نویسنده دفاع مقدس

بسیاری از نویسندگان علاقمند به فعالیت در حوزه ایثار و شهادت هستند

بسیاری از نویسندگان علاقمند به فعالیت در حوزه ایثار و شهادت هستند


«آذر آزادی» از نویسندگان حوزه ایثار و شهادت در گفت‌وگو با خبرنگار  دفاع‌پرس در کرمانشاه، با اشاره به انگیزه خود از نوشتن خاطرات همسر شهید مفقودالاثر اظهار داشت: همیشه با شنیدن خبر تفحص شهدا با خودم می‌گفتم؛ چه لزومی دارد که شهدا را تفحص کنند؟ شهدایی که بعد از چهل و چند سال از جنگ فقط چند تکه استخوان از آن‌ها باقی مانده است! تازه خبر تفحص شهدا دوباره داغ دل خانواده‌هایشان را تازه می‌کند، داغی که سال‌هاست با گذشت زمان سرد شده است!

وی افزود: اما بعد از اینکه پای درد دل چند نفر از همسران و مادران و خواهران شهدای مفقودالاثر نشستم، تازه فهمیدم آن‌ها نه تنها از خبر تفحص شهیدشان ناراحت نمی‌شوند بلکه سال‌هاست که مشتاقانه منتظر شنیدن خبری از گمشده‌شان هستند؛ همین امر باعث شد اشتیاقم برای نوشتن خاطرات خانواده شهدای مفقودالاثر بیشتر شود.  

آزادی با بیان این مصاحبه با این خانواده‎ها سختی‌های خاص خودش را دارد، گفت: مصاحبه با مادری که شهادت فرزندش را باور نکرده است و همسری که هنوز با یاد شوهرش زندگی می‎کند کار سختی است؛ چرا که کوچک‎ترین بی‎احتیاطی و یا پرسیدن سوالی نامربوط در حین مصاحبه ممکن است خاطر راوی را مکدر و بار غمش را بیشتر کند و دیگر حاضر به ادامه مصاحبه نباشد.

این نویسنده دفاع مقدس در پاسخ به سوالی که نکته برجسته در خاطرات خانم زینت زیاده زاده که شما را ترغیب به نوشتن خاطراتش کرد چه بود؟ گفت: قبلاً داستان زندگی ایشان را از زبان چند نفر شنیده بودم و فکر می‌کردم سوژه خوبی برای نوشتن است. روایت زنی که عاشقانه همسرش را دوست داشته، اما این زندگی عاشقانه با شروع جنگ دستخوش حوادث تلخی می‌شود. زینت که در آن ایام باردار بوده با شنیدن خبر شهادت و مفقود شدن همسرش مرتضی، دچار بحران روحی شدیدی می‌شود و بیست روز در حالت بیهوشی در بیمارستان طالقانی کرمانشاه بستری می‌شود؛ در نهایت هم فرزندش را در اثر همین شوک روحی از دست می‌دهد.

آزادی افزود: نکته جالبی که در خاطرات خانم زیاد زاده موج می‎زند تحمل سختی‎ها و صبر ایشان در برابر مشکلات است. زن جوانی که ۱۲ سال در خانه‎ی مادر شوهرش منتظر بازگشت همسرش ماند به امید این که اسیر شده باشد و برگردد؛ اما این انتظار با وجود گذشت چهل و چند سال از جنگ هنوز برای خانم زیادزاده به سر نیامده و او با چهره‌ای شکسته و مو‌های سفیدی که هر روز تعدادشان بیشتر می‎شود  منتظر  آمدن خبری از مرتضی است.

وی با اشاره به این که نام کتاب را بر اساس روز‌های بی قراری و چشم انتظاری راوی انتخاب کرده است، افزود: کتاب روز‌های بی‌قرار، قصه کوچکی از سال‌ها صبر و استقامت خانواده‌های شهدای مفقودالاثر به ویژه همسران آن‎هاست که از زبان زینت‎ زیادزاده روایت می‎شود.

آزادی ادامه داد: بسیاری از نویسندگان علاقمند به فعالیت در حوزه ایثار و شهادت هستند و نیاز است مسئولان فرهنگی از این جوانان و آثارشان حمایت کنند.

این نویسنده دفاع مقدس با اشاره به اینکه دفاع‌مقدس بخش مهمی از تاریخ انقلاب اسلامی ایران است گفت: با توجه به هجمه بیش از پیش دشمنان و معاندین این نظام اسلامی به ارزش‌های دینی، لازم است فعالیت‌های فرهنگی به‌ویژه در حوزه ایثار و شهادت گسترش یابد.

کتاب «روز‌های بی قرار» از جمله کتاب‎های منشر شده اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه با موضوع خاطرات زنان در دوران دفاع مقدس است که توسط انتشارات مرصاد در سال ۱۴۰۱ منتشر شده و خاطرات «زینت زیاد زاده» همسر شهید مفقودالاثر «مرتضی دولتی» است که توسط «آذر آزادی» جمع آوری و به نگارش درآمده است.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بسیاری از نویسندگان علاقمند به فعالیت در حوزه ایثار و شهادت هستند بیشتر بخوانید »

دفاع مقدس بخش مهمی از تاریخ کشور را تشکیل می‌دهد

دفاع مقدس بخش مهمی از تاریخ کشور را تشکیل می‌دهد


«لیلا جعفری» نویسنده و شاعر حوزه دفاع مقدس است، «ابری‌ترین آواز» که در جشنواره ملی دفاع برگزیده شد از آثار این نویسنده است. همچنین دو پژوهش در شعر با موضوع مدافعان حرم و مدافعان سلامت نیز انجام داده است که موفق به کسب جوایزی شده است.

جعفری در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در شهرکرد در خصوص ادبیات دفاع مقدس در حوزه کودک و نوجوان اظهار داشت: متاسفانه در حوزه کتاب دفاع مقدس ویژه کودکان و نوجوانان کار چندانی انجام نشده است درصورتی که دفاع مقدس و جامعه‌ای که آن را تجربه کرد بخش مهمی از جامعه و تاریخ کشور را تشکیل می‌دهد و نمی‌توان کودکان و نسل جدید را از جامعه دفاع مقدس جدا کرد به همین دلیل من به تولید آثار و تشبیه و تبیین وقایع جنگ تحمیلی و دفاع مقدس برای کودکان و نوجوانان وارد شدم.

جعفری با بیان اینکه کودکان و نوجوانان که دوران دفاع مقدس را تجربه نکرده‌اند با شنیدن واژه جنگ دچار هراس می‌شوند، تصریح کرد: با وجود این لازم است نسل جوان با وقایع و فداکاری‌های دوران دفاع مقدس آشنا شوند که می‌توان برای این کار از زبان لطیفی مانند شعر استفاده کرد.

این نویسنده حوزه دفاع مقدس با تاکید بر اهمیت آگاهی‌بخشی در جامعه، یادآور شد: آگاهی‌بخشی با استفاده از نوشتن و انتقال اطلاعات انجام می‌شود، حوزه‌های رسانه و تالیفات نیز دو منبعی محسوب می‌شوند که باید به صورت مستمر درحال آگاهی‌بخشی به جامعه باشند. درحقیقت ممکن است ارتباط با افرادی که جنگ و دفاع مقدس را تجربه کرده‌اند برای تمامی آحاد جامعه در دسترس نباشد، اما کتب این حوزه می‌تواند در اختیار افراد جامعه قرار بگیرد تا با اتفاقات دوران جنگ آشنا شوند.

وی عنوان کرد: یکی از رسالت‌هایی که به دوش شاعران و نویسندگان قرار دارد این است که وقایع سرزمین خود را بنویسند تا به دست فراموشی سپرده نشوند، در دفاع مقدس نیز ایران شروع‌کننده جنگ نبود بلکه در برابر دشمن متجاوز به دفاع از حریم وطن پرداخت که در این دفاع مقدس افراد بسیاری به شهادت رسیدند، انسان‌های که همانند سایر افراد به زندگی علاقه‌مند بودند، اما برای حفاظت از حریم وطن جان خود را فدا کردند و امروز حفظ و حراست از یاد و خاطره آن‌ها وظیفه همگی است.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دفاع مقدس بخش مهمی از تاریخ کشور را تشکیل می‌دهد بیشتر بخوانید »

مخاطبان باید داستان‌های واقعی از آدم‌های جنگ تحمیلی بخوانند

مخاطبان باید داستان‌های واقعی از آدم‌های جنگ تحمیلی بخوانند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از یاسوج، «سارا شجاعی» نویسنده و داستان‌نویس حوزه دفاع مقدس استان کهگیلویه و بویراحمد است که توانست با داستان کوتاه «تا جایی که رودخانه می‌رود»، مقام دوم دهمین جایزه ملی ادبی یوسف را به خود اختصاص دهد. او همچنین تاکنون چندین مقام استانی را در حوزه داستان‌نویسی دفاع مقدس به دست آورده است.

در این خصوص خبرنگار دفاع مقدس گفت‌وگویی را با این نویسنده کهگیلویه و بویراحمدی انجام داده که در ادامه آن را می‌خوانید:

دفاع‌پرس: به عنوان یک نویسنده، یک روز عادی کاری‌تان را توصیف کنید.

 معمولاً صبح که بیدار می‌شوم، هدف اصلی‌ام نوشتن است. نوشتن داستان برای مخاطب نوجوان را خیلی دوست دارم. گاهی با یک خودکار و کاغذ ساعت‌ها یک گوشه می‌نشینم که خط اصلی یه داستان را جور کنم… گاهی وقت، روزها فقط به یک موضوع فکر می‌کنم و خیلی طول می‌کشد تا به آن چیزی که می‌خواهم برسم. ولی همیشه اینطور بوده که هر چقدر این فرایند ذهنی سخت‌تر و طولانی‌تر باشد، نتیجه بهتر و بکرتر است.

دفاع‌پرس: شیوه کارتان به چه شکل است؟ هر روز می‌نویسید یا منتظر الهام می‌مانید؟

حتی اگر بخواهم، هر روز نمی‌توانم بنویسم. گاهی ساعت‌ها جلوی لپ‌تاپ می‌نشینم و نمی‌توانم چیزی بنویسم. باید اول ماجرای داستان و خط سیر آن در ذهنم بازسازی شده باشد، بعد آن را بنویسم. وقتی روی موضوعی که دوست دارم درباره‌اش بنویسم تمرکز می‌کنم، الهام خودآگاه یا ناخودآگاه رخ می‌دهد.

دفاع‌پرس: چه شد که به نویسندگی روی آوردید و کار نویسندگی را از چه زمانی به شکل حرفه‌ای شروع کردید؟

از ده سال پیش که متوجه شدم هیچ کاری را بیشتر از نوشتن و هیچ تفریحی را بیشتر از کتاب خواندن دوست ندارم، تصمیم جدی گرفتم که نوشتن را به طور حرفه‌ای دنبال کنم.

دفاع‌پرس: تعریف شما از داستان چیست؟ و معیارهای یک داستان خوب از نظر شما چیست؟

داستان یعنی باورپذیر کردن و دلپذیر کردن وقایعی که ممکن است واقعی نباشند برای خواننده.

داستان خوب باید موضوع جذابی داشته باشد، قهرمان باید مثبت باشد و خواننده از همراهی با او لذت ببرد، وقایع باید منطقی باشد و منطق روایی هم داشته باشد. در ضمن یک داستان نباید پیامش را مستقیم به مخاطب بدهد، خواننده باید خودش پیام را دریافت کند.

دفاع‌پرس: به نظر شما داستان‌نویسی بیشتر به استعدادهای ذاتی فرد مربوط است یا با آموزش، می‌توان به یک داستان‌نویس حرفه‌ای تبدیل شد؟

به نظر من مهارت نوشتن اکتسابی است و تنها راه یادگیری خوب نوشتن، کتاب خواندن است. امکان ندارد کسی کتاب خواندن را دوست نداشته باشد و کتاب نخواند، ولی خوب بنویسد. کلاس‌های آموزشی فقط اصول را یاد می‌دهند که کافی نیست. مهارت نوشتن بدون خواندن به دست نمی‌آید.

دفاع‌پرس: داستان‌های شما چه میزان بن‌مایه حقیقی دارند؟

من هم مثل همه نویسنده‌ها شخصیت‌های داستان‌هایم را از آدم‌های اطرافم وام می‌گیرم و از اتفاقات واقعی هم الهام می‌گیرم. در کنارش خیال‌پردازی هم هست.

دفاع‌پرس: چه نویسنده‌ها، کتاب‌ها یا ایده‌هایی بر شما تأثیر گذاشته‌اند؟

زیبایی و معصومیت رمان «دره گل‌سرخ» «آسترید لیندگرن» و تخیل شگفت‌انگیزی که در رمان‌های «جان کریستوفر» بود، خیلی روی من اثر گذاشت. دلم می‌خواست من هم آن احساس شگفت‌انگیزی را که با خواندن این داستان‌ها حس کردم، با نوشتن داستان به دیگران بدهم.

دفاع‌پرس: نام کتاب و شخصیت مورد علاقه‌تان؟

وقتی نوجوان بودم کتاب‌های «جعفر ابراهیمی» و نوشته‌های مرحوم «امیرحسین فردی» و رمان‌های «رولد دال» خیلی برایم جذاب بودند و هنوز هم هستند. مجموعه وقایع ناگوار «لمونی اسنیکت» را خیلی دوست دارم و همین‌طور رمان‌های سه‌گانه «جان کریستوفر» که به نظرم شاهکار هستند. از آثار کلاسیک نیز کتاب‌های «جین آستین» و «خواهران برونته» را دوست دارم.

دفاع‌پرس: آثار و تألیفات خود را نام ببرید.

داستان‌های کوتاه من در چند مجموعه داستان چاپ شده و فعلاً چند رمان کودک و نوجوان هم در بازار دارم از جمله: «زیر سایه‌های بید»، «باغ‌وحش عجیب من»، «مینگل خان و آخرین یوزپلنگ‌های ایرانی» و «یلدا و هیولای زباله‌ها».

داستان‌های «بالاتپه» و «تا جایی که رودخانه می‌رود» نیز با موضوع دفاع مقدس، در مجموعه آثار برگزیده نهمین و دهمین جایزه ادبی یوسف به چاپ رسیده است.

دفاع‌پرس: چطور از فراخوان جشنواره یوسف با اطلاع شدید و چطور متوجه شدید که برگزیده شده‌اید؟

پوستر فراخوان را در اینترنت دیدم و نتایج را دبیرخانه اطلاع دادند.

دفاع‌پرس: اسم داستان یا داستان‌هایی که برای این جشنواره نوشتی، چه بوده و مختصری از موضوع را هم برایمان بگویید.

یک داستان به نام «تا جایی که رودخانه می‌رود» به دهمین دوره جایزه ادبی یوسف ارسال کردم که توانست مقام دوم این جشنواره را در مرحله کشوری کسب کند. این داستان، به طور کلی در مورد شخصی است که می‌خواهد کاری برای شادی و رضایت برادر شهیدش انجام دهد.می‌خواهد این را به مخاطب بگوید که در جامعه ما تضاد وجود دارد بین درخواست قلبی یک شهید که جانش را برای وطنش داده و تصور اطرافیان در مورد روش بزرگداشت آن شهید. همان‌طور که می‌دانیم و در اطرافمان می‌بینیم آدم‌هایی هستند که فکر می‌کنند باشکوه کردن قبر شهید به معنی بزرگداشت جایگاه آن شهید است، چیزی که واقعیت ندارد.

داستان کوتاه «بالاتپه» هم توانست در نهمین جایزه ادبی یوسف مقام نخست استانی را کسب کند.

دفاع‌پرس: ایده داستان کوتاه «تا جایی که رودخانه می‌رود» چگونه به ذهنتان رسید؟

این داستان وقتی به ذهنم رسید که کنار سد شاه‌قاسم در چند کیلومتری بیرون از شهر یاسوج ایستاده بودم و دریاچه سد نگاه می‌کردم. شنیده بودم که یک شهید وصیت کرده بود پیکرش را در جنگل‌های بلوط اطراف روستایشان دفن کنند. از طرف دیگر، افراد زیادی را دیده‌ام که فکر می‌کنند راه تکریم شخصی که در راه وطن شهید شده، زیبا کردن مقبره آن شخص است در حالی که شهدا به این نوع بزرگداشت نیاز ندارند. برآورده کردن آرزوی یک کودک، یک نوجوان یا یک شخص نیازمند بدون شک شادی و آرامش زیادی به روح درگذشتگان می‌دهد، چیزی که بیشتر مردم فراموش کرده‌اند.

دفاع‌پرس: نظرتان درباره جایزه ادبی یوسف چیست؟ هدف و انگیزه شما برای شرکت در این جشنواره چه بود؟

این جایزه به نویسنده‌ها این امکان را می‌دهد که اثرشان بررسی شود و همین‌که اساتید برجسته کارها را بررسی می‌کنند خیلی به نویسنده انگیزه می دهد.

دفاع‌پرس: آدم‌هایی که در بستر جنگ زیست دارند و در دل داستان‌های شما می‌آیند چه باور، آیین و اسطوره‌ای دارند؟

باور من این است که در جنگ ما آدم‌هایی که جانشان را فدا کردند، آدم‌های معمولی مثل ما بودند که ترس و امید داشتند و همین، فداکاریشان را تحسین‌برانگیز می‌کند. اینکه بعضاً نوعی قداست می‌دهیم به شهدا که مثلاً از وقتی کودک بودند عاشق شهادت بودند و آنها را از حلقه آدم‌های معمولی بیرون ببریم، به نظرم نسل جوان را از آنها دور می‌کند. ما باید بپذیریم که مثلاً غواص‌هایی را که عراقی‌ها دست‌هایشان را با سیم بستند و توی لجن خفه‌شان کردند، حتماً ترسیده بودند… قطعاً با رنج و درد شهید شدند و قطعاً دلشان می‌خواست یک بار دیگر مادرشان یا بچه‌شان را ببینند… یا یک بار دیگر زادگاهشان را ببینند و وقتی این را بپذیریم که آنها همه‌چیزشان را برای وطنشان دادند، احساس احترام نسبت به آنها خواهیم داشت. نسل جوان دست‌کم درصدی از آنها موضع تدافعی نسبت به کلمه شهید دارند، برای اینکه به آنها و به ما تلقین شده شهدا آسمانی بودند و به آسمان رفتند… یعنی اصلاً معمولی نبودند… این نوع تفکر اثر خوبی بر روی مخاطبی که تلاش می‌کنیم روی آنها تأثیر بگذاریم، ندارد.

دفاع‌پرس: نیاز مخاطبان در حوزه کتاب دفاع مقدس بیشتر به چه نوع کتاب‌هایی و در چه قالب‌هایی است؟

مخاطبان نیاز دارند که داستان‌های واقعی از آدم‌های جنگ بخوانند.

دفاع‌پرس: چه حرفی برای نویسندگان تازه‌کار دارید؟

فقط اینکه تنها راه خوب نوشتن، زیاد کتاب خواندن و زیاد نوشتن است. نویسندگی کار سختی است و ممکن است به هدف هم نرسد و من هم ممکن است نرسم؛ ولی حتی اگر من موفق نشوم خوشحالم که این راه را انتخاب کرده‌ام. کسانی هم که تازه می‌خواهند شروع کنند، باید محکم و با اراده باشند و این آگاهی را داشته باشند که ممکن است به هدف نرسند؛ ولی این راه آنقدر قشنگ و جالب است که آدم ناگهان متوجه می‌شود دیگر به هدف فکر نمی‌کند و فقط می‌خواهد در این راه قدم‌های درستی بردارد.

گفت‌وگو از مرضیه جوشن

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مخاطبان باید داستان‌های واقعی از آدم‌های جنگ تحمیلی بخوانند بیشتر بخوانید »

درگذشت یکی از نویسندگان حوزه دفاع مقدس استان گلستان

درگذشت یکی از نویسندگان حوزه دفاع مقدس استان گلستان


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از گرگان، «سیده فاطمه حسینی کوهستانی» از نویسندگان دفاع مقدس استان گلستان پس از تحمل رنج بیماری، آسمانی شد.

«سیده فاطمه حسینی کوهستانی» متولد شهر فاضل آباد استان گلستان بود و کتابهای ایشان شامل روزی که باران بارید(زندگی نامه و خاطرات روحانی شهید سیدمحمود حسینی کوهستانی)، ترنم سرخ(خاطرات دوران جبهه زینب خاتون یحیی نژاد)، جبهه عشق(خاطرات فریده محمدیون)، سه هزار شیشلیک(خاطرات حاج محمد قاسم آبادی) بود.

اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان گلستان این مصیبت وارده را به خانواده گرامی ایشان تسلیت می‌گوید و از درگاه خداوند بزرگ برای آن بانوی فرهیخته علو درجات و همجواری با شهیدان و برای عموم بازماندگان صبر و سلامتی مسألت دارد.

 انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

درگذشت یکی از نویسندگان حوزه دفاع مقدس استان گلستان بیشتر بخوانید »

دسترسی به منابع و مستندات دفاع مقدس برای نویسندگان تسهیل شود

دسترسی به منابع و مستندات دفاع مقدس برای نویسندگان تسهیل شود


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از  خرم آباد، «لیلا غلامی ونوول» متولد سال 1362 پژوهشگر و نویسنده داستان‌های اجتماعی و حوزه ایثار و شهادت است که در دوره‌ی نهم و دهم جایزه ادبی یوسف در مرحله استانی موفق به کسب مقام اول و در مرحله کشوری جزء برگزیده‌ها معرفی شد و همچنین در جشنواره داستان خرمشهر، اثر وی به مرحله نهایی راه یافته است به همین بهانه خبرنگار دفاع‌پرس گفت‌وگویی را با این پژوهشگر و نویسنده خرم آبادی ترتیب داده است که در ادامه آن را می‌خوانید:

چطور شد با داستان آشنا شدید؟

من از نوجوانی به خواندن داستان علاقمند بودم و در سنین بالاتر به صورت غیر حرفه‌ای داستان می‌نوشتم. گاهی نوشته‌هایم را برای دیگران می‌خواندم و گاه نگه می‌داشتم تا فرصتی پیدا شود و در جایی به چاپ برسانم، هر چند که این فرصت در آن سال‌ها هیچ وقت پیش نیامد و مشوقی در این مورد نداشتم.

 موضوع اولین اولین داستانی که نوشتید خاطرتان هست؟

اولین داستانم داستان زن آسیب خورده‌ای بود که توسط خانواده طرد شده بود و خانواده بعد سال‌ها او را پذیرفته بودند تا رو به بهبود برود.

اولین داستانی که چاپ کردید چه بود و کجا چاپ شد؟

داستان “کلوچه خانگی” در یک مجله سه زبانه در دانشگاه تبریز به چاپ رسید.

ایده یا فکر اولیه داستان‌های برگزیده تان در جایزه ادبی یوسف از کجا آمده است؟

داستان «تخت شماره 4 » را که در نهمین جایزه ادبی یوسف برگزیده شد، در زمان  شیوع ویروس کرونا نوشتم و از اوضاع و احوال آن روزها و وضیعت بیمارستان‌ها در نگارش داستانم نیز استفاده کردم و در مورد داستان «به وقت ایران» که در دهمین دوره جایزه ادبی یوسف برگزیده شد، خدمت شما عرض کنم، من همیشه به افرادی که اربعین با پای پیاده به زیارت امام حسین می‌روند غبطه می‌خوردم. تعریف‌های افرادی که به این سفر معنوی می‌روند همیشه من را جذب می‌کند. از مردم خونگرمی که با افتخار زوار امام حسین (ع) را تکریم می‌کنند تا برادران عرب عراقی که خود را برادران ایرانی‌ها می‌دانند و پیوندهایی که به‌خاطر جنگ تحمیلی مخدوش شده‌اند. همه و همه باعث شکل‌گیری این موضوع در ذهن من شد.

 برای نگارش این داستان‌ها آیا از منابع مستند استفاده کردید؟

برای نگارش داستان منابع مستند قابل توجهی در دسترس نیست، همه برگرفته از تخیل من و تفکر پیوندهایی است که جنگ مانع دیدنشان شد.

آیا غیر از جایزه ادبی یوسف، جوایز دیگری هم کسب کرده اید؟

بله من در جشنواره‌های زیادی بوده‌ام چه در مقام شرکت کننده و چه در مقام برگزار کننده و یا داور جشنواره داستانی. از جمله جشنواره «قرآن و عترت خرم آباد» که مدیر و داور جشنواره در سال ۹۷ بودم. یا جشنواره «دست اعتیاد کوتاه»  که مقام دوم را کسب کردم، و یا  جشنواره داستان نویسی خرمشهر که به مرحله نهایی راه یافته‌ام و همزمان با سالروز چهلمین سال آزادسازی  خرمشهر مراسم اختتامیه آن در استان خوزستان برگزار می‌شود.

نخستین کتابی که خواندید چه بود؟

داستان «پرماتیسن»  اولین داستان و در واقع رمانی بود که مرا به دنیای نویسندگی و کتاب کشاند.

در حوزه دفاع مقدس نخستین داستانی که خواندید چه بود؟

رمان «دا» اولین کتابی بود که من در حوزه دفاع مقدس خواندم.

نویسنده مورد علاقه‌تان کیست؟

نویسنده مورد علاقه من در حوزه دفاع مقدس «اکبر صحرایی» هستند. ایشان حس موقعیت جنگ و فضای زمان جنگ تحمیلی را به خوبی منتقل می‌کنند.

چه مقدار از وقت خودتان را صرف نوشتن و خواندن می‌کنید؟

تقریبا هر روز، نویسندگی کاری است که اگر وقفه‌ای داخلش بیفتد دوباره نشستن پای قلم و کاغذ برایت سخت خواهد بود. حداقل یک ساعت در روز و گاهی پیش می‌آید که کمتر و یا بیشتر شود.

تعریف شما از داستان دفاع مقدس چیست؟ وضیعت ادبیات دفاع مقدس را در حال حاضر چطور ارزیابی می‌کنید؟

دفاع مقدس در ایران هشت سال طول کشید و این مدت کمی نیست. بخش‌ها و مناطق زیادی از کشور ما درگیر جنگ بوده‌اند. مناطقی با قومیت‌های مختلف و خورده فرهنگ‌های زیاد، اینها ظرفیت هستند. ظرفیت‌هایی که هر بخشی از آن می‌تواند حرف‌های بسیاری برای گفتن داشته باشد. پرورش افرادی که بتوانند این ظرفیت‌ها را ببینند و استفاده کنند و در موردش بنویسند خیلی مهم است. همه‌ی ملت‌های دنیا از قهرمان‌های خود تجلیل می‌کنند حتی اگر یک قرن از آن اتفاق‌ها گذشته باشد. تجلیل می‌کنند تا روحیه وطن دوستی و وطن پرستی در بین جامعه‌هایشان زنده بماند. حالا ما این ظرفیت بزرگ را داریم هم از لحاظ فرهنگی و هم از لحاظ اجتماعی. ولی به دلیل پای کار نیامدن خیلی از افرادی که دست به قلم هستند و در کار خود حرفی برای گفتن دارند تا حدود زیادی ما در استفاده از این ظرفیت ها محجور مانده‌ایم.

انتظار شما از نهادهای فرهنگی به‌خصوص بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس چیست؟

انتظار می‌رود که این نهادهای فرهنگی در تربیت افراد مناسب و کار بلد در حوزه ادبیات دفاع مقدس غافل نمانند و با برپایی کارگاه‌های نویسندگی به‌صورت مداوم و مستمر، به تقویت قلم نویسندگان کمک کنند.   

آیا تاکنون کتابی از شما چاپ شده است و یا در حال نگارش کتابی هستید؟

من در حال نوشتن زندگی‌نامه شهید والا مقام «آقا علی گودرزی مهر» از شهدای لرستانی عملیات «حاج عمران» هستم و کتابی تحقیقی در مورد عملیات حاج عمران  و همچنین یک مجموعه داستان کوتاه، که قرار است، در سالجاری  با حمایت  اداره کل حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس لرستان چاپ شوند.

نظرتان در مورد جایزه ادبی یوسف چیست و چطور با این جایزه ادبی آشنا شدید؟

جشنواره‌های ادبی در کل باعث اشتیاق نویسندگان جوان و ترغیب این عزیزان به نوشتن می‌شود و چالش‌هایی هستند که گاه گاه بعضی از نویسندگان دوست دارند در آن شرکت کنند، که این باعث پویایی هنر داستان نوشتن می‌شود.

آشنایی من با جشنواره ادبی یوسف به‌واسطه دوست عزیزم، «عصمت دهقانی»  مدیرادبیات و تاریخ دفاع مقدس اداره کل حفظ آثار استان لرستان بود.

کلام آخر؟

افراد علاقمند به نگارش داستان‌های حوزه ایثار و شهادت، هر چه بیشتر به منابع و مستندات دوران دفاع مقدس دسترسی داشته باشند و در این زمینه مطالعه کنند، در کارشان موفق‌تر هستند، ولی متاسفانه گاهی اوقات دسترسی به منابع مورد نظر بسیار مشکل است که از مسئولین نهادهای مربوطه انتظار می‌رود در این زمینه بیشتر با اهل قلم همکاری داشته باشند.

در پایان از سرهنگ پاسدار «محسن رشیدی» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس لرستان  و مجموعه همکاران  وی که در برگزاری جشنواره‌های ادبی و هنری نهایت تلاش را می‌کنند و در سال‌های اخیر زمینه فعالیت بیش از پیش نویسندگان دفاع مقدس لرستان را فراهم نموده اند، کمال تشکر و قدردانی را دارم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دسترسی به منابع و مستندات دفاع مقدس برای نویسندگان تسهیل شود بیشتر بخوانید »