نفت ایران

آغاز موج جدید افزایش صادرات نفت ایران و عصبانیت شدید آمریکا

آغاز موج جدید افزایش صادرات نفت ایران و عصبانیت شدید آمریکا


خبرهای دریافتی از آغاز موج تازه افزایش صادرات نفت ایران حکایت دارد، و آمریکا در حالی که خود را در پروژه تحریم نفت ایران شکست‌خورده دید، عصبانیت خود را با اقدام مذبوحانه سرقت دریایی نشان داد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، اقدام به‌موقع و مقتدرانه جان‌برکفان دلاور نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ناکام گذاشتن عملیات دزدی دریایی و سرقت نفت ایران توسط آمریکا، به خبر اول رسانه‌ها تبدیل شده است.

ماجرا از این قرار است که آمریکا در اقدامی خصمانه یک نفتکش را که حامل نفت صادراتی ایران بود در آب‌های دریای عمان مصادره کرد و با انتقال محموله نفت آن به یک نفتکش دیگر آن را به‌سوی مقصدی نامعلوم هدایت کرد. همزمان دلاورمردان نیروی دریایی سپاه با اجرای عملیات هلی‌برن به‌روی عرشه نفتکش آن را به تصرف خود درآوردند و آن را به‌سوی آب‌های سرزمینی ایران هدایت کردند.

ظاهر ماجرا یک دزدی دریایی است که ناکام مانده است، ولی اصل ماجرا به اتفاقی برمی‌گردد که در حوزه افزایش اخیر صادرات نفت ایران علی‌رغم فشارهای تحریمی آمریکا رخ داده است.

درحالی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا وعده صفر شدن صادرات نفت ایران را در محافل رسمی داده بود، با اتمام دوران ریاست‌جمهوری خود، آرزوی به صفر رساندن صادرات نفت ایران را با خود برد.

بایدن، رئیس جمهور فعلی آمریکا نیز در ادامه اعمال تحریم‌های ظالمانه علیه مردم ایران، در تلاش برای جلوگیری از رشد صادرات نفت ایران با روی کار آمدن دولت سیزدهم برآمد اما در پی موفق نبودن اعمال فشار همه‌جانبه دولت آمریکا برای توقف فرآیند رشد صادرات نفت کشور و آغاز موج تازه‌ای از افزایش صادرات نفت ایران، شاهد اقدامی از سوی این کشور بودیم که نشان‌دهنده استیصال شیطان بزرگ در ادامه اعمال تحریم‌های نفتی و شکستن هیمنه این تحریم‌ها است.

خبرهای دریافتی از مراجع رسمی حکایت از آغاز موج جدید افزایش صادرات نفت ایران همزمان با شروع به کار دولت سیزدهم دارد. این‌که آمریکا به‌جای فشار به مشتریان نفتی ایران برای عدم انجام معامله با کشورمان و به‌جای فشار به ایران برای کاهش قدرت فروش نفت، دست به دزدی دریایی محموله‌های نفتی ایران زده است، نشان می‌دهد این ابرقدرت پوشالی، از افزایش رشد صادرات نفت ایران و شکست سیاست‌های مذبوحانه خود برای توقف ایران عصبانی شده و راهکاری جز دزدی دریایی را برای آسیب زدن و ایجاد اختلال حتی کوچک و مقطعی در روند یک محموله صادراتی نفت ایران، پیشِ‌روی خود ندیده است و این مسئله، مبین شکست آمریکا در پیاده‌سازی فشار حداکثری برای توقف و تحریم صادرات نفت ایران است‌.

منبع: تسنیم



منبع

آغاز موج جدید افزایش صادرات نفت ایران و عصبانیت شدید آمریکا بیشتر بخوانید »

۱۲ دلیل برای ضرورت محاکمه زنگنه در فساد کرسنت

۱۲ دلیل برای ضرورت محاکمه زنگنه در فساد کرسنت


آیا وقت آن نرسیده که حسن روحانی و سیدمحمد خاتمی نسبت به کرسنت و اقداماتی که در زمان مسئولیت این افراد انجام شده، در مراجع ذی‌صلاح پاسخگو باشند؟

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، چندی پیش خبرگزاری رویترز خبری مبنی بر جریمه ایران در پرونده کرسنت منتشر کرد. مطابق این خبر، شرکت اماراتی «دانا گاز» (شرکت مادر کرسنت پترولیوم) اعلام کرده است دیوان داوری بین‌المللی، شرکت ملی نفت ایران را به علت اختلاف بر سر تأمین گاز با شرکت دانا گاز به پرداخت جریمه ۶۰۷.۵ میلیون دلاری معادل ۱۸ هزار میلیارد تومان محکوم کرده است.

البته این محکومیت فقط مربوط به ۸.۵ سال از مدت زمان ۲۵ ساله قرارداد کرسنت است زیرا در حال حاضر رسیدگی به پرونده کرسنت در قالب دو پرونده در بازه زمانی سال‌های ۲۰۰۵-۲۰۱۴ و ۲۰۱۴-۲۰۳۰ در دستورکار دیوان داوری بین‌المللی قرار گرفته است و جریمه ذکر شده تنها مربوط به بخش اول این قرارداد است.

بیشتر بخوانید:

پرونده «کرسنت» در قوه قضائیه خاک می‌خورد

«مسعود میرکاظمی» رئیس سازمان برنامه و بودجه هم در این باره اعلام کرد که ما در قرارداد کرسنت به خاطر به‌کارگیری متهمینی در این پرونده در دولت آقای روحانی محکوم به پرداخت خسارت شده‌ایم و دادگاه ما را به پرداخت ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار محکوم کرده است که از حساب ما برداشت خواهد شد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد محکومیت ایران در بخش اول پرونده کرسنت فقط ۶۰۷.۵ میلیون دلار نیست بلکه این میزان سهم شرکت دانا گاز (سهامدار شرکت کرسنت) از محکومیت ایران است؛ به بیان دیگر رقم کل محکومیت ایران در بخش اول پرونده کرسنت ۲.۴ میلیارد دلار بوده که سهم دانا گاز به عنوان سهامدار شرکت کرسنت از این رقم ۶۰۷.۵ میلیون دلار است.

اما همچنان یک ابهام جدی درباره رأی بخش دوم پرونده کرسنت در بازه زمانی ۲۰۱۴-۲۰۳۰ و رقم احتمالی جریمه ایران وجود دارد. تاکنون هیچ منبع موثقی درباره بخش دوم پرونده کرسنت اظهار نظر رسمی نکرده است اما شواهد و قرائن نشان می‌دهد که رقم جریمه دوم ایران هر چه باشد از رقم اول خیلی بیشتر است. در این بین برخی شنیده‌ها درباره محکومیت اولیه ۱۰ میلیارد دلاری ایران در بخش دوم پرونده کرسنت مطرح می‌شود.

ماجرای کرسنت چیست؟

بیژن زنگنه، وزیر نفت سابق در حاشیه بیست‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی در سال ۹۶ در جمع خبرنگاران اظهار داشت: “همان‌طور که رییس جمهور گفتند ایران در پرونده کرسنت هیچ جریمه‌ای نشده است و اصلا خبری از اعداد نجومی و فوق‌ نجومی نیست، ما در موضوع کرسنت مدعی هستیم که چرا یک عده‌ای با بی‌تدبیری اینقدر کشور را در معرض خطر قرار دادند.”

زنگنه در حالی در پایان دولت یازدهم مدعی پرونده کرسنت شده بود که سالها نام وی به عنوان یکی از متهمان این پرونده مطرح بود. در ابتدای دولت یازدهم زمانی که نام زنگنه به عنوان وزیر پیشنهادی نفت به مجلس معرفی شد، افراد بسیاری از کارشناسان تا نمایندگان وقت مجلس نسبت به انتصاب یکی از متهمان پرونده کرسنت به عنوان وزیر و تبعات آن برای کشور هشدار دادند. زنگنه در همان زمان در مجلس قول داد که موضوع پرونده کرسنت را ۱۵ روزه حل می‌کند. این وعده زنگنه در طول ۲۹۲۲ روز حضور وی در راس وزارت نفت در طی دولت‌های یازدهم و دوازدهم عملی نشد و حال با پایان دولت دوازدهم، موضوع متهم شدن به ناحق ایران در این پرونده و جریمه چند میلیارد دلاری مطرح است.

قرارداد کرسنت در سال ۲۰۰۱ میلادی (۱۳۸۱ شمسی) در زمانی که رییس جمهوری ایران “سید محمد خاتمی”، دبیر شورای عالی امنیت ملی “حسن روحانی” و وزیر نفت “بیژن زنگنه” بود، به امضا رسید. به‌موجب این قرارداد، مقرر شد تا ایران گاز تولیدی از میدان سلمان را تا ۲۵ سال به این شرکت اماراتی بفروشد.

در خصوص این قرارداد و اشکالات عمده آن، اتهاماتی متوجه زنگنه است که در زمان امضای این قرارداد، وزیر نفت ایران بود.

۱. اولین اشکال و اتهام وارده که باید مورد بررسی قرار گیرد، چرایی امضای این قرارداد بدون اخذ مجوزهای قانونی از نهادهای مربوطه بوده است.

۲. دیگر اشکال وارده، عدم رعایت منافع ملی در قیمت‌گذاری گاز در امضای قراردادی بلند مدت است. علاوه بر مواردی که در ارزان فروشی گاز در این قرارداد مطرح است، یک مشکل مربوط به فرمول و نحوه قیمت‌گذاری بود؛ چنان که با افزایش قیمت نفت سود کرسنت به‌شدت افزایش می‌یافت و این اصلاً قابل مقایسه با سود شرکت نفت از اجرای این قرارداد نبود.

۳. اتهام بعدی، عدم توجه به مسائل امنیتی در خصوص محل تحویل گاز است. از جمله مسائل امنیتی این بود که اماراتی‌ها طبق قراردادی که در زمان پهلوی به امضا رسیده بود، حدود ۴۰ سال در آبهای تحت مالکیت ایران حضور داشتند و عملاً با تعیین همان نقطه برای تحویل گاز در قرارداد کرسنت، حضور اماراتی‌ها در آبهای ایران در نزدیکی جزایر سه‌گانه، برای مدت ۲۵ سال دیگر ادامه پیدا می‌کرد.

۴. اشکال دیگر، چرایی امضای این قرارداد بدون برگزاری مناقصه و با شرکتی بوده که به اذعان نهادهای نظارتی، صلاحیت لازم را برای اجرای متن این قرارداد نداشته است.

۵. اتهام بعدی، عدم مدیریت صحیح در جریان امضای این قرارداد و چرایی عدم جلوگیری از ورود مفسدان و رشوه بگیران به جریان امضای این قرارداد است.

۶. اشکال وارده بعدی، عدم توجه به گزارش مجاهدت به نقل ازهای شورای عالی امنیت ملی در سال ۲۰۰۳ و کمک به اصلاح امور در همان زمان به جهت جلوگیری از خسارات بعدی است.

۷. دیگر اتهام وارده در این پرونده، اضافه شدن الحاقیه‌هایی به قرارداد است که حق ایران را در لغو قانونی آن از بین برد.

۸. اشکال دیگر، بی اطلاعی از روند سهم بری دلالان از درآمد حاصله از فروش گاز و یا اطلاع از این مسئله و عدم جلوگیری از آن است.

۹. اتهام وارده بعدی در خصوص فساد تأسیس شرکت داناگاز است که با ادعای ثروت افسانه‌ای ۵۰ میلیارد دلاری شرکتی تأسیس شده که منافع کرسنت را به سرمایه‌گذاران بدهد.

۱۰. ابهامات وارده در خصوص دیدارها با حمید جعفر که با واسطه دلالانی چون ترقی جاه شکل می گرفت. این اشکال که این دلالان چه نقشی در دیدارهای رسمی و غیررسمی وزیر نفت داشتند.

۱۱. زنگنه در زمان رأی اعتماد در مجلس به دفاع از پرونده کرسنت پرداخت و در حالی که می دانست در دادگاه لاهه، روند اثبات فساد در انعقاد این قرارداد در حال طرح و بررسی است، با اظهارات وزیر نفت و همچنین مصاحبه های حامیان وی در تطهیر قرارداد کرسنت، زمینه سوءاستفاده شرکت کرسنت علیه ایران فراهم شد.

۱۲. وزیر نفت در دور جدید وزارت نفت، در اولین اقدام کسانی که پیگیر این پرونده بودند را برکنار کرد، همچنین در اقدامی عجیب، «دکتر اسدالله نوری» وکیل پایه یک حقوق بین الملل را که از ابتدای پرونده تاکنون به‌عنوان داور ایرانی در دادگاه لاهه حضور داشته عزل کرده و «مخدوم علی خان» پاکستانی را به‌عنوان داور ایرانی به دادگاه لاهه معرفی کرده است. این اشکال وارد است که این اقدامات با چه هدفی صورت گرفته و اگر در روند اثبات فساد در دادگاه لاهه اثرگذار بوده، وزیر نفت چه پاسخی دارد.

* اولین کسی که به کرسنت ایراد گرفت که بود؟

«حسن روحانی» رئیس جمهوری ایران در تاریخ ۲۴ مردادماه ۹۲ در جریان دفاع از وزیران پیشنهادی در صحن علنی مجلس شورای اسلامی در بخشی از سخنان خود در زمان دفاع از وزیر پیشنهادی نفت یعنی آقای زنگنه گفت: “… در بحث کرسنت، اولین کسی که به قرارداد اشکال گرفت، بنده به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی بودم …” همانطور که رئیس جمهور دولت یازدهم و دوازدهم اشاره کرده، وی اولین فردی بوده که به کرسنت ایراد گرفت.

یادآور می‌شود آقای روحانی آذرماه ۸۱ به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، نامه اعتراض خطاب به رئیس‌دولت وقت (خاتمی) نوشت و اقدام وزیر نفت (زنگنه) در انعقاد قرارداد با شرکت اماراتی «کرسنت» را بیرون از چارچوب قانون، از طریق «واسطه» و دارای آثار منفی فراوان برای کشور دانست.

روحانی در آن نامه تأکید کرده بود «عقد قرارداد طولانی گاز با شرکتی غیر معتبر که بنابر گزارشات دریافتی از وزارت نفت طی سال‌های گذشته عملکردی ضعیف و توأم با نادیده گرفتن حقوق ایران در ارتباط با میدان نفتی مبارک داشته، تکرار تجربه تلخی است که سالیان دراز گرفتار آن خواهیم بود. قیمت و شرایط قراردادی مذاکره شده در مقایسه با منطقه بسیار پایین و غیرمطلوب است. قرارداد کرسنت احتمالاً آثار منفی اقتصادی درازمدت بر بازار گاز کشور خواهد داشت و هیچ منفعت سیاسی نیز در پی نخواهد داشت. از حدود یک سال پیش سؤالاتی از وزیر نفت درباره قرارداد کرسنت مطرح کرده‌ام که با وجود دستور شما، پاسخی دریافت نشده است… قرارداد مذکور از طریق واسطه‌ها و عدم ارتباط مستقیم دولتی با یک شرکت غیرمعتبر به امضا رسیده است».

پس از امضای قرارداد «کرسنت»، با پیگیری شورای عالی امنیت ملی که دبیر آن “حسن روحانی” بود و سازمان بازرسی کل کشور، اجرای آن متوقف شد. دلیل توقف اجرای این قرارداد، فساد گسترده با پرداخت رشوه‌ها و وجود دلالان مختلف، ارزان فروشی گاز، مناسب نبودن نقطه تحویل گاز با توجه به مسائل امنیتی و اشکالات ساختاری قرارداد بود.

سرانجام با پیگیری‌های شورای عالی امنیت ملی، در سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۳ شمسی) مشخص شد که شرکت کرسنت صلاحیت لازم برای انعقاد این قرارداد را نداشته و طرف ایرانی با توجه به تمامی مسائل، به‌راحتی می‌تواند قرارداد را ملغی کند. در همین زمان بود که با فشار دلالان و حضور واسطه‌هایی، هیئت مدیره شرکت ملی نفت با اضافه شدن الحاقیه‌ای، حق لغو را از ایران گرفت.

به‌گفته «علیرضا زاکانی» نماینده سابق مجلس شورای اسلامی “حضور دلالان در این پرونده در ۴ لایه شناسایی شد؛ بخش اول دلالی مربوط به کسی یا کسانی است که به‌ازای هر ۴۸ سنت بهای فروش گاز، ۸ سنت آن را دریافت می‌کردند و قرار بود با اجرایی شدن این قرارداد، سهم آنها به‌طور کامل کنار گذاشته و پرداخت شود. فرد یا گروه دوم دلالی این قرارداد، یک یا ۱.۵ درصد از اصل فروش را باید دریافت می‌کرد و گروه سوم، عباس یزدان‌پناه یزدی و مهدی هاشمی بودند که دلالی را از سال ۷۹ تا ۸۱ به‌عهده گرفتند و گروه چهارم نیز علی ترقی‌جاه بود که دلالی را از سال ۸۳ شروع کرد”.

در سال ۲۰۰۹، شرکت کرسنت از ایران در دادگاه لاهه شکایت کرد و تقاضای خسارت بابت اجرایی نشدن این قرارداد را مطرح کرد. ایران با ارائه مستندات گسترده رشوه در این پرونده، موفق شد تا سال ۲۰۱۱ فساد در انعقاد این قرارداد را در دادگاه لاهه اثبات کند. در این خصوص، علیه مدیران و مسئولانی که در امضای قرارداد کرسنت نقش داشتند از جمله وزیر نفت، پرونده‌هایی در مراجع قضایی باز شد. در سال ۲۰۱۲ با روی کار آمدن دولت یازدهم، همان مسئولانی که در امضای قرارداد کرسنت نقش داشتند و پرونده‌های آنها در مراجع قضایی باز بود، دوباره در وزارت نفت و شرکت‌های زیرمجموعه آن حکم گرفتند.

شرکت کرسنت از این موضوع استفاده کرد و آن را دستاویزی برای کمرنگ کردن نقش فساد در امضای کرسنت قرار داد. روند پیگیری پرونده کرسنت در دادگاه لاهه که تا پایان دولت دهم به‌نفع ایران در حال گذر بود، رفته رفته تغییر کرد و در پایان دولت دوازدهم، وضعیت ۱۸۰ درجه به ضرر ایران تغییر کرد.

حال سوالی که مطرح است این است که چرا «حسن روحانی» که به گفته خود، نخستین فردی بود که به قرارداد کرسنت ایراد گرفت، افرادی را که پرونده رسیدگی به اتهام آنها در جریان بررسی پرونده کرسنت باز بود را در کابینه خود قرار داد و زمینه برگشتن رأی دادگاه لاهه را به ضرر ایران فراهم کرد؟ چرا آقای خاتمی رئیس جمهور وقت در مورد این فساد آشکار واکنشی نداشته و با عاملان برخورد نداشته است؟ آیا وقت آن نرسیده که حسن روحانی و سیدمحمدخاتمی نسبت به این قرارداد و اقداماتی که در زمان مسئولیت این افراد انجام شده، در مراجع ذی‌صلاح پاسخگو باشند؟ آیا خسارت احتمالی ۱۲.۵ میلیاردی ایران که با متهم شدن به‌ناحق کشورمان در این پرونده مطرح است را محمد خاتمی، حسن روحانی و بیژن زنگنه پرداخت می‌کنند؟

منبع: تسنیم



منبع

۱۲ دلیل برای ضرورت محاکمه زنگنه در فساد کرسنت بیشتر بخوانید »

طعمه‌گذاری آمریکا برای دور زدن برجام با ادعای «معامله کم در برابر کم»

طعمه‌گذاری آمریکا برای دور زدن برجام با ادعای «معامله کم در برابر کم»


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: اخیرا خبرگزاری بلومبرگ گزارش داده که دولت آمریکا با شکست مسیر فعلی مذاکرات و روی کار آمدن دولت جدید در ایران که انتظارات بیشتری دارد، طرح محدود در برابر محدود را بررسی می‌کند که به مفهوم معامله در مقیاس کمتر است. این بازی سیاسی در حالی است که برجام، توافق منعقد شده می‌باشد و تعهدات طرفین در آن روشن است؛ و این آمریکا بوده که یکطرفه به مدت سه سال (بلکه از همان شروع اجرای برجام) تعهداتش را زیر پا گذاشته و سپس از برجام خارج شده است. در این میان دولت بایدن قبل از هرچه مایل است ضمن بازگشت به برجام رسمیت پیدا کند و بتواند رسما به مکانیسم ماشه برای احیای تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل دسترسی پیدا کند. بنابراین به هر قیمت که شده ولو ادعای معامله محدود در برابر محدود، این دسترسی را پیدا کند؛ و طبعا سپس، بی‌آنکه تضمینی داده یا تحریم‌های اصلی را لغو کرده باشد، بتواند شیطنت خود را در قالب جدید تکرار کند.

در همین زمینه روزنامه فرهیختگان از قول کارشناسان نوشت: پیشنهاد کمتر در برابر کمتر فقط یک طعمه برای جلب‌نظر دولت جدید ایران است.

قطعا آمریکایی‌ها با حقایق غیرقابل کتمانی روبه‌رو هستند. نخست اینکه، پیک تحریم‌های ۱۴، ۱۵ ماه پیش، یعنی اردیبهشت ۱۳۹۹ بود و از آن موقع به بعد، صادرات نفت ایران بیشتر شده و در حقیقت با طی روند فعلی و با همت همه‌جانبه‌ای که از دولت رئیسی در بی‌اثرسازی و کم‌اثرسازی تحریم‌ها انتظار می‌رود،‌مشخصا تاثیرات تحریمی رو به کاهش بیشتر خواهد گذاشت؛ دوم اینکه دولت رئیسی، به مذاکره تنها به عنوان تک ابزار نگاه نخواهد کرد و قطعا با توجه به اینکه گفتند برجام در دوران ریاست جمهوری او، نقش محوری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ندارد، قطعا به‌دنبال استفاده از ابزارهای مکمل است که باید نحوه اجرای آن را در بی‌اثرسازی تحریم‌ها و همچنین در فاز آفندی در فشار آوردن به طرف غربی دید؛ آمریکایی‌ها نمی‌خواهند که این ابزار را از دست بدهند؛ چراکه به این ابزار اصلی و اسلحه اصلی، برای توافقنامه‌های بعدی نیاز دارند تا ایران را مجبور به مذاکره و امتیاز دادن بر سر میز مذاکره کنند.

با توجه به اینکه سیاست اولیه آنها در دوره روحانی جواب نداد و کار به دولت رئیسی کشیده شد و با توجه به انتظارات و توقعاتی که از دولت رئیسی در برخورد با پرونده‌ هسته‌ای می‌رود، آمریکایی‌ها سعی می‌کنند طعمه‌گذاری کنند تا ایران را به بازگشت به توافق و پذیرش شروط آمریکایی‌ها ترغیب کنند؛ در این راه؛ طرف آمریکایی وقتی با مواضع محکم رئیسی روبه‌رو شود، سعی می‌کند با دادن امتیازات کوچک، نظر او و دولتش را جلب کند و هر میزان که اکراه، از طرف دولت رئیسی ببیند، سعی می‌کند حتی‌المقدور و تا آنجایی که امکان دارد، این امتیازات کوچک که من به آن «طعمه» می‌گویم را بیشتر کند. سیاست خارجی و گزینه‌های اقتصادی باشد.

طراحی جدید آمریکا مبنی بر «معامله کم در برابر کم» در مذاکرات وین، طعمه‌گذاری و اقدامی کلاهبردارانه است.



منبع خبر

طعمه‌گذاری آمریکا برای دور زدن برجام با ادعای «معامله کم در برابر کم» بیشتر بخوانید »

بی‌تحرکی عجیب دولت خلاف عقل است

واشنگتن‌پست: اهرم‌های فشار بر ایران روزبه‌روز بی‌اثرتر می‌شود



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: واشنگتن‌پست در گزارشی نوشت: هفته گذشته وقتی که کاخ سفید داشت با خودش کلنجار می‌رفت تا بلکه بتواند خبر شکست انتخاباتی‌اش را به نوعی هضم کند، به مقامات دولت گزارش داده شد که در دو جبهه در نبرد طولانی‌مدتش با جمهوری اسلامی شکست خورده است. اولین ناکامی؛ گزارش آژانس بود که در آن اعلام شده «ایران بازهم ذخیره اورانیوم غنی‌شده‌اش را افزایش داده است». دومین شکست؛ تصاویر ماهواره‌ای بود که نشان می‌داد باز هم یک کشتی نفتکش ایرانی دارد به سمت آب‌های «خلیج ‌فارس» حرکت می‌کند. این نفتکش تولیدات پتروشیمی ‌ایران را به مقصد ونزوئلا منتقل کرده بود و در راه بازگشت به آب‌های ایران است. این چهارمین ‌تانکر نفتکش ایران است که در هفته‌های اخیر راهی ونزوئلا شده و برگشته‌اند.

تردد کشتی‌های نفتکش ایران، سندی است که ثابت می‌کند استراتژی ‌ترامپ برای متوقف کردن صدور نفت جمهوری اسلامی  موفق نبوده و حفره‌هایی در این استراتژی ایجاد شده است.

در طول تابستان، دولت ‌ترامپ جلوی حرکت چندین فروند کشتی نفتکش ایران را در دریا گرفت تا جلوی فروش نفت رژیم را بگیرد. اما شاهدیم که تجارت نفت ایران، همچون تولید سوخت هسته‌ای‌اش دوباره اوج گرفته است. دولت ‌ترامپ ماه‌های پایان دوره کاری‌اش را پشت‌سر می‌گذارد. این دولت برای آنکه ایران را وادار به آمدن به پای میز مذاکره کند بارانی از تحریم‌های اقتصادی را روانه رژیم کرد. اما هرکدام از این اقدامات به نوعی بی‌نتیجه ماند.

تانکرهایی که در هفته‌های اخیر وارد ونزوئلا شده‌اند فقط بخشی از یک ناوگان کوچک هستند که به گفته ناظران، بی‌سروصدا همه‌روزه یک میلیون بشکه نفت و گاز ایران را تا بنادر آمریکای جنوبی و آسیا می‌رسانند. چین، یکی از مقاصد این کشتی‌هاست. از بهار امسال تا به این لحظه، سطح این تجارت و گسترش فعالیت هسته‌ای ایران ده برابر بیشتر شده است. این یعنی اینکه سیاست «فشار حداکثری» موفق نبوده است؛ خیلی از کشورها مخالف یکجانبه‌گرایی ‌ترامپ در برابر جمهوری اسلامی هستند و تمایلی به هرچه سخت‌تر کردن حلقه محدودیت‌ها علیه ایران ندارند و این به‌رغم آن است که ایران بازهم انبار ذخیره اورانیوم خودش را بیشتر کرده است.

این واقعیات را تحلیلگران صنعتی و مقامات اطلاعاتی عنوان کرده‌اند؛ با این حساب؛ ‌ترامپ می‌رود اما یک بحران حل نشده را برای مقام خلف خود به میراث می‌گذارد. این بحران، که امروز به مراتب بدتر از چهار سال پیش است که ‌ترامپ کارش را آغاز کرد، از این قرار است: در یک جبهه کشوری ایستاده است که محدودیت‌های هسته‌ای را زیر پا می‌گذارد، و در جبهه مقابل؛ دولتی در واشنگتن قرار دارد که همه اهرم‌های دیپلماتیک و اقتصادی‌اش روزبه‌روز بی‌اثرتر می‌شود.

«رابرت لیتواک» نایب‌رئیس «مرکز بین‌المللی وودرو ویلسون» می‌گوید: تهران در برابر فشار حداکثری، فشار خودش را پیاده کرده است. سیاست‌های دولت واشنگتن نه تنها پیشرفت‌های هسته‌ای ‌ایران را متوقف نکرد بلکه در آخر کار، این آمریکاست که منزوی شده است، نه ایران.

هفته گذشته «آژانس بین‌المللی انرژی اتمی» گزارش داد که انبار ذخیره اورانیوم غنی‌شده ایران بیشتر از ۱۲ برابر مقدار تعیین شده در توافق هسته‌ای شده است. حتی برخی از وفادارترین متحدان آمریکا در اروپا و آسیا هم چندان موافق رویکرد ‌ترامپ در قبال جمهوری اسلامی نیستند. همین بی‌اشتیاقی متحدان است که موجب شده، آن حمایت کافی برای بایکوت سخت اقتصادی جمهوری اسلامی و تغییر رفتار آن به‌ دست نیاید.

«اریک لی» استراتژیست انرژی که با «سیتی گروپ» همکاری می‌کند، می‌گوید: «شاید خیلی از کشورها چشمان‌شان را به روی تقلب ایران در تحریم‌ها بسته‌اند. علتش این است که این کشورها از یک‌جانبه‌گرایی آمریکا ناراحت‌اند. حتی کشورهایی هم که نسبت به نیات حقیقی و رفتارهای ایران بدبین هستند، همین احساس را دارند».

ونزوئلا و جمهوری اسلامی سال‌هاست که شریک تجاری هم‌اند. ونزوئلا خودش تولیدکننده نفت است اما محتاج فرآورده‌های نفتی ایران است از قبیل بنزین.

«سام مدنی» یکی از بنیان‌گذاران TankerTrackers در این‌باره شرح می‌دهد: کشتی اسب: به میزان ۲ میلیون بشکه میعانات گازی ایران را در بندری در ونزوئلا تخلیه کرد و بعد هم ۲ میلیون بشکه نفت ونزوئلا را برای؛ فروش در خارج از کشور بارگیری کرد. این یک تجارت ناب تهاتری است.

به راحتی نمی‌توان عدد و رقم صحیح و قابل اعتمادی از صنعت نفت ایران به‌دست آورد. اما محاسبه بسیاری از تحلیلگران مستقل این است که تهران به‌طور متوسط در ماه سپتامبر روزانه ۱.۲ میلیون بشکه و در ماه اکتبر نیز تقریبا به همین میزان نفت صادر کرده است.

بعضی از طرف‌های تجاری ایران، دیگر باکی از علنی کردن تجارت‌شان ندارند. از تابستان به این طرف؛ جمهوری اسلامی علنا از تجارتش با چین صحبت می‌کند. چین هم ابایی از اینکه اعلام کند بخشی از واردات نفتش از ایران است ندارد.

هر دو کشور در واقع دارند رو در روی دولت ‌ترامپ می‌ایستند که تهدید کرده  از هر حکومتی که با تهران تجارت داشته باشد انتقام خواهد گرفت. جمهوری اسلامی حجم عظیمی ‌از نفت و میعانات گازی خود را با پنهانکاری صادر می‌کند.

روش ساده این حقه‌ها این است که ایران نام کشتی نفتکش و ثبت‌نام آن را تغییر می‌دهد.حقه‌های پیچیده و البته خطرناک آن هم بدین ‌ترتیب است که نفت خام و میعانات گازی را در وسط دریا و آب‌های باز به‌صورت کشتی به کشتی جابه‌جا می‌کند.

گروه حقوقی «اتحاد علیه ایران هسته‌ای»، یک رشته تصاویر ماهواره‌ای دریافت کرده است که نشان می‌دهد که چهار فروند کشتی دارند نفت ایران را کشتی به کشتی جابه‌جا می‌کنند. پنج مورد مشابه دیگر هم گزارش شده که طی آن کشتی‌های خارجی دارند میعانات گازی ایران را تحویل می‌گیرند و این سوخت را تحویل کشتی‌های دیگری می‌دهند.



منبع خبر

واشنگتن‌پست: اهرم‌های فشار بر ایران روزبه‌روز بی‌اثرتر می‌شود بیشتر بخوانید »