به گزارش مجاهدت از دفاعپرس از یزد، حجتالاسلام «محمدرضا ابویی» رئیس بنیاد نهجالبلاغه یزد اظهار داشت: با اجرای این طرح، هر روز از سوی یکی از اساتید و مربیان به صورت موضوعی به مدت ۱۰ دقیقه به تفسیر نهجالبلاغه پرداخته میشود.
وی افزود: آشنایی مردم با این کتاب ارزشمند حضرت علی (ع) و بکار بستن دستورات آن در زندگی جز اهداف و برنامههایی است که تداوم دارد.
رئیس بنیاد نهجالبلاغه یزد اظهار داشت: علاوه بر توضیح و تفسیر نهجالبلاغه به همت این بنیاد نسبت به تربیت مربی، برپایی کتابخانه تخصصی، برگزاری مسابقات و افتتاح دفاتر تاکنون در برخی از شهرستانها اقدام شده است.
ابویی ادامه داد: علاوه بر فعالیت ۲ دفتر در شهرستان یزد، دفترهایی نیز در ابرکوه و مهریز فعال بوده و همچنین در اشکذر و اردکان با همکاری مردم و مسئولان نسبت به راهاندازی دفتر نمایندگی بنیاد نهجالبلاغه اقدام میشود.
وی بر لزوم گسترش نهج البلاغه در جامعه تأکید کرد و گفت: قطعا یکی از مشکلات مسائل مالی است که اگر عنایت شود آمادگی فعالیت بیشتر وجود دارد.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس به نقل از روابط عمومی ارتش، حجتالاسلام «عباس محمدحسنی» رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش در خصوص اهمیت برگزاری دومین همایش تعالی معنوی و فرهنگ دفاعی با محوریت کتاب شریف نهجالبلاغه که قرار است در نیمه دوم بهمنماه به میزبانی دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش برگزار شود، اظهار داشت: اقدام ارزشمند دافوس ارتش در برگزاری این همایش حقیقتاً جای سپاس و تقدیر ویژه دارد.
وی در ادامه با بیان اینکه کتاب شریف نهجالبلاغه مانند حضرت علی (ع) مظلوم واقع شده است، افزود: هنوز این کتاب در جامعه اسلامی از جایگاه لازم برخوردار نیست و بهویژه در حوزه مسائل دفاعی و دفاع معنوی جایگاه واقعی خود را نیافته است.
رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش گفت: معتقدم اینگونه همایشها میتواند تا حدودی این کتاب را از مهجوریت و مظلومیت خارج کند و به همین دلیل حتی به این همایشها نباید بسنده کرد و باید سلسله همایشهایی از این دست پیوسته برگزار شود تا به نقطه مطلوب معرفی کامل نهج البلاغه برسیم.
حجت الاسلام محمدحسنی در مورد توصیهها و تاکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد نهج البلاغه تصریح کرد: توصیهها و سفارشهای فرماندهی معظم کل قوا در استفاده از نهج البلاغه در مرحله بعد از قرآن کریم است؛ یعنی این کتاب شریف آن قدر اهمیت دارد که معظم له بعد از سفارش به استفاده از قرآن، سفارش استفاده از نهج البلاغه را دادهاند، اما این جمله گهربار مقام معظم رهبری هنوز در جامعه ما جای خود را پیدا نکرده است و همایش تعالی معنوی و فرهنگ دفاعی در نهادینه شدن این تدبیر آسمانی کمک شایانی میکند.
وی در مورد نکات مهم نهج البلاغه خاطرنشان کرد: نهج البلاغه مانند اقیانوس بیکران است، از هر کجای نهج البلاغه وارد شوید میتوانید برداشتهایی بکنید که در غیر نهج البلاغه نمیتوان آن دریافتها را کرد؛ به همین دلیل نمیتوانیم بگوییم که صرفا در فلان موضوع و یا فلان حوزه از نهج البلاغه استفاده شود.
حجتالاسلام محمدحسنی در ادامه تاکید کرد: نهج البلاغه کتابی کاملاً فراگیر است که نکات فوق العاده مفیدی را در خود دارد و به نظر میرسد در تمام حوزهها محققان میتوانند از این دریای بیکران برداشت کنند و استفاده داشته باشند.
وی در مورد حمایت سازمان عقیدتی سیاسی ارتش از این گونه همایشها عنوان کرد: ما از برگزاری چنین همایشهایی با تمام ظرفیت خود حمایت میکنیم و بسیار خوشحالیم که در دومین همایش ملی تعالی معنوی و فرهنگ دفاعی نیز در کنار دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران بودیم، هستیم و خواهیم بود.
انتهای پیام/ 221
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از روز سهشنبه ایرنا از روابط عمومی دفتر رییس جمهور منتخب، حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید ابراهیم رییسی در دیدار آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی با تبریک فرارسیدن ماه ذیالحجه از نقشآفرینی ایشان در عرصههای مختلف بویژه انتخابات اخیر قدردانی کرد.
رییس جمهور منتخب با اشاره به اینکه در پی انتخابات اخیر مردم امید به تغییر وضعیت پیدا کردهاند، تصریح کرد: یکی از الزامات به فعلیت رساندن ظرفیتهای کشور برای پیشرفت و آبادانی این است که نگاههای شخصی و جناحی را کنار گذاشته و هر کسی میتواند در مسیر پیشرفت و تحول کشور اثرگذار باشد، به میدان بیاید.
مردم در نگاه امیرالمومنین همچون نماز ستون دین و شایسته خدمت بیمنت هستند
آیتالله العظمی جوادی آملی نیز در این دیدار با اشاره به فرازهایی از نهجالبلاغه مردم را در نظر حضرت علی (ع) دو دسته دانسته و اظهار کرد: حضرت اگر چه رفتار و کردار مردم کوفه را نکوهش میکنند، اما در نامه مهمی که به مالک اشتر مینویسند، مردم را همچون نماز ستون دین و شایسته خدمت بیمنت معرفی میکنند.
این مرجع تقلید در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به آیاتی از قرآن کریم تصریح کرد: قرآن تاکید دارد که زیر بار هر صلحی نباید رفت. برخی سازشها هست که ظاهرش سازش، اما باطنش سوزش است و لذا به دستور قرآن نباید زیر بار آنها رفت.
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، سید حسین علمالهدی فرزند مرحوم آیتالله حاج سید مرتضی علمالهدی، در سال ۱۳۳۷ متولد شد و متاثر از محیط خانواده، تربیت دینی او با مبارزات سیاسی توأم شد.
سید حسین در سن ۱۴ سالگی، کاباره سیرک مصری را که در اهواز برنامه اجرا میکرد، برچید و چندی بعد با سازمان دادن به یک گروه ۲۰۰ نفره، در روز عاشورا در خیابانهای اهواز با شعار «انّ الحیاه عقیده و الجهاد» به راهپیمایی و عزاداری پرداختند که با دخالت مأموران شهربانی این مراسم به زد و خورد کشیده شد و در جریان آن، حسین دستگیر شد و چهار ماه با تحمل شکنجههای مختلف، در زندان بسر برد.
سید حسین پس از آزادی از زندان، علیرغم سن کمش، همچنان به فعالیتها و مبارزات خود ادامه داد و در سال ۱۳۵۵ درحالیکه فقط ۱۸ سال داشت، با عدهای از جوانان مؤمن، گروه «موحدین» را بنیانگذاری کردند.
او در جریان پیروزی اتقلاب اسلامی نقش فعالی داشت و بارها دست به حمله مسلحانه علیه نیروها و مراکز در ارتباط با رژیم شاه زد. در جریان تسخیر سفارت آمریکا توانست با یافتن مدارکی در لانه جاسوسی که ارتباط دریادار احمد مدنی با آمریکاییها را بر ملا میکرد مانع از حضور او در انتخابات ریاست جمهوری شده و وی را مجبور به استعفا از استانداری خوزستان شود.
سید حسین با شروع جنگ تحمیلی، در تجهیز و سازماندهی نیروها در اهواز، برای مقابله با دشمن، نقش فعالی داشت و همزمان به ارائه برنامه «جنگهای پیامبر» در رادیو اهواز میپرداخت. او سرانجام بهعنوان فرمانده یکی از گردانهای عملکننده در عملیات هویزه شرکت کرد و در تاریخ ۱۶ دی ۱۳۵۹ به شهادت رسید.
در ادامه خاطراتی از فرمانده شهید را میخوانید.
نهج البلاغه عملی
با اینکه میشد فرمانده سپاه اهواز یا حتی خوزستان باشد، حسین بعد از شهادت اصغر گندمکار آمد هویزه. خیلی دوستش داشت. میگفت نسلها باید بیایند تا فرزندی مثل اصغر به دنیا بیاید. پرسیدم چرا آمدی هویزه؟ گفت تا الآن نهج البلاغه را به صورت نظری تدریس میکردم، حالا آمده ام آن را به طور عملی امتحان بدهم.
میل پرواز
علامه محمدتقی شوشتری، عالمی بزرگ با تألیفات متعدد بود. پرکار و باسواد. حسین چند نوبتی از ایشان راهنمایی خواسته بود. یک بار پرسیده بود: چه کنیم انس و محبت ما به خداوند بیشتر شود؟ علامه فرموده بود: رکوع و سجدههایتان را طولانی کنید. حسین هم از آن به بعد سه بار سبحان الله، سه بار سبحان ربی الاعلی (العظیم) و بحمده و سه بار صلوات ذکر سجود و رکوعش شد. چه انس و محبتی پیدا کرد و زودتر از همه میل پرواز درونش نمایان شد.
فرار از شهرت
«اسلام آمده است تا تمام ملل دنیا را، عرب را، عجم را، تُرک را، فارس را همه را با هم متحد کند؛ و یک امت بزرگ به نام امت اسلام در دنیا برقرار کند تا کسانى که مىخواهند سلطه بر این دولت هاى اسلامى و مراکز اسلام پیدا بکنند، نتوانند» امام اینها را میفرمود و حسین در جماران آن را تکرار میکرد، یک کلمه خودش حرف نزد، همه حرفش از امام بود. بعد از صحبتها رفت پشت ستون قایم شد تا دوربین ازش تصویری نگیرد؛ همانجایی که سرآغاز شهرت آسمانی حاج صادق آهنگران شد.
مردم و امام اولین بار صدایش را آنجا شنیدند. البته حسین نمیدانست فقط ۱۱ روز تا پرواز همیشگیاش باقیمانده است.
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ابن ملجم مرادی قبلها یکی از یاران و دوستداران امام علی (ع) بود که وقتی پیشبینی آن حضرت مبنی بر اقدام خود به قتل ایشان را شنید، نتوانست باور کند. اما مرور زمان جوهره او را نمایان کرد و نشان داد کسی که مدحهای طولانی و شعرهای زیبا در وصف حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام میسرود، دست خود را به خون پاک و مطهر آن حضرت آلوده کرده و عالمی را در سوگ مینشاند.
حجتالاسلام والمسلمین سید کاظم ارفع، سخنران و پژوهشگر دینی انجام داده به بررسی نکات مهمی از زندگی سراسر خیر و برکت حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام پرداخته است. آنطور که این محقق دینی شرح میدهد، در همان شب یعنی شب نوزدهم رمضان و شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، حجر بن عدی در مسجد کوفه بود که متوجه نجوای اشعث بن قیس و ابن ملجم شد و متوجه شد که آنها قصد تعرض به جان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را دارند. او قصد انجام چنین کاری را داشت. به همین علت با سرعت از مسجد بیرون آمد که حضرت را آگاه کند. اما امام علی علیه السلام از راه دیگری به مسجد آمده بودند و حجر زمانی که ناامید از پیدا کردن و دیدار با حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به مسجد رسید، خبر ضربت زدن امام علی علیه السلام را شنید. او همچنین ادامه میدهد: امام علی علیه السلام دارای ویژگیهای خاص و مسائل خارقالعادهای بودند که میتوان از آنها به عنوان معجزه حضرت و کرامات وجود مقدس ایشان نام برد. یکی از آنها قضاوتهای محیرالعقول آن حضرت بود که موجب شگفتی و اعتراف مخالفان و کسانی که به امامت و برتری آن حضرت نسبت به دیگر اصحاب پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله اعتقاد نداشتند هم بود. به عنوان مثال طبری در پایان خلافت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره میکند به قضاوتهای شگفتآور آن حضرت که هیچکس مانند ایشان قادر به چنین قضاوتهایی نبود. فارغ از ارائه بینه و شهود که در قضاوتهای معمولی مطرح است، آن حضرت با شواهد و قراینی که فقط از علم بسیار گسترده و فراگیر آن حضرت ناشی میشد، مسائل را حل و حکم صادر میکردند. این قضاوتها و قدرت حضرت در این مسائل باعث شده بود که خلیفه دوم با خواهش و تمنا از آن حضرت بخواهد معضلات سخت قضایی در دوره خلافتش را برطرف کنند.
دلیل عدم حضور امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در مسجد
به چه علتی در شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در مسجد کوفه حضور نداشتند تا مانع از اقدام خبیثانه ابن ملجم شوند؟
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خودشان مانع حضور آن دو فرزند بزرگوارشان علیهماالسلام شدند. طبق نقلهایی که در تاریخ داریم، امام حسن مجتبی علیه السلام قصد داشتند پدر بزرگوار خود را تا مسجد همراهی کنند، اما امام علی علیه السلام او را قسم دادند به مسجد نیاید و امام حسن علیه السلام هم امر پدر و امام خود را اطاعت کردند.
چه دلیلی در این اتفاق بود؟
دلیل این کار واضح است. چون حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از توطئه قتل خود و اینکه در این سحرگاه به شهادت میرسند، آگاه بودند. به همین علت اگر امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در آنجا حضور داشتند خطر متوجه جان ایشان بود و تداوم امامت در معرض تهدید قرار میگرفت. بر همین اساس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اجازه ندادند این بزرگواران همراه ایشان در مسجد کوفه حضور داشته باشند.
اطلاع حجر بن عدی از توطئه قتل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
میدانیم که ابن ملجم به همراه چند نفر از خوارج توطئه قتل امام علی علیه السلام را داشتند. در این میان، آیا شخصی از شیعیان و دوستداران آن حضرت متوجه این قصد ظالمانه نشد؟
اتفاقاً در همان شب یعنی شب نوزدهم رمضان و شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، حجر بن عدی در مسجد کوفه بود که متوجه نجوای اشعث بن قیس و ابن ملجم شد و متوجه شد که آنها قصد تعرض به جان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را دارند.
با این وجود چرا امام علی علیه السلام را از این حیله و توطئه آگاه نکرد؟
او قصد انجام چنین کاری را داشت. به همین علت با سرعت از مسجد بیرون آمد که حضرت را آگاه کند. اما امام علی علیه السلام از راه دیگری به مسجد آمده بودند و حجر زمانی که ناامید از پیدا کردن و دیدار با حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به مسجد رسید، خبر ضربت زدن امام علی علیه السلام را شنید.
خوب است بدانیم که حجر بن عدی در زمان به خلافت رسیدن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از یاران خاص آن حضرت شد و بسیار به ساحت مقدس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ایمان و ارادت داشت. او متوجه خیانتهای اشراف و قبایل کوفه از جمله اشعث بن قیس کندی که از قبیله او بود، شد. برای همین سعی فراوان در دفاع از ساحت مقدس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در مقابل این خائنین داشت. او در عین حال در هر سه جنگ مشهور امام علی علیه السلام یعنی جنگهای جمل، صفین و نهروان حضور داشت و از فرماندهان درجه اول سپاه حضرت به شمار میرفت و چنان شوق و عشق به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام داشت که حضرت درباره او فرمود خدا تو را از شهادت محروم نگرداند که من گواهی میدهم که تو از اهل شهادت هستی.
عنوانی که رسول خدا صلیالله علیه و آله به حضرت دادند
یکی از عنوانهایی که به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام داده میشود، کنیه «ابو تراب» است. چرا آن حضرت را با این عنوان خواندهاند؟
این کنیه را رسول خدا صلیالله علیه و آله به حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام دادند. ماجرا به دوران اوایل هجرت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله از مکه به مدینه مربوط است. آن زمان غزوهای به نام ذوالعشیره برای آن حضرت پیش آمد که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در آن همراه پیامبر صلیالله علیه و آله بودند. آنها در منطقهای که مستقر شده بودند جنگی پیش نیامد. برخی از افراد سپاه اسلام از جمله حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به همراه عمار یاسر برای گشتزنی به اطراف رفته بودند. آنها در گشتزنی خود به باغی از قبیله بنی مدلج رسیدند.
امام علی علیه السلام همانطور که مشغول تماشای کار کردن باغبانان بودند، در آنجا به خواب رفتند. پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله در جستوجوی حضرت امیرالمؤمنین وارد باغ شدند و وقتی حضرت را در آن حالت دیدند، ایشان را بیدار کرده و فرمودند: «ابو تراب! تو را چه میشود؟»
این اولین بار بود که این تعبیر به کار برده شد. از آنجا که لباس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خاکی شده بود، پیامبر صلیالله علیه و آله ایشان را ابوتراب نامیدند. در واقع این عبارت یک عبارت عاطفی بود که پیامبر به خاطر دیدن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در آن وضعیت خاکی به او گفتند.
ظاهراً معاویه ملعون هم با همین عبارت، قصد آزار حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را میکرد.
چون پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله در یک حالت عاطفی این کنیه را به حضرت علی داده بودند، آن حضرت از این کنیه راضی و خرسند بودند. اما بعدها معاویه که در برابر امام علی علیه السلام ایستاد به خاطر فکر ناقص و خبیثانه خود برای تحقیر و کوچک کردن حضرت امیرالمؤمنین، آن حضرت را ابو تراب خطاب میکرد، در حالی که آن حضرت میفرمودند: «معاویه نمیفهمد من از این کنیهای که رسولالله به من داده بسیار راضی و خشنود هستم.»
کرامات و معجزات حضرت
در مورد کرامتهای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مطالبی عنوان شده است. در منابع مستند در مورد کرامتها و معجزههای آن حضرت چه مطالبی نوشته شده است؟
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام دارای ویژگیهای خاص و مسائل خارقالعادهای بودند که میتوان از آنها به عنوان معجزه حضرت و کرامات وجود مقدس ایشان نام برد. یکی آنها قضاوتهای محیرالعقول آن حضرت بود که موجب شگفتی و اعتراف مخالفان و کسانی که به امامت و برتری آن حضرت نسبت به دیگر اصحاب پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله اعتقاد نداشتند هم بود.
به عنوان مثال طبری در پایان خلافت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره میکند به قضاوتهای شگفتآور آن حضرت که هیچکس مانند ایشان قادر به چنین قضاوتهایی نبود. فارغ از ارائه بینه و شهود که در قضاوتهای معمولی مطرح است، آن حضرت با شواهد و قراینی که فقط از علم بسیار گسترده و فراگیر آن حضرت ناشی میشد، مسائل را حل و حکم صادر میکردند. این قضاوتها و قدرت حضرت در این مسائل باعث شده بود که خلیفه دوم با خواهش و تمنا از آن حضرت بخواهد معضلات سخت قضایی در دوره خلافتش را برطرف کنند.
پیشبینیهای خارقالعاده
همچنین حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام پیشبینیهای بسیار عجیبی از حوادث آینده داشتند که در نهج البلاغه به برخی از پیشبینیهای ایشان اشاره و در برخی از کتب تاریخی نیز منعکس شده است. به عنوان مثال پیشبینی آن بزرگوار از وقوع حادثه جانسوز کربلا هنگامی که به سمت صفین میرفتند. گویا آن حضرت وقتی در کربلا فرود آمدند، محل فرود آمدن امام حسین علیه السلام و اصحاب و خاندان آن حضرت و محل به شهادت رسیدن آنان و محل به اسارت درآمدن عزیزان آن حضرت را به دیگران نشان دادند.
همچنین پیشبینی راجع به سقوط بنیامیه و روی کار آمدن بنیعباس، پیشبینی درباره هجوم مغولان و فجایعی که به بار میآورند و امثال این موارد. اینها از معجزات و کرامات حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بود.
معجزهای از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
اما نمونههای دیگری هم از کرامات آن حضرت وجود دارد. مثلاً حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام هنگامی که در کوفه به عنوان خلیفه حضور داشتند، روزی بر فراز منبر بودند که ناگهان در مقابل چشمان حیرتزده مردم اژدهایی از یکی از دربهای مسجد وارد شد و مردم با مشاهده آن، وحشتزده فرار کردند. آن اژدها آمد جلوی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و ایشان همانطور که بالای منبر بودند، به او توجه داشتند.
اژدها بر دم خود ایستاد و سرش را نزدیک حضرت آورد و حضرت با او سخن میگفتند و بعد از مدتی اژدها از همانجایی که آمده بود بازگشت. مردم که شگفتزده شده بودند، آمدند و از حضرت پرسیدند این مسئله چه بود و این اژدها چه ماجرایی داشت؟ حضرت فرمودند این اژدها از بزرگان جنیان بود. سؤالی داشت که پاسخش را دریافت کرد و رفت.
به سبب این واقعه شگفت، مردم کوفه آن درب مسجد را «باب الثعبان» نامیدند. ثعبان به معنای اژدهاست و درب مسجد به این اسم معروف شده بود. اما در زمان حاکمیت بنیامیه برای اینکه معجزه حضرت به فراموشی سپرده شود، فیلی را در مقابل آن درب قرار دادند و به عنوان اینکه مردم از دری وارد میشدند که این فیل مقابلش بود، آن درب باب الفیل نام گرفت، که تا امروز هم چنین اسمی دارد.
هدیهای آسمانی
در مورد شمشیر حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام هم مطالبی عنوان شده است. آیا صحت دارد که این شمشیر از آسمانها و از سوی خدای متعال به آن حضرت هدیه شده است؟
در خصوص ذوالفقار امام علی علیه السلام دو نقل قول وجود دارد: در نقل قولی گفته شده که این شمشیر یک شمشیر استثنایی بوده و متعلق به یکی از سران مشرکین به نام امیه بن خلف بوده که در جنگ بدر کشته شد و در تقسیم غنائم، این شمشیر سهم پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله شد. آن حضرت هم در جنگ احد هنگامی که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در اثر کثرت شمشیر زدن در برابر دشمنان سلاحش شکست، ذوالفقار را به ایشان دادند.
نقل قول دیگر این است که میگوید وقتی شمشیر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام شکست، جبرئیل علیه السلام ذوالفقار را از آسمان آورد و به رسول خدا صلیالله علیه و آله داده و ایشان، آن شمشیر را به حضرت امیرالمؤمنین سپردند. همان موقع از آسمان ندایی شنیده شد که میگفت: «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار.»
به نظر میرسد که نقل دوم صحیحتر باشد و این شمشیر آسمانی باشد و ذوالفقار جزو میراث خاص امامت است که از امام پیشین به امام بعدی به ارث میرسد. ذوالفقار در حال حاضر در اختیار حضرت صاحبالزمان ارواحنا له الفدا قرار دارد. در روایات عنوان شده که وقتی آن حضرت ظهور میکنند، ذوالفقار هم در دست ایشان خواهد بود.