نیروی قدس سپاه

نیرویی که امروز مستقیما آمریکا را تهدید می‌کند

نیرویی که امروز مستقیما آمریکا را تهدید می‌کند



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، درست تنها چند ساعت پس از شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه، یعنی در همان روز ۱۳ دی ۱۳۹۸، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا در حکمی سردار سرتیپ پاسدار حاج اسماعیل قاآنی را به فرماندهی نیروی قدس سپاه منصوب کردند.

رهبر معظم انقلاب در حکم انتصاب سردار قاآنی، وی را از برجسته‌ترین فرماندهان سپاه در دفاع مقدس برشمردند که در طول سالیان متمادی در نیروی قدس در کنار شهید سلیمانی در منطقه خدمت کرده است؛ اما کلیدی‌ترین بخش از حکم انتصاب رهبر معظم انقلاب این جمله بود: « برنامه‌ی آن نیرو عیناً همان برنامه‌ی دوران فرماندهی شهید سلیمانی است».

 پیام انتصاب سریع فرمانده نیروی قدس از سوی رهبر معظم انقلاب از سویی و از سوی دیگر تاکید ایشان بر «تغییر نکردن برنامه های نیروی قدس» در حقیقت تاکیدی بود بر اینکه هیچ ناپیوستگی، خلاء و توقفی در روند فعالیت های نیروی قدس بعنوان نیرویی که درگیر یک جنگ با قدرت‌های مستکبر دنیا است نباید به وجود بیاید.

بیشتر بخوانید:

خروش مردم عراق علیه آمریکا در سالروز شهادت حاج قاسم و ابومهدی +فیلم و عکس

اما در همان ایام با شهادت حاج قاسم سلیمانی و انتصاب سردار قاآنی به فرماندهی نیروی قدس سپاه، گمانه‌زنی‌ها و اظهارنظرهایی در رسانه‌های خارجی و حتی برخی عناصر داخلی مطرح می‌شد با این مضمون که به دلیل فقدان حاج قاسم سلیمانی نقش جمهوری اسلامی ایران در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی کمرنگ‌تر خواهد شد و از قدرت اثرگذاری‌اش به ویژه در منطقه کاسته می‌شود.

اسماعیل قاآنی که تا قبل از فرماندهی نیروی قدس، جانشین حاج قاسم سلیمانی در این نیرو بود، از ابتدای تاسیس سپاه به عضویت این نهاد در آمده بود و در طی سالیان جنگ تحمیلی در مسئولیت‌های مختلفی از جمله فرماندهی لشکرهای ۲۱ امام رضا(ع) و ۵ نصر خدمت کرده بود.

او از ابتدای تأسیس نیروی قدس در این نیرو حضور داشت، مدتی هم معاون اطلاعات ستاد مشترک سپاه بود تا آنکه مجددا به نیروی قدس بازگشت و بعنوان جانشین حاج قاسم سلیمانی در این نیرو منصوب شد.

سردار محمدرضا نقدی معاون هماهنگ کننده سپاه سردار قاآنی یا به گفته او «حاج اسماعیل» را همان «حاج قاسم رسانه‌ای نشده» نام می‌برد و درباره این فرمانده ۶۵ ساله مشهدی، می‌گوید: ایشان زودتر از حاج قاسم وارد نیروی قدس سپاه شد و سوابق و تجربیات و روابطش با نهضت های آزادیبخش قدیمی‌تر از حاج قاسم شکل گرفته است. او همچنین تاکید می‌کند که تقوای بالای سردار قاآنی موجب شده تا هیچ ردی از او نباشد و پشت سر فرمانده خود حرکت کند.

شاید نکته‌ای که برای برخی ابهام ایجاد می‌کرد که با فقدان حاج قاسم و فرماندهی سردار قاآنی، ایران آن قدرت منطقه‌ای زمان حاج قاسم را دیگر نخواهد داشت، موضوع شناخته شده نبودن فرمانده جدید و در سایه بودن او پیش از این بود، این در حالی است که سردار قاآنی در دوران فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی هم تولیت و مدیریت بخش‌هایی از فعالیت‌های برون مرزی نیروی قدس را بر عهده داشته که منجر می‌شود به اینکه شبکه انسانی مرتبط با نیروی قدس و شخص سردار شهید حاج قاسم سلیمانی این ارتباط و پیوستگی را با سردار قاآنی هم داشته باشند.

اما این تمام ماجرا نیست؛ نگاهی به فعالیت‌هایی که از سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه طی یک سال گذشته دیده شده است هم بیانگر این مهم است که همان سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران که در زمان فرماندهی حاج قاسم سلیمانی دنبال می‌شد امروز هم دنبال می‌شود.

اخباری که از سفرهای فرمانده نیروی قدس سپاه به کشورهای منطقه منتشر می‌شود، بیانگر تحرک و پویایی این نیرو در سطح منطقه به منظور تحقق بخشیدن سیاست‌های منطقه‌ای ایران است که در حقیقت همان تقویت گروه‌های مقاومت مردمی به منظور مبارزه با قدرت‌های استکباری و در رأس آنها مقابله با حضور آمریکا در منطقه غرب آسیا است.

در میان ویژگی‌های سردار قاآنی، آنچه از او بیش از هر چیزی به چشم می‌آید، روحیه ضد استکباری او و تهدید مستقیم ایالات متحده است تا جایی‌که این فرمانده امروز مستقیما آمریکایی‌ها را تهدید به انتقام گرفتن می‌کند.

او اخیرا خطاب به آمریکایی‌ها با صراحت گفته است که مسیر نیروی قدس و مقاومت با شیطنت‌های آمریکا می‌کند، تغییر نمی کند و تاکید کرده است: مسیر ما همچنان همان مسیر است، مطمئن باشید حتی ممکن است، از درون خانه شما کسانی پیدا شوند که پاسخ این جنایت شما را بدهند.

او پیش از این هم در واکنش به آتش‌سوزی ناو آمریکایی «یواس‌اس بونهوم ریچارد» هم این حادثه را نتیجه جنایت دولت آمریکا بر شمرده و گفته بود: باید به آن‌ها بگوییم این اتفاق پاسخ جنایت‌های شماست که به دست عناصر خود شما اتفاق افتاده است، خداوند با دست خود شما، شما را مجازات می‌کند.

آنچه که در یکسال گذشته از فرمانده نیروی قدس در عمل دیده شده این است که امروز جمهوری اسلامی ایران توانسته است سطحی از تهدید را متوجه آمریکایی‌ها کند تا آنها این را بیشتر درک کنند که حضورشان در منطقه غرب آسیا می‌تواند آسیب‌های جبران ناپذیری را متوجه آنها کند، تهدیدهایی که امروز با به میدان آمدن فرمانده‌ در سایه، می‌تواند به درون خاک آمریکا هم کشیده شود.

منبع: فارس



منبع خبر

نیرویی که امروز مستقیما آمریکا را تهدید می‌کند بیشتر بخوانید »

رزمندگان بدون مرز استکبار را به پایان نزدیک می‌کند

رزمندگان بدون مرز استکبار را به پایان نزدیک می‌کند



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از سپاه نیوز، سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پیامی از فرماندهی عالی و شجاعانه سردار سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه قدردانی و تاکید کرد: انشاالله رزمندگان بدون مرز سپاه تحت فرماندهی آن برادر نورانی، تاریخ استکبار را فاتحانه به پایان خود نزدیک خواهد کرد.

همانگونه که در تنهایی و غربت انقلاب را به پیروزی رساندیم و همانگونه که در جنگ نیز مظلومانه‌تر از انقلاب جنگیدیم به یاری خدا باقیمانده راه پرنشیب و فراز را تنها خواهیم پیمود. حضرت امام خمینی (رحمه ا… علیه)

برادر سردار اسماعیل قاآنی

فرمانده پرهیزکار و شجاع نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام علیکم

اللهم صل علی محمد و آل محمد.

خداوند حکیم را در سالگرد انتصاب آن فرمانده بی بدیل و باتقوا به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سوی مولی و مقتدایمان حضرت امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) شاکریم که طهارت روح، قلب سلیم، اخلاص و قدرت تفکر و فرماندهی عالی و شجاعانه‌ی شما سپاه قدس را در طراز جدیدی از جهاد عظیم بر علیه نظام سلطه و اذنابشان قرار داد.

در آستانه‌ی قرن پانزدهم هجری شمسی آن وجود مبارک، عزیز و مقتدر به مصداق آیه‌ی شریفه ” قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ ” مایه تشفی صدور آزادگان عالم در مصیبت شهادت قاسم جانمان (رضوان الله علیه) و سرمایه‌ای الهی و سرشار از معنویت و انقلابی گری، بشارت بخش صفحات درخشانی از پیشرفت جبهه‌ی مقاومت و تحرک جدید در بیداری اسلامی خواهد شد.

درود خداوند و ملائک مقربش بر فرمانده شهید سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی (رضوان الله علیه) که هجران و فراقش، دل‌های همه‌ی ما را مجروح و مغموم و خون مقدسش ضامن سقوط استکبار جهانی و رهایی مظلومان و مستضعفان عالم خواهد گردید.

ان شاءالله رزمندگان بدون مرز نیروی قدس سپاه تحت فرماندهی مقتدر و زلال آن برادر نورانی، تاریخ استکبار را فاتحانه به پایان خود نزدیک خواهد کرد.

در پایان توفیق و عزت بیش از پیش شما را از درگاه خداوند تبارک و تعالی مسئلت می‌نمایم.



منبع خبر

رزمندگان بدون مرز استکبار را به پایان نزدیک می‌کند بیشتر بخوانید »

حاج قاسم می‌گفت باید «دولت مقاومت» داشته باشیم

حاج قاسم می‌گفت باید «دولت مقاومت» داشته باشیم



حجت‌الاسلام علی شیرازی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، در آستانه سالگرد شهادت سپهبد شهید قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه قرار داریم و هر روزی که از شهادت این سردار رشید اسلام و قهرمان ملت ایران می‌گذرد، مردم با ابعاد بیشتری از شخصیت والا و الهی او که تا همین چند سال قبل بروز و ظهور کمتری در افکار عمومی داشت، آشناتر می‌شوند.

حجت‌الاسلام علی شیرازی که از پیشکسوتان دفاع مقدس و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و از دوستان نزدیک سپهبد شهید قاسم سلیمانی بوده و در دوره فرماندهی این شهید والامقام مسئولیت نمایندگی رهبر انقلاب در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده داشته است، به بیان برخی خاطرات و تحلیل ویژگی‌های شخصی و فرماندهی «حاج قاسم» پرداخته که متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

* اولین بار کی و کجا حاج قاسم را دیدید؟ چند سال در نیروی قدس همکار ایشان بودید؟

اولین بار در سال ۱۳۶۱ قبل از عملیات بیت المقدس من از تهران اعزام شدم به جنوب، قبلش غرب بودم که عملیات فتح المبین شروع شد وقتی عملیات شروع شد من به تهران آمدم و از منطقه ۱۰ تهران حکم گرفتم رفتم گلف (اهواز، پایگاه منتظران شهادت) آنجا تازه فهمیدم تیپ ثارالله کرمان تشکیل شده و رفتم تیپ ثارالله. فروردین 61 آشنایی من با سردار سلیمانی بود.

من در دوران جنگ به صورت متناوب در عملیات‌ها شرکت می‌کردم تا فروردین ۶۵. در فروردین ۶۵ من مسئول تبلیغات شدم که تیپ ثارالله هم لشکر شده بود و در لشکر ثارالله تا آخر جنگ با سردار سلیمانی بودم. بعد از جنگ هم من در سپاه بودم اما ارتباط خانوادگی با سردار داشتیم ولی از سال ۱۳۹۰ دوباره برگشتم نیروی قدس سپاه در کنار سردار سلیمانی و با درخواست سردار سلیمانی، و تا هنگام شهادت با ایشان بودم.

* در آستانه سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، اسمشان که به گوشتان می‌خورد اولین چیزی که در ذهنتان نقش می‌بندد چیست؟

از نگاه خودم سردار سلیمانی بهترین رفیق بود.

* به نظر شما رمز موفقیت حاج قاسم و اینکه توانست نقشه‌های پیچیده آمریکا در منطقه را خنثی کند چیست؟

من رمز موفقیت سردار سلیمانی را در چهار نکته می‌دانم. اول ارتباط سردار سلیمانی با خدا، اگر بخواهیم به چکیده این نکته ‌اشاره کنیم، اخلاص و کار برای خدا بود، اخلاصی که شکل پذیرفته از اعتقاد به خدا و اعتقاد به قیامت است. دوم ارتباط با اولیا الهی مخصوصاً حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها. سوم ارتباطش با ولایت چه در دوران امام(ره) و چه در عصر کنونی مطیع محض مقام معظم رهبری بود. و چهارم ارتباطش با پدر و مادر و تواضعش حتی در اوج قدرت در مقابل پدر و مادر بود. ایشان زمانی که مادرشان از دنیا رفت در سوریه بود وقتی که برگشت و در فرودگاه به او اطلاع دادم که مادرشان مرحوم شده بعد از گریه و ‌اشکی که ریختند گفتند یکی از بزرگ‌ترین افتخارات من این بود که پای مادرم را بوسیده‌ام. در ارتباط با پدر و مادر اینگونه بود و حقیقتاً وقت می‌گذاشت به طوری که ماهی یک‌بار به کرمان و به روستای قنات ملک می‌رفت تا به پدر و مادر سر بزند. این‌ها عوامل سربلندی سردار سلیمانی است.

* برخی سعی دارند از ایشان چهره‌ای بسازند که نسبت به مسائل سیاسی داخلی بی‌تفاوت بوده است. آیا واقعاً اینطور بود؟ نگاه و منش ایشان در سیاست داخلی چه بود؟

همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند ایشان جناحی نبود حرفش را می‌زد و کار نداشت به اصلاح‌طلب یا اصولگرا یا جناح دیگر. روی ارزش‌ها محکم بود، روی دفاع از دین محکم بود، روی دفاع از ولایت و تدابیر ولایت محکم بود. سال ۹۶ در دانشگاه امام حسین(ع) رهبر معظم انقلاب اسلامی سخنرانی داشتند و آنجا از تعبیر «دولت مقاومت» استفاده کردند. سردارسلیمانی به من گفت «دولت مقاومت این دولت نیست ما باید برویم دولت مقاومت داشته باشیم.» معمولاً سردار سلیمانی در مباحث انتخاباتی خیلی وارد نمی‌شد که از فردی طرفداری بکند یا موضع‌گیری داشته باشد اما به من گفت باید بروی کرمان و آنجا تلاش کنی تا دولت مقاومت شکل بگیرد.

خاطرم هست جلسه‌ای بود در یک وزارتخانه‌ای با مدیران میانی، در این جلسه یکی از افراد حاضر نسبت به رهبری مسائلی را مطرح کرد، فردی که یکی از معاونت‌های حاج قاسم بود و در این جلسه حضور داشت آمد در جلسه شورای نیروی قدس گزارش داد که در جلسه یک چنین موضوعی مطرح شده است. سردار سلیمانی به او گفت که واکنش شما چه بود؟ آن فرد گفت: من چیزی نگفتم، حاج قاسم گفت که من اگر جای تو بودم لیوان روی میز را به صورت آن فردی که به رهبری اهانت کرد پرت می‌کردم. بله حاج قاسم تابع هیچ جناحی نبود برای جذب افراد تلاش می‌کرد اما اگر می‌دید فردی به ارزش‌ها اهانت می‌کند شدیداً برخورد می‌کرد.

 یا مثلاً رهبری موردی را می‌فرمود که باید انجام پذیرد با تمام وجود وارد عمل می‌شد. اگر فردی رزمنده بود و بعد از جنگ آمده بود و به عضویت جناحی درآمده بود، آن خصلت رزمنده بودنش را با هیچ چیز عوض نمی‌کرد، کار نداشت او جزو کدام جناح است، می‌گفت این دوران جنگ جانش را کف دست گرفته و به میدان آمده و این را من هر که می‌خواهد باشد حمایتش می‌کنم و واقعاً در موضوع جذب و جاذبه بسیار قوی عمل می‌کرد. اینگونه بود که همه از هر گروهی گوش به حرف حاج قاسم می‌دادند و قبولش داشتند چون می‌دیدند برای خودش کار نمی‌کند، برای حزب و گروهی کار نمی‌کند، فقط برای خدا کار می‌کند.

یا مثلاً در ارتباط با برجام بعضی‌ها می‌گویند حاج قاسم برجام را تأیید می‌کرد، خیر این‌گونه نبود، حاج قاسم ولایت را تأیید می‌کرد. گاهی اوقات «شیرازی» یک خاطره‌ای را نقل می‌کند می‌توانید در آن تشکیک کنید اما گاهی نوار سخنرانی حاج قاسم را که موجود است تبیین می‌کنیم. حاج قاسم علیه برجام ۲ و ۳ موضع دارد. حاج قاسم در ارتباط با فتنه 88 و ۹۸ موضع دارد. من عین عبارت‌هایش را که در نیروی قدس سخنرانی کرده بود در این کتاب «شاخص‌های مکتب سلیمانی» آورده‌ام که می‌گوید ما باید پشت سر ولایت بایستیم. حاج قاسم بدون خط قرمز نمی‌شود، خط قرمز حاج قاسم ولایت بود.

* حاج قاسم ابهت و قاطعیت خاصی داشت و روایت‌ها از شیوه مدیریتی ایشان هم همین را تأیید می‌کند. اما در عین حال می‌بینیم ایشان به شدت عاطفی هم هست. در تعامل با نیروهای خود و مردم. این دو خصیصه ظاهراً متضاد چگونه در ایشان جمع شده بود؟

ما اسمش را می‌گذاریم متضاد اما قرآن اسمش را می‌گذارد مکمل. «اشداء علی الکفار رحماء بینهم»، در میدان جنگ شما حضرت علی(ع) را می‌بینید خشمگین اما در خانه شهید می‌بینید علی‌بن ابی‌طالب(ع) خم شده و فرزند شهید روی کول او سوار شده است. حاج قاسم در میدان جنگ در کربلای ۵ وقتی آن حجم آتش ریخته می‌شود در میدان و بچه‌ها دارند شهید می‌شوند به مسئول مهندسی لشکر ثارالله می‌گوید اگر شما می‌توانستید خاکریز محکم‌تری بزنید و نزدید خون این شهدا گردن شماست، اما همین حاج قاسم در رفاقت به گونه‌ای دیگر بود، فروردین ۶۶ حاج قاسم همه فرماندهان را با خانواده دعوت می‌کند سد دز و آنجا خودش آشپز است، خودش از فرماندهان و زن و بچه‌های‌شان پذیرایی می‌کند. همان حاج قاسم که در میدان محکم مدیریت می‌کند تا یک قطره خون بی‌دلیل از بینی کسی نریزد، همان حاج قاسم در فراق فرمانده گردان می‌سوزد و اشک می‌ریزد و با فرزندان شهید مثل پدر مهربانانه برخورد می‌کند. مجموعه رفتارهای حاج قاسم او را حاج قاسم کرد.

در عملیات کربلای ۴ چهارم (دی ماه ۶۵) در این عملیات حاج مهدی مغفوری فرمانده سپاه کرمان به شهادت می‌رسد. حاج قاسم سه فرزند این شهید را پدری کرد. حتی بعد از آن آمد و بچه‌های شهدا را به هم وصل کرد و دختر شهید مغفوری را با پسر شهید تهامی وصلت داد. رهبر انقلاب سفری داشتند به کرمان. حاج قاسم برنامه‌ریزی کرد که عقد این‌ها را رهبری بخواند و مثل پدر بالای سر اینها بود.

یک بار به من نگفت پسر یا دختر من را ببر پیش رهبر انقلاب، دنبال این نبود که برای بچه‌های خود کاری بکند باور نمی‌کنید اگر بگویم که پسرهای حاج قاسم هر دو شغلی خصوصی در حد متعارف جامعه دارند. مردم باور می‌کنند؟ اما برای بچه‌های شهدا این گونه نبود و دستور می‌داد آنها را به دیدار رهبری بیاوریم. حاج قاسمی که فرصت نمی‌کرد به فرزندان خودش سر بزند، این‌طور برای فرزندان شهدا دلسوز بود.

* رهبر معظم انقلاب اسلامی از مکتب شهید سلیمانی سخن گفتند. به نظر شما شاخص‌ها و ویژگی‌های این مکتب چیست؟

من قبل از اینکه به این موضوع بپردازم یک نکته را بگویم. بین رهبری و حاج قاسم عشق حاکم بود، هردو عاشق یکدیگر بودند، بارها می‌دیدم رهبر انقلاب بازوی و پیشانی حاج قاسم را می‌بوسند. یک بار من از حاج قاسم سؤال کردم علاقه‌ات نسبت به یک فردی که به او خیلی ارادت داری با رهبری انقلاب چگونه است؟ حاج قاسم گفت فاصله‌اش از زمین تا آسمان است و گفت من چیزهایی از رهبری دیدم که نمی‌توانم او را رها کنم.

 رهبری هم چیزهایی از حاج قاسم دیده بود که اینگونه به او عشق می‌ورزید. من در زمان حیات چند بار به حاج قاسم گفتم که اگر اختیار دایر بود بین شهادت من و شما، من حاضرم کشته بشوم اما تو بمانی چون می‌دانم رهبری انقلاب در فراق تو تحمل ندارد. من هر ماه برای سلامتی حاج قاسم قربانی می‌کردم. رهبری وقتی می‌فرمایند مکتب حاج قاسم، این طور نیست که ما بگوییم یک شهادتی اتفاق افتاد، یک تشییع جنازه‌ای صورت گرفت و حضرت آقا با توجه به این حرکت یک همچین حرفی را زدند. خیر آقا در سال ۸۴ در کرمان فرمودند حاج قاسم شفاعت می‌کند. پس رهبری یک شناخت دقیق از حاج قاسم دارد. اما مکتب سلیمانی چه مشخصاتی دارد؟ دو جمله رهبری در این‌باره دارند، اول اینکه می‌فرمایند به قاسم سلیمانی به چشم یک مکتب نگاه کنید دوم اینکه می‌فرمایند شهید سلیمانی شاگرد مکتب امام بود و در این مکتب رشد کرده بود و تلاش کرده همه اوصاف امام(ره) را در وجود خود پیاده کند. توحید شهید سلیمانی، خدا شناسی و خدا باوری شهید سلیمانی بود که مخلص برای خدا بود، عشقش اسلام بود و عمل به دستورات دین.

ارادتش به اهل بیت(ع)؛ حاج قسم شاید در جلسات عمومی در جلسات ذکر مصیبت اهل بیت(ع) بلند بلند گریه نمی‌کرد اما در جلسات خصوصی به ویژه جلساتی که در خانه خودش بود با صدای بلند ‌گریه می‌کرد. ایشان مدت‌ها بود که در خانه خود جلسات خصوصی داشت و هر جمعه برگزار می‌شد، مستمعین چه کسانی بودند؟! خودش، خانمش و بچه‌ها؛ گهگاهی هم بعضی از دوستان شرکت می‌کردند. در این جلسه وقتی مداح شروع به مداحی می‌کرد حاج قاسم بلند بلندگریه می‌کرد و به پهنای صورت‌اشک می‌ریخت. و این تازه جلوی خانواده بود و حاج قاسم در تنهایی خود قطعاً متفاوت‌تر بود.

دیگری دلسوزی حاج قاسم؛ قلب رقیق و ارادتش به ولایت که دو نکته دارد. یک نکته در رابطه با ولایت یک نکته در رابطه با مردم. رهبری به او می‌نویسند شما که می‌روی خارج از کشور من نگران جان توام، حاج قاسم پاسخ می‌دهد جان من ارزش نگرانی شما را ندارد، جان من هزاران بار فدای شما باد و همین کلمه را راجع به مردم می‌گوید که جان من هزاران بار فدای مردمی باد که هزاران بار جان خود و فرزندان‌شان را فدای اسلام کردند.

او می‌گوید مردم کرمان شما بودید فرزندان خود را به جبهه فرستاد تا لشگر ثارالله کرمان تشکیل شود و من هر چه دارم از شما و لشکر ثارالله دارم،‌ای مردم شما بودید که من را حاج‌قاسم کردید. در نامه‌ای شهدا را با اسم یاد می‌کند و می‌گوید قاسم با شما قاسم شد. زیباتر اینکه حاج قاسم سال ۶۱ تا حاج قاسم سال ۹۸ یک روز عکس شهدای لشکر ثارالله را از جلوی چشمانش برنداشت و هیچ لحظه ارتباطش را با فرزندان اینها قطع نکرد. مثل یک غلام بود در خدمت مادر شهید علی شفیعی. هیچ وقت نمی‌گفت من بودم، فقط می‌گفت من را یک سرباز بدانید.

چه تلاشی کرد برای بازگرداندن پیکر شهید حججی. شهید حججی در ظاهر یک پاسدار عادی بود (اما در آسمان مشهور است). فرمانده نیروی قدس با آن همه عظمت، همّ و غم‌اش شده بود شهید حججی و سایر شهدای مدافع حرم. وقتی این عشق را مردم از حاج قاسم می‌بینند، خوب تشخیص می‌دهند که چه کسی راست می‌گوید و چه کسی دروغ.

من مکرر با حاج قاسم به منزل شهدا می‌رفتیم. دو بار با حاج قاسم به منزل شهید شیخ‌شعاعی از روحانیون لشکر ثارالله رفتیم. این شهید بزرگوار در گردان غواص‌ها بود که پیکرش را با پیکرهای غواص‌ها آوردند. بچه‌های این شهید وقتی حاج قاسم را می‌دیدند مثل مرغ پر کنده بودند، مثل اینکه پدر خود را دیده بودند. حاج قاسم که شهید شد دختر شهید به من پیام داد که به داد برادرم برسید، دارد در فراق حاج قاسم می‌میرد.

در روز تشییع در کرمان که قرار بود پیکر شهید سلیمانی اذان صبح دفن شود من دیدم در این جمعیت که کسی را راه نمی‌دهند، دختر شهید شیخ‌شعاعی خودش را به داخل رساند کنار قبر و پیش من. با تعجب از او پرسیدم چگونه به اینجا آمدی؟ گفت من از دیشب تا صبح اینجا ایستاده‌ام.

یک دختر تنها با اتوبوس از قم آمده در سرمای دی ماه شب تا صبح ایستاده که با حاج قاسم وداع کند. و فقط اینها نبودند ده‌ها فرزند شهید دیگر به همین شکل شب را تا صبح مانده بودند. دختر شهید به من پیام داد که‌اشکی که من در فراق حاج قاسم ریختم در فراق پدر نریختم.

* یکی از ویژگی‌های شهدا مرگ آگاهی است. تا جایی که برخی حتی زمان و مکان دقیق شهادت خود را هم می‌دانستند و از آن خبر داده بودند. این مرگ آگاهی را می‌توان در نامه حاج قاسم به دخترشان به نوعی دید. نظرتان را در این مورد برای‌مان بفرمایید.

یک آیه‌ای را حضرت امام(ره) تفسیر می‌کنند «وَمَنْ یخْرُجْ مِنْ بَیتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یدْرِکهُ الْمَوْت». امام می‌فرمایند این هجرت، هجرت از نفس است. انسان نزدیک مرگ پرده‌ها برایش کنار می‌رود و حقایقی را می‌بیند که دیگران نمی‌بینند. کسی که بر هوای نفسش پا بگذارد به این درجه می‌رسد. ما با حاج قاسم زندگی کردیم اما هیچ زمانی این رازش را برای ما فاش نکرد. خیلی مهم است. گرچه روز آخر یک چیزهایی به ما گفت اما باور نمی‌کردیم که این سفر، سفر آخر باشد. او صدها بار در معرض شهادت بود ولی وقتی به این نقطه می‌رسند انسان‌ها خیلی حقایق را می‌بینند گفت «هر که را اسرار کار آموختند، مهر کردند و دهانش دوختند.»

شهدای دیگری هم بودند که از زمان شهادت خود مطلع بودند و در وصیت‌نامه خودشان به آن ‌اشاره کردند. هم در دوران جنگ و هم شهدای مدافع حرم. امروز ما بسیاری از حقایق را داریم می‌فهمیم حاج قاسم قبل از شهادتش آن روز را می‌دیده و می‌داند. اما باید یک حوادثی اتفاق بیفتد تا عظمت حاج قاسم برای مردم روشن شود. که در سوریه لحظات آخری که می‌خواهد حرکت کند به سمت عراق در یک نوشته کوتاهی بنویسد «خدایا مرا پاکیزه بپذیر» یا این نامه را به دخترش بنویسد.

چه بسا مطالب دیگری هم باشد و این‌ها به مرور مطرح شود تا عظمت حاج قاسم بیش از پیش عیان شود. حاج قاسم یک فرد عادی نبود. گاهی اوقات یک رزمنده عادی آینده را ترسیم می‌کند، حاج قاسم چهل سال مجاهد بود و خدا پاداش این مجاهدت را چه باید قرار بدهد؟!

* کمی هم از زوایای پنهان و ناگفته سردار سلیمانی برای‌مان بگویید. خاطرات و مواردی که خود از نزدیک دیده‌اید و لمس کرده‌اید.

پیش‌تر گفتم که حاج قاسم سال ۶۱ با حاج قاسم سال ۹۸ از نظر اخلاص و از نظر تواضع تفاوتی نکرده بود اما می‌خواهم بگویم حاج قاسم سال ۶۱ با حاج قاسم سال ۹۸ از این جهت متفاوت بود که روز به روز هرچه شهرت دنیایی او بیشتر شد سر به زیرتر می‌شد و تواضع‌اش بیشتر می‌شد. هرچه نگاه مردم به او بیشتر شد اخلاص او بیشتر می‌شد. حاج قاسم در عمل اینگونه بود. من در دوران جنگ نیروی حاج قاسم بودم، در نیروی قدس مسئول نمایندگی بودم بارها به حاج‌قاسم می‌گفتم من همچنان نیروی توام، (گرچه فاصله من با حاج قاسم از زمین تا آسمان است)، اما این حاج قاسم محال بود یک بار جلوتر از من راه برود. نه در رابطه با من، در ارتباط با سایر روحانیون همین‌گونه بود و به همه زوایا هم توجه داشت. ما نباید نگاه کنیم ببینیم کدام کار حاج قاسم را دوست داریم و کدام کارش را دوست نداریم. اگر حاج قاسم را به عنوان یک مکتب قبول داریم باید محکم بیاییم و پای این مکتب بمانیم. دوم ما چقدر در زمان حیات حاج قاسم توجه داشتیم که با چه فردی داریم زندگی می‌کنیم؟ و آیا ما در جامعه مانند او دیگر نداریم؟ نمی‌گویم در تراز او، یک پله دو پله چند پله پایین‌تر. ما که او را جزء اولیای الهی می‌دانیم چقدر قدر اینها را می‌دانیم؟ به همه کسانی می‌گویم که در کنار حاج قاسم زندگی کردند، چقدر قدر حاج قاسم را دانستیم؟ بیاییم با خدای خود عهد ببندیم که قدردان این افراد باشیم.

در پایان این نکته را بگویم همه بناست که برویم. حاج قاسم هم بنا بود که برود ولی با زیباترین رفتن‌ها رفت. حاج قاسم ماندنی نبود همان‌گونه که پیغمبر ماندنی نبود. حاج قاسم برای یک هدف مهم‌تری رفت. اگر شهدای ما نمی‌رفتند امروز جبهه جهانی اسلام به وجود نمی‌آمد. خون‌های شهدا حماسه‌هایی را می‌آفریند که در زمان حیات این شهدا این حماسه امکان تحقق نداشت. رفتن حاج قاسم از رفتن امام حسین(ع) که بالاتر نبود. امام حسین(ع) اگر نمی‌رفت امروز خبری از اسلام نبود خبری از جمهوری اسلامی نبود. امام حسین(ع) با شهادتش حاج قاسم‌ها را درست کرد و حاج قاسم با رفتنش حماسه سازانی را در جهان پرورش خواهد داد که بساط ظلم را برچیند نه اینکه صرفاً انتقام حاج قاسم را از ترامپ بگیرند، بساط ظلم و استکبار و صهیونیسم را برچینند.

 رهبری می‌فرمایند (قریب به مضمون) اگر ما حادثه عاشورا را سطحی ببینیم چون امام حسین(ع) به شهادت رسید و زن و بچه‌اش به اسارت رفتند باید بگویم که اسلام تمام شد اما اگر با نگاه بلند و وسیع ببینیم امام حسین(ع) رفت تا اسلام بماند، جمهوری اسلامی به وجود آید، جبهه مقاومت شکل بپذیرد. بنابراین ما اگر شهادت حاج قاسم را با نگاه سطحی تحلیل کنیم حاج قاسم رفت و تمام شد اما وقتی با نگاه وسیع و بلند نگاه کنیم، می‌بینیم این خون‌ها دریایی می‌شود که فرعونیان زمان را در این دریا غرق خواهد کرد، این اتفاق خواهد افتاد که این وعده الهی است فَإِنَّ حِزْبَ‌اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، در آستانه سالگرد شهادت سپهبد شهید قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه قرار داریم و هر روزی که از شهادت این سردار رشید اسلام و قهرمان ملت ایران می‌گذرد، مردم با ابعاد بیشتری از شخصیت والا و الهی او که تا همین چند سال قبل بروز و ظهور کمتری در افکار عمومی داشت، آشناتر می‌شوند.

حجت‌الاسلام علی شیرازی که از پیشکسوتان دفاع مقدس و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و از دوستان نزدیک سپهبد شهید قاسم سلیمانی بوده و در دوره فرماندهی این شهید والامقام مسئولیت نمایندگی رهبر انقلاب در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده داشته است، به بیان برخی خاطرات و تحلیل ویژگی‌های شخصی و فرماندهی «حاج قاسم» پرداخته که متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

* اولین بار کی و کجا حاج قاسم را دیدید؟ چند سال در نیروی قدس همکار ایشان بودید؟

اولین بار در سال ۱۳۶۱ قبل از عملیات بیت المقدس من از تهران اعزام شدم به جنوب، قبلش غرب بودم که عملیات فتح المبین شروع شد وقتی عملیات شروع شد من به تهران آمدم و از منطقه ۱۰ تهران حکم گرفتم رفتم گلف (اهواز، پایگاه منتظران شهادت) آنجا تازه فهمیدم تیپ ثارالله کرمان تشکیل شده و رفتم تیپ ثارالله. فروردین 61 آشنایی من با سردار سلیمانی بود.

من در دوران جنگ به صورت متناوب در عملیات‌ها شرکت می‌کردم تا فروردین ۶۵. در فروردین ۶۵ من مسئول تبلیغات شدم که تیپ ثارالله هم لشکر شده بود و در لشکر ثارالله تا آخر جنگ با سردار سلیمانی بودم. بعد از جنگ هم من در سپاه بودم اما ارتباط خانوادگی با سردار داشتیم ولی از سال ۱۳۹۰ دوباره برگشتم نیروی قدس سپاه در کنار سردار سلیمانی و با درخواست سردار سلیمانی، و تا هنگام شهادت با ایشان بودم.

* در آستانه سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، اسمشان که به گوشتان می‌خورد اولین چیزی که در ذهنتان نقش می‌بندد چیست؟

از نگاه خودم سردار سلیمانی بهترین رفیق بود.

* به نظر شما رمز موفقیت حاج قاسم و اینکه توانست نقشه‌های پیچیده آمریکا در منطقه را خنثی کند چیست؟

من رمز موفقیت سردار سلیمانی را در چهار نکته می‌دانم. اول ارتباط سردار سلیمانی با خدا، اگر بخواهیم به چکیده این نکته ‌اشاره کنیم، اخلاص و کار برای خدا بود، اخلاصی که شکل پذیرفته از اعتقاد به خدا و اعتقاد به قیامت است. دوم ارتباط با اولیا الهی مخصوصاً حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها. سوم ارتباطش با ولایت چه در دوران امام(ره) و چه در عصر کنونی مطیع محض مقام معظم رهبری بود. و چهارم ارتباطش با پدر و مادر و تواضعش حتی در اوج قدرت در مقابل پدر و مادر بود. ایشان زمانی که مادرشان از دنیا رفت در سوریه بود وقتی که برگشت و در فرودگاه به او اطلاع دادم که مادرشان مرحوم شده بعد از گریه و ‌اشکی که ریختند گفتند یکی از بزرگ‌ترین افتخارات من این بود که پای مادرم را بوسیده‌ام. در ارتباط با پدر و مادر اینگونه بود و حقیقتاً وقت می‌گذاشت به طوری که ماهی یک‌بار به کرمان و به روستای قنات ملک می‌رفت تا به پدر و مادر سر بزند. این‌ها عوامل سربلندی سردار سلیمانی است.

* برخی سعی دارند از ایشان چهره‌ای بسازند که نسبت به مسائل سیاسی داخلی بی‌تفاوت بوده است. آیا واقعاً اینطور بود؟ نگاه و منش ایشان در سیاست داخلی چه بود؟

همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند ایشان جناحی نبود حرفش را می‌زد و کار نداشت به اصلاح‌طلب یا اصولگرا یا جناح دیگر. روی ارزش‌ها محکم بود، روی دفاع از دین محکم بود، روی دفاع از ولایت و تدابیر ولایت محکم بود. سال ۹۶ در دانشگاه امام حسین(ع) رهبر معظم انقلاب اسلامی سخنرانی داشتند و آنجا از تعبیر «دولت مقاومت» استفاده کردند. سردارسلیمانی به من گفت «دولت مقاومت این دولت نیست ما باید برویم دولت مقاومت داشته باشیم.» معمولاً سردار سلیمانی در مباحث انتخاباتی خیلی وارد نمی‌شد که از فردی طرفداری بکند یا موضع‌گیری داشته باشد اما به من گفت باید بروی کرمان و آنجا تلاش کنی تا دولت مقاومت شکل بگیرد.

خاطرم هست جلسه‌ای بود در یک وزارتخانه‌ای با مدیران میانی، در این جلسه یکی از افراد حاضر نسبت به رهبری مسائلی را مطرح کرد، فردی که یکی از معاونت‌های حاج قاسم بود و در این جلسه حضور داشت آمد در جلسه شورای نیروی قدس گزارش داد که در جلسه یک چنین موضوعی مطرح شده است. سردار سلیمانی به او گفت که واکنش شما چه بود؟ آن فرد گفت: من چیزی نگفتم، حاج قاسم گفت که من اگر جای تو بودم لیوان روی میز را به صورت آن فردی که به رهبری اهانت کرد پرت می‌کردم. بله حاج قاسم تابع هیچ جناحی نبود برای جذب افراد تلاش می‌کرد اما اگر می‌دید فردی به ارزش‌ها اهانت می‌کند شدیداً برخورد می‌کرد.

 یا مثلاً رهبری موردی را می‌فرمود که باید انجام پذیرد با تمام وجود وارد عمل می‌شد. اگر فردی رزمنده بود و بعد از جنگ آمده بود و به عضویت جناحی درآمده بود، آن خصلت رزمنده بودنش را با هیچ چیز عوض نمی‌کرد، کار نداشت او جزو کدام جناح است، می‌گفت این دوران جنگ جانش را کف دست گرفته و به میدان آمده و این را من هر که می‌خواهد باشد حمایتش می‌کنم و واقعاً در موضوع جذب و جاذبه بسیار قوی عمل می‌کرد. اینگونه بود که همه از هر گروهی گوش به حرف حاج قاسم می‌دادند و قبولش داشتند چون می‌دیدند برای خودش کار نمی‌کند، برای حزب و گروهی کار نمی‌کند، فقط برای خدا کار می‌کند.

یا مثلاً در ارتباط با برجام بعضی‌ها می‌گویند حاج قاسم برجام را تأیید می‌کرد، خیر این‌گونه نبود، حاج قاسم ولایت را تأیید می‌کرد. گاهی اوقات «شیرازی» یک خاطره‌ای را نقل می‌کند می‌توانید در آن تشکیک کنید اما گاهی نوار سخنرانی حاج قاسم را که موجود است تبیین می‌کنیم. حاج قاسم علیه برجام ۲ و ۳ موضع دارد. حاج قاسم در ارتباط با فتنه 88 و ۹۸ موضع دارد. من عین عبارت‌هایش را که در نیروی قدس سخنرانی کرده بود در این کتاب «شاخص‌های مکتب سلیمانی» آورده‌ام که می‌گوید ما باید پشت سر ولایت بایستیم. حاج قاسم بدون خط قرمز نمی‌شود، خط قرمز حاج قاسم ولایت بود.

* حاج قاسم ابهت و قاطعیت خاصی داشت و روایت‌ها از شیوه مدیریتی ایشان هم همین را تأیید می‌کند. اما در عین حال می‌بینیم ایشان به شدت عاطفی هم هست. در تعامل با نیروهای خود و مردم. این دو خصیصه ظاهراً متضاد چگونه در ایشان جمع شده بود؟

ما اسمش را می‌گذاریم متضاد اما قرآن اسمش را می‌گذارد مکمل. «اشداء علی الکفار رحماء بینهم»، در میدان جنگ شما حضرت علی(ع) را می‌بینید خشمگین اما در خانه شهید می‌بینید علی‌بن ابی‌طالب(ع) خم شده و فرزند شهید روی کول او سوار شده است. حاج قاسم در میدان جنگ در کربلای ۵ وقتی آن حجم آتش ریخته می‌شود در میدان و بچه‌ها دارند شهید می‌شوند به مسئول مهندسی لشکر ثارالله می‌گوید اگر شما می‌توانستید خاکریز محکم‌تری بزنید و نزدید خون این شهدا گردن شماست، اما همین حاج قاسم در رفاقت به گونه‌ای دیگر بود، فروردین ۶۶ حاج قاسم همه فرماندهان را با خانواده دعوت می‌کند سد دز و آنجا خودش آشپز است، خودش از فرماندهان و زن و بچه‌های‌شان پذیرایی می‌کند. همان حاج قاسم که در میدان محکم مدیریت می‌کند تا یک قطره خون بی‌دلیل از بینی کسی نریزد، همان حاج قاسم در فراق فرمانده گردان می‌سوزد و اشک می‌ریزد و با فرزندان شهید مثل پدر مهربانانه برخورد می‌کند. مجموعه رفتارهای حاج قاسم او را حاج قاسم کرد.

در عملیات کربلای ۴ چهارم (دی ماه ۶۵) در این عملیات حاج مهدی مغفوری فرمانده سپاه کرمان به شهادت می‌رسد. حاج قاسم سه فرزند این شهید را پدری کرد. حتی بعد از آن آمد و بچه‌های شهدا را به هم وصل کرد و دختر شهید مغفوری را با پسر شهید تهامی وصلت داد. رهبر انقلاب سفری داشتند به کرمان. حاج قاسم برنامه‌ریزی کرد که عقد این‌ها را رهبری بخواند و مثل پدر بالای سر اینها بود.

یک بار به من نگفت پسر یا دختر من را ببر پیش رهبر انقلاب، دنبال این نبود که برای بچه‌های خود کاری بکند باور نمی‌کنید اگر بگویم که پسرهای حاج قاسم هر دو شغلی خصوصی در حد متعارف جامعه دارند. مردم باور می‌کنند؟ اما برای بچه‌های شهدا این گونه نبود و دستور می‌داد آنها را به دیدار رهبری بیاوریم. حاج قاسمی که فرصت نمی‌کرد به فرزندان خودش سر بزند، این‌طور برای فرزندان شهدا دلسوز بود.

* رهبر معظم انقلاب اسلامی از مکتب شهید سلیمانی سخن گفتند. به نظر شما شاخص‌ها و ویژگی‌های این مکتب چیست؟

من قبل از اینکه به این موضوع بپردازم یک نکته را بگویم. بین رهبری و حاج قاسم عشق حاکم بود، هردو عاشق یکدیگر بودند، بارها می‌دیدم رهبر انقلاب بازوی و پیشانی حاج قاسم را می‌بوسند. یک بار من از حاج قاسم سؤال کردم علاقه‌ات نسبت به یک فردی که به او خیلی ارادت داری با رهبری انقلاب چگونه است؟ حاج قاسم گفت فاصله‌اش از زمین تا آسمان است و گفت من چیزهایی از رهبری دیدم که نمی‌توانم او را رها کنم.

 رهبری هم چیزهایی از حاج قاسم دیده بود که اینگونه به او عشق می‌ورزید. من در زمان حیات چند بار به حاج قاسم گفتم که اگر اختیار دایر بود بین شهادت من و شما، من حاضرم کشته بشوم اما تو بمانی چون می‌دانم رهبری انقلاب در فراق تو تحمل ندارد. من هر ماه برای سلامتی حاج قاسم قربانی می‌کردم. رهبری وقتی می‌فرمایند مکتب حاج قاسم، این طور نیست که ما بگوییم یک شهادتی اتفاق افتاد، یک تشییع جنازه‌ای صورت گرفت و حضرت آقا با توجه به این حرکت یک همچین حرفی را زدند. خیر آقا در سال ۸۴ در کرمان فرمودند حاج قاسم شفاعت می‌کند. پس رهبری یک شناخت دقیق از حاج قاسم دارد. اما مکتب سلیمانی چه مشخصاتی دارد؟ دو جمله رهبری در این‌باره دارند، اول اینکه می‌فرمایند به قاسم سلیمانی به چشم یک مکتب نگاه کنید دوم اینکه می‌فرمایند شهید سلیمانی شاگرد مکتب امام بود و در این مکتب رشد کرده بود و تلاش کرده همه اوصاف امام(ره) را در وجود خود پیاده کند. توحید شهید سلیمانی، خدا شناسی و خدا باوری شهید سلیمانی بود که مخلص برای خدا بود، عشقش اسلام بود و عمل به دستورات دین.

ارادتش به اهل بیت(ع)؛ حاج قسم شاید در جلسات عمومی در جلسات ذکر مصیبت اهل بیت(ع) بلند بلند گریه نمی‌کرد اما در جلسات خصوصی به ویژه جلساتی که در خانه خودش بود با صدای بلند ‌گریه می‌کرد. ایشان مدت‌ها بود که در خانه خود جلسات خصوصی داشت و هر جمعه برگزار می‌شد، مستمعین چه کسانی بودند؟! خودش، خانمش و بچه‌ها؛ گهگاهی هم بعضی از دوستان شرکت می‌کردند. در این جلسه وقتی مداح شروع به مداحی می‌کرد حاج قاسم بلند بلندگریه می‌کرد و به پهنای صورت‌اشک می‌ریخت. و این تازه جلوی خانواده بود و حاج قاسم در تنهایی خود قطعاً متفاوت‌تر بود.

دیگری دلسوزی حاج قاسم؛ قلب رقیق و ارادتش به ولایت که دو نکته دارد. یک نکته در رابطه با ولایت یک نکته در رابطه با مردم. رهبری به او می‌نویسند شما که می‌روی خارج از کشور من نگران جان توام، حاج قاسم پاسخ می‌دهد جان من ارزش نگرانی شما را ندارد، جان من هزاران بار فدای شما باد و همین کلمه را راجع به مردم می‌گوید که جان من هزاران بار فدای مردمی باد که هزاران بار جان خود و فرزندان‌شان را فدای اسلام کردند.

او می‌گوید مردم کرمان شما بودید فرزندان خود را به جبهه فرستاد تا لشگر ثارالله کرمان تشکیل شود و من هر چه دارم از شما و لشکر ثارالله دارم،‌ای مردم شما بودید که من را حاج‌قاسم کردید. در نامه‌ای شهدا را با اسم یاد می‌کند و می‌گوید قاسم با شما قاسم شد. زیباتر اینکه حاج قاسم سال ۶۱ تا حاج قاسم سال ۹۸ یک روز عکس شهدای لشکر ثارالله را از جلوی چشمانش برنداشت و هیچ لحظه ارتباطش را با فرزندان اینها قطع نکرد. مثل یک غلام بود در خدمت مادر شهید علی شفیعی. هیچ وقت نمی‌گفت من بودم، فقط می‌گفت من را یک سرباز بدانید.

چه تلاشی کرد برای بازگرداندن پیکر شهید حججی. شهید حججی در ظاهر یک پاسدار عادی بود (اما در آسمان مشهور است). فرمانده نیروی قدس با آن همه عظمت، همّ و غم‌اش شده بود شهید حججی و سایر شهدای مدافع حرم. وقتی این عشق را مردم از حاج قاسم می‌بینند، خوب تشخیص می‌دهند که چه کسی راست می‌گوید و چه کسی دروغ.

من مکرر با حاج قاسم به منزل شهدا می‌رفتیم. دو بار با حاج قاسم به منزل شهید شیخ‌شعاعی از روحانیون لشکر ثارالله رفتیم. این شهید بزرگوار در گردان غواص‌ها بود که پیکرش را با پیکرهای غواص‌ها آوردند. بچه‌های این شهید وقتی حاج قاسم را می‌دیدند مثل مرغ پر کنده بودند، مثل اینکه پدر خود را دیده بودند. حاج قاسم که شهید شد دختر شهید به من پیام داد که به داد برادرم برسید، دارد در فراق حاج قاسم می‌میرد.

در روز تشییع در کرمان که قرار بود پیکر شهید سلیمانی اذان صبح دفن شود من دیدم در این جمعیت که کسی را راه نمی‌دهند، دختر شهید شیخ‌شعاعی خودش را به داخل رساند کنار قبر و پیش من. با تعجب از او پرسیدم چگونه به اینجا آمدی؟ گفت من از دیشب تا صبح اینجا ایستاده‌ام.

یک دختر تنها با اتوبوس از قم آمده در سرمای دی ماه شب تا صبح ایستاده که با حاج قاسم وداع کند. و فقط اینها نبودند ده‌ها فرزند شهید دیگر به همین شکل شب را تا صبح مانده بودند. دختر شهید به من پیام داد که‌اشکی که من در فراق حاج قاسم ریختم در فراق پدر نریختم.

* یکی از ویژگی‌های شهدا مرگ آگاهی است. تا جایی که برخی حتی زمان و مکان دقیق شهادت خود را هم می‌دانستند و از آن خبر داده بودند. این مرگ آگاهی را می‌توان در نامه حاج قاسم به دخترشان به نوعی دید. نظرتان را در این مورد برای‌مان بفرمایید.

یک آیه‌ای را حضرت امام(ره) تفسیر می‌کنند «وَمَنْ یخْرُجْ مِنْ بَیتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یدْرِکهُ الْمَوْت». امام می‌فرمایند این هجرت، هجرت از نفس است. انسان نزدیک مرگ پرده‌ها برایش کنار می‌رود و حقایقی را می‌بیند که دیگران نمی‌بینند. کسی که بر هوای نفسش پا بگذارد به این درجه می‌رسد. ما با حاج قاسم زندگی کردیم اما هیچ زمانی این رازش را برای ما فاش نکرد. خیلی مهم است. گرچه روز آخر یک چیزهایی به ما گفت اما باور نمی‌کردیم که این سفر، سفر آخر باشد. او صدها بار در معرض شهادت بود ولی وقتی به این نقطه می‌رسند انسان‌ها خیلی حقایق را می‌بینند گفت «هر که را اسرار کار آموختند، مهر کردند و دهانش دوختند.»

شهدای دیگری هم بودند که از زمان شهادت خود مطلع بودند و در وصیت‌نامه خودشان به آن ‌اشاره کردند. هم در دوران جنگ و هم شهدای مدافع حرم. امروز ما بسیاری از حقایق را داریم می‌فهمیم حاج قاسم قبل از شهادتش آن روز را می‌دیده و می‌داند. اما باید یک حوادثی اتفاق بیفتد تا عظمت حاج قاسم برای مردم روشن شود. که در سوریه لحظات آخری که می‌خواهد حرکت کند به سمت عراق در یک نوشته کوتاهی بنویسد «خدایا مرا پاکیزه بپذیر» یا این نامه را به دخترش بنویسد.

چه بسا مطالب دیگری هم باشد و این‌ها به مرور مطرح شود تا عظمت حاج قاسم بیش از پیش عیان شود. حاج قاسم یک فرد عادی نبود. گاهی اوقات یک رزمنده عادی آینده را ترسیم می‌کند، حاج قاسم چهل سال مجاهد بود و خدا پاداش این مجاهدت را چه باید قرار بدهد؟!

* کمی هم از زوایای پنهان و ناگفته سردار سلیمانی برای‌مان بگویید. خاطرات و مواردی که خود از نزدیک دیده‌اید و لمس کرده‌اید.

پیش‌تر گفتم که حاج قاسم سال ۶۱ با حاج قاسم سال ۹۸ از نظر اخلاص و از نظر تواضع تفاوتی نکرده بود اما می‌خواهم بگویم حاج قاسم سال ۶۱ با حاج قاسم سال ۹۸ از این جهت متفاوت بود که روز به روز هرچه شهرت دنیایی او بیشتر شد سر به زیرتر می‌شد و تواضع‌اش بیشتر می‌شد. هرچه نگاه مردم به او بیشتر شد اخلاص او بیشتر می‌شد. حاج قاسم در عمل اینگونه بود. من در دوران جنگ نیروی حاج قاسم بودم، در نیروی قدس مسئول نمایندگی بودم بارها به حاج‌قاسم می‌گفتم من همچنان نیروی توام، (گرچه فاصله من با حاج قاسم از زمین تا آسمان است)، اما این حاج قاسم محال بود یک بار جلوتر از من راه برود. نه در رابطه با من، در ارتباط با سایر روحانیون همین‌گونه بود و به همه زوایا هم توجه داشت. ما نباید نگاه کنیم ببینیم کدام کار حاج قاسم را دوست داریم و کدام کارش را دوست نداریم. اگر حاج قاسم را به عنوان یک مکتب قبول داریم باید محکم بیاییم و پای این مکتب بمانیم. دوم ما چقدر در زمان حیات حاج قاسم توجه داشتیم که با چه فردی داریم زندگی می‌کنیم؟ و آیا ما در جامعه مانند او دیگر نداریم؟ نمی‌گویم در تراز او، یک پله دو پله چند پله پایین‌تر. ما که او را جزء اولیای الهی می‌دانیم چقدر قدر اینها را می‌دانیم؟ به همه کسانی می‌گویم که در کنار حاج قاسم زندگی کردند، چقدر قدر حاج قاسم را دانستیم؟ بیاییم با خدای خود عهد ببندیم که قدردان این افراد باشیم.

در پایان این نکته را بگویم همه بناست که برویم. حاج قاسم هم بنا بود که برود ولی با زیباترین رفتن‌ها رفت. حاج قاسم ماندنی نبود همان‌گونه که پیغمبر ماندنی نبود. حاج قاسم برای یک هدف مهم‌تری رفت. اگر شهدای ما نمی‌رفتند امروز جبهه جهانی اسلام به وجود نمی‌آمد. خون‌های شهدا حماسه‌هایی را می‌آفریند که در زمان حیات این شهدا این حماسه امکان تحقق نداشت. رفتن حاج قاسم از رفتن امام حسین(ع) که بالاتر نبود. امام حسین(ع) اگر نمی‌رفت امروز خبری از اسلام نبود خبری از جمهوری اسلامی نبود. امام حسین(ع) با شهادتش حاج قاسم‌ها را درست کرد و حاج قاسم با رفتنش حماسه سازانی را در جهان پرورش خواهد داد که بساط ظلم را برچیند نه اینکه صرفاً انتقام حاج قاسم را از ترامپ بگیرند، بساط ظلم و استکبار و صهیونیسم را برچینند.

 رهبری می‌فرمایند (قریب به مضمون) اگر ما حادثه عاشورا را سطحی ببینیم چون امام حسین(ع) به شهادت رسید و زن و بچه‌اش به اسارت رفتند باید بگویم که اسلام تمام شد اما اگر با نگاه بلند و وسیع ببینیم امام حسین(ع) رفت تا اسلام بماند، جمهوری اسلامی به وجود آید، جبهه مقاومت شکل بپذیرد. بنابراین ما اگر شهادت حاج قاسم را با نگاه سطحی تحلیل کنیم حاج قاسم رفت و تمام شد اما وقتی با نگاه وسیع و بلند نگاه کنیم، می‌بینیم این خون‌ها دریایی می‌شود که فرعونیان زمان را در این دریا غرق خواهد کرد، این اتفاق خواهد افتاد که این وعده الهی است فَإِنَّ حِزْبَ‌اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون.



منبع خبر

حاج قاسم می‌گفت باید «دولت مقاومت» داشته باشیم بیشتر بخوانید »

سردار سلیمانی مهندس جبهه مقاومت بود/ تضعیف دستگاه امنیتی کشور خواست دشمنان است/ ترور حاج قاسم و فخری‌زاده‌ها از روی عصبانیت دشمن است


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: سردار سپهبد شهید حاج «قاسم سلیمانی» به همراه أبومهدی المهندس یک سال پیش به‌دستور «دونالد ترامپ» منفورترین چهره تاریخ معاصر و توسط ارتش تروریست‌ آمریکا و البته با همکاری مزدوران منطقه‌ای این رژیم خونخوار در فرودگاه بین‌المللی بغداد ترور شد؛ فرماندهی که نقش بسزایی در ایجاد همگرایی و وحدت ملل مسلمان و مقابله با استکبار جهانی داشته است. همین مساله موجب شد تا در خصوص نقش ایشان در ریشه کن کردن گروه‌های تکفیری و تروریستی و همچنین تبیین ابعاد شخصیتی این فرمانده بی‌بدیل جبهه مقاومت اسلامی با سردار سرتیپ بسیجی دکتر «بهمن کارگر» رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس به گفت‌وگو بنشینیم که در ادامه می‌خوانید. 

دفا‌ع‌پرس: شهید سپهبد پاسدار «قاسم سلیمانی» از منظر سرتیپ بسیجی «بهمن کارگر» چه کسی بود؟

بنده از اواخر نیمه دوم سال 1360حاج قاسم را می‌شناسم. سخن گفتن از چنین شخصیت بزرگی که در سطح جهان اسلام و آزادگان جهان مطرح و اثرگذار بوده کار سختی است، چراکه منش رفتاری و مدیریت استراتژیکی او در واژه و کلام قابل عنوان نیست؛ شهید بزرگوار سردار حاج قاسم سلیمانی منشا خدمات ارزنده‌ای در جهان اسلام بود. با تمام آنچه که راجع به ایشان شنیده و یا می‌دانیم ممکن است هنوز ابعاد و شاخصه‌های شخصیتی او را به‌طور کامل نشناخته باشیم و قطعا برای شناخت و معرفت یافتن نسبت به سیره و مکتب شهید سلیمانی نیازمند گذر زمان هستیم.

سردار سلیمانی بسترساز همبستگی جوانان شیعه و سنی در برابر مستکبران شد

از دست دادن این سردار رشید و سرافراز برای ما و جبهه مقاومت بسیار سنگین است اما آنچه که در این میان مهم است؛ حرکت در مسیر نورانی است که او در فضای ظلمانی تحجر و جمود فکری حکام مرتجع منطقه ایجاد کرد و بسترساز رشد معنوی و همبستگی جوانان شیعه و سنی در برابر مستکبران شد.

به نظر من باید به مکتب و گفتمان انقلاب اسلامی که چنین فرزند سرافراز و سربلندی را در خود پرورش داده است تبریک و تهنیت گفت؛ چراکه حاج قاسم با تاسی از آموزه‌های دینی نام ایران و انقلاب اسلامی را در میان مردم مستضعف دنیا احیا کرد و جلوی خودکامگی‌ دولت‌های استکباری را در منطقه غرب آسیا گرفت. او همچون سربازی وظیفه‌شناس تحت امر فرمانده معظم کل قوا و ولی امر مسلمین جهان گام برداشت و جبهه مقاومت و مسلمانان جهان را در برابر جبهه استکبار به پیروزی رساند و جرات و شجاعت را در دل جوان‌های کشورهای اسلامی زنده کرد.

حاج قاسم تربیت شده مکتب امامین انقلاب است

بدون تردید کاشف و موسس جبهه مقاومت حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی است و معمار آن نیز رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه‌ای بوده و مهندس مقاومت حاج قاسم سلیمانی بوده است. همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند؛ اسم رمز مقاومت امروز «حاج قاسم سلیمانی» است. پس می‌توان نتیجه گرفت مکتب و سیره حاج قاسم امروز به عنوان مهندسی مقاومت اسلامی مطرح است؛ لذا امروز باید بر محور و موضوع مقاومت تحلیل و تمرکز داشته باشیم.

سردار سلیمانی مهندس جبهه مقاومت بود/ تضعیف دستگاه امنیتی کشور خواست دشمنان است/ ترور حاج قاسم و فخری‌زاده‌ها از روی عصبانیت دشمن است

سردار سلیمانی تحت رهبری و زعامت فرمانده معظم کل قوا پرورش یافت و به آن جایگاه والا دست پیدا کرد، او تربیت شده مکتب امامین انقلاب بود و خودش نیز مکتب حاج قاسم را از درون مسئولیت‌پذیری و ولایتمداری پدید آورد؛ لذا جوان‌ها باید توجه کنند و دشمن و ترفندهای او را بشناسند و بدانند مقاومت، بصیرت و درک انقلابی در تابعیت از ولایت‌فقیه حاصل می‌شود.

نقش سردار سلیمانی در تقویت جبهه مقاومت برجسته است

در اوج دوران دفاع مقدس و بعد از عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر تعدادی از پاسداران برای دفاع از مردم لبنان به این کشور سفر کردند که بنا به دلایلی و پس از اسارت حاج احمد متوسلیان و همراهانش دوباره به ایران بازگشتند و در واقع می‌توان گفت بنیان حزب‌الله لبنان از آنجا تشکیل شد و سردار حاج قاسم سلیمانی نیز از همان دوران مسیری را دنبال کرد که باعث تقویت حزب‌الله و جبهه مقاومت شد و این از افتخارات جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران است.

در واقع باید نقش سپاه پاسداران را در حوزه تشکیل و تقویت جبهه مقاومت برجسته دانست، سردار احمد وحیدی پیش از سردار حاج قاسم سلیمانی در نیروی قدس سپاه خدمات شایانی داشت و پس از شهادت حاج قاسم نیز امروز سردار قاآنی ادامه دهنده این راه است و همه مجموعه‌های نیروهای مسلح، از جمله ارتش جمهوری اسلامی نیز که به نیروی قدس سپاه کمک کردند در کسب این افتخارات نقش داشته و دارند.

حاج قاسم فرزند مکتب حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای (مدظله العالی) است و خود مکتبی ایجاد کرد به نام مکتب حاج قاسم که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز به آن اشاره کرده است.

زندگی سردار سلیمانی مصداق حیات طیبه و شهادتش منشا برکات بود

ما در تحلیل فرایند شکل‌گیری شخصیت بزرگی چون سردار سلیمانی باید این شهید والامقام را از گذشته تاکنون مورد شناخت و تحلیل قرار دهیم؛ شخصیت عظیمی چون سردار سلیمانی عزیز تحت تاثیر فرهنگ دفاع مقدس، آموزه‌های اسلامی، فرهنگ و مدیریت جهادی و اندیشه‌های عمیق امامین انقلاب شکل گرفته است و اگر بخواهیم بدون توجه به پیشینه شخصیتی‌اش او را تحلیل کنیم از حقیقت شخصیت او دور خواهیم ماند. حاج قاسم از نظر من زنده است، و مصداق آیه وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ است. لذا ایشان زنده و حیات طیبه و زندگی معنوی‌اش همچنان برای اسلام و مسلمین منشا برکات خواهد بود.

همگان دیدند که پس از شهادت سردار سلیمانی عزیز چه انقلاب درونی در ملت‌های آزاده منطقه به‌وجود آمد و به‌ویژه مردم ایران و عراق با سیل خروشانی از جمعیت پیکر مطهر ایشان را مشایعت نمودند و بدین ترتیب سیلی محکمی به صورت استکبار زدند. در این بین حتی مردم سوریه نیز درخواست تشییع پیکر این فرمانده رشید اسلام را داده بود که قطعا اگر امکان تشییع پیکر مطهرشان در سوریه و لبنان ایجاد می‌شد، جمعیت مثال‌زدنی در این کشورها میزبان پیکر مطهر ایشان می‌شدند.

بنیان مقاومت اسلامی در منطقه بر پایه مکتب شهید سلیمانی شکل گرفته است

امروز باید به شهید حاج قاسم سلیمانی همچون یک نماد و اسوه جبهه مقاومت اسلامی در برابر جبهه کفر نگاه کنیم، زیرا شاکله و بنیان مقاومت اسلامی در منطقه بر پایه شخصیت و مکتب شهید سلیمانی شکل گرفته است، باید با رویکرد نرم‌افزاری به این موضوع فراملی نگاه کنیم که اگر اینطور شود توفیقات بیشتری در حوزه جبهه مقاومت به‌دست می‌آید؛ آنچه که فرماندهی سردار سلیمانی را در عرصه فراملی و جبهه مقاومت اسلامی در ابعاد وسیع جلوه‌گر می‌سازد؛ تلاش توامان در حوزه سخت‌افزاری و نرم‌افزاری بود. سردار سلیمانی فقط به بعد جنگ و سخت‌افزاری جبهه مقاومت و طراحی عملیاتی فکر نمی‌کرد، ایشان ضمن اهمیت به مسائل سخت‌افزاری جنگ؛ در بعد مغزافزاری و حوزه شناسایی دشمن و تفکرات منحط اعتقادی آنان و تشویق علمای اهل تسنن و تشییع منطقه به تبیین تفکرات منحط اعتقادی تروریست‌های تکفیری و نشان دادن چهره واقعی دشمنان که خود را در پوسته دین پنهان کرده بودند، تلاش وافری کرد و همین روشنگری‌ها بود که سبب بسیج عمومی ملت‌های منطقه در مقابله با تروریست‌های تکفیری شد؛ لذا دستاوردهای امروز جبهه مقاومت ثمره نزدیک به دو دهه تلاش و زحمت مستمر حاج قاسم سلیمانی و همکارانش در مجموعه نیروی قدس است که با رهبری حضرت امام خامنه‌ای و پشتیبانی نظام جمهوری اسلامی و همراهی مردم منطقه به ثمر نشست.

سردار سلیمانی مهندس جبهه مقاومت بود/ تضعیف دستگاه امنیتی کشور خواست دشمنان است/ ترور حاج قاسم و فخری‌زاده‌ها از روی عصبانیت دشمن است

حاج قاسم فرمانده‌ای به وسعت جهان اسلام و اسطوره فراملی مقاومت جهانی است

حاج قاسم امروز تنها متعلق به کشور ما نیست، او فرمانده‌ای بزرگ به وسعت جهان اسلام و اسطوره فراملی مقاومت جهانی است. در روز تشییع پیکر شهید سلیمانی در کرمان، ما از سوی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس پیشنهادی را به شورای فرهنگی عمومی کشور مبنی بر نام‌گذاری روز 13 دی به‌نام «روز جهانی مقاومت» دادیم که این پیشنهاد با تائید ریاست ستاد کل نیروهای مسلح، فرمانده کل سپاه پاسداران و هماهنگی با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر شورای انقلاب فرهنگی به تصویب شورای فرهنگ عمومی کشور رسید و روز 13 دی به نام «روز جهانی مقاومت» نامگذاری شد. یعنی روز شهادت حاج قاسم امروز نماد مقاومت در کل جهان محسوب می‌شود و او نه فقط متعلق به ایران و منطقه؛ بلکه متعلق به تمامی مستضعفین جهان است.

دفا‌ع‌پرس: اشاره به فراملی بودن شخصیت حاج قاسم کردید، ایشان در کنار خدمات شایانی که ارائه کرد، از محبوبیت خاصی در میان مردم کشور و نیز مردمان منطقه و جهان برخوردار بوده و هست، این حجم محبوبیت چطور حاصل می‌شود؟

مقام معظم رهبری در مورد شهید سردار حاج قاسم کلید این محبوبیت عمیق را که ریشه در دل‌های پاک دارد، در «اخلاص» این شهید بزرگوار عنوان کردند. همچنین شهید حججی نیز که یک ستوان دوم سپاه پاسداران بود وقتی فیلم اسارتش از سوی دشمنان برای تضعیف جبهه مقاومت منتشر شد چنان محبوبیتی یافت که می‌توان تنها دلیلش را در اخلاص این شهید بزرگوار جستجو کرد. زیرا خداوند در آیه هفتم سوره مریم می‌فرمایند؛ إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ اَلرَّحْمنُ وُدًّا و این وعده الهی است که می‌فرمایند ما محبت تو را در دل مردم می‌اندازیم، لذا حاج قاسم سلیمانی و بسیاری از شهدای راه حق که در این مسیر نورانی گام برداشتند به‌واسطه اخلاص و تهذیب نفس به این درجات والا رسیدند و سردار سلیمانی نیز همانطوری که می‌دانیم در سطح منطقه و کشورهای لاتین و اروپایی نیز محبوب دل‌های پاک و حق‌طلب شد و دشمنان ما را به تعظیم واداشت و ان‌شالله از دشمنان و آمران و قاتلین او انتقام سخت گرفته خواهد شد.

دفا‌ع‌پرس: انتقام خون حاج قاسم همواره تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده و هست؛ از منظر جنابعالی این انتقام چگونه محقق خواهد شد؟

انتقام خون سردار سلیمانی در یک فرایند زمانی و به مرور از دشمنان گرفته خواهد شد و این انتقام در مرحله نخست توسط مردم از دشمنان گرفته شد؛ بنظرم حضور میلیونی مردم در تشییع پیکر شهید قاسم سلیمانی نخستین سیلی و انتقام از دشمنان و بدخواهان نظام و انقلاب بود. اینکه امروز آمریکایی‌ها در منطقه بدون در نظر گرفتن ملاحظات امنیتی ایران توان اجرای راهبردهایشان را ندارند و به شدت تضعیف شده‌اند بخشی از انتقام ملت ایران از آنان است و تداوم انتقام با اخراج آمریکایی‌ها از منطقه رقم خواهد خورد.

ملت‌ها انتقام گیرنده خون سردار سلیمانی هستند

در همین ایام سالگرد شهادت سردار سلیمانی می‌بینیم که شیطان بزرگ و رژیم صهیونیستی چگونه دستپاچه شده‌ و نگرانند که چه اتفاق احتمالی خواهد افتاد، لذا نیروها را به خط کرده و اعلام آماده‌باش می‌کنند و این بیانگر ترس و واهمه آنان از جبهه مقاومت است. زیرا امروز تنها ملت ایران انتقام گیرنده خون سردار سلیمانی نیستند؛ بلکه امت اسلامی و آزادگان جهان خونخواه سردار سلیمانی هستند.

سردار سلیمانی مهندس جبهه مقاومت بود/ تضعیف دستگاه امنیتی کشور خواست دشمنان است/ ترور حاج قاسم و فخری‌زاده‌ها از روی عصبانیت دشمن است

یک جلوه دیگر از انتقام، حمله موشکی به پایگاه عین‌الاسد بود که از اهمیت ویژه‌ای در حوزه نظامی‌گری به‌ویژه در عرصه بین‌المللی برخوردار بود؛ چراکه بعد جنگ جهانی دوم تاکنون بزرگترین قدرت‌های جهانی از جمله شوروی سابق نتوانسته بودند به مواضع و نیروهای آمریکایی حمله کنند ولی جمهوری اسلامی با هدف قراردادن این پایگاه نظامی و به هلاکت رساندن تعدادی از نیروهای دشمن نشان داد در انتقام از دشمنانی که از خطوط قرمز عبور می‌کنند و یا به حقوق ملت ایران تعرض کرده و پا را فرارتر از گلیم خود می‌گذارند پاسخ محکم و کوبنده می‌دهد؛ و این اقدام دشمن را متوجه حماقتش کرد به طوری‌که حتی در بین سیاستمداران آمریکایی نیز مطرح شد که اقدام به ترور سردار سلیمانی کاری اشتباه بوده است که آمریکا قطعا باید در طول فرایند زمانی تاوان این اقدام حماقت بار را پس دهد.

دفا‌ع‌پرس: پس از ترور حاج قاسم و در مدت کمتر از یک سال، با ترور محسن فخری‌زاده مباحثی مبنی بر مسئله نفوذ در دستگاه‌های امنیتی نظام مطرح شد که عده‌ای، اتهاماتی را متوجه برخی دستگاه‌ها دانستند. نظر شما در این رابطه چیست؟

باید توجه داشته باشیم که امروز یکی از قوی‌ترین دستگاه‌های امنیتی در منطقه و دنیا متعلق به جمهوری اسلامی اسلامی است؛ البته این امکان وجود دارد که در مواردی اشکال وجود داشته باشد اما این نباید موجب تضعیف دستگاه امنیتی شود که نقاط قوت آن بسیار فزاینده و قابل توجه است. در نظر داشته باشید با وجود توطئه‌هایی که هر روزه علیه نظام و انقلاب اسلامی می‌شود و جمهوری اسلامی به‌طور مستمر با اینگونه اقدامات خصمانه مواجه است اما با این همه کشور ما به لحاظ امنیتی در بالاترین سطح قرار دارد و سالانه بسیاری از تیم‌های تروریستی که با اهداف خرابکارانه وارد کشور می‌شوند را دستگیر و به سزای اعمالشان می‌رساند.

یک زمانی در این کشور رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر ما را در یک جلسه به شهادت می‌رساندند و روزی نبود که مسئوولان ما ترور نشود، حتی برادران پاسدار و نیروهای حزب‌الهی نیز ترور می‌شدند اما امروز دستگاه امنیتی ما بسیار عملکرد مطلوبی دارد به طوری‌که دشمنان ما 20 سال به دنبال ترور سردار حاج قاسم سلیمانی و دکتر محسن فخری‌زاده بودند.

سردار سلیمانی مهندس جبهه مقاومت بود/ تضعیف دستگاه امنیتی کشور خواست دشمنان است/ ترور حاج قاسم و فخری‌زاده‌ها از روی عصبانیت دشمن است

درحالی‌که داعش در کشور همسایه ما به طور جدی فعال بود؛ می‌بینیم که جز یک الی دو مورد عملیات آن‌هم ناموفق، تنش خاصی با این گروه تروریستی در داخل نداشتیم و این از افتخارات سیستم امنیتی نظام مقدس جمهوری اسلامی است. اما وقتی کلان‌تر به موضوع نگاه می‌کنیم درمی‌یابیم که همین داعش چه بلایی بر سر اروپایی‌ها در فرانسه، بلژیک و یا خود آمریکایی آورده است و دست به چه اقداماتی زده است؛ از اینرو ما باید قدر مسئولان امنیتی خود اعم از وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه را بدانیم و دست نیروهای مسلح و نیروی انتظامی را به نشان احترام ببوسیم.

وقتی دشمن وارد فاز ترور می‌شود در حقیقت برای ضربه زدن کمین کرده است تا در زمان و مکان مورد نظر اقدام کند و به خیال خودش ضربه‌ای زده باشد و مهمترین دلیل استفاده از این شیوه، عدم تقابل و رویایی با نظام مقدس جمهوری اسلامی است؛ مسلما اگر آنها توان مقابله و رویارویی مستقیم را در خود می‌دیدند وارد فاز ترور نمی‌شدند لذا وقتی قدرتشان کم است از این طریق ضربه می‌زنند و شما بدانید آنها اگر قدرتش را داشتند هر روز در این مملکت اقدام به ترور افراد شاخص می‌کردند؛ از اینرو کشور و نظام ما امن است و مردم باید قدر بدانند.

تفرقه افکنی هدف دشمن است؛ مسئولان مصالح نظام را بازیچه سیاست بازی‌های جناحی نکنند

امروز در این برهه حساس کشور و نظام ما بیش از هر چیزی به وحدت نیاز دارد؛ چراکه صهیونیست‌ بین‌الملل با ارتباطی که با خائنان و جنایتکار در داخل کشور برقرار کرده‌اند از طریق ترور و ایجاد تفرقه به‌دنبال تحقق آرزوهای دیرینه‌شان هستند و قدرت‌های مرتجع نیز در این بین از آنان حمایت می‌کنند. بی‌تردید در این حالت مسئولین ما باید دست به دست هم دهند و مصالح نظام را بازیچه سیاست بازی‌های جناحی قرار ندهند و با ترور یک دانشمند ایرانی بر وحدت و همبستگی ملی تاکید کنند.

ایران اسلامی امروز به اذعان کارشناسان و حتی دشمنان ما یکی از امن‌ترین کشورهای جهان است. که با وجود توطئه‌ها از امنیت مثال‌زدنی برخوردار است. امروز این توانمندی در سطح نیروهای مسلح و سیستم امنیتی کشور وجود دارد که بدخواهان را در ورای مرزهای میهن اسلامی و چند صد کیلومتر آنطرف‌تر رصد کرده و در صورت صلاحدید مورد اصابت قرار می‌دهیم؛ امروز ایران اسلامی چه در زمینه تامین امنیت و چه در حوزه پاسخ‌گویی به دشمن قدرتمند است، و تاکنون ضربات مهلکی بر صهیونیسم بین‌الملل و مستکبران جهانی وارد کرده است و علیرغم همه اقداماتی که آنان کردند ما پیروز میدان بوده‌ایم.

دشمن امروز همه توفیقات جبهه مقاومت را از ناحیه ما می‌بیند و از استقلال سوریه، نجات عراق و موفقیت حزب‌الله و موفقیت مبارزین فلسطینی هم عصبانی است. امروز دشمن از ناحیه انقلاب اسلامی ضربات و لطماتی سخت و جبران ناپذیر دریافت می‌کند؛ لذا ترور حاج قاسم و دکتر فخری‌زاده‌ها از روی عصبانیت و استیصال آنهاست و اتفاقا این نشان می‌دهد که ما موفق بودیم و اگر موفق نبودیم دشمن دست به این اقدامات نابخردانه و شتابزده نمی‌زد و برای خودش هزینه سنگین ایجاد نمی‌کرد.

سردار سلیمانی مهندس جبهه مقاومت بود/ تضعیف دستگاه امنیتی کشور خواست دشمنان است/ ترور حاج قاسم و فخری‌زاده‌ها از روی عصبانیت دشمن است

امروز جمهوری اسلامی به برکت خون شهدا در عرصه‌های مختلف علمی و نظامی در جایگاه قابل توجهی قرار دارد که به برکت خون پاک شهدا حاصل شده است. هرچه امروز عزت، آبرو و اقتدار است به برکت خون شهدایی چون حاج قاسم است. حاج قاسم و فخری‌زاده اگر شهید شدند به ما عزت دادند، دیدیم زمانی که شهید طهرانی مقدم پدر موشکی کشور شهید شد اهدافش زمین نماند و دنبال شد، انشالله به اهداف حاج قاسم و شهید فخری‌زاده هم خواهیم رسید.

دفا‌ع‌پرس: با توجه به هدف و ماموریت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس در ترویج فرهنگ دفاع و مقاومت، این سازمان برای گرامی‌داشت سالگرد شهادت شهید سردار سلیمانی و چهلمین روز شهادت شهید دکتر فخری‌زاده چه برنامه‌های پیش بینی کرده است؟

برای سردار سلیمانی با آن ویژگی‌ها و شاخص‌های فرماندهی و مدیریتی باید یک کار عمیق، مستمر و دائمی انجام داد و نمی‌توان فقط به مراسم سالگرد اکتفا کرد. اما در یک‌سال گذشته و مراسم سالگرد این شهید عزیز بیشتر تاکنون کارهای تبلیغی و ترویجی انجام شده است که کم کم باید به سمت کارهای تبیینی و تحلیلی با عمق محتوایی بیشتر برویم.

کار بزرگی که شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید دکتر فخری‌زاده کردند در یک راستا است. فخری‌زاده در حوزه علم و فناوری و حاج قاسم در بسیج جهان اسلام و مقاومت در جهان تلاش کرد.

ما طی یک‌سال گذشته در مجموعه بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس موزه و سراسرنمای مقاومت سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی را افتتاح کردیم و بدین ترتیب گوشه‌ای از فعالیت‌هایی که سردار سلیمانی در حوزه جبهه مقاومت انجام داده بود را در معرض نمایش علاقمندان قرار دادیم که به عنوان یک حرکت اولیه خوب و قابل قبول است و البته کامل نیست.

همچنین با تدبیر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح برای بزرگداشت روز جهانی مقاومت ابلاغیه‌ای به کلیه نهادها و دستگاه‌های کشور ارسال شد تا دستگاه‌های کشوری و لشکری در قبال برگزاری مراسم روز 13 دی مسئولیت داشته باشند و آن‌را دنبال ‌کنند. همچنین مقرر شده تا موزه‌های دفاع مقدس در روز جهانی مقاومت همایش‌ها و جشنواره‌هایی را برگزار کنند.

البته تا حدودی به خاطر کرونا مشکل داریم که این برنامه‌ها باید به‌صورت غیرحضوری انجام شود. در موضوع بزرگداشت شهادت حاج قاسم سلیمانی و روز جهانی مقاومت در حوزه همکاری با صدا و سیما فعالیت‌هایی صورت گرفته که از آن جمله راه‌اندازی شبکه رادیویی «مقاومت» است.

حاج قاسم قابل توسل است

مسئله حاج قاسم مسئله‌ای بین‌المللی است از این‌رو چند کار بین‌المللی توسط نیروی قدس و سپاه پاسداران در این رابطه انجام می‌شود. همه موزه‌های ما در اختیار ستاد بزرگداشت سردار سلیمانی قرار گرفته و ما هم درحال همکاری با این ستاد هستیم. موضوع بزرگداشت حاج قاسم را نباید در یک روز و یک سال مد نظر قرار دهیم. همانطور که گفتم ایشان رمز مقاومت و در اذهان ملت ایران و جهان ماندگار خواهند بود و ما باید در جهت شناساندن شاخصه‌های اخلاقی ایشان به جامعه مخاطب فعالیت بیشتری کنیم.

سردار سلیمانی مهندس جبهه مقاومت بود/ تضعیف دستگاه امنیتی کشور خواست دشمنان است/ ترور حاج قاسم و فخری‌زاده‌ها از روی عصبانیت دشمن است

این را هم بگویم که حاج قاسم هم قابل توسل است. در برگزاری مراسم چهلمین سالگرد دفاع مقدس، جایی به مشکل بزرگی برخورد کردیم و چون در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس قرارگاه ایجاد کرده بودیم و کار انجام می‌دادیم رفت و آمدی هم به موزه حاج قاسم داشتیم که آنجا از ایشان خواستم به ما کمک کند و به روح بزرگ این سردار والامقام توسل کردم که ایشان واقعا کمک کرد. بنده بارها گفته‌ام ایشان هم قابل توسل است و ما باید به شهدا توسل پیدا کنیم، اینها واسطه‌هایی هستند که می‌توانند دست ما را به اهل بیت (ع) و خدا برسانند. اینکه امام (ره) فرمودند؛ امامزادگان عشق، به حق همین‌گونه است.

تصویب ایجاد واحد درسی «مکتب شهید سلیمانی» در آموزش و پرورش

ما باید مراسم بزرگداشت سردار سلیمانی را مردمی کنیم، چراکه ایشان در دل همه ملت ایران جای داشت. خداوند محبت حاج قاسم را در دل مردم قرار داده است. مردم از هر تفکر، جناح، ادیان و مذاهب مختلف در برابر ایشان تعظیم می‌کنند و این بزرگترین افتخار و بزرگداشت برای اوست. این هم کار خداست، سردار اخلاص داشت و جهاد در راه خدا عزت می‌آورد، اخلاص در جهاد مهمترین ویژگی یک انسان الهی است و حاج قاسم این را داشت؛ لذا خدا هم به ایشان عزت داد.

ما شرمنده خون شهدا و مجاهدت‌های سردار حاج قاسم سلیمانی هستیم. امیدوارم بتوانیم راه این شهید را ادامه داده و تبیین کنیم.

در آموزش و پرورش مقرر شده واحد درسی با موضوع مکتب شهید سلیمانی در کتب دانش آموزان قرار بگیرد و در کتاب آمادگی دفاعی نیز، مسئله مقاومت به‎ویژه مکتب شهید سلیمانی گنجانده شود که این موارد به تصویب رسیده و کارهای آن در حال انجام است.

انتهای پیام/ 



منبع خبر

سردار سلیمانی مهندس جبهه مقاومت بود/ تضعیف دستگاه امنیتی کشور خواست دشمنان است/ ترور حاج قاسم و فخری‌زاده‌ها از روی عصبانیت دشمن است بیشتر بخوانید »

نیروی قدس در دوران فرماندهی حاج‌قاسم

نیروی قدس در دوران فرماندهی حاج‌قاسم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، خرداد ۱۳۷۶ ؛ سردار قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله، از کرمان به تهران فراخوانده شد تا فرماندهی نیروی قدس سپاه را به او واگذار کنند. او که سال‌ها در جنوب‌شرق کشور در مبارزه با اشرار و عوامل گروهک‌های تروریستی موفق عمل کرده بود و توانسته بود با درایت خود امنیت قابل توجهی را در این منطقه به وجود بیاورد، گزینه مناسبی برای هدایت ماموریت‌های نیروی قدس بعنوان بازوی پرتوان برون مرزی جمهوری اسلامی ایران بود، مسئولیتی که او ۲۲ سال بر عهده داشت و در نهایت در این مسیر به شهادت رسید.

ببینید:

فیلم/ آخرین حضور حاج قاسم در دفتر فرماندهی نیروی قدس

تغییر در فرماندهی نیروی قدس سپاه که تا پیش از انتصاب حاج قاسم بر عهده سردار احمد وحیدی بود، همزمان با درگیری‌های طالبان در افغانستان بود و  تجارب سردار سلیمانی در مبارزه با اشرار جنوب شرق ایران از جمله عواملی بود که فرمانده معظم کل قوا وی را به فرماندهی نیروی قدس منصوب کرد و در حقیقت،‌ افغانستان نخستین ماموریت حاج قاسم بود.

** افغانستان نخستین ماموریت حاج قاسم

در حوزه افغانستان، نیروی قدس ضمن حمایت از احمدشاه مسعود در دوران حاکمیت طالبان بر افغانستان، کمک‌های شایانی را بدون عضویت در ائتلاف آمریکایی برای نجات افغانستان از اشغال طالبان ارائه کرد. در حقیقت مأموریت‌های نیروی قدس در افغانستان با هدایت حاج قاسم سلیمانی چنان جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در این کشور مستحکم کرد که وزارت دفاع آمریکا در گزارشی درباره وضعیت افغانستان سیاست‌های ایران در افغانستان را موفق خواند.

اما افغانستان تنها نمونه عملکرد موفق حاج قاسم در نیروی قدس نبود، او با همان درایت و ابتکار عمل‌های خاص خود اینبار دست به تقویت بیش از پیش گروه‌های مقاومت مانند حزب‌الله لبنان و گروه‌های مبارز فلسطینی پرداخت و با تدوین ساختار و چارچوبی برای آنها، این گروه‌ها را به شمشیرهای تیز و بُرّانی زیر گلوی رژیم صهیونیستی تبدیل کرد که نمونه عملکرد موفق آن‌ها در جنگ‌های ۳۳ روزه لبنان، ۲۲ روزه و ۸ روزه غزه قابل ملاحظه بود.

** شکست هیمنه ارتش اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه

جنگ ۳۳ روزه نمونه بارزی از تقویت گروه‌های مقاومت در دوره فرماندهی حاج قاسم سلیمانی در نیروی قدس است. جنگی که با شکست رژیم صهیونیستی، ضربات و لطمات جبران ناپذیری به هیمنه پوشالی ارتش صهیونیست‌ها وارد شد.

سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در اولین و تنها مصاحبه مطبوعاتی خود در این خصوص گفتند: در تمام دوره‌ای که رژیم صهیونیستی در آغاز جنگ ۳۳روزه اجرای عملیات کرد خصوصاً در ساعات و روز اول و روزهای اول، او اهداف موجود در بانک اطلاعاتی از قبل آماده‌ی خود را هدف قرار داد. رژیم، همه‌ی آن بانک اطلاعاتی که از قبل آماده کرده بود را به نیروی هوایی خود واگذار کرد و نیروی هوایی بر مبنای آن بانک که مختصات دقیق مکان‌های متعلق به حزب‌الله در آن وجود داشت، وارد عمل شد. اما به‌دلیل تدابیری که حزب‌الله انجام داده بود – هم در بُعد نیروی انسانی و هم در بُعد امکانات – حزب‌الله حداقل آسیب را دید و یا می‌توان گفت در لحظات اولیه‌ هیچ آسیبی ندید. 

برخلاف آنچه که اتاق فکرهای کاخ سفید پیش بینی کرده بود، حملات و بمباراهای هوایی اسرائیل در طول این جنگ حتی یک مورد نتیجه‌بخش نداشت و برای ایجاد فشار و قتل‌عام غیرنظامیان تنها به انهدام زیرساخت های شهر لبنان اقدام می‌کرد.

در مقابل نیروهای حزب الله با کنترل دامنه جنگ و به کارگیری مرحله ای موشک های دوربرد خود موفق شدن صدمات زیادی را در بعد سیاسی و نظامی به اسرائیل وارد کند که غرق کردن ناو اسرائیلی ساعر در سواحل لبنان را می‌توان از جمله نقاط عطف این جنگ برای حزب الله لبنان برشمرد.

در بحبوحه این جنگ سردار قاسم سلیمانی، پیامی از رهبر انقلاب به دبیرکل حزب الله لبنان ارسال کرد که حاکی از حمایت‌های مادی و معنوی کامل جمهوری اسلامی ایران از حزب الله لبنان بود. سردار سلیمانی این پیام شفاهی و فوری را روز دهم جنگ به مقامات حزب الله منتقل کرد.

نقش نیروی قدس و شخص سردار سلیمانی در این جنگ نقش موثر و تاثیرگذاری بود و همانطور که خود گفته است در آن ایام بیشتر در لبنان و در کنار دوستان حزب الله بوده و برای فرماندهی جنگ در اتاق ویژه عملیات حضور داشته است. سردار سلیمانی در این خصوص می گوید:«بعد از هفته اول جنگ به تهران آمدم و بعد از جلسه با آقای لاریجانی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با هم به مشهد رفتیم خدمت حضرت آقا تا گزارش آخرین وضعیت را بدهیم در آن جلسه مقام معظم رهبری سفارشاتی فرمودند که آنرا جزو الهامات الهی باید در نظر گرفت که انصافاً سرنوشت جنگ را تغییر داد.»

** جنگ ۲۲ روزه غزه

تقویت گروه‌های مبارز فلسطینی در دوران فرماندهی حاج قاسم سلیمانی از دیگر اقدامات اثرگذار نیروی قدس سپاه بود که در جنگ ۲۲ روزه غافلگیری بزرگی را برای صهیونیست‌ها به وجود آورد.

در این جنگ حماس با موشک‌هایی که در اختیار داشت به حملات رژیم صهیونیستی پاسخ داد؛ اما سوال ناظران نظامی آن بود که این موشک ها از کجا و چگونه بدست حماس رسیده است؟ نیروی قدس در راستای حمایت از آرمان فلسطین ارتباط خود را با گروه‌های مقاومت از جمله حماس و جهاد اسلامی افزایش داد و با توجه به پیش بینی تجاوزات رژیم صهیونیستی به تقویت بنیه نظامی و تسلیحاتی این گروه ها پرداخت که از جمله این کمک ها ارسال قطعات مختلف موشک به داخل نوار غزه بود.

نیروی قدس این کار را از طریق سودان و خاک مصر انجام داد و نهایتاً به شکل پنهانی از تونل های زیرزمینی حفر شده در صحرای سینا به داخل غزه منتقل می شد و به دست فلسطینیان می رسید؛ این روند در مراحل بعدی ادامه یافت و در جنگ ۸ روزه رشد قابل توجهی یافت.

در جنگ ۸ روزه غزه حمایت‌های ایران از مقاومت فلسطین از حمایت های تبلیغی و سیاسی فراتر رفت و برای نخستین بار و به طور رسمی اعلام شد که ایران موشک‌های پیشرفته «فجر۵» و یا دست کم فناوری ساخت آن را در اختیار فلسطینیان قرار داده است، متولی اصلی این حمایت‌ها نیروی قدس بود.

سردار محمدعلی جعفری فرمانده وقت کل سپاه این موضوع را اینگونه تشریح کرد که ایران برای کمک به مسلمین و مظلومان جهان برای مقابله با زورگویان و نظام استکباری کمک تکنولوژیکی و فناوری دارد و کاری هم که در روز انجام دادیم بر همین منوال است موشک های فجر ۵ را مستقیماً به غزه نفرستادیم بلکه فناوری آن از ایران به مقاومت منتقل شده و مقدار بی‌شماری از این موشک ها در حال تولید است.

** مقابله با فتنه تکفیری‌ها

شکل‌گیری گروهک‌های تروریستی و تکفیری در منطقه غرب آسیا و به طور مشخص در کشورهای عراق و سوریه که در پیشانی آنها جریان داعش قرار داشت، ماموریت جدیدی را برای حاج قاسم سلیمانی و نیروی قدس ایجاد کرد تا با این فتنه مقابله کنند. پشتیبانی لجستیکی و مالی کشورهای غربی و برخی کشورهای مرتجع منطقه مانند عربستان سعودی از گروهک‌های تکفیری و از سوی دیگر گسیل نیروهای تکفیری از سراسر جهان به عراق و سوریه از داعش چنان نیرویی قدرتمند ساخته بود که در بسیاری از مقاطع، برخی ناظران کار را در کشورهای عراق و سوریه تمام شده می‌دیدند.

اینجا هم باز حاج قاسم سلیمانی در نقش یک فرمانده با درایت ظاهر شد و با ابتکار عمل خود و ایجاد  «حشد الشعبی» در عراق و و «بسیج مردمی» (قوات دفاع وطنی) در سوریه و همچنین حضور و هدایت مستمر خود و فرماندهان کارکشته و جنگ دیده نیروی قدس طی مدت زمان ۶ سال،‌ با آزادسازی مناطق اشغالی از دست تروریست‌ها بساط آنها و خلافت خودخوانده‌شان را از منطقه برچید.

در حقیقت حاج قاسم و نیروی قدس با درخواست رسمی دولت‌های سوریه و عراق، به این دو کشور رفتند، مانع سقوط دمشق و بغداد شدند و هم او بود که با سفر به مسکو، نقش بسزایی در همراه کردن روسیه و پوتین برای ورود به میدان نبرد سوریه داشت.

یکی از نکات برجسته دوران مبارزه با تروریست‌های تکفیری در عراق و سوریه حضور مستمر و هدایت نیروهای عملیاتی در میدان توسط شخص حاج قاسم سلیمانی بود به طوریکه او بارها در طول این حضورش در میدان و خطوط مقدم در معرض شهادت و یا مجروح شدن قرار داشت اما هیچگاه از نظارت و حضور مستقیم در خط مقدم نبرد پا پس نکشید.

منبع: فارس



منبع خبر

نیروی قدس در دوران فرماندهی حاج‌قاسم بیشتر بخوانید »