نمایشگاه کتاب

ترور اخیر شخصیت هسته‌ای کشورمان لزوم توجه به روایت دشمن را آشکارتر کرد

من کُشتم، خوب هم کردم که کُشتم!



کتاب تو زودتر بکش - انتشارات شهید کاظمی - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «وحید خضاب» مترجم کتاب «تو زودتر بکش» گفت: هم نویسندۀ کتاب و هم راویانی که با آن‌ها گفت‌وگو شده، همگی از بخش عمدۀ این قتل‌ها دفاع می‌کنند و لذا خلاصۀ کتاب، این یک جمله است که «من کشتم، خوب هم کردم که کشتم!»

ادبیات خارجی و در پی آن کتاب‌هایی با موضوعات خاص به منظور توجه به سیر مسائل مورد توجه به وسیله نویسندگان به قول عمومی «آن ور آبی» و علاقه مخاطبان به موضوعات خارجی به منظور ایجاد ارتباط ذهنی با فضای آن‌ها همیشه مورد توجه بوده است که لازم است برای دسترسی بهتر مخاطب به آن‌ها مورد ترجمه قرار گیرد.

اخیرا  در همین حوزه کتابی با نام «تو زودتر بکش» نوشته «روئین برگمن» ترجمه شده و توسط انتشارات شهید کاظمی طی سه ماه گذشته در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. به واسطه همین موضوع گفت‌وگویی داشتیم با «وحید خضاب» مترجم این کتاب که در ادامه می‌خوانید.

نویسندگی و ترجمه کتاب را از چه سنی آغاز کردید؟

بنده هم مثل بسیاری دیگر از دوستان این حوزه (و البته کوچک‌ترین آن‌ها) اولین تجربیاتم در این حوزه را (به معنای عام آن) از سنین نوجوانی شروع کردم که طبعا  هرچه سن و مطالعاتم بیشتر شد، حالت جدی‌تری به خود گرفت. البته چون عشق اصلی و رشته تحصیلی‌ام تاریخ بود، تمرکز نویسندگی‌ام بر پژوهش تاریخی قرار گرفت. از زمانی به بعد احساس نیاز کردم برای مطالعات خودم زبان عربی و انگلیسی را یاد بگیرم.

با یادگیری این دو زبان و باز با توجه به مطالعات و علایق خودم، کتاب‌هایی می‌خواندم که جواب سوال‌هایم (چه در حوزه اندیشه و چه در حوزه تاریخ) در آن‌ها پیدا می‌شد لذا به ذهنم رسید این کتاب‌ها را برای دیگر افرادی که شاید همین سؤالات را داشته باشند ترجمه کنم. این‌طور بود که از چند سال پیش، پا کردن در کفش مترجمان کتاب را هم آغاز کردم.

 تا به امروز چند کتاب و در چه حوزه‌هایی از شما منتشر شده است؟

چند کتاب در حوزه تاریخ معاصر (اعم از پژوهش یا تاریخ شفاهی) داشتم (که چندتایی منتشر شده و چندتایی در مسیر انتشار است) و چند کتاب هم در حوزه ترجمه که آن‌ها عموما  دو حوزه را در برمی‌گیرد: تاریخ و ابعاد مختلف جریان مقاومت، تاریخ و ابعاد مختلف جریان ضد مقاومت (اعم از دشمن کافر یا دشمن تکفیری). مجموعا  تا امروز حدود ۲۰‌کتاب می‌شود. در بین کتاب‌های تاریخی‌ام به زعم خودم کتاب «بررسی تفصیلی ماجرای آیت‌الله مصباح و دکتر شریعتی» کتاب بدی نیست و در حوزه ترجمه هم کتاب‌های «من در رقه بودم« و «فرمانده در سایه» و همین کتاب «تو زودتربکش» به نظرم بهتر هستند.

 در مورد کتاب «تو زودتر بکش» بیشتر بگویید.نویسنده کتاب کیست؟

این آخرین اثر تحقیقی «روئین برگمن» است. برگمن یک محقق صهیونیستی است که البته اکثر آثارش در نشریات انگلیسی زبانِ جهان منتشر می‌شود یا کتاب‌هایی به زبان انگلیسی است. البته تاکید می‌کنم ما جایی به اسم «اسرائیل» را به رسمیت نمی‌شناسیم تا کسی را «اسرائیلی» بدانیم و به کار بردن این تعبیر، مسامحی است. برگمن در حوزه ژورنالیسم تحقیقی (خصوصا  در مباحث امنیتی) شخصیت شناخته‌شده‌ای است. 

در این کتاب هم با تحقیق دامنه‌دار و مشخصا با انجام بیش از ۱۰۰۰‌مصاحبه با شخصیت‌های سیاست‌گذار یا نیروهای عملیاتی دستگاه‌های امنیتی رژیم اسرائیل، روایتی از فعالیت‌های این دستگاه‌ها، خصوصا  در حوزه ترور یا به تعبیر او «قتل هدفمند»، ارائه کرده است.

 موضوع جالبی در زمان ترجمه کتاب بود که شما را به خوب جلب کند؟

اساسا  نوشته شدن چنین کتابی جالب است یعنی ارائه یک روایت تفصیلی و خوش‌خوان و مستند (به معنای استناد به منبع مشخص) در حوزه فعالیت‌های فوق‌محرمانه امنیتی حتی فعالیت‌های سال‌های اخیر این دستگاه‌ها، ذاتا شایان توجه است. خصوصا  که در این کتاب همه جا هم با تعریف و تمجید مواجه نیستیم. البته کتاب، روایت «دشمن» است و ما هم سعی کردیم بدون حتی کوچک‌ترین تغییری، کتاب را ارائه کنیم و حداکثر در پاورقی، نکته‌ای بگوییم. حتی می‌توان گفت برای تمجید از دشمن (و بعضا  برای توجیه آدمکشی و شکنجه‌گری دشمن) نوشته شده و در کل هم سعی کرده این دیو «قاتل» را، یک «قاتل باشرف و انسان‌دوست» که در حال دفاع از خود بوده معرفی کند.

دست آخر، نتیجه‌ای که بعد از کتاب توسط خواننده گرفته می‌شود این است که تعداد بسیار بالایی قتل عمد، توسط نهادهای حاکمیتی رژیم صهیونیستی رخ داده و این کتاب، با ارائه اسناد و مدارک متعدد، جای تردید درباره قاتل و اهدافش باقی نگذاشته. یعنی بحث «تروریسم دولتی» به آشکارترین وجهی در کتاب هویداست. البته هم نویسنده کتاب و هم راویانی که با آن‌ها گفت‌وگو شده، همگی از بخش عمده این قتل‌ها دفاع می‌کنند و لذا خلاصه کتاب، این یک جمله است که «من کشتم، خوب هم کردم که کشتم!»

 با این توصیف، هدف نویسنده از تألیف این کتاب چه بوده؟

نویسنده به خیال خودش قصد اصلاح‌طلبی داشته و خواسته اولا از کارهای «مثبت» دستگاه‌های امنیتی رژیم اسرائیل (در کشتن دشمنان این رژیم، یعنی عمدتا  نیروهای جبهه مقاومت) تمجید کند و در کنار آن، خطاهای این روند را هم تذکر دهد تا «اصلاح» شود ولی خودش هم نفهمیده چقدر قشنگ و مستند، «حکومت قاتل» را مقابل چشم خواننده جهانی به تصویر کشیده است.

با خواندن این کتاب، حتی با وجود تلاش نویسنده برای تطهیر صهیونیست‌ها و توجیه کارهایشان، دست‌کم این را می‌بینیم که دشمن ما در باطل خودش چقدر مستحکم ایستاده و چطور سعی می‌کند با هر وسیله‌ای شده (حتی با ترور) به ایجاد «بازدارندگی» برسد  یا می‌بینیم چطور این رژیم باطل، در راستای تثبیت باطل خویش، حاضر نیست بی‌خیال «انتقام» شود.

یکی از اهداف بنده از ترجمه کتاب، ارائه همین تصویر «خودگفته» از دشمن بود. این کتاب وحی منزل نیست، اینکه جای بحث ندارد ولی در هر حال اگر هوشمندانه خوانده شود واقعا  می‌تواند به دشمن‌شناسی کمک مهمی کند.

*وطن امروز



منبع خبر

من کُشتم، خوب هم کردم که کُشتم! بیشتر بخوانید »

کتاب تولید می‌کنیم تا سردار سلیمانی‌ها تحریف نشوند

کتاب تولید می‌کنیم تا سردار سلیمانی‌ها تحریف نشوند



مدیر انتشارات جمال: کتاب تولید می‌کنیم تا سردار سلیمانی‌ها تحریف نشوند

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حجت‌الاسلام علیرضا سبحانی‌نسب مدیر انتشارات جمال در گفت‌گو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس درباره دلایل ورود این انتشارات به حوزه تولید محصولاتی با محوریت شخصیت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی برای کودکان و نوجوانان گفت: ما سرمایه‌های ملی مهمی داریم که نپرداختن به آن‌ها باعث مصادره و یا تحریف شخصیت‌ این بزرگان خواهد شد.

وی افزود: کافی است در اینترنت نام شهید سلیمانی را جست‌وجو کنید؛ اولین نتیجه جستجو در اینترنت، سایت ویکی‌پدیا است که در آن نوشته سردار سلیمانی تروریست بوده و حتی از واژه مرگ برای شهادت او استفاده کرده است. تحریف تاریخ در این سایت به جایی رسیده که نوشته مردم عراق از مرگ سلیمانی خوشحال شده‌اند! حالا فرض کنید جوانی که امروز منبع اطلاعاتش اینترنت است، با چنین نگاهی روبرو می‌شود. پس اگر ما اقدام به تالیف و تولید نکنیم، نسل آینده از چنین منابع موجود تحریف شده به سراغ شناخت شهید سلیمانی می‌روند.

مدیر انتشارات جمال درباره چگونگی ورود این انتشارات به عرصه تولید محصولات فرهنگی درباره قهرمان‌های ملی از جمله شهید حاج قاسم سلیمانی گفت: ما سعی کردیم برای تولید محصولات فرهنگی و هنری دو بُعد آگاهی‌بخشی و ایجاد محبت بین شهدا و نسل جدید به ویژه کودکان و نوجوانان را مورد توجه قرار دهیم.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه بخش عمده‌ای از آثار انتشارات ما در حوزه کودک و نوجوانان است، دو اثر برای کودکان و نوجوانان داریم. یکی به صورت مجموعه شعر است که با هدف علاقه‌مند کردن کودکان به راه شهید سلیمانی مهیا شده است. در واقع، هدف این بود که به کودکان بگوییم اگر قرار است مانند حاج قاسم شوید، باید امید و تلاش داشته تا بتوانید جامعه ایرانی را بسازید و خدمت کنید.

مدیر انتشارات جمال، درباره دیگر محصول تولید شده از سوی این نشر برای آشنایی بیشتر کودکان و نوجوانان با قهرمان‌های امروز جامعه ایرانی همچون شهید سلیمانی اظهار کرد: مجموعه دیگری برای خردسالان داریم که از طریق رنگ‌آمیزی با کودکان ارتباط برقرار می‌کند. آن مجموعه نیز تصاویری از زندگی شهید قاسم سلیمانی دارد که البته چون برای خردسالان است، طبعاً تصاویر طراحی شده در آن نیز متناسب با سن آن‌هاست.

وی افزود: محبت شهید سلیمانی به فرزندان شهدا، تواضع ایشان در برابر پدر و مادرشان، تواضع ایشان در برابر سربازانشان، محکمی و صلابت این شهید در برابر دشمنان ایران و اسلام، تلاش و شجاعت و رزمندگی ایشان همه به صورت مصور در این کتاب برای کودکان به تصویر کشیده شده است.

سبحانی‌نسب خاطرنشان کرد: کودکان به رنگ‌آمیزی علاقه‌مند هستند. این یک مهارتی است که کودکان از خردسالی آن را کسب می‌کنند. چه بهتر که سعی کنیم تا از سوژه‌هایی همچون زندگی شهید سلیمانی استفاده کنیم که ضمن افزودن مهارت کودکان در رنگ‌آمیزی، محبت آن‌ها را نسبت به این شهید والامقام بیفزاید.

مدیر انتشارات جمال در پایان گفت: ما در زمینه تولید محصول برای نوجوانان نیز برنامه‌هایی داریم که ان‌شاءالله آن‌ها نیز در طول سال جاری انجام خواهد شد.

یادآور می‌شود این روزها و در آستانه اولین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی، پویش ملی «قهرمان من» با هدف معرفی و عرضه محصولات کودک و نوجوان با محوریت این شهید عزیز به همت مجمع نوشت‌افزار ایرانی اسلامی «ایران نوشت» برگزار می‌شود؛ این دو کتاب نیز از جمله آثار حاضر در این پویش هستند.

«قهرمان من» قصد دارد تا ضمن اطلاع‌رسانی و معرفی محصولات تولید شده در راستای ادای دین تولیدکنندگان به این شهید بزرگ، بسترهای تهیه این محصولات را برای مخاطبان سراسر کشور و علاقه‌مندان حاج قاسم سلیمانی فراهم می‌کند. علاقه‌مندان برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند به پایگاه اینترنتی www.ghahreman.ir مراجعه کنند.



منبع خبر

کتاب تولید می‌کنیم تا سردار سلیمانی‌ها تحریف نشوند بیشتر بخوانید »

دفاع مقدس , مداحی , کتاب ,

حسرتی که فرماندهان جنگ بر دل آهنگران گذاشتند



دفاع مقدس , مداحی , کتاب ,

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، در ایام چهلمین سالگرد آغاز دفاع مقدس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس علاوه بر فعالیت‌های گذشته خود در حوزه دفاع مقدس پا به میدان تاریخ شفاهی فرماندهان گذاشته است تا با روایت دقیق و واقعی این اسوه‏‌ها و چهره‌‏های ماندگار دفاع مقدس بتواند در حفظ و انتقال ارزش‌‏های دفاع مقدس و تبیین فرهنگ ایثار و شهادت برای نسل‏‌های آینده و به‌‏ویژه برای نسل جوان کشور وظیفه تاریخ‏‌نگاری خود را به‌خوبی انجام دهد.

یکی از این اسوه‌های ماندگار حاج صادق آهنگران نوحه‏‌خوان و مداح رزمندگان و شهدای دفاع مقدس است که با نوای دل‌نشین خود در دوران جنگ شور حسینی(ع) را میان رزمندگان ایجاد می‌کرد و اکنون کتاب تاریخ شفاهی وی توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است.

مراسم رونمایی کتاب تاریخ شفاهی وی با توجه به وضعیت ناشی از شیوع ویروس کرونا بدون حضور رسانه‌ها برگزار شد.

به‌منظور آشنایی بیشتر با این کتاب با علیرضا موحد علوی مدیر مطالعات تاریخ شفاهی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، سردار حاج صادق آهنگران راوی کتاب، حجت‌الاسلام محمدمهدی بهداروند مجری این کتاب و احمدی تدوینگر نهایی کتاب به گفتگو پرداختیم.

دفاع مقدس , مداحی , کتاب ,

* حاج صادق یکی از چهره‌های درخشان دفاع مقدس است

موحد: قبل از آنکه بخواهم گزارشی در خصوص جمع‌آوری کتاب بگویم باید این مطلب را در خصوص حاج صادق عرض کنم که حاج صادق آهنگران خودش یکی از افراد و شخصیت‌های تأثیرگذار دفاع مقدس است. فرماندهان بسیاری مثل آقایان محسن رضایی، رحیم صفوی، سردار رشید و شمخانی داریم اما در حوزه فرهنگ جهاد و دفاع مقدس حاج صادق یکی از چهره‌های درخشان دفاع مقدس است.

باید این موضوع را گفت که در عملیات‌ها همانند محسن رضایی از ایشان استقبال می‌کردند، یعنی وقتی ایشان وارد لشکر می‌شدند، رزمنده‌ها مثل پروانه دور ایشان جمع می‌شدند.

مأموریت و ویژگی حاج صادق آهنگران آن‌قدر مهم بود که فرمانده سپاه در یک مقطعی حضور ایشان به‌عنوان رزمنده در جبهه‌ها را ممنوع کرد، یعنی گفتند “حق ندارید مثل فرد عادی در دفاع مقدس شرکت کنید.”

* حاج صادق آهنگران باعث تقویت روحیه رزمندگان بود

ایشان باعث تقویت روحیه رزمندگان بود؛ چراکه حضرت امام خمینی(ره) به ایشان تأکید کرده بودند که به‌صورت حماسی برای رزمندگان مداحی کنند. یکی دیگر از ویژگی‌های حاج صادق این بود که نوحه‌ها و اشعار ایشان روحیه استقامت و پایداری را در ذهن و دل رزمندگان تحکیم می‌کرد.

عروج معنوی و تعالی رزمندگان را که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است ایشان تقویت و عمق بخشی کردند، یعنی حاج صادق با نوحه‌سرایی خود روحیه معنوی و ایمانی را تحکیم می‌بخشید.

حضور آهنگران در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل بشارت استقامت و حماسه‌آفرینی روی رزمندگان بود؛ تا جایی که دشمن روی ایشان حساس شد و در جنگ روانی می‌گفتند که “ما بلبل خمینی را (امام خمینی(ره)) ـ صادق آهنگران ـ اسیر کردیم”، این کار دشمن نشان‌دهنده تأثیرگذاری حاج صادق در جبهه‌ها بود.

یکی دیگر از ویژگی‌های حاج صادق که ایشان را در تاریخ دفاع مقدس ماندگار کرد، بحث امیدآفرینی در دل رزمندگان بود که نیاز است کار پژوهشی در این زمینه شود. اگر خاطرات رزمندگان و شهدا را بررسی کنیم، نوشته‌اند که چقدر ایشان باعث امیدآفرینی شده‌اند. مأموریت آهنگران در جبهه، استقامت فکری، حماسه‌آفرینی مورد نیاز رزمندگان برای عملیات بود، که ایشان به‌خوبی آن را انجام دادند.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس قرار است در یک برنامه سه‌ساله تاریخ شفاهی ۳۰۰ فرمانده دفاع مقدس را جمع‌آوری کند، که تا الآن ۱۲۰ تاریخ شفاهی گرفته شده است، حدود ۱۲ جلد آن چاپ شده است که امیدواریم تا پایان سال ۸ جلد دیگر آن را رونمایی کنیم.

جالب اینجاست که حاج صادق، به‌دلیل ویژگی‌هایی که در جبهه‌ها داشته است مورد توجه مرکز قرار گرفت و به همین دلیل بنا به درخواست خودشان کنار کار تاریخ شفاهی، یک کار علمی آموزشی نیز انجام شود؛ که کتاب حاج صادق در مراکز آموزشی نیز استفاده شود.

* مرکز اسناد و تحقیقات منحصربه‌فردترین اسناد را در اختیار دارد

**: برخی از فرماندهان دفاع مقدس به‌دلیل آنکه حدود ۴۰ سال از آن واقعه می‌گذرد، شهید می‌شوند و فوت می‌کنند یا این خاطره‌ها از یادشان می‌رود، در خصوص اهمیت تاریخ شفاهی و حفظ این خاطرات بفرمایید.

موحد: آن چیزی که از جنگ باقی مانده دو بخش است؛ یکی بخش اسناد است که مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس یکی از منحصربه‌فردترین اسناد را در اختیار دارد چراکه در آن زمان افرادی کنار فرماندهان حضور داشتند و تمام اتفاقات را ضبط می‌کردند و در حدود ۲۸ هزار نوار کاست در اختیار مرکز هست که حدود ۴۰ هزار ساعت می‌شود. آنها پیاده و منتشر می‌شود. بخش دوم طبق فرموده حضرت آقا آن چیزی است که در دل و ذهن فرمانده‌ها و رزمندگان است که در این موضوع به حوزه تاریخ شفاهی برمی‌گردد، هرچند دیر شروع شده اما بسیار مهم است،
یعنی ۵۰ درصد تاریخ دفاع مقدس اسناد و ۵۰ درصد دیگر مطالب داخل ذهن فرماندهان و رزمندگان است که ان‌شاءالله مرکز می‌خواهد آنها را جمع‌آوری کند،
البته این ۳۰۰ فرمانده در حدود فرماندهان لشکر و تیپ هستند؛‌ درحالی که تعداد انبوهی فرمانده محور و گردان داریم که استان‌ها باید آنها را جمع‌آوری کنند که امسال حدود ۱۰۰ فرمانده گردان را جمع‌آوری کرده‌ایم.

**: در خصوص نحوه جمع‌آوری کتاب حاج صادق آهنگران بفرمایید.

موحد: حاج صادق آهنگران برای جمع‌آوری کتاب بسیار وقت گذاشتند علی‌رغم اینکه ایشان همانند زمان جنگ سرشان شلوغ است. آقای بهداروند که از نویسندگان دفاع مقدس هستند، زحمت پژوهش و مصاحبه را به‌عهده گرفتند و جناب آقای دکتر احمدی تدوین نهایی کتاب را به‌عهده گرفته‌اند.

دفاع مقدس , مداحی , کتاب ,

* حاج صادق قبل از مشهورشدن رزمنده بوده است

**: با توجه به اینکه آقای آهنگران در خصوص خودشان صحبت نخواهند کرد، حضرت‌عالی در خصوص ایشان و اهمیت فعالیت حاج صادق آهنگران که کارشان کنار فرماندهان منتشر می‌شود، بفرمایید.

بهداروند: این کتاب در حقیقت روایت شخصیتی است که قبل از آنکه مشهور شود، رزمنده‌ای است که کنار حسین علم‌الهدی، حمید رمضانی، درفشان، سید محمدعلی حکیم و فرماندهانی که در هویزه به شهادت رسیده‌اند، جنگیده و در امر مقاومت فعالیت می‌کرده‌اند.

پس از آنکه ایشان نوحه‌ای برای رزمنده‌ها می‌خوانند و به‌دعوت شهید علم‌الهدی خدمت امام خمینی(ره) می‌رسند، حاج صادق آهنگران وارد فاز دیگری می‌شود، یعنی حاج صادق شخصیت مشهوری می‌شود که فرمانده‌کل سپاه مانع می‌شود که ایشان بجنگد و این حسرت همیشه روی دل حاج صادق می‌ماند و ایشان هم همیشه از این حرکت فرماندهان گلایه‌مند است.

آن‌قدر کار ایشان کارآمدی خود را نشان داد که دشمن متوجه شد و اقدام به ترور ایشان کرد. در یکی از خانه‌های تیمی که سال ۱۳۶۰ توسط اطلاعات سپاه تخلیه می‌شود لیست کسانی را که قصد ترور داشتند پیدا می‌کنند که اسم حاج صادق را در آن می‌بینند برای همین برای او محافظ قرار می‌دهند.

نکته‌ای هست که در تاریخ دفاع مقدس به امر تبلیغات نپرداختیم؛ یعنی بیشتر به فاز نظامی اشاره کرده‌ایم و به این نقش محوری که ترغیب و تشویق مردم به توجه به جبهه‌ها را به‌عهده داشته است، نپرداختیم، درحالی که بحث تبلیغات در جنگ یک امر بسیار مهم است.

ما در دفاع مقدس سه موضوع داریم که تلفیق آنها سبب شد که بالندگی و توسعه جهاد و شهادت راه‌اندازی شود؛ یکی شخصیت امام خمینی(ره) به‌عنوان مرجع، فرمانده‌کل قوا و رهبر بود، موضوع دوم حادثه دفاع مقدس است که یک دنیا علیه انقلاب اسلامی تهاجم کرد و نکته سوم شخصیت حاج صادق آهنگران است. وقتی این سه با یکدیگر ترکیب شدند یک پدیده نوظهور بود که مسبوق به سابقه نبود، در حالی که در گذشته به‌تنهایی بوده اما این سه ضلع هیچ‌گاه نبوده است. مثلا در دوره مشروطه هیچگاه این سه ضلعی شکل نگرفت و یا حتی در دوره های تاریخی دیگر.

حاج صادق آهنگران مداحی را از حالت فردی و شخصی در آورد و تبدیل به یک پدیده اجتماعی کرد؛ یعنی افراد را تشویق کرد که مردم به جبهه‌ها بیایند و حضور آنها باعث شد جنگ را اداره کردند و اگر این مشارکت‌های مردمی نبود شاید سرانجام جنگ این‌چنین نمی‌شد.

دفاع مقدس , مداحی , کتاب ,

* صدای حاج صادق تلفیق اسلامیت و ملّیت است/ صدای حاج صادق تبدیل به یک جریان شد

صدای حاج صادق تلفیق اسلامیت و ملّیت است؛ چراکه برخی از افراد گفتند ــ فراگیر نیست ــ “می‌رویم جبهه از خاک و میهن دفاع کنیم” اما نگاهی را امام خمینی(ره) ارائه کردند که دفاع از کشور، دفاع از جمهوری اسلامی است و چراکه مرزهای جغرافیایی نماد انقلاب اسلامی است؛ حاج صادق آهنگران نماد همه این افراد بود که همه آنها را به‌طرف جبهه سرازیر کرد.

صدای حاج صادق نوعی جنگ نرم بود، یعنی شاید این صدا را از دفاع مقدس حذف کنیم با کاستی‌های زیادی روبه‌رو شویم، برای همین همه ما به‌یک‌نحوی بدهکار به این صدا هستیم و صدای ایشان سهم زیادی در پیروزی عملیات‌ها داشت.

صدای حاج صادق باعث شد روحیه مقاومت بالا برود. این صدا به‌دور از تفکرات نژادی و ناسیونالیستی، خود را جلو برد. این صدا محدود به ایران هم نشد و در دوران جنگ به لبنان کشیده‌ شد و رزمندگان علیه رژیم صهیونیستی هم با این صدا آشنا هستند، یعنی صدای حاج صادق تبدیل به یک جریان شد.

**: در خصوص عقبه این صدا بگویید که چه‌چیزی باعث شد صادق آهنگران، حاج صادق شود؟

بهداروند: حاج صادق آهنگران قبل از انقلاب به‌دلیل اینکه ابوی ایشان هم مداح بودند، مشغول به مداحی بوده است اما نه به این مشهوری؛ اما زمانی که وارد جنگ می‌شویم با حسین علم‌الهدی وارد مقاومت مرزی می‌شود، آنجا هم به خواندن مشغول می‌شود؛ همان‌جا باعث می‌شود که خدمت امام خمینی(ره) بروند و فراگیر و مشهور شوند.

خیلی از افراد داریم صدای خوبی دارند یا اشعار خوبی را می‌خوانند اما به دل نمی‌نشیند، امام باقر(ع) می‌فرمایند “آن چیزی که برای خداست، نِمُو پیدا می‌کند.”، این حاصل اخلاص و نیت درونی حاج صادق است که به دل نشست. در کشوری که ۳۶ میلیون جمعیت دارد یک نفر گل می‌کند و این حاصل معنویت ایشان است، الآن هم مدافعان حرم با این صدا همسان‌سازی می‌کنند و شهدا در این هوای معنوی خودشان را بدهکار این حماسه‌سرایی می‌دانند.

ما باید این حماسه‌سرایی و سبک و سیاق را گسترش دهیم، به همین دلیل دستگاه‌های مربوطه باید این جریان را دنبال کنند که این جریان ادامه داشته باشد و به همین جا ختم نشود، البته تمام این برکات حاج صادق حاصل حاج حبیب‌الله معلمی و همسر ایشان است که حق زیادی گردن انقلاب اسلامی و دفاع مقدس دارند. من از اوایل جنگ کنار حاج صادق بوده‌ام؛ می‌دیدم که اصلاً منزل نبودند و در اقصی نقاط کشور بودند.

دفاع مقدس , مداحی , کتاب ,

* جمع‌آوری کتاب تاریخ شفاهی باقیات‌الصالحات است/ هر چی بود برای نفس حاج حبیب‌الله معلمی است

آهنگران: تقدیر و تشکر می‌کنم از خبرگزاری تسنیم که این نشست خبری را برگزار کرد و امیدوارم سایر دوستان هم این کار را دنبال کنند که باقیات الصالحات باشد. جای حاج حبیب‌الله معلمی و آیت‌الله حائری شیرازی که اهل دل بودند، بسیار خالی است. بنده با آنها از اول جنگ ارتباط تنگاتنگی داشتم؛ آیت‌الله حائری شیرازی روزی به بنده فرمود “شما می‌دانید که تو نی هستید و هرچی دم است از حاج حبیب‌الله معلمی است.”، حقیقتاً هم همین‌طور است؛ هرچی پاکی و صداقت بود همه در وجود ایشان جمع شده بود. ایشان بسیار زحمت کشیدند و ثمر این زحمات بنده شدم، واقعاً حاج حبیب‌الله معلمی نقش بسیار تأثیرگذاری در همه کارهای حقیر داشت؛ ایشان به‌عنوان یک استاد بزرگوار بنده را در همه موضوعات اخلاقی، معنوی، مادی و شعر همراهی کرد.

اشعار «ای لشکر صاحب الزمان(عج)‌، با نوای کاروان یا سوی دیار عاشقان» توسط حاج حبیب‌الله معلمی سروده‌ شده است و این‌که این اشعار میان اشعار دیگر به این شکل معروف می‌شود به‌دلیل اخلاص درونی ایشان بود.

من در زمان جنگ به‌دلیل مشغله زیاد و این‌که همه کارها باید برای خدا باشد، علاقه‌ای به نوشتن خاطرات نداشتم، از طرف دیگر در آن زمان و همچنان در حال حاضر به موضوعات فرهنگی اهمیتی داده نمی‌شود و بیشتر موضوعات نظامی و عملیاتی مهم است.

* خیلی غصه می‌خورم

به‌دلیل ضرورت کار در همه تیپ و لشکرها حضور داشتم و در زمان جذب نیرو هم به شهرستان و استان‌ها می‌رفتم. در شب عملیات هم باید در نزدیکی خط کنار رزمندگان می‌خواندم و بعد از عملیات هم که شهید می‌دادیم برای خانواده شهدا بخوانم برای همین فرصتی نبود که این خاطرات را یادداشت کنم برای همین خیلی غصه می‌خورم که چرا این خاطرات را یادداشت نکردم.

اگر آن خاطرات را یادداشت کرده بودم ۲۰ الی ۳۰ جلد کتاب از حماسه‌آفرینی بچه‌ها می‌نوشتم چراکه با اکثر رزمندگان بودم و در اقصی نقاط کشور حضور داشتم.

البته گروهی آمدند و یکی دو روز خاطرات بنده را جمع‌آوری کردند و پس از آن آمدند گفتند که “حدود ۵۰ الی ۶۰ صفحه بیشتر نشده است و ارزش چاپ ندارد”؛ این اقدام آنها باعث شد توی ذوق من بخورد و دیگر به این موضوع اهمیتی ندهم.

زمانی که حضرت آقا فرمودند کار رزمنده زمانی به خاتمه می‌رسد که خاطرات نوشته شده باشد، دیدم خاطرات بسیار بااهمیت است برای همین انگیزه پیدا کردم که خاطرات خودم را ثبت کنم.

روزی در میدان انقلاب ایستاده بودم که آقای علی اکبری کنار بنده با موتور ایستاد و گفت “می‌خواهم خاطرات شما را ثبت کنم” و من هم شماره تلفن خود را همین‌طوری به ایشان دادم، بماند که خیلی ایشان را اذیت کردم.

دفاع مقدس , مداحی , کتاب ,

روزی در اهواز بودم دیدم با یک پراید قدیمی با کلی تجهیزات سراغ من آمد، برای همین حدود دو الی سه ساعت دفتر خاطرات را عنوان کردم. در ذهنم این بود که ایشان هم همانند افراد دیگر اینها را بایگانی می‌کند و منتشر نمی‌کند. ایشان تمام صحبت‌های بنده را تکه تکه جمع‌آوری کرد. با یکی از برادرها برای زیارت حرم حضرت عبدالعظیم(ع) راهی شهرری شدیم که محل زندگی آقای علی‌اکبری بود. ایشان از ما دعوت کرد که به منزل ایشان هم سری بزنیم. وارد خانه ایشان شدیم که خیلی هم کوچک بودم، دیدم تمامی اشعار و نوحه‌های ما را جمع و دانه دانه آنها را کدگذاری کرده است.

کاری که ایشان کرده بود نه سپاه، نه سازمان تبلیغات و نه هیچ ارگان دیگری انجام نداده بود و ایشان بسیار زحمت کشیده بود، برای همین انگیزه پیدا کردم که سایر خاطرات را در اختیار ایشان قرار دهم. البته این کتاب چاپ شد که حدود ۲۰۰ صفحه آن خاطرات است و مابقی آن اشعار حماسی دفاع مقدس است.

آن کتاب که نوشته آقای علی اکبری است، بیشتر دلی است اما پس از حضور آقای نائینی در مرکز اسناد و اهمیت ایشان به موضوعات فرهنگی بر آن شدیم که کتابی هم توسط مرکز اسناد منتشر شود.

نگارش کتاب را با آقای محمدمهدی بهداروند آغاز کردیم چراکه آقا مهدی از زمان جنگ با یکدیگر بودیم و از روحیات، رفقا، عملیات‌ها و… باخبر بودند برای همین بهترین کسی بود که می‌توانست مسئولیت کار را به‌عهده بگیرد.

* کتاب «با نوای کاروان» علمی‌ است

**: جناب‌ آقای آهنگران، تفاوت این کتاب را با کتاب آقای علی اکبری بفرمایید.

آهنگران: تفاوت این کتاب با کتاب آقای علی اکبری در این است که که این کتاب علمی‌تر است چرا که به‌ صورت میدانی این کتاب نگارش شده است.

این دو کتاب را به دوستان ارائه کردم، توده مردم از کتاب با نوای کاروان استقبال کرده‌اند. این کتاب مختص ۸ سال دفاع مقدس است و جاهایی را که بنده طولانی صحبت کردم خلاصه کردند که برای مخاطب مناسب‌تر است. اگر نیازی باشد که در دانشگاه تدریس شود این کتاب مناسب‌تر است.

هدف از انتشار این کتاب این بود که اثرات عاشورا و اشعار عاشورایی و مداحی را در جبهه به نمایش بگذاریم و برای نسل آینده ثبت و ضبط کنیم.

دفاع مقدس , مداحی , کتاب ,

* تاریخ‌نگاری را بومی طراحی کردیم

**: تفاوت این کتاب را با کتاب آهنگران که توسط انتشارات دیگر منتشر شده بود بفرمایید.

احمدی: ما در این کتاب آمده‌ایم تاریخ‌نگاری کرده‌ایم، تاریخ‌نگاری بعد از جنگ جهانی دوم شروع شد و دانشگاه‌های مختلفی این رشته را ابتداً در بخش روان‌شناسی ایجاد کردند و سپس در رشته تاریخ تدریس شد. زمانی که بنده در سال ۱۳۹۰ به جمع مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس اضافه شدم، هنوز تاریخ‌نگاری شفاهی شکل نگرفته بود، برای همین مدلی بومی نیز، علاوه بر بین‌المللی بودن، طراحی کردیم.

در این الگوی بومی تاریخ‌نگاری تصویری را نیز اضافه کردیم؛ یعنی علاوه بر موضوعات نقلی از تصاویر نیز استفاده کرده‌ایم، به همین دلیل یکی از ویژگی‌هایی که کتاب حاج صادق با سایر کتب در این زمینه دارد، همین موضوع است که بر اساس موضوعات پژوهشی نگارش شده است که می‌تواند در دانشگاه‌ها تدریس شود.

یکی دیگر از ویژگی‌های این کتاب گونه‌شناسی و مناسبت‌شناسی است. ما با همکاری آقای بهداروند بخش‌هایی را که به‌صورت مناسبتی برای شهدا و فرماندهان خوانده بودند، در قسمت خودش آورده‌ایم، مثلاً‌ زمانی که در خصوص شهید خرازی صحبت می‌کنیم،‌ آن اشعار حاج صادق را در همان قسمت آورده‌ایم.

**: کتبی که در زمینه دفاع مقدس منتشر می‌شود، بیشتر شکل رمان دارد، شما در این کتاب چه‌نوع نگارشی را مد نظر قرار داده‌اید؟

احمدی: بنیان تاریخ بر روایت است. تاریخ جنگ ما بر دو نوع روایت است؛ یکی روایت انسانی است که بحث رمان و داستان است و دیگری روایت تاریخی است. مرکز اسناد و تحقیقات به‌دلیل غنای اسنادی دنبال جمع‌آوری خاطرات نبوده است.

زیبایی تاریخ‌نگاری شفاهی دیالوگ است و مونولوگ نیست برای همین وقتی مخاطب سؤالات را می‌خواند، گمان می‌کند خودش این سؤالات را از حاج صادق می‌پرسد، به همین خاطر تأکید کردیم اول سندیت روایت تأکید شود؛ بارها و بارها تاریخ وقایع را چک کردیم.

**: آقای احمدی، اسم شما به‌عنوان تدوین‌گر نهایی کتاب آمده است، آیا شما دخل و تصرفی در این کتاب داشته‌اید؟

احمدی: آقای بهداروند نگارش اولیه را تحویل مرکز دادند؛ با توجه به رویکرد مرکز سعی کردیم با همفکری همدیگر یک رویکرد میانی و علمی را مدنظر قرار دهیم که برای مخاطب جذاب‌تر باشد، برای هر کتاب تاریخ شفاهی الگویی طراحی کردیم و مثل پازل قطعات را کنار یکدیگر قرار می‌دهیم؛ جاهایی که خلأ وجود داشت با مشورت و اجازه آقای بهداروند مصاحبه‌هایی گرفته‌ایم،
مثلاً در زمانی که در حال تدوین کتاب بودیم شهادت حاج قاسم اتفاق افتاد؛ برای همین با حاج صادق تماس گرفتم با وجود آنکه بخش سفرکرده‌ها را بسته بودیم، اشعار و نوحه‌هایی را که برای حاج قاسم سلیمانی می‌خواندند در این کتاب جای دادیم.

دفاع مقدس , مداحی , کتاب ,

**: در تاریخ شفاهی از اسناد استفاده می‌شود، آیا در کتاب با نوای کاروان از اسناد نیز استفاده کرده‌اید؟

احمدی: بخشی از اسناد ما تصاویر هستند، برای همین سعی کردیم از تصاویر حاج صادق در این کتاب استفاده کنیم. برای فرماندهان دفاع مقدس از اسناد استفاده می‌کنیم اما برای حاج صادق به‌دلیل اینکه کار فرهنگی انجام می‌دادند،‌ اسناد کمتری از ایشان وجود دارد، برای همین از تصاویر ایشان استفاده کرده‌ایم.

* من با حاج صادق رفاقت دیرینه‌ای داریم

**: جناب آقای بهاروند، چرا حضرت‌عالی برای جمع‌آوری و نویسندگی کتاب انتخاب شدید؟

بهاروند: یکی از دلایلی که بنده توسط آقای نائینی و آقای موحد انتخاب شدم، به‌دلیل قرابت تاریخی بنده با ایشان است، چراکه علاوه بر ارتباط شغلی ـ هر دو پاسدار بودیم ـ و دفاع مقدس، ارتباط خانوادگی نیز با یکدیگر داشتیم.

افراد مشهور به‌دلیل اینکه ارتباط زیادی با دیگران دارند، بسیاری از خاطرات در ذهن آنها نمی‌ماند. خیلی‌ها با حاج صادق خاطره دارند اما ایشان به‌یاد نمی‌آورد؛ لذا بنده به‌دلیل اینکه مراسم‌ها و در جاهای مختلفی در جبهه کنار ایشان بودم،‌ این حضور برای کد دادن خاطرات به حاج صادق و غنای بحث کمک می‌کرد، مثلاً بنده برخی از خاطرات حاج صادق را که یک پاراگراف بود دنبال می‌کردم و از شخصیت‌های اصلی آن را کامل می‌کردم.

**: کارکردهای اجتماعی کتاب‌ با نوای کاروان برای نسل جوان چه‌چیزی است؟

بهداروند: مقام معظم رهبری فرمودند که “تاریخ دفاع مقدس را با دو ویژگی انجام دهید؛ یکی به‌دور از انحراف و دیگری به‌دور از تحریف.”، برای همین برای ثبت تاریخ دفاع مقدس یکی از متقن‌ترین اسنادی که این دو ویژگی را دارد، شخصیت‌های زنده این حادثه هستند، لذا مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران این جهاد بزرگ را به‌عهده گرفت و به جمع‌آوری تاریخ شفاهی فرماندهان پرداخت.

**: چند جلسه برای مصاحبه با آقای آهنگران برگزار شد؟

بهداروند: حدود ۱۳ جلسه مصاحبه به‌طول انجامید اما قریب به ۵۰ جلسه با افراد دیگر مصاحبه گرفتم و سخنان حاج صادق را تکمیل کردم.

**: اسامی افرادی که با آنها مصاحبه شده‌ است در کتاب آمده است؟

بهداروند: بله؛ آقای دکتر احمدی تأکید داشتند که در کتاب هیچ ابهامی وجود نداشته باشد، فلذا تمام افراد را نام بردیم یعنی در کتاب شخص مجهول، پیدا نمی‌کنید.

**: نام با نوای کاروان را چه‌کسی انتخاب کرد؟

بهداروند: من اسم کتاب را حوالی صدا گذاشته بودم اما در مرکز شورای نام‌گذاری وجود دارد که تصمیم گرفتند نام کتاب را با نوای کاروان بگذارند؛ خیلی دوست داشتم نام کتاب در حوالی صدا باشد چراکه ایهام خاصی داشت و هم یک دلبستگی خوبی برای مخاطب ایجاد می‌کرد.

**: آقای آهنگران، نام کتاب را دوست دارید؟

آهنگران: اگر نام کتاب حوالی صدا بود معلوم نبود که برای آهنگران است اما با نوای کاروان مشخصاً برای بنده است. من دوست داشتم اسم کتاب روایت صادق باشد چراکه دوستان خیلی برای صداقت کتاب زحمت کشیدند اما نام این کتاب هم بد نیست.

دفاع مقدس , مداحی , کتاب ,

* ادبیات دفاع مقدس هم داستانی است و هم تاریخی

موحد: ما در نگارش تاریخ یک حوزه تاریخ داریم یک حوزه ادبیات؛ در حوزه تاریخ ۵۰ سال آینده پژوهشگرانی می‌آیند در خصوص طراحی، فرماندهی و موضوعات غیره دفاع مقدس تفکر می‌کنند اما بنا بر فرموده مقام معظم رهبری دفاع مقدس همه نوع ادبیات را در خود جای داده است؛ هم رمان دارد هم داستانی است و هم تاریخی، در حقیقت این دو مکمل یکدیگر هستند، موضوع تاریخی برای کارهای پژوهشی است و ادبیات داستانی برای نهادینه کردن این فرهنگ در جامعه است برای همین با یکدیگر اختلافی ندارند، برای همین مقام معظم رهبری فرمودند رمان‌هایی در زمینه دفاع مقدس نوشته شود.

**: مدتی باب شده بود که کنار کتاب CD هم قرار می‌دادند، بهتر نبود بخشی از صوت‌ها و فیلم‌های حاج صادق را به‌صورت CD همراه کتاب پیوست می‌کردید؟

موحد: این پیشنهاد دو سه بار توسط دکتر احمدی ارائه شد اما به‌دلیل تعجیل در چاپ کتاب این کار انجام نشد.



منبع خبر

حسرتی که فرماندهان جنگ بر دل آهنگران گذاشتند بیشتر بخوانید »

ماجرای سرود انقلابی که تک‌نفره ساخته شد

ماجرای سرود انقلابی که تک‌نفره ساخته شد



گفتگو با استاد حمید شاهنگیان - برخیزید

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، چاپ دوم کتاب «برخیزید»؛ خاطرات شفاهی سیدحمید شاهنگیان، آهنگساز ترانه‌ها و سرودهای انقلابی توسط انتشارات «راه یار» روانه بازار نشر شد.

بنابرین گزارش، سیدحمید شاهنگیان از جمله هنرمندانی بود که در واقعه خونین ۱۷شهریور ۱۳۵۷ حضور داشت و از همان زمان، معتقد بود که نباید اجازه داد که این اتفاق مهم تاریخی از سوی رژیم پهلوی به فراموشی سپرده شود. با همین انگیزه بود که به تنهایی و در خفقان آن دوران، سرود ۱۷شهریور را به یاد شهدای این واقعه تولید کرد.

به همین ترتیب، او تنظیم و آهنگسازی بسیاری از سرودهای انقلابی نظیر «برخیزید ای شهیدان راه خدا»، «خمینی ای امام» و… را نیز برعهده داشته است. پس از انقلاب نیز تا سال ۱۳۶۰ از سوی رییس وقت سازمان صداوسیما، مسئولیت امور موسیقی این نهاد را به عهده گرفت و در شرایط ویژه آن دوران، شاهد چالش‌های زیادی در این عرصه بود که خاطراتی مهم و شنیدنی دارد و بخش‌هایی از آن، در کتاب «برخیزید» روایت شده است.

براساس این گزارش، چاپ دوم کتاب «برخیزید» نوشته روح‌الله رشیدی، در شمارگان ۱۰۰۰نسخه و با قیمت ۲۴هزار تومان منتشر شده است و علاقمندان جهت تهیه آن، علاوه بر کتابفروشی‌ها، می‌توانند از طریق صفحات مجازی ناشر @raheyarpub و سایت vaketab.ir نسبت به سفارش کتاب اقدام کنند و یا با شماره‌های ۰۲۱۴۲۴۹۵۴۵۴ و ۰۲۵۳۷۷۴۶۴۹۰ تماس بگیرند.



منبع خبر

ماجرای سرود انقلابی که تک‌نفره ساخته شد بیشتر بخوانید »

یک کتاب لج‌درآرِ بامزه + ‌عکس

فاصله‌ معنی‌دار «ستاره‌ها» در همسرنگاری شهدا



کتاب دریادل - نشر ستاره ها - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، به ندرت پیش می‌آید که از کتابی خوشم بیاید و آن را برای خواندن دست بگیرم چون همیشه معتقد بوده‌ام که بی‌بهرگی، هرزخوانی، آشفته‌خوانی، پراکنده‌خوانی و نداشتن هدف در کتابخوانی نه تنها ما را از فواید مطالعه محروم می‌کند بلکه مقدار زیادی از وقت و انرژی جسمی و روحی‌مان را هم به هدر می‌دهد. این باور در گزیده‌خوانی‌ام آن قدر مهم و کلیدی بوده است که گرچه باعث شده تعداد کتاب‌هایی که می‌خوانم کم شود اما در عوض طعم کتاب‌های خوب را بهتر و بیشتر بچشم. در حقیقت آداب مطالعه همان قدر برایم مهم است که موضوع کتاب. 

«دریادل» که به دستم رسید طبق عادت همیشگی، برای انتخاب کردن یا نکردنش، اول از همه آن را ورق زدم و با کمال تعجب محو تماشای کلماتش شدم. جملاتش به‌نظرم آن قدر آشنا و دلنشین آمدند که فقط خودم معنی این کتابشناسی شخصی‌ام را می‌فهمیدم. خیلی زود زمانی برای خواندن آن در نظر گرفتم و بسیار دیر تمامش کردم تا لذت بهره بردن از یک اثر قوی و شریف تاریخ شفاهی در روح و روانم عمیقاً بماند.

روایتی روان و سلیس از زندگی زنی که اتفاقاً بسیار هم معمولی است اما آن‌چنان صمیمانه و صادقانه بیان می‌شود که لاجرم بر هر ضمیری می‌نشیند و حتی اشک خواننده‌ی دلسپرده به آن را بارها و بارها در لابه‌لای صفحات متن جاری می‌کند. برای خود من واگویه‌های فاطمه دهقانی به وضوح مادر و کودکی‌هایم را به یادم آورد و به دفعات، خصوصاً زمان تماشای عکس‌های آخر کتاب مرا گریاند. با نقل توأمان تلخ و شیرین او بود که تازه از عمق جان به این باور رسیدم که شهدا زنده‌اند و در زندگی ما حضورشان آن قدر محکم که مردگان واقعی ما تن جنباندگانیم. 

دریادل از لحاظ ظاهری و محتوایی به دو فصل «زندگی» و «دوباره زندگی» تقسیم می‌شودکه به ماجراهای قبل و بعد از شهادت همسر راوی، یعنی ابوالفضل رفیعی می‌پردازد. شروع کتاب نقطه‌ی جذابی برای همراه کردن مخاطبان آن است و راوی دقیقاً در همین نقطه‌ی عطف مهم زندگی‌اش هم راستا و در کنار خود به معرفی دقیق جانشین فرمانده لشگر ۵ نصر می‌پردازد. یک انتخاب هوشمندانه و مملو از ظرافت نویسنده که طبیعتاً بهره گرفته از ناخودآگاه روشن فاطمه دهقانی و سبک زندگی دریادلانه‌ی اوست.

این همکاری و همدلی خط به خط و صفحه به صفحه‌ی کتاب، جواب‌های مثبت و در جهت قوت محتوایی می‌دهد. بانوی معمولی این روایت که پابه‌پای زندگی با یک روحانی، مبارز انقلابی، جهادگر، رزمنده، جانباز، مفقودالاثر و شهید؛ با خلوص و معرفت تمام وجودش را به او می‌سپارد در پایان حیات به چنان تکاملی می‌رسد که دیگر ما سیمای یک زن عادی را در وی ندیده و به قهرمان بودنش با جان و دل (و اشک‌هایی که در غربت و تنهایی خود بر گونه‌هایمان می‌نشاند) به شهادت می‌نشینیم.

فاطمه دهقانی همه‌ی جزییات سبک زندگی یک دختر، همسر، عروس و مادر خوب و شایسته را با حرف دل‌هایش به طرز ملموس، قابل باور و واقعی‌ای روایت می‌کند طوری که خواننده در تمام لحظات خواندن کتاب با او همذات‌پنداری کرده و به طعم توأمان تلخ و لطیفی از حیات می‌رسد. این روش و طریقه‌ی زندگی که راوی در یادداشت کوتاه و صمیمانه‌ی خطاب به شوهرش، همان ابتدای کتاب، از آن به عنوان چراغ راهی برای جوانان میهن یادآور می‌شود تصویری روشن از فضای زندگی ساده و بی‌بضاعت گذشته است که با پلی که به مدد اتفاقات پر فراز و نشیب تقویمی آرام آرام اما محکم و زیبا ساخته می‌شود به روزگاران پر نقش و نگار حال می‌رسد. با هنرمندی به آن اتصال می‌گیرد و روایت را زنده، پرشور و خواندنی می‌کند.

فصل ۲ کتاب شروع خوبی دارد اما درست از همین ورود به زندگی پس از «کبوتر شدنِ»پدر بچه‌ها، سختی ایام به تدریج وارد شیبی نسبتاً تند می‌شود و صحنه‌های ناراحت‌کننده، غم‌انگیز و دردناک یک‌به‌یک ظاهر می‌شوند. هر قدر نیمه‌ی اول کتاب از شوخی‌های ابوالفضل رفیعی و شادی وجود او سرشار است نیمه‌ی دوم از صورت سرخ و اشک‌آلود فرزندانش و غصه‌های بانوی دریادل او خواهیم شنید. زنی که در کنار خوب همسرداری، بچه‌داری و خانه‌داری کردن؛ بی‌ادعا و ایثارگرانه سختی‌ها و زخم‌های زندگی را در تنهایی‌هایش به جان می‌خرد و ما را با گفتاری دلنشین و نگاهی زنانه از چالش‌هایی که مادران و همسران رزمندگان و شهدا با آن‌ها روبه‌رو بوده‌اند آگاه می‌کند: «بدترین چیزی که می‌توانست به خیال‌های شیرین من پایان بدهد جنگ بود.»(١)

کتاب پر از صحنه‌پردازی‌های قوی و البته غیرمستقیم برای بازنمایی نبودِ ملموس مردان در زندگی چنین زنانی است: «خانه‌مان رنگ زندگی نداشت. رطوبت دیوارها بیشتر شده بود. اتاق‌ها بوی نا می‌داد. چراغ والور هم روشن نبود که رطوبت خانه را بگیرد.»(٢) هم‌چنین این تصویرها که راوی از گوشه گوشه‌ی زندگی‌اش ارائه می‌دهد با زبان بی‌زبانی به ما می‌گوید که آوارگی‌های ذهنی و روحی خانواده‌ی شهیدان مفقود علاوه‌ای ناگوار است بر بی‌سرپرستی والدین، همسران و فرزندان آن‌ها.

او درد بزرگ بی‌توجهی و فراموش شدن شهدا و خانواده‌هایشان را از دریچه جملاتی ساده با ما به اشتراک می‌گذارد: «عکس توی حجله‌ی آلومینیومی از آفتاب سفید شده بود. تکتم گلدان‌های کوچک حجله را پاک می‌کرد. از قم گرفته بودمشان. چند بار عکس را عوض کرده بودیم.

این داستان همه‌ی حجله‌ها بود… .»(٣) او حتی از تبعات جنگ بر زندگی بقیه‌ی مردم هم دلگیر و ناخشنود است و با لحن غمگینی قصه‌ی آن‌ها، از جمله خواهرانش را این‌طور باز می‌گوید: «از آپارتمان‌های جنگ‌زده‌ها بدم می‌آمد. ویران‌تر از چیزی بود که شنیده بودم.»(۴) و «هر روز از تعداد جوان‌ها کم می‌شد و بر تعداد زن‌های بی‌همسر و بچه‌های یتیم اضافه می‌شد. محبوبه هم آمد و کنار من و منصوره نشست. عکس تقی آقا بافندگان را کنار عکس ابوالفضل و محمدآقا گذاشتیم.»(۵)

از دیگر نکات مهم روایت بانوی عاشق و دریادل که او در بیان گفتمان و رفتار طنازانه‌ی شوهر نیز صریح و بی‌پرده است و به هیچ‌عنوان کم نمی‌گذارد. او نه تنها بین این دیالوگ‌ها هیچ حصار و دیواری قرار نمی‌دهد بلکه اتفاقاً با شجاعت حرفش را می‌زند. از سانسور بیزار است و حتی «در وقت بی‌قانون» باهاله، در پرده،  لفافه‌دار و عفیف و باحیا از احساسات و عواطف زنانه در روابط خود با مردش سخن می‌گوید.

او به اندازه‌ی کافی در وجودش غیرت و تعصب دارد و در عین حال دلیلی هم نمی‌بیند که از بیان مسائلی مثل شیطنت‌های شوهر جوانش در دوران نامزدی، خوردن قرص بارداری یا شرح جزییات درد زایمانش دست بکشد. او می‌داند همه‌ی این‌ها اجزاء غیر قابل انکار زندگی یک زن است و بدون ترسیم آن‌ها روایتش ناقص و نارس خواهد شد. از گفتن علاقه‌ی شدید همسر سپاهی‌اش به سریال زورو و تعقیب کردن بی‌کم‌وکاست ماجراهای آن از تلویزیون هم شرم ندارد چرا که تلویحاً قصد دارد این را بگوید که ابوالفضل رفیعی جانشین فرمانده لشگر ۵ نصر اتفاقاً سخت در اندیشه‌ی فریادرسی به ضعفا و مبارزه با ظالمان و بی‌عدالتی است.

او زندگی خود با شهید که آرام‌آرام سخت می‌شود را با صداقت تمام نشان می‌دهد و شوهرش را با تمامی اشتباهات، کم‌کاری‌ها و کاستی‌های گاه‌به‌گاه تعریف می‌کند و شخصیت او را چنان شفاف و دست‌یافتنی ارائه می‌دهد که سیر رشد شخصیتی او را به روشنی و گویایی به تصویر می‌کشد.

در حقیقت احوالات شهید از زبان همسرش هیچ جزء ابهام آمیزی از زندگی‌اش باقی نمی‌گذارد و همان‌گونه که بوده و باید، نشان داده شده است و اتفاقاً همین نمایش وجه‌های مختلف شخصیت ابوالفضل رفیعی، او را از گم بودن و فقدان در ذهن مخاطبان کتاب (با این که شخصیت اصلی آن فاطمه دهقانی تعریف می‌شود) نجات می‌دهد و این نکته‌ی بسیار مهم و قابل توجه‌ی در سیره و سلوک یک روایت واقعی است.  

اما دریادل جدا از ویژگی‌های مثبتی که گفته شد (و در ادامه‌ی مطلب باز هم تعدادی از آن‌ها آورده خواهد شد) نکات قابل تذکری دارد که توجه ناشر به رفع یا اصلاح آن‌ها خالی از لطف نخواهد بود. در ابتدای کتاب آوردن یک سال‌شمار شامل اسامی و تاریخ‌های پر تعداد نه تنها کمکی در فهم بهتر خواننده نمی‌کند بلکه متنی گیج‌کننده، صدمه‌زننده با فراری روبه‌جلوست که کل ماجرای اثر را هم لو می‌دهد.

قرار دادن این متن قبل از فهرست حتی نوعی تکرار و البته کاری زائد است ضمن این که با عنوان کردن ماجراهایی، قضاوتی منفی و داوری پیش از موعد را نسبت به شهید منجر می‌شود. نیاز به پاورقی در مورد بعضی اشخاص و مکان‌ها، از نفس‌افتادگی و بی‌دقتی در دو سه قسمت از متن و تکه تکگی خاطرات از جمله بخش مربوط به تولد تکتم، نامشخص ماندن موضوع روحانیت شهید یا محل کشف پیکر شهید از جمله اشکالات وارده به کتاب هستند.

از ویژگی‌های شخصیتی مثبت و تأثیرگذار فاطمه دهقانی در بیان خاطراتش و کاریزمای قوی روایتی که او دارد بگذریم به دیگر شاخصه‌های مهم خود کتاب می‌پردازیم. همان‌طور که قبلاً هم گفته شد بیان سبک زندگی در صحنه‌های مختلف، متنوع و فراوان که البته بسیار هم روشن و واضح شرح داده شده است یک چینش هنرمندانه می‌خواهد. ارتباط دادن‌های محکم و فکر شده بین قسمت‌های مختلف متن و فاصله‌بندی‌های مناسب از نکات محکم دریادل در جذب ناخودآگاه مخاطب است. کاری که با قلم روان و پخته‌ای نوشته شده و جملات کوتاه آن آرام و پیوسته خواننده را چنان با استواری به خود می‌خواند و جلو می‌برد که هم خستگی در آن راه ندارد و هم لحن و زبان دل‌چسب آن مورد پسندش قرار می‌گیرد.

تعلیق‌های گاه‌به‌گاه، پایان‌های معمولاً با جملات زیبای هر فصل، ویراستاری بی‌عیب و نقص، پاورقی‌هایی با توضیحات کافی و روشن، دخالت‌های زیرپوستی دوست‌داشتنی و مدیریت کن نویسنده در کنار جریانات و از همه تأثیرگذارتر توجه به لهجه و اصطلاحات محلی و بومی‌نویسی، از دریادل یک نمونه‌ی کامل و مطلوب از تاریخ شفاهی زنان قهرمان ساخته است. کتابی با اسمی به شدت  مسمّا که از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرده است و می‌تواند حتی جریان‌ساز هم بشود.

آن‌جا که فاطمه دهقانی با لحنی دردمند یک زن تنها و دلی مملو از باور و امید زبان می‌گشاید که: «این راهی که ما طی کرده‌ایم آخر ندارد. هنوز همسران شهید نو به نو می‌رسند، جنازه‌های شهدا تازه به تازه می‌آیند و بچه‌های کوچک و نوزاد بی‌پدر می‌شوند. تکرار همان زمان است.»(۶)  به جرأت می‌توان گفت انتشارات ستاره‌ها با داشتن چنین کتاب‌هایی یک فاصله‌ی معنی‌دار در همسرنگاری شهدا با بقیه‌ی نشرها گرفته است. توفیق رفیق راه پر ستاره‌شان باد.

پانویس: (١) صفحه١٣٩، (٢) صفحه٢٢۴، (٣)صفحه٣٠٨، (۴)صفحه٣١۵، (۵) صفحه٢٩١، (۶) صفحه٣۶٨

*محبوبه سادات رضوی‌نیا / نویسنده و منتقد ادبی 



منبع خبر

فاصله‌ معنی‌دار «ستاره‌ها» در همسرنگاری شهدا بیشتر بخوانید »