نماوا

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!



دادکاوی از بررسی ۲۰ هزار توئیت‌نشان می‌دهد با وجود اینکه توئیتری‌ها درباره پلتفرم فیلیمو تولیدمحتوای بیشتری منتشر کردند، اما میزان رضایت از برخی تولیدات نماو بیشتر بوده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، فیلیمو و نماوا دو پلتفرم اصلی و شناخته‌شده داخلی هستند که در سال‌های اخیر و به خصوص با شیوع کرونا و قرنطینه‌ خانگی خانواده‌ها توانستند مخاطبان زیادی را برای خود بدست آورند. این دو پلتفرم‌ بارها و بارها با یکدیگر و نمونه‌های مشابه داخلی و خارجی مقایسه و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. مقایسه مداوم این پلتفرم‌ها و برنامه‌های آنها با مجموعه‌های نمایشی صدا و سیما از یک سو و قیاس میزان اشتراک این دو با نمونه موفق خارجی همچون نتفلیکس یکی از مهم‌ترین و رایج‌ترین مقایسه‌هایی است که از بدو ورود و شروع به کار نماوا و فیلیمو از سوی کاربران شبکه‌های اجتماعی صورت گرفت. گروه زیادی از کاربران نیز به دلایل گوناگون عملکرد و کیفیت این دو پلتفرم را از جهات مختلف از قبیل آرشیو فیلم‌ها و سریال‌ها، کیفیت دوبله، زمان به روزرسانی و … برای دریافت و خرید اشتراک ماهانه یا سالانه مورد نقد قرار دادند.  

در این گزارش داده‌کاوی که در بازه زمانی ۶ ماهه از اول دی ماه ۱۴۰۰ تا پایان خرداد ۱۴۰۱ صورت گرفته، سعی شده ضمن استخراج مضامین پرتکرار توئیت‌ها، عملکرد این دو پلتفرم از جهات مختلف بررسی و مهمترین نقاط قوت و ضعف آنها از نظر کاربران توئیتر فارسی بررسی شود.

میزان تولیدمحتوا چقدر بود و با چه روندی این محتوا انتشار و بازخورد پیدا کردند؟

داده‌کاوی در بازه زمانی زمستان ۱۴۰۰ تا پایان بهار ۱۴۰۱ نشان می‌دهد که حدود ۲۰ هزار توئیت با کلیدواژه‌های مرتبط با نمایش خانگی، فیلیمو و نماوا در توئیترفارسی نشر و بازنشر پیدا کردند. این میزان تولید محتوا که از سوی حدود ۱۲ هزار کاربر منحصر به فرد منتشر شده‌اند، نرخ مشارکت ۱.۶ را نشان می‌دهد که حاکی از عمومیت این موضوع در میان توئیتری‌ها و عدم سازماندهی سایبری‌ها در این موج دارد. به طور کلی در موضوعات غیرسیاسی در توئیتر فارسی کمتر شاهد سازماندهی طیف‌های مختلف سیاسی و تولیدمحتوای گسترده و همفکرانه در یک موضوع هستیم و در این مورد نیز آنالیز دیتاها از تنوع و تکثر مضامین و کاربران مختلف حکایت دارد. مقایسه میزان توئیت‌ها و ریتوئیت‌ها در این موضوع نشان می‌دهد که توئیت‌ها با ۵۱ درصد و ریتوئیت‌ها با ۴۹درصد نزدیکی زیادی داشتند، به طوری‌که در موج‌های توئیتری مشابه شاهد حجم بیشتر ریتوئیت‌ها نسبت به توئیت‌ها هستیم، در این موضوع کاربران توئیتر ترجیح دادند مشارکت بیشتری در تولیدمحتوای نشری داشته باشند و درصد بازنشر یا ریتوئیت مطالب به نسبت موج‌های توئیتری دیگر کمتر شده است.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

روند انتشار مطالب در این موضوع و در بازه ۶ ماهه اخیر نموداری با نوسان‌های جزئی و دو نقطه اوج بوده است. ۲۸ اسفندماه نخستین نقطه پیک این نمودار، زمانی بود که اخبار مرتبط به واگذاری پلتفرم‌های نمایش‌خانگی باردیگر داغ شد و از سوی دیگر خبر نمایش مجموعه «مهمونی» از سوی ایرج طهماسب در فضای مجازی پربازدید شد. ۲۱ خردادماه نقطه اوج دیگر این نمودار است که مربوط به خبر افزایش بهای اشتراک پلتفرم‌ها بود، این واکنش در توئیتر به گونه‌ای بود که هشتگ نخریدن_اشتراک_فیلیمو_و_نماوا در توئیتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی ترند شد.  

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

نمودار روندنمای لایک توئیت‌ها نسبت به نمودار انتشار مطالب روند پرنوسان‌تر و پرافت وخیزتری را پیموده است. به جز دو اتفاق ذکر شده در اسفند ۱۴۰۰ و خرداد ۱۴۰۱، چند قله دیگر در نمودار تعداد لایک مطالب که نمایان‌گر بازخورد مطالب در توئیتر است، وجود دارد که در اواسط دی ماه ۱۴۰۰، فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ رخ داده است. این قله‌ها نیز به توئیت‌های اختصاص داشته که از افزایش بهای اشتراک ماهانه، انتقاد از عملکرد و رویکرد پلتفرم‌ها و همچنین واکنش به فرم و محتوای برخی مجموعه‌های نمایشی در فیلیمو و نماوا نوشته بودند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

رویکرد کلی کاربران به عملکرد این دو پلتفرم چگونه بود؟

بررسی رویکرد کاربران به عملکرد دو پلتفرم نماوا و فیلیمو از پرسش‌های اصلی این پژوهش بوده است. داده‌کاوی نمونه آماری انتخاب ‌شده از میان بیش از ۲۰ هزار توئیت پرلایک و کاربر تاثیرگذار نشان می‌دهد که نزدیک به ۶۵ درصد کاربران از عملکرد نماوا و فیلیمو ابراز نارضایتی کردند. این نارضایتی علاوه بر میزان افزایش اشتراک به محتوای برنامه‌ها و حجم بالای سانسور، تبلیغات و نقض کپی‌رایت مربوط می‌شد که در ادامه بیشتر به این موارد پرداخته شده است. تنها ۱۴.۸ درصد از توئیتری‌ها نسبت به این دو پلتفرم ابراز رضایت و حمایت کردند که بیشتر به تبلیغ و اطلاع‌رسانی چند سریال و برنامه تلویزیونی خاص مربوط شده بود. نزدیک ۲۰ درصد از کاربران نیز سوگیری خاصی در ارتباط با عملکرد یا رویکرد این دو پلتفرم و محصولات نمایش خانگی نداشته‌اند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

میزان انتشار مطالب و بحث و نظر توئیتری در مورد کدام پلتفرم بیشتر بوده است؟

اینکه کدام پلتفرم در توئیتر فارسی محبوب‌تر است و درباره کدام یکی از دو پلتفرم‌ها بحث و نظر بیشتری در توئیتر صورت می‌گیرد، یکی دیگر از پرسش‌های متداول مخاطبان است که در این بخش سعی شده به این سوال پاسخ داده شود. داده‌کاوی  از بررسی بیش از ۲۰ هزار توئیت در مدت حدود ۶ ماه نشان می‌دهد که فیلیمو با ۴۵ درصد نسبت به نماوا با ۲۰ درصد تولیدمحتوا، پلتفرم پربحث و جدل‌تری در میان کاربران محسوب می‌شود اما این حجم دو برابری مطالب لزوما به دلیل محوبیت بیشتر فیلیمو نیست، چرا که حجم زیادی از این محتوا به انتقاد و ابراز نارضایتی از این پلتفرم مربوط بوده و برخی نیز عملکرد این پلتفرم را پسندیدند. اما به نظر می‌رسد توئیتری‌ها فیلیمو را به عنوان پلتفرم اصلی پخش نمایش خانگی انتخاب و بحث و جدل‌های خود را معطوف به این پخش‌کننده و  تولیدکننده کرده‌اند. از سوی دیگر حدود ۳۵ درصد کاربران نیز عملکرد نماوا و فیلیمو را در یک کاسه و مجموعه طبقه‌بندی کرده و اننقادات و واکنش‌های خود را به هر دوی این پلتفرم‌ها وارد دانسته‌اند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

مضامین اصلی و پرتکرار توئیتری‌ها درباره پلتفرم‌های نمایش خانگی داخلی چه مواردی بوده است؟

استخراج مضامین پرتکرار توئیت‌ها در این بخش از اصلی‌ترین و مهم‌ترین اهداف این گزارش بود که علاوه بر نمایش مضامین اصلی توئیت‌ها که در واقع خلاصه‌ای از محتوای عمیق و جزئی مطالب منتشر شده است، فراوانی و درصد این مضامین در مقایسه با یکدیگر به نمایش درآورده است:

 

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۱. انتقاد از سانسور، نقض کپی‌رایت و تبلیغات زیاد پلتفرم‌ها: این مضمون پرتکرارترین مضمون در میان مضامین پرتکرار توئیتری‌ها بوده که مضمونی انتقادی و در نقد عملکرد فیلیمو  و نماوا است. توئیتری‌ها بر این باورند که سانسور زیاد سریال‌ها و فیلم‌های خارجی، نقض قانون کپی‌رایت و تعطیلی برخی سایت‌های دانلود فیلم و همچنین تبلیغاتی که در حین و ابتدای مجموعه‌ها به نمایش در می‌آید، زائد و اضافی است و از سویی بی احترامی به حقوق مخاطبان و همچنین برهم زدن برخی کسب‌و کارهای مجازی مرتبط با تولید و پخش فیلم به حساب می‌آید.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۲.مقایسه عملکرد شبکه‌های نمایش خانگی با صداو سیما و نتفلیکس: در این مضمون، کاربران به مقایسه وی. او. دی‌های داخلی با رقبای دیگر داخلی(صدا وسیما) و خارجی (نتفلیکس) پرداختند. بحث مقایسه حق اشتراک نماوا و فیلیمو با نتفلیکس و همچنین تعارضاتی که میان صداو سیما و بخش نمایش خانگی به وجود آمد، از مهمترین محورهای این مضمون بوده‌اند. برخی کاربران نیز از نظر محتوایی این پلتفرم‌ها را مورد قیاس و تحلیل قرار دادند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۳. تبلیغ و معرفی برنامه‌ها و مجموعه‌های نمایشی: بخشی از توئیت‌ها نیز به تبلیغ مجموعه‌های نمایشی و سریال‌ها از سوی عوامل و طرفداران آن اختصاص داشت. در این بخش کاربران با انتشار پوسترها و بخش‌های از دیالوگ‌های فیلم، سریال و مجموعه‌ها به حمایت و تبلیغ و اطلاع‌رسانی این مجموعه‌ها پرداختند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۴. اعتراض و ایجاد کمپین مجازی برای افزایش قیمت اشتراک: این مضمون به طور مشخص به بحث افزایش قیمت اشتراک ماهانه پلتفرم‌ها در دو مقطع زمانی مورد اشاره مربوط بوده است. کاربران زیادی با ترند کردن هشتگ نخریدن_اشتراک_فیلیمو_و_نماوا از دیگر کاربران خواستند به این کمپین پیوسته و از خرید اشتراک این دو پلتفرم امتناع ورزند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۵. نفع پلتفرم‌ها از طرح صیانت: برخی توئیتری‌ها این گونه تحلیل کردند که سکوت نماوا و فیلیمو در مواجهه با طرح صیانت به معنای حمایت آنها از این طرح بوده و از این رو به انتقاد و تخریب آنها پرداختند. برخی نیز از نفع این دو پلتفرم از اینترنت ملی و افزایش تعداد مشترکین آنها نوشتند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۶. انتقاد از محتوای داستانی سریال‌ها و برنامه‌ها: یکی از تندترین و رادیکال‌ترین محتواهای منتشرشده از سوی کاربران توئیتر در این بخش منتشر شد، به طوری که برخی از آنها مدعی شدند سریال‌های نمایش خانگی از مجموعه‌های ترکی ضعیف‌تر و مخرب‌تر  و از نظر اخلاقی زننده‌تر است؛ گروهی از کاربران نیز مجموعه‌های این شبکه را مروج فرقه‌هایی همچون بهائیت عنوان کردند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۷. تمجید از فیلیمو برای پخش رایگان برنامه‌های آموزشی: طرح فیلیمو برای پخش مجموعه‌های آموزشی برای کودکان افغان از جمله مضامین مورد توجه و تمجید توئیتری‌ها بود که بارها از سوی کاربران مطرح شد. همچنین طرحی که در یکی از مجموعه‌های این پلتفرم‌ برای آزادی زندانیان اجرا شد،   نیز مورد توجه و تحسین برخی توئیتری‌ها قرار گرفت.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۸.انتقاد از حذف سریال اوکراینی در فیلیمو: حذف یک سریال اوکراینی با عنوان «خادم ملت» از سوی فیلیمو که پیش از این در این پلتفرم بارگذاری شده بود، مورد انتقاد طیف زیادی از توئیتری‌ها قرار گرفت. برخی از کاربران منافع سیاسی و اقتصادی را عامل این اقدام فیلیمو عنوان کردند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

سهم فیلیمو و نماوا در تولید مضامین پرتکرار توئیتری‌ها چقدر بوده است؟

در بخش های قبل به افزایش ۱۰۰ درصدی تولید محتوا درباره فیلیمو در مقایسه با نماوا اشاره شد، در این بخش نقش هر یک از پلتفرم‌ها در مضامین پرتکرار توئیت‌ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. فیلیمو در ۷ مضمون از هشت مضمون استخراج شده مورد اشاره قرار گرفته و در مضمون تمجید از فیلیمو به خاطر برنامه‌های آموزشی و همچنین انتقاد از حذف سریال اوکراینی، تمام محتوا مربوط به این پلتفرم بوده است. در مضامین انتقادی و اعلام نارضایتی نیز فیلیمو نسبت به نماوا سهم بیشتری از محتوا را به خود اختصاص داده، به طوری که انتقاد از سانسور و نقض کپی‌رایت و تبلیغات زیاد و اعتراض به افزایش قیمت اشتراک حجم انتقادات و اعتراض به فیلیمو نسبت به نماوا بیشتر بوده است. در مقابل، تبلیغ و اطلاع‌رسانی درباره مجموعه‌های نماوا (به خصوص سریال مهمونی) نسبت به فیلیمو بیشتر بوده و در باره مضمون سیاسی طرح صیانت نیز نماوایی‌ها بیشتر مورد خطاب قرار گرفته‌اند. انتقاد از محتوای داستانی در هر دو پلتفرم صورت گرفته و سریال «جیران» از فیلیمو و سریال «خاتون» از نماوا بیشترین بحث و نظر توئیتری‌ها را در این مورد به خود اختصاص داده‌اند.

همچنان که گفته شد فیلیمویی‌ها بیشتر مورد اشاره توئیتری‌ها بودند و حجم محتوا درباره آنها به نسبت قابل توجهی بیشتر بود، با این وجود بسیاری از محورهای موضوعی ذکرشده در مضامین پرتکرار کاربران به هر دو پلتفرم مربوط بودند و با کلیدواژه‌هایی چون فیلیمیو و نماو و همچنین نمایش خانگی مورد اشاره قرار گرفته‌اند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

کدام سریال‌ها و مجموعه‌های نمایشی بیشتر مورد توجه کاربران قرار گرفت؟

با وجود اینکه هدف اصلی این داده‌کاوی، یافتن نظرات کاربران توئیتر درباره دو پلتفرم اصلی نمایش خانگی یعنی نماوا و فیلیمو بوده است، در میان توئیت‌ها برخی از کاربران به سریال مورد علاقه خود اشاره و یا درباره آن نقد و نظر دادند. دلیل اینکه در گراف زیر گزینه سایر با اختلاف بیشترین درصد(۶۳/۸۲) را به خود اختصاص داده نیز همین است که عموم کاربران درباره سریال خاصی ابراز نظر نکردند و کلیت محتوا درباره عملکرد و رویکرد این دو پلتفرم بوده است.

سریال «مهمونی» محصول نماوا با اجرای ایرج طهماسب و عروسک‌هایی چون «پشه» و «بچه» در میان مجموعه‌های نمایشی مورد اشاره، بیشترین میزان بحث و نظر را به خود اختصاص داده است. «جیران» پربحث‌ترین سریال فیلیمو در این نمونه آماری بوده که بیشتر محتوای این بخش به تبلیغ در خصوص سریال و انتقاد از نمایش بیش از حد زندگی شاهان قاجاری بوده است. «خادم ملت» عنوان سریالی است که از فیلیمو حذف شد و بدین خاطر باعث واکنش‌هایی در توئیتر شد. «خاتون» دیگر سریال مورد بحث توئیتری‌ها و محصول نماوا است که درباره محتوای داستانی آن و تعویق در ارائه‌ قسمت‌های پیش‌رو و فصل جدید انتقادهایی مطرح شد. «نیسان آبی» محصول فیلیمو بیشتر با تمجید مخاطبان توئیتری همراه بود و جوکر با وجود تبلیغات زیادی که در اینستاگرام داشت آنچنان که باید و شاید مورد توجه کاربران تاثیرگذار توئیتر قرار نگرفت. «یاغی» و «شب‌های مافیا» دو عنوان دیگر از فیلیمو بودند که عمدتاً محتوای مثبتی درباره آنها منتشر شده بود.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

چه کلیدواژه‌ها و کدام هشتگ‌ها در میان کاربران توئیتر پرتکرارتر و پربازدیدتر شدند؟

در این بخش، کلیدواژه‌ها و هشتگ‌های پرتکرار ۲۰ هزار توئیت از سوی هوش مصنوعی گردآوری و در دو گراف ابرنما به نمایش درآمده است. نمایش خانگی پرتکرارترین کلیدواژه کاربران توئیتری بود که در ارتباط با وی. او. دی‌ها مطرح کرده بودند. فیلیمو و نماوا، شبکه نمایش خانگی، شبکه نمایش، سایت فیلیمو، سریال نمایش خانگی نیز در این گراف و در میان واژگان پرتکرار مشاهده می‌شود. تگ‌های مربوط به اشتراک از قبیل کدتخفیف، اشتراک فیلیمو، اشتراک ماهانه و همچنین اشاره به برخی مجموعه‌های نمایشی پرمخاطب از جمله نیسان آبی، ایرج‌ طهماسب و کلاه قرمزی نیز از دیگر واژگان پرتکرار این گراف و استفاده شده از سوی کاربران بوده است.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

در میان هشتگ‌های پرتکرار این موضوع نیز نخریدن اشتراک فیلیمو و نماوا همچنان که گفته شد، از جمله هشتگ‌های مهم کاربران توئیتر بود که با هدف تحریم عملکرد این دو پلتفرم صورت گرفت. هشتگ قیام علیه سلبریتی‌ها، آنفالو کردن سلبریتی‌های دوزاری نیز همراه با هشتگ مورد اشاره از سوی کاربران و در راستای تخریب سلبریتی‌ها ترند شد. اسامی برنامه‌ها و افرادی چون جوکر، حامد بهداد، خاتون، یاغی، ایرج‌ طهماسب، جیران و مهمونی نیز به صورت هشتگ در میان توئیتری‌ها پرتکرار و در گراف زیر به نمایش درآمده است.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

نقد و نظر

۱. با توجه به نارضایتی حدود ۶۵ درصد کاربران از عملکرد دو پلتفرم نماوا و فیلیمو، لزوم بازنگری در سیاست‌ها و برنامه‌سازی‌های این دو شبکه نمایش خانگی پرمخاطب بیش از هرچیز ضروری به نظر می‌رسد. عمده نارضایتی‌ها در دو محور کلی افزایش اشتراک ماهانه و همچینین محتوای ضعیف سریال‌ها قابل جمع‌بندی است و گردانندگان این دو پلتفرم بیش از هرچیز برای جذب مخاطبان و نگه‌داشتن کاربران قبلی می‌بایست تمهیداتی برای بالابردن کیفیت آثار نمایشی خود و همچنین راه‌کارهایی برای تخفیف و کاهش هزینه‌های اشتراک در نظر بگیرند و درصورت افزایش آبونمان ماهانه شفاف‌سازی لازم و اطلاعات قانع‌کنندهای به مخاطبان خود ارائه دهند.

۲. تاثیرگذاری و توجه مخاطبان ایرانی به شبکه‌های نمایش داخلی که در سال‌های اخیر از عمده تولیدات تلویزیون و سریال‌های ترکی و حتی آمریکایی پیشی گرفتند، همچون تیغ دو لبه‌ای است که استفاده از ظرفیت‌های آن می‌تواند در جهت فرهنگ‌سازی، آموزش و ترویج هنجارهای اجتماعی بسیار کارگشا باشد و از سوی دیگر سهل‌انگاری و بی‌تفاوتی به آن می‌تواند در درازمدت آثار سوئی را در راستای تخریب فرهنگی و فکری خانواده‌ها و فرزندان ایجاد نماید. از این رو به نظر می‌رسد توجه خانواده‌های ایرانی به پلتفرم‌های نمایش خانگی عنایت دوچندان نهادهای فرهنگی، دولتی و خصوصی را به این پلتفرم‌ها در جهت ارتقای فرهنگی و ملی جامعه طلب می‌کند.

۳. بحث محتوا همچنان که گفته شد، از مهم‌ترین چالش های پلتفرم‌های نمایش خانگی از سوی مخاطبان و حاکمیت به ‌شمار می‌رود. در سال‌های اخیر موفقیت چند مدل امتحان پس داده از سریال‌ها و مجموعه‌های نمایشی سازندگان نمایش‌خانگی را به این صرافت انداخته که بدون خرج خلاقیت و اندیشه لازم از همان مسیر حرکت کرده و کمترین ریسکی را برای انجام و ارائه یک اثر نوآورانه و پرمحتوا ارائه ندهند. حجم زیاد خشونت در مجموعه‌ها، داستان‌های عاشقانه نافرجام که نسبتی با فرهنگ ملی و دینی ایرانی‌ ما ندارد و همچنین توجه و تبلیغ بیش از حد زندگی اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی و یا تصویر سیاه و نکبت‌بار از فقر و فلاکت زندگی در ایران از جمله مهم‌ترین مشکلات محتوایی برنامه‌ها و سریال‌های نمایش خانگی‌ است که با وجود این‌که شاید بتواند در ابتدا مخاطب را جذب نماید اما سرانجام آثار مثبت و مفیدی را در ذهن و روح آن به جای نخواهد گذاشت.

۴. در نهایت باید گفت با توجه به تاثیری که سینما و داستان‌گویی در عصر حاضر بر مخاطبان در سراسر جهان دارد، لزوم تقویت پلتفرم‌های نمایش‌خانگی در جهت ارتقای فرهنگی جامعه و ارائه تولیدات ملی و با کیفیت می‌تواند به حل بسیاری از معضلات اجتماعی و فرهنگی جامعه کمک نماید. اتفاقی که بدون حمایت مالی و معنوی نهادهای ذی‌ربط و دولت با پلتفرم‌ها محقق نمی‌شود. در بحث تعامل نهادها با این شبکه‌ها نیز ذکر این نکته قابل توجه است که سفارش به هنرمند هیچ‌گاه پاسخ مناسبی نداده و اعتماد به هنرمندان همواره راهگشا و باعث تولیدات فاخر و با کیفیت شده است. از سوی دیگر، سازندگان نیز باید به این نکته کلیدی توجه کنند که صرف جذب مخاطب و فروش آثار نباید هنجارهای فکری و فرهنگی جامعه را دچار چالش نمایند و لزوم ساخت آثار نمایشی با مخاطب ملی و برای همه ایرانیان(نه اقلیت‌های خاص جغرافیایی و اجتماعی) از سازندگان نمایش خانگی انتظار می‌رود.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید! بیشتر بخوانید »

صبحانه با خبرنگاران، عصرانه با منتقدان: سلطه نماوا و فیلیمو بر نمایش خانگی

صبحانه با خبرنگاران، عصرانه با منتقدان: سلطه نماوا و فیلیمو بر نمایش خانگی



چه شد که پلتفرم‌هایی که با ایده شکستن انحصارگرایی مجوز گرفتند و گسترش پیدا کردند، خود به انحصارگرانی تمام‌عیار تبدیل شده‌اند؟! چه قانونمندی و برنامه‌ریزی‌هایی در این موضوع تحقق یافته است؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، این روزها کشمکش میان مدیریت کلان رسانه ملی و شبکه نمایش خانگی بازهم نام «وی‌اُدی»(VOD)ها را بر سر زبان‌ها انداخته است. به نظر این دعوا دعوایی بنیادین است. چرا که برخی از این پلتفرم‌ها بدون هیچ نظارتی در حال جابه جایی مرزهای ساختار رسانه‌ای در کشور هستند و اگر زودتر فکری به حال آن‌ها نشود کار به جایی می‌رسد که عملا دیگر امکان اصلاح نخواهد بود. البته لازم به ذکر است که در این دعوا رییس سازمان صدا وسیما از هیچ پلتفرمی نام نبرد و فقط به کلیات محتوای منتشر شده در این پلتفرم‌ها اشاره داشت. با این همه این گزارش تلاشی است برای نور تاباندن بر بخش‌هایی از موضوع که در سایه مانده است و کمتر بدان پرداخته شده است(این گزارش با ارجاع به برخی از یادداشت‌ها و مصاحبه‌ها که طی دو سال اخیر درباره موضوع در رسانه‌های مختلف منتشر شده است نگارش و جمع بندی شده است).

رسانه های عمومی و رسمی یا وی‌اودی‌ها؟

در وضعیت فعلی برنامه‌سازی و سریال‌سازی بین رسانه‌ها شاهد حضور و نگاه دو گروه هستیم. گروه اول آنهایی که معتقدند دیگر دوره رسانه‌های عمومی و رسمی گذشته و سریال‌ها و برنامه‌های وی‌اودی‌ها حرف اول و آخر را می‌زنند و آینده از آن آنهاست. استدلال این گروه، پیشرفت تکنولوژی و تغییر شرایط و دسترسی سریع و همچنین امکان مانور مخاطب بر محصول است و در مقابل گروه دیگر اعتقاد دارند که رسانه‌های رسمی و به‌طور خاص صداوسیما اگر بخواهند و مدیریت صحیح داشته باشند همچنان انتخاب اول مردم هستند. دلایل این گروه، رایگان بودن کالا، فراگیر بودن شکل و نوع عرضه و عادت خانواده و مخاطب به تماشای تلویزیون است. فارغ از نگاه این دو گروه اما، تنوع و رقابت بین رسانه‌ها در همه‌ جای جهان وجود دارد و جذب و حفظ مخاطب اولویت اصلی است. در این بین البته رقابت‌ها در بستر عادلانه‌ای صورت می‌گیرد و خبری از انحصار و لایحه و طرح‌های پشت‌پرده نیست و مردم انتخاب می‌کنند که چه اثری را تماشا کنند. 

انحصارگرایی در پلتفرم‌های نمایش خانگی

چند وقت پیش روزنامه فرهیختگان به موضوع پلتفرم‌های نمایش خانگی پرداخته بود و مسئله گرانی و انحصار را در این پلتفرم‌ها واکاوی کرده بود. آن گزارش با این سطرها تمام می‌شد: «بیایید فرض کنیم ما مدیرعامل یک پلتفرم مطرح هستیم. یکی دوسالی است که تولیدات جدی خودمان را آغاز کرده‌ایم و همه سریال‌هایمان هم با اقبال عمومی مواجه نشده است. از یک‌سو هم خودمان هزینه ساخت سریال‌ها را حداقل دو، سه‌برابر کرده‌ایم و نزدیک به ۶۰ تا ۷۰درصد هزینه‌های سریال‌ها را هم به‌پای بازیگران ستاره ریختیم. با وجود درآمدهای ناشی از تبلیغات ویدئویی و ترافیک اینترنت و تبلیغات دیگر، در بهترین حالت توانسته‌ایم ۷۰ تا ۸۰ درصد از هزینه سریال را برگردانیم. تازه این برای سریالی است که دیده شده و موفق است و اخبار دیده شدنش را هر هفته با اشتیاق در رسانه‌ها منتشر می‌کنیم. حالا فرض کنید هزینه اشتراک را هم دوبار افزایش داده‌ایم. جمع این درآمدها کفاف هزینه‌های ساخت سریال‌های مختلف را می‌دهد؟

با وجود تعداد زیادی کارمند و هزینه‌های روزانه و… . پس چاره چیست؟ من به‌عنوان مدیرعامل یا باید بروم سراغ سرمایه‌گذار یا شریک تجاری که آن‌هم مشکلات خودش را دارد و در کوتاه‌مدت و برای یکی، دو اثر جوابگو است یا باید بروم سراغ دریافت وام‌های میلیاردی از «منابع مرتبط، قوی و معتبر». برای ساخت چندین سریال و پخش روزانه هرکدام از اینها به‌نظرم ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد تومان آن‌هم با یک‌سال تنفس خوب باشد. از آنجایی که آن منبع مرتبط، قوی و معتبر، حواسش به من و رقیب هم هست احتمالا بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومان هم به او می‌دهد تا او هم جان بگیرد و کارش را ادامه دهد. این راه‌حل بهتری برای قدرتمند شدن و حضور موثر در حوزه وی‌اودی‌هاست.

«پلتفرم نمایش خانگی فیلیمو» از سال۱۳۹۳، به پشتوانه دولت حسن روحانی شروع به کار کرد، در دوران کرونا به واسطه پاندمی، قدرت گرفت و این روزها سلطنت خود را آنچنان گسترش داده که هر ماه، ده‌ها سریال پر بازیگر و پرهزینه را پشتیبانی کرده و وارد چرخه پخش می‌کند. البته به نظر می‌رسد انتشار و ساخت سریال فقط نوک کوه یخ فعالیت پلتفرم‌هایی چون فیلمو است، چرا که فعالیت‌های این پلتفرم محدود به این موضوع نیست. «فیلمو» و قل دومش «نماوا»  ۹۰ درصد بازار نمایش‌ خانگی را به خود اختصاص داده‌اند و همین موضوع باعث رویکردی انحصاری در این میدان بسیار مهم شده است. 

و وقتی پای انحصار به میان می‌آید یعنی جوان‌گرایی، استعدادیابی، مجال برای دیده شدن دیگران، ایجاد فرصت برای استارتاپ‌ها و بازار کار و درآمد برابر و در نمود کلی‌تر تجلی عدالت اجتماعی به شدت زیر سوال می‌رود.

نهنگ انحصار، ماهی‌های کوچک را می‌خورد

با اینکه سال۱۴۰۰ نزدیک به سی رسانه تصویری از ساترا مجوز فعالیت گرفته‌اند و این عدد به ۱۸۴ رسانه رسید، از این تعداد حدود ۱۱۰ «وی‌اودی» وجود دارد اما تعداد پلتفرم‌های مشهوری که مردم، اسم آنها را شنیده‌اند شاید به ۲۰ رسانه هم نرسد. اکثر این وی‌اودی‌ها صرفا در حوزه پخش فیلم‌های خارجی یا برنامه‌های کودک فعالیت می‌کنند و رسما توان مقابله با دو قلوهای مشهور را ندارند و از آن مهم‌تر اینکه حمایت چندانی هم از طرف نهادها و سازمان‌های مرتبط نمی‌شوند.

یکی از رسانه‌ها در این باره نوشته است:«راستی به چه دلیل سریال‌های ساخته‌شده در وی‌اودی‌ها حول محور دو سه پلتفرم می‌چرخد؟ شاید همین وضعیت باعث شده که فعالان رسانه‌ای و همچنین آنهایی که در حوزه پلتفرم‌ها کار می‌کنند برای تشریح وضعیت کنونی از کلمه «انحصار» استفاده و اضافه کنند که نهنگ انحصار، ماهی‌های کوچک را می‌خورد و دور نیست خالی شدن دریا…».

گفته می‌شود براساس رتبه‌بندی الکسا فیلیمو از اصلی‌ترین سایت‌های پربازدید ایران است. فیلیمو ابتدا با نماوا شراکت داشت اما به دلایلی که مشخص نشد از هم جدا شدند و برخی محصولات تولیدی‌شان را به صورت مشترک و برخی دیگر را به‌صورت مستقل پخش کردند. 

در ایام کرونا که سینما از سبد خانوارها حذف شد، پلتفرم‌های فیلیمو و نماوا به عنوان دو بازیگر اصلی حوزه «وی‌اُدی»(VOD) رسما محل تغذیه فرهنگی کشور شدند؛ این پلتفرم‌ها محصول همکاری وزارت ارتباطات و وزارت فرهنگ و ارشاد دولت روحانی هستند. فراموش نکنیم این ارگان‌ها در جهت رشد این دو سایت که در سال‌های گذشته با هدف حمایت بیشتر از تولید و دست‌اندرکاران داخلی و مخاطب ایرانی فعالیت خود را آغاز کردند، تقریبا تمامی سایت‌های دانلود فیلم را فیلتر کردند.

قوه‌ قضائیه و نهادهای نظارتی دیگر در این مساله ورود جدی کرده و میدان را برای حضور و فعالیت پلتفرم داخلی آماده کردند. حالا و با میدانی که به‌صورت انحصاری به این دو سایت پخش فیلم و سریال داده شده، شاهد به راه افتادن انحصاری دیگر در شبکه رسانه‌ای آنلاین هستیم. وب‌سایت‌های نماوا و فیلیمو بدون رعایت حق کپی‌رایت آثار خارجی این محصولات را دوبله کرده و حتی با دست‌بردن به محتوای اصلی در داخل پلتفرم خود، به اشتراک می‌گذارند و برای فعالیت‌های خود(به زعم منتقدان در برخی موضوعات هم غیرقانونی عمل می‌کنند) مبلغ نسبتا بالایی را هم به صورت ماهانه از کاربران دریافت می‌کنند.

متاسفانه شرایط حاکم بر یکه‌تازی فیلیمو و نماوا همچنان برقرار است و این دو شرکت به روش خود بازار وی‌اُدی‌ها را مدیریت کرده و پیش می‌برند مادامیکه ظرفیت عظیم نهفته در این بازار در دو مقوله مهم قابل پیگیری از سوی مراجع ذی‌صلاح است. اول حجم گسترده محتواهایی که در این مارکت و در گروه‌های سنی مختلف و متنوع می‌تواند تعریف بشود تا اینکه شرکت‌ها تنها بنابر اساس نیازهای مادی بازار و عوام‌پسند بودن آثار دست به توزیع محتواها بزنند و دوم اینکه سهم قابل توجهی از بازار وی‌اُدی‌ها تا انواع پلتفرم‌ها و تمامی شرکت‌ها و افرادی که می‌توانند به صورت مستقیم و غیرمستقیم جذب این بازار عظیم شوند، پشت درهای فیلیمو و نماوا گیر افتاده‌اند.

بخشی از افکار عمومی باور دارند که پلتفرم‌هایی چون فیلیمو و نماوا عامل سانسور و محدودسازی دیگر سایت‌های دانلود فیلم و سریال در فضای اینترنت هستند و آثار خارجی را بدون پرداخت حق کپی‌رایت پخش می‌کنند، به گونه‌ای که نتفلیکس نیز در پی انتشار غیرقانونی فیلم‌های او از این پلتفرم انتقاد کرده، هرچند خود فیلیمو این ادعا را رد کرد. 

کشمکش‌ها بر سر هزینه‌های اشتراک

سال ۱۳۹۹ گران شدن دو برابری و هماهنگ هزینه این دو پلتفرم انتقادات بسیاری از کاربران را به همراه داشت. افزایش ۱۰۰ درصدی حق عضویت و تماشای فیلم در سال ۱۴۰۰ هم ادامه داشت، افزایش قیمت به گونه‌ای بود که اشتراک فیلیمو ظرف مدت یک ماه دوبار گران شد و از ماهی ۶۰ هزار تومان به حدود ۱۰۰ هزار تومان رسید. در واقع ظرف یک سال فیلیمو چند بار حق اشتراک خود را افزایش داد. 

در حال حاضر یعنی در بازه زمانی سه ماه ابتدایی سال ۱۴۰۱ اشتراک ۶ ماهه فیلمو ۴,۵۲۳,۵۰۰ ریال است. که به نسبت درآمد خانواده‌ها و قشر جوان و نوجوانی که جامعه هدف آن هستند رقم بسیار بالایی است.   

فروردین ۱۴۰۰ یکی از خبرگزاری‌ها گزارشی منتشر کرد با عنوان «ادامه اعتراض به گران شدن تعرفه «فیلیمو» و «نماوا»/ انصراف از تمدید». در این گزارش آمده بود: «افزایش هزینه اشتراک این پلتفرم‌های ایرانی نمایش خانگی با واکنش‌های بسیاری از سوی کاربران روبرو است و مطالبه کاربران این است که چرا هیچ نهادی بر قیمت‌گذاری و عملکرد این پلتفرم‌ها نظارتی ندارد؟ آنچه سبب اعتراض کاربران شد، این بود که: چرا هیچ نظارتی بر عملکرد این پلتفرم‌ها با وجود حمایت‌های مختلف، صورت نمی‌گیرد و هیچ‌گونه شفافیتی در عملکرد آنها دیده نمی‌شود. به همین دلیل مصرف کننده برای احقاق حق خود دستش به جایی بند نیست.  همانگونه که گفته شد پیش‌فرض کاربران این است که این دو پلتفرم با حذف رقبا و انحصارگرایی در حوزه پخش فیلم و سریال موفق به کسب چنین جایگاهی در میان مخاطبان شده‌اند و بعد که مخاطبشان را جذب کردند بدون در نظر گرفتن حقوق مصرف‌کننده، نرخ‌های خود را بالا بردند.

در همان گزارش فروردین ۱۴۰۰ یکی از کاربران بر نکته مهمی تاکید کرده بود: حمایت وزارت ارتباطات جهرمی برای ارائه پهنای باند به این وی‌اُدی‌ها موضوعی بود که از سوی این کاربران مطرح شده بود. اینکه ارائه پهنای باند رایگان یا با تخفیف، به رشد این شرکت‌ها کمک کرده و هم اکنون شرکتی مانند فیلیمو بیش از ۶۴ میلیارد تومان در ماه درآمد کسب می‌کند(این درآمد مربوط به سال گذشته است).

در تحلیل نهایی وی‌اُ‌دی‌های ارزان دیروز، کم کم تبدیل به سرگرمی‌های لاکچری شدند. از سوی دیگر مدام با حرکت به سمت سرگرمی و ابتذال، هنر را از رسالت‌ اخلاقی-تربیتی یا خلاقه-زیبایی‌شناختی، تا سرحد امکان دور کرده‌ و آشکارا همه این‌ها در خدمت سرمایه‌داری و کسب درآمد بیشتر است.

عدالت فضایی در مسئله پهنای باند

همین مساله ارائه پهنای باند رایگان یا با تخفیف مصداق بی‌عدالتی و رانت است و مادامیکه انبوهی از جوانان جویای کار در مملکت ما در سخت‌ترین شرایط برای کسب درآمدهای حتی دوسه میلیون تومانی برای گذران امور اولیه زندگی خود و خانواده‌شان با مشکل مواجه هستند، تفویض خدماتی میلیاردی به عده‌ای خاص، مرزهای بی‌عدالتی را درنوردیده و همین قضیه علاوه بر تمام آسیب‌هایی که درپی دارد، در سطح وسیعی باعث دلسردی و ناامیدی در کف جامعه می‌شود که همین مساله به مراتب زیانش از میلیاردها تومان بیشتر است.  

یکی دیگر از کاربران که در گزارش مذکور بدان پرداخته شده، در توئیتر در خصوص انحصاری که سرویس‌های VOD نماوا و فیلیمو در این بازار ایجاد کرده‌اند، این‌طور توضیح می‌دهد: این دو سرویس دهنده طی دو سال گذشته تمامی سایت‌های رقیب را سرکوب و قلع و قمع کردند؛ به طوری که ساختار اکثر سایت‌های دانلود رایگان به سمت VIP و اشتراکی شدن رفت و خیلی‌ها به فعالیت خاتمه دادند. 

بی‌شک دولت و نهادهای مرتبط باید این مساله بسیار جدی را در اولویت‌های کار خود قرار دهند که چطور و با چه پشتوانه‌ای این دو پلتفرم اینچنین اقداماتی را پیش می‌برند و علنا به حذف رقبا اقدام می‌کنند جایی که باید هر روز این بازار رقابتی‌تر، عادلانه‌تر و شفاف‌تر شود، باید شاهد قلع و قمع و ریزش و از میدان به‌در شدن رقبا باشیم تا نماوا و فیلیمو تمام درآمد بازار وی‌اُدی‌ها را قبضه کنند. 

وقتی نظارتی نیست مردم آسیب می بینند

از سوی دیگر، به دلیل نبود نظارت مستقیم بر عملکرد این پلتفرم‌ها، متضرر اصلی مردمی هستند که مجبورند با تعرفه زیاد، هزینه‌های اشتراک ماهانه و نیز هزینه اینترنت را بپردازند و یا از استفاده از این سرویس‌ها، انصراف دهند. در مقابل نیز نمی‌توانند به هیچ‌یک از نهادهای مربوطه در زمینه تعرفه و کیفیت خدمات شکایتی داشته باشند.

از نظر منتقدان، یکی از دلایلی که این پلتفرم‌ها به این میزان، راحت افزایش تعرفه می‌دهند، انحصاری است که دارند، یعنی خیال‌شان راحت است که مردم گزینه دیگری ندارند، در همین خصوص غلامرضا موسوی به فرهیختگان گفت: «در اینجا به دولت و مسئولان نظام برمی‌گردد که در قبال افزایش قیمت برای مردم چه می‌کنند. سینما اگر بخواهد بلیت خود را گران کند وزات ارشاد اجازه نمی‌دهد، باید با اجازه وزارت ارشاد باشد با اینکه هم هزینه سالن و همه‌چیز گران شده ولی ظاهرا کسی نیست که به وضعیت پلتفرم‌ها رسیدگی کند. ساترا خود را در یک زمینه مسئول می‌بیند. اینکه ساترا نظارت محتوایی دارد و نظارت مدیریتی ندارد به‌درد نمی‌خورد. در اینجا چه کسی باید از حقوق مردم دفاع کند؟ سازمان حمایت از مصرف‌کننده باید ورود کند. این سازمان در زمینه قیمت‌گذاری همواره موثر بوده و می‌تواند وارد شود.

کارخانه سریال سازی و سلطه سرمایه

 فیلیمو کارخانه سریال‌سازی این روزهای کشور است و نقش بسیار مهمی در شکل دادن به سلیقه و ذائقه عمومی دارد، از این رو همانگونه که سریال‌های تلویزیون به بوته نقد کشیده می‌شود، لازم است که بر این بخش به اصطلاح خصوصی نیز نور روز تابانده شود. برای هر قسمت سریال مبلغی بین چهار میلیارد و نیم تا هفت میلیارد هزینه صرف می‌شود و نتیجه در بسیاری از آثار چیزی جز چند کلیپ ساده و سطحی ایسنتاگرامی نیست. با اینکه گاهی نیز شاهد درخشش آثار خوبی بوده‌ایم اما این درخشش خیلی زود محو شده و به هوا می‌رود چراکه در نهایت بازار بر همه چیز سایه انداخته است و بازار جز گورستان ایده‌ها و خلاقیت چیزی برای هنر نداشته و نخواهد داشت.

صبحانه با خبرنگارها/ بی‌اعتنا به رسانه‌ها

فیلمو با خبرنگارها صبحانه می‌خورد و با منتقدان عصرانه، و باقی روز را هم به ساخت سریال‌هایی نازل مشغول است. به نظر می‌رسد این پلتفرم ده‌ها و یا شاید صدها نفر دست به قلم دارد تا با نوشتن درباره آثار تولید شده خارجی و آثار نیم بند تولید خودشان همزمان از ماهیت پلتفرمشان محافظت کنند.

با اینکه این نوع نگاه حرفه‌ای که همزمان با تولیدات سریال‌سازی، نگارش، پژوهش و نقد هنر هم گسترش پیدا کند، قدمی بسیار مهم و نو است اما وقتی نویسنده‌ها قلم به مزد بشوند دیگر کار هنر و نقد هنری به بن‌بست می‌رسد.

بدعت بدی است که صدای منتقد را نشنویم و آن را بی‌پاسخ بگذرایم و بعد خبرنگاران را به صرف صبحانه دعوت کنیم. به نظر می‌رسد در این عرصه فیلمو باید تجدید نظری جدی در رفتارش داشته باشد و به جای دعوت برای صرف صبحانه سعی کند افکار عمومی را روشن کند. تلاش کند به پرسش‌های رسانه درباره ابهام‌های مستتر در فعالیت‌هایش پاسخ دهد و در این باره روشنگری کند. به جای صرف صبحانه، نشست رسانه‌ای برگزار کند و بگذارد خبرنگاران مستقل و رسانه‌ها آزادانه پرسش‌هایشان را مطرح کنند.

خبرگزاری فارس در گزارشی با عنوان «ناکامی سریال‌های «شبکه نمایش خانگی»» به این موضوع پرداخته است که: «علاوه بر ارائه آثار نازل و به شدت ضعیف، چند وقتی است «فیلیمو» و «نماوا» آماری از فروش و تعداد مخاطبان خود را منتشر نمی‌کنند و همین امر مورد نقد رسانه‌های مختلف قرار گرفته است. با اینکه بر همگان روشن است که عدم شفافیت زمینه‌ساز فساد است، اما آن‌ها بی‌اعتنا به رسانه‌ها و افکار عمومی، همچنان در این باره سکوت کرده‌ و پاسخی به ابهامات ایجاد شده نمی‌دهند».  

شکستن انحصار یا انحصار مضاعف

در پایان باید افزود کسی با پلتفرم‌های «نمایش خانگی» مشکلی ندارد و شکی در آن نیست که VOD ها می‌توانند قدم بزرگی در راستای ارتقاء سطح سینمایی کشور و حتی آگاهی عمومی بردارند، ولی سوال اینجاست چرا باید در چنین فضایی که ادعای عدالت مطرح است و از دسترسی همگانی حرف به میان می‌آید در ماهیت قضیه انحصار رخنه کند، به بیانی دیگر چه شد که پلتفرم‌هایی که با ایده شکستن انحصارگرایی مجوز گرفتند، ظاهر شدند و گسترش پیدا کردند، خود به انحصاری تمام عیار تبدیل شده‌اند؟! چه قانون مندی و برنامه‌ریزی‌هایی در این موضوع تحقق یافته است، تا جلوی این حفره‌ها گرفته شود؟!

وظیفه‌ی نظارت بر این سامانه‌ها به عهده‌چه فرد، افراد یا نهادی است؟ وزارت ارشاد چه نظارتی تاکنون انجام داده است؟!

باید منتظر ماند و دید که از یک سو آیا متولیان برای نظارت بر محتوا و از سوی دیگر از بین رفتن این انحصارگرایی برنامه‌ای دارند یا خیر!؟ بازاری که نهادهای ذیربط می‌توانند دو بخش مهم و تعیین‌کننده آن را نظارت کنند: اول مدیریت و کنترل بخش درآمدهای میلیاردی وی‌اُدی‌ها که از بازار و کثرت عادلانه صدها پلتفرم و شرکت، به دو پلتفرم نماوا و فیلیمو محدود شده و دوم نظارت بر محتوا که می‌توان آن را به مراتب مهم‌تر از بخش اول دانست، جاییکه به مدیریت ذائقه، نگرش، فرهنگ و تعالی جامعه سروکار دارد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

صبحانه با خبرنگاران، عصرانه با منتقدان: سلطه نماوا و فیلیمو بر نمایش خانگی بیشتر بخوانید »