نمایشگاه کتاب

پرفروش‌های داستانی حوزه مقاومت در نمایشگاه

پرفروش‌های داستانی حوزه مقاومت در نمایشگاه



چه می‌شود که کتابی، در یک نمایشگاه چند روزه خوب دیده می‌شود و خوب می‌فروشد؟ قطعاً دلایل زیادی برای موفقیت کتاب‌ها در رویدادهای این‌چنینی وجود دارد. بخشی از این دلایل به جذابیت خود کتاب برمی‌گردد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کتاب «سلام بر ابراهیم» در نمایشگاه مجازی سال گذشته فروش خوبی داشت و البته همیشه یکی از پرطرفدارترین کتاب‌های ادبیات پایداری بوده است، چون تصویری واقعی و ملموس از شهید هادی را نشان‌مان می‌دهد. در این کتاب با مرد جوانی مواجه می‌شویم که سراسر فضایل اخلاقی است، اما پا روی زمین دارد و به‌ظاهر همه کنش و واکنش‌هایش زمینی‌اند. در گذر از همین زندگی عادی، همین حوادث ریز و درشتی که با آن‌ها مواجه می‌شود، فضایل اخلاقی‌اش را نیز بروز می‌دهد. کتاب «سلام بر ابراهیم» در معرفی شهید هادی به اغراق روی نمی‌آورد و فقط حقیقت را، تا حد ممکن به همان شکلی که بوده است روایت می‌کند.

می‌خوانیم: در ایام مجروحیت ابراهیم به دیدنش رفتم. بعد با موتور به منزل یکی از رفقا برای مراسم افطاری رفتیم. صاحبخانه از دوستان نزدیک ابراهیم بود. خیلی تعارف می‌کرد. ابراهیم هم که به تعارف احتیاج نداشت! خلاصه کم نگذاشت. تقریباً چیزی از سفره اتاق ما اضافه نیامد! جعفر جنگروی از دوستان ما هم آنجا بود. بعد از افطار مرتب داخل اتاق مجاور می‌رفت و دوستانش را صدا می‌کرد. یکی‌یکی آن‌ها را می‌آورد و می‌گفت: ابرام جون، ایشون خیلی دوست داشتند شما را ببینند و… ابراهیم که خیلی خورده بود و به خاطر مجروحیت، پایش درد می‌کرد، مجبور بود به احترام افراد بلند شود و روبوسی کند. جعفر هم پشت سرشان آرام و بی‌صدا می‌خندید. وقتی ابراهیم می‌نشست، جعفر می‌رفت و نفر بعدی را می‌آورد! چندین بار این کار را تکرار کرد. ابراهیم که خیلی اذیت شده بود با آرامش خاصی گفت: جعفر جون، نوبت ما هم می‌رسه!

راوی می‌افزاید: آخر شب می‌خواستیم برگردیم. ابراهیم سوار موتور من شد و گفت: سریع حرکت کن! جعفر هم سوار موتور خودش شد و دنبال ما راه افتاد. فاصله ما با جعفر زیاد شد. رسیدیم به ایست و بازرسی! من ایستادم. ابراهیم با صدای بلند گفت: برادر بیا اینجا! یکی از جوان‌های مسلح جلو آمد. ابراهیم ادامه داد: دوست عزیز، بنده جانباز هستم و این آقای راننده هم از بچه‌های سپاه هستند. یک موتور دنبال ما داره میاد که… بعد کمی مکث کرد و گفت: من چیزی نگم بهتره، فقط خیلی مواظب باشید. فکر کنم مسلحه! بعد گفت: بااجازه و حرکت کردیم. کمی جلوتر رفتم توی پیاده‌رو و ایستادم. دوتایی داشتیم می‌خندیدیم. موتور جعفر رسید. چهار نفر مسلح دور موتور را گرفتند! بعد متوجه اسلحه کمری جعفر شدند! دیگر هر چه می‌گفت کسی اهمیت نمی‌داد و… تقریباً نیم ساعت بعد مسئول گروه آمد و حاج جعفر را شناخت. کلی معذرت‌خواهی کرد و به بچه‌های گروهش گفت: ایشون، حاج جعفر جنگروی از فرماندهان لشگر سیدالشهداء هستند. بچه‌های گروه، با خجالت از ایشان معذرت‌خواهی کردند. جعفر هم که خیلی عصبانی شده بود، بدون اینکه حرفی بزند اسلحه‌اش را تحویل گرفت و سوار موتور شد و حرکت کرد. کمی جلوتر که آمد ابراهیم را دید. در پیاده‌رو ایستاده و شدید می‌خندید! تازه فهمید که چه اتفاقی افتاده. ابراهیم جلو آمد، جعفر را بغل کرد و بوسید. اخم‌های جعفر باز شد. او هم خنده‌اش گرفت. خدا را شکر با خنده همه‌چیز تمام شد.

نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ و پرفروش‌های ادبیات مقاومت

شهادت و حقیقت، خاطراتی از جنس پاکی و مظلومیت

کتاب «من میترا نیستم» نیز در فهرست پرفروش‌های نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ جای گرفته بود. این کتاب که کاری از معصومه رامهرمزی و بازنویسی یکی از آثار قبلی اوست، داستانی از پاکی و معصومیت را روایت می‌کند. داستان دختر نوجوانی به اسم زینت کمایی که به انقلاب دل بست و به سهم خود برای تحقق آرمان‌های آن کوشید، اما به دست دشمنان همین انقلاب به شهادت رسید. زمان شهادت چهارده سال بیشتر نداشت. سرشار از زندگی بود و مسیری طولانی پیش رو داشت. اما در همان نخستین قدم‌ها، قربانی ترور منافقین شد. منافقینی که شرارت را نمایندگی می‌کردند، شرارتی که تاب تحمل پاکی و درستی این دختر نوجوان را نداشت و نه فقط با او یا با انقلاب، که با همه زیبایی‌ها و خوبی‌ها دشمن بود. آنچه جذابیت این کتاب را بیشتر می‌کند، لحن صمیمی و ساده‌ای است که رامهرمزی برای مرور زندگی شهید کمایی انتخاب کرده است. همین مظلومیت و معصومیت قهرمان داستان است که خواه‌ناخواه خواننده را متأثر می‌کند و به درون روایت می‌برد. معصومیتی که به شهادت ختم شد و مظلومیتی که حتی بعد از این شهادت، ادامه داشت.

در جایی از کتاب، از قول مادرش می‌خوانیم: بعد از اینکه خودش را شناخت و فهمید از زندگی چه می‌خواهد، اسمش را عوض کرد. می‌گفت: «من میترا نیستم. اسمم زینبه. با اسم جدید صدام کنید.» از باباش و مادربزرگش به خاطر اینکه اسمش را میترا گذاشته بودند، ناراحت بود. من نُه ماه بچه‌ها را به دل می‌کشیدم؛ اما وقتی به دنیا می‌آمدند، ساکت می‌نشستم و نگاه می‌کردم تا مادرم و جعفر روی آن‌ها اسم بگذارند… بعد از انقلاب، دیگر دخترم نمی‌خواست میترا باشد. دوست داشت همه‌جوره پوست بیندازد و چیز دیگری بشود؛ چیزی به خواست و اراده خودش، نه به خاطر من، جعفر یا مادربزرگش… زینب برای اینکه تکلیف اسمش را برای همیشه روشن کند، یک روز روزه گرفت و دوستان همفکرش را برای افطار به خانه دعوت کرد. می‌خواست با این کار به همه بگوید که دیگر میترا نیست و این اسم باید فراموش شود.

همچنین باید از «تنها گریه کن» کاری از اکرم اسلامی نام ببریم، کتابی درباره شهید محمد معماریان که زندگی‌اش از زبان مادرش اشرف سادات منتظری مرور می‌شود. «برای بقیه سه سال از شهادت محمد گذشته بود، برای من هر روزِ این سه سال، به‌اندازه سی سال کش آمده بود.» اینجا با مادر شهید روبه‌رو هستیم، مادری که از خودش، از خاطراتش، و از پسرش صحبت می‌کند. «آن اوایل که جنگ شروع شد، ما فکر می‌کردیم خیلی زود تمام می‌شود. به خیالمان هم نمی‌رسید که هی جوان‌ها بروند و برنگردند، مردها سایه‌شان از سر زن و بچه‌هایشان کم شود و زن‌ها تلاش کنند قوی روی پا بمانند و بچه‌های‌شان را دست‌تنها بزرگ کنند. ما بارها و بارها هر چیزی را که به فکرمان می‌رسید، پشت کامیون‌ها بار بزنیم و هر دفعه توی دلمان دعا کنیم دفعه آخر باشد و خیلی زود شر جنگ از زندگی‌مان کم شود، ولی نشود و دوباره سبزی خشک کنیم و لباس بدوزیم و چشم به راه، بغض‌مان را فرو بخوریم و به هم دلداری بدهیم.»

حرف‌های مادر، خواننده را نه فقط درگیر می‌کند، که تکان می‌دهد. خاطراتش را می‌خوانیم و در بخش‌هایی از آن، با حقایقی بزرگ مواجه می‌شویم. «سرش را آورد بالا و این بار با التماس و بغض خیره شد توی چشم‌هایم و گفت: مامان جان! می‌دونید شهادت داریم تا شهادت. دلم می‌خواد طوری شهید بشم که احتیاج به غسل نداشته باشم؛ مثل امام حسین بدنم بمونه روی زمین، زیر آفتاب. دعا می‌کنی برام؟ نمی‌فهمیدم این بچه کجاها را می‌دید. غافلگیر شده بودم. من فوق فوقش دعا می‌کردم پسرم با شهادت عاقبت‌به‌خیر بشود، اما پسرم، فقط آن را نمی‌خواست؛ آرزو داشت تا آنجا که می‌شود، شبیه امامش باشد.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پرفروش‌های داستانی حوزه مقاومت در نمایشگاه بیشتر بخوانید »

حضور سازمان زیباسازی در سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

حضور سازمان زیباسازی در سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، سازمان زیباسازی شهر تهران در سی‌ و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با بیش از ۳۲۰ عنوان کتاب در حوزه تخصصی هنرهای شهری و زیباسازی، فضاسازی محیطی و آماده‌سازی مبلمان شهری شرکت خواهد کرد.

غرفه سازمان زیباسازی در راهروی اصلی نمایشگاه، شماره ۱۴۸، نبش راهروی ۱۵ قرار خواهد داشت.

سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی(ره) برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حضور سازمان زیباسازی در سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بیشتر بخوانید »

هزار مدرسه ایران مهمان نمایشگاه کتاب/ ظرفیت یمن در نمایشگاه کتاب کوچک شمرده نشود

هزار مدرسه ایران مهمان نمایشگاه کتاب/ ظرفیت یمن در نمایشگاه کتاب کوچک شمرده نشود


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، نشست خبری سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با حضور «یاسر احمدوند» رئیس نمایشگاه و «علی رمضانی» قائم‌مقام و سخنگوی نمایشگاه در محل نمایشگاه در مصلی امام خمینی (ره) برگزار شد. 

رئیس سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با بیان اینکه میهمان ویژه نمایشگاه کتاب تهران کشور هند بود که دلیل این انتخاب سابقه دیرینه تمدنی بین دو ملت ایران و هند بود، اظهار داشت: تلاش شد حضور کشور هند در نمایشگاه با هدف تقویت ارتباط ما جامعه فرهنگی این کشور صورت گیرد، اما بعد از عملیات تنبیهی «وعده صادق»، کشور هند بیانیه‌ای صادر کرد که مانع سفر اتباع کشورشان به ایران و سرزمین‌های اشغالی شد؛ لذا این محدودیت مانع میزبانی از هند شد.

وی در خصوص ظرفیت کشور یمن عنوان کرد: انتخاب یمن در بین کشور‌های مختلف که با توجه به فاصله‌ اندک برگزاری نمایشگاه آماده حضور در نمایشگاه بودند، اتفاق خوبی بود و برنامه‌های فرهنگی گسترده‌ای توسط یمن در نمایشگاه کتاب برگزار خواهد شد.

وی ارتباط ایران و یمن را گسترده و دارای پیشینه تاریخی دانست و تاکید کرد: کشور یمن دارای اندیشمندان و بزرگان زیادی در طول تاریخ بوده است که ارتباط گسترده‌ای با ایران داشته‌اند. 

احمدوند درباره برنامه نمایشگاه درخصوص جنایات رژیم صهیونیستی و اعتراضات دانشجویی در آمریکا و دیگر نقاط جهان گفت: امسال برنامه‌های ویژه‌ای در خصوص فلسطین خواهیم داشت؛ دانشجویان فلسطینی و جهادی در نمایشگاه برنامه و حضور ویژه خواهند داشت. 

رئیس سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در خصوص اختصاص بن نمایشگاه به دستگاه‌های مختلف اظهار داشت: طبق دستورالعمل‌هایی که وجود دارد، هر دستگاه‌های که آورده‌ای برای کارکنان خود در خصوص نمایشگاه کتاب داشته باشد، ما امکان اختصاص ۲۰ درصد بن به آنها را خواهیم داشت و سال گذشته بیش از ۱۰ میلیارد بن خرید اختصاص داده شده بود. 

وی در پاسخ به سؤال دیگری در خصوص اختصاص بن کتاب به مخاطبین نوجوان عنوان کرد: امکان اختصاص به خرید کتاب برای هزار مدرسه در کشورمان فراهم شده است تا نوجوانان بتوانند از نمایشگاه بهره‌مند شوند. 

ادامه دارد…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هزار مدرسه ایران مهمان نمایشگاه کتاب/ ظرفیت یمن در نمایشگاه کتاب کوچک شمرده نشود بیشتر بخوانید »

«پاییز آمد»؛ عاشقانه‌های یک زندگی کوتاه اما پربار در دل دفاع مقدس

«پاییز آمد»؛ عاشقانه‌های یک زندگی کوتاه اما پربار در دل دفاع مقدس


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس_ علی‌الله سلیم، انتشارات سوره مهر با آغاز فصل زیبای پاییز در حال برگزاری پویش ترویجی کتاب «پاییز آمد» است. کتابی که یکی از پرفروش‌های چند سال‌ اخیر در حوزه دفاع مقدس بوده و با رویکرد متفاوت گلستان جعفریان (نویسنده)، اثری جذاب تقدیم مخاطب کتابخوان می‌کند.

این تغییر رویکرد را می‌توان انتخاب شجاعانه جعفریان نام‌گذاری کرد، جایی که تصمیم می‌گیرد روابط عاشقانه فخرالسادات موسوی با همسرش شهید احمد یوسفی را به نمایش بگذارد.

علی‌الله سلیمی از فعالان حوزه کتاب یادداشتی درباره کتاب «پاییز آمد» نوشته است که با هم می‌خوانیم.

در دلِ جنگ‌های بزرگ، زندگی‌های پرشور و لبریز از احساس و عواطف انسانی هم می‌تواند جریان داشته باشد و بسیاری از افرادی که با وقوع جنگ پای‌شان به میدان نبرد باز می‌شود یا عضوی از خانواده‌شان درگیر جنگ است، در کنار دلهره‌ها و دل‌نگرانی‌های مرسوم، سازِ زندگی را هم همواره کوک می‌کنند تا در دلِ بحران، جریان زندگی هم همچنان تداوم داشته باشد. نمونه بارز این وضعیت و رویکرد به آن، در کتاب «پاییز آمد»؛ خاطرات فخرالسادات موسوی، همسر سردار شهید احمد یوسفی به قلم گلستان جعفریان دیده می‌شود که شکل‌گیری زندگی مشترک این زوج در اوج روزهای جنگ اتفاق می‌افتد و آن‌ها هم‌پیمان می‌شوند در سخت‌ترین شرایط هم کنار هم باشند.

کتاب با روایت زندگی فخرالسادات موسوی در دوران کودکی آغاز می‌شود که او همراه خانواده در شهر مشهد زندگی می‌کند اما به خاطر شغل پدر که ارتشی است و معمولاً محل زندگی ثابتی ندارند، به شهر زنجان، که زادگاه و محل سکونت اولیه او و خانواده‌اش بوده منتقل می‌شود. رشد و بالندگی فخرالسادات نوجوان در این شهر تداوم می‌یابد و در آستانه وقوع انقلاب اسلام، برادرش، علاءالدین درگیر مبارزات انقلابی شده و بیشتر از طریق او، پای فخرالسادات هم به نوعی به فعالیت‌‎های انقلاب باز می‌شود. مرحله بعدی و سرنوشت‌ساز زندگی فخرالسادات با وقوع جنگ تحمیلی رقم می‌خود که او به واسطه فعالیت‌های مذهبی و انقلابی که در مسجد امیرالمونین(ع) دارد، با گروه‌های فعال در زمینه شکل‌گیری بسیج بیست میلیونی آشنا می‌شود و در این مسیر با احمد یوسفی، یکی از فرماندهان سپاه زنجان هم آشنا می‌شود که همین آشنایی به خواستگار احمد از وی می‌انجامد و به این شکل، آن دو با تشکیل زندگی مشترک، مرحله تازه‌ای را در پیش می‌گیرند که منجر به رشد و بلوغ آن‌ها در مسیر زندگی و فعالیت‌های اجتماعی می‌شود.

کتاب حاضر نثر و زبان ساده و صمیمی دارد و راوی بدون آن‌که بخواهد به طور گزینشی به مجموعه خاطرات خود با همسر شهید خود بپردازد، می‌کوشد همه واقعیت این زندگی کوتاه اما پربار را بدون کم و کاست برای مخاطب روایت کند. از نگاه فخرالسادات، احمد یوسفی یک انسان معمولی با آرمان‌های خاص نسل خود است که پایبندی به اصول انقلاب اسلامی و تبعیت از بیانات بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) را سرلوحه همه امور زندگی خود و خانواده‌اش قرار داده است. او هم مانند بسیاری از رزمندگان هم‌دوره خود، اولویت زندگی‌اش را به پیشبرد اهداف و آرمان‎های انقلاب اسلامی اختصاص می‌دهد و با شروع جنگ تحمیلی تقریبا همه توان و انرژی خود را صرف فعالیت در این زمینه می‌کند.

با این حال، هوای خانواده‌اش را هم دارد و از هر فرصتی برای رسیدگی به امور خانواده استفاده کرده و سعی می‌کند فضای شاد و دلنشینی برای همسر و فرزندان خردسال خود فراهم کند. البته سختی‌های دوران جنگ هم در این زندگی جای دارد. احمد، علاوه بر خانواده‌اش، علاقه‌مند و دلبسته دوستان همرزم خود هم هست و هنگامی که یکی از همسنگرانش به شهادت می‌رسد، از درد این جدایی از رفیقان ناله می‌کند و اتفاقاً در چنین مواقعی است که برای کاستن از اندوه دوری از یاران سفرکرده به خانواده پناه می‌آورد و از همسر خود می‌خواهد در این لحظات سخت و جانگاه در کنارش باشد تا بتواند غم رفتنِ دوستان همرزمش را تاب بیاورد. فخرالسادت در چنین لحظاتی، همسر ایده‌آل برای احمد است و با همه توان خود به دلداری و تسکین دردهای همسفر زندگی‌اش اقدام می‌کند. آن دو زندگی مشترک و عاشقانه‌ای دارند که در سخت‌ترین شرایط زندگی که همانا دوران پرالتهات سال‌های جنگ تحمیلی است در کنار هم می‌مانند اما جنگ چهره نامهربان خود را همواره در آستین دارد که نمی‌گذارد چنین زندگی‌های عاشقانه و بردبارانه‌ای تداوم بیشتری بیابد. احمد یوسفی یک پایش در سپاه زنجان است در شهر محل اقامت خانواده‌اش است و یک پایش در عملیات‌های جنگی که از پی هم در جبهه‌های مختلف در جریان است.

دوری فخرالسادات و احمد رفته‌رفته بیشتر می‌شود اما این‌جا هم لحظه‌های عاشقانه آن‌ها با نامه‎نگاری‌های پیوسته بین این دو تداوم می‌یابد. فصل‌های پایانی کتاب که به مرور برخی از این نامه‌های دو سویه اختصاص یافته از بخش‌های زیبا و خواندنی کتاب «پاییز آمد» است که نشان می‌دهد فخرالسادات و احمد در آن روزها و لحظه‌های سخت دوری از هم چگونه با نوشتن نامه‌های ساده و صمیمی که بوی رفاقت و عشق می‌دهد، همواره هوای همدیگر را داشته‌اند تا ناملایمات زندگی، کانون گرم خانواده آن‌ها را سرد و ویران نکند. سرانجام با شهادت احمد یوسفی در ششم مهر ماه 1365 در ارتفاعات لری (استان سلیمانیه عراق)، پرونده این عشق صادقانه در ظاهر بسته می‌شود اما در دلِ فخرالسادات برای همیشه گرم و زنده باقی می‌ماند.

انتهای پیام/  111

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«پاییز آمد»؛ عاشقانه‌های یک زندگی کوتاه اما پربار در دل دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

چاپ و نشر کتاب‌های اثرگذار، مسیری برای شمول جهاد تبیین / کودک، نوجوانان و بانوان در اولویت مخاطبین

چاپ و نشر کتاب‌های اثرگذار، مسیری برای شمول جهاد تبیین/ کودک، نوجوانان و بانوان در اولویت مخاطبین


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام‌والمسلمین «محمد قمی» رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در جمع مؤسسات انتشاراتی این سازمان اظهار داشت: باید از ظرفیت تبلیغی هیأت‌ها و مساجد در چرخه ترویج کتاب استفاده کنیم.

حجت‌الاسلام قمی ضمن قدردانی از تلاش‌های مؤسسات انتشاراتی سازمان تبلیغات در نمایشگاه کتاب، افزایش فروش در بخش کودک و نوجوان در میان این مؤسسات در نمایشگاه کتاب امسال را اتفاقی مبارک دانست و بیان کرد: حوزه کتاب کودک و نوجوان جزو وظایف ما است که در این بخش دچار ضعف‌هایی هستیم و باید نسبت به آن اهتمام مضاعفی داشته باشیم و جبران مافات کنیم.

رئیس سازمان تبلیغات اسلامی تألیف و توزیع حوزه کتاب را نسبت به نیاز جامعه و مطالبه رهبر معظم انقلاب اسلامی از این عرصه فرهنگی، با فاصله زیاد توصیف کرد و گفت: در حوزهٔ جهاد تببین با فرمایشات رهبر انقلاب، حکایت ایجاد تکان در حوض نیست، بلکه توقع متلاطم کردن اقیانوس است. جهاد تبیین، حجاب و خانواده سهم و شأن معتنابهی در سبد تألیف کتب دارند که باید گام‌های بلندتری در این مسیر برداریم، البته به مدد تلاش‌های شما موفقیت‌هایی حاصل شده، اما به این میزان نباید بسنده کرد و باید به فکر پیشرفت در این حوزه باشیم.

وی در ادامه به اهمیت عرصه کودکان و نوجوانان و حوزه بانوان اشاره کرد و گفت: ما با قلم و تألیفاتمان می‌توانیم به افزایش «امید» و «امیدآفرینی» در کشور کمک کنیم، همانطور که می‌شود در بحث «خانواده» نیز به ملزومات آن مانند حجاب، فرزندآوری و … ورود کرد و نقش اساسی خانواده در جامعه را به رشته تحریر درآورد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به ظرفیت بالقوه مساجد، هیأت‌ها و مجالس قرآنی در تبلیغ کتاب اشاره کرد و ادامه داد: اینکه همچنان مساجد یا محافل قرآنی ما با کتاب پیوند نخورده، دردناک است. ما بیش از این می‌توانیم از ظرفیت تبلیغی هیأت‌ها، مساجد و حسینیه‌ها در چرخه ترویج کتاب استفاده کنیم. کاش همان‌طور که برخی از هیأت‌ها فضای بازی برای کودکان در نظرگرفته‌اند، بخشی هم برای کتابخوانی کودکان تعبیه کنند و شاهد پیوند بیشتر کتاب با مساجد و هیأت‌ها برای قشر کودکان و نوجوانان باشیم.

وی بیان کرد: یکی از آرزو‌ها و توفیق‌هایی که دوست دارم به آن دست پیدا کنیم این است که تفاوتی در زیست‌بوم فرهنگی کشور رقم خورده و بین جامعه و نهاد‌های تبلیغی فرهنگی و کتاب پیوند واقعی برقرار شده باشد.

در پایان این نشست از زحمات مؤسسات انتشاراتی خانواده سازمان تبلیغات اسلامی تقدیر بعمل آمد.

مؤسسات انتشاراتی سوره مهر، نشر بین‌الملل، امیرکبیر و صاد در نمایشگاه کتاب در تعداد جلد کتاب فروخته شده ۴۸ درصد و در میزان فروش کتاب ۱۱۶ درصد در نسبت به سال گذشته افزایش داشته‌اند.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چاپ و نشر کتاب‌های اثرگذار، مسیری برای شمول جهاد تبیین/ کودک، نوجوانان و بانوان در اولویت مخاطبین بیشتر بخوانید »