



منبع خبر

«من با تو بزرگ شدم» راهی بازار نشر شد بیشتر بخوانید »