نمایشنامه دفاع مقدس

«عقیق»؛ حکایت صبر مادران شهدا

«عقیق»؛ حکایت صبر مادران شهدا


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌‌پرس از تبریز، مادران شهدا و رنج‌ها، غصه‌ها و ایستادگی آنان همواره از موضوعات مورد توجه علاقه‌مندان به هنر دفاع مقدس و مقاومت بوده است. نمایش «عقیق» از جمله آثار در این زمینه است که «وحید منافی» کارگردان، بازیگر و نمایش‌نامه‌نویس تبریزی در آن کوشیده است گوشه‌ای از زندگی یک مادر شهید را که فرزندش در جنگ مفقودالاثر شده را به تصویر بکشد.

این نمایشنامه ابتدائا در مردادماه 1386 برای اجرا در رادیو تهیه شده بود و از آن زمان تاکنون بارها از صدای مرکز آذربایجان شرقی پخش شده است. نویسنده این بار متن کامل آن را سال جاری (1401) با تیراژ یک‌هزار نسخه در انتشارات «معبر آسمانی» (وابسته به اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان شرقی) منتشر ساخته است.

«منافی» در مقدمه این نمایشنامه آورده است:

صحبت در مورد خانواده شهدا و رنج‌ها و صبوری‌هایشان همواره دستمایه نمایشی داشته و دارد چرا که بحث انتظار و صبوری ذاتاً دراماتیک می‌باشد؛ به‌عنوان مثال یکی از مادران شهید که فرزندش جاویدالاثر شده بود تا وقتی زنده بود، یعنی بالای ۲۵ سال بر سر سفره خانه‌اش همواره یک بشقاب خالی می‌گذاشت با این امید که هر آن احتمال برگشتن فرزندش هست و این مادر این عادت یا انتظار را که بشقاب خالی نمادش بود همواره با خود داشت تا آخرین لحظه زندگیش.

این دستمایه نمایش عقیق شد؛ یک نمایش بسیار احساسی و لطیف که هر بار در اجراهایش عواطف مخاطب و عوامل اجرایی رو همزمان تحت تاثیر قرار می‌داد. با احترام و ارادت به همه مادران شهدا که با صبوریشان حتى فداکارتر از فرزندانشان بودند و هستند.

قسمتی از متن کتاب:

نازنین: قبول دارم بیست سال زمان طولانی‌ایه؛ شما هم عادت کردین که …

مادربزرگ: عادت؟ عادت؟ تا مادر نشی نمی‌فهمی احساس به مادر به بچه‌اش چیه؛ این حس کهنه نمی‌شه؛ عادت نمی‌شه؛ تکرار نمی‌شه. این حس ابدیه. گذشت زمان نمی‌تونه اثری روش بذاره مثل یه زخم می‌مونه که هیچ‌وقت خوب نمی‌شه و همیشه دردش با آدمه. اگه قسمتی از وجودت مثل دست یا پاتو ازت جدا کنن؛ حتی اگه صد سال هم بگذره هر موقع چشمت به جای خالیش بیفته متوجه نبودش میشی؛ نمی‌تونی فراموشش کنی؛ چون اونوقت باید خودت رو فراموش کنی، خودت …

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«عقیق»؛ حکایت صبر مادران شهدا بیشتر بخوانید »

رونمایی از ۴ عنوان نمایشنامه و تجلیل از هنرمندان عرصه دفاع مقدس در کرمانشاه

هنرمندان عرصه دفاع مقدس در کرمانشاه تجلیل می‌شوند


«آذر آزادی» مدیر هنری و سینمایی اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‎‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس، ضمن گرامیداشت سالروز عملیات مرصاد و روز ملی مقاومت مردم کرمانشاه اظهار داشت: رونمایی از ۴ عنوان نمایشنامه دفاع مقدس، تجلیل از هنرمندان فعال این عرصه و ساخت مستند گزارشی در رابطه با عملیات مرصاد از جمله برنامه‎‌های مدیریت هنری این اداره‌کل در سالروز این عملیات افتخارآفرین که ساعت ۱۰:۳۰ روز (پنج‌شنبه) برگزار خواهد شد.

آزادی افزود: همزمان با دومین روز از آغاز این عملیات، آیین رونمایی از نمایشنامه ‎های «چله اناری شصت و پنج»، «حسین آباد» و «نصرت» به قلم «علی زیستی» و کتاب «او پهلوان اکبره» به قلم «افشین سلطانی» رونمایی و از نویسندگان این آثار تقدیر می شود.

مدیر هنری و سینمایی این اداره کل در ادامه گفت: در این مراسم همچنین از روژین رضایی که در بخش فیلمنامه نویسی، منتخب سومین جشنواره ملی بین‌المللی فیلم کوتاه دفاع مقدس و مقاومت (رسام)  شدند، تقدیر به عمل خواهد آمد.   

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هنرمندان عرصه دفاع مقدس در کرمانشاه تجلیل می‌شوند بیشتر بخوانید »

« حسین آباد»

«حسین آباد»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار  دفاع‌پرس از کرمانشاه، کتاب« حسین آباد» نمایشنامه کوتاه دفاع مقدس است که توسط «علی زیستی» به نگارش در آمده و توسط  انتشارات «مرصاد» وابسته به  اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان کرمانشاه در سال 1400 به چاپ رسیده است.

این نمایشنامه در رابطه با مادر شهید مفقودالاثری به نام هاجر است که به دنبال پسرش حسین که در یکی از عملیات ها به شهادت رسیده به قصرشیرین می رود. غافل از اینکه پسرش زیر شنی تانک رفته و پیکری ندارد که دوستانش به مادرش تحویل دهند. اما هاجر مصمم می شود که هر طور شده پیکر پسرش را برگرداند.

در بخشی از کتاب آمده است:

روله، ای دوری توعه که کمر هاجرَِ دو تا کرده، ولی مه به ای دایه هاجر بودن راضیم. دایه هاجر تا اینجام که آمده به خاطر قدرت خودش نبوده ! عشق پسر، هاجرَ تا اینجا کشانده، وگرمه یه زن تک و تنها چطور میتانه ای همه راهَ یه نفس سینه خیز بیاد؟

( انفجار در نزدیکی هاجر) یا حسین!!! نترس دایه! نترس عزیزم! نترس جانم! نترس عمرم! نترس شاخه گل هاجر! شاخه گلم عشق رسیدن به تو نمی ذاره ای خمپاره ها بهم بخوره….( لحظه ای همه جا آرام می شود) آخیش …. چه نسیم خنکی داره میاد. یادش به خیر..

( خاطرات گذشته هاجر تداعی می شود)

ولی حیف که ای نسیم الان وقتی به سر آرنج و زانوم مخوره دیه لذت نداره و سوزشش عذابم میده! آره شاخه گلم، آرنج هام خیس خونَ…..

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«حسین آباد» بیشتر بخوانید »

کتاب «یک روایت از چند روایت عباس» به چاپ رسید

کتاب «یک روایت از چند روایت عباس» به چاپ رسید


سرهنگ «امیرعباس آسمند» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در یاسوج، اظهار داشت: کتاب «یک روایت از چند روایت عباس» یک عنوان نمایشنامه با موضوع دفاع مقدس است که در سال 1400 به چاپ رسید.

وی افزود: این نمایشنامه در 44 صفحه به قلم «اورنگ نارکی» از نمایشنامه‌نویسان حوزه دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد به رشته تحریر درآمده و با حمایت مدیریت امور هنری و سینمایی و مدیریت ادبیات اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس این استان و توسط انتشارات «صریر» به چاپ رسیده است.

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد گفت: از ابتدای امسال تاکنون سه کتاب نمایشنامه با عناوین «ویر»، «این چندمین باره که می‌ری جنگ» و «یک روایت از چند روایت عباس» با حمایت این اداره‌کل به چاپ رسیده است.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کتاب «یک روایت از چند روایت عباس» به چاپ رسید بیشتر بخوانید »