نصرالله

چند فراز تاریخی از سخنان شهید سید حسن نصرالله در روز قدس

چند فراز تاریخی از سخنان شهید سید حسن نصرالله در روز قدس


چند فراز تاریخی از سخنان شهید سید حسن نصرالله در روز قدس

به گزارش  نوید شاهد، به مناسبت روز جهانی قدس، شایسته است که نگاهی به سخنرانی‌های تاریخی شهید سید حسن نصرالله در روز جهانی قدس طی سال‌های اخیر و همچنین نقش بی‌بدیل ایشان در احیای آرمان فلسطین داشته باشیم.

بعد از شهادت سید حسن نصرالله و در حالی که داغِ نبودن ایشان هرگز سرد نمی‌شود، سخنان استثنایی و جامع سید شهید امت اسلامی را به یاد می‌آوریم که در سال ۲۰۰۸ در چهلمین روز شهادت «عماد مغنیه» فرمانده نظامی حزب الله بیان شد. در آن زمان شهید سید حسن نصرالله در پاسخ به این سوال که آیا امکان این وجود دارد که اسرائیل را به طور کامل ریشه کن کنیم، گفت: بله، هزاران بار بله، می‌توان اسرائیل را به طور کامل ریشه کن کرد.

این سخنان شهید سید حسن نصرالله در آن زمان مبتنی بر انگیزه‌های احساسی نبود؛ بلکه ایشان با آگاهی از واقعیت‌های موجود و توصیف عینی از میزان خطر اسرائیل برای ملت‌های منطقه، به تشریح روند نابودی رژیم صهیونیستی پرداخت.

در اینجا لازم است که کمی به عقب‌تر برگردیم؛ یعنی به حادثه شوم نکبت در سال ۱۹۴۸ که منجر به کشتار آوارگی گسترده فلسطینی‌ها و آغاز اشغالگری صهیونیست‌ها در سرزمین فلسطین شد و به دنبال آن جنگ ۱۹۶۷ هم با شکست اعراب مقابل رژیم صهیونیستی به پایان رسید.

سید حسن نصرالله , روز قدس , بعد از جنگ ژوئن ۱۹۶۷ و در حالی که کشورهای عربی وارد قطار سازش با رژیم صهیونیستی شدند و بعد از مصر، اردن و همچنین سازمان آزادی بخش فلسطین هم در دام خیانت به مهمترین آرمان امت اسلامی افتادند و دست سازش به اشغالگرانی دادند که هرگز به هیچ یک از تعهدات خود پایبند نبوده‌اند، مردم فلسطین قربانی این خیانت اعراب شدند و رژیم صهیونیستی تحت حمایت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی توانست دست برتر را در منطقه داشته باشد.

به دنبال آن، رژیم صهیونیستی با حمایت کشورهای غربی و آمریکا و همچنین تسلیم شدن رژیم‌های عربی، توسط سازمان ملل در منطقه به عنوان یک موجودیت «مشروع» به رسمیت شناخته شد و از آن زمان تلاش‌های آمریکا و رژیم اشغالگر برای تثبیت و به رسمیت شناخته شدن این رژیم و ادغام آن در میان ملت‌های منطقه آغاز گشت. مهمترین طرح واشنگتن و تل‌آویو برای تثبیت اشغالگری صهیونیست‌ها در منطقه، کشاندن کشورهای عربی به قراردادهای عادی‌سازی با اسرائیل، یکی پس از دیگری بود.

بعد از این تحولات، تحلیلگران اسرائیلی و غربی و حتی برخی از نخبگان عربی این ایده را ترویج می‌کردند که اسرائیل شکست ناپذیر است و حضور آن در منطقه تبدیل به سرنوشتی اجتناب ناپذیر شده و همه باید خودشان را با این واقعیت تلخ وفق دهند. بنابراین ناامیدی و سرخوردگی بر اعراب حاکم شد و ملت فلسطین به این نتیجه رسیدند که در برابر تجاوزات و اشغالگری اسرائیل تنها مانده‌اند.

شهید نصرالله چگونه آرمان فلسطین را نجات داد؟

وضعیت به همین منوال ادامه داشت تا اینکه مقاومت به عنوان یک اصل بنیادین در منطقه ظهور کرد. در شرایطی که گروه‌های مقاومت فلسطین به خاطر شرایط متشنج داخلی و همچنین برخی اختلافات و دودستگی‌ها نتوانسته بودند، روند منسجمی در مبارزه با اشغالگری صهیونیست‌ها ایجاد کنند، ظهور مقاومت در لبنان در دهه ۱۹۸۰ میلادی نقطه عطفی در مسیر مقابله با اشغالگران اسرائیلی بود.

اخراج اشغالگران صهیونیست از جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ و سپس پیروزی مقاومت در جنگ جولای ۲۰۰۶ که هر دوی این دستاوردها در دوره دبیر کلی شهید سید حسن نصرالله در حزب الله اتفاق افتاد، زمینه ساز یک مقاومت همه جانبه و استثنایی علیه اسرائیل در منطقه بود.

بعد از این دستاوردها صحنه کاملاً تغییر کرد و ماهیت درگیری با رژیم صهیونیستی در منطقه، از نظر سبک و تاکتیک متحول شد. شهید سید حسن نصرالله در رهبری حزب الله موفق شد یک وضعیت آگاهی عمومی در میان ملتهای منطقه ایجاد و ثابت کند که اسرائیل بدون حمایت‌های آشکار آمریکا و غرب در همه سطوح، چند روز هم دوام نمی‌آورد و خود به خود حذف می‌شود.

شهید سید حسن نصرالله به خوبی توانست ایدئولوژی مبارزه با ظالمان و اشغالگران را برای ملتهای منطقه و حتی جهان تفهیم کند و آن را یک هدف مقدس معرفی کرد. همین ایدئولوژی تبدیل به عنصر مهمی برای قدرت و انگیزه نسل جدید شد و همه برای دفاع از فلسطین که مهمترین آرمان امت اسلامی و آزادگان جهان است، بسیج شدند.

شهید سید حسن نصرالله نه تنها یک رهبر سیاسی و فرمانده نظامی؛ بلکه یک متفکر استراتژیست بود که توانست ایدئولوژی مقاومت را فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرقه‌ای پایه‌گذاری کند. شهید نصرالله کاملا آگاه بود که درگیری با صهیونیست‌ها صرفاً یک درگیری مذهبی یا قومی نیست؛ بلکه نبرد ضد ظلم و اشغالگری است. سید شهید مقاومت بر همین مبنا مسئله فلسطین را از یک موضوع ملی عربی به یک مسئله انسانی جهانی تبدیل کرد.

شهید سید حسن نصرالله همچنین در گفتمان‌های خود بر روشن کردن ماهیت درگیری با رژیم صهیونیستی از منظر ظالم و مظلوم می‌پرداخت که همین مسئله به آرمان فلسطین یک بعد انسانی داد و مرزهای مذهبی و سیاسی را درنوردید و موجب شد فلسطین به جای یک موضوع عربی و اسلامی تبدیل به یک مسئله جهانی شود.

سخنرانی شهید سید حسن نصرالله در روز جهانی قدس که آخرین جمعه ماه مبارک رمضان است و امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب در سال ۱۹۷۹ این روز را به عنوان روز همبستگی با آرمان فلسطین و قیام علیه اشغالگران صهیونیست اعلام کرد، یکی از مهمترین سخنرانی‌های سید شهید مقاومت در ماه رمضان بود و شهید نصرالله همواره محورهای مهمی را در این سخنرانی خود قرار می‌داد.

-در سال ۲۰۱۸ ، سخنرانی شهید سید حسن نصرالله در روز جهانی قدس متمرکز بر توطئه‌های آمریکا با همکاری رژیم صهیونیستی برای تضعیف حقوق فلسطینی‌ها به ویژه بعد از به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی توسط دولت وقت دونالد ترامپ بود.

-شهید سید حسن نصرالله در سخنرانی خود در روز قدس سال ۲۰۱۹ اعلام کرد که مقاومت فلسطین به سطح قابل توجهی از پیشرفت نظامی رسیده؛ تا جایی که به معادله «بمباران تل‌آویو در مقابل بمباران غزه» نزدیک شده است.

-سخنرانی‌های سید شهید مقاومت در روز قدس سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ هم متمرکز بر اهمیت هوشیاری و آگاهی افکار عمومی از توطئه‌های آمریکا با همدستی برخی رژیم‌های منطقه‌ای جهت جلوگیری از گسترش فرهنگ مقاومت در میان جوانان عرب و مسلمان بود.

شهید سید حسن نصرالله در این سخنرانی‌ها تاکید کرد که آمریکا می‌خواهد آن دسته از کشورهای منطقه را که هژمونی آمریکا را رد می‌کنند، از طریق سلاح تحریم‌ها به حاشیه ببرد. ایشان همچنین هشدار داد که هرگونه آسیب به مقدسات فلسطین منجر به جنگ منطقه‌ای خواهد شد و نبرد «شمشیر قدس» که در مه ۲۰۲۱ اتفاق افتاد، اعتبار را به آرمان فلسطین برگرداند و ضربه سختی به پروژه عادی سازی اعراب و صهیونیست‌ها وارد ساخت.

-سید شهید مقاومت در سال ۲۰۲۲ در سخنرانی روز قدس خود بر اهمیت فداکاری‌های مردم فلسطین و همچنین بر قدرت ایران برای زدن ضربه مستقیم به رژیم صهیونیستی تاکید کرد و این پیش‌بینی‌های شهید نصرالله خیلی زود عملی شد؛ جایی که در اکتبر ۲۰۲۳ فلسطینی‌ها با عملیات تاریخی طوفان الاقصی ضربه‌ای جبران نشدنی به اشغالگران وارد ساختند و سپس جمهوری اسلامی ایران با عملیات‌های «وعده صادق» برای اولین بار مستقیماً خاک فلسطین اشغالی را هدف قرار داد و معادلات درگیری با دشمن صهیونیستی در منطقه را دگرگون کرد.

سید حسن نصرالله در آخرین سخنرانی خود در ماه رمضان سال ۲۰۲۴ و در حالی که نبردها در نوار غزه جریان داشت، حمایت قاطع خود و مقاومت لبنان از عملیات طوفان الاقصی که رژیم صهیونیستی را در لبه پرتگاه قرار داد و نیز بر اهمیت پایبندی به گزینه مقاومت علی رغم همه دشواری‌ها، تاکید کرده و از همه خواست که به سخنان ناامید کننده توجهی نداشته باشند.

شکی نیست که سخنرانی‌های شهید سید حسن نصرالله تنها واژه‌هایی نبود که در مناسبت‌های مختلف ایراد می‌شد، بلکه قطب نمایی بود که افکار عمومی را هدایت می‌کرد و متناسب با تحولات زمان بود. در جهانی که پر از چالش‌ها و تحولات است، سخنرانی‌های شهید سید حسن نصرالله همچون منبع اطمینان بخشی خواهد ماند؛ زیرا سخنان ایشان از چشم اندازی روشن و مواضعی صادقانه الهام می‌گرفت.

انتهای پیام/



منبع خبر

چند فراز تاریخی از سخنان شهید سید حسن نصرالله در روز قدس بیشتر بخوانید »

جنوب لبنان پيش از پيدايش حزب‌الله

جنوب لبنان پيش از پيدايش حزب‌الله


 

رنج مردم مسلمان لبنان از نخستین جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ آغاز شد. لبنان در این جنگ با ارتشی ناپخته و داوطلبانی غیرمنظم، در قالب ارتش نجات ملی شرکت کرد. امضای موافقتنامه آتش بس میان لبنان و رژیم صهیونیستی نه تنها به این فاجعه پایان نداد که مصایب و محنتهاي مردم لبنان را افزایش داد. در طول شصت سال اخیر، لبنان همواره از درگیریهای نظامی در جنگهای اعراب و اسرائیل آسیب دیده و بارها شاهد تجاوز نظامی و بمبارانهای هوایی از سوی رژیم اشغالگر فلسطین بوده و علاوه بر خسارتهای مادی و معنوی و انسانی، همواره از پیامدهای ناشی از جنگ و آوارگان آن رنج برده ا‌ست. ظهور مقاومت اسلامی و حزب‌الله برای نخستین بار در طول تاریخ، طعم پیروزی را به مردم لبنان و منطقه چشاند. در این مقاله، پژوهشگر نام‌آور عرب به بررسی اوضاع جنوب لبنان، پیش از پیدایش حزب‏الله می‏پردازد.

جنوب لبنان پيش از پيدايش حزب‌الله

مرز لبنان و فلسطین اشغالی از آغاز پیدایش رژیم صهیونیستی تاکنون، میدان عملیات­ مسلحانه پراکنده و نامنظم یا جنگهای تمام عیار بوده است. پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در پنجم ژوئن ۱۹۶۷، چریکها و فدائیان فلسطینی به طور چشمگیری در منطقه عرقوب در مثلث مرزی لبنان ـ سوریه ـ فلسطین اشغالی استقرار یافتند. مبارزان فلسطینی در سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۷۱ در پی درگیریهای خونین با ارتش اردن، از پایگاههای خود در اردن اخراج شدند و به جنوب لبنان انتقال یافتند.

از سال ۱۹۷۰ تا زمان اخراج مقاومت فلسطینی از لبنان در سال ۱۹۸۳، مرز جنوب لبنان بیش از سایر جبهه­‎های اعراب با اسرائیل، صحنه عملیات مسلحانه و تبادل آتش میان نیروهای فلسطینی و نظامیان صهیونیست بوده است. علاوه بر این، رژیم صهیونیستی در سه دهه (۱۹۶۸- ۱۹۹۸)، چهار بار حمله نظامی گسترده به لبنان انجام داده و جنوب این کشور، کانون اصلی عملیات نظامی اسرائیل بوده است. اسرائیلیها هر یک از این حمله‎ها را با واژه خاصی نام گذاری ­کردند که نماد اهدافشان بوده است: عملیات «لیتانی» در سال ۱۹۷۸، عملیات «سلامت جلیل» در سال ۱۹۸۳، عملیات «تسویه حساب» در سال ۱۹۹۳ و عملیات «خوشه­های خشم» درسال ۱۹۹۶.

افزون بر آن، جنوب لبنان پیوسته مورد حمله­های محدود و مقطعی، بمبارانهاي هوایی، محاصره دریایی و گلوله‌باران نظامیان رژیم صهیونیستی بوده است. در نتیجه این حمله‌های ددمنشانه، تعداد بسیاری از خانه­های مردم ویران شده، هزاران تن آواره و ده­ها تن ربوده یا تبعید شدند، مزارع آنها به آتش کشیده و یا به وسیله بولدوزورهای ارتش اسرائیل هموار شد.

در سال ۱۹۷۶، نیروهای بازدارنده عرب، به منظور پایان دادن به جنگهای داخلی لبنان و بنا به توصیه اتحادیه عرب، در لبنان استقرار یافتند. درسال ۱۹۷۸، پس از حمله اسرائیل به لبنان و در جریان عملیات «سلامت جلیل»، نیروهای پاسدار صلح وابسته به سازمان ملل متحد (یونیفل) برای دور کردن چریکهای فلسطینی از مرز فلسطین اشغالی، به جنوب لبنان اعزام شدند. این نیروها تاکنون در این منطقه حضور دارند.

در اواخر سال ۱۹۸۲، نیروهای چند ملیتی متشکل از سربازان نیروی دریایی آمریکا، انگلیس، ایتالیا و فرانسه به بهانه کمک به تحکیم سلطه بشیر جمیل، رئیس جمهور دست نشانده اسرائیل، در پایتخت لبنان مستقر شدند. دیری نپایید که با اجرای چند عملیات شهادت‌طلبانه از سوی گروههای مبارز لبنان برضد قرارگاههای سربازان آمریکا، فرانسه و انگلیس، این نیروها از لبنان فرار کردند. گروههای ناشناس به نام مستعار «سازمان جهاد اسلامی» مسئولیت این عملیات را به عهده گرفتند.   

از چهار دهه پیش، رژیم صهیونیستی همه امکانات خود را به کار گرفت تا اهدافش را در لبنان اجرا كند. این رژیم در سال ۱۹۸۲ نیمی از خاک لبنان را به اشغال درآورد، چریکهای  فلسطینی را از این کشوراخراج کرد و بشیر جمیل، نامزد خود را به کرسی ریاست جمهوری لبنان نشاند.

با پیدایش حزب‌الله و رزمندگان مقاومت و فرود آوردن ضربات کوبنده بر پیکر ارتش شکست‎ناپذیر اسرائیل، اين ارتش ناگزیر به عقب‌نشینی از لبنان تا «کمربند امنیتی» شد. با به قتل رسیدن بشیر جمیل، رئیس جمهور دست نشانده توسط یک مبارز ملی لبنان از گروه «حزب ملی اجتماعی سوری لبنان»، همه نقشه‎های غرب و توطئه‎های رژیم صهیونیستی خنثی شدند.

تا زمانی که جنوب لبنان در اشغال ارتش رژیم صهیونیستی بود، مردم این کشور از حیات طبیعی و زندگی عادی برخوردار نبودند و خطر حمله‌های نظامی و آوارگی مردم، همواره دولت و مردم لبنان را نگران می‎کرد. بدین ترتیب از ابتدای به وجود آمدن رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین، مسئله جنوب، مشکل اساسی لبنان بود. مردم آن سامان آرزو داشتند در آسایش و رفاه زندگی کنند و منطقه‎شان از شکوفایی اقتصادی برخوردار باشد، اما رژیم صهیونیستی با تداوم حمله‎های نظامی به لبنان و تخریب ساختارهاي اقتصادی این کشور، جنوب را به کانون مقاومت ضد صهيونیستی تبدیل کرد. آمار مراکز پژوهشی و تحقیقاتی بیروت نشان می‎دهد که رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۴۹ تا پیش از جنگ ژوئن سال ۱۹۶۷، جمعاً ۱۴۰ بار به خاک لبنان تجاوز کرد. این حمله‎ها پیش از اعلام موجودیت رسمی جنبش فتح در سال ۱۹۶۵ و استقرار گروههای چریکی فلسطینی در جنوب لبنان، درآغاز دهه هفتم قرن گذشته اتفاق افتاد.

پس از جنگ ژوئن سال ۱۹۶۷، دامنه درگیری در مرز لبنان با فلسطین اشغالی به طرز بی‎سابقه‎ای گسترش یافت. چریکهای فلسطینی، شکست سخت کشورهای عرب را بهترین فرصت برای افزایش عملیات فرسایشی خود بر ضد رژیم صهیونیستی یافتند و از هر روزنه­ای که در مرزهای فلسطین اشغالی فراهم می‎­شد، برای نفوذ به داخل سرزمینهای اشغالی استفاده می­کردند. در روز ۲۸ دسامبر سال ۱۹۶۸، هواپیماهای نظامی رژیم صهیونیستی در واکنش به عملیات چریکهای فلسطینی، فرودگاه بین‎المللی بیروت را بمباران کردند. در این حمله ۱۳ فروند هواپیمای مسافربری شرکت هوایی لبنان (میدل ایست) منهدم شدند. عزیمت نیروهای مبارز فلسطینی از فرودگاه بیروت به آتن و حمله به هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ شرکت هوایی اسرائیل (العال)، بهانه صهیونیستها برای بمباران فرودگاه بیروت بود. در حمله چریکهای فلسطینی به هواپیمای شرکت العال، یک صهیونیست به هلاکت رسید و یک میهماندار نیز زخمی شد.

بر اساس آمارهای رسمی دولت لبنان، در فاصله سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۴، سه هزار حمله تجاوزکارانه محدود و گسترده از سوی ارتش اسرائیل لبنان به ثبت رسیده شده است که در نتیجه آن، ۸۸۰ غیر نظامی لبنانی و فلسطینی و هزاران تن زخمی شده‏اند. آغاز جنگهای داخلی لبنان در ۱۳ آوریل سال ۱۹۷۵ سبب شد که مسئولان شیعی لبنان در برابر قدرت‎نمایی فرقه‏های مسیحی، به سر و سامان دادن اوضاع خود بپردازند. روزنامه­های رژیم صهیونیستی که از برخی از گروههای شبه نظامی مسیحی لبنان حمایت می‏کردند، صفحات خود را به درج مطالب بحث‌انگیزي درباره سرنوشت مسیحیان لبنان اختصاص دادند. خطراسلامگرایی، سرنوشت حاکمیت مسیحیان، دخالت سوریه در لبنان و به وجود آمدن کانونهای فرقه­ای در لبنان از مباحثی بودند که صفحات روزنامه‌های اسرائیل را پر کرده بودند. شیمون پرز، وزیر جنگ پیشین رژیم صهیونیستی، در روز ۲۶ ژانویه ۱۹۷۶، اعلام کرد که اسرائیل مرز خود را در برابر آوارگان مسیحی لبنان باز کرده است. در روز دهم مارس ۱۹۷۶، رژیم صهیونیستی با افتتاح رسمی «گذرگاه پاک» در مرز لبنان، عملاً به یکی از طرفهای شرکت کننده در جنگهای داخلی لبنان تبديل شد.

در همین حال، کمکهای رژیم صهیونیستی به گروههای نظامی و دسته­های شبه نظامی مسیحی منشعب شده از ارتش لبنان که به سرکردگی سرگرد سامی الشدیاق و سرگرد سعد حداد در جنوب مستقر شده بودند، سرازیر شد. این گروهها درسال ۱۹۷۶سراسر مناطق مرزی لبنان با فلسطین اشغالی را به تصرف خود درآوردند و کوشیدند از عملیات مقاومت فلسطینی و جنبش امل به رهبری امام موسی صدر جلوگیری نمایند. در آغاز سال ۱۹۷۷، محافل نظامی اسرائیل برای جلوگیری از نزدیک شدن نیروهای سوری و فلسطینی به مرز، سرگرم ترسیم نوار امنیتی در جنوب لبنان شدند. این نوار امنیتی از شهر جزین در شرق صیدا تا رودخانه لیتانی ادامه داشت.

 

حمله نظامی سال ۱۹۷۸: «عملیات لیتانی»

در بامداد روز پانزدهم مارس ۱۹۷۸،چند لشگر رژیم صهیونیستی به استعداد ۲۰ هزار نظامی، در عملیات وسیعی به نام «عملیات لیتانی»، از سه محور به جنوب لبنان حمله کردند. در این عملیات که هفت روز ادامه داشت، حدود ۲۰۲۰ کیلومتر مربع از خاک جنوب لبنان ـ از مرز فلسطین اشغالی تا رودخانه لیتانی ـ به اشغال اسرائیل در آمد. در پی این عملیات، صلیب سرخ جهانی با انتشار گزارشی اعلام کرد که ۱۵۰ روستای جنوب لبنان مورد حمله نظامیان اسرائیل قرار گرفت، به ۹۲ روستا آسیب گسترده وارد آمد و شش روستا و شهر خیام به کلی ویران شدند. در نتیجه این تهاجم حدود هزار تن کشته شدند و دامنه جغرافیایی این حمله گسترده بین ۳ تا ۱۷ کیلومتر تشخیص داده شد.

«عملیات لیتانی» موجب آوارگی حدود ۲۵۰ هزار لبنانی و ۶۵ هزار فلسطینی از جنوب به مناطق مرکزی و پایتخت لبنان شد. براساس آمارهای منابع رسمی لبنان، در نتیجه این حمله تعداد ۱۱۶۸ لبنانی و فلسطینی به شهادت رسیدند. این در حالی است که منابع اسرائیلی تعداد کشته‎های ارتش این رژیم را ۱۸ تن ذکر کردند. ارتش اشغالگر درآغاز حمله، مردم سه روستای جنوب لبنان را قتل عام کرد. در روستای عباسیه ۸۱ لبنانی از سن ۲ تا ۸۰ سالگی، در شهر خیام ۳۱ لبنانی بالای ۵۰ سال ودر روستای کونین ۳۱ کودک و نوجوان به خاک و خون کشیده شدند.

در روز سیزدهم ژوئن ۱۹۷۸، رژیم صهیونیستی اعلام کرد که ضمن باقی ماندن در کمربند امنیتی جنوب لبنان (شامل شهرهای بنت جبیل، مرجعیون، خیام و بخشهایی از شهرستانهای صور و حاصبیا)، از همه روستاهای جنوب لبنان عقب نشینی کرده است. این در حالی است که نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل متحد (یونیفل)، طبق قطعنامه‏های ۴۲۵ و۴۲۶ شورای امنیت، در مناطق مشخص شده در جنوب لبنان استقرار یافتند. سرگرد سعد حداد، افسر شورشی ارتش لبنان مسئولیت گروههای مسلح در نوار امنیتی را به عهده گرفت. مدتی بعد سرگرد سامی الشدیاق با منشعب شدن از حداد، به نیروهای فالانژ لبنان (القوات اللبنانیه) وابسته به بشیر جمیل پیوست. دولت لبنان در چهارچوب تلاش برای اجرای قطعنامه ۴۲۵ شورای امنیت مورخ ۱۹ ژانویه سال ۱۹۷۸، در روز ۲۵ آوریل همان سال کوشید تا واحدهای ارتش را در مناطق جنوبی کشور مستقر کند، اما اسرائیل و شبه نظامیان وابسته مانع از این اقدام شدند.

رژیم صهیونیستی درپی برقراری نوارامنیتی مرزی و به منظور فراهم کردن زمینه تردد آسان خودروها و نظامیان اشغالگر، بخشهای وسیعی از اراضی کشاورزی جنوب لبنان را هموار و به راهسازی و احداث پلهای ارتباطی اقدام کرد. اندکی نگذشته بود که کالاهای مصرفی ساخت اسرائیل به روستاهای جنوب سرازیر شدند و سایر گذرگاههای مرزی به ویژه «گذرگاه پاک» به محل جابه‎جایی بیماران و مجروحان و قاچاق انواع اسلحه و جنگ افزار به سوی شبه نظامیان مزدور مبّدل شدند. در این میان، کارگران و کشاورزان لبنانی ساکن نوار اشغالی، روانه کارخانه‏ها و مزارع فلسطین اشغالی شدند و مهاجرت و کوچ اجباری ساکنان روستاهای جنوب به سوی شمال به شدت ادامه یافت.

 از سپتامبر ۱۹۷۸، سرگرد شورشی، سعد حداد، به نام دولت آزاد لبنان، کار توزیع کارتهای شناسایی را در میان اهالی روستاهای جنوب آغاز کرد. وی در ۱۸ آوریل ۱۹۷۹ از شهرک مطله در داخل مرز اسرائیل، تشکیل دولت لبنان آزاد را اعلام کرد. این دولت در زمینی به مساحت ۷۰۰ کیلومتر مربع، به طول ۹۰ کیلومتر و عرض ۱۰ تا ۱۲ کیلومتر تشکیل شد. دولت لبنان آزاد که توسط حداد اعلام شد، در برگیرنده ۵۵ شهرک و روستا با جمعیتی حدود صد هزار نفر بود. قلمرو این دولت از شهرک شبعا در شرق لبنان آغاز شد و تا بندر ناقوره در ساحل دریای مدیترانه امتداد داشت.

رژیم صهیونیستی گهگاه بخشهایی از خاک لبنان، به ویژه مناطقی در اطراف روستاهای علما الشعب، عیتا الشعب، عدیسه، کفر شوبا و سرچشمه رودخانه وزانی را در منطقه مرزی ضمیمه فلسطین اشغالی می‎کرد. این رژیم همچنین با هدف تصرف منابع آب رودخانه‎های وزانی و حاصبانی، تأسیساتی را روی این رودخانه‏ها احداث کرد. این اقدامات موجب شدند که دولت لبنان در ژوئن ۱۹۸۰ به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کند.

   مردخای گور، رئیس پیشین ستاد مشترک اسرائیل، در خاطرات خود درباره عملیات لیتانی چنین می‏‌نويسد، «این حمله به هدف انتقامگیری از عملیات گروهی از چریکهای فلسطینی انجام گرفت.» گفته می‎شود چریکهای فلسطینی در تاریخ ۱۱/۳/۱۹۷۸ از طریق دریا وارد جاده ساحلی اسرائیل شدند و با حمله به تعدادی اتوبوس، ۳۷ تن از صهیونیستها را به هلاکت رساندند. مناخیم بگین نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی، ظاهراً به منظور آرام ساختن افکار عمومی اسرائیل دستور این عملیات را صادر کرد. گور در این عملیات تصمیم گرفت بخشی از خاک لبنان را تا عمق ده کیلومتری اشغال و پایگاههای چریکهای فلسطینی را در منطقه میان جبل الشیخ تا ساحل مدیترانه جمع آوری کند.

  موشه دایان وزیرخارجه وقت رژیم صهیونیستی پیشنهاد کرد بخشهای وسیعی از خاک لبنان در اشغال اسرائیل باقی بمانند، اما مناخیم بگين از این پیشنهاد چشم پوشید و خواستار خروج فوری ارتش از لبنان شد. آرييل شارون، وزیر پیشین کشاورزی، پیشنهاد کرد مناطق مسیحی‌نشین جنوب لبنان به یکدیگر وصل شوند تا با همکاری با مزدوران ارتش سعد حداد در منطقه نوار امنیتی مرزی، برای همیشه از امنیت اسرائیل دفاع کنند. مناخیم بگین پیشنهاد کرد ارتش اسرائیل تا مدت زمان معینی در لبنان باقی بماند، اما عزر وایزمن، وزیر پیشین جنگ و رئیس پیشین رژیم صهیونیستی، خواست که منطقه نوار اشغالی همچنان در اختیار اسرائیل قرار داشته باشد تا از آن به عنوان اهرم فشار برضد دولت لبنان استفاده شود.

 

حمله نظامی سال ۱۹۸۲: عملیات «سلامت جلیل»

سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲ برای جهان عرب و فلسطین اشغالی، سالهایی بسیار دشوار بودند. ائتلاف حزب دست راستی لیکود به رهبری مناخیم بگین درسال ۱۹۷۷، قدرت را در اسرائیل به دست گرفت. معاهده صلح کمپ دیوید که میان مصر و رژیم صهیونیستی امضا شده بود، شکافی را در جهان عرب به وجود آورد. در سال ۱۹۸۱، بحران موشکی میان سوریه و اسرائیل بروز کرد که با بمباران سکوهای موشکی ضد هوایی سوریه در روزهای ۹ ژوئن و ۸ سپتامبر سال ۱۹۸۲ توسط هواپیماهای نظامی اسرائیل پایان یافت. سوریه این سکوها را در مرز خود با لبنان نصب کرده بود. هواپیماهای نظامی اسرائیل در روز هفتم ژوئن سال ۱۹۸۱، نیروگاه هسته‎ای «تموز» در نزدیکی بغداد را بمباران کردند. در بهار و تابستان سال ۱۹۸۱، جنگ میان مقاومت فلسطین و نیروهای رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان شدت گرفت. در پی میانجیگیری آمریکا در این جنگ، در روز ۲۴/۷/۱۹۸۱ میان طرفهای درگیر، آتش‌بس برقرار شد، سازمان آزادیبخش فلسطین برای این که بهانه حمله مجدد به لبنان را به اسرائیل ندهد، پایبندی خود را به این تفاهمنامه اعلام کرد. در اکتبر سال۱۹۸۱، انور سادات رئیس جمهور پیشین مصر، توسط سروان خالد اسلامبولی به قتل رسید. در دسامبر همان سال، پارلمان رژیم صهیونیستی (کنیست) قانون ضمیمه کردن ارتفاعات جولان سوریه به خاک اسرائیل را تصویب کرد. در ابتدای سال ۱۹۸۲ اوضاع جنوب لبنان به شدت متشنج شد و اسرائیل نیروهای کمکی خود را در داخل نوار مرزی لبنان مستقر کرد. رژیم صهیونیستی در تاریخ ۲۱/۴/۱۹۸۲ با بمباران منطقه دامور در کوهستانهای شرق بیروت، تفاهمنامه آتش‌بس با فلسطینیها را نقض کرد.

در ششم ژوئن سال ۱۹۸۲، نظامیان صهیونیست، عملیات «سلامت جلیل» را آغاز کردند. اهداف اساسی این حمله گسترده، انهدام ساختار نظامی سازمان آزادیبخش فلسطین و جایگزینی نظام سیاسی طرفدار اسرائیل در لبنان و برقراری صلح با آن بود. در حقیقت هدف این عملیات دور کردن نیروهای فلسطینی تا فاصله ۴۰ کیلومتری مرز فلسطین اشغالی اعلام شده بود، اما اسرائیلیها اهداف پنهان دیگری را هم تدارک دیده بودند. کنترل مناطق راهبردي لبنان مانند ارتفاعات «الباروک» که از آن می‎توان بر سرزمینهای سوریه، ترکیه، عراق، اردن، مصر و سایر مناطق لبنان تسلط نظامی داشت، از اهداف پنهان این حمله بود. اسرائیل پس از نبردهای سنگین و بمباران سه ماهه شهر بیروت، انهدام شبکه‏های آب و برق و اشغال بخش غربی بیروت، سرانجام در روز۱۵ سپتامبر۱۹۸۲ با کمک فیلیپ حبیب، فرستاده آمریکا توانست به حضور مسلحانه جناحهای سازمان آزادیبخش فلسطین در لبنان پایان دهد، بشیر جمیل فرمانده شبه نظامیان فالانژ را بر کرسی ریاست جمهوری این کشور بنشاند و با او قرار داد صلحي موسوم به موافقتنامه هفدهم ماه مه سال ۱۹۸۳ را امضا کند.

مقاومت دلیرمردانه مردم لبنان، اسرائیل را ناچار ساخت به اشغال ۱۳ روزه شهر بیروت پایان دهد و در روزهای ۲۷ و ۲۸/۹/۱۹۸۲ از بخش غربی بیروت تا منطقه خلده در۱۰ کیلومتری جنوب این شهر عقب‌نشینی کند. اسرائیل که از عملیات گسترده «سلامت جلیل» انتظار پیروزی و تحقق اهدافش را در لبنان داشت با بن‌بست جدیدی مواجه شد و فرماندهان نظامی، آن نخستین قربانیان این عملیات شدند. مناخیم بگین، نخست وزیر وقت اسرائیل، پس از چند ماه گوشه‌نشینی و احساس سرافکندگی، در ابتدای سال ۱۹۸۴ از سمت خود کناره‎گیری کرد. آرييل شارون، وزیر جنگ پیشین نیز پس از این که هیئت عالی قضایی، وی را در حمله به لبنان مقصر دانست، به ناچار از سمت خود استعفا کرد و رافائیل ایتان رئیس ستاد مشترک ارتش نیز به دنبال او از مقام خود کناره‏گیری کرد.

 لبنان در نتیجه این حمله سنگین نظامی، بهای سنگینی پرداخت. برحسب آمارهای رسمی لبنان که در روز۳۰ نوامبر سال ۱۹۸۲ انتشار یافت، در نتیجه حمله نظامی رژیم صهیونیستی، ۱۹ هزار و۸۵ تن کشته و ۳۱ هزار و۹۱۵ تن زخمی و نیم میلیون تن آواره شدند. براساس آمار وزارت جنگ رژیم صهیونیستی، تلفات نظامیان آن رژیم ۳۴۹ تن کشته و دو هزار و۱۲۷ زخمی اعلام شد، ولی مطبوعات اسرائیل ارقام بیشتری را از تعداد کشته‌ها و زخمیهای ارتش اسرائیل در لبنان ارائه دادند. به طور مثال، روزنامه هآرتص در شماره روز ۳/۵/۱۹۸۴، تلفات اسرائیل را در لبنان و در جریان عملیات «سلامت جلیل» ۶۰۰ کشته و ۳۵۰۰ زخمی و چهار میلیارد دلار خسارت مالی اعلام کرد. رژیم صهیونیستی، تلفات و خسارت جنگ اخیر لبنان را نیز پنهان و از بيان آمار صحیح خودداری می‎کند.  

 

ارتش جنوب لبنان: از حداد تا فروپاشی

در۱۵ ژانویه سال ۱۹۸۴،به دنبال مرگ سعد حداد، ارتش رژیم صهیونیستی مسئولیت فرماندهی مزدوران را در نوارامنیتی، به سرتیپ بازنشسته ارتش لبنان، آنتوان لحد واگذار کرد. او در آوریل همان سال نام ارتش لبنان آزاد را به ارتش جنوب لبنان تغییر داد. لحد به منظور تقویت این ارتش، تشکیلات آن را بازسازی و جوانان منطقه را وادار به پیوستن به آن کرد. آنتوان لحد با هدف برقراری موازنه میان نیروهای شاغل در این ارتش، کوشید جوانان شیعه را به استخدام در بیاورد و دستمزدها را هم افزایش داد، زيرا ۷۰ درصد از مزدوران این ارتش را مسیحیان تشکیل می‎دادند. عملیات کوبنده و پی‏درپی رزمندگان مقاومت اسلامی، انسجام ارتش لحد را در آستانه فروپاشی قرار داد. مأموران اطلاعاتی مقاومت اسلامی نیز در واحدهای ارتش لحد رخنه کردند و توانستند ضربه‏های جبران‌ناپذیری را به آنان وارد کنند. رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان (شاخه نظامی حزب‌الله) در ۲۵ مه سال ۲۰۰۰ موفق شدند نوار مرزی جنوب لبنان را آزاد کنند. در پي آزادي جنوب‏‌، سرتیپ آنتوان لحد و مزدوران او به فلسطین اشغالی گریختند و تاکنون مورد حمایت صهیونیستها قرار دارند. صدها تن از این مزدوران که امکان ادامه زندگی در فلسطین اشغالی را نداشتند، به‌تدریج به لبنان بازگشتند که هرکدامشان پس از شش ماه تا دو سال زندان آزاد شدند و زندگی جدیدی آغاز کردند.  

 

لغو موافقتنامه صلح لبنان با اسرائیل

به موازات افزایش عملیات شهادت طلبانه «سازمان جهاد اسلامی» برضد نیروهای چند ملیتی غربی که به فرار آنها از لبنان منجرشد و نیز در پی انهدام سفارت آمریکا در بیروت و عقب‌نشینی نظامیان اسرائیل از بخش وسیعی از جنوب لبنان، امین جمیل که به جانشینی برادر مقتول خود بشیر جمیل به ریاست جمهوری انتخاب شده بود، به ضعف و انزوا گرایید و موضع احزاب و گرایشهای اسلامی لبنان به نفع نیروهای ملی و ضد سازش استحکام یافت. در ششم فوریه سال ۱۹۸۴، نیروهای شیعی با برنامه‎ریزی و هماهنگی حزب‌الله و جنبش امل، در بیروت و سایر شهرهای لبنان به قیام برخاستند و کنترل اوضاع مناطق خود را به دست گرفتند. به موازات تشدید انتفاضه مردمی در مناطق گوناگون لبنان، هیئت وزیران لبنان در پنجم مارس ۱۹۸۴ جلسه اضطراری تشکیل داد و به طور یک جانبه موافقتنامه ۱۷ ماه مه صلح با رژیم صهیونیستی را لغو کرد. مجلس نمایندگان لبنان (پارلمان) نیز در روز ۲۱ مه ۱۹۸۷ با تشکیل جلسه‎ای فوق‌العاده، برمجوز امضای موافقتنامه مزبور که برای دولت صادر کرده بود، خط بطلان کشید. در پی لغو این موافقتنامه، عملیات مقاومت اسلامی برضد ارتش اشغالگر و شبه نظامیان مزدور، به جنگ فرسایشی تبدیل شد. آتش این عملیات گاهی هم دامنگیر شهرکهای صهیونیست‎نشین شمال اسرائیل می‎شد. رزمندگان مقاومت اسلامی با شلیک موشکهای کاتیوشا، زندگی عادی شهرک‌نشینان صهیونیست را دشوار می‎کردند.

 

تهاجم نظامی سال ۱۹۹۳: عملیات «تسویه حساب»

جنوب لبنان در دهه نهم قرن گذشته، شاهد دو حمله گسترده نظامی اسرائیل بود. رژیم صهیونیستی با هدف مقابله با عملیات مقاومت اسلامی و اثرگذاری برگفت‏وگوهای سازش در خاورمیانه، سیاست زمین سوخته را در جنوب لبنان اجرا كرد. اسحاق رابین نخست وزیر وقت اسرائیل، در چهارچوب تلاش برای حفظ منافع این رژیم، سعی کرد در محورهای گوناگون گفت‎وگوهای سازش مانور دهد. رابین مدتی گفت‎وگو با فلسطینیها را مدیریت کرد و مدتی هم به سمت محورهای سوریه و لبنان چرخید. او در ۲۵ ژوئیه سال ۱۹۹۳، تهاجم گسترده‎ای را در قالب عملیات «تسویه حساب» لبنان سازماندهی کرد. این عملیات که هفت روز به طول انجامید، مناطق بسیاری در جنوب، شمال، بقاع و اطراف بیروت را در برگرفت. رژیم صهیونیستی همچون همه جنگهای خود در لبنان، در این حمله از انواع سلاحهای کشتار جمعی استفاده و شیوه سرزمین سوخته را اجرا كرد.

منابع رسمی لبنان در آمارهایی که منتشر ساختند، اعلام کردند که درنتیجه این تهاجم وحشیانه، ۱۳۲ لبنانی شهید و حدود ۵۰۰ تن زخمی شدند. همچنین بیش از ده هزار واحد مسکونی در۱۲۰ روستای جنوب تخریب شد و به بیست هزار واحد دیگر آسیب وارد آمد. بر اثر بمبارانهای وحشیانه هواپیماهای نظامی اسرائیل، سیصد هزار تن از مردم مناطق جنوب و بقاع آواره و مدارس، پلها، راهها، شبکه‎های آب و برق و بسیاری از تأسیسات دولتی منهدم شدند. بر حسب آمارهای ارتش اسرائیل، ۲۳ نظامی صهیونیست در این عملیات به هلاکت رسیدند و ۶۷ تن دیگر زخمی شدند. براساس توافقی که با دخالت برخی از طرفهای بین‎المللی و منطقه‎ای به عمل آمد، قرار شد که پرتاب موشکهای کاتیوشا از لبنان به شمال فلسطین اشغالی متوقف شود و متقابلاً رژیم صهیونیستی متعهد شد که از بمباران یا گلوله باران روستاهای پرجمعیت و مناطق مسکونی غیر نظامی جنوب لبنان خودداری کند. با آن که مقاومت اسلامی، عملیات ضد صهیونیستی خود را بر ضد اشغالگران و مزدوران ارتش آنتوان لحد، در داخل خاک لبنان متمرکز کرده بود، اما این توافق مدت زیادی پایدار نماند. هرگاه تعداد کشته‌شدگان اسرائیلی مستقر در نوار امنیتی مرزی جنوب لبنان افزایش می‎یافت، رژیم صهیونیستی حمله‎های گسترده نظامی خود را از سر می‌گرفت.

 

حمله نظامی سال ۱۹۹۶: عملیات «خوشه‏ های خشم»

رژیم صهیونیستی از نیمه سال ۱۹۹۵، دامنه عملیات نظامی خود را در جنوب لبنان گسترش داد، زیرا قید و بندها و محدودیتهای تفاهمنامه ژوئیه سال ۱۹۹۳ که در پی عملیات «تسویه حساب» امضا شد، ارتش آن رژیم را به ستوه آورد. رژیم صهیونیستی در ۱۱ آوریل سال ۱۹۹۶ حمله نظامی وسیعی را به نام عملیات «خوشه‌های خشم» در لبنان آغاز کرد. ارتش اسرائیل با بمباران مرکز نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل متحد در روستای «قانا» که دهها تن از زنان و کودکان بی‎دفاع جنوب لبنان به آن پناه برده بودند، قتل عام فجیعی را مرتکب شد. این جنایت نقش به سزایی در ناکامی رژیم صهیونیستی و دگرگونی روند جنگ به نفع مقاومت اسلامی داشت. براساس تفاهم به عمل آمده، عملیات حزب‌الله، دفاعی اعلام و مقاومت رزمندگان اسلامی برای آزادی مناطق اشغالی جنوب لبنان از سوی امضاء کنندگان این تفاهمنامه به رسمیت شناخته شد. در فلسطین اشغالی، جنایت، قتل عام روستای «قانا» اثر چشمگیری در سرنگونی شیمون پرز از سمت نخست‎وزیری اسرائیل و برگزاری انتخابات زود هنگام نخست وزیری داشت. در انتخاباتی که یک ماه پس از قتل عام قانا برگزار شد، پرز سقوط کرد و بنیامین نتانیاهو به جانشینی او برگزيده شد.

تفاهمنامه آوریل در روز ۲۶/۴/۱۹۹۶ با میانجیگری آمریکا، فرانسه، جمهوری اسلامی ایران و سوریه، میان لبنان و رژیم صهیونیستی امضا و در پی آن عملیات خوشه‌های خشم متوقف شد و کمیته‎ای بین‏المللی برای نظارت بر اجرای آتش‌بس و جلوگیری از حمله به مناطق مسکونی و غیر نظامی تشکیل یافت. نمایندگان لبنان، سوریه، فرانسه، آمریکا و اسرائیل در این کمیته عضویت داشتند و در صورت بروز مشكل، کمیته مزبور به آن رسیدگی می‎کرد. در این تفاهم‎نامه تصریح شده است که حمله گروههای مسلح از خاک لبنان به شمال اسرائیل مجاز نیست و روستاهای جنوب نباید پایگاه عملیات گروههای مقاومت اسلامی باشند. طبق این تفاهم‎نامه، رژیم صهیونیستی و مزدوران ارتش آنتوان لحد در نوار امنیتی اشغالی موظف شدند از حمله به مناطق غیر نظامی در لبنان با هر نوع سلاحی خودداری کنند.

دیری نپایید که هر یک از طرفهای درگیر، به ویژه رژیم صهیونیستی، بندهای این تفاهمنامه را طبق منافع و بر اساس برداشت خود تفسیر کردند. مقاومت اسلامی طی دو سال، پایبندی خود را به این تفاهمنامه نشان داده و عملیات مسلحانه برضد اشغالگران و مزدوران آنان را در مرزهای لبنان محدود کرده بود، اما هرگاه ارتش رژیم صهیونیستی برخلاف تفاهمنامه آوریل، روستاهای جنوب لبنان را گلوله‌باران مي‌كرد و غیر نظامیان را به خاک و خون می‎کشید، مقاومت اسلامی لبنان، شمال فلسطین اشغالی را آماج حمله‏های موشکی قرار می‏داد. در نتیجه عملیات خوشه‎های خشم، ۱۵۳ شهروند، ۵ نظامی لبنانی و ۱۳ رزمنده مقاومت اسلامی شهید و ۳۹۵ غیر نظامی زخمی شدند. یک کمیته وابسته به سازمان ملل متحد با انتشار گزارشی اعلام کرد که ۱۵۹ روستا و۷۲۰۱ واحد مسکونی، چند باب بیمارستان، مدرسه، مسجد، کارخانه تولید برق، مخزن آب، چاه عمیق و پل ارتباطی، در نتیجه حمله ارتش رژیم صهیونیستی به لبنان آسیب کلی ديدند.

منابع اسرائیلی درآن هنگام ادعا کردند که ارتش اسرائیل در این عملیات تلفات نداشته و تنها ۱۲۷ نظامی زخمی شده‎اند، اما اطلاعاتی که سخنگوی ارتش اسرائیل در دوم سپتامبر سال ۱۹۹۸ منتشر ساخت، بدون اشاره به عملیات خوشه‎های خشم، تعداد سربازان اسرائیلی را که در سال ۱۹۹۶ در جنوب لبنان کشته شده بودند، ۲۶ تن ذکر کرد.

 

نمودارعملیات مقاومت اسلامی در مناطق گوناگون لبنان، از ژوئیه ۱۹۸۲ تا دسامبر ۱۹۸۴

ماه          سال

۱۹۸۲

۱۹۸۳

۱۹۸۴

ژانویه

ـ

۱۰

۶۱

فوریه

ـ

۳

۴۵

مارس

ـ

۱۳

۳۷

آوریل

ـ

۲۱

۴۴

مه

ـ

۳۱

۳۴

ژوئن

ـ

۳۲

۷۰

ژوئیه

۱

۴۲

۷۵

اوت

ـ

۲۸

۷۸

سپتامبر

۳

۱۸

۸۸

اکتبر

۱۲

۲۹

۹۰

نوامبر

۱۰

۲۵

۹۱

دسامبر

۱۴

۴۴

۹۹

مجموع

۴۰

۲۹۶

۸۱۲

 

 

نمودار نوع عملیات مقاومت اسلامی برضد اشغالگران

نوع عملیات

تعداد

کمین

۳۴۴

بمب گذاری

۳۰۰

حمله مستقیم

۲۸۲

شلیک موشک

۹۲

پرتاب بمب

۳۷

عملیات انفرادی

۱۱

حمله دریایی

۲

 

نمودار مناطق گوناگون لبنان که صحنه عملیات ضد صهیونیستی رزمندگان مقاومت اسلامی بوده است.

مناطق

تعداد عملیات

صیدا

۴۰۱

صور

۲۳۳

نبطیه

۲۰۹

بقاع غربی

۴۸

جزین

۳۸

راشیا

۳۴

عالیه

۳۳

شوف

۳۲

مرجعیون

۲۵

بنت جبیل

۱۷

 

 

 



منبع خبر

جنوب لبنان پيش از پيدايش حزب‌الله بیشتر بخوانید »

اجتماع مردمی «بیعت با نصرالله» در مشهد +عکس

اجتماع مردمی «بیعت با نصرالله» در مشهد +عکس



اجتماع مردمی «بیعت با نصرالله» همزمان با اربعین شهادت «سید حسن نصرالله» دبیرکل شهید حزب‌الله لبنان و شهدای جبهه مقاومت عرصه میدان شهدای مشهد برگزار شد.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، اجتماع مردم انقلابی، ولایت مدار، شهید پرور و همیشه در صحنه مشهد با عنوان اجتماع مردمی «بیعت با نصرالله» همزمان با اربعین شهادت «سید حسن نصرالله» دبیرکل شهید حزب‌الله لبنان و شهدای جبهه مقاومت عرصه میدان شهدای مشهد برگزار شد.

مشهدی‌ها با حضور در این راهپیمایی و سر دادن شعارهای «لبیک یا نصرالله»، «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» با مجاهدان محور مقاومت در منطقه اعلام همبستگی و از جنایات رژیم صهیونیستی در کشتار زنان و کودکان بی‌دفاع غزه و لبنان اعلام انزجار کردند.

اجتماع کنندگان شعارنوشته‌هایی در واکنش به تحولات اخیر منطقه و عملیات وعده صادق در دست داشتند و با به آتش کشیدن پرچم آمریکا و اسرائیل، «لبیک یا نصرالله» سردادن همچنین ماکت یحیی السنوار و پیکرکفن پوش کودکان شهید غزه در دادمردم عرصه میدان شهدا به چشم می‌خورد همچنین اجتماع کنندگان تصاویری از شهید حاج قاسم سلیمانی، شهید سیدحسن نصرالله، شهید اسماعیل هنیه و شهید یحیی‌السنوار را در دست داشتند.

در این برنامه؛ پس از اجتماع مردم و مرثیه‌سرایی ذاکر اهل‌بیت علیهم‌السلام «احمد واعظی» اجتماع کنندگان از میدان شهدا به سمت حرم مطهر رضوی حرکت کردند و در ادامه با حضور در رواق امام خمینی (ره)، از سخنان آیت‌الله «سید احمد علم‌الهدی» نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی بهره‌مند می‌شوند.

اجتماع مردمی «بیعت با نصرالله» در مشهد +عکس

اجتماع مردمی «بیعت با نصرالله» در مشهد +عکس

اجتماع مردمی «بیعت با نصرالله» در مشهد +عکس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اجتماع مردمی «بیعت با نصرالله» در مشهد +عکس بیشتر بخوانید »

اگر سراغ اسرائیل نرویم، باید در خاک خود با او بجنگیم/ سپاه در این رابطه بیش از همه مسئول هست

شهید ردانی‌پور: اگر سراغ اسرائیل نرویم، باید در خاک خود با او بجنگیم+ صوت


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: رژیم‌صهیونیستی ۷۵ سال هست که با پشتیبانی آمریکا و غرب، سرزمین فلسطین و مسجدالأقصی را غصب می‌کند و دست به کشتار مسلمانان در منطقه می‌زند؛ این رژیم نامشروع، علاوه بر این‌که تنها در یک‌سال گذشته، با وقاحت تمام و حمایت مجامع بین‌المللی و حقوق‌بشری، بیش از ۴۳ هزار انسان بی‌گناه را در فلسطین و لبنان به‌خاک خون کشیده، سال‌هاست که با بهره‌گیری از توان دستگاه اطلاعاتی خود و استفاده از نفوذی‌هایی که در کشور‌های اسلامی دارد، حتی دانشمندان مسلمان را هم ترور می‌کند تا از پیشرفت جوامع اسلامی جلوگیری کند. 

رژیم‌صهیونیستی همچنین از فناوری‌های روز دنیا که بدون‌شک ابزار‌هایی برای استفاده عموم مردم هستند، نظیر تلفن‌های همراه و خرابکاری در ابزار‌های ارتباطی در جهت جاسوسی و ترور مخالفان خود بهره می‌برد که این اقدامات، نشان می‌دهد این رژیم کاملاً یک رژیم تروریستی هست که به‌هیچ یک از قوانین بین‌المللی و حتی انسانی پایبند نیست و حاضر هست هزاران هزار انسان را با هر روشی قربانی کند، تا موجودیت نامشروع خود را حفظ کند.

جهان اسلام این‌روز‌ها به‌دلیل شهادت «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله لبنان عزادار هست؛ فرمانده شجاعی که سال‌ها در مسیر مبارزه با رژیم تروریستی صهیونیستی مبارزه کرده و ارتش این رژیم که روزگاری ارتش کشور‌های عربی را در شش روز شکست داد، از جنوب لبنان بیرون کرد و در جنگ ۳۳ روزه نیز شکست مفتضحانه‌ای را بر آن تحمیل کرد؛ بنابراین انتقام خون «سید مقاومت» علی‌رغم این‌که رژیم‌صهیونیستی با بهره‌گیری از روش‌های غیرانسانی و خوی وحشی‌گری خود، دست به یک کشتار ناجوانمردانه زده هست، در میان آزادگان جهان به یک مطالبه جدی تبدیل شده هست.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که تجربه‌های نظامی و معنوی نبرد با قدرت‌ها در دوران هشت سال دفاع مقدس و سپس نابودی تکفیری‌ها؛ همان‌هایی که مورد حمایت جدی آمریکا، صهیونیسم، غرب و خائنان عرب بودند را در کارنامه خود دارد، امروز به‌عنوان یک قدرت بزرگ در منطقه شناخته می‌شود که چشم همه آزادگان و مستضعفان به ابتکارعمل این نیروی الهی برای نجات منطقه از یوغ رژیم‌صهیونیستی، به‌عنوان یک غده سرطانی بدخیم هست؛ البته که نباید از مجاهدت‌های بسیاری که در این خصوص صورت گرفته هست، به‌راحتی گذر کرد؛ اما خشم این‌روز‌های امت اسلامی، خصوصاً پس از ترور شهید اسماعیل هنیه آن‌هم در داخل خاک کشورمان و همچنین جنایت به شهادت رساندن سید مقاومت، یادآور توصیه‌ای هست که حجت‌الاسلام شهید مصطفی ردانی‌پور سال ۱۳۶۱ درباره ضرورت مبارزه با رژیم‌صهیونیستی و وظیفه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشته هست:

کد ویدیو

«امروز اگر ما سراغ اسرائیل نرویم و کشور‌های اسلامی را از چنگال این طاغوت‌ها نجات ندهیم، اسرائیل می‌آید و می‌گیرد، اگر ما در مرز‌های اسرائیل نرویم و با اسرائیل نجنگیم، در آینده نزدیک اسرائیل با ما هم‌مرز خواهد شد و داخل خاک خودمان با ما خواهد جنگید. این چیزی هست که همه می‌دانند و امام هم فرمودند و در این رابطه سپاه بیش از همه مسئول هست. پاسداری که در سپاه می‌آید باید از همه‌چیزش بگذرد و از زمانی که در سپاه آمد باید بجنگد تا وقتی‌که جان از بدنش بیرون برود. اگر کسی در سپاه آمد و بعد از مدتی فکر خانه و زندگی و زن به سرش زد و از هدف خود باز ماند، این پاسدار نیست».

انتهای پیام/ ۱۱۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شهید ردانی‌پور: اگر سراغ اسرائیل نرویم، باید در خاک خود با او بجنگیم+ صوت بیشتر بخوانید »