نهج البلاغه

عوامل و موانع آرامش روحی از نگاه امام ‌علی (ع)

عوامل و موانع آرامش روحی از نگاه امام ‌علی (ع)



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سخنان زیبا و حکمت‌آمیز باعث پاکی و صفای روح می‌شود خصوصاً این که صاحب سخن، انسانی کامل و مظهر اسم اعظم و جمال و جلال الهی باشد. کسی که در وصف کلام و خطبه‌های او این‌چنین گفته شده است، «ابن ابی‌الحدید» عالم سنی شارح نهج‌البلاغه در وصف خطبه 221 امام علی (ع) می‌گوید: «سزاوار است تمام فصحای عرب اجتماع کنند و این خطبه بر آنها خوانده شود و به جهت عظمت آن برای آفریدگار سجده کنند. من به کسی که به همه امت‌ها سوگند می‌خورد، قسم یاد می‌کنم که در طول پنجاه سال از عمرم بیش از هزار بار این خطبه را خوانده‌ام و هیچ زمان نبوده که به هنگام تلاوت این خطبه در من اثری از خوف و پند و موعظه و لرزش در اندام من حاصل نشود. آیا این اثر خاص برای عقیده مخصوص من درباره آن حضرت است، یا نیّت صالح و یقین ثابت و اخلاص محض گوینده این کلام است.»[1]

در این مقاله گلچینی از بوستان کلام ولیّ مطلق، امیر بیان، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را در مورد موانع و عوامل کسب آرامش روحی مورد دقت و تأمل قرار می‌دهیم.

1- در دل با خدا نه غیر خدا
مشکلات خود را آشکار کردن و شکوه و گلایه و آه و ناله نزد دیگران ذلت و خواری به همراه دارد. اینچنین اخلاقی و روحیه‌ای افکار منفی را در ذهن فرد پرورش می‌دهد و باعث سلب آرامش می‌شود. ناظر به این مطلب امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «أَزْرَی بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ، وَ رَضِی بِالذُّلِّ مَنْ کشَفَ عَنْ ضُرِّهِ، وَ هَانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیهَا لِسَانَه؛[2] آنکه جان را با طمع ورزی بپوشاند خود را خوار ساخته و هر که پریشان‌حالی و مشکلات خویش را با دیگران در میان نهد، تن به ذلت داده است و کسی که زبانش بر او فرمان راند و حاکم شود، خود را بی‌ارزش کرده است.»

کسی که سفره دل خویش را نزد این‌وآن باز کند و مشکلات خود را فاش کند رضایت به ذلت خود داده است. امام علی علیه‌السلام در نامه خود به فرزندش امام حسن علیه‌السلام می‌فرماید: «غم و اندوه خود را در پیشگاه خداوند مطرح کن تا غم‌های تو را برطرف کند و در مشکلات تو را یاری رساند.»[3] روشن است که سخن‌گفتن با کسی که خالق و رازق و عاشق بندگان است و مشتاق است که بندگانش با او سخن گویند و از او کمک بخواهند تا از این قدرت بی‌پایان خود برای یاری رساندن به آنها استفاده کند، غم و اندوه را از انسان دور و او را امیدوار و شاد می‌کند. دعا و نیایش باعث می‌شود که افراد خوش‌بینانه احساس کنند بر وقایع آینده کنترل بیشتری دارند و این اعتقاد موجب افزایش اعتمادبه‌نفس، عزت‌نفس و احساس هدفمندی در آنها می‌شود و این حس خوب و مثبت و آرامش روحی گامی است برای پیشرفت و موفقیت و خوشبختی …

2- قبول کردن واقعیت و بی‌تابی نکردن
تمام حوادث تلخ ‌و شیرین، همچون پلّه‏‌هایی متشکل از سنگ‌‏های سیاه و سفید، برای بالا رفتن و به کمال رسیدن است از این‌رو برای صعود کردن باید بدون توجّه به رنگِ پله‌ها، به‌سرعت از آن گذشت. چه زیبا امیرالمومنین علی علیه‌السلام فرمودند: «از بی‌تابی کردن بپرهیز که آن امید را قطع می‌کند و کار را به ضعف می‌کشاند و اندوه به بار می‌آورد. بدان که دو راه نجات بیشتر نیست: یا مشکلی چاره دارد که باید چاره‌اندیشی کرد و یا چاره ندارد که در آن صورت باید شکیبایی ورزید.»[4]

مشکلات و تلخی‌ها را باید به عنوان یک واقعیت قبول کرد وگرنه دچار فکر و خیال و آشفتگی روانی می‌شویم؛ به همین دلیل خداوند متعال از تأسف خوردن نهی کرده است «لِکیلا تَأْسَوْا عَلی‌ ما فاتَکمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکمْ وَ اللَّهُ لا یحِبُّ کلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ؛[5] تا بر آنچه از دست دادید، تأسف نخورید و به آنچه به شما داده شد،(سرمستانه) شادمانی نکنید و خداوندهیچ متکبر فخرفروشی را دوست ندارد.»

3- گمان و برداشت نیک
امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «حُسْنُ الظَّنِّ رَاحَةُ الْقَلْب‏؛[6] گمان نیک، خوش‌بینی (فکر مثبت) باعث آرامش قلب است» و همچنین «حُسْنُ الظَّنِّ یُخَفِّفُ الْهَمَّ وَ یُنْجِی مِنْ تَقَلُّدِ الْإِثْم‏؛[7] گمان نیک اندوه را می‌کاهد و از افتادن در بند گناه می‌‏رهاند.» البته ناگفته نماند باید مواظب باشیم و حساسیت شرایط زمان و مکان را در نظر بگیریم همه‌جا نمی‌شود حسن ظن داشته باشیم.

4-تلاش در رفع نیاز مردم
تلاش در جهت رفع نیاز و گرفتاری مردم به هر طریقی اعم از جانی، مالی، لسانی، قطعاً حس خوبی به انسان دست می‌دهد. چون کمک‌کردن تجلی رابطه انسان‌ها با یکدیگر است و این حس خوب انسان‌ها نتیجه‌اش خوشبختی است. امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «مِنْ کَمالِ السَّعادَةِ السَّعْیُ فی صَلاح الْجُمْهورِ؛ کوشش در راه اصلاح عموم مردم، از کمال خوشبختی است.[8]

5- تغییر کردن و نو شدن
سعی کنیم خود را با تلاش کردن و رقابت مثبت تغییر دهیم، به ‌اصطلاح نو بشویم و امروز با فردا متفاوت باشیم؛ چون کوتاهی در فعالیت‌ها و انجام تکالیف موجب می‌شود فرد به اهدافش نرسد و آرزوهایش محقق نشود، نتیجه‌اش می‌شود احساس ناتوانی بی‌لیاقتی و اندوه و ناامیدی و این یعنی یک حس منفی و بد. امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «مَنْ قَصَّرَ فِی الْعَمَلِ ابْتُلِی بِالْهَمِّ؛[9] کسی که در انجام تکالیف و فعالیت‌های خویش کوتاهی کند به اندوه و افسردگی گرفتار می‌شود.»

6- صله رحم (ارتباط و دیدار با خویشاوندان)
امام علی علیه‌السلام درمورد اثرات مثبت رابطه با خویشاوندان می‌فرمایند: خویشاوندان انسان، بزرگ‌ترین گروهی هستند که از او حمایت می‌کنند و اضطراب و ناراحتی او را می‌زدایند و به هنگام مصیبت‌ها نسبت به او پرعاطفه‌ترین مردم هستند. [10]

7- کلام حکمت‌آمیز و زیبا طلب کنید
امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «إِنَّ هَذِه الْقُلُوبَ تَمَلُّ کمَا تَمَلُّ الأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکمِ؛[11] همانا این دل‌ها همانند بدن‌ها خسته و افسرده می‌شوند، پس برای شادابی دل‌ها سخنان حکمت‌آمیز و جالب بجویید.» همان‌طور که بعد از کار و تلاش خسته می‌شویم و با استراحت و تغذیه مناسب به جسمت صفا و طراوت می‌بخشیم، روح انسان هم این‌چنین است، نیاز به تغذیه و تقویت مناسب برای شارژ شدن دارد تا آرامش و حس خوب را کسب کند و از آنجایی‌که انسان فطرتاً همیشه طالب زیبایی و جویای حقیقت است، طبیعی است که با شنیدن سخنان زیبای حکمت‌آمیز حساس لذت و شادابی به او دست می‌دهد.

نتیجه: حس خوب و آرامش در زندگی، حقیقت مطلوبی است که اسلام آن را ستوده است و راه‌هایی برای رسیدن و نزدیک شدن به آن تعیین کرده است. از نظر اسلام حس مثبت و آرامش، امری واقعی حقیقتی دست‌یافتنی است.
* حجت‌الاسلام مصطفی پورصدوقی استاد حوزه علمیه قم
===========================
پی‌نوشت:
[1]. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی (ره) ف ج: 11 ص: 152الی 153، «ینبغی لو اجتمع فصحاء العرب قاطبة فی مجلس و تلی علیهم أن یسجدوا له کما سجد الشعراء ….و أقسم بمن تقسم الأمم کلها به لقد قرأت هذه الخطبة منذ خمسین سنة و إلی الآن أکثر من ألف مرة ما قرأتها…»
[2]. نهج البلاغة، السید الشریف الرضی، ط دار الکتاب اللبنانی، ج: 1 ص: 469،حکمت2.
[3]. همان، ج1، ص399، نامه 31، «فَإِذَا نَادَیتَه سَمِعَ نِدَاک ـ وإِذَا نَاجَیتَه عَلِمَ نَجْوَاک فَأَفْضَیتَ إِلَیه بِحَاجَتِک ـ وأَبْثَثْتَه ذَاتَ نَفْسِک وشَکوْتَ إِلَیه هُمُومَک ـ واسْتَکشَفْتَه کرُوبَک واسْتَعَنْتَه عَلَی أُمُورِک ـ وسَأَلْتَه مِنْ خَزَائِنِ رَحْمَتِه مَا لَا یقْدِرُ عَلَی إِعْطَائِه غَیرُه ـ مِنْ زِیادَةِ الأَعْمَارِ وصِحَّةِ الأَبْدَانِ ـ وسَعَةِ الأَرْزَاقِ ـ ثُمَّ جَعَلَ فِی یدَیک مَفَاتِیحَ خَزَائِنِه…»
[4]. دعائم الإسلام، مغربی، ابو حنیفه، نعمان بن محمد تمیمی‌،ناشر: مؤسسه آل البیت علیهم السلام‌، چاپ دوم، 1385ه ق، قم-ایران، ج:1 ص: 223 «إیاک و الجَزَعَ؛ فإنّهُ یقْطَعُ الأملَ، و یضْعِفُ العملَ، و یورِثُ الهَمَّ. و اعلَمْ أنَّ المَخْرَجَ فی أمرَینِ: ما کانتْ فیهِ حِیلَةٌ فالاحْتِیالُ، و ما لَم تکنْ فیهِ حِیلةٌ فالاصْطِبارُ.»
[5]. سوره حدید/23.
[6]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص253، ح5322.
[7]. همان، ح5323.
[8].عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص469، ح8559.
[9].نهج البلاغة، السید الشریف الرضی، ط دار الکتاب اللبنانی، ج1 ص491، حکمت127.
[10]. همان، ج 1 ص65،خطبه 23 «وهُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَیطَةً مِنْ وَرَائِه وأَلَمُّهُمْ لِشَعَثِه وأَعْطَفُهُمْ عَلَیه عِنْدَ نَازِلَةٍ إِذَا نَزَلَتْ بِه…»
[11]. همان، ج1، ص483، حکمت91.

منبع: تسنیم



منبع خبر

عوامل و موانع آرامش روحی از نگاه امام ‌علی (ع) بیشتر بخوانید »

روایت پزشکی با ۱۵هزار عمل جراحی رایگان

روایت پزشکی با ۱۵هزار عمل جراحی رایگان



«عزیز جهان» به چاپ ششم رسید/پزشکی با 15هزار عمل جراحی رایگان

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کتاب «عزیز جهان» داستان شیرین و پرفراز و نشیب زندگی دکتر عبدالعزیز خضری پزشک متخصص اورولوژی و جراح است که با زبانی جذاب بر اساس واقعیت نوشته شده است.

دکتر عبدالعزیز یا همان عزیز خضری عمر خود را وقف خدمت به محرومین و نیازمندان کرده و تا زمان انتشار کتاب بیش از پانزده هزار عمل جراحی رایگان انجام داده است.

نویسنده شیعه‌مذهب، اکبر صحرایی، داستان دکتر خضری اهل سنت را نوشته و خواننده را شیفته شخصیت و منش و زندگی پربار او می‌کند. خواننده کتاب در متن این داستان واقعی، از سویی با سبک زندگی مردمان منطقه‌ای در جنوب ایران آشنا می‌شود و از جزئیات متنوع و جذابی از آداب و سنت‌های آن مردم آگاه می‌گردد و از سوی دیگر بخشی از تاریخ سیاسی و اجتماعی دوران پهلوی را مرور می‌کند. تصویر زندگی سخت مردم در دوران قحطی و بیماری‌های فراوان و شرح شیوه‌های طبابت سنتی در همان محیط بسته و کوچک با دقت تمام ترسیم شده است.

نویسنده از ابتدای کتاب تصویری مثبت و دلپذیر از همزیستی مطلوب میان سنّی‌ها و شیعیان به دست می‌دهد و ما را با کودکی آشنا می‌کند که پس از فراگرفتن کتاب‌های فقه اهل کتاب در مکتبخانه، برای درس نهج‌البلاغه استاد دارد و کلمات امام علی‌علیه‌السلام را با شوق و رغبت فرامی‌گیرد.

لابه‌لای داستان تصاویر متنوعی از خاطرات پراکنده و رنگارنگ دکتر خضری، از تحصیل و زندگی در اصفهان و شیراز تا خدمت در مراکز درمانی مختلف و تجربه‌های پزشکی متفاوت و خاص بیان شده است. در این میان گاهی مطایبات خواندنی و خنده‌داری هم هست که نمی‌توان بدون خنده از آن‌ها گذشت.

این پزشک متخصص می‌توانست در بهترین شرایط زندگی کند، اما به‌جای تلاش برای موقعیت‌های شخصی و آسایش و رفاه خانوادگی خود، زندگیش را صرف رسیدگی به مشکلات مردم گرفتار روستاها و نقاط دورافتاده کرده است.

داستان فداکاری دکتر خضری و همسر وفادارش برای همراهی با مردم محروم و نیازمند آن‌قدر شیرین است که باید خواند. آن دو عرق ریختن در بندرلنگه و روستاهای جنوب کشور را بر اقامت در آمریکا و برخورداری از بهترین فرصت‌های آسایش ترجیح دادند و ثابت کردند که ارزش‌های انسانی و اعتقادی بر هر چیزی اولویت دارد.

او حتی وقتی برای دوره تکمیلی تخصص خود در انگلستان با پیشنهادهای وسوسه‌انگیز روبرو می‌شود، ماندن در بریستول را قبول نمی‌کند و در روزهای پرشور آغاز انقلاب به ایران می‌آید تا در آغاز انقلاب و دوران دفاع مقدس باز هم شریک درد و رنج هم‌وطنان خود باشد. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «برق نگاه بیمار زجرکشیده‌ای که مداوا شده، با هیچ لذتی قابل‌قیاس نبود. یک پزشک زمانی می‌تواند ذره‌ای از حس خدا را در زمان خلقت آدم درک کند که مریض دردکشیده را طبابت می‌کند.»

این کتاب در ۳۸۳ صفحه و با قیمت ۵۸ هزار تومان روانه بازار شده است

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کتاب «عزیز جهان» داستان شیرین و پرفراز و نشیب زندگی دکتر عبدالعزیز خضری پزشک متخصص اورولوژی و جراح است که با زبانی جذاب بر اساس واقعیت نوشته شده است.

دکتر عبدالعزیز یا همان عزیز خضری عمر خود را وقف خدمت به محرومین و نیازمندان کرده و تا زمان انتشار کتاب بیش از پانزده هزار عمل جراحی رایگان انجام داده است.

نویسنده شیعه‌مذهب، اکبر صحرایی، داستان دکتر خضری اهل سنت را نوشته و خواننده را شیفته شخصیت و منش و زندگی پربار او می‌کند. خواننده کتاب در متن این داستان واقعی، از سویی با سبک زندگی مردمان منطقه‌ای در جنوب ایران آشنا می‌شود و از جزئیات متنوع و جذابی از آداب و سنت‌های آن مردم آگاه می‌گردد و از سوی دیگر بخشی از تاریخ سیاسی و اجتماعی دوران پهلوی را مرور می‌کند. تصویر زندگی سخت مردم در دوران قحطی و بیماری‌های فراوان و شرح شیوه‌های طبابت سنتی در همان محیط بسته و کوچک با دقت تمام ترسیم شده است.

نویسنده از ابتدای کتاب تصویری مثبت و دلپذیر از همزیستی مطلوب میان سنّی‌ها و شیعیان به دست می‌دهد و ما را با کودکی آشنا می‌کند که پس از فراگرفتن کتاب‌های فقه اهل کتاب در مکتبخانه، برای درس نهج‌البلاغه استاد دارد و کلمات امام علی‌علیه‌السلام را با شوق و رغبت فرامی‌گیرد.

لابه‌لای داستان تصاویر متنوعی از خاطرات پراکنده و رنگارنگ دکتر خضری، از تحصیل و زندگی در اصفهان و شیراز تا خدمت در مراکز درمانی مختلف و تجربه‌های پزشکی متفاوت و خاص بیان شده است. در این میان گاهی مطایبات خواندنی و خنده‌داری هم هست که نمی‌توان بدون خنده از آن‌ها گذشت.

این پزشک متخصص می‌توانست در بهترین شرایط زندگی کند، اما به‌جای تلاش برای موقعیت‌های شخصی و آسایش و رفاه خانوادگی خود، زندگیش را صرف رسیدگی به مشکلات مردم گرفتار روستاها و نقاط دورافتاده کرده است.

داستان فداکاری دکتر خضری و همسر وفادارش برای همراهی با مردم محروم و نیازمند آن‌قدر شیرین است که باید خواند. آن دو عرق ریختن در بندرلنگه و روستاهای جنوب کشور را بر اقامت در آمریکا و برخورداری از بهترین فرصت‌های آسایش ترجیح دادند و ثابت کردند که ارزش‌های انسانی و اعتقادی بر هر چیزی اولویت دارد.

او حتی وقتی برای دوره تکمیلی تخصص خود در انگلستان با پیشنهادهای وسوسه‌انگیز روبرو می‌شود، ماندن در بریستول را قبول نمی‌کند و در روزهای پرشور آغاز انقلاب به ایران می‌آید تا در آغاز انقلاب و دوران دفاع مقدس باز هم شریک درد و رنج هم‌وطنان خود باشد. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «برق نگاه بیمار زجرکشیده‌ای که مداوا شده، با هیچ لذتی قابل‌قیاس نبود. یک پزشک زمانی می‌تواند ذره‌ای از حس خدا را در زمان خلقت آدم درک کند که مریض دردکشیده را طبابت می‌کند.»

این کتاب در ۳۸۳ صفحه و با قیمت ۵۸ هزار تومان روانه بازار شده است



منبع خبر

روایت پزشکی با ۱۵هزار عمل جراحی رایگان بیشتر بخوانید »

کلام امیر/ توصیف قابل تامل دنیا

کلام امیر/ هدف از بعثت پیامبر(ص)



مشرق_ حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام  درباره هدف بعثت پیامبر(ص) در خطبه ۱۴۷ می فرمایند:

فلسفه بعثت پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم )
خداوند حضرت محمّد (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) را به حق برانگیخت تا بندگان خود را از پرستش دروغین بت ها رهایی بخشیده به پرستش خود راهنمایی کند، و آنان را از پیروی شیطان نجات داده به اطاعت خود کشاند، با قرآنی که معنی آن را آشکار کرد و اساسش را استوار فرمود، تا بندگان عظمت و بزرگی خدا را بدانند که نمی دانستند، و به پروردگار، اعتراف کنند پس از انکارهای طولانی اعتراف کردند، و او را پس از آن که نسبت به خدا آشنایی نداشتند به درستی بشناسند. پس خدای سبحان در کتاب خود بی آن که او را بنگرند خود را به بندگان شناساند، و قدرت خود را به همه نمایاند، و از قهر خود ترساند، و اینکه چگونه با کیفرها ملّتی را که باید نابود کند از میان برداشت و آنان را چگونه با داس انتقام درو کرد.
۲.خبر از آینده تأسّف بار اسلام و مسلمین
همانا پس از من در روزگاری بر شما فراخواهد رسید که چیزی پنهان تر از حق، و آشکارتر از باطل، و فراوان تر از دروغ به خدا و پیامبرش نباشد.

و نزد مردم آن زمان کالایی زیانمندتر از قرآن نیست اگر آن را درست بخوانند و تفسیر کنند، و متاعی پرسودتر از قرآن یافت نمی شود آنگاه که آن را تحریف کنند و معانی دلخواه خود را رواج دهند. در شهرها چیزی ناشناخته تر از معروف، و شناخته تر از منکر نیست، حاملان قرآن، آن را واگذاشته و حافظان قرآن، آن را فراموش می کنند، پس در آن روز قرآن و پیروانش از میان مردم رانده و مهجور می گردند، و هر دو غریبانه در یک راه ناشناخته سرگردانند، و پناهگاهی میان مردم ندارند. پس قرآن و پیروانش در میان مردمند اما گویا حضور ندارند، با مردمند ولی از آنها بریده اند، زیرا گمراهی و هدایت هرگز هماهنگ نشوند گر چه کنار یکدیگر قرار گیرند. مردم در آن روز، در جدایی و تفرقه هم داستان، و در اتّحاد و یگانگی پراکنده اند، گویی آنان پیشوای قرآن بوده و قرآن پیشوای آنان نیست، پس از قرآن جز نامی و نزدشان باقی نماند، و آنان جز خطی را از قرآن نشناسند، و در گذشته نیکوکاران را کیفر داده، و سخن راست آنان را بر خدا دروغ پنداشتند، و کار نیکشان را پاداش بد دادند. و همانا آنان که پیش از شما زندگی می کردند، به خاطر آرزوهای دراز، و پنهان بودن زمان اجل ها، نابود گردیدند، تا ناگهان مرگ وعده داده شده بر سرشان فرود آمد، مرگی که عذرها را نپذیرد، و درهای باز توبه را ببندد، و حوادث سخت و مجازات های پس از مردن را به همراه آورد.
۳.پندهای حکیمانه
ای مردم هر کس از خدا خیر خواهی طلبد، توفیق یابد، و آن کس که سخنان خدا را راهنمای خود قرار دهد به راست ترین راه، هدایت خواهد شد، پس همانا همسایه خدا در أمان، و دشمن خدا ترسان است، آن کس که عظمت خدا را می شناسد سزاوار نیست خود را بزرگ جلوه دهد، پس بلندی ارزش کسانی که بزرگی پروردگار را می دانند در این است که برابر او فروتنی کنند، و سلامت آنان که می دانند قدرت خدا چه اندازه می باشد در این است که برابر فرمانش تسلیم باشند. پس، از حقّ نگریزید چونان گریز انسان تندرست از فرد «گر»  گرفته، یا انسان سالم از بیمار، و بدانید که هیچ گاه حق را نخواهید شناخت جز آن که ترک کننده آن را بشناسید هرگز به پیمان قرآن وفادار نخواهید بود مگر آن که پیمان شکنان را بشناسید، و هرگز به قرآن چنگ نمی زنید مگر آن که رها کننده آن را شناسایی کنید.
۴.ویژگی های اهل بیت پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) (امامان دوازده گانه)
پس رستگاری را از اهل آن جستجو کنید، که اهل بیت پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) رمز حیات دانش، و راز مرگ جهل و نادانی هستند، آنان که حکمتشان شما را از دانش آنان، و سکوتشان از منطق آنان، و ظاهرشان از باطنشان، اطلاع می دهد، نه با دین خدا مخالفتی دارند، و نه در آن اختلاف می کنند، دین در میان آنان گواهی صادق، و ساکتی سخنگوست.



منبع خبر

کلام امیر/ هدف از بعثت پیامبر(ص) بیشتر بخوانید »